minimalha
27.4K subscribers
11.3K photos
818 videos
10 files
235 links
Minimal For Life / مينيمال‌هايى براى زندگى
Instagram.com/Minimalha

ارتباط با ادمین:
@Minimalhacontact
Download Telegram
.
افسوس! تماشای شهادت و فداکاری دیگران خیلی کار آسانی است!

از کتابِ #کلبه_عمو_تام
#هریت_بیچر_استو
.
@MinimalForLife
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچ راه مشخصی برای رسیدن به حقیقت وجود ندارد. حقیقت را نمی‌توان از طریق عبور از یک گذرگاه مشخص پیدا کرد؛ بلکه حقیقت را می‌توان از طریق دریای ناشناخته و اکتشاف‌نشدۀ خودشناسی پیدا کرد. آن بی‌نهایتِ غیرقابلِ اندازه‌گیری را نمی‌توان از راه‌های محدودِ شناخته‌شده اندازه‌گیری کرد.
.
برای دیدن ویدیوها و مطالب بیشتر به کانال زیر مراجعه فرمایید:
👇👇👇
@mann_kistam
@mann_kistam
@mann_kistam
.
اینستاگرام:
Instagram.com/mann_kistam
.
.
آدم‌ها می‌گذرند
آدم‌ها از چشم‌هایم می‌گذرند
و سایه‌ی یکایکشان
بر اعماق قلبم می‌افتد
مگر می‌شود
از این‌همه آدم
یکی تو نباشی
لابد من نمی‌شناسمت
وگرنه بعضی از این چشم‌ها
این‌گونه که می‌درخشند
می‌توانند چشم‌های تو باشند

#رسول_یونان
.
@MinimalForLife
.
روح با کلمه راضی می‌شود، ولی تن فرق دارد. راحت نمی‌شود خوشحالش کرد. احتیاج به عضله دارد. تن همیشه واقعیتی است ملموس. برای همین هم تقریباً همیشه غم‌انگیز و چندش‌آور به نظر می‌آید.

از کتابِ #سفر_به_انتهای_شب
#لویی_فردینان_سلین
ترجمه‌: #فرهاد_غبرایی
.
@MinimalForLife
.
کسی که با هیولاها نبرد می‌کند، باید مراقب باشد که خود به هیولا بدل نشود.

#فریدریش_نیچه
ترجمه: #عباس_مخبر
.
@MinimalForLife
.
کدام فصل پيرهنی دارد
گرم‌تر از تابستانی
که من عاشق دختر همسايه‌ام
بودم؟

از کتابِ #خواهران_این_تابستان
#بیژن_نجدی
#نشر_ماه‌_ریز
.
@MinimalForLife
.
خاطرات خیلی بیشتر از اون که تصورش رو بکنی، سرسختن. درست به سرسختیِ قلب‌هایی که اون خاطرات رو تو خودشون نگه می‌دارن.

#یوکو_اوگاوا
.
@MinimalForLife
.
وقتی بدترین بدترین‌ها را تجربه می‌کنی، دنبال آدم‌هايی مثل خودت می‌گردی، آدم‌هایی گرفتارتر از خودت؛ و از آنها استفاده می‌کنی که حست نسبت به اتفاقات وحشتناکی که برای خودت افتاده، بهتر شود.

از کتابِ #اگر_حقیقت_این_باشد
#کالین_هوور
ترجمه: #عباس_زارعی
#نشر_آموت
.
@MinimalForLife
.
بر کرانه‌های رودخانه، درختان شاخه‌های درازشان را در هم انداخته بودند و اگر آنقدر بزرگ نبودند که به هم برسند، ریشه‌هاشان از خاک بیرون زده و به حال خمیده بر آب، شاخه‌های نازکشان در هم آمیخته بود.

از کتابِ #قوهای_وحشی
#هانس_کریستین_آندرسن
.
@MinimalForLife
👍1
.
ما بدهكاريم
به كسانی كه صميمانه ز ما پرسيدند:
«معذرت می‌خواهم،
چندم مرداد است؟!»
و نگفتيم
چون كه مرداد
گورِ عشقِ گلِ خون‌رنگِ دل ما بوده است.

#حسین_پناهی
.
@MinimalForLife
.
اوضاع هیچ‌وقت مطابق میل تو پیش نمی‌رود، اما همین زندگی را جالب می‌کند و به آن معنا می‌دهد.

از کتاب #کافکا_در_کرانه
#هاروکی_موراکامی
ترجمه: #مهدی_غبرائی
#نشر_نیلوفر
.
@MinimalForLife
.
خانه طلبِ آرامش است، بازگشت به گوشه‌ی امن و دنج. سهم ماست از جهان.

#گاستون_باشلار
.
@MinimalForLife
1
.
اگر نمی‌توانستیم گریه کنیم، آخرسر یا دیوانه می‌شدیم یا می‌مُردیم.

#گی_دو_موپاسان
.
@MinimalForLife
.
هنگامی که بیروت می‌سوخت
و آتش‌نشان‌ها
لباسِ سرخ بیروت را می‌شستند
و تلاش می‌کردند تا
گنجشککان روی گل‌های گچبری را آزاد کنند
من پابرهنه در خیابان‌ها
بر آتش‌های سوزان و ستون‌های سرنگون
و تکه‌های شیشه‌های شکسته می‌دویدم
در حالی که چهره‌ی تو را که بود چون کبوتری محصور
جستجو می‌کردم...

#نزار_قبانی
ترجمه: #اسدالله_مظفری، #محمد_فرزبود
.
@MinimalForLife
.
من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همه‌ی تاریخ است؟ و چرا آدم‌ها در یاد من زندگی می‌کنند و من در یاد هیچ کس نیستم.

از کتابِ #سال_بلوا
#عباس_معروفی
.
@MinimalForLife
.
هنگامی که
نفس‌های باکره‌ات
در مدار روح گلوله مخدوش می‌شود
به یاد آر که
قلب سنگی من
در اقصای فریاد تو می‌تپد

#بهرام_اردبیلی
.
@MinimalForLife
.
تمام سعی و کوششم بر این است که در طول این راه پر از درد و رنج و غم و مشقت چیزی به بار فرهنگی مردم بیافزایم. برای آن که بیافزایم باید از خود بکاهم. شاخه‌ها و برگ‌های زاید را ببُرم، خواسته‌های طبیعی را نادیده بگیرم و به جای سیری شکم یا سیری بدنم، گرسنگی را بیاموزم. نمی‌خواهم عکسم روی جلد مجله‌ها باشد، می‌خواهم کلامم در ذهن مردم باقی بماند.

#فریدون_فرخزاد
.
@MinimalForLife
.
اشعار با جوهر ترس نوشته می‌شوند، داستان‌ها با خون، و تاریخ با جوهری نامرئی.

از کتابِ #بازی_فرشته
#کارلوس_روئیث_ثافون
ترجمه‌: #علی_صنعوی
#نشر_نیماژ
.
@MinimalForLife
.
و تو هم روزی پیر می‌شوی
اما من
پیرتر از این نخواهم شد
در لحظه‌ای از عمرم متوقف شدم
منتظرم بیایی
و از برابر من بگذری
زیبا، پیر شده، آراسته به نوری
که از تاریکی من دریغ کرده‌ای.

#شمس_لنگرودی
.
@MinimalForLife
👍1
.
‏در دلم چیزی ویران شده، چیزی که نمی‌دانم چیست و اضطراب و دلشوره مثل مهی در ته دره‌ای بی‌آفتاب جایش را گرفته است. باید خودم را بالا بکشم؛ به‌سوی روشنایی سبز و چشم‌اندازهای دور.

از کتابِ #روزها_در_راه
#شاهرخ_مسکوب
.
@MinimalForLife
.
آدمی نیز.
و بیش از همه. گیاهی است برکنده از زمین، زمین خود. که از نو فرومی‌افتد بر آن. که از نو به ریشه‌ها می‌پیوندد. به ستاره‌ها. به زادن و مردن. و به تپیدن در رستنی‌های دیگر.

#فریدون_رهنما
.
@MinimalForLife