محدودیتهای جدید کرونا شامل تعطیلی موارد گروه ۳و۴ (تصویر پیوست) هست و به گفتهی حریرچی معاون وزیر بهداشت در گفتوگو با شبکه خبر در ۱۳استان (سیستان و بلوچستان/هرمزگان/بوشهر/ خوزستان/ کرمانشاه/ کردستان/آذ.غربی و شرقی/ فارس/ خ.رضوی/ تهران/ البرز/ کرمان) به مدت یک هفته اعمال میشه.
#خبر
@Roshanfkrane
#خبر
@Roshanfkrane
🔺هواشناسی
🌦 امروز در کردستان، زنجان، قزوین، گیلان، مازندران و شمال همدان بارش پراکنده پیشبینی میشود که با وزش باد همراه است.
💨 امروز و فردا در استانهای اصفهان، قم، یزد، سمنان و جنوب خراسان رضوی وزش باد شدید و گرد و خاک پیشبینی میشود.
🌧 روزهای شنبه و یکشنبه هفته آینده بارش باران در اردبیل، مازندران، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی خواهیم داشت.
🌊 دریای خزر مواج است.
🌤 امروز آسمان تهران کمی ابری در بعدازظهر افزایش ابر گاهی وزش باد شدید پیشبینی میشود.
#خبرهوا
@Roshanfkrane
🌦 امروز در کردستان، زنجان، قزوین، گیلان، مازندران و شمال همدان بارش پراکنده پیشبینی میشود که با وزش باد همراه است.
💨 امروز و فردا در استانهای اصفهان، قم، یزد، سمنان و جنوب خراسان رضوی وزش باد شدید و گرد و خاک پیشبینی میشود.
🌧 روزهای شنبه و یکشنبه هفته آینده بارش باران در اردبیل، مازندران، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی خواهیم داشت.
🌊 دریای خزر مواج است.
🌤 امروز آسمان تهران کمی ابری در بعدازظهر افزایش ابر گاهی وزش باد شدید پیشبینی میشود.
#خبرهوا
@Roshanfkrane
چند روز پيش يكي از همكاران تصويري از يك برگه دفترچه بيمه برايم فرستاد كه روي آن با خط نستعليق يک بيت شعر زيبا خطاطي شده بود. آن بيت دلنشين اين بيت بود:
دكتر اين بار برايم نم باران بنويس
دو سه شب پرسه زدن توي خيابان بنويس
من ديدم چه بيت زيبايي است و تصميم گرفتم ابياتي به آن اضافه كنم. حاصل قصيده ي ذيل شد. نامش را هم گذاشتم كلينيك ويژه!
🏚 كلينيك ويژه 🏚
"دكتر اين بار برايم نم باران بنويس
دو سه شب پرسه زدن توي خيابان بنويس"
دوسه روزي نه! دوسه هفته و شايد هم بيش
"سر" نهادن به در و دشت و بيابان بنويس
عكسي از اين دل پژمرده برايم تو بگير
تستي از سينه ي افسرده ي ياران بنويس
اسكني از دل ريشم بنما جانِ طبيب
عشق تجويز نما، مهر فراوان بنويس
اي حكيم از حسد و حرص تو پرهيزم ده
سوپي از سادگي و پاكي انسان بنويس
سايه دستي كه شوم دور ز كين و نخوت
نسخه اي ناب ز بخشيدن آسان بنويس
گاهگاهي تو مرا پيش مشاور بفرست
دست برداشتن از رزق فراوان بنويس
مشي درويشي و آداب قناعت كردن
شادمان زيستن و مسلك رندان بنويس
بنويسيد مرتب بروم كوه و كمر
گاهگاهي سفر نهر لواسان بنويس
يزد بِنْويس كه با جمع رفيقان بروم
سفر دور نشد گردش تهران بنويس
گر ميسّر نشدم خارجه و هند و فرنگ
بهتر از چين و ختن گردش ايران بنويس
نسخه بنويس هوايي بخورد احساسم
سايه ي نارون و زلف پريشان بنويس
به پريشاني احوال و دل زار نگر
طَرْف باغ و چمن و لاله و ريحان بنويس
فصل گرما چو شود توصيه كن آبتني
كرسي و چاي ذغالي به زمستان بنويس
چو بهار آيد و فصل گل و بلبل گردد
سايه ي نسترن و صوت هَزاران بنويس
ز گراني خبرت هست حكيم دانا
لطف فرموده مرا نسخه ي ارزان بنويس
✍ دکتر کیوان همایون
@Roshanfkrane
دكتر اين بار برايم نم باران بنويس
دو سه شب پرسه زدن توي خيابان بنويس
من ديدم چه بيت زيبايي است و تصميم گرفتم ابياتي به آن اضافه كنم. حاصل قصيده ي ذيل شد. نامش را هم گذاشتم كلينيك ويژه!
🏚 كلينيك ويژه 🏚
"دكتر اين بار برايم نم باران بنويس
دو سه شب پرسه زدن توي خيابان بنويس"
دوسه روزي نه! دوسه هفته و شايد هم بيش
"سر" نهادن به در و دشت و بيابان بنويس
عكسي از اين دل پژمرده برايم تو بگير
تستي از سينه ي افسرده ي ياران بنويس
اسكني از دل ريشم بنما جانِ طبيب
عشق تجويز نما، مهر فراوان بنويس
اي حكيم از حسد و حرص تو پرهيزم ده
سوپي از سادگي و پاكي انسان بنويس
سايه دستي كه شوم دور ز كين و نخوت
نسخه اي ناب ز بخشيدن آسان بنويس
گاهگاهي تو مرا پيش مشاور بفرست
دست برداشتن از رزق فراوان بنويس
مشي درويشي و آداب قناعت كردن
شادمان زيستن و مسلك رندان بنويس
بنويسيد مرتب بروم كوه و كمر
گاهگاهي سفر نهر لواسان بنويس
يزد بِنْويس كه با جمع رفيقان بروم
سفر دور نشد گردش تهران بنويس
گر ميسّر نشدم خارجه و هند و فرنگ
بهتر از چين و ختن گردش ايران بنويس
نسخه بنويس هوايي بخورد احساسم
سايه ي نارون و زلف پريشان بنويس
به پريشاني احوال و دل زار نگر
طَرْف باغ و چمن و لاله و ريحان بنويس
فصل گرما چو شود توصيه كن آبتني
كرسي و چاي ذغالي به زمستان بنويس
چو بهار آيد و فصل گل و بلبل گردد
سايه ي نسترن و صوت هَزاران بنويس
ز گراني خبرت هست حكيم دانا
لطف فرموده مرا نسخه ي ارزان بنويس
✍ دکتر کیوان همایون
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پنجرهها را باز کن
فریاد بزن و بگو: لعنت به شما...
من یک انسانم
جانم ارزش دارد
آنقدر به من و به ما دروغ نگویید ...
آن چنان که #آلبر_کامو میگوید:
«عصیان میکنم پس هستم»
#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
فریاد بزن و بگو: لعنت به شما...
من یک انسانم
جانم ارزش دارد
آنقدر به من و به ما دروغ نگویید ...
آن چنان که #آلبر_کامو میگوید:
«عصیان میکنم پس هستم»
#سکانس_فیلم
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آبان ۱۳۵۳
نهمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان/ تهران
جایزه ویژه هیئت داوران به فیلم «مسافر» به کارگردانی زنده یاد #عباس_کیارستمی تعلق گرفت.
@Roshanfkrane
نهمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان/ تهران
جایزه ویژه هیئت داوران به فیلم «مسافر» به کارگردانی زنده یاد #عباس_کیارستمی تعلق گرفت.
@Roshanfkrane
#الو در حادثه انفجار مرکز پزشکی شمال تهران، در همه اخبار، نام این مرکز درمانی "کلینیک سینا اطهر" اعلام شده، که به نوعی اشتباه است!
نام دقیق این مرکز درمانی که یک ساختمان پنج طبقه است "مرکز پزشکی و جراحی سینا شمیران" واقع در خیابان شریعتی نرسیده به میدان قدس، می باشد.
این ساختمان از سه بخش اصلی تشکیل شده است: طبقات پایین: مرکز تصویر برداری که به موسسه تصویر برداری و رادیولوژی مشهور دکتر اطهری واگذار شده بود، و این موسسه که دارای مراکز زنجیره ای رادیولوژی است این شعبه خود را به نام "سینا اطهر" نامگذاری کرده بود.
طبقات میانی "درمانگاه تخصصی سینا شمیران" بود، که درمانگاه های پزشکی و دندانپزشکی در آن واقع بود.
و طبقه چهارم و پنجم هم " مرکز جراحی محدود سینا شمیران " قرار داشت.
همه افراد فوت شده نیز در طبقه پنجم یعنی مرکز جراحی و اتاق های عمل و بستری حضور داشته اند که به علت حرارت و یا خفگی ناشی از دود، جان باخته اند. که در بین آنها چند پزشک، کادر پرستاری و بیماران در حال جراحی بوده اند.
و افراد حاضر در طبقات دیگر مصدوم شده اند.
@Roshanfkrane
نام دقیق این مرکز درمانی که یک ساختمان پنج طبقه است "مرکز پزشکی و جراحی سینا شمیران" واقع در خیابان شریعتی نرسیده به میدان قدس، می باشد.
این ساختمان از سه بخش اصلی تشکیل شده است: طبقات پایین: مرکز تصویر برداری که به موسسه تصویر برداری و رادیولوژی مشهور دکتر اطهری واگذار شده بود، و این موسسه که دارای مراکز زنجیره ای رادیولوژی است این شعبه خود را به نام "سینا اطهر" نامگذاری کرده بود.
طبقات میانی "درمانگاه تخصصی سینا شمیران" بود، که درمانگاه های پزشکی و دندانپزشکی در آن واقع بود.
و طبقه چهارم و پنجم هم " مرکز جراحی محدود سینا شمیران " قرار داشت.
همه افراد فوت شده نیز در طبقه پنجم یعنی مرکز جراحی و اتاق های عمل و بستری حضور داشته اند که به علت حرارت و یا خفگی ناشی از دود، جان باخته اند. که در بین آنها چند پزشک، کادر پرستاری و بیماران در حال جراحی بوده اند.
و افراد حاضر در طبقات دیگر مصدوم شده اند.
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا، گیاه توله ، ارزانتر است یا موی پیرزنی؟
اینجا لیف گرانتر است یا پستان بیوهزنی؟
یک تار موی سبیل عشیره
چندین فریاد زن را برابر است؟
✔️شیرکو بیکس.شاعر کرد
(از مجموعه ملوانکه:گردنبند)
@Roshanfkrane
اینجا لیف گرانتر است یا پستان بیوهزنی؟
یک تار موی سبیل عشیره
چندین فریاد زن را برابر است؟
✔️شیرکو بیکس.شاعر کرد
(از مجموعه ملوانکه:گردنبند)
@Roshanfkrane
Zan Yar Delnavazam Shokri Ast Ba Shekayat-(IRMP3.IR)
Ahmad Shamlou
🎼 زان یار دلنوازم 🎼
🎤 #شاملو
در زلف چون کمندش
ای دل مَپیچ کانجا
سَرها بریده بینی
بی جرم و بی جنایت
✍ #حافظ
@Roshanfkrane
🎤 #شاملو
در زلف چون کمندش
ای دل مَپیچ کانجا
سَرها بریده بینی
بی جرم و بی جنایت
✍ #حافظ
@Roshanfkrane
گفته شده در کلینیک سینا اطهر از ترس گرانتر شدن کپسول اکسیژن، بیش از اندازه کپسول خریداری و انبار شده بود و این عامل شدت آتش را به شدت افزایش داده است. تورم همه جوره جان میگیرد؛ مستقیم و غیرمستقیم !
✍سیامک قاسمی
@Roshanfkrane
✍سیامک قاسمی
@Roshanfkrane
احسان گنج خانلو و رها نيك روش كه ٢٥ خرداد ماه ازدواج كردند و به عنوان كارشناس اتاق عمل در كلينيك سينا مشغول به كار بودند، در حادثه ديشب آسمانى شدند🖤
@Roshangkrane
@Roshangkrane
یک عکس و هزار معنی..
اگه کلید رو انتخاب میکرد علاوه بر آزادی نان را هم بدست میاورد، ولی گشنه فقط نان را میبیند.
@Roshanfkrane
اگه کلید رو انتخاب میکرد علاوه بر آزادی نان را هم بدست میاورد، ولی گشنه فقط نان را میبیند.
@Roshanfkrane
درواقع ایدئولوژی یکی از ستونهای استحکام و پایداری روبنای نظام است. اما این ستون روی زیربنای بسیار سستی ساخته شده است. ستونی ساختهشده بر پایهٔ دروغها. این ساختمان تا زمانی دوام خواهد آورد که مردم حاضر باشند زیر سقف دروغ زندگی کنند.
انسانها ناچارند در دل دروغ زندگی کنند، اما این ناچاری فقط از آن روست که آنها قادر به زندگی در میان دروغ هستند. بنابراین نهتنها این سیستم انسان را از خودش بیگانه میکند، بلکه در عین حال این انسان ازخودبیگانه را وامیدارد که بیاختیار و بهشکلی همهجانبه از این نظام حمایت کند، نظامی که تصویری است از تباهی خود این انسان، سندی است در اثبات شکست خوردن این انسان در تحقق بخشیدن به فردیت و انسانیت خویش.
بخشی از جوهره و ذات نظام پساتوتالیتر این است که پای همهٔ مردم را به دایرهٔ قدرت باز کند، نه با این منظور که به انسانیتشان پی ببرند و به آن تحقق بخشند، بلکه برای آنکه هویت انسانیشان را در برابر هویت نظام وا نهند؛ یعنی بدل به عمّال اتوماتیسم کلی نظام و خادم اهدافی شوند که نظام تعیین کرده است، و در مسئولیت همگانی برای آن سهیم شوند و، مثل ماجرای فاوست و مفیستوفلس، به دامش بیفتند و اسیرش شوند. علاوه بر این: با مشارکت در نظام هنجاری عمومی خلق کنند و بدین ترتیب فشاری بر گردهٔ دیگر شهروندان وارد کنند. و باز هم فراتر: یاد بگیرند با این مشارکت راحت کنار بیایند، خودشان را جزئی از نظام تلقی کنند و آن را امری طبیعی و اجتنابناپذیر بدانند، و نهایتاً، بیآنکه فشاری از بیرون در کار باشد، کناره جستن از دستگاه را نوعی ناهنجاری، تکبر، و حمله به خودشان و طرد خودخواسته از اجتماع به حساب آورند.
ایدئولوژی با پلی از توجیهها که بین نظام و فرد میزند، شکاف میان اهداف نظام و اهداف زندگی را پر میکند. ایدئولوژی وانمود میکند اقتضائات نظام برآمده از اقتضائات زندگی است. این جهان ظواهر است که میکوشد خودش را به جای واقعیت جا بزند.
نظام پساتوتالیتر همیشه و در هر قدم مردم را لمس میکند، اما همیشه با دستانی پوشیده در دستکشهای ایدئولوژیک.
برای همین است که زندگی در این نظام چنین آکنده از دورویی و ریا و دروغ است.
✍ #واسلاو_هاول
📚 قدرت بی قدرتان
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
انسانها ناچارند در دل دروغ زندگی کنند، اما این ناچاری فقط از آن روست که آنها قادر به زندگی در میان دروغ هستند. بنابراین نهتنها این سیستم انسان را از خودش بیگانه میکند، بلکه در عین حال این انسان ازخودبیگانه را وامیدارد که بیاختیار و بهشکلی همهجانبه از این نظام حمایت کند، نظامی که تصویری است از تباهی خود این انسان، سندی است در اثبات شکست خوردن این انسان در تحقق بخشیدن به فردیت و انسانیت خویش.
بخشی از جوهره و ذات نظام پساتوتالیتر این است که پای همهٔ مردم را به دایرهٔ قدرت باز کند، نه با این منظور که به انسانیتشان پی ببرند و به آن تحقق بخشند، بلکه برای آنکه هویت انسانیشان را در برابر هویت نظام وا نهند؛ یعنی بدل به عمّال اتوماتیسم کلی نظام و خادم اهدافی شوند که نظام تعیین کرده است، و در مسئولیت همگانی برای آن سهیم شوند و، مثل ماجرای فاوست و مفیستوفلس، به دامش بیفتند و اسیرش شوند. علاوه بر این: با مشارکت در نظام هنجاری عمومی خلق کنند و بدین ترتیب فشاری بر گردهٔ دیگر شهروندان وارد کنند. و باز هم فراتر: یاد بگیرند با این مشارکت راحت کنار بیایند، خودشان را جزئی از نظام تلقی کنند و آن را امری طبیعی و اجتنابناپذیر بدانند، و نهایتاً، بیآنکه فشاری از بیرون در کار باشد، کناره جستن از دستگاه را نوعی ناهنجاری، تکبر، و حمله به خودشان و طرد خودخواسته از اجتماع به حساب آورند.
ایدئولوژی با پلی از توجیهها که بین نظام و فرد میزند، شکاف میان اهداف نظام و اهداف زندگی را پر میکند. ایدئولوژی وانمود میکند اقتضائات نظام برآمده از اقتضائات زندگی است. این جهان ظواهر است که میکوشد خودش را به جای واقعیت جا بزند.
نظام پساتوتالیتر همیشه و در هر قدم مردم را لمس میکند، اما همیشه با دستانی پوشیده در دستکشهای ایدئولوژیک.
برای همین است که زندگی در این نظام چنین آکنده از دورویی و ریا و دروغ است.
✍ #واسلاو_هاول
📚 قدرت بی قدرتان
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سعید_لیلاز ؛ اقتصاددان:
دولت خودرو را گران کند و از سودش خرج درمان کرونای فقرا و توزیع یارانه میان محرومین کند 😐
+فکر کنم اینا ناراحتن مردم هنوز زندهان زیر فشار گرونی!!!!
@Roshanfkrane
دولت خودرو را گران کند و از سودش خرج درمان کرونای فقرا و توزیع یارانه میان محرومین کند 😐
+فکر کنم اینا ناراحتن مردم هنوز زندهان زیر فشار گرونی!!!!
@Roshanfkrane
مردم چیزی ندارند تا از دست بدهند
مگر زنجيرهايشان را.
-📚 قدرت و افتخار
✍ #گراهام_گرین
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
مگر زنجيرهايشان را.
-📚 قدرت و افتخار
✍ #گراهام_گرین
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
#قصه_کودک
جیرجیرک و مورچه🐜🐜
جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت بود؟
جیرجیرک و مورچه
در جنگلی بزرگ و سر سبز جیرجیرکی خوش گذران زندگی می کرد کار جیرجیرک این بود که از صبح تا شب زیر سایه ی برگ ها بنشیند وساز بزند و آواز بخواند جیرجیرک هیچ کاری را به اندازه ی آواز خواندن دوست نداشت مخصوصا" آن روزها که هوا خیلی گرم بود دراز کشیدن زیر سایه ی برگ ها واقعا" لذت بخش بود جیرجیرک هم کاری غیراز این نمی کرد اما بر خلاف جیرجیرک همسایه اش مورچه ی سیاه حتی یک لحظه هم استراحت نداشت ، او از صبح که بیدار می شد تا آخر شب کار می کرد بعضی وقت ها آن قدر خسته می شد که قبل از خوردن شام خوابش می برد جیرجیرک هر روز می دید که مورچه چه طور زیر آفتاب داغ تلاش می کرد وداخل لانه اش غذا ذخیره می کرد او همیشه با مسخرگی به مورچه می گفت :چرا این قدر کار می کنی این همه غذا را برای چه می خواهی تو خیلی حریص هستی !بیا مثل من زیر سایه دراز بکش واز زندگی لذت ببر
اما مورچه می گفت :نه من برای این کارها وقت ندارم باید تا می توانم برای زمستانم غذا ذخیره کنم زمستان که از راه برسد هیچ غذایی برای خوردن پیدا نمی شود .بعضی وقت ها مورچه از روی دلسوزی به جیرجیرک می گفت : همسایه ی عزیز بهتر است تو هم کمی به فکر زمستانت باشی و برای خودت غذا ذخیره کنی اما جیر جیرک اصلا"به این حرف ها گوش نمی داد و می گفت : غذا همیشه هست اما وقت برای ساز زدن همیشه پیدا نمی شود.
روزها گذشتند و سرانجام فصل برف و سرما از راه رسید مورچه ی سیاه که به اندازه کافی برای خودش غذا ذخیره کرده بود با خیا ل راحت داخل لانه اش نشسته بود واستراحت می کرد اما جیر جیرک تنبل نه لانه ای داشت نه غذایی او از گرسنگی داشت می مرد برای همین در خانه مورچه رفت و گفت: مورچه عزیز به من کمک کن آن قدر سردم شده و گرسنه ام که حتی نمی توانم ساز بزنم مورچه با اخم به او گفت : آن موقع که روی برگ ها می نشستی و ساز می زدی باید به فکر این روزها می بودی وبعد در را به روی جیرجیرک بست و جیرجیرک خوش گذران وبی فکر گرسنه و خسته در برف وسرما سرگردان شد و دیگر هیچ کس او را ندید.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه #کودک
@Roshanfkrane
جیرجیرک و مورچه🐜🐜
جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت بود؟
جیرجیرک و مورچه
در جنگلی بزرگ و سر سبز جیرجیرکی خوش گذران زندگی می کرد کار جیرجیرک این بود که از صبح تا شب زیر سایه ی برگ ها بنشیند وساز بزند و آواز بخواند جیرجیرک هیچ کاری را به اندازه ی آواز خواندن دوست نداشت مخصوصا" آن روزها که هوا خیلی گرم بود دراز کشیدن زیر سایه ی برگ ها واقعا" لذت بخش بود جیرجیرک هم کاری غیراز این نمی کرد اما بر خلاف جیرجیرک همسایه اش مورچه ی سیاه حتی یک لحظه هم استراحت نداشت ، او از صبح که بیدار می شد تا آخر شب کار می کرد بعضی وقت ها آن قدر خسته می شد که قبل از خوردن شام خوابش می برد جیرجیرک هر روز می دید که مورچه چه طور زیر آفتاب داغ تلاش می کرد وداخل لانه اش غذا ذخیره می کرد او همیشه با مسخرگی به مورچه می گفت :چرا این قدر کار می کنی این همه غذا را برای چه می خواهی تو خیلی حریص هستی !بیا مثل من زیر سایه دراز بکش واز زندگی لذت ببر
اما مورچه می گفت :نه من برای این کارها وقت ندارم باید تا می توانم برای زمستانم غذا ذخیره کنم زمستان که از راه برسد هیچ غذایی برای خوردن پیدا نمی شود .بعضی وقت ها مورچه از روی دلسوزی به جیرجیرک می گفت : همسایه ی عزیز بهتر است تو هم کمی به فکر زمستانت باشی و برای خودت غذا ذخیره کنی اما جیر جیرک اصلا"به این حرف ها گوش نمی داد و می گفت : غذا همیشه هست اما وقت برای ساز زدن همیشه پیدا نمی شود.
روزها گذشتند و سرانجام فصل برف و سرما از راه رسید مورچه ی سیاه که به اندازه کافی برای خودش غذا ذخیره کرده بود با خیا ل راحت داخل لانه اش نشسته بود واستراحت می کرد اما جیر جیرک تنبل نه لانه ای داشت نه غذایی او از گرسنگی داشت می مرد برای همین در خانه مورچه رفت و گفت: مورچه عزیز به من کمک کن آن قدر سردم شده و گرسنه ام که حتی نمی توانم ساز بزنم مورچه با اخم به او گفت : آن موقع که روی برگ ها می نشستی و ساز می زدی باید به فکر این روزها می بودی وبعد در را به روی جیرجیرک بست و جیرجیرک خوش گذران وبی فکر گرسنه و خسته در برف وسرما سرگردان شد و دیگر هیچ کس او را ندید.
🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه #کودک
@Roshanfkrane
دل دیوانه چه جائیست که باشد جایت
بر سر و چشمم اگر جای کنی جاست ترا
جان بخواه از من بیدل که روانت بدهم
بجز از جان، ز من آخر چه تمناست ترا
👤 #خواجوی_کرمانی
#شعر
@Roshanfkrane
بر سر و چشمم اگر جای کنی جاست ترا
جان بخواه از من بیدل که روانت بدهم
بجز از جان، ز من آخر چه تمناست ترا
👤 #خواجوی_کرمانی
#شعر
@Roshanfkrane