دِی شیخ با چراغ
همی‌گشت گِرد شهر.....!
کَز دیو و دَد ملولم و ;
"انسانم آرزوست"..... !
#مولانا
@Roshanfkrane
همی‌گشت گِرد شهر.....!
کَز دیو و دَد ملولم و ;
"انسانم آرزوست"..... !
#مولانا
@Roshanfkrane
🔺 #تخت‌جمشید در صدر توجه #گردشگران خارجی
◀️ در سال گذشته، میراث جهانی تخت جمشید با ۱۴ هزار و ۱۹۵ نفر
، نقش رستم با ۱۱ هزار و ۴۶۲ نفر
و مجموعه جهانی #پاسارگاد با ۹ هزار و ۴۴۰ نفر بیشترین آمار بازدید #گردشگران خارجی را به خود اختصاص داده است./ایسنا
#اجتماعی
#گردشگری
@Roshanfkrane
◀️ در سال گذشته، میراث جهانی تخت جمشید با ۱۴ هزار و ۱۹۵ نفر
، نقش رستم با ۱۱ هزار و ۴۶۲ نفر
و مجموعه جهانی #پاسارگاد با ۹ هزار و ۴۴۰ نفر بیشترین آمار بازدید #گردشگران خارجی را به خود اختصاص داده است./ایسنا
#اجتماعی
#گردشگری
@Roshanfkrane
شب زِ غم ; چون گذرانم
منِ تنها مانده..!؟
ای خوش آن‌کس که شبش ;
تکیه به پهلوی کسی‌ست.....!
🌘
#امیرخسرو_دهلوی
#شعر
@Roshanfkrane
منِ تنها مانده..!؟
ای خوش آن‌کس که شبش ;
تکیه به پهلوی کسی‌ست.....!
🌘
#امیرخسرو_دهلوی
#شعر
@Roshanfkrane
🔴 حکایت شرم‌آور شکستن ساز استاد #علی_تجویدی
🎤 فخرالدین فخرالدینی (عکاس معروف کشور) از زنده یاد علی تجویدی می‌گوید :
«هنوز که آن روز یادم می آید، سخت اندوهگین می شوم؛ بهار سال ۱٣٨۱ بود و من در آتلیه‌ام میزبان استاد علی تجویدی بودم تا از او عکاس بگیرم.
هنگامی که او بر صندلی نشسته بود و من داشتم این ور و آن ور می‌رفتم و نورافکن‌ها را تنظیم می‌کردم، ناگهان صدای شکسته شدن چیزی را زیر پایم شنیدم.
پیش از آن که بفهمم و ببینم چه چیزی شکسته است، آه از نهاد پیرمرد برآمد؛
آرشه ویولن او بود که زیر پایم به دو تکه تقسیم شده بود.
با این که تجویدی سعی داشت خودش را بی‌خیال نشان دهد و دائم تأکید میکرد #ابراهیم_قنبری (بزرگترین سازنده ساز در ایران) می‌تواند آرشه ویولن او را تعمیر کند،
اما تمام مدتی که استاد در آتلیه بود، من بسیار خجالت‌زده بودم و تا امروز هم‌چنان شرمسارم.
علی تجویدی بیش از ٧۰ سال با ساز ویولن مأنوس بود.
آن روز استاد تجویدی شاید برای آن که مرا کمی تسکین دهد، تجربه‌یی تلخ را بازگو کرد که بسیار تاسف‌بار بود؛
از روزی دور گفت که سازش را عده‌یی ناآگاه از روی عمد و با افتخار به زمین کوبیده و با این کار در واقع دلش را شکسته بودند.
اتفاق ناخواسته شکسته شدن آرشه ویولن این آهنگ ساز و نوازنده بزرگ از سوی من و یادآوری خاطره تلخ گذشته، چنان فضای سنگین و غمناکی را بر فضای آتلیه عکاسی حاکم کرد که به هیچ‌وجه نتوانستم آن را تغییر دهم.
زمانی که نورها را تنظیم و دوربین را آماده عکاسی کردم، استاد چنان ویولن خود را در آغوش گرفته بود که انگار از فرزند بی پناهش حمایت میکند.
در چنین موقعیت و فضایی بود که این عکس گرفته شد.
سه سال پس از گرفتن این عکس بود که علی تجویدی درگذشت.
با رفتن او #موسیقی ایران یکی از بزرگترین تصنیف‌سازها و ویولن‌نوازان خود را از دست داد».
دیدی که رسواشد دلم* آتش کاروان* صبرم عطاکن * میگذرم * آشفته حالی از جمله تصنیف های مشهور. این آهنگساز است.
روحش شاد
عکس آن روز 👇👇
@Roshanfkrane
🎤 فخرالدین فخرالدینی (عکاس معروف کشور) از زنده یاد علی تجویدی می‌گوید :
«هنوز که آن روز یادم می آید، سخت اندوهگین می شوم؛ بهار سال ۱٣٨۱ بود و من در آتلیه‌ام میزبان استاد علی تجویدی بودم تا از او عکاس بگیرم.
هنگامی که او بر صندلی نشسته بود و من داشتم این ور و آن ور می‌رفتم و نورافکن‌ها را تنظیم می‌کردم، ناگهان صدای شکسته شدن چیزی را زیر پایم شنیدم.
پیش از آن که بفهمم و ببینم چه چیزی شکسته است، آه از نهاد پیرمرد برآمد؛
آرشه ویولن او بود که زیر پایم به دو تکه تقسیم شده بود.
با این که تجویدی سعی داشت خودش را بی‌خیال نشان دهد و دائم تأکید میکرد #ابراهیم_قنبری (بزرگترین سازنده ساز در ایران) می‌تواند آرشه ویولن او را تعمیر کند،
اما تمام مدتی که استاد در آتلیه بود، من بسیار خجالت‌زده بودم و تا امروز هم‌چنان شرمسارم.
علی تجویدی بیش از ٧۰ سال با ساز ویولن مأنوس بود.
آن روز استاد تجویدی شاید برای آن که مرا کمی تسکین دهد، تجربه‌یی تلخ را بازگو کرد که بسیار تاسف‌بار بود؛
از روزی دور گفت که سازش را عده‌یی ناآگاه از روی عمد و با افتخار به زمین کوبیده و با این کار در واقع دلش را شکسته بودند.
اتفاق ناخواسته شکسته شدن آرشه ویولن این آهنگ ساز و نوازنده بزرگ از سوی من و یادآوری خاطره تلخ گذشته، چنان فضای سنگین و غمناکی را بر فضای آتلیه عکاسی حاکم کرد که به هیچ‌وجه نتوانستم آن را تغییر دهم.
زمانی که نورها را تنظیم و دوربین را آماده عکاسی کردم، استاد چنان ویولن خود را در آغوش گرفته بود که انگار از فرزند بی پناهش حمایت میکند.
در چنین موقعیت و فضایی بود که این عکس گرفته شد.
سه سال پس از گرفتن این عکس بود که علی تجویدی درگذشت.
با رفتن او #موسیقی ایران یکی از بزرگترین تصنیف‌سازها و ویولن‌نوازان خود را از دست داد».
دیدی که رسواشد دلم* آتش کاروان* صبرم عطاکن * میگذرم * آشفته حالی از جمله تصنیف های مشهور. این آهنگساز است.
روحش شاد
عکس آن روز 👇👇
@Roshanfkrane
Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 چند پنجره از زندگی. زنده یاد #علی_تجویدی
و چند صدا و نام که آهنگسازیِ او جاودانه‌شان کرده است... ..!
📚🖌🎶
#هنر
@Roshanfkrane
و چند صدا و نام که آهنگسازیِ او جاودانه‌شان کرده است... ..!
📚🖌🎶
#هنر
@Roshanfkrane
کجاست خورشید ؟!
که
جرعه
جرعه
نور می نوشیم ُ
هنوز تشنه ی طلوع ایم
کجاست خورشید ؟!!
که همه ی گیاهان کِز کرده اند رویش را
و علفی هرز
هر روز با
زبان بازی، دل سرزمینم را می خراشد ...
#لیلا_ادبی
@Roshanfkrane
که
جرعه
جرعه
نور می نوشیم ُ
هنوز تشنه ی طلوع ایم
کجاست خورشید ؟!!
که همه ی گیاهان کِز کرده اند رویش را
و علفی هرز
هر روز با
زبان بازی، دل سرزمینم را می خراشد ...
#لیلا_ادبی
@Roshanfkrane
خورشید باش،
که من دیده ام
شبِ تاریک ، شتاب ناک می گریخت
از غریوِ بلندِ سپیده دمان،
و تنِ گنگِ خویش
در پسِ غباری مه آلود
پنهان می ساخت ، ازِ ترسِ آفتاب
خورشید باش
#عارف_اخوان
@Roshanfkrane
که من دیده ام
شبِ تاریک ، شتاب ناک می گریخت
از غریوِ بلندِ سپیده دمان،
و تنِ گنگِ خویش
در پسِ غباری مه آلود
پنهان می ساخت ، ازِ ترسِ آفتاب
خورشید باش
#عارف_اخوان
@Roshanfkrane
این ذهنیت ما آدمهاست،
که تعیین میکنه
صبحمون خوب بگذره یا بد...!
"امروز" به خودی خود روز خوبیه
مگه اینکه بخوای با فکر دیروز
خرابش کنی....
🌷صبحتون عالی🌷
@Roshanfkrane
که تعیین میکنه
صبحمون خوب بگذره یا بد...!
"امروز" به خودی خود روز خوبیه
مگه اینکه بخوای با فکر دیروز
خرابش کنی....
🌷صبحتون عالی🌷
@Roshanfkrane
پست ویژه:
یادمان باشدکه کسی قرارنیست
ازراه برسدومارانجات دهد
کسی قرارنیست که زندگی رامطابق میل مابکندویامسائل ماراحل کند
اگرخودمان برای خودمان کاری نکنیم
چیزی بهتر نمی شود
@Roshanfkrane
یادمان باشدکه کسی قرارنیست
ازراه برسدومارانجات دهد
کسی قرارنیست که زندگی رامطابق میل مابکندویامسائل ماراحل کند
اگرخودمان برای خودمان کاری نکنیم
چیزی بهتر نمی شود
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر تونی آدکینز، متخصص و جراح اعصاب آمریکایی،معتقده که رقص از هر درمانی موثرتره و با رقص بیمارانش رو ویزیت می کنه.👌😍
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
دو میمون روی شاخه درختی نشسته بودند و به غروب خورشید نگاه میکردند.
یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟
میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری...
میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی !!!
در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت...
میمون اول با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت میدهی؟
هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام ؟!
میمون دوم گفت: خوب فکر کن چون این میمون راجع به همه چیز توضیح منطقی میخواهد!
هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد:
خوب اول این پا را حرکت میدهم، نه، نه. شاید اول این یکی را. باید اول بدنم را بچرخانم ...
هزار پا مدتی سعی کرد تا توضیح مناسبی برای حرکت دادن پاهایش بیان کند ولی هرچه بیشتر سعی میکرد، ناموفقتر بود.
پس با ناامیدی سعی کرد به راه خودش ادامه دهد، ولی متوجه شد که نمیتواند.
با ناراحتی گفت: ببین چه بلایی به سرم آوردی؟! آنقدر سعی کردم چگونگی حرکتم را توضیح دهم که راه رفتن یادم رفت!!!
میمون دوم به اولی گفت: میبینی؟! وقتی سعی میکنی همه چیز را توضیح دهی اینطور میشود...!
پس دوباره به غروب آفتاب خیره شد تا از آن لذت ببرد...
#پائولو_کوئیلیو
#تربیتی
#روانشناسی
@Roshanfkrane
یکی از دیگری پرسید: چرا هنگام غروب رنگ آسمان تغییر میکند؟
میمون دوم گفت: اگر بخواهیم همه چیز را توضیح بدهیم، مجالی برای زندگی نمی ماند. گاهی اوقات باید بدون توضیح از واقعیتی که در اطرافت میبینی، لذت ببری...
میمون اول با ناراحتی گفت: تو فقط به دنبال لذت زندگی هستی و هیچ وقت نمی خواهی واقعیتها را با منطق بیان کنی !!!
در همین حال هزار پایی از کنار آنها میگذشت...
میمون اول با دیدن هزار پا از او پرسید: هزار پا، تو چگونه این همه پا را با هماهنگی حرکت میدهی؟
هزارپا جواب داد: تا به امروز راجع به این موضوع فکر نکرده ام ؟!
میمون دوم گفت: خوب فکر کن چون این میمون راجع به همه چیز توضیح منطقی میخواهد!
هزار پا نگاهی به پاهایش کرد و خواست توضیحی بدهد:
خوب اول این پا را حرکت میدهم، نه، نه. شاید اول این یکی را. باید اول بدنم را بچرخانم ...
هزار پا مدتی سعی کرد تا توضیح مناسبی برای حرکت دادن پاهایش بیان کند ولی هرچه بیشتر سعی میکرد، ناموفقتر بود.
پس با ناامیدی سعی کرد به راه خودش ادامه دهد، ولی متوجه شد که نمیتواند.
با ناراحتی گفت: ببین چه بلایی به سرم آوردی؟! آنقدر سعی کردم چگونگی حرکتم را توضیح دهم که راه رفتن یادم رفت!!!
میمون دوم به اولی گفت: میبینی؟! وقتی سعی میکنی همه چیز را توضیح دهی اینطور میشود...!
پس دوباره به غروب آفتاب خیره شد تا از آن لذت ببرد...
#پائولو_کوئیلیو
#تربیتی
#روانشناسی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بگذارید این #وطن
دوباره وطن شود
بگذارید سرزمین بزرگ و پر توان عشق شود.
این وطن
هرگز برای من وطن نبود!
بگذارید دوباره همان رؤیایی شود که بود...
🖌 شعر: #لنگستن_هیوز
🎤 ترجمه و صدا: #احمد_شاملو
@Roshanfkrane
دوباره وطن شود
بگذارید سرزمین بزرگ و پر توان عشق شود.
این وطن
هرگز برای من وطن نبود!
بگذارید دوباره همان رؤیایی شود که بود...
🖌 شعر: #لنگستن_هیوز
🎤 ترجمه و صدا: #احمد_شاملو
@Roshanfkrane