انقدری که ترقوه؛ رگ؛ ته ریش؛ سینه؛باسن؛ چال لپ؛ چال کمر و بقیه پستی بلندیهای بدنمون طرفدار داره عقاید و خط فکریمون طرفدار نداره؛حتما باید ی چیزیت زده باشه بیرون یا رفته باشه تو که بشی شایسته انتخاب و این اصلا جالب نیست
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
حسین چنارانی نیروی شرکتی اورژانس نیشابور با سابقه چندین ساله پس از انتشار کامنتی زیر پست اینستاگرامی اقای ارکانی نماینده نیشابور منبی بر «عدم پرداخت حقوق و مطالباتش » اخراج شده است .
.
این حرکت و اخراج ظالمانه درحالی میباشد که اکثر همکاران شرکتی ما در این شرایط وحشتناک اقتصادی چندین ماه است که حقوق ماهیانه حدود دو الی سه ملیون خود راهم نگرفته اند و پس از یک انتقاد ساده و خواست پرداخت مطالباتش از کار اخراج و نان زن و بچه این همکار براحتی و با وقاحت تمام بریده میشود ..
.
🚨بهانه واهی مسئولین برای اخراج ایشان ضعف و کم کار بودن این همکار اعلام شده است درحالیکه این همکار سابقه نیدل کامپرشن در شرایط بسیار سخت در پیش بیمارستانی را داشته و چندین احیای موفق در صحنه حادثه و چند زایمان که اگر ورق بزنید و ببینید خود اورژانس نیشابور برای این پروسیجرها چندین لوح تقدیر نیز صادر کرده است ...
.
در حالیکه اکثر کشورهای دنیا در حال تشویق و دلگرم کردن کادر درمانی خود به هر طریقی هستند ولی این یک نمونه از ظلم و ناحقی به کادر درمانی در این شرایط وحشتناک بحران کرونا در ایران میباشد ..
#ارسالی
@Roshanfkrane
.
این حرکت و اخراج ظالمانه درحالی میباشد که اکثر همکاران شرکتی ما در این شرایط وحشتناک اقتصادی چندین ماه است که حقوق ماهیانه حدود دو الی سه ملیون خود راهم نگرفته اند و پس از یک انتقاد ساده و خواست پرداخت مطالباتش از کار اخراج و نان زن و بچه این همکار براحتی و با وقاحت تمام بریده میشود ..
.
🚨بهانه واهی مسئولین برای اخراج ایشان ضعف و کم کار بودن این همکار اعلام شده است درحالیکه این همکار سابقه نیدل کامپرشن در شرایط بسیار سخت در پیش بیمارستانی را داشته و چندین احیای موفق در صحنه حادثه و چند زایمان که اگر ورق بزنید و ببینید خود اورژانس نیشابور برای این پروسیجرها چندین لوح تقدیر نیز صادر کرده است ...
.
در حالیکه اکثر کشورهای دنیا در حال تشویق و دلگرم کردن کادر درمانی خود به هر طریقی هستند ولی این یک نمونه از ظلم و ناحقی به کادر درمانی در این شرایط وحشتناک بحران کرونا در ایران میباشد ..
#ارسالی
@Roshanfkrane
چیزی که سبب شده است زنده بودن را تقریبا با ارزش بدانم و بگویم زندگی احتمالا به زیستناش میارزد، بعد از موسیقی، دیدار با انسانهاست. انسانهایی که همه جا حضور دارند.
مقصودم از انسانها، مردمانی است که در جامعهای که به شکل تکان دهندهایی بیآبروست، آبرومندانه رفتار میکنند.
📙 #تربیتی #اجتماعی #انگیزشی
@Roshanfkrane
مقصودم از انسانها، مردمانی است که در جامعهای که به شکل تکان دهندهایی بیآبروست، آبرومندانه رفتار میکنند.
📙 #تربیتی #اجتماعی #انگیزشی
@Roshanfkrane
سیزیف در اساطیر یونان بخاطر فاش کردن راز خدایگان محکوم شد تا تخته سنگی را به دوش گرفته و تا قله یک کوه حمل کند، اما همین که به قله میرسد، سنگ به پایین میغلتد و سیزیف باید دوباره این کار را انجام دهد.
این روزها هرچه بیشتر فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسیم که سیزیف نماد ما مردم ایران است. مردمی که بخاطر جهل تاریخ نخوانی و تاریخندانی و ضعف مزمن عقلانیت دست به آشکارگی راز خدایگان زدند. چهل سال است که به خود وعده وعید میدهیم که اینبار دیگر از پس مشکلات عبور میکنیم و ما هم میتوانیم به مانند سایر مردم جهان روزی رنگ آسایش را ببینیم. هر روز سنگ رنج را بالا و بالاتر میبریم و همینکه به قله میرسیم خدایی اهریمنی سنگ را دوباره به پایین غلط میدهد. تا کی باید چنین سیزیفوار رنج سنگ را تحمل کنیم؟ آیا همانگونه که کامو راز پیروزی سیزیف را در آگاهی میداند، راز پیروزی ما هم در آگاهی نهفته است؟ آیا وقت آن نرسیده است رنج سنگ رنج را به پایان برسانیم؟
امید نادری
@Roshanfkrane
این روزها هرچه بیشتر فکر میکنم بیشتر به این نتیجه میرسیم که سیزیف نماد ما مردم ایران است. مردمی که بخاطر جهل تاریخ نخوانی و تاریخندانی و ضعف مزمن عقلانیت دست به آشکارگی راز خدایگان زدند. چهل سال است که به خود وعده وعید میدهیم که اینبار دیگر از پس مشکلات عبور میکنیم و ما هم میتوانیم به مانند سایر مردم جهان روزی رنگ آسایش را ببینیم. هر روز سنگ رنج را بالا و بالاتر میبریم و همینکه به قله میرسیم خدایی اهریمنی سنگ را دوباره به پایین غلط میدهد. تا کی باید چنین سیزیفوار رنج سنگ را تحمل کنیم؟ آیا همانگونه که کامو راز پیروزی سیزیف را در آگاهی میداند، راز پیروزی ما هم در آگاهی نهفته است؟ آیا وقت آن نرسیده است رنج سنگ رنج را به پایان برسانیم؟
امید نادری
@Roshanfkrane
روشنفکران
ربابه مرادوا – گتمه گتمه
ربابه اشراقی یا ربابه مرادوا در 1930درشهراردبیل در محله عالی قاپو متولد شد . در سنین نوجوانی در گروههای تئاتر و موسیقی اردبیل شرکت می کرد. پدرش میرزاخلیل روحانی خوش صدایی بود که قرآن را به نیکویی می خواند. زمانی که ربابه از رادیو ترانههای آذربایجانی را میشنید آرزو میکرد کهای کاش من هم خواننده میشدم. پدرش که علاقه او را میدید به او قول داده بود که اورا به دانشگاه موسیقی باکو بفرستد.
درسال ۱۹۴۳ به جمهوری آذربایجان رفت و درمحضراستاتید بنام موسیقی آذربایجان تحصیل کرد. . ( یعنی یک دختر یا باید به تهران می آمد تا موسیقی بخواند و یا از ایران خارج می شد )
ربابه بعد از خروج از ایران به دلیل مشکلات سیاسی بین ایران و شوروی دیگر نتوانست به ایران بازگردد. او درسال ۱۹۵۳م ازکالج آصف زینالی باکو فارغ التحصیل شد و از سال ۱۹۵۴م در اپرای آذربایجان و تئاتر Ballet شروع به فعالیت کرد و شروع به ایفای نقشهای اپرایی کرد که تا ابد از ذهن فراموش نخواهد گشت. نقشهای لیلی(اپرای لیلی ومجنون) و اصلی (اپرای اصلی وکرم) را برای چندسال متوالی ایفا میکند. به اعتراف عارف بابایف و نزاکت تیموراوا هیچ کس به زیبایی و ظرافت ربابه ایفای نقش ننمودهاست. خود ربابه گفتهاست: «من نقش لیلی را اجرا نمیکنم، بلکه بهانهای است که من بخت و اقبالم را اجرا کنم. آنچه که من میخوانم درفراق زادگاهم اردبیل است...».
او در اواخر عمر به بیماری دیابت مبتلا شد . به نقل از خواهرش طاهره، او در چند ماه آخر حیاتش دربستر بیماری افتاد ودرسال ۱۹۸۳م در باکو همچنان که در حسرت اردبیل میسوخت درسن ۵۳ سال داشت چشم از جهان فروبست . او وصیت نموده بود که درمراسم تدفین وی استادکامیل جلیلوف ساز قوپوی بنوازد. و همچنین به خواهرش طاهره وصیت نموده بود که یک مشت خاک از حیات منزلشان در اردبیل بر روی قبرش بریزند تاقلب نا آرامش که در فراق اردبیل دلتنگ است آرام بگیرد.
میراحمد عسکرلی از کارکنان مرزی شوروی نقل میکند:
ربابه برای نزدیکی به اردبیل اکثر کنسرت هایش رادر نوار مرزی آذربایجان و در همسایگی اردبیل اجرا می کرد. روزی که به آستارا (آستارای شوروی) آمده بود از مرزبان خواست تا مرز را برای او باز نمایند تا او خود را به اردبیل نزدیک حس کند. مرزبان با وجود خفقان شدید حکومت کمونیستی شوروی با مسئولیت خویش مرز را به حرمت ربابه باز مینماید. ربابه خود رابه روی پل ارتباطی بین آستارای ایران وآستارای شوروی میرساند و باصدای حزینی ترانه قره گیلا را آنچنان برای اردبیل زمزمه میکند که مرزبانان به گریه می افتند.
روحش شاد
@Roshanfkrane
درسال ۱۹۴۳ به جمهوری آذربایجان رفت و درمحضراستاتید بنام موسیقی آذربایجان تحصیل کرد. . ( یعنی یک دختر یا باید به تهران می آمد تا موسیقی بخواند و یا از ایران خارج می شد )
ربابه بعد از خروج از ایران به دلیل مشکلات سیاسی بین ایران و شوروی دیگر نتوانست به ایران بازگردد. او درسال ۱۹۵۳م ازکالج آصف زینالی باکو فارغ التحصیل شد و از سال ۱۹۵۴م در اپرای آذربایجان و تئاتر Ballet شروع به فعالیت کرد و شروع به ایفای نقشهای اپرایی کرد که تا ابد از ذهن فراموش نخواهد گشت. نقشهای لیلی(اپرای لیلی ومجنون) و اصلی (اپرای اصلی وکرم) را برای چندسال متوالی ایفا میکند. به اعتراف عارف بابایف و نزاکت تیموراوا هیچ کس به زیبایی و ظرافت ربابه ایفای نقش ننمودهاست. خود ربابه گفتهاست: «من نقش لیلی را اجرا نمیکنم، بلکه بهانهای است که من بخت و اقبالم را اجرا کنم. آنچه که من میخوانم درفراق زادگاهم اردبیل است...».
او در اواخر عمر به بیماری دیابت مبتلا شد . به نقل از خواهرش طاهره، او در چند ماه آخر حیاتش دربستر بیماری افتاد ودرسال ۱۹۸۳م در باکو همچنان که در حسرت اردبیل میسوخت درسن ۵۳ سال داشت چشم از جهان فروبست . او وصیت نموده بود که درمراسم تدفین وی استادکامیل جلیلوف ساز قوپوی بنوازد. و همچنین به خواهرش طاهره وصیت نموده بود که یک مشت خاک از حیات منزلشان در اردبیل بر روی قبرش بریزند تاقلب نا آرامش که در فراق اردبیل دلتنگ است آرام بگیرد.
میراحمد عسکرلی از کارکنان مرزی شوروی نقل میکند:
ربابه برای نزدیکی به اردبیل اکثر کنسرت هایش رادر نوار مرزی آذربایجان و در همسایگی اردبیل اجرا می کرد. روزی که به آستارا (آستارای شوروی) آمده بود از مرزبان خواست تا مرز را برای او باز نمایند تا او خود را به اردبیل نزدیک حس کند. مرزبان با وجود خفقان شدید حکومت کمونیستی شوروی با مسئولیت خویش مرز را به حرمت ربابه باز مینماید. ربابه خود رابه روی پل ارتباطی بین آستارای ایران وآستارای شوروی میرساند و باصدای حزینی ترانه قره گیلا را آنچنان برای اردبیل زمزمه میکند که مرزبانان به گریه می افتند.
روحش شاد
@Roshanfkrane
Forwarded from اتچ بات
.
من به ادبیات روسیه و تاریخ شوروی بدجوری علاقهمندم و همین موجب شده که هر کتاب مرتبط را بخرم یا فیلمهای ساخته شده را ببینم چون فکر میکنم گاهی باید اوضاع فعلیمان را با تجربۀ سایر ملتها مقایسه کنیم و وضعیت امروز ایران شباهت زیادی به اتحاد جماهیر شوروی در دوران کمونیسم دارد و خود جمهوری اسلامی نیز از نظر سیستم حکومتی بسیار به حکومت شوروی نزدیک است با این تفاوت که مسئولان جمهوری اسلامی بسیار ناکارآمدتر هستند
در قرن بیستم هیچ مکانی به اندازۀ شوروی دچار رکود و تحجر نبود ، لئونید برژنف که از ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۲ به عنوان دبیر کل حزب کمونیست حکومت میکرد از تغییر بیزار بود و هر مدیر را در پست خود برای سالهای سال نگه میداشت ، در ابتدای دهه ۱۹۸۰ رهبری شوروی یک پیرسالاری بیخاصیت و تنبل شده بود که صاحب منصبان ارشد آن تا زمانی که میمردند در پستهایشان حضور داشتند . در سرتاسر نظام دولتی هیچکس کاری نمیکرد چون هیچ طرح و ابتکاری از سوی حاکمان قدردانی نمیشد . آنها فقط پیرتر میشدند و مردانی در آستانه مرگ بر شوروی حکومت میکردند با این وجود حکومتی تا این اندازه ناکارآمد چگونه ٧٠سال دوام آورد ؟؟
روسیه از لحاظ منابع زیرزمینی اعم از نفت ، گاز ، فلزات و سنگهای قیمتی مقام نخست جهان را داراست و همین ثروت زیرزمینی بیکران بود که به حکومت فاسد و ناکارآمد شوروی اجازه داد به مدت ٧٠ سال به حیات خود ادامه دهد و سخاوتمندانه این کشور زرخیز را در راه انقلاب جهانی و سوسیالیسم مصرف کند . چاه و معدن بود که برای رسیدن به امالقرای سوسیالیسم خالی و رها میشد بدون آنکه کوچکترین استاندارد و محدودیتی برای حفظ محیط زیست وجود داشته باشد
تنها دغدغۀ رهبران شوروی مسابقۀ تسلیحاتیشان با آمریکا بود و از لحاظ کمی شوروی بزرگترین نیروی نظامی در سراسر تاریخ بشر را در اختیار داشت . همین امروز میتوان هزاران گورستان رها شده مملو از صدها تانک و هواپیمای جنگی را در سرتاسر خاک روسیه و سایر جمهوریها مشاهده کرد . تجهیزات گرانقیمتی که نه مشتری برایشان پیدا شد و نه دولتهای فعلی توان پرداخت هزینۀ سنگین نگهداری آنها را دارند ... گورستانهایی که آیینۀ تمام نما از انحطاط یک ایدئولوژیاند .
گورستان آرزوهای مردمی که به امید دستیابی به آزادی ، دموکراسی ، زمین و غذای بیشتر از تزارها عبور کردند اما ماحصل آن حکومتی مستبد و زبان نفهم شد که علاوه بر گمشدههایی به نام آزادی و دموکراسی ، اقتصاد و نان آنها را نیز از اندک اندک از دستشـان ربود
@Roshanfkrane
من به ادبیات روسیه و تاریخ شوروی بدجوری علاقهمندم و همین موجب شده که هر کتاب مرتبط را بخرم یا فیلمهای ساخته شده را ببینم چون فکر میکنم گاهی باید اوضاع فعلیمان را با تجربۀ سایر ملتها مقایسه کنیم و وضعیت امروز ایران شباهت زیادی به اتحاد جماهیر شوروی در دوران کمونیسم دارد و خود جمهوری اسلامی نیز از نظر سیستم حکومتی بسیار به حکومت شوروی نزدیک است با این تفاوت که مسئولان جمهوری اسلامی بسیار ناکارآمدتر هستند
در قرن بیستم هیچ مکانی به اندازۀ شوروی دچار رکود و تحجر نبود ، لئونید برژنف که از ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۲ به عنوان دبیر کل حزب کمونیست حکومت میکرد از تغییر بیزار بود و هر مدیر را در پست خود برای سالهای سال نگه میداشت ، در ابتدای دهه ۱۹۸۰ رهبری شوروی یک پیرسالاری بیخاصیت و تنبل شده بود که صاحب منصبان ارشد آن تا زمانی که میمردند در پستهایشان حضور داشتند . در سرتاسر نظام دولتی هیچکس کاری نمیکرد چون هیچ طرح و ابتکاری از سوی حاکمان قدردانی نمیشد . آنها فقط پیرتر میشدند و مردانی در آستانه مرگ بر شوروی حکومت میکردند با این وجود حکومتی تا این اندازه ناکارآمد چگونه ٧٠سال دوام آورد ؟؟
روسیه از لحاظ منابع زیرزمینی اعم از نفت ، گاز ، فلزات و سنگهای قیمتی مقام نخست جهان را داراست و همین ثروت زیرزمینی بیکران بود که به حکومت فاسد و ناکارآمد شوروی اجازه داد به مدت ٧٠ سال به حیات خود ادامه دهد و سخاوتمندانه این کشور زرخیز را در راه انقلاب جهانی و سوسیالیسم مصرف کند . چاه و معدن بود که برای رسیدن به امالقرای سوسیالیسم خالی و رها میشد بدون آنکه کوچکترین استاندارد و محدودیتی برای حفظ محیط زیست وجود داشته باشد
تنها دغدغۀ رهبران شوروی مسابقۀ تسلیحاتیشان با آمریکا بود و از لحاظ کمی شوروی بزرگترین نیروی نظامی در سراسر تاریخ بشر را در اختیار داشت . همین امروز میتوان هزاران گورستان رها شده مملو از صدها تانک و هواپیمای جنگی را در سرتاسر خاک روسیه و سایر جمهوریها مشاهده کرد . تجهیزات گرانقیمتی که نه مشتری برایشان پیدا شد و نه دولتهای فعلی توان پرداخت هزینۀ سنگین نگهداری آنها را دارند ... گورستانهایی که آیینۀ تمام نما از انحطاط یک ایدئولوژیاند .
گورستان آرزوهای مردمی که به امید دستیابی به آزادی ، دموکراسی ، زمین و غذای بیشتر از تزارها عبور کردند اما ماحصل آن حکومتی مستبد و زبان نفهم شد که علاوه بر گمشدههایی به نام آزادی و دموکراسی ، اقتصاد و نان آنها را نیز از اندک اندک از دستشـان ربود
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
در شهر دنيا
حکايت دنيا، حکايت شهري است بيپناه که سيل و زلزله و صاعقه بر آن فرود آمده است و طاعون و وبا و سياهزخم، دمار از روزگار مردم برآورده. کوچهها و خيابانها پر از جنازههاي گنديده است؛ ابرها از آسمان بر زمين افتادهاند، و کوهها کورههاي آتش شدهاند. مردم در ميان دود و آتش و خون، به هر سو ميگريزند؛ اما راه و چاه پيدا نيست. در اين ميان، مردم به جاي آنکه دست يکديگر را بگيرند و امان و پناه هم باشند، از راه و رسم يکديگر ميپرسند و از قبله و قبيل هم بازخواست ميکنند. يکي گريبان ديگري را گرفته است که چرا فرزند مردهات را به رسم پيشينيان، کفنپيج نميکني، و ديگري بر گذرگاهها ماليات بسته است. بر ديوارها اعلاميه زدهاند که گريۀ زنان بايد با صداي بم باشد و آهنگ چرخ درشکهها در دستگاه ماهور. بلندگوها سرود ملي پخش ميکنند و خون غيرت در رگهاي جنگ ميفرستند؛ جنگ جزاميان با طاعونزدگان.
ما از هم گسيختهايم، از هم بُريدهايم؛ هر يك به سويي رفتيم و هر روز آيين دشمني را جشن گرفتيم. نياموختيم كه آواز قناريها براي ما است؛ ندانستيم كه سوت قطار هميشه چاووشي نميخواند. روزي خواهد رسيد كه از ما جز استخواني براي عبرت جزاميان نميماند. من، تو را ميفهمم آنگاه كه دشنه در تهيگاه دشمن فرو ميكني؛ تو نيز مرا بفهم آنگاه كه در التهاب رقص، دست از پا خطا ميكنم. يارانه براي من، صف براي من، قبضهاي آب و برق و گاز براي من. گوارا باد بر تو بهشت موعود. زندگي براي من.
#رضا_بابایی
روانش شاد...🥀
@Roshanfkrane
حکايت دنيا، حکايت شهري است بيپناه که سيل و زلزله و صاعقه بر آن فرود آمده است و طاعون و وبا و سياهزخم، دمار از روزگار مردم برآورده. کوچهها و خيابانها پر از جنازههاي گنديده است؛ ابرها از آسمان بر زمين افتادهاند، و کوهها کورههاي آتش شدهاند. مردم در ميان دود و آتش و خون، به هر سو ميگريزند؛ اما راه و چاه پيدا نيست. در اين ميان، مردم به جاي آنکه دست يکديگر را بگيرند و امان و پناه هم باشند، از راه و رسم يکديگر ميپرسند و از قبله و قبيل هم بازخواست ميکنند. يکي گريبان ديگري را گرفته است که چرا فرزند مردهات را به رسم پيشينيان، کفنپيج نميکني، و ديگري بر گذرگاهها ماليات بسته است. بر ديوارها اعلاميه زدهاند که گريۀ زنان بايد با صداي بم باشد و آهنگ چرخ درشکهها در دستگاه ماهور. بلندگوها سرود ملي پخش ميکنند و خون غيرت در رگهاي جنگ ميفرستند؛ جنگ جزاميان با طاعونزدگان.
ما از هم گسيختهايم، از هم بُريدهايم؛ هر يك به سويي رفتيم و هر روز آيين دشمني را جشن گرفتيم. نياموختيم كه آواز قناريها براي ما است؛ ندانستيم كه سوت قطار هميشه چاووشي نميخواند. روزي خواهد رسيد كه از ما جز استخواني براي عبرت جزاميان نميماند. من، تو را ميفهمم آنگاه كه دشنه در تهيگاه دشمن فرو ميكني؛ تو نيز مرا بفهم آنگاه كه در التهاب رقص، دست از پا خطا ميكنم. يارانه براي من، صف براي من، قبضهاي آب و برق و گاز براي من. گوارا باد بر تو بهشت موعود. زندگي براي من.
#رضا_بابایی
روانش شاد...🥀
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
غمِ بزرگ را به کاری بزرگ تبدیل کنیم.
▪️...هر کودکی که با قلمی روی دفتری
مشق شبانه میکند، اکنون،
نامِ تو را،
پیامِ تو را،
نغمهٔ تو را،
میگسترد به عشق،
بر نقشهٔ وطن.
محمدرضا شفیعی کدکنی
مجموعهٔ شعر «طفلی به نام شادی»
با یاد معلم تلاشگر و مهربان فرزندان ایران؛ بانو توران میرهادی در چهارمین سالگشت درگذشت ایشان.
بخشهایی از مستند «توران خانم» ساختهٔ رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرطهماسب
#توران_میرهادی
#آموزش_و_پرورش
#پیشنهادی
@Roshanfkrane
▪️...هر کودکی که با قلمی روی دفتری
مشق شبانه میکند، اکنون،
نامِ تو را،
پیامِ تو را،
نغمهٔ تو را،
میگسترد به عشق،
بر نقشهٔ وطن.
محمدرضا شفیعی کدکنی
مجموعهٔ شعر «طفلی به نام شادی»
با یاد معلم تلاشگر و مهربان فرزندان ایران؛ بانو توران میرهادی در چهارمین سالگشت درگذشت ایشان.
بخشهایی از مستند «توران خانم» ساختهٔ رخشان بنیاعتماد و مجتبی میرطهماسب
#توران_میرهادی
#آموزش_و_پرورش
#پیشنهادی
@Roshanfkrane
✍️ “ماچگونه ماشدیم" و "آمریکا چگونه آمریکا شد"| ۱۸ آبان ۹۹
🔹صد البته که برای ترامپ جاه طلب هم واگذاری قدرت آسان نیست و وکلایش دارند از این دادگاه به آن دادگاه دادخواست ابطال انتخابات میدهند.اما تصورش را بکنید اگر فردی مثل ترامپ که جدا شدن از قدرت برایش مصیبت و زجرآور است، در کشور دیگری مثلا در چین، روسیه، بلاروس، عربستان، بحرین، سوریه، عراق( زمان صدام) و دهها کشور دیگر به قدرت رسیده بود و حالا میخواستند از طریق انتخابات به او بگویند که اکثریت مردم با ادامه حاکمیتش موافق نیستند و بناچار میبایستی از قدرت کناره گیری نماید. چه بر سر آنکشور و مردمش میرفت؟
#صادق_زیباکلام
#اندیشه
@Roshanfkrane
🔹صد البته که برای ترامپ جاه طلب هم واگذاری قدرت آسان نیست و وکلایش دارند از این دادگاه به آن دادگاه دادخواست ابطال انتخابات میدهند.اما تصورش را بکنید اگر فردی مثل ترامپ که جدا شدن از قدرت برایش مصیبت و زجرآور است، در کشور دیگری مثلا در چین، روسیه، بلاروس، عربستان، بحرین، سوریه، عراق( زمان صدام) و دهها کشور دیگر به قدرت رسیده بود و حالا میخواستند از طریق انتخابات به او بگویند که اکثریت مردم با ادامه حاکمیتش موافق نیستند و بناچار میبایستی از قدرت کناره گیری نماید. چه بر سر آنکشور و مردمش میرفت؟
#صادق_زیباکلام
#اندیشه
@Roshanfkrane
✍️مهم معیشت مردم نیست،مهم تداوم آمریکا ستیزی است| ۱۹ آبان ۹۹
🔹هنوز عرق بایدن خشک نشده که توپخانه آمریکا ستیزی تندروها به غرش درآمده. شکست ترامپ هم البته باعث قوت قلبشان شده و بر سنگینی آتش شان افزوده. سخنان و موضعگیری های شان همان مطالبی هست که چهل دوساله دارند تکرار میکنند. "سگ زرد برادر شغاله"؛ "ما فریب دستکش مخملی جوبایدن را نمیخوریم"؛ "لیبرالها، سازشکاران و غربزدهها که برجام را فراموش کردهاند بیصبرانه بدنبال مذاکره با بایدن هستند. اما انقلابیون همچنان پرچم پرافتخار مقاومت را برافراشته نگه خواهند داشت"، الی آخر.
🔹اهمیتی هم برایشان ندارد که چهل سال آمریکا ستیزی چه دماری از روزگار مملکت به درآورده و چگونه مردم را بخاک سیاه نشانده. چون از دید تندروها فلاکت ایران ارتباطی به آمریکا ستیزی و سایر سیاستهای انقلابیون به هیچوجه پیدا نمیکند. مسبب پریشانی و استیصال مردم دولت روحانی، سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی ، نگاه به بیرون بجای تاکید بر روی منابع داخلی، مدیریت لیبرالی بجای مدیریت جهادی و سایر سیاستهایی که لیبرالها و غربزدهها از ابتدا انقلاب تا بامروز در کشور اجرا کرده اند. چون اساسا قدرت از روز نخست انقلاب تا به امروز همواره در دست غربزدهها، لیبرالها و سازشکاران بوده و انقلابیون و تندروها نقشی و قدرتی نداشتهاند.
#صادق_زیباکلام #اجتماعی
#سیاسی
@Roshanfkrane
🔹هنوز عرق بایدن خشک نشده که توپخانه آمریکا ستیزی تندروها به غرش درآمده. شکست ترامپ هم البته باعث قوت قلبشان شده و بر سنگینی آتش شان افزوده. سخنان و موضعگیری های شان همان مطالبی هست که چهل دوساله دارند تکرار میکنند. "سگ زرد برادر شغاله"؛ "ما فریب دستکش مخملی جوبایدن را نمیخوریم"؛ "لیبرالها، سازشکاران و غربزدهها که برجام را فراموش کردهاند بیصبرانه بدنبال مذاکره با بایدن هستند. اما انقلابیون همچنان پرچم پرافتخار مقاومت را برافراشته نگه خواهند داشت"، الی آخر.
🔹اهمیتی هم برایشان ندارد که چهل سال آمریکا ستیزی چه دماری از روزگار مملکت به درآورده و چگونه مردم را بخاک سیاه نشانده. چون از دید تندروها فلاکت ایران ارتباطی به آمریکا ستیزی و سایر سیاستهای انقلابیون به هیچوجه پیدا نمیکند. مسبب پریشانی و استیصال مردم دولت روحانی، سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی ، نگاه به بیرون بجای تاکید بر روی منابع داخلی، مدیریت لیبرالی بجای مدیریت جهادی و سایر سیاستهایی که لیبرالها و غربزدهها از ابتدا انقلاب تا بامروز در کشور اجرا کرده اند. چون اساسا قدرت از روز نخست انقلاب تا به امروز همواره در دست غربزدهها، لیبرالها و سازشکاران بوده و انقلابیون و تندروها نقشی و قدرتی نداشتهاند.
#صادق_زیباکلام #اجتماعی
#سیاسی
@Roshanfkrane
اشو عزیز: بحرانِ زندگیِ زناشویی از کجا آغاز می شود؟ در برابر آن چه باید کرد؟
بسیاری از رابطه ها نه بر مبنای عشق، بلکه بر اساس کشش جنسی استوارند.
در این گونه پیوندها، همسر کالایی است که مورد بهره برداری قرار میگیرد.و به سطح نازل اشیاء تنزل پیدا میکند.بنابراین ترس ایجاد می شود.همین ترس است که به حسادت تبدیل می شود.آنگاه باید از اشیاء محافظت کرد.آنگاه انواع قفل های ایمنی و زنجیرها ساخته می شود.
و زن و مرد مدام یکدیگر را می پایند و زیر نظر و کنترل قرار می دهند.
بحرانِ زندگیِ زناشویی دقیقاً از همین جا آغاز میشود و " اعتماد " که خمیر مایه اصلی یک رابطه عاشقانه است نابودمی شود.
وقتی ترس به جای عشق مینشیند، زندگی به زندان تبدیل میشود،
و زن و شوهر زندانبان یکدیگر می شوند.هیچ کس عاشق زندانبان خود که نام همسر بر خود دارد نیست.هیچ کس عاشق دیوارهای زندان خویش که نام خانه بر خود دارد نیست.عشق همیشه اعتماد میکند.بدون استثناء.اعتماد کردن امری ساختگی و زورکی نیست.
اعتماد پایه و اساس و شالوده یک پیوند حقیقی است.اگر هست که باعث پیوستگی و پیوند است. اگر نیست، پس جدایی تنها راه است. جنگیدن برای ایجاد و تحمیل اعتماد به دیگری کاری بیهوده است.
اتلاف وقت است.
به این نکته توجه کن:
خود را اسیر کسی نکن که دوستت ندارد. و نمیتواند به تو اعتماد کند.
خشمگین هم نشو.
فایده ای ندارد.
سعی نکن اعتماد را بر خود و بر دیگری تحمیل کنی.اینگونه فقط زمان و توانت را از دست خواهی داد.ممکن است زمانی به خود بیایی که خیلی دیر شده است.
برخیز و گامی بردار.
یا اعتماد هست، یا نیست.
اگر نیست، برخیز و برو.
اگر کسی را دوست میداری و ژرفای وجودت با ژرفای او سخن میگوید، دیدار و پیوندتان اتفاقی مبارک و زیبا در هستی است.اما اگر اعتمادی در کار نیست، جدایی بهترین کار است.هر چه زودتر بهتر.
زیرا بدین سان با جدایی نابود نمیشوی.ویران نمیشوی.قابلیت عشق ورزیدن را برای همیشه از دست نمیدهی.
جدا شوید،
اما یکدیگر را ویران نکنید.
کتاب_از_سکس_تا_فر_آگاهی
#مطالعه
@Roshanfkrane
اشو عزیز: بحرانِ زندگیِ زناشویی از کجا آغاز می شود؟ در برابر آن چه باید کرد؟
بسیاری از رابطه ها نه بر مبنای عشق، بلکه بر اساس کشش جنسی استوارند.
در این گونه پیوندها، همسر کالایی است که مورد بهره برداری قرار میگیرد.و به سطح نازل اشیاء تنزل پیدا میکند.بنابراین ترس ایجاد می شود.همین ترس است که به حسادت تبدیل می شود.آنگاه باید از اشیاء محافظت کرد.آنگاه انواع قفل های ایمنی و زنجیرها ساخته می شود.
و زن و مرد مدام یکدیگر را می پایند و زیر نظر و کنترل قرار می دهند.
بحرانِ زندگیِ زناشویی دقیقاً از همین جا آغاز میشود و " اعتماد " که خمیر مایه اصلی یک رابطه عاشقانه است نابودمی شود.
وقتی ترس به جای عشق مینشیند، زندگی به زندان تبدیل میشود،
و زن و شوهر زندانبان یکدیگر می شوند.هیچ کس عاشق زندانبان خود که نام همسر بر خود دارد نیست.هیچ کس عاشق دیوارهای زندان خویش که نام خانه بر خود دارد نیست.عشق همیشه اعتماد میکند.بدون استثناء.اعتماد کردن امری ساختگی و زورکی نیست.
اعتماد پایه و اساس و شالوده یک پیوند حقیقی است.اگر هست که باعث پیوستگی و پیوند است. اگر نیست، پس جدایی تنها راه است. جنگیدن برای ایجاد و تحمیل اعتماد به دیگری کاری بیهوده است.
اتلاف وقت است.
به این نکته توجه کن:
خود را اسیر کسی نکن که دوستت ندارد. و نمیتواند به تو اعتماد کند.
خشمگین هم نشو.
فایده ای ندارد.
سعی نکن اعتماد را بر خود و بر دیگری تحمیل کنی.اینگونه فقط زمان و توانت را از دست خواهی داد.ممکن است زمانی به خود بیایی که خیلی دیر شده است.
برخیز و گامی بردار.
یا اعتماد هست، یا نیست.
اگر نیست، برخیز و برو.
اگر کسی را دوست میداری و ژرفای وجودت با ژرفای او سخن میگوید، دیدار و پیوندتان اتفاقی مبارک و زیبا در هستی است.اما اگر اعتمادی در کار نیست، جدایی بهترین کار است.هر چه زودتر بهتر.
زیرا بدین سان با جدایی نابود نمیشوی.ویران نمیشوی.قابلیت عشق ورزیدن را برای همیشه از دست نمیدهی.
جدا شوید،
اما یکدیگر را ویران نکنید.
کتاب_از_سکس_تا_فر_آگاهی
#مطالعه
@Roshanfkrane
Pooch
Siavash Ghomayshi
صبح فردا دوباره هردومون راضی
ازین تکرار بیهوده ازین بازی
پی خوشبختی میگردیم پی فردا
میون کاغذ و آهن تک و تنها...
#موسیقی
@Roshanfkrane
ازین تکرار بیهوده ازین بازی
پی خوشبختی میگردیم پی فردا
میون کاغذ و آهن تک و تنها...
#موسیقی
@Roshanfkrane
همهجا تو را میخواهم، تمامت را، تمامِ تمامت را، تو را برای همیشه میخواهم. بله، همیشه، و نه که بگویند اگر... یا شاید... یا به شرط اینکه... تو را میخواهم و میدانم که این نیاز است و من تمام قلبم را، تمام روحم را، تمام خواست و ارادهام را و حتی اگر لازم شود تمام بیرحمیام را در راه داشتنت خواهم گذاشت.
✍🏽 #آلبر_کامو
📕 خطاب به عشق
@Roshanfkrane
✍🏽 #آلبر_کامو
📕 خطاب به عشق
@Roshanfkrane
فرهاد قنبری:
ملاک قضاوت حاکمان
⏺ به عقیده افلاطون، مرد سیاسی راستین کسی است که در دوره فرمانروایی خود "شهروندان بهتری تربیت کرده باشد"
افلاطون می پرسد:
« آیا هنگامی که پریکلس[سیاستمدار برجسته یونان باستان] در برابر مردم آتن سخن گفت، آتنیان بدتر از روزی بودند که او آخرین بار در برابر آنان ظاهر گردید؟»
⏺ پاسخ به این سوال افلاطون را می توان به عنوان ملاک قضاوت عملکرد و کارنامه هر سیاست مدار و حاکمی در هر برهه ای از تاریخ و در هر نقطه ای از کره زمین مورد استفاده قرار داد و اصولا باید بر اساس همین سوال به ارزیابی عملکرد هر سیاست مدار و حاکم و قانونگذاری پرداخت.
⏺ این سوال که آیا مردم فرانسه در روزی که لویی چهاردهم تاجگذاری کرد انسانهای بهتری بودند یا در روزی که از قدرت کنار رفت؟
این سوال که آیا مردم ایران در روزی که ناصر الدین شاه بر کرسی قدرت نشست، انسانهای بهتری بودند یا در روزی که با تفنگ میرزای کرمانی از پای در آمد به انسانهای با فضیلت تر و سعادتمندتری تبدیل شده بودند؟
⏺ پاسخ به این سوال که آیا در روزی که رضا شاه قدرت را به دست گرفت، مردم ایران از وضعیت معیشت و فرهنگی و اخلاقی بالاتری برخوردار بودند یا در روزی که از قدرت کناره گیری کرده و راهی آفریقا شد، ایرانیان به مردمانی با فرهنگ تر و با فصیلت تر تبدیل شده بودند؟
⏺ این سوال که آیا در شهریور سال هزار و سیصد و بیست که محمد رضا پهلوی به عنوان شاه جدید تاجگذاری کرد، ایرانیان مردمان بهتری بودند یا روز بیست و شش دی ماه سال پنجاه و هفت که او ایران را ترک کرد، به مردمان شریف تر و بهتری تبدیل شده بودند؟
⏺ آیا در دوازدهم فرودین پنجاه و هشت که نود و هشت درصد شرکت کنندگان در همه پرسی به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند، ایرانیان مردمانی شریف تر، اخلاقی تر و با عزت نفس بالاتری بودند یا امروز که چهل سال از آن تاریخ گذشته است به انسانهای با کمالات اخلاقی و انسانی بیشتری تبدیل گشته اند؟
آیا دو خرداد هفتاد شش مردم که خاتمی رای آورد، ایران مردم بهتری بودند یا سه تیر سال هشتاد و چهار؟
آیا روزی که احمدی نژاد قبای ریاست جمهوری را بر تن کرد مردم ایران مردم بهتری بودند یا روزی که، این ردا را تن درآورد؟
⏺ حال و روز فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مردم، اخلاقیات حاکم بر جامعه، نحوه تعامل اجتماعی میان مردم، احترام به حقوق یکدیگر و مواردی از این قبیل در زمان حکومت کدام حاکم بهتر یا بدتر شده است...
این ملاک به نظر بهترین شیوه برای قضاوت عملکرد هر حاکم و سیاست مدارای است...
#فرهاد_قنبری
@Roshanfkrane
ملاک قضاوت حاکمان
⏺ به عقیده افلاطون، مرد سیاسی راستین کسی است که در دوره فرمانروایی خود "شهروندان بهتری تربیت کرده باشد"
افلاطون می پرسد:
« آیا هنگامی که پریکلس[سیاستمدار برجسته یونان باستان] در برابر مردم آتن سخن گفت، آتنیان بدتر از روزی بودند که او آخرین بار در برابر آنان ظاهر گردید؟»
⏺ پاسخ به این سوال افلاطون را می توان به عنوان ملاک قضاوت عملکرد و کارنامه هر سیاست مدار و حاکمی در هر برهه ای از تاریخ و در هر نقطه ای از کره زمین مورد استفاده قرار داد و اصولا باید بر اساس همین سوال به ارزیابی عملکرد هر سیاست مدار و حاکم و قانونگذاری پرداخت.
⏺ این سوال که آیا مردم فرانسه در روزی که لویی چهاردهم تاجگذاری کرد انسانهای بهتری بودند یا در روزی که از قدرت کنار رفت؟
این سوال که آیا مردم ایران در روزی که ناصر الدین شاه بر کرسی قدرت نشست، انسانهای بهتری بودند یا در روزی که با تفنگ میرزای کرمانی از پای در آمد به انسانهای با فضیلت تر و سعادتمندتری تبدیل شده بودند؟
⏺ پاسخ به این سوال که آیا در روزی که رضا شاه قدرت را به دست گرفت، مردم ایران از وضعیت معیشت و فرهنگی و اخلاقی بالاتری برخوردار بودند یا در روزی که از قدرت کناره گیری کرده و راهی آفریقا شد، ایرانیان به مردمانی با فرهنگ تر و با فصیلت تر تبدیل شده بودند؟
⏺ این سوال که آیا در شهریور سال هزار و سیصد و بیست که محمد رضا پهلوی به عنوان شاه جدید تاجگذاری کرد، ایرانیان مردمان بهتری بودند یا روز بیست و شش دی ماه سال پنجاه و هفت که او ایران را ترک کرد، به مردمان شریف تر و بهتری تبدیل شده بودند؟
⏺ آیا در دوازدهم فرودین پنجاه و هشت که نود و هشت درصد شرکت کنندگان در همه پرسی به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند، ایرانیان مردمانی شریف تر، اخلاقی تر و با عزت نفس بالاتری بودند یا امروز که چهل سال از آن تاریخ گذشته است به انسانهای با کمالات اخلاقی و انسانی بیشتری تبدیل گشته اند؟
آیا دو خرداد هفتاد شش مردم که خاتمی رای آورد، ایران مردم بهتری بودند یا سه تیر سال هشتاد و چهار؟
آیا روزی که احمدی نژاد قبای ریاست جمهوری را بر تن کرد مردم ایران مردم بهتری بودند یا روزی که، این ردا را تن درآورد؟
⏺ حال و روز فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مردم، اخلاقیات حاکم بر جامعه، نحوه تعامل اجتماعی میان مردم، احترام به حقوق یکدیگر و مواردی از این قبیل در زمان حکومت کدام حاکم بهتر یا بدتر شده است...
این ملاک به نظر بهترین شیوه برای قضاوت عملکرد هر حاکم و سیاست مدارای است...
#فرهاد_قنبری
@Roshanfkrane