مدرسه توسعه
4.51K subscribers
103 photos
158 videos
1 file
234 links
همه، «یک زندگی بهتر داشتن» را می‌خواهند. تعداد بسیار کمی از ما به دنبال «یک انسان بهتر بودن» هستیم.
(آلن دوباتن)

ادمین
@EMdevelopment
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جامعه‌ی رو به زوال

نسل پیشینِ پشتیبان، نسلی است که نه تنها راهِ متفاوتِ نسل پیشران را تاب می‌آورد بلکه او را در آن راه، حمایت و تشویق می‌کند.

#نسل_پشتیبان
#نسل_پیشران
#اردشیر_رستمی

@DevelopmentSc
👏103👍2😢1
عشق یعنی آزادی

#جبران_خلیل_جبران

یکدیگر را دوست داشته باشید
ولی عشق را تبدیل به زنجیرهای اسارت نکنید
آنکس که تو را بیشتر دوست داشته باشد
آزادی را به تو باز می‌گرداند
به هم نزدیک شوید، اما نه بسیار
همیشه پرده‌ای را در میان خود حائل نگاه بدارید
چراکه ستون‌های حائل معبد
به جدایی معبد را نگاه می‌دارند
و معبد همانا زندگی ماست

#عشق
#آزادی

@DevelopmentSc
👏15👍72
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراقب هم باشیم!

به فرزندانمان «مراقب هم بودن» را آموزش دهیم!

#همدلی

@DevelopmentSc
23🍓2👍1
ایران پس از غرب

#احسان_معصومی

ما ایرانیان در سنت خود، جامعه‌ای ساختارمند داشتیم. اما پس از مواجهه‌ی تقریباً ناگهانی با جهان غرب، خواسته یا ناخواسته باید با بخش قابل‌توجهی از ساختار غرب، سازگار می‌شدیم. بنابراین، زیست سنتی ایرانی در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... دچار دگرگونی‌های مثبت و همینطور آسیب‌‌های جدی شد. آسیب‌ها بیشتر در بخش‌هایی بود که ما نخواستیم یا نتوانستیم تحولات را بپذیریم یا آنها را با زیست خودمان سازگار کنیم.

بعضی از کارشناسان، عقب‌ماندگی جامعه را عامل اصلی این آسیب‌ها می‌دانند و ویژگی‌های جامعه‌ی آسیب‌دیده را برجسته می‌کنند (مثل این متن از دکتر مقصود فراستخواه). برخی دیگر سعی دارند جامعه را تبرئه کنند. آنها معتقدند فرآیند تغییر و توسعه زمانبر است و باید به مردم فرصت داد و قدردان تلاش های آنان بود (مثل این متن از دکتر مجتبی لشکربلوکی). برخی اما جامعه را بی‌تقصیر دانسته و آسیب‌ها را به ضعف ساختار سیاسی نسبت می‌دهند (مثل این متن از دکتر مهران صولتی).

بررسی فرآیند توسعه از زاویه‌های مختلف، بسیار ارزشمند است اما باید توجه داشت که فرآیند توسعه، دارای سطوح مختلف فردی، سازمانی، ملی و بین‌المللی می‌باشد. فرد، جامعه، حاکمیت و نظام جهانی، مانند ماهیچه، پوست، رگ و عصب در یک بافت است؛ می‌توان آنها را جداگانه بررسی کرد اما نمی‌توان ارتباط آنها با یکدیگر را نادیده گرفت. در فرآیند تشریح، نمی‌توان ماهیچه را بدون عبور تیغ از پوست، رگ و عصب، جراحی کرد.

اگر بدون توجه به ساختار سیاسی، نگاهمان به تمامی معطوف به فرد و جامعه شود، به برچسب‌هایی مانند «جامعه‌ی دروغگو» یا «مردم عقب مانده» و امثال اینها محدود خواهیم شد. اگر بدون در نظر گرفتن ویژگی‌های فردی، فرهنگی و اجتماعی یک جامعه، نوک پیکان تحلیل را صرفاً سمت حاکمیت نشانه رویم، به راهکاری بهتر از خشونت نخواهیم رسید.

متخصصین رشته‌های علوم انسانی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... بهتر است با یک نگاه جامع و بین رشته‌ای به تحلیل مسائل پرداخته و سعی کنند نگاه مخاطبان خود را نیز به همین اندازه عمق و وسعت دهند. مسائل انسانی و اجتماعی، مانند موضوعات آزمایشگاهی نیستند که بتوان جزئیات آن را با کنترل سایر عوامل، بررسی کرد. در علوم اجتماعی و انسانی، هر موضوع، مجموعه‌ای درهم‌تنیده از اجزا با طرحی پیچیده است که بررسی آن نیازمند نگاه جامع می‌باشد.

نگاه تقلیل‌گرایانه، به تحلیل‌های محدود و تکنیکی ختم می‌شود و مخاطب این تحلیل‌ها، به قضاوت شتاب زده، ساده و بدون کاربرد خواهد رسید؛ مخاطبی که تحمل شنیدن نقد از هیچ زاویه‌ی دیگری را نخواهد داشت.

گاهی اما لازم است که سطحی از توسعه به طور مجزا مورد بررسی قرار گیرد‌. در اینجا بسیار مهم است که مطالعه‌ی عمیق یک سطح از توسعه، ما را دچار این خطا نکند که سطوح دیگر اهمیت ندارند. اگر پژوهشگری آسیب‌های فرهنگی جامعه را بررسی می‌کند، نباید با حذف نقش سیاست، تمام بار توسعه را به مردم تحمیل کند. تحلیلگر سیاسی نیز اگر در نقدهای خود به حاکمیت، مردم را کاملاً بی‌تقصیر جلوه دهد، یک جامعه‌ی منفعل و بی‌مسئولیت در فرآیند توسعه را در ذهن داشته است.

فراموش نکنیم که توسعه یک مفهوم صرفاً سیاسی یا صرفاً اجتماعی یا صرفاً فردی نیست. پژوهشگر و تحلیلگر حرفه‌ای، تناسب ابعاد مختلف توسعه را در بررسی‌های خود مد نظر قرار می‌دهد.

#سطوح_توسعه

@DevelopmentSc
👍21
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصمیم مؤثر ولی غیرمسئولانه

این ویدئو به خوبی نشان می‌دهد که رفتارهای مؤثر و غیرمسئولانه، چگونه هزینه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت برای خودمان و دیگران خواهد داشت.

#تئوری_انتخاب
#علی_صاحبی

@DevelopmentSc
👍20
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
معضل‌های اجتماعی به بیان کارتونیست‌ها

#کارتون
#معضل_اجتماعی

@OrientalSociology
@DevelopmentSc
👏8😢8👍53💔1😐1
صدای مهیب شکست قانون

نیمه‌شب با صدایی مهیب شبیه به صدای هواپیما از خواب پریدم. گیج و هراسان شده بودم. هرچه تلاش کردم دیگر خوابم نبرد. کمی بعد حوصله‌ام سر رفت. به سرم زد بروم و در کوچه قدمی بزنم. در حیاط را که باز کردم همان صدا داشت نزدیک می‌شد. دزدکی سرم را بیرون بردم و در همان لحظه، ماشینی از وسط کوچه رد شد. سرعتش به حدی زیاد بود که آدم شک می‌کرد اصلاً چیزی دیده باشد. تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که احتمالاً کسی در حال مرگ است و راننده‌ی آن ماشین باید با همان سرعت وی را به بیمارستان برساند.

من که دیگر به این سادگی‌ها خوابم نمی‌برد، رفتم تا در کوچه قدمی بزنم. داشتم به انتهای کوچه نزدیک می‌شدم که دیدم ماشینی پارک کرده است. مردی که به نظر می‌آمد بالای سی سال سن دارد مشغول یک بازی با موبایل خود بود. در همین لحظه مردی دیگر با همان حدود سن و سال، از در خانه‌ای بیرون آمد و سوار ماشین شد. راننده به او گفت: «فقط بگو عشقت کشیده کجای دنیا بریم رفیق؟» بعد از این جمله‌ی کوتاه، ماشین با همان صدای مهیب به علاوه‌ی صدای بالای آهنگ و با همان سرعت باورنکردنی دور شد و دیگر فرصت نشد جواب «رفیق» را بشنوم.

به خانه برگشتم. در راه بازگشت به خانه، دیدم چراغ اکثر خانه‌ها روشن شده بود. کمی خواب‌آلود شدم. اما سؤالاتی متعدد با سرعتی بالاتر از سرعت آن ماشین، صدایی مهیب‌تر و تصویری عجیب‌تر از آن ماشین، در مغزم حرکت می‌کردند و نمی‌گذاشتند بخوابم:

✔️ اگر کسی در آن کوچه، جلوی آن ماشین ظاهر می‌شد چطور می‌خواست ماشین را متوقف کند؟

✔️ آیا کسی در خانه‌ای بیمار نبوده که به زحمت توانسته باشد بخوابد و با این صدا از خواب بپرد؟

✔️ سن راننده و رفیقش قطعاً بالای سی سال بود. چنین حرکات هیجانی در آن سن عجیب نیست؟

✔️ چرا راننده چنین رفتار غیرضروری و پرخطری را انجام داد؟

✔️ کوچه‌ی ما یک کوچه فرعی است که زیاد از آنجا ماشین رد نمی‌شود. آیا این اتفاق در سطح گسترده رخ می‌دهد یا این یک استثنا بود؟

✔️ سوانح رانندگی چقدر به کیفیت ماشین و جاده و چقدر به فرهنگ رانندگی و قانون‌پذیری مربوط است؟

✔️ آیا در زمینه‌ی رانندگی، قانون‌های ناقصی داریم؟

✔️ آیا در آن ساعت از شب، باید در هر کوچه یک پلیس حضور داشته باشد تا جلوی چنین اتفاقاتی گرفته شود؟

✔️ آیا در کشورهای توسعه‌یافته نیز چنین است یا این مسئله فقط خاص کشورهای در حال توسعه است؟

✔️ من چه واکنشی باید نشان می‌دادم؟ آیا باید به راننده تذکر می‌دادم؟ باید شماره‌ی پلاکش را یادداشت می‌کردم؟ به پلیس زنگ می‌زدم؟ همسایه‌ها باید چه کاری می‌کردند؟

✔️ چه کسی مقصر است؟ راننده؟ خانواده‌ی او؟ رفیقش؟ مدرسه‌اش؟ قانون‌گذاران؟ دولت؟ پلیس؟ من؟ همسایه‌ها؟ کشورهای غربی؟ کشورهای شرقی؟

در حال فکر کردن به این سؤال بودم که "آیا راننده و رفیقش تا کنون چنین سؤالاتی به ذهنشان رسیده است یا نه؟" که خوابم برد.

#رانندگی
#داستان_توسعه

@DevelopmentSc
👍26👏42
لذت شعر
اردشیر رستمی
لذت شعر

#اردشیر_رستمی
#رشید_کاکاوند

برای انسان و زیست معاصر، باید پاسخ معاصر داشت. ما به کلمات جدید نیاز داریم؛ کلماتی که از عهده‌ی حالات جدید انسان معاصر بر بیایند.

جهان، بزرگتر و زیباتر از قراردادهایی است که ما برای شناخت آن وضع کرده‌ایم. شعر به شناخت شکوه جهان، فراتر از تعاریف و قراردادهای ما کمک می‌کند.

جنید بغدادی می‌گوید: «انسان صادق، در یک روز به چهل حال درآید. منافق، چهل سال در یک حال بماند.»
تغییر، رشد و حرکت، شایسته‌ی موجود زنده است و شعر، ما را متوجه خطای تغییرناپذیری می‌کند.

#شعر

زمان= ۲۰:۴۶
حجم= ۸ مگابایت

#آوای_توسعه

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏183👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راهکار یا حمایت؟

وقتی یک نفر برای حرف زدن ما رانتخاب می‌کند، لزوماً به دنبال راهکار نیست.

#رابطه

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍163👏1
سوگیری «توجه به نتیجه»

تصور کنید در فینال جام باشگاه‌های اروپا، داور در دقیقه ۹۰ اعلام پنالتی می‌کند. سرمربی تصمیم می‌گیرد بازیکنی که در زدن ضربات پنالتی مهارت بیشتری دارد را وارد بازی کند. پنالتی گل می‌شود و صبح روز بعد تیتر خبرگزاری‌ها می‌شود "تعویض طلایی سرمربی در دقیقه ۹۰ منجر به پیروزی شد."

اما اگر آن پنالتی گل نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟ اگر آن پنالتی گل نمی‌شد خبرگزاری‌ها بازی را با تیترهای متفاوتی مثل "بزرگ‌ترین اشتباه سرمربی در دقیقه ۹۰ منجر به باخت شد." یا مثلاً "تصمیم غلطی که تاوان بزرگی داشت." گزارش می‌کردند. از طرفی هیئت مدیره‌ی باشگاه هم به احتمال زیاد بعد از شکست، سرمربی خود را اخراج و قرارداد او را فسخ می‌کردند.

اما یک سؤال مهم: واقعاً تصمیم سرمربی غلط بوده یا درست؟ نکته‌ی مهم داستان همین‌جاست. تصمیم درست، لزوماً منجر به نتیجه‌ی درست نمی‌شود. تصمیم درست می‌تواند منجر به نتیجه‌ی درست یا نتیجه غلط شود؛ همان‌طوری که تصمیم غلط در بسیاری از مواقع می‌تواند نتیجه‌ی خوبی داشته باشد.

ما عموماً تصمیمی را تصمیم درست می‌دانیم که نتیجه‌ی درست و قابل قبولی داشته باشد و اگر تصمیم ما تصمیمی درست باشد، ولی به نتیجه‌ای غلط منجر شده باشد آن تصمیم را غلط می‌دانیم. به این مدل رفتار ما در اقتصاد رفتاری، «سوگیری توجه به نتیجه» می‌گویند.

در اکثر اوقات ما کار اشتباه و پرریسکی انجام می‌دهیم ولی چون منجر به موفقیت می‌شود (مثلاً چراغ قرمز را رد می‌کنیم بدون اینکه تصادف کنیم یا مثلاً کل داراییمان را بیتکوین میخریم و بیتکوین گران می‌شود)، حالا در این شرایط برای اطرافیان این مدل را تعریف می‌کنیم که "دیدی چه تصمیم درستی گرفتم؟"

اما آیا این نتیجه‌ی خوب به‌علت یک تصمیم درست بوده‌؟ خیر! تصمیم، تصمیم غلطی بوده ولی با یک نتیجه‌ی خوب همراه شده‌ است. تصمیم غلط هم می‌تواند منجر به نتایج خوبی شود.

چرا سوگیری توجه به نتیجه مهم است؟
کیفیت زندگی ما را دو چیز تعیین می‌کند:
۱- کیفیت تصمیماتی که می‌گیریم.
۲- شانس

ما در بسیاری از اوقات، تصمیمات اشتباه می‌گیریم ولی شانس می‌آوریم و نتیجه‌ی خوبی میگیریم. مثلاً اگر شما منزلتان را هشت سال قبل می‌فروختید و بیتکوین می‌خریدید الان می‌توانستید با سود آن پول، بخشی از کل تهران را بخرید. بله، خروجی این تصمیم، نتیجه‌ی خوبی داده ولی قطعاً تصمیم غلطی بوده است. بنابراین، نتایج خوب، لزوماً به علت تصمیمات خوب نیستند.

سوگیری توجه به نتیجه، موجب می‌شود علت نتایج خوب را توانایی و مهارت‌های خود بدانیم و علت نتایج بد را بدشانسی تلقی کنیم.

اما چند راهکار برای اینکه کمتر در دام این سوگیری قرار بگیریم:

۱. نگاه کردن به مسیر
وقتی با موفقیت یا شکستی مواجه می‌شویم، می‌بایست به مسیری که در طول این شکست طی کرده‌ایم نگاهی دوباره بیاندازیم و بررسی کنیم که این موفقیت یا شکست نتیجه‌ی کیفیت تصمیم ما بوده یا عوامل خارجی و شانس باعث این تصمیم شده‌‌اند.

۲. تصمیم غلطمان را قبول کنیم و گردن بقیه نیاندازیم
نتایج یک پژوهش نشان داد، اکثر افرادی که تصادف می‌کنند، معتقدند ما درست رانندگی می‌کردیم و طرف مقابل مقصر است. حتی افرادی که به تیر برق و گاردریل زده بودند هم معتقد بودند شهرداری مقصر است. این موضوع در ابعاد مختلف شخصیت ما رخنه کرده و موجب می‌شود خوبی‌ها را به خود نسبت دهیم و کاستی و بدهی‌ها را متعلق به دیگران می‌دانیم.

۳. از نفر سوم کمک بگیریم
هنگامی که به موفقیتی دست پیدا می‌کنیم، به میزانی درگیر خوشحالی و شادی می‌شویم که به‌هیچ عنوان به مسیر و عوامل دخیل در آن توجهی نخواهیم کرد. حتی زمانی که شکست می‌خوریم آن‌قدر افسرده و غمگین خواهیم شد، که به سراغ ریشه‌یابی علت اصلی شکستمان نمی‌‍رویم. بهتر است برای جلوگیری از این سوگیری، نتایج تصمیم گیری‌های خود را با شخص ثالثی که در آن موضوع دخالت نداشته، مطرح کنیم تا با مشورت با او، نتیجه و دستاورد خود را به طور کامل بررسی کنیم.
|گاهنامه مدیر|

#خطای_شناختی

@JameahiBehtarBesazim
@DevelopmentSc  
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍182👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با هم، نه لزوماً شبیه به هم

برای با هم بودن، نیازی نیست شبیه به هم باشیم...

#پذیرش
#احترام_به_تفاوت

@zistboommedia
@DevelopmentSc  
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍9🍓65😍1
حمله به عقایدمان را حمله به خود نپنداریم!

#مصطفی_ملکیان

️ اینکه برخی نمی‌خواهند عقایدشان را از دست دهند، به این خاطر است که فکر می‌کنند خودشان عقایدشان هستند و لذا هویتشان را عقاید خود می‌دانند، در حالی که آنها دارای عقایدند و این یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ماست.

حمله‌ی دیگران به عقاید خود را حمله به خود نپنداریم. ذهن، جزء دارایی‌های ماست و ممکن است با عقیده‌ی جدید، نو شود. مثل اینکه شخصی کت جدیدی به شما هدیه دهد. ️اگر خواسته‌ها، عواطف و عقاید بهتری به من عرضه شود، نه تنها ناراحت نیستم بلکه خوشحال هم می‌شوم.

️فيل‌بانان، تنها با درک يک نكته و به شيوه‌ای بسيار ساده، فيل‌های عظيم‌الجثه را كنترل مي‌كنند. وقتی فيل هنوز بچه فيل است، يك پايش را با طناب محكمی به تنه‌ی درختی می‌بندند. بچه فيل، هرچه تقلا می‌كند، نمی‌تواند خودش را آزاد كند. اندک اندک، بچه فيل با اين تصور عادت می‌كند كه تنه‌ی درخت از او نيرومند‌تر است.

️هنگامی كه بچه فيل بزرگ می‌شود و قدرت شگرفی‌ می‌يابد، تنها كافی است ريسمانی نازک به دور پای فيل گره زده شود و به يک نهال كوچک بسته شود. ️جالب است كه فيل هيچ تلاشی برای آزاد كردن خودش نمی‌كند.
همچون فيل‌ها، پاهای ما نيز اغلب اسير باورهای شكننده‌اند، اما از آنجا كه در گذشته به قدرت تنه‌ی درخت عادت كرده‌ايم، شهامت مبارزه را نداريم.

️بی‌آنكه بدانيم تنها يک عمل متهورانه‌ی ساده برای دست يافتن ما به موفقيت (عبور از عقاید باطل) كافی است.

#تغییر

@virayeshe_zehn
@DevelopmentSc  
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍26👏64
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچکس نرمال نیست!

Nobody is Normal!

مهم نیست درونتان چه احساسی دارید، شما تنها نیستید.

#پذیرش

@DevelopmentSc  
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍182🤔2🙏1
عشق وارونه

#شهرام_شایسته

در بچگی، اهل مهمانی رفتن نبودم. اما خانه‌ی یکی از فامیل‌هایمان را خیلی دوست داشتم. زن و شوهری جوان بودند و بچه هم نداشتند. آقا ناصر، معلم و سهیلا خانم، خیاط بود. آن زمان نمی‌دانستم چرا آنها را دوست دارم ولی بزرگ‌تر که شدم دلیلش را فهمیدم. آنها عاشق یکدیگر بودند و من هرگز این حس زیبای عشق را از هیچ زن و شوهر دیگری دریافت نکرده بودم.
 
وقتی که خودم حدود بیست سالم بود، از آقا ناصر پرسیدم: «راز عشق شما چیه عمو؟ حس می‌کنم یه حسی بین شما و همسرتون هست که با همه فرق داره؟» گفت: «آره عمو! عشق ما با عشق بقیه‌ آدما فرق داره. عشق ما یه جورایی وارونه هست. آدما میگن عاشق هستن چون بدون هم می‌میرن. ما ولی عشقمون اینجوریه که بدون همدیگه هم زنده می‌مونیم و اتفاقاً زندگی رو دوست داریم. ولی با هم، زندگی برامون خیلی قشنگ‌تره.»
 
گفتم: «مثل اینکه واقعاً وارونه‌ست. مگه میشه آدمایی که بدون هم می‌میرن عاشق هم نباشن و اونایی که بدون همدیگه خوب زندگی میکنن عاشق همدیگه باشن؟ من حسابی گیج شدم!» گفت: «اون چیزی که آدما به اون عشق میگن، ما بهش میگیم احتیاج! عشق مثل بستنی وسط گرمای تابستونه. خیلی خوب و شیرین و لذت‌بخشه، اما بدون اونم میشه تابستون رو سر کرد. عشق، زینت زندگیه، نه خود زندگی! آدما به عشق مثل نفس کشیدن نگاه میکنن. بعد واسه اینکه نفسشون بند نیاد، مجبورن به هر قیمتی شده عشق رو نگه دارن. صاحب همدیگه میشن. آزادی رو از همدیگه میگیرن و بعد از مدتی می‌بینن دیگه عشق رو دوست ندارن، ولی بدون اونم نمیتونن زندگی کنن.»   
 
گفتم: «عمو از کجا بفهمیم واقعاً عاشق شدیم؟» گفت: «اگه خواستی فرق عشق و احتیاج رو تشخیص بدی، چشماتو ببند و زندگی رو بدون عشقت تصور کن. اگه بدون اون، همچنان زنده‌ای، ادامه میدی و زندگی رو دوست داری، اما زندگی با اون برات قشنگتره، عاشق شدی. اما اگه دیدی نمی‌خوای بدون اون زندگی کنی و فکر می‌کنی زندگی بدون اون هیچ ارزشی نداره، محتاج شدی.»
 
گفتم: «از کجا بفهمم که اون واقعاً عاشق منه؟» گفت: «بازم همون. اگه بدون تو زنده‌ست، لبخند میزنه، سرحاله، زندگی میکنه، سفر میره، با دوستاش وقت میگذرونه و تو رو هم میخواد، بدون که عاشقت شده. اما اگه منتظر نشسته تا همه‌ی اینا رو فقط با تو داشته باشه، محتاجه. یادت نره که عشق، زینت زندگیه، نه خود زندگی.»

آن وقت‌ها حرف‌هایش را درست نفهمیدم. بعدها خودم هم در زندگی نتوانستم اینگونه عاشق باشم. اما هرچه بود، چهل سال است که دو آدم را این همه خوشبخت ندیده‌ام. الان من بیش از چهل سالم است و آنها ایام پیری را به زیبایی همان روزهای جوانی می‌گذرانند. نمی‌دانم فهم او از عشق، وارونه است یا فهم دیگران‌. شاید هم عشق، وارونه‌اش قشنگ‌تر باشد.

#عشق
#داستان_توسعه

@DevelopmentSc  
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍1613👏5🤔1
ژنتیک توسعه

#محمد_فاضلی🎤

🎧فایل صوتی ضمیمه شده است🎧

چرا با پدیده‌ی «زوال عقل» مواجهیم؟

بسیاری از رویدادها محصول «فرآیندهای کندرو» هستند. یعنی یک عقبه‌ی بلندمدت داشته‌اند. مثلاً «سکته»، یک رویداد لحظه‌ای است اما می‌تواند محصول سال‌ها زندگی بدون ورزش، با مصرف غذای چرب، نمک و سیگار باشد.

کیفیت حکمرانی را باید در مواجهه‌ با فرآیندهای کندرو دید. مثلاً مواجهه‌ی ما با آب، اقتصاد، محیط زیست و سایر فرآیندهای کندرو چگونه بوده است؟

عقل، محصول «مهار متقابل» جامعه و حکومت است. جامعه باید بتواند از خود و منافعش در قبال تصمیمات حکومت، دفاع کند. اگر جامعه این توان را نداشته باشد، عقل کوتاه‌مدت حاکمان بر عقل بلندمدت تمدنی غلبه می‌کند. مدیریت فرآیندهای کندرو به شکل هوشمندانه، نیاز به «مهار متقابل» دارد و همین مهار نهایتاً به اعتماد متقابل منجر می‌شود.

در ژنتیک، نردبان DNA شامل دو میله و پله‌های وسط است. در ژنتیک توسعه، نردبان از اجزای زیر تشکیل شده است:

✔️ میله اول: توافقات در درون یک کشور، بین مردم و حاکمان
✔️ میله دوم: توافات حکومت‌ یک کشور با جهان
✔️ پله‌ها: سرمایه‌ها (رشد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، رفاه، امید)

#آینده
#سیاست

زمان= ۳۶:۱۴
حجم= ۱۴ مگابایت

#آوای_توسعه

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه‌ توسعه»
👍13👏5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مزرعه‌ی خورشیدی روی آب

مزایای نصب پنل‌های خورشیدی روی آب:

✔️ جلوگیری از افزایش دمای رودخانه (ناشی از تغییرات اقلیمی) و کاهش تبخیر آب آن؛

✔️ افزایش بازدهی تولید برق (تا ۱۲/۵٪)؛

✔️ افزایش عمر پنل؛

✔️ استفاده از فضاهای غیرقابل کشت و نزدیک‌تر به شهر؛

#انرژی
#جهان_توسعه

@iran_weather
@DevelopmentSc  
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍13👏4😍1
نامه را از زیر در بِنداز تو!

#مجتبی_لشکربلوکی

جوان بودم و در رشته مدیریت صنعتی درس می‌خواندم، اما به مباحث ملی و توسعه کشور علاقه‌مند بودم. پرس و جو کردم، گفتند استادی تازه از آمریکا آمده، جوان است و با سواد و حرف‌های نو دارد؛ برو پیش او. کلاسش را پیدا کردم، بعد از کلاس، پیش او رفتم. به او گفتم که من نیازمند راهنمایی هستم و به این موضوعات علاقه‌مند. به من گفت: «برای آنکه با تو ملاقات کنم برو برنامه‌‌ات برای ۲۵ سال آینده‌ خودت را بنویس و از زیر در نامه را بنداز داخل اتاق. من برنامه ۲۵ ساله‌ات را می‌خوانم و سپس وقت ملاقات می‌دهم.»

برایم بسیار تکان‌دهنده بود! ۲۵ ساله آینده!؟ تا حالا اصلا به چنین چیزی فکر نکرده بودم، اما این شرط باعث شد که چنین کنم. نوشتم و زیر در انداختم. خواند و وقت ملاقات داد و راهنمایی‌ام کرد. مسیر تحصیلات من به گونه‌ای پیش رفت که در دوره دکتری، مدیریت توسعه خواندم.

آنچه خواندیم، خاطره‌ای بود از دکتر ابراهیم شیخ، که بعدها شد معاون شهردار تهران و اما آن استاد که بود؟ دکتر محمود سریع القلم.

تحلیل و تجویز راهبردی:

این نحوه کُنش دکتر سریع القلم سه درس و پیام برای همه ما دارد:


۱) کسانی که به فکر توسعه ایران هستند، اول باید خودشان توسعه‌ یافته باشند. به تعبیر خود او، برای توسعه ایران نیازمند یک مجموعه قابل‌قبول از الیت (elite: نخبگان فکری و ابزاری) هستیم. کسانی که قدرت محاسباتی و تعاملاتی بالایی دارند، می‌توانند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری درست انجام دهند، به مناسبات جهانی مسلط هستند و در کل توانمندی‌های شخصی بالایی دارند. او یکی از دلایل توسعه‌نیافتگی ایران را عدم وجود الیت‌های متشکل، منسجم و موثر می‌داند.

۲) کسانی که به صورت بلندمدت به فکر ایران هستند، اول باید خودشان نگاه و افق بلندمدت داشته باشند. نمی‌شود برای ۱۰ تا ۳۰ سال آینده ایران سخن بگویی اما افق فکری خودت از یک هفته تجاوز نکند. او از دیرباز، «شخصیت ایرانی» را یکی از دلایل توسعه‌نیافتگی می‌داند. او در یکی از مقاله‌هایش نوشته است: «توسعه، انسان ویژه می‌خواهد. نمی‌توان هم توسعه را خواست و هم نامنظم بود. توسعه‌یافتگی؛ ذهن علمی، شخصیت کاری و انسان مسئولیت‌پذیر و قاعده‌مند می‌خواهد.»
ایشان نوشته‌ای دارد به نام سی ویژگی ایران مطلوب. او می‌نویسد: «انسان ایرانی مطلوب، کسی است که مسئولیت کوتاهی‌ها و اشتباهات خود را با صراحت می‌پذیرد، آنقدر قابل پیش‌بینی است که دیگران به او اعتماد می‌کنند، آنقدر نیاز‌های خود را معقول کرده‌ که از دروغ گفتن بی‌نیاز شده است، اگر در قراری یک دقیقه دیر کند از میزبان عذرخواهی می‌کند و محال است آشغالی به زمین بریزد یا به بیرون پرت کند.» در همین چند ویژگی تاکید بر نظم، مسئولیت‌پذیری، قاعده‌مندی و انتقادپذیری را می‌توانید ببیند.

۳) و آموزه سوم و البته مهم‌ترین آموزه: برای معلم بودن، نیازی نیست که شما کلاسِ درس داشته باشید. هر رفتار شما می‌تواند یک درس یا یک کلاسِ درس باشد. او با چنین رفتاری نشان داد که می‌توان و باید «معلم بی‌کلاس» بود. معلمی که برای تربیت روح و اندیشه و شخصیت، دیگر معطل کلاس و تدریس رسمی نیست.

من از معلمان بی کلاس بسیار آموخته ام:

از راننده ای که به من انصاف را آموخت. همکاری که به من یاد داد دقیق باشم. مدیری که باعث شد منظم شوم. پاکبانی که وجدان کاری را به من آموزاند. تعمیرکاری که صداقت را برایم برجسته کرد. سیاست‌مداری که معذرت خواهی کرد و مدرسی که به نادانی اش اعتراف می کرد و یاد گرفتم که اشکال ندارد ندانم و خطا کنم، اشکال اینجاست که به خطا و نادانی خود اعتراف نکنم. معلمان بی کلاس تسهیل گر و کنشگر توسعه اند.

@Dr_Lashkarbolouki
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍19👏63
خارج از کنترل

طرح روزنامه‌ی فرانسوی «لوموند» با موضوع غرق شدن والدین در فضای مجازی و بی‌توجهی آنها به فرزندانشان!

#پدر_مادر
#فضای_مجازی

@EtudesFrancaisesetEuropeennes
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
💔6👍4👎1👀1
تمام آن را با چرم بپوشانید!

#پما_چودرون
#Pema_Chödrön

این دنیای کثیف، این مردم کثیف، این دولت کثیف، همه‌ی چیزهای کثیف... هوای کثیف... فلان فلان و فلان كثيف. ما اندوهگینیم. اینجا خیلی گرم است. خیلی سرد است. این بو را دوست ندارم. قد فردی که جلوی ماست خیلی بلند است و فرد کناری‌ام خیلی چاق است. آن یکی عطر زده و مــن بــه آن آلرژی دارم... و فلان و فلان!

مثل این است که با پای برهنه از روی شن داغ یا شیشه‌های شکسته رد می‌شویم یا در دشتی پر از خار هستیم. پاهای شما عریان است و میگویید: «خیلی سخته. واقعاً دردناکه! وحشتناکه! خیلی تیزه! خیلی درد داره! خیلی داغه!» اما یک ایده‌ی عالی دارید. می‌خواهید هرجا می‌روید، آنجا را با چرم بپوشانید تا پاهای شما دیگر زخمی نشود.

اینکه هرجا می‌روید چرم پهن می‌کنید تا از درد در امان باشید، مثل این است که بگویید: «می‌خوام از دست اون زن و اون مرد خلاص شم. میخوام دمای درست رو تعیین کنم و استفاده از عطر رو تو دنیا ممنوع کنم. با این روش، دیگه هیچ چی تو هیچ جای دنیا نیست که آزارم بده. می‌خوام از شــر همــه چــی از جمله حشرات موذی تو همه جای دنیا خلاص شم. بعدش میشم یه فرد خیلی خوشحال و راضی.»

ما می‌خندیم! ولی این کاری است که همه‌مان انجام می‌دهیم. ما با این شیوه به مسائل نزدیک می‌شویم. فکر می‌کنیم اگر بتوانم از شر هر چیزی خلاص شویم یا آن را با چرم بپوشانیم، درد ما هم از بین خواهد رفت. خب مطمئناً همین طور می‌شود؛ چراکه دیگر چیزی پاهایمان را خراش نمیدهد. این منطقی است؛ مگر نه؟ در واقعیت اصلاً منطقی به نظر نمی‌آید.

اما چه می‌شود اگر چرم را دور پای خود بپیچید؟ به بیان دیگر، اگر کفش بپوشید پس می‌توانید از روی شن داغ و شیشه‌ی شکسته و تیغ‌ها رد شوید و اذیت هم نشوید. پس قیاس بـه ایــن صورت است که اگر به جای تلاش برای تغییر هر چیزی در دنیای خارج، روی ذهن خودتان کار کنید، غضب شما فروخواهد نشست.

از کتاب «شجاعت در برهوت» اثر «برنه براون»

#تفاوت
#پذیرش

@DevelopmentSc  
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍24👏2👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا پایان بشریت نزدیک است؟

در این ویدئو، با داستان زندگی «بِن» آشنا می‌شویم که در حال آماده‌سازی مکانی برای نجات انسان در آخرالزمان است.

تغییر اقلیم، اساسی‌ترین مسئله‌ی پیش روی کل جهان است. در برخی از نقاط جهان، شکلی از رویدادهای آخرالزمانی مانند ذوب شدن یخ‌های گرین‌لند، تغییر جریان‌های اقیانوسی و ... در حال وقوع هستند.

نظرسنجی میان ده‌ها هزار کودک در سال گذشته نشان داد نیمی معتقدند انسان محکوم به نابودی است.

نظر دانشمندان چیست؟

گزارشی از DW، ترجمه و زیرنویس شده در «انتخاب»

@EntekhabTV_channel
@DevelopmentSc  
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍8😢31