🔴 آمار مرگومیر روزانه کرونا دوباره صعودی شد؛ ۱۶۵نفر
1️⃣ وزارتبهداشت میگوید از دیروز تا امروز ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶۵نفر دیگر با کرونا جانباختهاند و شمار جانباختگان این بیماری در آمارهای وزارتبهداشت، حالا به ۱۹هزار و ۸۰۴نفر رسیده.
2️⃣ بنابر همین اطلاعیه، آزمایش کرونای ۲۲۴۷نفر دیگر در ایران مثبت شده و ۱۲۵۵نفرشان بستری شدهاند.
▫️حالا در آمارهای دولتی، شمار کسانیکه آزمایش کرونایشان مثبت شده، به ۳۴۵ هزار و ۴۵۰ نفر رسید که ۳۷۷۳نفرشان حال بدی دارند و در آیسییوها بستریاند.
3️⃣اوضاع همچنان در مازندران، تهران، قم، گلستان، خراسان رضوی و شمالی، اردبیل، اصفهان، البرز، خراسان رضوی، کرمان، سمنان، آذربایجان شرقی، مرکزی، یزد و گیلان قرمز است.
▫️وضع فارس، ایلام، لرستان، هرمزگان، زنجان، قزوین، آذربایجان غربی، بوشهر، همدان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد هم هشدارآمیز است.
@Roshanfkrane
1️⃣ وزارتبهداشت میگوید از دیروز تا امروز ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶۵نفر دیگر با کرونا جانباختهاند و شمار جانباختگان این بیماری در آمارهای وزارتبهداشت، حالا به ۱۹هزار و ۸۰۴نفر رسیده.
2️⃣ بنابر همین اطلاعیه، آزمایش کرونای ۲۲۴۷نفر دیگر در ایران مثبت شده و ۱۲۵۵نفرشان بستری شدهاند.
▫️حالا در آمارهای دولتی، شمار کسانیکه آزمایش کرونایشان مثبت شده، به ۳۴۵ هزار و ۴۵۰ نفر رسید که ۳۷۷۳نفرشان حال بدی دارند و در آیسییوها بستریاند.
3️⃣اوضاع همچنان در مازندران، تهران، قم، گلستان، خراسان رضوی و شمالی، اردبیل، اصفهان، البرز، خراسان رضوی، کرمان، سمنان، آذربایجان شرقی، مرکزی، یزد و گیلان قرمز است.
▫️وضع فارس، ایلام، لرستان، هرمزگان، زنجان، قزوین، آذربایجان غربی، بوشهر، همدان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد هم هشدارآمیز است.
@Roshanfkrane
هر کس باید به همان اندازه از آزادی برخوردار باشد که خود به دیگری روا میدارد. (توماس هابز)
#براین_مگی
از کتاب "سرگذشت فلسفه"
@Roshanfkrane
هر کس باید به همان اندازه از آزادی برخوردار باشد که خود به دیگری روا میدارد. (توماس هابز)
#براین_مگی
از کتاب "سرگذشت فلسفه"
@Roshanfkrane
یک تشکیلاتی را تاسیس کنید که کارش چرخاندن مردم باشد. یا چرخاندن لقمه دور سر مردم.
رمز بقای مدیریت، انتخاب و انتصاب زیردستانی است که قدشان از شما کوتاه تر باشد.
وقتی که مردم، حال و حوصله یا همت یا انگیزه یا جربزه قیام و انقلاب ندارند از دست یک نویسنده ی یک لاقبا چه کاری بر مى آید.
یعنی یکی از اصلی ترین برنامه ها و تدابیر دموقراضه مشغول کردن مردم به گونه ای بوده است که کسی حال و حوصله و انگیزه و فرصت انقلاب کردن نداشته باشد.
انقدر چشم و گوش مردم را از حرفهایی راست بی ضرر و بی خاصيت پر کنید که مجال فکر کردن در مورد حقایق خطرناک را پیدا نکنند.
اگر ما اصل باور و اعتقاد مردم به هر چیزی را به رسميت بشناسیم و تقویت کنیم، باید منتظر روزی باشیم که این سلاح برنده به سمت خود ما برگردد و علیه خود ما به کار گرفته شود.
📕 دموکراسی یا دموقراضه
✍ مهدی شجاعی
#مطالعه
@Roshanfjrane
رمز بقای مدیریت، انتخاب و انتصاب زیردستانی است که قدشان از شما کوتاه تر باشد.
وقتی که مردم، حال و حوصله یا همت یا انگیزه یا جربزه قیام و انقلاب ندارند از دست یک نویسنده ی یک لاقبا چه کاری بر مى آید.
یعنی یکی از اصلی ترین برنامه ها و تدابیر دموقراضه مشغول کردن مردم به گونه ای بوده است که کسی حال و حوصله و انگیزه و فرصت انقلاب کردن نداشته باشد.
انقدر چشم و گوش مردم را از حرفهایی راست بی ضرر و بی خاصيت پر کنید که مجال فکر کردن در مورد حقایق خطرناک را پیدا نکنند.
اگر ما اصل باور و اعتقاد مردم به هر چیزی را به رسميت بشناسیم و تقویت کنیم، باید منتظر روزی باشیم که این سلاح برنده به سمت خود ما برگردد و علیه خود ما به کار گرفته شود.
📕 دموکراسی یا دموقراضه
✍ مهدی شجاعی
#مطالعه
@Roshanfjrane
آرى،ملتى كه فاقد آزادی بیان،شعور
وفهم سياسى است،
يك ملت عقب افتاده وقرون وسطايى
است
همچون كودك نابالغ
و كند ذهنى كه درخانواده
خرافى وكهنه انديش پرورش يابد.
#ويكتور_هوگو
@Roshanfkrane
وفهم سياسى است،
يك ملت عقب افتاده وقرون وسطايى
است
همچون كودك نابالغ
و كند ذهنى كه درخانواده
خرافى وكهنه انديش پرورش يابد.
#ويكتور_هوگو
@Roshanfkrane
📣 ۱۶۵میلیاردتومان برای باختن به عراق و بحرین و بردن کامبوج!
▪️وبسایت ورزش۳، اسنادی منتشر کرده که نشان میدهد فدراسیونفوتبال ایران در پرونده شکایت مارک ویلموتس، سرمربی پیشین تیمملی، از سوی فیفا محکومشده به پرداخت ششمیلیون و ۲۰۰هزار یورو(۱۶۵میلیاردتومان) به ویلموتس.
فدراسیون فوتبال تا امروز صادرشدن چنین حکمی را منکر میشد.
👈 فدراسیونفوتبال اگر درخواست کند، ۲۱روز وقت دارد تا با پرداخت پنجهزار یورو، در دادگاه جهانی «حکمیت ورزش» تجدیدنظر بخواهد وگرنه ظرف یکماه باید غرامت را به ویلموتس بپردازد.
👈 ویلموتس در پنجماه حضور در ایران، با تیمملی فوتبال مردان ایران، در چهاربازی بازی مقدماتی جامجهانی ۲۰۲۲ قطر، به عراق و بحرین باخت و کامبوج و هنگکنگ را برد اما بابت نگرفتن طلبهایاش از فدراسیون ایران شکایت کرده.
@Roshanfkrane
▪️وبسایت ورزش۳، اسنادی منتشر کرده که نشان میدهد فدراسیونفوتبال ایران در پرونده شکایت مارک ویلموتس، سرمربی پیشین تیمملی، از سوی فیفا محکومشده به پرداخت ششمیلیون و ۲۰۰هزار یورو(۱۶۵میلیاردتومان) به ویلموتس.
فدراسیون فوتبال تا امروز صادرشدن چنین حکمی را منکر میشد.
👈 فدراسیونفوتبال اگر درخواست کند، ۲۱روز وقت دارد تا با پرداخت پنجهزار یورو، در دادگاه جهانی «حکمیت ورزش» تجدیدنظر بخواهد وگرنه ظرف یکماه باید غرامت را به ویلموتس بپردازد.
👈 ویلموتس در پنجماه حضور در ایران، با تیمملی فوتبال مردان ایران، در چهاربازی بازی مقدماتی جامجهانی ۲۰۲۲ قطر، به عراق و بحرین باخت و کامبوج و هنگکنگ را برد اما بابت نگرفتن طلبهایاش از فدراسیون ایران شکایت کرده.
@Roshanfkrane
“دروغ است که آدمها دلشان میخواهد خودشان زندگیشان را تعیین کنند، و قواعد اخلاقی ویژه خود را بنیان نهند و آزاد باشند .
آدمیان از چنین آزادیای میترسند و زیر بار مسؤلیت آن نمیروند.
کسی باید برای آنها تصمیم بگیرد. باید نیرویی وجود داشته باشد که مسوولیت تعیین ارزشها را بپذیرد و آنها را به مردم تحمیل کند.
این نیرو فقط کافی است شکم آنها را سیر کند و خبری از معجزه و امیدی به آینده به آنها بدهد، تا آرام بمانند ..!”
#فئودور_داستایوفسکی
#برادران_کارامازوف
@Roshanfkrane
آدمیان از چنین آزادیای میترسند و زیر بار مسؤلیت آن نمیروند.
کسی باید برای آنها تصمیم بگیرد. باید نیرویی وجود داشته باشد که مسوولیت تعیین ارزشها را بپذیرد و آنها را به مردم تحمیل کند.
این نیرو فقط کافی است شکم آنها را سیر کند و خبری از معجزه و امیدی به آینده به آنها بدهد، تا آرام بمانند ..!”
#فئودور_داستایوفسکی
#برادران_کارامازوف
@Roshanfkrane
تناسخی اگر بود
درگردش تناسخ اینبار
طلب میکردم بجای انسانی زاده شدن
گوشه ای ازجهان و یا درقالب درد موجودیت
گلی واژگون و سرخ رنگ متبلور میشدم
درشکاف کوهی میان دشتهای وحشی
روییدنی دوراز جنس آدمیان
شکفتن درباد و بارش ابر و باخاک همگام شدن
#ارسالی از مهربانو:
مریم شریف
@Roshanfkrane
درگردش تناسخ اینبار
طلب میکردم بجای انسانی زاده شدن
گوشه ای ازجهان و یا درقالب درد موجودیت
گلی واژگون و سرخ رنگ متبلور میشدم
درشکاف کوهی میان دشتهای وحشی
روییدنی دوراز جنس آدمیان
شکفتن درباد و بارش ابر و باخاک همگام شدن
#ارسالی از مهربانو:
مریم شریف
@Roshanfkrane
#داستان_کودکانه
#آموزشی
💐قصه ای به منظور کمک به ترک عادت ناخن جویدن در کودکان💐
روزی روزگاری ، باغی بود با گل ها و گیاهان زیبا. باغبان از کار و زحمتی که در باغ کشیده بود، خشنود و راضی بود. گیاهان باغ قشنگ بودند و همه نوع رنگ و شکلی در آنها دیده می شد. برگ ها و شاخه ها به شکل طبیعی خود بودند. باغبان می دانست که چه موقع باید شاخه های کوچک خشکیده را بچیند. او آنها را هر هفته با یک قیچی باغبانی می چید تا ظاهر گیاهان هم سالم و بی نقص باشد.
روزی خرگوش کوچولویی با دندان های بلند سفید به باغ آمد. خرگوش کوچولو خیلی کوچک بود و چیزی درباره ی باغبانی نمی دانست. نمی دانست که باید گل ها و گیاهان را به حال خودشان بگذارد تا درست رشد کنند. می دانید، او هنوز کوچکتر از آن بود که بداند بعضی از گیاهان را نباید گاز زد. بنابراین شروع کرد به گاز زدن و جویدن اولین شاخه ای که دید. ملچ ملوچ، ملچ ملوچ . جویدن برگ ها و شاخه ها به او احساس خوبی می داد. همین که یکی از گل ها را می جوید به سراغ دیگری می رفت. ملچ ملوچ ، ملچ ملوچ . دست کم ده ردیف از گیاهان باغ را جوید.
روز بعد، باغبان از خانه بیرون آمد تا برود و باغ را ببیند. باغبان همیشه خوشحال بود ، زیرا باغ و گیاهان قشنگش را دوست می داشت. هر روز به آنها نگاه می کرد. آنها را تمیز نگه می داشت و می شست. این کار برای سالم و زیبا نگه داشتن گل ها لازم بود. علاوه بر این ، می دانست که هر کس به دیدن باغ بیاید ، مثل او از دیدن گیاهان زیبا لذت خواهد برد.
اما آن روز، وقتی که باغبان به داخل باغ قدم گذاشت ، ناراحت شد چون دید که کسی هر ده تا ردیف گیاهان را جویده و خورده است. نوک آنها خیلی کوتاه شده بود و ظاهر گل ها و سبزه ها را زشت و ناقص کرده بود. وقتی که بازدید کنندگان هم برای دیدن گل ها به باغ امدند خیلی ناراحت شدند. آنها آمده بودند تا گیاهان زیبا را ببینند ، اما همه گیاهان زشت و جویده شده بودند.
🐰خرگوش کوچولو که همان اطراف بود متوجه شد که باغبان خوشحال نیست. رفت و در کنار او نشست و پرسید :” چرا ناراحتی؟ ” باغبان گفت : ” یک نفر گیاهان زیبای مرا جویده است.”
🐰خرگوش کوچولو سرش را پایین انداخت و به آهستگی گفت : ” متاسفم آقای باغبان. من بودم که گیاهان شما را جویدم.”
باغبان با ناراحتی گفت :” اما آنها گل های زیبایی بودند. نگاه کن حالا چقدر زشت شده اند.” خرگوش کوچولو به نوک گیاهان آن ده ردیف نگاه کرد و دید که دیگر زیبا به نظر نمی رسند. خرگوش کوچولو گفت : ” متاسفم آقای باغبان. بعضی وقت ها نمی توانم جلوی خودم را بگیرم. حتما باید چیزی را بجوم و این ده ردیف گیاهان باغ دم دستم هستند. چکار می توانم بکنم ؟ “
باغبان بلند شد و خرگوش کوچولو را به گوشه ای از باغ برد و گفت : “نگاه کن، من این گوشه ی باغ هویج کاشته ام. هر وقت احساس کردی دلت می خواهد چیزی را گاز بزنی و بجوی، می توانی این هویج ها را بجوی.”
🐰خرگوش کوچولو سرش را تکان داد. باغبان گفت : ” اما آن گیاهان را به حال خودشان بگذار تا رشد کنند.”
🐰خرگوش کوچولو گفت : ” آیا می توانم برای آن سبزی های بیچاره ای که جویده ام کاری بکنم؟.”
باغبان لبخندی زد و گفت : ” بله می توانی.تو می توانی مراقب آن ده ردیف گیاه باشی و هر وقت به اندازه کافی بزرگ شدند به من بگویی تا آنها را با قیچی باغبانی بچینم و مرتب کنم.
تو به من نشانشان می دهی و من آنها را می چینم. بعدها که کمی بزرگتر شدی به تو یاد می دهم چگونه خودت این کار را انجام بدهی.”
🐰خرگوش کوچولو خیلی هیجان زده شد و باغبان را در آغوش گرفت.
باغبان لبخندی زد و یک هویج آبدار به او داد. خرگوش کوچولو از باغبان تشکر کرد و با دندان های سفید بزرگش گاز بزرگی به هویج زد. ملچ ملوچ ، ملچ ملوچ
🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
#آموزشی
💐قصه ای به منظور کمک به ترک عادت ناخن جویدن در کودکان💐
روزی روزگاری ، باغی بود با گل ها و گیاهان زیبا. باغبان از کار و زحمتی که در باغ کشیده بود، خشنود و راضی بود. گیاهان باغ قشنگ بودند و همه نوع رنگ و شکلی در آنها دیده می شد. برگ ها و شاخه ها به شکل طبیعی خود بودند. باغبان می دانست که چه موقع باید شاخه های کوچک خشکیده را بچیند. او آنها را هر هفته با یک قیچی باغبانی می چید تا ظاهر گیاهان هم سالم و بی نقص باشد.
روزی خرگوش کوچولویی با دندان های بلند سفید به باغ آمد. خرگوش کوچولو خیلی کوچک بود و چیزی درباره ی باغبانی نمی دانست. نمی دانست که باید گل ها و گیاهان را به حال خودشان بگذارد تا درست رشد کنند. می دانید، او هنوز کوچکتر از آن بود که بداند بعضی از گیاهان را نباید گاز زد. بنابراین شروع کرد به گاز زدن و جویدن اولین شاخه ای که دید. ملچ ملوچ، ملچ ملوچ . جویدن برگ ها و شاخه ها به او احساس خوبی می داد. همین که یکی از گل ها را می جوید به سراغ دیگری می رفت. ملچ ملوچ ، ملچ ملوچ . دست کم ده ردیف از گیاهان باغ را جوید.
روز بعد، باغبان از خانه بیرون آمد تا برود و باغ را ببیند. باغبان همیشه خوشحال بود ، زیرا باغ و گیاهان قشنگش را دوست می داشت. هر روز به آنها نگاه می کرد. آنها را تمیز نگه می داشت و می شست. این کار برای سالم و زیبا نگه داشتن گل ها لازم بود. علاوه بر این ، می دانست که هر کس به دیدن باغ بیاید ، مثل او از دیدن گیاهان زیبا لذت خواهد برد.
اما آن روز، وقتی که باغبان به داخل باغ قدم گذاشت ، ناراحت شد چون دید که کسی هر ده تا ردیف گیاهان را جویده و خورده است. نوک آنها خیلی کوتاه شده بود و ظاهر گل ها و سبزه ها را زشت و ناقص کرده بود. وقتی که بازدید کنندگان هم برای دیدن گل ها به باغ امدند خیلی ناراحت شدند. آنها آمده بودند تا گیاهان زیبا را ببینند ، اما همه گیاهان زشت و جویده شده بودند.
🐰خرگوش کوچولو که همان اطراف بود متوجه شد که باغبان خوشحال نیست. رفت و در کنار او نشست و پرسید :” چرا ناراحتی؟ ” باغبان گفت : ” یک نفر گیاهان زیبای مرا جویده است.”
🐰خرگوش کوچولو سرش را پایین انداخت و به آهستگی گفت : ” متاسفم آقای باغبان. من بودم که گیاهان شما را جویدم.”
باغبان با ناراحتی گفت :” اما آنها گل های زیبایی بودند. نگاه کن حالا چقدر زشت شده اند.” خرگوش کوچولو به نوک گیاهان آن ده ردیف نگاه کرد و دید که دیگر زیبا به نظر نمی رسند. خرگوش کوچولو گفت : ” متاسفم آقای باغبان. بعضی وقت ها نمی توانم جلوی خودم را بگیرم. حتما باید چیزی را بجوم و این ده ردیف گیاهان باغ دم دستم هستند. چکار می توانم بکنم ؟ “
باغبان بلند شد و خرگوش کوچولو را به گوشه ای از باغ برد و گفت : “نگاه کن، من این گوشه ی باغ هویج کاشته ام. هر وقت احساس کردی دلت می خواهد چیزی را گاز بزنی و بجوی، می توانی این هویج ها را بجوی.”
🐰خرگوش کوچولو سرش را تکان داد. باغبان گفت : ” اما آن گیاهان را به حال خودشان بگذار تا رشد کنند.”
🐰خرگوش کوچولو گفت : ” آیا می توانم برای آن سبزی های بیچاره ای که جویده ام کاری بکنم؟.”
باغبان لبخندی زد و گفت : ” بله می توانی.تو می توانی مراقب آن ده ردیف گیاه باشی و هر وقت به اندازه کافی بزرگ شدند به من بگویی تا آنها را با قیچی باغبانی بچینم و مرتب کنم.
تو به من نشانشان می دهی و من آنها را می چینم. بعدها که کمی بزرگتر شدی به تو یاد می دهم چگونه خودت این کار را انجام بدهی.”
🐰خرگوش کوچولو خیلی هیجان زده شد و باغبان را در آغوش گرفت.
باغبان لبخندی زد و یک هویج آبدار به او داد. خرگوش کوچولو از باغبان تشکر کرد و با دندان های سفید بزرگش گاز بزرگی به هویج زد. ملچ ملوچ ، ملچ ملوچ
🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓
#قصه
#کودک
@Roshanfkrane
اگه پسری ابرو برمیداره
اگه دختری اخلاقش پسرونه اس
اگه مردی تو خونه کار میکنه
اگه زنی نون بیار خونس
اگه هرکسی خلاف باورای ما عمل میکنه
صرفا اشتباه نیست.
هرکسی مختاره اونجوری که دلش میخواد زندگی کنه و تا وقتی هم آسیبی به کسی نمیزنه رفتارش، به هیچکس مربوط نیس طرز زندگیش.
#تربیتی
@Roshanfkrane
اگه دختری اخلاقش پسرونه اس
اگه مردی تو خونه کار میکنه
اگه زنی نون بیار خونس
اگه هرکسی خلاف باورای ما عمل میکنه
صرفا اشتباه نیست.
هرکسی مختاره اونجوری که دلش میخواد زندگی کنه و تا وقتی هم آسیبی به کسی نمیزنه رفتارش، به هیچکس مربوط نیس طرز زندگیش.
#تربیتی
@Roshanfkrane
☕️ قطعهای از کتاب
بیشتر ما با این ندا بزرگ شدیم:
دوستت دارم اگر... دوستت دارم اگر... دوستت دارم اگر نمره کارنامه ات خوب باشد. دوستت دارم اگر دبیرستانت را تمام کنی. اوه، چقدر دوست دارم مردم بگویند پسرش دکتر شده.
و بدین ترتیب ما عملاً به تدریج باورمان میشود که میتوانیم با رفتار خوب محبت بخریم، یا جایزه بگیریم، یا هر چیز دیگری را به دست آوریم. بعد هم با کسی ازدواج میکنیم که میگوید: «دوستت دارم اگر فلان چیز را برایم بخری».
اگر ما بتوانیم کودکان خود و نسل آینده را با محبت بدون قید و شرط و با انضباطی محکم و یکنواخت و بدون تنبیه بزرگ کنیم، این کودکان هرگز از زندگی یا مرگ نخواهند ترسید و دیگر لازم نیست بنشینیم کتاب هایی درباره مرگ و مردن بنویسیم.
📕 ماندن در وضعیت آخر
✍ تامس هریس
@Roshanfkrane
بیشتر ما با این ندا بزرگ شدیم:
دوستت دارم اگر... دوستت دارم اگر... دوستت دارم اگر نمره کارنامه ات خوب باشد. دوستت دارم اگر دبیرستانت را تمام کنی. اوه، چقدر دوست دارم مردم بگویند پسرش دکتر شده.
و بدین ترتیب ما عملاً به تدریج باورمان میشود که میتوانیم با رفتار خوب محبت بخریم، یا جایزه بگیریم، یا هر چیز دیگری را به دست آوریم. بعد هم با کسی ازدواج میکنیم که میگوید: «دوستت دارم اگر فلان چیز را برایم بخری».
اگر ما بتوانیم کودکان خود و نسل آینده را با محبت بدون قید و شرط و با انضباطی محکم و یکنواخت و بدون تنبیه بزرگ کنیم، این کودکان هرگز از زندگی یا مرگ نخواهند ترسید و دیگر لازم نیست بنشینیم کتاب هایی درباره مرگ و مردن بنویسیم.
📕 ماندن در وضعیت آخر
✍ تامس هریس
@Roshanfkrane
چشمانم را میبندم و فقط تو را میبینم. شعلهی تمنای حضورت، با نسیم ملایم نشانه یا یادآوری کوچکی، در جان من گُر میگیرد. گاهی شنیدن آهنگی که دوستش داشتهای، وقتهایی بویی شبیه شمیم عطرت، زمانهایی دیدن پر هیب کسی از دور که همقامت توست و دمی به دیداری تصادفی امیدوارم میکند؛ بعد ناگهان دلتنگی این خُردک شررها را به هم میرساند، دریایی از آتش در من موج میزند و به بیهودگی خاکستر میشود. جای خالی خیالت را خشم در جانم میگیرد. میبینم که چگونه نبودنت از آن سرخی خوشرنگِ اشتیاق، ملالی خاکستری میسازد. نیاز به حضورت و ناتوانیام در برآورده ساختن این نیاز، خشمی چنان خروشان بر من تحمیل میکند که معقولانه رفتار کردن، سخت برایم دشوار است.
سمتِ آبیِ آتش/ #امیرحسین_کامیار / نشر #هیرمند / چاپ پنجم / ص ۱۱۴
@Roshanfkrane
سمتِ آبیِ آتش/ #امیرحسین_کامیار / نشر #هیرمند / چاپ پنجم / ص ۱۱۴
@Roshanfkrane
دوستت دارم زیبا و باوقار ..
چقدر در این لحظه دلم میخواهد ببینمت، به تو فکر میکنم، چقدر زیبا بودی، گاه در ستیغ زمان که در آن نه خوشبختی هست و نه بدبختی، و فقط عشق هست و سکوتش ..
چقدر با من بودن را بلدی تو ..
آلبر کامو
خطاب به عشق
@Roshanfkrane
چقدر در این لحظه دلم میخواهد ببینمت، به تو فکر میکنم، چقدر زیبا بودی، گاه در ستیغ زمان که در آن نه خوشبختی هست و نه بدبختی، و فقط عشق هست و سکوتش ..
چقدر با من بودن را بلدی تو ..
آلبر کامو
خطاب به عشق
@Roshanfkrane
Life Path
Kavin Hoo
امشب
دریاها آواز می خوانند
باد در گوش درختان زمزمه می کند
آسمان پیراهنی سیاه برتن پوشیده است
انگورها سیاهند
من در طبقی از مهتاب نام تو را میبینم
دل من روشن است
تو خواهی آمد
#(ترنّم)
@Roshanfkrane
دریاها آواز می خوانند
باد در گوش درختان زمزمه می کند
آسمان پیراهنی سیاه برتن پوشیده است
انگورها سیاهند
من در طبقی از مهتاب نام تو را میبینم
دل من روشن است
تو خواهی آمد
#(ترنّم)
@Roshanfkrane