من فکر می کنم می شود آدم نقش بد هم ایفا کند و محبوب باشد. یعنی آدم تکلیفش را با او می داند. نمونه اش جبار سینگ! جبار سینگ فیلم شعله. جبار سینگ شخصیتی منحصر به فرد دارد. بد است ولی خوب است. ظالم است ولی دوست داشتنی است. یک تلفیقی و یک پارادوکسی مثل همه ی چیزهای شاعرانه ی دیگر است که به ویژه در ساحت آدم های پیرامونی ما. نمونه اش را دیگر نمی بینیم. آدمی است فراموش شده و تکرار نشدنی..
آدم اگر بد است، چه خوب است مثل جبار سینگ باشد و تکلیف آدمی با او روشن باشد. نه اینکه با چهره ای ظاهرالصلاح به ما نزدیک شود و بعد به ناگهان دودمان ما را و آسایش و آرامش ما را و انتظام و شیرازه ی زندگی ما را از هم بپاشد
در رفتار با دشمنان شناخته شده آدمی می داند چه کند و پیچیده گی و شگفتی و دیپلماسی و هزارتو وجود ندارد در دوستی های به خدعه آلوده است که اعتماد می کنی، باور می کنی، تخم مرغ هایت را در سبد دوست می گذاری، و ناگهان دشنه در پهلویت مینشیند و روزگارت سیاه میشود
در همین رابطه است که می شود گفت دشمنان را به حال خود بگذار این همیشه یک دوست بسیار بسیار نزدیک و صمیمی است که تو را به زمین گرم می زند
شهرام گراوندی
@Rshanfkrane
آدم اگر بد است، چه خوب است مثل جبار سینگ باشد و تکلیف آدمی با او روشن باشد. نه اینکه با چهره ای ظاهرالصلاح به ما نزدیک شود و بعد به ناگهان دودمان ما را و آسایش و آرامش ما را و انتظام و شیرازه ی زندگی ما را از هم بپاشد
در رفتار با دشمنان شناخته شده آدمی می داند چه کند و پیچیده گی و شگفتی و دیپلماسی و هزارتو وجود ندارد در دوستی های به خدعه آلوده است که اعتماد می کنی، باور می کنی، تخم مرغ هایت را در سبد دوست می گذاری، و ناگهان دشنه در پهلویت مینشیند و روزگارت سیاه میشود
در همین رابطه است که می شود گفت دشمنان را به حال خود بگذار این همیشه یک دوست بسیار بسیار نزدیک و صمیمی است که تو را به زمین گرم می زند
شهرام گراوندی
@Rshanfkrane
گلولهیی را به یاد ندارم
که به نیت پوست نازک آزادی
شلیک شده باشد و
سرانجام
به قصد شقیقهی دژخیم
کمانه نکرده باشد
چاقویی را به یاد ندارم
که برای گلوی خوش آواز عشق
از غلاف بیرون زده باشد و
آخر دستهٔ خودش را نبریده باشد
حالا؛
هرچه میخواهید، شلیک کنید و
هرچه میخواهید، چاقو بکشید...
#حسین_منزوی
@Roshanfkrane
که به نیت پوست نازک آزادی
شلیک شده باشد و
سرانجام
به قصد شقیقهی دژخیم
کمانه نکرده باشد
چاقویی را به یاد ندارم
که برای گلوی خوش آواز عشق
از غلاف بیرون زده باشد و
آخر دستهٔ خودش را نبریده باشد
حالا؛
هرچه میخواهید، شلیک کنید و
هرچه میخواهید، چاقو بکشید...
#حسین_منزوی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 پیام #گلشیفته_فراهانی ، از چهره های دوست داشتنی و تاثیرگذار سینمای جهان، در حمایت از مردم ایران
این بانوی عزیز به زبان انگلیسی از مشکلات و درد و رنج مردم ایران برای رهبران و مردم جهان گفت...
«خیلی از ایرانیها، گلوله خوردند، کشته و مجروح شدند و عده زیادی اکنون در بازداشت بسر میبرند. این یک تراژدی و فاجعه دیگر می باشد که در حال رقم خوردن است. مردمی که تنها به خاطر افزایش قیمت بنزین تظاهرات کردند؛ دیگر به خانه بازنگشتند. آنها پسران، دختران و پدران خانوادههای خود بودند ولی الان دیگر نیستند..."
وی تبعید و دوری از میهن را به از دست دادن بازو تشبیه کرد که اگر از دست بدهید، دیگر از دست دادهاید و اینگونه نیست که بتوان امیدوار بود بر جای آن، دست و بازویی دیگر رشد کند.
او همچنین گفته که:
"بستگان و دوستانش در ایرانند و در زمان قطعی اینترنت به مدت یک هفته نتوانسته با خانوادهاش گفتگو کند و اذیت شده.
در زمان اعتراضات وقتی در تلویزیون فاجعه را میدید، که در کشورش اتفاق میافتد، مانند آن بود که قلبش بخواهد از جای کنده شود....
با همه سختیها ایران نیز قطعا آزاد میشود."
#اجتماعی #اعتراضات
@Roshanfkrane
این بانوی عزیز به زبان انگلیسی از مشکلات و درد و رنج مردم ایران برای رهبران و مردم جهان گفت...
«خیلی از ایرانیها، گلوله خوردند، کشته و مجروح شدند و عده زیادی اکنون در بازداشت بسر میبرند. این یک تراژدی و فاجعه دیگر می باشد که در حال رقم خوردن است. مردمی که تنها به خاطر افزایش قیمت بنزین تظاهرات کردند؛ دیگر به خانه بازنگشتند. آنها پسران، دختران و پدران خانوادههای خود بودند ولی الان دیگر نیستند..."
وی تبعید و دوری از میهن را به از دست دادن بازو تشبیه کرد که اگر از دست بدهید، دیگر از دست دادهاید و اینگونه نیست که بتوان امیدوار بود بر جای آن، دست و بازویی دیگر رشد کند.
او همچنین گفته که:
"بستگان و دوستانش در ایرانند و در زمان قطعی اینترنت به مدت یک هفته نتوانسته با خانوادهاش گفتگو کند و اذیت شده.
در زمان اعتراضات وقتی در تلویزیون فاجعه را میدید، که در کشورش اتفاق میافتد، مانند آن بود که قلبش بخواهد از جای کنده شود....
با همه سختیها ایران نیز قطعا آزاد میشود."
#اجتماعی #اعتراضات
@Roshanfkrane
🔴 هدفمندی یارانهها در بودجه ۹۹ بیش از ۲۵۰ هزار میلیارد تومان درآمد دارد، به مردم فقط ۴۰ هزار میلیارد تومان میرسد!
🔹سره ماه پول ۵ تا پفک رو میریزن حساب ملت اونم با کلی منت اما ۱۰۰برابرشو از مردم میکشند !
#ارسالی #اقتصاد #اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
🔹سره ماه پول ۵ تا پفک رو میریزن حساب ملت اونم با کلی منت اما ۱۰۰برابرشو از مردم میکشند !
#ارسالی #اقتصاد #اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
🔴 سورپرایز وزیر رفع فیلتر تلگرام نیست
🔹 پیگیری های خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان از دادستانی کشور نشان داد، سورپرایز پنجشنبه وزیر ارتباطات ارتباطی با تلگرام و رفع فیلتر این پیامرسان ندارد.
🔹 پیش از این نیز اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه در خصوص رفع فیلتر تلگرام بعد از بازداشت قاضی صادر کننده دستور گفته بود، دلیلی وجود ندارد به خاطر یک اقدام اشتباه تصمیم های خوب یک قاضی زیر سوال برود/باشگاه خبرنگاران
#خبر #اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
🔹 پیگیری های خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان از دادستانی کشور نشان داد، سورپرایز پنجشنبه وزیر ارتباطات ارتباطی با تلگرام و رفع فیلتر این پیامرسان ندارد.
🔹 پیش از این نیز اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه در خصوص رفع فیلتر تلگرام بعد از بازداشت قاضی صادر کننده دستور گفته بود، دلیلی وجود ندارد به خاطر یک اقدام اشتباه تصمیم های خوب یک قاضی زیر سوال برود/باشگاه خبرنگاران
#خبر #اجتماعی
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دستی افشان تا ز سر انگشتانت صد قطره چکد هر قطره شود خورشیدی
باشد که بصد سوزن نور شب ما را بکند روزن روزن
ما بی تاب و نیایش بی رنگ
از مهرت لبخندی کن بنشان بر لب ما
👤سهراب سپهری
@Roshanfkrane
باشد که بصد سوزن نور شب ما را بکند روزن روزن
ما بی تاب و نیایش بی رنگ
از مهرت لبخندی کن بنشان بر لب ما
👤سهراب سپهری
@Roshanfkrane
🌐 توهم و تئوری توطئه
▪️#تئوری_توطئه یا (conspiracy theory)
یکی از بیماریهای است که در پس ذهن بسیاری از ماها همچنان ریشه دوانده و همواره در تحلیلِ قضایا و رخدادهای کشورمان، سایه ای سنگین دارد. تئوری توطئه آثاری بس شوم دارد، گذشته از اینکه شناختی کج و معوج از علل و عوامل حوادث تاریخی کشورمان به ما می دهد، باعث میگردد عملکردهای خودمان را به بیگانگان نسبت داده در نتیجه هرگز در قبال آنها احساسِ مسولیت نکنیم.
از طرف دیگر، باعث میگردد یک ملت، اعتماد به نفس خود را از دست داده و عاجز از تعیین و دست اندرکار سرنوشت خود باشد.
چنین است که در تئوری توطئه، انقلاب مشروطیت ایران به دیگهای پلوی سفارتخانه بریتانیا پیوند داده میشود و انقلاب 57 در حد کنفرانس گوادلوپ تقلیل می یابد و یا کودتای 28 مرداد تنها به دلارهای آمریکا تنزل داده میشود و نقش عظیم و ارتجاعی عوامل داخلی کاملا نادیده گرفته میشود.
عوامل بی شمار داخلی که دست بدست هم دادند تا حتی نصف آن دلارهای کودتا هنوز به مصرف نرسیده کودتا به ثمر برسد...!
وقتی تلاشهای پی در پیِ یک ملت برای استقرار یک نظامی دمکراتیک و آزاد به شکست می انجامند، این شکستهایِ پی در پی به شکستِ فلسفی مبدل شده و یاس و سرخوردگی چنان غالب میگردد که دیگر کوچکترین نور امیدی حتی در افقهای دوردست نیز دیده نشود...
▪️نباید از این امر مهم غافل شد که توهم و تئوری توطئه ریشه در تاریخ ما دارد از وقتی که دویست سال پیش، ایران در جنگهایش با روسیه شکست سهمگینی می خورد و تن به قرارداد ترکمنچای می دهد، از آن تاریخ اسیر سرپنجه دو قدرت روس و انگلیس میگردد.
ایران کاملا مستعمره نمی گردد اما نیمه مستمره شده و دربارِ مقامات ایران مرتشی،خودفروخته و در سیطره روسوفیلها و یا انگلوفیلها در می آید بطوری که شاه مملکت البته قدرتمندترینش! (ناصرالدین شاه) عاجزانه میگفت:
«میخواهم به شمال مملكت بروم سفیر روس اعتراض میكند، میخواهم به جنوب بروم انگلیس اعتراض میكند، ای مرده شور این مملكت را ببرد كه شاه حق ندارد به شمال و جنوب کشورش سفر کند»...
▪️نتیجه اینکه،این تلقینِ نحسِ دایی جان ناپلئونی که «کار کار انگلیسی هاست» چون میراثی شوم، نسل به نسل منتقل میگردد غافل از آنکه هر زخمی که به ما می رسد، علل و ریشه اصلی آن در عملکردهای تک تکِ خود ما دارد، چرا که حتی اگر بیگانگان نیز دخالت کنند، این ما هستیم که به آنها اجازه دخالت میدهیم...
#اجتماعی
@Roshanfkrane
▪️#تئوری_توطئه یا (conspiracy theory)
یکی از بیماریهای است که در پس ذهن بسیاری از ماها همچنان ریشه دوانده و همواره در تحلیلِ قضایا و رخدادهای کشورمان، سایه ای سنگین دارد. تئوری توطئه آثاری بس شوم دارد، گذشته از اینکه شناختی کج و معوج از علل و عوامل حوادث تاریخی کشورمان به ما می دهد، باعث میگردد عملکردهای خودمان را به بیگانگان نسبت داده در نتیجه هرگز در قبال آنها احساسِ مسولیت نکنیم.
از طرف دیگر، باعث میگردد یک ملت، اعتماد به نفس خود را از دست داده و عاجز از تعیین و دست اندرکار سرنوشت خود باشد.
چنین است که در تئوری توطئه، انقلاب مشروطیت ایران به دیگهای پلوی سفارتخانه بریتانیا پیوند داده میشود و انقلاب 57 در حد کنفرانس گوادلوپ تقلیل می یابد و یا کودتای 28 مرداد تنها به دلارهای آمریکا تنزل داده میشود و نقش عظیم و ارتجاعی عوامل داخلی کاملا نادیده گرفته میشود.
عوامل بی شمار داخلی که دست بدست هم دادند تا حتی نصف آن دلارهای کودتا هنوز به مصرف نرسیده کودتا به ثمر برسد...!
وقتی تلاشهای پی در پیِ یک ملت برای استقرار یک نظامی دمکراتیک و آزاد به شکست می انجامند، این شکستهایِ پی در پی به شکستِ فلسفی مبدل شده و یاس و سرخوردگی چنان غالب میگردد که دیگر کوچکترین نور امیدی حتی در افقهای دوردست نیز دیده نشود...
▪️نباید از این امر مهم غافل شد که توهم و تئوری توطئه ریشه در تاریخ ما دارد از وقتی که دویست سال پیش، ایران در جنگهایش با روسیه شکست سهمگینی می خورد و تن به قرارداد ترکمنچای می دهد، از آن تاریخ اسیر سرپنجه دو قدرت روس و انگلیس میگردد.
ایران کاملا مستعمره نمی گردد اما نیمه مستمره شده و دربارِ مقامات ایران مرتشی،خودفروخته و در سیطره روسوفیلها و یا انگلوفیلها در می آید بطوری که شاه مملکت البته قدرتمندترینش! (ناصرالدین شاه) عاجزانه میگفت:
«میخواهم به شمال مملكت بروم سفیر روس اعتراض میكند، میخواهم به جنوب بروم انگلیس اعتراض میكند، ای مرده شور این مملكت را ببرد كه شاه حق ندارد به شمال و جنوب کشورش سفر کند»...
▪️نتیجه اینکه،این تلقینِ نحسِ دایی جان ناپلئونی که «کار کار انگلیسی هاست» چون میراثی شوم، نسل به نسل منتقل میگردد غافل از آنکه هر زخمی که به ما می رسد، علل و ریشه اصلی آن در عملکردهای تک تکِ خود ما دارد، چرا که حتی اگر بیگانگان نیز دخالت کنند، این ما هستیم که به آنها اجازه دخالت میدهیم...
#اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 ناهید شیر پیشه داغ اولادش را دید،اما هرگز نگریست،
میلیونها ایرانی با افتخار و غرور، صلابت،عزت،جسارت و شهامتش را تحسین کردند.
وی مادر پویا بختیاری است که در اعتراضات آبان ماه به شهادت رسید و آموزگار پایه چهارم ابتدائی است.
او پس از قتل فرزندش به کلاس رفت تا برای مدتی با دانش آموزان خداحافظی کند.وی ۲۷ سال سابقه ی آموزگاری دارد.
در این فیلم واکنش شاگردانش را می بینید.
فیلم : کانون صنفی معلمان
#اجتماعی
@Roshanfkrane
میلیونها ایرانی با افتخار و غرور، صلابت،عزت،جسارت و شهامتش را تحسین کردند.
وی مادر پویا بختیاری است که در اعتراضات آبان ماه به شهادت رسید و آموزگار پایه چهارم ابتدائی است.
او پس از قتل فرزندش به کلاس رفت تا برای مدتی با دانش آموزان خداحافظی کند.وی ۲۷ سال سابقه ی آموزگاری دارد.
در این فیلم واکنش شاگردانش را می بینید.
فیلم : کانون صنفی معلمان
#اجتماعی
@Roshanfkrane
موسیقی متن فیلم پدرخوانده(حکومت نظامی)
@Roshanfkrane
این قطعه ی معروف و نوستالوژیک، موسیقی فیلم سینمایی #پدر_خوانده (حکومت نظامی) است که توسط #میکیس_تئودوراکیس ساخته شده...
#موسیقی #بیکلام
@Roshanfkrane
#موسیقی #بیکلام
@Roshanfkrane
♦️شهاب حسینی و پارسا پیروزفر با گریم مولانا و شمس تبریزی در پشت صحنه فیلم مست عشق
#خبر
#هنر
@Roshanfkrane
#خبر
#هنر
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 هم اکنون، حرکت سیل عظیم انقلابیون مردمی به سمت «میدان تحریر» بغداد برای برپایی یک تظاهرات میلیونی
تعداد زیادی از انقلابیون استان های همجوار نیز خود را به بغداد رساندهاند.
#خبر #اعتراضات
@Roshanfkrane
تعداد زیادی از انقلابیون استان های همجوار نیز خود را به بغداد رساندهاند.
#خبر #اعتراضات
@Roshanfkrane
#ناسیونالیسم_افراطی
فهمِ او، یا وهمِ “هو”؟
ناسیونالیسمِ افراطی دارد همه جا جان میگیرد. همه به جستوجوى هويّت خود هستند و در اين جستوجو به جان هم افتادهاند ؛ هويّتهاى قومى، هويّتهاى مذهبى، هويّتهاى فرهنگى و ملّىشان را به رخ هم مىكشند. در شرق و در غرب، و غرب و شرق، همه به جان هم افتادهاند تا از «تعلّق» بربريّت بسازند.
«هويّت تو در لائيّت ماست»؛ بايد اين سخن حلّاج را بتوانيم درك كنيم، و ادامهى او شمس تبريزى را، «كشف غير» را. ما بايد بتوانيم خودمان را حذف كنيم، در خودِ ديگرى .خود را در غير خود حذف كنيم و ياد بگيريم كه در خود بهجاى اينكه به دنبال كشف «هو» باشيم به دنبال درکِ او باشيم. و او «ديگرى»ست. حلّاج براى همين ايدئولوژى انسانىاش بالاى دار رفت، ايدهاى كه همهى ايدئولوژىهاى مذهبى و سياسى را پشت سر مىگذارد.
چه فايده كه دار حلّاج را بستائيم ولى انديشهى او را هضم نكنيم ؟ اينهمه ادبيّات دار براى حلّاج، از شعر و از رمان، اگر به ما حذف هويّت و حذف تعلّق نياموزد، آئينهاى براى خشونت و بىرحمى مىشود، و عشق به كشتار و سر بريدن و وحشت.
برکشیده از کتاب» چهره ی پنهان حرف«، یداله رویایی با ویرایش و تنظیم افشین دشتی – انتشارات نگاه ١٣٩١
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
فهمِ او، یا وهمِ “هو”؟
ناسیونالیسمِ افراطی دارد همه جا جان میگیرد. همه به جستوجوى هويّت خود هستند و در اين جستوجو به جان هم افتادهاند ؛ هويّتهاى قومى، هويّتهاى مذهبى، هويّتهاى فرهنگى و ملّىشان را به رخ هم مىكشند. در شرق و در غرب، و غرب و شرق، همه به جان هم افتادهاند تا از «تعلّق» بربريّت بسازند.
«هويّت تو در لائيّت ماست»؛ بايد اين سخن حلّاج را بتوانيم درك كنيم، و ادامهى او شمس تبريزى را، «كشف غير» را. ما بايد بتوانيم خودمان را حذف كنيم، در خودِ ديگرى .خود را در غير خود حذف كنيم و ياد بگيريم كه در خود بهجاى اينكه به دنبال كشف «هو» باشيم به دنبال درکِ او باشيم. و او «ديگرى»ست. حلّاج براى همين ايدئولوژى انسانىاش بالاى دار رفت، ايدهاى كه همهى ايدئولوژىهاى مذهبى و سياسى را پشت سر مىگذارد.
چه فايده كه دار حلّاج را بستائيم ولى انديشهى او را هضم نكنيم ؟ اينهمه ادبيّات دار براى حلّاج، از شعر و از رمان، اگر به ما حذف هويّت و حذف تعلّق نياموزد، آئينهاى براى خشونت و بىرحمى مىشود، و عشق به كشتار و سر بريدن و وحشت.
برکشیده از کتاب» چهره ی پنهان حرف«، یداله رویایی با ویرایش و تنظیم افشین دشتی – انتشارات نگاه ١٣٩١
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
نمایشگاهِ کتاب، مرگ ِکتاب : اول سانسورش میکنند بعد نمایشش میدهند
درپاسخ سؤالی از جمشید چالنگی : *
کدام یک از کتابهاتان را بیشتر دوست دارید ویا ترجیح میدهید ؟
... کتاب اگر باز نشود می میرد، باز هم که شود از مرگ نگریخته است. کتاب های بی مرگ کتاب های تنها هستند. چه کتابی تنها نیست ؟ و کتابِ تنها چگونه کتابی است ؟
من فکرمی کنم کتاب ها خودشان از پیش سرنوشتِ خودشان را می دانند. آنها محتوای مرگ و زندگیشان را در خودشان دارند، و از همان اولین صفحه ها رو به همین محتوا باز می شوند . نمایش ِ کتاب، مرگِ کتاب را عقب نمی اندازد. ترجیح مؤلف هم جاودانش نمی کند. یک کتابِ جاودان جاودانگی ِمؤلف نیست، بلکه برعکس مرگِ مؤلف را جاودان می کند. چرا که کتاب زمانی جاودانه می شود که تنها می شود، وَ یک کتاب ِ تنها همیشه منهای مؤلفِ خود زندگی میکند. تنهای تنها، بی نما و بی جنجال، که خواندنش چیزی جز خودش را حضور نمیدهد
.
پس ترجیح می دهم که ترجیح ندهم ، وهیچ نگویم، وَ یا که هیچ بگویم.
امیدوارم هیچیک از این کتاب ها خواننده را بمن نزدیک نکند!
مأخذ : کتاب ِ"از سکوی سرخ"، بازتاب از مجلۀ تماشا، مهر ماه ۱۳۵۷ *
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
درپاسخ سؤالی از جمشید چالنگی : *
کدام یک از کتابهاتان را بیشتر دوست دارید ویا ترجیح میدهید ؟
... کتاب اگر باز نشود می میرد، باز هم که شود از مرگ نگریخته است. کتاب های بی مرگ کتاب های تنها هستند. چه کتابی تنها نیست ؟ و کتابِ تنها چگونه کتابی است ؟
من فکرمی کنم کتاب ها خودشان از پیش سرنوشتِ خودشان را می دانند. آنها محتوای مرگ و زندگیشان را در خودشان دارند، و از همان اولین صفحه ها رو به همین محتوا باز می شوند . نمایش ِ کتاب، مرگِ کتاب را عقب نمی اندازد. ترجیح مؤلف هم جاودانش نمی کند. یک کتابِ جاودان جاودانگی ِمؤلف نیست، بلکه برعکس مرگِ مؤلف را جاودان می کند. چرا که کتاب زمانی جاودانه می شود که تنها می شود، وَ یک کتاب ِ تنها همیشه منهای مؤلفِ خود زندگی میکند. تنهای تنها، بی نما و بی جنجال، که خواندنش چیزی جز خودش را حضور نمیدهد
.
پس ترجیح می دهم که ترجیح ندهم ، وهیچ نگویم، وَ یا که هیچ بگویم.
امیدوارم هیچیک از این کتاب ها خواننده را بمن نزدیک نکند!
مأخذ : کتاب ِ"از سکوی سرخ"، بازتاب از مجلۀ تماشا، مهر ماه ۱۳۵۷ *
#بریده_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
#دلتنگیها
دیار من همهی طول راه بود
و طول بودم من
و راه بودم من،
و طول راه، که قربانی دیارم بود.
و یاد آشنایی او
باد را
ـ نگاه کن! –
اینک!
عبور میدهد از روی میز من!
و سرگذشت صحرا که آفتاب و نمک را
حضور میدهد!
نمیتوانم، آه،
کویر را در پاکت کنم
و بازگردانم
برای آن همه طول!
#یدالله_رویایی
#شعر
@Roshanfkrane
دیار من همهی طول راه بود
و طول بودم من
و راه بودم من،
و طول راه، که قربانی دیارم بود.
و یاد آشنایی او
باد را
ـ نگاه کن! –
اینک!
عبور میدهد از روی میز من!
و سرگذشت صحرا که آفتاب و نمک را
حضور میدهد!
نمیتوانم، آه،
کویر را در پاکت کنم
و بازگردانم
برای آن همه طول!
#یدالله_رویایی
#شعر
@Roshanfkrane
Lallaie-(IRMP3.IR)
Mohammad Nouri
#آوازهاوترانهها
#لالاییلای
#درصدایمحمدنوری
«... اجرای دوباره «لالایی لای» ظرفیتی تازه از صدای امروز تو است. و این ترانه هم خود کشف دوبارهی چیزها است. ما اگر چیزی باشیم، خودمان رادوباره در آن کشف میکنیم. انگار هر چیزی که باید گفته شده باشد به وقت خودش گفته شده است (...) درست همان وقتی که حرفی زدهام آموختهام که چه حرفی را بزنم.»
نورماندی ۱۵ ژوئیه ۱۹۹۲
از یک نامه به محمد نوری
ترانه لالایی لای با ترانهای از یدالله رویایی
در صدای محمد نوری
موسیقی ناصر حسینی
اجرای فریبرز لاچینی
#موسیقی
@Roshanfkrane
#لالاییلای
#درصدایمحمدنوری
«... اجرای دوباره «لالایی لای» ظرفیتی تازه از صدای امروز تو است. و این ترانه هم خود کشف دوبارهی چیزها است. ما اگر چیزی باشیم، خودمان رادوباره در آن کشف میکنیم. انگار هر چیزی که باید گفته شده باشد به وقت خودش گفته شده است (...) درست همان وقتی که حرفی زدهام آموختهام که چه حرفی را بزنم.»
نورماندی ۱۵ ژوئیه ۱۹۹۲
از یک نامه به محمد نوری
ترانه لالایی لای با ترانهای از یدالله رویایی
در صدای محمد نوری
موسیقی ناصر حسینی
اجرای فریبرز لاچینی
#موسیقی
@Roshanfkrane
#دلتنگیها
در باز بود اما،
بسیار دور بود.
ما با نقیب قافله میرفتیم
و خون ما که بوی سرخ حماسه داشت
مار و سراب را،
تا انتهای حافظه میبرد
در انتهای حافظه لبخند جرعه با ما مبادلهی رؤیا میکرد
در انتهای حافظه لبخند جرعه شط خشک نفهمیدنی میشد
در انتهای حافظه از هیچکس سؤال نمیکردیم
در انتهای حافظه لبخند میشدیم
ما را نقیب قافله با بادهای کاهل میبرد
و بوی سرخ جرعه در باد
رفتار ابرهای کاهل را
مست میکرد.
شن را سکونت شادیهای قدیمی بود
و ما میان شنهایی مستعمل
و چیزهایی از شن میرفتیم
پخش سکوت بود و حریق دقیقههای کویری.
#یدالله_رویایی
#شعر
@Roshanfkrane
در باز بود اما،
بسیار دور بود.
ما با نقیب قافله میرفتیم
و خون ما که بوی سرخ حماسه داشت
مار و سراب را،
تا انتهای حافظه میبرد
در انتهای حافظه لبخند جرعه با ما مبادلهی رؤیا میکرد
در انتهای حافظه لبخند جرعه شط خشک نفهمیدنی میشد
در انتهای حافظه از هیچکس سؤال نمیکردیم
در انتهای حافظه لبخند میشدیم
ما را نقیب قافله با بادهای کاهل میبرد
و بوی سرخ جرعه در باد
رفتار ابرهای کاهل را
مست میکرد.
شن را سکونت شادیهای قدیمی بود
و ما میان شنهایی مستعمل
و چیزهایی از شن میرفتیم
پخش سکوت بود و حریق دقیقههای کویری.
#یدالله_رویایی
#شعر
@Roshanfkrane
📚
مجری برنامه به هاله رو کرد و پرسید:
فکر میکنی وسایل ارتباطی تکنولوژی جدید به عشق خدمت کردهاند؟
_شاید به عشاق خدمت کرده باشند، ولی به عشق نه. عشق روزی که کبوترِ نامهبر بود و نامههای عشاق را میرساند، حال و روز بهتری داشت. چهبسیار شور و شوقهایی که تلفن همراه با نزدیک کردن فاصلهها از میان برده است. مردم یادشان رفته که عشاق با چه اشتیاقی چشم بهراه پستچی میماندند.
چه اتفاق بزرگی است که آدم با دستخطِ خودش بنویسد "دوستت دارم"! چه خوشبختی و چه حادثهی متهورانهای است که آدم، نامهی عاشقانهای را تا آخر عمر نگاه دارد!
امروز "دوستت دارم" با فشار یک دکمه پاک میشود. فقط یک دقیقه دوام میآورد و مبلغ ناچیزی برایت هزینه دارد.
✍🏽 #احلام_مستغانمی
📕 سیاه برازنده توست
#تکه_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
مجری برنامه به هاله رو کرد و پرسید:
فکر میکنی وسایل ارتباطی تکنولوژی جدید به عشق خدمت کردهاند؟
_شاید به عشاق خدمت کرده باشند، ولی به عشق نه. عشق روزی که کبوترِ نامهبر بود و نامههای عشاق را میرساند، حال و روز بهتری داشت. چهبسیار شور و شوقهایی که تلفن همراه با نزدیک کردن فاصلهها از میان برده است. مردم یادشان رفته که عشاق با چه اشتیاقی چشم بهراه پستچی میماندند.
چه اتفاق بزرگی است که آدم با دستخطِ خودش بنویسد "دوستت دارم"! چه خوشبختی و چه حادثهی متهورانهای است که آدم، نامهی عاشقانهای را تا آخر عمر نگاه دارد!
امروز "دوستت دارم" با فشار یک دکمه پاک میشود. فقط یک دقیقه دوام میآورد و مبلغ ناچیزی برایت هزینه دارد.
✍🏽 #احلام_مستغانمی
📕 سیاه برازنده توست
#تکه_ای_ازکتاب
@Roshanfkrane
🔷هنوز منتظرانيم تا زگرمابه برون خرامی...!
✍️علی مرادی مراغه ای
🔸کیمیاگری قدیم بدنبال یافتن اکسیری بود که ماهیت جسم را تغییر داده مس را طلا کند. چنین اکسیری وجود خارجی ندارد اما به نظر من، چیزی شبیه به آن وجود دارد و آن اکسیر همانا وجودِ دستهایِ نخبگان سیاسی هر جامعه است دستهایی که با نبوغ خود، بحرانها را به فرصتهای طلایی بدل میکنند برعکسِ کوتوله های سیاسی که فرصتها را نیز به بحران بدل میکنند!. هر دو کشور: ژاپنِ میجی و ایرانِ امیر، تقریبا همزمان و شبیه هم بودند و با هم آغاز کردند اما میجی چهل سال فرصت پیدا کرد و امیر کمتر از چهار سال...! پس نیشتری که در 1852م در حمام فین کاشان بر آن رگ نهاده شد نه رگِ امیر که در واقع، رگِ نوسازی ایران بود بطوریکه چهل پنج سال پس از کشتن امیر، میرزا رضا کرمانی قاتل شاه دراستنطاق خود، این تصویر مایوس کننده را از اوضاع و احوال ایران بدست میدهد: «قدرى پايتان را از خاك ايران بيرون بگذاريد در عراق عرب و بلاد قفقاز و عشقآباد و خاك روسيه هزار هزار رعيت بيچاره ايرانى ببينيد كه از وطن عزيز خود از دست تعدى و ظلم فرار كرده كثيفترين كسب و شغلها را از ناچارى پيش گرفته اند هرچه حمال و كناس و الاغى و مزدور در آن نقاط می بينيد همه ايرانى هستند آخر اين گله هاى گوسفند شما مرتع لازم دارند كه چرا كنند تا شيرشان زياد شود كه هم به بچههاى خود بدهند هم شما بدوشيد نه اينكه تا شير دارند بدوشيد شير كه ندارد گوشت تنشان را بكلاشيد...» (تاریخ بیداری ایرانیان...ج1ص۸۲)
🔹شبی که فرمان قتل امیرکبیر گرفته شد سرسخت ترین دشمنانِ امیر و در واقع دشمنان ایران، شاه جوان را محاصر کرده حسابی مست اش ساختند و سپس، فرمان قتلش را گرفته بدست حاج علیخان دادند و او سحرگاه دهم ژانویه1852عازم کاشان شد (خاطرات و خطرات...ص57)«...به دلاک دستور داد رگهای هر دو بازویش را بزند و دو کف دستش را روی زمین نهاد در حالیکه خون از بازوانش فوران داشت در این وقت میرغضب به امر فراشباشی با چکمه لگدی به میان دو کتف امیر نواخت، چون امیر درغلتید دستمالی را لوله کرد به حلق امیر فرو برد و گلویش را فشرد تا جان داد»(امیرکبیر و ایران،آدمیت...ص717)
🔸میرزا آقاخان نوری که دشمن امیر و سرسپردترین مزدبگیر انگلستان بود و بجای امیر، صدراعظم ایران شد در نامه ای خصوصی به شاه نوشت«بحمدالله که میرزاتقی خان غیرمرحوم به درک واصل شد خدا جان این چاکر را و جمیع اولاد آدم و عالم را فدای یک جمله دستخط شاه نماید...» اما همین شخصِ پلید در انظار عمومی به تحریف جنایت دست میزند و همه جا تبلیغ می کند که میرزاتقی خان از بیماری مرده است «میرزاتقی خان در فین کاشان به ناخوشی سینه پهلو وفات کرده و مرحوم شد خدا بیامرزد تف بر این دنیا...»(آدمیت...ص725)
🔹ناصرالدین شاه 45سال پس از امیر زنده ماند بارها با تحسر گریست و لحظه ای از بزرگترین اشتباه زندگیش غافل نشد یکسال قبل از کشته شدنش رفته بود به زادگاه امیرکبیر برای سواری. یک مرتبه چوپانی می بیند که چقدر شبیه امیر بوده از چوپان سبب را می پرسد و چوپان میگوید که پدر من با پدر امیرکبیر پسرعمو بودند و ناصرالدین شاه او را به تهران آورده شغل و منصب میدهد! اما بندی را که 45سال پیش، به آب داده بود دیگر هیچوقت قابل جبران نبود در حصار چاپلوسان و متملقان گرفتار شده بود و کشور غرق در فساد و تباهی گشته بود گاهگاهی که اوضاعِ آشفته کشور، آشفته ترش میکرد از سرِ پشيمانى از قتل امیرکبیر، در دستخطى به ولیهدش مظفرالدين شاه نوشت بود: «قدر نوكر خوب را بدان، من چهل سال است بعد از امير، خواستم از چوب آدم بتراشم اما نتوانستم»( آگهى شاهان از کار جهان، محمدحسین جابری انصاری... ص 58)
🔸پس از قتل امیر، در بین مردم ایران ضرب المثل شد که وقتی مي خواستند از كاری مُحال نام ببرند مي گفتند:«وقتي امير از گرمابه بيرون آید!» امروزه دیگر،کاری را که او همزمان با میجی،آغاز کرده بود و میخواست انجام دهد دیگر مانند بیرون آمدنش از گرمابه،به امری محال میماند...البته پس از مرگش،دوره های وجود داشته که افراد متعددی از دولتمردانِ ایرانی را به او تشبیه کرده اند اما در اینصورت،عجیب است که این همه امیرکبیر داشته ایم و وضعمان این است!...
@Roshanfkrane
✍️علی مرادی مراغه ای
🔸کیمیاگری قدیم بدنبال یافتن اکسیری بود که ماهیت جسم را تغییر داده مس را طلا کند. چنین اکسیری وجود خارجی ندارد اما به نظر من، چیزی شبیه به آن وجود دارد و آن اکسیر همانا وجودِ دستهایِ نخبگان سیاسی هر جامعه است دستهایی که با نبوغ خود، بحرانها را به فرصتهای طلایی بدل میکنند برعکسِ کوتوله های سیاسی که فرصتها را نیز به بحران بدل میکنند!. هر دو کشور: ژاپنِ میجی و ایرانِ امیر، تقریبا همزمان و شبیه هم بودند و با هم آغاز کردند اما میجی چهل سال فرصت پیدا کرد و امیر کمتر از چهار سال...! پس نیشتری که در 1852م در حمام فین کاشان بر آن رگ نهاده شد نه رگِ امیر که در واقع، رگِ نوسازی ایران بود بطوریکه چهل پنج سال پس از کشتن امیر، میرزا رضا کرمانی قاتل شاه دراستنطاق خود، این تصویر مایوس کننده را از اوضاع و احوال ایران بدست میدهد: «قدرى پايتان را از خاك ايران بيرون بگذاريد در عراق عرب و بلاد قفقاز و عشقآباد و خاك روسيه هزار هزار رعيت بيچاره ايرانى ببينيد كه از وطن عزيز خود از دست تعدى و ظلم فرار كرده كثيفترين كسب و شغلها را از ناچارى پيش گرفته اند هرچه حمال و كناس و الاغى و مزدور در آن نقاط می بينيد همه ايرانى هستند آخر اين گله هاى گوسفند شما مرتع لازم دارند كه چرا كنند تا شيرشان زياد شود كه هم به بچههاى خود بدهند هم شما بدوشيد نه اينكه تا شير دارند بدوشيد شير كه ندارد گوشت تنشان را بكلاشيد...» (تاریخ بیداری ایرانیان...ج1ص۸۲)
🔹شبی که فرمان قتل امیرکبیر گرفته شد سرسخت ترین دشمنانِ امیر و در واقع دشمنان ایران، شاه جوان را محاصر کرده حسابی مست اش ساختند و سپس، فرمان قتلش را گرفته بدست حاج علیخان دادند و او سحرگاه دهم ژانویه1852عازم کاشان شد (خاطرات و خطرات...ص57)«...به دلاک دستور داد رگهای هر دو بازویش را بزند و دو کف دستش را روی زمین نهاد در حالیکه خون از بازوانش فوران داشت در این وقت میرغضب به امر فراشباشی با چکمه لگدی به میان دو کتف امیر نواخت، چون امیر درغلتید دستمالی را لوله کرد به حلق امیر فرو برد و گلویش را فشرد تا جان داد»(امیرکبیر و ایران،آدمیت...ص717)
🔸میرزا آقاخان نوری که دشمن امیر و سرسپردترین مزدبگیر انگلستان بود و بجای امیر، صدراعظم ایران شد در نامه ای خصوصی به شاه نوشت«بحمدالله که میرزاتقی خان غیرمرحوم به درک واصل شد خدا جان این چاکر را و جمیع اولاد آدم و عالم را فدای یک جمله دستخط شاه نماید...» اما همین شخصِ پلید در انظار عمومی به تحریف جنایت دست میزند و همه جا تبلیغ می کند که میرزاتقی خان از بیماری مرده است «میرزاتقی خان در فین کاشان به ناخوشی سینه پهلو وفات کرده و مرحوم شد خدا بیامرزد تف بر این دنیا...»(آدمیت...ص725)
🔹ناصرالدین شاه 45سال پس از امیر زنده ماند بارها با تحسر گریست و لحظه ای از بزرگترین اشتباه زندگیش غافل نشد یکسال قبل از کشته شدنش رفته بود به زادگاه امیرکبیر برای سواری. یک مرتبه چوپانی می بیند که چقدر شبیه امیر بوده از چوپان سبب را می پرسد و چوپان میگوید که پدر من با پدر امیرکبیر پسرعمو بودند و ناصرالدین شاه او را به تهران آورده شغل و منصب میدهد! اما بندی را که 45سال پیش، به آب داده بود دیگر هیچوقت قابل جبران نبود در حصار چاپلوسان و متملقان گرفتار شده بود و کشور غرق در فساد و تباهی گشته بود گاهگاهی که اوضاعِ آشفته کشور، آشفته ترش میکرد از سرِ پشيمانى از قتل امیرکبیر، در دستخطى به ولیهدش مظفرالدين شاه نوشت بود: «قدر نوكر خوب را بدان، من چهل سال است بعد از امير، خواستم از چوب آدم بتراشم اما نتوانستم»( آگهى شاهان از کار جهان، محمدحسین جابری انصاری... ص 58)
🔸پس از قتل امیر، در بین مردم ایران ضرب المثل شد که وقتی مي خواستند از كاری مُحال نام ببرند مي گفتند:«وقتي امير از گرمابه بيرون آید!» امروزه دیگر،کاری را که او همزمان با میجی،آغاز کرده بود و میخواست انجام دهد دیگر مانند بیرون آمدنش از گرمابه،به امری محال میماند...البته پس از مرگش،دوره های وجود داشته که افراد متعددی از دولتمردانِ ایرانی را به او تشبیه کرده اند اما در اینصورت،عجیب است که این همه امیرکبیر داشته ایم و وضعمان این است!...
@Roshanfkrane
❇️فرزندان شما ناجی شما نیستند!
اغلب مي پنداريم فرزندی که خیلی به والدینش توجه دارد فرزندی نمونه و وفادار است ولی چنین نیست، واقعیت این است که وقتی فرزندی همیشه نگران شماست یعنی خودش یک آسیب دیدهٔ واقعی است که مسئول آسیبش شمایید!
یک والد خوب والدی است که ذهن فرزندش از او آسوده باشد و به فرزند توانایی و قدرت آسوده فاصله گرفتنِ را بدهد. وقتی فرزندتان از شما دور نمیشود وقتی همیشه نگران شماست وقتی تمام برنامه هایش را با شما تنظیم میکند نه نشانه وفاداری او بلکه نشانه آسیب خوردگی اوست. توجه کنید وقتی مرتب با فرزندتان صحبت میکنید و در گفتگوها گوشزد میکنید که در این زندگی، چقدر سختی و عذاب کشیده اید چقدر رنج دیده اید و در واقع مرتب به فرزندتان القا میکنید که من قربانی این زندگی هستم و تو تنها چشم امید و ناجی من هستی. حالا او خودش را نجات دهنده شما تصور میکند و هیچ لحظه ای را برای نجات شما از دست نمیدهد، غافل از اینکه خودش تمام زندگیش را با نگرانی برای شما از دست میدهد. در قبال رسیدگی و عشقی که به فرزندانمان میدهیم آنها را مدیون و بدهکار و ناامن نکنیم، به آنها کمک کنیم زندگی های مستقل و ذهن های آرام داشته باشند.
فرزندان ما ناجیان ما نیستند.
♦️جبران خليل جبران در كتاب پيامبر ميگويد: فرزندان شما به حقيقت فرزندان شما نيستند؛ آنها دختران و پسران زندگي اند در سوداي خويش آنها از كوچه وجود شما گذر مي كنند اما از شما نيستند، اگرچه با شمايند، به شما تعلق ندارند. عشق خود را بر آنها نثار كنيد، اما انديشه هايتان را براي خود نگه داريد. زيرا آنها را نيز براي خود انديشه اي ديگر است. جسم آنها را در خانهٔ خود مسكن دهيد اما روح آنان را آزاد گذاريد زيرا روح آنان در خانهٔ فردا زيست خواهد كرد كه شما حتي در رويا نمي توانيد به ديدار آن فردا برويد، ممكن است تلاش كنيد كه شبيه آنها باشيد اما مكوشيد كه آنان را مانند خود بار بياوريد زيرا زمان به عقب باز نخواهد گشت و با ديروز درنگ نخواهد كرد♦️
#تربیتی
@Roshanfkrane
اغلب مي پنداريم فرزندی که خیلی به والدینش توجه دارد فرزندی نمونه و وفادار است ولی چنین نیست، واقعیت این است که وقتی فرزندی همیشه نگران شماست یعنی خودش یک آسیب دیدهٔ واقعی است که مسئول آسیبش شمایید!
یک والد خوب والدی است که ذهن فرزندش از او آسوده باشد و به فرزند توانایی و قدرت آسوده فاصله گرفتنِ را بدهد. وقتی فرزندتان از شما دور نمیشود وقتی همیشه نگران شماست وقتی تمام برنامه هایش را با شما تنظیم میکند نه نشانه وفاداری او بلکه نشانه آسیب خوردگی اوست. توجه کنید وقتی مرتب با فرزندتان صحبت میکنید و در گفتگوها گوشزد میکنید که در این زندگی، چقدر سختی و عذاب کشیده اید چقدر رنج دیده اید و در واقع مرتب به فرزندتان القا میکنید که من قربانی این زندگی هستم و تو تنها چشم امید و ناجی من هستی. حالا او خودش را نجات دهنده شما تصور میکند و هیچ لحظه ای را برای نجات شما از دست نمیدهد، غافل از اینکه خودش تمام زندگیش را با نگرانی برای شما از دست میدهد. در قبال رسیدگی و عشقی که به فرزندانمان میدهیم آنها را مدیون و بدهکار و ناامن نکنیم، به آنها کمک کنیم زندگی های مستقل و ذهن های آرام داشته باشند.
فرزندان ما ناجیان ما نیستند.
♦️جبران خليل جبران در كتاب پيامبر ميگويد: فرزندان شما به حقيقت فرزندان شما نيستند؛ آنها دختران و پسران زندگي اند در سوداي خويش آنها از كوچه وجود شما گذر مي كنند اما از شما نيستند، اگرچه با شمايند، به شما تعلق ندارند. عشق خود را بر آنها نثار كنيد، اما انديشه هايتان را براي خود نگه داريد. زيرا آنها را نيز براي خود انديشه اي ديگر است. جسم آنها را در خانهٔ خود مسكن دهيد اما روح آنان را آزاد گذاريد زيرا روح آنان در خانهٔ فردا زيست خواهد كرد كه شما حتي در رويا نمي توانيد به ديدار آن فردا برويد، ممكن است تلاش كنيد كه شبيه آنها باشيد اما مكوشيد كه آنان را مانند خود بار بياوريد زيرا زمان به عقب باز نخواهد گشت و با ديروز درنگ نخواهد كرد♦️
#تربیتی
@Roshanfkrane