روشنفکران
81.9K subscribers
50.1K photos
42.2K videos
2.39K files
6.99K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 430
به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می
علاج کی کنمت؟ آخرالدواء الکی
ذخیره‌ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار
که می‌رسند ز پی، رهزنان بهمن و دی
چو گل نقاب برافکنْد و مرغ زد هوهو
منه ز دست پیاله، چه می‌کنی؟ هی هی
شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد؟
ز تخت جم سخنی مانده است و افسرِ کی
خزینه‌داری میراث‌خوارگان کفر است
به قول مطرب و ساقی، به فتوی دف و نی
زمانه هیچ نبخشد که باز نستاند
مجو ز سفله مروت، که شیئه لا شی
نوشته‌اند بر ایوان جنة الماوی
که هر که عشوه دنیی خرید وای به وی
سخا نماند، سخن طی کنم، شراب کجاست؟
بده به شادی روح و روان حاتم طی
بخیل، بوی خدا نشنود بیا حافظ
پیاله گیر و کرم ورز و الضمان علی



خوانش #فریدون_فرح_اندوز

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  430
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 431
لبش می‌بوسم و در می‌کشم می
به آب زندگانی برده‌ام پی
نه رازش می‌توانم گفت با کس
نه کس را می‌توانم دید با وی
لبش می‌بوسد و خون می‌خورد جام
رخش می‌بیند و گل می‌کند خوی
بده جام می و از جم مکن یاد
که می‌داند که جم کی بود و کی کی؟
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب!
رگش بخراش تا بخروشم از وی
گل از خلوت به باغ آورد مسند
بساط زهد همچون غنچه کن طی
چو چشمش مست را مخمور مگذار
به یاد لعلش ای ساقی بده می
نجوید جان از آن قالب جدایی
که باشد خونِ جامش در رگ و پی
زبانت درکِش ای حافظ زمانی
حدیث بی‌زبانان بشنو از نی


خوانش #فریدون_فرح_اندوز

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  431
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


@Roshanfkrane