🔴آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هشدار داده است که جنگ تجاری برنده نخواهد داشت.

🔷خانم مرکل با انتقاد از تصمیم اخیر دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، برای وضع تعرفه بر واردات فولاد و آلومینیوم، آن را برانگیزاننده "مسابقه تا سقوط" توصیف کرده است

🔶خانم مرکل گفته است که اقدام آمریکا در این زمینه می‌تواند به جنگ تجاری منجر شود که برنده‌ای ندارد و همگان از آن متضرر خواهند شد.
#خبر
#اقتصاد
#سیاسی
@Roshanfkrane

⚡️⚡️خبر فوری

🔴🔴هواداران آیت‌الله شیرازی 'پرچم سفارت ایران در لندن را پایین کشیدند'

🔹هواداران #آیت‌الله_شیرازی با ورود به ساختمان سفارت ایران در لندن، پرچم ایران را پایین کشیده و روی بالکن سفارت پرچم خود را بلند کردند.

🔹پلیس لندن می‌گوید ساعت ۱۶:۲۰ به وقت محلی به آنها گزارش شده است که افرادی وارد سفارت ایران شده‌اند.

🔹به گفته پلیس این اشخاص چهار نفر هستند و ماموران در حال رسیدگی به وضعیت هستند. هنوز کسی بازداشت نشده است.
#خبر
#مذهبی
@Roshanfkrane

حمید بعیدی‌نژاد، سفیر ایران در لندن، می‌گوید این افراد چماق و قمه داشته‌اند.
#خبر
#مذهبی
@Roshanfkrane

این عکس از افرادی که پرچم جمهوری اسلامی ایران را از سفارت این کشور در لندن، پایین کشیده و روی بالکن سفارت پرچم خود را بلند کردند،
#خبر
#مذهبی
@Roshanfkrane

🔴ویدیویی از هواداران و مریدان آیت‌الله سیدحسین شیرازی که توسط دادگاه ویژه روحانیت بازداشت شد،
سفارت ایران در لندن را اشغال و پرچم ایران را پایین کشیدند.
#خبر
#مذهبی
@Roshanfkrane

⬆️قاسم فهد، نماینده امور رسانه‌ای آیت‌الله شیرازی در لندن، به بی‌بی‌سی فارسی گفت: "این افراد دوستداران #آیت‌الله_شیرازی هستند که مستقلا این کار را کرده‌اند."

🔻او تاکید کرد که این افراد ارتباط سازمانی با آقای شیرازی و نمایندگانش ندارند.

🔻آقای فهد گفت که تجمع‌هایی اعتراضی در چند شهر عراق نیز برگزار شده است و "در روزهای آینده نیز اعتراضات مسالمت‌آمیز ادامه پیدا خواهد کرد."
#خبر
#مذهبی
@Roshanfkrane

📷 گرت بیل با انتشار این عکس اعلام کرد به زودی برای سومین بار پدر خواهد شد.

#ورزش
#جالب
@Roshanfkrane

رمان

#حس_سیاه

قسمت50
سربه سجده گذاشتم و بلند گریه کردم:
-خدایا...من دوستش دارم...
توروخدا از من نگیرش! شاید دیوونه شده باشم اما من می خوامش! خدایا...
خدایا قول می دم اعتراف کنم عاشقشم
دیگه اذیتش نمی کنم با رفتارم...
خداجون صدام رو می شنوی؟
مردی که توی نمازخانه نشسته بود با ترحم به اشک هایم می نگریست.
ترحم،دلسوزی!
چیزی که همیشه از آن ها متنفر بودم!
-خدایا...باران رو بهم برگردون!
می شنوی؟ می شنوی لعنتی؟
صدای نحس سوت ممتد دستگاه ضربان قلبش توی ذهنم اکو شد.
چشم هایم را بستم و فقط از ته قلبم سلامتی باران را از خدا خواستم.
صدای پای کیانوش را شنیدم.
برگشتم. صورتم خیس خیس بود.
از چشمان بی نهایت قرمزم ابایی نداشتم.
اشک های اوهم به راه بود.
چشم هایش همچنان وق زده و وحشتناک بودند!
نگاهم کرد.
بلندشدم و دستش را گرفتم.
-چی شد؟
چشم هایش به زمین چسبیده بود.
-نگاهم کن کیانوش چی شد؟
-ب...برگشت!
از کنارش گذشتم و عرض راهرو را طی کردم.
به بخش رسیدم.
پشت آی سی یو ایستادم.
ازپشت شیشه به بارانم خیره شدم
پرستارها بیرون آمدند.
پزشکان دوباره روی صورتش خم شدند.
سریع جلوی حرکت دختر جوان را گرفتم:
-چی شد خانم؟
به چشم های اشکبارم نگریست و لبخند زد:
-عمرشون به دنیاست...جای گریه لبخند بزنید و خدارو شکرکنید!
بارفتن زن پرستاروبیرون آمدن پزشکان به باران خیره شدم.
هنوز مات بودم.
پاهایم به کف زمین چسبیده بودند ونگاه خیس و پراز اشکم فقط روی دختر ظریف ونحیفی که زیر آن همه دستگاه،جلوی چشم خودم داشت جانش را ازدست می داد!
تلخندی زدم و همه اشک هایم را پاک کردم.
نباید پدر ومادرش مرا می دیدند.
به سرعت دویدم توی سرویس بهداشتی وچندین باربه صورتم آب پاشیدم.
از سرویس بیرون زدم.
-خدایا شکرت!
از بیمارستان خارج شدم و توی ماشین نشستم.
سرم را به فرمان تکیه دادم و باز گریه کردم.
کنترل اشک برای منی که همیشه سخت ومغرور بودم چقدر سخت ودشوار شده بود!
بزرگی می گفت اشک اگر بماند،بماند،بماند بعدها جوری بیرون می زند که دنیارا آب ببرد!
حکایت حال آن روزهای تلخ زندگی ام شده بود.
صورتم را پاک کردم.
انرژی وتوانم تحلیل رفته بود و به سختی می توانستم راه بروم.
روی نیمکت محوطه نشستم وساندویچی که کیانوش برایم از بوفه بیمارستان خریده بود، گاز زدم.
طعمش مثل زهر بود.
شاید بزاق من تلخ ترشح می شد!
شاید فقط من تلخ حسش می کردم!
کیانوش کنارم نشست ودست هایش را بغل کرد.
به خوردنم نگاه کرد.
آرام گفت:
-کالباس دوست نداری؟
لبخند خسته ای زدم:
-چرا...البته!
یک پایش را روی پای دیگرش انداخت.
لیوان یک بار مصرف قهوه اش را توی دستش فشرد:
-آخه خیلی بی میل می خوری!
ساندویچم را پایین آوردم و یک دستم را روی پیشانی اش گذاشتم.
تنش کوره آتش بود!
باتعجب پرسیدم:
-حالت خوبه داداش؟
تلخ خندید.
-بهترین رفیقم کشته شده...خواهرش داشت جلو چشم هام جون می داد...آره عالیم!
صورتش را با دو دست گرفتم.
فریاد زدم:
-احمق دیوانه تشنج می کنی چهل درجه تب داری چه جوری سر پایی؟
چشم های خمار ونیمه بازش را بست و سرش را پایین انداخت.
شال گردن وپالتویش را در آوردم.
سوییچ را کف دستش گذاشتم.
-برو خونه استامینوفنی قرص سرماخوردگی ای چیزی پیدا کن بخور بخواب...تبت بالاست!
خیالم از بابت باران راحت شد،میام بهت سرمی زنم.
توکه خوب بودی؟
سربلند کرد وتوی چشمانم زل زد.
تعادل ایستادن نداشت ومعلوم بود از صورت داغ و عرق کرده اش وسط این سوز سرما،که اصلا کنترل نداشت!
-توباران رو دوست داری؟
از سئوال بی پرده اش جا خوردم.
بانگرانی نگاهش کردم:
-می تونی رانندگی کنی؟ حالت خوبه؟ می خوای خودم بیام برسونمت برگردم؟
تیغه بینی اش را خاراند.
-جواب ندادی داداش...
از لحن کشدار وصدای لرزانش وحشت کردم. برادرم ازدست نرود؟
دستش راکشیدم:
-بشین خودم می برمت خونه!
بانشستنش نفس عمیقی مهمان ریه هایم کردم و پشت فرمان جاخوش کردم.
-آره...من دوستش دارم!
نگاهم به روبرو بود واخم هایم درهم بودند!
کیانوش سرش را روی پشتی گذاشت و با چشم های بسته گفت:
-خوبه!
ترسیده استارت زدم و سریع از حومه خارج شدم.
این راه کم کم عذاب آور می شد!
باید باران را به بیمارستان نزدیک تر و بهتری انتقال می دادیم!
توی راه مدام نگاهم روی کیانوش بود.
گلوله های درشت عرق از پیشانی اش می چکیدند.
-داداش! خوبی؟
-دارم...می...می...سوز..م...سو...

ادامه_دارد...

هرشب ساعت 23 منتظر باشید

@Roshanfkrane

#موسیقی

#مرضیه

دختر کولی

@Roshanfkrane

#جواب_معما

فرد ابتدا گفته است که از ناحیه شکم تیر خورده ، اما در پایان به شرلوک گفت که از پشت به او تیر اندازی شده است . که این دو حرف ضد هم هستند . بنابراین فرد دروغ گفته است .


🆔 @Roshanfkrane ⁉️

#ماهواره‌ های شرکت #دیجیتال_گلوب می‌توانند از صدها کیلومتر بالاتر از سطح زمین
تصاویری با رزولوشن زیاد ثبت کنند می‌توانند جزئیات زندگی روزمره‌ی انسان‌ها را به طور دقیق ثبت کنند
#تکنولوژی
@Roshanfkrane

تخریب منزل خانواده معلول ۳ نفره با توجیه غیرقانونی بودن ساخت و ساز در محله سه‌راهی ایثار ارومیه.
خدایی دم عیدی بی خانمان کردن مردم کار درستیه؟!😐😔
#اجتماعی
@Roshanfkrane

احساس (مالکیت)
احساس مالکیت یک احساس طبیعی در انسان می باشد، که همه ما حداقل یکبار آن را تجربه کرده‌ایم. روانشناسان فرگشتی دلیل وجود احساس مالکیت را نوعی استراتژی در حفظ جفت خوب می دانند. احساس مالکیت به دلیل هماهنگ کردن ما با تهدیدات بالقوه درباره رابطه، کمک می کند تا شریک خود را حفظ کنیم. احساس مالکیت یا غیرت (Jealousy) و رَشک یا حسادت (envy) دو مقوله جدا می باشند.

درست است که کمی غیرت می‌تواند به شریک‌تان یادآوری کند شما نمی خواهید او را از دست بدهید، اما بیش از این بنظر می رسد برای رابطه بد باشد. احساس مالکیت در بیشتر مواقع دلیلی بر رفتار سلطه‌جویانه و گسستن رابطه است. وقتی شما احساس مالکیت می کنید ممکن است درباره میزان تعهد در رابطه تردید داشته باشید.

بعضی معتقند احساس مالکیت یا غیرت، ناشی از عشق و علاقه زیاد نسبت به شریک زندگی/جنسی می باشد. در صورتی که این احساس می تواند ناشی از اعتماد به نفس پایین، حس نا امنی و حتی تنفر از خود باشد. در ضمیر ناخودآگاه افراد حسود، ممکن است این حس نهفته باشد که تمام رقبا زیباتر، جذاب تر، یا به عبارتی بهتر از خودش هستند. این تصور که فرد از آن اطلاع ندارد می تواند به روابط گذشته، دوران کودکی و... برگردد
@Roshanfkrane
#دانستنی
#روانشناسی

امروز زيباترين روز دنياست
شـاد باش ، مـهربان باش
و خوشحالی را فریاد بزن

❤️صبحتون قشنگ و زیبا
@Roshanfkrane

اول هفته تون بخیر و عالی 😍

به 🔶 شنبه 🔶 خوش آمدید🌹

☀️١٩ اسفند ١۳۹۶خورشيدی❄️

🌙 ٢١ جمادی الثانی ۱۴۳۹ قمری🌹

🔹 ١٠ مارچ ٢٠١٨میلادی❄️

📸 :آب گرم رامسر

#گاهشمار
🔄 @Roshanfkrane 🌹

آخ آخ دوباره شنبه شد و هرکی قرار بوده از شنبه شروع کنه الان وقتشه😂😂
#سلام_صبحگاهی


@Roshanfkrane

حواست به منه ؟

#رادیو_مرسی

روز خوش
@Roshanfkrane

به صحرا رو که از دامن ،
غبارِ غم بیفشانی

به گلزار آی کز بلبل ،

غزل گفتن بیاموزی

#حافظ

@Roshanfkrane

برنامه رادیویی چشم‌انداز بامدادی شنبه19۰ اسفند ۱۳۹۶
#خبر


@Roshanfkrane

این #ربات، #مکعب_روبیک رو فقط در یک پلک به هم زدن حل میکنه !

به سرعت آهسته در بخش پايانى فيلم توجه كنيد!😳👍👏
#جالب
#تکنولوژی
@Roshanfkrane