🇮🇷کرونا و تجلی #عقلانیت_جمهوری_اسلامی

🖌دکتر #شهاب_اسفندیاری فارغ التحصیل کارگردانی سینما از دانشگاه ناتینگهام

🔸‏یکی از مهمترین محورهای #حملات_تبلیغاتی علیه #جمهوری_اسلامی که خصوصا در دهه‌ی اخیر دشمنان بسیار بر آن سرمایه‌گذاری کردند، این گزاره بود که «جان انسان‌ها برای این حکومت ایدئولوژیک اهمیتی ندارد».
🔺 گویا تقدیر این بود که در بحرانی مانند ‎کرونا #حقیقت به وضوح بر همه آشکار شود.

🔷‏جمهوری اسلامی در اقدامی بی‌سابقه در تاریخ اسلام تمام #اجتماعات_دینی و #مناسک_عمومی، از نماز جماعت و جمعه تا مراسم دعا، نیایش، هیأت‌ها، زیارت حرم‌ها و اماکن متبرکه، که از مهمترین ارکان حفظ و تقویت «هویت جمعی دینی» در این حکومت بودند را «بخاطر #حفظ_جان _نسان‌ها» تعطیل کرد.

🔸‏این حکومت ایدئولوژیک، #مساجد و #حسینه‌های خود را در مقطعی از شیوع بیماری تعطیل کرد که در برخی #کشورهای_به_اصطلاح_مدرن و پیشرفته، مسابقات فوتبال و اسب‌دوانی با ده‌ها هزار تماشاگر هنوز برپا بود و بارها و کازینوها مالامال! حتی هنوز هم از سواحل سیدنی تا فلوریدا آکنده از جمعیت است.

🔻‏این همان حکومتی است که متهم بود به «فربهی مناسک». همان حکومتی که آلوده به «تعصب و تحجر» تصویر می‌شد و دعوت به «عقلانیت» می‌شد.
🔺این همان حکومتی است که به آن توصیه می‌شد از #دخالت در «دین مردم» خودداری کند. 🔻این همان حکومتی است که متهم بود مداحان میدان‌دار تصمیم‌های آن هستند.

🔸🔸‏هیچ‌کس منکر #نقص‌ها نیست. *هیچ‌کس مدعی نیست که به مرحله‌ای آرمانی و ایدآل رسیده‌ایم.
🔸🔸هیچ‌کس منکر برخی نقاط قوت و پیشرفت‌ دیگران نیست‌.
🔻🔺 اما این حد از تحقیر و تخفیف جمهوری اسلامی در قیاس با دیگران، چیزی جز #جنگ_روانی نبوده و نیست.

🔶‏حقیقتی که بسیاری از روشنفکران، جامعه‌شناسان، فعالان سیاسی و #رسانه‌ای_داخل_و_خارج سال‌ها کتمان کردند و این روزها از پس ابرهای سیاه دروغ و غبارهای تیره‌ی وهم بیرون آمده این است:

🇮🇷#جمهوری_اسلامی_ایران یکی از #عقلانی_ترین و #اخلاقی‌ترین حکومت‌های جهان است🇮🇷.

سال ۱۳۹۹سال #جهش_تولید مبارک.

با ما همراه باشید

"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir

https://t.iss.one/sadeghijahani/2417
#افراط_و_تفریط_و_تعالی رسانه ای

✍د. ابوالحسن صادقی جهانی

⭕️ضمن تقدیم مطلب ارسالی دوستان عزیز جنبش دانشجویی؛ جا دارد به طور فشرده و سرفصل گونه نکاتی را تقدیم دوستان عزیز و شما مخاطبان بکنم.
🔸در ابتدا لازم است پارادایم فکری و چارچوب نظری ما در مورد مقوله #تحول مشخص شود!
🔻تحول در مبانی علمی یعنی حرکت از وضع موجود برای دستیابی به وضعیت مطلوب(آرمان ها و اهداف والا ملی و یا دینی )
🔻وضع موجود همیشه احتمالا دارای یکی از دو حالت ذیل است؛
۱. یا ناراضی کننده است!
۲. یا راضی کننده نیست!
🔻تحول یعنی نگرش در ابعاد (جامعه، گروه و یا فرد) به گونه ای باشد که دنبال کنندگان در هیچ زمانی به وضع فعلی راضی نباشند و همیشه دنبال تحقق وضعیت دلخواه و آرمانی که در قالب چشم انداز تصویر سازی شده است؛ حرکت می کنند و اراده، عزم و برنامه محوری در آنان به گونه ای است که عناصر، موانع و محدودیت ها نمی توانند آنان را در رسیدن به اهداف والا متوقف شان کنند.
🔻 از آفت ها و آسیب های متصور در این مسیر آن است که فرد ،گروه یا جامعه در حال حرکت از شاخص های مشخص و البته قابل سنجش برای اندازه گیری وضع فعلی و گام هایی که نیاز دارند؛ برخوردار نباشند! در این حالت تفرق و چند دستگی بر آنان چیره شده و عده ای به توقف و عده ای به تندروی و حرکت های بی ثمر و محاسبه نشده گرفتار خواهند شد!
🔻فرد،گروه و یا جامعه زمانی گرفتار تفریط خواهند شد، که منافع و خواست های شخصی و باندی بر منافع جامعه و جمعی اولویت یافته و یا تصمیم سازان و تصمیم گیران به رعایت ملاحظاتی و یا محافظه کاری های رایج گرفتار شوند و نتوانند واقعیت های موجود را ببیند و یا چشم خود را بر این واقعیت ها ببندند!

🔻این چنین جمعیتی گرفتار #عقلانیت منفعت خواه، سودجو و محافظه کار شده است!!
🔻نقطه مقابل این جمعیت نیز عده ای هستند که به واسطه بی تابی، شتابزدگی، بی برنامگی، نداشتن تحلیل های دقیق محیطی و لحاظ نکردن پارامترهای موثر، ندیدن ظرفیت های اجتماعی و تاب آوری عمومی جامعه، در نظر نگرفتن استعدادهای موجود، مد نظر قرار ندادن بسترهای اجتماعی، ندیدن رقبای داخلی و بین المللی به گونه ای حرف بزنند و رفتار کنند که اصطلاحاً به جاده خاکی بزنند.
🔻 این جماعت گرفتار نوعی اعوجاج و آشفتگی های ذهنی می شوند و جنس حرف های آنان به گونه ای است که اهالی نظر و تحلیل این حرف ها را فاقد پشتوانه کارشناسی، ورزیدگی ذهنی و پختگی فکری ارزیابی می کنند!
🔻 حد میانه این دو نگاه رویکرد تحول خواهی است؛ یعنی هم محدودیت ها و موانع و عناصر مزاحم را در نظر می گیرد و هم اینکه از سوی دیگر عافیت طلبی و منفعت خواهی را پیشه خود نمی کند.
🔻 صاحبان نگرش تفکر تحول خواهی به دنبال عقل کمال طلب و تعالی خواه می باشند، به حقوق عمومی احترام می گذارند؛ مقابل زیاده خواهی و فزون طلبی می ایستند و در مقابل مردمشات فروتنانه و متواضعانه تعظیم و تکریم می کنند!
🔻نکته این جا است که میان مدیران تحول خواه با روشنفکران تحول خواه ضمن داشتن مشترکات؛ تمایز های شاخص و روشنی وجود دارد؛
و البته جنس دانشجو از نوع تحول خواه روشنفکری است؛ و نباید گرفتار لکنت زبان بشود؛ باید به عنوان موذن جامعه عمل کند؛ و در گفتن کاستی ها و نارسایی ها ملاحظه نداشته باشد!
🔻 مدیران تحول خواه دوست دارند میان #مطلوبات و #مقدورات تعادل ایجاد کنند؛ لذا رویکرد مدارا با چاشنی محافظه کاری را پیشه خود می کنند؛
در حالی که روشنفکران وظیفه و ماموریت خود را در بیان مطلوب ها و شکاف و فاصله میان آنها می دانند!
روشنفکران آنچه که هست (وضع موجود) را با آنچه که قرار بود باشد( وضع مطلوب) بدون رو خوردن و بدور از تعارف به صورت صریح، مستقیم، و آمیخته به انصاف و با زبان علم و پژوهش بازگو می کنند!
🔻نکته بعدی آن است که دانشجو باید در حوزه ای که حرف می زند و نقد می کند؛ خود هم به لحاظ دانشی و هم به لحاظ نگرشی اشراف و احاطه کافی داشته باشد؛ و مراقب باشد بازیچه اهالی خوشه چینی های سیاسیون نباشند! و به بلندگوی احزاب تبدیل نشوند!
🔻مطالبه گری اگر به قصد اصلاح و سر و سامان دادن به امور جامعه و سازمان انجام نپذیرد؛ و مطالبه کنندگان الگوها و مدل های کاربردی را برای بهبود و بهینه شدن امور عرضه نکنند؛ به جماعت عیب جو و نق زن متصل شده اند؛
🔻لذا پرسشگری از مسئولان می بایست با احترام، نقادانه، منصفانه، و با بیان و عنوان نقاط قوت انجام بپذیرد؛
🔻پرسشگری دانشجویان و پاسخ گویی مسئولان بایستی به نحوی باشد که صدای هم را بشنوند و دنبال اجماع سر نقاط مشترک و دنبال راهکار و راه حل برای نقاط اختلاف باشند!
🔻 به نظر می رسد ظرفیت این یاد داشت در اینجا کفایت کند و اگر طرفین علاقمند به گفت و شنید ادامه دار بود؛ طراحی گفتگوی موثر انجام خواهد شد!