طبق نظر سنجی که در سال 2013 انجام شد، 46% مادران بیان کردند که شوهرشان بیش از فرزندانشان باعث #استرس آنها میشود
#جالب
#اجتماعی
@Roshanfkrane
#جالب
#اجتماعی
@Roshanfkrane
😉 محض_مطالعه 👇
✍️ کسی تا بحال فکر کرده که میشود از تبریز به #باکو و #تفلیس و #مسکو و #دیاربکر و #آنکارا و #استانبول و #اربیل و #تهران و #گیلان قطار سریعالسیر گذاشت یا شرکت هواپیمایی ارزان قیمت مثل «رایان ایر» یا «ایزی جت» در منطقه درست کرد؟
آخر هفته سوار قطار شد و دو ساعت دیگر در تفلیسی. ماه بعد میتوان برای نهار به «دیاربکر» یا «طرابزون» رفت یا #باکو مثلا.
یکبار در سال میتوان به استانبول رفت و بازی #بشیکتاش #منچستر را در ورزشگاه جدید بشیکتاش از نزدیک دید.
و یا میتوان دهکدهای سبز مثل آنهایی را که در #سوئیس است در کوهپایههای #سهند و #سبلان و #میشوو و #اورین درست کرد و با تبلیغاتی که در «سیانان» و #فوکس و #الجزیره میشود سالانه حداقل ده میلیون #توریست را در #آذربایجان پذیرفت.
بهجای فرودگاه فعلی تبریز و اردبیل و ... که دو ساعت باید منتظر باشی تا کیف صد نفر مسافر هواپیمایی... آتا توسط مامورین گمرگ بازرسی شود میتوان فرودگاهی زد که سالانه پنجاه میلیون ظرفیت داشته باشد.
سیستم ویزا را برای کشورهای منطقه کلا برداشت و اختلافات را به #معامله و نفع همگانی تبدیل کرد.
میتوان دانشجویان رشته #اقتصاد را یک سال فرستاد #کره_جنوبی تا ببینند #توسعه در این #کشور چگونه رخ داد.
یا برای #دانشگاه #زنجان یا اردبیل و #ارومیه اساتید مدعو از «امایتی» یا «هاروارد» و «استفورد» و «کمبریج» آورد تا آرام آرام بفهمیم چگونه مسئله رقابت و بهتر شدن موضوع #جهان #توسعه_یافته است.
جشنواره انگور در #مراغه، جشنواره سیب در #زنوز، جشنواره آفتابگردان در #خوی، عسل در #سرعین و زردآلو در #مرند درست کرد. هم #خرید و فروخت و هم #شادی کرد و خندید.
یا به روستائیان آموزش داد چگونه میتوانند پنیرشان را کیلویی پنجاه #دلار بفروشند. یا مثلا چگونه میشود نان #اسکو را بستهای بیست #یورو در #پاریس و یا خامه #سراب را با بستهبندی خوب #لندن کیلویی صد #پوند فروخت.
چقدر پروژه میتوان تعریف کرد؟
میتوان از فرودگاهی در #مغان هر روز صبح محصولات ارگانیک کشاورزی را به #اروپا و کشورهای عرب همسایه صادر کرد.
میتوان مثلا به چرمفروش تبریزی آموزش داد با انرژی و مواد اولیه ارزان چگونه میتواند «کفشفروشی منوچهر و پسران شعبه دیگری ندارد» را به هزاران شعبه در جهان تبدیل کند.
میتوان بچههای ده ساله را سوار قطار کرد تا ببینند #غذا و #لباس و قیافه یک #کرد، یا #فارس، یک #روس، یک #گرجی و یا یک #عرب و #گیلکی عین ماست. آنها هم ببینند. ببینند که عین همیم و... و چنان مشغول خودیم که نمیدانیم چقدر پرتیم از عالم.
میتوان به جای اخبار #جنایات ... دائما این لیست سرانه #تولید_ناخالص را ورانداز کرد و راهی یافت که در طی پنجاه سال آینده یکی از این بیست کشور اول دنیا باشیم.
میتوان به جای #شرمندگی و #اضطراب و #استرس خنده به خانهها برد.
میشود از صبح تا شب به حل یک مشکل نه بیشتر کردن آن فکر کرد.
میشود؟
نمیشود.
👤 #سیدعلی_سیدرزاقی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی، مدرسه اقتصاد لندن
#اجتماعی
#اقتصاد
#گردشگری
@Roshanfkrane
✍️ کسی تا بحال فکر کرده که میشود از تبریز به #باکو و #تفلیس و #مسکو و #دیاربکر و #آنکارا و #استانبول و #اربیل و #تهران و #گیلان قطار سریعالسیر گذاشت یا شرکت هواپیمایی ارزان قیمت مثل «رایان ایر» یا «ایزی جت» در منطقه درست کرد؟
آخر هفته سوار قطار شد و دو ساعت دیگر در تفلیسی. ماه بعد میتوان برای نهار به «دیاربکر» یا «طرابزون» رفت یا #باکو مثلا.
یکبار در سال میتوان به استانبول رفت و بازی #بشیکتاش #منچستر را در ورزشگاه جدید بشیکتاش از نزدیک دید.
و یا میتوان دهکدهای سبز مثل آنهایی را که در #سوئیس است در کوهپایههای #سهند و #سبلان و #میشوو و #اورین درست کرد و با تبلیغاتی که در «سیانان» و #فوکس و #الجزیره میشود سالانه حداقل ده میلیون #توریست را در #آذربایجان پذیرفت.
بهجای فرودگاه فعلی تبریز و اردبیل و ... که دو ساعت باید منتظر باشی تا کیف صد نفر مسافر هواپیمایی... آتا توسط مامورین گمرگ بازرسی شود میتوان فرودگاهی زد که سالانه پنجاه میلیون ظرفیت داشته باشد.
سیستم ویزا را برای کشورهای منطقه کلا برداشت و اختلافات را به #معامله و نفع همگانی تبدیل کرد.
میتوان دانشجویان رشته #اقتصاد را یک سال فرستاد #کره_جنوبی تا ببینند #توسعه در این #کشور چگونه رخ داد.
یا برای #دانشگاه #زنجان یا اردبیل و #ارومیه اساتید مدعو از «امایتی» یا «هاروارد» و «استفورد» و «کمبریج» آورد تا آرام آرام بفهمیم چگونه مسئله رقابت و بهتر شدن موضوع #جهان #توسعه_یافته است.
جشنواره انگور در #مراغه، جشنواره سیب در #زنوز، جشنواره آفتابگردان در #خوی، عسل در #سرعین و زردآلو در #مرند درست کرد. هم #خرید و فروخت و هم #شادی کرد و خندید.
یا به روستائیان آموزش داد چگونه میتوانند پنیرشان را کیلویی پنجاه #دلار بفروشند. یا مثلا چگونه میشود نان #اسکو را بستهای بیست #یورو در #پاریس و یا خامه #سراب را با بستهبندی خوب #لندن کیلویی صد #پوند فروخت.
چقدر پروژه میتوان تعریف کرد؟
میتوان از فرودگاهی در #مغان هر روز صبح محصولات ارگانیک کشاورزی را به #اروپا و کشورهای عرب همسایه صادر کرد.
میتوان مثلا به چرمفروش تبریزی آموزش داد با انرژی و مواد اولیه ارزان چگونه میتواند «کفشفروشی منوچهر و پسران شعبه دیگری ندارد» را به هزاران شعبه در جهان تبدیل کند.
میتوان بچههای ده ساله را سوار قطار کرد تا ببینند #غذا و #لباس و قیافه یک #کرد، یا #فارس، یک #روس، یک #گرجی و یا یک #عرب و #گیلکی عین ماست. آنها هم ببینند. ببینند که عین همیم و... و چنان مشغول خودیم که نمیدانیم چقدر پرتیم از عالم.
میتوان به جای اخبار #جنایات ... دائما این لیست سرانه #تولید_ناخالص را ورانداز کرد و راهی یافت که در طی پنجاه سال آینده یکی از این بیست کشور اول دنیا باشیم.
میتوان به جای #شرمندگی و #اضطراب و #استرس خنده به خانهها برد.
میشود از صبح تا شب به حل یک مشکل نه بیشتر کردن آن فکر کرد.
میشود؟
نمیشود.
👤 #سیدعلی_سیدرزاقی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی، مدرسه اقتصاد لندن
#اجتماعی
#اقتصاد
#گردشگری
@Roshanfkrane
طبق پژوهشهای روانشناسان، شنیدن صدای مادر باعث ترشح #اکسیتوسین (هورمون آرامش و مهربانی) در بدن فرزندش شده و #استرس را در او از بین ميبرد.
#علمی
@Roshanfkrane
#علمی
@Roshanfkrane
💢 #روحانی تبلیغگری که در لحظه آتش ریختن عراق، میدان جنگ را ترک کرد
🖌#امیدفراغت روزنامهنگار
🔸رزمنده جنگ #ایران و #عراق به نام امیر_ ز تعریف کرد سال ۱۳۶۳ در ارتفاعات کلهقندی" کانیمانگا" بودیم. ارتفاعات کانیمانگا بسیار مهم بود و مدام بین ایران و عراق دست به دست میشد. بنابراین نگه داشتن این ارتفاعات در #غرب کشور که مشرف بر #سلیمانیه عراق بود، هم برای عراق و هم برای ایران، مهم بود. رزمندگانی که برای نگه داشتن این ارتفاعات در آن منطقه حضور داشتند از لشگر ۸۸ زرهی زاهدان بودند!
🔸 #رزمنده گفت: یک #روحانی را برای تبلیغ به منطقه فرستادند و ایشان مدام از نعمتهای #بهشت حرف میزد. برای مثال به رزمندگان گفته بود در بهشت با یک لیوان آب، ۱۰ نفر میتوانند غسل کنند و یا اینکه در بهشت هر نزدیکی و به تعبیری جماع با حوریها، ۶۰ سال به زمان اینجا طول میکشد.
🔸رزمنده ادامه داد: عراق متوجه تحرکات شد و شروع به ریختن #آتش در ارتفاعات #کانیمانگا کرد. وقتی #مجیدبرمکی در سنگر مورد اصابت تیر و ترکش قرار گرفت و بچهها با بیسیم اطلاع دادند. قرار شد به آنجا رفته و مجید را به آمبولانس که در پایین ارتفاعات بود و فاصله زیادی داشت، برسانیم. وقتی به مجید رسیدم، دیدم کار تمام است و #زنده نمیماند. روحانی تبلیغگر وقتی با چنین صحنهای روبرو شد، با #استرس زیاد به رزمنده گفت: دیگر جایز نیست، من اینجا بمانم و باید هر چه سریعتر با #آمبولانس به عقب بازگردم! رزمندگانی که شاهد این صحنه بودند با تعجب به روحانی مبلغ مینگریستند چرا که تا ساعاتی قبل، ایشان از نعمتهای بهشتی برای رزمندگان حرف زده بود. اما با اینحال دوست نداشت، خودش از نعمتهای بهشتی استفاده کند و ترجیح داد به عقب بازگردد.
🔸رزمنده گفت: بعد رفتن روحانی، برخی رزمندگان بسیار عصبانی شدند و تصمیم داشتند، اتفاقات بدی را رقم بزنند که آرامشان کردم!!!
@Roshanfkrane
🖌#امیدفراغت روزنامهنگار
🔸رزمنده جنگ #ایران و #عراق به نام امیر_ ز تعریف کرد سال ۱۳۶۳ در ارتفاعات کلهقندی" کانیمانگا" بودیم. ارتفاعات کانیمانگا بسیار مهم بود و مدام بین ایران و عراق دست به دست میشد. بنابراین نگه داشتن این ارتفاعات در #غرب کشور که مشرف بر #سلیمانیه عراق بود، هم برای عراق و هم برای ایران، مهم بود. رزمندگانی که برای نگه داشتن این ارتفاعات در آن منطقه حضور داشتند از لشگر ۸۸ زرهی زاهدان بودند!
🔸 #رزمنده گفت: یک #روحانی را برای تبلیغ به منطقه فرستادند و ایشان مدام از نعمتهای #بهشت حرف میزد. برای مثال به رزمندگان گفته بود در بهشت با یک لیوان آب، ۱۰ نفر میتوانند غسل کنند و یا اینکه در بهشت هر نزدیکی و به تعبیری جماع با حوریها، ۶۰ سال به زمان اینجا طول میکشد.
🔸رزمنده ادامه داد: عراق متوجه تحرکات شد و شروع به ریختن #آتش در ارتفاعات #کانیمانگا کرد. وقتی #مجیدبرمکی در سنگر مورد اصابت تیر و ترکش قرار گرفت و بچهها با بیسیم اطلاع دادند. قرار شد به آنجا رفته و مجید را به آمبولانس که در پایین ارتفاعات بود و فاصله زیادی داشت، برسانیم. وقتی به مجید رسیدم، دیدم کار تمام است و #زنده نمیماند. روحانی تبلیغگر وقتی با چنین صحنهای روبرو شد، با #استرس زیاد به رزمنده گفت: دیگر جایز نیست، من اینجا بمانم و باید هر چه سریعتر با #آمبولانس به عقب بازگردم! رزمندگانی که شاهد این صحنه بودند با تعجب به روحانی مبلغ مینگریستند چرا که تا ساعاتی قبل، ایشان از نعمتهای بهشتی برای رزمندگان حرف زده بود. اما با اینحال دوست نداشت، خودش از نعمتهای بهشتی استفاده کند و ترجیح داد به عقب بازگردد.
🔸رزمنده گفت: بعد رفتن روحانی، برخی رزمندگان بسیار عصبانی شدند و تصمیم داشتند، اتفاقات بدی را رقم بزنند که آرامشان کردم!!!
@Roshanfkrane
😁65👍27🤬8😨3❤2👎1🤯1