روشنفکران
84.4K subscribers
50K photos
42.1K videos
2.39K files
6.97K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
مادرشان را در مهاباد کشتند !

#فرشته_احمدی  در ۵ آبان در #مهاباد به شهادت رسید.
فرشتە احمدی، ۳۲ سالە و مادر دو فرزند بود. یک دختر ۶ سالە و یک پسر ۳ سالە.

#حوادث #اعتراضات #اجتماعی

@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#حسین_تهی اعلام کرد خانواده این دختر بچه رو پیدا کرده و تا آخر عمر قراره سرپرستیش رو بر عهده بگیره❤️
#مهربانی #اجتماعی #فرشته_احمدی

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ارسالی کانال روشنفکران
پاسخ برادر فرشتە احمدی به ادعای دادستان آذربایجان غربی:
خواهر من توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران هدف گلوله قرار گرفته و شهید شده است
...
دادستان ادعا کرده بود که از داخل خانه به فرشته احمدی شلیک شده است؛خانه‌ای که تنها دو کودک خردسال در آن حضور داشتن
#مهسا_امینی #فرشته_احمدی

#اعتراضات #اجتماعی


@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#وریا_غفوری به دیدار خانواده و دختر #فرشته_احمدی رفت

وریا غفوری، کاپیتان پیشین استقلال و بازیکن فعلی تیم فوتبال فولاد خوزستان به دیدار باوان، دختر مرحوم فرشته احمدی رفت. فرشته احمدی در جریان #اعتراضات ایرانیان به دست نیروهای سرکوب حکومتی به قتل رسید
#اجتماعی #مهربانی #ورزشکاران

@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#فرشته_کریمی خانم گل فوتسال آسیا در اقدامی قابل توجه کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست را به محل تمرین پیکان برد و جشن تولد 34 سالگی خود را با آنها گرفت.

#مهربانی #ورزشکاران

@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
درود و عرض ادب و احترام خدمت همه خبرنگاران آزاده که آرزو ها و آسایش خودشان را می فروشند به امید بهبود جامعه
اما وجدان شان و وظیفه شان را هرگز

روز زیباتون با طراوت و پر از سرزندگی 🌹

نوشته هایتان طلوع حقیقت
و بیان دردهای کسانی است که نمی توانند بگویند
و فریادشان بی صداست.
روز خبرنگار مبارک🌹
این روز بر جناب #امید_فراغت
و بانوان #فرشته_خاکپور
#نیلوفر_حامدی #الهه_محمدی #نازیلا_معروفیان
و دیگر بزرگواران خجسته باد 🌹

#خبرنگاران #مناسبت
@Roshanfkrane
تذکراتی خواهرانه به خانم رئیس جمهور!
کانال روشنفکران
چندی پیش خانم جمیله علم الهدی صبیه آقای علم الهدی و همسر رئیس جمهور ایران در معیت جناب رئیسی و به همراهی دختر خانم محترمه شان عازم نیویورک شدند تا همچون سفرهای گذشته خارجی رئیس جمهور، ایشان را همراهی کرده و از طرف زنان ایران سخن بگویند و سفیر نسوانی از جنس خودشان در سرزمین آرزوها باشند!
از آن زمان تاکنون بارها راجع به مصاحبه ایشان با نیوزویک اظهار نظر شده و مخالف و موافق صحبت کرده اند. اما من در اینجا می خواهم از طرف زنانی که خانم علم الهدی به نمایندگی از آنان سخن گفته اند، چند جمله ای به ایشان یادآوری کنم.

خانم دکتر! ممکن است شما در جایگاه و موقعیتی قرار گرفته باشید که دست بالاتری نسبت به همسرتان داشته و حتی به عنوان مشاور عظمای ایشان، با توجه به سطح آگاهی تان نسبت به مسائل، انجام وظیفه کنید. اما اکثر زنان ایران در موقعیتی چون شما نیستند. فرهنگ شرقی، زنان ایرانی را مطیع همسرانشان می خواهد و در اکثر موارد، هنوز آنان به این فرهنگ پایبندند و مردانشان نیز چنین توقعی از آنها دارند. شاید تا دو سه دهه پیش مردان ترجیح می دادند زنانشان در خانه باشند و به امور خانه داری مشغول، تا وقتی آنها خسته از کار به خانه برمی گردند، همه چیز برایشان فراهم باشد، اما به لطف خدمات ج ا به مردم، اکنون بیشتر مردان به دنبال زنان شاغلی هستند که اندکی از فشار تامین مخارج زندگی را بر دوش او بگذارند و زنان بسیاری، زیر فشار مضاعف کار بیرون از خانه، توانی برای عشق ورزی به همسر و فرزندانشان ندارند!

خانم رئیس جمهور! گفته اید زنان ایرانی برای حقوقشان مبارزه نمی کنند چون از حقوق خود برخوردار هستند!
بله! ممکن است زنان ایران همچون زنان غربی جنبشهای فمنیستی راه نینداخته و مثل آنها حقوقشان را مطالبه نکرده باشند، اما این، به دلیل برخورداری آنان از حقوقشان نیست، بلکه بسیاری از زنان در ایران یا اصلا به حق و حقوق خود آگاه نیستند که آن را مطالبه کنند و یا به دلیل سازگاری و صبوریشان، از حقوق مسلمشان چشم می پوشند تا از زندگی خود و فرزندانشان صیانت کنند. وظیفه شما و همسرتان به عنوان رئیس قوه مجریه است که حقوق آنان را که در طول تاریخ همیشه ضایع شده به آنها برگردانید. ضمنا، آمار زن کشی و‌ خودکشی زنان و دختران در شش ماهه گذشته و در دولت شما به خوبی گویای وضعیت حقوق زنان ایران است!

خانم علم الهدی! گفته اید ارزشهایی که زنان در کشور مستحق آن هستند، به قوانینی اخلاقی تبدیل شده اند، و اعلام آمادگی کرده اید این قوانین را با غربیان به اشتراک بگذارید! عجبا! رفتار ماموران دولت شما در سال گذشته با زنان و دختران این سرزمین که خواستار حق خود در انتخاب پوشش شان بودند، نمونه تام و تمام بی اخلاقی و‌ خشونت بود و تمام دنیا به مدد فضای مجازی شاهد آن بودند. پس لطفا از این پس در یک بلندگوی جهانی از این جملات نگویید که موجب تمسخرتان شود!
راستی! آنجا که گفتید جنبش پارسال تلفات داشت اما در دفاع از نظام! هم بسیار قابل تامل بود! آیا واقعا از صدها دختر و پسر جوانی که در طول سال گذشته، یا جانشان و یا چشمانشان را در مسیر مبارزه برای حقوقشان که شما منکر آن هستید گذاشتند و یا در زندانها بلاتکیف مانده اند خبر ندارید؟!

خانم رئیس جمهور! در جایی از مصاحبه تان با نیوزویک گفتید، زنان در غرب به اندازه یک مرد کار می کنند تا بتوانند حداقلهای زندگی را داشته باشند! معلوم است از وضعیت زنان مملکتتان هیچ خبر ندارید! محض اطلاعتان عرض می کنم، در حال حاضر هزاران زن سرپرست خانوار شب و روز جان می کنند تا نه حداقل زندگی، که حداقل بخور و‌ نمیری برای خود و فرزندانشان به دست بیاورند و هر سال منتظر وعده های مسئولان در حمایت از آنان و به سرانجام رسیدن بیمه شان هستند.

خانم دکتر علم الهدی! شما تصویری از زن ایرانی مسلمان به خبرنگار غربی ارائه دادید که بیشتر در کتابها و در آموزه های خانوادگی روحانیون دیده می شود و با واقعیات زندگی امروزی زنان بیگانه است، همانطور که حضور پررنگ اجتماعی شما و دخترتان، بر خلاف تصویر ارائه شده شما از زن مسلمان است! خواهرانه به شما توصیه می کنم در سفرهای بعدی که همراه همسرتان به کشورهای خارج می روید، قبل از آن حداقل درباره زنان سرزمینتان و وضعیت واقعی آنان و‌ همچنین مقایسه وضعیت رفاهی زنان ما با دنیا مطالعه کنید، تا در این عصر ارتباطات که تمام دنیا از حال یکدیگر باخبرند، ضایع نشوید!

#فرشته_مزینانی
@hooreechannel 🌹

#انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
چادرهای بر باد رفته

#فرشته_مزینانی

همانطور که سرخوش از بچگی چادر رنگی ام را با دندان گرفته و باد می دادم تا مثل شنل قرمزی شوم، یکهو باد شدید شهر همیشه بادی مان، کنترل چادر کوچکم را از دستم گرفت و آن را بالای درخت برد!
من که چادر انگار جزئی از وجودم بود، حیران و سرگردان وسط کوچه مانده بودم. ترس اینکه سر و‌کله بابا پیدا شود و مرا توی کوچه سرلخت ببیند بیشتر بود از خجالت فرار چادر. چادری که دو طرف جلوی صورتم از بس آن را جویده بودم آبکش شده بود و ارزشی نداشت، اما برای آن روزهای من گنجی باارزش بود.
من که خودم را ناامید از دسترسی به چادر می دیدم، نزدیکترین خانه آشنا که خانه خاله بود را هدف گرفتم و به سمت آنجا دویدم تا پسرهای خاله که مثل همه پسرهای کودکیمان در بالا رفتن از درخت تبحر داشتند،  به نجات چادرم بشتابند.

آن روزها در شهر ما کمتر دختربچه ای بود که حجابش چادر نباشد. فقط دختران برخی از پدران اداری و نظامی بی حجاب بودند و به قول عمه عالیه، رسوایی اش بدتر!
توی کوچه و خیابان گَل گَل می کردند و سرلخت جلوی مردان نامحرم بیرون می آمدند. شاید آرزوی خیلی از دختربچه های آن روز این بود که می توانستند آزاد باشند و چادر رنگی سرنکنند، اما من با چادر مانوس بودم و هیچ وقت دلم نخواست بدون چادر در خیابان گَل گَل کنم!

انقلاب که شد چادرهای رنگی ما تبدیل به چادر مشکی شد. همه یکرنگ می پوشیدیم. همه یکجور فکر می کردیم. اما تعدادی هم بودند که نمی خواستند به رنگ ما دربیایند. لادن یکی از آنها بود. دختری زیبا و مودب و درسخوان که حجابش خلاصه می شد به کلاهی در زمستان و روسری کوچکی در تابستان. پدرش رئیس بانک بود و کسی اجبارش نکرده بود حتما حجاب داشته باشد.
در همان حال و هوای نوجوانی، تکلیف خود دانستم ارشادش کنم! اما با کمال ادب گفت، خانواده اش دوست ندارند باحجاب باشد. دیگر با او کاری نداشتیم تا وقتی که حجاب اجباری شد و مجبورش کردند باحجاب شود! البته در ظاهر و در خیابان!

حالا دیگر ما نوبت ما چادریها بود که در خیابان گَل گَل کنیم!  سرمان را بالا می گرفتیم که ببینید ما چقدر خوبیم! چقدر باحجابیم! چقدر حرف خدا را گوش می کنیم! و واقعا هم به پوشش خود افتخار می کردیم و آن را باعث ایمنی خود می دانستیم. خیلی ها که چادری نبودند هم چادری شدند. خیلی ها هم مجبور شدند به پوشیدن آن!

مثل همه اشتباهاتی که حالا داریم تاوانش را می دهیم، آن روزها عده ای هم اشتباهی بر سریر تصمیم گیری فرهنگی جامعه نشستند. آنها رنگهای شاد را دوست نداشتند. فکر می کردند تنها رنگهای تیره و مرده است که می تواند حجاب باشد! حتی ما که چادری بودیم هم نمی توانستیم جوراب سفید بپوشیم. اگر می پوشیدیم، دنیا انگار کن فیکون می شد!

سالها به همین منوال گذشت. اما مگر می شود جوانان را در زندان چهار رنگ اسیر کرد؟ جوانانی که حالا باسوادتر شده بودند. دانشگاه می رفتند. شاغل شده بودند.
زنانی که پوسته سنت را شکسته و از خانه ها بیرون آمده بودند و شاهد سختگیریهای اوایل انقلاب بودند، نخواستند بچه هایشان هم مثل آنها ترسو باشند و حق انتخابشان را به حاکمان واگذار کنند. بچه ها کم کم جسور شدند. جرات پیدا کردند. بندها را گسستند و رسیدیم به حالا. حالا که نه رنگ که حتی لباس تنگ و پاره هم دیگر تابو نیست. جوان و نوجوان امروز را نمی توان اسیر بندهایی ساختگی به نام دین و حتی عرف کرد. این نسل مثل ما گوش به فرمان نیستند.

  هر چه نسلها رو به جلو تغییر کردند، تصمیم گیران ج ا بیشتر به عقب برگشتند. حتی عقبتر از چهل سال پیش. ظاهرا ۱۰۰ سال پیش ایران ایده آل آنهاست، با این تصمیمات اجق وجقی که می گیرند! ۱۲ سال قانون منع خشونت علیه زنان در پستوی مجلس دست به دست شد.

دولتها و مجلسها آمدند و رفتند. آمار زن کشی روز به روز بیشتر شد. خودکشی زنان و دختران رو به فزونی است. خشونت خانگی همچنان می تازد اما نمایندگان اقلیت همچنان اندر خم حجاب زنان به جای جان و امنیت آنان هستند. به جای تصویب لایحه منع خشونت به لایحه حجاب می پردازند و نوع دیگری از خشونت را قانونی می کنند.

با این اوضاع و احوال آیا راهی جز نافرمانی مدنی و حجاب برداشتن زنان برایشان باقی گذاشته اید؟
با این رویه منتظر باشید چادرهای باقیمانده بر سر زنان هم کم کم برباد رود! مثل چادر کودکی من!
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
گزارشی به رهبر از کف خیابان!

آقای خامنه ای در دیدار رمضانی با سران نظام راجع به حجاب خانمها گفتند: "مسئله حجاب که اکنون تبدیل به یک چالش تحمیلی شده است، پیش از این وجود نداشت و افرادی با برنامه‌ریزی و نقشه کشیدن، آن را به مسئله‌ای تحمیلی تبدیل کردند."
بعد از شنیدن سخنان ایشان و تجربه زیست در ج ا از آغاز تاکنون و مشاهده سیر تطور حجاب از ابتدا تا حالا و تجربه ای که از مشاهده پایتخت و شهرها و روستاها داشته ام، تقریبا مطمئن شدم ایشان اطلاع چندانی از قلمرو حکومت خود ندارند! پس بر آن شدم گزارش کوتاهی از مشاهدات خود را به اطلاعشان برسانم.

آقای خامنه ای! حجاب بانوان از همان روزی که اجبار سرخط سبک تحمیلی پوشش بانوان قرار گرفت تاکنون، رو به تغییر بوده و فقط حالا آنها سبک دلخواه خود را به شما تحمیل کرده اند!  امروز برای کاری به سه راه جمهوری و چهارراه ولیعصر رفته بودم. همین نزدیکی های بیتتان.  محل سکونت شما خیلی با اینجاها فاصله ای ندارد اما گویا سالهاست از بیت خارج نشده اید و اطلاعی از تغییرات شهر ندارید! زنان و دخترانی که در مجاورت بیتتان تردد می کنند مدتهاست از شرع و قانون شما عبور کرده اند و اگر بخواهم با ادبیات شما سخن بگویم، دشمن در همین نزدیکی های شماست!

لازم است بدانید، طی سی و اندی سال زعامت شما، جامعه خیلی تغییر کرده است. تغییرات تدریجی، طبیعت یک جامعه پویاست. حتما انتظار ندارید سبک زندگی زنان امروز مثل دوران مادر و مادربزرگ شما باشد. بخصوص با شیب تندی که تحولات جهانی پیدا کرده است، اما نمی دانم چرا هنوز می پندارید اجبار در مسائل فرهنگی کارساز است و همچنان توصیه به آن می کنید. با اینکه نتیجه آن هر روز عیانتر می شود!

گفته اید حجاب حکم شرعی است و زنان مومن باید به آن مقید باشند. درست است که حجاب یک حکم شرعی است اما کدام حکم شرعی را توانستید با اجبار حاکم کنید؟ نماز و روزه؟ که حال و روز این روزهای ایران به خوبی گویای احوال جوانان ما است! مشروبخواری؟ که آمارها را، اگر به گوشتان برسانند، تحمل نمی کنید! یا دیگر احکام شرعی؟ اگر در جامعه ایران حضور داشتید یا مشاورانتان حقایق را برایتان می گفتند از حجم بالای دین گریزی ایرانیان شگفت زده می شدید و می دیدید ظاهر جوانان دستچین شده ای که در سال دو بار به حضورتان می آورند، گویای وضعیت امروز جامعه نیست! هیچ کشور اسلامی نیست که تا بدین حد احکام شرعی به عیان زیرپا گذارده شود. اغلب مردم همان کشورهایی که شما نوکر غربشان می دانید، بدون اینکه مرتب از دشمن پرهیزشان بدهند،  به شدت پایبند احکام دینی و حفظ ظواهر شرعی هستند.

گفتید حجاب قانون است و‌ همه موطف به رعایت آن. نظرسنجی های خود ج ا نشان می دهد اکثریت مردم موافق این قانون نیستند و رفتار آنها نیز گویای آن است که این قانون شما مقبولیت و کارآیی لازم را ندارد. در تمام کشورها اگر مردم به قانونی اعتنا نکنند در آن تجدیدنظر می شود، بخصوص قوانینی که به سبک زندگی مردم مربوط باشد. اما اینجا انگار قانون آن است که رهبران می پسندند و‌ درست می دانند و بس!

شما در جای دیگری از سخنانتان گفتید، عده ای هنجارشکن را آوردند تا قبح بی حجابی را بشکنند. ظاهرا در فضای مجازی و‌‌ دنیای ماهواره ای حضور ندارید ببینید آنچه سبک زندگی زنان را تعیین می کند، فیلمها و فرهنگی است که در غیاب فیلمسازان و هنرمندانی که به دلایل واهی تارانده شده اند، برایمان می سازند.  در کشوری که مردم بیش از آنکه بیننده تلویزیون خودی باشند جذب ناخودیها می شوند، نیازی به هنجارشکن نیست.. مملکتی که مردمش به بیگانگان بیشتر اعتماد کنند، تکیه گاه قابل اطمینانی برای شما نیست!

آقای خامنه ای! اگر نمی دانید بدانید، مردم ما بسیار خسته اند و ناامید. فشار سالها تحریم و ناکارآمدی مسئولان، شانه هایشان را خمیده کرده و دلهایشان را رمیده! سیاستهای کلی شما نه تنها گشایشی ایجاد نکرده و نمی کند که هر سال بر تنگناها می افزاید. کافی است فقط یک روز در میان مردم زندکی کنید و به این واقعیت تلخ پی ببرید که مساله این مردم حجاب نیست و دشمنان مد نظر شما هم برایشان مهم نیست زنان و دختران ما باحجاب باشند یا بی حجاب. آنچه مردم را آزار میدهد،  شکاف طبقاتی عمیق شمال و جنوب و مسئولان و مردم است. حق به جانب پنداشتن برخی حواریون شماست که با وجود اعتراف به اشتباه همچنان صدرنشین مجالسند. تفاوت عمیقی است که مردم بین خودشان و حکومتیان احساس می کنند. دشمن واقعی مردم همینجا کنار گوشتان است و نه فرسنگها دور از ما!

خسته تان نکنم. اگر می خواهید با واقعیات جامعه آشنا شوید و مردم سخنانتان را دور از واقع ندانند، بهتر است حداقل مشاوانتان را به روز کنید و به آنها بگویید بدون ملاحظه، هرآنچه در متن جامعه جاری است به اطلاعتان برسانند و نه خبرهایی که خوشایند شماست!

#فرشته_مزینانی

#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
قم، شهری مثل همه شهرها!؟

با بچه ها رفته بودیم یکی از بوستانهای قم برای تفریح و تفرج. قم به برکت جمهوری اسلامی! شاید بتوان گفت تنها شهری است که قبل و بعد از انقلابش قابل مقایسه نیست. چهل سال پیش تنها بوستان قم، بوستان کوچک صفاییه بود اما امروز جا به جای آن مکانهای تفزیحی ساخته اند برای مسافران و مجاوران. هرچند هنوز هم از نظر استانداردهای جهانی نسبت به جمعیتش به حد قابل قبولی نرسیده است، اما همین مقدار هم بسیار بیش از آن است که در شهرهای دیگر کار شده است.

با اینکه هوا خیلی مساعد نبود اما در گوشه و‌ کنار پوستان، دختران و پسران جوان و سرزنده را می دیدی که دو به دو و شانه به شانه، دور از چشم خانواده و با پوششی همچون دختران و پسران تهرانی به گشت و گذار مشغول بودند. با خود گفتیم، فکرش را می کردید در شهر قم با این صحنه ها مواجه شوید؟ شهری که تا ۲۰ سال پیش یک زن بی چادر در آن نبود؟ شهری که دختران و پسرانشان در همان سالهای اولیه جوانی ازدواج می کردند و فرصت دوستی قبل از آن را نداشتند؟ حالا می بینید چگونه ردپای تغییر سبک زندگی و همراهی با مد جهانی، در هر کوچه و خیابانش خود را به رخ می کشد؟

اما افسوس! افسوس که مراجع عظام و علمای اعلام هیچ گاه پایشان به بوستانهای قم و حتی خیابانهای آن نمی رسد تا شاهد این تغییرات عمیق باشند، و‌ تا راه به راه و گاه و بیگاه از مسئولان تقاضای اشد مجازات برای بی حجابان و هنجارشکنان را نکنند! کاش حداقل سالی یک بار تور خیابان گردی و بوستان نشینی برای علمای بزرگوار و مراجع عظیم الشان! به راه می انداختند تا به جای مکانهای تفریحی خصوصی تابستانی خود، سری به مکانهای عمومی و مردمی هم بزنند و از نزدیک شاهد تغییرات شدید روزگارشان باشند. شاید در فتاوی خود تجدید نظر کنند و به جای تاکید اکید بر پوشش زنان، کمی هم در باب تنبیه مردانی که وظایف خود را در حکومتی به نام اسلام انجام نداده و با چشم پوشی بر فسادهای کلان اقتصادی و اصرار بر ظواهر دینی منجر به دین گریزی گسترده شده و همچنین با اجرای سیاستهای غلط موجب بالا رفتن سن ازدواج و روابط قبل از آن و آمار وحشتناک سقط جنین و ...شده اند فتوی صادر کنند!

شاید اگر علمای تاثیرگذار‌ و تصمیم گیرنده در امور حکومتی، حداقل مثل آقای خمینی که خیلی زود متوجه بی منطقی فتوای خود در شرایط آن زمان در باب موسیقی و شطرنج شد و آن را تغییر داد، پس از رفتن ایشان متوجه بی تاثیری و پرت از شرایط زمانه بودن نظر خود در باب اجبار به حجاب شده و آن را اختیاری می کردند، امروز با این وضعیت درب و داغان در این موضوع روبرو‌ نبودیم و همچون تمام جوامع اسلامی وضعیت بهتری داشتیم.

البته بعید می دانم کسانی که هنوز هم بر این طبل می کوبند و اصرار بر پوشش اجباری بانوان دارند، دیگر از باب حکم شرع بودن یا حتی قانون بودن آن (که دلایل زیادی در رد این باب هم وجود دارد) بر آن تاکید کنند. بلکه می خواهند بگویند، جمهوری ای که ۴۵ سال پیش به نام دین برپا شد، اکنون چیزی به جز حجاب زنان ندارد که با آن بگوید اسلامی است! پس حالا که دیوار زنان در این مملکت کوتاه است، بهتر است آنها را مجبور کنیم این حداقل را حفظ کنند!

#فرشته_مزینانی

#ارسالی #اجتماعی
@Roshanfkrane
آیا قرار است دوباره به عصر قجر برگردیم؟!

بهانه این نوشتار فیلمی است که در فضای مجازی دیدم. تابوت مرده ای در صحن اما رضا ع توسط عده ای بر زمین گذاشته می شود و گرد و غبار فرش صحن بر روی کفن میت تکانده می شود و عنایت و شفاعت حضرت در روز قیامت برای او طلب می شود! با دیدن این فیلم با خود گفتم، آیا قرار است دوباره به عهد قجر برگردیم؟!

می گویند در زمان قاجار مردم شدیدا پایبند به خرافات بودند. البته این امر از صفویه شروع شده بود و در قاجار شدت گرفت. پناه بردن مردم بخصوص زنان به رمال و فالگیر برای نازایی یا طلسم شکنی دختران در خانه مانده و ...بسیار بود. غیر از دخیل بستن به امامزاده ها و پنجره فولاد و سقاخانه ها، حتی به توپ میدان توپخانه نیز برای حاجت گرفتن متوسل می شدند و تا زمانی که رضاشاه آن را از آنجا منتقل کرد، پاتوق زنان و دختران جوان و برخی مردان بود برای قضای حاجات! در زمان قاجار سعد و نحس دانستن اشخاص و اشیا و موثر انگاشتن جفر و اسطرلاب و جادو و جنبل و هر چیزی که ربطی به دنیای از ما بهتران داشت، برای حل مشکلات لاینحل، رویه  ای مرسوم شده بود.

همه اینها به خاطر ناآگاهی و بیسوادی مردم، ناکارآمدی شاهان، شیوع مریضی های کشنده و مسری و از همه مهمتر، غفلت عالمان دین از کارکرد آگاهی بخشی شان بود. برعکس آنها که باید برای رفع این مصیبتها کاری می کردند و حکومت را پاسخگوی مردم می ساختند، شایع کرده بودند بهشت جای اغنیا نیست و هر مسلمانی که لباس و‌ تنش آلوده به شپش نباشد جایی در بهشت ندارد! تا مردم را راضی به وضع موجود کنند و خودشان را مقرب درگاه شاهان نگه دارند! اینکه چطور پیروان دینی که پیامبرش رکن ابتدایی ایمان را نظافت می دانست به این درجه از نافهمی برسند، حاصل ناکارآمدی حکومت در رفع نیازهای ابتدایی مردم  و کمک علمای دین در ترویج خرافات به حکومت بوده است! هر زمان حکومتها به سبب اشکالات اساسی ساختاری از کارکرد اولیه شان که آبادانی سرزمین و رفاه مردم است ناتوان باشند، برای سرگرم ساختن مردم و بقای حکومت، به کمک روحانیون درباری به ترویج  عوام زدگی و مشغول کردن اذهان مردم به اموری می پردازند که آنها را از مطالبه حقوقشان بازدارد!

در تمام دنیا حتی در پیشرفته ترین کشورها عقاید خرافی در میان عده ای رواج دارد. قفل بستن به پل در جایی و چسباندن آدامس به دیوار در جای دیگر، به این تفکر انحرافی بشر برمی گردد و شاید علت آن، گرایش طبیعی انسان به ماورا باشد که به بیراهه رفته است. اما اگر این خرافات چه در قالب دین و چه علم ترویج شود، معمولا  هدف، سرگرم کردن مردم برای رسیدن به اهدافی بزرگتر است و این امر در کشورهایی که زمینه پذیرش امور ماورایی بیشتر است، تاثیر ببشتری دارد.

بنابراین شباهت رفتار و عمل اطرافیان میت در حرم رضوی با اجدادمان در زمان قاجار جای شگفتی ندارد! در آن زمان مردم از شدت بدبختی مستاصل بودند و در زمان ما استیصال از حکومت به این امور دامن می زند. در شرایطی که مردم از رسیدگی حاکمیت به نیازهای اولیه خود ناامید شوند، به خرافاتی این چنین پناه می برند تا حداقل خود را آرام کنند و مردگان ناکام را به احقاق حقشان در بهشت امیدوار! حکومت نیز هر روز بیش از پیش به ترویج این نوع اعمال دور از عقل دامن می زند، حتی به قیمت نابودی دین مردم. وقتی تحصیلکردگان جامعه ای، دین را کمک کار ادامه یک مسیر پراشتباه ببینند، قطعا از آن دین رویگردان می شوند و عطایش را به لقایش می بخشند.

قدیس سازی از افراد، حواله دادن رفع مشکلات به آینده ای نامعلوم، اصرار بر ظواهر شرعی برای به محاق بردن اهداف واقعی دین مثل ظلم ستیزی و اجرای عدالت، استفاده از روحانیت در مناصبی که  هیچ تخصصی در آن ندارند و اظهار نظرهای غیر تخصصی و‌گاه مضحک آنها در زمینه های غیرمرتبط، همه و همه بخشی از جامعه را به سمت عوام زدگی و پذیرش تقدیر محتومشان پیش می برد و‌عده ای دیگر را از هر چه رنگ دین و دینداری دارد می تاراند!

#فرشته_مزینانی

#اجتماعی #اندیشه #مذهبی #انتقادات
@Roshanfkrane
پایان سفر

سه ماه پیش وقتی داشتیم ایران را به مقصد کانادا ترک می کردیم آقامهدی در ویدیویی علت سفر و‌ طول زمان ماندن و تاریخ برگشتنمان را توضیح داده و قبل از حرکت هواپیما در پیج خود منتشر کرد.

در تمام مدتی که در کلگری کانادا مهمان محمد بودیم، او نهایت مهمان نوازی را به جا آورد و با برنامه ریزی و گشاده دستی جاهای دیدنی نزدیک و دور را به ما نشان داد. در سفری زمینی و طولانی به ونکوور و سفری دریایی به جزیره ویکتوریا با زیباییهای آنجا آشنا شدیم و در سفر به شهر بنف در نزدیکی کلگری، از جاذبه های طبیعی این شهر توریستی بهره بردیم. با دیدن طبیعت زیبا و آرام و مردمی گشاده رو و زندگی نژادهای انسانی متنوع در کنار هم و پایبندیشان به قانون، و آرامش یک زندگی معمولی، به تمام کسانی که از کشورهای شرقی، کانادا را مقصد مهاجرت خود انتخاب می کنند حق می دهم. فرصتهای مساوی برای رسیدن به موقعیتهایی شایسته استعداد و توانایی، فارغ از جنسیت و ملیت، از برترین امتیازات این کشور است. جایی که یک سیک هندی می تواند به نخست وزیری برسد و یک عرب مسلمان به وزارت، مثل بقیه کشورهای غربی، مثل لندن و فرانسه و هر کشوری با حاکمیت دموکراسی.

هرچند در سالهای اخیر هزینه مسکن به خاطر سیاست مهاجرپذیری دولت کانادا بسیار بالا رفته و هر شهروند‌ باید به سختی کار کند تا گذران زندگی نماید، اما بسیاری از ایرانیان آرامش اینجا را با وجود گرانی بیشتر، بر  زندگی در ایران ترجیح می دهند.

بله جوانان حق دارند به اینجا بیایند تا به معنای واقعی زندگی کنند، اما ما برمی گردیم!

ما با وجود اینترنت پر سرعت و راحتی ارتباط با دنیا در اینجا (که فرصت خوبی بود برای آقامهدی تا در جهت ترویج فرهنگ گفتگو بین مخالفان و توصیه به رواداری و تحمل یکدیگر برای نجات ایران تلاش کند)، به ایران و فضای مجازی فیلتر شده اش برمی گردیم و دوباره وی پی ان نصب می کنیم و قطع و وصلی و انتظار دانلود شدن عکس و فیلم را زندگی می کنیم!

ما از هوای پر از اکسیژن و ماشینهای تمیز و کم دود و فضای سبز و آرام و خیابانها و جاده های استاندارد، به ایران پر از گرد و غبار و دود و سرب بنزینهای بی کیفیت و ماشینهای بدون ایمنی برمی گردیم!

ما از محیطی تمیز ‌و بدون زباله و آلودگی های سمعی و بصری به ایرانی پر از زباله و پلاستیک در جاده و جنگل و بیابانش برمی گردیم!

ما با وجود توصیه های اکید دوست و آشنا و غریب و اصرار محمد به ماندن در اینجا و پرهیز از ورود به خطرات احتمالی پس از بازگشت، به ایران برمی گردیم تا در کنار مردم باشیم.
ما به عهد خود پایبندیم و به پشتیبانی خداوند متکی، همانطور که تا حالا بوده ایم.

ما با علم به تمام اینها برمی گردیم چون معتقدیم مردم ما حق دارند بهتر زندگی کنند و اگر بتوانیم حتی گامی در جهت بهبودی حالشان برداریم، به آسایش خودمان می ارزد.

ما برمی گردیم چون فکر می کنیم هر فرد ایرانی اگر بتواند در حد وسع خود در نجات ایران از چنبره زر و زور و تزویر بکوشد، حتی به قیمت جان خود، می ارزد.

ایران زیبا و رنگین کمانی از نژاد و زبان و دین و مذهبِ گرفتار در پس ابرهای تیره چیرگی یک ایدئولوژی، روزهای سختی را می گذراند. حال مریضی را دارد که نفسهایش به شماره افتاده، نیازمند نفسی است که جانی دوباره به او دهد. روا نیست ما در اینجا در آسایش و آرامش باشیم و مردممان در تنگنا.

ما برمی گردیم تا در کنار مردم با آنها درد بکشیم، شریک رنجهایشان باشیم، با آنها بخندیم و بگرییم و به امید روزهای بهتر تلاش کنیم.

#فرشته_مزینانی
@hooreechannel 🌹

@Roshanfkrane
پیچیدگی را دوست دارم ساق در ساق
امشب تنی از جنسِ نیلوفـر بیاور 


#فرشته_خدابنده

#شعر

@Roshanfkrane