Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@Roshanfkrane
وقتی شکارچیان برای لقمه بزرگتر از دهنشون اقدام به شکار میکنند ‼️
انواع حیوانات در حال شکار...
برای کاهش مصرف نت شما دوستان ویدیو خیلی فشرده شده است و با حجم خیلی پایین درج کردیم
#جالب #حیوانات #طبیعت
@Roshanfkrane
وقتی شکارچیان برای لقمه بزرگتر از دهنشون اقدام به شکار میکنند ‼️
انواع حیوانات در حال شکار...
برای کاهش مصرف نت شما دوستان ویدیو خیلی فشرده شده است و با حجم خیلی پایین درج کردیم
#جالب #حیوانات #طبیعت
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهشت را
میتوان روی زمین احساس کرد
وقتی کسی
برای شادیات تمام تلاشش را میکند؛
دنیا مگر چیست؟
جز دلهایی که برای مهر ورزیدن دور هم جمع شدهاند؟
بهشت همینجاست
پس مهربان باشیم...
صبح بخیر🌹
@Roshanfkrane
میتوان روی زمین احساس کرد
وقتی کسی
برای شادیات تمام تلاشش را میکند؛
دنیا مگر چیست؟
جز دلهایی که برای مهر ورزیدن دور هم جمع شدهاند؟
بهشت همینجاست
پس مهربان باشیم...
صبح بخیر🌹
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شااااااااد باشید . . .🌹🌹🌹
سپاس . . .
از حضور گرم و صمیمی شما. . .
یاران خوب و همراهان همیشگی . . .
مهرتان مانا . . . 🌹😍
@Roshanfkrane
سپاس . . .
از حضور گرم و صمیمی شما. . .
یاران خوب و همراهان همیشگی . . .
مهرتان مانا . . . 🌹😍
@Roshanfkrane
بوی زمستان را میشنوی؟
انتهای خیابان آذر.
باز هم قرار عاشقانهی پاییز و زمستان،
قراری طولانی به بلندای یک شب،
شب عشقبازی برگ و برف!
پاییز چمدان به دست ایستاده!
عزم رفتن دارد.
آسمان بغض میکند... میبارد.
خدا هم میداند عروس فصلها چقدر دوستداشتنیست.
کاسهای آب میریزم پشت پای پاییز
و تمام میشود.
پاییز، ای آبستن روزهای عاشقی،
رفتنت به خیر
سفرت بیخطر
@Roshanfkrane
انتهای خیابان آذر.
باز هم قرار عاشقانهی پاییز و زمستان،
قراری طولانی به بلندای یک شب،
شب عشقبازی برگ و برف!
پاییز چمدان به دست ایستاده!
عزم رفتن دارد.
آسمان بغض میکند... میبارد.
خدا هم میداند عروس فصلها چقدر دوستداشتنیست.
کاسهای آب میریزم پشت پای پاییز
و تمام میشود.
پاییز، ای آبستن روزهای عاشقی،
رفتنت به خیر
سفرت بیخطر
@Roshanfkrane
🔴 قسمت پایانی مجموعه جوکر از شبکه نمایش خانگی که قرار بود جمعه پخش شود؛ به امروز دوشنبه ساعت ۸شب موکول شد
امشب هم قسمت سوم جوکر منتشر نشد
استوری سام درخشانی در واکنش به عدم پخش جوکر
#سانسور
@Roshanfkrane
امشب هم قسمت سوم جوکر منتشر نشد
استوری سام درخشانی در واکنش به عدم پخش جوکر
#سانسور
@Roshanfkrane
.
یه وقتایی نمیشه گفت "بگذریم"
از بعضی آدما
از بعضی خاطرهها
از بعضی دوست داشتن ها
نمیشه آسون گذشت
نمیشه روزت رو بی "یادش بخیر" شب کنی
نمیشه از کوچهای بگذری صدای قدماش، صدای خندههاش نپیچه تو پسکوچه های دلتنگیت
نمیشه بی خیال شد
نمیشه گذشت...!
#لیلا_مقربی
@Roshanfkrane
یه وقتایی نمیشه گفت "بگذریم"
از بعضی آدما
از بعضی خاطرهها
از بعضی دوست داشتن ها
نمیشه آسون گذشت
نمیشه روزت رو بی "یادش بخیر" شب کنی
نمیشه از کوچهای بگذری صدای قدماش، صدای خندههاش نپیچه تو پسکوچه های دلتنگیت
نمیشه بی خیال شد
نمیشه گذشت...!
#لیلا_مقربی
@Roshanfkrane
✍سِنت که بالا میره،
می فهمی تنها چیز هایی که
حسرتشون رو میخوری،
کار هایی هستن که انجام ندادی
#اندیشه
@Roshanfkrane
می فهمی تنها چیز هایی که
حسرتشون رو میخوری،
کار هایی هستن که انجام ندادی
#اندیشه
@Roshanfkrane
🍁 به پسرهایمان یاد بدهیم حرف بزنند. یاد بدهیم ناکامیشان را بریزند در قالب کلمات و کلمات را طوری بچینند که منظورشان را برسانند.
اغلب کتککاریهای زن و شوهری خشونت سیستماتیک و از پیش برنامهریزی شده نیست.
یعنی کم پیش می آید مردی درست لحظه تعطیل کردن کار، زمان زدن کارت خروج، لحظه پایین کشیدن کرکره دکان بگوید:
خب برم زنم رو مفصل بزنم.
الهی به امید تو!
غالبا لحظاتی پیش از اولین سیلی، مرد احساس سرخوردگی شدید میکند و چون آموزش ندیده حرف بزند، چون دانش بیان احساساتش را ندارد، سرخوردگیاش را قلنبه میکند توی مشتش و فرود میآورد روی بدن زن.
به دخترهایمان یاد بدهیم زهرآگین حرف نزنند.
دخترها جان و بازوی کتککاری ندارند.
دخترها مشتهای قوی ندارند.
وقتی احساس ناکامی میکنند، وقتی دردشان میآید اما ورِ منطق ذهنشان بیمار است، وقتی توانایی تنظیم هیجان و پیدا کردن کلمه ندارند، سرخوردگیشان را میکنند زهر، زبانشان را میکنند نیش و میگزند.
مرد نیش میخورد، کتک میزند
زن کتک میخورد، نیش میزند... دور باطل!
گرههایی که به جای دست به دندان گرفته میشوند و لقمههایی که چندین دور، دور سر میچرخند.
خشونت کلامی و خشونت بدنی هر دو به خاطر فقر مهارت در برقراری ارتباط است.
این مهارت اکتسابیست، میشود آموزش داد، میشود یاد گرفت.
کاش در طول ۱۲ سال آموزش باطلِ فرمولهای احمقانه، اتحاد و تجزیه، دلایل انقراض سلسلهها، مردی نزد رسول خدا آمد...، فرق جلگه و آبرفت، ذهب ذهبا ذهبوا، سفرهای خانواده هاشمی و... دو واحد هم "چگونه حرف بزنیم" در برنامه درسی بچهها قرار میدادند.
#اندیشه #تربیتی
#اجتماعی #روانشناسی
@Roshanfkrane
اغلب کتککاریهای زن و شوهری خشونت سیستماتیک و از پیش برنامهریزی شده نیست.
یعنی کم پیش می آید مردی درست لحظه تعطیل کردن کار، زمان زدن کارت خروج، لحظه پایین کشیدن کرکره دکان بگوید:
خب برم زنم رو مفصل بزنم.
الهی به امید تو!
غالبا لحظاتی پیش از اولین سیلی، مرد احساس سرخوردگی شدید میکند و چون آموزش ندیده حرف بزند، چون دانش بیان احساساتش را ندارد، سرخوردگیاش را قلنبه میکند توی مشتش و فرود میآورد روی بدن زن.
به دخترهایمان یاد بدهیم زهرآگین حرف نزنند.
دخترها جان و بازوی کتککاری ندارند.
دخترها مشتهای قوی ندارند.
وقتی احساس ناکامی میکنند، وقتی دردشان میآید اما ورِ منطق ذهنشان بیمار است، وقتی توانایی تنظیم هیجان و پیدا کردن کلمه ندارند، سرخوردگیشان را میکنند زهر، زبانشان را میکنند نیش و میگزند.
مرد نیش میخورد، کتک میزند
زن کتک میخورد، نیش میزند... دور باطل!
گرههایی که به جای دست به دندان گرفته میشوند و لقمههایی که چندین دور، دور سر میچرخند.
خشونت کلامی و خشونت بدنی هر دو به خاطر فقر مهارت در برقراری ارتباط است.
این مهارت اکتسابیست، میشود آموزش داد، میشود یاد گرفت.
کاش در طول ۱۲ سال آموزش باطلِ فرمولهای احمقانه، اتحاد و تجزیه، دلایل انقراض سلسلهها، مردی نزد رسول خدا آمد...، فرق جلگه و آبرفت، ذهب ذهبا ذهبوا، سفرهای خانواده هاشمی و... دو واحد هم "چگونه حرف بزنیم" در برنامه درسی بچهها قرار میدادند.
#اندیشه #تربیتی
#اجتماعی #روانشناسی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
اشعاری زیبا از شاعران بزرگ در وصف شب چله :
🍂سعدی:
نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
🍁فیض کاشانی:
چه عجب گر دل من روز ندید
زلف تو صد شب یلدا دارد
🍂اوحدی:
شب هجرانت٬ ای دلبر٬ شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
🍁عبید زاکانی:
با زلف تو قصهایست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور
🍂خواجوی کرمانی:
هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک
کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود
🍁سلمان ساوجی:
شب یلداست هر تاری ز مویات٬ وین عجب کاری
که من روزی نمیبینم٬ خود این شبهای یلدا را
🍂انوری:
با بهار رخات تواند گفت
شب یلدا که روز نوروزم
🍁حافظ:
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
🍂صائب:
روزی دل گشت از زلف دراز او مرا
آنچه بر بیمار از طول شب یلدا گذشت
🍁خاقانی:
هست چون صبح آشکارا کاین صباحی چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من
🍂دهلوی:
هر شبی در غم هجرت شب یلداست مرا
که به سالی به جهان یک شب یلدایی هست
#شعر #شب_چله #یلدا
@Roshanfkrane
اشعاری زیبا از شاعران بزرگ در وصف شب چله :
🍂سعدی:
نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
🍁فیض کاشانی:
چه عجب گر دل من روز ندید
زلف تو صد شب یلدا دارد
🍂اوحدی:
شب هجرانت٬ ای دلبر٬ شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
🍁عبید زاکانی:
با زلف تو قصهایست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور
🍂خواجوی کرمانی:
هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک
کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود
🍁سلمان ساوجی:
شب یلداست هر تاری ز مویات٬ وین عجب کاری
که من روزی نمیبینم٬ خود این شبهای یلدا را
🍂انوری:
با بهار رخات تواند گفت
شب یلدا که روز نوروزم
🍁حافظ:
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
🍂صائب:
روزی دل گشت از زلف دراز او مرا
آنچه بر بیمار از طول شب یلدا گذشت
🍁خاقانی:
هست چون صبح آشکارا کاین صباحی چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من
🍂دهلوی:
هر شبی در غم هجرت شب یلداست مرا
که به سالی به جهان یک شب یلدایی هست
#شعر #شب_چله #یلدا
@Roshanfkrane
⭐️ چند سال پیش از بچههای مدارس ابتدایی در آمریکا خواستند برای خدا نامه بنویسند و هر چه که دلشان میخواهد به خدا بگویند. این نامهها بعدا در کتابی با عنوان نامههای کودکان به خدا، به چاپ رسید و مورد توجه قرار گرفت و به چندین زبان ترجمه شد، این نامهها از آنچنان صداقت و سادگی و لطافت کودکانهای لبریز است، که خواننده را به شوق میآورد.
خدای عزیز،
به جای این که بذاری مردم بمیرن و افراد جدیدی خلق کنی، چرا فقط همینهایی که زنده هستند رو حفظ نمیکنی؟
خدای عزیز،
آیا تو واقعاً میخواستی زرافه اینطوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟
خدای عزیز،
توی تعطیلات ما اون قدر بارون اومد که پدرم قاطی کرد و یک چیزائی در مورد تو گفت که مردم نباید بگن، یک وقت اذیتش نکنی ها!
خدای عزیز،
واقعا در زمان نوشتن کتاب مقدس، اونها این قدر تخیلی حرف میزدن؟
خدای عزیز،
اگه واقعا منظورت اينه كه بايد با ديگران همون كاری رو كرد كه اونا با تو میكنن، پس من بايد حساب برادرم رو برسم!
خدای عزیز،
من بهت فکر میکنم، حتی بعضی وقتها که مشغول دعا هم نیستم!
خدای عزیز،
من آمریکایی هستم، تو چطور؟
خدای عزیز،
بابت برادر کوچولویی که بهم دادی ازت ممنونم، ولی دعای من برای یه توله سگ بود
خدای عزیز،
این خطها رو کی دور کشورها کشیده؟
خدای عزیز،
شرط میبندم که کار خیلی سختیه که همهی آدم های دنیا رو دوست داشته باشی، من که فقط 4 نفر توی خانوادهام دارم هرگز نتونستم این کار رو بکنم.
خدای عزیز،
لطفا یه تعطیلی دیگه هم بین "کریسمس" و "عید پاک" بذار. الآن هیچ چیز خوبی اون وسط نیست.
خدای عزیز،
اگه یکشنبه داخل کلیسا رو نگاه کنی، کفشهای نوام رو بهت نشون میدم.
خدای عزیز،
اگه قراره بعد از مرگ ما دوباره بیاییم و کس دیگهای بشیم، خواهش میکنم من رو به جنیفر هورتون تبدیل نکن، ازش متنفرم!
خدای عزیز،
من دوست دارم مثل اون مرد در کتاب مقدس نهصد سال زندگی کنم.
خدای عزیز،
اگه تو بهم یه "چراغ جادو" مثل "علاءالدین" بدی، من هر چی که بخوای رو بهت میدم به جز پولم و شطرنجم.
خدای عزیز،
ما خوندیم که "ادیسون" روشنایی رو اختراع کرد ولی در کلاس یکشنبهها (کلاس مذهبی در کلیسا) اونها میگن که کار تو بوده. شرط میبندم که اون ایدهی تو رو دزدیده.
خدای عزیز،
شاید هابیل و قابیل اینقدر با هم دعوایشان نمیشد اگر هرکدام اتاق خواب جداگانهای داشتند، برای من و برادرم که موثر بود!
#جالب #کودک
@Roshanfkrane
خدای عزیز،
به جای این که بذاری مردم بمیرن و افراد جدیدی خلق کنی، چرا فقط همینهایی که زنده هستند رو حفظ نمیکنی؟
خدای عزیز،
آیا تو واقعاً میخواستی زرافه اینطوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟
خدای عزیز،
توی تعطیلات ما اون قدر بارون اومد که پدرم قاطی کرد و یک چیزائی در مورد تو گفت که مردم نباید بگن، یک وقت اذیتش نکنی ها!
خدای عزیز،
واقعا در زمان نوشتن کتاب مقدس، اونها این قدر تخیلی حرف میزدن؟
خدای عزیز،
اگه واقعا منظورت اينه كه بايد با ديگران همون كاری رو كرد كه اونا با تو میكنن، پس من بايد حساب برادرم رو برسم!
خدای عزیز،
من بهت فکر میکنم، حتی بعضی وقتها که مشغول دعا هم نیستم!
خدای عزیز،
من آمریکایی هستم، تو چطور؟
خدای عزیز،
بابت برادر کوچولویی که بهم دادی ازت ممنونم، ولی دعای من برای یه توله سگ بود
خدای عزیز،
این خطها رو کی دور کشورها کشیده؟
خدای عزیز،
شرط میبندم که کار خیلی سختیه که همهی آدم های دنیا رو دوست داشته باشی، من که فقط 4 نفر توی خانوادهام دارم هرگز نتونستم این کار رو بکنم.
خدای عزیز،
لطفا یه تعطیلی دیگه هم بین "کریسمس" و "عید پاک" بذار. الآن هیچ چیز خوبی اون وسط نیست.
خدای عزیز،
اگه یکشنبه داخل کلیسا رو نگاه کنی، کفشهای نوام رو بهت نشون میدم.
خدای عزیز،
اگه قراره بعد از مرگ ما دوباره بیاییم و کس دیگهای بشیم، خواهش میکنم من رو به جنیفر هورتون تبدیل نکن، ازش متنفرم!
خدای عزیز،
من دوست دارم مثل اون مرد در کتاب مقدس نهصد سال زندگی کنم.
خدای عزیز،
اگه تو بهم یه "چراغ جادو" مثل "علاءالدین" بدی، من هر چی که بخوای رو بهت میدم به جز پولم و شطرنجم.
خدای عزیز،
ما خوندیم که "ادیسون" روشنایی رو اختراع کرد ولی در کلاس یکشنبهها (کلاس مذهبی در کلیسا) اونها میگن که کار تو بوده. شرط میبندم که اون ایدهی تو رو دزدیده.
خدای عزیز،
شاید هابیل و قابیل اینقدر با هم دعوایشان نمیشد اگر هرکدام اتاق خواب جداگانهای داشتند، برای من و برادرم که موثر بود!
#جالب #کودک
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
پدرم بیماری قلبی داشت. دکترش گفت کار زیادی نمیشود برایش کرد. فقط مواظب استرسش باشید. تشکر کردم و رفتم طرف در. دکتر صدایم کرد. آرام گفت: ببین!
همیشه توی جیب روی قلبش پول بیشتری بذار که هر وقت درد گرفت حس کنه اونقدر پول داره که بتونه بره بهترین بیمارستان شهر.
این حرف را هجدهسال پیش استادم گفت. هجدهسال عمری است. اما الان بیشتر از هر وقت دیگری قبولش دارم.
اینکه آدم «ایمان، تقوا و عمل صالح» داشته باشد خوب است اما این روزها اگر بخواهم به یک نفر توصیهای بکنم میگویم سعی کن پولدار بشی!
گولمان زدند که پول خوب نیست.
علم بهتر است و آدمهای پولدار آخرش بدبخت میشن و بچههاشون معتاد میشن.
پولدارها خیلی افسردن، قرص میخورن و خودکشی میکنن و اصلاً پول چرک کف دسته و ... اما افسانه است.
ساختهاند که دست زیاد نشود.
وقتی پول دارید احترام اجتماعی دارید، روی سبیل شاه هم میتوانید نقاره بزنید.
وکیل و وزیر و نظمیهچی که سهل است. غذای سالمتری میخورید، کمتر مریض میشوید، لازم نیست تا بوق سگ برای یک لقمه نان بدوید، آب میوه میخورید، پوستتان بهتر میشود، ورزش میکنید، روز به روز به اذن الهی خوشتیپتر میشوید.
کار خیر میکنید، جاهای خوب بهشت را رزرو میکنید.
لازم نیست اخبار گوش بدهید، هیچ اهمیتی ندارد چه کسی رئیسجمهور است.
شما پول دارید. هوا پس شد بچههایتان را میفرستید جای امن، بدتر شد خودتان هم میروید.
وقتی پول دارید، خیابان که بوی خون گرفت میروید پاریس خرید میکنید.
میشوره میبره به خدا!
گرمتان شد میروید سوئیس اسکی میکنید، سردتان شد میروید دبی حمام آفتاب میگیرید. ایران بهشت پولدارهاست. پولدار شوید.
اینکه میگویند همه میمیرند هم خیلی حقیقت ندارد. همه میمیریم اما تفاوت در کیفیت مدت زندگی است. آدم اسهال بگیرد و در سیسالگی ریق رحمت سر بکشد، فرق دارد با اینکه در نود سالگی وقتی پرستارهای زیبارو دورش را گرفتهاند به ملکوت اعلی بپیوندد.
آمار نشان میدهد پولدارها بیشتر عمر میکنند. گول چند نفری که زود میمیرند را نخورید. اینها مثل چند دیکتاتوری هستند که در همین جهان تاوان دادهاند.
باقی دیکتاتورها سُر و مُر و گنده حالشان را کردهاند.
اینکه چطور پولدار شویم داستان دیگری است. هر وقت یاد گرفتم یادتان میدهم.
#ارسالی از
✍احسان محمدی
#اجتماعی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
پدرم بیماری قلبی داشت. دکترش گفت کار زیادی نمیشود برایش کرد. فقط مواظب استرسش باشید. تشکر کردم و رفتم طرف در. دکتر صدایم کرد. آرام گفت: ببین!
همیشه توی جیب روی قلبش پول بیشتری بذار که هر وقت درد گرفت حس کنه اونقدر پول داره که بتونه بره بهترین بیمارستان شهر.
این حرف را هجدهسال پیش استادم گفت. هجدهسال عمری است. اما الان بیشتر از هر وقت دیگری قبولش دارم.
اینکه آدم «ایمان، تقوا و عمل صالح» داشته باشد خوب است اما این روزها اگر بخواهم به یک نفر توصیهای بکنم میگویم سعی کن پولدار بشی!
گولمان زدند که پول خوب نیست.
علم بهتر است و آدمهای پولدار آخرش بدبخت میشن و بچههاشون معتاد میشن.
پولدارها خیلی افسردن، قرص میخورن و خودکشی میکنن و اصلاً پول چرک کف دسته و ... اما افسانه است.
ساختهاند که دست زیاد نشود.
وقتی پول دارید احترام اجتماعی دارید، روی سبیل شاه هم میتوانید نقاره بزنید.
وکیل و وزیر و نظمیهچی که سهل است. غذای سالمتری میخورید، کمتر مریض میشوید، لازم نیست تا بوق سگ برای یک لقمه نان بدوید، آب میوه میخورید، پوستتان بهتر میشود، ورزش میکنید، روز به روز به اذن الهی خوشتیپتر میشوید.
کار خیر میکنید، جاهای خوب بهشت را رزرو میکنید.
لازم نیست اخبار گوش بدهید، هیچ اهمیتی ندارد چه کسی رئیسجمهور است.
شما پول دارید. هوا پس شد بچههایتان را میفرستید جای امن، بدتر شد خودتان هم میروید.
وقتی پول دارید، خیابان که بوی خون گرفت میروید پاریس خرید میکنید.
میشوره میبره به خدا!
گرمتان شد میروید سوئیس اسکی میکنید، سردتان شد میروید دبی حمام آفتاب میگیرید. ایران بهشت پولدارهاست. پولدار شوید.
اینکه میگویند همه میمیرند هم خیلی حقیقت ندارد. همه میمیریم اما تفاوت در کیفیت مدت زندگی است. آدم اسهال بگیرد و در سیسالگی ریق رحمت سر بکشد، فرق دارد با اینکه در نود سالگی وقتی پرستارهای زیبارو دورش را گرفتهاند به ملکوت اعلی بپیوندد.
آمار نشان میدهد پولدارها بیشتر عمر میکنند. گول چند نفری که زود میمیرند را نخورید. اینها مثل چند دیکتاتوری هستند که در همین جهان تاوان دادهاند.
باقی دیکتاتورها سُر و مُر و گنده حالشان را کردهاند.
اینکه چطور پولدار شویم داستان دیگری است. هر وقت یاد گرفتم یادتان میدهم.
#ارسالی از
✍احسان محمدی
#اجتماعی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
#انور_خوجه چگونه #آلبانی را به فقر و فلاکت انداخت؟
✍️ سهیل مختاری
انور خوجه که یکی از پیچیدهترین رهبران تاریخ است، درست یک دهه قبل از انقلاب اکتبر در جنوب آلبانی دیده به جهان گشود. شخصی که در قرن بیستم، قرن انقلابهای سوسیالیستی، به مدت 40 سال بر آلبانی حکومت کرد. انور خوجه مانند اغلب مارکسیست-لنینیستها، یادآور سالهایی است که شبح کمونیسم در قامت احزاب و حکومتهای انقلابی بر نیمی از جهان مسلط شدند. کشوری که در همسایگی ایتالیا و یونان قرار داشت اما عملاً در بلوک ایدئولوژیک مسکو تعریف میشد و تنها حزب کار آلبانی به رهبری انور خوجه در آن اجازه داشت هر کاری را که میخواهد، عملی کند. او شخصی است که به این مکتب تا پایان عمر خود عالم و عامل بود و خواستار آمادگی مداوم برای مقابله با امپریالیسم میشد. به همین خاطر است که عهد خوجه با نهضت ساخت سنگر گره خورده است. سنگرهایی که طی بیست سال آخر عمر او در سراسر آلبانی ساخته شدند تا مانعی بر سر راه نفوذ و ضربه امپریالیسم جهانی به دولت سوسیالیستی آلبانی شوند.
او مردی کتابخوان، خوشبرخورد و خوشسیما بود اما زیر این لایه بیرونی، شخصیتی به غایت متعصب، بیگانهستیز، بدگمان و خونریز آرمیده بود. از بخت بد مردم آلبانی زمام امور این کشور را در پایان جنگ جهانی دوم به دست گرفت. خوجه 41 سال با قدرت کامل با مشت آهنین بر آلبانی حکم راند. جالب است بدانید که انور خوجه برای روشنفکران ایران، مبارزی الهامبخش بوده است. از نظر آنان تنها مارکسیست انقلابی در جهان بود که با آمریکا کنار نیامده بود و نظریات و تئوریهایش بهواسطه تجربیات مبارزاتی و کسب قدرت سیاسی میتوانست سرمشق انقلاب در ایران قرار گیرد. بخش کوچکی از دانشجویان ایرانی مقیم خارج که در قالب «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» فعالیت میکردند به قدری مجذوب ایدههای کمونیستی استقلالطلبانه و ضدرویزیونیستی او شده بودند که بارها به تیرانا سفر و با مقامات این کشور ملاقات و گفتوگو کردند.
خوجه با اینکه حداقل از بعد از جنگ دوم جهانی تمام قدرت را در آلبانی در اختیار داشت اما هیچگاه از توهم توطئه دست برنمیداشت بهطوریکه یک کشور مدیترانهای در همسایگی یونان و ایتالیا را به یک پادگان بزرگ مبدل ساخت. او سر آشتی با هیچ کشوری نداشت و با تعابیری همچون «دفاع از امنیت کشور» شروع به سنگرسازی در گوشهگوشه آلبانی کرد. خوجه برای کشوری که تقریباً سه میلیون نفر جمعیت داشت، در حدود ۲۰۰ هزار سنگر ساخت. هرچند برنامه اولیه او ساخت یک سنگر به ازای هر چهار نفر بود. سنگرهایی که مهندس سازنده آن توسط خوجه در درونش قرار گرفت و سپس با تانک به سنگر شلیک شد تا مقاومت و کیفیت آن آنی و عملی آزمایش شود. در مسیر دستیابی به آرمانهای جمهوری خلق آلبانی که در حقیقت همان مبارزه با امپریالیسم و سرمایهداری بود، خوجه از هیچ عملی دریغ نکرد. از تصفیههای سیاسی گرفته تا بستن کشور به روی اقتصاد جهانی و البته ساخت قارچگونه سنگرهای بتونی. سنگرهایی که هنوز هم که هنوز است در کوچهپسکوچهها و خیابانهای آلبانی به چشم میخورد و یادآور این مهم است که منطق پشت ساخت آن با وجود پروپاگاندا و تبلیغات حکومتی، مانند درون این سنگرها، پوک، پوچ و متوهمانه بوده است
میراث خوجه برای آلبانی فقر و انزوا بود. آلبانی تحت حکومت خوجه همانند زندان شاوشنگ بود. با سلولهای انفرادی و دیوارهایی بلند که حتی امکانات کمنظیر آن زندان را هم نداشت. شاوشنگ کتابخانهای با کتابهایی فراوان و سالنی برای ورزش داشت و آنچه از زندانی سلب میشد تنها آزادی او بود آنهم به این دلیل که جرمی سنگین مرتکب شده است. اما شهروندان آلبانیایی بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشند در زندان انور خوجه در اسارت بودند. آلبانی او از ممالک فقیر، منزوی و عقبمانده جهان بهحساب میآمد، چند سال پس از فوت انور در ۱۹۸۵ و با فروپاشی شوروی، میراث او در کتابخانه سرخ مارکسیسم-لنینیسم فراگیر قرن بیستم آرشیو شد تا آیندگان بدانند که چگونه یک تفکر می تواند موجد فقر در یک کشور باشد و برخلاف ادعاهای عدالتطلبانه خود، عایدی جز وحشت و فلاکت برای اتباع تحت سیطره خود نداشته باشد.
#اندیشه #تاریخ #دانستنی #سیاسی
@Roshanfkrane
#انور_خوجه چگونه #آلبانی را به فقر و فلاکت انداخت؟
✍️ سهیل مختاری
انور خوجه که یکی از پیچیدهترین رهبران تاریخ است، درست یک دهه قبل از انقلاب اکتبر در جنوب آلبانی دیده به جهان گشود. شخصی که در قرن بیستم، قرن انقلابهای سوسیالیستی، به مدت 40 سال بر آلبانی حکومت کرد. انور خوجه مانند اغلب مارکسیست-لنینیستها، یادآور سالهایی است که شبح کمونیسم در قامت احزاب و حکومتهای انقلابی بر نیمی از جهان مسلط شدند. کشوری که در همسایگی ایتالیا و یونان قرار داشت اما عملاً در بلوک ایدئولوژیک مسکو تعریف میشد و تنها حزب کار آلبانی به رهبری انور خوجه در آن اجازه داشت هر کاری را که میخواهد، عملی کند. او شخصی است که به این مکتب تا پایان عمر خود عالم و عامل بود و خواستار آمادگی مداوم برای مقابله با امپریالیسم میشد. به همین خاطر است که عهد خوجه با نهضت ساخت سنگر گره خورده است. سنگرهایی که طی بیست سال آخر عمر او در سراسر آلبانی ساخته شدند تا مانعی بر سر راه نفوذ و ضربه امپریالیسم جهانی به دولت سوسیالیستی آلبانی شوند.
او مردی کتابخوان، خوشبرخورد و خوشسیما بود اما زیر این لایه بیرونی، شخصیتی به غایت متعصب، بیگانهستیز، بدگمان و خونریز آرمیده بود. از بخت بد مردم آلبانی زمام امور این کشور را در پایان جنگ جهانی دوم به دست گرفت. خوجه 41 سال با قدرت کامل با مشت آهنین بر آلبانی حکم راند. جالب است بدانید که انور خوجه برای روشنفکران ایران، مبارزی الهامبخش بوده است. از نظر آنان تنها مارکسیست انقلابی در جهان بود که با آمریکا کنار نیامده بود و نظریات و تئوریهایش بهواسطه تجربیات مبارزاتی و کسب قدرت سیاسی میتوانست سرمشق انقلاب در ایران قرار گیرد. بخش کوچکی از دانشجویان ایرانی مقیم خارج که در قالب «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» فعالیت میکردند به قدری مجذوب ایدههای کمونیستی استقلالطلبانه و ضدرویزیونیستی او شده بودند که بارها به تیرانا سفر و با مقامات این کشور ملاقات و گفتوگو کردند.
خوجه با اینکه حداقل از بعد از جنگ دوم جهانی تمام قدرت را در آلبانی در اختیار داشت اما هیچگاه از توهم توطئه دست برنمیداشت بهطوریکه یک کشور مدیترانهای در همسایگی یونان و ایتالیا را به یک پادگان بزرگ مبدل ساخت. او سر آشتی با هیچ کشوری نداشت و با تعابیری همچون «دفاع از امنیت کشور» شروع به سنگرسازی در گوشهگوشه آلبانی کرد. خوجه برای کشوری که تقریباً سه میلیون نفر جمعیت داشت، در حدود ۲۰۰ هزار سنگر ساخت. هرچند برنامه اولیه او ساخت یک سنگر به ازای هر چهار نفر بود. سنگرهایی که مهندس سازنده آن توسط خوجه در درونش قرار گرفت و سپس با تانک به سنگر شلیک شد تا مقاومت و کیفیت آن آنی و عملی آزمایش شود. در مسیر دستیابی به آرمانهای جمهوری خلق آلبانی که در حقیقت همان مبارزه با امپریالیسم و سرمایهداری بود، خوجه از هیچ عملی دریغ نکرد. از تصفیههای سیاسی گرفته تا بستن کشور به روی اقتصاد جهانی و البته ساخت قارچگونه سنگرهای بتونی. سنگرهایی که هنوز هم که هنوز است در کوچهپسکوچهها و خیابانهای آلبانی به چشم میخورد و یادآور این مهم است که منطق پشت ساخت آن با وجود پروپاگاندا و تبلیغات حکومتی، مانند درون این سنگرها، پوک، پوچ و متوهمانه بوده است
میراث خوجه برای آلبانی فقر و انزوا بود. آلبانی تحت حکومت خوجه همانند زندان شاوشنگ بود. با سلولهای انفرادی و دیوارهایی بلند که حتی امکانات کمنظیر آن زندان را هم نداشت. شاوشنگ کتابخانهای با کتابهایی فراوان و سالنی برای ورزش داشت و آنچه از زندانی سلب میشد تنها آزادی او بود آنهم به این دلیل که جرمی سنگین مرتکب شده است. اما شهروندان آلبانیایی بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشند در زندان انور خوجه در اسارت بودند. آلبانی او از ممالک فقیر، منزوی و عقبمانده جهان بهحساب میآمد، چند سال پس از فوت انور در ۱۹۸۵ و با فروپاشی شوروی، میراث او در کتابخانه سرخ مارکسیسم-لنینیسم فراگیر قرن بیستم آرشیو شد تا آیندگان بدانند که چگونه یک تفکر می تواند موجد فقر در یک کشور باشد و برخلاف ادعاهای عدالتطلبانه خود، عایدی جز وحشت و فلاکت برای اتباع تحت سیطره خود نداشته باشد.
#اندیشه #تاریخ #دانستنی #سیاسی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@Roshanfkrane
ساغرم شکسته ای ساقی
رفتم ز دست ای ساقی
بر موج غم نشسته منم
در زورق شکست منم
ای ناخدای عالم
استاد رحیم #معینی_کرمانشاهی
استاد #همایون_خرم
با صدای بانو #مرضیه
#فرهنگ #موسیقی
@Roshanfkrane
ساغرم شکسته ای ساقی
رفتم ز دست ای ساقی
بر موج غم نشسته منم
در زورق شکست منم
ای ناخدای عالم
استاد رحیم #معینی_کرمانشاهی
استاد #همایون_خرم
با صدای بانو #مرضیه
#فرهنگ #موسیقی
@Roshanfkrane