خاورمیانه را
به تقلید از چشمهای شرقی تو ساختهاند
پرالتهاب
اندوهگین
خسته
زیبا
زیبا
زیبا
#حقوق_حیوانات
#یوزپلنگ_ایرانی
#مردمانی_دیگر
#حرمت_حیات
#انقراض
🖤
@Pazshahr◀️
به تقلید از چشمهای شرقی تو ساختهاند
پرالتهاب
اندوهگین
خسته
زیبا
زیبا
زیبا
#حقوق_حیوانات
#یوزپلنگ_ایرانی
#مردمانی_دیگر
#حرمت_حیات
#انقراض
🖤
@Pazshahr◀️
روشهای محافظتی ساده و آنی در برابر مسمومیتهای شیمیایی_تنفسی.
📌مراجعه به مراکز درمانی در اولین فرصت الزامی ست.
#حرمت_حیات!
#سموم
@Pazshahr◀️
📌مراجعه به مراکز درمانی در اولین فرصت الزامی ست.
#حرمت_حیات!
#سموم
@Pazshahr◀️
Forwarded from یادداشتهای شینا انصاری
مسافرین نوروزی تهران ـ مشهد، در محور میامی ـ عباسآباد با سرعت مطمئن رانندگی کنید. این جادهی مرگبار بزرگترین تهدید حیاتوحش توران -زیستگاه یوز ایرانی- است.
🔸عکس: سیدبابک موسوی
فلات ایران
🆔@payeshemohitzist
🔸عکس: سیدبابک موسوی
فلات ایران
🆔@payeshemohitzist
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده،
تمام میشود
بهار میآید...
#بهار
#محمود_دولتآبادی
#شعر_محیط_زیست
@Pazshahr◀️
تمام میشود
بهار میآید...
#بهار
#محمود_دولتآبادی
#شعر_محیط_زیست
@Pazshahr◀️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوروز و سال نو بر همگان فرخنده باد.
به امید روزگاری بهتر از آنچه گذشت، برای باشندگان زمین.
"پازشهر"
@Pazshahr◀️
به امید روزگاری بهتر از آنچه گذشت، برای باشندگان زمین.
"پازشهر"
@Pazshahr◀️
Forwarded from عقل آبی | صدّیق قطبی
شاید حق با بهار بود
«اواخر موشک باران متوجه شدیم که گلهای سرخ برگ دادهاند، برگ های سبز روشن و کوچک. غنچههاشان هم باز شده بودند. بیآنکه کسی باشد که نگاهشان کرده باشد. بر ساقههای لخت انار هم برگهای سرخ و ریز جوشیده بود، انگار آدمها باشند یا نباشند مهم نیست. آن وقت گربهها آن قدر لاغر شده بودند و طوری دور پر و پای آدم میلولیدند و با صوت زیر و کشدار میومیو میکردند که دلمان مالش میرفت که ما در این جشن بهار بیگانهایم. اما حالا فکر میکنم که شاید حق با بهار بود، با همان ساقههای لخت. بر این پهنهٔ خاک چیزی هست که به رغم ما ادامه میدهد، نَفْس بودن به راستی موکول به بودن ما نیست، و این خوب است، خوب است که جلوههای بودن را به غم و شادی ما نبستهاند، خوب است که غم ما، با استناد به قول شاعر «اگر غم را چو آتش دود بودی» دودی ندارد، تا جهان جاودانه تاریک بماند.»
➖(آینههای دردار، هوشنگ گلشیری، ص۱۶، انتشارات نیلوفر)
وقتی در انزوای خود رنج میکشیم از اینکه اندوه ما گَردی بر دامن بهار و شکوفههای شاداب آن نمیاندازد احساس بیگانگی میکنیم. درک این فاصله، فاصلهای که میانِ درونِ زار و نزار با آن طبیعتِ بیرونیِ تازهرو و سبکبار به چشم میآید، دردناک است. انگار بلاچشیدگان انتظار دارند طبیعت نیز خود را به رنگ احوال آنان درآورد. و چون بیاعتنا به راه خود میرود با خود میگویند: مرا چه نسبت است با بهار؟
اما چه خوب است که طبیعت بسته به احوال ما نیست و سرخوشان و زمزمهگر به راه خود میرود. چه خوب است وقتی که ما از رفتن بازمیمانیم، بهار از آمدن بازنمیایستد. و چه خوب است اگر بتوانیم بی آنکه دیده بر اینهمه بیداد ببندیم، بیآنکه رنجِ یاران و همنوعان را از یاد ببریم، با شانههای خم شده از بارهای سنگین، و «با همین دیدگان اشکآلود»، به پرستو به گل به سبزه، و به بهاری که هنوز از راه نرسیده جنبشی در جانِ شاخهها و ساقهها برانگیخته، سلام کنیم.
«به شكوفه، به صبحدم، به نسیم،
به بهاری كه میرسد از راه،
چند روز دگر به ساز و سرود»
@sedigh_63
https://t.iss.one/sedigh_63/6514
«اواخر موشک باران متوجه شدیم که گلهای سرخ برگ دادهاند، برگ های سبز روشن و کوچک. غنچههاشان هم باز شده بودند. بیآنکه کسی باشد که نگاهشان کرده باشد. بر ساقههای لخت انار هم برگهای سرخ و ریز جوشیده بود، انگار آدمها باشند یا نباشند مهم نیست. آن وقت گربهها آن قدر لاغر شده بودند و طوری دور پر و پای آدم میلولیدند و با صوت زیر و کشدار میومیو میکردند که دلمان مالش میرفت که ما در این جشن بهار بیگانهایم. اما حالا فکر میکنم که شاید حق با بهار بود، با همان ساقههای لخت. بر این پهنهٔ خاک چیزی هست که به رغم ما ادامه میدهد، نَفْس بودن به راستی موکول به بودن ما نیست، و این خوب است، خوب است که جلوههای بودن را به غم و شادی ما نبستهاند، خوب است که غم ما، با استناد به قول شاعر «اگر غم را چو آتش دود بودی» دودی ندارد، تا جهان جاودانه تاریک بماند.»
➖(آینههای دردار، هوشنگ گلشیری، ص۱۶، انتشارات نیلوفر)
وقتی در انزوای خود رنج میکشیم از اینکه اندوه ما گَردی بر دامن بهار و شکوفههای شاداب آن نمیاندازد احساس بیگانگی میکنیم. درک این فاصله، فاصلهای که میانِ درونِ زار و نزار با آن طبیعتِ بیرونیِ تازهرو و سبکبار به چشم میآید، دردناک است. انگار بلاچشیدگان انتظار دارند طبیعت نیز خود را به رنگ احوال آنان درآورد. و چون بیاعتنا به راه خود میرود با خود میگویند: مرا چه نسبت است با بهار؟
اما چه خوب است که طبیعت بسته به احوال ما نیست و سرخوشان و زمزمهگر به راه خود میرود. چه خوب است وقتی که ما از رفتن بازمیمانیم، بهار از آمدن بازنمیایستد. و چه خوب است اگر بتوانیم بی آنکه دیده بر اینهمه بیداد ببندیم، بیآنکه رنجِ یاران و همنوعان را از یاد ببریم، با شانههای خم شده از بارهای سنگین، و «با همین دیدگان اشکآلود»، به پرستو به گل به سبزه، و به بهاری که هنوز از راه نرسیده جنبشی در جانِ شاخهها و ساقهها برانگیخته، سلام کنیم.
«به شكوفه، به صبحدم، به نسیم،
به بهاری كه میرسد از راه،
چند روز دگر به ساز و سرود»
@sedigh_63
https://t.iss.one/sedigh_63/6514
Telegram
عقل آبی | صدیق قطبی
Forwarded from روزمرّگیهای یک محیط بان
مسن ترین محیط بان ایران دارفانی را وداع گفت.
مشهدی نصرت بخشی خانی، محیط بان ٩٧ ساله بیجاری تا آخر عمرش پاسدار محیط زیست بود.
این محیط بان در سال ١٣۴۶ و همزمان با ثبت منطقه قمچغای به عنوان منطقه حفاظت شده به استخدام سازمان محیط زیست درآمد.
با این که ٢۵ سال از بازنشستگی این محیط بان می گذشت با حضورش در منطقه، شکار را به کابوسی برای شکارچیان تبدیل کرده بود. مشهدی نصرت متولد ١٣٠۴ بود.
کانال روزمرّگی های یک محیطبان
📺 @Mohitbani 🐾
مشهدی نصرت بخشی خانی، محیط بان ٩٧ ساله بیجاری تا آخر عمرش پاسدار محیط زیست بود.
این محیط بان در سال ١٣۴۶ و همزمان با ثبت منطقه قمچغای به عنوان منطقه حفاظت شده به استخدام سازمان محیط زیست درآمد.
با این که ٢۵ سال از بازنشستگی این محیط بان می گذشت با حضورش در منطقه، شکار را به کابوسی برای شکارچیان تبدیل کرده بود. مشهدی نصرت متولد ١٣٠۴ بود.
کانال روزمرّگی های یک محیطبان
📺 @Mohitbani 🐾
Forwarded from نذرطبیعت
🐆محصولات جدید یوزپلنگی با هدف حمایت از پروژه حفاظت از یوزپلنگ در فروشگاه نذرطبیعت شارژ شد.
🐾ردپای سفالی گردن آویز و دیوار آویز
🥛ماگ سرامیکی دست ساز
خرید👇
https://www.nazretabiat.ir/shop
@NAZRETABIAT
🐾ردپای سفالی گردن آویز و دیوار آویز
🥛ماگ سرامیکی دست ساز
خرید👇
https://www.nazretabiat.ir/shop
@NAZRETABIAT
توصیههایی برای روز سیزدهم فروردین، به هنگام حضور در طبیعت.
#نوروز
#سیزدهبهدر
#روزشمار_طبیعت
@Pazshahr◀️
#نوروز
#سیزدهبهدر
#روزشمار_طبیعت
@Pazshahr◀️
Forwarded from پازشهر
Forwarded from عقل آبی | صدّیق قطبی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۵۱ روز
Forwarded from باشگاه پرندهنگری ایرانیان
Field guide to the bird of iran by Farid Mobaser.pdf
132.1 MB
🔸آقای مهندس فرید مبصر، مؤلف کتاب «راهنمای میدانی پرندگان ایران»، با هدف کمک به جامعه پرندهنگری کشور فایل این اثر گرانقدر را تا زمانی که کتاب به شکل فیزیکی تجدید چاپ شود، به صورت الکترونیک و رایگان در اختیار عموم قرار دادهاند. امیدواریم دوستان پرندهنگر و علاقمند به طبیعت پس از چاپ مجدد این کتاب در آینده، با خرید آن به حمایت از این اقدام ارزشمند بپردازند.
@IranianBirdingClub
@IranianBirdingClub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تحقیقات هیأت بین دولتی تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد، نشان میدهد #زنان به دلیل وجود نابرابری در عرصههای مختلف، بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از #تغییرات_اقلیمی هستند و این آسیبها باعث تشدید نابرابری میشود.
@Pazshahr◀️
https://t.iss.one/WomenDemands
@Pazshahr◀️
https://t.iss.one/WomenDemands
Forwarded from عقل آبی | صدّیق قطبی
حرمت حیات
«هر مذهب یا فلسفهای که بر پایهْ حرمت حیات بنا نشده باشد مذهب یا فلسفهای راستین نیست.»
➖(حرمت حیات، گزیدهای از سخنان آلبرت شوایتزر، ترجمه شهرام نقش تبریزی، ص۳۸، نشر شور)
«آدمی چگونه میتواند، جز بر اساس اصل «حرمت حیات» با زندگی خود و زندگی هر موجود دیگری که پیرامون اوست مواجه شود؟»(همان، ص۴۳)
«این واقعیت که در طبیعت، یکی از مخلوقات میتواند موجب رنج مخلوقی دیگر شود و حتی، به فرمان غریزه، به بیرحمانهترین شکل ممکن با او رفتار کند، رازی تلخ و خشن است که سنگینیاش را تا زنده هستیم بر روح و جان خود حس خواهیم کرد.»(همان، ص۳۹)
«جز با دلی آکنده از احترام نمیتوانم با زندگی مواجه شوم. نمیتوانم با هر آن چیزی که زندگی نام دارد همدلی نکنم. و اینْ سرآغاز و زیربنای اخلاق است.»(همان، ص۳۷)
هنوز به مدرسه نمیرفتم که این پرسش ذهنم را انباشته بود که چرا نیایشها و دعاهای شبانهام فقط باید در حق انسانها باشد. هنگام خواب، بعد از اینکه مادرم به همراه من دعا میخواند و مرا میبوسید و شببهخیر میگفت، من در دل دعایی را زمزمه میکردم که خود سروده بودم و در حق همهٔ موجودات زنده بود: «ای پدر آسمانی، هر چیزی را که نَفَس دارد حفظ و متبرک کن، آنها را از شرّ بدیها حفظ کن، و بگذار آرام بخوابند.»(همان، ص۴۰)
@sedigh_63
«هر مذهب یا فلسفهای که بر پایهْ حرمت حیات بنا نشده باشد مذهب یا فلسفهای راستین نیست.»
➖(حرمت حیات، گزیدهای از سخنان آلبرت شوایتزر، ترجمه شهرام نقش تبریزی، ص۳۸، نشر شور)
«آدمی چگونه میتواند، جز بر اساس اصل «حرمت حیات» با زندگی خود و زندگی هر موجود دیگری که پیرامون اوست مواجه شود؟»(همان، ص۴۳)
«این واقعیت که در طبیعت، یکی از مخلوقات میتواند موجب رنج مخلوقی دیگر شود و حتی، به فرمان غریزه، به بیرحمانهترین شکل ممکن با او رفتار کند، رازی تلخ و خشن است که سنگینیاش را تا زنده هستیم بر روح و جان خود حس خواهیم کرد.»(همان، ص۳۹)
«جز با دلی آکنده از احترام نمیتوانم با زندگی مواجه شوم. نمیتوانم با هر آن چیزی که زندگی نام دارد همدلی نکنم. و اینْ سرآغاز و زیربنای اخلاق است.»(همان، ص۳۷)
هنوز به مدرسه نمیرفتم که این پرسش ذهنم را انباشته بود که چرا نیایشها و دعاهای شبانهام فقط باید در حق انسانها باشد. هنگام خواب، بعد از اینکه مادرم به همراه من دعا میخواند و مرا میبوسید و شببهخیر میگفت، من در دل دعایی را زمزمه میکردم که خود سروده بودم و در حق همهٔ موجودات زنده بود: «ای پدر آسمانی، هر چیزی را که نَفَس دارد حفظ و متبرک کن، آنها را از شرّ بدیها حفظ کن، و بگذار آرام بخوابند.»(همان، ص۴۰)
@sedigh_63
Forwarded from سهند ایرانمهر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نور سوی نور دَوَد.
اگر خواهی که در زیر خاک نروی، در نور گریز که نور زیر خاک نرود...
مجالس سبعه/مولانا
موزیک:Interstellar/ Hans Zimmer
ویدیو: john derting
«متن شب»
@sahandiranmehr
اگر خواهی که در زیر خاک نروی، در نور گریز که نور زیر خاک نرود...
مجالس سبعه/مولانا
موزیک:Interstellar/ Hans Zimmer
ویدیو: john derting
«متن شب»
@sahandiranmehr
Forwarded from عقل آبی | صدّیق قطبی
اگر برای درختان
بنویسم
چه کسی سخن مرا
به آنها خواهد گفت
پس بهتر است
که مثل درختان
سکوت کنم
و لباس سبز بپوشم
وقت آن رسیده
که رقصیدن شاخهها را
بنگرم در سکوت
و پرواز برگها را تماشا کنم
(بیژن جلالی)
.
بنویسم
چه کسی سخن مرا
به آنها خواهد گفت
پس بهتر است
که مثل درختان
سکوت کنم
و لباس سبز بپوشم
وقت آن رسیده
که رقصیدن شاخهها را
بنگرم در سکوت
و پرواز برگها را تماشا کنم
(بیژن جلالی)
.