This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅾️ سواد اقتصادی/ سه نوع پول
👈🏻قسمت سوم
💸از ابتدای تمدن بشری چند نوع پول وجود داشته است؟ چرا در طول تاریخ شکل پول تغییر کرد؟ شکل امروزی پول چطور به وجود آمد؟
🔺 تماشای این ویدئوها، قدرت تجزیه و تحلیل مباحث اقتصادی و پیشبینی تحولاتی همانند تورم، شوکهای اقتصادی، فراز و فرود قیمتها و حباب بازارها را برای همه افراد افزایش میدهد.
#سواد_اقتصادی #پول #تمدن
⚛️ @ReverseMatrix
👈🏻قسمت سوم
💸از ابتدای تمدن بشری چند نوع پول وجود داشته است؟ چرا در طول تاریخ شکل پول تغییر کرد؟ شکل امروزی پول چطور به وجود آمد؟
🔺 تماشای این ویدئوها، قدرت تجزیه و تحلیل مباحث اقتصادی و پیشبینی تحولاتی همانند تورم، شوکهای اقتصادی، فراز و فرود قیمتها و حباب بازارها را برای همه افراد افزایش میدهد.
#سواد_اقتصادی #پول #تمدن
⚛️ @ReverseMatrix
👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🅾️ فرگشت و شواهد آن در 5️⃣ دقیقه
🔺 در این ویدیوی کوتاه، مبانی نظریه تکامل و شش مورد از قویترین شواهد آن توضیح داده میشود.
📮 عصر روشنگری
⚛️ @ReverseMatrix
🔺 در این ویدیوی کوتاه، مبانی نظریه تکامل و شش مورد از قویترین شواهد آن توضیح داده میشود.
📮 عصر روشنگری
⚛️ @ReverseMatrix
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅾️ نگاهی به بیماری کودنی از دید دیتریش بونهوفر
⟁ دیکتاتورها از کودنی جمعی در جامعه برای ادامه حیات و کنترل همیشه بهره بردهاند
🧩 در یک جامعه پویا، متفکر و در حال رشد دیکتاتور نمیتواند ادامه حیات دهد، به همین دلیل دیکتاتورها تلاش میکنن که جامعه کودن و خرافاتی باقی بماند و بر آن دامن میزند.
#روانشناسی
⚛️ @ReverseMatrix
⟁ دیکتاتورها از کودنی جمعی در جامعه برای ادامه حیات و کنترل همیشه بهره بردهاند
🧩 در یک جامعه پویا، متفکر و در حال رشد دیکتاتور نمیتواند ادامه حیات دهد، به همین دلیل دیکتاتورها تلاش میکنن که جامعه کودن و خرافاتی باقی بماند و بر آن دامن میزند.
#روانشناسی
⚛️ @ReverseMatrix
👍6🔥2❤1
🅾️ وکالت یا نیابت فکری چیست؟ چرا اجازه میدهیم دیگران بهجای ما فکر کنند؟
Intellectual Proxy
✍️ محمدرضا سلیمی
متفکران غیرنقاد به دیگران وکالت میدهند تا به نیابت از آنها بیندیشند و بهجای آنها تصمیم بگیرند. آنها بهجای اینکه خودشان شواهد را بررسی کنند و به نتیجه برسند، مرجعی را به عنوان «وکیل فکری» خود انتخاب میکنند تا بهجای آنها بیندیشد و تصمیم بگیرد.
وکالت یا نیابت فکری حالتیست که فرد بهجای «اندیشیدن» «پذیرفتن» را انتخاب میکند و بهجای «مسئولیت» به «مرجعیت» پناه میبرد. بهعبارتدیگر، وکالت فکری به وضعیتی گفته میشود که در آن فرد بهجای «تفکر مستقل» مرجعی را بهعنوان وکیل فکری خود انتخاب میکند و باورها، مواضع و قضاوتش را بر اساس باورها، مواضع و قضاوت او شکل میدهد. در نیابت فکری، باورها بر اساس «تعلق فکری» پذیرفته میشوند، نه بر اساس «شواهد منطقی».
نیابت فکری با تنبلی فکری، تقلید فکری، وابستگی فکری و برونسپاری شناختی همپوشانی دارد. نیابت فکری بهخودیخود مغالطه نیست، اما زمینهی چند مغالطه و خطای شناختی از جمله مغالطهی «توسل به مرجعیت» و «خطای شناختی اقتدار» را فراهم میکند. خطای شناختی اقتدار یعنی تمایل به پیروی و اطاعت کورکورانه و بدون چونوچرا از دستورالعملها و عقاید افراد قدرتمند و صاحبنظر. در سوگیری اقتدار ما خیال میکنیم نظرات و عقاید آتوریتهها از نظرات و عقاید خودمان درستتر و بهترند.
«یکی از خصوصیات رذیلتهای فکری مانند تکبر فکری، تنبلی فکری، بزدلی فکری، دورویی فکری و نیابت فکری این است که زمینهی شکلگیری مغالطهها و خطاهای شناختی را فراهم میکنند.»
❓چگونه با وکالت فکری مقابله کنیم؟
یکی از راههای مقابله با وکالت فکری پرورش استقلال فکریست. استقلال فکری یعنی ما مسئولیت ابتکار عمل در زندگی و فکر کردن خودمان را بر عهده بگیریم. استقلال فکری یعنی از آتوریتهها (صاحبان قدرت) کورکورانه اطاعت نکنیم و منفعلانه باورهای دیگران را بدون تامل نپذیریم.
متفکران نقاد بهطور مستقل میاندیشند و بردهی فکری دیگران نیستند؛ آنها از سیاستمداران، سلبریتیها و سخنوران کورکورانه اطاعت نمیکنند و کنترل باورها و ارزشها را به دست خودشان میسپارند. البته، استقلال فکری بدین معنا نیست که با کسی مشورت نکنیم یا توصیهای را نپذیریم. حتی مشورت کردن هم از استقلال فکری نشئت میگیرد. درواقع، فرد خودش تصمیم میگیرد با چه کسی مشورت و چگونه و چه سوالهای را مطرح کند.
تفکر مستقل با «نمیدانم» شروع میشود، با «تردید، پرسشگری، استدلال و مشورت» ادامه مییابد و به «تصمیم، انتخاب، قضاوت و اقدام مناسب و مستقل» ختم میشود. تفکر مستقل به این معنا نیست که بهتنهایی فکر کنیم، بلکه بدین معناست که اجازه ندهیم دیگران بهجای ما فکر کنند.
📮 منبع: خانوادهی خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
#تفکر_انتقادی #تفکر_نقادانه
⚛️ @ReverseMatrix
Intellectual Proxy
✍️ محمدرضا سلیمی
متفکران غیرنقاد به دیگران وکالت میدهند تا به نیابت از آنها بیندیشند و بهجای آنها تصمیم بگیرند. آنها بهجای اینکه خودشان شواهد را بررسی کنند و به نتیجه برسند، مرجعی را به عنوان «وکیل فکری» خود انتخاب میکنند تا بهجای آنها بیندیشد و تصمیم بگیرد.
وکالت یا نیابت فکری حالتیست که فرد بهجای «اندیشیدن» «پذیرفتن» را انتخاب میکند و بهجای «مسئولیت» به «مرجعیت» پناه میبرد. بهعبارتدیگر، وکالت فکری به وضعیتی گفته میشود که در آن فرد بهجای «تفکر مستقل» مرجعی را بهعنوان وکیل فکری خود انتخاب میکند و باورها، مواضع و قضاوتش را بر اساس باورها، مواضع و قضاوت او شکل میدهد. در نیابت فکری، باورها بر اساس «تعلق فکری» پذیرفته میشوند، نه بر اساس «شواهد منطقی».
نیابت فکری با تنبلی فکری، تقلید فکری، وابستگی فکری و برونسپاری شناختی همپوشانی دارد. نیابت فکری بهخودیخود مغالطه نیست، اما زمینهی چند مغالطه و خطای شناختی از جمله مغالطهی «توسل به مرجعیت» و «خطای شناختی اقتدار» را فراهم میکند. خطای شناختی اقتدار یعنی تمایل به پیروی و اطاعت کورکورانه و بدون چونوچرا از دستورالعملها و عقاید افراد قدرتمند و صاحبنظر. در سوگیری اقتدار ما خیال میکنیم نظرات و عقاید آتوریتهها از نظرات و عقاید خودمان درستتر و بهترند.
«یکی از خصوصیات رذیلتهای فکری مانند تکبر فکری، تنبلی فکری، بزدلی فکری، دورویی فکری و نیابت فکری این است که زمینهی شکلگیری مغالطهها و خطاهای شناختی را فراهم میکنند.»
❓چگونه با وکالت فکری مقابله کنیم؟
یکی از راههای مقابله با وکالت فکری پرورش استقلال فکریست. استقلال فکری یعنی ما مسئولیت ابتکار عمل در زندگی و فکر کردن خودمان را بر عهده بگیریم. استقلال فکری یعنی از آتوریتهها (صاحبان قدرت) کورکورانه اطاعت نکنیم و منفعلانه باورهای دیگران را بدون تامل نپذیریم.
متفکران نقاد بهطور مستقل میاندیشند و بردهی فکری دیگران نیستند؛ آنها از سیاستمداران، سلبریتیها و سخنوران کورکورانه اطاعت نمیکنند و کنترل باورها و ارزشها را به دست خودشان میسپارند. البته، استقلال فکری بدین معنا نیست که با کسی مشورت نکنیم یا توصیهای را نپذیریم. حتی مشورت کردن هم از استقلال فکری نشئت میگیرد. درواقع، فرد خودش تصمیم میگیرد با چه کسی مشورت و چگونه و چه سوالهای را مطرح کند.
تفکر مستقل با «نمیدانم» شروع میشود، با «تردید، پرسشگری، استدلال و مشورت» ادامه مییابد و به «تصمیم، انتخاب، قضاوت و اقدام مناسب و مستقل» ختم میشود. تفکر مستقل به این معنا نیست که بهتنهایی فکر کنیم، بلکه بدین معناست که اجازه ندهیم دیگران بهجای ما فکر کنند.
📮 منبع: خانوادهی خردمند: چگونه در خانواده نقادانه بیندیشیم
#تفکر_انتقادی #تفکر_نقادانه
⚛️ @ReverseMatrix
👍4
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🅾️ امانوئل کانت : عصر روشنگری، امر مطلق و اخلاق طبیعی...
♻️ ترجمه و صدا: ایمان فانی
#فلسفه #امانوئل_کانت
⚛️ @ReverseMatrix
♻️ ترجمه و صدا: ایمان فانی
#فلسفه #امانوئل_کانت
⚛️ @ReverseMatrix
👍4
📖 کیش شخصیتِ او آغشته به خرافات و جادو بود. در کشوری غرق در مذهب، مردم احساس سرسپردگی و پرستش و خصائل تقوای مسیحیشان را نثار موسولینی میکردند.
اماکن و تصاویر مقدسی برایش ساخته بودند و مردم سفرهای زیارتی میکردند و حتا امیدوار بودند مریضهایشان با لمس رهبر شفا پیدا کنند. گاهی اوقات تصویر او را به مثابه طلسمی برای اقبال خوب با خود حمل میکردند.
مردم، بیش از هر چیزی، به فرستادهای از جانب خدا ایمان داشتند تا به ایدئولوژیِ فاشیسم.
📚 #آداب_دیکتاتوری
👤 #فرانک_دیکوتر
📄 #برگی_از_یک_کتاب
⚛️ @ReverseMatrix
اماکن و تصاویر مقدسی برایش ساخته بودند و مردم سفرهای زیارتی میکردند و حتا امیدوار بودند مریضهایشان با لمس رهبر شفا پیدا کنند. گاهی اوقات تصویر او را به مثابه طلسمی برای اقبال خوب با خود حمل میکردند.
مردم، بیش از هر چیزی، به فرستادهای از جانب خدا ایمان داشتند تا به ایدئولوژیِ فاشیسم.
📚 #آداب_دیکتاتوری
👤 #فرانک_دیکوتر
📄 #برگی_از_یک_کتاب
⚛️ @ReverseMatrix
👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🅾️ نقد و بررسی قانون جذب و نقش انسان ها در خلق واقعیت جهان
🔺 در این ویدیو خواهیم دید:
-قانون جذب و مهم ترین ادعای این قانون (کتاب راز)
-آیا مغز ما به جهان ارتعاش می فرستد؟!
-انرژی لازم برای این کار و محدودیت ها چیست؟!
-آزمایش دو شکاف و سوء برداشت های آن
-نقش آگاهی انسان در تغییر واقعیت جهان
-آیا تغییر ارتعاش ذرات کوانتومی ممکن است؟!
-خودکشی کوانتومی و چالش برای جذب باوران
-خطاهای شناختی ذهن انسان و تمایل به برخی باورها
و...
🧩 واضح است که ذهن ما و افکار ما بسیار در وضع زندگی و موفقیت ما تاثیر گذارند. لذا داشتن ذهنیت های سازنده، تصویر پردازی ذهنی و کسب مهارت ها و تلاش از بدیهیات زندگی موفق است. مشکل از زمانی آغاز می شود که عده ای با برداشت های غلط از علوم تجربی (خصوصاً فیزیک کوانتوم و اپی ژنتیک) سعی در ترویج عرفان های مطلوب خود را دارند!
🎙️تهیه و تدوین: مجتبی حکیمی
#قانون_جذب #عرفان
⚛️ @ReverseMatrix
🔺 در این ویدیو خواهیم دید:
-قانون جذب و مهم ترین ادعای این قانون (کتاب راز)
-آیا مغز ما به جهان ارتعاش می فرستد؟!
-انرژی لازم برای این کار و محدودیت ها چیست؟!
-آزمایش دو شکاف و سوء برداشت های آن
-نقش آگاهی انسان در تغییر واقعیت جهان
-آیا تغییر ارتعاش ذرات کوانتومی ممکن است؟!
-خودکشی کوانتومی و چالش برای جذب باوران
-خطاهای شناختی ذهن انسان و تمایل به برخی باورها
و...
🧩 واضح است که ذهن ما و افکار ما بسیار در وضع زندگی و موفقیت ما تاثیر گذارند. لذا داشتن ذهنیت های سازنده، تصویر پردازی ذهنی و کسب مهارت ها و تلاش از بدیهیات زندگی موفق است. مشکل از زمانی آغاز می شود که عده ای با برداشت های غلط از علوم تجربی (خصوصاً فیزیک کوانتوم و اپی ژنتیک) سعی در ترویج عرفان های مطلوب خود را دارند!
🎙️تهیه و تدوین: مجتبی حکیمی
#قانون_جذب #عرفان
⚛️ @ReverseMatrix
👍4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅾️ سواد اقتصادی / ماجرای حبابِ «دات کام»
👈🏻قسمت چهارم
◻️شیدایی دسته جمعی چطور میتواند میلیونها دلار خسارت به بار بیاورد؟ چطور ناگهان عده زیادی در دام تصمیمهای اشتباه میافتند؟ حبابِ «دات کام» بهترین نمونه از شیدایی جمعی در اقتصاد است که آنقدر آموزنده بوده تا تبدیل به یک اصطلاح اقتصادی مهم شود.
🔺 تماشای این ویدئوها، قدرت تجزیه و تحلیل مباحث اقتصادی و پیشبینی تحولاتی همانند تورم، شوکهای اقتصادی، فراز و فرود قیمتها و حباب بازارها را برای همه افراد افزایش میدهد.
#سواد_اقتصادی
⚛️ @ReverseMatrix
👈🏻قسمت چهارم
◻️شیدایی دسته جمعی چطور میتواند میلیونها دلار خسارت به بار بیاورد؟ چطور ناگهان عده زیادی در دام تصمیمهای اشتباه میافتند؟ حبابِ «دات کام» بهترین نمونه از شیدایی جمعی در اقتصاد است که آنقدر آموزنده بوده تا تبدیل به یک اصطلاح اقتصادی مهم شود.
🔺 تماشای این ویدئوها، قدرت تجزیه و تحلیل مباحث اقتصادی و پیشبینی تحولاتی همانند تورم، شوکهای اقتصادی، فراز و فرود قیمتها و حباب بازارها را برای همه افراد افزایش میدهد.
#سواد_اقتصادی
⚛️ @ReverseMatrix
👍4
🅾️ تقدسزدایی عصر مدرن (مورد جسد سالم راهبه «ویلهلمینا لنکستر»)
✍️ دکتر حمیدرضا سعادت نیاکی
✝️ صومعۀ «مریم ملکه حواریون» متعلق به فرقۀ «سنت بندیکت» در شهر گاور در ایالت میسوری امریکا در بیانیهای اعلام کرد جسد راهبه «ویلهلمینا لنکستر» (Sister Wilhelmina Lancaster)،مؤسس این عبادتگاه، که در سال ۲۰۱۹ فوت شد، در ماه گذشته (آوریل) و در چارچوب طرح توسعۀ زیارتگاه سنت جوزف این مجموعه نبش قبر شد؛ اما پس از گذشت چهار سال از مرگ راهبه مسئولان با جسدی سالم که به میزان بسیار کمی تجزیه شده است، مواجه شدند. شهر گاور تنها ۱۸۰۰ نفر جمعیت دارد، ولی از زمان اعلام این کشف صدها نفر از سراسر امریکا به آنجا رفتهاند و با صفهای طولانی، دیدن و لمس جسد و توسل و شفاگرفتن از آن را انتظار میکشند (ویدئو). صومعه از فرصت گرایش جمعی از مردم به معجزهپنداری و قداستانگاری این رویداد استفاده کرد و در بیانیهای اعلام داشت که جسد راهبه لنکستر روز دوشنبه (پنجم ژوئن) در یک زیارتگاه شیشهای قرار خواهد گرفت. بازدیدکنندگان همچنان خواهند توانست جسد او را ببینند و خاک را از قبرش بردارند و ببرند، اما دیگر نخواهند توانست او را لمس کنند. کلیسای کاتولیک سنت جوزف کانزاسسیتی با انتشار بیانیهای گفته است: «وضعیت بقایای خواهر ویلهلمینا لنکستر بهطور قابلدرکی علاقهای گسترده را ایجاد کرده است». همچنین، روندی کاملاً تثبیتشده برای اعلام تقدس فرد وجود دارد. صومعه میگوید حداقل پنج سال باید از زمان مرگ بگذرد تا فرآیند مقدسسازی آغاز شود.
💥مقدسانگاریِ (Sanctity) یک پدیده از دلِ پنداشتنِ آن بهمثابۀ راز (Mystery) برمیخیزد. رازآلودگی یکی از مؤلفههایِ زیستِ جهانِ سنتی بوده؛ از اینرو، چنانچه اتفاقی نظیر آنچه در مورد جسد راهبه «ویلهلمینا لنکستر» افتاده است، در دورۀ پیشامدرن میافتاد، تفسیری جز مقدسدانستنِ این فرد به اذهان متبادر نمیشد. اما در دورۀ مدرن که با مشخصۀ راززدایی (demystification) شناخته میشود، دیگر هیچ امری مقدس پنداشته نمیشود. همانطور که #کانت در نقد عقل محض (A738, B766) میگوید: «هیچ چیز آنقدر مقدس نیست که خود را مصون نگه دارد از پژوهش و بررسى موشكافانهاى كه هيچ ملاحظه و اعتبار شخصى را برنمىتابد.».
جدا از تحولات تاریخیای که از رنسانس آغاز و به مدرنیته منتهی شد، اصل معروف به «تیغ/ اُستُرۀ اوکام» (Occam's razor) نیز بر روند راززدایی تأثیر بسزایی گذاشت؛ اصلی که میگوید موجودیتها و فرضیهها نباید بیدلیل اضافه شوند؛ بین دو نظریۀ رقیب که از سایر جهات به یک اندازه مؤثر هستند، نظریهای که سادهتر است ترجیح داده میشود. این اصل بیان میکند که شرح هر پدیدهای باید تا حد ممکن دارای فرضهای کمتری باشد و آنهایی را که هیچ تفاوتی در پیشبینی قابلمشاهدۀ نظریه ندارند حذف کند.
⛪️ در واقعۀ ذکرشده نیز مقدسانگاشتنِ راهبه، نهفقط تنها تفسیر نیست، بلکه تفسیر غالب و پذیرفتهشدهتر در مجامع، مقابلِ آن قرار دارد. برای نمونه، عدهای مانند ربکا جورج، استاد مردمشناسی در دانشگاه کارولینای غربی، این پدیده را نادر نمیدانند. وی با اشاره به اینکه تابوت و لباس نیز به حفظ اجساد کمک میکنند، میگوید: «معمولاً وقتی افراد را دفن میکنیم، به فاصلۀ چند سال آنها را نبش قبر نمیکنیم تا بتوانیم ببینیم چه تغییری کردهاند. با گذشت ۱۰۰ سال ممکن است چیزی باقی نماند، اما اگر فقط چند سال گذشته باشد، مشاهدۀ چنین پدیدهای غیرمنتظره نیست». برخی نیز اینگونه توجیه میکنند که گاه پروسهای به نامصابونیشدنِ (saponification) چربی زیرِ پوست- بهویژه اگر شخص در حالتِ تبدار بمیرد- اتفاق میافتد که حاصلِ آن نوعی مومیاییشدنِ جسد است.
تمام این توجیهات که با محوریت تیغ اوکام تبیینی سادهتر از تبیین رازآلود را ارائه میدهند، نتیجه میگیرند که هیچ معجزه و کرامتی رخ نداده و هیچ تقدسی در کار نیست.
⚛️ @ReverseMatrix
✍️ دکتر حمیدرضا سعادت نیاکی
✝️ صومعۀ «مریم ملکه حواریون» متعلق به فرقۀ «سنت بندیکت» در شهر گاور در ایالت میسوری امریکا در بیانیهای اعلام کرد جسد راهبه «ویلهلمینا لنکستر» (Sister Wilhelmina Lancaster)،مؤسس این عبادتگاه، که در سال ۲۰۱۹ فوت شد، در ماه گذشته (آوریل) و در چارچوب طرح توسعۀ زیارتگاه سنت جوزف این مجموعه نبش قبر شد؛ اما پس از گذشت چهار سال از مرگ راهبه مسئولان با جسدی سالم که به میزان بسیار کمی تجزیه شده است، مواجه شدند. شهر گاور تنها ۱۸۰۰ نفر جمعیت دارد، ولی از زمان اعلام این کشف صدها نفر از سراسر امریکا به آنجا رفتهاند و با صفهای طولانی، دیدن و لمس جسد و توسل و شفاگرفتن از آن را انتظار میکشند (ویدئو). صومعه از فرصت گرایش جمعی از مردم به معجزهپنداری و قداستانگاری این رویداد استفاده کرد و در بیانیهای اعلام داشت که جسد راهبه لنکستر روز دوشنبه (پنجم ژوئن) در یک زیارتگاه شیشهای قرار خواهد گرفت. بازدیدکنندگان همچنان خواهند توانست جسد او را ببینند و خاک را از قبرش بردارند و ببرند، اما دیگر نخواهند توانست او را لمس کنند. کلیسای کاتولیک سنت جوزف کانزاسسیتی با انتشار بیانیهای گفته است: «وضعیت بقایای خواهر ویلهلمینا لنکستر بهطور قابلدرکی علاقهای گسترده را ایجاد کرده است». همچنین، روندی کاملاً تثبیتشده برای اعلام تقدس فرد وجود دارد. صومعه میگوید حداقل پنج سال باید از زمان مرگ بگذرد تا فرآیند مقدسسازی آغاز شود.
💥مقدسانگاریِ (Sanctity) یک پدیده از دلِ پنداشتنِ آن بهمثابۀ راز (Mystery) برمیخیزد. رازآلودگی یکی از مؤلفههایِ زیستِ جهانِ سنتی بوده؛ از اینرو، چنانچه اتفاقی نظیر آنچه در مورد جسد راهبه «ویلهلمینا لنکستر» افتاده است، در دورۀ پیشامدرن میافتاد، تفسیری جز مقدسدانستنِ این فرد به اذهان متبادر نمیشد. اما در دورۀ مدرن که با مشخصۀ راززدایی (demystification) شناخته میشود، دیگر هیچ امری مقدس پنداشته نمیشود. همانطور که #کانت در نقد عقل محض (A738, B766) میگوید: «هیچ چیز آنقدر مقدس نیست که خود را مصون نگه دارد از پژوهش و بررسى موشكافانهاى كه هيچ ملاحظه و اعتبار شخصى را برنمىتابد.».
جدا از تحولات تاریخیای که از رنسانس آغاز و به مدرنیته منتهی شد، اصل معروف به «تیغ/ اُستُرۀ اوکام» (Occam's razor) نیز بر روند راززدایی تأثیر بسزایی گذاشت؛ اصلی که میگوید موجودیتها و فرضیهها نباید بیدلیل اضافه شوند؛ بین دو نظریۀ رقیب که از سایر جهات به یک اندازه مؤثر هستند، نظریهای که سادهتر است ترجیح داده میشود. این اصل بیان میکند که شرح هر پدیدهای باید تا حد ممکن دارای فرضهای کمتری باشد و آنهایی را که هیچ تفاوتی در پیشبینی قابلمشاهدۀ نظریه ندارند حذف کند.
⛪️ در واقعۀ ذکرشده نیز مقدسانگاشتنِ راهبه، نهفقط تنها تفسیر نیست، بلکه تفسیر غالب و پذیرفتهشدهتر در مجامع، مقابلِ آن قرار دارد. برای نمونه، عدهای مانند ربکا جورج، استاد مردمشناسی در دانشگاه کارولینای غربی، این پدیده را نادر نمیدانند. وی با اشاره به اینکه تابوت و لباس نیز به حفظ اجساد کمک میکنند، میگوید: «معمولاً وقتی افراد را دفن میکنیم، به فاصلۀ چند سال آنها را نبش قبر نمیکنیم تا بتوانیم ببینیم چه تغییری کردهاند. با گذشت ۱۰۰ سال ممکن است چیزی باقی نماند، اما اگر فقط چند سال گذشته باشد، مشاهدۀ چنین پدیدهای غیرمنتظره نیست». برخی نیز اینگونه توجیه میکنند که گاه پروسهای به نامصابونیشدنِ (saponification) چربی زیرِ پوست- بهویژه اگر شخص در حالتِ تبدار بمیرد- اتفاق میافتد که حاصلِ آن نوعی مومیاییشدنِ جسد است.
تمام این توجیهات که با محوریت تیغ اوکام تبیینی سادهتر از تبیین رازآلود را ارائه میدهند، نتیجه میگیرند که هیچ معجزه و کرامتی رخ نداده و هیچ تقدسی در کار نیست.
⚛️ @ReverseMatrix
YouTube
Exhumed body of nun showing little decay draws hundreds to Missouri
Crowds flocked to Gower, Mo., to visit the body of Sister Wilhelmina Lancaster, a nun who was buried four years ago whose remains are still intact. KSHB’s Juyeon Kim reports.
» Subscribe to NBC News: https://nbcnews.to/SubscribeToNBC
» Watch more NBC video:…
» Subscribe to NBC News: https://nbcnews.to/SubscribeToNBC
» Watch more NBC video:…
👍5
🅾️ سال ۱۹۴۴ نازیها برای اینکه نشان دهند اردوگاههای کار اجباریشان جای بدی نیست، آمدند گل کاشتند، لباس نو تن زندانیها کردند، گروه ارکستر برپا کردند و مستند ساختند که اوضاع چقدر خوب است. آن کسی که مجوز کنسرتتان را داده است، خودش میداند قرار است چه بهرهبرداری از آن بکند.
💥 معروفترین نمونهاش اردوگاه ترزیناشتات Theresienstadt در چکسلواکی بود (تصویر) که نازیها آمده بودند برای فریب دادن بازدیدکنندگان صلیب سرخ جهانی، حتی کافه و رستوران ساختگی هم در اردوگاه برپا کرده بودند. هرشب کنسرت و نمایش برگذار میشد. در نهایت بازدیدکنندگان گول خوردند.
#هیتلر #آلمان_نازی #کنسرت
⚛️ @ReverseMatrix
💥 معروفترین نمونهاش اردوگاه ترزیناشتات Theresienstadt در چکسلواکی بود (تصویر) که نازیها آمده بودند برای فریب دادن بازدیدکنندگان صلیب سرخ جهانی، حتی کافه و رستوران ساختگی هم در اردوگاه برپا کرده بودند. هرشب کنسرت و نمایش برگذار میشد. در نهایت بازدیدکنندگان گول خوردند.
#هیتلر #آلمان_نازی #کنسرت
⚛️ @ReverseMatrix
👍5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅾️ تئوکراسی چیست؟
● تئوکراسی (Theocracy) از ریشه یونانی theos به معنای خدا و kratia به معنای حکومت گرفته شده است.
◆ تئوکراسی به معنای حکومت الهی یا حکومت مذهبی است که در آن قدرت مطلق سیاسی در دست مرجع عالی روحانی (پاپ یا خلیفه) است.
✅ اساس نظری حکومت در تئوکراسی بر مبنای چند اصل است:
1- حکومت از جانب خداست.
2- مرجع روحانی فرمانروای سیاسی است.
3- دستگاه اداری و قضایی مرجع روحانی «فرمانهای خداوند» را که از راه وحی رسیده است تفسیر و اجرا میکند.
◆ نظریه تئوکراسی در قرون وسطی از سوی کلیسا مطرح و به عنوان نظریه حاکمیت الهی مشهور شد.
● کلیسا در آن دوران مدعی بود که از سوی خدا بر مردم حکومت میکند و حکومت را حق دستگاه پاپ میدانست.
◆ مردم موظف بودند به فرمان خداوند از دستورات پاپ بدون قید و شرط اطاعت کنند.
⟁ در قرنهای هفدهم و هجدهم (عصر روشنگری) اساساً نظریه حکومت خدا و تئوکراسی مورد تشکیک واقع شد و جای خود را به حکومت دموکراتیک داد.
🧩 تئوکراسی از یک لحاظ نقطه مقابل دموکراسی است، زیرا صحبت از حاکمیت مردم یا خداوند، 2 بحث مجزا و معمولاً مخالف با یکدیگر است.
#سواد_سیاسی
⚛️ @ReverseMatrix
● تئوکراسی (Theocracy) از ریشه یونانی theos به معنای خدا و kratia به معنای حکومت گرفته شده است.
◆ تئوکراسی به معنای حکومت الهی یا حکومت مذهبی است که در آن قدرت مطلق سیاسی در دست مرجع عالی روحانی (پاپ یا خلیفه) است.
✅ اساس نظری حکومت در تئوکراسی بر مبنای چند اصل است:
1- حکومت از جانب خداست.
2- مرجع روحانی فرمانروای سیاسی است.
3- دستگاه اداری و قضایی مرجع روحانی «فرمانهای خداوند» را که از راه وحی رسیده است تفسیر و اجرا میکند.
◆ نظریه تئوکراسی در قرون وسطی از سوی کلیسا مطرح و به عنوان نظریه حاکمیت الهی مشهور شد.
● کلیسا در آن دوران مدعی بود که از سوی خدا بر مردم حکومت میکند و حکومت را حق دستگاه پاپ میدانست.
◆ مردم موظف بودند به فرمان خداوند از دستورات پاپ بدون قید و شرط اطاعت کنند.
⟁ در قرنهای هفدهم و هجدهم (عصر روشنگری) اساساً نظریه حکومت خدا و تئوکراسی مورد تشکیک واقع شد و جای خود را به حکومت دموکراتیک داد.
🧩 تئوکراسی از یک لحاظ نقطه مقابل دموکراسی است، زیرا صحبت از حاکمیت مردم یا خداوند، 2 بحث مجزا و معمولاً مخالف با یکدیگر است.
#سواد_سیاسی
⚛️ @ReverseMatrix
👍8
📖 نظام فدرال و تعادل بین آزادی و برابری
نظام فدرال (Federal system) با نیت ترکیب مزایای گوناگونی که از گستردگی بیشتر یا کمتر ملتها ناشی میشود، ایجاد شد؛ و نگاهی گذرا به ایالات متحدهی آمریکا کافی است تا مزایایی که از پذیرش آن بهدست آمدهاند، کشف شود. در ملتهای بزرگ متمرکز، قانونگذار مجبور است ویژگی یکسانی به قوانین ببخشد که همیشه با تنوع آدابورسوم و مناطق سازگار نیست؛ چون او به موارد خاص توجهی ندارد، تنها میتواند بر اساس اصول کلی پیش رود؛ و جمعیت مجبور است خود را با نیازهای قانونگذاری تطبیق دهد، زیرا قانونگذاری نمیتواند خود را با نیازها و آدابورسوم جمعیت هماهنگ کند، که این باعث دردسرها و رنجهای بیپایان میشود. این نقص در کنفدراسیونها وجود ندارد. کنگره اقدامات اصلی دولت ملی را تنظیم میکند، و همهی جزئیات اداره به قانونگذاریهای ایالتی واگذار شده است. تصور اینکه این تقسیم حاکمیت (division of sovereignty) تا چه حد به رفاه هر یک از ایالتهایی که اتحادیه را تشکیل میدهند کمک میکند، ناممکن است. در این جوامع کوچک، که هرگز با میل به گسترش یا نگرانیهای دفاع از خود آشوبزده نمیشوند، همهی اقتدار عمومی و انرژی خصوصی در بهبود داخلی بهکار گرفته میشود.
دولت مرکزی هر ایالت، که در مجاورت بیواسطه با شهروندان است، روزانه از نیازهایی که در جامعه پدیدار میشود آگاه میگردد؛ و هر سال طرحهای جدیدی پیشنهاد میشود که یا در جلسات شهری یا توسط قانونگذار ایالت بحث میشوند و از طریق مطبوعات منتقل میشوند تا شور و اشتیاق شهروندان را برانگیزند و علاقهی آنها را جلب کنند. این روحیهی بهبود پیوسته در جمهوریهای آمریکایی زنده است، بدون آنکه آرامش آنها را به خطر اندازد؛ جاهطلبی قدرت به عشقی کمتر تصفیهشده و کمتر خطرناک به آسایش (comfort) واگذار میکند. در آمریکا بهطور کلی باور بر این است که وجود و پایداری شکل جمهوریخواهانهی دولت در دنیای جدید به وجود و پایداری نظام فدرال وابسته است؛ و معمول نیست که بخش بزرگی از بدبختیهایی که بر ایالتهای جدید آمریکای جنوبی وارد شده را به برپایی نسنجیدهی جمهوریهای بزرگ، بهجای حاکمیت تقسیمشده و کنفدراتیو، نسبت دهند.
بیتردید درست است که عشق و عادات دولت جمهوریخواهانه در ایالات متحده در شهرکها و مجالس ایالتی زاده شده و پرورش یافتهاند. در ایالتی کوچک، مانند کانتیکت بهعنوان مثال، جایی که حفر کانال یا احداث جاده سؤالی سیاسی مهم است، جایی که ایالت هیچ ارتشی برای پرداخت هزینه ندارد و هیچ جنگی برای پیشبرد، و جایی که ثروت و افتخار زیادی نمیتوان به شهروندان اصلی اعطا کرد، هیچ شکل حکومتی نمیتواند طبیعیتر یا مناسبتر از جمهوری باشد. اما همین روحیهی جمهوریخواهانه، همین آدابورسوم مردم آزاد است که در ایالتهای مختلف زاده شده و پرورش مییابد تا سپس در کل کشور اعمال شود. روح عمومی اتحادیه، بهبیانی، چیزی جز چکیدهای از غیرت میهنپرستانهی ایالات نیست. هر شهروند ایالات متحده دلبستگیاش به جمهوری کوچک خود را به ذخیرهی مشترک میهنپرستی آمریکایی تزریق میکند. در دفاع از اتحادیه، او از رونق روزافزون منطقهی خود، حق ادارهی امور آن، و امید به پذیرش اقداماتی برای بهبود که به نفع منافع خودش باشد، دفاع میکند؛ و اینها انگیزههاییاند که معمولاً انسانها را آسانتر از منافع کلی کشور و شکوه ملت برمیانگیزند.
قانون اساسی ایالات متحده مانند آن تولیدات نفیس صنعت انسانی است که برای مخترعانش ثروت و شهرت تضمین میکند، اما در دستان دیگران بیفایده است. این حقیقت با وضعیت کنونی مکزیک نشان داده میشود. مکزیکیها خواستار برقراری نظام فدرال بودند و قانون اساسی فدرال همسایگانشان، آنگلو-آمریکاییها، را بهعنوان الگو برگرفتند و با دقت قابلتوجهی آن را کپی کردند. اما اگرچه آنها متن قانون را قرض گرفتند، نتوانستند روح و معنایی را که به آن زندگی میبخشد، ایجاد کنند یا معرفی کنند. آنها در گرفتاریهای بیپایان بین مکانیزم دولت دوگانهشان گرفتار شدند؛ حاکمیت ایالتها و اتحادیه پیوسته از امتیازات مربوطهشان فراتر رفتند و با هم برخورد کردند؛ و تا امروز مکزیک بهطور متناوب قربانی هرجومرج و بردهی استبداد نظامی است.
📚 #دموکراسی_در_آمریکا
✍️ #الکسی_دو_توکویل
📄 #برگی_از_یک_کتاب
⚛️ @ReverseMatrix
نظام فدرال (Federal system) با نیت ترکیب مزایای گوناگونی که از گستردگی بیشتر یا کمتر ملتها ناشی میشود، ایجاد شد؛ و نگاهی گذرا به ایالات متحدهی آمریکا کافی است تا مزایایی که از پذیرش آن بهدست آمدهاند، کشف شود. در ملتهای بزرگ متمرکز، قانونگذار مجبور است ویژگی یکسانی به قوانین ببخشد که همیشه با تنوع آدابورسوم و مناطق سازگار نیست؛ چون او به موارد خاص توجهی ندارد، تنها میتواند بر اساس اصول کلی پیش رود؛ و جمعیت مجبور است خود را با نیازهای قانونگذاری تطبیق دهد، زیرا قانونگذاری نمیتواند خود را با نیازها و آدابورسوم جمعیت هماهنگ کند، که این باعث دردسرها و رنجهای بیپایان میشود. این نقص در کنفدراسیونها وجود ندارد. کنگره اقدامات اصلی دولت ملی را تنظیم میکند، و همهی جزئیات اداره به قانونگذاریهای ایالتی واگذار شده است. تصور اینکه این تقسیم حاکمیت (division of sovereignty) تا چه حد به رفاه هر یک از ایالتهایی که اتحادیه را تشکیل میدهند کمک میکند، ناممکن است. در این جوامع کوچک، که هرگز با میل به گسترش یا نگرانیهای دفاع از خود آشوبزده نمیشوند، همهی اقتدار عمومی و انرژی خصوصی در بهبود داخلی بهکار گرفته میشود.
دولت مرکزی هر ایالت، که در مجاورت بیواسطه با شهروندان است، روزانه از نیازهایی که در جامعه پدیدار میشود آگاه میگردد؛ و هر سال طرحهای جدیدی پیشنهاد میشود که یا در جلسات شهری یا توسط قانونگذار ایالت بحث میشوند و از طریق مطبوعات منتقل میشوند تا شور و اشتیاق شهروندان را برانگیزند و علاقهی آنها را جلب کنند. این روحیهی بهبود پیوسته در جمهوریهای آمریکایی زنده است، بدون آنکه آرامش آنها را به خطر اندازد؛ جاهطلبی قدرت به عشقی کمتر تصفیهشده و کمتر خطرناک به آسایش (comfort) واگذار میکند. در آمریکا بهطور کلی باور بر این است که وجود و پایداری شکل جمهوریخواهانهی دولت در دنیای جدید به وجود و پایداری نظام فدرال وابسته است؛ و معمول نیست که بخش بزرگی از بدبختیهایی که بر ایالتهای جدید آمریکای جنوبی وارد شده را به برپایی نسنجیدهی جمهوریهای بزرگ، بهجای حاکمیت تقسیمشده و کنفدراتیو، نسبت دهند.
بیتردید درست است که عشق و عادات دولت جمهوریخواهانه در ایالات متحده در شهرکها و مجالس ایالتی زاده شده و پرورش یافتهاند. در ایالتی کوچک، مانند کانتیکت بهعنوان مثال، جایی که حفر کانال یا احداث جاده سؤالی سیاسی مهم است، جایی که ایالت هیچ ارتشی برای پرداخت هزینه ندارد و هیچ جنگی برای پیشبرد، و جایی که ثروت و افتخار زیادی نمیتوان به شهروندان اصلی اعطا کرد، هیچ شکل حکومتی نمیتواند طبیعیتر یا مناسبتر از جمهوری باشد. اما همین روحیهی جمهوریخواهانه، همین آدابورسوم مردم آزاد است که در ایالتهای مختلف زاده شده و پرورش مییابد تا سپس در کل کشور اعمال شود. روح عمومی اتحادیه، بهبیانی، چیزی جز چکیدهای از غیرت میهنپرستانهی ایالات نیست. هر شهروند ایالات متحده دلبستگیاش به جمهوری کوچک خود را به ذخیرهی مشترک میهنپرستی آمریکایی تزریق میکند. در دفاع از اتحادیه، او از رونق روزافزون منطقهی خود، حق ادارهی امور آن، و امید به پذیرش اقداماتی برای بهبود که به نفع منافع خودش باشد، دفاع میکند؛ و اینها انگیزههاییاند که معمولاً انسانها را آسانتر از منافع کلی کشور و شکوه ملت برمیانگیزند.
قانون اساسی ایالات متحده مانند آن تولیدات نفیس صنعت انسانی است که برای مخترعانش ثروت و شهرت تضمین میکند، اما در دستان دیگران بیفایده است. این حقیقت با وضعیت کنونی مکزیک نشان داده میشود. مکزیکیها خواستار برقراری نظام فدرال بودند و قانون اساسی فدرال همسایگانشان، آنگلو-آمریکاییها، را بهعنوان الگو برگرفتند و با دقت قابلتوجهی آن را کپی کردند. اما اگرچه آنها متن قانون را قرض گرفتند، نتوانستند روح و معنایی را که به آن زندگی میبخشد، ایجاد کنند یا معرفی کنند. آنها در گرفتاریهای بیپایان بین مکانیزم دولت دوگانهشان گرفتار شدند؛ حاکمیت ایالتها و اتحادیه پیوسته از امتیازات مربوطهشان فراتر رفتند و با هم برخورد کردند؛ و تا امروز مکزیک بهطور متناوب قربانی هرجومرج و بردهی استبداد نظامی است.
📚 #دموکراسی_در_آمریکا
✍️ #الکسی_دو_توکویل
📄 #برگی_از_یک_کتاب
⚛️ @ReverseMatrix
👍5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🅾️ سواد اقتصادی/ تورم چیست؟
👈🏻قسمت پنجم
♨️ تورم که تا این اندازه برای ما کلمه پرتکراری شده اصلا چه معنی در اقتصاد دارد و چطور شکل میگیرد؟ آیا هر افزایش قیمتی تورم است؟
🔺 تماشای این ویدئوها، قدرت تجزیه و تحلیل مباحث اقتصادی و پیشبینی تحولاتی همانند تورم، شوکهای اقتصادی، فراز و فرود قیمتها و حباب بازارها را برای همه افراد افزایش میدهد.
#سواد_اقتصادی #تورم
⚛️ @ReverseMatrix
👈🏻قسمت پنجم
♨️ تورم که تا این اندازه برای ما کلمه پرتکراری شده اصلا چه معنی در اقتصاد دارد و چطور شکل میگیرد؟ آیا هر افزایش قیمتی تورم است؟
🔺 تماشای این ویدئوها، قدرت تجزیه و تحلیل مباحث اقتصادی و پیشبینی تحولاتی همانند تورم، شوکهای اقتصادی، فراز و فرود قیمتها و حباب بازارها را برای همه افراد افزایش میدهد.
#سواد_اقتصادی #تورم
⚛️ @ReverseMatrix
👍3