📎
به جاى مقاومت در برابر تغييراتى که خدا برايت رقم زده است، تسليم شو.
بگذار زندگى با تو جريان يابد، نه بى تو.
نگران اين نباش که زندگى ات زير و رو شود، ازکجا معلوم زير زندگى ات بهتر از رويش نباشد؟
🕴اليف شافاک
📚 ملت عشق
@Roshanfkrane
به جاى مقاومت در برابر تغييراتى که خدا برايت رقم زده است، تسليم شو.
بگذار زندگى با تو جريان يابد، نه بى تو.
نگران اين نباش که زندگى ات زير و رو شود، ازکجا معلوم زير زندگى ات بهتر از رويش نباشد؟
🕴اليف شافاک
📚 ملت عشق
@Roshanfkrane
اگر قرار باشه خجالت بکشیم . . .
ما از پوشیدن لباس های کهنه و مندرس
و داشتن وسایل خونه بنجل خجالت می کشیم
اما اگه قرار باشه خجالت بکشیم
باید از ایده های کهنه و نگرش های نامناسب
خودمون خجالت بکشیم
چه تاسف بار است که بسته بندی یک کالا از خود کالا با ارزش تر باشد
#آلبرت_انیشتین
@Roshanfkrane
ما از پوشیدن لباس های کهنه و مندرس
و داشتن وسایل خونه بنجل خجالت می کشیم
اما اگه قرار باشه خجالت بکشیم
باید از ایده های کهنه و نگرش های نامناسب
خودمون خجالت بکشیم
چه تاسف بار است که بسته بندی یک کالا از خود کالا با ارزش تر باشد
#آلبرت_انیشتین
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جاری شدن سیلاب شدید درمحور آب پری باعث خسارت دیدن این جاده شد
🔹محدوده پیچ بری گلندرود نرسیده به آبشار آب پری .تردد وسایل نقلیه در این محور تا اطلاع ثانوی مسدود می باشد
#حوادث
@Roshanfkrane
🔹محدوده پیچ بری گلندرود نرسیده به آبشار آب پری .تردد وسایل نقلیه در این محور تا اطلاع ثانوی مسدود می باشد
#حوادث
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#شعرِ
#طنز
مَردِ ؛ چهار زنه و ؛ زَنِ چهارم...
لطفا تا انتها ببینید..! واقعا حق مطلب را عالی بیان کردند!
#جالب
@Roshanfkrane
#طنز
مَردِ ؛ چهار زنه و ؛ زَنِ چهارم...
لطفا تا انتها ببینید..! واقعا حق مطلب را عالی بیان کردند!
#جالب
@Roshanfkrane
پل میلو (Le Viaduc de Millau) بلندترین پل جادهای جهان به ارتفاع ۳۴۳ متر در بالای رودخانه تارن در جنوب فرانسه👌
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
بوروبودور(Borobudur) معبدی بودایی در اندونزی، بزرگترین #معبد #بودا در سراسر جهان که در قرن ۸ میلادی ساخته شده و در لیست میراث جهانی یونسکو قرار دارد👌
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
از کتابِ #مسیح_باز_مصلوب
نیکوس #کازانتزاکیس
دنیای گندی ست، انسان های شریف از گرسنگی می میرند
و آدم های بد بیش از نیاز می خورند،می نوشند و حکومت می کنند
بی آن که ایمان داشته باشند و به مردم عشق بورزند،اما این همه بیداد پایدار نخواهد ماند.....
@Roshanfkrane
نیکوس #کازانتزاکیس
دنیای گندی ست، انسان های شریف از گرسنگی می میرند
و آدم های بد بیش از نیاز می خورند،می نوشند و حکومت می کنند
بی آن که ایمان داشته باشند و به مردم عشق بورزند،اما این همه بیداد پایدار نخواهد ماند.....
@Roshanfkrane
همای مستان
@Roshanfkrane
آهنگِ مست و محتسب
از گروه #مستان_همای
با صدای پرواز #همای
شعر پروین #اعتصامی
گفت : باید حد زند هشیار مردم،مست را
گفت : هوشیاری بیار،اینجا کسی هشیار نیست ...
از گروه #مستان_همای
با صدای پرواز #همای
شعر پروین #اعتصامی
گفت : باید حد زند هشیار مردم،مست را
گفت : هوشیاری بیار،اینجا کسی هشیار نیست ...
#رها_ریحانی
#یک_عاشقانه_خفیف
دوستی پرسیده بود : اگه امروز آخرین روزی که زنده هستم باشه،چی بهم میگفتی ؟
سوالش رو بی جواب گذاشتم،فقط توی دلم براش نوشتم : میگفتم " #دوستت_دارم "
▫️ ولی چیزی که اذیتم میکرد این نبود که توی دلم براش نوشتم،
این بود که چرا باید برای گفتن #دوستت_دارم اینقدر دیر شده باشه !!!
▫️ #برای_تو ...
@Roshanfkrane
#یک_عاشقانه_خفیف
دوستی پرسیده بود : اگه امروز آخرین روزی که زنده هستم باشه،چی بهم میگفتی ؟
سوالش رو بی جواب گذاشتم،فقط توی دلم براش نوشتم : میگفتم " #دوستت_دارم "
▫️ ولی چیزی که اذیتم میکرد این نبود که توی دلم براش نوشتم،
این بود که چرا باید برای گفتن #دوستت_دارم اینقدر دیر شده باشه !!!
▫️ #برای_تو ...
@Roshanfkrane
بَدا به حال کسانی که از زندگی نقدشان لذت نمی برند تا لذت های نسیه را به دست آورند ...
بَدا به حال لبخند هایی که پژمرده می شوند تا لبی را به خنده و چشمی را به امید نرسانند ...
بَدا به حال انسان هایی که ریاکاریشان در جامه هایشان تبلور دارد و ایمانشان بوی چرک کهنه گرفته است ...
بَدا به حال آنهایی که انسان را از خدا می ترسانند ... و خود خدا را لای سیگارهایشان دود می کنند ...
به راستی ما در کدام راه قدم بر داریم تا رستگاری نصیبمان شود ؟!
ما فقط انسانیم ... فقط انسان !
سوره ی فهم ... آیه ی روشنی
سیاوش سیاهی
@Roshanfkrane
بَدا به حال لبخند هایی که پژمرده می شوند تا لبی را به خنده و چشمی را به امید نرسانند ...
بَدا به حال انسان هایی که ریاکاریشان در جامه هایشان تبلور دارد و ایمانشان بوی چرک کهنه گرفته است ...
بَدا به حال آنهایی که انسان را از خدا می ترسانند ... و خود خدا را لای سیگارهایشان دود می کنند ...
به راستی ما در کدام راه قدم بر داریم تا رستگاری نصیبمان شود ؟!
ما فقط انسانیم ... فقط انسان !
سوره ی فهم ... آیه ی روشنی
سیاوش سیاهی
@Roshanfkrane
_1
قسمت اول از #کتاب #دنیای_سوفی
باغ عدن
... در زمانی باید چیزی از عدم به وجود آمده باشد...
سوفی آموندسن از مدرسه به خانه می رفت. تکه اول راه را با یووانا آمده بود. درباره آدمهای ماشینی حرف زده بودند. یووانا عقیده داشت مغز انسان مانند کامپیوتری پیشرفته است. سوفی خیلی مطمئن نبود. آدمیزاد لابد بیش از یک قطعه افزار است؟
به فروشگاه بزرگ که رسیدند راهشان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی می کرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود. بعد از باغ آنها بنای دیگری نبود، خانه شان انتهای دنیا می نمود. جنگل از همان جا شروع می شد.
آمد و آمد تا رسید به کوچه کلوور. در آخر کوچه پیچ تندی بود، به نام پیچ ناخدا. احدی گذارش به این طرفها نمی افتاد مگر در تعطیلات آخر هفته.
اوائل ماه مه بود. شاخه های سرکش نرگسهای زرد، گرد درختان میوه بعضی از باغها پیچیده بود. برگهای سبز کمرنگ درختان غان تازه در آمده بود.
شگفتا چگونه همه چیز در این وقت سال می شکفد! زمین که رو به گرمی نهاد و دانه های آخر برف که آب شد، خروارها گیاه سبز از خاک بیجان سر در می آورد، چه این را سبب می شود؟
سوفی در باغ را گشود، به صندوق پست نگاهی انداخت. معمولا مقدار زیادی برگه آگهی و یک یا چند پاکت بزرگ برای مادرش آنجا بود، اینها را روی میز آشپزخانه می ریخت و می رفت طبقه بالا، اتاق خودش و به کارهای مدرسه اش
می پرداخت.
گاهی نامه هایی از بانک برای پدرش بود، پدر سوفی آدم عادی نبود، ناخدای نفتکشی غول پیکر بود و بیشتر سال را در دریا می گذراند. هر بار چند هفته به خانه می آمد، دور و بر خانه پرسه می زد، باغ و باغچه را برای سوفی و مادرش تر و تازه و مرتب میکرد. ولی وقتی می رفت و در دریا بود دوری او بسیار بعید می نمود.
ولی امروز فقط یک نامه در صندوق بود و آنهم به نام سوفی. روی پاکت سفید نوشته شده بود: «سوفی آموندسن، شماره ۳ کوچه كلوور». و دیگر هیچ. نمیگفت از کیست. تمبر هم نداشت.
در را که بست پاکت را باز کرد. تکه کاغذی به اندازه خود پاکت درون آن بود. روی آن نوشته بود: تو کیستی؟
همین و بس، فقط دو کلمه، دستنوشته، و علامت سؤال بزرگی به دنبالش.
دوباره به پاکت نگریست. نامه بی تردید مال خودش بود. و کسی آن را در صندوق انداخته بود، کی می توانست باشد؟
سوفی بسرعت وارد ساختمان قرمز خانه شد. گربه اش، شرکان، مانند همیشه، از میان بوته ها به ایران پرید، و پیش از آن که در بسته شود به داخل خزید.
مادر سوفی هر وقت اوقاتش تلخ بود، می گفت ما در باغ وحش زندگی می کنیم. باغ وحش مگر محل تجمع حیوانات نیست؟ سوفی هم به راستی خانه را لانه جانوران کرده بود و از این کار خود بسیار هم خرسند بود. ماجرا با سه تا ماهی رنگی شروع شد. بعد دو تا مرغ عشق آمد، سپس یک لاک پشت، و آخر سر گربه نارنجی او. اینها را برایش خریده بودند که از تنهایی در آید چون مادرش تا دیروقت کار می کرد و پدرش هم که اغلب از خانه دور بود، و اقیانوسها را می پیمود. می پیمود.
سوفی کیف مدرسه اش را انداخت زمین و غذای گربه را در کاسه ای پیشش گذاشت. روی صندلی آشپزخانه نشست. نامه مرموز هنوز در دستش بود.
قسمت_1
@Roshanfkrane
قسمت اول از #کتاب #دنیای_سوفی
باغ عدن
... در زمانی باید چیزی از عدم به وجود آمده باشد...
سوفی آموندسن از مدرسه به خانه می رفت. تکه اول راه را با یووانا آمده بود. درباره آدمهای ماشینی حرف زده بودند. یووانا عقیده داشت مغز انسان مانند کامپیوتری پیشرفته است. سوفی خیلی مطمئن نبود. آدمیزاد لابد بیش از یک قطعه افزار است؟
به فروشگاه بزرگ که رسیدند راهشان از هم جدا شد. سوفی بیرون شهر زندگی می کرد و راهش تا مدرسه دو برابر یووانا بود. بعد از باغ آنها بنای دیگری نبود، خانه شان انتهای دنیا می نمود. جنگل از همان جا شروع می شد.
آمد و آمد تا رسید به کوچه کلوور. در آخر کوچه پیچ تندی بود، به نام پیچ ناخدا. احدی گذارش به این طرفها نمی افتاد مگر در تعطیلات آخر هفته.
اوائل ماه مه بود. شاخه های سرکش نرگسهای زرد، گرد درختان میوه بعضی از باغها پیچیده بود. برگهای سبز کمرنگ درختان غان تازه در آمده بود.
شگفتا چگونه همه چیز در این وقت سال می شکفد! زمین که رو به گرمی نهاد و دانه های آخر برف که آب شد، خروارها گیاه سبز از خاک بیجان سر در می آورد، چه این را سبب می شود؟
سوفی در باغ را گشود، به صندوق پست نگاهی انداخت. معمولا مقدار زیادی برگه آگهی و یک یا چند پاکت بزرگ برای مادرش آنجا بود، اینها را روی میز آشپزخانه می ریخت و می رفت طبقه بالا، اتاق خودش و به کارهای مدرسه اش
می پرداخت.
گاهی نامه هایی از بانک برای پدرش بود، پدر سوفی آدم عادی نبود، ناخدای نفتکشی غول پیکر بود و بیشتر سال را در دریا می گذراند. هر بار چند هفته به خانه می آمد، دور و بر خانه پرسه می زد، باغ و باغچه را برای سوفی و مادرش تر و تازه و مرتب میکرد. ولی وقتی می رفت و در دریا بود دوری او بسیار بعید می نمود.
ولی امروز فقط یک نامه در صندوق بود و آنهم به نام سوفی. روی پاکت سفید نوشته شده بود: «سوفی آموندسن، شماره ۳ کوچه كلوور». و دیگر هیچ. نمیگفت از کیست. تمبر هم نداشت.
در را که بست پاکت را باز کرد. تکه کاغذی به اندازه خود پاکت درون آن بود. روی آن نوشته بود: تو کیستی؟
همین و بس، فقط دو کلمه، دستنوشته، و علامت سؤال بزرگی به دنبالش.
دوباره به پاکت نگریست. نامه بی تردید مال خودش بود. و کسی آن را در صندوق انداخته بود، کی می توانست باشد؟
سوفی بسرعت وارد ساختمان قرمز خانه شد. گربه اش، شرکان، مانند همیشه، از میان بوته ها به ایران پرید، و پیش از آن که در بسته شود به داخل خزید.
مادر سوفی هر وقت اوقاتش تلخ بود، می گفت ما در باغ وحش زندگی می کنیم. باغ وحش مگر محل تجمع حیوانات نیست؟ سوفی هم به راستی خانه را لانه جانوران کرده بود و از این کار خود بسیار هم خرسند بود. ماجرا با سه تا ماهی رنگی شروع شد. بعد دو تا مرغ عشق آمد، سپس یک لاک پشت، و آخر سر گربه نارنجی او. اینها را برایش خریده بودند که از تنهایی در آید چون مادرش تا دیروقت کار می کرد و پدرش هم که اغلب از خانه دور بود، و اقیانوسها را می پیمود. می پیمود.
سوفی کیف مدرسه اش را انداخت زمین و غذای گربه را در کاسه ای پیشش گذاشت. روی صندلی آشپزخانه نشست. نامه مرموز هنوز در دستش بود.
قسمت_1
@Roshanfkrane
براساس یک تخمین که توسط محققان دانشگاه واشنگتن انجام شد درحدود14^10 اتم دریک سلول انسان وجود دارد اگر به نحودیگری بخواهیم به این عدد نگاه کنیم میتوان گفت10ترلیون اتم درهر سلول وجود دارد
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
والپیپر(30) این تصویر جالب از کهکشانهای آنتن یا “NGC ۴۰۳۸” و “NGC ۴۰۳۹” نشان دهنده دو کهکشان دارای تعامل در فاصلۀ ۷۰ میلیون سال نوری ز زمین میباشد
#نجوم
@Roshanfkrane
#نجوم
@Roshanfkrane
فضانوردان ناسا، ، صرف نظر از اینکه بر روی زمین یا فضا هستند، یک سال حقوق ثابت 120 تا 130 هزار دلار دریافت میکنند.
#نجوم
@Roshanfkrane
#نجوم
@Roshanfkrane
نمایی زیبا از زمین که اسکات کلی از ایستگاه فضایی بین المللی در فاصله حدود 400 کیلومتری از سطح زمین گرفته است
#نجوم
@Roshanfkrane
#نجوم
@Roshanfkrane
به نظرمن احمقانه است که زنها می خواهند مساوی مردها باشند
آنها خیلی بالاترند و همیشه بوده اند
هر چیزی که به یک زن بدهی، او بهترش را به شما تحویل می دهد
اگر به او یک اسپرم بدهی، او یک بچه تحویلت می دهد
اگر به او یک ساختمان بدهی، او یک خانه تحویلت می دهد
اگر به او مواد غذایی بدهی، غذای آماده تحویلت می دهد
اگر به او یک لبخند بدهی، او همه قلبش را به تو می دهد
هر آنچه را که به او می دهی، اوچند برابرش می کند
پس در مقابل هم، آماده باش که اگر بهش آشغالی بدی، یک تن آشغال تحویلت بده!
#ویلیام_گلدینگ
#بانوان
@Roshanfkrane
آنها خیلی بالاترند و همیشه بوده اند
هر چیزی که به یک زن بدهی، او بهترش را به شما تحویل می دهد
اگر به او یک اسپرم بدهی، او یک بچه تحویلت می دهد
اگر به او یک ساختمان بدهی، او یک خانه تحویلت می دهد
اگر به او مواد غذایی بدهی، غذای آماده تحویلت می دهد
اگر به او یک لبخند بدهی، او همه قلبش را به تو می دهد
هر آنچه را که به او می دهی، اوچند برابرش می کند
پس در مقابل هم، آماده باش که اگر بهش آشغالی بدی، یک تن آشغال تحویلت بده!
#ویلیام_گلدینگ
#بانوان
@Roshanfkrane
✅طرح جدید مجلس: #حذف تعطیلی 13 فرودین و 29 اسفند/ جایگزینی تعطیلی شنبه به جای پنج شنبه
🔹 در این طرح آمده است تا تعطیلی روز 29 اسفند (روز ملی شدن صنعت نفت) و همچنین روز 13 فروردین (روز طبیعت) حذف شود.
#خبر
#اجتماعی
@Roshanfkrane
🔹 در این طرح آمده است تا تعطیلی روز 29 اسفند (روز ملی شدن صنعت نفت) و همچنین روز 13 فروردین (روز طبیعت) حذف شود.
#خبر
#اجتماعی
@Roshanfkrane