🔻نور اول را که نه اما اندکشماری، تجربه تاریکی مطلق را دارند، در اعماق یک غار یا در زیرزمین بیپنجره بیچراغ، اما معمولا کورسوی نوری هست. حتی آسمان شب هم سیاهی مطلق نیست، ستارگانی سوسو میزنند، دور و نزدیک.
🔹این است که تصور تاریکی مطلق در بدو پیدایش آسان نیست، پیش از تولد ماده در بستر انرژی، وقتی فقط تاریکی بوده، نه ستارهای، نه کهکشانی نه نوری.
#نجوم #خبر #جیمز_وب
@Roshanfkrane
🔹این است که تصور تاریکی مطلق در بدو پیدایش آسان نیست، پیش از تولد ماده در بستر انرژی، وقتی فقط تاریکی بوده، نه ستارهای، نه کهکشانی نه نوری.
#نجوم #خبر #جیمز_وب
@Roshanfkrane
قصه کودکانه نی نی سنجابه
یکی بود و یکی نبود. هوا داشت از گرماش کم می شد و درخت ها داشتن برگ زردشون را از دست میدادن.
چند روز پیش بود که نی نی سنجابها به دنیا آمدن و سنجاب کوچولو صاحب یک برادر شد.
نی نی سنجاب خیلی ریزه میزه و با نمک بود. سنجاب کوچولو از دیدن برادر کوچولوی خودش خیلی خوشحال شده بود.
می خواست بغلش کند و با او بازی کند اما مامان سنجابه اجازه نمی داد و می گفت نی نی هنوز خیلی کوچک است. باید صبر کنی تا کمی بزرگتر بشود و بتواند با تو بازی کند .
سنجاب کوچولو می خواست با مامان بازی کند اما مامان هم نمی توانست با سنجاب کوچولو بازی کند چون دائما نی نی را بغل کرده بود.
سنجاب کوچولو مدتی رفت توی اتاقش و با اسباب بازیهاش بازی کرد. اما زود حوصله اش سر رفت و خسته شد .
بابا سنجابه از راه رسید. سنجاب کوچولو دوید تو بغل بابا . اما بابا خسته بود و حوصله نداشت با سنجاب کوچولو بازی کند.
ولی وقتی نشست نی نی سنجابه را بغل کرد و شروع کرد به بوسیدن و بازی کردن با نی نی سنجابه .
سنجاب کوچولو خیلی ناراحت شد. رفت توی اتاقش و روی تخت خوابش خوابید و پتو را روی سرش کشید. مدتی گذشت.
مامان سنجابه صدا زد سنجاب کوچولو غذا آماده است بدو بیا .
سنجاب کوچولو جواب نداد . بابا صدا زد “سنجاب بابا” بیا فندق پلو داریم . سنجاب کوچولو باز هم جواب نداد اخه قهر کرده بود با مامان وباباش.
مامان و بابا آمدند پیش سنجاب کوچولو ولی دیدند سنجاب کوچولو ناراحته و داره غصه می خورد .
بابا سرفه کرد… اوهوم …اوهوم … ولی سنجاب کوچولو تکان نخورد و به بابا نگاه نکرد. مامان گفت عزیزکم سنجابکم . لبهای سنجاب کوچولو گریه ای شد چشمهاش پر از اشک شد و گفت شما من را دیگه دوست ندارید.
فقط نی نی را دوست دارید. مامان و بابا سرشان را انداختند پایین و یک کمی فکر کردند .
بعد دوتایی باهم دستهای سنجاب کوچولو را گرفتند و از روی تخت خوابش بلندش کردند و آن را حسابی تابش دادند، بوسیدن و غلقلکش دادن.
مامان سنجاب گفت مگه میشه ما تورو دوست نداشته باشیم تو سنجاب کوچولو مایی و بعد سنجاب کوچولو رو کلی بوسید .
سنجاب کوچولو خنده اش گرفت. مامان و بابا سنجابه، بازهم سنجاب کوچولو را توی هوا تاب دادند.
حالا دیگر سنجاب کوچولو بلند بلند می خندید . یک دفعه، صدای گریه ی نی نی سنجابه بلند شد. مامان و بابا هنوز داشتند با سنجاب کوچولو بازی می کردند.
سنجاب کوچولو دلش برای نی نی شان سوخت و گفت مگر صدای گریه ی نی نی را نمی شنوید؟
بابا سنجاب گفت: دوست داری تو نینی سنجاب رو بخوابونی؟
سنجاب کوچولو با چشم های برق زده گفت :بله خیلی دوست دارم
نیوشا باز هم مثل همیشه یه کتاب کودک به نام المر رو معرفی می کنه. المر از بهترین کتاب های ادبیات کلاسیک در حوزه خودشناسی هست.
بابا سنجاب : پس بدو برویم ساکتش کنیم.
حالا مامان و بابا و سنجاب کوچولو سه تایی با هم رفتند نی نی سنجابه را ساکت کنند.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
@Roshanfkrane
یکی بود و یکی نبود. هوا داشت از گرماش کم می شد و درخت ها داشتن برگ زردشون را از دست میدادن.
چند روز پیش بود که نی نی سنجابها به دنیا آمدن و سنجاب کوچولو صاحب یک برادر شد.
نی نی سنجاب خیلی ریزه میزه و با نمک بود. سنجاب کوچولو از دیدن برادر کوچولوی خودش خیلی خوشحال شده بود.
می خواست بغلش کند و با او بازی کند اما مامان سنجابه اجازه نمی داد و می گفت نی نی هنوز خیلی کوچک است. باید صبر کنی تا کمی بزرگتر بشود و بتواند با تو بازی کند .
سنجاب کوچولو می خواست با مامان بازی کند اما مامان هم نمی توانست با سنجاب کوچولو بازی کند چون دائما نی نی را بغل کرده بود.
سنجاب کوچولو مدتی رفت توی اتاقش و با اسباب بازیهاش بازی کرد. اما زود حوصله اش سر رفت و خسته شد .
بابا سنجابه از راه رسید. سنجاب کوچولو دوید تو بغل بابا . اما بابا خسته بود و حوصله نداشت با سنجاب کوچولو بازی کند.
ولی وقتی نشست نی نی سنجابه را بغل کرد و شروع کرد به بوسیدن و بازی کردن با نی نی سنجابه .
سنجاب کوچولو خیلی ناراحت شد. رفت توی اتاقش و روی تخت خوابش خوابید و پتو را روی سرش کشید. مدتی گذشت.
مامان سنجابه صدا زد سنجاب کوچولو غذا آماده است بدو بیا .
سنجاب کوچولو جواب نداد . بابا صدا زد “سنجاب بابا” بیا فندق پلو داریم . سنجاب کوچولو باز هم جواب نداد اخه قهر کرده بود با مامان وباباش.
مامان و بابا آمدند پیش سنجاب کوچولو ولی دیدند سنجاب کوچولو ناراحته و داره غصه می خورد .
بابا سرفه کرد… اوهوم …اوهوم … ولی سنجاب کوچولو تکان نخورد و به بابا نگاه نکرد. مامان گفت عزیزکم سنجابکم . لبهای سنجاب کوچولو گریه ای شد چشمهاش پر از اشک شد و گفت شما من را دیگه دوست ندارید.
فقط نی نی را دوست دارید. مامان و بابا سرشان را انداختند پایین و یک کمی فکر کردند .
بعد دوتایی باهم دستهای سنجاب کوچولو را گرفتند و از روی تخت خوابش بلندش کردند و آن را حسابی تابش دادند، بوسیدن و غلقلکش دادن.
مامان سنجاب گفت مگه میشه ما تورو دوست نداشته باشیم تو سنجاب کوچولو مایی و بعد سنجاب کوچولو رو کلی بوسید .
سنجاب کوچولو خنده اش گرفت. مامان و بابا سنجابه، بازهم سنجاب کوچولو را توی هوا تاب دادند.
حالا دیگر سنجاب کوچولو بلند بلند می خندید . یک دفعه، صدای گریه ی نی نی سنجابه بلند شد. مامان و بابا هنوز داشتند با سنجاب کوچولو بازی می کردند.
سنجاب کوچولو دلش برای نی نی شان سوخت و گفت مگر صدای گریه ی نی نی را نمی شنوید؟
بابا سنجاب گفت: دوست داری تو نینی سنجاب رو بخوابونی؟
سنجاب کوچولو با چشم های برق زده گفت :بله خیلی دوست دارم
نیوشا باز هم مثل همیشه یه کتاب کودک به نام المر رو معرفی می کنه. المر از بهترین کتاب های ادبیات کلاسیک در حوزه خودشناسی هست.
بابا سنجاب : پس بدو برویم ساکتش کنیم.
حالا مامان و بابا و سنجاب کوچولو سه تایی با هم رفتند نی نی سنجابه را ساکت کنند.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
@Roshanfkrane
1 khane Por az Mohabbat
MaryamNashiba.Com
#قصه_شب_صوتی
#قصه_کودکانه
#قصه_شب
📚قصه #قدر داشته هایمان را بدانیم
🌸باصدای بانومریم نشیبا🌸
🌙⭐️ #شب_بخیر 😴
تخت بخوابید😴😴😴💤💤💤
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
@Roshanfkrane
#قصه_کودکانه
#قصه_شب
📚قصه #قدر داشته هایمان را بدانیم
🌸باصدای بانومریم نشیبا🌸
🌙⭐️ #شب_بخیر 😴
تخت بخوابید😴😴😴💤💤💤
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
@Roshanfkrane
Hame Donyami
Jahan
یک نفر باید باشد خیالت را از بودن
روزهای بد راحت کند آنقدر که
وقتی نگاهت میکند و میگوید
"بیخیال، همه چیز درست میشود"
لبخند بزنی و مطمئن باشی وقتی او میگوید
"میشود" حتما میشود، حتما..!
#نازنین_عابدین_پور
#موسیقی
@Roshanfkrane
روزهای بد راحت کند آنقدر که
وقتی نگاهت میکند و میگوید
"بیخیال، همه چیز درست میشود"
لبخند بزنی و مطمئن باشی وقتی او میگوید
"میشود" حتما میشود، حتما..!
#نازنین_عابدین_پور
#موسیقی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رضا صادقی در کنسرت استانبول
«یکی از دوستان در روزهای گذشته گفته بود هرکس موسیقی میخواهد از ایران برود. من آمدم ترکیه کنسرت بدهم و برگردم کشورم. تا چشم ایشان در آید! چون عاشق ایرانم. سرزمین من، بزرگترین دارایی من، عاشق خاک پاک میهن ام هستم.»
✍بهمن بابازاده
#خبر
#اجتماعی
@Roshanfkrane
«یکی از دوستان در روزهای گذشته گفته بود هرکس موسیقی میخواهد از ایران برود. من آمدم ترکیه کنسرت بدهم و برگردم کشورم. تا چشم ایشان در آید! چون عاشق ایرانم. سرزمین من، بزرگترین دارایی من، عاشق خاک پاک میهن ام هستم.»
✍بهمن بابازاده
#خبر
#اجتماعی
@Roshanfkrane
حسین زمان خواننده پاپ،پاسخ علم الهدی را این چنین داد:
آقای علم الهدی، بهتر است اینگونه سؤال کنیم که هنرمندان واقعی، نه برای نظام و انقلاب، بلکه اصولا" بعد از انقلاب چه نکردند؟
من به شما میگویم :
- به مردم خیانت نکردند
- جیب مردم را به بهانه های مختلف نزدند
- اختلاسهای چند صد میلیاردی نکردند
- آزادیهای فردی مردم را سلب نکردند
- جگرگوشه های مردم را بیگناه نکشتند
- فقر و فلاکت و تهیدستی تقدیم مردم نکردند
- دروغگویی را وسیله بقای خود در صحنه قرار ندادند
- مردم را از حقوق انسانی خود محروم نساختند
- در مقابل زر و زور و تزویر کمر خم نکردند
.
.
.
شما چطور؟
شما در لباس روحانیت چه کردید و چه نکردید؟
نیازی به پاسخ نیست، کارنامه چهل ساله تان مقابل چشم ماست.
#خبر
@Roshanfkrane
آقای علم الهدی، بهتر است اینگونه سؤال کنیم که هنرمندان واقعی، نه برای نظام و انقلاب، بلکه اصولا" بعد از انقلاب چه نکردند؟
من به شما میگویم :
- به مردم خیانت نکردند
- جیب مردم را به بهانه های مختلف نزدند
- اختلاسهای چند صد میلیاردی نکردند
- آزادیهای فردی مردم را سلب نکردند
- جگرگوشه های مردم را بیگناه نکشتند
- فقر و فلاکت و تهیدستی تقدیم مردم نکردند
- دروغگویی را وسیله بقای خود در صحنه قرار ندادند
- مردم را از حقوق انسانی خود محروم نساختند
- در مقابل زر و زور و تزویر کمر خم نکردند
.
.
.
شما چطور؟
شما در لباس روحانیت چه کردید و چه نکردید؟
نیازی به پاسخ نیست، کارنامه چهل ساله تان مقابل چشم ماست.
#خبر
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💫شب قشنگترین
✨اتفاقیست کـه
💫تکـرار می شـود
✨تا آسمان زیبـایی اش
💫را بـه رخ زمـین بکشـد
✨شبتون پـر از
💫زیبـایی و آرامـش و نــور
✨✨✨ شب بخیرهمراهان جان✨✨
@Roshanfkrane
✨اتفاقیست کـه
💫تکـرار می شـود
✨تا آسمان زیبـایی اش
💫را بـه رخ زمـین بکشـد
✨شبتون پـر از
💫زیبـایی و آرامـش و نــور
✨✨✨ شب بخیرهمراهان جان✨✨
@Roshanfkrane
چایت را بنوش و
نگران فردا مباش
از گندمزار من و تو
مشتی کاه میماند
از
براى بادها..
صبح بخیر
@Roshanfkrane
نگران فردا مباش
از گندمزار من و تو
مشتی کاه میماند
از
براى بادها..
صبح بخیر
@Roshanfkrane
🔴آلودگی هوا در شهرهای صنعتی
😷 تا سهشنبه در شهرهای صنعتی و پرجمعیت نیمه شمالی کشور غلظت آلایندههای جوی افزایش مییابد.
🌧 در جنوب کرمان بخشهایی از هرمزگان و جنوب سیستان و بلوچستان وزش باد ، گاهی بارش باران و رعد و برق رخ میدهد.
☀️ آسمان تهران صاف همراه با غبار محلی است.
#خبرهوا
@Roshanfkrane
😷 تا سهشنبه در شهرهای صنعتی و پرجمعیت نیمه شمالی کشور غلظت آلایندههای جوی افزایش مییابد.
🌧 در جنوب کرمان بخشهایی از هرمزگان و جنوب سیستان و بلوچستان وزش باد ، گاهی بارش باران و رعد و برق رخ میدهد.
☀️ آسمان تهران صاف همراه با غبار محلی است.
#خبرهوا
@Roshanfkrane