☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۲ مهر زادروز مَهدُخت مُخبِر
( زاده ۱۲ مهر ۱۳۲۲ رشت -- درگذشته ۷ آبان ۱۳۹۸ تهران) شاعر و ترانهسرا
مهدخت مخبر از کودکی نزد پدرش با شعر و ادبیات آشنایی یافت و با صدای ساز فلوت برادرش به موسیقی علاقهمند شد. او از سال اول دبیرستان به تهران رفت. در سال ۱۳۴۸ به «ایرج جنتی عطایی» معرفی و توسط وی به رادیو دعوت شد و با «اسداله ملک» همکاری خود را آغاز کرد. در رادیو با هنرمندانی چون: علی تجویدی، پژمان بختیاری، فریدون مشیری، سیمین بهبهانی، بزرگ لشکری، هوشنگ ابتهاج و معینی کرمانشاهی آشنا شد. در سال ۱۳۴۹ اولین ترانه وی با نام «همیشه بهار گیلانه» با ملودی «حسین صمدی» توسط «ناصر مسعودی» اجرا و ضبط شد.
او که بیش از نیم قرن به فعالیت هنری خود ادامه داد، با هنرمندانی چون: اسداله ملک، علی تجویدی، محمود تاجبخش، بزرگ لشکری، جواد لشگری، منوچهر لشکری، محمدجلیل عندلیبی و … همکاری داشت. وی گویندگی در برخی برنامههای رادیویی نیز بهعهدهدار بود. او به عنوان مددکار اجتماعی، مسئول هنردرمانی و کارشناس امور اجتماعی در دانشگاه علوم پزشکی ایران خدمت کرد و از اداره کل آموزش دانشگاه علوم پزشکی ایران بازنشسته شد.
مجموعهای از ترانههای وی در کتابی با عنوان «ترانههای دیروز، امروز و چند لحظه بعد» توسط نشر پیکان منتشر شدهاست. وی همچنین در یک آلبوم صوتی با عنوان «صدای شاعر» بخشی از اشعار و سرودههای خود را بازخوانی کردهاست.
آثار وی توسط خوانندگانی چون: گلپایگانی، خوانساری، سرهنگزاده، گلچین، سیمین غانم، افتخاری، مسعودی، مسعود خادم، مسعود کهریزی، داوود نبیزاده و … اجرا شدهاند.
از ترانههای مشهور مهدخت مخبر میتوان به «امان از جدایی» «ای عشق» «دلخرابات» و… اشاره کرد.
مهدخت مخبر، از اوایل سال ۱۳۹۶ با کمک مؤسسه هنرمندان پیشکسوت که عضوش بود، در آسایشگاه سالمندان مستقر شد و پس از تحمل یک دوره بیماری در ۷۶ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشتزهرا بهخاک سپرده شد.
#تاریخ #فرهنگ
@Roshanfkrane
۱۲ مهر زادروز مَهدُخت مُخبِر
( زاده ۱۲ مهر ۱۳۲۲ رشت -- درگذشته ۷ آبان ۱۳۹۸ تهران) شاعر و ترانهسرا
مهدخت مخبر از کودکی نزد پدرش با شعر و ادبیات آشنایی یافت و با صدای ساز فلوت برادرش به موسیقی علاقهمند شد. او از سال اول دبیرستان به تهران رفت. در سال ۱۳۴۸ به «ایرج جنتی عطایی» معرفی و توسط وی به رادیو دعوت شد و با «اسداله ملک» همکاری خود را آغاز کرد. در رادیو با هنرمندانی چون: علی تجویدی، پژمان بختیاری، فریدون مشیری، سیمین بهبهانی، بزرگ لشکری، هوشنگ ابتهاج و معینی کرمانشاهی آشنا شد. در سال ۱۳۴۹ اولین ترانه وی با نام «همیشه بهار گیلانه» با ملودی «حسین صمدی» توسط «ناصر مسعودی» اجرا و ضبط شد.
او که بیش از نیم قرن به فعالیت هنری خود ادامه داد، با هنرمندانی چون: اسداله ملک، علی تجویدی، محمود تاجبخش، بزرگ لشکری، جواد لشگری، منوچهر لشکری، محمدجلیل عندلیبی و … همکاری داشت. وی گویندگی در برخی برنامههای رادیویی نیز بهعهدهدار بود. او به عنوان مددکار اجتماعی، مسئول هنردرمانی و کارشناس امور اجتماعی در دانشگاه علوم پزشکی ایران خدمت کرد و از اداره کل آموزش دانشگاه علوم پزشکی ایران بازنشسته شد.
مجموعهای از ترانههای وی در کتابی با عنوان «ترانههای دیروز، امروز و چند لحظه بعد» توسط نشر پیکان منتشر شدهاست. وی همچنین در یک آلبوم صوتی با عنوان «صدای شاعر» بخشی از اشعار و سرودههای خود را بازخوانی کردهاست.
آثار وی توسط خوانندگانی چون: گلپایگانی، خوانساری، سرهنگزاده، گلچین، سیمین غانم، افتخاری، مسعودی، مسعود خادم، مسعود کهریزی، داوود نبیزاده و … اجرا شدهاند.
از ترانههای مشهور مهدخت مخبر میتوان به «امان از جدایی» «ای عشق» «دلخرابات» و… اشاره کرد.
مهدخت مخبر، از اوایل سال ۱۳۹۶ با کمک مؤسسه هنرمندان پیشکسوت که عضوش بود، در آسایشگاه سالمندان مستقر شد و پس از تحمل یک دوره بیماری در ۷۶ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشتزهرا بهخاک سپرده شد.
#تاریخ #فرهنگ
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 خود گویی و خود خندی؛ عجب مرد هنرمندی!!
◀️ نمره عیسی کلانتری به خودش هنگام خروج از اتاق ریاست سازمان محیط زیست: از ۱۰۰ نمره به خودم ۷۰ میدهم!
👈 در دوره او ۸ نفر از فعالان محیط زیست احکام طولانی زندان گرفتند. در تیرماه نیز دو خبرنگار در یک بازدید به مدیریت این سازمان در حادثه اتوبوس کشته شدند.
#خبر #اجتماعی
@Roshanfkrane
◀️ نمره عیسی کلانتری به خودش هنگام خروج از اتاق ریاست سازمان محیط زیست: از ۱۰۰ نمره به خودم ۷۰ میدهم!
👈 در دوره او ۸ نفر از فعالان محیط زیست احکام طولانی زندان گرفتند. در تیرماه نیز دو خبرنگار در یک بازدید به مدیریت این سازمان در حادثه اتوبوس کشته شدند.
#خبر #اجتماعی
@Roshanfkrane
🔺ترافیک در مبادی ورودی به مازندران پرحجم و سنگین است
پلیس راه مازندران:
🔹ترافیک در محدوده پل زنگوله، سیاه بیشه، ولی آباد و مکارود در جاده کندوان و در محور هراز نیز حدفاصل وانا تا بایجان در بخش لاریجان آمل سنگین و پرحجم گزارش شده است./ایرنا
#خبرجاده
@Roshanfkrane
پلیس راه مازندران:
🔹ترافیک در محدوده پل زنگوله، سیاه بیشه، ولی آباد و مکارود در جاده کندوان و در محور هراز نیز حدفاصل وانا تا بایجان در بخش لاریجان آمل سنگین و پرحجم گزارش شده است./ایرنا
#خبرجاده
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#انیمیشن #جالب ساخت #افغانستان :
نه نه تو به من نزدیک نشو من از تو میترسم
تو تفنگت پُر است و مغزت خالی
تو عقیده ات مثل سُرب سنگین است و فهم و شعور دانش تو مثل پَر کاه سبک ......
#اندیشه #مذهبی #اجتماعی
@Roshanfkrane
نه نه تو به من نزدیک نشو من از تو میترسم
تو تفنگت پُر است و مغزت خالی
تو عقیده ات مثل سُرب سنگین است و فهم و شعور دانش تو مثل پَر کاه سبک ......
#اندیشه #مذهبی #اجتماعی
@Roshanfkrane
#داستان #ضرب_المثل
تغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان
دختری عاشق جوانی بود و همواره در آتش عشق و دوری او می سوخت به این امید بود که شاید روزی به او برسد. دختر هر روز کارش این بود که ظرفی ماست را به یکی از دکان های محله برای فروش ببرد. ناگاه آن جوان، مرد. وقتی خبر مرگش به دختر رسید، دختر از ناراحتی مثل مار بر خود می پیچید ولی از ترس پدر و مادرش جرات گریه کردن نداشت. فردای روزی که خبر مرگ معشوق را شنیده بود، ظرف ماست را بر سر گذاشت و به طرف دکان روان شد.
چون قدری راه رفت عمدا پای خود را به زمین، گیر داد و ظرف ماست را به زمین انداخت و بالای سر آن نشست. در ظاهر به بهانه ی شکستن ظرف و ریختن ماست و در واقع در غم آن جوان شروع کرد به گریه تا کمی دلش سبک شود. در این گیر و دار چند فقیر و گرسنه سر رسیدند و مشغول لیسیدن ماست ها شدند. پیر مردی دانا که این جریان را دیده بود گفت:
تغاری بشکند ماستس بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان
عکس فروشنده ماست تغاری دوره قاجار
#تاریخ #دانستنی #عاشقانه
@Roshanfkrane
تغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان
دختری عاشق جوانی بود و همواره در آتش عشق و دوری او می سوخت به این امید بود که شاید روزی به او برسد. دختر هر روز کارش این بود که ظرفی ماست را به یکی از دکان های محله برای فروش ببرد. ناگاه آن جوان، مرد. وقتی خبر مرگش به دختر رسید، دختر از ناراحتی مثل مار بر خود می پیچید ولی از ترس پدر و مادرش جرات گریه کردن نداشت. فردای روزی که خبر مرگ معشوق را شنیده بود، ظرف ماست را بر سر گذاشت و به طرف دکان روان شد.
چون قدری راه رفت عمدا پای خود را به زمین، گیر داد و ظرف ماست را به زمین انداخت و بالای سر آن نشست. در ظاهر به بهانه ی شکستن ظرف و ریختن ماست و در واقع در غم آن جوان شروع کرد به گریه تا کمی دلش سبک شود. در این گیر و دار چند فقیر و گرسنه سر رسیدند و مشغول لیسیدن ماست ها شدند. پیر مردی دانا که این جریان را دیده بود گفت:
تغاری بشکند ماستس بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان
عکس فروشنده ماست تغاری دوره قاجار
#تاریخ #دانستنی #عاشقانه
@Roshanfkrane
سرگذشت یک نخبه در جامعهای نخبهکش!
زمانۀ خوبی نبود؛ هیچ کجای مملکت سروسامان نداشت؛ فقر، بیکاری، تبعیض و دزدیْ امان مردم را بریده بود. عموم مردم –به جز استثناءهایی انگشتشمار- فقط نقمیزدند و نالهونفرین میکردند. «میشل» [۱] یکی از همان استثناءها بود. او تلاش میکرد به جای این که عمر و توانش را با «شکوهوشکایت» هدر بدهد، در حدّ وسع، برای اصلاح وضعیت گام بردارد.
در محلّه، گروه پاکسازی محیط زیست تشکیل داد تا هم محلّهشان تمیز باشد و هم فرهنگ «آشغال نریختن» و «نگهداری از محیط زیست» را ترویج دهد. در محل کار، برای بهبود روند امور و افزایش بهرهوری پیشنهادهایی میداد. در میان فامیل گروه «کتابخوانی» تشکیل داده بود و غیره، امّا اطرافیانش با او همکاری مطلوبی نداشتند و بههمینخاطر برنامههایش آنچنان که بایدوشاید پررونق نبود.
اطرافیانش نه تنها با او همراهی نمیکردند، بلکه رفتارهای «خودمدارانه»شان دقیقاً در تقابل با اهداف و تلاشهای او قرار میگرفت. اطرافیان خودمدارش آشغالهایشان را به راحتی در پارک، کوچه و طبیعت میریختند، منابع طبیعی را هدر داده و به محیط زیست آسیب میزدند؛ آنها با وجدان آسوده، سمبلکاری، تقلّب، پارتیبازی و ریاکاری کرده و مثل آب خوردن دروغ میگفتند و بسیاری کارهای اینچنینی دیگر انجام میدادند.
خیلی تلاش میکرد اطرافیانش را متقاعد کند که از لاکِ «نمیشه، فایدهنداره، از ما کاری ساخته نیست، ناامیدی و خودمداری» خارج شده، به حرکت درآمده و با او همراه شوند، امّا آنها همیشه پاسخ میدادند که:
«از دست ما کاری ساخته نیست، نخبهها باید یک کاری بکنند، گیرم ما همۀ زندگیمان رو بگذاریم روی این کارها، مگه چقدر فایده دارد؟! مثل این میماند که وقتی سیل آمده، چند نفر بخواهند با سطل آب را از شهر خارج کنند. این کارْ کارِ نخبههاست، آنها هستند که اثرگذاری زیادی دارند؛ آنها دست به قلم هستند، روابط گستردهای دارند، به اطّلاعات دسترسی دارند، خیلیها آنها را میشناسند؛ اگر نخبهها یک حرکتی بکنند، تحوّل ایجاد میشود، ولی ما چه؟! نه بلدیم نامۀ اداری بنویسم، نه میتوانیم یک متن درست و حسابی بنویسم، نه ارتباطات خاصّی داریم، و اطّلاعات دقیق دسترسی داریم و نهایتاً کسی هم به حرف ما گوش نمیدهد».
میشل امّا دستبردار نبود، همواره در حال تلاش بود که بتواند تغییرات مثبتی ایجاد کرده و مسیرهای خوبی پیش پای سایرین باز کند. رشتۀ دانشگاهیاش را هم با همین رویکرد انتخاب کرد. کتاب میخواند، پای صحبتهای صاحبنظران مینشست، سرگذشت بزرگان و تجربۀ حرکتهای موفق را مطالعه میکرد. کم کم، به خاطر اینکه دغدغههایش را با سایرین درمیان گذاشته و بتواند سایرین را به حرکت و تلاش تشویق کند، شروع کرد به یادداشتنوشتن در روزنامهها. همچنین، به مسئولان نامه مینوشت و غیره. در نتیجۀ تلاشها و مطالعاتش، دائماً در حال رشد بود. به مرور، قلمش گیراتر، نطقش فصیحتر، روابطش گستردهتر و شخصیتش پختهتر میشد. با وجود این، همچنان از اطرافیانش همان پاسخها را میشنید.
به موازات رشد شخصی، به تدریج موقعیت اجتماعیاش هم ارتقاء پیدا کرد. هر چقدر که موقعیّت اجتماعیاش ارتقاء مییافت، اطرافیانش هم بیشتر به سراغش میآمدند؛ البته نه برای کمک و همکاری با او؛ یکی از او شغل میخواست، یکی از او میخواست با استادش صحبت کند تا استادش به او نمره بدهد، یکی درخواستش این بود که به رئیس فلان اداره سفارشش را بکند تا کارش را یک جوری راه بیندازند و غیره. درخواستها و توقّعات خودمدارانۀ اطرافیان، خیلی او را آزارش میداد امّا او همچنان در ادامهدادن راهش مصمم بود.
میشل بالاخره به یک چهرۀ مشهور و شناختهشده در سطح کشور تبدیل شد. آنجا بود که عموم مردمِ مسئولیتگریزِ قهرمانگرا آویزانش شدند؛ آنها مانند غریقانی که سراسیمه به ناجیِ خود (نجاتغریق) چسبیده، دست و پایش را بسته و او را به زیر آب میکشند، میشل را به قعر باتلاق کشیده و حذف کردند!
بعد از مرگ میشل، تمام مردمانی که چندی پیش تمام بار آرزوهایشان را بر پشت او گذاشته و زیر فشار ناشی از قهرمانسازی و مقدّسسازی خردش کردهبودند، دوباره به لاکِ «نق زدن و نالهونفرین کردن» فرو رفتند. آنها در پاسخ به هر کسی که میگفت «خودمان باید آن کارهایی که از دستمان بر میآید را انجام بدهیم» میگفتند: «از ما کاری ساخته نیست، کارِ نخبههاست، اگه نخبهها یک کاری بکنند تحوّل و گشایشی ایجاد میشه ...»!
📇پانویسها:
[۱] این نامگذاری بر اساس یادداشتی با عنوان «میشل در سرزمین نمیشگان» انجام شدهاست.
#انگیزشی #تربیتی #اجتماعی
#اندیشه
@Roshanfkrane
زمانۀ خوبی نبود؛ هیچ کجای مملکت سروسامان نداشت؛ فقر، بیکاری، تبعیض و دزدیْ امان مردم را بریده بود. عموم مردم –به جز استثناءهایی انگشتشمار- فقط نقمیزدند و نالهونفرین میکردند. «میشل» [۱] یکی از همان استثناءها بود. او تلاش میکرد به جای این که عمر و توانش را با «شکوهوشکایت» هدر بدهد، در حدّ وسع، برای اصلاح وضعیت گام بردارد.
در محلّه، گروه پاکسازی محیط زیست تشکیل داد تا هم محلّهشان تمیز باشد و هم فرهنگ «آشغال نریختن» و «نگهداری از محیط زیست» را ترویج دهد. در محل کار، برای بهبود روند امور و افزایش بهرهوری پیشنهادهایی میداد. در میان فامیل گروه «کتابخوانی» تشکیل داده بود و غیره، امّا اطرافیانش با او همکاری مطلوبی نداشتند و بههمینخاطر برنامههایش آنچنان که بایدوشاید پررونق نبود.
اطرافیانش نه تنها با او همراهی نمیکردند، بلکه رفتارهای «خودمدارانه»شان دقیقاً در تقابل با اهداف و تلاشهای او قرار میگرفت. اطرافیان خودمدارش آشغالهایشان را به راحتی در پارک، کوچه و طبیعت میریختند، منابع طبیعی را هدر داده و به محیط زیست آسیب میزدند؛ آنها با وجدان آسوده، سمبلکاری، تقلّب، پارتیبازی و ریاکاری کرده و مثل آب خوردن دروغ میگفتند و بسیاری کارهای اینچنینی دیگر انجام میدادند.
خیلی تلاش میکرد اطرافیانش را متقاعد کند که از لاکِ «نمیشه، فایدهنداره، از ما کاری ساخته نیست، ناامیدی و خودمداری» خارج شده، به حرکت درآمده و با او همراه شوند، امّا آنها همیشه پاسخ میدادند که:
«از دست ما کاری ساخته نیست، نخبهها باید یک کاری بکنند، گیرم ما همۀ زندگیمان رو بگذاریم روی این کارها، مگه چقدر فایده دارد؟! مثل این میماند که وقتی سیل آمده، چند نفر بخواهند با سطل آب را از شهر خارج کنند. این کارْ کارِ نخبههاست، آنها هستند که اثرگذاری زیادی دارند؛ آنها دست به قلم هستند، روابط گستردهای دارند، به اطّلاعات دسترسی دارند، خیلیها آنها را میشناسند؛ اگر نخبهها یک حرکتی بکنند، تحوّل ایجاد میشود، ولی ما چه؟! نه بلدیم نامۀ اداری بنویسم، نه میتوانیم یک متن درست و حسابی بنویسم، نه ارتباطات خاصّی داریم، و اطّلاعات دقیق دسترسی داریم و نهایتاً کسی هم به حرف ما گوش نمیدهد».
میشل امّا دستبردار نبود، همواره در حال تلاش بود که بتواند تغییرات مثبتی ایجاد کرده و مسیرهای خوبی پیش پای سایرین باز کند. رشتۀ دانشگاهیاش را هم با همین رویکرد انتخاب کرد. کتاب میخواند، پای صحبتهای صاحبنظران مینشست، سرگذشت بزرگان و تجربۀ حرکتهای موفق را مطالعه میکرد. کم کم، به خاطر اینکه دغدغههایش را با سایرین درمیان گذاشته و بتواند سایرین را به حرکت و تلاش تشویق کند، شروع کرد به یادداشتنوشتن در روزنامهها. همچنین، به مسئولان نامه مینوشت و غیره. در نتیجۀ تلاشها و مطالعاتش، دائماً در حال رشد بود. به مرور، قلمش گیراتر، نطقش فصیحتر، روابطش گستردهتر و شخصیتش پختهتر میشد. با وجود این، همچنان از اطرافیانش همان پاسخها را میشنید.
به موازات رشد شخصی، به تدریج موقعیت اجتماعیاش هم ارتقاء پیدا کرد. هر چقدر که موقعیّت اجتماعیاش ارتقاء مییافت، اطرافیانش هم بیشتر به سراغش میآمدند؛ البته نه برای کمک و همکاری با او؛ یکی از او شغل میخواست، یکی از او میخواست با استادش صحبت کند تا استادش به او نمره بدهد، یکی درخواستش این بود که به رئیس فلان اداره سفارشش را بکند تا کارش را یک جوری راه بیندازند و غیره. درخواستها و توقّعات خودمدارانۀ اطرافیان، خیلی او را آزارش میداد امّا او همچنان در ادامهدادن راهش مصمم بود.
میشل بالاخره به یک چهرۀ مشهور و شناختهشده در سطح کشور تبدیل شد. آنجا بود که عموم مردمِ مسئولیتگریزِ قهرمانگرا آویزانش شدند؛ آنها مانند غریقانی که سراسیمه به ناجیِ خود (نجاتغریق) چسبیده، دست و پایش را بسته و او را به زیر آب میکشند، میشل را به قعر باتلاق کشیده و حذف کردند!
بعد از مرگ میشل، تمام مردمانی که چندی پیش تمام بار آرزوهایشان را بر پشت او گذاشته و زیر فشار ناشی از قهرمانسازی و مقدّسسازی خردش کردهبودند، دوباره به لاکِ «نق زدن و نالهونفرین کردن» فرو رفتند. آنها در پاسخ به هر کسی که میگفت «خودمان باید آن کارهایی که از دستمان بر میآید را انجام بدهیم» میگفتند: «از ما کاری ساخته نیست، کارِ نخبههاست، اگه نخبهها یک کاری بکنند تحوّل و گشایشی ایجاد میشه ...»!
📇پانویسها:
[۱] این نامگذاری بر اساس یادداشتی با عنوان «میشل در سرزمین نمیشگان» انجام شدهاست.
#انگیزشی #تربیتی #اجتماعی
#اندیشه
@Roshanfkrane
#تیکه_کتاب
باید یاد بگیریم از امور اجتناب ناپذیر رنج نکشیم. زندگی ما، مثل هارمونی جهان، مرکب از ناهماهنگیها و الحان متفاوت، زیر و بم، آرام و گوشخراش، کوتاه و بلند است.
اگر موسیقیدانی فقط برخی از آنها را دوست داشته باشد، چه میتواند بسراید؟ او باید بداند که چگونه از همه آنها استفاده و آنها را با هم ترکیب کند.
ما نیز باید در سلوک با خوب و بد همینطور باشیم، خوب و بدی که جوهر آنها با جوهر زندگی ما یکی است.
✍🏽 #آلن_دو_باتن
📕 #تسلی_بخشیهای_فلسفه
#اندیشه
@Roshanfkrane
باید یاد بگیریم از امور اجتناب ناپذیر رنج نکشیم. زندگی ما، مثل هارمونی جهان، مرکب از ناهماهنگیها و الحان متفاوت، زیر و بم، آرام و گوشخراش، کوتاه و بلند است.
اگر موسیقیدانی فقط برخی از آنها را دوست داشته باشد، چه میتواند بسراید؟ او باید بداند که چگونه از همه آنها استفاده و آنها را با هم ترکیب کند.
ما نیز باید در سلوک با خوب و بد همینطور باشیم، خوب و بدی که جوهر آنها با جوهر زندگی ما یکی است.
✍🏽 #آلن_دو_باتن
📕 #تسلی_بخشیهای_فلسفه
#اندیشه
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این صحبتها متعلق به کارشناسان شبکه بیبیسی، ویاوای یا منوتو نیست که ما بگوییم قصد تخریب مسئولان ما را دارند!
ایشون از نمایندگان شناخته شده مجلس شورای اسلامی است که برای نخستین بار از خیانتهای برخی وزرا و مسئولان بالارده کشور صحبتهایی کرد که از شنیدن آن مثل بید بر خود میلرزید!
#خبر #اجتماعی #افشاگری
#فساد #اقتصاد
@Roshanfkrane
ایشون از نمایندگان شناخته شده مجلس شورای اسلامی است که برای نخستین بار از خیانتهای برخی وزرا و مسئولان بالارده کشور صحبتهایی کرد که از شنیدن آن مثل بید بر خود میلرزید!
#خبر #اجتماعی #افشاگری
#فساد #اقتصاد
@Roshanfkrane
افلاطون معتقد بود دولتی که زنان را تعلیم و تربیت ندهد مانند کسی است که فقط دست راست خود را بپروراند.
📙 #دنیای_سوفی
👤#یوستین_گردر
✨@Roshanfkrane
📙 #دنیای_سوفی
👤#یوستین_گردر
✨@Roshanfkrane
زنان زیادی را دیدهام که میدانستند به تغییر نیازمندند اما این تغییر را ایجاد نکردند چون میهراسیدند که شخص دیگری به ویژه همسرشان از این تغییر خوشش نیاید.
آنها تصمیم گرفتند تغییر نکنند تا دیگری ناراحت نشود.
پس خودشان و شادیهایشان را قربانی کردند.
تغییر سخت است و اغلب بر دیگران تاثیر میگذارد؛ به هر حال اگر این تغییر به سوی بهتر شدن باشد، باید آن را انجام دهید.
از خودتان بپرسید که آیا واقعا نمیخواهید بهترین فردی باشید که میتوانید؟
#راز_دختران_موفق
#کارا_الویل_لیبا
#بانوان
@Roshanfkrane
آنها تصمیم گرفتند تغییر نکنند تا دیگری ناراحت نشود.
پس خودشان و شادیهایشان را قربانی کردند.
تغییر سخت است و اغلب بر دیگران تاثیر میگذارد؛ به هر حال اگر این تغییر به سوی بهتر شدن باشد، باید آن را انجام دهید.
از خودتان بپرسید که آیا واقعا نمیخواهید بهترین فردی باشید که میتوانید؟
#راز_دختران_موفق
#کارا_الویل_لیبا
#بانوان
@Roshanfkrane
Forwarded from روشنفکران (IRAN)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 روش سرچ مطالب در کانالهای تلگرامی برمبنای محتوای پست و تاریخ درج پستها/توانا
#آموزش #دانستنی
@Roshanfkrane
#آموزش #دانستنی
@Roshanfkrane
Forwarded from روشنفکران (@Kamranmehrban)
#آموزشی
همه ایران سرای ماست
حضورتان نشانه لطف شماست🙏😍🌺
در تلگرام فارسی
برای سرچ
وارد کانال که شدید
روی سه نقطه سمت راست بالای صفحه ضربه بزنید
بعد
گزینه جستجو که کنارش علامت
ذرهبین🔍 داره را ضربه بزنید
بعد
صفحه تایپ بالا میاد
اسم کتاب یا مطلب خودتون را
در حد یک کلمه یا بیشتر تایپ کنید
بعد
مجدد رو علامت ذرهبین
روی صفحه تایپ ضربه بزنید
بعد
اگر سرعت نت شما کافی باشه
دو فلش کوچک به سمت بالا و پایین
در گوشه سمت چپ پایین صفحه پدیدار خواهد شد که با لمس روی ان میتوانید مطلب یا کتاب مورد
نظر خود را پیدا کنید
با فلش سمت بالا ^ به مطالب پیش تر و بالاتر در کانال میروید
و
با فلش سمت پایین به مطالب قبلی بر میگردید
وارد کانال شوید👇لمس کنید
@Roshanfkrane
همه ایران سرای ماست
حضورتان نشانه لطف شماست🙏😍🌺
در تلگرام فارسی
برای سرچ
وارد کانال که شدید
روی سه نقطه سمت راست بالای صفحه ضربه بزنید
بعد
گزینه جستجو که کنارش علامت
ذرهبین🔍 داره را ضربه بزنید
بعد
صفحه تایپ بالا میاد
اسم کتاب یا مطلب خودتون را
در حد یک کلمه یا بیشتر تایپ کنید
بعد
مجدد رو علامت ذرهبین
روی صفحه تایپ ضربه بزنید
بعد
اگر سرعت نت شما کافی باشه
دو فلش کوچک به سمت بالا و پایین
در گوشه سمت چپ پایین صفحه پدیدار خواهد شد که با لمس روی ان میتوانید مطلب یا کتاب مورد
نظر خود را پیدا کنید
با فلش سمت بالا ^ به مطالب پیش تر و بالاتر در کانال میروید
و
با فلش سمت پایین به مطالب قبلی بر میگردید
وارد کانال شوید👇لمس کنید
@Roshanfkrane
عزیزان همراه، درود🌸
بسیار خرسندم که کتاب #شهرآشوب مورد پسند شما عزیزان واقع شد.🌼
ممنونم بابت مشارکت شما سروران در نظرسنجی، که باعث انگیزه و انرژی بیشتر برای ادامه مسیرم میشود 😊
روزگارتان شاد، ایام بکام🌺
#هایدی
@Roshanfkrane
بسیار خرسندم که کتاب #شهرآشوب مورد پسند شما عزیزان واقع شد.🌼
ممنونم بابت مشارکت شما سروران در نظرسنجی، که باعث انگیزه و انرژی بیشتر برای ادامه مسیرم میشود 😊
روزگارتان شاد، ایام بکام🌺
#هایدی
@Roshanfkrane
رویترز: هکر ۱۳ ساله چینی به نام سون جیسو باعث توقف خدمات فیسبوک و واتس اپ و اینستاگرام شده است.
🔺سقوط ارزش سهام شرکت فیس بوک به دلیل اخلال در شبکه جهانی اینستاگرام و واتس آپ
#خبر #فناوری
@Roshanfkrane
🔺سقوط ارزش سهام شرکت فیس بوک به دلیل اخلال در شبکه جهانی اینستاگرام و واتس آپ
#خبر #فناوری
@Roshanfkrane
امروزم به اين فكر فرو رفتم كِ چقد بعضى اوقات دلم ميخواد هيچ توضيحی به آدما توو زندگيم ندم و فقط فاصله بگيرم…
يعنى شده بشه كِ توو موقعيت هايى قرار بگيرم كِ آدم بده من بشم و هيچ تلاشيم براى اثباتِ خلافِ اين داستان نكنم چون بنظرم آدما بِ هر چيَم كِ تظاهر كنن هستن، بِ درونشون نميتونن تطاهر كنن!
و اينكه بنظرم بعضيارو بايد سپرد بِ خودشون و درونشون…اِنگارى كِ خودشون براىِ خودشون كافيَن…
كاشكى كِ هر شب كِ ميخوايم بخوابيم فكر كنيم ببينيم اون روز چقد شبيه خودمون بوديم! چقد شبيه خودمون رفتار كرديم و چقد با خودِ واقعيمون فاصله داريم، چون در نهايت ماها از هرچيَم بتونيم فرار كنيم از تومون نميتونيم!
من هى بِ خودم ميگم تو سعى كن هميشه كارِ درست رو انجام بدى حتی اگه كسى داره نميبينه، حتی اگه دارى ديده نميشى، حتا اگه داره برعكس جلوه داده ميشه، چون درنهايت تو ميمونى و خودت و دنياىِ خودت! پس نزار دنيات زشت بشه…
و فكر ميكنم همين " درون" براى هممون بَس باشه….
#اندیشه #تربیتی #اجتماعی
#روانشناسی
@Roshanfkrane
يعنى شده بشه كِ توو موقعيت هايى قرار بگيرم كِ آدم بده من بشم و هيچ تلاشيم براى اثباتِ خلافِ اين داستان نكنم چون بنظرم آدما بِ هر چيَم كِ تظاهر كنن هستن، بِ درونشون نميتونن تطاهر كنن!
و اينكه بنظرم بعضيارو بايد سپرد بِ خودشون و درونشون…اِنگارى كِ خودشون براىِ خودشون كافيَن…
كاشكى كِ هر شب كِ ميخوايم بخوابيم فكر كنيم ببينيم اون روز چقد شبيه خودمون بوديم! چقد شبيه خودمون رفتار كرديم و چقد با خودِ واقعيمون فاصله داريم، چون در نهايت ماها از هرچيَم بتونيم فرار كنيم از تومون نميتونيم!
من هى بِ خودم ميگم تو سعى كن هميشه كارِ درست رو انجام بدى حتی اگه كسى داره نميبينه، حتی اگه دارى ديده نميشى، حتا اگه داره برعكس جلوه داده ميشه، چون درنهايت تو ميمونى و خودت و دنياىِ خودت! پس نزار دنيات زشت بشه…
و فكر ميكنم همين " درون" براى هممون بَس باشه….
#اندیشه #تربیتی #اجتماعی
#روانشناسی
@Roshanfkrane
پاییز آواز خوش پر از مِهری ست که نت به نت خبر از یک احساس شیرین میدهد تنها باید یاد گرفت:
رقصیدن به زیر باران،
بازی با برگ های سرگردان و
عاشقانه با هر باد و طوفانی زندگی کردن....!
🍁لحظههاتون شیرین 🍁
@Roshanfkrane
رقصیدن به زیر باران،
بازی با برگ های سرگردان و
عاشقانه با هر باد و طوفانی زندگی کردن....!
🍁لحظههاتون شیرین 🍁
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای هدهد صبا 🕊
به سبا میفرستمت
بنگر که از کجا
به کجا میفرستمت🕊
هـر صبح و شـام
قافلهای از دعای خـیر🕊
در صحبت
شمال و صبا میفرستمت 🕊
#حافظ
صبح بخیر🌹
@Roshanfkrane
به سبا میفرستمت
بنگر که از کجا
به کجا میفرستمت🕊
هـر صبح و شـام
قافلهای از دعای خـیر🕊
در صحبت
شمال و صبا میفرستمت 🕊
#حافظ
صبح بخیر🌹
@Roshanfkrane