قلم افراشتهگان را
آنانی که نمیفروشند قلمهایشان را
به این بیصفتهای دونمایه،
هنوز میخواهند صدا در گلو خفه کنند
این خون تشنگان جاهل!
پس بشنوید
پیام محمد جعفر را
در سطرسطر کتابهایشان...
بنویسید، بنویسید، بنویسید
بنویسید برای افشای حکمرانان جهالت
بنویسید برای اجرای عدالت
بنویسید به نام قلم
بنویسید به نام آزادی!
نوشتن را پایانی نیست
صدای ما قلمهای ماست
قلمها را افراشته نگاه دارید...
🖌 #سیما_صاحبی
همسر زندهیاد #محمدجعفر_پوینده
📚🖌🎶
@Roshanfkrane
آنانی که نمیفروشند قلمهایشان را
به این بیصفتهای دونمایه،
هنوز میخواهند صدا در گلو خفه کنند
این خون تشنگان جاهل!
پس بشنوید
پیام محمد جعفر را
در سطرسطر کتابهایشان...
بنویسید، بنویسید، بنویسید
بنویسید برای افشای حکمرانان جهالت
بنویسید برای اجرای عدالت
بنویسید به نام قلم
بنویسید به نام آزادی!
نوشتن را پایانی نیست
صدای ما قلمهای ماست
قلمها را افراشته نگاه دارید...
🖌 #سیما_صاحبی
همسر زندهیاد #محمدجعفر_پوینده
📚🖌🎶
@Roshanfkrane
شنیدید میگن «زندگی دیگه رنگ سابق رو نداره» ؟
دانشمندان آلمانی آزمایش هایی را روی شبکیه چشم بیماران مبتلا به افسردگی انجام دادن که نشون میده افراد افسرده دنیارو کمرنگتر از افراد سالم میبینن!
مصداق بارز جملهاس!!
@Roshanfkrane
دانشمندان آلمانی آزمایش هایی را روی شبکیه چشم بیماران مبتلا به افسردگی انجام دادن که نشون میده افراد افسرده دنیارو کمرنگتر از افراد سالم میبینن!
مصداق بارز جملهاس!!
@Roshanfkrane
این عکس یکی از برنده های مسابقه سالانه نشنال جئوگرافیک شد.
گروهی از خودروهای فولکس واگن هستند که به دنبال رسوایی تقلب در میزان انتشار گازهای گلخانه ای در بیابان موهاوی در کالیفرنیا متوقف شده اند !
@Roshanfkrane
گروهی از خودروهای فولکس واگن هستند که به دنبال رسوایی تقلب در میزان انتشار گازهای گلخانه ای در بیابان موهاوی در کالیفرنیا متوقف شده اند !
@Roshanfkrane
مهاجرت؛ کسب احترام یا خواری؟
مهاجرت از ایران دیگر پدیدهای مربوط به "فرار مغزها" نیست! سراغ هر که را میگیری، گفته میشود از ایران رفته است؛ با هر که روبرو میشوی؛ گویی برای رفتن لحظه شماری م کند!
وقتی به کسانی که آهنگ رفتن دارند؛ میگویم چطور میتوانند به سرزمینی بروید که مردمش آنها را به چشم بیگانه مینگرند؛ پاسخشان این است که در آنجا احترام و امنیت و آرامش روانی وجود دارد. وقتی از آنها میپرسم؛ چطور میتوانند سرزمینی را ترک کنند که ریشههایشان در خاک آن بالیده است؛ پاسخ شان این است که؛ این رؤیا پردازیها دیگر مرسوم نیست!
این روزها اما مهاجرت نیز جز برای معدود استعدادهای ویژه و یا افراد متمول و پولدار، برای سایر اقشار ایرانی پر دردسر و مشکل زا شده است.
گویا برخی از مهاجران ایرانی، به رعایت حال مردم و قوانین کشور میزبان، چندان نیازی نمیبینند و همانطور که در کشور خود کلاهبرداری و دغلبازی را "زرنگی" به حساب میآورند؛ در کشور دیگران نیز اینگونه "زرنگ بازیها" را چند برابر میکنند.
طبیعی است که چنین رفتاری، مردم کشور میزبان را می آزارد و آنان را علیه مهمانان بیفرهنگ بر میانگیزد و به سمت حمایت از احزاب راستگرای مخالف مهاجرت سوق میدهد.
در این میان، احزاب نیز به نوبۀ خود، برای جلب رأی قشری از مردم، سیاستهای ضد مهاجرتی در پیش میگیرند و در صورت به قدرت رسیدن، در مقابله با مهاجران تر و خشک را با هم میسوزانند.
این وضع ظاهراً برای مهاجران ایرانی در گرجستان پیش آمده است. از یک سو ظاهراً برخی ایرانیان مقیم آن کشور، قواعد و معیارهای روابط سنجیدۀ اجتماعی را زیر پا میگذارند و از دیگر سو، دولت گرجستان نیز تلافی این کار را از سرِ همۀ مهاجران از جمله افراد بیگناهی در میآورد که به امید احترام و آرامش به آن سرزمین مهاجرت کردهاند.
در واقع، این برخورد، بسیاری از خانوادههای مهاجر به گرجستان را دچار بحران کرده و بعضاً سبب جدا کردن اعضای خانوادهها از هم شده است! گویا وزارت خارجۀ ایران هم در این زمینه توان و برشی ندارد و آنقدر درگیر مشکلات ریز و درشت بینالمللی است که حتی وقت ندارد به این موضوع بیاندیشد!
ما ایرانیان قرار بوده است مردمی متمدن، با فرهنگ، مبادی آداب، وطن دوست و سرافراز باشیم؛ اما چه شده است که برخی از ما مجبور به تحمل این سطح از خواری شدهایم؟
دلایلاش روشن است! از تکرار ملال آور آنها هم فرجی حاصل نمیشود! برای نجات از این وضع، هر یک از ما ایرانیان نیازمند نهضتی برای نوزایی اخلاقی در درون خویش هستیم. این نوزایی ما را برغم همۀ مشقات، به ماندن در سرزمین خود ترغیب میکند. سرزمینی که اجدادمان در آن آرمیدهاند. سرزمینی که ریشههایمان در عمق خاک آن نفوذ دارد. سرزمینی که منشأ حق و حقوق ما از این کرۀ خاکی است؛ سرزمینی که در خارج از آن، بیگانه به شمار میرویم؛ سرزمینی که هرگز نباید رها و فراموشش کنیم.
#احمد_زیدآبادی
@Roshanfkrane
مهاجرت از ایران دیگر پدیدهای مربوط به "فرار مغزها" نیست! سراغ هر که را میگیری، گفته میشود از ایران رفته است؛ با هر که روبرو میشوی؛ گویی برای رفتن لحظه شماری م کند!
وقتی به کسانی که آهنگ رفتن دارند؛ میگویم چطور میتوانند به سرزمینی بروید که مردمش آنها را به چشم بیگانه مینگرند؛ پاسخشان این است که در آنجا احترام و امنیت و آرامش روانی وجود دارد. وقتی از آنها میپرسم؛ چطور میتوانند سرزمینی را ترک کنند که ریشههایشان در خاک آن بالیده است؛ پاسخ شان این است که؛ این رؤیا پردازیها دیگر مرسوم نیست!
این روزها اما مهاجرت نیز جز برای معدود استعدادهای ویژه و یا افراد متمول و پولدار، برای سایر اقشار ایرانی پر دردسر و مشکل زا شده است.
گویا برخی از مهاجران ایرانی، به رعایت حال مردم و قوانین کشور میزبان، چندان نیازی نمیبینند و همانطور که در کشور خود کلاهبرداری و دغلبازی را "زرنگی" به حساب میآورند؛ در کشور دیگران نیز اینگونه "زرنگ بازیها" را چند برابر میکنند.
طبیعی است که چنین رفتاری، مردم کشور میزبان را می آزارد و آنان را علیه مهمانان بیفرهنگ بر میانگیزد و به سمت حمایت از احزاب راستگرای مخالف مهاجرت سوق میدهد.
در این میان، احزاب نیز به نوبۀ خود، برای جلب رأی قشری از مردم، سیاستهای ضد مهاجرتی در پیش میگیرند و در صورت به قدرت رسیدن، در مقابله با مهاجران تر و خشک را با هم میسوزانند.
این وضع ظاهراً برای مهاجران ایرانی در گرجستان پیش آمده است. از یک سو ظاهراً برخی ایرانیان مقیم آن کشور، قواعد و معیارهای روابط سنجیدۀ اجتماعی را زیر پا میگذارند و از دیگر سو، دولت گرجستان نیز تلافی این کار را از سرِ همۀ مهاجران از جمله افراد بیگناهی در میآورد که به امید احترام و آرامش به آن سرزمین مهاجرت کردهاند.
در واقع، این برخورد، بسیاری از خانوادههای مهاجر به گرجستان را دچار بحران کرده و بعضاً سبب جدا کردن اعضای خانوادهها از هم شده است! گویا وزارت خارجۀ ایران هم در این زمینه توان و برشی ندارد و آنقدر درگیر مشکلات ریز و درشت بینالمللی است که حتی وقت ندارد به این موضوع بیاندیشد!
ما ایرانیان قرار بوده است مردمی متمدن، با فرهنگ، مبادی آداب، وطن دوست و سرافراز باشیم؛ اما چه شده است که برخی از ما مجبور به تحمل این سطح از خواری شدهایم؟
دلایلاش روشن است! از تکرار ملال آور آنها هم فرجی حاصل نمیشود! برای نجات از این وضع، هر یک از ما ایرانیان نیازمند نهضتی برای نوزایی اخلاقی در درون خویش هستیم. این نوزایی ما را برغم همۀ مشقات، به ماندن در سرزمین خود ترغیب میکند. سرزمینی که اجدادمان در آن آرمیدهاند. سرزمینی که ریشههایمان در عمق خاک آن نفوذ دارد. سرزمینی که منشأ حق و حقوق ما از این کرۀ خاکی است؛ سرزمینی که در خارج از آن، بیگانه به شمار میرویم؛ سرزمینی که هرگز نباید رها و فراموشش کنیم.
#احمد_زیدآبادی
@Roshanfkrane
بزرگترین سیاه چاله کشف شده در دل یک کوازار است که جرمش ۶۶ میلیارد برابر جرم خورشید است. این سیاه چاله تقرایبا ۱۰ میلیارد سال نوری با ما فاصله داره یعنی نوری که از این سیاه چاله به ما میرسه ماله ۱۰ میلیارد سال پیشه. این که الان چه بلایی سر این ستاره اومده رو ۱۰ میلیارد سال بعد میتونیم رصد کنیم. البته ۴.۵ میلیارد سال بعد زمین نابود میشه. در تصویر جرم ابن سیاهچاله با جرم کل کهکشان تریانگالوم که ۴۰ میلیارد ستاره داره مقایسه شده. جرم خورشید: ۱۰³³×۲ گرم.
#نجوم
@Roshanfkrane
#نجوم
@Roshanfkrane
"عقل" را نمیتوان
به دیگری انتقال داد.
حکیمی که میکوشد
تا عقل را به دیگران منتقل سازد
عملی سفیهانه انجام میدهد.
دانش و آگاهی را
میتوان به دیگری انتقال داد
ولی عقل را نمیتوان
به کسی منتقل کرد.
میتوان بدان پی برد،
با آن زندگی کرد،
آبدیده شد،
شگفتیها آفرید
ولی قابل انتقال نیست، و
نمیشود آن را به کسی تعلیم داد.
✍ #هرمان_هسه
📚 #سیدارتا
#یک_دقیقه_مطالعه
@Roshanfkrane
به دیگری انتقال داد.
حکیمی که میکوشد
تا عقل را به دیگران منتقل سازد
عملی سفیهانه انجام میدهد.
دانش و آگاهی را
میتوان به دیگری انتقال داد
ولی عقل را نمیتوان
به کسی منتقل کرد.
میتوان بدان پی برد،
با آن زندگی کرد،
آبدیده شد،
شگفتیها آفرید
ولی قابل انتقال نیست، و
نمیشود آن را به کسی تعلیم داد.
✍ #هرمان_هسه
📚 #سیدارتا
#یک_دقیقه_مطالعه
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#عبدالکریم_سروش
وقتی قدرت بصورت "مطلقه" بدست کسی سپرده شد، یک قدرت از او ستانده میشود:
#قدرت_عدالت_ورزیدن.
ما #حکومت_اسلامی را با رفتارش میشناسیم نه با اشخاص و ادعاها.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
وقتی قدرت بصورت "مطلقه" بدست کسی سپرده شد، یک قدرت از او ستانده میشود:
#قدرت_عدالت_ورزیدن.
ما #حکومت_اسلامی را با رفتارش میشناسیم نه با اشخاص و ادعاها.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🎋 #ایران
-9 دسامبر1292 - سالگرد درگذشت #سعدی_شیرازی
✍️به نوشته قريب به اتفاق كرونيكلر ها، مشرف الدين مصلح ابن عبدالله #سعدي_شيرازي نهم دسامبر سال 1292 ميلادي در زادگاه خود شهر باستاني #شيراز وفات يافته است.
يكي دو تن ديگر درگذشت #سعدي را سال 1290 ميلادي ذكر كرده و نوشته اند كه وي بسال 1210 ميلادي در #شيراز به دنيا آمده بود.
او كه درنوجواني #شيراز را براي ادامه تحصيل در نظاميه بغداد (دانشكده اي كه خواجه نظام الملك توسي ساخته بود) ترك كرده بود تا سال 1256 (46 سالگي) به زادگاه خود بازنگشت
#سعدي كه اين نام او از اسم #سعد_ابن_زنگي حكمران وقت فارس گرفته شده است در سال 1257 #بوستان و سال بعد #گلستان را به پايان رسانيد.
➖نظم و نثر سعدي كه تا آن زمان چنين سبك و روشي سابقه نداشت فصاحت زبان فارسي را به اعلا درجه رسانيد.
اين استاد سخن فارسي نثري روان و شيرين دارد. حكايات و ابيات سعدي آكنده از پند و اندرز براي اصلاح مردمان است.
✔️سعدي يك #انساندوست واقعي و كامل بود. درباره انساندوستي او، ذكر اين #شعر كافي است:
بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
وي همچنين گويد:
اگر پادشاهست، وگر پينه دوز چو خفتند، گردد شبِ ; هر دو روز
🗓 #مناسبت
@Roshanfkrane
-9 دسامبر1292 - سالگرد درگذشت #سعدی_شیرازی
✍️به نوشته قريب به اتفاق كرونيكلر ها، مشرف الدين مصلح ابن عبدالله #سعدي_شيرازي نهم دسامبر سال 1292 ميلادي در زادگاه خود شهر باستاني #شيراز وفات يافته است.
يكي دو تن ديگر درگذشت #سعدي را سال 1290 ميلادي ذكر كرده و نوشته اند كه وي بسال 1210 ميلادي در #شيراز به دنيا آمده بود.
او كه درنوجواني #شيراز را براي ادامه تحصيل در نظاميه بغداد (دانشكده اي كه خواجه نظام الملك توسي ساخته بود) ترك كرده بود تا سال 1256 (46 سالگي) به زادگاه خود بازنگشت
#سعدي كه اين نام او از اسم #سعد_ابن_زنگي حكمران وقت فارس گرفته شده است در سال 1257 #بوستان و سال بعد #گلستان را به پايان رسانيد.
➖نظم و نثر سعدي كه تا آن زمان چنين سبك و روشي سابقه نداشت فصاحت زبان فارسي را به اعلا درجه رسانيد.
اين استاد سخن فارسي نثري روان و شيرين دارد. حكايات و ابيات سعدي آكنده از پند و اندرز براي اصلاح مردمان است.
✔️سعدي يك #انساندوست واقعي و كامل بود. درباره انساندوستي او، ذكر اين #شعر كافي است:
بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
وي همچنين گويد:
اگر پادشاهست، وگر پينه دوز چو خفتند، گردد شبِ ; هر دو روز
🗓 #مناسبت
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شد از «هزار و یک شب» صد شبِ هزارِ دیگر
من باشم و تو مانی ای ناجیِ شبانه !
عشقت مگر چهها کرد در هر «هزار و یک شب»
کاین شعله میکشد باز در جانِ ما زبانه
#س_ع_نسیم
📚🖌🎶
@Roshanfkrane
من باشم و تو مانی ای ناجیِ شبانه !
عشقت مگر چهها کرد در هر «هزار و یک شب»
کاین شعله میکشد باز در جانِ ما زبانه
#س_ع_نسیم
📚🖌🎶
@Roshanfkrane
کمی آگاهی👌
🔴اگر یک نفوذی بودم...!!
✍ سهنقطه/ علیرضا ظفری:
داشتم با خود تخیّل می کردم که اگر من در کشورِ باتمدّنی مثلِ ایران یک نفوذی در درونِ نظام ِ جمهوری اسلامی بودم، چه می کردم تا این نظام روز به روز به سقوط نزدیکتر شود؟!
۱) سعی می کردم با تظاهُر و فریب خود را به هسته های مرکزیِ قدرت، نیروهای امنیتی و نظامی و نیز حلقه های استراتژیکِ تصمیم گیری نزدیک کنم.
۲) برای رسیدن به این هدف، کاتولیک تر از پاپ می شدم و شعارهای غلیظ تری علیه آمریکا، اسرائیل، اروپا، کشورهای عربی و شاید کلّ دنیا داده، و بعضاً در شرایطِ خاص باعث برخی حوادث می شدم، مثلِ پرتابِ موشک هنگام مذاکراتِ برجام، حمله به یک سفارتِ اروپایی مثل انگلیس در زمان بازسازیِ روابط با اروپا، حمله به یک سفارتِ کشور عربی برای نزدیک کردنِ هرچه بیشترِ اعراب به اسرائیل و دوری و دشمنی شان با ایران در لوای عِداوَت با صهیونیسم، امپریالیسم یا هر ایسم دیگری.
۳) با نفوذ در مراکزِ اقتصادی، کاری می کردم که اقتصادِ رانتی و فاسدِ دولتی هر چه بیشتر رگهای حیاتِ اقتصادی را مسدود کرده و ناکارآمدیِ روزافزونِ نظام سیاسی را سبب شود؛ و کاری کنم که با ناراضی کردنِ مردم به دلیلِ فقر، تبعیض و فساد، فاصلهِ ملّت از یک نظامِ پسا انقلابی بیشتر شود.
۴) کاری می کردم در زمانه ای که کمَر ِ مردم از رنج و سختیِ اقتصادی خَم شده است، زیر بار فشارهای فرهنگی و اجتماعی نیز الباقیِ جسم و جانشان تحتِ پوششِ مبارزه با فسادِ اخلاقی و فرهنگی خُرد و داغون شود. در واقع به بهانه ِ مبارزه با "تهاجم ِ فرهنگی"، بیشترین تهاجم را به تاریخ و فرهنگِ کشور می کردم، و بین ایرانیّت و اسلامیّت شکاف می انداختم.
۵) کوروش را پادشاهی فاسد و تن آسا و عامل ِصهیونیسم! معرّفی می کردم، آثار باستانی ِ پاسارگاد و تخت جمشید را یکسره نابود کرده و یا با ممنوعیّت های مشکوک، سبب چالش هرچه بیشترِ مردم و حکومت می شدم. کاری می کردم که جوانانِ تاریخ نا خواندهِ این سرزمین پس از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی و سرنگونیِ پرهزینهِ رژیم پهلوی، در خیابان ها شعار دهند:
" رضا شاه روحَت شاد!"
۶) سعی می کردم با نفوذم در ارکانِ نظام ، از یک طرف، اصولگرایانِ کشور را از چشم ِ مردم انداخته، و از طرفِ دیگر راه را به روی هر اصلاح و اصلاح طلبی ببندم تا مردم در هنگام ِ خشم و اعتراض شعار دهند:
"اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!!"
۷) دربِ کارخانه های تبدیلِ دشمن به دوست را می بستم، و به جای آن در کورهِ کارخانهِ تبدیلِ دوست به دشمن هرچه بیشتر می دمیدم. این کارخانه را همواره در فعالیّت نگاه می داشتم و لو با هزینه های بسیار سنگین مثلِ نابودیِ یک تمدّن!!
۸) سعی می کردم هر زمانی که می گذرد، تصویری از ولایتِ فقیه و جایگاهِ رهبری نظام در اذهانِ داخل و خارج ایجاد کنم تا دیگر کسی نماند که مُهر ِ ضدّیت با ولایت و رهبری بر پیشانی نداشته باشد! هر کس یا گروهی را به بهانه ای طرد و حذف می کردم حتّی اگر عقلای وفادار به نظام همچون هاشمی رفسنجانی، خاتمی، ناطق نوری و... باشند! کاری می کردم تا فقط علی بماند و حوضَش!
۹) سبب می شدم تا در مجامعِ مهمّ و استراتژیک، افرادِ سالخورده مثلاً با ۹۰ سال سن یا بیشتر بمانند، ولی به بهانهِ جوانگرایی، نظام از تجربه افرادِ آزمون پس داده ِ ۵۵ یا ۶۰ ساله محروم شود!
۱۰) برای اینکه نشان دهم که مبارزه جدّی با جواسیس می کنم، تلاش می کردم در هر بُرهه ِ زمانی تعدادی از شهروندان داخل یا خارجِ کشور را به عنوان جاسوس دستگیر کنم، اعمّ از اینکه محیط زیستی باشند یا کنترلِ جمعیتی یا هر زهرِ مار ِ دیگری. فقط مهمّ این بود تا نشان دهم که ما امنیتی نماها بیداریم و هوشیار!!
۱۱) کاری می کردم که نخبگان در هر موردی به دلیلِ فشارهای داخلی و نیز ناامیدی از آینده کشور، براحتی سرمایه های مادٓی و فکری شان را به خارج ببرند، و نیز کاری می کردم تا اگر یکی از این خارج رفته ها روزی بی احتیاطی و بی عقلی کرد و به خاطرِ عشقِ به ایران یا اسلام هوس ِ بازگشت به وطن کرد، طوری پشیمان شود که درس ِ عبرتی باشد برای الباقیِ نخبگان و سرمایه های خارج نشین که یک دفعه توهّم نکنند ایران مال ِ همه ایرانیان است! و بخواهند به وطن بازگردند!
۱۲) زنان و دختران را با فشارِ حجاب اجباری از دین زده می کردمّ کودکان و نوجوانان را با تفکیک های جنسیّتی چنان بیمار و فاسد می کردم تا انگیزه و عُمرشان فقط مصروفِ دور دور کردن، رقص های زیرزمینی ، اعتیاد به مواد مخدّر و... شود. هنرمندان را با محرومیّت از کنسرت ِ موسیقی و سینما، مردم را محروم از شادی و خوشی، کارگران و معلمان و سایر اقشار را محروم از حقّ کوچکترین اعتراضِ صنفی می کردم؛ خلاصه کاری می کردم تا مردم جون به لب شوند تا به همگان ثابت کنم راه نجات، فقط براندازی است و بس!
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🔴اگر یک نفوذی بودم...!!
✍ سهنقطه/ علیرضا ظفری:
داشتم با خود تخیّل می کردم که اگر من در کشورِ باتمدّنی مثلِ ایران یک نفوذی در درونِ نظام ِ جمهوری اسلامی بودم، چه می کردم تا این نظام روز به روز به سقوط نزدیکتر شود؟!
۱) سعی می کردم با تظاهُر و فریب خود را به هسته های مرکزیِ قدرت، نیروهای امنیتی و نظامی و نیز حلقه های استراتژیکِ تصمیم گیری نزدیک کنم.
۲) برای رسیدن به این هدف، کاتولیک تر از پاپ می شدم و شعارهای غلیظ تری علیه آمریکا، اسرائیل، اروپا، کشورهای عربی و شاید کلّ دنیا داده، و بعضاً در شرایطِ خاص باعث برخی حوادث می شدم، مثلِ پرتابِ موشک هنگام مذاکراتِ برجام، حمله به یک سفارتِ اروپایی مثل انگلیس در زمان بازسازیِ روابط با اروپا، حمله به یک سفارتِ کشور عربی برای نزدیک کردنِ هرچه بیشترِ اعراب به اسرائیل و دوری و دشمنی شان با ایران در لوای عِداوَت با صهیونیسم، امپریالیسم یا هر ایسم دیگری.
۳) با نفوذ در مراکزِ اقتصادی، کاری می کردم که اقتصادِ رانتی و فاسدِ دولتی هر چه بیشتر رگهای حیاتِ اقتصادی را مسدود کرده و ناکارآمدیِ روزافزونِ نظام سیاسی را سبب شود؛ و کاری کنم که با ناراضی کردنِ مردم به دلیلِ فقر، تبعیض و فساد، فاصلهِ ملّت از یک نظامِ پسا انقلابی بیشتر شود.
۴) کاری می کردم در زمانه ای که کمَر ِ مردم از رنج و سختیِ اقتصادی خَم شده است، زیر بار فشارهای فرهنگی و اجتماعی نیز الباقیِ جسم و جانشان تحتِ پوششِ مبارزه با فسادِ اخلاقی و فرهنگی خُرد و داغون شود. در واقع به بهانه ِ مبارزه با "تهاجم ِ فرهنگی"، بیشترین تهاجم را به تاریخ و فرهنگِ کشور می کردم، و بین ایرانیّت و اسلامیّت شکاف می انداختم.
۵) کوروش را پادشاهی فاسد و تن آسا و عامل ِصهیونیسم! معرّفی می کردم، آثار باستانی ِ پاسارگاد و تخت جمشید را یکسره نابود کرده و یا با ممنوعیّت های مشکوک، سبب چالش هرچه بیشترِ مردم و حکومت می شدم. کاری می کردم که جوانانِ تاریخ نا خواندهِ این سرزمین پس از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی و سرنگونیِ پرهزینهِ رژیم پهلوی، در خیابان ها شعار دهند:
" رضا شاه روحَت شاد!"
۶) سعی می کردم با نفوذم در ارکانِ نظام ، از یک طرف، اصولگرایانِ کشور را از چشم ِ مردم انداخته، و از طرفِ دیگر راه را به روی هر اصلاح و اصلاح طلبی ببندم تا مردم در هنگام ِ خشم و اعتراض شعار دهند:
"اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!!"
۷) دربِ کارخانه های تبدیلِ دشمن به دوست را می بستم، و به جای آن در کورهِ کارخانهِ تبدیلِ دوست به دشمن هرچه بیشتر می دمیدم. این کارخانه را همواره در فعالیّت نگاه می داشتم و لو با هزینه های بسیار سنگین مثلِ نابودیِ یک تمدّن!!
۸) سعی می کردم هر زمانی که می گذرد، تصویری از ولایتِ فقیه و جایگاهِ رهبری نظام در اذهانِ داخل و خارج ایجاد کنم تا دیگر کسی نماند که مُهر ِ ضدّیت با ولایت و رهبری بر پیشانی نداشته باشد! هر کس یا گروهی را به بهانه ای طرد و حذف می کردم حتّی اگر عقلای وفادار به نظام همچون هاشمی رفسنجانی، خاتمی، ناطق نوری و... باشند! کاری می کردم تا فقط علی بماند و حوضَش!
۹) سبب می شدم تا در مجامعِ مهمّ و استراتژیک، افرادِ سالخورده مثلاً با ۹۰ سال سن یا بیشتر بمانند، ولی به بهانهِ جوانگرایی، نظام از تجربه افرادِ آزمون پس داده ِ ۵۵ یا ۶۰ ساله محروم شود!
۱۰) برای اینکه نشان دهم که مبارزه جدّی با جواسیس می کنم، تلاش می کردم در هر بُرهه ِ زمانی تعدادی از شهروندان داخل یا خارجِ کشور را به عنوان جاسوس دستگیر کنم، اعمّ از اینکه محیط زیستی باشند یا کنترلِ جمعیتی یا هر زهرِ مار ِ دیگری. فقط مهمّ این بود تا نشان دهم که ما امنیتی نماها بیداریم و هوشیار!!
۱۱) کاری می کردم که نخبگان در هر موردی به دلیلِ فشارهای داخلی و نیز ناامیدی از آینده کشور، براحتی سرمایه های مادٓی و فکری شان را به خارج ببرند، و نیز کاری می کردم تا اگر یکی از این خارج رفته ها روزی بی احتیاطی و بی عقلی کرد و به خاطرِ عشقِ به ایران یا اسلام هوس ِ بازگشت به وطن کرد، طوری پشیمان شود که درس ِ عبرتی باشد برای الباقیِ نخبگان و سرمایه های خارج نشین که یک دفعه توهّم نکنند ایران مال ِ همه ایرانیان است! و بخواهند به وطن بازگردند!
۱۲) زنان و دختران را با فشارِ حجاب اجباری از دین زده می کردمّ کودکان و نوجوانان را با تفکیک های جنسیّتی چنان بیمار و فاسد می کردم تا انگیزه و عُمرشان فقط مصروفِ دور دور کردن، رقص های زیرزمینی ، اعتیاد به مواد مخدّر و... شود. هنرمندان را با محرومیّت از کنسرت ِ موسیقی و سینما، مردم را محروم از شادی و خوشی، کارگران و معلمان و سایر اقشار را محروم از حقّ کوچکترین اعتراضِ صنفی می کردم؛ خلاصه کاری می کردم تا مردم جون به لب شوند تا به همگان ثابت کنم راه نجات، فقط براندازی است و بس!
#اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقایق تلخ اقتصاد ایران از زبان فریبرز رئیسدانا، اقتصاددان:
۷۰ درصد از نقدینگی جامعه در اختیار ۵ درصد از مردم است...
#اقتصادی
@Roshanfkrane
۷۰ درصد از نقدینگی جامعه در اختیار ۵ درصد از مردم است...
#اقتصادی
@Roshanfkrane
ایران را دیدم دلم خون شد.
همه جا ملک پریشان،
ملت پریشان،
تجارت پریشان،
خیال پریشان،
عقاید پریشان،
شهر پریشان،
شهریار پریشان...
خدایا این چه پریشانی است؟!
"سیاحتنامه ابراهیم بیگ"
#یک_دقیقه_مطالعه
@Roshanfkrane
همه جا ملک پریشان،
ملت پریشان،
تجارت پریشان،
خیال پریشان،
عقاید پریشان،
شهر پریشان،
شهریار پریشان...
خدایا این چه پریشانی است؟!
"سیاحتنامه ابراهیم بیگ"
#یک_دقیقه_مطالعه
@Roshanfkrane
_63
مرد در طول معبد شروع به قدم زدن کرد و دوربین هم به دنبالش رفت. به لبه مهتابی که رسید منظره روبه رو را نشان داد. دوربین روی تماشاخانه ای قدیمی ایستاد که در پایین فلات آکروپولیس قرار داشت.
مرد کلاه بره به سر ادامه داد: « آنجا می توانی تئاتر دیونوسوس را ببینی. این احتمالا کهن ترین تئاتر اروپاست. نمایشنامه های بزرگ آخیلیوس (آشیل )، سوفوکلس، و ائوریپیدس (اوریپید) در زمان سقراط، اینجا روی صحنه آمد. قبلا به سرنوشت ادیپوس شهریار اشاره کردم. تراژدی او، نوشته سوفوکلس نخستین بار در اینجا اجرا شد. نمایشنامه های کمدی هم اجرا می کردند. مشهورترین کمدی نویس آن عصر آریستوفانسه بود، که نمایش فکاهی مغرضانه ای درباره سقراط نوشت و او را دلقک آتن خواند. در قسمت عقب دیواری سنگی می بینی که برای بازیگران مانند پرده پشت صحنه بود. این را «اسکنه» می نامیدند، که ریشه واژه «سن» است. راستی، کلمه «تئاتر» نیز از لغت یونانی قدیمی می آید که به معنی «دیدن» است. ولی، سوفی، باید برگردیم سراغ فیلسوفان. حال پارتنون را دور می زنیم و از وسط دروازه میگذریم...)
مرد کوچک قامت چرخی دور معبد بزرگ زد و از چند معبد کوچکتر در سمت راست گذشت. سپس از پلکانی در میان چندین ستون بلند پایین رفت. به انتهای آکروپولیس که رسید، بر تپه کوچکی ایستاد و با دست به سوی آتن اشاره کرد: «این تپه ای که رویش ایستاده ایم آریوپاگوس نام دارد. دیوان عالی عدالت آتن در اینجا می نشست و محاکمات جنائی را داوری می کرد. صدها سال بعد پولس
حواری همین جا ایستاد و در باره عیسی و مسیحیت، اهالی آتن را موعظه کرد. بعد ، در فرصتی دیگر، به گفته های او خواهیم پرداخت. در سمت چپ می توانی بقایای میدان قدیم شهر آتن را ببینی. به استثنای معبد بزرگ هفايستوس، خدای آهنگران و فلزکاران، فقط مقداری قطعه های مرمرین باقی مانده است. برویم پایین...»
#قسمت_63
#دنیای_سوفی
@Roshanfkrane
مرد در طول معبد شروع به قدم زدن کرد و دوربین هم به دنبالش رفت. به لبه مهتابی که رسید منظره روبه رو را نشان داد. دوربین روی تماشاخانه ای قدیمی ایستاد که در پایین فلات آکروپولیس قرار داشت.
مرد کلاه بره به سر ادامه داد: « آنجا می توانی تئاتر دیونوسوس را ببینی. این احتمالا کهن ترین تئاتر اروپاست. نمایشنامه های بزرگ آخیلیوس (آشیل )، سوفوکلس، و ائوریپیدس (اوریپید) در زمان سقراط، اینجا روی صحنه آمد. قبلا به سرنوشت ادیپوس شهریار اشاره کردم. تراژدی او، نوشته سوفوکلس نخستین بار در اینجا اجرا شد. نمایشنامه های کمدی هم اجرا می کردند. مشهورترین کمدی نویس آن عصر آریستوفانسه بود، که نمایش فکاهی مغرضانه ای درباره سقراط نوشت و او را دلقک آتن خواند. در قسمت عقب دیواری سنگی می بینی که برای بازیگران مانند پرده پشت صحنه بود. این را «اسکنه» می نامیدند، که ریشه واژه «سن» است. راستی، کلمه «تئاتر» نیز از لغت یونانی قدیمی می آید که به معنی «دیدن» است. ولی، سوفی، باید برگردیم سراغ فیلسوفان. حال پارتنون را دور می زنیم و از وسط دروازه میگذریم...)
مرد کوچک قامت چرخی دور معبد بزرگ زد و از چند معبد کوچکتر در سمت راست گذشت. سپس از پلکانی در میان چندین ستون بلند پایین رفت. به انتهای آکروپولیس که رسید، بر تپه کوچکی ایستاد و با دست به سوی آتن اشاره کرد: «این تپه ای که رویش ایستاده ایم آریوپاگوس نام دارد. دیوان عالی عدالت آتن در اینجا می نشست و محاکمات جنائی را داوری می کرد. صدها سال بعد پولس
حواری همین جا ایستاد و در باره عیسی و مسیحیت، اهالی آتن را موعظه کرد. بعد ، در فرصتی دیگر، به گفته های او خواهیم پرداخت. در سمت چپ می توانی بقایای میدان قدیم شهر آتن را ببینی. به استثنای معبد بزرگ هفايستوس، خدای آهنگران و فلزکاران، فقط مقداری قطعه های مرمرین باقی مانده است. برویم پایین...»
#قسمت_63
#دنیای_سوفی
@Roshanfkrane
دوستان را در دل
رنج ها باشد که آن
به هیچ دارویی خوش نشود
نه به خُفتن نه به گفتن
و نه به خوردن
الا به دیدارِ دوست ...!
#مولانا
#تقدیم_به_دوستان_جان❤️
#صبحتون_لبریز_از_عطرگل💐
@Roshanfkrane
رنج ها باشد که آن
به هیچ دارویی خوش نشود
نه به خُفتن نه به گفتن
و نه به خوردن
الا به دیدارِ دوست ...!
#مولانا
#تقدیم_به_دوستان_جان❤️
#صبحتون_لبریز_از_عطرگل💐
@Roshanfkrane
نمیتوانی به عقب برگردی و شروع را عوض کنی، ولی میتوانی از جایی که هستی آغاز کنی و پایان را عوض کنی!
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane