چندفرهنگ گرایی و اسلام مدل آذربایجانی؛
ادعای مبلّغ نورچی در باکو: حضرت محمد (ص) دولت شهر مدینه را به همراه یهودیان تاسیس کرد!
الشاد میری که از پرورش یافتگان فرقه نورچی ترکیه در جمهوری آذربایجان است و در رسانه های جمهوری آذربایجان به عنوان کارشناس دین افکار التقاطی و انحرافی را تبلیغ می کند، مدعی شد که حضرت محمد (ص) دولت شهر مدینه را به همراه یهودیان تاسیس کرده بود و در جمله 21 سند مدینه نیز "امت واحده" بودن با یهودیان ذکر شده است.
الشاد میری در تفسیری التقاطی از آیه 51 سوره مائده مبنی بر توصیه قرآن کریم به مومنان که "یهود و نصاری را دوست خود قرار ندهید"، گفت:« باید از منظری گسترده به این موضوع توجه شود. این موضوع نباید یهودستیزی یا دشمنی با مسیحیت تلقی شود. زیرا، فقط منصوبان این دو دین در دنیا زندگی نمی کنند و غیرمسلمان بودن به معنای دشمن مسلمان بودن نیست. آخرین پیامبر ما ، حضرت محمد (ص) نیز دولت شهر مدینه را به همراه یهودیان تشکیل داد. حتی در وثیقه مدینه در جمله 21 ، امت واحده بودن با یهودیان هم ذکر شده است.»
الشاد میری افزود : « در حالی که در آیه 221 سوره بقره، ازدواج با مشرکان ممنوع شده است، در آیه 5 سوره مائده، ازدواج با اهل کتاب هیچ مشکلی ندارد. حتی حضرت محمد (ص) دو همسر یهودی داشت. دو همسر یهودی پیامبر، یکی ریحانه و دیگری سفیه بودند. همچنین پیامبر با ماریه قبطیه از مصر هم ازدواج کرد. یعنی پیامبر هم همسر یهودی و هم همسر مسیحی داشت. آیا پیامبر برغم زندگی با این همسرانش، هر حرفی را با همسران عرب خود مطرح می کرد ، از اینها پنهان می کرد؟ استغفرالله مگر پیامبر نژادپرست بود؟ خداوند در آیه 13 سوره حجرات تنها معیار برتری را تقوی دانسته است. وقتی به تاریخ اسلام هم نگاه می کنیم می بینیم که صحابه ای مثل عثمان و طلحه هم با زنان یهودی ازدواج کرده بودند. پس ، منظور از یهودی و نصاری و بنی اسراییل در قرآن چیست؟ این ها پشت پرده تاریخ است. در آیه 51 سوریه مائده ، یهودی و نصاری که دوست قرار ندادن آنها توصیه شده، با "ال" آمده است. یعنی معرفه است. یعنی منظورش همه یهودی ها و مسیحی ها نیست، بلکه یهودی ها و مسیحی های مشخصی مدنظر بوده است. در سایر جاهای قرآن یهود و نصاری بدون "ال" ذکر شده است. آیات قرآن یکدیگر را توضیح می دهند. در آیه 57 سوریه مائده نیز یهود و نصاری که در آیه 51 دوستی با آنها منع شده است، توضیح داده شده اند. یعنی شما نباید اهل کتابی که دین شما را مسخره و بازیچه قلمداد می کنند و کسانی که حق را کتمان می کنند، دوست خود قرار دهید. دوست ندانستن هم به معنای قطع رابطه نیست، بلکه به معنای این است که محرم اسرار خود ندانید. یعنی آنها را متحد نظامی ندانید. »
الشاد میری در بخش دیگری از سخنانش در توضیح انحرافی از "اولیاء الله" به منظور نفی عقاید شیعی و رد توسل و شفاعت بزرگان و اولیاء الله گفت : « کسانی که میان خود و خداوند هیچ واسطه ای قرار نمی دهند، اولیاء خداوند هستند، اما کسانی که میان خود و خداوند واسطه قرار می دهند، رابطه شان با خداوند قطع می شود. متاسفانه اعضای گروهک ویژه ای تحت عنوان "محبان خداوند" معین شده اند. گویی کسانی که آنها را معین کرده اند خودشان را دوستان خداوند می دانند و آنها هم آن" گروه ویژه" (اهل بیت عصمت و طهارت) را تعیین کرده اند!!»
https://www.youtube.com/watch?v=-D7nGnlgaLg
✅@Nardaran313
ادعای مبلّغ نورچی در باکو: حضرت محمد (ص) دولت شهر مدینه را به همراه یهودیان تاسیس کرد!
الشاد میری که از پرورش یافتگان فرقه نورچی ترکیه در جمهوری آذربایجان است و در رسانه های جمهوری آذربایجان به عنوان کارشناس دین افکار التقاطی و انحرافی را تبلیغ می کند، مدعی شد که حضرت محمد (ص) دولت شهر مدینه را به همراه یهودیان تاسیس کرده بود و در جمله 21 سند مدینه نیز "امت واحده" بودن با یهودیان ذکر شده است.
الشاد میری در تفسیری التقاطی از آیه 51 سوره مائده مبنی بر توصیه قرآن کریم به مومنان که "یهود و نصاری را دوست خود قرار ندهید"، گفت:« باید از منظری گسترده به این موضوع توجه شود. این موضوع نباید یهودستیزی یا دشمنی با مسیحیت تلقی شود. زیرا، فقط منصوبان این دو دین در دنیا زندگی نمی کنند و غیرمسلمان بودن به معنای دشمن مسلمان بودن نیست. آخرین پیامبر ما ، حضرت محمد (ص) نیز دولت شهر مدینه را به همراه یهودیان تشکیل داد. حتی در وثیقه مدینه در جمله 21 ، امت واحده بودن با یهودیان هم ذکر شده است.»
الشاد میری افزود : « در حالی که در آیه 221 سوره بقره، ازدواج با مشرکان ممنوع شده است، در آیه 5 سوره مائده، ازدواج با اهل کتاب هیچ مشکلی ندارد. حتی حضرت محمد (ص) دو همسر یهودی داشت. دو همسر یهودی پیامبر، یکی ریحانه و دیگری سفیه بودند. همچنین پیامبر با ماریه قبطیه از مصر هم ازدواج کرد. یعنی پیامبر هم همسر یهودی و هم همسر مسیحی داشت. آیا پیامبر برغم زندگی با این همسرانش، هر حرفی را با همسران عرب خود مطرح می کرد ، از اینها پنهان می کرد؟ استغفرالله مگر پیامبر نژادپرست بود؟ خداوند در آیه 13 سوره حجرات تنها معیار برتری را تقوی دانسته است. وقتی به تاریخ اسلام هم نگاه می کنیم می بینیم که صحابه ای مثل عثمان و طلحه هم با زنان یهودی ازدواج کرده بودند. پس ، منظور از یهودی و نصاری و بنی اسراییل در قرآن چیست؟ این ها پشت پرده تاریخ است. در آیه 51 سوریه مائده ، یهودی و نصاری که دوست قرار ندادن آنها توصیه شده، با "ال" آمده است. یعنی معرفه است. یعنی منظورش همه یهودی ها و مسیحی ها نیست، بلکه یهودی ها و مسیحی های مشخصی مدنظر بوده است. در سایر جاهای قرآن یهود و نصاری بدون "ال" ذکر شده است. آیات قرآن یکدیگر را توضیح می دهند. در آیه 57 سوریه مائده نیز یهود و نصاری که در آیه 51 دوستی با آنها منع شده است، توضیح داده شده اند. یعنی شما نباید اهل کتابی که دین شما را مسخره و بازیچه قلمداد می کنند و کسانی که حق را کتمان می کنند، دوست خود قرار دهید. دوست ندانستن هم به معنای قطع رابطه نیست، بلکه به معنای این است که محرم اسرار خود ندانید. یعنی آنها را متحد نظامی ندانید. »
الشاد میری در بخش دیگری از سخنانش در توضیح انحرافی از "اولیاء الله" به منظور نفی عقاید شیعی و رد توسل و شفاعت بزرگان و اولیاء الله گفت : « کسانی که میان خود و خداوند هیچ واسطه ای قرار نمی دهند، اولیاء خداوند هستند، اما کسانی که میان خود و خداوند واسطه قرار می دهند، رابطه شان با خداوند قطع می شود. متاسفانه اعضای گروهک ویژه ای تحت عنوان "محبان خداوند" معین شده اند. گویی کسانی که آنها را معین کرده اند خودشان را دوستان خداوند می دانند و آنها هم آن" گروه ویژه" (اهل بیت عصمت و طهارت) را تعیین کرده اند!!»
https://www.youtube.com/watch?v=-D7nGnlgaLg
✅@Nardaran313
YouTube
Quranda Yəhudi və Xristianları dost tutmaq qadağan edilirmi?
Sual belədir ki, Quranın "Maidə" surəsinin 51-ci ayəsinin tərcüməsində yəhudi və xristianların dost tutulmamaları kimi qeyd edilir. Əslində kimi və ya kimləri dost tutmamalıyıq? Buna buddistləri, hinduistləri, caynistləri, sihləri, dinkaları, auniləri, məcusiləri…
جمیل حسنلی، رییس شورای ملی جمهوری آذربایجان اعلام نشدن نام شرکت "سازنده" روستای هوشمند در زنگیلان را تردیدآمیز دانست.
جمیل حسنلی در مطلبی تحت عنوان "روستای هوشمند و سرّ دولت" در صفحه فیسبوک خود نوشت : « در زنگیلان "روستای هوشمند" ساخته می شود، اما هیچ کس "بی عقلی" نمی کند که نام سازنده این روستا را اعلام کند. وزارت کشاورزی جمهوری آذربایجان نیز اعلام کرده است که نمی توان نام پیمانکاری را که با این وزارتخانه برای ساخت این روستا قرارداد امضاء کرده است، اعلام نماید. معلوم می شود که این "سرّ دولتی" است.»
جمیل حسنلی نوشت : « 300 کارگر ساختمانی سه ماه است که نتوانسته اند از این شرکت دستمزد بگیرند و 300 شکایت به ارگان های دولتی ارسال شده است، اما آنها به علت ترس، نتوانسته اند نام شرکتی را که از آنها کار کشیده ولی حقوقشان را نداده است، اعلام کنند. این کارگران می گویند ما را آورده اند و در سرما و شرایط نامساعد به کار گرفته اند. در این کشور رییس جمهوری وجود دارد. امیدوار بودیم که او مشکل ما را بررسی خواهد کرد! از قرار اطلاع، برخی از کارگران مشغول در طرح روستای هوشمند، "بی عقلی" کرده و محل کار خود را ترک کرده اند و به همین علت، کار ساختمانی که الهام علی اف آن را اولویت دولت اعلام کرده است، متوقف شده است. مگر تلویزیون های دولتی در 20 اکتبر از رو به پایان بودن کار ساختمانی "روستای هوشمند" خبر نداده بودند؟ شبکه های تلویزیونی اعلام می کردند که در کار ضربتی ساخت روستای هوشمند 200 منزل و چهار ساختمان برای خدمات عمومی ساخته شده است و تا پایان سال 2021 نیز ساخت دریاچه مصنوعی نیز به پایان خواهد رسید. ظاهرا همه امور را این "دریاچه مصنوعی" مختل کرده است. زیرا در نخستین روزهای سال 2022 معلوم شده که کار ساخت آن متوقف شده است و کارگران محل کار را ترک می کنند و نام شرکت مجهولی که برایش صدها میلیون منات اختصاص یافته است نیز از مردم جمهوری آذربایجان مخفی نگه داشته می شود. عجیب تر اینکه طرح " روستای هوشمند" نیز در این کشور با بی عقلی اجرا می شود و معلوم است که طرح روستای هوشمند نیز مصداق دیگری از "شبکه فساد هوشمند" الهام علی اف است.»
گفتنی است برخی منابع می گویند رژیم صهیونیستی تحت پوشش طرح هایی نظیر ساخت روستای هوشمند و راه سازی و پل سازی و تونل سازی با استفاده از شرکت های پوششی ترکیه ای و آذربایجانی، طرح های ویژه امنیتی و نظامی در مناطق اطراف قراباغ کوهستانی در جوار ایران در دست اجرا دارد.
✅@Nardaran313
جمیل حسنلی در مطلبی تحت عنوان "روستای هوشمند و سرّ دولت" در صفحه فیسبوک خود نوشت : « در زنگیلان "روستای هوشمند" ساخته می شود، اما هیچ کس "بی عقلی" نمی کند که نام سازنده این روستا را اعلام کند. وزارت کشاورزی جمهوری آذربایجان نیز اعلام کرده است که نمی توان نام پیمانکاری را که با این وزارتخانه برای ساخت این روستا قرارداد امضاء کرده است، اعلام نماید. معلوم می شود که این "سرّ دولتی" است.»
جمیل حسنلی نوشت : « 300 کارگر ساختمانی سه ماه است که نتوانسته اند از این شرکت دستمزد بگیرند و 300 شکایت به ارگان های دولتی ارسال شده است، اما آنها به علت ترس، نتوانسته اند نام شرکتی را که از آنها کار کشیده ولی حقوقشان را نداده است، اعلام کنند. این کارگران می گویند ما را آورده اند و در سرما و شرایط نامساعد به کار گرفته اند. در این کشور رییس جمهوری وجود دارد. امیدوار بودیم که او مشکل ما را بررسی خواهد کرد! از قرار اطلاع، برخی از کارگران مشغول در طرح روستای هوشمند، "بی عقلی" کرده و محل کار خود را ترک کرده اند و به همین علت، کار ساختمانی که الهام علی اف آن را اولویت دولت اعلام کرده است، متوقف شده است. مگر تلویزیون های دولتی در 20 اکتبر از رو به پایان بودن کار ساختمانی "روستای هوشمند" خبر نداده بودند؟ شبکه های تلویزیونی اعلام می کردند که در کار ضربتی ساخت روستای هوشمند 200 منزل و چهار ساختمان برای خدمات عمومی ساخته شده است و تا پایان سال 2021 نیز ساخت دریاچه مصنوعی نیز به پایان خواهد رسید. ظاهرا همه امور را این "دریاچه مصنوعی" مختل کرده است. زیرا در نخستین روزهای سال 2022 معلوم شده که کار ساخت آن متوقف شده است و کارگران محل کار را ترک می کنند و نام شرکت مجهولی که برایش صدها میلیون منات اختصاص یافته است نیز از مردم جمهوری آذربایجان مخفی نگه داشته می شود. عجیب تر اینکه طرح " روستای هوشمند" نیز در این کشور با بی عقلی اجرا می شود و معلوم است که طرح روستای هوشمند نیز مصداق دیگری از "شبکه فساد هوشمند" الهام علی اف است.»
گفتنی است برخی منابع می گویند رژیم صهیونیستی تحت پوشش طرح هایی نظیر ساخت روستای هوشمند و راه سازی و پل سازی و تونل سازی با استفاده از شرکت های پوششی ترکیه ای و آذربایجانی، طرح های ویژه امنیتی و نظامی در مناطق اطراف قراباغ کوهستانی در جوار ایران در دست اجرا دارد.
✅@Nardaran313
جولان وهابیت و نورچی گری و به بند کشیده شدن تشیع در جمهوری آذربایجان
تردیدی نیست که در دوره پس از جنگ دوم قراباغ، تشیع در جمهوری آذربایجان حقیقتا به بند کشیده شده است و در همین شرایط وهابیون و نورچی ها در این جمهوری جولان می دهند و ترکتازی می کنند. در هفته گذشته، انتشار ویدئوی به اصطلاح "اقامه نماز جمعه" وهابی ها در خیابانی در روستای "قراچوخور" در حومه باکو که از چندین سال پیش به عنوان مرکز وهابیت در جمهوری آذربایجان شناخته شده و فعال است، طبل هشدار را بار دیگر به صدا درآورد. این در حالی است که در همین ایام، وهابی ها با گستاخی تمام با حضور در مسجد روستای "مشفق آباد" در حومه باکو مانع از برگزاری مراسم عزاداری برای شهادت دختر گرامی پیامبر اسلام، حضرت فاطمه زهرا (س) شدند. اقامه "نماز جمعه" وهابی ها در قاراچوخور در شرایطی است که نه تنها برگزاری چنین تجمعاتی برای شیعیان جمهوری آذربایجان به بهانه بیماری کرونا ممنوع شده است، بلکه حتی ساخت و انتشار کلیپ برای معرفی امامان معصوم و اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (ص) در فضای مجازی نیز با برخورد دولت جمهوری آذربایجان مواجه شد و سازندگان آن تحت فشار قرار گرفتند و تنبیه شدند.
در شرایطی "قراچوخور" وهابی ها در حال نضج و رونق گرفتن است که "نارداران" شیعیان از سال 2015 به بند کشیده شده است. در حالی که روحانیون و فعالان شیعی نظیر حاج محسن صمدوف، حاج آبگل سلیمانف، حاج طالع باقرزاده، حاج الشن مصطفی اف و ده ها و بلکه صدها تن دیگر از شهروندان جمهوری آذربایجان صرفا به علت بیان عقاید شیعی خود در زندان ها به سر می برند که فعالان وهابی نظیر قامت سلیمان اف و علیخان موسی اف و علی قنبروف و نورچی هایی نظیر الشاد میری و فاضل مصطفی و صدها و هزاران آتئیست و صهیونیست با نام و نشان در رسانه های جمهوری آذربایجان جولان می دهند و علیه عقاید شیعیان مظلوم جمهوری آذربایجان یاوه گویی می کنند.
کار به جایی رسیده است که پس از بازگشت و تجمع وهابی های از سوریه و عراق و ترکیه به جمهوری آذربایجان با استفاده از فرصت طلایی جنگ دوم قراباغ، حتی وقتی جوانان غیرتمند شیعه در شبکه های اجتماعی به فحاشی ها و عنادورزی های وهابی ها پاسخ های منطقی می دهند، با خطر مرگ مواجه می شوند. در ماه نوامبر گذشته جوان مومن آذربایجانی به نام ناطق رمضان اف، رزمنده جنگ قراباغ که از این جنگ جان سالم به در برده بود، به علت پاسخ گویی به یاوه گویی و هتاکی وهابی ها در شبکه اجتماعی تیک – تاک هدف حمله ناجوانمردانه وهابی ها قرار گرفت و به شهادت رسید که هشداری به کل جامعه جمهوری آذربایجان باشد.
طی یک سال گذشته پس از جنگ دوم قراباغ که آشکارا صهیونیسم و پان ترکیسم خود را پیروز اصلی این جنگ می دانند، مراکز اصلی تبلیغ تشیع در جمهوری آذربایجان نظیر حسینیه اهل بیت (ع) در باکو و انگشت شمار سایت های مروج تشیع اصیل در این کشور نظیر سایت های ارزش ها و مائده از طرف دولت مسدود شدند. در همین حال، بر رونق کنیسه های یهودی و مراکز تجمع وهابی ها و جلسات نورچی ها در جمهوری آذربایجان افزوده می شود.
گرچه در دوره حاکمیت کمونیسم شوروی، تشیع جمهوری آذربایجان تحت شدیدترین حملات قرار گرفته و تحت همین فشارهای کمونیستی و آتئیستی آبدیده شده و در مقابل دشمنانش تاب مقاومت بسیار جدی دارد، اما در دوره کنونی دشمنان تشیع جمهوری آذربایجان با توجه به درس ها و عبرت های پیشین، هدف نابودی تشیع اصیل در این کشور را صرفا با حمله و هجمه بیرونی دنبال نمی کنند و از درون تشیع نیز ساز و کارهای حمله به آن را فراهم کرده اند. از آن جمله، متاسفانه جذب و فریب شمار قابل توجهی از روحانیون و مداحان و نیروهایی که در درون تشیع اصیل پرورش یافته بودند، از جمله دستاوردهای نظام "چندفرهنگ گرایی و اسلام مدل آذربایجانی" بوده است که به پشتوانه صهیونیسم و پان ترکیسم و نورچی گری و وهابیت در جمهوری آذربایجان قدرت را قبضه کرده است. جنگ دوم قراباغ که به طرز فتنه آلودی طراحی و اجرا شد و برغم پایان ندادن به مساله تجزیه طلبی ارمنی در قراباغ کوهستانی، با تظاهر به آزادسازی بخشی از اراضی جمهوری آذربایجان، موجب اغوای بخش اعظم مردم این کشور شد، عملا دشوارترین شرایط طول تاریخ تشیع جمهوری آذربایجان را موجب شده است! رهایی از این وضعیت نه تنها با اتکاء به بن مایه های تشیع اصیل در جمهوری آذربایجان و جلوگیری از از تحریف و به انحراف کشانده شدن آنها، بلکه با دادن اطلاعات دقیق و درست به مراجع دینی و رهبران جهان تشیع در قم و نجف و مطالبه راهکار و موضع گیری و راهنمایی از آنها امکان پذیر خواهد بود که متاسفانه در این زمینه رسانه ها و متولیان مربوطه بسیار ضعیف و فشل شده عمل می کنند.
✍️برهان حشمتی
✅@Nardaran313
تردیدی نیست که در دوره پس از جنگ دوم قراباغ، تشیع در جمهوری آذربایجان حقیقتا به بند کشیده شده است و در همین شرایط وهابیون و نورچی ها در این جمهوری جولان می دهند و ترکتازی می کنند. در هفته گذشته، انتشار ویدئوی به اصطلاح "اقامه نماز جمعه" وهابی ها در خیابانی در روستای "قراچوخور" در حومه باکو که از چندین سال پیش به عنوان مرکز وهابیت در جمهوری آذربایجان شناخته شده و فعال است، طبل هشدار را بار دیگر به صدا درآورد. این در حالی است که در همین ایام، وهابی ها با گستاخی تمام با حضور در مسجد روستای "مشفق آباد" در حومه باکو مانع از برگزاری مراسم عزاداری برای شهادت دختر گرامی پیامبر اسلام، حضرت فاطمه زهرا (س) شدند. اقامه "نماز جمعه" وهابی ها در قاراچوخور در شرایطی است که نه تنها برگزاری چنین تجمعاتی برای شیعیان جمهوری آذربایجان به بهانه بیماری کرونا ممنوع شده است، بلکه حتی ساخت و انتشار کلیپ برای معرفی امامان معصوم و اهل بیت پیامبر گرامی اسلام (ص) در فضای مجازی نیز با برخورد دولت جمهوری آذربایجان مواجه شد و سازندگان آن تحت فشار قرار گرفتند و تنبیه شدند.
در شرایطی "قراچوخور" وهابی ها در حال نضج و رونق گرفتن است که "نارداران" شیعیان از سال 2015 به بند کشیده شده است. در حالی که روحانیون و فعالان شیعی نظیر حاج محسن صمدوف، حاج آبگل سلیمانف، حاج طالع باقرزاده، حاج الشن مصطفی اف و ده ها و بلکه صدها تن دیگر از شهروندان جمهوری آذربایجان صرفا به علت بیان عقاید شیعی خود در زندان ها به سر می برند که فعالان وهابی نظیر قامت سلیمان اف و علیخان موسی اف و علی قنبروف و نورچی هایی نظیر الشاد میری و فاضل مصطفی و صدها و هزاران آتئیست و صهیونیست با نام و نشان در رسانه های جمهوری آذربایجان جولان می دهند و علیه عقاید شیعیان مظلوم جمهوری آذربایجان یاوه گویی می کنند.
کار به جایی رسیده است که پس از بازگشت و تجمع وهابی های از سوریه و عراق و ترکیه به جمهوری آذربایجان با استفاده از فرصت طلایی جنگ دوم قراباغ، حتی وقتی جوانان غیرتمند شیعه در شبکه های اجتماعی به فحاشی ها و عنادورزی های وهابی ها پاسخ های منطقی می دهند، با خطر مرگ مواجه می شوند. در ماه نوامبر گذشته جوان مومن آذربایجانی به نام ناطق رمضان اف، رزمنده جنگ قراباغ که از این جنگ جان سالم به در برده بود، به علت پاسخ گویی به یاوه گویی و هتاکی وهابی ها در شبکه اجتماعی تیک – تاک هدف حمله ناجوانمردانه وهابی ها قرار گرفت و به شهادت رسید که هشداری به کل جامعه جمهوری آذربایجان باشد.
طی یک سال گذشته پس از جنگ دوم قراباغ که آشکارا صهیونیسم و پان ترکیسم خود را پیروز اصلی این جنگ می دانند، مراکز اصلی تبلیغ تشیع در جمهوری آذربایجان نظیر حسینیه اهل بیت (ع) در باکو و انگشت شمار سایت های مروج تشیع اصیل در این کشور نظیر سایت های ارزش ها و مائده از طرف دولت مسدود شدند. در همین حال، بر رونق کنیسه های یهودی و مراکز تجمع وهابی ها و جلسات نورچی ها در جمهوری آذربایجان افزوده می شود.
گرچه در دوره حاکمیت کمونیسم شوروی، تشیع جمهوری آذربایجان تحت شدیدترین حملات قرار گرفته و تحت همین فشارهای کمونیستی و آتئیستی آبدیده شده و در مقابل دشمنانش تاب مقاومت بسیار جدی دارد، اما در دوره کنونی دشمنان تشیع جمهوری آذربایجان با توجه به درس ها و عبرت های پیشین، هدف نابودی تشیع اصیل در این کشور را صرفا با حمله و هجمه بیرونی دنبال نمی کنند و از درون تشیع نیز ساز و کارهای حمله به آن را فراهم کرده اند. از آن جمله، متاسفانه جذب و فریب شمار قابل توجهی از روحانیون و مداحان و نیروهایی که در درون تشیع اصیل پرورش یافته بودند، از جمله دستاوردهای نظام "چندفرهنگ گرایی و اسلام مدل آذربایجانی" بوده است که به پشتوانه صهیونیسم و پان ترکیسم و نورچی گری و وهابیت در جمهوری آذربایجان قدرت را قبضه کرده است. جنگ دوم قراباغ که به طرز فتنه آلودی طراحی و اجرا شد و برغم پایان ندادن به مساله تجزیه طلبی ارمنی در قراباغ کوهستانی، با تظاهر به آزادسازی بخشی از اراضی جمهوری آذربایجان، موجب اغوای بخش اعظم مردم این کشور شد، عملا دشوارترین شرایط طول تاریخ تشیع جمهوری آذربایجان را موجب شده است! رهایی از این وضعیت نه تنها با اتکاء به بن مایه های تشیع اصیل در جمهوری آذربایجان و جلوگیری از از تحریف و به انحراف کشانده شدن آنها، بلکه با دادن اطلاعات دقیق و درست به مراجع دینی و رهبران جهان تشیع در قم و نجف و مطالبه راهکار و موضع گیری و راهنمایی از آنها امکان پذیر خواهد بود که متاسفانه در این زمینه رسانه ها و متولیان مربوطه بسیار ضعیف و فشل شده عمل می کنند.
✍️برهان حشمتی
✅@Nardaran313
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عاشقان مکتب شهید حاج قاسم سلیمانی در سالروز شهادت آن سردار دلها در ترکیه مراسم یادبود برپا کرده و بر مظلومیت آن شهید سرافراز اشک ماتم ریختند در این مراسم اتباع کشور آذربایجان نیز مشارکت داشتند.
#شهید_قاسم_سلیمانی
#حسینچیلر
✅@Nardaran313
#شهید_قاسم_سلیمانی
#حسینچیلر
✅@Nardaran313
▪️امروز *رهبر معظم انقلاب* به مدیر مسئول کیهان پیام فرستاده و گفته:
*«یادداشت امروز آقای محمد صرفی، یک آفرین دارد».👏*
این یادداشت آقای صرفی نویسندهی خوش ذوق، با سواد و بیادعای کیهان، درباره حاج قاسم که توجه رهبری را جلب کرده است
⬇️✒️✒️✒️✒️⬇️
ستاره قاسم در کهکشان راه خمینی(یادداشت روز)
چقدر خوب است که کودکان وقتی به دنیا میآیند کسی نمیداند سرنوشت چه تقدیری برای آنان رقم زده و تاریخ برای شانه نحیف برخی از این کودکانگریان، چه مأموریتی گرانسنگ تدارک دیده است. آری! اینگونه بود که دست فرعون بهرغم تمام دست و پا زدنهایش، به فرزند عمران و یوکابد نرسید و موسی دودمان طاغوت عصر خود را در نیل بر باد داد. و آن زمانی بود که از چشم دنیااندیشان و ظاهربینان کار مؤمنان به پایان رسیده بود؛ در پیش، امواج خروشان نیل بود و از پس، لشکر جرّار فرعون. اما تقدیر الهی چیز دیگری بود. پس فرمان آمد که ای موسی! عصای خود را بر دریا بزن ... و شد آنچه ناشدنی مینمود.
تابستان سال 1953 برای «دوایت آیزنهاور» سی و چهارمین رئیسجمهور آمریکا شیرین بود. ماموران سازمان CIA در تهران به فرستادگان و مزدوران بریتانیایی که دیگر کبیر نبود پیوستند و عملیات آژاکس را با موفقیت به سرانجام رساندند. دولت وقت با کودتا سرنگون شد و شاه لرزان و فراری دوباره بر تخت نشست. «آلن دالس» رئیس CIA اگر از آینده چیزی میدانست بدون شک پنج سال بعد، تیمی از ماموران خود را بار دیگر راهی ایران میکرد اما این بار نه به مقصد تهران بلکه به «قناتملک»، روستایی در دل کویر مرکزی ایران. به خانه ساده و محقر مشهدی حسن.
اما نه آیزنهاور و دالس میدانستند و نه حتی مشهدی حسن و فاطمه که آن کودکی که روز اول فروردین سال 1337 پا به زمین گذاشته و گریه میکند، چه آیندهای و مأموریتی در پیش دارد. فرزند سوم خانه بود و نامش را گذاشتند قاسم. انتخابی بهجا و نامی نیکو بود. این طفل شیرخوار و روستازاده گمنام، مأموریت داشت چیزهایی را قسمت کند. از این باب همه ما قاسم هستیم چرا که در زندگی چیزهایی را با دیگران و بین دیگران قسمت میکنیم. اما قرار بود او از همه ما و قاسمها، قاسمتر باشد.
دنیا معرکههای عجیب و غریب و شگفتیهای فرامحاسباتی کم ندارد. نقاطی به ظاهر بسیار دور و بیربط در گوشه و کنار کرهخاکی هستند که هیچ دستگاه محاسباتی و عقل و حتی خیالی نمیتواند میان آنها خطی برقرار سازد. وقتی مامور ساواک سال 1342 با ریشخند از آقا روحالله پرسید یارانت کجا هستند، آن مرد خدا که دلش از خورشید هم گرمتر و چشمهایش از برق آسمان گیراتر بود، با دلی آرام و قلبی مطمئن پاسخ داد؛ سربازان من در گهوارهها هستند. یحتمل مأمور مفلوک سازمان اطلاعات و امنیت کشور، پوزخندی زده و در دل یا زیر لب گفته باشد عجب آخوند خوشخیالی و چه خیالات خامی! نمیتوان به واکنش آن مأمور چندان خرده گرفت. آن روز قاسم سلیمانی پنج ساله بود، مهدی باکری و اسماعیل دقایقی 9 ساله، حسن باقری و ابراهیم همت هشت ساله، حسین خرازی شش ساله، احمد کاظمی، مهدی زینالدین و حسن تهرانیمقدم 4 ساله، محمود کاوه و علی هاشمی 2 ساله. کودکانی دور از هم، هر کدام در شهری و روستایی. آن ستارههای دور از هم در کهکشان راه خمینی. آنقدر دور که هیچ منجمی نمیتوانست پیشبینی کند روزی که چندان دور نیست این ستارهها در یک مدار قرار خواهند گرفت و چشم آسمان از نورشان روشن خواهد شد.
تازه این کودکان فرماندهان سپاه خمینی کبیر بودند و بسیاری از سربازان آنان حتی هنوز پای بر زمین، این «سیاره رنج» نگذاشته بودند. گفتیم فرمانده و سرباز! بگذار همینجا تکلیف این دو کلمه را روشن کنیم. میدانی چرا فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که نامش لرزه بر اندام دشمنان میانداخت خود را همیشه سرباز میدانست و مینامید و وصیت کرد بر سنگ مزارش بنویسند سرباز قاسم سلیمانی؟ همان سربازی که چند روز پیش یک رسانه آمریکایی با کینهای عمیق نوشت سلیمانی شبه نظامیان عراق، لبنان و یمن (افغانستان و پاکستان و سوریه و فلسطین را جاانداخته) را به یک اتحاد راهبردی متصل و نیروی قدس را به نوعی ناتو تبدیل کرد.
در روزگاری که آدمها به دنبال نام هستند و برای خود لقب میسازند و میتراشند و برای محکمکاری سفارش میدهند، مردی که سرنوشت منطقه و بلکه جهان را تغییر داد، به او لقب «فرمانده سایهها»، «خردکننده داعش» و «قویترین مرد خاورمیانه» داده بودند و فرماندهان ارتش آمریکا به او حسادت میکردند، خود را سرباز میداند. ریشه ماجرا به همان پیرمرد طوفانی برمیگردد که بر صندلی ساده حسینیه جماران مینشست و آرام سخن میگفت و دنیا را به لرزه درمیآورد. قاسم شاگرد مکتب حضرت روحالله بود. همان که بنیانگذار انقلابش میخواندند، مرد قرن، سیاستمدار عصر، تغییردهنده جهان و تاریخ و...
*«یادداشت امروز آقای محمد صرفی، یک آفرین دارد».👏*
این یادداشت آقای صرفی نویسندهی خوش ذوق، با سواد و بیادعای کیهان، درباره حاج قاسم که توجه رهبری را جلب کرده است
⬇️✒️✒️✒️✒️⬇️
ستاره قاسم در کهکشان راه خمینی(یادداشت روز)
چقدر خوب است که کودکان وقتی به دنیا میآیند کسی نمیداند سرنوشت چه تقدیری برای آنان رقم زده و تاریخ برای شانه نحیف برخی از این کودکانگریان، چه مأموریتی گرانسنگ تدارک دیده است. آری! اینگونه بود که دست فرعون بهرغم تمام دست و پا زدنهایش، به فرزند عمران و یوکابد نرسید و موسی دودمان طاغوت عصر خود را در نیل بر باد داد. و آن زمانی بود که از چشم دنیااندیشان و ظاهربینان کار مؤمنان به پایان رسیده بود؛ در پیش، امواج خروشان نیل بود و از پس، لشکر جرّار فرعون. اما تقدیر الهی چیز دیگری بود. پس فرمان آمد که ای موسی! عصای خود را بر دریا بزن ... و شد آنچه ناشدنی مینمود.
تابستان سال 1953 برای «دوایت آیزنهاور» سی و چهارمین رئیسجمهور آمریکا شیرین بود. ماموران سازمان CIA در تهران به فرستادگان و مزدوران بریتانیایی که دیگر کبیر نبود پیوستند و عملیات آژاکس را با موفقیت به سرانجام رساندند. دولت وقت با کودتا سرنگون شد و شاه لرزان و فراری دوباره بر تخت نشست. «آلن دالس» رئیس CIA اگر از آینده چیزی میدانست بدون شک پنج سال بعد، تیمی از ماموران خود را بار دیگر راهی ایران میکرد اما این بار نه به مقصد تهران بلکه به «قناتملک»، روستایی در دل کویر مرکزی ایران. به خانه ساده و محقر مشهدی حسن.
اما نه آیزنهاور و دالس میدانستند و نه حتی مشهدی حسن و فاطمه که آن کودکی که روز اول فروردین سال 1337 پا به زمین گذاشته و گریه میکند، چه آیندهای و مأموریتی در پیش دارد. فرزند سوم خانه بود و نامش را گذاشتند قاسم. انتخابی بهجا و نامی نیکو بود. این طفل شیرخوار و روستازاده گمنام، مأموریت داشت چیزهایی را قسمت کند. از این باب همه ما قاسم هستیم چرا که در زندگی چیزهایی را با دیگران و بین دیگران قسمت میکنیم. اما قرار بود او از همه ما و قاسمها، قاسمتر باشد.
دنیا معرکههای عجیب و غریب و شگفتیهای فرامحاسباتی کم ندارد. نقاطی به ظاهر بسیار دور و بیربط در گوشه و کنار کرهخاکی هستند که هیچ دستگاه محاسباتی و عقل و حتی خیالی نمیتواند میان آنها خطی برقرار سازد. وقتی مامور ساواک سال 1342 با ریشخند از آقا روحالله پرسید یارانت کجا هستند، آن مرد خدا که دلش از خورشید هم گرمتر و چشمهایش از برق آسمان گیراتر بود، با دلی آرام و قلبی مطمئن پاسخ داد؛ سربازان من در گهوارهها هستند. یحتمل مأمور مفلوک سازمان اطلاعات و امنیت کشور، پوزخندی زده و در دل یا زیر لب گفته باشد عجب آخوند خوشخیالی و چه خیالات خامی! نمیتوان به واکنش آن مأمور چندان خرده گرفت. آن روز قاسم سلیمانی پنج ساله بود، مهدی باکری و اسماعیل دقایقی 9 ساله، حسن باقری و ابراهیم همت هشت ساله، حسین خرازی شش ساله، احمد کاظمی، مهدی زینالدین و حسن تهرانیمقدم 4 ساله، محمود کاوه و علی هاشمی 2 ساله. کودکانی دور از هم، هر کدام در شهری و روستایی. آن ستارههای دور از هم در کهکشان راه خمینی. آنقدر دور که هیچ منجمی نمیتوانست پیشبینی کند روزی که چندان دور نیست این ستارهها در یک مدار قرار خواهند گرفت و چشم آسمان از نورشان روشن خواهد شد.
تازه این کودکان فرماندهان سپاه خمینی کبیر بودند و بسیاری از سربازان آنان حتی هنوز پای بر زمین، این «سیاره رنج» نگذاشته بودند. گفتیم فرمانده و سرباز! بگذار همینجا تکلیف این دو کلمه را روشن کنیم. میدانی چرا فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران که نامش لرزه بر اندام دشمنان میانداخت خود را همیشه سرباز میدانست و مینامید و وصیت کرد بر سنگ مزارش بنویسند سرباز قاسم سلیمانی؟ همان سربازی که چند روز پیش یک رسانه آمریکایی با کینهای عمیق نوشت سلیمانی شبه نظامیان عراق، لبنان و یمن (افغانستان و پاکستان و سوریه و فلسطین را جاانداخته) را به یک اتحاد راهبردی متصل و نیروی قدس را به نوعی ناتو تبدیل کرد.
در روزگاری که آدمها به دنبال نام هستند و برای خود لقب میسازند و میتراشند و برای محکمکاری سفارش میدهند، مردی که سرنوشت منطقه و بلکه جهان را تغییر داد، به او لقب «فرمانده سایهها»، «خردکننده داعش» و «قویترین مرد خاورمیانه» داده بودند و فرماندهان ارتش آمریکا به او حسادت میکردند، خود را سرباز میداند. ریشه ماجرا به همان پیرمرد طوفانی برمیگردد که بر صندلی ساده حسینیه جماران مینشست و آرام سخن میگفت و دنیا را به لرزه درمیآورد. قاسم شاگرد مکتب حضرت روحالله بود. همان که بنیانگذار انقلابش میخواندند، مرد قرن، سیاستمدار عصر، تغییردهنده جهان و تاریخ و...
البته که همه اینها بود اما وقتی یکی از مریدانش فریاد زد؛ «ما همه سرباز توئیم خمینی، گوش به فرمان توئیم خمینی»، باز ساده اما از روی عقیده و منطبق با عمل خویش گفت؛ «نه من سرباز توام و نه تو سرباز من. همه سرباز خداییم انشاءالله.»
آدمهای خوب کم نیستند و کم ندیدهایم. شاید ما هم آدمهای خوبی باشیم چرا که گاهی کارهای خوبی میکنیم. بخشی از شادی و وقت و توانایی و پول خود را با عدهای قسمت میکنیم. شاید برخی خوبتر باشند و از قوه قهریه خود نیز برای خوب بودن و خوبی کردن استفاده کنند. مثلاً وقتی میبینند به کسی دارد ظلم میشود، سینه سپر کنند و وارد معرکه شوند. مأموریت قاسم تقسیم کردن بود. آرامش و امنیت و شادی و لبخند و در کنارش ترس و وحشت و اضطراب. آنچه قاسم را از دیگر خوبان سوا میکرد، آن بود که او اهل قناعت نبود. بله! قناعت همیشه هم چیز خوبی نیست. اگر در تقسیم خوبیها به دایره تنگ و حقیری در اطراف خود قناعت کنی، چنین میشود. قاسم آرامش و امنیت و لبخند را برای همه انسانهای روی زمین میخواست نه فقط برای اهالی قناتملک و کرمانیها و ایرانیها. برای او فرقی نداشت که این زن و مرد و کودک چه زبانی دارند، چه آیینی و خطوط جغرافیا آنان را چگونه تقسیم کرده است. امنیت و آرامش و لبخند حق همه بود و وحشت و اضطراب حق همه آنهایی که آن حق را از دیگران سلب کرده بودند. اینجاست که قاسم را میتوان در دو شمایل دید. شمایلی نرمتر از حریر و دلنازکتر از کودکان که گویی هنوز کودکی پنج ساله در قناتملک است. همانقدر دل کوچکی دارد. از ته دل میخندد و مثل ابربهارگریه میکند. و شمایلی دژم و غضبناک که گویی خدای جبار و منتقم به او مأموریت داده است تا بندگان طاغی و خونریزش را به دست او هلاک کرده و راهی دوزخ سازد.
خیابانهای شلوغ و تاریک ما برای نام تو حقیر و کوچکاند. روزی ستارهای بزرگ و پرنور کشف میشود و نام تو را بر آن خواهند گذاشت. بلندمردا! نامت بلند باد که آب و آتش در چشمان تو به هم میرسید و خوشا بحال آنانکه در روزگار رجعت بار دیگر آن چشمهای پرفروغ را میبینند و میانشان نور تقسیم خواهیکرد.
*محمد صرفی*
✅@Nardaran313
آدمهای خوب کم نیستند و کم ندیدهایم. شاید ما هم آدمهای خوبی باشیم چرا که گاهی کارهای خوبی میکنیم. بخشی از شادی و وقت و توانایی و پول خود را با عدهای قسمت میکنیم. شاید برخی خوبتر باشند و از قوه قهریه خود نیز برای خوب بودن و خوبی کردن استفاده کنند. مثلاً وقتی میبینند به کسی دارد ظلم میشود، سینه سپر کنند و وارد معرکه شوند. مأموریت قاسم تقسیم کردن بود. آرامش و امنیت و شادی و لبخند و در کنارش ترس و وحشت و اضطراب. آنچه قاسم را از دیگر خوبان سوا میکرد، آن بود که او اهل قناعت نبود. بله! قناعت همیشه هم چیز خوبی نیست. اگر در تقسیم خوبیها به دایره تنگ و حقیری در اطراف خود قناعت کنی، چنین میشود. قاسم آرامش و امنیت و لبخند را برای همه انسانهای روی زمین میخواست نه فقط برای اهالی قناتملک و کرمانیها و ایرانیها. برای او فرقی نداشت که این زن و مرد و کودک چه زبانی دارند، چه آیینی و خطوط جغرافیا آنان را چگونه تقسیم کرده است. امنیت و آرامش و لبخند حق همه بود و وحشت و اضطراب حق همه آنهایی که آن حق را از دیگران سلب کرده بودند. اینجاست که قاسم را میتوان در دو شمایل دید. شمایلی نرمتر از حریر و دلنازکتر از کودکان که گویی هنوز کودکی پنج ساله در قناتملک است. همانقدر دل کوچکی دارد. از ته دل میخندد و مثل ابربهارگریه میکند. و شمایلی دژم و غضبناک که گویی خدای جبار و منتقم به او مأموریت داده است تا بندگان طاغی و خونریزش را به دست او هلاک کرده و راهی دوزخ سازد.
خیابانهای شلوغ و تاریک ما برای نام تو حقیر و کوچکاند. روزی ستارهای بزرگ و پرنور کشف میشود و نام تو را بر آن خواهند گذاشت. بلندمردا! نامت بلند باد که آب و آتش در چشمان تو به هم میرسید و خوشا بحال آنانکه در روزگار رجعت بار دیگر آن چشمهای پرفروغ را میبینند و میانشان نور تقسیم خواهیکرد.
*محمد صرفی*
✅@Nardaran313
🔴جیحون بایراموف وزیر امور خارجه جمهوری #آذربایجان اظهار داشته که باکو و ایروان باید بدون پیش شرط، شروع به مشخص نمودن #مرز_ارمنستان و آذربایجان کنند.
✅بایراموف تاکید کرد که #آذربایجان آماده آغاز #تعیین_مرزها با #ارمنستان است. به گفته وی، موضوع مناطق تحت محاصره واقعیتی است که هیچکس نمی تواند آن را انکار کند.
🔴مولود چاووشاوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرد که طی گفتگو با ارمنستان ترکیه اقدامات خود را با آذربایجان هماهنگ می کند.
✅طبق اظهارات جیحون بایراموف آذربایجان از روند عادی سازی روابط #ترکیه_و_ارمنستان حمایت می کند.
✅@Nardaran313
✅بایراموف تاکید کرد که #آذربایجان آماده آغاز #تعیین_مرزها با #ارمنستان است. به گفته وی، موضوع مناطق تحت محاصره واقعیتی است که هیچکس نمی تواند آن را انکار کند.
🔴مولود چاووشاوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه اعلام کرد که طی گفتگو با ارمنستان ترکیه اقدامات خود را با آذربایجان هماهنگ می کند.
✅طبق اظهارات جیحون بایراموف آذربایجان از روند عادی سازی روابط #ترکیه_و_ارمنستان حمایت می کند.
✅@Nardaran313
روزنامه ینی مساوات باکو نوشت سیاستها و اعلام دیدگاه نخست وزیر ارمنستان درباره قراباغ در ماه دسامبر ۲۰۲۱ ، ارامنه این منطقه را به مهاجرت به روسیه و اروپا و آمریکا سوق داده است و قراباغ به سرعت از ارامنه خالی می شود.
ینی مساوات نوشت:"ارامنه منطقه کاملاً متقاعد شده اند که همه چیز رو به پایان است. ارمنی های قره باغ معتقدند که ارمنستان با آذربایجان و ترکیه به توافق رسیده است. بنابراین ایروان به سناریوی آذربایجان و ترکیه عمل خواهد کرد. در آن سناریو، انتظار نمی رود ارامنه در هیچ وضعیت حقوقی در قره باغ زندگی کنند. ظاهراً ارامنه ساکن در خانکندی و اطراف آن که نیروهای حافظ صلح روسی به طور موقت در آن مستقر هستند، مهاجرت خود را آغاز کرده اند. بیشتر آنها برای مهاجرت به روسیه و اروپا آماده می شوند. زیرا آنها قبلاً درک کرده اند که ایروان به سرعت در حال از دست دادن توانایی خود برای حمایت از جدایی طلبی ارمنی در منطقه است.
این بدان معناست که ارامنه ساکن منطقه نیز باید برای تصمیم گیری متناسب با سرعت از دست دادن فرصت های ایروان عجله کنند. یعنی باید تابعیت آذربایجان را بپذیرند. در غیر این صورت طبق قانون اساسی آذربایجان باید از کشور خارج شوند و به دنبال «سرزمین تجزیه طلبی» جدید باشند زیرا حق زندگی در منطقه را نخواهند داشت."
https://musavat.com/news/pasinyan-xankendi-ermenilerini-herekete-getirdi-rusiya-ve-avropaya-kocurler_857428.html
✅@Nardaran313
ینی مساوات نوشت:"ارامنه منطقه کاملاً متقاعد شده اند که همه چیز رو به پایان است. ارمنی های قره باغ معتقدند که ارمنستان با آذربایجان و ترکیه به توافق رسیده است. بنابراین ایروان به سناریوی آذربایجان و ترکیه عمل خواهد کرد. در آن سناریو، انتظار نمی رود ارامنه در هیچ وضعیت حقوقی در قره باغ زندگی کنند. ظاهراً ارامنه ساکن در خانکندی و اطراف آن که نیروهای حافظ صلح روسی به طور موقت در آن مستقر هستند، مهاجرت خود را آغاز کرده اند. بیشتر آنها برای مهاجرت به روسیه و اروپا آماده می شوند. زیرا آنها قبلاً درک کرده اند که ایروان به سرعت در حال از دست دادن توانایی خود برای حمایت از جدایی طلبی ارمنی در منطقه است.
این بدان معناست که ارامنه ساکن منطقه نیز باید برای تصمیم گیری متناسب با سرعت از دست دادن فرصت های ایروان عجله کنند. یعنی باید تابعیت آذربایجان را بپذیرند. در غیر این صورت طبق قانون اساسی آذربایجان باید از کشور خارج شوند و به دنبال «سرزمین تجزیه طلبی» جدید باشند زیرا حق زندگی در منطقه را نخواهند داشت."
https://musavat.com/news/pasinyan-xankendi-ermenilerini-herekete-getirdi-rusiya-ve-avropaya-kocurler_857428.html
✅@Nardaran313
Musavat
Paşinyan Xankəndi ermənilərini hərəkətə gətirdi: Rusiya və Avropaya köçürlər
Rusiya sülhməramlı qüvvələrinin müvəqqəti dislokasiya olunduğu Xankəndi və ətraf bölgədə yaşayan ermənilər arasında emiqrasiya əhval-ruhiyyəsi güclənməyə başlayıb; Artıq anlayırlar ki, Ermənistan bölg...
رییس حزب جبهه خلق جمهوری آذربایجان گفت:
اگر حق تجمع آزادانه برای اعتراض به بی عدالتی ها در جمهوری آذربایجان نیز تامین نشود، انفجار اجتماعی مشابه قزاقستان در جمهوری آذربایجان نیز ممکن است روی دهد.
علی کریم لی در سخنانی که از کانال "عثمان قیزی تی وی" در بستر یوتیوب پخش شد، گفت: « درست است که سطح زندگی مردم قزاقستان خیلی بهتر از مردم جمهوری آذربایجان بوده است، اما با توجه به ثروث فراوان قزاقستان و فساد طبقه حاکم بر این کشور و ثروت اندوزی قشر کوچکی که قدرت و حاکمیت را به دست دارد، اکثریت قاطع مردم قزاقستان بر این باورند که بخش خیلی ناچیزی از ثروت کشور در اختیار مردم قرار گرفته و بخش اعظم دارایی کشور را قشر کوچکی از صاحبان قدرت و ثروت در اختیار خود گرفته اند و شکاف عمیق اجتماعی در این کشور به وجود آمده است. در شرایط وجود چنین شکافی در هر کشور، بروز انفجار اجتماعی غیرقابل اجتناب است.»
علی کریم لی گفت : « قزاقستان کشور قدرتمندی هم بوده است. دومین ارتش قدرتمند در میان کشورهای جامعه مشترک المنافع متعلق به قزاقستان است. اما، در شرایط انفجار اجتماعی نیروی امنیتی و انتظامی و ارتش نیز ممکن است متلاشی شود و در روزهای گذشته این وضعیت در میان نیروهای امنیتی و انتظامی قزاقستان مشاهده شد. اما، وقتی قاسم ژامرت توکایف، رییس جمهوری قزاقستان با اتکاء به حمایت روسیه ، نیروهای انتظامی و امنیتی کشور را به مجازات در صورت مقابله نکردن با مخالفان تهدید کرد، نیروهای دولتی مجددا در حال جمع و جور کردن خود و تلاش برای کنترل اوضاع هستند.»
علی کریم لی گفت: « نیروی اصلی محرک اعتراضات در قزاقستان، شهروندان 20 تا 40 ساله قزاق ساکن در جنوب این کشور و اساسا مهاجران از روستاها به شهرها هستند. نمی توان از وجود هیچ سازمان تروریستی در قزاقستان سخن گفت. این بحران در ابتدا ، انفجار اجتماعی بود که خیلی سریع به به جنگ داخلی تبدیل شد و اکنون نیز به اشغال کشور توسط نیروی خارجی منجر می شود. اما، علت اصلی این وضعیت ، وجود نارضایتی در درون جامعه است. هیچ عامل خارجی در کار نبوده است. این انفجار شبیه شرایط جمهوری آذربایجان در ژانویه 1990 است که مردم علیه نظام آن زمان به پا خاستند. در آن زمان نیز به ما انگ تروریست و معتاد و افراط گرا می زدند. اکنون در قزاقستان نیز مردم به بی عدالتی در این کشور اعتراض دارند. هیچ سازمان تروریستی اسلامی هم در قزاقستان که دولت این کشور معترضان را به آن متهم می کند، وجود ندارد. علت اصلی بروز این تحولات، مقابله با ملتی است که حق خود را از حاکمان مطالبه می کند. متاسفانه به علت فقدان جامعه مدنی و ساز و کارهای دموکراتیک و سازماندهی نشدن مخالفت ها در این کشور، این نزاع از مجرای حقوقی خارج شده است و در مجرای خشونت آمیز قرار گرفته است. »
علی کریم لی افزود : « تلاش ما در جمهوری آذربایجان نیز این است که نباید اجازه دهیم زمانی در اینجا نیز یک انفجار اجتماعی روی دهد و از مجرای حقوقی و مسالمت آمیز خارج شود. بهترین وضعیت، حل مشکلات در مجرای مسالمت آمیز و حقوقی و قانونی است. »
اگر حق تجمع آزادانه برای اعتراض به بی عدالتی ها در جمهوری آذربایجان نیز تامین نشود، انفجار اجتماعی مشابه قزاقستان در جمهوری آذربایجان نیز ممکن است روی دهد.
علی کریم لی در سخنانی که از کانال "عثمان قیزی تی وی" در بستر یوتیوب پخش شد، گفت: « درست است که سطح زندگی مردم قزاقستان خیلی بهتر از مردم جمهوری آذربایجان بوده است، اما با توجه به ثروث فراوان قزاقستان و فساد طبقه حاکم بر این کشور و ثروت اندوزی قشر کوچکی که قدرت و حاکمیت را به دست دارد، اکثریت قاطع مردم قزاقستان بر این باورند که بخش خیلی ناچیزی از ثروت کشور در اختیار مردم قرار گرفته و بخش اعظم دارایی کشور را قشر کوچکی از صاحبان قدرت و ثروت در اختیار خود گرفته اند و شکاف عمیق اجتماعی در این کشور به وجود آمده است. در شرایط وجود چنین شکافی در هر کشور، بروز انفجار اجتماعی غیرقابل اجتناب است.»
علی کریم لی گفت : « قزاقستان کشور قدرتمندی هم بوده است. دومین ارتش قدرتمند در میان کشورهای جامعه مشترک المنافع متعلق به قزاقستان است. اما، در شرایط انفجار اجتماعی نیروی امنیتی و انتظامی و ارتش نیز ممکن است متلاشی شود و در روزهای گذشته این وضعیت در میان نیروهای امنیتی و انتظامی قزاقستان مشاهده شد. اما، وقتی قاسم ژامرت توکایف، رییس جمهوری قزاقستان با اتکاء به حمایت روسیه ، نیروهای انتظامی و امنیتی کشور را به مجازات در صورت مقابله نکردن با مخالفان تهدید کرد، نیروهای دولتی مجددا در حال جمع و جور کردن خود و تلاش برای کنترل اوضاع هستند.»
علی کریم لی گفت: « نیروی اصلی محرک اعتراضات در قزاقستان، شهروندان 20 تا 40 ساله قزاق ساکن در جنوب این کشور و اساسا مهاجران از روستاها به شهرها هستند. نمی توان از وجود هیچ سازمان تروریستی در قزاقستان سخن گفت. این بحران در ابتدا ، انفجار اجتماعی بود که خیلی سریع به به جنگ داخلی تبدیل شد و اکنون نیز به اشغال کشور توسط نیروی خارجی منجر می شود. اما، علت اصلی این وضعیت ، وجود نارضایتی در درون جامعه است. هیچ عامل خارجی در کار نبوده است. این انفجار شبیه شرایط جمهوری آذربایجان در ژانویه 1990 است که مردم علیه نظام آن زمان به پا خاستند. در آن زمان نیز به ما انگ تروریست و معتاد و افراط گرا می زدند. اکنون در قزاقستان نیز مردم به بی عدالتی در این کشور اعتراض دارند. هیچ سازمان تروریستی اسلامی هم در قزاقستان که دولت این کشور معترضان را به آن متهم می کند، وجود ندارد. علت اصلی بروز این تحولات، مقابله با ملتی است که حق خود را از حاکمان مطالبه می کند. متاسفانه به علت فقدان جامعه مدنی و ساز و کارهای دموکراتیک و سازماندهی نشدن مخالفت ها در این کشور، این نزاع از مجرای حقوقی خارج شده است و در مجرای خشونت آمیز قرار گرفته است. »
علی کریم لی افزود : « تلاش ما در جمهوری آذربایجان نیز این است که نباید اجازه دهیم زمانی در اینجا نیز یک انفجار اجتماعی روی دهد و از مجرای حقوقی و مسالمت آمیز خارج شود. بهترین وضعیت، حل مشکلات در مجرای مسالمت آمیز و حقوقی و قانونی است. »
رییس حزب جبهه خلق افزود : « متاسفانه این تحولات در قزاقستان ادامه دار خواهد شد. روسیه برای مهار این اوضاع نیرو اعزام کرده است و برای مشروع کردن این اقدام، اعزام نیرو تحت پوشش سازمان امنیت جمعی انجام شده است و حتی از ارمنستان نیز 70 نفر نیرو آورده اند و قرار است از قرقیزستان و تاجیکستان نیز نیروهایی آورده شوند. اما، نیروی اصلی متعلق به روسیه است. در ظاهر اعلام شده است که شمار این نیروها سه هزار نفر خواهد بود. اما، هیچ تضمینی وجود ندارد که فقط سه هزار نفر نیرو اعزام خواهد شد. توجه داشته باشید که وزارت دفاع روسیه با استفاده از 75 فروند هواپیمای بزرگ باری که در طول شبانه روز چندین پرواز انجام می دهند، بطور مستمر در حال انتقال نیرو و تجهیزات آنها به آلماتی است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نیروی خیلی بزرگتری از سه هزار نفر در حال انتقال استقرار در قزاقستان است. هدف روسیه در وهله نخست این است که این انفجار اجتماعی قزاق ها در قزاقستان را محدود و خفه کند. زیرا، این انفجار اجتماعی قزاق ها، ویژگی ملی (قومی) نیز دارد و کارشناسان روس نیز دائم تاکید می کنند که معترضان فقط به زبان قزاقی سخن می گویند. این یعنی اعتراض قزاق ها به روس ها در جریان است. در گذشته روس ها در قزاقستان اکثریت را داشتند. در دهه 1980 قزاق ها در قزاقستان در اقلیت قرار گرفته بودند و روس ها دستکم 40 درصد جمعیت این جمهوری را تشکیل می دادند و در کنار آنها سایر قومیت ها نیز بودند. اکنون درصد روس ها در قزاقستان به 18 درصد کاهش یافته است و در حال حاضر سه و نیم میلیون نفر روس در قزاقستان زندگی می کنند. به همین علت، برای روسیه مهم است که در وهله اول، وضعیت موجود حفظ شود و حکومت مورد حمایت روسیه در قزاقستان باقی بماند. اما، روس ها آشکارا بیان می کنند که اگر حکومت توکایف را حفظ می کنند و برای آن هزینه می کنند، باید قزاقستان نیز به اتحاد روسیه – بلاروس برای احیای امپراطوری سابق روسیه بپیوندد تا در آینده، سایر جمهوری های جامعه مشترک المنافع نیز به آن بپیوندند. این سرنوشت در انتظار جمهوری آذربایجان نیز است. به نحوی که کارشناسان حکومتی در جمهوری آذربایجان نیز به انحاء مختلف همین فکر را ترویج می دهند که روسیه باید امپراطوری پیشین را جمع و جور کند. همانطور که در قراباغ روسی را به زبان دوم رسمی تبدیل کردند، اکنون در قزاقستان نیز این خواسته مطرح می شود که زبان روسی به زبان رسمی دوم تبدیل شود. قبلا حکومت نظربایف سیاستی متوازن در قبال روسیه و غرب داشت و 75 درصد صنایع نفت و گاز قزاقستان را به شرکت های غربی سپرد و زبان انگلیسی نیز در این کشور گسترش یافت. در دوره سیاست متوازن نظربایف ، طبقه متوسط نیز در قزاقستان بزگتر شد و 22 هزار سازمان غیرحکومتی نیز در این کشور شکل گرفت که اکنون طرفداران روسیه خواهان تعطیلی تمامی این سازمان های غیردولتی مخالف روسیه در قزاقستان هستند. همچنین خواستار این هستند که قزاقستان از اتحاد کشورهای ترک زبان نیز خارج شود. همچنین کارشناسان روسیه این را مطرح می کنند که حضور نظامی روسیه در مناطق شمالی قزاقستان که محل سکونت روس هاست، دائمی شود و پایگاه های روسیه در قزاقستان شمالی دایر شود و همچنین سازمان دهی ارتش و نیروهای انتظامی و امنیتی قزاقستان تحت کنترل روسیه قرار بگیرد.»
علی کریم لی افزود: « اما، روسیه در آینده شکست خواهد خورد. زیرا، روسیه برای موفقیت های تاکتیکی، منافع استراتژیکی خود را پایمال می کند و در اوکراین نیز چنین کرده است. اوکراین و قزاقستان دو جمهوری در شوروی بودند که با روس ها بیشترین قرابت و همگرایی را داشتند و جمعیت چندین میلیونی روس ها در اوکراین و قزاقستان زندگی می کردند. روسیه باید کاری می کرد که این همگرایی را برای همیشه حفظ کند. اما، روسیه با تجزیه کریمه و دونباس از اوکراین، این کشور بزرگ اسلاوی را در مقابل روسیه قرار داد. روسیه در بلاروس نیز بخاطر حفظ حاکمیت دیکتاتوری لوکاشنکو، مردم این کشور اسلاوی را نیز مخالف روسیه کرده است. روسیه در قفقاز جنوبی نیز برغم استقرار پایگاه های نظامی اش در این منطقه، هر سه ملت ریشه دار این منطقه را در مقابل خود قرار داده است و اکنون در قزاقستان نیز به همین وضعیت خواهد رسید. پس از این حوادث جاری در قزاقستان، زندگی برای سه و نیم میلیون روس ساکن در قزاقستان دشوارتر خواهد شد. با این تحولات، خواه ناخواه نگرش منفی به روس ها و روسیه در میان مردم قزاقستان تشدید خواهد شد و در کشوری که هفت هزار کیلومتر مرز مشترک با روسیه دارد، ملت قزاق ساکن خواهد بود که دوست روسیه نخواهد بود. زیرا، نیروهای روسیه برای حفاظت از حکومتی به قزاقستان نیرو اعزام کرده است که تحت پوشش مقابله با تروریست ها، فرمان آتش گشودن به ملت خود را صادر کرده است. »
https://www.youtube.com/watch?v=vEcdajZ9wFg
✅@Nardaran313
علی کریم لی افزود: « اما، روسیه در آینده شکست خواهد خورد. زیرا، روسیه برای موفقیت های تاکتیکی، منافع استراتژیکی خود را پایمال می کند و در اوکراین نیز چنین کرده است. اوکراین و قزاقستان دو جمهوری در شوروی بودند که با روس ها بیشترین قرابت و همگرایی را داشتند و جمعیت چندین میلیونی روس ها در اوکراین و قزاقستان زندگی می کردند. روسیه باید کاری می کرد که این همگرایی را برای همیشه حفظ کند. اما، روسیه با تجزیه کریمه و دونباس از اوکراین، این کشور بزرگ اسلاوی را در مقابل روسیه قرار داد. روسیه در بلاروس نیز بخاطر حفظ حاکمیت دیکتاتوری لوکاشنکو، مردم این کشور اسلاوی را نیز مخالف روسیه کرده است. روسیه در قفقاز جنوبی نیز برغم استقرار پایگاه های نظامی اش در این منطقه، هر سه ملت ریشه دار این منطقه را در مقابل خود قرار داده است و اکنون در قزاقستان نیز به همین وضعیت خواهد رسید. پس از این حوادث جاری در قزاقستان، زندگی برای سه و نیم میلیون روس ساکن در قزاقستان دشوارتر خواهد شد. با این تحولات، خواه ناخواه نگرش منفی به روس ها و روسیه در میان مردم قزاقستان تشدید خواهد شد و در کشوری که هفت هزار کیلومتر مرز مشترک با روسیه دارد، ملت قزاق ساکن خواهد بود که دوست روسیه نخواهد بود. زیرا، نیروهای روسیه برای حفاظت از حکومتی به قزاقستان نیرو اعزام کرده است که تحت پوشش مقابله با تروریست ها، فرمان آتش گشودن به ملت خود را صادر کرده است. »
https://www.youtube.com/watch?v=vEcdajZ9wFg
✅@Nardaran313
YouTube
Əvvəl sosial partlayış, sonra vətəndaş müharibəsi, ində də işğal! Əli Kərimli Qazaxıstanda durum
AXCP sədri Əli Kərimli Qazaxıstanda vəziyyəti dəyərləndirir.
#Azerbaijan #Azərbaycan #OsmanqiziTV
Üzv ol - https://www.youtube.com/channel/UCimrdP8d-lSMM-ztla9pbRg/join
Kanala abunə ol - https://goo.gl/7uEo44
Patreon: https://www.patreon.com/Osmanqizi
Facebook:…
#Azerbaijan #Azərbaycan #OsmanqiziTV
Üzv ol - https://www.youtube.com/channel/UCimrdP8d-lSMM-ztla9pbRg/join
Kanala abunə ol - https://goo.gl/7uEo44
Patreon: https://www.patreon.com/Osmanqizi
Facebook:…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آذربایجان کشوری که قهرمانان و مادران قهرمانانش زود فراموش می شود .
مادر شهید جبهه قره باغ نجات صلاح اف با قلب شکسته و حال مریض و خانه ای سرد از بی مهری دولت دیکتاتور و مامورانش می گوید .
✅@Nardaran313
مادر شهید جبهه قره باغ نجات صلاح اف با قلب شکسته و حال مریض و خانه ای سرد از بی مهری دولت دیکتاتور و مامورانش می گوید .
✅@Nardaran313