مدرسه توسعه
4.5K subscribers
103 photos
158 videos
1 file
234 links
همه، «یک زندگی بهتر داشتن» را می‌خواهند. تعداد بسیار کمی از ما به دنبال «یک انسان بهتر بودن» هستیم.
(آلن دوباتن)

ادمین
@EMdevelopment
Download Telegram
دریا و ماهی‌ها

من دامپزشک هستم. یک ماه پیش، درکلینیک ما یک پروژه‌ی تحقیقاتی بزرگ معرفی شد و از ما خواستند که برای مدیریت آن پروژه ثبت نام کنیم. بین همکاران، من تنها کسی بودم که تمام شرایط لازم برای دریافت آن پروژه را داشتم. اما ثبت نام نکردم و به ناچار پروژه را به همکار دیگری دادند و من اکنون به عنوان زیردست او در همان پروژه کار می‌کنم. او دانشجو است و من دوره دکترایم را تمام کرده‌ام. او هنوز تحقیقی انجام نداده و من در رزومه‌ی خود بیش از بیست مقاله‌ی معتبر دارم. چرا من ثبت نام نکردم؟

از بچگی، برای جلب رضایت پدر و مادرم هر کاری می‌کردم. بچه‌ی خوبی بودم، درس می‌خواندم، در کارهای خانه کمک می‌کردم و مراقبت از خواهر و برادرها به عهده‌ی من بود. هر روز صبح با صدای دعوای پدر و مادرم از خواب بیدار می‌شدم. وقتی سلام می‌کردم، پاسخ پدرم این‌گونه بود: «بابا چقدر می‌خوابی؟ این مادرت منو دیوانه کرد. کی بالاخره درس تو تموم میشه؟ یه نوبت دکتر واسه عمو بگیر و ...» جواب مادرم هم چیزهایی مثل اینها بود: «بابات روانیه. همه‌ش به فکر دیگرانه. تو چرا اینقدر دیر بیدار میشی؟ هزار بار گفتم اول همه‌ی ظرف‌ها رو بشور بعد بخواب، هنوز یه بشقاب توی سینکه. دیشب برادر مریضت تا صبح نخوابید تو اصلا فهمیدی؟»

آنها مهمانی‌های شلوغ می‌گرفتند و بعد از اینکه من ساعت‌ها مشغول پختن سه نوع غذا و ظرف شستن بودم، مادرم می‌گفت: «سالاد که توی سفره نبود انگار هیچی!» و پدرم می‌گفت: «حالا اگه فامیلای من اومده بودن که یه جور غذا بیشتر درست نمی‌کردی!»

تمام بچگی و جوانی من به این گذشت که آنها را راضی نگه دارم و به آنها ثابت کنم که من آدم خوبی هستم. هرکاری می‌کردم، برایشان آن کاری مهم بود که نکرده بودم. با خودشان هم همین رفتار را داشتند. پدرم خیلی در کار خانه کمک می‌کرد و آدم دست و دلبازی بود. اما مادرم همیشه به او می‌گفت: «تو همیشه سرت توی زندگی مردم هست و به ما توجه نداری.» مادرم هم آشپز معرکه‌ای بود. سلیقه‌ای عالی در همه چیز داشت و پدرم همیشه به او میگفت: «تو حواست به بچه‌ها نیست. همه‌ش نشستی سریال می‌بینی»

الان پدر و مادرم پیر شده‌اند. من چهل و سه سالم است. خواهر و برادرهایم همه رفته‌اند. کارهای خانه را من انجام می‌دهم، از پدر و مادرم پرستاری می‌کنم و خرج خانه با من است. پدر و مادرم هنوز هم هر روز دعوا دارند. با لبخند پا به خانه می‌گذارم و سلام می‌گویم. پدرم می‌گوید: «دخترم کسی از همکارات مجرد نیست؟» و مادرم می‌گوید: «اگه چهارتا عروسی و مراسم فامیلی میومدی، حداقل چندنفر می‌دیدنت.»

تمام کودکی، نوجوانی و جوانی‌ام وقف آنها شده است. اما، هنوز هم برای آنها کافی نیستم. مشکل فقط این نیست. من بعد از چهل و سه سال، همچنان حس می‌کنم نه فقط برای پدر و مادرم، بلکه برای هیچکس و برای هیچ‌چیز، کافی نیستم. دستاوردهای زندگی‌ام از تمام هم‌نسلی‌های خودم بیشتر است، اما همچنان فکر می‌کنم من شایسته‌ی زندگی خوب نیستم. من عاشق آن پروژه بودم، اما خودم را شایسته‌ی مدیریت آن نمی‌دیدم. مثل همیشه حس می‌کردم که کافی نیستم.

پدر و مادرم هم همین حس را دارند. آنها هم همیشه حس کرده‌اند کافی نیستند. فکر می‌کنند باید با کسی دیگر ازدواج می‌کردند، باید بچه‌های دیگری می‌داشتند و از نظر آنها هیچ‌وقت، هیچ‌چیز کافی نیست. پدر و مادرم، مثل ماشین‌هایی عمل می‌کنند که با دقت فراوان، کمبودهای آدم‌ها را شناسایی می‌کنند و خوبی‌هایش را حذف می‌کنند. به همین دلیل هم آنها بسیار تنها هستند. بچه‌ها از سر اجبار، گاهی یکی دو ساعت به آنها سر می‌زنند. چون اگر بیشتر شود، ماشین‌های کمبود، اوج می‌گیرند. نوه‌ها را تا جای ممکن از آنها دور نگه می‌دارند. داستان پدر و مادر من، حکایت پدر و مادرهای بسیاری در این سرزمین است. آنها نیز قربانی ناآگاهی بوده‌اند. اگر مراقب نباشیم و برای تغییر، تلاش نکنیم، ما نیز مثل آنها اعتماد به نفس بچه‌هایمان را پودر خواهیم کرد.

اگر یاد نگیریم که با وجود کمبودها و نقص‌ها، همدیگر را دوست داشته باشیم، اگر یاد نگیریم که روی خوبی‌ها تمرکز کنیم، اگر مثل پدر و مادر من، منتظر روزی هستیم که زندگی کامل شود، نیمه‌ی گمشده‌ی بدون نقص از راه برسد و بچه‌هایمان در همه‌چیز بهترین باشند، این حقیقت تلخ را بدانیم که بدون چشیدن طعم زندگی از دنیا خواهیم رفت و آدم‌هایی پر از رنج و بدون عزت نفس را از خود به یادگار خواهیم گذاشت. زندگی بدون کمبود، در تاریخ کره‌ی زمین وجود نداشته و نخواهد داشت.

زندگی، دریایی از کمبودهاست. دریایی که در آن، خوبی‌ها مثل ماهی‌ها اندک هستند. دریا را همه می‌بینند. آدم‌های شگفت‌انگیز و دوست‌داشتنی، آنهایی هستند که ماهی‌ها را به هم نشان می‌دهند.

#عزت_نفس
#داستان_توسعه

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍5520👏10😢9💔7🤔2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایده‌ی زیبا ولی خطرناک

#آلن_دوباتن

هر انسانی که در جهان به دنیا می‌آید، به احتمال ۹۹ درصد، یک زندگی معمولی خواهد داشت.

ما انسان‌های عصر حاضر، چگونه به اینجا رسیدیم که زندگی معمولی (با این احتمال بالا) در نگاهمان، اشتباه و تحقیرآمیز است؟

#هنر_معمولی_بودن

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍3515🤷‍♂2
تله‌ی پیشرفت

تنها پس از آنکه آخرین درخت افتاد، آخرین رودخانه سمی شد و آخرین ماهی به دام افتاد، آنگاه در می‌یابیم که نمی‌توانیم پول بخوریم.

از کتاب «تله‌ی پیشرفت»
اثر «رونالد رایت»

#محیط_زیست

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍50😢83👏3
کارهای کوچک و مهم

#اردشیر_رستمی🎤

🎧‌ لطفا فایل صوتی پیوست را بشنوید!

وقتی قرار است لامپ سوخته عوض شود یا گلدان‌ها آب داده شود یا شیشه‌ی شیر کودک پر شود، یا خیلی از همین کارهای کوچک که خودمان بهتر می‌دانیم چه کارهایی هستند، نباید تنبلی کنیم.

تنبلی بخشی از لطمه‌ای است که به خودمان می‌زنیم. لطمه‌ی بزرگتر این است که ما با عمل نکردن به همین کارهای کوچک، کیفیت انسانی خود را از دست می‌دهیم.

وقتی چیزهای کوچک مهم نشوند، رفته رفته چیزهای بزرگ هم مهم نمی‌شوند و بعد، خودمان هم مهم نمی‌شویم.

#کوچک_زیباست

زمان= ۰۰:۳۱
حجم= ۱ مگابایت

#آوای_توسعه

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍4912
شاد باشیم

#گابور_ماته

بزرگترین هدیه‌ای که پدر و مادر می‌توانند به فرزندانشان بدهند، خوشحال بودن خودشان است. مراقب سلامت روان خود باشیم، چون بچه‌ها تمام احساسات ما را دریافت می‌کنند و آنها را به احساسات خود تبدیل می‌کنند.

اگر استرس داریم، ناراحت هستیم، افسرده یا معتاد هستیم، بچه‌ها همه‌ی اینها را جذب می‌کنند و فکر می‌کنند مشکل از خودشان است. پس مراقب خود باشیم، زیاد سخت نگیریم و طوری زندگی کنیم که فشار در زندگی به حداقل برسد.

فشارهای اقتصادی و تنش‌های اجتماعی تا حد زیادی قابل درک هستند. اما گاهی ما بی هیچ دلیلی به تنش‌های غیرضروری و قابل پیشگیری دامن می‌زنیم. تا جایی که می‌توانیم، شاد باشیم و گذشت داشته باشیم.

فرزند در هر سن و وضعیتی که باشد، با دیدن شادی پدر و مادری که با هم رابطه‌ی خوبی دارند، به پرواز در می‌آید و غم و غصه را مدیریت می‌کند. همینطور، در هر سن و وضعیتی نیز با دیدن غم و تنش‌های بین پدر و مادر، از پا در می‌آید.

#تربیت

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍4911👏6😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آموزش زندگی

نمونه‌ای از آموزش زندگی در جهان توسعه‌یافته را در این ویدئو می‌بینیم. کودکی که در این کلاس حضور دارد، هم خودش زندگی را یاد می‌گیرد و هم به دیگران فرصت زندگی می‌دهد.

او خواهد آموخت که دیگران حق دارند هرطور دوست دارند زندگی کنند، هرچند او آن سبک زندگی را دوست نداشته باشد. یاد می‌گیرد به تفاوت‌ها احترام بگذارد. او می‌آموزد که دیگران را بپذیرد و از حق خود و آنها مراقبت می‌کند.

#آموزش

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍4217👏4🕊4
کاری بکن!

زمانی که دبیرستان بودم، معلم ریاضی‌مان، آقای «پک وود» همیشه می‌گفت: "اگر در مسئله‌ای گیر کردید، بنشینید به آن فکر کنید. شروع کنید روی آن کار کنید، حتی اگر نمی‌دانید چه کار دارید می‌کنید. خودِ این کار کردن، در نهایت باعث می‌شود افکار درستی در ذهن شما پیدا بشود."

اگر می‌خواهید کاری انجام دهید اما احساس می‌کنید انگیزه یا الهامی برای آن ندارید، آنگاه پیش خودتان فکر می‌کنید دخل‌تان آمده است. کاری نیست که بتوانید برایش انجام دهید مگر اینکه یک رویداد مهم اساسی در زندگی‌تان رخ دهد که باعث شود انگیزه پیدا کنید، از روی کاناپه بلند شوید و کاری کنید.

اگر برای ایجاد یک تغییر بزرگ در زندگی‌تان انگیزه کافی ندارید کاری بکنید، هرکاری. سپس از پیامدهای ناشی از آن کار به عنوان عاملی برای ایجاد انگیزه در خودتان استفاده کنید. من به این می‌گویم اصل "کاری بکن".

تیم فریس، نویسنده آمریکایی، داستانی را نقل می کرد درباره نویسنده‌ای که بیش از ۷۰ رمان نوشته بود. کسی از آن رمان‌نویس پرسیده بود چگونه توانسته این‌قدر پیگیر و مداوم بنویسد و همچنان انگیزه و خلاقیتش را حفظ کند. او در پاسخ گفته بود: "روزی ۲۰۰ کلمه ناقابل، همین!".

نکته این بود که اگر خودش را وادار می کرد روزی ۲۰۰ کلمه بنویسد در مقایسه با حالتی که هیچ چیز نمی‌نوشت، انگیزه و الهام خیلی بیشتری داشت و سپس یک روز چشم باز می کرد و می‌دید هزاران کلمه روی کاغذ دارد.

اگر از اصل "کاری بکن" پیروی کنیم، آنگاه شکست، بی‌اهمیت جلوه می‌کند. وقتی معیار موفقیت صرفاً «عمل کردن» باشد، وقتی هر نتیجه‌ای نوعی پیشرفت به حساب آید و مهم باشد، وقتی الهام را نوعی پاداش بدانیم و نه پیش‌نیاز، خود را به جلو رانده‌ایم؛ ما با شکست مشکلی نخواهیم داشت زیرا شکست ما را پیش خواهد برد.

از کتاب «هنر ظریف بی‌خیالی»
اثر «مارک منسون»

#امید

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍3913
عجب سیرکی!

#چارلز_بوکوفسکی

ما همه خواهیم مرد؛ همه‌ی ما. عجب سیرکی! همین به تنهایی باید کافی باشد تا همدیگر را دوست داشته باشیم.

#مهربانی

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
49👍10🕊3😍3
دوره‌های زندگی

محققان دانشگاه میشیگان، زندگی انسان در سنین مختلف بر اساس تجارب زندگی در کشورهای مختلف را به شکل زیر طبقه‌بندی کرده‌اند:

✔️ بیست سال اول زندگی (آموزش)

در این دوره ما فقط آموزش می‌بینیم.

✔️ بیست‌سالگی تا چهل‌سالگی (تحقیق و تجربه)

در این بیست سال، ما در مورد ابعاد مختلف زندگی مثل روابط، شغل و سبک زندگی، تحقیق می‌کنیم. این دوره، با تحقیق، مشاهده، تفکر، تجربه و آموختن از تجربه‌ها سپری می‌شود. ما بیشترین اشتباهات را در این دوره انجام می‌دهیم و در زمینه‌های مختلف زندگی مثل شغل و روابط، شکست می‌خوریم و مدام در حال فکر کردن یا پریدن به شاخه‌های مختلف هستیم. ممکن است بازه‌ای طولانی‌مدت از این دوره را منفعل باشیم و فقط جهان و تحولات آن را مشاهده کنیم و به آنها فکر کنیم. سردرگمی، بی‌قراری، ترس، تنش‌، هیجان و پاسخ فوری به احساسات، در این دوره از زندگی نسبت به سایر دوره‌ها بسیار بیشتر است. ما جهان را در این دوره، سیاه و سفید می‌بینیم و رفتار ما الگوی افراط و تفریط دارد.


✔️ چهل‌سالگی تا شصت‌سالگی (ساختن)

ما در این دوره از زندگی، به ساختن زندگی بر اساس آموخته‌ها، تحقیقات و تجربه‌های قبلی می‌پردازیم. منظور از ساختن، ایجاد ثبات در شغل، روابط، احساسات، رفتار و سبک زندگی است. در این دوره، به مرور معنای زندگی خود را می‌سازیم و جهان‌بینی ما شکل می‌گیرد. به تدریج، نقش و جایگاه خودمان در جهان را درک خواهیم کرد. نسبت خود با محیط را می‌فهمیم و آرامش ما هر روز بیشتر می‌شود. در این دوره‌، درک بسیار بهتری از جهان پیدا می‌کنیم و واقعیت‌ها را بهتر تشخیص داده و می‌پذیریم. در این دوره، جهان در نگاه ما خاکستری هست و رفتار ما متعادل می‌شود.

✔️ شصت‌سالگی به بعد (لذت بردن و بهره بردن)

بسیاری از ما به اشتباه، لذت بردن از زندگی را مختص دوران بیست تا شصت‌سالگی می‌دانیم. اما لذت بردن از هر چیز، نیازمند درک حقیقت آن چیز است. لذت بردن از زندگی، نیازمند درک حقیقتی از زندگی است که معمولا تا قبل از شصت سالگی فاقد آن هستیم. در دوران بیست تا شصت سالگی، لذت‌ها ناپایدار، لحظه‌ای و سطحی هستند. ضمن اینکه در این دوره، لذت‌ها معمولا با نوعی حس پوچی همراه می‌شوند. دلیلش هم درک ناقص ما از حقیقت زندگی است.

از شصت‌سالگی به بعد، لذت‌ها برای فرار از حقایق و فراموشی رنج‌ها نیست. ما درک درستی از حقایق خواهیم داشت، نسبت لذت و رنج را درک می‌کنیم و یاد می‌گیریم چطور بدون احساس پوچی، لذت ببریم.

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍38🤷‍♂4🙏42👎2🤔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق: احساس یا مهارت؟

#آلن_دوباتن

آموزش دیدن برای عشق، رمانتیک به نظر نمی‌رسد. نکته همینجاست. نگاه رمانتیک به عشق، از آن یک تصویر غیرواقعی می‌سازد؛ تصویری که مهارت عشق ورزیدن را نابود می‌کند.

عشق، پیش از آنکه احساس باشد، مهارتی است که باید آن را فراگرفت.

#عشق

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍327👏4👎2
به دایره‌ی ذهن خود اعتماد نکنید!

#رابرت_گرین

مشکلی که امروزه بسیاری از مردم با آن مواجه هستند، قفل بودن ذهن است. به این معنی که آنها فقط یک راه را برای فکر کردن به همه چیز در نظر گرفته‌اند. قصد سرزنش و قضاوت کردن ندارم. خودم هم همین مشکل را دارم.

ما تکلیف همه‌چیز را در ذهن خود برای همیشه روشن کرده‌ایم. در مورد چگونگی جهان، درست و غلط، معنا و هدف، عشق، روابط، سبک زندگی، ارزش‌ها و همه‌ی امور زندگی، افکار خود را به طور دقیق کدگذاری کرده‌ایم.

ذهن ما مثل دایره‌ای محدود شده است که اجازه‌ی ورود و خروج هیچ چیز را به آن نمی‌دهیم. نتیجه آن است که مدام در زندگی با اتفاقات و رفتارهایی مواجه می‌شویم که با دایره‌ی ذهنی ما همخوانی ندارند و در نتیجه، مدام پریشان، مضطرب و افسرده می‌شویم.

اگر دایره را باز کنیم، خواهیم دید که جهان فقط آنچه ما می‌بینیم، نیست. اگر شهامت شکستن قفل ذهن خود را داشته باشیم، آنگاه درمی‌یابیم که قرار نیست همه‌چیز در جهان با ذهن ما سازگار باشد.

اگر دایره را باز کنیم، خواهیم فهمید که بیش از آنکه انتظار داشته باشیم جهان با ما سازگار باشد، این ما هستیم که باید با جهان سازگار شویم. این ماییم که حق داریم بسیاری از امور پیچیده‌ی جهان را اصلا درک نکنیم.

#واقع‌بینی_رهایی‌بخش

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍42🕊4🤷‍♂2🤔21
هدیه‌ی شگفت‌انگیز

کتاب، تنها هدیه‌ای است که می‌توانیم بارها آن را باز کنیم و هر بار، شگفت‌زده شویم!

#کتاب

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
32👍5😍3🤷‍♂2
ما بزرگترها باید تغییر کنیم!

#محسن_رنانی🎤

🎧‌ لطفا فایل صوتی پیوست را بشنوید!

اگر به دنبال تنش‌های خانوادگی و اجتماعی کمتری در فرآیند توسعه هستیم، بزرگترها باید خود را برای تغییر آماده کنند. تا الان می‌توانستیم بچه‌ها را مجبور کنیم خود را با ما سازگار کنند، دیگر نمی‌توانیم. اگر می‌خواهیم گفتگو، همکاری، مدارا، رواداری، صبر و گذشت را به کودکانمان بیاموزیم، باید این‌ها را ابتدا خودمان یاد بگیریم. اگر در خانه با همسرمان گفتگو نکنیم، تقسیم کار نکنیم، احترام اعضای خانواده را حفظ نکنیم و در مقابل افکار مخالف خود، نقدپذیر و صبور نباشیم، بچه‌های ما در آینده افرادی خواهند بود که ابزار قدرت دارند ولی اخلاق نخواهند داشت.

ما چون در خانه قدرت داشتیم و به میل خود رفتار کردیم، امروز هم فرزندمان وقتی سوار ماشین است، نسبت به عابر پیاده احساس قدرت می‌کند و حقوق او را نادیده می‌گیرد. ما بلد نبودیم که بزرگی انسان در این است که وقتی قدرت دارد، ظلم نکند. چون در خانه قدرت داشتیم، داد زدیم. حالا فرزندمان هم وقتی قدرت پیدا می‌کند، داد می‌زند و ظلم می‌کند. ما توانایی گفتگو نداشتیم. امروز هم می‌بینیم که فرزندمان، دارد در فضای مجازی تباه می‌شود، اما حاضر نیست که در مورد موبایل و آسیب‌های آن با ما گفتگو کند.

باید خود را تغییر دهیم، چون با دوره‌ای طولانی از تنش‌ها و بی‌ثباتی اخلاقی روبرو هستیم و نسل جدید، ما را قبول ندارد. چاره‌ای نیست جز اینکه خودمان را تغییر دهیم و گفتگو، مدارا و صبر را تمرین کنیم.

#تغییر

زمان= ۰۴:۵۶
حجم= ۵ مگابایت

#آوای_توسعه

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏34👍142
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ظرف را درست پر کنید!

چه چیزهایی در زندگی اولویت دارند؟

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏288👍5😍2
اگر کمال‌گرا هستید...

کمال‌گرایی به عنوان یک ضعف شخصیتی، باعث می‌شود که ما کارهایمان را انجام ندهیم، چون از ناقص انجام دادن آن می‌ترسیم.

متخصصان شناخت‌درمانی معتقدند که اگر از چیزی می‌ترسید، خود را مدام در معرض آن قرار دهید. در این صورت، متوجه می‌شوید که هیچ اتفاق بدی رخ نخواهد داد و در نهایت، ذهنتان درک می‌کند که موقعیت خطرناکی وجود ندارد و همه چیز امن است.

در واقع، با این روش خود را در مقابل درد کاذب، بی.حس خواهید کرد و به مرور درمی‌یابید که اصلا دردی وجود نداشته است.

بنابراین، اگر کمال‌گرا هستید، خود را مدام در معرض نقص قرار دهید:

✔️ برای ارسال پیام، آن را بیش از یک بار چک نکنید.

✔️ فقط با یک نگاه ساده به آینه، از خانه بیرون بزنید.

✔️ بگذارید مدتی قاب یا ساعت روی دیوار دقیقا صاف نباشند.

✔️ اجازه دهید مدتی لبه‌های دو قالی نسبت به هم دقیقا موازی نباشند.

✔️ بگذارید مدتی دو مبل، دقیقا رو به روی هم نباشند.

✔️ پس از فقط یک بار بازبینی پروژه، آن را برای همکارتان ارسال کنید.

✔️ یک بار، بدون دوربین به سفر بروید تا مجبور نشوید از تمام ثانیه‌ها عکس بگیرید.

✔️ برای مهمانی فقط یک بار برنامه‌ریزی کنید و جزئیات آن را ننویسید. 

✔️ وقت مشخصی را برای کار بگذارید و پس از آن مدت، با هر کیفیتی آن کار را تمام کنید.

✔️ بدون چک کردن تمام جزئیاتِ دستور پخت، آشپزی کنید.

✔️ بدون آمادگی، دعوت دوست خود را قبول کنید.

✔️ در مهمانی، چند لیوان متفاوت با لیوان‌های یکدست را سر سفره بگذارید.

✔️ در جمع، شروع کنید بی‌مقدمه در مورد موضوعی حرف بزنید.

وقتی مواردی مثل این کارها را مدام انجام دهیم، متوجه می‌شویم که اتفاق بدی نمی‌افتد و زندگی همچنان جریان دارد.

زندگی کامل وجود ندارد. همه‌چیز در جهان، از جمله ما و کارهایمان، نقص و ضعف دارند. باید یاد بگیریم که با وجود نقص‌ها چطور زندگی کنیم و عمر خود را در انتظار روزی که همه چیز کامل خواهد شد، تلف نکنیم.

#کمال‌گرایی

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍43👏87
این تمام تو نیست...

شاید اصرار به دیدن از همان نگاه همیشگی هست که نمی‌گذارد تمام خودمان را ببینیم.

#عزت_نفس

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍3710👏7👀1
آزمون عشق

#آلن_دوباتن

آیا مرا آنقدر دوست داری تا بتوانم کنارت ضعیف باشم؟ همه نقاط قوت را دوست دارند، اما آیا تو می‌توانی مرا برای ضعف‌هایم دوست داشته باشی؟ این، آزمونِ واقعی است.

#عشق

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
55👍11🤔3🕊3👏2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
احترام یعنی...

مجری: آیا خود فروید شما را روانکاوی کرد؟

یونگ: بله من بسیاری از رویاهایم را برای فروید تعریف کردم.

مجری: و همینطور فروید؟

یونگ: بله

مجری: آیا اکنون ویژگی‌های اصلی رویاهای فروید را به خاطر دارید؟

یونگ: خب این بین من و فروید محرمانه است.

مجری: اما فروید سالهاست که از دنیا رفته است.

یونگ: بله اما احترام، عمری طولانی‌تر از زندگی آدم‌ها دارد.

#احترام

@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
71👍19👏14🙏2👎1
حریم خصوصی مردم را ندرید!

#محمد_فاضلی

یک روحانی در قم از مادری که حجاب بر سر نداشته و بچه‌ای در بغل داشته، در محل درمانگاه، با موبایل عکس گرفته؛ زن نیز پاسخی از سر استیصال و تند داده است. هم‌مسلکان این روحانی تلاش می‌کنند ماجرا را ساده‌سازی کنند. من هم در این متن تلاش می‌کنم عمق ماجرا را نشان دهم. این گونه کارها، درافتادن با جوهره زندگی مدرن است. 

مفهوم «بی‌تفاوتی مدنی» را جامعه‌شناسان برای معرفی یکی از ویژگی‌های زندگی در دنیای جدید به‌کار می‌برند. آدم‌های دنیای جدید در خیابان – حتی بسیار شلوغ – یا هر جای دیگری، سعی می‌کنند هیچ نگاهی که نشان دهد به دیگران خیره شده‌اند، از خود بروز ندهند. برای مثال، در خیابان‌ها هر چند لحظه یک بار، نگاهی به روبه‌رو می‌کنند تا به افرادی که به آن‌ها نزدیک می‌شوند نشان دهند حضور آن‌ها را درک کرده‌اند، اما با دزدیدن نگاه‌شان و خیره نشدن به آن‌ها، دوباره نشان می‌دهند که قصد ندارند در حریم شخصی آن‌ها وارد شوند. 

آدم‌ها در دنیای مدرن، با خیره نشدن به یکدیگر نشان می‌دهند که قصد ندارند با نگاه‌شان حریم شخصی دیگران را سوراخ کنند. این رفتار را «بی‌تفاوتی مدنی» می‌گویند. رفتاری که نشان می‌دهد حضور دیگران را درک کرده و به رسمیت می‌شناسند، به آن‌ها احترام هم می‌گذارند، اما از سر احترام به حضورشان و حریم خصوصی‌شان، بی‌تفاوتی پیشه می‌کنند. (این بحث را در مبحثی درباره مفاهیم بنیادین جامعه‌شناسی به تفصیل توضیح داده‌ام) 

انسان به‌طور کلی، و انسان مدرن به‌طور خاص، حریم خصوصی خود را محترم می‌شمارد و از پاره شدن حریم خصوصی خود برمی‌آشوبد. انسان مدرن، بپسندید یا نپسندید، نوع پوشش را بخشی از حریم خصوصی خود می‌داند. وقتی حکومت، و به تبع آن بخش‌های همراه با ایدئولوژی حکومت، تلاش می‌کنند به این حریم خصوصی وارد شوند، عمیق‌ترین لایه زندگی فرد مدرن را نشانه گرفته‌اند. 

حکومت در چهار دهه گذشته بر سر مسائل مختلف – از ممنوعیت ویدئو و ماهواره، تا به امروز که این گونه بر مسأله حجاب اجباری پافشاری می‌کند – حمله به این لایه عمیق از زیست انسان مدرن را هدف قرار داده است. حکومت با اصرار بر رویه‌های ناقض حریم شخصی افراد، در قامت بیرقدار یک ایدئولوژی ضدمدرن با اکثریت جامعه ایرانی درافتاده است. 

بخشی از روحانیت، تندروهای مذهبی، و حاکمانی که حجاب را پرچم حکمرانی خود می‌دانند، ظاهراً هیچ فهمی ندارند از عمق زخمی که این رویه بر جان ایرانیان وارد می‌کند، و خسارتی که به همبستگی اجتماعی و حتی دینداری می‌زند. همبستگی اجتماعی، بنیان زیست مسالمت‌آمیز است و به قربانگاه بردن چنین سرمایه گرانبهایی، کار نابخردان است. 

بفهمید که «بی‌تفاوتی مدنی» هنجار و شیوه زیست حاصل از عقلانیت بشری برای کنار آمدن با تنوع‌ها و تکثرهاست. خرد بشری گرانبهایی در ژرفای کنش ساده «بی‌تفاوتی مدنی» نهفته است. ستیز با خرد برآمده از تجربه بشری، به هر نام که باشد - به نام قانون یا دین – جز خسران و خشونت‌پروری نیست. 

حریم خصوصی مردم را ندرید، بر طبل زوال همبستگی اجتماعی نکوبید، عقل و خرد انباشته بشری را ارج نهید، و از پیشینه سیاه دوره پیوند قدرت و دین در کلیسای مسیحی، از قرون تاریک، درس بگیرید. 

جامعه‌ای مستأصل و دراُفتاده به فقر، در برابر هیولای تحریم، برآمده بر قله تورم ۴۰ درصد، در انتظار برآمدن ترامپ، در فردای انتخاباتی که هیچ چسبی به شکاف‌های اجتماعی و سیاسی نزده، و در پس یک دهه رشد اقتصادی صفر و سه برهه اعتراض اجتماعی شدید، تاب و تحمل این نابخردی‌ها را ندارد. این گونه کردارهای‌تان درافتادن با ساده‌ترین و در عین حال عمیق‌ترین لایه‌های زندگی مدرن است که آدمیان را به خشم می‌آورد. 

@fazeli_mohammad
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏55👍266🤷‍♀3👎2
چرا مُراقبِ آنچه می‌گوییم نیستیم؟

#محمود_سریع‌القلم

۱) چون کتاب نمی‌خوانیم؛

۲) چون اهمیتِ رشد شخصیت، حتی ده درصدِ نظام آموزشی نیست؛

۳) چون نظام آموزشی بر حفظ کردن استوار است تا فکر کردن؛

۴) چون تربیتِ خانوادگی بیشتر بر احساسات استوار است تا رشد فردی؛

۵) چون نیاموخته‌ایم حرف زدن، مسئولیت دارد؛

۶) چون وقتی به پول می‌رسیم احساسِ قدرت می‌کنیم؛

۷) چون وقتی به قدرت می‌رسیم احساسِ برتری می‌کنیم؛

۸) چون عموماً دو هدفِ کلیدی را در زندگی دنبال می‌کنیم: پول و شهرت؛

۹) چون منافع شخصی بر رفتار اخلاقی غلبه دارد؛

۱۰) چون اصلِ نگاه به انسان‌های دیگر ابزاری است؛

۱۱) چون افراد، یک دفعه به جایگاهی غیرمنتظره می‌رسند؛

۱۲) چون بی‌احترامی به انسانها در جهان سوم خیلی پیامد ندارد؛

۱۳) چون نیروهای احساسی بر عقلِ محاسبه‌گر غلبۀ نود درصدی دارند؛

۱۴) چون فکرِ قبل از سخن، فرصتِ تمرین ندارد؛

۱۵) چون افراد، جوگیر می‌شوند؛

۱۶) چون تعداد فالوور به مراتب مهم‌تر از داشتنِ پِرنسیپ است؛ 

۱۷) چون معلوم نیست مسئول تربیتِ مدنی کیست؛

۱۸) چون تربیت، از خانواده و کلاسِ درس به جهان مجازی منتقل شده است؛

۱۹) چون عنصر "زمان" در سخن گفتن تعطیل است؛

۲۰) چون بی‌ثباتی اقتصادی، تعادل رفتاری را مختل کرده است؛

۲۱) چون آشنایی با ادبیات فارسی به شدت ضعیف شده است؛

۲۲) چون درناخودآگاهِ افراد، بخشِ رعایتِ حقوقِ دیگران قفل است؛

۲۳) چون گروه‌های مرجع فرهنگی در جامعه تغییر کرده‌اند؛

۲۴) چون روانشناسی فهم دیگران در بسیاری ازافراد ضعیف است؛

۲۵) چون زرنگی‌های دمِ دست مهم‌تر از میراثِ شخصیتی است؛

۲۶) چون تصور می‌کنیم دیگران متوجه نیات ما نمی‌شوند؛

۲۷) چون احساسِ تعلق به یک جامعۀ سالم، خیلی ضعیف است؛

۲۸) چون زندگی امری جدی نیست؛

۲۹) چون به دوامِ واژه‌های منفی در ذهن انسان واقف نیستیم؛

۳۰) چون بسیاری، حتی پنج صفحه درمورد خودشان نمی‌توانند بنویسند.

@sariolghalam
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍58👏117😢2