🔴 سنتکام رسانهای
🔹 این روزها در لابه لای اخبار و وقایع مرتبط با اغتشاشات اخیر، نقش رسانه های فارسی زبان خارج از کشور درخور توجه ویژه است. در نگاه اول برای آن که بدانیم موضوع گردش آزاد اطلاعات در غرب که سیاستمداران بیگانه و برخی در داخل بدان اهمیت می دهند تا چه اندازه طنز آلود است، آمریکا یک شبکه انگلیسی زبان پرس تی وی را حاضر نشد تحمل کند و این شبکه را از دسترس خارج ساخته است. شبکه ای که صرفا با رویکرد خبری و تحلیلی به نقد سیاست های سلطه طلبانه غرب و خاصه آمریکا می پردازد. از این موضوع بگذریم. خواستم بگویم که در اغتشاشات اخیر، ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی همه ظواهر دموکراتیک که مدعی آن هستند را نیز کنار گذاشتند و رسما به ترویج تخریب و اقدامات تروریستی و حتی آموزش های مرتبط با این اقدامات روی آوردند.
🔸 ایران ثابت کرده که در جای خودش و به روش خودش تهدید را با تهدید پاسخ خواهد داد. ایران نشان داده که هیچ گاه دست بسته نیست و گزینه های متعددی را برای پاسخ به اقدامات خصمانه دشمنان در قالب فعالیت های رسانه ای در اختیار دارد. در کنار این موضوع ضرورت دارد که بخش حقوقی و قضایی کشور با اقناع افکار عمومی این دو شبکه که مدت هاست عملا و علنا روش های براندازی نظام جمهوری اسلامی را دنبال می کنند به عنوان شبکه های تروریستی معرفی نماید.
✅ به نظر می رسد کار به همین جا نباید متوقف شود و افرادی نیز که با این دو شبکه از در همکاری وارد می شوند تحت تعقیب قضایی و حقوقی قرار گیرند. با گذشت چند سال از آشوب های سال۹۸ و نقش مخرب رسانه های لندن نشین هنوز ایران از رسانه های یاد شده در اداره ارتباطات بریتانیا موسوم به آفکام شکایتی نکرده است. جالب تر اینجاست ایران هنوز از سازمان منافقین در مجامع بین المللی طرح شکایت حقوقی قوی و موثر و در نهایت پی گیری خاصی به عمل نیاورده است. این در حالی است که منافقین بارها به دلائل واهی از ایران شکایت های مختلف ثبت کرده اند. همین مدتی پیش بود که دادگاه منطقه استکهلم سوئد بخاطر شکایت منافقین حمید نوری را دستگیر و زندانی و به حبس ابد محکوم کرد. از نقش غرب در همراهی با منافقین و ضدیت با ایران بی اطلاع نیستم، اما این ها دلیل نمی شود که ما از ظرفیت های موجود استفاده نکنیم و فعالانه در این عرصه وارد نشویم.
💢 عجالتا جمهوری اسلامی کاری که پس از ترور سردار سلیمانی صورت داد و سنتکام را در لیست گروه های تروریستی قرار داد، ضرورت فوری دارد ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی را در لیست رسانه های تروریستی جای دهد و پس از آن اقدامات حقوقی لازم را نیز به گونه موثر و مستمر در پیش بگیرد.
#عزیز_غضنفری
#بین_الملل
#خیابان_انقلاب
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔹 این روزها در لابه لای اخبار و وقایع مرتبط با اغتشاشات اخیر، نقش رسانه های فارسی زبان خارج از کشور درخور توجه ویژه است. در نگاه اول برای آن که بدانیم موضوع گردش آزاد اطلاعات در غرب که سیاستمداران بیگانه و برخی در داخل بدان اهمیت می دهند تا چه اندازه طنز آلود است، آمریکا یک شبکه انگلیسی زبان پرس تی وی را حاضر نشد تحمل کند و این شبکه را از دسترس خارج ساخته است. شبکه ای که صرفا با رویکرد خبری و تحلیلی به نقد سیاست های سلطه طلبانه غرب و خاصه آمریکا می پردازد. از این موضوع بگذریم. خواستم بگویم که در اغتشاشات اخیر، ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی همه ظواهر دموکراتیک که مدعی آن هستند را نیز کنار گذاشتند و رسما به ترویج تخریب و اقدامات تروریستی و حتی آموزش های مرتبط با این اقدامات روی آوردند.
🔸 ایران ثابت کرده که در جای خودش و به روش خودش تهدید را با تهدید پاسخ خواهد داد. ایران نشان داده که هیچ گاه دست بسته نیست و گزینه های متعددی را برای پاسخ به اقدامات خصمانه دشمنان در قالب فعالیت های رسانه ای در اختیار دارد. در کنار این موضوع ضرورت دارد که بخش حقوقی و قضایی کشور با اقناع افکار عمومی این دو شبکه که مدت هاست عملا و علنا روش های براندازی نظام جمهوری اسلامی را دنبال می کنند به عنوان شبکه های تروریستی معرفی نماید.
✅ به نظر می رسد کار به همین جا نباید متوقف شود و افرادی نیز که با این دو شبکه از در همکاری وارد می شوند تحت تعقیب قضایی و حقوقی قرار گیرند. با گذشت چند سال از آشوب های سال۹۸ و نقش مخرب رسانه های لندن نشین هنوز ایران از رسانه های یاد شده در اداره ارتباطات بریتانیا موسوم به آفکام شکایتی نکرده است. جالب تر اینجاست ایران هنوز از سازمان منافقین در مجامع بین المللی طرح شکایت حقوقی قوی و موثر و در نهایت پی گیری خاصی به عمل نیاورده است. این در حالی است که منافقین بارها به دلائل واهی از ایران شکایت های مختلف ثبت کرده اند. همین مدتی پیش بود که دادگاه منطقه استکهلم سوئد بخاطر شکایت منافقین حمید نوری را دستگیر و زندانی و به حبس ابد محکوم کرد. از نقش غرب در همراهی با منافقین و ضدیت با ایران بی اطلاع نیستم، اما این ها دلیل نمی شود که ما از ظرفیت های موجود استفاده نکنیم و فعالانه در این عرصه وارد نشویم.
💢 عجالتا جمهوری اسلامی کاری که پس از ترور سردار سلیمانی صورت داد و سنتکام را در لیست گروه های تروریستی قرار داد، ضرورت فوری دارد ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی را در لیست رسانه های تروریستی جای دهد و پس از آن اقدامات حقوقی لازم را نیز به گونه موثر و مستمر در پیش بگیرد.
#عزیز_غضنفری
#بین_الملل
#خیابان_انقلاب
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 آشوب در رسانههای ضد ایرانی، آرامش در خیابانها
✅ واقعیت میدانی؟!
#خیابان_انقلاب
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
✅ واقعیت میدانی؟!
#خیابان_انقلاب
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔴 هدف تجمع برلین فراتر از تجزیه ایران هست!
🔹 پشت پرده سیاسی و ضدامنیتی تجمعات اپوزسیون خارج نشین
🔸 تجمع اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی در برلین آلمان از زوایا مختلفی بررسی آن اهمیت دارد. در پس پرده این تجمعات اهداف و یا سرنوشتی دیده می شود که نهایتا فراتر از تجزیه ایران هم برای آن قابل تصور است.
1️⃣ ضدانقلاب با روشهای متعددی در هفتههای اخیر تلاش کرد که تجمع چشمگیری در داخل ایران راه بیافتد ولی نهایتا اغتشاشات چند نفره در برخی نقاط کشور نصیبش شد. اولین هدف تجمعات خارج از کشور جنبه الهام بخشی برای داخل ایران است. البته این هدفگذاری از پایه غلط است چون میان محاسبات، خواستهها و سلایق سیاسی و به خصوص علایق فرهنگی هستههای اصلی تجمع کننده خارج از ایران با عموم مردم داخل ایران فاصله چشمگیری مشاهده میشود. به عنوان نمونه میتوان به مصادیق بارز برخی هنجارشکنیهای دیروز تجمع برلین اشاره کرد. گردانندگان تجمع برلین با افتخار از جدیترین خواستهها و آرزوهای خود یعنی نقش دادن جدی به همجنسگرایان در آینده ایران رونمایی کردند. این در حالیست که این موضوع به لحاظ فرهنگی و عرفی در داخل ایران به شدت منفور و طرد شده است.
2️⃣ هدف بعدی تجمع برلین نشان دادن ویترین جدید از اپوزیسیون با معرفی و برجستهسازی چهرههای همچون حامد اسماعیلیون است. این تغییر ویترین البته به منزله تغییر اهداف راهبردی اپوزیسیون یا نشانه تطور فکری عمیق در آنها نیست. حامد اسماعیلیون جدای از منافقین، سلطنت طلبها، تجزیه طلبان، کومله، جیش العدل و ... نیست و البته به بخشی از اینها نزدیکتر و به برخی دیگر دورتر است، اما وظیفه او این است که در تجمعاتش هیچکدام را طرد نکند بلکه چهره واحدی از اپوزیسیون چهل تکه نشان بدهد. او باید چهرهای نو برای نمایندگی قصههای اجتماعی جدید باشد. طبیعی است که دیگر اپوزیسیونسازی و تولید نفرتهای کاذب با داستان سرایی از اعدامهای سال 67 چندان امکانپذیر نیست و باید بر قصههای همچون ماجرای هواپیمای اوکراینی و داستانکهای تأثیرگذاری مثل وفات مهسا امینی و گشت ارشاد با روایتهای خاص ضدانقلاب تمرکز شود. قصه گویی حامد اسماعیلیون هم البته دوام نخواهد داشت و ابعاد او نیز همانند اسلافش بیشتر از این برای افکار عمومی روشن خواهد شد.
3️⃣ اما با احتساب تعداد پرچمهایی که در تجمع برلین بلند شد، ایران نهایتا باید به چهار الی هفت تکه تبدیل شود. نقشهای که «جیمز برنز» وزیر خارجه آمریکا در سال ۱۳۲۴ شمسی پس از جنگ جهانی دوم کشید و مبتنی بر جدایی قومیتها در ایران هست. تبدیل ایران به چند کشور کوچکتر البته در شرایط عادی ممکن نخواهد شد، چون پیاده سازی تجزیه ایران به سادگی امکان ندارد و حتی بالفرض نبود جمهوری اسلامی نیز عقبه وطن پرستی در ایران بگونهای است که تجزیه ایران با یک معاده و توافق سیاسی بین چند گروه و حزب دست ساخته صورت نمیپذیرد بلکه با خونریزی و جنگ داخلی گسترده همراه خواهد شد. به همین دلیل از یک طرف با وقوع جنگ داخلی سنگین و غیر قابل مهار و مهیا شدن زمینه دخالت خارجی در محیط داخلی ایران و از طرفی دیگر میزان شدید بیاختیاری و اطاعتپذیری شدید سران گروه های استقلال طلب از سرویسهای امنیتی کشورهای غربی، فراتر از تجزیه، خطر مستعمره شدن بخشهای متعددی از ایران محتملتر خواهد بود. یعنی همان استقلال ظاهری و محدود نیز برای تجزیهطلبان نیز در واقعیت بدست نخواهد آمد.
4️⃣ جامعیت نظام اسلامی که جمهوریت و اسلامیت به عنوان دو پایه مهم که هم مردم سالاری در آن رعایت شده و هم فرهنگ و اعتقادات ایرانیان رعایت میشود، سبب شده که جامعترین نوع حکومت متناسب با ملت ایران تحقق پیدا کند. اما هر چه میگذرد یک واقعیت دیگر نیز بیش از پیش برجسته میشود، جمهوری اسلامی آخرین مدل حکومتی برای ماندگاری ایران قوی و جلوگیری از تجزیه ایران و خوار شدن مردم ایران هم است. اگر کسی به حفظ اعتلا و کرامت ایران معتقد است باید به ارتقا جمهوری اسلامی و رفع ضعفها و تقویت نقاط قوت آن تمرکز کند و هر راه دیگری غیر از این خواسته یا ناخواسته تیشه به ایران و ایرانی خواهد زد.
#خیابان_انقلاب
#مهدی_جهان_تیغی
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔹 پشت پرده سیاسی و ضدامنیتی تجمعات اپوزسیون خارج نشین
🔸 تجمع اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی در برلین آلمان از زوایا مختلفی بررسی آن اهمیت دارد. در پس پرده این تجمعات اهداف و یا سرنوشتی دیده می شود که نهایتا فراتر از تجزیه ایران هم برای آن قابل تصور است.
1️⃣ ضدانقلاب با روشهای متعددی در هفتههای اخیر تلاش کرد که تجمع چشمگیری در داخل ایران راه بیافتد ولی نهایتا اغتشاشات چند نفره در برخی نقاط کشور نصیبش شد. اولین هدف تجمعات خارج از کشور جنبه الهام بخشی برای داخل ایران است. البته این هدفگذاری از پایه غلط است چون میان محاسبات، خواستهها و سلایق سیاسی و به خصوص علایق فرهنگی هستههای اصلی تجمع کننده خارج از ایران با عموم مردم داخل ایران فاصله چشمگیری مشاهده میشود. به عنوان نمونه میتوان به مصادیق بارز برخی هنجارشکنیهای دیروز تجمع برلین اشاره کرد. گردانندگان تجمع برلین با افتخار از جدیترین خواستهها و آرزوهای خود یعنی نقش دادن جدی به همجنسگرایان در آینده ایران رونمایی کردند. این در حالیست که این موضوع به لحاظ فرهنگی و عرفی در داخل ایران به شدت منفور و طرد شده است.
2️⃣ هدف بعدی تجمع برلین نشان دادن ویترین جدید از اپوزیسیون با معرفی و برجستهسازی چهرههای همچون حامد اسماعیلیون است. این تغییر ویترین البته به منزله تغییر اهداف راهبردی اپوزیسیون یا نشانه تطور فکری عمیق در آنها نیست. حامد اسماعیلیون جدای از منافقین، سلطنت طلبها، تجزیه طلبان، کومله، جیش العدل و ... نیست و البته به بخشی از اینها نزدیکتر و به برخی دیگر دورتر است، اما وظیفه او این است که در تجمعاتش هیچکدام را طرد نکند بلکه چهره واحدی از اپوزیسیون چهل تکه نشان بدهد. او باید چهرهای نو برای نمایندگی قصههای اجتماعی جدید باشد. طبیعی است که دیگر اپوزیسیونسازی و تولید نفرتهای کاذب با داستان سرایی از اعدامهای سال 67 چندان امکانپذیر نیست و باید بر قصههای همچون ماجرای هواپیمای اوکراینی و داستانکهای تأثیرگذاری مثل وفات مهسا امینی و گشت ارشاد با روایتهای خاص ضدانقلاب تمرکز شود. قصه گویی حامد اسماعیلیون هم البته دوام نخواهد داشت و ابعاد او نیز همانند اسلافش بیشتر از این برای افکار عمومی روشن خواهد شد.
3️⃣ اما با احتساب تعداد پرچمهایی که در تجمع برلین بلند شد، ایران نهایتا باید به چهار الی هفت تکه تبدیل شود. نقشهای که «جیمز برنز» وزیر خارجه آمریکا در سال ۱۳۲۴ شمسی پس از جنگ جهانی دوم کشید و مبتنی بر جدایی قومیتها در ایران هست. تبدیل ایران به چند کشور کوچکتر البته در شرایط عادی ممکن نخواهد شد، چون پیاده سازی تجزیه ایران به سادگی امکان ندارد و حتی بالفرض نبود جمهوری اسلامی نیز عقبه وطن پرستی در ایران بگونهای است که تجزیه ایران با یک معاده و توافق سیاسی بین چند گروه و حزب دست ساخته صورت نمیپذیرد بلکه با خونریزی و جنگ داخلی گسترده همراه خواهد شد. به همین دلیل از یک طرف با وقوع جنگ داخلی سنگین و غیر قابل مهار و مهیا شدن زمینه دخالت خارجی در محیط داخلی ایران و از طرفی دیگر میزان شدید بیاختیاری و اطاعتپذیری شدید سران گروه های استقلال طلب از سرویسهای امنیتی کشورهای غربی، فراتر از تجزیه، خطر مستعمره شدن بخشهای متعددی از ایران محتملتر خواهد بود. یعنی همان استقلال ظاهری و محدود نیز برای تجزیهطلبان نیز در واقعیت بدست نخواهد آمد.
4️⃣ جامعیت نظام اسلامی که جمهوریت و اسلامیت به عنوان دو پایه مهم که هم مردم سالاری در آن رعایت شده و هم فرهنگ و اعتقادات ایرانیان رعایت میشود، سبب شده که جامعترین نوع حکومت متناسب با ملت ایران تحقق پیدا کند. اما هر چه میگذرد یک واقعیت دیگر نیز بیش از پیش برجسته میشود، جمهوری اسلامی آخرین مدل حکومتی برای ماندگاری ایران قوی و جلوگیری از تجزیه ایران و خوار شدن مردم ایران هم است. اگر کسی به حفظ اعتلا و کرامت ایران معتقد است باید به ارتقا جمهوری اسلامی و رفع ضعفها و تقویت نقاط قوت آن تمرکز کند و هر راه دیگری غیر از این خواسته یا ناخواسته تیشه به ایران و ایرانی خواهد زد.
#خیابان_انقلاب
#مهدی_جهان_تیغی
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔴 آمریکا بنگاه وطنفروشان را ساپورت میکند.
🔹 بعد از انقلاب۵۷، طیف اولی که از ایران رفتند سلطنتطلبها بودند. این طیف روایت جدیدی برای ارائه نداشت چون در ساختار پهلوی زیسته بود و این ساختار با آمریکا ارتباط تنگاتنگی داشت. اما نسل بعد، تعداد مختصری هستند که از ایران فرار کردند و نسلهای بعدی ایرانیهای مقیم آمریکا هستند که روایت خودشان را از ایران ارائه دادند و این روایت بازتابدهنده تصویر آمریکا از ایران بهخصوص سیاستمداران آمریکایی در جهان شد.
🔸 آمریکا تعاملی با ایران نداشت و بر همین مبنا شروع به قصهپردازی و روایت کرد چون اینها کاسبیشان از این طریق جلو میرفت. یعنی محل درآمد روزانه این افراد یک همچنین تصویرسازی بود که بگویند ما داخل ایران را میشناسیم و ما میتوانیم به شما (آمریکا) روایت بدهیم.
✅ بعد نسل جدیدتری شکل گرفت مثل دانشجویان ایرانی که به آنجا رفتند یا جوانان نسل جدیدی که در آنجا فعال شدند، چه شخصی چه قدیمیها، حلقه فعالانی که مانند نایاک یا مجموعه هوشنگ امیراحمدی، اینها با مجموعههای خودشان یک هویتسازی کردند. آن نسل اول که حرفی برای گفتن نداشت. نسل دوم به اندیشکدهها رفتند، آنجا سعی کردند در سیاستگذاریها علیه ایران تاثیرگذار باشند.
🔹 بعد نسل جدیدی آمدند و با مجموعهسازی سعی کردند روایت جدیدی ارائه کنند. ازطریق همین هویتسازی بودجه میگرفتند و به بخشهای مختلف خوراک میدادند. مثلا یک دورهای مانند دوره ظریف که در نیویورک بود، اینها با نمایندگی ما هم ارتباط داشتند، با جان کری و امثال اینها هم ارتباط داشتند.
🔸 کنشگری که آمریکا برای مقابله با ایران انتخاب کرده، این است که بتواند آنچیزی که میخواهد از زبان ایرانیان مطرح کند. در این فضا موج جدیدی در دو دهه اخیر شکل گرفته و چهرههای شاخصی مانند فاطمه حقیقتجو، نماینده اسبق مجلس ایران یا حسن یوسفیاشکوری از این جنس هستند.
بعد از این نسل، سلبریتیها را داریم که اخیرا به این نسل افزوده شدند مانند مهناز افشار یا مثلا مسیح علینژاد که اسنادش هم منتشر شده که پول گرفته است.
✅ درمورد کانادا هم مثل آمریکا بخاطر قطع ارتباط طولانی روایت درستی از ایران ندارند و به همان روایتهایی که آنجا میشنوند اتکا میکنند. همین باعث میشود یک نفر در کانادا علیه ایران کمپین راه میاندازد و یک شایعهای را پخش میکند و براساس آن کاری را پیش میبرد مثلا حامد اسماعیلیون بهبهانه دختر و فرزندش یک کمپین تحریمی علیه ایران راه میاندازد.
🔹 اواسط دهه شصت یک بنیادی به نام "نِد" شکل گرفت. اولین مدیر این بنیاد در مراسم افتتاحیه خودش اذعان میکند که بنیاد ند تاسیس شد تا کارهایی که CIA نمیتواند بکند را انجام بدهد. کارهایی از جنس کودتا. از میان ایرانیانی که آنجا زندگی میکنند بررسی میکند کدامیک ظرفیت بیشتری برای همراهی دارد. مثلا تریتا پارسی، علی واعظ، مسیح علینژاد، نگار مرتضوی و کاملیا انتخابیفرد.
🔸 بنیاد NED مشخصا درباره ایران، دارد سالی حداقل چندصد هزار دلار هزینه میکند. درموضوعاتی مثل حقوق بشر.
💢 هدفشان آن است که از زبان خود ایرانیها مردم ایران را مخاطب قرار بدهند. این آدمهای دیگر هستند که دارند حرفهای او را بهزبانی مردم ایران و در قالبی مشخص مطرح میکنند. مثلا هنرمند، بازیگر، ورزشکار یا حتی سیاستمدار سابق در مقاطعی حرفهایی میزنند که مجموع این حرفها منجر به این میشود که آنان بهزبان گویای آمریکاییها تبدیل میشوند. مثلا سر قضیه واکسن که ظاهرا یک موضوع غیرسیاسی هم محسوب میشود، میآیند و موجی از ناامیدی ایجاد میکنند. پیامی که آمریکا بهدنبال آن است چیست؟ پیام ناکارآمدی جمهوری اسلامی.
#حمیدرضا_غلامزاده،
#بین_الملل
#خیابان_انقلاب
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔹 بعد از انقلاب۵۷، طیف اولی که از ایران رفتند سلطنتطلبها بودند. این طیف روایت جدیدی برای ارائه نداشت چون در ساختار پهلوی زیسته بود و این ساختار با آمریکا ارتباط تنگاتنگی داشت. اما نسل بعد، تعداد مختصری هستند که از ایران فرار کردند و نسلهای بعدی ایرانیهای مقیم آمریکا هستند که روایت خودشان را از ایران ارائه دادند و این روایت بازتابدهنده تصویر آمریکا از ایران بهخصوص سیاستمداران آمریکایی در جهان شد.
🔸 آمریکا تعاملی با ایران نداشت و بر همین مبنا شروع به قصهپردازی و روایت کرد چون اینها کاسبیشان از این طریق جلو میرفت. یعنی محل درآمد روزانه این افراد یک همچنین تصویرسازی بود که بگویند ما داخل ایران را میشناسیم و ما میتوانیم به شما (آمریکا) روایت بدهیم.
✅ بعد نسل جدیدتری شکل گرفت مثل دانشجویان ایرانی که به آنجا رفتند یا جوانان نسل جدیدی که در آنجا فعال شدند، چه شخصی چه قدیمیها، حلقه فعالانی که مانند نایاک یا مجموعه هوشنگ امیراحمدی، اینها با مجموعههای خودشان یک هویتسازی کردند. آن نسل اول که حرفی برای گفتن نداشت. نسل دوم به اندیشکدهها رفتند، آنجا سعی کردند در سیاستگذاریها علیه ایران تاثیرگذار باشند.
🔹 بعد نسل جدیدی آمدند و با مجموعهسازی سعی کردند روایت جدیدی ارائه کنند. ازطریق همین هویتسازی بودجه میگرفتند و به بخشهای مختلف خوراک میدادند. مثلا یک دورهای مانند دوره ظریف که در نیویورک بود، اینها با نمایندگی ما هم ارتباط داشتند، با جان کری و امثال اینها هم ارتباط داشتند.
🔸 کنشگری که آمریکا برای مقابله با ایران انتخاب کرده، این است که بتواند آنچیزی که میخواهد از زبان ایرانیان مطرح کند. در این فضا موج جدیدی در دو دهه اخیر شکل گرفته و چهرههای شاخصی مانند فاطمه حقیقتجو، نماینده اسبق مجلس ایران یا حسن یوسفیاشکوری از این جنس هستند.
بعد از این نسل، سلبریتیها را داریم که اخیرا به این نسل افزوده شدند مانند مهناز افشار یا مثلا مسیح علینژاد که اسنادش هم منتشر شده که پول گرفته است.
✅ درمورد کانادا هم مثل آمریکا بخاطر قطع ارتباط طولانی روایت درستی از ایران ندارند و به همان روایتهایی که آنجا میشنوند اتکا میکنند. همین باعث میشود یک نفر در کانادا علیه ایران کمپین راه میاندازد و یک شایعهای را پخش میکند و براساس آن کاری را پیش میبرد مثلا حامد اسماعیلیون بهبهانه دختر و فرزندش یک کمپین تحریمی علیه ایران راه میاندازد.
🔹 اواسط دهه شصت یک بنیادی به نام "نِد" شکل گرفت. اولین مدیر این بنیاد در مراسم افتتاحیه خودش اذعان میکند که بنیاد ند تاسیس شد تا کارهایی که CIA نمیتواند بکند را انجام بدهد. کارهایی از جنس کودتا. از میان ایرانیانی که آنجا زندگی میکنند بررسی میکند کدامیک ظرفیت بیشتری برای همراهی دارد. مثلا تریتا پارسی، علی واعظ، مسیح علینژاد، نگار مرتضوی و کاملیا انتخابیفرد.
🔸 بنیاد NED مشخصا درباره ایران، دارد سالی حداقل چندصد هزار دلار هزینه میکند. درموضوعاتی مثل حقوق بشر.
💢 هدفشان آن است که از زبان خود ایرانیها مردم ایران را مخاطب قرار بدهند. این آدمهای دیگر هستند که دارند حرفهای او را بهزبانی مردم ایران و در قالبی مشخص مطرح میکنند. مثلا هنرمند، بازیگر، ورزشکار یا حتی سیاستمدار سابق در مقاطعی حرفهایی میزنند که مجموع این حرفها منجر به این میشود که آنان بهزبان گویای آمریکاییها تبدیل میشوند. مثلا سر قضیه واکسن که ظاهرا یک موضوع غیرسیاسی هم محسوب میشود، میآیند و موجی از ناامیدی ایجاد میکنند. پیامی که آمریکا بهدنبال آن است چیست؟ پیام ناکارآمدی جمهوری اسلامی.
#حمیدرضا_غلامزاده،
#بین_الملل
#خیابان_انقلاب
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دوگانه بازیهای غرب
✅ در این ویدئو برخوردهای دوگانه رسانهای کشورهای غربی و تلاش آنان برای به خشونت کشیدن اعتراضات در ایران بررسی میشود.
#بین_الملل
#خیابان_انقلاب
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
✅ در این ویدئو برخوردهای دوگانه رسانهای کشورهای غربی و تلاش آنان برای به خشونت کشیدن اعتراضات در ایران بررسی میشود.
#بین_الملل
#خیابان_انقلاب
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔴 اگر جمهوری اسلامی نباشد.
🔹 جریان برانداز، مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی، گمان میکنند اگر جمهوری اسلامی نباشد، ایران گل و بلبل و بهشت خواهد شد. اما بیاییم سناریوهای مختلف را دقیق بررسی کنیم:
🔸 اولین سوال این است که اگر جمهوری اسلامی نباشد، چه کسی باشد؟ سلطنت طلبها؟ مجاهدین خلق ؟ سکولارها؟ لاییک ها؟ اصلاح طلبها؟ غربگراها و ماموران آمریکا؟ قومیتها؟ کدامیک از اینها نماینده کل مردم ایران میتواند باشد؟! کدامیک میتواند ایران بهتری بسازد؟ هیچکدام. هیچکدام ذیل دیگری قرار نمیگیرد. هیچکدام رهبری دیگری را نمی پذیرد. و از همه مهمتر، هیچکدام کارنامه درخشانی ندارند..
با دقت ببینید:
✅ اگر جمهوری اسلامی نباشد، اولین سناریو این است که ساختار اسلامی حذف شود و ساختار انتخابات سکولار شکل بگیرد. در این صورت ترکیب حاکمیت، در بهترین حالت، میان زد و خورد گروهها و حزب ها و ذینفعان هزار فرقه، از سلطنت طلب تا اصلاح طلب، از قومیتها تا مذهبها، تقسیم و پاره پاره میشود. حاکمیتی متکثر که همواره محل رقابت و تنش های سیاسی و بی ثباتی دائمی است. در این صورت آینده ای جز «بی ثباتی دائمی» در انتظارمان نیست. بدتر از پاکستان و عراق و لبنان.
🔹 اگر جمهوری اسلامی نباشد، دومین سناریو این است که دست نشانده ای امریکایی بر سکان حکومت ایران می نشیند که یا بصورت دیکتاتور (مثل مصر و عربستان) یا با روتوشی دموکراتیک (مثل تایوان) ایران را هم به جرگه «گاوهای شیرده» منتقل میکند و آینده ای جز «غارت» در انتظارمان نیست.
🔸 اگر جمهوری اسلامی نباشد، سومین سناریو این است که کشور در شرایط تضعیف حکومت مرکزی قرار میگیرد و با جولان گروههای قومیتی تجزیه طلب فرصت طلب، چه کرد چه ترک چه بلوچ چه سایر اقوام، ایران به کشوری پاره پاره و تجزیه شده تبدیل میشود. (تحقق طرح خاورمیانه برنارد لوئیس) آینده ای بدتر از لیبی و سودان و اتیوپی. در پانصد سال اخیر، هر حکومتی در ایران تغییر کرده، ایران کوچکتر شده (جز در جمهوری اسلامی)
✅ اگر جمهوری اسلامی نباشد، حکومتی می آید که دیگر هیچ قید و بند اعتقادی ندارد و حتی با فشار احکام اسلام هم نمیتوان مسئولینش را وادار به کار کرد. تبعیض و واردات و عقب ماندگی تولیدی و وابستگی سیاسی به اسم «ارتباط با دنیا و جهان آزاد» افزایش می یابد، دزدی، فساد، ناکارامدی و انحطاط اخلاقی جامعه به اسم «جامعه نرمال» تشدید میشود و این بار دیگر «اسلام» و «عدل علی» هم نیست که مهار مسئولین را بکشد. در اینصورت ایران مجبور میشود یا مستقل و خودکفا باشد که با تنبیه و تحریم روبرو میشود و یا ناچار میشود در خوش بینانه ترین حالت، بصورت محترمانه به اردوگاه غرب سرویس دهد، پایگاه آمریکا و ناتو شود و تدارکاتچی اسرائیل شود، و برده اقتصادی آنها باشد. در این صورت «ایران قوی» نه، بلکه یک «ایران ضعیف با قدرت پوشالی» آینده ماست. بدتر از ترکیه و امارات و جمهوری آذربایجان.
1️⃣ اگر جمهوری اسلامی نباشد، ایران، نه نروژ میشود نه سوئیس نه آلمان و فرانسه. اینجا خاورمیانه است و اتمسفر، قواعد و بافت هویتی، قومی، سیاسی، و اقتصادی خاص خود را دارد.
2️⃣ اگر جمهوری اسلامی نباشد، ایران عزیز ما در مدتی کوتاه به کشوری چندپاره، بی ثبات و دچار هرج و مرج و آنارشی، ضعیف و تدارکاتچی غرب تبدیل میشود. در یک کلام:
3️⃣ اگر جمهوری اسلامی نباشد، نه ایران می ماند نه اسلام. نه قدرت می ماند نه اخلاق. نه تمدن می ماند نه استقلال نه آزادی.
💢 راه حل چیست؟ چگونه میتوان ایران را به کشوری بهتر تبدیل کرد؟ با کارآمدتر کردن جمهوری اسلامی. با تغییر سیاستگذاری های فرهنگی و اقتصادی. با اصلاح سازوکارهای نظارتی بر عملکرد کارگزاران. با قوی تر کردن ایران در همه عرصه ها. با تامین خواسته های بحق قاطبه مردم به صورت آرام و مثبت و رو به جلو. با امید، با نشاط اجتماعی، با آرامش.
#محمد_عبدالهی
#خیابان_انقلاب
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔹 جریان برانداز، مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی، گمان میکنند اگر جمهوری اسلامی نباشد، ایران گل و بلبل و بهشت خواهد شد. اما بیاییم سناریوهای مختلف را دقیق بررسی کنیم:
🔸 اولین سوال این است که اگر جمهوری اسلامی نباشد، چه کسی باشد؟ سلطنت طلبها؟ مجاهدین خلق ؟ سکولارها؟ لاییک ها؟ اصلاح طلبها؟ غربگراها و ماموران آمریکا؟ قومیتها؟ کدامیک از اینها نماینده کل مردم ایران میتواند باشد؟! کدامیک میتواند ایران بهتری بسازد؟ هیچکدام. هیچکدام ذیل دیگری قرار نمیگیرد. هیچکدام رهبری دیگری را نمی پذیرد. و از همه مهمتر، هیچکدام کارنامه درخشانی ندارند..
با دقت ببینید:
✅ اگر جمهوری اسلامی نباشد، اولین سناریو این است که ساختار اسلامی حذف شود و ساختار انتخابات سکولار شکل بگیرد. در این صورت ترکیب حاکمیت، در بهترین حالت، میان زد و خورد گروهها و حزب ها و ذینفعان هزار فرقه، از سلطنت طلب تا اصلاح طلب، از قومیتها تا مذهبها، تقسیم و پاره پاره میشود. حاکمیتی متکثر که همواره محل رقابت و تنش های سیاسی و بی ثباتی دائمی است. در این صورت آینده ای جز «بی ثباتی دائمی» در انتظارمان نیست. بدتر از پاکستان و عراق و لبنان.
🔹 اگر جمهوری اسلامی نباشد، دومین سناریو این است که دست نشانده ای امریکایی بر سکان حکومت ایران می نشیند که یا بصورت دیکتاتور (مثل مصر و عربستان) یا با روتوشی دموکراتیک (مثل تایوان) ایران را هم به جرگه «گاوهای شیرده» منتقل میکند و آینده ای جز «غارت» در انتظارمان نیست.
🔸 اگر جمهوری اسلامی نباشد، سومین سناریو این است که کشور در شرایط تضعیف حکومت مرکزی قرار میگیرد و با جولان گروههای قومیتی تجزیه طلب فرصت طلب، چه کرد چه ترک چه بلوچ چه سایر اقوام، ایران به کشوری پاره پاره و تجزیه شده تبدیل میشود. (تحقق طرح خاورمیانه برنارد لوئیس) آینده ای بدتر از لیبی و سودان و اتیوپی. در پانصد سال اخیر، هر حکومتی در ایران تغییر کرده، ایران کوچکتر شده (جز در جمهوری اسلامی)
✅ اگر جمهوری اسلامی نباشد، حکومتی می آید که دیگر هیچ قید و بند اعتقادی ندارد و حتی با فشار احکام اسلام هم نمیتوان مسئولینش را وادار به کار کرد. تبعیض و واردات و عقب ماندگی تولیدی و وابستگی سیاسی به اسم «ارتباط با دنیا و جهان آزاد» افزایش می یابد، دزدی، فساد، ناکارامدی و انحطاط اخلاقی جامعه به اسم «جامعه نرمال» تشدید میشود و این بار دیگر «اسلام» و «عدل علی» هم نیست که مهار مسئولین را بکشد. در اینصورت ایران مجبور میشود یا مستقل و خودکفا باشد که با تنبیه و تحریم روبرو میشود و یا ناچار میشود در خوش بینانه ترین حالت، بصورت محترمانه به اردوگاه غرب سرویس دهد، پایگاه آمریکا و ناتو شود و تدارکاتچی اسرائیل شود، و برده اقتصادی آنها باشد. در این صورت «ایران قوی» نه، بلکه یک «ایران ضعیف با قدرت پوشالی» آینده ماست. بدتر از ترکیه و امارات و جمهوری آذربایجان.
1️⃣ اگر جمهوری اسلامی نباشد، ایران، نه نروژ میشود نه سوئیس نه آلمان و فرانسه. اینجا خاورمیانه است و اتمسفر، قواعد و بافت هویتی، قومی، سیاسی، و اقتصادی خاص خود را دارد.
2️⃣ اگر جمهوری اسلامی نباشد، ایران عزیز ما در مدتی کوتاه به کشوری چندپاره، بی ثبات و دچار هرج و مرج و آنارشی، ضعیف و تدارکاتچی غرب تبدیل میشود. در یک کلام:
3️⃣ اگر جمهوری اسلامی نباشد، نه ایران می ماند نه اسلام. نه قدرت می ماند نه اخلاق. نه تمدن می ماند نه استقلال نه آزادی.
💢 راه حل چیست؟ چگونه میتوان ایران را به کشوری بهتر تبدیل کرد؟ با کارآمدتر کردن جمهوری اسلامی. با تغییر سیاستگذاری های فرهنگی و اقتصادی. با اصلاح سازوکارهای نظارتی بر عملکرد کارگزاران. با قوی تر کردن ایران در همه عرصه ها. با تامین خواسته های بحق قاطبه مردم به صورت آرام و مثبت و رو به جلو. با امید، با نشاط اجتماعی، با آرامش.
#محمد_عبدالهی
#خیابان_انقلاب
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 در نظم جدید دنیا جایگاه ایران کجاست؟
✅ نمیشه دقیق بیان کرد.
1️⃣ انزوای امریکا
2️⃣ انتقال قدرت از غرب به آسیا
3️⃣ گسترش منطق و جبهه مقاومت
#خیابان_انقلاب
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
✅ نمیشه دقیق بیان کرد.
1️⃣ انزوای امریکا
2️⃣ انتقال قدرت از غرب به آسیا
3️⃣ گسترش منطق و جبهه مقاومت
#خیابان_انقلاب
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 چگونه میشود ناخواسته در کشته شدن دیگران سهیم باشیم؟
✅ به جز مأمون عباسی چه کسانی در شهادت امام رضا(ع) نقش داشتند؟!
#خیابان_انقلاب
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
✅ به جز مأمون عباسی چه کسانی در شهادت امام رضا(ع) نقش داشتند؟!
#خیابان_انقلاب
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔴 نبرد پنهان رسانههای داخلی
🔹 به اعتقاد برخی کارشناسان در آشوب های اخیر، خشاب اغتشاشگرانِ کف خیابان با گلوله های رسانه و فضای مجازی پر میشود لذا نمیتوان ساحت سخت ناامنی های اخیر را با قطع نظر از ساحت نرم آن مورد ارزیابی قرار داد؛ در ساحت نرم این ناامنی ها نیز با دو نوع رویکرد مواجه هستیم؛ رویکرد اول به صورت عیان و عریان دعوت به آشوب و ناامنی میکند و طبیعتا افراد محدودی را میتواند مجاب به شورش کند لکن رویکرد دوم همان اهداف پیشین را به صورت پوشیده و پنهان دنبال میکند تا بتواند افراد بیشتری را زیر چتر عملیات روانیِ خود ببرد؛ در این یادداشت میکوشیم عملکرد رسانه هایی که رویکرد دوم را برگزیده اند بررسی کرده و خصوصیات آن را ذکر کنیم؛
1️⃣ این رسانه ها از همان ابتدا به خوبی دریافتند که هیجانات و احساسات برخاسته از فوت یک دختر جوان، قابلیت ایجاد یک جنبش اجتماعی را نداشته و قادر نیست برای مدت طولانی افراد قابل توجهی را در کف خیابان نگه دارد؛ لذا با هوشمندی، تلاش خود را معطوف کرده بودند تا نقاب عقلانیت بر چهره اعتراضات بکشند؛ مطالبی نظیر «بی توجهی به مردم و کنار گذاشتن آنان از اداره کشور» قدر مشترک انبوه مصاحبه ها و تحلیل هایی بود که در خروجی این رسانه ها قرار میگرفت؛ عمده این مطالب از طرف وابستگان فکری و جناحی دولت های سابق که زمانی مسئولیت اداره کشور را داشتند بیان میشد.
2️⃣ برای تقویت روحیه افرادی که در خیابان خود را در اقلیت محض میدیدند، لازم بود که حرکتی از طرف این رسانه ها برای جبران این کمبود انجام شود؛ لذا ابتدا با معرفی اغتشاشگران به عنوان مردم تلاش داشتند «فراوان پنداری اجباری» برای آنان و دیگر همفکران خود فراهم کنند لکن خیلی زود این طریقه شکست خورد و وظیفه آنان ایجاب میکرد که رویکرد دیگری در پیش گرفته شود؛ در رویکرد جدید آمار منتقدین وضع موجود بر اغتشاشگران افزوده میشد و آنان نیز مخالفان جمهوری اسلامی قلمداد میشدند؛ لازم به ذکر است این شیوه پس از آن صورت میگرفت که معرفی اغتشاشگران به عنوان مردم، باورپذیری خود را از دست داده و همچنین تعداد پایین افراد حاضر در خیابان، غیر قابل انکار شده بود.
3️⃣ این رسانه ها نمیتوانستند مشابه همکاران خارجی خود، آمار خودکشی هارا به حساب مأموران کشور فاکتور کنند لکن برای این که از قافله اتهام زنی عقب نمانند به صورت گسترده تکذیبیه های پلیس درباره اتهامات وارده را منتشر میکردند تا به نحوی مخاطب را به این نتیجه برسانند که حتما «چیزکی» بوده و در نتیجه «چیزها» نُقل محافل شده است.
4️⃣ از دیگر خصوصیات جالب این رسانه ها، این بود که نسبت به جنایات صورت گرفته توسط اغتشاشگران، سکوت و یا نهایتا موضعگیری بی رمقی داشتند اما وقتی نوبت به مجازات اخلالگران امنیت میرسید، با قیافه حق به جانب ظاهر شده و مدعی میشدند که «پاسخ خشونت، خشونت نیست!»؛ پوشش گسترده اخبار «اعدام مخلّان امنیت» بدون اشاره به جنایات آنان، در همین چارچوب قابل تحلیل است.
5️⃣ این رسانه ها نسبت به سلبریتی ها نیز برخورد منحصر به فردی داشتند؛ تحریک سلبریتی ها به ایجاد آشوب و ناامنی از چشم این رسانه ها دور میماند لکن خبر اخطار و احضار سلبریتی ها، پیش و بیش از همه به دست این رسانه ها میرسید!
6️⃣ از ویژگی های دیگر این رسانه ها این بود که بر سکوت خواص در آشوب های اخیر صحّه گذاشته و حتی دلایلی بر سکوت خواص فهرست میکردند؛ عمده دلایلی که مطرح میشد مربوط به کنار گذاشتن افرادی بود که زمانی در کشور مسئولیت داشتند؛ این رسانه ها مدعی بودند نباید از افرادی که از مسئولیت های خود کنار گذاشته شده اند، انتظار موضعگیری علیه دشمنان کشور داشت!
7️⃣ علاوه بر توجیه و تشویق سکوت خواص، مأموریت دیگری که این رسانه ها برای خود تعریف کرده بودند تدارک «سکوت اجباری» برای افرادی بود که به جهت روشنگری وارد میدان شده بودند؛ این رسانه ها با تقطیع ناجوانمردانه سخنان این افراد، درصدد بیرون کردن آنان از عرصه تبیین بودند که البته در برخی موارد به نتایجی هم دست یافتند!
#خیابان_انقلاب
#ادمین_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔹 به اعتقاد برخی کارشناسان در آشوب های اخیر، خشاب اغتشاشگرانِ کف خیابان با گلوله های رسانه و فضای مجازی پر میشود لذا نمیتوان ساحت سخت ناامنی های اخیر را با قطع نظر از ساحت نرم آن مورد ارزیابی قرار داد؛ در ساحت نرم این ناامنی ها نیز با دو نوع رویکرد مواجه هستیم؛ رویکرد اول به صورت عیان و عریان دعوت به آشوب و ناامنی میکند و طبیعتا افراد محدودی را میتواند مجاب به شورش کند لکن رویکرد دوم همان اهداف پیشین را به صورت پوشیده و پنهان دنبال میکند تا بتواند افراد بیشتری را زیر چتر عملیات روانیِ خود ببرد؛ در این یادداشت میکوشیم عملکرد رسانه هایی که رویکرد دوم را برگزیده اند بررسی کرده و خصوصیات آن را ذکر کنیم؛
1️⃣ این رسانه ها از همان ابتدا به خوبی دریافتند که هیجانات و احساسات برخاسته از فوت یک دختر جوان، قابلیت ایجاد یک جنبش اجتماعی را نداشته و قادر نیست برای مدت طولانی افراد قابل توجهی را در کف خیابان نگه دارد؛ لذا با هوشمندی، تلاش خود را معطوف کرده بودند تا نقاب عقلانیت بر چهره اعتراضات بکشند؛ مطالبی نظیر «بی توجهی به مردم و کنار گذاشتن آنان از اداره کشور» قدر مشترک انبوه مصاحبه ها و تحلیل هایی بود که در خروجی این رسانه ها قرار میگرفت؛ عمده این مطالب از طرف وابستگان فکری و جناحی دولت های سابق که زمانی مسئولیت اداره کشور را داشتند بیان میشد.
2️⃣ برای تقویت روحیه افرادی که در خیابان خود را در اقلیت محض میدیدند، لازم بود که حرکتی از طرف این رسانه ها برای جبران این کمبود انجام شود؛ لذا ابتدا با معرفی اغتشاشگران به عنوان مردم تلاش داشتند «فراوان پنداری اجباری» برای آنان و دیگر همفکران خود فراهم کنند لکن خیلی زود این طریقه شکست خورد و وظیفه آنان ایجاب میکرد که رویکرد دیگری در پیش گرفته شود؛ در رویکرد جدید آمار منتقدین وضع موجود بر اغتشاشگران افزوده میشد و آنان نیز مخالفان جمهوری اسلامی قلمداد میشدند؛ لازم به ذکر است این شیوه پس از آن صورت میگرفت که معرفی اغتشاشگران به عنوان مردم، باورپذیری خود را از دست داده و همچنین تعداد پایین افراد حاضر در خیابان، غیر قابل انکار شده بود.
3️⃣ این رسانه ها نمیتوانستند مشابه همکاران خارجی خود، آمار خودکشی هارا به حساب مأموران کشور فاکتور کنند لکن برای این که از قافله اتهام زنی عقب نمانند به صورت گسترده تکذیبیه های پلیس درباره اتهامات وارده را منتشر میکردند تا به نحوی مخاطب را به این نتیجه برسانند که حتما «چیزکی» بوده و در نتیجه «چیزها» نُقل محافل شده است.
4️⃣ از دیگر خصوصیات جالب این رسانه ها، این بود که نسبت به جنایات صورت گرفته توسط اغتشاشگران، سکوت و یا نهایتا موضعگیری بی رمقی داشتند اما وقتی نوبت به مجازات اخلالگران امنیت میرسید، با قیافه حق به جانب ظاهر شده و مدعی میشدند که «پاسخ خشونت، خشونت نیست!»؛ پوشش گسترده اخبار «اعدام مخلّان امنیت» بدون اشاره به جنایات آنان، در همین چارچوب قابل تحلیل است.
5️⃣ این رسانه ها نسبت به سلبریتی ها نیز برخورد منحصر به فردی داشتند؛ تحریک سلبریتی ها به ایجاد آشوب و ناامنی از چشم این رسانه ها دور میماند لکن خبر اخطار و احضار سلبریتی ها، پیش و بیش از همه به دست این رسانه ها میرسید!
6️⃣ از ویژگی های دیگر این رسانه ها این بود که بر سکوت خواص در آشوب های اخیر صحّه گذاشته و حتی دلایلی بر سکوت خواص فهرست میکردند؛ عمده دلایلی که مطرح میشد مربوط به کنار گذاشتن افرادی بود که زمانی در کشور مسئولیت داشتند؛ این رسانه ها مدعی بودند نباید از افرادی که از مسئولیت های خود کنار گذاشته شده اند، انتظار موضعگیری علیه دشمنان کشور داشت!
7️⃣ علاوه بر توجیه و تشویق سکوت خواص، مأموریت دیگری که این رسانه ها برای خود تعریف کرده بودند تدارک «سکوت اجباری» برای افرادی بود که به جهت روشنگری وارد میدان شده بودند؛ این رسانه ها با تقطیع ناجوانمردانه سخنان این افراد، درصدد بیرون کردن آنان از عرصه تبیین بودند که البته در برخی موارد به نتایجی هم دست یافتند!
#خیابان_انقلاب
#ادمین_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔴 چرا رسانه استاندارد را دنبال کنیم؟!
#مصطفی_چمران
🔹 از اینجا شروع کنیم؟! ماجرای بولتن خبرگزاری فارس را همه در روزهای اخیر در فضای رسانهای کشور شنیدیم.
🔸 فارغ از صحت و یا خلاف واقع بودن این ماجرا میخواهیم به بررسی اطراف این ماجرا به روش تحلیلی بپردازیم.
✅ در بین مقامات و مدیران کشوری این امکان وجود دارد به دلیل مشغله کاری زیاد، فرصت و زمان کافی برای پیگیری شخصی اخبار و رویدادهای اجتماعی و سیاسی را نداشته باشند. اما این کسب آگاهی از شرایط واقعی جامعه باید به روشی بالاخره تامین شود!
🔹 آقای عباس سلیمینمین در روز گذشته راجع به روشهای روسای جمهور گذشته برای بدست آوردن اطلاعات لازم از وضعیت کشور مطالبی نگارش کردند و از متکی بودن حسن روحانی به بولتن تا پیگیری مستقیم هاشمی رفسنجانی... مطلبی نوشتند که پیشنهاد میکنم مطالعه شود!
🔸 اما از زوایه دیگر میخواهیم به این موضوع نگاه کنیم!
✅ وضعیت اجتماعی کنونی، شرایطی است که اهمیت داشتن رسانه استاندارد را دوچندان جلوه میکند! به گفته برخی هر روز ساعت 16 در ایران انقلاب میشود! هر روز داستان جدیدی در حال اتفاق است! ولی برخی در این چتر اطلاعاتی واقعا قرار میگیرند! یعنی غرق در احساسات کاذب و تصمیمگیری اشتباه!
🔹 اصل ماجرا فقط مربوط به نوجوان و جوان دهه 80 نیست! متأسفانه برخی سیاسیون و مدیران هم در این موج رسانهای حل شدهاند! برخی عبارتهایی بکار میگیرند که انگار نظام به مشکل خورده است! این مشکل برای چه اتفاق افتاد!؟
🔸 مدت زیادی است که از بالاترین مقام کشور برای جهاد تبیین مطالبی ارائه شده است و در فضای رسانهای کشور درباره آن بحث و گفتوگو میشود ولی در مقام عمل این ارتباط بین رسانه و مدیر ایجاد شد؟
✅ یکی از مشکلات کنونی جامعه ما عدم تسلط کافی و لازم مدیران کشور در بحث رسانه و شاید نداشتن معاونت روابط عمومی استاندارد است! بله اگر استانداردهای لازم رعایت میشد ما سخنهای کنونی را از افراد در بالاترین رده مدیریتی کشور نمیشنیدیم که دغدغه امروز و فردای نظام را داشته باشند! بله برخی ترسیدند!
🔹 این مهم است که با وجود فتنهها و مشکلات احتمالی و آتی، بار دیگر این سخنان بر زبان مسئولان در جلسات خصوصی و عمومی جاری نشود! مراقب باید بود که در درون احساسات کاذب حل نشویم و با رعایت استانداردهای لازم در بحث رسانه میتوان دیتای لازم را بدست آورد که اگر این استاندارد رعایت نشود شاهد خواهیم بود که با وارد شدن به چتر اطلاعاتی مورد نظر دشمن، بمرور در تصمیمگیری کلان شاهد اشتباهات باشیم.
💢 بنابراین لازم است علاوه بر اینکه ورودی اخبار خود را از جامعه بررسی میکنیم، استانداردهایی از قبیل سابقه و خط فکری آن را بررسی کنیم که اگر رعایت نشود، بمانند یک نوجوان دهه هشتادی درون احساسات کاذب و اشتباه فضایمجازی کنونی غرق خواهیم شد و تصمیمات ما را حتما تحت تأثیر قرار خواهد داد. واقعیت این است که برای همه سطوح مدیریتی داشتن حداقلی از سواد رسانه و رعایت این استانداردها لازم است!
#خیابان_انقلاب
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
#مصطفی_چمران
🔹 از اینجا شروع کنیم؟! ماجرای بولتن خبرگزاری فارس را همه در روزهای اخیر در فضای رسانهای کشور شنیدیم.
🔸 فارغ از صحت و یا خلاف واقع بودن این ماجرا میخواهیم به بررسی اطراف این ماجرا به روش تحلیلی بپردازیم.
✅ در بین مقامات و مدیران کشوری این امکان وجود دارد به دلیل مشغله کاری زیاد، فرصت و زمان کافی برای پیگیری شخصی اخبار و رویدادهای اجتماعی و سیاسی را نداشته باشند. اما این کسب آگاهی از شرایط واقعی جامعه باید به روشی بالاخره تامین شود!
🔹 آقای عباس سلیمینمین در روز گذشته راجع به روشهای روسای جمهور گذشته برای بدست آوردن اطلاعات لازم از وضعیت کشور مطالبی نگارش کردند و از متکی بودن حسن روحانی به بولتن تا پیگیری مستقیم هاشمی رفسنجانی... مطلبی نوشتند که پیشنهاد میکنم مطالعه شود!
🔸 اما از زوایه دیگر میخواهیم به این موضوع نگاه کنیم!
✅ وضعیت اجتماعی کنونی، شرایطی است که اهمیت داشتن رسانه استاندارد را دوچندان جلوه میکند! به گفته برخی هر روز ساعت 16 در ایران انقلاب میشود! هر روز داستان جدیدی در حال اتفاق است! ولی برخی در این چتر اطلاعاتی واقعا قرار میگیرند! یعنی غرق در احساسات کاذب و تصمیمگیری اشتباه!
🔹 اصل ماجرا فقط مربوط به نوجوان و جوان دهه 80 نیست! متأسفانه برخی سیاسیون و مدیران هم در این موج رسانهای حل شدهاند! برخی عبارتهایی بکار میگیرند که انگار نظام به مشکل خورده است! این مشکل برای چه اتفاق افتاد!؟
🔸 مدت زیادی است که از بالاترین مقام کشور برای جهاد تبیین مطالبی ارائه شده است و در فضای رسانهای کشور درباره آن بحث و گفتوگو میشود ولی در مقام عمل این ارتباط بین رسانه و مدیر ایجاد شد؟
✅ یکی از مشکلات کنونی جامعه ما عدم تسلط کافی و لازم مدیران کشور در بحث رسانه و شاید نداشتن معاونت روابط عمومی استاندارد است! بله اگر استانداردهای لازم رعایت میشد ما سخنهای کنونی را از افراد در بالاترین رده مدیریتی کشور نمیشنیدیم که دغدغه امروز و فردای نظام را داشته باشند! بله برخی ترسیدند!
🔹 این مهم است که با وجود فتنهها و مشکلات احتمالی و آتی، بار دیگر این سخنان بر زبان مسئولان در جلسات خصوصی و عمومی جاری نشود! مراقب باید بود که در درون احساسات کاذب حل نشویم و با رعایت استانداردهای لازم در بحث رسانه میتوان دیتای لازم را بدست آورد که اگر این استاندارد رعایت نشود شاهد خواهیم بود که با وارد شدن به چتر اطلاعاتی مورد نظر دشمن، بمرور در تصمیمگیری کلان شاهد اشتباهات باشیم.
💢 بنابراین لازم است علاوه بر اینکه ورودی اخبار خود را از جامعه بررسی میکنیم، استانداردهایی از قبیل سابقه و خط فکری آن را بررسی کنیم که اگر رعایت نشود، بمانند یک نوجوان دهه هشتادی درون احساسات کاذب و اشتباه فضایمجازی کنونی غرق خواهیم شد و تصمیمات ما را حتما تحت تأثیر قرار خواهد داد. واقعیت این است که برای همه سطوح مدیریتی داشتن حداقلی از سواد رسانه و رعایت این استانداردها لازم است!
#خیابان_انقلاب
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir