♦️ ترافیک در جاده های مازندران عادی است
🔹سرهنگ علیرضا قدمی رئیس پلیس راه مازندران: وضعیت تردد در جاده های استان عادی و روان است.
🔹تردد خودروهای سنگین از صبح امروز تا ساعت دو بامداد در جاده هراز ممنوع است، همچنین فردا صبح نیز تردد خودروهای سنگین در محور هراز ممنوع است.
🔹ریزش سنگ در محورهای کوهستانی استان احتمالی است./مهر
@Roshanfkrane
#خبر #خبرجاده
🔹سرهنگ علیرضا قدمی رئیس پلیس راه مازندران: وضعیت تردد در جاده های استان عادی و روان است.
🔹تردد خودروهای سنگین از صبح امروز تا ساعت دو بامداد در جاده هراز ممنوع است، همچنین فردا صبح نیز تردد خودروهای سنگین در محور هراز ممنوع است.
🔹ریزش سنگ در محورهای کوهستانی استان احتمالی است./مهر
@Roshanfkrane
#خبر #خبرجاده
لحظهای چند بر این لوح کبود
نقطه ای بود و دگر هیچ نبود
چند ساعتی است که خبر درگذشت استاد شجریان را شنیدهام.
اندوه اندوه از رفتن او که "مرگ خواجه نه کاریست خُرد"!
او که فریاد ماندگار "خس و خاشاک" شد و حنجرهی زخمی یک فرهنگ درخشان.
شجریان آزادمردی ستم ستیز و مردمدوست و هنرمندی تمام عیار بود که در بزنگاههای تاریخی رسالتش را به عالی ترین وجهی انجام میداد.
همه میدانیم که استاد شجریان، نوازندهی زبردست و سازندهی سازهای ایرانی و مبدع سازهای شگفت و خوش طنین، قاری قرآن و خوشنویس ممتاز و پرورندهی گل و قهرمان ورزش و ... در این اقسام هنر و حرفه، اعجوبهی دوران بود.
قدرت حنجره و تکنیک آوازی او مایهی حیرت اهل فن بوده و هست و هیچ احدی به آستان او نمیرسد.
آنچه مرا به نوشتن واداشت، از دست دادن آن گوهر بی مانند نبود که:
گرچه از عمر دل سیری نیست
مرگ می آید و تدبیری نیست
و
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق.
انگیزهام از این نوشتار، بیان درد سنگینتری است:
آنان که تا ساعتی پیش او را کافر و ملحد و مطرب و فاسق میخواندند، اینک بیشرمانه " استاد" خطابش میکنند!
همانها که حسرت برگزاری یک کنسرت برای این مردم درمانده را بر دل استاد شجریان گذاشتند و به خاطر همراهی و همنوایی آن آزادمرد با تودهی ستم کشیده، تحقیر و تکفیر و نفرینش کردند، از ترس خروش و خیزش این ملت ِ جان به لب رسیده، برآنند تا از این نمد کلاهی بسازند و بر موج عواطف مردم سوار شوند و به اهداف خائنانهی خویش برسند!
همین کفتارصفتان به محض این که احساسات جامعه فروکش کند و میدان خالی شود، بر جنازهی آن بزرگمرد هوشیار و مردمدار، میتازند و او را به صفاتی که فقط برازندهی خود آنهاست، متصف خواهند کرد!
امیدوارم این بار مردم، از آن هنرمند پهنهی انسانیت، درس مردانگی و غیرت بیاموزند و حافظه ی تاریخی خویش را تقویت کنند.
گرچه آن ققنوس عرصهی انسانیت و فرهنگ، غریبانه از جمع پریشان ما پر کشید، از خاکسترش ققنوسی دیگر سربرآورده است که نوایش، نوازشگر جان و روان دردمندان خواهد شد.
#شجریان قلبها را تسخیر کرد و جاودانه شد.
باید دید روزگار چه بر سر شما خواهد آورد؛ ای دغلبازان ناهموار!
دکتر مهدی آذرحزین
@Roshanfkrane
نقطه ای بود و دگر هیچ نبود
چند ساعتی است که خبر درگذشت استاد شجریان را شنیدهام.
اندوه اندوه از رفتن او که "مرگ خواجه نه کاریست خُرد"!
او که فریاد ماندگار "خس و خاشاک" شد و حنجرهی زخمی یک فرهنگ درخشان.
شجریان آزادمردی ستم ستیز و مردمدوست و هنرمندی تمام عیار بود که در بزنگاههای تاریخی رسالتش را به عالی ترین وجهی انجام میداد.
همه میدانیم که استاد شجریان، نوازندهی زبردست و سازندهی سازهای ایرانی و مبدع سازهای شگفت و خوش طنین، قاری قرآن و خوشنویس ممتاز و پرورندهی گل و قهرمان ورزش و ... در این اقسام هنر و حرفه، اعجوبهی دوران بود.
قدرت حنجره و تکنیک آوازی او مایهی حیرت اهل فن بوده و هست و هیچ احدی به آستان او نمیرسد.
آنچه مرا به نوشتن واداشت، از دست دادن آن گوهر بی مانند نبود که:
گرچه از عمر دل سیری نیست
مرگ می آید و تدبیری نیست
و
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق.
انگیزهام از این نوشتار، بیان درد سنگینتری است:
آنان که تا ساعتی پیش او را کافر و ملحد و مطرب و فاسق میخواندند، اینک بیشرمانه " استاد" خطابش میکنند!
همانها که حسرت برگزاری یک کنسرت برای این مردم درمانده را بر دل استاد شجریان گذاشتند و به خاطر همراهی و همنوایی آن آزادمرد با تودهی ستم کشیده، تحقیر و تکفیر و نفرینش کردند، از ترس خروش و خیزش این ملت ِ جان به لب رسیده، برآنند تا از این نمد کلاهی بسازند و بر موج عواطف مردم سوار شوند و به اهداف خائنانهی خویش برسند!
همین کفتارصفتان به محض این که احساسات جامعه فروکش کند و میدان خالی شود، بر جنازهی آن بزرگمرد هوشیار و مردمدار، میتازند و او را به صفاتی که فقط برازندهی خود آنهاست، متصف خواهند کرد!
امیدوارم این بار مردم، از آن هنرمند پهنهی انسانیت، درس مردانگی و غیرت بیاموزند و حافظه ی تاریخی خویش را تقویت کنند.
گرچه آن ققنوس عرصهی انسانیت و فرهنگ، غریبانه از جمع پریشان ما پر کشید، از خاکسترش ققنوسی دیگر سربرآورده است که نوایش، نوازشگر جان و روان دردمندان خواهد شد.
#شجریان قلبها را تسخیر کرد و جاودانه شد.
باید دید روزگار چه بر سر شما خواهد آورد؛ ای دغلبازان ناهموار!
دکتر مهدی آذرحزین
@Roshanfkrane
مقام بلند استاد شجریان و صدا و سیما!
"صدا و سیما" میدانست که استاد محمد رضا شجریان هنرمندی بیبدیل است. و حتماً میدانست که او در بین اقشار و طبقات مختلف جامعه محبوبیت کمنظیری دارد. و به طور قطع، از بیماری لاعلاج استاد و احتمال وفاتِ او در هر لحظه نیز بیخبر نبود. و قاعدتاً میدانست که پس از رحلت او، هر چند به اکراه ناچار است خرده احترامی به مقام بلندِ او بگذارد و اندک تجلیلی به عمل آورد! و بیشک میدانست که پس از سالها بایکوتِ نام و تصویر استاد، این خرده احترام و تجلیلِ پس از مرگ، نزد دوستداران استاد فقید، سخت سبک و زشت و زننده و فرصتطلبانه میآید و آنها را علیه صدا و سیما برمیانگیزد!
پس با این همه دانستههای بدیهی، چرا صدا و سیما دقیقاً همین مسیر را رفت؟ و چرا در زمان حیات استادِ فقید از دامنۀ بایکوتِ سفت و سختاش علیه او قدری نکاست تا پوشش رسانهای ناچیزِ خبرهای مربوط به وفات وی، این همه رسوا و زشت جلوه نکند؟
دستگاهی که تا بدین پایه به خشکی و جمود و تعصب دچار شده است که امکان هیچ پیشگیری و انعطافی حتی برای حفظ منفعت و آبروی خود ندارد، ادعایش در مورد خنثیسازی تبلیغات صدها شبکۀ حرفهای و غیرحرفهای خارج از کشور واقعاً که شاهکار است!
#احمد_زیدآبادی
#استاد_شجریان
#صدا_و_سیما
@Roshanfkrane
"صدا و سیما" میدانست که استاد محمد رضا شجریان هنرمندی بیبدیل است. و حتماً میدانست که او در بین اقشار و طبقات مختلف جامعه محبوبیت کمنظیری دارد. و به طور قطع، از بیماری لاعلاج استاد و احتمال وفاتِ او در هر لحظه نیز بیخبر نبود. و قاعدتاً میدانست که پس از رحلت او، هر چند به اکراه ناچار است خرده احترامی به مقام بلندِ او بگذارد و اندک تجلیلی به عمل آورد! و بیشک میدانست که پس از سالها بایکوتِ نام و تصویر استاد، این خرده احترام و تجلیلِ پس از مرگ، نزد دوستداران استاد فقید، سخت سبک و زشت و زننده و فرصتطلبانه میآید و آنها را علیه صدا و سیما برمیانگیزد!
پس با این همه دانستههای بدیهی، چرا صدا و سیما دقیقاً همین مسیر را رفت؟ و چرا در زمان حیات استادِ فقید از دامنۀ بایکوتِ سفت و سختاش علیه او قدری نکاست تا پوشش رسانهای ناچیزِ خبرهای مربوط به وفات وی، این همه رسوا و زشت جلوه نکند؟
دستگاهی که تا بدین پایه به خشکی و جمود و تعصب دچار شده است که امکان هیچ پیشگیری و انعطافی حتی برای حفظ منفعت و آبروی خود ندارد، ادعایش در مورد خنثیسازی تبلیغات صدها شبکۀ حرفهای و غیرحرفهای خارج از کشور واقعاً که شاهکار است!
#احمد_زیدآبادی
#استاد_شجریان
#صدا_و_سیما
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 تصاويری از انتقال پیکر محمدرضا #شجریان در فرودگاه بینالمللی هاشمینژاد مشهد
از کانال تلگرامی "آواز استاد شجریان"
#خبر #شجریان
@Roshanfkrane
از کانال تلگرامی "آواز استاد شجریان"
#خبر #شجریان
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 ساعاتی پیش، آرامگاه فردوسی و هم خوانی قطعه مرغ سحر توسط دوستداران استاد #محمدرضا_شجریان
#شجریان
@Roshanfkrane
#شجریان
@Roshanfkrane
Audio
🎵 کنسرت افتخار آفاق در ایالات متحده(از زیباترین یادگارهای استاد #شجریان)
آواز : محمد رضا #شجریان
اساتید: #داریوش_پیرنیاکان #جمشید_عندلیبی
#همایون_شجریان
دستگاه:سه گاه
شامل ۹ قطعه ی آوازی
اشعار : ۱ و ۷ و ۹ از #مولانا
۲ و ۴ و ۸ از #حافظ
۳ و ۵ از #عارف_قزوینی
۶ از #باباطاهر
#موسیقی
@Roshanfkrane
آواز : محمد رضا #شجریان
اساتید: #داریوش_پیرنیاکان #جمشید_عندلیبی
#همایون_شجریان
دستگاه:سه گاه
شامل ۹ قطعه ی آوازی
اشعار : ۱ و ۷ و ۹ از #مولانا
۲ و ۴ و ۸ از #حافظ
۳ و ۵ از #عارف_قزوینی
۶ از #باباطاهر
#موسیقی
@Roshanfkrane
در عزای تو، هم در پناه تو ایم
دکتر خیّام عبِاسی – جامعهشناس
یکم. ما به زمانۀ تعسر و تحسر و تنگدستی و تهیدستی افتادهایم. ما نبودیم. ما تقاضامان نبود. اما ساکنان چاه ارژنگ شدیم. که بد بود افراسیاب آن بد اندیش مرد . روزگار ما، صبحیاست بیسپیده و شامیاست بیخضاب. نماز شام غریبانهایم. که شام آمد و روزگاری بماند. سیاست جاهلانه به دست اهل جور زمانه، هزار خانه به تاخت و تاراج برد. غول مغول بیدار شد و کو فرزانهای که نشکست؟، کو میخانهای که نبست؟، کو اهل دلی که نخست؟، کو پیمانهای که نشکست؟. اینجا دیوار شهر روی تو آوار میشود که نغمۀ داوودی و الحان زمرّدی را هم به ساطور ِ سانسور مثله خواستند. بوالعجب زمانهایاست.
دوم. در این جهنم، در این شرارههای آتش، اندکی از خداوندان هنر، ساقیصفت، شرابِ جانفزا و طربفزا بر سر و روی جگرسوختگان میریزند.آب شادمانی و زندگانی به لب و جان تشنگان میزنند. لطف سقایی و نفس ِ میکدهای دارند؛ مهوش مستیآورند؛ داروی دردِ خستگان و مومیای شکستگاناند؛ همراه ِ از راه ماندگاناند، هاتف صبحاند؛ نوای عیش و عشرتاند؛ پنجرهای گشوده به هوای فرحبخشاند؛ آبی به آتشاند؛ نوازش ِنفس مُشکبیز اند؛ تجسم امید و منادیِ آغاز صبح سپید اند، نوری از دور، جانی از هر مهجور، آبی ِ آسمانی، زعفران ِ خراسانی، شکّرستان ِ خوزستانی، و سیاووش بیدکانیاند.
سوم. ما عزادار خویشتنایم. قافلهای استیم غارتشده و ماتمزده در بیابان. پدر ِتاریخمان را از چهره و چرخ فرّهایی انداختند و فرهنگ مادر را عقیم کردند. طفلانی شدیم تحت تحکم ناپدری و حرمانزدۀ بیمادری. ما سالهاست بیپناهیم و اینک سائل و گمگشته و بیپناهتر. تنها صدایی بود که هاتف ِ صبح امید و راهبر چشمۀ خورشید بود. حنجرهمان برای غزل زخمی شده و راه فریادمان بغضی و خشمی است. ما تنها صدا داشتیم و اینک نداریم. ما سوگوار خویشتنایم. ما جامهدران درماندگی و آوارگی و غریبانهگی خود ایم. سوگ شجریان بهانۀ ماست. اگرنه این سپهدار هنرسوار که زنده است. پس عزا بر خود کنیم ما مردگان. ورنه سیاووش، خون ِ جوشان چهار فصل ماست. زنده است که در عزای او هم به او پناه میبریم.
چهارم. فراموشی شجریان به عنوان یک عنصر مهم فرهنگی نباید و نشاید که مویه باید کرد بر ملت و مردم کمحافظه. امروز که شجریان وجه مهمی از حافظیۀ تاریخی ادبیات و فرهنگ پارسی را سهم خود کرده؛ ضروریاست در پاسخ به این پرسشها بکوشیم که: شجریان که بود؟؛ از او برای بازماندگان – که ما هستیم- چه میراثی برجای مانده؟؛ ما و شجریان در پیوند با هم، چگونه هویتی داشتیم؟؛ شجریان چه ارزشی برای ما داشت؟؛ ما چه ارزشی برای شجریان داشتیم؟؛ جایگاه و وضعیت ما بدون شجریان چیست و کجاست؟ و اینک بدون زندگیِ زیستیِ شجریان، چه باید کرد؟.
#ارسالی #اجتماعی
@Roshanfkrane
دکتر خیّام عبِاسی – جامعهشناس
یکم. ما به زمانۀ تعسر و تحسر و تنگدستی و تهیدستی افتادهایم. ما نبودیم. ما تقاضامان نبود. اما ساکنان چاه ارژنگ شدیم. که بد بود افراسیاب آن بد اندیش مرد . روزگار ما، صبحیاست بیسپیده و شامیاست بیخضاب. نماز شام غریبانهایم. که شام آمد و روزگاری بماند. سیاست جاهلانه به دست اهل جور زمانه، هزار خانه به تاخت و تاراج برد. غول مغول بیدار شد و کو فرزانهای که نشکست؟، کو میخانهای که نبست؟، کو اهل دلی که نخست؟، کو پیمانهای که نشکست؟. اینجا دیوار شهر روی تو آوار میشود که نغمۀ داوودی و الحان زمرّدی را هم به ساطور ِ سانسور مثله خواستند. بوالعجب زمانهایاست.
دوم. در این جهنم، در این شرارههای آتش، اندکی از خداوندان هنر، ساقیصفت، شرابِ جانفزا و طربفزا بر سر و روی جگرسوختگان میریزند.آب شادمانی و زندگانی به لب و جان تشنگان میزنند. لطف سقایی و نفس ِ میکدهای دارند؛ مهوش مستیآورند؛ داروی دردِ خستگان و مومیای شکستگاناند؛ همراه ِ از راه ماندگاناند، هاتف صبحاند؛ نوای عیش و عشرتاند؛ پنجرهای گشوده به هوای فرحبخشاند؛ آبی به آتشاند؛ نوازش ِنفس مُشکبیز اند؛ تجسم امید و منادیِ آغاز صبح سپید اند، نوری از دور، جانی از هر مهجور، آبی ِ آسمانی، زعفران ِ خراسانی، شکّرستان ِ خوزستانی، و سیاووش بیدکانیاند.
سوم. ما عزادار خویشتنایم. قافلهای استیم غارتشده و ماتمزده در بیابان. پدر ِتاریخمان را از چهره و چرخ فرّهایی انداختند و فرهنگ مادر را عقیم کردند. طفلانی شدیم تحت تحکم ناپدری و حرمانزدۀ بیمادری. ما سالهاست بیپناهیم و اینک سائل و گمگشته و بیپناهتر. تنها صدایی بود که هاتف ِ صبح امید و راهبر چشمۀ خورشید بود. حنجرهمان برای غزل زخمی شده و راه فریادمان بغضی و خشمی است. ما تنها صدا داشتیم و اینک نداریم. ما سوگوار خویشتنایم. ما جامهدران درماندگی و آوارگی و غریبانهگی خود ایم. سوگ شجریان بهانۀ ماست. اگرنه این سپهدار هنرسوار که زنده است. پس عزا بر خود کنیم ما مردگان. ورنه سیاووش، خون ِ جوشان چهار فصل ماست. زنده است که در عزای او هم به او پناه میبریم.
چهارم. فراموشی شجریان به عنوان یک عنصر مهم فرهنگی نباید و نشاید که مویه باید کرد بر ملت و مردم کمحافظه. امروز که شجریان وجه مهمی از حافظیۀ تاریخی ادبیات و فرهنگ پارسی را سهم خود کرده؛ ضروریاست در پاسخ به این پرسشها بکوشیم که: شجریان که بود؟؛ از او برای بازماندگان – که ما هستیم- چه میراثی برجای مانده؟؛ ما و شجریان در پیوند با هم، چگونه هویتی داشتیم؟؛ شجریان چه ارزشی برای ما داشت؟؛ ما چه ارزشی برای شجریان داشتیم؟؛ جایگاه و وضعیت ما بدون شجریان چیست و کجاست؟ و اینک بدون زندگیِ زیستیِ شجریان، چه باید کرد؟.
#ارسالی #اجتماعی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 گفتوگوی شنیدنی #جمشید_چالنگی با استاد #شجریان
در برنامه ی "رو در رو"
شبکهی تلویزیونی "صدای آمریکا"
بهار ۱۳۸۹
به مناسبت درگذشت استاد #شجریان
#مناسبت
@Roshanfkrane
در برنامه ی "رو در رو"
شبکهی تلویزیونی "صدای آمریکا"
بهار ۱۳۸۹
به مناسبت درگذشت استاد #شجریان
#مناسبت
@Roshanfkrane
معروف است که #چنگیزخان مغولِ جنایتکار پس از فجایعی که در نیشابور به بار آورد، به همدان رفت و به مردم آنجا گفت: یک سوال از شما می پرسم اگر جواب درست و خوبی بدهید، در امان هستید.
او پرسید: من از جانب خدا آمده ام یا خودم؟
در میان جمع چوپانی دلیر و نترس رو به چنگیز کرد و گفت: تو نه از جانب خدا آمده ای و نه از جانب خود. بلکه اعمال ما است که تو را به اینجا آورده است.
وقتی ما برای اندیشمندان و عاقلان خود احترام قائل نشدیم و به عده ای فرومایه و نادان مقام و منزلت دادیم و احترامش نمودیم، نتیجه اش لشکرکشی یک وحشی مثل تو به اینجاست...
#ارسالی #تاریخ #اندیشه
@Roshanfkrane
او پرسید: من از جانب خدا آمده ام یا خودم؟
در میان جمع چوپانی دلیر و نترس رو به چنگیز کرد و گفت: تو نه از جانب خدا آمده ای و نه از جانب خود. بلکه اعمال ما است که تو را به اینجا آورده است.
وقتی ما برای اندیشمندان و عاقلان خود احترام قائل نشدیم و به عده ای فرومایه و نادان مقام و منزلت دادیم و احترامش نمودیم، نتیجه اش لشکرکشی یک وحشی مثل تو به اینجاست...
#ارسالی #تاریخ #اندیشه
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طرف به همایون #شجریان میگه بالاخره ما هم حق داریم !
چه حقی داری مرد حسابی ؟!
چقدر بدِ که ادم ها ندونند کجا باید نظر بدن و کجا نباید نظر بدن!
حالا نظر دادی!
چرا اصرار میکنی؟!
#تربیتی #اجتماعی
@Roshanfkrane
چه حقی داری مرد حسابی ؟!
چقدر بدِ که ادم ها ندونند کجا باید نظر بدن و کجا نباید نظر بدن!
حالا نظر دادی!
چرا اصرار میکنی؟!
#تربیتی #اجتماعی
@Roshanfkrane
"شجریان نمیمیرد"
#شجریان نمیمیرد، آن که در دل مردمش نشسته و صدای کشورش شده نمیمیرد.
مگر #فردوسی مُرد؟
گیرم که فردوسی مطرود شده بود،
گیرم که جهان به کام عنصری و فرخی و عسجدی و فلان و فلان میرفت،
گیرم سلطانمحمود قدرش را نشناخت و با او ناسپاسی کرد،
گیرم که مظلوم و رنجیده در کنج تنهایی و اندوه و تهیدستی گذاشته شد،
گیرم که اجازه ندادند پیکرش را در گورستان مسلمانان به خاک بسپارند.... سرانجام چه شد؟ هیچ!
فردوسی در باغ خود به خاک رفت اما نمرد؛ مردم نگذاشتند بمیرد،
مردم نگذاشتند نام و یاد شاعر ملّیشان گم و کم شود.
اگر فردوسی عمر و مال و جان و جهان خود را فدای نگاهبانی از هویت ملّی ایرانیان و زبان پارسی کرد، ملّت ایران هم از ذکر جمیل فردوسی و #شاهنامه مثل آتش مقدّس نگاهبانی کرد.
شاهنامه ماند و در متن زندگی ایرانی روزبهروز بالندهتر شد،اکنون نیز فردوسی، نزد مردم، عزیز است و شاهنامه کتاب بزرگ و زندگیساز ایرانیان است.
#سلطانمحمود اما از هماندم که در باغ پیروزی دفن شد، مُرد.
از هماندم که مرد، مُلکش دوپاره شد، میراثخوارانش به جان هم افتادند،
ده سال از مرگش نگذشت که دولتش بر باد خواری رفت،
پسرش "مسعود" شکستخورده و مُلکومالباخته در قلعتی دوردست زجرکش شد،
آنهمه قالوقیل و منممنمِ شاه غازی -گشایندۀ هند و قمعکنندۀ قرمطیان- مثل برف آب شد،
مرگ، مُهر خاتمت زد بر نامۀ خودکامهای که هنر و ادب و علم را هم یکسره زیر سیطرۀ خود میخواست و از هنرمندان و دانشمندان توقع داشت که سخن بر مراد قدرت او بگویند نه به مقتضای سلطنت علم و هنر خویش،
سلطانمحمود که مدیحهسرایانش او را جاودان میدانستند، اکنون کجاست؟
مُرد، مُرد، او مُرد.
با مرگش هم تمام شد، امروز هیچ تأثیری بر جهان ما ندارد،
شده است آینۀ عبرت،
شده است نماد سلطانی که به قول #سعدی در گور هم نگران است که مُلکش با دگران است.
بیت زیر فشردۀ تاریخ است،
داوری تاریخ است در منازعت میان هنری محبوب که روی به مردم دارد و سیاستی که صرفاً پشت به سرنیزه دارد:
بِرفت شوکت محمود و در زمانه نماند
جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی
شجریان هم مثل فردوسی ماندگار است،
اگر فردوسی شاعر ملّی ایران است، شجریان خوانندۀ ملّی ایران است.
نمیرم ازین پس که من زندهام
که تخم «هنر» را پراکندهام
هر آن کس که دارد هُش و رای و دین
پس از مرگ، بر من کند آفرین
✍ میلاد عظیمی
#مناسبت #تاریخ #اندیشه
@Roshanfkrane
#شجریان نمیمیرد، آن که در دل مردمش نشسته و صدای کشورش شده نمیمیرد.
مگر #فردوسی مُرد؟
گیرم که فردوسی مطرود شده بود،
گیرم که جهان به کام عنصری و فرخی و عسجدی و فلان و فلان میرفت،
گیرم سلطانمحمود قدرش را نشناخت و با او ناسپاسی کرد،
گیرم که مظلوم و رنجیده در کنج تنهایی و اندوه و تهیدستی گذاشته شد،
گیرم که اجازه ندادند پیکرش را در گورستان مسلمانان به خاک بسپارند.... سرانجام چه شد؟ هیچ!
فردوسی در باغ خود به خاک رفت اما نمرد؛ مردم نگذاشتند بمیرد،
مردم نگذاشتند نام و یاد شاعر ملّیشان گم و کم شود.
اگر فردوسی عمر و مال و جان و جهان خود را فدای نگاهبانی از هویت ملّی ایرانیان و زبان پارسی کرد، ملّت ایران هم از ذکر جمیل فردوسی و #شاهنامه مثل آتش مقدّس نگاهبانی کرد.
شاهنامه ماند و در متن زندگی ایرانی روزبهروز بالندهتر شد،اکنون نیز فردوسی، نزد مردم، عزیز است و شاهنامه کتاب بزرگ و زندگیساز ایرانیان است.
#سلطانمحمود اما از هماندم که در باغ پیروزی دفن شد، مُرد.
از هماندم که مرد، مُلکش دوپاره شد، میراثخوارانش به جان هم افتادند،
ده سال از مرگش نگذشت که دولتش بر باد خواری رفت،
پسرش "مسعود" شکستخورده و مُلکومالباخته در قلعتی دوردست زجرکش شد،
آنهمه قالوقیل و منممنمِ شاه غازی -گشایندۀ هند و قمعکنندۀ قرمطیان- مثل برف آب شد،
مرگ، مُهر خاتمت زد بر نامۀ خودکامهای که هنر و ادب و علم را هم یکسره زیر سیطرۀ خود میخواست و از هنرمندان و دانشمندان توقع داشت که سخن بر مراد قدرت او بگویند نه به مقتضای سلطنت علم و هنر خویش،
سلطانمحمود که مدیحهسرایانش او را جاودان میدانستند، اکنون کجاست؟
مُرد، مُرد، او مُرد.
با مرگش هم تمام شد، امروز هیچ تأثیری بر جهان ما ندارد،
شده است آینۀ عبرت،
شده است نماد سلطانی که به قول #سعدی در گور هم نگران است که مُلکش با دگران است.
بیت زیر فشردۀ تاریخ است،
داوری تاریخ است در منازعت میان هنری محبوب که روی به مردم دارد و سیاستی که صرفاً پشت به سرنیزه دارد:
بِرفت شوکت محمود و در زمانه نماند
جز این فسانه که نشناخت قدر فردوسی
شجریان هم مثل فردوسی ماندگار است،
اگر فردوسی شاعر ملّی ایران است، شجریان خوانندۀ ملّی ایران است.
نمیرم ازین پس که من زندهام
که تخم «هنر» را پراکندهام
هر آن کس که دارد هُش و رای و دین
پس از مرگ، بر من کند آفرین
✍ میلاد عظیمی
#مناسبت #تاریخ #اندیشه
@Roshanfkrane
تصویری از وداع کادر درمانی بیمارستان با محمدرضا #شجریان
تکذیب شد❗️❗️❌❌
#ارسالی
ظاهرا این عکس فیک و فتوشاپ است!
پایگاه خبری انتخاب این عکس را درج کرده بود!❗️
@Roshanfkrane
تکذیب شد❗️❗️❌❌
#ارسالی
ظاهرا این عکس فیک و فتوشاپ است!
پایگاه خبری انتخاب این عکس را درج کرده بود!❗️
@Roshanfkrane