روشنفکران
69.2K subscribers
50.9K photos
43.2K videos
2.39K files
7.45K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
" زمستان بود. جان می کندم در نیویورک نویسنده شوم.
سه یا چهار روز بود لب به غذا نزده بودم. فرصتی پیش آمد تا بالاخره بگویم: "می خوام مقدار زیادی ذرت بو داده بخورم"
و خدای من!
مدت ها بود غذایی این همه به دهانم مزه نکرده بود. هر تکه از آن و هر دانه مثل یک قطعه استیک بود. آنها را می جویدم و راست می افتاد توی معده ام. معده ام می گفت: متشکرم! متشکرم! متشکرم!

مثل آنکه توی بهشت باشم همینطور قدم می زدم که سرو کله ی دو نفر پیدا شد.
یکیشان به آن یکی گفت: خدای بزرگ!
طرف مقابل پرسید: چه شده؟
اولی گفت: آن یارو را دیدی چه وحشتناک ذرّت میخورد!

بعد از آن حرف دیگر از خوردن ذرّت ها لذت نبردم.
به خودم گفتم: منظورش از وحشتناک چه بود؟!
من که توی بهشت سیر می کنم...

گاهی به همین راحتی با یک کلمه، یک جمله، یک نیشخند یا حالتی از یک چهره می توانیم مردم را از بهشت خودشان بیرون بکشیم و این واقعاً بی رحمانه ترین کاری ست که انجام می دهیم ..."



@Roshanfkrane
رقص و پایکوبی شادی و عشق
نشانه های یک جامعه ی سالم است

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این رقص زیبای گروهی بانوان آذری رو از دست ندید!

#رقص

@Roshanfkrane
#ققنوس_رادین

در کوچه‌های آرزو،
می‌رقصد غم و می‌دود پیچک تنهایی
پنجره شمعدانی تاریک و سجده امید
تعریف پژمردگی
و میان این همه هیاهو
درین جستجو که صدایش میزنند
زندگی . . .
یک مستی شادمانه می جویم
و دیگر هیچ . . .!

#عمارت_فیروزه_چهارمحال_بختیاری

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌@Roshanfkrane
خودمون به بقیه یاد میدیم
چطور با ما رفتار کنند !!!

ﺗﻮ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﺪﻫﯽ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪ.ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.

💎 ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﺩﺭﻭﺍﻗﻊ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﺤﻮﻩ ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﯼ.

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﺑﻄﺖ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ، ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺑﺎﻓﺮﺩ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﻫﯽ؟
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺗﺤﻮﻝ ﺁﻧﻬﺎ، "اﯾﺠﺎﺩ ﺩﮔﺮﮔﻮﻧﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺕ" ﺍﺳﺖ.

#دکتر_هلاکویی


@Roshanfkrane
همراه مریض از پزشک معالج پدرش راضی بوده و بعلت فقر مالی بجای هدیه گرفته ماشین دکتر رو شسته.
"درستترین غلط های املایی که تا حالا دیدم"

#مهربانی

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرا وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردی
مرا از من ، مرا از قید من بودن رها کردی

دوباره روی ماهت محو شد در رشته های شب
تو با زیبایی ات این حرفها را نخ نما کردی

نماز عشق می خواندم ، امامم حضرت دل بود
کنارم بی تکلف ایستادی ، اقتدا کردی

به هم نزدیک بودیم ، آتش از لبهات می تابید
دلت می خواست لب های مرا اما ، حیا کردی

من از خود نیمه ای را دیده بودم "عاقل" اما تو
مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی ...


شعر : #محمدرضا
خوانش : #رها_آزاد
آهنگساز : #بهروز_بهراد
#شعر #موسیقی
@Roshanfkrane
مدیریت کشور

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺از ارس تا کرمان؛ رد پای چینی‌ها در اختلال برق ایران

▫️"در خانه لباس های گرم بپوشید تا گاز و برق سایر هم وطنان قطع نشود" این پیامک را بسیاری از ایرانی ها دریافت کرده اند اما حالا گفته می شود که سرنخ قطع برق به چینی ها رسیده است.
▫️چینی ها در رفسنجان و ارس مزارع بزرگ استخراج بیت کوین راه انداخته اند و همین مساله حواشی زیادی به دنبال داشته است.
#خبر

@Roshanfkrane
خیلی‌ها فکر می‌کنند می‌نویسند، امّا

فقط ارزش کلمات را پایین می‌آورند.

@Roshanfkrane
فرزین
گریه نکن
#فرزین
ترانه: گریه نکن
ترانه و آهنگ : جهانبخش پازوکی
تنظیم: ناصر چشم آذر
آلبوم: گریه نکن
سال: ۱۳۷۲

#موسیقی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مامانشون سرطان داره و باید موهاشو بزنه ...❤️

تا آخر ببینید😊
#مهربانی

@Roshanfkrane
🥀فقر آفت آگاهی است...

طرحی بسیار پرمعنا از پاول کوژینسکی کارتونیست بزرگ لهستانی که نشان می‌دهد انسان گرسنه در درجه نخست هدفی جز سیر شدن شکم ندارد و غم نان اجازه نمی‌دهد که انسان به تماشای جهان بنشیند، در زندگی عمیق شود، کتاب بخواند، یاد بگیرد و آگاهی‌اش را بالا برده و به جهان اطراف خود بیاندیشند.

آدمی در نتیجه زندگی فقیرانه پا را فراتر از جهل نمی‌گذارد. به همین دلیل است که گرسنه نگه داشتن اکثریت ملتی ضامن بقای طبقات حاکمه است.

هر کجا فقر تمجید و داشتن سرمایه و پول تقبیح شد، شکم‌ها را هدف نگرفته‌اند، تفکر و آگاهی و مغزها را نشانه گرفته‌اند...

🔶چیزی که با فقر یکجا جمع نمی‌شود، آگاهی است.

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 برای اینکه در این روزهای کرونایی هیچ ماسکی را بر زمین نیندازید، این ویدیو را ببینید

اگر ماسکی به چهره داشتید و بر زمین افتاد و دلتان نیامد آن را از زمین بردارید حتما این ویدیو را ببیند.

ماسکهایی که با شیوع ویروس کرونا در جهان به نجات جان انسانها آمدند، خطر مهلکی برای حیات وحش به شمار می‌آیند.

پرندگان و موجودات دریایی در دام تعداد کثیری از ماسک‌های دور ریخته شده گرفتار و زیستگاه‌های حیوانات و حیات وحش آلوده به مهمان تازه‌ای به نام ماسک‌های صورت می‌شوند .
#طبیعت
#حیوانات

@Roshanfkrane
وقتی هدف داری

ولی دانش و اطلاعات نداری...
#اندیشه

@Roshanfkrane
ما اغلب به نام عشق
میخواهیم دیگران را خرد و خمیر کنیم
و به شکل دلخواه خود در آوریم
اما این عشق نیست،
تملکی خودخواهانه است
که به جای رهایی و آزادی،
اسارت می‌آورد

#کاترین_پاندر
@Roshanfkrane
🔺تأثیر رفتار پدر بر موفقیت دختر

👈روانشناسانی که روی انگیزه های افراد مطالعه میکنند دریافته اند که بسیاری از زنان موفق پدرانی داشته اند که استعداد آن ها را پرورش داده و باعث شده اند تا از کودکی احساس جذابیت و دوست داشتنی بودن کنند.

ماجوری لوزاف، دانشمند علوم اجتماعی به مدت چهار سال روی زنان موفق مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که وقتی پدران با دختران خود مانند افراد جالب و شایسته احترام و تشویق رفتار میکنند آنها به زنان موفق تری بدل میشوند ."احساس" زنانی که چنین رفتاری از جانب پدر خود میدیدند این بوده که پرورش استعدادها در آنها باعث به خطر افتادن زنانگی نمیشود. این پدران علاقه زیادی به زندگی دختران خود نشان میدادند و آنها را تشویق میکردند تا به طور فعال به زندگی حرفه ای یا علاقمندی های خود در زمینه سیاست، ورزش یا هنر توجه نشان دهند.
زنانی که تایید و پذیرش پدر را احساس کرده اند، اطمینان دارند که از سوی دنیا پذیرفته خواهند شد.


کتاب: #ژرفای_زن_بودن
#روانشناسی #تربیتی

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻سر خط خبرها چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹
#خبر
@Roshanfkrane
🔸چرا وقتی گل میخریم نباید گلدونش رو عوض کنیم؟🤔

وقتی به گلخونه میریم و گل میخریم و گیاه رو به خونه میاریم گیاه در اثر جابجایی از محیط مرطوب و سازگار گلخونه به محیط خشک و آب و هوایی متفاوت در خونه شوکه میشه و ممکنه چند تا برگش زرد بشه و یا ریزش کنه تا بعد چند هفته به محیط خونه عادت کنه و برشد بیوفته
حالا اگه شوک دیگه ای بهش وارد کنیم و گلدونش رو هم عوض کنیم شوک رو چند برابر کردیم و بیشتر خراب میشه
پیشنهاد من اینه که گل رو بخونه ببرید و در اواسط بهار گلدونش رو عوض کنید و دقت کنید سایز گلدون رو خیلی بزرگ نکنید تا گیاه از رشد نیوفته.

#گل_گیاه

@Roshanfkrane
اعلام جرم وزارت دادگستری آمریکا علیه دور زنندگان تحریم

وزارت دادگستری ایالات متحده طی بیانیه‌ای اعلام کرد علیه سه شهروند ایرانی به دلیل «توطئه برای صادرات کالاهای حساس به ایران» و دور زدن تحریم‌های آمریکا اعلام جرم کرده است. آرش یوسفی جم، امین یوسفی جم ساکن کانادا و عبدالله مومنی ساکن ایران از اعضای دفتر تحکیم وحدت، متهم هستند که در فاصله ژانویه ۲۰۱۵ تا فوریه ۲۰۱۷ با «فریب» شرکت‌های آمریکایی «تجهیزات بسیار پیشرفته» ساخت این کشور را از طریق امارات به ایران منتقل کرده اند.
#خبر
@Roshanfkrane
#قصه_شب

#شاهزاده_خانم_و_قورباغه


شاهزاده خانم و قورباغه

  قسمت اول

در روزگاران قدیم که آرزوها برآورده میشد، پادشاهی زندگی می کرد که چندین دختر داشت. کوچکترین آنها به قدری زیبا بود که همه از زیبایی او شگفت زده می شدند. نزدیکی قصر پادشاه، جنگل بزرگ و تاریکی قرار داشت و چشمه ای زیر درخت کهنسال آن روان بود. روزها وقتی هوا گرم بود شاهزاده به جنگل می رفت و کنار آب چشمه می نشست و وقتی حوصله اش سر می رفت توپ طلایی اش را بر می داشت و بالا و پایین می انداخت. اسباب بازی مورد علاقه ی شاهزاده توپ بود. از قضا روزی توپ طلایی به جای آن که توی دستان کوچک شاهزاده بیفتد روی زمین افتاد و غلت خورد و رفت داخل چشمه.


شاهزاده خانم توپ را با چشم دنبال کرد اما ناگهان توپ طلایی ناپدید شد. چشمه آن قدر گود بود که ته آن دیده نمی شد. شاهزاده خانم زد زیر گریه، همین طور که گریه و زاری می کرد صدای کسی را شنید که گفت: چرا ناراحتی؟ طوری گریه می کنی که دل سنگ آب می شود. شاهزاده خانم به سمتی که صدا از آنجا می آمد نگاه کرد، قورباغه ای را دید که سرش را از آب بیرون آورده بود. سپس رو به قورباغه کرد و گفت: ای آب باز! من به خاطر توپ طلایی ام گریه می کنم که توی چشمه افتاده است.

قورباغه جواب داد: آرام باش! گریه نکن! من می توانم به تو کمک کنم. اگر کمکت کنم و توپ طلایی ات را از چشمه بیرون بیاورم چه چیزی به من می دهی؟ شاهزاده خانم جواب داد: هر چه بخواهی به تو می دهم. لباس مروارید، جواهرات و حتی این تاج طلایی را که به سر دارم به تو خواهم داد. قورباغه گفت: لباس و مروارید و جواهرات و تاجت را نمی خواهم. ولی اگر قول بدهی که دوستم داشته باشی و اجازه بدهی هم بازی تو باشم و سر میز غذا کنار تو بنشینم و از بشقاب طلایی تو غذا بخورم و از فنجان تو بنوشم و در تخت تو بخوابم آن وقت به ته چشمه می روم و توپ طلایی تو را می آورم.

شاهزاده خانم گفت: اگر توپ طلایی مرا بیرون بیاوری قول می دهم هر چه بخواهی برآورده کنم. بعد پیش خود فکر کرد: این قورباغه عجب حرفهای احمقانه ای می زند. تنها کاری که او می تواند انجام دهد این است که با قورباغه های دیگر توی آب بنشیند و قور قور کند. اصلا او نمی تواند دوست هیچ آدمی باشد. وقتی که قورباغه از طرف شاهزاده خانم مطمئن شد سرش را توی آب کرد و رفت پایین و پس از مدت کوتاهی در حالی که توپ طلایی را به دهانش گرفته بود روی آب آمد و آن را انداخت روی چمن. شاهزاده خانم از این که دوباره گوی طلایی اش را می دید بسیار خوشحال شد و آن را برداشت و پا به فرار گذاشت.

قورباغه گفت: صبر کن! صبر کن! مرا هم با خودت ببر! من نمی توانم به سرعت تو بدوم. اما قور قور کردن او هیچ فایده ای نداشت چون شاهزاده خانم اصلا به حرف های او گوش نداد و به سرعت به قصر بازگشت و قولی را که به قورباغه داده بود را فراموش کرد. روز بعد وقتی که پادشاه و دیگر درباریان شاهزاده خانم سر میز نشسته بودند و شاهزاده خانم از بشقاب طلایی کوچولویش غذا می خورد، شنید که کسی از پله های قصر بالا آمد. به در کوبید و فریاد زد: شاهزاده خانم! شاهزاده خانم کوچولو! در را باز کن! شاهزاده خانم سریع بیرون دوید تا ببیند چه کسی پشت در است. اما همین که در را باز کرد چشمش به قورباغه افتاد که پشت در ایستاده بود. سپس با عجله در را محکم بست و دوباره نشست سر میز. شاهزاده خانم خیلی ترسیده بود. پادشاه که متوجه شد قلب شاهزاده خانم به شدت می تپد گفت: فرزندم از چه میترسی؟ آیا غولی بیرون در است که می خواهد تو را با خود ببرد؟

شاهزاده خانم جواب داد: نه، غول نیست یک قورباغه ی بد ترکیب است. پادشاه گفت: آن قورباغه از تو چه می خواهد؟ شاهزاده خانم گفت: پدرجان دیروز وقتی که در جنگل کنار چشمه نشسته بودم و بازی می کردم، توپ طلایی ام توی آب افتاد و به خاطر این که من گریه ام گرفت، قورباغه رفت توی آب و توپ طلایی من را بیرون آورد و چون او خیلی اصرار کرد من قول دادم که با او دوستی کنم. هرگز فکر نمی کردم که آن قورباغه بتواند از آب بیرون بیاید. حالا بیرون در ایستاده و می خواهد بیاید تو و کنار من بنشیند. در این وقت قورباغه برای دومین بار در زد: شاهزاده خانم! شاهزاده خانم کوچولو! در را باز کن! یادت نیست دیروز کنار چشمه چه قولی به من دادی؟ شاهزاده خانم! شاهزاده خانم کوچولو! در را باز کن!

پادشاه رو کرد به شاهزاده خانم و گفت: باید به قولت وفا کنی برو و او را بیاور! شاهزاده خانم رفت و در را باز کرد و قورباغه پرید داخل اتاق و ...
ادامه دارد

🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
#قصه
#کودک

@Roshanfkrane