🔵 یادوارهِ #ژاله_اصفهانی
#شاعر امید و پیمودن و پیوستن 🌷
۱۳۰۰ ـ ۷ آذر ۱۳۹۶
«شکوه آرزو را
بازگو کن!
ندار از هیچ کس باکی، هراسی
به هر چیزی نمیخواهی
بگو نه!
اگر راه رهایی زیر سنگ است
تمام کوهها را زیر و رو کن
وگر بشکست جام آرزویت
تلاطمهای دریا را
سبو کن...»
#ژاله_اصفهانی
@Roshanfkrane
#شاعر امید و پیمودن و پیوستن 🌷
۱۳۰۰ ـ ۷ آذر ۱۳۹۶
«شکوه آرزو را
بازگو کن!
ندار از هیچ کس باکی، هراسی
به هر چیزی نمیخواهی
بگو نه!
اگر راه رهایی زیر سنگ است
تمام کوهها را زیر و رو کن
وگر بشکست جام آرزویت
تلاطمهای دریا را
سبو کن...»
#ژاله_اصفهانی
@Roshanfkrane
اگر هزار قلم داشتم،
هزار خامه که هریک هزار معجزه داشت،
هزار مرتبه هر روز مینوشتم من،
حماسهای و سرودی به نام «آزادی»
#ژاله_اصفهانی
#شعر
@Roshanfkrane
هزار خامه که هریک هزار معجزه داشت،
هزار مرتبه هر روز مینوشتم من،
حماسهای و سرودی به نام «آزادی»
#ژاله_اصفهانی
#شعر
@Roshanfkrane
«جهان بهتر»
اگر پرسند از من زندگانی چیست؟
خواهم گفت:
همیشه جستجو کردن،
جهان بهتری را آرزو کردن،
من از هر وقت دیگر بیشتر
امروز هشیارم،
به بیداری پر از اندیشهام
در خواب بیدارم...
زمان را قدر میدانم
زمین را دوست میدارم
چنان از دیدن هر صبح روشن
میشوم مشتاق
که گویی اولین روز من است این
آخرین روز است،
در این غوغای افسونگر
چو مرغان بهاری بی قرارَستم
دلم میگیرد از خانه
دلم میگیرد از افکار آسوده
و از گفتار طوطیوار بیهوده...
دلم میگیرد از اخبار روزانه
گر از بازار گرم و جنگ سرد این و آن باشد
نه از راز شکوفائی نیروهای انسانی..
فضای باز میخواهم
که همچون آسمانها بیکران باشد
و دنیائی که از انسان نخواهد قتل و قربانی..
#ژاله_اصفهانی
@Roshanfkrane
اگر پرسند از من زندگانی چیست؟
خواهم گفت:
همیشه جستجو کردن،
جهان بهتری را آرزو کردن،
من از هر وقت دیگر بیشتر
امروز هشیارم،
به بیداری پر از اندیشهام
در خواب بیدارم...
زمان را قدر میدانم
زمین را دوست میدارم
چنان از دیدن هر صبح روشن
میشوم مشتاق
که گویی اولین روز من است این
آخرین روز است،
در این غوغای افسونگر
چو مرغان بهاری بی قرارَستم
دلم میگیرد از خانه
دلم میگیرد از افکار آسوده
و از گفتار طوطیوار بیهوده...
دلم میگیرد از اخبار روزانه
گر از بازار گرم و جنگ سرد این و آن باشد
نه از راز شکوفائی نیروهای انسانی..
فضای باز میخواهم
که همچون آسمانها بیکران باشد
و دنیائی که از انسان نخواهد قتل و قربانی..
#ژاله_اصفهانی
@Roshanfkrane
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه خود خواندو از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
#ژاله_اصفهانی
@Roshanfkrane
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست یکی از آثار فوق العاده ژاله اصفهانی شاعر ایرانی است. ژاله اصفهانی با نام اصلی اِطِل سلطانی متولد ۱۳۰۰ خورشیدی در تیران اصفهان (از شهرستان های استان اصفهان)، همسر شمس الدین بدیع تبریزی بود که در ۷ آذرماه سال ۱۳۸۶ در لندن در گذشت. شاعر زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، اولین شعر خود را در هفت سالگی سرود و در سیزده سالگی نام خویش را به “ژاله” تغییر داد. وی در سال ۱۳۲۳ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و نخستین مجموعه شعرش با عنوان “گل های خودرو” را در دوران دانشجویی و در سن ۲۲ سالگی منتشر کرد.
سپس در ۲۵ سالگی همراه همسرش شمس الدین بدیع تبریزی که عضو حزب توده بود به اتحاد شوروی مهاجرت کرد.
در تاجیکستان او را با نام ژاله بدیع میشناختند
سپس مدرک لیسانس در رشته ادبیات فارسی را از دانشگاه دولتی آذربایجان اتخاذ نمود
و در سال ۱۳۴۰ در مسکو از دانشگاه لامانوسوف مدرک دکترا گرفت و به مدت بیست سال در
“Maxim Gorky International Academy of Literature”
به تحقیق پرداخت.
در سال ۱۳۵۹ بعد از انقلاب،
در سن ۶۰ سالگی به ایران بازگشت و سپس به لندن مهاجرت کرد.
ژاله اصفهانی دوازده مجموعه شعر منتشر نمود که مهمترین آنها عبارتند از:
زنده رود (۱۳۴۴- مسکو)
البرز بی شکست (۱۳۶۲-لندن)
خروش خاموشی (۱۳۷۰-لندن)
دکتر ژاله اصفهانی که به دلیل روح اشعارش به شاعر امید معروف بود،
روز ۷ آذر ۱۳۸۶ برابر ۲۸ نوامبر ۲۰۰۷ در سن ۸۶ سالگی،
در بیمارستانی در شهر لندن درگذشت
و اشعارش را برای آیندگان باقی گذاشت.
ژاله اصفهانی بعد از پروین اعتصامی اولین زنی بود که کتاب شعرش را که شعرهای آن را در دوران دبیرستان سروده بود،
به چاپ رساند.
شصت سال پیش در نخستین کنگره نویسندگان ایران به ریاست ملک الشعرای بهار و با شرکت فروزانفر و صادق هدایت و بسیاری دیگر،
ژالهٔ اصفهانی به عنوان یک زن شاعر یکی از شرکت کنندگان در این کنگره بود.
در ژوئن ۲۰۰۲ در کنفرانس سالانه بنیاد پژوهش های زنان که در کلرادو برگزار شد، ژاله اصفهانی به عنوان زن برگزیده سال انتخاب شد.
✍#کامران_مهربان
@Kamranmehrban
@Roshanfkrane
هرکسی نغمه خود خواندو از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
#ژاله_اصفهانی
@Roshanfkrane
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست یکی از آثار فوق العاده ژاله اصفهانی شاعر ایرانی است. ژاله اصفهانی با نام اصلی اِطِل سلطانی متولد ۱۳۰۰ خورشیدی در تیران اصفهان (از شهرستان های استان اصفهان)، همسر شمس الدین بدیع تبریزی بود که در ۷ آذرماه سال ۱۳۸۶ در لندن در گذشت. شاعر زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست، اولین شعر خود را در هفت سالگی سرود و در سیزده سالگی نام خویش را به “ژاله” تغییر داد. وی در سال ۱۳۲۳ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و نخستین مجموعه شعرش با عنوان “گل های خودرو” را در دوران دانشجویی و در سن ۲۲ سالگی منتشر کرد.
سپس در ۲۵ سالگی همراه همسرش شمس الدین بدیع تبریزی که عضو حزب توده بود به اتحاد شوروی مهاجرت کرد.
در تاجیکستان او را با نام ژاله بدیع میشناختند
سپس مدرک لیسانس در رشته ادبیات فارسی را از دانشگاه دولتی آذربایجان اتخاذ نمود
و در سال ۱۳۴۰ در مسکو از دانشگاه لامانوسوف مدرک دکترا گرفت و به مدت بیست سال در
“Maxim Gorky International Academy of Literature”
به تحقیق پرداخت.
در سال ۱۳۵۹ بعد از انقلاب،
در سن ۶۰ سالگی به ایران بازگشت و سپس به لندن مهاجرت کرد.
ژاله اصفهانی دوازده مجموعه شعر منتشر نمود که مهمترین آنها عبارتند از:
زنده رود (۱۳۴۴- مسکو)
البرز بی شکست (۱۳۶۲-لندن)
خروش خاموشی (۱۳۷۰-لندن)
دکتر ژاله اصفهانی که به دلیل روح اشعارش به شاعر امید معروف بود،
روز ۷ آذر ۱۳۸۶ برابر ۲۸ نوامبر ۲۰۰۷ در سن ۸۶ سالگی،
در بیمارستانی در شهر لندن درگذشت
و اشعارش را برای آیندگان باقی گذاشت.
ژاله اصفهانی بعد از پروین اعتصامی اولین زنی بود که کتاب شعرش را که شعرهای آن را در دوران دبیرستان سروده بود،
به چاپ رساند.
شصت سال پیش در نخستین کنگره نویسندگان ایران به ریاست ملک الشعرای بهار و با شرکت فروزانفر و صادق هدایت و بسیاری دیگر،
ژالهٔ اصفهانی به عنوان یک زن شاعر یکی از شرکت کنندگان در این کنگره بود.
در ژوئن ۲۰۰۲ در کنفرانس سالانه بنیاد پژوهش های زنان که در کلرادو برگزار شد، ژاله اصفهانی به عنوان زن برگزیده سال انتخاب شد.
✍#کامران_مهربان
@Kamranmehrban
@Roshanfkrane
💥💥شاد بودن هنر است
بشکفد بار دگر لاله ی رنگین مراد
غنچه ی سرخ فرو بسته ی دل باز شود
من نگویم که
بهاری که گذشت آید باز
روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ،
شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی درد بزرگی است
که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد
و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است،
گر به شادی تو
دل های دگر باشد شاد
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه ی خود خواند و
از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
#ژاله_اصفهانی #شعر
@Roshanfkrane
بشکفد بار دگر لاله ی رنگین مراد
غنچه ی سرخ فرو بسته ی دل باز شود
من نگویم که
بهاری که گذشت آید باز
روزگاری که به سر آمده آغاز شود
روزگار دگری هست و بهاران دگر
شاد بودن هنر است ،
شاد کردن هنری والاتر
لیک هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک بی جان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی درد بزرگی است
که دور از ما باد
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
می شدیم آگه از آن نیروی پاکیزه نهاد
که به ما زیستن آموزد
و جاوید شدن
پیک پیروزی و امید شدن
شاد بودن هنر است،
گر به شادی تو
دل های دگر باشد شاد
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه ی خود خواند و
از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
#ژاله_اصفهانی #شعر
@Roshanfkrane