روشنفکران
صحبت های دکتر #حاتم_قادری پژوهشگر و استاد علوم سیاسی #اجتماعی #سیاسی #انانتقادات @Roshanfkrane
چقدر خوشخیالی تشریف دارید که فکر میکنید بساط افراطیها برچیده خواهد شد.
دیدم جناب زیدآبادی در تحلیلی ابراز امیدواری کرده حالا که یک رئیس جمهور اصلاح طلب سر کار آمده مقام رهبری هم پا پیش بگذارد نماینده خود در روزنامه کیهان (آقای شریعتمداری) را بازنشسته کند و فرد معتدلی را جایگزین وی کند زیرا «منبع تغذیه بسیاری از افراط گرایان داخلی» همین روزنامه کیهان و شریعتمداری است.اقای عباس عبدی هم به این نتیجه رسیده که آوردن یک رئیس جمهور اصلاحطلب میل و خواسته خود نظام(یعنی آقای خامنهای) بوده و این دفعه قضیه با دفعات پیش فرق دارد و بساط افراطی ها به زودی جمع خواهد شد(نقل به مضمون).
خوشخیالی هم حد و مرزی دارد.واقعا چگونه ممکن است بساط این اقلیت افراطی که حامیان اصلی نظام و رهبر نظام هستند برچیده شود؟نظامی که خودش افراطی محسوب میشود مگر مغز خر خورده که خود را از حمایت این نیروی چند میلیونی وفادار و پا در رکاب محروم کند.فردا روزی که نظام دچار دردسر شود و اعتراضهای خیابانی شکل بگیرد تنها نیروی حمایتی نظام که به کف خیابان ها خواهد آمد همین «افراطی» هایی هستند که حسین شریعتمداری ها آنها را تغذیه فکری میکنند.راس نظام هم خوب میداند که پایگاه اصلی حامیانش همین نیروهای «افراطی» هستند و نه نیروهای اصلاحطلب.اصلا مگر اصلاحطلب ها نیروی آماده خدمت به نظام هم دارند؟ دوستان تحلیلگر اصلاحطلب باید بدانند که این «اقلیت افراطی» تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی برقرار است حذفشدنی نیستند و هرگز هم به محاق نخواهند رفت.اینها پایه و اساس نظام را تشکیل میدهند.اینها در همه ارکان و اعضای نظام حضور دارند و صاحب قدرت و پول و نفوذند.اینها یک اهرم فشار حیاتی در بازی قدرتند، و میتوانند توازن بخش یا برهمزننده توازن قدرت باشند بر حسب آنچه راس نظام خواهانش است .اینها دهها نقش حیاتی دیگر برای نظام دارند و از همین رو نه تنها حذفشدنی نیستند بلکه وجودشان برای نظام حیاتیست . حداکثر چیزی که میتوان انتظار داشت ، در خوشبینانهترین حالت، اندکی کاسته شدن از شدت فشار آنهاست ، آن هم برای مدتی محدود و بر حسب صلاحدید و خواست راس نظام.که البته از ظواهر امر پیداست که حتی بروز چنین احتمالی بسیار اندک است.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
دیدم جناب زیدآبادی در تحلیلی ابراز امیدواری کرده حالا که یک رئیس جمهور اصلاح طلب سر کار آمده مقام رهبری هم پا پیش بگذارد نماینده خود در روزنامه کیهان (آقای شریعتمداری) را بازنشسته کند و فرد معتدلی را جایگزین وی کند زیرا «منبع تغذیه بسیاری از افراط گرایان داخلی» همین روزنامه کیهان و شریعتمداری است.اقای عباس عبدی هم به این نتیجه رسیده که آوردن یک رئیس جمهور اصلاحطلب میل و خواسته خود نظام(یعنی آقای خامنهای) بوده و این دفعه قضیه با دفعات پیش فرق دارد و بساط افراطی ها به زودی جمع خواهد شد(نقل به مضمون).
خوشخیالی هم حد و مرزی دارد.واقعا چگونه ممکن است بساط این اقلیت افراطی که حامیان اصلی نظام و رهبر نظام هستند برچیده شود؟نظامی که خودش افراطی محسوب میشود مگر مغز خر خورده که خود را از حمایت این نیروی چند میلیونی وفادار و پا در رکاب محروم کند.فردا روزی که نظام دچار دردسر شود و اعتراضهای خیابانی شکل بگیرد تنها نیروی حمایتی نظام که به کف خیابان ها خواهد آمد همین «افراطی» هایی هستند که حسین شریعتمداری ها آنها را تغذیه فکری میکنند.راس نظام هم خوب میداند که پایگاه اصلی حامیانش همین نیروهای «افراطی» هستند و نه نیروهای اصلاحطلب.اصلا مگر اصلاحطلب ها نیروی آماده خدمت به نظام هم دارند؟ دوستان تحلیلگر اصلاحطلب باید بدانند که این «اقلیت افراطی» تا زمانی که نظام جمهوری اسلامی برقرار است حذفشدنی نیستند و هرگز هم به محاق نخواهند رفت.اینها پایه و اساس نظام را تشکیل میدهند.اینها در همه ارکان و اعضای نظام حضور دارند و صاحب قدرت و پول و نفوذند.اینها یک اهرم فشار حیاتی در بازی قدرتند، و میتوانند توازن بخش یا برهمزننده توازن قدرت باشند بر حسب آنچه راس نظام خواهانش است .اینها دهها نقش حیاتی دیگر برای نظام دارند و از همین رو نه تنها حذفشدنی نیستند بلکه وجودشان برای نظام حیاتیست . حداکثر چیزی که میتوان انتظار داشت ، در خوشبینانهترین حالت، اندکی کاسته شدن از شدت فشار آنهاست ، آن هم برای مدتی محدود و بر حسب صلاحدید و خواست راس نظام.که البته از ظواهر امر پیداست که حتی بروز چنین احتمالی بسیار اندک است.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
"ما میراثی چنان منفی را به ارث برده بودیم که به اجبار باید خودمان را از شر آن خلاص میکردیم.نخستین و مهمترین کاری که باید میکردیم، تغییر دادن تصویری بود که در اذهان جهانیان از کشورمان وجود داشت.ما باید به کشوری عادی تبدیل میشدیم،در حالی که نمیتوانستیم.ما دیگر نمیتوانستیم نقش یک کشور یاغی را بازی کنیم.ما در همه حیطهها به بن بست خورده و با دیوارهای آجری روبرو بودیم....ما از نظر افکار عمومی جهانیان همتراز اقوام وحشی به شمار میرفتیم.خارجیها از ما میترسیدند، حاضر به همکاری با ما نبودند و هیچ کدامشان هیچ احترامی برایمان قائل نبودند.ما از نظر آنها امپراتوری شر بودیم. ما به خاطر موضوعهایی مثل نقض حقوق بشر، نقض آزادی مهاجرت،جنگهای توسعهطلبانه و غیره مجبور شده بودیم به کنج خودمان بخزیم....تنها کاری که بلد بودیم سرکوب مردم خودمان بود...."
بخشی از گفتههای ویکتور تاراسنکو،دیپلمات بلندپایه شوروی در زمان گورباچف.به نقل از کتاب "انقلابهای هزار و نهصد و هشتاد و نه ".
#بیژن_اشتری #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
بخشی از گفتههای ویکتور تاراسنکو،دیپلمات بلندپایه شوروی در زمان گورباچف.به نقل از کتاب "انقلابهای هزار و نهصد و هشتاد و نه ".
#بیژن_اشتری #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
از عرض اندام در صحنههای بینالمللی دست بردارید، به فکر آبادانی کشورتان باشید
عالیجناب سولژنیتسین پنجاه سال پیش به رهبران شوروی توصیهای کرد برای اصلاح عملکرد غلطشان. خوشبختانه رهبران شوروی به این توصیه گوش نکردند و ساقط شدند و جهان را از شر خود رهانیدند.سولژنیتسین گفت:
آقایان عرض اندام در صحنه جهانی را داوطلبانه رها کنید و به رتق و فتق امور داخلی بپردازید. بیائید کمی از خیالپردازی نافرجام در عرصه سیاست خارجی دست بردارید...از این مسابقه چشمگیر،اما بیحاصل،در عرصه فضایی و تسلیحاتی دست بردارید.از مسلح کردن خودمان و دیگران دست بردارید و در عوض توجه خود را معطوف سازندگی کشورمان کنید....امروز برای ملت ما آبادانی و توسعه اقتصاد ملی بسیار مهمتر از گسترش نفوذ در خارج کشور است.به گواهی تاریخ، کشورهایی که سازنده امپراتوریها بودهاند همواره زیان اخلاقی دیدهاند....رهبران ما حق ندارند که به دنبال اهداف انترناسیونالیستی باشند و سرمایههای ملی را صرف آن کنند،در حالی که ملت خودمان اخلاقا رو به تباهی و انحطاط میرود.....تکرار میکنم نباید بیش از این در پی رویای عظمت طلبانهی فتح جهان باشید.باید برای همیشه از این هدفها چشم بپوشید وگرنه عاقبت روزی همه چیز بر سرمان خراب خواهد شد.قارهها و کشورها سر جای خودشان باقی میمانند،شما نمیتوانید از مسکو برای آنها تعیین تکلیف کنید ...شما باید حل مسائل داخلی را در سرلوحه کارهای خودتان قرار بدهید و به رشد سالم و اخلاقی ملت بیندیشید....به فکر تربیت کودکان و نجات آب و خاک روسیه و سالم سازی محیط زیست باشید نه در بند تسخیر فضا و رسالتهای من درآوردی جهانی....
و خدا لعنت کند استالین را که به سربازان ما یاد داد جنگیدن در سرزمین های بیگانه عمل نیک و شایسته ای است.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #اندیشه #انتقادات
@Roshanfkrane
عالیجناب سولژنیتسین پنجاه سال پیش به رهبران شوروی توصیهای کرد برای اصلاح عملکرد غلطشان. خوشبختانه رهبران شوروی به این توصیه گوش نکردند و ساقط شدند و جهان را از شر خود رهانیدند.سولژنیتسین گفت:
آقایان عرض اندام در صحنه جهانی را داوطلبانه رها کنید و به رتق و فتق امور داخلی بپردازید. بیائید کمی از خیالپردازی نافرجام در عرصه سیاست خارجی دست بردارید...از این مسابقه چشمگیر،اما بیحاصل،در عرصه فضایی و تسلیحاتی دست بردارید.از مسلح کردن خودمان و دیگران دست بردارید و در عوض توجه خود را معطوف سازندگی کشورمان کنید....امروز برای ملت ما آبادانی و توسعه اقتصاد ملی بسیار مهمتر از گسترش نفوذ در خارج کشور است.به گواهی تاریخ، کشورهایی که سازنده امپراتوریها بودهاند همواره زیان اخلاقی دیدهاند....رهبران ما حق ندارند که به دنبال اهداف انترناسیونالیستی باشند و سرمایههای ملی را صرف آن کنند،در حالی که ملت خودمان اخلاقا رو به تباهی و انحطاط میرود.....تکرار میکنم نباید بیش از این در پی رویای عظمت طلبانهی فتح جهان باشید.باید برای همیشه از این هدفها چشم بپوشید وگرنه عاقبت روزی همه چیز بر سرمان خراب خواهد شد.قارهها و کشورها سر جای خودشان باقی میمانند،شما نمیتوانید از مسکو برای آنها تعیین تکلیف کنید ...شما باید حل مسائل داخلی را در سرلوحه کارهای خودتان قرار بدهید و به رشد سالم و اخلاقی ملت بیندیشید....به فکر تربیت کودکان و نجات آب و خاک روسیه و سالم سازی محیط زیست باشید نه در بند تسخیر فضا و رسالتهای من درآوردی جهانی....
و خدا لعنت کند استالین را که به سربازان ما یاد داد جنگیدن در سرزمین های بیگانه عمل نیک و شایسته ای است.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #اندیشه #انتقادات
@Roshanfkrane
رازهای میلیاردر شدن در چین و ایران
فرقی نمیکند شما در ایران باشید، در چین باشید، یا در روسیه. در کشورهایی که ما از آن ها با لفظ نسبتاً محترمانهٔ« اقتدارگرا »نام میبریم، هیچ کسی نمیتواند میلیاردر شود، مگر آنکه با صاحبان قدرت دستش در یک کاسه باشد یا حداقل برادری یا رفاقت خودش را به قشر فوقانی قدرت ثابت کرده باشد. این پیوند میان الیت ثروتمند و الیت سیاسی برای هر دو طرف مفید است؛ اولی با کسب حمایت سیاسی از حکومت مطمئن میشود که سرمایه و ثروتش از هر نوع مصادرهٔ احتمالی در امان میماند.و حتماً میدانید که این حکومتهای اقتدارگرا بدون مصادرهٔ ثروتهای عمومی نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. جهت اطلاع ،
یک محقق ایرانی در کتابش از چهار موج عظیم مصادره در تاریخ جمهوری اسلامی نام برده که در واقع بزرگترین منبع مالی حکومت بوده است. در چین و روسیه هم دقیقاً وضع مشابهی حاکم است. غرض اینکه شما به عنوان کسی که میخواهد در این مملکت کار اقتصادی و تجاری بکند برای در امان ماندن از خوی مصادرهگری این نظام های حکومتی مجبورید که با اصحاب قدرت وارد انواع بده و بستانها و زد و بندها شوید. قاطی شدن با اصحاب قدرت ضمناً شما را از انواع رانتها و ویژهخواریها نیز بهرهمند میکند و میتوانید پول روی پول بگذارید. البته باید زرنگ باشید و رسم و رسوم معمول را به جا آورید. در ایران حتماً باید شعائر اسلامی را رعایت کنید، هیئت و حسینیه و دستهٔ عزاداری، و دیگ غذا فراموش نشود. اما اگر در چین باشید قضیه اندکی فرق میکند. در آنجا باید در انظار عمومی چای پوئر بنوشید که در استان یوننان، مهد انقلاب کمونیستی، کشت میشود و سیگار برگ کوبایی بکشید تا اعتقاد خود را به انقلاب جهانی ضدامپریالیستی نشان دهید و صندل مشکی با کفی سفید بپوشید تا تعهد خود را به فرهنگ سنتی چین نشان دهید و موی سرتان را کوتاه نگهدارید و نیمتنه نظامیطور بپوشید تا تداعیگر نظامیان انقلابی کمونیست دوران جنگهای داخلی باشید.
خلاصه حفظ ظاهر خیلی مهم است. باید به هر طریقی که هست برادری اسلامی یا رفاقت کمونیستی خودتان را به صاحبان قدرت ثابت کنید. حکومت کار کردن با شما را دوست دارد چون مطمئن است ثروت و پول از دایرهٔ خودیها خارج نمیشود و شما همیشه در روزهای ضروری( انتخابات مهندسیشده یا تظاهراتهای فرمایشی)، آمادهاید که بخش عمدهای از هزینههای تبلیغاتی و سازماندهی را متحمل شوید. البته اگر آقازاده باشید درهای بیشتری به روی شما باز میشود و قدمتان روی چشم است. خلاصه این یک رابطهٔ دوجانبه است که برای هر دو طرف فواید بسیاری دارد.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane
فرقی نمیکند شما در ایران باشید، در چین باشید، یا در روسیه. در کشورهایی که ما از آن ها با لفظ نسبتاً محترمانهٔ« اقتدارگرا »نام میبریم، هیچ کسی نمیتواند میلیاردر شود، مگر آنکه با صاحبان قدرت دستش در یک کاسه باشد یا حداقل برادری یا رفاقت خودش را به قشر فوقانی قدرت ثابت کرده باشد. این پیوند میان الیت ثروتمند و الیت سیاسی برای هر دو طرف مفید است؛ اولی با کسب حمایت سیاسی از حکومت مطمئن میشود که سرمایه و ثروتش از هر نوع مصادرهٔ احتمالی در امان میماند.و حتماً میدانید که این حکومتهای اقتدارگرا بدون مصادرهٔ ثروتهای عمومی نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. جهت اطلاع ،
یک محقق ایرانی در کتابش از چهار موج عظیم مصادره در تاریخ جمهوری اسلامی نام برده که در واقع بزرگترین منبع مالی حکومت بوده است. در چین و روسیه هم دقیقاً وضع مشابهی حاکم است. غرض اینکه شما به عنوان کسی که میخواهد در این مملکت کار اقتصادی و تجاری بکند برای در امان ماندن از خوی مصادرهگری این نظام های حکومتی مجبورید که با اصحاب قدرت وارد انواع بده و بستانها و زد و بندها شوید. قاطی شدن با اصحاب قدرت ضمناً شما را از انواع رانتها و ویژهخواریها نیز بهرهمند میکند و میتوانید پول روی پول بگذارید. البته باید زرنگ باشید و رسم و رسوم معمول را به جا آورید. در ایران حتماً باید شعائر اسلامی را رعایت کنید، هیئت و حسینیه و دستهٔ عزاداری، و دیگ غذا فراموش نشود. اما اگر در چین باشید قضیه اندکی فرق میکند. در آنجا باید در انظار عمومی چای پوئر بنوشید که در استان یوننان، مهد انقلاب کمونیستی، کشت میشود و سیگار برگ کوبایی بکشید تا اعتقاد خود را به انقلاب جهانی ضدامپریالیستی نشان دهید و صندل مشکی با کفی سفید بپوشید تا تعهد خود را به فرهنگ سنتی چین نشان دهید و موی سرتان را کوتاه نگهدارید و نیمتنه نظامیطور بپوشید تا تداعیگر نظامیان انقلابی کمونیست دوران جنگهای داخلی باشید.
خلاصه حفظ ظاهر خیلی مهم است. باید به هر طریقی که هست برادری اسلامی یا رفاقت کمونیستی خودتان را به صاحبان قدرت ثابت کنید. حکومت کار کردن با شما را دوست دارد چون مطمئن است ثروت و پول از دایرهٔ خودیها خارج نمیشود و شما همیشه در روزهای ضروری( انتخابات مهندسیشده یا تظاهراتهای فرمایشی)، آمادهاید که بخش عمدهای از هزینههای تبلیغاتی و سازماندهی را متحمل شوید. البته اگر آقازاده باشید درهای بیشتری به روی شما باز میشود و قدمتان روی چشم است. خلاصه این یک رابطهٔ دوجانبه است که برای هر دو طرف فواید بسیاری دارد.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #اقتصاد
@Roshanfkrane
قربان، ما به این دلایل نمیتوانیم در جنگ با آمریکاییها پیروز شویم
رعد الحمدانی پرافتخارترین ژنرال ارتش صدام و فرمانده لشکر نخبه گارد«مدینه منوره ریاست جمهوری» عراق بود. الحمدانی وقتی خبردار شد صدام قصد حمله به کویت را دارد مخالفت خود را ابراز کرد.صدام وقتی شنید شجاعترین ژنرالش با حمله به کویت مخالفت کرده با عصبانیت او را به دفتر کارش احضار کرد تا دلیل مخالفتش را بداند.الحمدانی به رغم همه خطراتی که جانش را تهدید میکرد به صدام گفت:« قربان شما اگر به ما دستور حمله دهید ما چون همیشه اطاعت خواهیم کرد اما من باید حقیقت را به شما بگویم.به نظر من این حمله به شکست ما منجر خواهد شد»صدام که پشت میزش نشسته بود پرسید :«چرا؟»حمدانی گفت«قربان، من توان نظامی خودمان را با توان نظامی آمریکاییها مقایسه کردم و بر این اساس معتقدم قادر به شکست دادنشان نیستیم»صدام خواستار توضیح بیشتری شد.الحمدانی گفت«قربان اجازه میدهید از مدادهای روی میز تان برای توضیح نظراتم استفاده کنم؟» صدام اجازه داد.الحمدانی یکی از مدادها را برداشت و گفت«فرض کنید این یک تانک روسی تی_هفتادودو است که پیشرفتهترین تانک ماست که از زمان جنگ با ایران بهروز نشده.این تانک از یک تا پنج نمرهاش یکونیم است.» الحمدانی سپس مداد دیگری برداشت و گفت «این یک تانک ام_یک آمریکایی است که نمرهاش پنج است.امریکاییها بالای این تانک میتوانند یک هلیکوپتر آپاچی مسلح به موشکهای هلفایر به پرواز درآورند.این تأثیرگذاری شأن را پنج برابر میکند.پس حالا آنها بیستوپنج هستند و ما همان یکونیم.حالا به این مداد توجه کنید، این یک هواپیمای جنگنده اف_شانزده است که آمریکایی ها میتوانند بر فراز تانک ها و هلیکوپترشان به پرواز درآورند.حالا عدد تأثیرگذاریشان میشود هفتادوپنج و ما هنوز همان یکونیم هستیم.امریکاییها بالای اف_شانزده هایشان بمبافکنهای بی_یک دارند و بر فراز بمبافکنهایشان ماهواره هایشان را دارند.حالا آنها میشوند صدوبیستوپنج و ما هنوز همان یکونیم هستیم.قربان بنا به همه این دلایل معتقدم جنگ با آمریکا به شکست ما منجر خواهد شد»
از کتاب «صدام،زندانی در کاخ خودش» ترجمه #بیژن_اشتری
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane
رعد الحمدانی پرافتخارترین ژنرال ارتش صدام و فرمانده لشکر نخبه گارد«مدینه منوره ریاست جمهوری» عراق بود. الحمدانی وقتی خبردار شد صدام قصد حمله به کویت را دارد مخالفت خود را ابراز کرد.صدام وقتی شنید شجاعترین ژنرالش با حمله به کویت مخالفت کرده با عصبانیت او را به دفتر کارش احضار کرد تا دلیل مخالفتش را بداند.الحمدانی به رغم همه خطراتی که جانش را تهدید میکرد به صدام گفت:« قربان شما اگر به ما دستور حمله دهید ما چون همیشه اطاعت خواهیم کرد اما من باید حقیقت را به شما بگویم.به نظر من این حمله به شکست ما منجر خواهد شد»صدام که پشت میزش نشسته بود پرسید :«چرا؟»حمدانی گفت«قربان، من توان نظامی خودمان را با توان نظامی آمریکاییها مقایسه کردم و بر این اساس معتقدم قادر به شکست دادنشان نیستیم»صدام خواستار توضیح بیشتری شد.الحمدانی گفت«قربان اجازه میدهید از مدادهای روی میز تان برای توضیح نظراتم استفاده کنم؟» صدام اجازه داد.الحمدانی یکی از مدادها را برداشت و گفت«فرض کنید این یک تانک روسی تی_هفتادودو است که پیشرفتهترین تانک ماست که از زمان جنگ با ایران بهروز نشده.این تانک از یک تا پنج نمرهاش یکونیم است.» الحمدانی سپس مداد دیگری برداشت و گفت «این یک تانک ام_یک آمریکایی است که نمرهاش پنج است.امریکاییها بالای این تانک میتوانند یک هلیکوپتر آپاچی مسلح به موشکهای هلفایر به پرواز درآورند.این تأثیرگذاری شأن را پنج برابر میکند.پس حالا آنها بیستوپنج هستند و ما همان یکونیم.حالا به این مداد توجه کنید، این یک هواپیمای جنگنده اف_شانزده است که آمریکایی ها میتوانند بر فراز تانک ها و هلیکوپترشان به پرواز درآورند.حالا عدد تأثیرگذاریشان میشود هفتادوپنج و ما هنوز همان یکونیم هستیم.امریکاییها بالای اف_شانزده هایشان بمبافکنهای بی_یک دارند و بر فراز بمبافکنهایشان ماهواره هایشان را دارند.حالا آنها میشوند صدوبیستوپنج و ما هنوز همان یکونیم هستیم.قربان بنا به همه این دلایل معتقدم جنگ با آمریکا به شکست ما منجر خواهد شد»
از کتاب «صدام،زندانی در کاخ خودش» ترجمه #بیژن_اشتری
#تیکه_کتاب
@Roshanfkrane
یورش کمونیستها به جلسه رونمایی یک کتاب
خبردار شدم که یکی دو روز پیش در جلسه رونمایی کتاب «گذشتهی یک توهم»، نوشته ارزندهی فرانسوا فوره، ترجمه آقای هاشمی کهندانی،شمار قابل توجهی از کمونیستهای وطنی حضور یافته و با فحاشی و یقه درانی و مشت و لگدپرانی جلسه را به هم زده و به ویژه توهینهای بی شمار به سخنرانان جلسه از جمله دکتر حسن گیلوایی استاد دانشگاه کردهاند.
ظاهراً چاپ ترجمه فارسی کتاب فرانسوا فوره ، که تاریخ توهمات مارکسیستی و کمونیستی را به صورت مفصل و علمی برملا کرده بر جماعت همیشه متوهم کمونیستهای وطنی بس گران آمده است.من که به عنوان یک مترجم آثار روشنگرانه در خصوص کمونیسم همواره طی این سالها در معرض انواع تهدیدات کلامی و سایبری این جماعت بودهام تذکر میدهم که عدم مقابله با این نوع اوباشگری کمونیستی میتواند به جسورتر شدن این جماعت منجر شود و فضای فرهنگی ما را مخدوش کند.نگرانی اصلی، نفوذ کمونیست های ریشو در پارهای نهادهای اداری،فرهنگی و آموزشی است که بدون ذکر نام مقتداهای فکریشان(مارکس و لنین و استالین) زیر پرچم مبارزه با لیبرالیسم و نئولیبرالیسم ،مشغول پیشبردن اهداف واقعی خویش هستند.شواهد دیگری هم وجود دارد که این حضرات به ویژه طی ماههای اخیر توانستهاند موفقیتهایی در عرصه جلوگیری از چاپ و نشر کتابهای ضد کمونیستی به دست آورند.در زمان مناسب در این باره بیشتر با شما صحبت خواهم کرد.
#بیژن_اشتری
#خبر #اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
خبردار شدم که یکی دو روز پیش در جلسه رونمایی کتاب «گذشتهی یک توهم»، نوشته ارزندهی فرانسوا فوره، ترجمه آقای هاشمی کهندانی،شمار قابل توجهی از کمونیستهای وطنی حضور یافته و با فحاشی و یقه درانی و مشت و لگدپرانی جلسه را به هم زده و به ویژه توهینهای بی شمار به سخنرانان جلسه از جمله دکتر حسن گیلوایی استاد دانشگاه کردهاند.
ظاهراً چاپ ترجمه فارسی کتاب فرانسوا فوره ، که تاریخ توهمات مارکسیستی و کمونیستی را به صورت مفصل و علمی برملا کرده بر جماعت همیشه متوهم کمونیستهای وطنی بس گران آمده است.من که به عنوان یک مترجم آثار روشنگرانه در خصوص کمونیسم همواره طی این سالها در معرض انواع تهدیدات کلامی و سایبری این جماعت بودهام تذکر میدهم که عدم مقابله با این نوع اوباشگری کمونیستی میتواند به جسورتر شدن این جماعت منجر شود و فضای فرهنگی ما را مخدوش کند.نگرانی اصلی، نفوذ کمونیست های ریشو در پارهای نهادهای اداری،فرهنگی و آموزشی است که بدون ذکر نام مقتداهای فکریشان(مارکس و لنین و استالین) زیر پرچم مبارزه با لیبرالیسم و نئولیبرالیسم ،مشغول پیشبردن اهداف واقعی خویش هستند.شواهد دیگری هم وجود دارد که این حضرات به ویژه طی ماههای اخیر توانستهاند موفقیتهایی در عرصه جلوگیری از چاپ و نشر کتابهای ضد کمونیستی به دست آورند.در زمان مناسب در این باره بیشتر با شما صحبت خواهم کرد.
#بیژن_اشتری
#خبر #اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
اگر مصدق پیروز میشد ایران به آغوش کمونیستها و شوروی میافتاد
در این هفت دههای که از واقعهٔ بیستوهشت مرداد میگذرد سؤال اصلی این بوده که این واقعه کودتا بود یا قیام ملی؟ اما من میخواهم در اینجا سؤال دیگری مطرح کنم: اگر دکتر مصدق در بیست و هشت مرداد هزاروسیصدوسیودو از صحنهٔ سیاست ایران حذف نمیشد و توفیق مییافت که به حکومت خود ادامه دهد چه بر سر ایران میآمد؟
دوستداران دکتر مصدق و کلاً دموکراسیخواهان معتقدند که یک نظام دموکراتیک ملی در ایران برقرار میشد و کشور در مسیر آزادی و رفاه قرار میگرفت. به نظرم این دیدگاه بیش از حد خوشبینانه است. برقراری یک حکومت دموکراتیک در ایران آن زمان بهنظرم ناممکن بود. دموکراسی پیششرطهایی دارد که در ایران هفتاد سال پیش مطلقا فراهم نبود. خود دکتر مصدق هم بیش از آن که سیاستمداری دموکرات باشد سیاستمداری انگلیسستیز بود و محبوبیتش هم در واقع بیشتر به خاطر همین به اصطلاح استعمارستیزیاش بود تا دموکراسیخواهیاش.
حالا فرض کنید مصدق موفق میشد شاه را کنار بزند و حاکم کشور شود. بیایید به صحنهٔ سیاسی کشور در آن زمان نگاه کنیم: حزب توده بیهیچ شک و تردیدی قدرتمندترین تشکل سیاسی در کشور است. این حزب با سازماندهی قوی در سراسر کشور نه تنها در بین مردم و کارگران بلکه در بین روشنفکران بیشترین طرفدار را دارد. هیچ عرصهٔ اجتماعی و سیاسی نیست که حزب در آن نفوذ نکرده باشد. از همهٔ اینها مهمتر ، سازمان مخفی نظامی حزب در ارتش بسیار قدرتمند است؛ حداقل هفتصد افسر تودهای تحت حمایت شوروی در این سازمان عضویت دارند . این در حالی است که نیروهای ملی متفرقند.
با توجه به همهٔ این واقعیتها، مصدق فقط در صورتی میتوانست به حکومت خود ادامه دهد که با حزب توده وارد یک حکومت ائتلافی شود و حتماً میدانید که حکومت ائتلافی اولین شگرد غصب قدرت توسط کمونیستهاست. به احتمال زیاد در ابتدا چند منصب وزارتی غیر مهم به حزب توده داده میشد اما پس از مدتی، به دلیل آشوبها و آشفتگیهایی که تودهایها در کشور به وجود میآوردند (شگرد دوم کمونیستهای آمادهٔ غصب قدرت) مناصب کلیدی کابینه به تودهایها داده میشد و نهایتاً خود مصدق هم کنار زده میشد و حکومت کمونیستی ایران برقرار میشد. ناگفته پیداست که سازمان مخفی نظامی حزب هم گسترش بیشتری مییافت و همزمان کلیت ارتش و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را هم مال خود میکرد و خلاصه نهایتاً ایران تبدیل میشد به یکی از اقمار اتحاد شوروی؛ و خب شما بهتر از من میدانید که این همسایهٔ شمالی ما همیشه به تمامیت ارضی ما بدترین آسیبها را زده است و چشم طمع به خاک ما داشته و باقی قضایا...
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
در این هفت دههای که از واقعهٔ بیستوهشت مرداد میگذرد سؤال اصلی این بوده که این واقعه کودتا بود یا قیام ملی؟ اما من میخواهم در اینجا سؤال دیگری مطرح کنم: اگر دکتر مصدق در بیست و هشت مرداد هزاروسیصدوسیودو از صحنهٔ سیاست ایران حذف نمیشد و توفیق مییافت که به حکومت خود ادامه دهد چه بر سر ایران میآمد؟
دوستداران دکتر مصدق و کلاً دموکراسیخواهان معتقدند که یک نظام دموکراتیک ملی در ایران برقرار میشد و کشور در مسیر آزادی و رفاه قرار میگرفت. به نظرم این دیدگاه بیش از حد خوشبینانه است. برقراری یک حکومت دموکراتیک در ایران آن زمان بهنظرم ناممکن بود. دموکراسی پیششرطهایی دارد که در ایران هفتاد سال پیش مطلقا فراهم نبود. خود دکتر مصدق هم بیش از آن که سیاستمداری دموکرات باشد سیاستمداری انگلیسستیز بود و محبوبیتش هم در واقع بیشتر به خاطر همین به اصطلاح استعمارستیزیاش بود تا دموکراسیخواهیاش.
حالا فرض کنید مصدق موفق میشد شاه را کنار بزند و حاکم کشور شود. بیایید به صحنهٔ سیاسی کشور در آن زمان نگاه کنیم: حزب توده بیهیچ شک و تردیدی قدرتمندترین تشکل سیاسی در کشور است. این حزب با سازماندهی قوی در سراسر کشور نه تنها در بین مردم و کارگران بلکه در بین روشنفکران بیشترین طرفدار را دارد. هیچ عرصهٔ اجتماعی و سیاسی نیست که حزب در آن نفوذ نکرده باشد. از همهٔ اینها مهمتر ، سازمان مخفی نظامی حزب در ارتش بسیار قدرتمند است؛ حداقل هفتصد افسر تودهای تحت حمایت شوروی در این سازمان عضویت دارند . این در حالی است که نیروهای ملی متفرقند.
با توجه به همهٔ این واقعیتها، مصدق فقط در صورتی میتوانست به حکومت خود ادامه دهد که با حزب توده وارد یک حکومت ائتلافی شود و حتماً میدانید که حکومت ائتلافی اولین شگرد غصب قدرت توسط کمونیستهاست. به احتمال زیاد در ابتدا چند منصب وزارتی غیر مهم به حزب توده داده میشد اما پس از مدتی، به دلیل آشوبها و آشفتگیهایی که تودهایها در کشور به وجود میآوردند (شگرد دوم کمونیستهای آمادهٔ غصب قدرت) مناصب کلیدی کابینه به تودهایها داده میشد و نهایتاً خود مصدق هم کنار زده میشد و حکومت کمونیستی ایران برقرار میشد. ناگفته پیداست که سازمان مخفی نظامی حزب هم گسترش بیشتری مییافت و همزمان کلیت ارتش و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی را هم مال خود میکرد و خلاصه نهایتاً ایران تبدیل میشد به یکی از اقمار اتحاد شوروی؛ و خب شما بهتر از من میدانید که این همسایهٔ شمالی ما همیشه به تمامیت ارضی ما بدترین آسیبها را زده است و چشم طمع به خاک ما داشته و باقی قضایا...
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی
@Roshanfkrane
رهبری اگر اصلاحات اقتصادی واقعی میخواهد این مجلس را باید منحل کند و انتخابات واقعا آزاد برگزار کند
از حوادث سیاسی کشور طی این سه ماه گذشته پیداست که آقای خامنهای تصمیم گرفته دست به پارهای اصلاحات محدود اقتصادی بزند تا بلکه از شدت روند فروپاشی اقتصادی کشور اندکی بکاهد.میدان دادن دوباره به تکنوکراتهای اصلاحطلب محور اصلی این سیاست تازه است.اما من شخصا کوچکترین شانسی برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور نمیبینم.قوای اجرایی هر چقدر هم کاردان و خبره باشد بدون مشارکت دادن عامه مردم در اقتصاد و سیاست هیچ شانسی برای موفقیت ندارد و مظهر مشارکت مردم در امور اجتماعی و سیاسی هم پارلمانی است که اعضایش نمایندگان واقعی مردم باشد.اما مجلس فعلی جمهوری اسلامی مظهر اقلیت سالاری، مظهر جهالتسالاری و مظهر تندروی و رادیکالیسم و ارتجاع و عقبماندگی است.برای اثبات این ادعا کافیست نگاهی به نطقهای نمایندگان این مجلس(ثابتی و رسایی و روان بخش و غیره) در روزهای اخیر بیندازید.مجلس جمهوری اسلامی البته سالهاست که به شعبهای از سازمان تبلیغات اسلامی تبدیل شده و جز پروپاگاندا کردن و لباس قانون پوشاندن به تصمیمات ارکان اصلی حکومت کار دیگری نداشته اما باز به اندازه کافی قدرت دارد که چوب لای چرخ هر اقدام اصلاحیای بگذارد.اگر آقای خامنهای واقعا به شعار اول سال خودشان(مبنی بر مشارکت مردم در تولید و اقتصاد ) باور دارد و به این نتیجه رسیده که باید اصلاحات اقتصادی کند پس باید این مجلس فعلی را که ثمره یک انتخابات غیرمنصفانه و غیرآزاد است منحل و انتخابات تازهای را بدون نظارت استصوابی برگزار کند.قانون اساسی جمهوری اسلامی این اختیار را به رهبر داده است.بدون اصلاحات ساختاری هیچ بهبودی در اوضاع کشور متصور نیست.با اعلام انحلال مجلس و اعلام انتخابات آزاد اولین گام را برای اصلاح ساختاری کشور بردارید.هر چند مطمئن هستم که این کار را نمیکنید.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
از حوادث سیاسی کشور طی این سه ماه گذشته پیداست که آقای خامنهای تصمیم گرفته دست به پارهای اصلاحات محدود اقتصادی بزند تا بلکه از شدت روند فروپاشی اقتصادی کشور اندکی بکاهد.میدان دادن دوباره به تکنوکراتهای اصلاحطلب محور اصلی این سیاست تازه است.اما من شخصا کوچکترین شانسی برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور نمیبینم.قوای اجرایی هر چقدر هم کاردان و خبره باشد بدون مشارکت دادن عامه مردم در اقتصاد و سیاست هیچ شانسی برای موفقیت ندارد و مظهر مشارکت مردم در امور اجتماعی و سیاسی هم پارلمانی است که اعضایش نمایندگان واقعی مردم باشد.اما مجلس فعلی جمهوری اسلامی مظهر اقلیت سالاری، مظهر جهالتسالاری و مظهر تندروی و رادیکالیسم و ارتجاع و عقبماندگی است.برای اثبات این ادعا کافیست نگاهی به نطقهای نمایندگان این مجلس(ثابتی و رسایی و روان بخش و غیره) در روزهای اخیر بیندازید.مجلس جمهوری اسلامی البته سالهاست که به شعبهای از سازمان تبلیغات اسلامی تبدیل شده و جز پروپاگاندا کردن و لباس قانون پوشاندن به تصمیمات ارکان اصلی حکومت کار دیگری نداشته اما باز به اندازه کافی قدرت دارد که چوب لای چرخ هر اقدام اصلاحیای بگذارد.اگر آقای خامنهای واقعا به شعار اول سال خودشان(مبنی بر مشارکت مردم در تولید و اقتصاد ) باور دارد و به این نتیجه رسیده که باید اصلاحات اقتصادی کند پس باید این مجلس فعلی را که ثمره یک انتخابات غیرمنصفانه و غیرآزاد است منحل و انتخابات تازهای را بدون نظارت استصوابی برگزار کند.قانون اساسی جمهوری اسلامی این اختیار را به رهبر داده است.بدون اصلاحات ساختاری هیچ بهبودی در اوضاع کشور متصور نیست.با اعلام انحلال مجلس و اعلام انتخابات آزاد اولین گام را برای اصلاح ساختاری کشور بردارید.هر چند مطمئن هستم که این کار را نمیکنید.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
امروز که خبر یورش ماموران گارد ویژه به انستیتو گوته و پلمپ این نهاد آلمانی در تهران را خواندم یاد آن ده شبی افتادم که در پاییز پنجاه و شش تهران را تکان داد. در آن زمان کانون نویسندگان ایران(که زیر نظارت و رهبری روشنفکران چپ بود) با کمک انستیتو گوته در باغ سفارت آلمان به مدت ده شب پیاپی جلسات سخنرانی و شعرخوانی برپا کردند.تقریبا همه سخنرانان و شاعران این مراسم از روشنفکران چپگرای معروف بودند(از غلامحسین ساعدی و باقر مومنی تا بهآذین و سعید سلطانپور ).تندترین سخنرانیها علیه نظام شاهنشاهی در همین ده شب ارائه شد و سخنرانان و شاعران چنان شور انقلابی ای در شنوندگان خویش برانگیختند که آنها در شب آخر به خیابانها ریختند و شعارهای مرگ بر شاه سر دادند و درگیری با پلیس منجر به مرگ یک تظاهرات کننده و بازداشت دهها تن دیگر شد.باری، آن ده شب نمونه جالب و عجیبی بود از همکاری چپهای ایرانی و یک حکومت دموکراسی غربی (جمهوری فدرال آلمان) برای تضعیف حکومت شاه ایران؛ حکومتی که ظاهراً همین حکومتهای غربی حامی اصلیاش بودند!
حالا ،طنز تلخ تاریخ اینکه همان انستیتو گوتهای که جرقه انقلاب پنجاه و هفت را زد و راه را برای حکومت جمهوری اسلامی باز کرد عاقبت مزد زحمات خود را از همین حکومت گرفت.
#بیژن_اشتری ۳۰ امرداد
#تاریخ #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
حالا ،طنز تلخ تاریخ اینکه همان انستیتو گوتهای که جرقه انقلاب پنجاه و هفت را زد و راه را برای حکومت جمهوری اسلامی باز کرد عاقبت مزد زحمات خود را از همین حکومت گرفت.
#بیژن_اشتری ۳۰ امرداد
#تاریخ #سیاسی #انتقادات
@Roshanfkrane
کتابی که اقتصاد ایران را ویران کرد
غلو نیست اگر بگوئیم اقتصاد ایران بیش از پنجاه سال است که تحت تاثیر آموزههای مارکسیستی است.پنجاهوشش سال پیش کتابی به اسم" اقتصاد به زبان ساده "به قلم محمود عسکریزاده نوشته و در بین همسازمانیهایش،مجاهدین خلق،توزیع شد.این کتاب درونسازمانی خلاصهای از دو کتابی بود که قبلاً عبدالحسین نوشین عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران در دهه بیست شمسی از روی آثار کارل مارکس ترجمه کرده بود.باری،تاثیر کتاب عسکریزاده به فراسوی سازمانش رفت.تقریبا همهی آنچه در این کتاب درباره اقتصاد از نگاه کمونیستی مطرح شده مورد توجه و قبول اکثریت مخالفان رژیم شاه،از مسلمان سنتی تا چپ افراطی، قرار گرفت، توگویی وحی منزل بود و در درستی احکامش جای هیچ شک و تردید نبود.حتی روحانیون انقلابی زمان شاه هم عملا به طرفداران این آموزهها مبدل شدند تا آنجا که در دوره حکمرانیشان در دوران جمهوری اسلامی ،حق مالکیت خصوصی را که از مسلمات شرع اسلام است نادیده گرفتند و در مقیاس عظیم به مصادره و تصرف اموال و املاک به اصطلاح طاغوتیها رو آوردند.اقتصاد جمهوری اسلامی در دهه اول حیاتش به شدت تحت تاثیر آموزههای اقتصادی مارکسیستی بوده است.همین بزرگان اصلاح طلب امروز در دهه اول جمهوری اسلامی با اجرای سیاستهای کوپنیستی،ملی کردن صنایع و دولتی کردن همه چیز ، عملا جزو اجرا کنندگان سفت و سخت این آموزهها بودند.به طور خلاصه تاثیرگذاریهای منفی آموزههای مارکسیستی بر اقتصاد ایران را ،که تا همین امروز نیز ادامه یافته، میتوان این گونه فهرستبندی کرد:نفی حقوق مالکیت خصوصی؛ اولویت دادن صنعت بر تجارت؛ غیرمولد انگاشتن تجارت و سپردن انحصار آن به دولت؛مخالفت با ورود سرمایه خارجی به کشور ؛سرمایه گذار خارجی را استثمارگر و عامل نفوذ تلقی کردن؛ملی کردن کارخانه ها و بنگاههای بزرگ؛قیمتگذاری دستوری؛خودکفایی اقتصادی را والاترین ارزش تلقی کردن؛سرکوب بخش خصوصی و نابود کردن عامل رقابت در اقتصاد و.....
#بیژن_اشتری
#اندیشه
@Roshanfkrane
غلو نیست اگر بگوئیم اقتصاد ایران بیش از پنجاه سال است که تحت تاثیر آموزههای مارکسیستی است.پنجاهوشش سال پیش کتابی به اسم" اقتصاد به زبان ساده "به قلم محمود عسکریزاده نوشته و در بین همسازمانیهایش،مجاهدین خلق،توزیع شد.این کتاب درونسازمانی خلاصهای از دو کتابی بود که قبلاً عبدالحسین نوشین عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران در دهه بیست شمسی از روی آثار کارل مارکس ترجمه کرده بود.باری،تاثیر کتاب عسکریزاده به فراسوی سازمانش رفت.تقریبا همهی آنچه در این کتاب درباره اقتصاد از نگاه کمونیستی مطرح شده مورد توجه و قبول اکثریت مخالفان رژیم شاه،از مسلمان سنتی تا چپ افراطی، قرار گرفت، توگویی وحی منزل بود و در درستی احکامش جای هیچ شک و تردید نبود.حتی روحانیون انقلابی زمان شاه هم عملا به طرفداران این آموزهها مبدل شدند تا آنجا که در دوره حکمرانیشان در دوران جمهوری اسلامی ،حق مالکیت خصوصی را که از مسلمات شرع اسلام است نادیده گرفتند و در مقیاس عظیم به مصادره و تصرف اموال و املاک به اصطلاح طاغوتیها رو آوردند.اقتصاد جمهوری اسلامی در دهه اول حیاتش به شدت تحت تاثیر آموزههای اقتصادی مارکسیستی بوده است.همین بزرگان اصلاح طلب امروز در دهه اول جمهوری اسلامی با اجرای سیاستهای کوپنیستی،ملی کردن صنایع و دولتی کردن همه چیز ، عملا جزو اجرا کنندگان سفت و سخت این آموزهها بودند.به طور خلاصه تاثیرگذاریهای منفی آموزههای مارکسیستی بر اقتصاد ایران را ،که تا همین امروز نیز ادامه یافته، میتوان این گونه فهرستبندی کرد:نفی حقوق مالکیت خصوصی؛ اولویت دادن صنعت بر تجارت؛ غیرمولد انگاشتن تجارت و سپردن انحصار آن به دولت؛مخالفت با ورود سرمایه خارجی به کشور ؛سرمایه گذار خارجی را استثمارگر و عامل نفوذ تلقی کردن؛ملی کردن کارخانه ها و بنگاههای بزرگ؛قیمتگذاری دستوری؛خودکفایی اقتصادی را والاترین ارزش تلقی کردن؛سرکوب بخش خصوصی و نابود کردن عامل رقابت در اقتصاد و.....
#بیژن_اشتری
#اندیشه
@Roshanfkrane