سخنان عبدالحسین وهاب زاده، بوم شناس و بنیانگذار نخستین مدرسه طبیعت در ایران درباره ضرورت آموزش های زیست محیطی به کودکان:
«شاید بهتر بود از ابتدا به جای تمرکز بر بزرگسالان، همه تلاشم را بر کودکان معطوف میکردم، چرا که در کودکان میتوان عشق به طبیعت را پرورش داد اما به شما بزرگسالان تنها میتوان آموزش محیط زیست داد نه عشق به طبیعت را.» «بزرگان محیط زیست ایران را ببینید! آیا حتی یک مورد از آنها را میتوانید پیدا کنید که در کودکی یک تجربه غنی در تماس با طبیعت نداشته باشند و در بزرگسالی شال و کلاه کرده باشند برای حفاظت؟ »
من همیشه دوست داشتهام با کودکان کار کنم، اما ذهنم به تازگی سراغ مدرسه طبیعت نرفته، من تقریباً از همان زمان که در دانشگاه بوم شناسی میخواندم و نخستین مقاله را درباره رابطه کودک و طبیعت به نام «The Ecology Imagination in Childhood» که متعلق به ادیت کاب بود خوانده بودم، ذهنم معطوف به این موضوع شد. زمانی که این بحث هنوز به صورت یک رشته تحصیلی تمام عیار در نیامده بود. مطالعات شخصی ادیت کاب، او را به این نتیجه رسانده بود که تجربه طبیعت در کودکی بر احساسات و بر انگیزشهای کودکانه تأثیرات عمیقی میگذارد، به نحوی که برای تمام عمر میماند.این مقاله را من ٤٤ سال پیش خواندم بعد از آن هم به این موضوع علاقه داشتم مثلاً در کتاب بوم شناسی، علم عصیانگر یکی از مقالاتی که ترجمه کردم به همین موضوع میپردازد به نام «کودکی به یاد مانده»، منتها در بوم شناسی هم این بحث وجود دارد که انسان تأثیراتی از زیستگاه اجدادی اش میگیرد که این تأثیرات دیرپا هستند من اینها را میدانستم اما به نظرم نمیآمد، فکر میکردم این موضوع مربوط به صاحبان تعلیم و تربیت است و باید صاحبنظران آن رشته سراغ آن بیایند، ولی از یک جایی به بعد احساس کردم که در تعاملم با دانشجوها انگار دارم در زمین شوره زار سنبل میکارم.
دانشجوهای ما هیچ گونه احساسات و عواطفی نسبت به طبیعت از خودشان نشان نمیدهند مگر همانهایی که پیشینه تعامل با طبیعت یا تبار روستایی دارند. به نظرم میآمد که ما داریم جوانهایمان را از دست میدهیم، نسل جدید رابطهشان با طبیعت کم است و همه توانایی هایی را که باید در این تعامل با طبیعت شکل بگیرد از دست میدهند، بودنشان فقط در کلاسهاست ولی کلاس جای تجربه اجتماعی نیست. کودک در طبیعت میتواند تجربه اجتماعی را بهدست بیاورد. مطالعات روانشناسان نشان میدهد که بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی ما، نداشتن روحیه کارهای جمعی، تحمل نکردن دیگران و خودخواهی به خاطر بزرگ شدن در فضای بسته است. حالا اینها همه یک طرف، من به عنوان یک بوم شناس که به سرنوشت میراثهای طبیعی و محیط زیست خودمان علاقهمند بودم میدیدم اینهایی که از دانشگاههای ما فارغالتحصیل میشوند و پیشینه تجربه با طبیعت در کودکی نداشتند هیچ میلی برای نجات طبیعت ندارند، یعنی قطع این رابطه با طبیعت یک معامله دو سر باخت است، هم نسلها میبازند و هم طبیعت. لذا به نظرم آمد باید از یک جایی شروع کنیم. چهار سال پیش با تعدادی از جوانان علاقهمند در مشهد، گروهی تشکیل دادم و سفرهایی را تحت عنوان «سفرهای آقای کِرم» برای آشنایی بیشتر کودکان با طبیعت راهاندازی کردیم و آرام آرام با همان دستیارهایی که با من کار میکردند آنها را برانگیختم که مدرسه طبیعت را برای نخستین بار در ایران راهاندازی کنند.
توجه داشته باشید اگر تمام فعالیتهای ما برای حفظ محیط زیست همین امروز به جریان بیفتد و بخواهیم تمام تالابها و جنگلهایمان را احیا و هوای شهرهایمان را پاک کنیم، اما کودکانمان را نادیده بگیریم مثل این است که سرکیسه را محکم بگيريم و ته کیسه باز بماند. بنابراین یکی از مهمترین اقدامهایی که برای حفظ میراث طبیعی پیش روی ماست این است که تجربه طبیعت را برای آنها مهیا کنیم. اگر بتوانیم غفلتهای گذشته را جبران کرده و به کودکان بپردازیم و ذهنیت مسئولان را به این موضوع تغییر دهیم، نسل آینده همان نسل متعهد و علاقهمندی شود که طبیعت را حفظ می کند و فعالیت هایی که امروز برای حفظ طبیعت میکنیم، آن زمان میتواند پایداری پیدا کند.
@Pazshahr
«شاید بهتر بود از ابتدا به جای تمرکز بر بزرگسالان، همه تلاشم را بر کودکان معطوف میکردم، چرا که در کودکان میتوان عشق به طبیعت را پرورش داد اما به شما بزرگسالان تنها میتوان آموزش محیط زیست داد نه عشق به طبیعت را.» «بزرگان محیط زیست ایران را ببینید! آیا حتی یک مورد از آنها را میتوانید پیدا کنید که در کودکی یک تجربه غنی در تماس با طبیعت نداشته باشند و در بزرگسالی شال و کلاه کرده باشند برای حفاظت؟ »
من همیشه دوست داشتهام با کودکان کار کنم، اما ذهنم به تازگی سراغ مدرسه طبیعت نرفته، من تقریباً از همان زمان که در دانشگاه بوم شناسی میخواندم و نخستین مقاله را درباره رابطه کودک و طبیعت به نام «The Ecology Imagination in Childhood» که متعلق به ادیت کاب بود خوانده بودم، ذهنم معطوف به این موضوع شد. زمانی که این بحث هنوز به صورت یک رشته تحصیلی تمام عیار در نیامده بود. مطالعات شخصی ادیت کاب، او را به این نتیجه رسانده بود که تجربه طبیعت در کودکی بر احساسات و بر انگیزشهای کودکانه تأثیرات عمیقی میگذارد، به نحوی که برای تمام عمر میماند.این مقاله را من ٤٤ سال پیش خواندم بعد از آن هم به این موضوع علاقه داشتم مثلاً در کتاب بوم شناسی، علم عصیانگر یکی از مقالاتی که ترجمه کردم به همین موضوع میپردازد به نام «کودکی به یاد مانده»، منتها در بوم شناسی هم این بحث وجود دارد که انسان تأثیراتی از زیستگاه اجدادی اش میگیرد که این تأثیرات دیرپا هستند من اینها را میدانستم اما به نظرم نمیآمد، فکر میکردم این موضوع مربوط به صاحبان تعلیم و تربیت است و باید صاحبنظران آن رشته سراغ آن بیایند، ولی از یک جایی به بعد احساس کردم که در تعاملم با دانشجوها انگار دارم در زمین شوره زار سنبل میکارم.
دانشجوهای ما هیچ گونه احساسات و عواطفی نسبت به طبیعت از خودشان نشان نمیدهند مگر همانهایی که پیشینه تعامل با طبیعت یا تبار روستایی دارند. به نظرم میآمد که ما داریم جوانهایمان را از دست میدهیم، نسل جدید رابطهشان با طبیعت کم است و همه توانایی هایی را که باید در این تعامل با طبیعت شکل بگیرد از دست میدهند، بودنشان فقط در کلاسهاست ولی کلاس جای تجربه اجتماعی نیست. کودک در طبیعت میتواند تجربه اجتماعی را بهدست بیاورد. مطالعات روانشناسان نشان میدهد که بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی ما، نداشتن روحیه کارهای جمعی، تحمل نکردن دیگران و خودخواهی به خاطر بزرگ شدن در فضای بسته است. حالا اینها همه یک طرف، من به عنوان یک بوم شناس که به سرنوشت میراثهای طبیعی و محیط زیست خودمان علاقهمند بودم میدیدم اینهایی که از دانشگاههای ما فارغالتحصیل میشوند و پیشینه تجربه با طبیعت در کودکی نداشتند هیچ میلی برای نجات طبیعت ندارند، یعنی قطع این رابطه با طبیعت یک معامله دو سر باخت است، هم نسلها میبازند و هم طبیعت. لذا به نظرم آمد باید از یک جایی شروع کنیم. چهار سال پیش با تعدادی از جوانان علاقهمند در مشهد، گروهی تشکیل دادم و سفرهایی را تحت عنوان «سفرهای آقای کِرم» برای آشنایی بیشتر کودکان با طبیعت راهاندازی کردیم و آرام آرام با همان دستیارهایی که با من کار میکردند آنها را برانگیختم که مدرسه طبیعت را برای نخستین بار در ایران راهاندازی کنند.
توجه داشته باشید اگر تمام فعالیتهای ما برای حفظ محیط زیست همین امروز به جریان بیفتد و بخواهیم تمام تالابها و جنگلهایمان را احیا و هوای شهرهایمان را پاک کنیم، اما کودکانمان را نادیده بگیریم مثل این است که سرکیسه را محکم بگيريم و ته کیسه باز بماند. بنابراین یکی از مهمترین اقدامهایی که برای حفظ میراث طبیعی پیش روی ماست این است که تجربه طبیعت را برای آنها مهیا کنیم. اگر بتوانیم غفلتهای گذشته را جبران کرده و به کودکان بپردازیم و ذهنیت مسئولان را به این موضوع تغییر دهیم، نسل آینده همان نسل متعهد و علاقهمندی شود که طبیعت را حفظ می کند و فعالیت هایی که امروز برای حفظ طبیعت میکنیم، آن زمان میتواند پایداری پیدا کند.
@Pazshahr
Forwarded from محمد درویش
سلام بر دریافت کنندگان عزیز درویش نامه
آنچه در پی می آید، شاید یکی از مهم ترین سخنرانی هایی باشد که هر دوستدار محیط زیست در ایران باید آن را با گوش جان بشنود و بارها بخواند و با آنهایی که بیشتر دوست شان دارد، به اشتراک نهد.
بی شک دکتر محمد فاضلی در تالار سرو پردیسان، روزی بیادماندنی برای همه آن ۲۵۰ نفری ساخت که در پنجمین کارگاه آموزشی ماهانه دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست شرکت داشتند ... و حیف است ایرانیان بیشتری ندانند که ما کجای راه را اشتباه رفتیم که امروز اینگونه دردمندانه در شدیدترین بحران محیط زیستی فلات ایران دست و پا می زنیم.
https://mohammaddarvish.com/desert/archives/10174
آنچه در پی می آید، شاید یکی از مهم ترین سخنرانی هایی باشد که هر دوستدار محیط زیست در ایران باید آن را با گوش جان بشنود و بارها بخواند و با آنهایی که بیشتر دوست شان دارد، به اشتراک نهد.
بی شک دکتر محمد فاضلی در تالار سرو پردیسان، روزی بیادماندنی برای همه آن ۲۵۰ نفری ساخت که در پنجمین کارگاه آموزشی ماهانه دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست شرکت داشتند ... و حیف است ایرانیان بیشتری ندانند که ما کجای راه را اشتباه رفتیم که امروز اینگونه دردمندانه در شدیدترین بحران محیط زیستی فلات ایران دست و پا می زنیم.
https://mohammaddarvish.com/desert/archives/10174
مهار بیابانزایی - محمد درویش
روایت محمد فاضلی از نخستین مسأله در محیط زیست ایران! - مهار بیابانزایی - محمد درویش
اما معاون پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری، سخنانش را چگونه آغاز کرد؟
هتل فلچر در آمستردام سازگار با محیط زیست
🌍 🌍 🌍 🌍 🌍 🌍 🌍
هتل فلچر در آمستردام گل سرسبد هتل های سازگار با محیط زیست است. مواد به کار رفته در این هتل صرفا از مواد طبیعی، اکولوژیک و تجزیه شدنی است که آن را به نمادی بی نقص و لوکس از توسعه پایدارشهری تبدیل نموده است. این هتل چهار ستاره 19 طبقه در سال 2013 افتتاح شد.
در میان مواد سازگار با محیط زیست مورد استفاده در این هتل، طراح هتل به صورتی نواورانه از موادی منحصر به فرد و تجزیه شدنی استفاده کرده است. میزهای غذا از پسماندهای کشاورزی، فریم کاناپه ها از پسماندهای سبزیجات، لحاف های خواب از پرهای طبیعی پرندگان و بالش ها از فوم طبیعی سویا ساخته شده اند. اسانسورها نیز از الومینیوم های بازیافتی ساخته شده و باحباب هایی نقره ای تزیین شده است.
@Pazshahr
https://amsterdam-ftv-blog.com/archives/13399
🌍 🌍 🌍 🌍 🌍 🌍 🌍
هتل فلچر در آمستردام گل سرسبد هتل های سازگار با محیط زیست است. مواد به کار رفته در این هتل صرفا از مواد طبیعی، اکولوژیک و تجزیه شدنی است که آن را به نمادی بی نقص و لوکس از توسعه پایدارشهری تبدیل نموده است. این هتل چهار ستاره 19 طبقه در سال 2013 افتتاح شد.
در میان مواد سازگار با محیط زیست مورد استفاده در این هتل، طراح هتل به صورتی نواورانه از موادی منحصر به فرد و تجزیه شدنی استفاده کرده است. میزهای غذا از پسماندهای کشاورزی، فریم کاناپه ها از پسماندهای سبزیجات، لحاف های خواب از پرهای طبیعی پرندگان و بالش ها از فوم طبیعی سویا ساخته شده اند. اسانسورها نیز از الومینیوم های بازیافتی ساخته شده و باحباب هایی نقره ای تزیین شده است.
@Pazshahr
https://amsterdam-ftv-blog.com/archives/13399
Amsterdam Fashion Tv Blog
Eco-culture in Amsterdam: the Fletcher Hotel
The Fletcher Hotel in Amsterdam is the flagship of Eco-Hotels. Built solely of natural, ecologic and biodegradable materials, it’s the perfect match of sustainability and luxury. Architect Ro…
دستگاه قابل حمل سنجش آلودگی هوا که انرژی مورد نیاز خود را از انرژی جنبشی ناشی از حرکات فردی است که دستگاه را به همراه دارد و مواد به کار رفته در آن قابل برگشت به طبیعت است.
@Pazshahr
www.envirogadget.com/home-gadgets/airgo-portable-air-quality-warning-gadget/
@Pazshahr
www.envirogadget.com/home-gadgets/airgo-portable-air-quality-warning-gadget/
EnviroGadget
AirGo – Portable Air Quality Warning Gadget
AirGo is a creative eco-gadget that is part of a campaign creating awareness of global warming and sustainability. The gadget measures the quantity of harmf
صرفه جویی در مصرف انرژی با کاربرد جعبه سبز
در ساختمان
"جعبه سبز " یک طرح مفهومی فوق العاده است که توسط آقای فرشاد غفاریان ارائه شده است. یک جعبه پلاستیکی در فصل زمستان هوای سرد را از کف اتاق مکش میکند و آن را در نزدیکی سقف جمع آوری می نماید. با این عمل و کنترل اثر نامطلوب اختلاف چگالی هوای سرد و گرم، امکان باقی ماندن هوای گرم در مرکز اتاق فراهم شده و گرمتر شدن هوای اتاق در فصل زمستان و صرفه جویی در مصرف انرژی را سبب می شود.
🏡🏡🏡🏡
@Pazshahr
🏘🏘🏘🏘
https://www.ecofriend.com/energy-efficient-gadgets-best-suited-for-your-home.html#more-65603
در ساختمان
"جعبه سبز " یک طرح مفهومی فوق العاده است که توسط آقای فرشاد غفاریان ارائه شده است. یک جعبه پلاستیکی در فصل زمستان هوای سرد را از کف اتاق مکش میکند و آن را در نزدیکی سقف جمع آوری می نماید. با این عمل و کنترل اثر نامطلوب اختلاف چگالی هوای سرد و گرم، امکان باقی ماندن هوای گرم در مرکز اتاق فراهم شده و گرمتر شدن هوای اتاق در فصل زمستان و صرفه جویی در مصرف انرژی را سبب می شود.
🏡🏡🏡🏡
@Pazshahr
🏘🏘🏘🏘
https://www.ecofriend.com/energy-efficient-gadgets-best-suited-for-your-home.html#more-65603
Ecofriend
Energy efficient gadgets best suited for your home
Without any realization, we waste a great deal of energy everyday that puts a negative impact on us and the environment. Energy wastage takes a toll on our wealth and disturbs the ecological balanc...
@Pazshahr
هیچ نسلی با ارومیه چنین نکرد
ما آخرین نسلی هستیم که میتوانیم این محیط زیست را حفظ کنیم.
به گزارش پایگاه خبری گُلوَنی، محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست که در غرفه گُلوَنی در نمایشگاه مطبوعات حضور پیدا کرده بود درباره وضعیت کشور گفت:
تصویر کشور ما، تصویر فوقالعاده نگرانکنندهای است و به همین دلیل است که میگویند ما آخرین نسلی هستیم که میتوانیم این محیط زیست را حفظ کنیم. در واقع شواهد کارشناسی و پژوهشییی که الان وجود دارد، مثل کاری که دپارتمان رسوبشناسی سازمان زمینشناسی اخیرا با هدایت خانم راضیه لک انجام داد و آمد روی بستر خشک دریاچه ارومیه پروفیل زد؛ با مته سوراخ کرد و رفت پایین و از عمر این لایههای رسوبی دریافت که این جایی که الان خشک شده، دستکم بین ۲۵ هزار تا ۴۰ هزار سال گذشته خشک نشده بوده است.
این یعنی ایرانیهای امروز کاری را با دریاچه ارومیه کردهاند که دستکم در طول ۲۵ هزار سال گذشته هیچ کدام از نسلهای ایران با دریاچه ارومیه نکردهاند. این یعنی آن تئوریای که میگویند هر ۵۰۰ سال یکبار دریاچه ارومیه خشک یا تر میشود، رد است. نظیر همچنین یافتهای که دپارتمان زمینشناسی در آورده است، ما در بقیه مناطق کشور هم میبینیم.
ما هیچ وقت در هیچ مقطعی از تاریخ ایران شواهدی وجود ندارد که بگوید همزمان با آلماگل، آلاگل و آجیگل را در شمال کشور در پایاب اترک از دست داده باشیم، یک و نیم کیلومتر گمیشان عقبنشینی کرده باشد، در مرکز کشور گاوخونی را در تالاب گاوخونی از دست داده باشیم، پایینتر بختگان، کمجان، کافتر، ارژن، پریشان و مهارلو را از دست داده باشیم؛
آنسوتر پوزک و صابوری و هامون را از دست داده باشیم و جازموریان به یک چشمه تولید گرد و خاک تبدیل شده باشد. در سواحل خلیج فارس تالاب حله کاملا خشک شده باشد. ۳۰ درصد شادگان که بزرگترین تالاب ماست، خشک شده باشد یا از هورالعظیم و هورالهویزه چیزی باقی نمانده باشد.
سرشاخه سفیدرود (آمازون ایران) در اردیبهشتماه خشک شده باشد، عمق متوسط انزلی در جایی که دو متر در سال بارندگی دارد، از ۱۴ متر به هفت دهم متر کاهش پیدا کرده است. هرگز در هیچ مقطعی در تاریخ ایران یک چنین فجایعی بهصورت همزمان رخ نداده و بهصورت همزمان گزارش نشده که ۱۸ میلیون بلوط در زاگرس خشک شده باشد.
بهصورت همزمان میزان نشست زمین به ۹۰ برابر شرایط بحرانی رسیده باشد و ما دیگر وقتی از نشست زمین صحبت میکنیم، فقط منظورمان کرمان، یزد، اصفهان و خراسان نباشد، بلکه در آبیبیگلو زمین نشست کند، یعنی در دامنههای سمند و سبلان. در خانمیرزا زمین نشست کند، یعنی در چهارمحال و بختیاری.
اینها نشاندهندههای نگرانکنندهای است که اگر ما به سرعت چیدمان توسعهمان را متناسب با توانمندیهای اکولوژیکی سرزمینمان تغییر ندهیم که لازمه این تغییر این است که نسلی را پرورش دهیم که آگاه باشد نسبت به خطراتی که محیط زیستش را مورد تهدید قرار داده، آن موقع امکان دارد که ما آخرین نسل باشیم.
@Pazshahr
هیچ نسلی با ارومیه چنین نکرد
ما آخرین نسلی هستیم که میتوانیم این محیط زیست را حفظ کنیم.
به گزارش پایگاه خبری گُلوَنی، محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست که در غرفه گُلوَنی در نمایشگاه مطبوعات حضور پیدا کرده بود درباره وضعیت کشور گفت:
تصویر کشور ما، تصویر فوقالعاده نگرانکنندهای است و به همین دلیل است که میگویند ما آخرین نسلی هستیم که میتوانیم این محیط زیست را حفظ کنیم. در واقع شواهد کارشناسی و پژوهشییی که الان وجود دارد، مثل کاری که دپارتمان رسوبشناسی سازمان زمینشناسی اخیرا با هدایت خانم راضیه لک انجام داد و آمد روی بستر خشک دریاچه ارومیه پروفیل زد؛ با مته سوراخ کرد و رفت پایین و از عمر این لایههای رسوبی دریافت که این جایی که الان خشک شده، دستکم بین ۲۵ هزار تا ۴۰ هزار سال گذشته خشک نشده بوده است.
این یعنی ایرانیهای امروز کاری را با دریاچه ارومیه کردهاند که دستکم در طول ۲۵ هزار سال گذشته هیچ کدام از نسلهای ایران با دریاچه ارومیه نکردهاند. این یعنی آن تئوریای که میگویند هر ۵۰۰ سال یکبار دریاچه ارومیه خشک یا تر میشود، رد است. نظیر همچنین یافتهای که دپارتمان زمینشناسی در آورده است، ما در بقیه مناطق کشور هم میبینیم.
ما هیچ وقت در هیچ مقطعی از تاریخ ایران شواهدی وجود ندارد که بگوید همزمان با آلماگل، آلاگل و آجیگل را در شمال کشور در پایاب اترک از دست داده باشیم، یک و نیم کیلومتر گمیشان عقبنشینی کرده باشد، در مرکز کشور گاوخونی را در تالاب گاوخونی از دست داده باشیم، پایینتر بختگان، کمجان، کافتر، ارژن، پریشان و مهارلو را از دست داده باشیم؛
آنسوتر پوزک و صابوری و هامون را از دست داده باشیم و جازموریان به یک چشمه تولید گرد و خاک تبدیل شده باشد. در سواحل خلیج فارس تالاب حله کاملا خشک شده باشد. ۳۰ درصد شادگان که بزرگترین تالاب ماست، خشک شده باشد یا از هورالعظیم و هورالهویزه چیزی باقی نمانده باشد.
سرشاخه سفیدرود (آمازون ایران) در اردیبهشتماه خشک شده باشد، عمق متوسط انزلی در جایی که دو متر در سال بارندگی دارد، از ۱۴ متر به هفت دهم متر کاهش پیدا کرده است. هرگز در هیچ مقطعی در تاریخ ایران یک چنین فجایعی بهصورت همزمان رخ نداده و بهصورت همزمان گزارش نشده که ۱۸ میلیون بلوط در زاگرس خشک شده باشد.
بهصورت همزمان میزان نشست زمین به ۹۰ برابر شرایط بحرانی رسیده باشد و ما دیگر وقتی از نشست زمین صحبت میکنیم، فقط منظورمان کرمان، یزد، اصفهان و خراسان نباشد، بلکه در آبیبیگلو زمین نشست کند، یعنی در دامنههای سمند و سبلان. در خانمیرزا زمین نشست کند، یعنی در چهارمحال و بختیاری.
اینها نشاندهندههای نگرانکنندهای است که اگر ما به سرعت چیدمان توسعهمان را متناسب با توانمندیهای اکولوژیکی سرزمینمان تغییر ندهیم که لازمه این تغییر این است که نسلی را پرورش دهیم که آگاه باشد نسبت به خطراتی که محیط زیستش را مورد تهدید قرار داده، آن موقع امکان دارد که ما آخرین نسل باشیم.
@Pazshahr