This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لذت یا معنا؟
برای آنکه به یک زندگی باکیفیت برسیم، سراغ معنا برویم یا لذت؟
چرا به زندگی بیرغبت میشویم؟
چرا زندگی برایمان، سطحی میشود؟
#لذت
#معنا
#علی_صاحبی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
برای آنکه به یک زندگی باکیفیت برسیم، سراغ معنا برویم یا لذت؟
چرا به زندگی بیرغبت میشویم؟
چرا زندگی برایمان، سطحی میشود؟
#لذت
#معنا
#علی_صاحبی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏25👍14❤3
نکات پیامهای مجازی
#سهراب_آبتین
شبکههای پیامرسان مجازی با وجود همهی مزایایی که در برقراری ارتباطات انسانی ایجاد کردهاند، اما به دلیل عدم مواجههی مستقیم افراد با یکدیگر و در نتیجه فقدان امکان انتقال لحن کلام و نیز عدم مشاهدهی زبان بدن و اندامها، در چنین فضاهایی قابلیت تبادل و انتقال احساسات در عمل کاهش چشمگیری مییابند به طوری که ممکن است افراد را به سوء برداشتها و قضاوتهای نادرست از مخاطبین سوق دهد.
لذا در این متن، چند نکته به هنگام ارسال پیام در شبکههای مجازی با هدف آن که مشکلات این چنینی کمتر رخ دهند، توصیه میشوند:
۱) از ضمایر اشاره سوم شخص ( او، آنها، ایشان، آن، این، اینجا، آنجا) استفاده نکنیم و در عوض ترجیحا از نام آن اشخاص و اشیا استفاده کنیم. چنانچه ناچار به استفاده از چنین ضمایری هستیم بهتر است داخل پرانتز به نام شخص یا شیء یا مکان مورد نظر اشاره کنیم.
۲) زمانی که میخواهیم در یک گروه عمومی با تعدد حضور اشخاص و پیامها، پاسخ پیام شخص بخصوصی را بدهیم از گزینهی Reply به همان شخص استفاده کنیم تا مشخص شود مخاطب ما چه کسی و یا پیام ما در چه زمینهای است.
۳) در گفتگو و بحث و یا سوال جوابهای بین دو نفر که در گروههای مجازی صورت میگیرد، جای آنها پاسخگو نباشیم و اجازه دهیم خودشان پاسخ مستقیم به هم بدهند. البته اگر علاقمند به شرکت در بحث هستیم میتوانیم با کسب اجازه از طرفین نظر خود را بیان کنیم.
۴) زمانی که میخواهیم پیام یا خبر جدیدی (مخصوصا خبرهای مهم) را در فضای چت، چه به صورت نوشتاری یا صوتی اعلام کنیم، در همان نوشتار یا صوت خبر را بدهیم و از گفتن جملاتی همچون “خبر مهمی دارم که در پیام بعدی میگویم” پرهیز کنیم، چون گیرنده پیام، ممکن است لحظات پر استرس و اضطرابی را تا گرفتن پیام بعدی طی کند.
۵) با استفاده مناسب از علامتهای " . ؟ ! ، : " و نیز استیکرها و ایموجیها، قابلیت درک پیامهای خود را در فضای مجازی افزایش دهیم.
۶) پیش از ارسال متن، یک بار خودمان را جای شخص گیرنده بگذاریم و متن را بخوانیم و ارزیابی کنیم آیا از همه نظر برای او (شخص گیرنده) قابل درک هست و در صورت وجود هرگونه ابهامی، آن را به نحو مقتضی رفع کنیم.
۷) اگر در مورد مطلبی به طور خصوصی یا در گروه مجازی بحث و گفتگویی آغاز شد، شایسته است طرفین با ارسال پاسخ یا با نمایش عکسالعمل مناسب مثل 👌🏻 یا 👍🏻 یا درج OK یا هر علامتی پس از دریافت پیام، طرف مقابل را از دیده و خوانده شدن پیام مطمئن سازند.
۸) اگر حین گفتگو پرسشی مطرح شد، تا جای ممکن آن را بیپاسخ نگذاریم و اگر موقعیت یا زمان پاسخدهی نداریم حتما اعلام کنیم که در زمان مناسب پاسخ خواهم داد و از رها کردن سوال بیپاسخ اجتناب کنیم.
۹) چنانچه سوالی از کسی میپرسیم یا درخواستی از کسی داریم در صورت دریافت پاسخ، شایسته است با تشکر یا ارسال استیکرهای محبت آمیز 🙏🏻 یا ❤️ یا ... ضمن نشان دادن عکسالعمل از محبت طرف مقابل تشکر کنیم. متقابلاً چنانچه سوال یا درخواستی از کسی دریافت کردیم شایسته است حداقل با ارسال استیکری نسبت به تایید دریافت آن اقدام کنیم و در اسرع وقت پاسخگو باشیم.
۱۰) چنانچه کلماتی وجود دارند که به صورتهای مختلف نوشته و در نتیجه معانی مختلف خوانده و برداشت میشوند، با استفاده از عبارات جایگزین و یا استفاده از فتحه، ضمه و کسره، واژه صحیح مورد نظر را به مخاطب منتقل نماییم.
۱۱) از بیان جملات دو پهلوئی که بعضا برای درک بهتر احتیاج به لحن یا زبان بدن دارند در چت پرهیز کنیم، چرا که ممکن است موجب برداشت اشتباه و احتمالا سوءتفاهم و اختلاف گردد. شاید بتوان با بهرهگیری از برخی استیکرها در بیان اینگونه مطالب در چت، از احتمال سوء برداشت کم کرد. و یا نهایتا در صورت لزوم با ارسال پیام صوتی به جای چت و استفاده از لحن، منظور را بهتر رساند.
۱۲)هنگام چت، اگر طرف مقابل پیام متنی میدهد، ترجیحا ما هم پاسخ را به صورت متنی بدهیم وحتیالمقدور از ارسال پیام صوتی پرهیز کنیم، شاید موقعیت گوش دادن نداشته باشد. به خاطر داشته باشیم ارسال پیام صوتی همیشه برای فرستنده راحتتر است ولی لزوما شنیدن آن برای گیرنده همیشه راحت نیست و حتی اگر هم موقعیت شنیدن داشته باشد، زمان بیشتری را از شنونده میگیرد در قیاس با خواندن پیام متنی.
۱۳)هنگام ارسال مطلبی در چت چه بصورت خصوصی و چه در گروههای عمومی ابتدا ساعت را در نظر بگیریم و از ارسال مطالب در زمانهای استراحت خودداری کنیم تا مزاحم آسایش و استراحت دیگران نشویم.
۱۴) در صورتیکه برای اولین بار با کسی آغاز به چت میکنیم، بهتر است در ابتدا با معرفی خود و دلیل ارسال پیام بطور خلاصه باب آشنایی را باز کنیم.
#فضای_مجازی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#سهراب_آبتین
شبکههای پیامرسان مجازی با وجود همهی مزایایی که در برقراری ارتباطات انسانی ایجاد کردهاند، اما به دلیل عدم مواجههی مستقیم افراد با یکدیگر و در نتیجه فقدان امکان انتقال لحن کلام و نیز عدم مشاهدهی زبان بدن و اندامها، در چنین فضاهایی قابلیت تبادل و انتقال احساسات در عمل کاهش چشمگیری مییابند به طوری که ممکن است افراد را به سوء برداشتها و قضاوتهای نادرست از مخاطبین سوق دهد.
لذا در این متن، چند نکته به هنگام ارسال پیام در شبکههای مجازی با هدف آن که مشکلات این چنینی کمتر رخ دهند، توصیه میشوند:
۱) از ضمایر اشاره سوم شخص ( او، آنها، ایشان، آن، این، اینجا، آنجا) استفاده نکنیم و در عوض ترجیحا از نام آن اشخاص و اشیا استفاده کنیم. چنانچه ناچار به استفاده از چنین ضمایری هستیم بهتر است داخل پرانتز به نام شخص یا شیء یا مکان مورد نظر اشاره کنیم.
۲) زمانی که میخواهیم در یک گروه عمومی با تعدد حضور اشخاص و پیامها، پاسخ پیام شخص بخصوصی را بدهیم از گزینهی Reply به همان شخص استفاده کنیم تا مشخص شود مخاطب ما چه کسی و یا پیام ما در چه زمینهای است.
۳) در گفتگو و بحث و یا سوال جوابهای بین دو نفر که در گروههای مجازی صورت میگیرد، جای آنها پاسخگو نباشیم و اجازه دهیم خودشان پاسخ مستقیم به هم بدهند. البته اگر علاقمند به شرکت در بحث هستیم میتوانیم با کسب اجازه از طرفین نظر خود را بیان کنیم.
۴) زمانی که میخواهیم پیام یا خبر جدیدی (مخصوصا خبرهای مهم) را در فضای چت، چه به صورت نوشتاری یا صوتی اعلام کنیم، در همان نوشتار یا صوت خبر را بدهیم و از گفتن جملاتی همچون “خبر مهمی دارم که در پیام بعدی میگویم” پرهیز کنیم، چون گیرنده پیام، ممکن است لحظات پر استرس و اضطرابی را تا گرفتن پیام بعدی طی کند.
۵) با استفاده مناسب از علامتهای " . ؟ ! ، : " و نیز استیکرها و ایموجیها، قابلیت درک پیامهای خود را در فضای مجازی افزایش دهیم.
۶) پیش از ارسال متن، یک بار خودمان را جای شخص گیرنده بگذاریم و متن را بخوانیم و ارزیابی کنیم آیا از همه نظر برای او (شخص گیرنده) قابل درک هست و در صورت وجود هرگونه ابهامی، آن را به نحو مقتضی رفع کنیم.
۷) اگر در مورد مطلبی به طور خصوصی یا در گروه مجازی بحث و گفتگویی آغاز شد، شایسته است طرفین با ارسال پاسخ یا با نمایش عکسالعمل مناسب مثل 👌🏻 یا 👍🏻 یا درج OK یا هر علامتی پس از دریافت پیام، طرف مقابل را از دیده و خوانده شدن پیام مطمئن سازند.
۸) اگر حین گفتگو پرسشی مطرح شد، تا جای ممکن آن را بیپاسخ نگذاریم و اگر موقعیت یا زمان پاسخدهی نداریم حتما اعلام کنیم که در زمان مناسب پاسخ خواهم داد و از رها کردن سوال بیپاسخ اجتناب کنیم.
۹) چنانچه سوالی از کسی میپرسیم یا درخواستی از کسی داریم در صورت دریافت پاسخ، شایسته است با تشکر یا ارسال استیکرهای محبت آمیز 🙏🏻 یا ❤️ یا ... ضمن نشان دادن عکسالعمل از محبت طرف مقابل تشکر کنیم. متقابلاً چنانچه سوال یا درخواستی از کسی دریافت کردیم شایسته است حداقل با ارسال استیکری نسبت به تایید دریافت آن اقدام کنیم و در اسرع وقت پاسخگو باشیم.
۱۰) چنانچه کلماتی وجود دارند که به صورتهای مختلف نوشته و در نتیجه معانی مختلف خوانده و برداشت میشوند، با استفاده از عبارات جایگزین و یا استفاده از فتحه، ضمه و کسره، واژه صحیح مورد نظر را به مخاطب منتقل نماییم.
۱۱) از بیان جملات دو پهلوئی که بعضا برای درک بهتر احتیاج به لحن یا زبان بدن دارند در چت پرهیز کنیم، چرا که ممکن است موجب برداشت اشتباه و احتمالا سوءتفاهم و اختلاف گردد. شاید بتوان با بهرهگیری از برخی استیکرها در بیان اینگونه مطالب در چت، از احتمال سوء برداشت کم کرد. و یا نهایتا در صورت لزوم با ارسال پیام صوتی به جای چت و استفاده از لحن، منظور را بهتر رساند.
۱۲)هنگام چت، اگر طرف مقابل پیام متنی میدهد، ترجیحا ما هم پاسخ را به صورت متنی بدهیم وحتیالمقدور از ارسال پیام صوتی پرهیز کنیم، شاید موقعیت گوش دادن نداشته باشد. به خاطر داشته باشیم ارسال پیام صوتی همیشه برای فرستنده راحتتر است ولی لزوما شنیدن آن برای گیرنده همیشه راحت نیست و حتی اگر هم موقعیت شنیدن داشته باشد، زمان بیشتری را از شنونده میگیرد در قیاس با خواندن پیام متنی.
۱۳)هنگام ارسال مطلبی در چت چه بصورت خصوصی و چه در گروههای عمومی ابتدا ساعت را در نظر بگیریم و از ارسال مطالب در زمانهای استراحت خودداری کنیم تا مزاحم آسایش و استراحت دیگران نشویم.
۱۴) در صورتیکه برای اولین بار با کسی آغاز به چت میکنیم، بهتر است در ابتدا با معرفی خود و دلیل ارسال پیام بطور خلاصه باب آشنایی را باز کنیم.
#فضای_مجازی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏19👍13🙏2🍓1
تئوری انتخاب
اگر افراد میتوانستند یاد بگیرند که آنچه برای من خوب است لزومی ندارد برای دیگران هم خوب باشد، آنگاه دنیای شاد و خوشایندتری میداشتیم.
تئوری انتخاب، کتابی که به ما میآموزد که دنیای مطلوب من، اساس و شالودی زندگی من است و نه اساس و شالودهی زندگی دیگران.
#تئوری_انتخاب
#ویلیام_گلاسر
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
اگر افراد میتوانستند یاد بگیرند که آنچه برای من خوب است لزومی ندارد برای دیگران هم خوب باشد، آنگاه دنیای شاد و خوشایندتری میداشتیم.
تئوری انتخاب، کتابی که به ما میآموزد که دنیای مطلوب من، اساس و شالودی زندگی من است و نه اساس و شالودهی زندگی دیگران.
#تئوری_انتخاب
#ویلیام_گلاسر
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍42👏7❤5😢1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جاودانگی؛ آری یا خیر؟
میچیو کاکو (فیزیکدان مشهور آمریکایی-ژاپنی، از بنیانگذاران نظریه ریسمان و نظریه کوانتومی میدان):
ما به خاطر اشتباهاتی که در سلولها، ژنها و هورمونها رخ میدهد، میمیریم. تجمع این خطاها، دلیل مرگ ماست. اکنون اما با مهندسی ژنتیک میتوانیم این اشتباهات را تصحیح کنیم. این میتواند به معنای افزایش طول عمر باشد و ما میتوانیم به عمر جاودانه فکر کنیم.
ایلان ماسک (از بزرگترین ثروتمندان جهان و علاقهمند به سرمایهگذاری در پروژههای پیشرفت):
به نظرم نیاز نیست تلاش کنیم تا انسانها خیلی زیاد عمر کنند. این باعث میشود که جامعه به جلو حرکت نکند. چون اکثر انسان ها تفکرات خود را تغییر نمیدهند و فقط میمیرند. بنابراین، اگر آنها نمیرند، در ایدهها و تفکرات قدیمی گیر میافتند و جامعه پیشرفت نخواهد کرد.
#علم
#جاودانگی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
میچیو کاکو (فیزیکدان مشهور آمریکایی-ژاپنی، از بنیانگذاران نظریه ریسمان و نظریه کوانتومی میدان):
ما به خاطر اشتباهاتی که در سلولها، ژنها و هورمونها رخ میدهد، میمیریم. تجمع این خطاها، دلیل مرگ ماست. اکنون اما با مهندسی ژنتیک میتوانیم این اشتباهات را تصحیح کنیم. این میتواند به معنای افزایش طول عمر باشد و ما میتوانیم به عمر جاودانه فکر کنیم.
ایلان ماسک (از بزرگترین ثروتمندان جهان و علاقهمند به سرمایهگذاری در پروژههای پیشرفت):
به نظرم نیاز نیست تلاش کنیم تا انسانها خیلی زیاد عمر کنند. این باعث میشود که جامعه به جلو حرکت نکند. چون اکثر انسان ها تفکرات خود را تغییر نمیدهند و فقط میمیرند. بنابراین، اگر آنها نمیرند، در ایدهها و تفکرات قدیمی گیر میافتند و جامعه پیشرفت نخواهد کرد.
#علم
#جاودانگی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍37🤔3😁1🙊1
جاودانه شدن، برای انسان خوب است یا نه؟ چرا؟
Anonymous Poll
20%
جاودانگی خوب است
57%
جاودانگی خوب نیست
23%
نمیدانم
🤔6🤷♂3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما مدرسه نرفتهایم!
مدرسه زمانی مدرسه خواهد بود که ما در آن موارد زیر را میآموزیم:
✔️ مالیات چیست؟
✔️ چگونه درآمد داشته باشیم؟
✔️ چگونه خرج کردن پول را مدیریت کنیم؟
✔️ چگونه کارهای بانکی را انجام دهیم؟
✔️ چگونه آشپزی کنیم؟
✔️ چگونه تغذیه مناسب داشته باشیم؟
✔️ چگونه با «نه شنیدن» کنار بیاییم؟
✔️ چگونه «تنهایی» را مدیریت کنیم؟
✔️ چگونه خود را دوست داشته باشیم؟
✔️ چگونه رابطهای را آغاز کنیم؟
✔️ چگونه از روابط مراقبت کنیم؟
✔️ چگونه در مصاحبه شغلی شرکت کنیم؟
✔️ چگونه برای خرید خانه برنامهریزی کنیم؟
✔️ چگونه در شرایط سخت، خود را سرپا نگه داریم؟
با نگاه به آنچه باید میآموختیم و مرور آنچه آموختیم، میتوان گفت: «ما مدرسه نرفتهایم!»
#مدرسه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
مدرسه زمانی مدرسه خواهد بود که ما در آن موارد زیر را میآموزیم:
✔️ مالیات چیست؟
✔️ چگونه درآمد داشته باشیم؟
✔️ چگونه خرج کردن پول را مدیریت کنیم؟
✔️ چگونه کارهای بانکی را انجام دهیم؟
✔️ چگونه آشپزی کنیم؟
✔️ چگونه تغذیه مناسب داشته باشیم؟
✔️ چگونه با «نه شنیدن» کنار بیاییم؟
✔️ چگونه «تنهایی» را مدیریت کنیم؟
✔️ چگونه خود را دوست داشته باشیم؟
✔️ چگونه رابطهای را آغاز کنیم؟
✔️ چگونه از روابط مراقبت کنیم؟
✔️ چگونه در مصاحبه شغلی شرکت کنیم؟
✔️ چگونه برای خرید خانه برنامهریزی کنیم؟
✔️ چگونه در شرایط سخت، خود را سرپا نگه داریم؟
با نگاه به آنچه باید میآموختیم و مرور آنچه آموختیم، میتوان گفت: «ما مدرسه نرفتهایم!»
#مدرسه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍63👏6❤4
بگو چگونه تنهایی میکنی تا بگویم چگونه عشق میورزی!
اگر نتوانیم نشستن کنار تنهاییمان را تاب بیاوریم، رابطههایمان را هم تاب نمیآوریم. برای یافتن و ساختن یک رابطهی اصیل و صمیمانه نخست باید خوب سرخورده و ناامید و پریشان شویم.
سرخورده از اینکه همهی نیازها و زخمهایمان با عشق و دوست داشته شدن پاسخ میگیرد و ترمیم میشود.
ناامید از اینکه آنجا کسی هست که عمیقاً و همیشه ما را درک میکند، میفهمد، مراقبت میکند.
پریشان از اینکه او روزی سرزده میآید عشق میآورد و نجاتمان میدهد.
باید مأیوس شویم تا از روی انکار حقیقتِ زندگی و از روی «محرومیت و نیازمندی» در جستجوی رابطه نباشیم و آنچه که باید نخست در درونمان جستجو کنیم را از دیگری نخواهیم.
این یأس و سرخوردگی با تاب آوردن تنهاییمان آغاز میشود. تاب آوردنی که با خودش اضطراب میآورد؛ اضطرابی که با هیچ رابطهای از بین نمیرود و میگوید تو نمیتوانی در دیگری آمیخته شوی، با دیگری نجات یابی و از دیگری شفا یابی.
ما با هم ولی از یکدیگر جداییم و همیشه فاصلهای هست. فاصلهای که میگوید با خودت آمیخته شو. خود نجاتبخشت را پیدا کن. شفا آنجاست.
اگر بتوانیم نشستن کنارِ «تنهاییمان» را تاب بیاوریم، آنوقت رابطههایی اصیل، عمیق و صمیمانه را میسازیم.
@metaphortherapy
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
اگر نتوانیم نشستن کنار تنهاییمان را تاب بیاوریم، رابطههایمان را هم تاب نمیآوریم. برای یافتن و ساختن یک رابطهی اصیل و صمیمانه نخست باید خوب سرخورده و ناامید و پریشان شویم.
سرخورده از اینکه همهی نیازها و زخمهایمان با عشق و دوست داشته شدن پاسخ میگیرد و ترمیم میشود.
ناامید از اینکه آنجا کسی هست که عمیقاً و همیشه ما را درک میکند، میفهمد، مراقبت میکند.
پریشان از اینکه او روزی سرزده میآید عشق میآورد و نجاتمان میدهد.
باید مأیوس شویم تا از روی انکار حقیقتِ زندگی و از روی «محرومیت و نیازمندی» در جستجوی رابطه نباشیم و آنچه که باید نخست در درونمان جستجو کنیم را از دیگری نخواهیم.
این یأس و سرخوردگی با تاب آوردن تنهاییمان آغاز میشود. تاب آوردنی که با خودش اضطراب میآورد؛ اضطرابی که با هیچ رابطهای از بین نمیرود و میگوید تو نمیتوانی در دیگری آمیخته شوی، با دیگری نجات یابی و از دیگری شفا یابی.
ما با هم ولی از یکدیگر جداییم و همیشه فاصلهای هست. فاصلهای که میگوید با خودت آمیخته شو. خود نجاتبخشت را پیدا کن. شفا آنجاست.
اگر بتوانیم نشستن کنارِ «تنهاییمان» را تاب بیاوریم، آنوقت رابطههایی اصیل، عمیق و صمیمانه را میسازیم.
@metaphortherapy
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤20👍6👎1👏1😍1
خداحافظ آفریقا
#حامد_وحدتینسب🎤
#اسماعیل_میرفخرایی🎤
🎧فایل صوتی ضمیمه شده است🎧
ما انسانها چه بودیم و چه شدیم؟
روایت شیرین و داستانی از تاریخ پرماجرای انسان از شش میلیون سال پیش تا کنون در پادکست جذاب «خداحافظ آفریقا» شنیدنی است.
لینک تمام اپیزودها
#تاریخ_انسان
زمان= ۳۹:۵۰
حجم= ۳۸ مگابایت
#آوای_توسعه
@GooodByeAfrica
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#حامد_وحدتینسب🎤
#اسماعیل_میرفخرایی🎤
🎧فایل صوتی ضمیمه شده است🎧
ما انسانها چه بودیم و چه شدیم؟
روایت شیرین و داستانی از تاریخ پرماجرای انسان از شش میلیون سال پیش تا کنون در پادکست جذاب «خداحافظ آفریقا» شنیدنی است.
لینک تمام اپیزودها
#تاریخ_انسان
زمان= ۳۹:۵۰
حجم= ۳۸ مگابایت
#آوای_توسعه
@GooodByeAfrica
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
Telegram
attach 📎
😍9👍5🙏3❤1🙊1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عشق و بلوغ
اگر آدمها را به «خوب مطلق» و «بد مطلق» دستهبندی کنیم، روابط را با عشق آغاز میکنیم و در نهایت از همدیگر متنفر میشویم. همهی آدمهای جهان، مجموعهای از خوبیها و بدیها هستند. هیچکس خوب مطلق و هیچکس بد مطلق نیست.
بلوغ، توانایی فهم این نکته است که هیچ قهرمان یا گناهکاری وجود ندارد. همهی ما مجموعهای پیچیده از خوبیها و بدیها هستیم.
عشق، تحسین نقاط قوت و تحمل نقاط ضعف کسی است که دوستش داریم.
#عشق
#بلوغ
#آلن_دوباتن
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
اگر آدمها را به «خوب مطلق» و «بد مطلق» دستهبندی کنیم، روابط را با عشق آغاز میکنیم و در نهایت از همدیگر متنفر میشویم. همهی آدمهای جهان، مجموعهای از خوبیها و بدیها هستند. هیچکس خوب مطلق و هیچکس بد مطلق نیست.
بلوغ، توانایی فهم این نکته است که هیچ قهرمان یا گناهکاری وجود ندارد. همهی ما مجموعهای پیچیده از خوبیها و بدیها هستیم.
عشق، تحسین نقاط قوت و تحمل نقاط ضعف کسی است که دوستش داریم.
#عشق
#بلوغ
#آلن_دوباتن
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍43❤11👏3
جملات کلیشهای یا حیاتی؟
بعضی جملات و حرفها را آنقدر تکرار کردهایم و شنیدهایم که با شنیدنشان احساس کلافگی میکنیم. اما شاید این جملهها آنقدر که مهم بودهاند تکرار شدهاند و به مرور، حواسمان نیست که به مفهوم عمیقشان فکر کنیم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
بعضی جملات و حرفها را آنقدر تکرار کردهایم و شنیدهایم که با شنیدنشان احساس کلافگی میکنیم. اما شاید این جملهها آنقدر که مهم بودهاند تکرار شدهاند و به مرور، حواسمان نیست که به مفهوم عمیقشان فکر کنیم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤28👍12👏4🤔2💔1
عوارض حداکثرگرایی!
#یاسر_عرب
کافی بود در کودکی لیوانی بشکند یا در نوجوانی خطایی سر زند. اولین جمله واکنشی این بود «الان میام میکشمت!» کشتنِ لفظی بالاترین واکنش بود برای پیش پا افتاده ترین اتفاقات. از سینمای فیلم فارسی که دعوا سر یک کفتر طوقی مساوی بود با کشیدن چاقو و گذاشتناش توی قلب رفیق قدیمی! تا دهه شصت و بازنمایی رزمندگانی که تا آخرین قطره خون میجنگیدند همه چیز حداکثری بود. در چنین جامعهای جای تعجب نداشت که موی دانش آموز باید در حداکثر کوتاهی خود اش می بود (2/4) و درس نخواندن حداکثر تنبیه (فلک کردن دانش آموز سر صف مقابل 400 کودک از همان محله ی زندگی) را به همراه داشته باشد! درس خوان کسی بود که "همه" ی نمرات اش بیست باشد و اینچنین ما به "وسواس 20" در کارنامه دچار می شدیم. حتی یک 19/5 هم می توانست بکارتِ کارنامه ی ما را لکه دار کند!
اسطورههایمان فرقی نداشت وارداتی باشد (بروسلی) یا صادراتی (نرمیان) تاریخی باشد (رستم) یا معاصر (جمشید آریا) "تمام" دشمنان باید شکست می خوردند. پیروزی نسبی معنی نداشت و "نابودی کامل" سرنوشت محتوم حریفان بود. برای هر دستاوردی حداکثر ایستادگی لازم بود. ما باید "تا آخرین نفس" میجنگیدیم. دهه شصت حتی شهدا هم ناقص و کامل داشتند. شهیدِ واقعی کسی بود که با گلولهای در قلب یا سر اش کشته شده، اما شهید واقعی تر! کسی که جنازه اش پودر و خاکستر شده باشد.
فارغ از اسطوره ها، اسوه های ما هم حداکثری بودند. حضرت علی (ع) برای ما شخصیتی بازنمایی می شد که هر شب هزار رکعت نماز میخواند. خانواده اش 3 روز افطار نمیکردند الا به آب و حضرت زهرا (س) مقابل کور هم حجاب داشت. یک جامعه ی حداکثری در تبادل فرهنگی با ائمه، دوازده امام اول اش امام حسین (ع) بود. امام حسینی که رفتار حداکثریاش در ده روز پایانی عمر مهم است (و از آن ده روز هم عاشورا) نه باقی.. خوب برای آن امامِ حداکثری هم خوانشی حداکثری و عزاداری حداکثری لازم بود. دو ماه تمام. با انواع و اقسام زنجیر و قمه و لطمه زنی، و رفتارهای حداکثری دیگر در عزاداری. ما دیسکورس علم را هم حداکثری میفهمیدیم فرزند فلان عالم گفته بود «پدر من میخواهم مثل شما بشوم» و پدر در جواب گفته بود «هیچی نخواهی شد! من میخواستم امام صادق (ع) بشوم و شدم این! تو میخواهی مثل من بشوی؟ پس هیچی نخواهی نشد!»
در زیست حداکثری کوه نورد واقعی کسی بود که اورست را فتح کند. اندیشمند کمتر از انیشتن/ پرفسور حسابی آنچنان دندانگیر نبود! عارف واقعی باید کرامتی میداشت که در توان بشر عادی نباشد. همه چیز در قله!
ما باید هنگام عشق ورزی چون مجنون هست و نیست را برای معشوق می باختیم! جامعهای که من در آن بزرگ میشدم پر بود از بازنمایی قله های ادب، پیشانیهای مبارزه با استکبار، ته قدرت بدنی، و عندِ عرفان، یا ته اعتیاد! و آخرِ رفیق بازی و ... گویا هر میانهای، در راه ماندهای ناقص بود.
شما ردِ این فضا، تربیت، و جامعه، و روش حداکثری را اگر بگیرید میبینید که این یادداشت باید صد صفحهای باشد. در مورد علل تولید این جامعهی حداکثری سخن بسیار است اما اگر به سراغ سادهترین عوارضِ آن برویم چه خواهیم دید؟ آدمهایی ناراضی! بعد یک عمر زندگی با تکالیفِ حداکثری که وقتی وارد جامعه شده و حقوقشان را مطالبه می کنند با پاسخ حداقلی مواجه میشوند! (مثلا حداکثر زحمتاش را کشیده و حداکثر تحصیلات را دارد ولی حداقل کار در خور شان گیرش نمیاید)
او در این زیست جهانِ صفر و صدی وقتی به صد نمیرسد، دائم خود را صفر میپندارد. چرا که باز چشماش به حداکثر داشتههای دیگران است! اینگونه آدمهایی تربیت شدند که نمینویسند چون میدانند ویکتور هوگو نیستند. و خطر نمی کنند چون میپندارند حداکثر تلاششان به حداقل مطالبات نخواهد انجامید. پر هم بیراه نیست! مگر نه اینکه در حافظه تاریخ معاصر پدرانشان حداکثر هزینه را برای انقلاب 57 پرداخته اند و بسیاری شعارهای حداکثری دادند اما حالا حسرت حداقلِ روزهای قبل انقلاب را میخورند!؟ اینگونه است که این نسل دائم حداکثر توقع را از رخدادهای پیرامونی دارند و جهان اما،،، یک رئالیتهی محض و پر از ایراد تحویل آنها میدهد!
من در چنین سنتی رشد کردم و با همین شیوه حداکثری، خود و بسیاری دیگر را به دردسر انداختم! اما این روزها تلاش میکنم در مقابل این ایدهآل گرایی (که نام زیبای آرمانگرایی روی آن گذاشتهایم) تفکر انتقادیام را رشد دهم. بنابراین کم و بیش مراقبم برای مقابله با این حداکثر گرایی حداکثر تلاشم را نکنم!
#در_ستایش_معمولی_بودن
@yaser_arab57
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#یاسر_عرب
کافی بود در کودکی لیوانی بشکند یا در نوجوانی خطایی سر زند. اولین جمله واکنشی این بود «الان میام میکشمت!» کشتنِ لفظی بالاترین واکنش بود برای پیش پا افتاده ترین اتفاقات. از سینمای فیلم فارسی که دعوا سر یک کفتر طوقی مساوی بود با کشیدن چاقو و گذاشتناش توی قلب رفیق قدیمی! تا دهه شصت و بازنمایی رزمندگانی که تا آخرین قطره خون میجنگیدند همه چیز حداکثری بود. در چنین جامعهای جای تعجب نداشت که موی دانش آموز باید در حداکثر کوتاهی خود اش می بود (2/4) و درس نخواندن حداکثر تنبیه (فلک کردن دانش آموز سر صف مقابل 400 کودک از همان محله ی زندگی) را به همراه داشته باشد! درس خوان کسی بود که "همه" ی نمرات اش بیست باشد و اینچنین ما به "وسواس 20" در کارنامه دچار می شدیم. حتی یک 19/5 هم می توانست بکارتِ کارنامه ی ما را لکه دار کند!
اسطورههایمان فرقی نداشت وارداتی باشد (بروسلی) یا صادراتی (نرمیان) تاریخی باشد (رستم) یا معاصر (جمشید آریا) "تمام" دشمنان باید شکست می خوردند. پیروزی نسبی معنی نداشت و "نابودی کامل" سرنوشت محتوم حریفان بود. برای هر دستاوردی حداکثر ایستادگی لازم بود. ما باید "تا آخرین نفس" میجنگیدیم. دهه شصت حتی شهدا هم ناقص و کامل داشتند. شهیدِ واقعی کسی بود که با گلولهای در قلب یا سر اش کشته شده، اما شهید واقعی تر! کسی که جنازه اش پودر و خاکستر شده باشد.
فارغ از اسطوره ها، اسوه های ما هم حداکثری بودند. حضرت علی (ع) برای ما شخصیتی بازنمایی می شد که هر شب هزار رکعت نماز میخواند. خانواده اش 3 روز افطار نمیکردند الا به آب و حضرت زهرا (س) مقابل کور هم حجاب داشت. یک جامعه ی حداکثری در تبادل فرهنگی با ائمه، دوازده امام اول اش امام حسین (ع) بود. امام حسینی که رفتار حداکثریاش در ده روز پایانی عمر مهم است (و از آن ده روز هم عاشورا) نه باقی.. خوب برای آن امامِ حداکثری هم خوانشی حداکثری و عزاداری حداکثری لازم بود. دو ماه تمام. با انواع و اقسام زنجیر و قمه و لطمه زنی، و رفتارهای حداکثری دیگر در عزاداری. ما دیسکورس علم را هم حداکثری میفهمیدیم فرزند فلان عالم گفته بود «پدر من میخواهم مثل شما بشوم» و پدر در جواب گفته بود «هیچی نخواهی شد! من میخواستم امام صادق (ع) بشوم و شدم این! تو میخواهی مثل من بشوی؟ پس هیچی نخواهی نشد!»
در زیست حداکثری کوه نورد واقعی کسی بود که اورست را فتح کند. اندیشمند کمتر از انیشتن/ پرفسور حسابی آنچنان دندانگیر نبود! عارف واقعی باید کرامتی میداشت که در توان بشر عادی نباشد. همه چیز در قله!
ما باید هنگام عشق ورزی چون مجنون هست و نیست را برای معشوق می باختیم! جامعهای که من در آن بزرگ میشدم پر بود از بازنمایی قله های ادب، پیشانیهای مبارزه با استکبار، ته قدرت بدنی، و عندِ عرفان، یا ته اعتیاد! و آخرِ رفیق بازی و ... گویا هر میانهای، در راه ماندهای ناقص بود.
شما ردِ این فضا، تربیت، و جامعه، و روش حداکثری را اگر بگیرید میبینید که این یادداشت باید صد صفحهای باشد. در مورد علل تولید این جامعهی حداکثری سخن بسیار است اما اگر به سراغ سادهترین عوارضِ آن برویم چه خواهیم دید؟ آدمهایی ناراضی! بعد یک عمر زندگی با تکالیفِ حداکثری که وقتی وارد جامعه شده و حقوقشان را مطالبه می کنند با پاسخ حداقلی مواجه میشوند! (مثلا حداکثر زحمتاش را کشیده و حداکثر تحصیلات را دارد ولی حداقل کار در خور شان گیرش نمیاید)
او در این زیست جهانِ صفر و صدی وقتی به صد نمیرسد، دائم خود را صفر میپندارد. چرا که باز چشماش به حداکثر داشتههای دیگران است! اینگونه آدمهایی تربیت شدند که نمینویسند چون میدانند ویکتور هوگو نیستند. و خطر نمی کنند چون میپندارند حداکثر تلاششان به حداقل مطالبات نخواهد انجامید. پر هم بیراه نیست! مگر نه اینکه در حافظه تاریخ معاصر پدرانشان حداکثر هزینه را برای انقلاب 57 پرداخته اند و بسیاری شعارهای حداکثری دادند اما حالا حسرت حداقلِ روزهای قبل انقلاب را میخورند!؟ اینگونه است که این نسل دائم حداکثر توقع را از رخدادهای پیرامونی دارند و جهان اما،،، یک رئالیتهی محض و پر از ایراد تحویل آنها میدهد!
من در چنین سنتی رشد کردم و با همین شیوه حداکثری، خود و بسیاری دیگر را به دردسر انداختم! اما این روزها تلاش میکنم در مقابل این ایدهآل گرایی (که نام زیبای آرمانگرایی روی آن گذاشتهایم) تفکر انتقادیام را رشد دهم. بنابراین کم و بیش مراقبم برای مقابله با این حداکثر گرایی حداکثر تلاشم را نکنم!
#در_ستایش_معمولی_بودن
@yaser_arab57
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏59👍16❤4🙏1
در باب حکمت زندگی
هنگامی که سقراط چشمش به اشیاء تجملی افتاد که برای فروش چیده بودند، گفت:
«چه فراوان است آنچه بدان نیازی ندارم»
#کتاب
#آرتور_شوپنهاور
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
هنگامی که سقراط چشمش به اشیاء تجملی افتاد که برای فروش چیده بودند، گفت:
«چه فراوان است آنچه بدان نیازی ندارم»
#کتاب
#آرتور_شوپنهاور
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏40👍16❤3👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قهرمان انسانیت
امیلیا، شمشیرباز ایتالیایی (سمت راست تصویر) سه امتیاز از حریف هموطن خود عقب هست که در همین لحظه پای حریف او میپیچد و به زمین میافتد!
امیلیا به دلیل مصدومیت حریف میتوانست امتیازهای عقبافتاده را جبران کند و پیروز شود. اما تا پایان مسابقه، به سمت حریف خود حرکت نکرد.
امیلیا بازی شمشیربازی را باخت تا قهرمان انسانیت باشد.
#انسانیت
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
امیلیا، شمشیرباز ایتالیایی (سمت راست تصویر) سه امتیاز از حریف هموطن خود عقب هست که در همین لحظه پای حریف او میپیچد و به زمین میافتد!
امیلیا به دلیل مصدومیت حریف میتوانست امتیازهای عقبافتاده را جبران کند و پیروز شود. اما تا پایان مسابقه، به سمت حریف خود حرکت نکرد.
امیلیا بازی شمشیربازی را باخت تا قهرمان انسانیت باشد.
#انسانیت
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤55👏13👍4😢1😭1
باید هدف ما، تنها، اصلاح خویشتن باشد!
#مصطفی_ملکیان
اگر خودم را اصلاح کردم، اطرافیان و جامعهی من، به میزانی که تحت تأثیر مناند، وضع بهتری پیدا میکنند. نتیجهی موفقیت در اصلاح خودم این است که درد و رنج کسانی که زندگیشان تحت تأثیر من است، کاهش مییابد. یگانه راه کاهش درد و رنج بشر، همین است. هدف من باید اصلاح خودم باشد. نتیجهی توفیق در این کار، بهتر شدن وضع جامعه به همان نسبت است.
بهترین راه برای بهبود وضع جامعه، این است که هدفم بهبود بخشیدن به جامعه نباشد. هدفم باید این باشد که من زندگی خوشتر، خوبتر و ارزشمندتری داشته باشم. ترجمهی این نگاه در عالَم اجتماع و سیاست این است: «بهترین راه مبارزهی سیاسی-اجتماعی این است که هر کسی کاری را که به عهده گرفته است، خوب انجام دهد.»
اصلاحِ خود، هدف است و اصلاح جامعه، نتیجه. من به همان اندازهای که اگر معلمام معلم خوبیام و اگر نجّارم، نجار خوبیام و اگر مکانیکم، مکانیک خوبیام، در اصلاح جامعهام سهم دارم.
فساد در جامعه یا ناشی از این است که کسانی عهدهدار کاری شدهاند که آگاهی و اطلاع لازم را ندارند، یا مطابق آگاهی و علمشان، عمل نمیکنند. یا کاری را که بلد نیستند بر عهده میگیرند یا کاری را که بر عهدهگرفتند چنان که بلدند انجام نمیدهند. همهی فسادها از درون خودِ ماست و هر یک از ما فرعونی در درون داریم که برخی مجال پیدا کردهاند و برخی نه.
#تغییر
@mostafamalekian
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#مصطفی_ملکیان
اگر خودم را اصلاح کردم، اطرافیان و جامعهی من، به میزانی که تحت تأثیر مناند، وضع بهتری پیدا میکنند. نتیجهی موفقیت در اصلاح خودم این است که درد و رنج کسانی که زندگیشان تحت تأثیر من است، کاهش مییابد. یگانه راه کاهش درد و رنج بشر، همین است. هدف من باید اصلاح خودم باشد. نتیجهی توفیق در این کار، بهتر شدن وضع جامعه به همان نسبت است.
بهترین راه برای بهبود وضع جامعه، این است که هدفم بهبود بخشیدن به جامعه نباشد. هدفم باید این باشد که من زندگی خوشتر، خوبتر و ارزشمندتری داشته باشم. ترجمهی این نگاه در عالَم اجتماع و سیاست این است: «بهترین راه مبارزهی سیاسی-اجتماعی این است که هر کسی کاری را که به عهده گرفته است، خوب انجام دهد.»
اصلاحِ خود، هدف است و اصلاح جامعه، نتیجه. من به همان اندازهای که اگر معلمام معلم خوبیام و اگر نجّارم، نجار خوبیام و اگر مکانیکم، مکانیک خوبیام، در اصلاح جامعهام سهم دارم.
فساد در جامعه یا ناشی از این است که کسانی عهدهدار کاری شدهاند که آگاهی و اطلاع لازم را ندارند، یا مطابق آگاهی و علمشان، عمل نمیکنند. یا کاری را که بلد نیستند بر عهده میگیرند یا کاری را که بر عهدهگرفتند چنان که بلدند انجام نمیدهند. همهی فسادها از درون خودِ ماست و هر یک از ما فرعونی در درون داریم که برخی مجال پیدا کردهاند و برخی نه.
#تغییر
@mostafamalekian
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍55❤4👏3
نظر مخالف را بشنوید!
#موسی_غنینژاد🎤
🎧 لطفا فایل صوتی پیوست را بشنوید!
روشنفکران به عنوان رهبران فکری جامعه نسبت به دانستههای خود باید فروتن باشند و نظرهای مخالف خود را مطالعه کنند.
هر کسی که مثل ما فکر نمیکند، الزاما گمراه نیست. در مواجهه با دیدگاه مخالف، باید ابتدا این پرسش را در ذهن خود مطرح کنیم که چرا طرف مقابل مثل ما فکر نمیکند؟
#انتقادپذیری
زمان= ۱:۳۰
حجم= ۳۰۰ کیلوبایت
#آوای_توسعه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#موسی_غنینژاد🎤
🎧 لطفا فایل صوتی پیوست را بشنوید!
روشنفکران به عنوان رهبران فکری جامعه نسبت به دانستههای خود باید فروتن باشند و نظرهای مخالف خود را مطالعه کنند.
هر کسی که مثل ما فکر نمیکند، الزاما گمراه نیست. در مواجهه با دیدگاه مخالف، باید ابتدا این پرسش را در ذهن خود مطرح کنیم که چرا طرف مقابل مثل ما فکر نمیکند؟
#انتقادپذیری
زمان= ۱:۳۰
حجم= ۳۰۰ کیلوبایت
#آوای_توسعه
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
Telegram
attach 📎
👍27❤3👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درد را بپذیریم!
درد در حقیقت همان چیزی است که میتوان به واسطهی درک و پذیرش آن، لذت را تجربه کرد. مثلا وقتی ورزش میکنیم، دردناک است. با آغاز ورزش کردن و در میانهی انجام ورزش، به شدت احساس خستگی و شاید کلافگی کنیم، اما وقتی تمام میشود، حس خوبی داریم و انرژی میگیریم.
هنگام یادگیری یک کار تخصصی ممکن است حس خسته کنندهای را تجربه کنیم. اما میتوانیم در این فرآیند به آن فکر کنیم که نهایتا این یادگیری ما را قادر به انجام چه کارهایی خواهد کرد. حالا دیگر این خستگی و کلافگی، آنقدرها هم بد نیست.
اگر مقاومتی در زندگی نباشد، ما به هیچ هدفی نخواهیم رسید. چه کسانی در دنیا بیشترین مشکل عاطفی و روانی را دارند؟ بچههایی که همیشه، همهچیز برایشان فراهم است و هرگز برای چیزی مجبور به تلاش کردن نبودهاند. آنها کسانی هستند که درد را تحمل نمیکنند.
ما انسانها به صورت ژنتیکی در طول سالیان دراز اینگونه پرورش یافتهایم که برای آنکه چیزی را بسازیم یا کشف کنیم، باید مجبور باشیم. اجبار باعث میشد درد را تحمل کنیم. امروز اما مسیرها را انتخاب میکنیم و درد را باید آگاهانه بپذیریم.
#پذیرش
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
درد در حقیقت همان چیزی است که میتوان به واسطهی درک و پذیرش آن، لذت را تجربه کرد. مثلا وقتی ورزش میکنیم، دردناک است. با آغاز ورزش کردن و در میانهی انجام ورزش، به شدت احساس خستگی و شاید کلافگی کنیم، اما وقتی تمام میشود، حس خوبی داریم و انرژی میگیریم.
هنگام یادگیری یک کار تخصصی ممکن است حس خسته کنندهای را تجربه کنیم. اما میتوانیم در این فرآیند به آن فکر کنیم که نهایتا این یادگیری ما را قادر به انجام چه کارهایی خواهد کرد. حالا دیگر این خستگی و کلافگی، آنقدرها هم بد نیست.
اگر مقاومتی در زندگی نباشد، ما به هیچ هدفی نخواهیم رسید. چه کسانی در دنیا بیشترین مشکل عاطفی و روانی را دارند؟ بچههایی که همیشه، همهچیز برایشان فراهم است و هرگز برای چیزی مجبور به تلاش کردن نبودهاند. آنها کسانی هستند که درد را تحمل نمیکنند.
ما انسانها به صورت ژنتیکی در طول سالیان دراز اینگونه پرورش یافتهایم که برای آنکه چیزی را بسازیم یا کشف کنیم، باید مجبور باشیم. اجبار باعث میشد درد را تحمل کنیم. امروز اما مسیرها را انتخاب میکنیم و درد را باید آگاهانه بپذیریم.
#پذیرش
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍41❤5👏1
آهای آیندگان!
#برتولت_برشت
آهای آیندگان!
شما که از دل توفانی بیرون میجهید
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعفهای ما حرف میزنید
یادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم.
و نومیدانه میدانهای جنگ را پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب میدانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل میکند.
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن میکند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید!
#شعر
#انسانیت
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#برتولت_برشت
آهای آیندگان!
شما که از دل توفانی بیرون میجهید
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعفهای ما حرف میزنید
یادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم.
و نومیدانه میدانهای جنگ را پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب میدانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل میکند.
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن میکند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید!
#شعر
#انسانیت
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
💔33🕊7👍6😢6👏2
زنده باد کاتالونیا
کوبیدن بر طبل جنگ، تمامِ نفرتپراکنیها، جیغودادها و دروغها دربارۀ اهمیت جنگ، از طرف کسانی صادر میشوند که خودشان بیرون از میدانِ جنگ خواهند ماند. (صفحه ۴۱)
#کتاب
#جورج_ارول
@AmirTafreshi
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
کوبیدن بر طبل جنگ، تمامِ نفرتپراکنیها، جیغودادها و دروغها دربارۀ اهمیت جنگ، از طرف کسانی صادر میشوند که خودشان بیرون از میدانِ جنگ خواهند ماند. (صفحه ۴۱)
#کتاب
#جورج_ارول
@AmirTafreshi
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍43😢7👏6🙏1
چرا کارکنان خوب استعفا میدهند و کارکنان بد ترفیع میگیرند؟
#لیز_رایان
کسانی که دچار ترس هستند معمولا دور و بر خود را با آدمهای مثل خودشان پر میکنند. البته منطق اقتصادی ایجاب میکند که نهتنها برای جایگاههای مدیریتی، بلکه برای همه جایگاهها، شایستهترین گزینه را انتخاب کنید. اما گاهی سازمانها خلاف این منطق عمل میکنند.
بزرگترین ترس مدیران ترسو چیست؟ آنها از اینکه کسبوکارشان شکست بخورد نمیترسند چون به راحتی میتوانند شکست را توجیه کنند یا بهانهتراشی کنند. میتوانند بگویند: «تقصیر هیات مدیره بود یا سقوط ارزش سهام باعث شکستمان شد.» هر بهانهای میتوانند بیاورند. اما آنها یک ترس بزرگتر دارند. بزرگترین ترس آنها این است که از طرف یکی از کارکنانشان به چالش کشیده شوند یا دستشان جلوی کارکنان رو شود. حس خودخواهی در آنها غالب است.
در سازمانهای مبتنی بر ترس، کارکنان بیکفایت به جایگاههای مهم راه پیدا میکنند چون این افراد نمیتوانند مدیر را به چالش بکشند، پس تهدید محسوب نمیشوند. در یک محیط کاری مسموم، بهترین کاری که میتوانی انجام دهی این است که تهدید به حساب نیایی. انگار این یکی از مهمترین شرایط استخدام است.
اگر به محیطهای مبتنی بر ترس دقت کنی، میبینی که اعضای ارشد، ظاهرا به موفقیت کسبوکار اهمیت میدهند چون دائما دربارهاش حرف میزنند اما در عمل، تنها چیزی که برایشان مهم است، حفظ جایگاه قدرتشان است. آنها ترجیح میدهند کسبوکارشان به خاک سیاه بنشیند، اما هرگز به اشتباهات یا نارساییهای خود اعتراف نکنند.
در شرکتهایی که دارای فرهنگ سالم هستند، افراد درباره مشکلات مذاکره میکنند. مدیران میدانند که کارکنان هوشمند، قرار نیست همیشه با آنها موافقت کنند. اختلاف نظر یک امر طبیعی است و ممکن است هنگام تصمیمگیریهای مهم مدیریتی، بعضی از کارکنان با آنها مخالفت کنند اما این مدیران، هرگز راه مذاکره را نمیبندند. آنها کسی را به خاطر اظهار نظر مخالف، سرزنش نمیکنند چون میدانند یک مذاکره سالم و سازنده، به نفع سازمان و به ضرر رقیبانشان است.
اما در سازمانهای ناسالم، هیچ مذاکرهای صورت نمیگیرد. هیچ اختلاف نظری وجود ندارد. اگر اطاعت نکنید، اخراج میشوید و وقتی احساس میکنید طاقتتان تمام شده و دیگر نمیتوانید شرایط نابسامان را تحمل کنید، به ناچار سازمان را ترک میکنید.
#گفتگو
#خلاقیت
#مدیریت
@gahname_modir
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#لیز_رایان
کسانی که دچار ترس هستند معمولا دور و بر خود را با آدمهای مثل خودشان پر میکنند. البته منطق اقتصادی ایجاب میکند که نهتنها برای جایگاههای مدیریتی، بلکه برای همه جایگاهها، شایستهترین گزینه را انتخاب کنید. اما گاهی سازمانها خلاف این منطق عمل میکنند.
بزرگترین ترس مدیران ترسو چیست؟ آنها از اینکه کسبوکارشان شکست بخورد نمیترسند چون به راحتی میتوانند شکست را توجیه کنند یا بهانهتراشی کنند. میتوانند بگویند: «تقصیر هیات مدیره بود یا سقوط ارزش سهام باعث شکستمان شد.» هر بهانهای میتوانند بیاورند. اما آنها یک ترس بزرگتر دارند. بزرگترین ترس آنها این است که از طرف یکی از کارکنانشان به چالش کشیده شوند یا دستشان جلوی کارکنان رو شود. حس خودخواهی در آنها غالب است.
در سازمانهای مبتنی بر ترس، کارکنان بیکفایت به جایگاههای مهم راه پیدا میکنند چون این افراد نمیتوانند مدیر را به چالش بکشند، پس تهدید محسوب نمیشوند. در یک محیط کاری مسموم، بهترین کاری که میتوانی انجام دهی این است که تهدید به حساب نیایی. انگار این یکی از مهمترین شرایط استخدام است.
اگر به محیطهای مبتنی بر ترس دقت کنی، میبینی که اعضای ارشد، ظاهرا به موفقیت کسبوکار اهمیت میدهند چون دائما دربارهاش حرف میزنند اما در عمل، تنها چیزی که برایشان مهم است، حفظ جایگاه قدرتشان است. آنها ترجیح میدهند کسبوکارشان به خاک سیاه بنشیند، اما هرگز به اشتباهات یا نارساییهای خود اعتراف نکنند.
در شرکتهایی که دارای فرهنگ سالم هستند، افراد درباره مشکلات مذاکره میکنند. مدیران میدانند که کارکنان هوشمند، قرار نیست همیشه با آنها موافقت کنند. اختلاف نظر یک امر طبیعی است و ممکن است هنگام تصمیمگیریهای مهم مدیریتی، بعضی از کارکنان با آنها مخالفت کنند اما این مدیران، هرگز راه مذاکره را نمیبندند. آنها کسی را به خاطر اظهار نظر مخالف، سرزنش نمیکنند چون میدانند یک مذاکره سالم و سازنده، به نفع سازمان و به ضرر رقیبانشان است.
اما در سازمانهای ناسالم، هیچ مذاکرهای صورت نمیگیرد. هیچ اختلاف نظری وجود ندارد. اگر اطاعت نکنید، اخراج میشوید و وقتی احساس میکنید طاقتتان تمام شده و دیگر نمیتوانید شرایط نابسامان را تحمل کنید، به ناچار سازمان را ترک میکنید.
#گفتگو
#خلاقیت
#مدیریت
@gahname_modir
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍48❤4👏3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا سوئیس است!
اینجا سوئیس است. کشوری که به روستاهایش مینازد. همهی زیرساختها و امکانات رفاهی را با حفظ هویت روستایی فراهم کرده تا با افتخار بگویند: «سوئیس کشوری روستایی است»
ما با روستاهایمان چه کردهایم؟
✔️ سدسازی و غرق کردن طبیعت و هویت روستاها؛
✔️ ایجاد اختلاف بسیار زیاد بین شهر و روستا از لحاظ توسعه؛
✔️ رأی دادن به نمایندههایی که در مجلس، روستایمان را به شهر تبدیل میکنند؛
@ruralwomenissues
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
اینجا سوئیس است. کشوری که به روستاهایش مینازد. همهی زیرساختها و امکانات رفاهی را با حفظ هویت روستایی فراهم کرده تا با افتخار بگویند: «سوئیس کشوری روستایی است»
ما با روستاهایمان چه کردهایم؟
✔️ سدسازی و غرق کردن طبیعت و هویت روستاها؛
✔️ ایجاد اختلاف بسیار زیاد بین شهر و روستا از لحاظ توسعه؛
✔️ رأی دادن به نمایندههایی که در مجلس، روستایمان را به شهر تبدیل میکنند؛
@ruralwomenissues
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍54❤7👏3🤔3