پادکست نخل و برنو
693 subscribers
298 photos
94 videos
162 links
راوی لحظه‌های سرنوشت‌ساز تاریخ جنوب...

ارتباط با ما از طریق:
@NakhloBerno_Admin

اینستاگرام نخل و برنو:
instagram.com/nakhloberno
Download Telegram
🌕 هوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ

🔺 « او قبل از همه بوده و بعد از همه هم خواهد بود؛ از همه آشکارتر است و در عین حال، از همه هم مخفی‌تر...» [حدید/۳]

🎙 @NakhloBerno
🌕 #مانیفست «نخل و برنو»

◀️ تاریخ را، سال‌ها مخدوش برای‌مان تعریف کرده‌اند؛ اینقدر که خیلی وقت‌ها، با کمی جست‌وجو، می‌فهمیم به چیزهایی افتخار کرده‌ایم که باید ازشان شرمسار می‌بودیم

🔸 کمی که بیشتر بگردیم، حالی‌مان می‌شود که چیزهای بسیاری برای افتخار کردن داشتیم که هرگز حرفی ازشان به میان نیامده…

🔹 چیزهای بسیاری برای درس گرفتن، برای افتخار کردن، برای شرمنده شدن، امیدوار شدن… خلاصه برای یاد گرفتن! یاد گرفتن! یاد گرفتن!
برای واقعاً زنده بودن، برای واقعاً پیش رفتن… برای بزرگ شدن، رشد کردن… برای آدم شدن و آدمانه زندگی کردن…

🔸 تاریخ را، اصحاب قدرت و ثروت، در هر دوره‌ای، باب میل‌شان روایت می‌کنند… روایتی که نه پیروزی‌اش با شکوه است و نه شکست‌ش غمناک…
نه قهرمانش واقعی‌ست و نه ضد قهرمانش باورپذیر… سیاه‌وسفید است و آغشته به دروغ‌های بی‌شرمانه…

🔹 این تاریخ، نه سودمند است و نه حتی سرگرم‌کننده؛ نه پیامی دارد و نه شوری بر می‌انگیزد… تصنعی، کلیشه‌ای و مزوّرانه است…
این تاریخ، یک‌سره حرّافی‌ست و ما، البته که برای گفتنِ چنین خزعبلاتی، قلم به دست نگرفته‌ایم و نِدا در نداده‌ایم…

🔺 برای مطالعه‌ی ادامه‌ی متن (بدون نیاز به خروج از تلگرام یا رفتن به وب‌سایت) کافی‌ست دکمه‌ی Instant Veiw 👇 (یا در نسخه‌های فارسی مشاهده‌ی سریع) را لمس کنید یا از طریق این لینک به وب‌سایت نخل و برنو مراجعه کنید...


🎙 @NakhloBerno
🌕 نخل و برنو چه می‌گوید؟


◀️ بعد از اینکه میرمهنای بندرریگی، بساطِ هلندی‌ها و پرتغالی‌ها را از خلیج فارس جمع کرد و بیرون‌شان انداخت، نوبت به جولانِ بریتانیایی‌ها رسید...

🔸 انگلیسی‌ها سال‌ها از شکست دادنِ نیروی دریایی پرتقالی‌ها و هلندی‌ها عاجز بودند، بالاخره فرصتی یافتند تا در خلاء قدرت خارجی، جای پایشان را در خلیج فارس و اقیانوس هند، محکم کنند...
▫️ از بخت‌شان، این دوره، همزمان شد با زوالِ قدرت افشاریان، دورانِ کوتاهِ زندیان و بیش از همه، نابسامانی قاجاریان...

🔹 امپراتوری پریتانیای کبیر، دلگرم به منبع عظیم ثروتی به نام هندوستان، و خشنود از جنگ‌های طولانی ایران و روس، آرام و بی‌صدا، سلطه‌اش را بر سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس گسترش داد و قدرت بلامنازع آب‌های گرم شد...

🔸 مصالحه‌ی ایران و روس اما، ماه‌عسلِ انگلیسی‌ها را، بسیار پیش از آن‌که تصور می‌شد، خاتمه داد... انگلستان، که تا اینجا از درِ معامله و تجارتِ با دوام و به دور از تنش وارد شده بود، لازم دید برای حفظ و بسطِ قدرتش، گزینه‌ی نظامی را فعال کند...

🔹 در طول سال‌های ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ شمسی، انگلستان ۴ بار به جنوب ایران حمله‌ور شد و هر بار بخش‌هایی را به اشغالِ خود در آورد...

▫️ اول‌بار، به سال ۱۲۱۸ شمسی، جزیره‌ی خارگ، هدف حمله قرار گرفت...

▫️ ۱۷ سال بعد، هجومی بسیار سنگین‌تر آغاز شد و به خارگ، بوشهر و برازجان، و از آن طرف، به خرمشهر و توابع، حمله شد...

▫️ ۵۳ سال بعد، مشروطه، بهانه‌ی دیگری به دست بریتانیا داد تا به جنوب لشکر بکشد...

▫️ و فقط ۶ سال بعد، جنگ جهانی اول، انگلیسی‌ها را باز به جنوب کشاند؛ این‌بار بوشهر، بندرعباس، کرمان، یزد و چند شهر دیگر هدف حمله قرار گرفتند و حضور انگلیسی‌ها سال‌ها ادامه یافت و حتی به تشکیل پلیس جنوب ایران انجامید...

🔸 نخل و برنو، تلاشی‌ست خام‌دستانه اما با سرسختی بسیار، برای روایت همین چهار بُرهه...

روایتِ قریب به یکصدسال از تاریخ جنوبِ وطن، مبتنی بر روایت‌های ملی، محلی و بین‌المللی...

روایتی از مصائبِ جنوب، بر بسترِ تاریخِ کشوری که بین استبداد و استعمار، بین تجدد و تحجر، بین آسیا و اروپا، در تلاطم است و با این حال، روح بزرگی دارد؛ و مردان و زنانِ بزرگی که حامل هویت‌اند...

🔹 نخل و برنو، برشی‌ست کوچک از این هویت تاریخی، و نه تمامِ آن... برداشتی‌ست داستانی از حقایقی که در سال‌های دور اتفاق افتاده‌اند اما به‌مان بسیار نزدیک‌اند...

🔺 با نخل و برنو همراه باشید...


🎙 @NakhloBerno
🌕 چرا «نخل»؟ چرا «برنو»؟ چرا «نخل و برنو»؟

◀️ نخل انگار، یکی از فرزندانِ هر خانواده‌ی جنوبی است؛ میراثِ ماندگارِ مردان و زنانی که برای کاشت‌ش، وضو می‌گرفتند و گاه به سمتِ قبله تنظیمش می‌کردند…

🔸 زندگیِ آدمیزادِ جنوبی، در گهواره‌هایی بافته از شاخ و برگِ نخل آغاز می‌شد و زیرِ سایه‌ی نخل ادامه می‌یافت؛ به وقت مرگ هم، در خنکای نخل آرام می‌گرفت…

🔹 امروز هم، نخل، پاره‌ای جدا نشدنی از هویتِ ماست؛ تکه‌ای از تاریخ و قطعه‌ای از جغرافیای دیروز و امروز ماست و گاهی، چیزی که اینقدر در برابرِ دیدگانمان بوده را باید دوباره، به‌دقت، از نو، ببینیم تا بشناسیمش…

🔺 برای مطالعه‌ی ادامه‌ی متن (بدون نیاز به خروج از تلگرام یا رفتن به وب‌سایت) کافی‌ست دکمه‌ی Instant Veiw 👇 (یا در نسخه‌های فارسی مشاهده‌ی سریع) را لمس کنید.


🎙 @NakhloBerno
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تیزر

🌕 پادکست نخل و برنو، راوی بخشی از لحظه‌های سرنوشت‌سازِ تاریخ جنوب است...

🔹 تاریخی که پر است از تهاجمِ بیگانه و خیانتِ آشنا... غوطه‌ور است در استبدادِ سلاطین و استعمارِ اجانب... و مملو است از تلاشِ توده‌های مردم برای رهایی از این بلاهای سهمگین...

🔸 نخل و برنو در فصل اول، به حدود ۲۰۰ سال قبل بر می‌گردد و اتفاقاتی را روایت می‌کند که بخش‌هایی از استانِ بوشهرِ امروز (به ویژه جزیره‌ی خارگ، بندر بوشهر و تنگستان) را تحت تاثیر قرار داده و فصل تازه‌ای در روابط خارجی ایران گشوده…


🔺 با نخل و برنو همراه باشید... به زودی در تمام اپلیکیشن‌های پادگیر و شبکه‌های اجتماعی...

آپدیت: قسمت اول را از اینجا بشنوید.


🎙 @NakhloBerno
🌕 تاریخ به چه کارمان می‌آید؟

◀️ آدمی که حافظه‌اش را از دست داده باشد، حتی مادر و پدرش را هم نمی‌شناسد؛ نزدیک‌ترین کسانش را هم به خاطر نمی‌آورد…

🔸 از انجام بدیهی‌ترین امور روزانه عاجز است؛ هیچ مسیری را به یاد نمی‌آورد؛ هیچ مقصدی را نمی‌تواند بیابد…

🔹 کودکانِ نوپا هم، به سادگی، می‌توانند دست‌ش بیندازند و فریبش دهند؛ هر بی‌سر و پایی می‌تواند افسارش را به دست گیرد و به هر جا که می‌خواهد، هدایتش کند

🔸 آدمِ بی‌حافظه، عملاً وجود ندارد؛ نه برای خودش، نه برای دیگران…

🔹 جمعِ آدم‌های بی‌حافظه می‌شود جامعه‌ی بی‌تاریخ! می‌شود ملتی که حافظه‌ی تاریخی ندارد؛ تاریخش را نمی‌داند؛ از هویتش بی‌اطلاع است؛ هیچ نیست… وجود ندارد…

🔸 ملتی که حافظه‌ی تاریخی ندارد را، به سادگی، می‌شود دست انداخت و فریب داد… مردمانِ بی‌تاریخ را، راهزنانِ بی‌سر و پا، به هر جا که بخواهند می‌کشندملتِ بی‌تاریخ، آماده‌ی پوزه‌بند خوردن و سواری‌دادن است

🔸 و ما ملتی هستیم با تاریخی سراسر عبرت و درس؛ تاریخی پُر از پیروزی‌های شورانگیز و شکست‌های دردناک…

🔹 و ما ملتی هستیم که این تاریخِ عظیم را، کمتر می‌دانیم…

🔺 نخل و برنو، یک گامِ لرزان، یک فریادِ کم‌رمق، و یک پنجره‌ی کوچک است رو به بخشی از تاریخِ پر افت و اخیزِ جنوب…


🎙 @NakhloBerno
NakhlOBerno S1 E1
🌕 خارگ در آستانه‌ی اشغال...
فصل اول؛ قسمت اول


◀️ اول مرداد ۱۲۱۶ شمسی، لشکرِ محمدشاه قاجار، از تهران حرکت کرد برای فتح #هرات؛ شهری که بارها مورد حمله قرار گرفته بود ولی اشغال نشده بود. این‌بار اما، جنگ به افغانستان و خراسان محدود نماند...

🔸 ۲۰۰۰ کیلومتر دورتر از این صحنه، وسطِ آب‌های گرم و شورِ خلیج فارس، مردمِ جزیره‌ی خارگ و بندر بوشهر، با تبعاتِ لشکرکشیِ محمدشاه دست‌به‌گریبان بودند...

🔺 اولین قسمتِ پادکست نخل وبرنو، اختصاص دارد به همین غائله‌ای که ۴ سال و نیم ادامه یافت و برای همیشه در حافظه‌ی تاریخ ماند...


🖇 نخل و برنو را در اینستاگرام هم دنبال کنید...

🎙 @NakhloBerno
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌕 این قلعه‌ی عظیم فتح می‌شود؟

◀️ شاهِ قاجار، دلزده از شکست‌های پی‌درپی از روسیه، خشمگین از سرکشی‌های کامران‌میرزا، ۱۰۰هزار سرباز مسلح را روانه شرق کرد برای فتح #هرات.

🔸و ما ادراک هرات! قلعه‌ای سهمگین و مردمی دلیر؛ دیوارهایی عظیم و خندق‌هایی عمیق.

🔹افغان‌ها هر چقدر به وقت صلح، دوستانه و دل‌نشین‌اند، همان‌قدر به وقت دفاع، سرسخت‌اند و خشن.

🔸این جنگِ عجیب، این نزاعِ کور، این برادرکُشی دردناک بین مردمی با یک دین و آئین و زبان، بین یک ملت، تصویری‌ست ماندگار در تاریخ تلخ و شرم‌آورِ جنگ‌های سلاطین. شعله‌های آتشی که از خودخواهی‌ها و زیاده‌طلبی‌های این شاه و آن خان زبانه می‌کشد و خانه و خانمان مردم بیگناه را می‌سوزاند.

🔹و همین‌جا، همیشه همین‌جای تاریخ است که پوزه‌ی نحسِ استعمار، نمایان می‌شود و دستش به کار می‌افتد. «کار؟» عبارت‌ست از توطئه و تفرقه میان ملت‌ها و طوائف، و چپاول‌شان در اثنای جنگ و جدال.

🔸پاییز ۱۲۱۶، تاریخ، شاهد رویارویی سربازان غیور ایرانی بود با دلاوران افغان، در نتیجه‌ی ترکیبِ چندش‌آورِ «زیاده‌خواهی حاکمان» و «نیرنگ استعمارگران».

🔺 این نزاع را کدام سوی میدان خواهد برد؟

🎙 @NakhloBerno
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌕 کتک‌کاری تاریخی در بوشهر...

◀️ از #هرات تا بوشهر، قریب به ۲۰۰۰ کیلومتر راه است؛ با متر و معیار امروزی بیش از یک‌شبانه روز طول می‌کشد تا از یکی به آن دیگری بِرِسی... تازه با خودروهای مدرنِ امروزی (مثلاً پراید!).

🔸 حالا اگر کسی بگوید که حدود ۲۰۰ سال پیش، خبرِ یک اتفاق ساده، یک نزاعِ معمولی در ساحلِ بندر بوشهر، تمامِ این مسیر را طی کرده و رفته، عَدلْ وسطِ محاصره‌ی هرات و مناسبات را آن‌جا دگرگون کرده، باید لااقل یکی دو نیم‌کلاچ و چند دنده‌معکوس خرجش کنیم تا باورمان بیاید که دروغ نمی‌گوید بی‌نوا...

🔹 ماجرای درگیری مِستِر جرالد، داروساز کنسولگری انگلیس در بوشهر، با یک درویشِ سر به زیرِ بی‌خبر از همه‌جا، با نقش‌آفرینی ویژه‌ی بریتانیایی‌ها، خیلی ناباورانه، تبدیل شد به یک پای داستانِ پر آه و خونِ #جنگ_اول_هرات ...

🔺 ماجرایی که در #قسمت_اول پادکست روایتش کردیم و اینجا برش کوتاهی ازش را می‌بینید و می‌شنوید...

🎙@NakhloBerno
NakhlOBerno S1 E2
NakhlOBerno Podcast
🌕 بوشهر به افق هرات...
فصل اول؛ قسمت دوم


◀️ لشکر محمدشاه که رسید نزدیک #هرات، انگلیسی‌ها احساس خطر جدی کردند...

🔸 معروف بود که اگر لندن مرکز امپراتوری بریتانیا باشه، هند قلب‌ش به حساب میاد!

🔹 «فتحِ هرات به دستِ ایران، سببِ آشفتگی هند خواهد شد»؛ این استدلال انگلیسی‌ها بود برای دخالت در جنگ... با این حال، دخالتِ مستقیم، نه ممکن بود و نه مطلوب!

🔸 پس مک‌نیل، وزیر مختار بریتانیا در ایران، فکرِ بکری کرد و پیشنهادِ اشغال #خارگ و #بوشهر را روی میز مقامات انگلستان گذاشت...


🔺 دومین قسمتِ پادکست نخل وبرنو، روایتِ ماجراهایی‌ست که در نتیجه‌ی همین یک پیشنهاد ساده، رقم خورد...

[🎧 قسمت اول را اینجا بشنوید]


🖇 نخل و برنو را در اینستاگرام و سایت هم دنبال کنید...

🎙 @NakhloBerno
🌕 اینکه در آن روزِ سردِ پاییزی-زمستانی، در ساحلِ بندر بوشهر، بین #درویش و مِستر جِرالد چه گذشت، واقعاً بر ما روشن نیست.
▫️ هیچ تاریخ‌نگاری نیست که ادعا کند، روایتش از آن روز و آن لحظات، محکم و مستند است... به زحمت می‌شود بین آنچه که در گزارش‌های متعددِ انگلیسی‌ها یافت می‌شود با روایت‌های محلی، هم‌آهنگی ایجاد کرد و به داستانِ تر و تمیزی رسید. حتی خودِ گزارش‌های انگلیسی هم با هم‌دیگر تناقض‌های جدی و مهمی دارند و یک‌دست نیستند...

🔹 با این حال، در یک مسئله، تردیدی نیست:
▫️ «زد و خوردِ درویش و داروسازِ انگلیسی، و اعتراض مردم و پشت‌بندش ورود شیخ حسن آل عصفور(قاضی شهر) و نقش‌آفرینی شیخ نصر آل مذکور (حاکم بوشهر)، و نهایتاً عقب‌نشینیِ کنسولگری بریتانیا در بوشهر»، یک ضربه‌ی خیلی کاری به هژمونی انگلستان به حساب می‌آمد؛ و این را، بیش از همه، خودِ مقامات بریتانیا درک کرده بودند...

🔸همین، باعث شد که «برکناری شیخ نصر آل مذکور»، یکی از مهم‌ترین شروط مصالحه باشد. انگلستان، برای اعاده‌ی حیثیت‌ش، اصرار داشت که حاکم بوشهر، برکنار شود؛ دلیل برکناری‌اش هم رسماً اعلام شود: "مخاصمه با امپراتوری بریتانیای کبیر!"

🔹 از قضا، شاهِ قاجار، نسبت به ماجرای دی‌ماهِ ۱۲۱۶ بوشهر، حس خوشایندی داشت؛ موضعش یک‌جوری بود انگار که در دل می‌گفت: «چطور ما که پادشاهِ قَدَرقدرتِ مُلکِ ایرانیم، سنگ‌روی‌یخ شویم اما گَردی به قبای ملکه‌ی نوجوانِ بریتانیا ننشیند؟»؛ یک چیزی توی مایه‌های «این به آن در»!

🔸 الغرض، شاهنشاه، زیر بارِ تغییرِ حاکم بوشهر نمی‌رفت، ملکه هم بی‌خیالِ اعاده‌حیثیت نمی‌شد... غافل از اینکه شیخ نصر، خیلی پیش از این‌ها، توسط حاکمِ فارس، برکنار شده! و لذا ملکه و پادشاه، بیخودی چَنگ به صورت همدیگر می‌زنند!

🔹 بعد از #شیخ_نصر ولی، بوشهر آرام نگرفت؛ چند نفری به عنوان حاکم معرفی شدند: زود آمدند و خیلی زودتر رفتند؛ و شهر، آرام نشد... تا اینکه میرزا از راه رسید و طوفان به پا شد...

🔺 بخشی از دومین قسمتِ نخل و برنو، قصه‌ی مردی‌ست که تاریخ جنوب، بسیار بدهکار اوست...

👇 کلیپِ کوتاهِ زیر را ببینید و قسمت دوم را، اگر نشنیدید، از اینجا بشنوید...

🎙 @NakhloBerno
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌕 همه‌ی تلاش‌های مَک‌نِیل (وزیر مختار بریتانیا در ایران)، برای متوقف کردنِ محمدشاه، بی‌نتیجه مانده بود؛ شاهِ قاجار، مصمم به تصرف هرات بود و ۱۰۰ هزار سربازِ مسلح داشت...

🔹بریتانیا، ناتوان از ورود مستقیم به میدان جنگ، مثل همیشه، متوسل به خدعه شد؛ از هند (مستعمره‌ی ارزشمندش)، سپاهی مجهز و مسلط فرستاد به قصد اشغال #بوشهر...

🔸 گام نخست اما، استقرار در خارگ بود، و تهدید!
▫️ تهدیدِ دربار، همیشه موفقیت‌آمیز بود؛ این‌بار اما، خارگ باید اول اشغال می‌شد تا محمدشاه دریابد که سُنبه پر زور است و انگلستان، جدی...

🔹 پیکِ انگلیسی، حاملِ اولتیماتومِ رسمیِ امپراتوری بریتانیا، پشت دروازه‌های هرات بود و سرنوشتِ مردمِ بی‌پناهِ بوشهر، در گروی تصمیم شاهنشاهِ قجری‌...

🔺 این برشِ کوتاه، بخشی‌ست از توصیفِ نخل و برنو، از همین واقعه‌ی تاریخی، در دومین قسمتِ پادکست...

🖇 قسمت دوم را، اگر نشنیدید، از اینجا بشنوید...

🎙 @NakhloBerno
🌕 با هیولای خِشت‌وگِلی هرات آشنا شوید...


◀️ هرات، یکی از ۴ پایه‌ی اصلی خراسانِ قدیم، بیش از ۷ هزار سال قدمت دارد.

🔸 مهم‌ترین شهر در غربِ افغانستان، و دروازه‌ی ایران و ترکمنستان است... با قلعه‌ای عظیم، سهمگین، زیبا و تاریخی به قدمت بیش از ۲ هزار سال...

🔹 دژی استثنائی به مساحتِ ۵ هزار متر مربع و دیوارهایی که ارتفاع‌شان گاهی به ۲۰ متر می‌رسد؛ در میانه‌ی شهر هرات، بر بلندای یک تپه‌ی طبیعی...

🔸 چیزی شبیه به افسانه‌ها؛ تصویری که انگار فقط در فیلم‌ها می‌شود دیدش؛ هیولایی خشت‌وگلی از اعماق تاریخ... از دورانِ سِکندر...

🔹 روایت‌های شفاهی می‌گویند، اسکندر مقدونی، به سختی #هرات را تصرف کرد و قلعه‌اش را ویران؛ و سپس، باز به سختی، قلعه‌ای بنا کرد که سال‌ها پا بر جا بود تا زمانه‌ی چنگیز خانِ مغول...

🔸 باز، روایت‌های شفاهی مدعی‌اند که پسرِ چنگیز خان، ۱۲ هزار نفر از مدافعانِ ارگ را قلع‌وقمع کرد و در پی ۶ ماه محاصره، تقریباً همه را از پای در آورد، بجز ۱۶ نفر، و یک دژ!

🔹 اختیارالدینِ وزیر، سال‌ها بعد قلعه‌ی زخمی و نیمه‌مخروبه را بازسازی کرد و از آن پس، به نامِ هم‌او ارگ اختیارالدین نامیده شد...

🔸 بر کرانه‌ی رودِ نامدارِ هریرود، در دومین شهر پر جمعیت افغانستان، ارگ، برای هرات، حکمِ دماوند را دارد برای تهران:
▫️ بلندقامتِ زبان‌به‌کام‌گرفته‌ای که یاد و خاطره‌ی قرن‌ها کشتار و خونریزی را در حافظه دارد و با این حال، همچنان آرام و صبور، به مردم‌ش لبخند می‌زند...

🔹 ارگ هرات، فقط یک دژِ نظامی یا یک موزه‌ی تاریخی نیست؛ قلعه‌ی اختیارالدین، حافظه‌ی تاریخی خراسانِ قدیم و بخشی از #هویتِ مردمانِ جنوبِ غرب آسیاست: از مرزِ آسیای صغیر تا کرانه‌های خلیج فارس و بادیه‌های حجاز...


👇
کلیپ کوتاهِ زیر را ببینید و قسمت دوم را، اگر نشنیدید، از اینجا بشنوید...

🎙 @NakhloBerno
NakhlOBernoS01E03
NakhlOBerno
🌕 آخرین بازمانده...
فصل اول؛ قسمت سوم


◀️ ۱۰۰۰ سربازِ مسلحِ انگلیسی و هندی، در جزیره‌ی کوچک #خارگ، در انتظار یک دستور ساده‌، اما تاریخی‌اند.

🔸ژنرال سِر فردریک مِیتلند، دریادار جی بی بروکس و کاپیتان ساموئل هنل مشغول بررسی اوضاع و رایزنی با مقاماتِ بمبئی و لندن‌اند تا زمان دقیق تهاجم به بوشهر را تعیین کنند.


🔹در آن سو، در ساحل بوشهر، میرزا اسدالله در تلاش است تا شهر را از هجوم ارتش بی‌رحمِ بریتانیا در امان نگه دارد اما، نه سپاهی دارد و نه پشتیبانی.

🔸 دربار، صحنه‌ی جدالِ سیاستمداران وابسته به انگلیس و روسیه است و غوطه‌ور در فساد؛ و نتیجتاً بی‌توجه به اوضاع پیچیده‌ی بندر.

🔹 ۵۰ سرباز نیمه‌مسلح، و خیل عظیمِ مردمِ بی‌پناهِ بندر، یک طرف، و سپاه قهّارِ امپراتوری بریتانیای کبیر، در سمت دیگر... از سرنوشت‌ساز ترین لحظات تاریخ جنوب.

🔺 سومین قسمت نخل و برنو که داستانِ همین روزها و ساعاتِ مهم و تاریخی و آخرین قسمت از فصل اول است را بشنوید و برای اطلاع از جزئیات بیشتر قصه، و زمان انتشار فصل دوم، سایت و اینستاگرام نخل و برنو را دنبال کنید.

[🎧 قسمت اول را اینجا و قسمت دوم را اینجا بشنوید]

🎙 @NakhloBerno
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

⭕️شاید بزرگترین غفلتِ فرهنگی‌-تاریخی ما، جهل‌مان نسبت به همسایه‌ی نجیبِ شرقی‌مان باشد.

◀️تکه‌ای از تاریخ و بخشی از فرهنگ و هویتِ ما، پشتِ این مرزهای بی‌هویتِ مِید این بریتانیا مانده و ما اینجا، در کشاکشِ قرن ۱۴ و ۱۵ شمسی، هنوز حتی مهم‌ترین شهرهای افغانستان را هم نمی‌شناسیم!

🔸تاریخْ ندانستن، این‌قدر می‌تواند وحشتناک باشد که اتفاقات هولناک روزگار، باعث شود مردمانی هم‌زبان، هم‌خون، هم‌دین و هم‌وطن را درنیابیم و کشوری این‌قدر نزدیک را، نشناسیم.

🔹افغانستان را حق است که بشناسیم و مردمش را دوست داشته باشیم، آن‌طور که مردم خراسان و سیستان و کرمان را دوست می‌داریم؛ آن‌طور که به فارس‌ها و لرها و خوزستانی‌ها علاقه‌مندیم؛ آن‌طور که آذری‌ها و ترک‌ها و ترکمن‌ها، آن‌طور که مازنی‌ها و گیلکی‌ها را دوست داریم. افغانستان را حق است که بشناسیم و دوست داشته باشیم.

🖇فصل اولِ نخل و برنو، ماجرای جنگ اول هرات، قصه پر درد و خونی‌ست که باز خواندنش، کمک‌مان می‌کند، پرده چرک‌مرده‌ی روزگار را کنار بزنیم و گوهر برادری را باز، دریابیم؛ فرصتی‌ست برای دریافتن این شاخه‌ی هم‌خونِ جدا مانده:
قسمت ۱؛ قسمت ۲؛ قسمت ۳

🎙 @NakhloBerno
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌕 بوشهر قدیم چه شکلی بوده؟

◀️ بوشهرِ ۲۰۰ سال پیش را نباید با این موجودِ ۵۰۰۰ هکتاریِ امروزی با بیش از ۲۰۰ هزار نفر جمعیت، اشتباه گرفت!

🔸 بوشهرِ قدیم عبارت بوده از نوکِ دماغه تا دیوار دفاعی شهر که می‌شود همین خیابان لیانِ امروزی؛ با جمعیتی بین ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر در چهار محله: دهدشتی، بهبهانی، شَنبِدی و کوتی...

▫️ در واقع ما از بوشهری حرف می‌زنیم که هنوز حتی ظلم‌آباد(صلح آباد) و جَبری را هم ندارد!

🔹 با این حال، همین بندرِ کوچک و همین چهار محله‌ی ساده، حوادث عجیب و بسیار حساسی را به خود دیده‌اند که نه فقط شهرهای اطراف، بلکه کل جنوب و گاهی تمام کشور را تحت تاثیر قرار داده...

🔸 ماجرای سنگباران ژنرال انگلیسی در روز تاسوعای ۱۲۵۵ قمری (۱۲۱۸ شمسی) یکی از همین لحظه‌های عجیب و سرنوشت‌ساز است که در سومین قسمت نخل و برنو با جزئیات روایت شده.

🔺 این کلیپ کوتاه را ببینید و قسمت سوم را اگر هنوز نشنیده‌اید، از اینجا بشنوید...

[🎧 قسمت اول را اینجا و قسمت دوم را هم اینجا بشنوید]


🎙 @NakhloBerno
🌕 بزرگ‌ترین سیاستمدار بریتانیا در تاریخ خلیج فارس…

🔺 این توصیف پروفسور جِی بی کِلی (تاریخ‌نگار شهیرِ انگلیسی) است از کنسول بریتانیا در بوشهر، در ۱۲۱۸ شمسی…


◀️ کاپتان ساموئل هنل، متولد سال ۱۸۰۰ میلادی… حدوداً ۴۰ ساله، با بیش از یک دهه تجربه‌ی فعالیت سیاسی-نظامی در خلیج فارس…

▫️ هنل، در ۲۶ سالگی به سمت دستیار نمایندگی مقیم بریتانیا در بوشهر منصوب شد؛ بیش از یک دهه بعد، در ۱۸۳۸ (۱۲۱۷ شمسی) به عنوان نماینده‌ی رسمی بریتانیا در خلیج فارس معرفی شد و تا زمان بازنشستگی به کارش در همین سِمت ادامه داد…

🔸 همسرش، آنه اینمَن آرْتون، دخترِ مدیر بخش پزشکیِ کمپانی هند شرقی در بمبئی بود و در تمام این سال‌ها، همراه وی در سواحل خلیج فارس زندگی کرد و صاحب دو فرزند شد…

🔹 جیمز بروس هنل، پسر اول‌شان، در ۱۸۴۳ (۱۲۲۲ شمسی)، و پسر دوم، ویلیام فردریک هنل، در ۱۸۵۰ (۱۲۲۹ شمسی)، هردو در بوشهر به دنیا آمدند. زمانه اما سرنوشت‌شان را در جایی بسیار دورتر، در افغانستان رقم زد...

▫️ شرح ماجرا را در نمایش سریع / Instant View یا در وب‌سایت نخل و برنو مطالعه کنید...


🎙 @NakhloBerno
🌕 او، امامِ جمعه نبود…

◀️ اینکه روز تاسوعای ۱۲۵۵ قمری (پنجم فروردین ۱۲۱۸ شمسی) بدون هیچ سابقه‌ای، یک‌هو این همه زن و مرد و بچه‌ی سر و پا برهنه، لب ساحل جمع شدند و آن بلا را سرِ ژنرالِ بخت‌برگشته‌ی انگلیسی آوردند، یک متهم ردیف اول دارد… یک ملّای کم‌حرفِ بحرینی از خاندان «آل عصفور»…

🔸 آل عصفور، خاندانی از علمای روحانی شیعه در بحرین، قطیف، احساء و بعدتر، در نواحی جنوب ایران در سده ۱۲ و ۱۳ هجری هستند. نیای این خاندان، «عصفور بن احمد بن عبدالحسین بن عطیه بن شِیبهِ» درازیِ شاخوریِ بحرانی است! [دراز و شاخور، هر دو روستاهایی در بحرین، نزدیک به مَنامه هستند.]

🔹 آل عصفور، یک‌بار حدود ۱۵۰ سال فرصت حکمرانی بر بحرین و یَمامه را به دست آوردند و بعد، به مرور، و با اختلافاتی که بین‌شان ظهور کرد، قدرت را از دست دادند و از همان زمان، سرگردانی‌هایشان شروع شد… مدتی به کربلا مهاجرت کردند؛ اما کمی بعد، اوضاع عراق هم دگرگون شد و مجبور شدند به بحرین بازگردند…

🔸 اوضاع اما در بحرین بدتر شده بود؛ بعد از کشمکش‌های بسیار، شیخ احمدبن سلمان آل خلیفه، به امارت رسیده بود و نمایش کم‌نظیری از ظلم و سوء رفتار را ارائه می‌کرد… پرتقالی‌ها هم به بحرین هجوم آورده بودند و کسی از دست‌شان در امان نبود.

🔹 در چنین آشفته‌بازاری، گروهی از خوارج هم دست به شورش زده بودند و بیش از همه، شیعیان را هدف غارت و تعدی قرار می‌دادند... و این جرقه‌ی اتفاقاتی شد که بخشی از سرنوشت جنوب ایران را رقم زد...

▫️ شرح ماجرا را در نمایش سریع / Instant View یا در وب‌سایت نخل و برنو مطالعه کنید...


🎙 @NakhloBerno
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌕#تیزر

◀️ دومین فصل پادکست #نخل_و_برنو ، روایت روزها و ماه‌های سرنوشت‌ساز تاریخ جنوب است در جریان #جنگ_دوم_هرات؛ از ۱۲۲۷ تا ۱۲۳۶ هجری شمسی... از میرزا تقی خان امیرکبیر تا میرزا آقاخان نوری... از تهران تا بوشهر، و از انگلستان تا افغانستان، با صدای حمید بهزادی و سیده هاجر کاظمی...


🔹 به زودی در اپلیکیشن‌های پادگیر و شبکه‌های اجتماعی...

🎼 موسیقی: بخشی از قطعه‌ی «واگرد» از آلبوم «تریشکو»ی حیدو هدایتی...


🎙 @NakhloBerno
NakhlOBerno S02 E01
🌕 آمد غراب دودی...
فصل دوم؛ قسمت اول

◀️ ۱۷ سال بعد از روزی که مردم، با سنگ و کلوخ، ژنرالِ پرمدعای انگلیسی را از بوشهر بیرون انداختند، بریتانیا باز لشکر کشید به جنوب ایران. بهانه هم مثل قبل، همان غائله‌ی هرات بود و زخمی که دوباره دهان باز کرده بود...

🔸 این بار اما، شاه قاجار، نه محمدشاهِ ۴۰ ساله، که ناصرالدین شاهِ نوجوان بود و مملکت، غرق در کشاکش و رقابت داخلی؛ و بریتانیا، حریص‌تر از همیشه...

🔹 #جنگ_دوم_هرات، یا دومین تهاجم بریتانیا به ایران، بر بستری از کشمکش‌ها در ایران، افغانستان، هند و انگلستان رخ می‌دهد و همه را، از بمبئی تا لندن به واکنش وا می‌دارد...

🔺بخش کوچکی از این قصه‌ی پر افت و خیز را بشنوید با صدای حمید بهزادی و سیده هاجر کاظمی، تدوینِ ابراهیم علی‌پور و هنرمندی طاهر حق‌جو در طراحی کاور...

🖇 نخل و برنو را در اینستاگرام و سایت هم دنبال کنید...

🎙 @NakhloBerno