بی سوادان قرن ۲۱ کسانی نیستند که نمی توانند بخوانند و بنویسند ، بلکه کسانی هستند که نمی توانند آموخته های کهنه را دور بریزند و دوباره بیاموزند
#الوین_تافلر - حماقت
@Roshanfkrane
#الوین_تافلر - حماقت
@Roshanfkrane
نحوه مواجهه دولتمردان غربی با محمدرضا شاه پهلوی پس از انقلاب سال پنجاه و هفت نکات قابل تعمل و عبرت آموزی را در خود دارد.
آخرین شاه پهلوی پس از انقلاب هیجده ماه بیشتر زنده نماند اما در این مدت چیزهایی دید و تجربیاتی کسب کرد که شاید در سی و هفت سال حکومت خود کسب نکرده بود.
شاه محبوب حاکمان غربی که بسیاری او و نفت او را یکی از ناجیان اقتصاد بحران زده اروپای بعد جنگ جهانی می دانستند توسط هیچ کشور غربی به پناهندگی پذیرفته نشد و همچون آواره ای سرگردان در جزیره های آمریکای مرکزی رها شد. در آن شرایط سخت و اوارگی و بیماری نه از کارتری که میزبانی بهتر از اعلاحضرت و شهبانو برای شب کریسمسش پیدا نکرده بود خبری بود و نه سایر سیاست مداران آمریکایی که شاه دوستان صمیمی خود می دانست.
برای محمدرضا شاهی که شیفته تمدن و فرهنگ غرب بود و همیشه آن را ستایش می کرد این بخش فرهنگ غربی به درستی درک نشده بود که جهان غرب تنها چیزی که می شناسد منافع ملی و کلاه خویش است.
@Roshanfjrane
آخرین شاه پهلوی پس از انقلاب هیجده ماه بیشتر زنده نماند اما در این مدت چیزهایی دید و تجربیاتی کسب کرد که شاید در سی و هفت سال حکومت خود کسب نکرده بود.
شاه محبوب حاکمان غربی که بسیاری او و نفت او را یکی از ناجیان اقتصاد بحران زده اروپای بعد جنگ جهانی می دانستند توسط هیچ کشور غربی به پناهندگی پذیرفته نشد و همچون آواره ای سرگردان در جزیره های آمریکای مرکزی رها شد. در آن شرایط سخت و اوارگی و بیماری نه از کارتری که میزبانی بهتر از اعلاحضرت و شهبانو برای شب کریسمسش پیدا نکرده بود خبری بود و نه سایر سیاست مداران آمریکایی که شاه دوستان صمیمی خود می دانست.
برای محمدرضا شاهی که شیفته تمدن و فرهنگ غرب بود و همیشه آن را ستایش می کرد این بخش فرهنگ غربی به درستی درک نشده بود که جهان غرب تنها چیزی که می شناسد منافع ملی و کلاه خویش است.
@Roshanfjrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔞بخشی از سخنرانی آرتین ایران نژاد نوجوان سردشتی در ایستگاه نوآوری دانشگاه شریف تهران با موضوع کولبری کودکان در چهلمین روز جان باختن آزاد و فرهاد دو کودک کولبر مریوانی:
«در عصر تکنولوژی دیدن صحنه حمل بار از کشور مصیبت زده عراق به کشور نفت خیز ایران بوسیله صدها نوجوان کولبر، شرم و ننگ نیست؟»
#اجتماعی
@Roshanfkrane
«در عصر تکنولوژی دیدن صحنه حمل بار از کشور مصیبت زده عراق به کشور نفت خیز ایران بوسیله صدها نوجوان کولبر، شرم و ننگ نیست؟»
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🔻یک مورد مشکوک ابتلا به کرونا در اصفهان شناسایی و بستری شد
🔹آرش نجیمی، مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پرشکی اصفهان از شناسایی و بستری کردن یک مورد مشکوک ابتلا به کرونا در این شهر خبر داده است.
🔹آقای نجیمی به خبرگزاری ایرنا گفته: "این فرد که شب گذشته با علائم تب و سرفه که بین این بیماری و بیماریهای همخانواده آن مشترک است در بیمارستان فارابی بستری شد."
🔹گفته شده این فرد کارمند فرودگاه و با گردشگران چینی در تماس بوده است.
#خبر
@Roshanfkrane
🔹آرش نجیمی، مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پرشکی اصفهان از شناسایی و بستری کردن یک مورد مشکوک ابتلا به کرونا در این شهر خبر داده است.
🔹آقای نجیمی به خبرگزاری ایرنا گفته: "این فرد که شب گذشته با علائم تب و سرفه که بین این بیماری و بیماریهای همخانواده آن مشترک است در بیمارستان فارابی بستری شد."
🔹گفته شده این فرد کارمند فرودگاه و با گردشگران چینی در تماس بوده است.
#خبر
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من دلم سخت گرفته است از این
میهمانخانهی مهمان کُشِ روزش تاریک...
- نیما یوشیج
ویدئوی اول تصاویر زیبایی از فلامینگوها در تالاب میانکاله که نزدیک به یک ماه پیش توسط دکتر خشایار لهراسبی ضبط شده است.
ویدئوی دوم و سوم، که تماشای آن ممکن است برای بسیاری ناراحت کننده باشد، تالاب میانکاله و مرگ هزاران پرنده از جمله همین فلامینگوها را در روزهای اخیر نشان میدهد. این فیلم توسط محمد مهیمنی تهیه شده است.
در چند روز اخیر بیش از ۱۰ هزار پرنده مهاجر که برای گذران زمستان به تالاب میانکاله، شرق استان مازندران، آمده بودند، به کام مرگ فرو رفتند. پرندگانِ تلف شده از ۲۰ گونه مختلف هستند اما ۹۰ درصد آنها را فلامینگو و چنگر تشکیل میدهد. چگونگی مسمویت این پرندگان مشخص نشده است و مرگ پرندگان ادامه دارد...
@Roshanfkrane
میهمانخانهی مهمان کُشِ روزش تاریک...
- نیما یوشیج
ویدئوی اول تصاویر زیبایی از فلامینگوها در تالاب میانکاله که نزدیک به یک ماه پیش توسط دکتر خشایار لهراسبی ضبط شده است.
ویدئوی دوم و سوم، که تماشای آن ممکن است برای بسیاری ناراحت کننده باشد، تالاب میانکاله و مرگ هزاران پرنده از جمله همین فلامینگوها را در روزهای اخیر نشان میدهد. این فیلم توسط محمد مهیمنی تهیه شده است.
در چند روز اخیر بیش از ۱۰ هزار پرنده مهاجر که برای گذران زمستان به تالاب میانکاله، شرق استان مازندران، آمده بودند، به کام مرگ فرو رفتند. پرندگانِ تلف شده از ۲۰ گونه مختلف هستند اما ۹۰ درصد آنها را فلامینگو و چنگر تشکیل میدهد. چگونگی مسمویت این پرندگان مشخص نشده است و مرگ پرندگان ادامه دارد...
@Roshanfkrane
از «دی» که گذشت هیچ از او یاد مکن!
#عباس_کاظمی (جامعهشناس و استاد دانشگاه)
🔻جامعه ایران در وضعیت آستانهای (liminal ) قرار گرفته است: وضعیتی ازابهام، گنگی، سردرگمی و «زیستن در- بین- موقعیتها». معمولا این وضعیت از نگاه انسانشناسان وقتی رخ میدهد که جامعه در گیر رویدادی ناگهانی ( طبیعی، سیاسی و...) می شوند که در نتیجه آن تمایزات مرسوم اجتماعی ناپدید و کمرنگ می شود. درست مانند چند ماه اخیر که جامعه درگیر انواع بلایا و مصائب شده است. عمق دردها و رنجهایی که مردم در این چند ماه متحمل شدند جامعه را به وضعیت آستانهای کشانده است. درد و داغ اتفاقات آبان هنوز به پایان نرسیده بود که دی فرارسید. هر روز آن به اندازه یکماه و یک ماه آن به اندازه یکسال طی شد! در میان این همه مصیبت جامعه نه تنها اجازه بلکه حتی فرصت سوگواری بر سر مسائل و کشتههای خودش را پیدا نکرد. جامعه از یکسو، در وضعیتی قرار گرفته است که به شدت احساس بی پناهی میکند، احساس می کند که همه آن پشتوانههای عظیمی که بر آن تکیه میکرده است را از دست داده است و امکانی برای مویه کردن در برابر این فقدان را نیز ندارد. عدم امکان سوگواری نه فقط برای از دست رفتن عزیزانشان بلکه برای از میان رفتن تصورات و پشتوانههای فکری عزیزشان! از سویی دیگر جامعه به شدت دو قطبی شده است، دی ماه شروع تخاصم آشکار میان مردم بود، چه رابطهها که از هم گسسته و چه پیوندهایی که بریده شد و در نتیجه مرزبندیها پررنگ تر شد. تو یا با آنی یا با این! جامعهای که حد وسط خود را از دست دهد یعنی نقطه تعادل خود را گم کرده است.
🔻این وضعیت آستانهای به لحاظ روانی مجموعهای از مصائب را درون خود جای داده است، حس خشم و عصبانیت، نا امیدی و فقدان چشم انداز از آینده، احساس تحقیر و توهین، و مهمتر از همه احساس شدید تبعیض. به خصوص وقتی که می بینند پوششهای رسانهای داخلی در مورد کشته شدگان آبان تقریبا صفر بوده و در مورد کشته شدگان دی ماه در حد زیرنویس تلویزیونی تقلیل یافته است در چنین شرایطی تعداد زیادی از مردم مستمر به مقایسه دست می زنند و در نتیجه حس انباشت شدهای از تحقیر و تبعیض را تجربه میکنند. آنها به راستی فکر می کنند نه دیده می شوند و نه به رسمیت شناخته میشوند!
🔻این احساس بی ارزش بودن، در وطن خویش غریب بودن، تبعیض و رورویایی چندباره عدم صداقت مسئولان با مردم آنان را به شدت عصبانی کرده است. در این میان کم توجهی بخش انتخابی نظام یعنی دولت و مجلس درد آورتر بوده است. در میان همه این حوادث شوم حداقل انتظاری از دولت میرفت این بود که نقش همدلانهتری ایفا کند. دولت برای همدلی با دردهای مردم نه به پول نیاز دارد و نه به قانونگذاری، بیش از هرچیز باید از مرکب تفاخر پیاده شود و در کنار مردم بایستد و نقش مرهم را ایفا کند.
@Roshanfkrane
#عباس_کاظمی (جامعهشناس و استاد دانشگاه)
🔻جامعه ایران در وضعیت آستانهای (liminal ) قرار گرفته است: وضعیتی ازابهام، گنگی، سردرگمی و «زیستن در- بین- موقعیتها». معمولا این وضعیت از نگاه انسانشناسان وقتی رخ میدهد که جامعه در گیر رویدادی ناگهانی ( طبیعی، سیاسی و...) می شوند که در نتیجه آن تمایزات مرسوم اجتماعی ناپدید و کمرنگ می شود. درست مانند چند ماه اخیر که جامعه درگیر انواع بلایا و مصائب شده است. عمق دردها و رنجهایی که مردم در این چند ماه متحمل شدند جامعه را به وضعیت آستانهای کشانده است. درد و داغ اتفاقات آبان هنوز به پایان نرسیده بود که دی فرارسید. هر روز آن به اندازه یکماه و یک ماه آن به اندازه یکسال طی شد! در میان این همه مصیبت جامعه نه تنها اجازه بلکه حتی فرصت سوگواری بر سر مسائل و کشتههای خودش را پیدا نکرد. جامعه از یکسو، در وضعیتی قرار گرفته است که به شدت احساس بی پناهی میکند، احساس می کند که همه آن پشتوانههای عظیمی که بر آن تکیه میکرده است را از دست داده است و امکانی برای مویه کردن در برابر این فقدان را نیز ندارد. عدم امکان سوگواری نه فقط برای از دست رفتن عزیزانشان بلکه برای از میان رفتن تصورات و پشتوانههای فکری عزیزشان! از سویی دیگر جامعه به شدت دو قطبی شده است، دی ماه شروع تخاصم آشکار میان مردم بود، چه رابطهها که از هم گسسته و چه پیوندهایی که بریده شد و در نتیجه مرزبندیها پررنگ تر شد. تو یا با آنی یا با این! جامعهای که حد وسط خود را از دست دهد یعنی نقطه تعادل خود را گم کرده است.
🔻این وضعیت آستانهای به لحاظ روانی مجموعهای از مصائب را درون خود جای داده است، حس خشم و عصبانیت، نا امیدی و فقدان چشم انداز از آینده، احساس تحقیر و توهین، و مهمتر از همه احساس شدید تبعیض. به خصوص وقتی که می بینند پوششهای رسانهای داخلی در مورد کشته شدگان آبان تقریبا صفر بوده و در مورد کشته شدگان دی ماه در حد زیرنویس تلویزیونی تقلیل یافته است در چنین شرایطی تعداد زیادی از مردم مستمر به مقایسه دست می زنند و در نتیجه حس انباشت شدهای از تحقیر و تبعیض را تجربه میکنند. آنها به راستی فکر می کنند نه دیده می شوند و نه به رسمیت شناخته میشوند!
🔻این احساس بی ارزش بودن، در وطن خویش غریب بودن، تبعیض و رورویایی چندباره عدم صداقت مسئولان با مردم آنان را به شدت عصبانی کرده است. در این میان کم توجهی بخش انتخابی نظام یعنی دولت و مجلس درد آورتر بوده است. در میان همه این حوادث شوم حداقل انتظاری از دولت میرفت این بود که نقش همدلانهتری ایفا کند. دولت برای همدلی با دردهای مردم نه به پول نیاز دارد و نه به قانونگذاری، بیش از هرچیز باید از مرکب تفاخر پیاده شود و در کنار مردم بایستد و نقش مرهم را ایفا کند.
@Roshanfkrane
Forwarded from اتچ بات
«اولین انتخابات ریاستجمهوری ایران، پوپولیسم در غیاب نهاد»
ششم بهمن ۱۳۵۸ نتایج دور اول انتخابات ریاستجمهوری ایران اعلام شد. این نخستین بار بود که قرار بود در تاریخ ایران مردم «رئیسجمهور» انتخاب کنند. این ویژگی هر انقلاب است که همۀ مدیران اجرایی بلندپایۀ پیش از خود را کنار میگذارد. پس معلوم بود در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران دولتمرد یا سیاستمداری مجرب حضور نخواهد داشت. بدیهی است که نخستین دولت رسمیِ پس از انقلاب باید به یکی از دولتمردان انقلابی جدید واگذار شود و جایی برای حضور پیشینیان («طاغوتیان») نبود.
در میان هفت نامزد برتر انتخابات، تنها دریادار سیداحمد مدنی تا سال ۱۳۵۱ چند سالی سابقۀ خدمت در نیروی دریایی را داشت. اما در مجموع هیچ یک از نامزدها سابقۀ مدیریتی و اجرایی نداشتند. بیشتر آنها دانشآموختههای غرب بودند و در نهایت در تشکیلات انقلابیِ زیرزمینی فعالیتهایی کرده بودند.
نتیجۀ انتخابات چنین از کار درآمد:
۱. ابوالحسن بنیصدر: ۱۰.۷ میلیون رأی (۷۶.۵ % آرا)
۲. سیداحمد مدنی: ۲.۲ میلیون رأی (۱۵.۹ %)
۳. حسن حبیبی: ۶۷۴ هزار رأی (۴.۸ %)
۴. داریوش فروهر: ۱۳۳ هزار رأی (۰.۹ %)
۵. صادق طباطبایی: ۱۱۴ هزار رأی (۰.۸ %)
۶. کاظم سامی: ۸۹ هزار رأی (۰.۶ %)
۷. صادق قطبزاده ۴۸ هزار رأی (۰.۳ %)
از میان این هفت نامزد، تنها سه نفر پشتوانۀ حزبی یا تشکیلاتی داشتند: سیداحمد مدنی (جبهۀ ملی)، حسن حبیبی (حزب جمهوری اسلامی) و کاظم سامی (جاما). بقیه نامزدهای مستقل بودند. بنیصدر به عنوان نامزد مستقل وارد انتخابات شد و با کسب ۷۶.۵ درصد آرا، پیروزی قاطعی به دست آورد. مسعود رجوی، دیگر نامزد حزبی بود اما پیش از انتخابات با فرمان امام خمینی از انتخابات کنار گذاشته شده بود؛ زیرا او به قانوناساسی رأی مثبت نداده بود.
با این اوصاف میتوان گفت: این انتخابات گرچه آزادانهترین انتخابات، اما در عین حال پوپولیستی و شعارزدهترین انتخابات ریاستجمهوری پس از انقلاب بود. این هفت نامزد در دولت موقت صاحب وزارت یا معاونت بودند، اما سابقۀ آنها همان چند ماه بود! افرادی که سابقۀ کار اجرایی و مدیریتی کلان نداشتند، برای تصاحب بالاترین کرسی اجرایی کشور نامزد شده بودند. در میان این نامزدها، بنیصدر، حبیبی و مدنی در نهایت دستی در نظریهپردازی داشتند، البته بدو ن سابقۀ اجرایی. فروهر، سامی، طباطبایی و قطبزاده نیز بیشتر مبارزان سیاسیـانقلابی بودند تا افراد نظریهپرداز. بنابراین، در جایی که افرادی بدون سابقۀ اجرایی در رقابتی سیاسی شرکت میکنند، دو عامل میتواند تعیینکننده باشد: ۱. شعارها، ۲. حمایتهای تشکیلاتی. نامزدهایی که حمایت تشکیلاتی داشتند روی هم حدود ۲۳ درصد رأی آوردند؛ در نتیجه پشتیبانی تشکیلاتی هنوز چنان سازمانیافته نبود که بتواند به نتیجه رسد. پس چه چیزی را میتوان به عنوان عامل پیروزی نام برد؟ «شعارها»! برندۀ این انتخابات، با شعارهایش پیروز شد. اما شعاری که بر پایهای غیراجرایی و غیرتجربی و بر نظریههای اجراناشده استوار باشد و تنها برای به دست آوردن دل رأیدهندگان سر داده شده باشد، چه چیزی میتواند باشد مگر «پوپولیسم»؟ چنانکه در سالهای بعد، وقتی بنیصدر در پی درگیریهای سیاسی حذف شد، حمایت مردمی قابل ذکری از او انجام نشد. پس آن ۷۶ درصد مردمی که به او رأی دادند، کجا بودند؟ آن مردم به «بنیصدر» رأی نداده بودند، به «شعارها»ی بنیصدر رأی داده بودند و نابسامانیهای اقتصادی سالهای بعد، به خصوص با شروع جنگ، نشان میداد آن شعارها تا اجرا فاصلۀ زیادی دارد.
بجز حسن حبیبی، بقیۀ این نامزدها در سالهای بعد از سیاست حذف شدند. ذات سیاست این است که به طور ناخوآگاه درون خود «نهادسازی» میکند و افراد خارج از نهاد دیر یا زود از میدان رانده میشوند. با انقلاب میتوان «یک» نهاد «خاص» را متلاشی کرد؛ مثلاً نهاد «دربار» یا «سلطنت»، اما نفس «نهاد» را که نمیتوان نابود کرد! نهاد و نهادسازی در ذات سیاست است و هر نهاد نیز بیدرنگ خود را بسط میدهد و در پی قدرت بیشتر است. پس از هر فروپاشی سیاسی، نخستین نهادی که خود را زودتر و قدرتمندتر از سایر نهادها استوار کند، برندۀ بازی سیاست است. بدیهیترین پیامد انقلاب اسلامی این بود که حزبی مانند حزب جمهوری اسلامی (تأسیس اسفند ۱۳۵۷) دیر با زود، به عنوان نهادی که بیشترین نزدیکی را به رأس قدرت داشت، یکهتاز میدان شود. کسانی که از قدرت گرفتن حزب جمهوری اسلامی شوکه شدند یا آن را نامنتظره توصیف میکنند، درک روشنی از «ذات» سیاست و انقلاب نداشتند، زیرا اوجگیریِ رهروان امام نه نامنتظره بود و نه غیرمنطقی.
در پیوست، بخشی از شعارهای نامزدهای این انتخابات ریاست جمهوری را ببینید.
مهدی تدینی
#انتخابات، #انقلاب_۵۷
#تاریخ
@Roshanfkrane
ششم بهمن ۱۳۵۸ نتایج دور اول انتخابات ریاستجمهوری ایران اعلام شد. این نخستین بار بود که قرار بود در تاریخ ایران مردم «رئیسجمهور» انتخاب کنند. این ویژگی هر انقلاب است که همۀ مدیران اجرایی بلندپایۀ پیش از خود را کنار میگذارد. پس معلوم بود در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران دولتمرد یا سیاستمداری مجرب حضور نخواهد داشت. بدیهی است که نخستین دولت رسمیِ پس از انقلاب باید به یکی از دولتمردان انقلابی جدید واگذار شود و جایی برای حضور پیشینیان («طاغوتیان») نبود.
در میان هفت نامزد برتر انتخابات، تنها دریادار سیداحمد مدنی تا سال ۱۳۵۱ چند سالی سابقۀ خدمت در نیروی دریایی را داشت. اما در مجموع هیچ یک از نامزدها سابقۀ مدیریتی و اجرایی نداشتند. بیشتر آنها دانشآموختههای غرب بودند و در نهایت در تشکیلات انقلابیِ زیرزمینی فعالیتهایی کرده بودند.
نتیجۀ انتخابات چنین از کار درآمد:
۱. ابوالحسن بنیصدر: ۱۰.۷ میلیون رأی (۷۶.۵ % آرا)
۲. سیداحمد مدنی: ۲.۲ میلیون رأی (۱۵.۹ %)
۳. حسن حبیبی: ۶۷۴ هزار رأی (۴.۸ %)
۴. داریوش فروهر: ۱۳۳ هزار رأی (۰.۹ %)
۵. صادق طباطبایی: ۱۱۴ هزار رأی (۰.۸ %)
۶. کاظم سامی: ۸۹ هزار رأی (۰.۶ %)
۷. صادق قطبزاده ۴۸ هزار رأی (۰.۳ %)
از میان این هفت نامزد، تنها سه نفر پشتوانۀ حزبی یا تشکیلاتی داشتند: سیداحمد مدنی (جبهۀ ملی)، حسن حبیبی (حزب جمهوری اسلامی) و کاظم سامی (جاما). بقیه نامزدهای مستقل بودند. بنیصدر به عنوان نامزد مستقل وارد انتخابات شد و با کسب ۷۶.۵ درصد آرا، پیروزی قاطعی به دست آورد. مسعود رجوی، دیگر نامزد حزبی بود اما پیش از انتخابات با فرمان امام خمینی از انتخابات کنار گذاشته شده بود؛ زیرا او به قانوناساسی رأی مثبت نداده بود.
با این اوصاف میتوان گفت: این انتخابات گرچه آزادانهترین انتخابات، اما در عین حال پوپولیستی و شعارزدهترین انتخابات ریاستجمهوری پس از انقلاب بود. این هفت نامزد در دولت موقت صاحب وزارت یا معاونت بودند، اما سابقۀ آنها همان چند ماه بود! افرادی که سابقۀ کار اجرایی و مدیریتی کلان نداشتند، برای تصاحب بالاترین کرسی اجرایی کشور نامزد شده بودند. در میان این نامزدها، بنیصدر، حبیبی و مدنی در نهایت دستی در نظریهپردازی داشتند، البته بدو ن سابقۀ اجرایی. فروهر، سامی، طباطبایی و قطبزاده نیز بیشتر مبارزان سیاسیـانقلابی بودند تا افراد نظریهپرداز. بنابراین، در جایی که افرادی بدون سابقۀ اجرایی در رقابتی سیاسی شرکت میکنند، دو عامل میتواند تعیینکننده باشد: ۱. شعارها، ۲. حمایتهای تشکیلاتی. نامزدهایی که حمایت تشکیلاتی داشتند روی هم حدود ۲۳ درصد رأی آوردند؛ در نتیجه پشتیبانی تشکیلاتی هنوز چنان سازمانیافته نبود که بتواند به نتیجه رسد. پس چه چیزی را میتوان به عنوان عامل پیروزی نام برد؟ «شعارها»! برندۀ این انتخابات، با شعارهایش پیروز شد. اما شعاری که بر پایهای غیراجرایی و غیرتجربی و بر نظریههای اجراناشده استوار باشد و تنها برای به دست آوردن دل رأیدهندگان سر داده شده باشد، چه چیزی میتواند باشد مگر «پوپولیسم»؟ چنانکه در سالهای بعد، وقتی بنیصدر در پی درگیریهای سیاسی حذف شد، حمایت مردمی قابل ذکری از او انجام نشد. پس آن ۷۶ درصد مردمی که به او رأی دادند، کجا بودند؟ آن مردم به «بنیصدر» رأی نداده بودند، به «شعارها»ی بنیصدر رأی داده بودند و نابسامانیهای اقتصادی سالهای بعد، به خصوص با شروع جنگ، نشان میداد آن شعارها تا اجرا فاصلۀ زیادی دارد.
بجز حسن حبیبی، بقیۀ این نامزدها در سالهای بعد از سیاست حذف شدند. ذات سیاست این است که به طور ناخوآگاه درون خود «نهادسازی» میکند و افراد خارج از نهاد دیر یا زود از میدان رانده میشوند. با انقلاب میتوان «یک» نهاد «خاص» را متلاشی کرد؛ مثلاً نهاد «دربار» یا «سلطنت»، اما نفس «نهاد» را که نمیتوان نابود کرد! نهاد و نهادسازی در ذات سیاست است و هر نهاد نیز بیدرنگ خود را بسط میدهد و در پی قدرت بیشتر است. پس از هر فروپاشی سیاسی، نخستین نهادی که خود را زودتر و قدرتمندتر از سایر نهادها استوار کند، برندۀ بازی سیاست است. بدیهیترین پیامد انقلاب اسلامی این بود که حزبی مانند حزب جمهوری اسلامی (تأسیس اسفند ۱۳۵۷) دیر با زود، به عنوان نهادی که بیشترین نزدیکی را به رأس قدرت داشت، یکهتاز میدان شود. کسانی که از قدرت گرفتن حزب جمهوری اسلامی شوکه شدند یا آن را نامنتظره توصیف میکنند، درک روشنی از «ذات» سیاست و انقلاب نداشتند، زیرا اوجگیریِ رهروان امام نه نامنتظره بود و نه غیرمنطقی.
در پیوست، بخشی از شعارهای نامزدهای این انتخابات ریاست جمهوری را ببینید.
مهدی تدینی
#انتخابات، #انقلاب_۵۷
#تاریخ
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
صبح را همین بس
که خورشید نگاهت
اطلسی های باغچه را
بیدار میکند ...
#ثریاقنبری_ساده
#درود بر شما
صبح زیباتون بخیر
@Roshanfkrane
که خورشید نگاهت
اطلسی های باغچه را
بیدار میکند ...
#ثریاقنبری_ساده
#درود بر شما
صبح زیباتون بخیر
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 ترانه زیبای " جان مریم ( نازنین مریم ) "
اجرا و شعر ترانه : استاد #محمد_نوری (در کنسرت)
آهنگ : #کامبیر_مژدهی
#موسیقی
@Roshanfkrane
اجرا و شعر ترانه : استاد #محمد_نوری (در کنسرت)
آهنگ : #کامبیر_مژدهی
#موسیقی
@Roshanfkrane
#شعر
سایه میجویم، فریب آفتابم میبَرد
آب اگر پیدا شود، اُنس سرابم میبَرد
چشم بستن از جهانِ نقش و رنگ، افسانهایست
میشوم بیدارتر آنگه که خوابم میبَرد
خَس نداند ره کدام است و سرانجامش کدام
بیخبر افتادهام در جوی و آبم میبَرد
فرصتی کو تا بیاویزد به خاری برگِ کاه
تندبادِ روزگاران با شتابم میبَرد
رویِ آرامش ندیدم در کشاکشهای زیست
سیلِ غم چون خُفت، موجِ اضطرابم میبَرد
من بخود، کِی از درِ میخانه بیرون میشدم
خانهاش آباد سیلِ مِی، خرابم میبَرد
#سهراب_سپهری
@Roshanfkrane
سایه میجویم، فریب آفتابم میبَرد
آب اگر پیدا شود، اُنس سرابم میبَرد
چشم بستن از جهانِ نقش و رنگ، افسانهایست
میشوم بیدارتر آنگه که خوابم میبَرد
خَس نداند ره کدام است و سرانجامش کدام
بیخبر افتادهام در جوی و آبم میبَرد
فرصتی کو تا بیاویزد به خاری برگِ کاه
تندبادِ روزگاران با شتابم میبَرد
رویِ آرامش ندیدم در کشاکشهای زیست
سیلِ غم چون خُفت، موجِ اضطرابم میبَرد
من بخود، کِی از درِ میخانه بیرون میشدم
خانهاش آباد سیلِ مِی، خرابم میبَرد
#سهراب_سپهری
@Roshanfkrane
🔻القاعده مسئولیت تیراندازی در پایگاه نظامی آمریکا را برعهده گرفت.
🔸القاعده جزیره العرب با انتشار ویدئویی مدعی شد تبعه سعودی که دو ماه پیش با تیراندازی در یک پایگاه نظامی در فلوریدای آمریکا چند نفر را کشت، وابسته به این گروه بوده است.
#خبر #نظامی
@Roshanfkrane
🔸القاعده جزیره العرب با انتشار ویدئویی مدعی شد تبعه سعودی که دو ماه پیش با تیراندازی در یک پایگاه نظامی در فلوریدای آمریکا چند نفر را کشت، وابسته به این گروه بوده است.
#خبر #نظامی
@Roshanfkrane
🔴خیابانی را در تورنتو به نام شهر ارومیه نام گذاری کردند.
در مراسم قدردانی از دکتر رضا مریدی فیزیکدان و سیاستمدار ایرانی کانادایی، خیابانی در شهر #تورنتو را به نام زادگاهش ارومیه،ثبت کردند /رسانه
#خبر #اجتماعی
@Roshanfkrane
در مراسم قدردانی از دکتر رضا مریدی فیزیکدان و سیاستمدار ایرانی کانادایی، خیابانی در شهر #تورنتو را به نام زادگاهش ارومیه،ثبت کردند /رسانه
#خبر #اجتماعی
@Roshanfkrane
🔻آمریکا، توسعه پایگاه عین الاسد را آغاز کرد!
🔸خبرگزاری المعلومه به نقل از منبع یک خبری گفت که نیروهای آمریکایی شروع به عملیات توسعه مساحت پایگاه هوایی #عین_الاسد کرده اند که گستره جدیدی در نزدیکی ساختمان پایگاه را شامل می شود.
#خبر #نظامی
@Roshanfkrane
🔸خبرگزاری المعلومه به نقل از منبع یک خبری گفت که نیروهای آمریکایی شروع به عملیات توسعه مساحت پایگاه هوایی #عین_الاسد کرده اند که گستره جدیدی در نزدیکی ساختمان پایگاه را شامل می شود.
#خبر #نظامی
@Roshanfkrane
🔴 #عربستان به ظریف ویزا نداد!
▪️رئیس مرکز دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه کشورمان گفت: دولت عربستان از مشارکت هیأت جمهوری اسلامی ایران در نشست بررسی طرح معامله قرن در مقر سازمان همکاری اسلامی در جده جلوگیری کرد./ ایرنا
#خبر #سیاسی
@Roshanfkrane
▪️رئیس مرکز دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه کشورمان گفت: دولت عربستان از مشارکت هیأت جمهوری اسلامی ایران در نشست بررسی طرح معامله قرن در مقر سازمان همکاری اسلامی در جده جلوگیری کرد./ ایرنا
#خبر #سیاسی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 بمب افکن های استراتژیک اتمی #روسیه که در این فیلم کوتاه به ترتیب به پرواز در می آیند شامل (TU_23_M3) و (TU_160) و (TU_95_MC) می باشند/دانشنامه دفاعی
#دانستنی #نظامی
@Roshanfkrane
#دانستنی #نظامی
@Roshanfkrane
🔴هر ایرانی هنگام تولد 10 میلیون تومان بدهکار میشود!
🔹 هر ایرانی که به دنیا میآید 10میلیون تومان بدهکار است! تعجب نکنید. روی آوردن دولت به چاپ و انتشار اوراق بهادار ( استقراض داخلی ) برای تامین کسری بودجه و فرار از اعتیاد نفتی، باعث اعتیاد استقراضی شده تا هر ایرانی در بدو تولد بدهکار 10 میلیون تومانی باشد!
#خبر #اقتصاد
@Roshanfkrane
🔹 هر ایرانی که به دنیا میآید 10میلیون تومان بدهکار است! تعجب نکنید. روی آوردن دولت به چاپ و انتشار اوراق بهادار ( استقراض داخلی ) برای تامین کسری بودجه و فرار از اعتیاد نفتی، باعث اعتیاد استقراضی شده تا هر ایرانی در بدو تولد بدهکار 10 میلیون تومانی باشد!
#خبر #اقتصاد
@Roshanfkrane