Forwarded from عصر هوشمندی
📲تأثیر شبکههای اجتماعی روی مغز افراد/ چرا عکسهایمان را به اشتراک میگذاریم؟
◽️توجه مثبت به شبکههای اجتماعی روی بخشهای مختلفی از مغزمان تاثیر میگذارد. طبق مقالهای که در نشریه «علوم اعصاب شناختی اجتماعی و عاطفی» منتشر شده، همین «لایکهای» ساده در فیسبوک، توییتر یا اینستاگرام موجب فعال شدن «مدار عصبی مرتبط با #سیستم_پاداش» در مغزمان میشود.
◽️زمانی که پست دوستانتان را لایک میکنید، دو منطقه از مغزتان به نامهای تگمنتوم شکمی و جسم مخطط یا استریاتوم فعال میشود که اولی بخش #هیجانی است که مسئولیت آزادسازی دوپامین را دارد و دومی ورودیها را از قشر مغز دریافت میکند و نقش مهمی در پیادهسازی حافظه کوتاه مدت دارد.
◽️محققان در یک تحقیق، مغز بزرگسالان را در حین اینستاگرام گردی تحلیل کردند و دریافتند که هر چقدر میزان لایک عکسها بیشتر باشد، فعالیت گستردهتری در بخش عصبی مرتبط با #سیستم_پاداشدهی، #شناخت_اجتماعی و #توجه آنها مشاهده میشود. جالب است بدانید که #قمار و #موادمخدر نیز به همین روش بخشهای مربوط به پاداشدهی مغز را فعال میکنند.
◽️باید بدانید که به غیر از سیستمهای پاداشدهی، رسانههای اجتماعی روی #تصمیمگیری و عملکرد #پردازش_عاطفی مغز نیز تاثیر میگذارد.
◽️در مطالعه دیگری که در آن فعالیت مغز نوجوانان مورد بررسی قرار گرفته، محققان دریافتند که قسمتهایی از مغز که با پردازش عاطفی و حسی سروکار دارند، به طرز چشمگیری زمانی که داوطلبان احساس محرومیت داشتند، فعال میشود.
◽️در این پژوهش، تاثیرات «#محرومیت_اجتماعی_آنلاین» روی مغزهای در حال رشد نوجوانان بررسی شد. به این معنا که زمانی که کاربران شبکههای اجتماعی خود را از گروههای آنلاین، چتها یا رویدادها محروم میشوند، این قسمت از مغزشان فعال میشود.
◽️ادامه مطلب درباره انگیزههای روانشناختی برای پست محتوا در شبکههای اجتماعی و تاثیرات شناختی شبکه های اجتماعی بر ذهن مخاطبان را در سایت زیر بخوانید:
👉https://asrehooshmandi.ir
#علوم_شناختی
✅#عصر_هوشمندی، مجموعه تخصصی سوادرسانهای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
◽️توجه مثبت به شبکههای اجتماعی روی بخشهای مختلفی از مغزمان تاثیر میگذارد. طبق مقالهای که در نشریه «علوم اعصاب شناختی اجتماعی و عاطفی» منتشر شده، همین «لایکهای» ساده در فیسبوک، توییتر یا اینستاگرام موجب فعال شدن «مدار عصبی مرتبط با #سیستم_پاداش» در مغزمان میشود.
◽️زمانی که پست دوستانتان را لایک میکنید، دو منطقه از مغزتان به نامهای تگمنتوم شکمی و جسم مخطط یا استریاتوم فعال میشود که اولی بخش #هیجانی است که مسئولیت آزادسازی دوپامین را دارد و دومی ورودیها را از قشر مغز دریافت میکند و نقش مهمی در پیادهسازی حافظه کوتاه مدت دارد.
◽️محققان در یک تحقیق، مغز بزرگسالان را در حین اینستاگرام گردی تحلیل کردند و دریافتند که هر چقدر میزان لایک عکسها بیشتر باشد، فعالیت گستردهتری در بخش عصبی مرتبط با #سیستم_پاداشدهی، #شناخت_اجتماعی و #توجه آنها مشاهده میشود. جالب است بدانید که #قمار و #موادمخدر نیز به همین روش بخشهای مربوط به پاداشدهی مغز را فعال میکنند.
◽️باید بدانید که به غیر از سیستمهای پاداشدهی، رسانههای اجتماعی روی #تصمیمگیری و عملکرد #پردازش_عاطفی مغز نیز تاثیر میگذارد.
◽️در مطالعه دیگری که در آن فعالیت مغز نوجوانان مورد بررسی قرار گرفته، محققان دریافتند که قسمتهایی از مغز که با پردازش عاطفی و حسی سروکار دارند، به طرز چشمگیری زمانی که داوطلبان احساس محرومیت داشتند، فعال میشود.
◽️در این پژوهش، تاثیرات «#محرومیت_اجتماعی_آنلاین» روی مغزهای در حال رشد نوجوانان بررسی شد. به این معنا که زمانی که کاربران شبکههای اجتماعی خود را از گروههای آنلاین، چتها یا رویدادها محروم میشوند، این قسمت از مغزشان فعال میشود.
◽️ادامه مطلب درباره انگیزههای روانشناختی برای پست محتوا در شبکههای اجتماعی و تاثیرات شناختی شبکه های اجتماعی بر ذهن مخاطبان را در سایت زیر بخوانید:
👉https://asrehooshmandi.ir
#علوم_شناختی
✅#عصر_هوشمندی، مجموعه تخصصی سوادرسانهای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
Forwarded from عصر هوشمندی
🔹سونامی ویرانگر آگاهیهای کاذب/ فرآیند «کودنسازی» در رسانهها
🔻نیل پستمن رئیس دایره فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه نیویورک و نویسنده دهها مقاله و کتاب در موضوع رسانهها، جامعه شناسی و ارتباطات معتقد است: «غولهای رسانهای، دارای مکانیسمی چون شرکتها هستند که استبدادی و سلسله مراتبیاند و از بالا کنترل میشوند. اگر آنچه را که آنها انجام میدهند، دوست نداشته باشید، باید آنجا را ترک کنید.» اما این استبداد رسانهای چنان نرم و هوشمند است که قربانی را گاه بدون مقاومت به سمت تغییر رفتار یا نهایتاً بایکوت رسانهای هدایت میکند.
🔻اجازه بدهید بحث را با دیدگاه مکتب فرانکفورت در خصوص #علوم_حیلت_ساز پی بگیریم، مکتبی انتقادی که در نقد نظام سرمایه داری سازمان گرفت و هربرت مارکوزه فیلسوف نام آشنای سیاسی از شاخص ترین نظریه پردازان آن محسوب میشود. مهمترین ابزار مدیریت افکار عمومی در نظامهای سرمایه دار با پوستهای لیبرال _ دموکرات و مغز توتالیتر، #آگاهی_کاذب است، اما آگاهی کاذب چیست؟! اگاهی کاذب بخش اساسی سیستمی است که به کمک صنعت تبلیغات، رسانههای همگانی، علوم اجتماعی و روان شناختیِ در بسترعلوم حیلت ساز به صنایع سرگرم ساز و پر کننده اوقات فراغت جان میدهد تا نظام مستقر سرمایه دار_توتالیتر را تثبیت کند.
🔻اما شاید از خود بپرسید چگونه رسانههای عمومی و امروز شبکههای اجتماعی به عنوان نسل جدید رسانههای دو سویه موجب تثبیت هژمونی سرمایه سالار خواهند شد؟! کلید حل این معما در رضایت خاطر ارزان، بی مایه و دست دوم و کاذب برای تودهها با پر کردن اوقات فراغت آنها است. جامعهای مصرفگرا، بی تفاوت نسبت به جامعه خود که آماده ذبح عدالت و آزادیهای اساسی در سایه رشد بی بندوباری به اسم آزادی است، به تعبیر مارکوزه چنین نظامی فرایند «#کودن_سازی» مردم را به عنوان برده پی میگیرد. حالا با جامعهای مواجه خواهیم بود که به جای رشد عقلانی خود و تفکر و تلاش برای تغییر به فکر پیگیری ستارههای بی هویت و یا تبدیل شدن به چنین افراد فرومایه ای با تقلید از سبک زندگی آنها هست.
🔻سونامی ویرانگر آگاهیهای کاذب که مدام ذهن و زمان مخاطب بی نوا را بمباران میکند و انواع اخبار زرد، سطحی ولی در ظاهر جذاب را بر اساس اصل لذت در حلق او میریزد، هیچ فرصتی را باقی نمیگذارد. غولهای رسانهای برای جذابیت هر چه بیشتر و بزک کردن این آگاهیهای کاذب نیازبه قهرمان و سوپر استار و بلاگر و اینفلوئنسرهای بی سواد دارند. قهرمانانِ بی مایه که هر کسی را امیدوار میکند بدون تلاش، دانش و صلاحیت به آن جایگاه دست یابد. حتی اگر هزینه آن قبح شکنی باشد. بدیهی است «اصل واقعیت» در مقابل «اصل لذت» شانس چندانی ندارد!
متن کامل را در سایت عصر هوشمندی به آدرس asrehooshmandi.ir بخوانید.
@asrehooshmandi
🔻نیل پستمن رئیس دایره فرهنگ و ارتباطات در دانشگاه نیویورک و نویسنده دهها مقاله و کتاب در موضوع رسانهها، جامعه شناسی و ارتباطات معتقد است: «غولهای رسانهای، دارای مکانیسمی چون شرکتها هستند که استبدادی و سلسله مراتبیاند و از بالا کنترل میشوند. اگر آنچه را که آنها انجام میدهند، دوست نداشته باشید، باید آنجا را ترک کنید.» اما این استبداد رسانهای چنان نرم و هوشمند است که قربانی را گاه بدون مقاومت به سمت تغییر رفتار یا نهایتاً بایکوت رسانهای هدایت میکند.
🔻اجازه بدهید بحث را با دیدگاه مکتب فرانکفورت در خصوص #علوم_حیلت_ساز پی بگیریم، مکتبی انتقادی که در نقد نظام سرمایه داری سازمان گرفت و هربرت مارکوزه فیلسوف نام آشنای سیاسی از شاخص ترین نظریه پردازان آن محسوب میشود. مهمترین ابزار مدیریت افکار عمومی در نظامهای سرمایه دار با پوستهای لیبرال _ دموکرات و مغز توتالیتر، #آگاهی_کاذب است، اما آگاهی کاذب چیست؟! اگاهی کاذب بخش اساسی سیستمی است که به کمک صنعت تبلیغات، رسانههای همگانی، علوم اجتماعی و روان شناختیِ در بسترعلوم حیلت ساز به صنایع سرگرم ساز و پر کننده اوقات فراغت جان میدهد تا نظام مستقر سرمایه دار_توتالیتر را تثبیت کند.
🔻اما شاید از خود بپرسید چگونه رسانههای عمومی و امروز شبکههای اجتماعی به عنوان نسل جدید رسانههای دو سویه موجب تثبیت هژمونی سرمایه سالار خواهند شد؟! کلید حل این معما در رضایت خاطر ارزان، بی مایه و دست دوم و کاذب برای تودهها با پر کردن اوقات فراغت آنها است. جامعهای مصرفگرا، بی تفاوت نسبت به جامعه خود که آماده ذبح عدالت و آزادیهای اساسی در سایه رشد بی بندوباری به اسم آزادی است، به تعبیر مارکوزه چنین نظامی فرایند «#کودن_سازی» مردم را به عنوان برده پی میگیرد. حالا با جامعهای مواجه خواهیم بود که به جای رشد عقلانی خود و تفکر و تلاش برای تغییر به فکر پیگیری ستارههای بی هویت و یا تبدیل شدن به چنین افراد فرومایه ای با تقلید از سبک زندگی آنها هست.
🔻سونامی ویرانگر آگاهیهای کاذب که مدام ذهن و زمان مخاطب بی نوا را بمباران میکند و انواع اخبار زرد، سطحی ولی در ظاهر جذاب را بر اساس اصل لذت در حلق او میریزد، هیچ فرصتی را باقی نمیگذارد. غولهای رسانهای برای جذابیت هر چه بیشتر و بزک کردن این آگاهیهای کاذب نیازبه قهرمان و سوپر استار و بلاگر و اینفلوئنسرهای بی سواد دارند. قهرمانانِ بی مایه که هر کسی را امیدوار میکند بدون تلاش، دانش و صلاحیت به آن جایگاه دست یابد. حتی اگر هزینه آن قبح شکنی باشد. بدیهی است «اصل واقعیت» در مقابل «اصل لذت» شانس چندانی ندارد!
متن کامل را در سایت عصر هوشمندی به آدرس asrehooshmandi.ir بخوانید.
@asrehooshmandi
Forwarded from عصر هوشمندی
💢 مغالطه خطای شناختی
🔻واژهُ fallacy (مغالطه) از واژه لاتین fallacia به معنی فریب، نیرنگ، و حیله گرفته شده است. مغالطه به گفتار، نوشتار، اندیشه، احساس، و زبانِ بدن گفته میشود که در ساختار استدلال جای گزارههای منطقی و درست را بگیرد و در آن بهطور عمد یا غیرعمد فریب به خود یا به مخاطب باشد؛ مانند مغالطههای توسل به ترس، توهین، ترحم، تکرار، توطئه، خشم، نفرت، و حسادت.
🔻خطای شناختی یا سوگیری دو معنی و مفهوم متفاوت دارد:
۱. تمایل و گرایش به یک ایده و تفکر خاص.
۲. تعصب و جانبداری غیرمنطقی از یک ایده.
در معنی و مفهوم اول، خطای شناختی خنثی، بیضرر، و بدون خطر است؛ مانند طرفداری از یک تیم فوتبال، یک جناح سیاسی، یا یک عقیده مذهبی خاص. طبیعتاً، گرایش به یک تیم فوتبال، یک جناح سیاسی، یا یک عقیده خاص خطا یا اشتباه نیست؛ اما در معنی و مفهوم دوم، خطای شناختی میتواند مضر و خطرناک باشد. در این مفهوم، خطای شناختی به تمایلات و گرایشات غیرمنطقی و متعصبانه به یک ایده و تقکر و طرفداری غیرمنصفانه از آن میباشد که باعث میشود فرد قضاوت نادرست و ناعادلانه کند.
مغالطه با خطای شناختی تفاوت دارد. مغالطه نیاز به استدلال دارد و در ساختار استدلال از آن استفاده میشود، درحالیکه خطای شناختی به الگوی پیشفرض اندیشیدن و تفکر اشاره میکند. منظور از الگوی پیشفرض تفکر این است که فرد تنظیمات ذهن خود را براساس سوگیری انجام داده، سپس باتوجه به آن تنظیمات جانبدارانه میاندیشد.
مغالطهها میتوانند نتیجه خطاهای شناختی باشند، اما داشتن خطای شناختی الزاماً به معنی مرتکب شدن مغالطه نیست.
با این مقدمه، به تعریف و توضیح مغالطه خطای شناختی میپردازیم.
🔻مغالطهُ خطای شناختی زمانی اتفاق میافتد که فرد ادعا کند چون مخاطب سوگیری دارد، بنابراین ادعاهایش غلط و نادرست میباشد. ساختار مغالطه خطای شناختی بسیار ساده است:
"الف" خطای شناختی است. بنابراین، "الف" اشتباه و خطا است.
از این فرمول این نتیجه را میتوان گرفت که هر نوع خطای شناختی اشتباه و نادرست است. درحالیکه این دو مدعا کاملاً مستقل و مجزا هستند. نمیتوان از سوگیری نتیجهُ نادرست و اشتباه گرفت.
🔻در مغالطه خطای شناختی، مغالطهکننده معنی و مفهوم منفی خطای شناختی را بهجای معنی و مفهوم خنثی و بیخطر آن به کار میبرد که در واقع مرتکب #مغالطه_تحریف_معنی (definist fallacy) نیز میشود. مغالطه تحریف معنی زمانی اتفاق میافتد که شخصی واژه یا عبارتی را طوری تعریف کند که برای دفاع از موضعش آسانتر باشد و به نفع خود مصادره به مطلوب کند.
دو مثالِ مغالطه خطای شناختی:
مثال ۱: رد صلاحیت نامزدهای انتخابات به دلیل گرایش به یک جناح خاص مصداق مغالطه خطای شناختی است.
مثال ۲: طرح نمایندگان مجلس برای حذف آموزش زبان انگلیسی در مدارس نمونهُ دیگر مغالطه خطای شناختی است.
مغالطهُ خطای شناختی با خطای شناختی "نادیده گرفتن جنبههای مثبت" (discounting positives) ارتباط دارد. در این خطای شناختی فرد تواناییها و جنبههای مثبت خود یا مخاطب را کوچک میشمرد و روی جنبههای منفی تاُکید میکند.
سلیمی
#تفکر_انتقادی
#علوم_شناختی
@asrehooshmandi
🔻واژهُ fallacy (مغالطه) از واژه لاتین fallacia به معنی فریب، نیرنگ، و حیله گرفته شده است. مغالطه به گفتار، نوشتار، اندیشه، احساس، و زبانِ بدن گفته میشود که در ساختار استدلال جای گزارههای منطقی و درست را بگیرد و در آن بهطور عمد یا غیرعمد فریب به خود یا به مخاطب باشد؛ مانند مغالطههای توسل به ترس، توهین، ترحم، تکرار، توطئه، خشم، نفرت، و حسادت.
🔻خطای شناختی یا سوگیری دو معنی و مفهوم متفاوت دارد:
۱. تمایل و گرایش به یک ایده و تفکر خاص.
۲. تعصب و جانبداری غیرمنطقی از یک ایده.
در معنی و مفهوم اول، خطای شناختی خنثی، بیضرر، و بدون خطر است؛ مانند طرفداری از یک تیم فوتبال، یک جناح سیاسی، یا یک عقیده مذهبی خاص. طبیعتاً، گرایش به یک تیم فوتبال، یک جناح سیاسی، یا یک عقیده خاص خطا یا اشتباه نیست؛ اما در معنی و مفهوم دوم، خطای شناختی میتواند مضر و خطرناک باشد. در این مفهوم، خطای شناختی به تمایلات و گرایشات غیرمنطقی و متعصبانه به یک ایده و تقکر و طرفداری غیرمنصفانه از آن میباشد که باعث میشود فرد قضاوت نادرست و ناعادلانه کند.
مغالطه با خطای شناختی تفاوت دارد. مغالطه نیاز به استدلال دارد و در ساختار استدلال از آن استفاده میشود، درحالیکه خطای شناختی به الگوی پیشفرض اندیشیدن و تفکر اشاره میکند. منظور از الگوی پیشفرض تفکر این است که فرد تنظیمات ذهن خود را براساس سوگیری انجام داده، سپس باتوجه به آن تنظیمات جانبدارانه میاندیشد.
مغالطهها میتوانند نتیجه خطاهای شناختی باشند، اما داشتن خطای شناختی الزاماً به معنی مرتکب شدن مغالطه نیست.
با این مقدمه، به تعریف و توضیح مغالطه خطای شناختی میپردازیم.
🔻مغالطهُ خطای شناختی زمانی اتفاق میافتد که فرد ادعا کند چون مخاطب سوگیری دارد، بنابراین ادعاهایش غلط و نادرست میباشد. ساختار مغالطه خطای شناختی بسیار ساده است:
"الف" خطای شناختی است. بنابراین، "الف" اشتباه و خطا است.
از این فرمول این نتیجه را میتوان گرفت که هر نوع خطای شناختی اشتباه و نادرست است. درحالیکه این دو مدعا کاملاً مستقل و مجزا هستند. نمیتوان از سوگیری نتیجهُ نادرست و اشتباه گرفت.
🔻در مغالطه خطای شناختی، مغالطهکننده معنی و مفهوم منفی خطای شناختی را بهجای معنی و مفهوم خنثی و بیخطر آن به کار میبرد که در واقع مرتکب #مغالطه_تحریف_معنی (definist fallacy) نیز میشود. مغالطه تحریف معنی زمانی اتفاق میافتد که شخصی واژه یا عبارتی را طوری تعریف کند که برای دفاع از موضعش آسانتر باشد و به نفع خود مصادره به مطلوب کند.
دو مثالِ مغالطه خطای شناختی:
مثال ۱: رد صلاحیت نامزدهای انتخابات به دلیل گرایش به یک جناح خاص مصداق مغالطه خطای شناختی است.
مثال ۲: طرح نمایندگان مجلس برای حذف آموزش زبان انگلیسی در مدارس نمونهُ دیگر مغالطه خطای شناختی است.
مغالطهُ خطای شناختی با خطای شناختی "نادیده گرفتن جنبههای مثبت" (discounting positives) ارتباط دارد. در این خطای شناختی فرد تواناییها و جنبههای مثبت خود یا مخاطب را کوچک میشمرد و روی جنبههای منفی تاُکید میکند.
سلیمی
#تفکر_انتقادی
#علوم_شناختی
@asrehooshmandi
Forwarded from عصر هوشمندی
🔸نگاهی به #اخبار_جعلی از منظر #علوم_شناختی
چرا برخی ادعاهای دروغین به راحتی پذیرفته میشوند؟!
▪️بسیاری از ما هنگام خواندن مطالب جدید به ندرت کاملاً به آن توجه میکنیم. به ویژه، هنگامی که حس میکنیم مطلبی «آسان» و آشنا است، تمایلی به درک جزئیات آن نشان نمیدهیم و فقط میخواهیم لب مطلب را بفهمیم.
▪️شوربختانه، راههای سادهی فراوانی وجود دارد که دروغپردازان میتوانند با توسل به آنها به ادعاهای خود رنگ و لعاب بزنند و بر روانی و آشنایی آنها بیفزایند. یک نمونه از این کار، استفاده از تصویر و تجسم است. #تصاویر به ما کمک میکنند تا مضمون بعضی حرفها را بهتر بفهمیم. یکی از مصادیق این امر، گزارشهای پزشکی است. برای مثال، وقتی بیماران، همراه با یک نظر شبهعلمی در بارهی مغز خود، تصویری از آن را هم ببینند، احتمال قبول آن نظر بسیار بیشتر خواهد بود.
▪️شاید مؤثرترین راه برای اشاعهی یک دروغ، #تکرار آن باشد؛ هر چه بیشتر یک نظر را بشنوید، احتمال این که آن را صحیح بپندارید بیشتر است. وقتی گروهی کوچک، اما همرأی و همصدا- مثل منکران تغییرات آب و هوایی- در رادیو و تلویزیون، عرصهی سخن را قبضه کنند، دروغ رواج مییابد.
چگونه بهتدریج اخبار جعلی به اصطلاح مهندسی میشوند و تفکر منطقی و پرسش انتقادی را به حاشیه میرانند؟
▪️بعضی از مردم از نظر ادراکی «خسیس» هستند. این افراد ممکن است تواناییِ ذهنیِ زیادی داشته باشند و همیشه از عهدهی امتحانات سخت برآیند اما هیچ وقت از آن استفاده نمیکنند و به جای تفکر شفاف تحلیلی، به دریافت شهودی و ادراک غریزی متوسل میشوند.
▪️با توجه به رواج اطلاعات دروغین در دنیا، باید تفکر انتقادی و راههای تشخیص اخبار جعلی را در تمام مدرسهها آموزش داد. در نهایت، نه تنها از اخبار جعلیِ سیاسی بلکه از حُقههای پزشکی و فریبکاریهای مالی هم باید در امان ماند. تقویت تفکر شکاکانه میتواند به همه، فارغ از هوش و ذکاوت آنها، کمک کند تا خردمندانهتر قضاوت کنند.
✅متن کامل را در asrehooshmandi.ir بخوانید.
@asrehooshmand
چرا برخی ادعاهای دروغین به راحتی پذیرفته میشوند؟!
▪️بسیاری از ما هنگام خواندن مطالب جدید به ندرت کاملاً به آن توجه میکنیم. به ویژه، هنگامی که حس میکنیم مطلبی «آسان» و آشنا است، تمایلی به درک جزئیات آن نشان نمیدهیم و فقط میخواهیم لب مطلب را بفهمیم.
▪️شوربختانه، راههای سادهی فراوانی وجود دارد که دروغپردازان میتوانند با توسل به آنها به ادعاهای خود رنگ و لعاب بزنند و بر روانی و آشنایی آنها بیفزایند. یک نمونه از این کار، استفاده از تصویر و تجسم است. #تصاویر به ما کمک میکنند تا مضمون بعضی حرفها را بهتر بفهمیم. یکی از مصادیق این امر، گزارشهای پزشکی است. برای مثال، وقتی بیماران، همراه با یک نظر شبهعلمی در بارهی مغز خود، تصویری از آن را هم ببینند، احتمال قبول آن نظر بسیار بیشتر خواهد بود.
▪️شاید مؤثرترین راه برای اشاعهی یک دروغ، #تکرار آن باشد؛ هر چه بیشتر یک نظر را بشنوید، احتمال این که آن را صحیح بپندارید بیشتر است. وقتی گروهی کوچک، اما همرأی و همصدا- مثل منکران تغییرات آب و هوایی- در رادیو و تلویزیون، عرصهی سخن را قبضه کنند، دروغ رواج مییابد.
چگونه بهتدریج اخبار جعلی به اصطلاح مهندسی میشوند و تفکر منطقی و پرسش انتقادی را به حاشیه میرانند؟
▪️بعضی از مردم از نظر ادراکی «خسیس» هستند. این افراد ممکن است تواناییِ ذهنیِ زیادی داشته باشند و همیشه از عهدهی امتحانات سخت برآیند اما هیچ وقت از آن استفاده نمیکنند و به جای تفکر شفاف تحلیلی، به دریافت شهودی و ادراک غریزی متوسل میشوند.
▪️با توجه به رواج اطلاعات دروغین در دنیا، باید تفکر انتقادی و راههای تشخیص اخبار جعلی را در تمام مدرسهها آموزش داد. در نهایت، نه تنها از اخبار جعلیِ سیاسی بلکه از حُقههای پزشکی و فریبکاریهای مالی هم باید در امان ماند. تقویت تفکر شکاکانه میتواند به همه، فارغ از هوش و ذکاوت آنها، کمک کند تا خردمندانهتر قضاوت کنند.
✅متن کامل را در asrehooshmandi.ir بخوانید.
@asrehooshmand
Forwarded from اتچ بات
🧠سیستمهای عصبی مغز چگونه در شبکههای اجتماعی درگیر میشوند؟
⬅️دانشمندان علم اعصاب به بررسی سیستمهای عصبی پرداختهاند که ما را به حضور مستمر در شبکههای اجتماعی سوق میدهد.
آنها دو دلیل مهم استفاده از شبکههای مجازی را «ارتباط با دیگران» و «مدیریت ذهنیت مردم از خود» نام میبرند.
این شبکهها از پنج طریق امکان ارتباط ما با دیگران را فراهم میکنند.
۱.کاربران میتوانند اطلاعات شخصی را به اشتراک بگذارند برای مثال عکس یا فیلم مسافرت هایشان.
۲. میتوانند اطلاعاتی را منتشر کنند که ماهیت خود ارجاعی ندارند (به عنوان مثال، ارسال مطلب در مورد مکانهای تفریحی)
۳.کاربران در مورد اطلاعات منتشر شده خود بازخورد میگیرند. ممکن است یک کاربر تصویری از تعطیلات داشته باشد که دوست دارد آن را با دیگران به اشتراک بگذارد. او تصاویر را در شبکههای اجتماعی بارگذاری میکند و سپس سایر کاربران با اظهارنظر در مورد تصاویر و یا پسندیدن آن بازخورد میدهند.
۴.به صورت متقابل هم کار بران درباره عکسها و یا مطالب منتشر شده دیگران بازخورد میدهند. به عنوان مثال، ممکن است یک کاربر تصویری از تعطیلات یک دوست را ببیند.
۵. کاربران به مقایسه اجتماعی توجه میکنند و بازخورد خود با دیگران، مانند تعداد پسندیدنهای دریافت شده، در مقایسه اجتماعی شرکت میکنند. این مقایسه اجتماعی فقط به پست و بازخورد محدود نمی شود. همچنین ممکن است از اطلاعات توصیفی در پروفایل کاربر برای مقایسه اجتماعی استفاده شود، مانند سن، مکان، تحصیلات، علایق و…
🔹متن پژوهش را در سایت asrehooshmandi.ir بخوانید.
#علوم_شناحتی
✅در ارائه و درک مطالب رضایت خداوند را در نظر بگیریم.
✅#عصر_هوشمندی، مجموعه تخصصی سواد رسانه ای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
⬅️دانشمندان علم اعصاب به بررسی سیستمهای عصبی پرداختهاند که ما را به حضور مستمر در شبکههای اجتماعی سوق میدهد.
آنها دو دلیل مهم استفاده از شبکههای مجازی را «ارتباط با دیگران» و «مدیریت ذهنیت مردم از خود» نام میبرند.
این شبکهها از پنج طریق امکان ارتباط ما با دیگران را فراهم میکنند.
۱.کاربران میتوانند اطلاعات شخصی را به اشتراک بگذارند برای مثال عکس یا فیلم مسافرت هایشان.
۲. میتوانند اطلاعاتی را منتشر کنند که ماهیت خود ارجاعی ندارند (به عنوان مثال، ارسال مطلب در مورد مکانهای تفریحی)
۳.کاربران در مورد اطلاعات منتشر شده خود بازخورد میگیرند. ممکن است یک کاربر تصویری از تعطیلات داشته باشد که دوست دارد آن را با دیگران به اشتراک بگذارد. او تصاویر را در شبکههای اجتماعی بارگذاری میکند و سپس سایر کاربران با اظهارنظر در مورد تصاویر و یا پسندیدن آن بازخورد میدهند.
۴.به صورت متقابل هم کار بران درباره عکسها و یا مطالب منتشر شده دیگران بازخورد میدهند. به عنوان مثال، ممکن است یک کاربر تصویری از تعطیلات یک دوست را ببیند.
۵. کاربران به مقایسه اجتماعی توجه میکنند و بازخورد خود با دیگران، مانند تعداد پسندیدنهای دریافت شده، در مقایسه اجتماعی شرکت میکنند. این مقایسه اجتماعی فقط به پست و بازخورد محدود نمی شود. همچنین ممکن است از اطلاعات توصیفی در پروفایل کاربر برای مقایسه اجتماعی استفاده شود، مانند سن، مکان، تحصیلات، علایق و…
🔹متن پژوهش را در سایت asrehooshmandi.ir بخوانید.
#علوم_شناحتی
✅در ارائه و درک مطالب رضایت خداوند را در نظر بگیریم.
✅#عصر_هوشمندی، مجموعه تخصصی سواد رسانه ای و اطلاعاتی
@asrehooshmandi
Telegram
attach 📎
📝 #بخوانید| واکاوی نسبت سینما و روانشناسی شناختی
🔰نقش سینما در جهتدهی ذهن
🔸علوم شناختی در عینحال به پردازش اطلاعات در مغز میپردازد. زبان یک فرآیند بسیار بزرگ است. مکاتب مختلفی در روانشناسی وجود دارد که یکی از آن مکتب روانکاوی است و شما بدان اشاره کردید. ما در روانکاوی بحث خودآگاهی و ناخودآگاه را داریم و مشخصاً به دیدگاههای فروید و آن سیری که دارد بازمیگردد.
🔸علوم شناختی منظرگاه متفاوتی دارد. منظرگاه علوم شناختی از جریان دستگاه اعصاب و بهطور مشخص دستگاه اعصاب مرکزی، سیاناس یا اصطلاحاً central nervous system میگذرد و به مغز و اعصاب متصل به مغز میپردازد. حال میخواهیم بررسی کنیم که سینما میتواند چه سروکاری با این علم داشته باشد؟
👈ادامه مطلب را اینجا مطالعه کنید.
#سینما
#علوم_شناختی
#فکرت
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔰نقش سینما در جهتدهی ذهن
🔸علوم شناختی در عینحال به پردازش اطلاعات در مغز میپردازد. زبان یک فرآیند بسیار بزرگ است. مکاتب مختلفی در روانشناسی وجود دارد که یکی از آن مکتب روانکاوی است و شما بدان اشاره کردید. ما در روانکاوی بحث خودآگاهی و ناخودآگاه را داریم و مشخصاً به دیدگاههای فروید و آن سیری که دارد بازمیگردد.
🔸علوم شناختی منظرگاه متفاوتی دارد. منظرگاه علوم شناختی از جریان دستگاه اعصاب و بهطور مشخص دستگاه اعصاب مرکزی، سیاناس یا اصطلاحاً central nervous system میگذرد و به مغز و اعصاب متصل به مغز میپردازد. حال میخواهیم بررسی کنیم که سینما میتواند چه سروکاری با این علم داشته باشد؟
👈ادامه مطلب را اینجا مطالعه کنید.
#سینما
#علوم_شناختی
#فکرت
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir