📕دانلود کتاب صوتی داستان سیاوش
📝 نویسنده: #فردوسی
✏️بازگردان: #دکتر_زهرا_خانلری
👂کیفیت صدا: #128_mp3
💾 حجم: 27 مگابایت
⏱زمان کل: 29 دقیقه
#حماسی
#شاهنامه
#کتاب_صوتی
#سیاوش
از شاهنامه فردوسی
💯توضیحات:
سیاوش از ازدواج زنی از سلاله گرسیوز با کیکاووس زاده شد. کیکاووس، سیاوش را به رستم سپرد؛ رستم، در زابلستان، سیاوش را آیین سپاه راندن و کشورداری آموخت. چون سیاوش از زابلستان به کاخ پدر بازآمد، کاووس وی را نواخت و به شادی آمدن فرزند جشنی برپا کرد. سودابه دختر شاه هاماوران و همسر کیکاووس، شیفته سیاوش شد چنان که در نهان، پیکی به سوی سیاوش فرستاد و او را به شبستان شاهی فراخواند؛ سیاوش نپذیرفت. روز دیگر، سودابه نزد شهریار رفت و از وی دستوری خواست که سیاوش را به شبستان بفرستند تا وی از میان دختران همسری برای خود برگزیند. سیاوش، به ناچار به شبستان رفت. در بار سوم، سودابه، سیاوش را به نزد خویش فراخواند اما سیاوش برآشفت و به تلخی از آنجا برخاست. سودابه، کاووس را باخبر کرد و سیاوش را متهم ساخت.
درخواست شما همراهان☝️☝️☝️
کانال روشنفکران لطفا لمس کنید👇😊🙏
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
درود به همه روشنفکران میهنم
دیگه گوشی شما هنگ نخواهد کرد چون👇
دیگر لازم نیست چندین کانال در تلگرام داشته باشید...
گلچین مطالب جالب تلگرام و شبکه های مجازی... هم اکنون در یک کانال👍😊
ادعا نمیکنیم بهترین هستیم
اما
مفتخریم که بهترین ها با ما هستند🙏
با موضوعات:
فرهنگی
ناگفته های تاریخی
هنری
اقتصادی
افشاگری تخلف های مسئولین کشور
مطالب جذاب دنیا
برنامه های گوشی و لپ تاب
کتابهای جذاب و کودکانه و تاریخی بصورت صوتی و متنی pdf
(در کانال سرچ کنید اگر نبود درخواست کنید)👇
( @Kamranmehrban )
ای دی ارتباط با :
روابط عمومی و درخواست☝️
نیازمندی های خود را درخواست کنید
تا برای شما به اشتراک بگذاریم.
کلیپ ها و ویدیو های برگزیده و پربیننده از شبکه های مجازی و غیره . . .
حتما بازدید کنید اگر جالب نبود میتوانید ترک کنید🙏😊
این کانال رو به کسانی که دوست دارید معرفی کنید واقعا مفیداست👌👌👌
لینگ کانال لمس کنید👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
🌺🌺🌺🌺🌺
اگر ریپورت هستید برای درخواست به این گروه مراجعه کنید👇
لینگ گروه اندیشمندان :
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEIedzqcnMJy5DZ2uw
قوانین:
دوستی محبت
ادب و احترام
شادی درو از توهین و بی ادبی
هدف:
ایجاد جوی شاد و تبادل اطلاعات مفید و آموزنده
حدگروه+12
دیدگاه جنسیتی ممنوع
گذاشتن لینگ و تبلیغات ممنوع
📝 نویسنده: #فردوسی
✏️بازگردان: #دکتر_زهرا_خانلری
👂کیفیت صدا: #128_mp3
💾 حجم: 27 مگابایت
⏱زمان کل: 29 دقیقه
#حماسی
#شاهنامه
#کتاب_صوتی
#سیاوش
از شاهنامه فردوسی
💯توضیحات:
سیاوش از ازدواج زنی از سلاله گرسیوز با کیکاووس زاده شد. کیکاووس، سیاوش را به رستم سپرد؛ رستم، در زابلستان، سیاوش را آیین سپاه راندن و کشورداری آموخت. چون سیاوش از زابلستان به کاخ پدر بازآمد، کاووس وی را نواخت و به شادی آمدن فرزند جشنی برپا کرد. سودابه دختر شاه هاماوران و همسر کیکاووس، شیفته سیاوش شد چنان که در نهان، پیکی به سوی سیاوش فرستاد و او را به شبستان شاهی فراخواند؛ سیاوش نپذیرفت. روز دیگر، سودابه نزد شهریار رفت و از وی دستوری خواست که سیاوش را به شبستان بفرستند تا وی از میان دختران همسری برای خود برگزیند. سیاوش، به ناچار به شبستان رفت. در بار سوم، سودابه، سیاوش را به نزد خویش فراخواند اما سیاوش برآشفت و به تلخی از آنجا برخاست. سودابه، کاووس را باخبر کرد و سیاوش را متهم ساخت.
درخواست شما همراهان☝️☝️☝️
کانال روشنفکران لطفا لمس کنید👇😊🙏
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
درود به همه روشنفکران میهنم
دیگه گوشی شما هنگ نخواهد کرد چون👇
دیگر لازم نیست چندین کانال در تلگرام داشته باشید...
گلچین مطالب جالب تلگرام و شبکه های مجازی... هم اکنون در یک کانال👍😊
ادعا نمیکنیم بهترین هستیم
اما
مفتخریم که بهترین ها با ما هستند🙏
با موضوعات:
فرهنگی
ناگفته های تاریخی
هنری
اقتصادی
افشاگری تخلف های مسئولین کشور
مطالب جذاب دنیا
برنامه های گوشی و لپ تاب
کتابهای جذاب و کودکانه و تاریخی بصورت صوتی و متنی pdf
(در کانال سرچ کنید اگر نبود درخواست کنید)👇
( @Kamranmehrban )
ای دی ارتباط با :
روابط عمومی و درخواست☝️
نیازمندی های خود را درخواست کنید
تا برای شما به اشتراک بگذاریم.
کلیپ ها و ویدیو های برگزیده و پربیننده از شبکه های مجازی و غیره . . .
حتما بازدید کنید اگر جالب نبود میتوانید ترک کنید🙏😊
این کانال رو به کسانی که دوست دارید معرفی کنید واقعا مفیداست👌👌👌
لینگ کانال لمس کنید👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
🌺🌺🌺🌺🌺
اگر ریپورت هستید برای درخواست به این گروه مراجعه کنید👇
لینگ گروه اندیشمندان :
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEIedzqcnMJy5DZ2uw
قوانین:
دوستی محبت
ادب و احترام
شادی درو از توهین و بی ادبی
هدف:
ایجاد جوی شاد و تبادل اطلاعات مفید و آموزنده
حدگروه+12
دیدگاه جنسیتی ممنوع
گذاشتن لینگ و تبلیغات ممنوع
📕دانلود کتاب صوتی پیشدادیان (از کتاب شاهنامه فارسی به نثر پارسی سره)
📝 نویسنده: #میترا_مهرآبادی
👂کیفیت صدا: #64_mp3
💾 حجم: 80 مگابایت
⏱زمان: 2 ساعت و 57 دقیقه
صوتی
پست بعدی👇👇
#تاریخی
#شاهنامه
#حماسی
💯توضیحات:
پیشدادیان نخستین سلسلهٔ پادشاهان در شاهنامه و اساطیر ایرانیان است. معادل اوستاییِ پیشداد (Pēš-dād)، پَرَداتَ (Para-dāta) است. پيشداد به معنای نخستین کسی است كه قانون آورده و یا نخستین کسی که دادگری و عدل را پیشه کرده است. در آغاز این دوره، پادشاهان با فرّه ایزدی فرمانروایی میکنند. در این هنگام، مردم نخستین کشفیات خود را انجام می دهند مانند کشف آتش، کشاورزی، پرورش جانوران اهلی، و ساختمان سازی. مهمترین شخصیت این دوره، جمشید است که در پایان، ضحاکِ بیفرّه و فریبخوردهٔ اهریمن پادشاهی را از او میستاند.
داستان:
کیومرث
هوشنگ
تهمورث
جمشید
ضحاک
فریدون
ایرج
سلم
تور👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
📝 نویسنده: #میترا_مهرآبادی
👂کیفیت صدا: #64_mp3
💾 حجم: 80 مگابایت
⏱زمان: 2 ساعت و 57 دقیقه
صوتی
پست بعدی👇👇
#تاریخی
#شاهنامه
#حماسی
💯توضیحات:
پیشدادیان نخستین سلسلهٔ پادشاهان در شاهنامه و اساطیر ایرانیان است. معادل اوستاییِ پیشداد (Pēš-dād)، پَرَداتَ (Para-dāta) است. پيشداد به معنای نخستین کسی است كه قانون آورده و یا نخستین کسی که دادگری و عدل را پیشه کرده است. در آغاز این دوره، پادشاهان با فرّه ایزدی فرمانروایی میکنند. در این هنگام، مردم نخستین کشفیات خود را انجام می دهند مانند کشف آتش، کشاورزی، پرورش جانوران اهلی، و ساختمان سازی. مهمترین شخصیت این دوره، جمشید است که در پایان، ضحاکِ بیفرّه و فریبخوردهٔ اهریمن پادشاهی را از او میستاند.
داستان:
کیومرث
هوشنگ
تهمورث
جمشید
ضحاک
فریدون
ایرج
سلم
تور👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
Telegram
روشنفکران
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است
روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است
روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
متن شعر فوق العاده گابریل گارسیا مارکز که برای ارنستو چگوارا سروده شده با ترجمه فوق العاده احمد شاملو👇👇👇
دلاور برخیز
....
و مرد افتاده بود.
یکی آواز داد: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
دو تن آواز دادند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
ده ها تن و صدها تن خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
هزاران تن خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
تمامی آن سرزمینیان گرد آمده اشک ریزان خروش براوردند: دلاور برخیز!
و مرد به پای خاست.
نخستین کس را بوسه ای داد
و گام در راه نهاد.
#شعر
#ادبی
#حماسی
@Roshanfkrane
دلاور برخیز
....
و مرد افتاده بود.
یکی آواز داد: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
دو تن آواز دادند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
ده ها تن و صدها تن خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
هزاران تن خروش برآوردند: دلاور برخیز!
و مرد همچنان افتاده بود.
تمامی آن سرزمینیان گرد آمده اشک ریزان خروش براوردند: دلاور برخیز!
و مرد به پای خاست.
نخستین کس را بوسه ای داد
و گام در راه نهاد.
#شعر
#ادبی
#حماسی
@Roshanfkrane
👆👆ای از دنیا برای خود مطبی دایركند، اما روح عصیانگرش او را واداشت تا به یاری همنوعانش درمناطق استبداد زدهء آمریكای لاتین بشتابد. زمانی كه چهگوارای جوان و دوست همراهش «آلبرتو گرانادو» با موتورسیكلت از ردهء خارج توترون 500 مدل 1939، كه تنها به بهای چند پزوی ناچیز خریداری شده بود، قصد سفر به دور آمریكای لاتین را جهت درمان بیماران جزامی كرد آمریكای سرخ لاتین در زیر چكمههای سنگین امپریالیسم جان میداد، اما نه «چه» و نه «آلبرتو» هیچ كدام از این حقیقت تلخ آگاهی نداشتند.آنها تنها میخواستند مناظر بكر قارهء پهناورشان را از نزدیك ببینند و به كمك بیماران جزامی بشتابند، سفری كه پایانش به گونهای دیگر بود و باعث تولد انسانهایی شدكه اكنون نام آنها را مترادف با انقلاب به كار میبرند.
" چهگوارا" مردی بود كه هرگز در بند مقام، رهبری و یا افتخارات نبود. او اعتقاد راسخ داشت كه مبارزهء چریكی انقلابی، شكل بنیادین اقدام برای كسب آزادی خلقهای آمریكای لاتین است و این نتیجهگیری ناشی از اوضاع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تقریبائ تمام كشورهای آمریكای لاتین بود. «چه» عمیقائ بر این باور بود كه رهبری سیاسی و نظامی مبارزه چریكی باید یگانه باشد و این كه مبارزه تنها میتواند توسط خود واحد چریكی رهبری شود، نه از طریق دفاتر راحت بوروكرات ها در شهرها.
چهگوارا به معنای واقعی كلمه یك چریك مبارز اینترناسیونالیست بود. او میگوید: « هر قطرهء خون ریخته شده در سرزمینی كه در زیر پرچمش زاده نشده باشی، تجربهای است كه به زندهء ماندگان منتقل میشود تا بعدا آن را در مبارزه برای رهایی كشورشان به كار برند. همچنانكه كه خلقی خود را آزاد میسازد، قدمی بر میدارد در پیكار برای رهایی مردم خود ما.»
«چه» معتقد بود كه هر انسانی برای رهایی از ظلم و استبداد باید بهایی برایآزادیاش پرداخت كند، او میگوید: «اسكلت آزادی ما قبلا شكل گرفته است، هنوز گوشت و لباس به این اسكلت نیامده است، ما بهای آزادی خود و حفاظت از آن را با خون و ایثار پرداخت میكنیم. ایثار و فداكاری ما آگاهانه است، سیرآزادی طولانی و در بعضی قسمتها ناشناخته است.»
هفتم اكتبر 1967 «چه» آخرین سطرهای وقایع روزانهء خود و گروه چریكیاش را نوشت. روز بعد در ساعت یك بعدازظهر در یك درهء كم عرض و تنگ، جایی كه برای درهم شكستن محاصره به انتظارشب نشسته بودند، نیروی عظیمی از دشمن برآنها تاخت. گروه كوچك مردانی كه واحد چریكی را تشكیل میدادند تا گرگ و میش بامداد قهرمانانه جنگیدند.ازكسانی كه در نزدیكترین مواضع به «چه» میجنگیدند كسی زنده نماند جزو دو نفر كه به همراه «چه» مجروح و دستگیر شدند.
روز بعد از دستگیری «چه» با شنیدن صدای شلیك فهمید كه دو همرزم «پرویی» و «بولیویاش» اعدام شدهاند. نوبت به «چه» رسیده بود، مجری اعدامش دستخوش تردید شده بود.
»چه» با استواری فریاد زد «شلیك كن نترس !» آنگاه با شلیك یك رگبار مسلسل از كمر به پایین حكم اجرا شد. جلادان دستور داشتند او را از سر و سینه هدف قرار ندهند تا مرگش به تعویق بیفتد. این تصمیم ظالمانه عذاب «چه» را طولانی میكند تا اینكه گروهبانی كه او نیز مست بوده است گلولهای به پهلوی او شلیك میكند و به زندگیش پایان میدهد. این شیوهء رفتار، درست نقطهء مقابل احترامی بود كه «چه» بدون استثنا نسبت به افسران و سربازان بسیاری نشان میدادكه به اسارت او درآمده بودند.
برای «چه» ساعتهای پایانی زندگیاش در چنگ دشمن فرومایه قطعا بسیار تلخ بوده است; اما هیچ كس بهتر از او آمادگی گذراندن چنان آزمونی را نداشت.
هشتم اكتبر چهگوارا تیر باران شد.جسدش را به هلیكوپتر بستند تا به همه اعلام كنند كه چریك مبارز را دستگیر كردهاند پس از انتقال جسد «چه» به «هیگوئرا» روستایی درشمال بولیوی، تازه همه فهمیدند چه كسی كشته شده است. حكومت وقت از ترس، جسد «چه» را سوزاند و بقایای استخوانش را در مكان نامعلومی خاك كرد. سالها بعد در پی فشار دولت كوبا و شخص فیدل كاسترو، دولت بولیوی استخوانها را در تابوت گذاشت و به كوبا فرستاد تا «چهگوارا» در میان اشك و احترام دفن شود.
#معرفی
#تاریخ
#حماسی
@Roshanfkrane
" چهگوارا" مردی بود كه هرگز در بند مقام، رهبری و یا افتخارات نبود. او اعتقاد راسخ داشت كه مبارزهء چریكی انقلابی، شكل بنیادین اقدام برای كسب آزادی خلقهای آمریكای لاتین است و این نتیجهگیری ناشی از اوضاع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تقریبائ تمام كشورهای آمریكای لاتین بود. «چه» عمیقائ بر این باور بود كه رهبری سیاسی و نظامی مبارزه چریكی باید یگانه باشد و این كه مبارزه تنها میتواند توسط خود واحد چریكی رهبری شود، نه از طریق دفاتر راحت بوروكرات ها در شهرها.
چهگوارا به معنای واقعی كلمه یك چریك مبارز اینترناسیونالیست بود. او میگوید: « هر قطرهء خون ریخته شده در سرزمینی كه در زیر پرچمش زاده نشده باشی، تجربهای است كه به زندهء ماندگان منتقل میشود تا بعدا آن را در مبارزه برای رهایی كشورشان به كار برند. همچنانكه كه خلقی خود را آزاد میسازد، قدمی بر میدارد در پیكار برای رهایی مردم خود ما.»
«چه» معتقد بود كه هر انسانی برای رهایی از ظلم و استبداد باید بهایی برایآزادیاش پرداخت كند، او میگوید: «اسكلت آزادی ما قبلا شكل گرفته است، هنوز گوشت و لباس به این اسكلت نیامده است، ما بهای آزادی خود و حفاظت از آن را با خون و ایثار پرداخت میكنیم. ایثار و فداكاری ما آگاهانه است، سیرآزادی طولانی و در بعضی قسمتها ناشناخته است.»
هفتم اكتبر 1967 «چه» آخرین سطرهای وقایع روزانهء خود و گروه چریكیاش را نوشت. روز بعد در ساعت یك بعدازظهر در یك درهء كم عرض و تنگ، جایی كه برای درهم شكستن محاصره به انتظارشب نشسته بودند، نیروی عظیمی از دشمن برآنها تاخت. گروه كوچك مردانی كه واحد چریكی را تشكیل میدادند تا گرگ و میش بامداد قهرمانانه جنگیدند.ازكسانی كه در نزدیكترین مواضع به «چه» میجنگیدند كسی زنده نماند جزو دو نفر كه به همراه «چه» مجروح و دستگیر شدند.
روز بعد از دستگیری «چه» با شنیدن صدای شلیك فهمید كه دو همرزم «پرویی» و «بولیویاش» اعدام شدهاند. نوبت به «چه» رسیده بود، مجری اعدامش دستخوش تردید شده بود.
»چه» با استواری فریاد زد «شلیك كن نترس !» آنگاه با شلیك یك رگبار مسلسل از كمر به پایین حكم اجرا شد. جلادان دستور داشتند او را از سر و سینه هدف قرار ندهند تا مرگش به تعویق بیفتد. این تصمیم ظالمانه عذاب «چه» را طولانی میكند تا اینكه گروهبانی كه او نیز مست بوده است گلولهای به پهلوی او شلیك میكند و به زندگیش پایان میدهد. این شیوهء رفتار، درست نقطهء مقابل احترامی بود كه «چه» بدون استثنا نسبت به افسران و سربازان بسیاری نشان میدادكه به اسارت او درآمده بودند.
برای «چه» ساعتهای پایانی زندگیاش در چنگ دشمن فرومایه قطعا بسیار تلخ بوده است; اما هیچ كس بهتر از او آمادگی گذراندن چنان آزمونی را نداشت.
هشتم اكتبر چهگوارا تیر باران شد.جسدش را به هلیكوپتر بستند تا به همه اعلام كنند كه چریك مبارز را دستگیر كردهاند پس از انتقال جسد «چه» به «هیگوئرا» روستایی درشمال بولیوی، تازه همه فهمیدند چه كسی كشته شده است. حكومت وقت از ترس، جسد «چه» را سوزاند و بقایای استخوانش را در مكان نامعلومی خاك كرد. سالها بعد در پی فشار دولت كوبا و شخص فیدل كاسترو، دولت بولیوی استخوانها را در تابوت گذاشت و به كوبا فرستاد تا «چهگوارا» در میان اشك و احترام دفن شود.
#معرفی
#تاریخ
#حماسی
@Roshanfkrane