روشنفکران
82.1K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.91K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
✍️ محسن رنانی

🖊 خوزستان من سلام

👈 (تقدیم به هم‌سرنوشتان خوزستانی‌ام)

🗒 ۳۰ تیر ۱۴۰۰


خوزستان من سلام!
منتظر این روزهای تو بودم،
می دانستم که بالاخره آتشِ آب از تو شعله‌ور خواهد شد.
سالها پیش نوشتم که اُبهّت این نظام، با آتشِ آب، تبخیر خواهد شد.
به من خندیدند؛
اما می‌دانستم که با آتشِ آب، نمی شود بازی کرد.
کبریت این آتش آنگاه زده شد که گفتند: «آب را مجانی می کنیم».
می‌دانی این حرف یعنی چه؟
در کشوری که تمدنش بر بی‌آبی بنیاد شده است،
مجانی کردن آب، یعنی آتش زدن به چندین هزار سال تجربه تمدن ایرانی.
با طلایِ آبی رایگان، به ما رشوه دادند تا چشم‌هامان را ببندیم،
که طلای سیاهمان را ببرند،
و در لواسان یا در خراسان
قصرهایی از طلای زرد بسازند.
ما هم، خرسند از آبِ رایگان،
هی ماشین شستیم، هی هندوانه کاشتیم،
هی چمن آب دادیم، هی چاه زدیم
و هی آب را گِل کردیم.
اما روشن کردن آتشِ آب، نیاز به همت‌های بلندتری داشت؛
پس بزرگان فرمان دادند تا در گندم خودکفا شویم.
ما هم ذخایر چند میلیون ساله آب را از اعماق زمین پمپاژ‌ کردیم،
تا بیابان‌های کویری‌مان را سبز کنیم، تا بزرگان خوشحال شوند.
بعد، استاد اکبر فرمان داد تا هی سد بسازیم، تا بیشتر بشود آبها را آتش زد.
سیدِ خندان هم، خنده خنده سازمان‌های آب منطقه‌ای را استانی کرد،
تا ملوک‌الطوایفی آب در کشور شکل بگیرد.
محمود خان هم اول صدها هزار چاه غیرقانونی را قانونی کرد،
و بعد در سفر به برخی استان‌ها فرمود:
آب مال خداست، هرقدر و هرجور که نیاز هست برداشت کنید.
استاد حسن هم که کار را سخت دید، برای آن که به بی‌تفاوتی متهم نشود،
چشم‌هایش را بست و هزاران میلیارد پول‌ را به دریاچه ارومیه سرازیر کرد.

آری خوزستانِ نجیب!
ده رئیس جمهور دیگر هم که بیایند،
درد تو درمان نمی شود؛
پس خودت فکری به حال خود کن.
تو بر لب آب نشسته‌ای،
تو نفت داری،
تو حاصل‌خیزترین جلگه‌ی‌ ایرانی،
موقعیت جغرافیایی تو استثنایی است،
تو حق خوشبخت بودن
و «حق توسعه» داری.
اکنون که برای گرفتن حق خویش قیام کرده ای،
دیگر از پای منشین.
تو که آن همه صبوری را به ما آموختی،
در جنگ و در فقر و بیکاری،
اکنون نیز پایداری کن و پایداری را به ما بیاموز.


خوزستان داغ من!
نمایندگانت کو؟
رهبرانت کو؟
بزرگان قبائلت کو؟
جوانان تحصیل کرده ات کو؟
کجاهستند روشنفکرانت؟
همه را فرابخوان و از آنان بخواه تا مراقبت کنند،
که مطالبه‌ات به خشونت نگراید.
بدون لکنت، سخن بگو،
اما سخنت را به زشتی آلوده مکن.
فریاد بزن و پایداری کن،
اما برای هیچ‌کس مرگ مخواه.
تو و سربازی که در مقابل تو ایستاده است، هم سرنوشتید؛
او نیز به اندازه تو مظلوم است،
او را در آغوش بگیر و ببوس!
و اگر گاز اشک‌آور زد
و بدن ترا با ضربه‌ّ‌های باتون سیاه کرد،
بر لب جوی بنشین و برای او و خودت اشک بریز،
اما هیچ سنگی پرتاب مکن،
و اجازه مده که لاشخورهایی که یکپارچگی وطن را نشانه رفته‌اند،
از جنازه جوانانت نشخوار کنند.
همچنان که باید مراقبت کنی که مقامات،
که هم‌اکنون نوبت به نوبت در راهند،
با تخصیص بسته‌های پول و وعده‌های پوک، دوباره فریبت ندهند.


آری خوزستان مظلوم!
در زمانه‌ی دشواری، و در هنگامه‌ی سختی،
قیام کرده‌ای.
پس مراقب خویش باش،
مراقب خویشاوندانت در سراسر وطن نیز باش.
بگذار بقیه‌ی ایران سرِ کلاس تو بنشینند،
و پایداری را و زبان بدون لکنت را و مبارزه مدنی را،
و فریاد پاک، و بدون مرگ و نفرت را
از تو بیاموزند.
لطفا به ما نشان بده که می‌شود حق خود را
با اعتراضِ بدون خشونت،
با پایداری همراه با منطق،
و با فریاد بدون آلودگی،
گرفت.


خوزستان بزرگ!
لطفا مراقب باش،
بقیه‌ی ایران چشم به تو دارند،
اگر تو در مبارزه‌ی حق‌طلبانه، صلح‌جویانه و مدنی
پیروز شوی،
الگویی برای همه‌ی ما خواهی شد.


خوزستان عزیز!
لطفا مراقب باش،
ما دیگر فرصت، روحیه و انرژی
برای خطا کردن، خشونت ورزیدن،‌ خون ریختن
و آنگاه خون خواهی کردن، نداریم.
ما راه زیادی در پیش داریم،
و برای رسیدن به مقصد
نیازمند همبستگی و دوستی هستیم.
لطفا ادامه بده،
لطفا معلم همه‌ی ما باش،
لطفا مراقب خودت باش.


خوزستانِ سربه‌زیر!
اکنون که فریادت بلند شده است،
گرچه دیر است، اما دیگر ساکت ننشین.
اکنون که جانت به لب رسیده است،
پایداری کن و حقِ خود را بگیر؛
اما مراقب جان جوانانت باش،
مراقب جان کشور هم باش.
ما در یک کشتی نشسته‌ایم،
ما همْ سرنوشتیم!


دوستت دارم خوزستان!
حمایتت می کنم، خوزستان!
#خوزستان من، درود!

#ارسالی درد #اجتماعی

@Roshanfkrane
#خوزستان پاره تن ایران

کار قشنگی از تیم ملوان بندر انزلی

#اجتماعی

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهروند اهوازی به وزیر کشور و وزیر نیرو:

🔹ما اغتشاش‌گریم؟!

🔹حاضرید از این آب به حیوانات بدهید؟!

#ارسالی درد #اجتماعی

#خوزستان

@Roshanfkrane
ایران، استان #خوزستان، ۳۵ کیلومتری

جنوب شرقی #شوش #چغازنبیل

با #زیگورات چغازنبیل بیشتر آشنا شوید:

#معرفی چغازنبیل

زیگورات چغازنبیل چگونه کشف شد؟

آجرنوشته‌ها و کتیبه‌های چغازنبیل

 چغازنبیل کجاست؟

نکاتی که در سفر به چغازنبیل باید بدانید

در سفر به چغازنبیل کجا اقامت کنیم؟

قیمت بلیط و ساعت بازدید از چغازبیل

جاهای دیدنی اطراف چغازنبیل

معرفی چغازنبیل

چغازنبیل، نخستین اثر تاریخی ایران است که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است

اگر نام ایلامی‌ها را شنیده باشید و کمی با این تمدن باستانی و تاریخ آن آشنا باشید، پس حتما نام چغازنبیل نیز به گوشتان خورده است یا حتی آن را دیده‌اید. محوطه چغازنبیل در واقع یک شهر به‌جای مانده از دوره ایلامی است که ۱۰۰ هکتار وسعت دارد. زیگورات چغازنبیل یا معبد چغازنبیل بنایی مطبق، شگفت‌انگیز، شاخص و مهم‌ترین بنای باقی‌‌مانده از این شهر باستانی است. این شهر در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد به دستور یکی از قدرتمند‌ترین پادشاهان ایلامی ساخته شد و در سال ۶۴۰ پیش از میلاد، به فرمان آشور بانی پال، پادشاه آشوری‌ها در جنگ با هومبان هالتاش، آخرین شاه ایلام ویران شد. چنانچه در کتیبه‌ای آمده است:
من زیگورات شوش را که از آجرهایی با سنگ لاجورد لعاب شده بود، شکستم … معابد عیلام را با خاک یکسان کردم … شوش را تبدیل به یک ویرانه کردم … ندای انسانی و بانگ شادی به دست من از آن جا رخت بربست...

با توجه به اهمیت و ارزشمندی چغازنبیل، در دی‌ماه سال ۱۳۴۸ یک اثر ملی شناخته شد و در سال ۱۹۷۹ میلادی به‌عنوان نخستین میراث جهانی ایران در فهرست میراث یونسکو به ثبت رسید. در ادامه از این بنای شگفت‌انگیز بیشتر خواهیم گفت.

علت نام‌گذاری معبد چغازنبیل


زمانی که #چغازنبیل کشف شد و پیش از کاوش‌های علمی و باستان‌شناسی این محوطه، یک تپه بزرگ و شبیه یک سبد برگشته بود به همین دلیل به نام محلی چغازنبیل معروف شد. این اسم مرکب از دو واژه «چُغا» که در زبان لری به آن تپه می‌گویند و «زنبیل» به معنی سبد است؛ اما نام اصلی این مکان بر اساس کتیبه‌ها و آجرنوشته‌های به دست آمده از این محوطه، به زبان ایلامی «ال- اونتاش» (Al Untash) و به زبان اکدی «دور اونتاش» (Dur Untash) است. در همین کتیبه‌ها آمده که این شهر در دوران اوج شکوه و عظمت ایلام به دستور اونتاش ناپیریشا، یکی از پادشاهان مقتدر این امپراتوری بنا شده است؛ به همین دلیل آن را ال اونتاش یعنی شهر یا قلعه اونتاش می‌گفتند.

داستان #چغا_زنبیل

چغازنبیل، شهری مذهبی و سلطنتی بود که برای پرستش و عبادت خدایان ایلامی بنا شد

امپراتوری ایلام پیش از به حکومت رسیدن مادها در ایران حکومت می‌کردند. یکی از پادشاهان معروف این امپراتوری به نام اونتاش گال، در سال ۱۲۵۰ پیش از میلاد دستور ساخت شهری مذهبی و سلطنتی به نام دوراونتاش در نزدیکی رودخانه دز و شهر باستانی شوش صادر کرد. این شهر و معابد آن برای پرستش دو خدای بزرگ و حامی امپراتوری ایلام یعنی ناپیریشاه (خدای شهر انشان) و این شوشینک (حامی شهر شوش) احداث شده و در مراسم‌های آیینی پذیرای زائران بود و سکونت دائمی نیز در آن وجود داشته است. در این شهر سه حصار تو در تو ساخته شده است که هفت دروازه دارد و در فاصله بین هر دو حصار کاخ‌ها، بناها، معابد و سازه‌های متعددی قرار دارند.

محله شاهی

بین حصار بیرونی و حصار میانی، محله شاهی قرار دارد. بناهای این محدوده شامل كاخ شماره سه، كاخ شماره دو، كاخ‌-‌آرامگاه و معبدی خشتی به نام نوسكو، واحدهای مسکونی ساده در شمال و قبور پراکنده‌ است. کاخ-آرامگاه دارای پنج سرداب آجری است که در زیر سه اتاق آن قرار دارد و از آجر و ملات، قیر طبیعی و گچ ساخته شده‌اند.
از این کاخ آجرهای لعابدار منقوش، نقاشی‌های دیواری، گل‌میخ‌های لعاب‌دار،
ادامه در پست بعد👇

#تاریخ #باستان #دانستنی #جالب

#گردشگری

@Roshanfkrane