روشنفکران
81.1K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.93K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 364
ما بی غمانِ مستِ دل از دست داده‌ایم
هم‌رازِ عشق و هم‌نفسِ جامِ باده‌ایم
بر ما بسی کمانِ ملامت کشیده‌اند
تا کارِ خود ز ابرویِ جانان گشاده‌ایم
ای گُل تو دوش داغِ صَبوحی کشیده‌ای
ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم
پیرِ مُغان ز توبهٔ ما گر ملول شد
گو باده صاف کن که به عذر ایستاده‌ایم
کار از تو می‌رود، مددی ای دلیلِ راه
کانصاف می‌دهیم و ز راه اوفتاده‌ایم
چون لاله مِی مبین و قَدَح در میانِ کار
این داغ بین که بر دلِ خونین نهاده‌ایم
گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست
نقشِ غلط مَبین که همان لوحِ ساده‌ایم




خوانش #فاطمه_زندی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  364
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


غزليات حافظ هر شب ساعت 20 الی 22 درج خواهد شد 🙏🌺

@Roshanfkrane

کانال روشنفکران در نظر دارد، اجرای دوستان، مخاطبان گرامی را در کانال درج کند،
البته به ترتیب غزل از فردا شب
میتوانید در نظر سنجی غزل درج کنید.
سپاس بی کران 🌺🌺
سپاس از ارسالی شما 🌺🌺
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 390
افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن
خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی
تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن
خاتم جم را بشارت ده به حسن خاتمت
کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست اهرمن
تا ابد معمور باد این خانه کز خاک درش
هر نفس با بوی رحمان می‌وزد باد یمن
شوکت پور پشنگ و تیغ عالمگیر او
در همه شهنامه‌ها شد داستان انجمن
خنگ چوگانی چرخت رام شد در زیر زین
شهسوارا چون به میدان آمدی گویی بزن
جویبار ملک را آب روان شمشیر توست
تو درخت عدل بنشان بیخ بدخواهان بکن
بعد از این نشگفت اگر با نکهت خلق خوشت
خیزد از صحرای ایذج نافه مشک ختن
گوشه گیران انتظار جلوهٔ خوش می‌کنند
برشکن طرف کلاه و برقع از رخ برفکن
مشورت با عقل کردم گفت حافظ می بنوش
ساقیا می ده به قول مستشار مؤتمن
ای صبا بر ساقی بزم اتابک عرضه دار
تا از آن جام زرافشان جرعه‌ای بخشد به من
خوانش #فاطمه_زندی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  390
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


غزليات حافظ هر شب ساعت 20 الی 22 درج خواهد شد 🙏🌺
#ارسالی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 426
از خون دل نوشتم، نزدیک دوست نامه
«اِنّی رَأیتُ دَهراً، مِن هَجْرِکَ القیامه»
دارم من از فراقش، در دیده صد علامت
لَیسَت دُموعُ عَینی، هٰذا لَنا العلامه؟
هر چند کآزمودم، از وی نبود سودم
مَن جَرَّبَ المُجَرَّب، حَلَّت به الندامه
پرسیدم از طبیبی، احوال دوست گفتا
«فی بُعدها عذابٌ، فی قُربها السلامه»
گفتم «ملامت آید، گر گِرد دوست گردم»
و اللهِ ما رَأینا، حُباً بِلا ملامه
حافظ چو طالب آمد، جامی به جان شیرین
حَتّیٰ یَذوقَ مِنهُ، کأساً مِن الکرامه


خوانش #فاطمه_زندی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  426
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


@Roshanfkrane