روشنفکران
85.5K subscribers
50K photos
42K videos
2.39K files
6.96K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
«امان از وقتی که دستگاه قضاء نیز پاسدار حاکمیت شود!»

آقای مهدی محمودیان غیور و حق طلبی که در این سالها مکرراً ساکن زندان جمهوری اسلامی بوده و آخرین بار بواسطه تصمیم به شکایت بر علیه رهبری در ممنوعیت ورود واکسن و مرگ کثیری از هموطنان چهار سال زندانی شده بود (باتفاق سه حقوقدان غیور) در یادداشتی کوتاه خبر از زندان جدید داده و گفته:
«برای اجرای حکم ۸ماه زندان به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده‌ام و اضافه کرده؛
قوه قضائیه در واکنش به نامه ضیا نبوی درباره وجود ساس در زندان، با صدور بیانیه‌ای این موضوع را تکذیب کرد. اما در دادگاه عمومی، صحت ادعای ضیا نبوی تأیید و کذب بودن بیانیه قوه قضائیه مشخص شد. با این حال، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست افشاری، به دلیل واکنش من به این تکذیبیه و انتقادم از رویه دروغ‌گویی، به اتهام تبلیغ علیه نظام به ۸ ماه زندان محکوم شدم و یکشنبه آینده در دادسرای فرهنگ و رسانه حاضر خواهم شد»

واقعاً نمیدانم صدور چنین احکام جابرانه ای ناشی از جهل است یا مزدوریِ ارباب قدرت یا نفوذ؟
زیرا خودِ قاضی نیز تحت تأثیر القائات ضابطین، مصداق تبلیغ علیه نظام را جملهٔ دقیق و غیرقابل خدشه ای گرفته که میگوید؛
«حتی نامبرده در مرحله تحقیقات نزد بازپرس اقرار می‌نماید که جمهوری اسلامی فاقد مشروعیت لازم است و بزرگترین تبلیغ علیه نظام فعالیت ها و عملکرد مسئولین آن است»
اینکه چرا عادت به مجامله و مداحی و دروغ کرده اند و اگر کسی توهماتی چون به قله رسیدن و حکیمانه بودن سیاست خارجی و پیروزی در منطقه و ممکن بودن رفع ناترازی ها و عملی کردن رشد ۸ درصدی اقتصاد بدون هرگونه سرمایه گذاری خارجی و نعمت بودن تحریم ها و افول آمریکا و دنیای غرب و امثالهم را تکرار نکند تبلیغ علیه نظام کرده و مجرم است از آن دست مظالم و احکام جابرانه ای است که آبرویی برای آینده حوزویان، دستگاه قضاء و حکومت باصطلاح دینی باقی نمیگذارد و تا دنیا برپاست، اسناد غیرقابل خدشه ای در اثبات استبداد حاکمیتی ارائه میدهد که همه را منافق و دروغگو میخواهد.
امان از وقتی که دستگاه قضاء نیز بجای بیطرفی و عدالت، خود را پاسدار حاکمیت بداند و یکطرف ماجرا شود!
#اکبر_دانش_سرارودی
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane

فرق بسیاری است بین کسی که کم می آورد با کسی که کوتاه می آید.

مربوط به کدام پست امروز بود 😉

#اجتماعی
@Roshanfkrane
♦️ معاون اجرایی رئیس‌جمهور در اهواز:

🔹 عملکرد شهردار این شهر مایه تأسف است

🔹 شهری که باید نماد زیبایی باشد، هنوز جنگ‌زده است

🔹 ما حتی نظافتی در خیابان‌ها ندیدیم


#اجتماعی

@Roshanfkrane
🔴 ضرورت دستگاه قضایی مستقل
مرضیه حاجی هاشمی

🗒 بالاخره بیستم ژانویه از راه رسید و مراسم تحلیف ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» برگزار شد. سخنان ترامپ در این مراسم، تکرار وعده‌های انتخاباتیش بود که مثل همیشه حد متعادل و میانه‌ای نداشت. به طور مثال وعده‌هایی چون خروج از «پیمان سبز» و «پیمان تغییرات آب و هوایی» فقط برای رضایت کارگران آمریکایی به اندازه‌ای که می‌تواند، برای کشورهای دیگر به ویژه حامیان محیط زیست، تنفر برانگیز باشد، برای منتفعان از این وعده، شوق انگیز است یا وعده تغییر نام «خلیج مکزیک» به خلیج آمریکا و ...، سیاست‌هایی که موافقان و مخالفان را به بالاترین میزان می‌انگیزند.

⬅️ اما آنچه که بیش از همه این وعده‌ها مورد توجه متخصصان است، نظم سیاسی دموکراتیک و ساختار تقسیم  قدرت در قوای سه گانه «ایالات متحده» است که احتمال می‌رود، دستخوش تغییرات جدی در این دوره ریاست جمهوری ترامپ قرار گیرد. یک سند محرمانه که از سوی سفیر آلمان در آمریکا برای دولت فدرال «آلمان» در روزهای اخیر، تهیه شده است و خبرگزاری «رویترز» بدان دسترسی یافته، بیانگر ابراز نگرانی «آندریاس میشائلیس» سفیر آلمان از تغییرات بنیادی در نظم سیاسی ایالات متحده توسط دونالد ترامپ و دولت اوست.

⬅️ در این سند محرمانه آمده است که برنامه‌های ترامپ، «تمرکز حداکثری قدرت در دست رئیس جمهوری به بهای تضعیف کنگره و ایالت ها» را تعقیب می‌کند. ساختار سیاسی آمریکا نیز مانند همه دموکراسی‌های مدرن، دارای یک هسته اصلی است که به آن Checks and  Balances گفته می‌شود. این هسته اصلی، مکانیسم‌های کنترل و موازنه ای هستند که قدرت را در سراسر یک نظام سیاسی توزیع می‌کنند و مانع اعمال کنترل کامل هر فرد یا نهادی بر همه نظام سیاسی و دیکتاتوری در تصمیم‌گیری‌ها می‌شود.

⬅️ میشائلیس در سند محرمانه خود می‌نویسد: «ترامپ یک دستور کار جدی برای برهم زدن حداکثری را دنبال می‌کند. اصول دموکراتیک و نظام تقسیم قدرت در آمریکا (Checks and  Balances) به طور گسترده‌ای تضعیف خواهد شد. قوه قانونگذاری، مجریه و رسانه‌ها از استقلال خود محروم شده و مورد سوء استفاده سیاسی قرار خواهند گرفت».

⬅️ مسأله مهم دیگر که حضور ابر سرمایه‌دارانی چون «ایلان ماسک» به عنوان مشاور در کنار ترامپ می تواند، وجود آن را تایید می‌کند، قدرت گرفتن «بیگ تک» در ساختار قدرت سیاسی ایالات متحده است. در سند مذکور هم آمده است که در دولت ترامپ، شرکت‌های بزرگ فناوری نیز قدرت مشترک، در حکومت به دست خواهند آورد. بازوی بسیار پرتوانی برای بهره گرفتن از روش‌های نامطلوب علیه منتقدان و شرکت‌های رسانه‌ای.

⬅️ در این سند همچنین آمده است که «کنترل بر وزارت دادگستری و «اف بی آی» برای اهداف ترامپ از جمله اخراج‌های دسته جمعی، اقدامات تلافی جویانه و تضمین مصونیت قانونی او نقش محوری دارد و حتی استفاده از ارتش در داخل کشور برای انجام وظایف پلیسی ممکن است، عملی شود»؛ با این وجود، این ساختار سیاسی به گونه‌ای است که دستگاه قضایی به ویژه «دادگاه عالی» قادر خواهد بود، در مواقع اضطراری که به ضرر منافع ملی است، مداخله جدی نموده و جلوی خودکامگی و تصمیم‌گیری فردی تنش زا را بگیرد. اینجاست که ضرورت دستگاه قضایی مستقل بیش از پیش آشکار می‌شود.

#مرضیه حاجی هاشمی
#جامعه-شناس
#اجتماعی

@Roshanfkrane
‏کشور در آستانه «‎#تابستانی_خشک» و بحران بی‌سابقه غذایی
بحران ‎#آب در ایران در حال تبدیل شدن به فاجعه‌ای ملی است! ۵۷٪ سدها خالی و کشاورزی دیم در آستانه نابودی است.
دولت باید فوراً اقدام کند یا تابستان ۱۴۰۴ تبدیل به بحران ‎#امنیت_غذایی
و ‎#اقتصادی خواهد شد.

آزاده مختاری


#خبر #اجتماعی


@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سال ۹۲؛ روحانی: کدخدا آمریکاست


۱#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
🌏 من پزشکیان هستم !

#جعفر_بخشی_بی نیاز
نویسنده و روزنامه نگار

🌐‌ افسرده گی ؛ اضطراب ؛ انزوا ؛ اختلال تمرکز ؛ و نوعی گیجی و منگی ممتد در جامعه ی منزوی شده ی ایران رخ نمایان کرده که حاصل بحران اقتصادی و تروماهای اجتماعی و سیاسی ست که دارد روز به روز فربه تر می شود و خودش را بیشتر نشان می دهد. در طی این چند سال نابسامانی روحی و آشفتگی های جسمی که حتی کار را به خودکشی رسانده به جایی رسیده که آشکارا حقیقت خودش دهان باز کرده و از حرف به فریاد رسیده. دیگر نمی شود پرده را کشید تا رازها پنهان بماند و کسی نداند آن پشت چه خبر است. انگار داریم لحظه به لحظه به لبه ی پرتگاه نزدیک می شویم. نه توان ایستایی در برابر هجوم سیلابی چنین ویرانگر را داریم تا در برابر آن مقاومت کنیم و نه زور و قدرتی باقی مانده تا برایش به دنبال چاره باشیم. ما بر زمینی افتادیم که بلند شدن از آن در این شرائط صعب و دشوار تقریبا غیر ممکن است. مگر دستهایی قوی تر از ما بر برخواستن ما همت کنند و ورق را برگردانند. روزنه ای بگشایند و ما را به معجزه امیدوار کنند. ورنه از این امام زاده شفایی نیست. برخی رفتارها و گفتارها دستاورد پوچی دارد تا عملا عجز را به تصویر درآورد و با زبان بی زبانی بگوید من بی تقصیرم. من مقصر نیستم.

🌐 آب یک پارچ در لیوان جا نمی گیرد‌. نه زور می فهمد و نه تحلیل و منطق می پذیرد. ظرفیت لیوان مشخص است. اندازه اش هم معلوم است. آب پارچ که در آن ریخته شود تا جایی که بتواند و قواره اش اجاره دهد ؛ آن را پر می کند. اما مابقی آب سر ریز می شود و لیوان را شرمنده و شرمسار پارچ می کند. یا کفش شماره ۳۸ به پای ۴۳ نمی رود. او هم نه فشار می پذیرد و نه تحمل آن را دارد.‌ هر قواره ای اندازه اش معلوم و هویداست. هر توانی مرز و محدوده دارد. هر آدمی ظرفی دارد که به همان انداره باید پر شود. بیشتر که باشد بیرون می ریزد و همگان را متوجه این ناترازی و ناهمگونی می کند. برخی جایگاه ها ممکن است بتواند فرد یا افرادی را سرپا نگهدارد. اما دائمی نیست. کمی زمان که بگذرد ؛ روزهای سخت که بیاید ؛ اوضاع که رو به خرابی و ویرانی برود ؛ ستون ها و پایه ها شروع به لرزیدن می کند و آن قواره ی ناهمگون ؛ خودش را نشان می دهد. برای همین است که روزگار برای پاهای لنگ همیشه در آستین سنگ پنهان دارد. 

🌐 پزشکیان بر اساس گفته ها و شنیده ها انسان بزرگی ست. امورات خیر زیاد داشته و بر رفتار انسانی بین دوستان و همکاران و خانواده شهره بوده. وفای به همسر هم که مزید بر علت شده و از او مردی وفادار و نمک شناس ساخته‌. اینها اما با قواره ای که بر تنش دوخته شد مغایر است. او در اهواز لباس کارگری به تن کرده و برای ساخت یک دیوار مدرسه ؛ بیل به دست گرفته و کارگری کرد‌ه. بی گمان رییس جمهور تافته ی جدا بافته نیست. او هم آدمی ست مثل مابقی آدمهای دیگر‌. فرق رییس جمهور اما فقط در یک چیز هویدا می شود. و آن هوشیاری و زیرکی و درایت و تدبیر و تخصص و کارآیی و شناخت دقیق اوضاع برای نشستن در جایگاه رییس جمهوری ست‌. یعنی باید ببیند میتواند پارچ آب را در خودش جای دهد یا نه. آن چه در این مدت از پزشکیان و تیمش مشهود بود و بی پرده رخ نشان داد گفت که قواره ی پزشکیان برای منصب و جایگاه ناتراز بود. آن چه در جامعه از در و دیوار می بارد ناامیدیِ آرایی ست که به صندوق پزشکیان ریخته شد‌. او با لباس کارگری در اهواز همان پزشکیان واقعی را نشان داد. همانی که باید باشد. بی تعارف و بدون هر گونه زیاده گویی‌. مردی که ساده وار بیل به دست می گیرد و کارگری می کند. نجیب است و بابت همان کار هم مزد می گیرد. حتی اگر طبیب باشد. دیواری که پزشکیان برای آن بیل زد آشکارا عیار او را رونمایی کرد‌. خودِ پزشکیان گفت من همینم. همین که می بینید. همین دیوار‌. همین ملات. همین بیل‌ و همین لباس‌. مابقی آب پارچ است که بیرون ریخته و لیوان را شرمنده و شرمسار خود کرده است‌.

#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
فردى گوسفند دیگری را میدزدید و گوشتش را صدقه می‌کرد!
از او پرسیدند که این چه معنی دارد؟
گفت : ثواب صدقه با گناه دزدی برابر گردد و درمیانه پیه و دنبه‌اش اضافی باشد برای من!

عبید_زاکانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
#اجتماعی

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 شرایط سخت و طاقت فرسای کارگران ارکان ثالث

اینجا پالایشگاه آبادان است و این عزيزان کارگران ارکان ثالث پالایشگاه هستند که در ردیف حداقل بگیران صنعت نفت قرار می گیرند.

ارسال کننده این فیلم سخت و نفس گیر می گوید: کارگر وقتی پایین میرود می گوید با من صحبت کنید حس میکنم داخل قبر هستم و نفسم داره از کار می افتد!
حداقل ۴ ساعت طول میکشد تا کار داربست بندی تموم بشه و کاتالیست زیادی بر سر و روی این کارگران میریزد و کار داربست بندی که تمام شد، نفرات بازرس فنی پایین میروند تا موارد انجام شده را چک کنند.


#اجتماعی

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#محمد_مرادی دانشجوی دکترای رشته تاریخ در دانشگاه لیون، در اعتراض به وضعیت سیاسی و اجتماعی در ایران خود را در رودخانه رون غرق کرد


رسانه‌های فرانسه نوشتند:

یک ایرانی ساکن لیون فرانسه، روز دوشنبه ۵ دی، برای جلب توجه افکار عمومی کشورهای غربی به وضعیت خشونت‌بار سرکوب‌های داخلی در ایران، خود را به رودخانه رون که از شهر لیون می‌گذرد انداخت و خودکشی کرد.

او پیش از این اقدام، در ویدئویی دو دقیقه‌ای به زبان‌های فارسی و فرانسوی که در شبکه اجتماعی منتشر کرده بود اعلام کرد که قصد دارد خود را به رود رون بیندازد تا بدین‌وسیله خشونت‌های وارده علیه مردم ایران را محکوم کند.

این ایرانی ۳۸ ساله به نام «محمد مرادی» نام دارد و در رسانه‌های فرانسوی «محمد م.» معرفی شده، از سال ۲۰۱۹ به همراه همسرش در شهر لیون در جنوب شرق فرانسه ساکن بوده است.

#خبر #حوادث #اجتماعی

@Roshanfkrane
خاطره‌ای از خانم دکتر صدیقه وسمقی

✍️ #رحیم_قمیشی

بسیار شمرده شمرده صحبت می‌کند. بر عکس خودم و بسیاری دیگر، برای آوردن هر یک کلمه بر زبان، به خوبی می‌اندیشد.
با آنکه از شعرای مهم و معاصر کشورمان است، طعم زندان را چشیده، محقق و دین پژوهی ارزنده است، اما آنقدر متواضع و صمیمی است که در دیدارش هرگز احساس نمی‌کنی با شخصیتی بزرگ نشسته‌ای.
می‌گفت از نوجوانی و جوانی سر نترسی داشته. همان وقتی که در زمان جنگ به پدرش می‌گوید؛
می‌خواهم بروم و جبهه را از نزدیک ببینم و مدتی هم آنجا باشم!
پدر هر چه تلاش می‌کند از عهده رد کردن تقاضایش برنمی‌اید! تا آنجا که مجبور می‌شود خودش هم برگ اعزام به جبهه بگیرد، و با او عازم جبهه شود، مبادا دخترش تنهایی اذیت شود.

اما خاطره شیرینش مربوط به وقتی است که چندین مامور قوی هیکل، بی‌موقع و با سر و صدا به خانه‌اش می‌ریزند تا ضمن تفتیش منزل، او را دستگیر کرده و با خود به زندان ببرند.
می‌خندد و تعریف می‌کند؛
مأمورها که خودشان بیشتر هول کرده بودند، صدایشان را بلند کرده و تهدید می‌کردند؛ فوری، خیلی فوری آماده شو، تو را باید ببریم زندان، معطل نکن، ما کار داریم باید برویم بقیه خائنین را هم دستگیر کنیم...
می‌گفت تصور می‌کردند صدایشان را بالا ببرند حتما می‌ترسم!

با همان آرامش و شمرده صحبت کردن ادامه می‌دهد؛
به آن مامور جوانی که خیلی هارت و پورت و سر و صدا می‌کرد، گفتم؛ آرام بگیر بچه‌جان! کمی بنشین آرامش پیدا کنی، با این سر و صداها شلوغش نکن، تا ببینیم چکار باید بکنیم!
مأمور می‌خواسته منفجر شود، وقتی در مقابل شخصیت یک خانمِ با وقار و آرام، کم آورده.
معلوم بوده آن مامور نمی‌دانسته، همه، از سر و صدای بی‌خود و بالا بردن صدا، و گرفتن اسلحه مقابل‌شان، که نمی‌ترسند.
بالاخره همکارانش حالی‌اش می‌کنند که باید آرام بگیرد...
با بد کسی طرف شده‌اند!

خانم وسمقی تعریف می‌کرد در آخرین بازداشتش، وقتی به او گفته بودند تعهد بده تا آزادت کنیم، گفته بوده تعهد!؟
گفته بودند کسی ضمانتت کند.
گفته بوده هیچکس را ندارم!
خواهش کرده بودند خودش ضمانت کند، هر وقت احضارش کنند بیاید، جواب داده بود شما که بلدید نیمه شب به خانه‌مان بریزید، چرا دیگر تعهد بدهم.
و قاضی هم خسته شده بود.
آزادش کنیم از دستش راحت شویم!!

نسل بانوان ما، امروز غالبأ همینند.
صبور، محکم، نترس و حاضر به جواب. نیازی نیست هارت و پورت کنید، لباس های وحشتناک بپوشید، افراد هیکلی را برای دستگیری‌شان بفرستید...
شاید نیاز باشد پزشکی همراه مأمورانی که برای دستگیری امثال خانم وسمقی می‌روند، بفرستید تا مواظب فشار خون آن مأمورها باشند.
یک وقت سکته نکنند!

اما چه شد که امروز یاد خاطره خانم وسمقی افتادم؟
ممکن است چنانچه اجازه تجمع قانونی در روز ۲۵ بهمن ماه، برای همه درخواست کنندگان داده نشود، مجبور شویم تعداد محدودی از ایثارگران و خانواده‌های شهدا، تعداد محدودی از افرادی نظیر خانم وسمقی در مکانی دور هم جمع شویم. نه برای شاخ و شانه کشیدن، نه برای خودنمایی، برای اینکه ببینیم چه باید بکنیم با این حاکمیتی که گذاشته‌ایم شکل بگیرد. چه باید بکنیم با سیستمی که فکر می‌کند با اجازه ندادن برای تجمع، همه قالب تهی می‌کنند!!
چه باید بکنیم با نظامی که همه اتکایش را بر اسلحه و سر و صدا و تبلیغات و ترساندن گذاشته است!
چه کنیم برای جبران اشتباهات گذشته‌مان، در اعتماد بی‌جایمان به طبقه‌ای زبان نفهم!
خواستم بگویم، یک وقت به فکرشان نرسد آن روز، همان ماموران درشت جثه را بفرستند...
ممکن است جز ایثارگران و خانواده‌هایی که از هیچ چیز نمی‌ترسند، خانم وسمقی هم بین ما باشد... با همان جثه ریزش!
آن وقت لازم است بیشتر مواظب مأمورها باشند یک وقت اذیت نشوند!! یک وقت معلوم نشود در زیر این تجهیزات  سیاه ظاهراً ترساننده، هیچ چیزی نیست...
آنها که جبهه بوده‌اند بخوبی می‌دانند.
اصلأ تهدید به مرگ هم برای ما ترسناک نیست، چه رسد به شلیک تیر هوایی، گاز اشک‌آور، ون‌های سیاه...
یک وقت از این اشتباهات نکنند!
صدیقه وسمقی یک نفر نیست
نسلی است که دیگر نمی‌خواهد تسلیم صحنه‌آرایی‌ها شود.
نمی‌خواهد آرام آرام در باتلاق فرو رود.
نمی‌خواهد بترسد
و از ترس مرگ، بمیرد!
نسلی که می‌داند
سکوت در برابر ظلم و بی‌قانونی
خودش یک مرگ است
مرگی تحقیرامیز

#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane

لینک امضای کمپین رفع حصر در گوگل:
https://forms.gle/V4NmyEdbivGjCDxd7
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
محمد سرافراز: موجودی به نام «دشمن» خلق کرده‌ایم که نمی‌توانیم آن را درست تعریف کنیم!

ما بهانه‌ی دشمنی به دیگران می‌دهیم یا آن‌ها ابتدا دشمنی را شروع می‌کنند؟!

نتیجه‌ی دشمن‌سازی چه شده؟ هم به شرق وابسته‌ایم و هم به غرب!

فروش نفت به چین، از روزانه ۴۰۰ هزار بشکه به بالای یک میلیون بشکه رسیده است.

#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🔴 گلایه یک دختر دانش آموز پایه نهمی شیرازی از برنامه ای که به عنوان اردوی دانش آموزی ثبت نام کردند اما فقط سیاهی لشکر یک رزمایش شدند
#شهاب‌الدین_حائری_شیرازی
متن زیر را دانش آموزی که احساس می کند ابزاری شده جهت پر و پیمان نشان دادن جمعیت یک رزمایش، بدون برنامه خاصی، فرستاده است.
بجاست مسئولان مربوطه با سعه صدر برخورد کرده و از نظرات انتقادی استقبال نموده،در جهت رفع نقائص کار،بهره برند.

من دانش آموز سال نهم هستم.توی مدرسه از معدود کسانی هستم که چادری ام.به همین واسطه روز 3 بهمن من و چندتا از بچه های دیگه رو کشیدن کنار و گفتن همایشی هست که گفتن باید دختر های چادری رو بفرستید یا اینکه اگه هم چادری نیستن باید چادر سرشون باشه.
20 نفر با این مشخصات، مدرسه ما باید میفرستاد.نه فقط این مدرسه بلکه مدارس دیگه هم چنین بخشنامه ای گویا دریافت کرده بودن.من با فرض اینکه یک همایشه و توی سالن می شینیم و نهایت 4 تا حرف گیرمون میاد و چند تا نمایشی، چیزی میبینیم، رفتم.
اول از همه برنامه ساعت 6 و 50 دقیقه صبح جمعه بود! یعنی هنوز می شد نماز صبح خواند!توی شیراز!
من نمیدونم چه کسی یه همیچین زمانی رو انتخاب کرده ولی به هرحال این مشکل اصلی نیست، ولی یکی از صد ها انتقاد من به این مسخره بازیه.
ما سر ساعت 7 اونجا بودیم.ساعت 8 تازه با یه سربند رو سرمون و یه چفیه به گردنمون که حتی نمیتونستیم چادر رو درست نگه داریم راه افتادیم.
برخورد بد مسئولین ماجرا بماند.رفتیم رسیدیم به یه زیرگذر یه پل که حقیقتا برِ بیابون بود(حوالی بلوار مهندسین).
نگو که این اصلا همایش نیست،رزمایشه!البته ای کاش رزمایش بود.
توی رضایت نامه گفته بودن اردوی دانش آموزی و توی مدرسه به ما گفتن همایش و الانم رزمایشه!چه جالب!
راه افتادیم.رسیدیم به جایی که دیگه از پل گذشته بودیم و رسیده بودیم به یه خیابون وسط بیابون طوری.
سرباز ها هم از بغل دستمون میگذشتن.یه جا بهمون گفتن وایسید؛وایسادیم.یک صف 9 در 9 تشکیل دادیم.نفرات جلویی عکس هایی از رهبری،حسن نصرالله و حاج قاسم دستشون بود...
منتظرید ادامه بدم؟
آخه هیچ کاری نکردیم!اغراق نمیکنم،به معنای واقعی کلمه، 2 ساعت ایستادیم تو آفتاب نه نمایشی دیدیم،نه سخنرانی شنیدیم،نه رزمایشی هیچی.حتی راه هم نرفتیم؛همونجا وایسادیم تو صف زیر افتاب.
هر از گاهی میگفتن بشینید خسته نشید،تا می نشستیم با هول و ولا، میگفتن:پاشید
پاشید،بازرس اومده.پاشید میخوان عکس بگیرن فیلم بگیرن.پاشید الان نمره ناحیه رو صفر میدن.

برام سواله که ایا اون بازرس ادم فضاییه؟غوله؟یعنی انقدر درک نداره که صبح سحرخون جمعه هیچ کس حوصله نداره که وایسه؟بعد نمره چیو صفر میده؟!رزمایش؟یا بیکار وایسادن؟
بعد الان واقعا برای کی مهمه که دو تا دانش آموز به جای صف،لبه جدول نشستن.
بعد جالبه،وقتی از این وضعیت بهشون شکایت میکردیم،جوابمون این بود:چقدر غر میزنید!شما ها جوون های این مملکتید!
ببخشید ولی اسم این غر زدن نیست و حتی اگر هم بود حقتون بود و نمیتونید بهش اعتراض کنید. موقع برگشت میدیدیم که از کنارمون تکواندو کار،کاراته کار،موتور،نوازنده و...میگذره.یعنی این همه اتفاق اون جلو افتاده ولی ما فقط بشین پاشو کردیم تا عکسمون رو بگیرن که مثلا چقدر آدم عاشق بسیج زیاده!
اینکه تموم شد.ما قرار بود ساعت دوازده و نیم توی اداره ناحیه باشیم تا مادر پدرمون بیان دنبالمون.ما ساعت 12 تو اداره بودیم و نیم ساعت هم از اینور علاف شدیم!رفتم تو ساختمون به خانم مسئول میگم که مگه قرار ساعت دوازده و نیم نبود؟الان که دوازدهه من تا نیم ساعت دیگه، کسی نمیاد دنبالم.
با یه لبخند ملیحی میگه:اشکال نداره اصلا استرس نداشته باش.
خانم من استرس ندارم من عصبانیم از این همه بی برنامگی و این اشکال نداره های شما من رو عصبانی تر میکنه.چون منظورتون این نیست که به من دلداری بدید،بلکه اینه که هر چه قدر هم طول بکشه ما باید اینجا وایستیم.
شاید برای شما اشکالی نداشته باشه ولی برای من اتلاف یه روز تعطیلم اشکال داره.حتی یکی از خانم ها انگار میخواست زمانبندی نادرست خودشون رو بندازه گردن ما اونم با گفتن جمله:پس مامان باباتون کی میان؟
همون موقعی که گفتید باید بیان!
من دارم میبینم که به شعورم و شخصیتم احترامی گذاشته نمیشه، میبینم برای وقتم ذره ای ارزش قائل نیستن؛بعد بهم میگن: که تو آینده این مملکتی.
شرمنده ولی ترجیح میدم نباشم.یعنی انقدر وضع فاجعه ای بود گه خودشون میگفتن اگه گوشی دست بگیرید فیلم یا عکس بگیرید گوشی رو میگیریم و دیگه بهتون بر نمی گردونیم.اصلا وقتی یه همچین کاری قانونی باشه،دیگه حرفی باقی نمی مونه!
این نه همایش بود نه اردو ،فقط نمایشی بود برای نشون دادن اینکه جمهوری اسلامی چقدر طرفدار داره،من هم ابزار ناخواسته این نمایش بودم.اگر اون بالایی ها با دیدن آن تصوری اشتباه و بر خلاف واقعیت بکنند من یکی بهشون حق میدم.
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
✍️ #سادق_زیباکلام
جناب ظریف، هسته‌ای به‌جز ابزاری برای دشمنی با غرب، دیگر چه سودی برای مملکت داشته؟ | ۴ بهمن ۱۴۰۳
جناب دکتر ظریف در اجلاس داووس فرموده‌اند: «ما اگر می‌خواستیم سلاح هسته‌ای تولید کنیم، می‌توانستیم». به عبارت دیگر، ایشان می‌گویند که ما به‌دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نبوده‌ و نیستیم. می‌ماند این سؤال که: «پس جناب ظریف، ما ظرف سه دهۀ گذشته که تراژدی مصیبت‌بار هسته‌ای به‌راه افتاد و از آب، نان و بهداشت و سلامت و مدرسه و راه آهن، محیط زیست، تولید آب، برق، گاز، مراقبت از جنگل‌ها و... زدیم و در چاه ویل هسته‌ای ریختیم و خدا می‌داند که چقدر مستقیم و چقدر غیرمستقیم (در نتیجۀ تحریم‌ها) هزینۀ برنامه‌های بی‌فایدۀ هسته‌ای‌مان کردیم، هدفمان از آن‌همه هزینه چه بوده؟».

در دوران معجزۀ هزارۀ سوم که پوپولیسم «حق مسلم ماست» به‌راه افتاده بود و هسته‌ای تبدیل به بت مبارزه میان حق و باطل شده بود، جناب دکتر علی اکبر صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی در پاسخ به انتقادات بنده در همایشی پیرامون بی‌فایده بودن برنامه‌های هسته‌ای کشور، فرمودند که: «ما تا پایان دهۀ ۱۳۹۰، پنج نیروگاه هسته‌ای به ظرفیت نیروگاه بوشهر خواهیم ساخت». ۴ سال از تاریخی که آقای دکتر صالحی وعده داده بودند، گذشته و خاموشی‌های مکرر و هزینه‌های سنگین قطع برق صنایع، بخشی از زندگیمان شده.

می‌ماند این سؤال از جناب ظریف، که اگر آن‌همه هزینه که در چاه ویل، بی‌خاصیت و بی‌حاصل هسته‌ای ریخته شد و نه منجر به تولید برق شده و نه کاربرد دیگری دارد، پس جناب ظریف، هسته‌ای کدامین دستاوردهای اقتصادی برای مملکت داشته؟

جناب ظریف، آیا غیر از این است که هسته‌ای به‌جز ابزاری برای مبارزۀ کور و بی‌هدف دشمنی با غرب و چانه‌زنی و امتیازگیری از غرب، کاربرد دیگری نداشته؟

جناب ظریف، روزی سرانجام معلوم خواهد شد که ایدئولوژی کور و بی‌هدف غرب‌ستیزی، دشمنی با آمریکا و نابودی اسرائیل چه دماری از روزگار منافع ملی ایران به در آورده؟

#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
🔴 بگذارید؛ مسعود بیل اش را بزند!
#اجلال_قوامی
🔸سفر مسعود پزشکیان به خوزستان فقط یک دستاورد داشت و آن هم به چشم آمد و شد اصل سفر او به اهواز.بیل زدن او و بنایی کردن برای ساخت یک مدرسه آن قدر سر و صدا کرد که همه چیز مملکت در این دو روز شد بیل زدن آقا مسعود! مخالفان بیل زدن از احیای پوپولیسم و جان گرفتن پوپولیست ها گفتند و بر او خرده گرفتند و موافقان هم آن را خود خود مسعود پزشکیان دانستند صاف و صادق.خلاصه دو جبهه موافق و مخالف بیل زدن رئیس جمهور هر کدام استدلال ها و منطق خاص خود را در مخالفت و موافقت این کار مسعود پزشکیان داشتند.ظریف و نکته سنجی هم وسط این معرکه بیل زدن و هیاهوی به وجود آمده گفت: " این دعواها را ول کنید؛ داستان چیز دیگری است.بگذارید این چهار سال هم آقا مسعود بیل اش را بزند ببنیم چی ازش در میاد! پس سخن این طناز به دور از معرکه بیل زدن را آویزه گوش کنیم و ببنیم این بیل زدن به کجا می رسد.

#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane