روایت #نرگس_محمدی از "شکنجه سفید" زندانیان زن
✍️ #حسین_باستانی
نرگس محمدی پیش از آزادی، روایت های تکان دهنده زندان خود و ۱۲ زن دیگر را، که بسیاری از آنها هنوز در حبس هستند، برای انتشار به خارج از بازداشتگاه فرستاد که در قالب کتابی تحت عنوان "شکنجه سفید" منتشر شد. کتاب نرگس محمدی، به خاطر تالیف در داخل زندان و راویان دست اول آن، سندی مهم در مورد روش های جاری در زندان های امنیتی ایران به حساب میآید. بخش های زیر، گزیده هایی از روایت های مندرج در "شکنجه سفید" هستند:
"بازپرس اتهامات را خواند و برگه را به من داد. فکر می کنم ۱۸ الی ۲۰ اتهام نوشته شده بود: اقدام علیه امنیت ملی، اجتماع و تبانی، توهین به مقدسات و... در حین خواندن برگه مدام به اعدام تهدید میشدم... انگار می خواستند با دندان تکه تکه ام کنند... می گفتند انکار نکن. همه چیز را می دانیم. همکاری کنی شاید اعدام نگیری."
(بخشی از روایت آتنا دائمی)
"پزشکی که تصور می رفت به حکم سوگندش به نجات جان بیمار، رفتاری انسانی تر داشته باشد، شروع کرد به بلند صحبت کردن که:
"خانم محمدی بمیر، اما بیرون زندان! مردنت به جهنم، هزینه روی دست نظام نذار. مثل آن زن، زهرا کاظمی."
(نرگس محمدی)
"توالت داخل آن سلول در و دیواری نداشت... فاضلاب ها بیرون زده بود و آنقدر فضای سلول ها متعفن بود که حالت تهوع گرفته بودیم. لباس هایمان را جلوی دهان و بینی مان می گرفتیم تا قدری کمتر بوی تعفن را استنشاق کنیم."
(نازیلا نوری)
"آنها [بازجوها] تمام عکس های من و حتی عکس های نامناسب من را نگاه می کردند و درباره آن سؤال می پرسیدند. این عکس ها حتی دست قاضی در دادگاه هم بود و من اعتراض کردم که این عکس ها کاملا شخصی است. مثلا کنار دریا به همراه شوهر و فرزندانم گرفته بودم. می پرسیدم چرا این عکس ها دست همه شماهاست؟... یک روز [بازجو] با دستمال کاغذی دماغش را گرفت. بعد پرت کرد روی زمین. گفت زن ها مثل این دستمال کاغذی هستند. از آنها استفاده می کنند، بعد می اندازند دور."
(نیگارا افشارزاده)
"من حمام نمی رفتم. تشت می دادند و یک کاسه می گفتند همین جا خودت را بشور... توالت سلول بوی وحشتناکی داشت. وقتی زندانی ها و زندانبان ها برای دادن غذا می آمدند دماغ شان را می گرفتند.... من تنگی نفس داشتم و سلول اصلا هوا نداشت."
(نازنین زاغری)
زهرا ذهتابچی در روایتی از فشار بر خود با تهدید به اعدام، از بازجوی خود نقل میکند که: "پرونده ات سنگین است و اتهام محاربه داری. وکیل تسخیری پرونده را خوانده و چون ترسیده قبول نکرده و رفته." خانم ذهتابچی به علاوه، از روزی تعریف می کند که بازجوی اطلاعات به دخترش زنگ زده و گفته "می دانی مادرت اعدامی است؟"
"این صحنه [اعدام] برای من به شکل مصنوعی اجرا شد. مرا به اتاقی با طناب دار منتقل کردند و گفتند که اگر اقرار به جاسوسی برای ام۶ و ارتباط نامشروع با خاتمی و کروبی نکنم همانجا اعدام خواهم شد. من از ترس بیهوش شدم."
(هنگامه شهیدی)
"وقتی از قرنطینه [زندان قرچک] برای بیرون رفتن خارج شدیم، اقدام به تحصن کردیم... یک دفعه گارد مخصوص زندان به شکل گروهی به ما حمله کرد... ماموران شوکر را مستقیم به سر و صورت ما میزدند. من آن قدر شوکر خوردم که کاملا بی حال شدم... لباس های تن ما همه تکه و پاره شده بود."
(شکوفه یداللهی)
"روزی شکافی را در سرش دیدم و پرسیدم اتفاقی برایت افتاده؟ گفت ماه های متمادی -اگر اشتباه نکنم شش ماه- در سلولهای کردستان بوده. وقتی بازداشت می شود در سلول، بازجویی با لوله چدنی آب بر سرش میکوبد و سرش شکافی عمیقی بر می دارد... بارها از او خواسته بودند تا مصاحبه کند و بپذیرد که در عملیات مسلحانه بوده و او حاضر به این مصاحبه و گفتن دروغ نبود."
(روایت نرگس محمدی از زینب جلالیان)
صدیقه مرادی، زندانی دهه ۹۰، می گوید در دهه ۶۰ شاهد زنانی بوده که بر اثر شرایط زندان تعادل ذهنی خود را از دست داده بودند. او از دکتری به نام مژگان روایت کرده که "جز نان خشک چیزی نمی خورد و فکر می کرد توی غذا به جای گوشت، گوشت پای تعزیری ها را می ریزند"، از دانش آموزی ۱۷ ساله به نام طاهره که "تمام لباس هایش را پاره می کرد، زیر لامپ می ایستاد و دور خودش میچرخید"، و از خانمی به نام فرزانه، که به توصیف او "کنترلش را از دست داده بود، حمام نمی رفت و وضعیت وحشتناکی داشت".
#اجتماعی
@Roshanfkrane
✍️ #حسین_باستانی
نرگس محمدی پیش از آزادی، روایت های تکان دهنده زندان خود و ۱۲ زن دیگر را، که بسیاری از آنها هنوز در حبس هستند، برای انتشار به خارج از بازداشتگاه فرستاد که در قالب کتابی تحت عنوان "شکنجه سفید" منتشر شد. کتاب نرگس محمدی، به خاطر تالیف در داخل زندان و راویان دست اول آن، سندی مهم در مورد روش های جاری در زندان های امنیتی ایران به حساب میآید. بخش های زیر، گزیده هایی از روایت های مندرج در "شکنجه سفید" هستند:
"بازپرس اتهامات را خواند و برگه را به من داد. فکر می کنم ۱۸ الی ۲۰ اتهام نوشته شده بود: اقدام علیه امنیت ملی، اجتماع و تبانی، توهین به مقدسات و... در حین خواندن برگه مدام به اعدام تهدید میشدم... انگار می خواستند با دندان تکه تکه ام کنند... می گفتند انکار نکن. همه چیز را می دانیم. همکاری کنی شاید اعدام نگیری."
(بخشی از روایت آتنا دائمی)
"پزشکی که تصور می رفت به حکم سوگندش به نجات جان بیمار، رفتاری انسانی تر داشته باشد، شروع کرد به بلند صحبت کردن که:
"خانم محمدی بمیر، اما بیرون زندان! مردنت به جهنم، هزینه روی دست نظام نذار. مثل آن زن، زهرا کاظمی."
(نرگس محمدی)
"توالت داخل آن سلول در و دیواری نداشت... فاضلاب ها بیرون زده بود و آنقدر فضای سلول ها متعفن بود که حالت تهوع گرفته بودیم. لباس هایمان را جلوی دهان و بینی مان می گرفتیم تا قدری کمتر بوی تعفن را استنشاق کنیم."
(نازیلا نوری)
"آنها [بازجوها] تمام عکس های من و حتی عکس های نامناسب من را نگاه می کردند و درباره آن سؤال می پرسیدند. این عکس ها حتی دست قاضی در دادگاه هم بود و من اعتراض کردم که این عکس ها کاملا شخصی است. مثلا کنار دریا به همراه شوهر و فرزندانم گرفته بودم. می پرسیدم چرا این عکس ها دست همه شماهاست؟... یک روز [بازجو] با دستمال کاغذی دماغش را گرفت. بعد پرت کرد روی زمین. گفت زن ها مثل این دستمال کاغذی هستند. از آنها استفاده می کنند، بعد می اندازند دور."
(نیگارا افشارزاده)
"من حمام نمی رفتم. تشت می دادند و یک کاسه می گفتند همین جا خودت را بشور... توالت سلول بوی وحشتناکی داشت. وقتی زندانی ها و زندانبان ها برای دادن غذا می آمدند دماغ شان را می گرفتند.... من تنگی نفس داشتم و سلول اصلا هوا نداشت."
(نازنین زاغری)
زهرا ذهتابچی در روایتی از فشار بر خود با تهدید به اعدام، از بازجوی خود نقل میکند که: "پرونده ات سنگین است و اتهام محاربه داری. وکیل تسخیری پرونده را خوانده و چون ترسیده قبول نکرده و رفته." خانم ذهتابچی به علاوه، از روزی تعریف می کند که بازجوی اطلاعات به دخترش زنگ زده و گفته "می دانی مادرت اعدامی است؟"
"این صحنه [اعدام] برای من به شکل مصنوعی اجرا شد. مرا به اتاقی با طناب دار منتقل کردند و گفتند که اگر اقرار به جاسوسی برای ام۶ و ارتباط نامشروع با خاتمی و کروبی نکنم همانجا اعدام خواهم شد. من از ترس بیهوش شدم."
(هنگامه شهیدی)
"وقتی از قرنطینه [زندان قرچک] برای بیرون رفتن خارج شدیم، اقدام به تحصن کردیم... یک دفعه گارد مخصوص زندان به شکل گروهی به ما حمله کرد... ماموران شوکر را مستقیم به سر و صورت ما میزدند. من آن قدر شوکر خوردم که کاملا بی حال شدم... لباس های تن ما همه تکه و پاره شده بود."
(شکوفه یداللهی)
"روزی شکافی را در سرش دیدم و پرسیدم اتفاقی برایت افتاده؟ گفت ماه های متمادی -اگر اشتباه نکنم شش ماه- در سلولهای کردستان بوده. وقتی بازداشت می شود در سلول، بازجویی با لوله چدنی آب بر سرش میکوبد و سرش شکافی عمیقی بر می دارد... بارها از او خواسته بودند تا مصاحبه کند و بپذیرد که در عملیات مسلحانه بوده و او حاضر به این مصاحبه و گفتن دروغ نبود."
(روایت نرگس محمدی از زینب جلالیان)
صدیقه مرادی، زندانی دهه ۹۰، می گوید در دهه ۶۰ شاهد زنانی بوده که بر اثر شرایط زندان تعادل ذهنی خود را از دست داده بودند. او از دکتری به نام مژگان روایت کرده که "جز نان خشک چیزی نمی خورد و فکر می کرد توی غذا به جای گوشت، گوشت پای تعزیری ها را می ریزند"، از دانش آموزی ۱۷ ساله به نام طاهره که "تمام لباس هایش را پاره می کرد، زیر لامپ می ایستاد و دور خودش میچرخید"، و از خانمی به نام فرزانه، که به توصیف او "کنترلش را از دست داده بود، حمام نمی رفت و وضعیت وحشتناکی داشت".
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🔺طرح سه فوریتی تعطیلی کامل کشوراعلام وصول شد.
🔸عبدالکریم حسین زاده رییس فراکسیون حقوق شهروندی گفته طرح سه فوریتی قرنطینه کامل کشور توسط تعدادی از نمایندگان مجلس به هیات رییسه تحویل داده شد.
🔸در صورت تایید این طرح دولت موظف است ظرف 24 ساعت تعطیلی کل کشور را به تمام دستگاهها اعلام کند.
🔺 جزییات طرح سه فوریتی تعطیلی کامل کشور
1⃣تبصره ۱: دولت موظف است ظرف ۲۴ ساعت پس از تصویب این قانون، ضوابط شرایط کرونایی را تدوین و جهت اجرا به دستگاهها و شهروندان ابلاغ کند.
2⃣تبصره ۲: دستگاهای اجرایی مکلف هستند از زمان تصویب این قانون تا پایان زمان اجرا موارد زیر را انجام دهند.
🔸 تامین مایحتاج دهکهای پایینی جامعه و واریز حقوق کامل دو ماهه برای تمامی انها به صورت پیش تراکنش
🔶 واریز کمک معیشتی دو ماه پیش رو برای افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی که استثنائا در این دو ماه بایستی این مبلغ دو برابر شرایط عادی باشد.
🔶 برنامه مدیریت تردد خودروها درون و بین شهرها و نحوه اجرا و ابلاغ جرایم تخلفی از سوی راهنمایی و رانندگی و وزارت کشور.
🔶 پرداخت کامل حقوق کارکنان دولت با هر نوع قرارداد (رسمی، پیمانی ، قراردادی، شرکتی) در زمان تعطیلی
🔶 استفاده رایگان از خدمات اینترنتی برای کلیه کاربران اعم از خانگی و همراه
🔶 قبوض اب، برق، تلفن و گاز تا مصرف حد استاندارد رایگان و بالاتر از ان بصورت عادی محاسبه و پس از پایان قرنطینه پرداخت می شود.
🔶 برنامه ریزی جهت برگزاری کلیه ازمون های سراسری و ازمون های مدارس در تابستان
3⃣تبصره:۳ نحوه تامین منابع مالی تعطیلی یک ماه کشور
🔶 عدم فروش بنزین سهمیه ای و ارایه ان بصورت ازاد با نرخ واحد ۳۰۰۰ تومان. با توجه به عدم تردد در این مدت و لزوم تخصیص یارانه به مصارف خانگی نظیر آب و برق و اینترنت، بنزین یارانه ای در مدت تعطیلی قطع و بودجه آن مصرف رفاه خانوارها و موارد مذکور در بالا خواهد شد.
🔶 برداشت یک میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی با اذن رهبری و همچنین تمامی مبلغ واریزی از صندوق پول جهانی
4⃣تبصره ۴: امروز روز همبستگی تمامی جریانهای سیاسی، قوای سه گانه، سازمانها، ارگانها و نیروهای نظامی و انتظامی است تا برای نجات جان ملت تلاش همگانی کرده و ان را در معرض دید و قضاوت ملت قرار دهند بر همین مبنا تمامی ارگانهای اعم از ستاد کل نیروهای مسلح، نظامی و انتظامی، سپاه، ارتش، بسیج و حتی ارگانهای عمومی و نیمه عمومی از ستاد اجرایی فرمان، آستان قدس، شستا و تمامی مجموعه های زیر نظر وزارت رفاه و ... موظف هستند تا پایان دوره یک ماهه برای مقابله با کرونا همکاری صد در صد با ستاد مقابله در دولت را داشته باشند و هماهنگ عمل کنند و تمامی نیروهای انسانی متخصص، ابزار و امکانات لجستیکی از امبولانس تا هر چیز دیگری و امکانات مالی ممکن را در اختیار ستاد مقابله قرار دهند.
5⃣ تبصره ۵: صدا و سیما موظف است یکی از شبکه های خود را بصورت ۲۴ ساعته در اختیار وزارت بهداشت قرار دهد تا این وزارتخانه در تمامی ساعات شبانه روز به اموزش و گزارش و پاسخگویی شهروندان بپردازد.
🔶لازم به ذکر است گزارشهای ستاد مقابله و هیات نظارت بر عملکرد ستاد و بسته های اموزشی وزارت بهداشت برای شهروندان باید از همین شبکه پخش شود و تمام هزینه های این شبکه از محل اعتبارات صدا و سیما باید تامین شود.
6⃣تبصره ۶: به منظور سرعت در تصمیمات و جامع بودن امور در ستاد مقابله با کرونا بایستی افراد زیر نیز در ستاد مذکور حضور با حق رای داشته باشند.
نایب رییس اول مجلس
رییس کمیسیون بهداشت و درمان
دادستان کل کشور
رییس سازمان بازرسی کل کشور
7⃣تبصره ۷: دولت موظف است برای تمام دوره کار کادر درمان و پرستاری و اداری و بیمارستانی درگیر با کرونا از اول اسفند تا پایان بحران، علاوه بر حقوق ماهیانه حق ماموریت لحاظ و پرداخت کند.
8⃣تبصره ۸: شهروندان هیچگونه حق تردد درون و بیرون شهرها نداشته و در تمام مدت سی روز باید در منزل بمانند به غیر از موارد کاملا ضروری برای درمان که این نوع ترددها بایستی با هماهنگی وزارت بهداشت و از طریق شماره تماس هایی که اعلام خواهند کرد باید صورت پذیرد.
9⃣تبصره ۹: رییس جمهور به عنوان رییس ستاد مقابله موظف است بعد از پایان ماموریت ستاد، گزارش کامل از عملکرد را در صحن علنی ارایه کند.
0⃣1⃣تبصره ۱۰: تمام موارد مذکور در مواد و تبصره های بالا از قوانین کرونایی تا موضوع یارانه بنزین و شورای عالی مد نظر فقط تا پایان دوران تعطیلی کشور قابل اجراست و با پایان یافتن شرایط تعطیلی، همه چیز به قبل از آن باید باز گردد.
1⃣1⃣تبصره ۱۱: درباره تعطیلی کامل کشور، جلسات هیات دولت، جلسات علنی مجلس شورای اسلامی و ستاد مرکزی قوه قضاییه رییس قوه و معاونان آن استثنا بوده و به هیچ وجه نباید تعطیل شود.
#خبر #کرونا
@Roshanfkrane
🔸عبدالکریم حسین زاده رییس فراکسیون حقوق شهروندی گفته طرح سه فوریتی قرنطینه کامل کشور توسط تعدادی از نمایندگان مجلس به هیات رییسه تحویل داده شد.
🔸در صورت تایید این طرح دولت موظف است ظرف 24 ساعت تعطیلی کل کشور را به تمام دستگاهها اعلام کند.
🔺 جزییات طرح سه فوریتی تعطیلی کامل کشور
1⃣تبصره ۱: دولت موظف است ظرف ۲۴ ساعت پس از تصویب این قانون، ضوابط شرایط کرونایی را تدوین و جهت اجرا به دستگاهها و شهروندان ابلاغ کند.
2⃣تبصره ۲: دستگاهای اجرایی مکلف هستند از زمان تصویب این قانون تا پایان زمان اجرا موارد زیر را انجام دهند.
🔸 تامین مایحتاج دهکهای پایینی جامعه و واریز حقوق کامل دو ماهه برای تمامی انها به صورت پیش تراکنش
🔶 واریز کمک معیشتی دو ماه پیش رو برای افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی که استثنائا در این دو ماه بایستی این مبلغ دو برابر شرایط عادی باشد.
🔶 برنامه مدیریت تردد خودروها درون و بین شهرها و نحوه اجرا و ابلاغ جرایم تخلفی از سوی راهنمایی و رانندگی و وزارت کشور.
🔶 پرداخت کامل حقوق کارکنان دولت با هر نوع قرارداد (رسمی، پیمانی ، قراردادی، شرکتی) در زمان تعطیلی
🔶 استفاده رایگان از خدمات اینترنتی برای کلیه کاربران اعم از خانگی و همراه
🔶 قبوض اب، برق، تلفن و گاز تا مصرف حد استاندارد رایگان و بالاتر از ان بصورت عادی محاسبه و پس از پایان قرنطینه پرداخت می شود.
🔶 برنامه ریزی جهت برگزاری کلیه ازمون های سراسری و ازمون های مدارس در تابستان
3⃣تبصره:۳ نحوه تامین منابع مالی تعطیلی یک ماه کشور
🔶 عدم فروش بنزین سهمیه ای و ارایه ان بصورت ازاد با نرخ واحد ۳۰۰۰ تومان. با توجه به عدم تردد در این مدت و لزوم تخصیص یارانه به مصارف خانگی نظیر آب و برق و اینترنت، بنزین یارانه ای در مدت تعطیلی قطع و بودجه آن مصرف رفاه خانوارها و موارد مذکور در بالا خواهد شد.
🔶 برداشت یک میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی با اذن رهبری و همچنین تمامی مبلغ واریزی از صندوق پول جهانی
4⃣تبصره ۴: امروز روز همبستگی تمامی جریانهای سیاسی، قوای سه گانه، سازمانها، ارگانها و نیروهای نظامی و انتظامی است تا برای نجات جان ملت تلاش همگانی کرده و ان را در معرض دید و قضاوت ملت قرار دهند بر همین مبنا تمامی ارگانهای اعم از ستاد کل نیروهای مسلح، نظامی و انتظامی، سپاه، ارتش، بسیج و حتی ارگانهای عمومی و نیمه عمومی از ستاد اجرایی فرمان، آستان قدس، شستا و تمامی مجموعه های زیر نظر وزارت رفاه و ... موظف هستند تا پایان دوره یک ماهه برای مقابله با کرونا همکاری صد در صد با ستاد مقابله در دولت را داشته باشند و هماهنگ عمل کنند و تمامی نیروهای انسانی متخصص، ابزار و امکانات لجستیکی از امبولانس تا هر چیز دیگری و امکانات مالی ممکن را در اختیار ستاد مقابله قرار دهند.
5⃣ تبصره ۵: صدا و سیما موظف است یکی از شبکه های خود را بصورت ۲۴ ساعته در اختیار وزارت بهداشت قرار دهد تا این وزارتخانه در تمامی ساعات شبانه روز به اموزش و گزارش و پاسخگویی شهروندان بپردازد.
🔶لازم به ذکر است گزارشهای ستاد مقابله و هیات نظارت بر عملکرد ستاد و بسته های اموزشی وزارت بهداشت برای شهروندان باید از همین شبکه پخش شود و تمام هزینه های این شبکه از محل اعتبارات صدا و سیما باید تامین شود.
6⃣تبصره ۶: به منظور سرعت در تصمیمات و جامع بودن امور در ستاد مقابله با کرونا بایستی افراد زیر نیز در ستاد مذکور حضور با حق رای داشته باشند.
نایب رییس اول مجلس
رییس کمیسیون بهداشت و درمان
دادستان کل کشور
رییس سازمان بازرسی کل کشور
7⃣تبصره ۷: دولت موظف است برای تمام دوره کار کادر درمان و پرستاری و اداری و بیمارستانی درگیر با کرونا از اول اسفند تا پایان بحران، علاوه بر حقوق ماهیانه حق ماموریت لحاظ و پرداخت کند.
8⃣تبصره ۸: شهروندان هیچگونه حق تردد درون و بیرون شهرها نداشته و در تمام مدت سی روز باید در منزل بمانند به غیر از موارد کاملا ضروری برای درمان که این نوع ترددها بایستی با هماهنگی وزارت بهداشت و از طریق شماره تماس هایی که اعلام خواهند کرد باید صورت پذیرد.
9⃣تبصره ۹: رییس جمهور به عنوان رییس ستاد مقابله موظف است بعد از پایان ماموریت ستاد، گزارش کامل از عملکرد را در صحن علنی ارایه کند.
0⃣1⃣تبصره ۱۰: تمام موارد مذکور در مواد و تبصره های بالا از قوانین کرونایی تا موضوع یارانه بنزین و شورای عالی مد نظر فقط تا پایان دوران تعطیلی کشور قابل اجراست و با پایان یافتن شرایط تعطیلی، همه چیز به قبل از آن باید باز گردد.
1⃣1⃣تبصره ۱۱: درباره تعطیلی کامل کشور، جلسات هیات دولت، جلسات علنی مجلس شورای اسلامی و ستاد مرکزی قوه قضاییه رییس قوه و معاونان آن استثنا بوده و به هیچ وجه نباید تعطیل شود.
#خبر #کرونا
@Roshanfkrane
همه کورند؛ تمام شهر، تمام مملکت!
اگر کسی هم میبیند پیش خودش نگه میدارد و بروز نمیدهد ...
📖 کوری
✍🏻 ژوزه ساراماگو
@Roshanfkrane
اگر کسی هم میبیند پیش خودش نگه میدارد و بروز نمیدهد ...
📖 کوری
✍🏻 ژوزه ساراماگو
@Roshanfkrane
Aretha Franklin - Runnin' Out Of Fools - 7″ DJ Promo - 1964
Aretha Franklin - Runnin' Out Of Fools - 7″ DJ Promo - 1964
#قصه
اردک خوش شانس❤️
پدر برای دختر و پسرش کتاب می خواند .اسم کتاب اردک خوش شانس، خوش شانس، خوش شانس بود. قصه اینطوری بود که.... روزی یک اردک خوشگل و دوست داشتنی برای گردش بیرون رفت و خیلی زود یک گودال آب تمیز و دوست داشتنی پیدا کرد.
اوه، چه اردک خوش شانسی! اردک خوش شانس گفت: "کواک" اردک کوچک و دوست داشتنی، توی گودال کوچک و زیبا شیرجه رفت. اوه، چه اردک خوش شانس، خوش شانسی. اردک خوش شانس، خوش شانس گفت: "کواک" ، "کواک" اردک کوچک و دوست داشتنی، از توی چاله پز از آب قشنگ بیرون آمد و زیر نور آفتاب چرتی زد . اوه ، چه اردک خوش شانس ، خوش شانس ، خوش شانسی.
البته اردک خوش شانس خوش شانس خوش شانس طوری خر و پف می کرد که انگار می گفت : "کواک" ، "کواک" ، "کواک" دختر کوچولو که به قصه گوش می داد ، نفس عمیقی کشید و گفت: چه اردک بانمکی. شاید این قشنگترین چیزی باشد که من تا بحال دیده ام پسر کوچولو سرش را خاراند و گفت: اما توی این قصه همه چیز خیلی خوب و دوست داشتنی بود و این نمی تواند واقعیت داشته باشد .
من باید قصه را طوری تغییر دهم که کمتر جذاب و دوست داشتنی باشد او یک مداد و مقداری کاغذ برداشت و از اتاق بیرون رفت . مدتی بعد پسرک به اتاق آمد و گفت: آماده شد .من قصه بهتری نوشته ام بعد صدایش را صاف کرد و گفت: اسم این داستان ، اردک بدشانس، بد شانس بد شانس است اردک بانمکی یک چاله پر از گل پیدا کرد اوه ، چه اردک بد شانسی! اردک بد شانس گفت:
"کواک" اردک کوچولو و دوست داشتنی، توی گودال پر از گل شیرجه رفت. اوه ، چه اردک بد شانس ، بد شانسی. اردک بد شانس بد شانس گفت: "کواک" ، "کواک" اردک کوچک و دوست داشتنی، از توی چاله پر از گل بیرون آمد و زیر نور آفتاب چرتی زد . اوه ، چه اردک بد شانس ، بد شانس ، بد شانسی. اردک بد شانس بد شانس بد شانس گفت : "کواک" ، "کواک" ، "کواک"
قصه ی من تمام شد پسرک دفترچه اش را بست و پرسید: نظرتون چیه ؟ دخترک دماغش را خاراند و گفت: من از قصه ی اولی بیشتر خوشم آمد. پسر گفت: اما فکر می کنم قصه ای که من نوشتم بهتر است. پدر نظر شما چیه ؟ پدر به آنها گفت: هر دو خوب هستند البته هر کدام به نوعی . دخترک و پسرک گفتند : اوه پدر ، شما همیشه همین را می گوئید .
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
اردک خوش شانس❤️
پدر برای دختر و پسرش کتاب می خواند .اسم کتاب اردک خوش شانس، خوش شانس، خوش شانس بود. قصه اینطوری بود که.... روزی یک اردک خوشگل و دوست داشتنی برای گردش بیرون رفت و خیلی زود یک گودال آب تمیز و دوست داشتنی پیدا کرد.
اوه، چه اردک خوش شانسی! اردک خوش شانس گفت: "کواک" اردک کوچک و دوست داشتنی، توی گودال کوچک و زیبا شیرجه رفت. اوه، چه اردک خوش شانس، خوش شانسی. اردک خوش شانس، خوش شانس گفت: "کواک" ، "کواک" اردک کوچک و دوست داشتنی، از توی چاله پز از آب قشنگ بیرون آمد و زیر نور آفتاب چرتی زد . اوه ، چه اردک خوش شانس ، خوش شانس ، خوش شانسی.
البته اردک خوش شانس خوش شانس خوش شانس طوری خر و پف می کرد که انگار می گفت : "کواک" ، "کواک" ، "کواک" دختر کوچولو که به قصه گوش می داد ، نفس عمیقی کشید و گفت: چه اردک بانمکی. شاید این قشنگترین چیزی باشد که من تا بحال دیده ام پسر کوچولو سرش را خاراند و گفت: اما توی این قصه همه چیز خیلی خوب و دوست داشتنی بود و این نمی تواند واقعیت داشته باشد .
من باید قصه را طوری تغییر دهم که کمتر جذاب و دوست داشتنی باشد او یک مداد و مقداری کاغذ برداشت و از اتاق بیرون رفت . مدتی بعد پسرک به اتاق آمد و گفت: آماده شد .من قصه بهتری نوشته ام بعد صدایش را صاف کرد و گفت: اسم این داستان ، اردک بدشانس، بد شانس بد شانس است اردک بانمکی یک چاله پر از گل پیدا کرد اوه ، چه اردک بد شانسی! اردک بد شانس گفت:
"کواک" اردک کوچولو و دوست داشتنی، توی گودال پر از گل شیرجه رفت. اوه ، چه اردک بد شانس ، بد شانسی. اردک بد شانس بد شانس گفت: "کواک" ، "کواک" اردک کوچک و دوست داشتنی، از توی چاله پر از گل بیرون آمد و زیر نور آفتاب چرتی زد . اوه ، چه اردک بد شانس ، بد شانس ، بد شانسی. اردک بد شانس بد شانس بد شانس گفت : "کواک" ، "کواک" ، "کواک"
قصه ی من تمام شد پسرک دفترچه اش را بست و پرسید: نظرتون چیه ؟ دخترک دماغش را خاراند و گفت: من از قصه ی اولی بیشتر خوشم آمد. پسر گفت: اما فکر می کنم قصه ای که من نوشتم بهتر است. پدر نظر شما چیه ؟ پدر به آنها گفت: هر دو خوب هستند البته هر کدام به نوعی . دخترک و پسرک گفتند : اوه پدر ، شما همیشه همین را می گوئید .
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
4_5797294393115279448.mp3
Unknown Artist
#قصه_شب_صوتی
قصه کودک😍
🌙⭐️ #شب_بخیر 😴
#قصه_لالایی
📚قصه ی یک دوست تازه
🌸 باصدای بانومریم نشیبا🌸
🎼 برای کودکتان پخش کنید!
تخت بخوابید😴😴😴💤💤💤
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
قصه کودک😍
🌙⭐️ #شب_بخیر 😴
#قصه_لالایی
📚قصه ی یک دوست تازه
🌸 باصدای بانومریم نشیبا🌸
🎼 برای کودکتان پخش کنید!
تخت بخوابید😴😴😴💤💤💤
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴هشدار پلیس فتا به والدین درپی انتشار چالش خطرآفرینی به نام مومو در فضای مجازی
پلیس فتا استان خوزستان: در روزهای گذشته پیامی به نام "چالش مومو " در شبکههای اجتماعی بخصوص واتساپ منتشر شده که اغلب در استانهای جنوبی شاهد آن بودهایم و برخی کاربران نیز که بیشتر آنها دانش آموز بودهاند، این پیامها که حاوی تصاویر مومو هستند را دریافت کردهاند.
برای برخی از کاربران واتس آپ از حسابهای کاربری با شماره ایرانی و خارجی پیامهایی به زبان فارسی ارسال شده که از آنها خواسته شده بود در چالش مومو شرکت کنند؛ مومو با استفاده از یک حساب کاربری واتسآپ، یک لینک تماس برای افراد ارسال کرده و پس از شروع به گفت و گو با افراد، آنها را به رفتارهای خطرناک دعوت میکند./ایسنا
#خبر
#اجتماعی
@Roshanfkrane
پلیس فتا استان خوزستان: در روزهای گذشته پیامی به نام "چالش مومو " در شبکههای اجتماعی بخصوص واتساپ منتشر شده که اغلب در استانهای جنوبی شاهد آن بودهایم و برخی کاربران نیز که بیشتر آنها دانش آموز بودهاند، این پیامها که حاوی تصاویر مومو هستند را دریافت کردهاند.
برای برخی از کاربران واتس آپ از حسابهای کاربری با شماره ایرانی و خارجی پیامهایی به زبان فارسی ارسال شده که از آنها خواسته شده بود در چالش مومو شرکت کنند؛ مومو با استفاده از یک حساب کاربری واتسآپ، یک لینک تماس برای افراد ارسال کرده و پس از شروع به گفت و گو با افراد، آنها را به رفتارهای خطرناک دعوت میکند./ایسنا
#خبر
#اجتماعی
@Roshanfkrane
♦️امامزاده «میرعزیز» کیست؟!
🔹گِرمی (استان اردبیل): یکی از مقامات جمهوری اسلامی گور پدرش را به «امامزاده» تبدیل کرده است!
🔹این «امامزاده»، که اکنون دارای ساختمانی مجلل و گنبد، بارگاه، هیأت امنا و متولی شده است، در واقع گورگاه پدر «میرحمایت میرزاده»، نماینده ی مجلس دهم و معاون پیشین آموزش و پرورش آذربایجان شرقی، می باشد!
🔹میرعزیز میرزاده، در سال ۱۳۷۵ درگذشت و سپس خانواده ی حزب اللهی او با اعمال نفوذ حکومتی گور «میرعزیز» را با هزینه ی عمومی به «آستان مقدس امامزاده میرعزیز» تبدیل کردند!
@Roshanfkrane
🔹گِرمی (استان اردبیل): یکی از مقامات جمهوری اسلامی گور پدرش را به «امامزاده» تبدیل کرده است!
🔹این «امامزاده»، که اکنون دارای ساختمانی مجلل و گنبد، بارگاه، هیأت امنا و متولی شده است، در واقع گورگاه پدر «میرحمایت میرزاده»، نماینده ی مجلس دهم و معاون پیشین آموزش و پرورش آذربایجان شرقی، می باشد!
🔹میرعزیز میرزاده، در سال ۱۳۷۵ درگذشت و سپس خانواده ی حزب اللهی او با اعمال نفوذ حکومتی گور «میرعزیز» را با هزینه ی عمومی به «آستان مقدس امامزاده میرعزیز» تبدیل کردند!
@Roshanfkrane
نام #کتاب : 1984
نویسنده: #جورج_اورول
مترجم:مهدی بهره مند
راوی:حامدفعال
ناشروناشرصوتی:جامی,نوار
دانلودرایگان قسمتهای دیگر,با حجم بسیارپایین در کانال روشنفکران
@Roshanfkrane
نویسنده: #جورج_اورول
مترجم:مهدی بهره مند
راوی:حامدفعال
ناشروناشرصوتی:جامی,نوار
دانلودرایگان قسمتهای دیگر,با حجم بسیارپایین در کانال روشنفکران
@Roshanfkrane
کتاب صوتی 1984
#جورج_اورول
کتاب 1984 اثر #جورج_اورول یکی از شاهکارهای مسلم ادبیات جهان میباشد که تأثیر زیادی در فرهنگ عامه و رسانهای جهان گذاشته است.
کتاب صوتی 1984 را جورج اورول در سال 1949 میلادی برابر با 1327 شمسی نوشت، زمانی که جنگ دوم جهانی به تازگی به اتمام رسيده بود و جهان خطر تسلیم شدن در مقابل حکومتی ظالم و دیکتاتوری را به خوبی فهميده بود. داستان این اثر را میتوان تا حدود زیادی به شرایط حاکم بر تمام جوامع تحت سلطه ی حکومتهای استبدادی تعمیم داد.
1984 رمانی است که هیچگاه کهنه نمیشود و داستان آن برای ابد تازه جلوه میکند و هر کسی گمان می کند که کتاب برای عصر او نوشته شده است. با کتاب 1984, اصطلاحاتی مانند «برادربزرگ» به واژههای روزمره مردم و مطبوعات تبدیل شدند.
کتاب 1984 تا به حال به بیش از 65 زبان مختلف برگردان شده و میلیونها نسخه از آن به فروش رسیده است و در نتیجه آن، جورج اورول (George Orwell) به جایگاه ممتازی در ادبیات جهان رسید.
ایده1984چگونه در ذهن اورول شکل گرفت؟
ایده1984که اورول تا مراحل پایانی نگارش آن قصد داشت، نام «آخرین مرد اروپا» را بر آن بنهد،. از زمان جنگهای داخلی اسپانیا به سر اورول افتاد و بنمایه اصلیاش در طی سال های ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۴ در او شکل گرفت ، یعنی زمانی که او و همسرش «ایلین» یک فرزندخوانده به نام ریچارد اختیار کردند.
اورول خود میگوید که تا حدی هم تحت تأثیر #اجلاس_تهران در سال 1944 قرار گرفت که در ان #استالین و #روزولت و #چرچیل در مورد سرنوشت جهان تصمیم گرفتند و به نوعی دنیا را بین خود تقسیم کردند.
#اورول از سال 1942 به عنوان منتقد ادبی برای #دیوید_آستور در #آبزرور کار میکرد و بعدها خبرنگار این نشریه شد. آستور، رکگویی، درستکاری و نجابت اورول را میستود و در سالهای دهه 40 میلادی حامی او محسوب میشد. این دوستی نقشی تعیینکننده برای نگارش 1984 بازی کرد. پیش از این هم همکاری اورول و آبزور، کمک زیادی به نوشته شدن #مزرعه_حیوانات کرده بود.
آمیزهای از تخیل و روزنامهنگاریهای اورول باعث خلق رمان پیچیده و تاریک 1984 شد. جو لندن برای نوشته شدن 1984 مناسب نبود، مرگ همسر اورول هم که زیر بیهوشی در جریان یک عمل جراحی ساده درگذشت، عرصه را بیش از پیش بر اورول تنگ کرده بود.
اورول برای تاب آوردن جدایی زودهنگام از همسرش، به کار بیش از اندازه روی آورد. طوری که تنها در سال 1945 بیش از 110 هزار کلمه برای ناشران مختلف نوشت که شامل15 کتاب برای آبزرور بود.
#آستور، عمارتی در یک روستای دورافتاده در اسکالند به نام ژورا Jura داشت. در می 1946 اورول به این روستا سفر کرد.
این سفر ، سفر مخاطرهآمیزی بود چرا که وضعیت سلامت اورول خوب نبود. زمستان 1947-1946، یکی از سردترین زمستانهای قرن بیستم بود.
شهرتی که #مزرعه_حیوانات برای اورول به ارمغان آورده بود، مشغله او را بسیار زیاد کرده بود، همه از او میخواستند که سخنرانی کند و در همایشهای مختلف شرکت کند، بنابراین آزادیای که کار در یک مکان دورافتاده برای او دربرداشت، موهبتی برایش به حساب میآمد.
اما همانگونه که اورول در مقالهای با عنوان « #چرا_مینویسم » شرح داده است، زایش و خلق یک کتاب، مستلزم شرکت در چالش و تقلایی سخت است. تقلایی که از بهار1947 تا زمان مرگش در سال 1950، او را درگیر کرد. در تابستان 1947, وقتی او و فرزندش به همراه تعدادی از دوستان سوار قایق بودند، قایق آنها به گردابی افتاد و آنها تا آستانه غرق شدن پیش رفتند. وضعیت سلامت اورول به خطر افتاد و او که ریههایش پیش از این هم مشکل داشتند، بیمار شد. در سال 1947 هنوز سل درمان قطعی نداشت و پزشکان تنها هوای تازه و رژیم غذایی را برای بیماران تجویز میکردند، اما در آمریکا داروی آزمایشی به نام استرپتومایسین، تازه روی بیماران مبتلا به سل آزمایش میشد. آستور ترتیب ارسال این دارو را از آمریکا داد. مهلتی که ناشر به اورول داده بود در حال اتمام بود و وضعیت سلامتی او روز به روز بدتر میشد، تایپ کردن کتاب برای او واقعا دشوار بود و او احتیاج به یک تندنویس داشت. اما پیدا کردن چنین تندنویسی هم مشکل بود. اورول مجبور شد ماشین تحریر کهنهاش را به تختخواب ببرد و به ضرب قهوههای پی در پی و چای غلیظ و در زیر نور چراغ پارافینی روز و شب کار کند.
سرانجام در سیام نوامبر سال 1948 نگارش کتاب تمام شد. در نیمه ماه دسامبر نسخه تاپ شده کتاب به ناشر رسید، در همین زمان اورول به آسایشگاه مسلولین منتقل شد، کاری که به عقیده خود در صورتی که نگارش کتاب در کار نبود، باید دو ماه قبل انجام میداد.
اما ناشر کتاب یعنی «واربرگ» کیفیت کتاب را بسیار بد ارزیابی کرد و جایی نوشته بود که اگر 15 تا 20 هزار نسخه از کتاب به فروش نرسد، لایق مردن است.
🔻ادامه ی مطلب در پست بعدی 🔻
@Roshanfkrane
#جورج_اورول
کتاب 1984 اثر #جورج_اورول یکی از شاهکارهای مسلم ادبیات جهان میباشد که تأثیر زیادی در فرهنگ عامه و رسانهای جهان گذاشته است.
کتاب صوتی 1984 را جورج اورول در سال 1949 میلادی برابر با 1327 شمسی نوشت، زمانی که جنگ دوم جهانی به تازگی به اتمام رسيده بود و جهان خطر تسلیم شدن در مقابل حکومتی ظالم و دیکتاتوری را به خوبی فهميده بود. داستان این اثر را میتوان تا حدود زیادی به شرایط حاکم بر تمام جوامع تحت سلطه ی حکومتهای استبدادی تعمیم داد.
1984 رمانی است که هیچگاه کهنه نمیشود و داستان آن برای ابد تازه جلوه میکند و هر کسی گمان می کند که کتاب برای عصر او نوشته شده است. با کتاب 1984, اصطلاحاتی مانند «برادربزرگ» به واژههای روزمره مردم و مطبوعات تبدیل شدند.
کتاب 1984 تا به حال به بیش از 65 زبان مختلف برگردان شده و میلیونها نسخه از آن به فروش رسیده است و در نتیجه آن، جورج اورول (George Orwell) به جایگاه ممتازی در ادبیات جهان رسید.
ایده1984چگونه در ذهن اورول شکل گرفت؟
ایده1984که اورول تا مراحل پایانی نگارش آن قصد داشت، نام «آخرین مرد اروپا» را بر آن بنهد،. از زمان جنگهای داخلی اسپانیا به سر اورول افتاد و بنمایه اصلیاش در طی سال های ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۴ در او شکل گرفت ، یعنی زمانی که او و همسرش «ایلین» یک فرزندخوانده به نام ریچارد اختیار کردند.
اورول خود میگوید که تا حدی هم تحت تأثیر #اجلاس_تهران در سال 1944 قرار گرفت که در ان #استالین و #روزولت و #چرچیل در مورد سرنوشت جهان تصمیم گرفتند و به نوعی دنیا را بین خود تقسیم کردند.
#اورول از سال 1942 به عنوان منتقد ادبی برای #دیوید_آستور در #آبزرور کار میکرد و بعدها خبرنگار این نشریه شد. آستور، رکگویی، درستکاری و نجابت اورول را میستود و در سالهای دهه 40 میلادی حامی او محسوب میشد. این دوستی نقشی تعیینکننده برای نگارش 1984 بازی کرد. پیش از این هم همکاری اورول و آبزور، کمک زیادی به نوشته شدن #مزرعه_حیوانات کرده بود.
آمیزهای از تخیل و روزنامهنگاریهای اورول باعث خلق رمان پیچیده و تاریک 1984 شد. جو لندن برای نوشته شدن 1984 مناسب نبود، مرگ همسر اورول هم که زیر بیهوشی در جریان یک عمل جراحی ساده درگذشت، عرصه را بیش از پیش بر اورول تنگ کرده بود.
اورول برای تاب آوردن جدایی زودهنگام از همسرش، به کار بیش از اندازه روی آورد. طوری که تنها در سال 1945 بیش از 110 هزار کلمه برای ناشران مختلف نوشت که شامل15 کتاب برای آبزرور بود.
#آستور، عمارتی در یک روستای دورافتاده در اسکالند به نام ژورا Jura داشت. در می 1946 اورول به این روستا سفر کرد.
این سفر ، سفر مخاطرهآمیزی بود چرا که وضعیت سلامت اورول خوب نبود. زمستان 1947-1946، یکی از سردترین زمستانهای قرن بیستم بود.
شهرتی که #مزرعه_حیوانات برای اورول به ارمغان آورده بود، مشغله او را بسیار زیاد کرده بود، همه از او میخواستند که سخنرانی کند و در همایشهای مختلف شرکت کند، بنابراین آزادیای که کار در یک مکان دورافتاده برای او دربرداشت، موهبتی برایش به حساب میآمد.
اما همانگونه که اورول در مقالهای با عنوان « #چرا_مینویسم » شرح داده است، زایش و خلق یک کتاب، مستلزم شرکت در چالش و تقلایی سخت است. تقلایی که از بهار1947 تا زمان مرگش در سال 1950، او را درگیر کرد. در تابستان 1947, وقتی او و فرزندش به همراه تعدادی از دوستان سوار قایق بودند، قایق آنها به گردابی افتاد و آنها تا آستانه غرق شدن پیش رفتند. وضعیت سلامت اورول به خطر افتاد و او که ریههایش پیش از این هم مشکل داشتند، بیمار شد. در سال 1947 هنوز سل درمان قطعی نداشت و پزشکان تنها هوای تازه و رژیم غذایی را برای بیماران تجویز میکردند، اما در آمریکا داروی آزمایشی به نام استرپتومایسین، تازه روی بیماران مبتلا به سل آزمایش میشد. آستور ترتیب ارسال این دارو را از آمریکا داد. مهلتی که ناشر به اورول داده بود در حال اتمام بود و وضعیت سلامتی او روز به روز بدتر میشد، تایپ کردن کتاب برای او واقعا دشوار بود و او احتیاج به یک تندنویس داشت. اما پیدا کردن چنین تندنویسی هم مشکل بود. اورول مجبور شد ماشین تحریر کهنهاش را به تختخواب ببرد و به ضرب قهوههای پی در پی و چای غلیظ و در زیر نور چراغ پارافینی روز و شب کار کند.
سرانجام در سیام نوامبر سال 1948 نگارش کتاب تمام شد. در نیمه ماه دسامبر نسخه تاپ شده کتاب به ناشر رسید، در همین زمان اورول به آسایشگاه مسلولین منتقل شد، کاری که به عقیده خود در صورتی که نگارش کتاب در کار نبود، باید دو ماه قبل انجام میداد.
اما ناشر کتاب یعنی «واربرگ» کیفیت کتاب را بسیار بد ارزیابی کرد و جایی نوشته بود که اگر 15 تا 20 هزار نسخه از کتاب به فروش نرسد، لایق مردن است.
🔻ادامه ی مطلب در پست بعدی 🔻
@Roshanfkrane
در بهار آن سال #اورول دچار خلط خونی شد. سرانجام در هشتم ژوئن سال 1948، رمان 1984 منتشر شد و چند روز بعد هم در آمریکا از زیر چاپ درآمد. رمان، در سطح جهان به عنوان یک شاهکار مطرح شد. حتی وینستون #چرچیل در آن زمان به پزشکش گفته بود که این کتاب را دو بار خوانده است.
اما همزمان، وضعیت سلامتی ارول روز به روز بدتر میشد در 21 ژانویه 1950 او دچار خونریزی شدید ریوی شد و در تنهایی در حالی که بیش از 46 سال سن نداشت، درگذشت.
داستان کتاب به سه قسمت تقسیم میشود:
در بخش اول ما با شرایط جهان، #اوشنیا ( کشور اوشنیا که داستان در آن رخ میدهد) و همینطور افکار اسمیت آشنا میشویم.
بخش دوم به آشنایی اسمیت با جولیا، یکی دیگر از اعضای بیرونی (که نامش از نام جولیت یکی از قهرمانهای اثر معروف شکسپیر گرفته شده) و رابطۀ آنها میپردازد.
بخش سوم نیز دستگیری آنها را شامل میشود.
داستان به طرزی زیبا کاملترین حالت یک #حکومت_استبدادی را توصیف میکند. اورول خیلی خوب توانسته اقدامات دولتها برای کنترل مردم را چه به طور مستقیم و چه غیرمستقیم شرح دهد. استفادۀ حزب از #تکنولوژی و مخصوصاً صفحه های سخنگو که هم مردم را تحت نظر داشته و هم برای تبلیغات سیاسی استفاده میشوند (و این کاربرد دوم بسیار شبیه تلویزیون در دنیای ماست) نمونه ای از این موضوع است. همچنین استفاده از کودکان و آماده سازی آنها از همان دوران کودکی برای دفاع از آرمانهای حزب یکی دیگر از فعالیتهای مهم حزب را تشکیل میدهد. (موضوع کار بر روی افکار کودکان و آماده سازی آنها برای کسب اهداف سیاسی در آینده در دیگر اثر معروف نویسنده " #مزرعه_حیوانات " هم دیده میشود، آنجا که ناپلئون نه توله سگ را مخفیانه بزرگ کرده و مدتی بعد از آنها برای کسب قدرت در مزرعه استفاده میکند.) حزب همچنین طبقۀ کارگر را با تفریحاتی مانند خرید وفروش بلیط های بخت آزمایی به شدت سرگرم کرده است. اما احتمالاً جالبترین ایده ای که در این کتاب بیان میشود استفادۀ حزب از زبان برای اطمینان از تداوم حکومت خود است. حزب زبانی جدید و ساده ایجاد کرده است که در آن کلمه ای برای بیان مطالبی که با آرمانهای حزب در تضاد هستند وجود ندارد. بنابراین مردم نمیتوانند در مورد موضوعی مثل آزادی صحبت و یا حتی فکرکنند. این زبان newspeak یا زبان جدید نامیده میشود.
کار دیگری که حزب انجام میدهد استفاده از doublethink یا #دوگانه_باوری است. Doublethink عبارتست از قبول کردن همزمان دو مفهوم متضاد. برای مثال افرادی که مسئول تغییر دادن مداوم اسناد تاریخی هستند با آنکه خود این عمل را انجام میدهند باز هم کاملاً این اسناد را معتبر میدانند. حتی نام وزارتهای چهارگانۀ اوشنیا ( کشور اوشنیا که داستان در آن رخ میدهد) هم به نوعی تمرین doublethink است:
وزارت عشق محل شکنجه است، وزارت فراوانی دلیل قحطی ها، وزارت صلح مسئول رسیدگی به مسائل مربوط به جنگ و وزارت حقیقت محل تغییر اسناد تاریخی و آماده سازی دروغ ها وتبلیغات سیاسی. شعار اصلی حزب هم نمونۀ کامل و پرمفهومی از doublethink است: جنگ صلح است، آزادی بردگیست، جهالت قدرت است. (باید اشاره شود که مفهوم doublethink هر چند عجیب به نظر می آید امروزه کاربرد زیادی در سیاست دارد. برای مثال مردم آمریکا از جنگ برای برقراری صلح حمایت میکنند و یا در عین حال که اعتقاد دارند کشورشان حامی دمکراسی است روابط نزدیک آن با حکومتهای غیر دمکراتیک مانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه را نیز میپذیرند.)
وینستون (قهرمان رمان) بهعنوان یک خواننده و هم بهعنوان یک نویسنده به او میگوید به چه چیزی بیاندیشد. او سراسر در کشمکش است:
در همهی طبقات، روبهروی آسانسور، همان پوستر با چهرهی بسیار بزرگش به دیوار میخ شده بود و زُل میزد به آدم. انگار به هر سمتی که میخواستی بروی، تعقیبت میکرد. زیر تصویر نوشته شده بود: «برادرِ بزرگ مراقب توست.»
« #جهان_اورولی »، هماینک اصطلاحی است که به صورت خلاصه #توتالیتاریسم و نظامهای سرکوبگر را توصیف میکند. 1984 رمانی است که داستان وینستون اسمیت را روایت میکند، فردی که نماد یک شهروند عادی دگراندیش در دنیاهای اورولی است.
اُروِل در «نوزده-هشتادوچهار»، میخواهد با فراگیری چهگونگیِ عملکردنِ #پروپاگاندا ( تبلیغات ) و مراقبت، خوانندگانش بتوانند آزادیِ بیشتری از عُرفهای کوچکِ بوگندویی به دست بیاورند که امروزه با روحیهی ما ستیزهجو است.
جُرج اورل با دو شاهکار جاودانش «مزرعه حیوانات» و «1984»، وجدانِ بیدارِ نسل خود و نسلهای بعد است. بسیاری از نویسندگان معاصر برای دفاع از آرمانهایشان مدام به نام وی اشاره میکنند و او را سرمشقی برای چگونهاندیشیدن و چگونهنوشتن میدانند.
🔻ادامه ی مطلب در پست بعدی 🔻
@Roshanfkrane
اما همزمان، وضعیت سلامتی ارول روز به روز بدتر میشد در 21 ژانویه 1950 او دچار خونریزی شدید ریوی شد و در تنهایی در حالی که بیش از 46 سال سن نداشت، درگذشت.
داستان کتاب به سه قسمت تقسیم میشود:
در بخش اول ما با شرایط جهان، #اوشنیا ( کشور اوشنیا که داستان در آن رخ میدهد) و همینطور افکار اسمیت آشنا میشویم.
بخش دوم به آشنایی اسمیت با جولیا، یکی دیگر از اعضای بیرونی (که نامش از نام جولیت یکی از قهرمانهای اثر معروف شکسپیر گرفته شده) و رابطۀ آنها میپردازد.
بخش سوم نیز دستگیری آنها را شامل میشود.
داستان به طرزی زیبا کاملترین حالت یک #حکومت_استبدادی را توصیف میکند. اورول خیلی خوب توانسته اقدامات دولتها برای کنترل مردم را چه به طور مستقیم و چه غیرمستقیم شرح دهد. استفادۀ حزب از #تکنولوژی و مخصوصاً صفحه های سخنگو که هم مردم را تحت نظر داشته و هم برای تبلیغات سیاسی استفاده میشوند (و این کاربرد دوم بسیار شبیه تلویزیون در دنیای ماست) نمونه ای از این موضوع است. همچنین استفاده از کودکان و آماده سازی آنها از همان دوران کودکی برای دفاع از آرمانهای حزب یکی دیگر از فعالیتهای مهم حزب را تشکیل میدهد. (موضوع کار بر روی افکار کودکان و آماده سازی آنها برای کسب اهداف سیاسی در آینده در دیگر اثر معروف نویسنده " #مزرعه_حیوانات " هم دیده میشود، آنجا که ناپلئون نه توله سگ را مخفیانه بزرگ کرده و مدتی بعد از آنها برای کسب قدرت در مزرعه استفاده میکند.) حزب همچنین طبقۀ کارگر را با تفریحاتی مانند خرید وفروش بلیط های بخت آزمایی به شدت سرگرم کرده است. اما احتمالاً جالبترین ایده ای که در این کتاب بیان میشود استفادۀ حزب از زبان برای اطمینان از تداوم حکومت خود است. حزب زبانی جدید و ساده ایجاد کرده است که در آن کلمه ای برای بیان مطالبی که با آرمانهای حزب در تضاد هستند وجود ندارد. بنابراین مردم نمیتوانند در مورد موضوعی مثل آزادی صحبت و یا حتی فکرکنند. این زبان newspeak یا زبان جدید نامیده میشود.
کار دیگری که حزب انجام میدهد استفاده از doublethink یا #دوگانه_باوری است. Doublethink عبارتست از قبول کردن همزمان دو مفهوم متضاد. برای مثال افرادی که مسئول تغییر دادن مداوم اسناد تاریخی هستند با آنکه خود این عمل را انجام میدهند باز هم کاملاً این اسناد را معتبر میدانند. حتی نام وزارتهای چهارگانۀ اوشنیا ( کشور اوشنیا که داستان در آن رخ میدهد) هم به نوعی تمرین doublethink است:
وزارت عشق محل شکنجه است، وزارت فراوانی دلیل قحطی ها، وزارت صلح مسئول رسیدگی به مسائل مربوط به جنگ و وزارت حقیقت محل تغییر اسناد تاریخی و آماده سازی دروغ ها وتبلیغات سیاسی. شعار اصلی حزب هم نمونۀ کامل و پرمفهومی از doublethink است: جنگ صلح است، آزادی بردگیست، جهالت قدرت است. (باید اشاره شود که مفهوم doublethink هر چند عجیب به نظر می آید امروزه کاربرد زیادی در سیاست دارد. برای مثال مردم آمریکا از جنگ برای برقراری صلح حمایت میکنند و یا در عین حال که اعتقاد دارند کشورشان حامی دمکراسی است روابط نزدیک آن با حکومتهای غیر دمکراتیک مانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه را نیز میپذیرند.)
وینستون (قهرمان رمان) بهعنوان یک خواننده و هم بهعنوان یک نویسنده به او میگوید به چه چیزی بیاندیشد. او سراسر در کشمکش است:
در همهی طبقات، روبهروی آسانسور، همان پوستر با چهرهی بسیار بزرگش به دیوار میخ شده بود و زُل میزد به آدم. انگار به هر سمتی که میخواستی بروی، تعقیبت میکرد. زیر تصویر نوشته شده بود: «برادرِ بزرگ مراقب توست.»
« #جهان_اورولی »، هماینک اصطلاحی است که به صورت خلاصه #توتالیتاریسم و نظامهای سرکوبگر را توصیف میکند. 1984 رمانی است که داستان وینستون اسمیت را روایت میکند، فردی که نماد یک شهروند عادی دگراندیش در دنیاهای اورولی است.
اُروِل در «نوزده-هشتادوچهار»، میخواهد با فراگیری چهگونگیِ عملکردنِ #پروپاگاندا ( تبلیغات ) و مراقبت، خوانندگانش بتوانند آزادیِ بیشتری از عُرفهای کوچکِ بوگندویی به دست بیاورند که امروزه با روحیهی ما ستیزهجو است.
جُرج اورل با دو شاهکار جاودانش «مزرعه حیوانات» و «1984»، وجدانِ بیدارِ نسل خود و نسلهای بعد است. بسیاری از نویسندگان معاصر برای دفاع از آرمانهایشان مدام به نام وی اشاره میکنند و او را سرمشقی برای چگونهاندیشیدن و چگونهنوشتن میدانند.
🔻ادامه ی مطلب در پست بعدی 🔻
@Roshanfkrane
کتاب 1984 به دلیل تاثیر زیادی که بر ادبیات داشته باعث ایجاد دست کم چهار کلمۀ جدید در زبان انگلیسی شده است:
doublethink: پذیرش همزمان دو مفهوم متضاد مخصوصاً در نتیجۀ تلقین فکری سیاسی
thoughtcrime: جرم فکری
newspeak: زبانی دوپهلو و نامفهوم که در تبلیغات سیاسی استفاده شود
big brother: شخصی که قدرت کامل در حکومتی معمولاً استبدادی دارد
کتاب صوتی 1984 در هفت فایل تقدیم میشود.
نویسنده: #جورج_اورول
مترجم: مهدی بهره مند
راوی: حامد فعال
مدیر تولید: ریحانه مشهدی خان
ناظر کیفی: رضا عمرانی
ناشر :جامی
ناشر صوتی: نوار
@Roshanfkrane
doublethink: پذیرش همزمان دو مفهوم متضاد مخصوصاً در نتیجۀ تلقین فکری سیاسی
thoughtcrime: جرم فکری
newspeak: زبانی دوپهلو و نامفهوم که در تبلیغات سیاسی استفاده شود
big brother: شخصی که قدرت کامل در حکومتی معمولاً استبدادی دارد
کتاب صوتی 1984 در هفت فایل تقدیم میشود.
نویسنده: #جورج_اورول
مترجم: مهدی بهره مند
راوی: حامد فعال
مدیر تولید: ریحانه مشهدی خان
ناظر کیفی: رضا عمرانی
ناشر :جامی
ناشر صوتی: نوار
@Roshanfkrane
01رمان 1984
نویسنده: جورج اورول
مترجم: مهدی بهره مند
راوی: حامد…
نویسنده: جورج اورول
مترجم: مهدی بهره مند
راوی: حامد…
@behtarinhayesoti
#رمان 1984
نویسنده: #جورج_اورول
بخش1
مترجم: مهدی بهره مند
راوی: حامد فعال
#کتاب_صوتی
#معرفی_کتاب #کتاب #صوتی
@Roshanfkrane
نویسنده: #جورج_اورول
بخش1
مترجم: مهدی بهره مند
راوی: حامد فعال
#کتاب_صوتی
#معرفی_کتاب #کتاب #صوتی
@Roshanfkrane