رابطهی کمالگرایی و تنبلی
#مریم_طهماسبی
فردِ کمالگرا از اضطراب دائمی رنج می برد و همواره بیم آن را دارد که کارهایش ناکامل، بی ارزش، پر اشتباه و حتی غیر ضروری هستند. یکی از واکنش های طبیعی روانی به اضطراب، پرهیز از تمام موقعیتهای اضطرابآفرین است.
پس، کمالگرای مضطرب یکسره در حال به تعویق انداختن کارهایش است. به عبارتی، تنبلی میکند تا از اضطرابی که گلویش را فشار میدهد، فاصله بگیرد.
«تنبلی» خود برچسبی غیرقابل تحمل برای ذهنِ کمالگرای مضطرب است و شنیدن واژههایی شبیه به «تنبلی»، انکار و حتی عصبانیت او را به دنبال خواهد داشت.
فرد کمالگرای مضطرب، به هر شیوهای خود را مشغول نشان خواهد داد تا از دست به کار شدن پرهیز کند. فردی که کارهایش را به تعویق میاندازد و به هر بهانهای از کارهایش فرار میکند، هرگز تنبل نیست. او اتفاقا انسان باهوشی است. هوش او سبب میشود که راهی برای فرار از اضطراب پیدا کند.
او نه تنبل است و نه ضریب هوشی پایینی دارد. او فقط یک مسئله دارد: «اضطراب». او مضطرب است. برچسبهایی مثل «تنبل» و «بیمسئولیت» هیچ کاربردی ندارد و اضطراب او را بیشتر خواهد کرد و فرار از کارها نیز بیشتر خواهد شد.
نگاه دقیق تر به اضطرابی که این تنبلی را سبب می شود به ما کمک می کند که تعاریف خود را تعدیل کنیم و به جای سرزنش، به ریشهی مشکل که «اضطراب» است بپردازیم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#مریم_طهماسبی
فردِ کمالگرا از اضطراب دائمی رنج می برد و همواره بیم آن را دارد که کارهایش ناکامل، بی ارزش، پر اشتباه و حتی غیر ضروری هستند. یکی از واکنش های طبیعی روانی به اضطراب، پرهیز از تمام موقعیتهای اضطرابآفرین است.
پس، کمالگرای مضطرب یکسره در حال به تعویق انداختن کارهایش است. به عبارتی، تنبلی میکند تا از اضطرابی که گلویش را فشار میدهد، فاصله بگیرد.
«تنبلی» خود برچسبی غیرقابل تحمل برای ذهنِ کمالگرای مضطرب است و شنیدن واژههایی شبیه به «تنبلی»، انکار و حتی عصبانیت او را به دنبال خواهد داشت.
فرد کمالگرای مضطرب، به هر شیوهای خود را مشغول نشان خواهد داد تا از دست به کار شدن پرهیز کند. فردی که کارهایش را به تعویق میاندازد و به هر بهانهای از کارهایش فرار میکند، هرگز تنبل نیست. او اتفاقا انسان باهوشی است. هوش او سبب میشود که راهی برای فرار از اضطراب پیدا کند.
او نه تنبل است و نه ضریب هوشی پایینی دارد. او فقط یک مسئله دارد: «اضطراب». او مضطرب است. برچسبهایی مثل «تنبل» و «بیمسئولیت» هیچ کاربردی ندارد و اضطراب او را بیشتر خواهد کرد و فرار از کارها نیز بیشتر خواهد شد.
نگاه دقیق تر به اضطرابی که این تنبلی را سبب می شود به ما کمک می کند که تعاریف خود را تعدیل کنیم و به جای سرزنش، به ریشهی مشکل که «اضطراب» است بپردازیم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍57👏9❤4😢4💔2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه کم زندگی کن!
دست از نگران بودن برای چیزهایی که اختیارش رو نداری، بردار!
از فیلم
☑️ Passengers 2016
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
دست از نگران بودن برای چیزهایی که اختیارش رو نداری، بردار!
از فیلم
☑️ Passengers 2016
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏30❤14👍13
خداحافظ گفتگو!
#آلن_دوباتن
اگر در گفتگو یا بحث در هر موضوعی، از ابزارهای «تحقیر طرف مقابل» و «مقایسهی او با دیگران» استفاده کردید، از همان لحظه بحث را تمامشده بدانید.
چون طرف مقابل دیگر قادر به شنیدن شما نخواهد بود و در بهترین حالت ممکن، فقط جنگ را آغاز کردهاید.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#آلن_دوباتن
اگر در گفتگو یا بحث در هر موضوعی، از ابزارهای «تحقیر طرف مقابل» و «مقایسهی او با دیگران» استفاده کردید، از همان لحظه بحث را تمامشده بدانید.
چون طرف مقابل دیگر قادر به شنیدن شما نخواهد بود و در بهترین حالت ممکن، فقط جنگ را آغاز کردهاید.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍76❤4👏3
تحریم رسوم بیپایه
"مرگ دستکم ۳۵ نفر" در ۲ سال گذشته در پی "رسم تیراندازی"
معاون فرهنگی اجتماعی و سخنگوی فرماندهی انتظامی (فراجا) روز دوشنبه اول مردادماه از "مرگ دست کم ۳۵ نفر" و "نقص عضو شدن دهها شهروند" از سال ۱۴۰۱ تاکنون، در پی "رسم تیراندازی" در مراسم مختلف خبر داد.
به گفته سعید منتظرالمهدی، آمارها حاکی از آن است که سالانه بیش از ۳ هزار مورد تیراندازی در آئينهای مختلف در کشور صورت میگیرد.
رسم تیراندازی در جشنهای برخی از شهرها بارها خبرساز شده و حتی فاجعه آفریده است. به طوری که مثلا تیراندازی در یک تالار عروسی در نیمه اردیبهشت ۱۴۰۳ در خرمآباد، باعث لغو چند پرواز در فرودگاه این شهر شده بود.
یک هفته پیش از این حادثه نیز تیراندازی در یک مراسم عروسی در عنبرآباد کرمان به کشته شدن دو نفر انجامید.
همچنین در اسفندماه ۱۴۰۲ تیراندازی هوایی در یک عروسی در ایذه منجر به زخمی شدن ۱۳ نفر شده بود.
پن: چند سال است که با جمعی از دوستان عهد بستهایم که هر مراسمی که در آن، رسم تیراندازی باشد را ترک کنیم. یکی از دوستان به همین دلیل در مراسم عروسی برادر خود شرکت نکرد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
"مرگ دستکم ۳۵ نفر" در ۲ سال گذشته در پی "رسم تیراندازی"
معاون فرهنگی اجتماعی و سخنگوی فرماندهی انتظامی (فراجا) روز دوشنبه اول مردادماه از "مرگ دست کم ۳۵ نفر" و "نقص عضو شدن دهها شهروند" از سال ۱۴۰۱ تاکنون، در پی "رسم تیراندازی" در مراسم مختلف خبر داد.
به گفته سعید منتظرالمهدی، آمارها حاکی از آن است که سالانه بیش از ۳ هزار مورد تیراندازی در آئينهای مختلف در کشور صورت میگیرد.
رسم تیراندازی در جشنهای برخی از شهرها بارها خبرساز شده و حتی فاجعه آفریده است. به طوری که مثلا تیراندازی در یک تالار عروسی در نیمه اردیبهشت ۱۴۰۳ در خرمآباد، باعث لغو چند پرواز در فرودگاه این شهر شده بود.
یک هفته پیش از این حادثه نیز تیراندازی در یک مراسم عروسی در عنبرآباد کرمان به کشته شدن دو نفر انجامید.
همچنین در اسفندماه ۱۴۰۲ تیراندازی هوایی در یک عروسی در ایذه منجر به زخمی شدن ۱۳ نفر شده بود.
پن: چند سال است که با جمعی از دوستان عهد بستهایم که هر مراسمی که در آن، رسم تیراندازی باشد را ترک کنیم. یکی از دوستان به همین دلیل در مراسم عروسی برادر خود شرکت نکرد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏47👍7🙏4🙊2❤1
موفقیت یا شادی؟
موفقیت لزوما شما را شادتر نمیکند، اما شادی میتواند شما را موفقتر کند.
افراد شاد به دلیل داشتن خلقوخوی مثبت، فعالانهتر در جهت اهداف خود کار میکنند و مهارتها و منابعی را که در گذشته بهدست آوردهاند، به کار میگیرند.
موفقیت لزوماً باعث شادی نمیشود و افراد باید شادی را در اولویت قرار دهند تا به موفقیت دست یابند.
اگر به اندازهای که انتظار دارید خوشحال نیستید، موفقیت را بهعنوان درمان ندانید. تحقیقات نشان میدهند که افزایش درآمد، تا حد مشخصی (بین ۶۰ تا ۷۵ هزار دلار در سال)، میتواند رفاه را بهبود دهد ولی پساز آن، تأثیر چندانی بر شادی ندارد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
موفقیت لزوما شما را شادتر نمیکند، اما شادی میتواند شما را موفقتر کند.
افراد شاد به دلیل داشتن خلقوخوی مثبت، فعالانهتر در جهت اهداف خود کار میکنند و مهارتها و منابعی را که در گذشته بهدست آوردهاند، به کار میگیرند.
موفقیت لزوماً باعث شادی نمیشود و افراد باید شادی را در اولویت قرار دهند تا به موفقیت دست یابند.
اگر به اندازهای که انتظار دارید خوشحال نیستید، موفقیت را بهعنوان درمان ندانید. تحقیقات نشان میدهند که افزایش درآمد، تا حد مشخصی (بین ۶۰ تا ۷۵ هزار دلار در سال)، میتواند رفاه را بهبود دهد ولی پساز آن، تأثیر چندانی بر شادی ندارد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍27❤6👏3🤷♂1😁1😢1🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر شجاع...
- اون بیرون خطرناکه!
+ آره ولی اینجا پیش من خطرناکتره! خیلی خطرناکتره...
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
- اون بیرون خطرناکه!
+ آره ولی اینجا پیش من خطرناکتره! خیلی خطرناکتره...
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍44❤6🕊4🤷♂2👎1
پنجرهی شکسته
ساختمان خالی از سکنهای را در کنار یک خیابان پر رفت و آمد تصور کنید، درحالیکه شیشه یکی از پنجرههایش شکسته است.
مشاهدههای تجربی نشان میدهد که اگر پنجره شکسته ظرف مدت کوتاهی، تعمیر نشود، عابران این پیام را از ساختمان میگیرند که کسی نگران ساختمان نیست و نظارتی وجود ندارد.
پس شیطنت شروع میشود و پنجرههای سالم ساختمان مورد هدف قرار میگیرند و ساختمان تغییر شکل میدهد و البته ادامه این روند میتواند منجر به ورود میهمانان ناخوانده به ساختمان بیصاحب شود و آثارش از سطح به عمق نفوذ کند. اتفاقی که در اشکال مختلف شاهد آن بودهایم.
استفاده از تئوری پنجره شکسته در جرمشناسی، زندگی شخصی، تربیت کودک و تجارت و کسب و کار، کارایی دارد.
✔️ اگر یک تکه کاغذ ناکارامد روی میزتان نگهداری کنید، کمتر از ۳ ماه دیگر میز شما به زبالهدانی از کاغذهای ناکارامد تبدیل میشود.
✔️ اگر یک قسمت از خودروی شما خراب میشود و شما آن را درست نمیکنید، کمتر از سه سال دیگر خودروی شما به یک اتومبیل قراضه تبدیل خواهد شد.
✔️ اگر امروز بیدلیل صدهزار از داخل مغازه یا شرکت خود برداشتهاید، روزی خواهد رسید که با کسری چند میلیاردی روبرو خواهید شد.
✔️ اگر امروز ده دقیقه تاخیر دارید، روزهایی در پیش دارید که سیستم شما کاملا بینظم و از همگسیخته خواهد شد.
✔️ اگر حسابهای مالی خود را به درستی ثبت نمیکنید، روزهایی خواهد رسید که هیچگونه مدیریتی مالی بر کسب کار خود نخواهید داشت.
براساس این نظریه، هر آشفتگیای که ایجاد میشود باید در سریعترین زمان ممکن برطرف شود تا هم انرژی کمتری صرف اصلاح آن شود و هم انگیزهها برای تکرار آن به حداقل برسد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
ساختمان خالی از سکنهای را در کنار یک خیابان پر رفت و آمد تصور کنید، درحالیکه شیشه یکی از پنجرههایش شکسته است.
مشاهدههای تجربی نشان میدهد که اگر پنجره شکسته ظرف مدت کوتاهی، تعمیر نشود، عابران این پیام را از ساختمان میگیرند که کسی نگران ساختمان نیست و نظارتی وجود ندارد.
پس شیطنت شروع میشود و پنجرههای سالم ساختمان مورد هدف قرار میگیرند و ساختمان تغییر شکل میدهد و البته ادامه این روند میتواند منجر به ورود میهمانان ناخوانده به ساختمان بیصاحب شود و آثارش از سطح به عمق نفوذ کند. اتفاقی که در اشکال مختلف شاهد آن بودهایم.
استفاده از تئوری پنجره شکسته در جرمشناسی، زندگی شخصی، تربیت کودک و تجارت و کسب و کار، کارایی دارد.
✔️ اگر یک تکه کاغذ ناکارامد روی میزتان نگهداری کنید، کمتر از ۳ ماه دیگر میز شما به زبالهدانی از کاغذهای ناکارامد تبدیل میشود.
✔️ اگر یک قسمت از خودروی شما خراب میشود و شما آن را درست نمیکنید، کمتر از سه سال دیگر خودروی شما به یک اتومبیل قراضه تبدیل خواهد شد.
✔️ اگر امروز بیدلیل صدهزار از داخل مغازه یا شرکت خود برداشتهاید، روزی خواهد رسید که با کسری چند میلیاردی روبرو خواهید شد.
✔️ اگر امروز ده دقیقه تاخیر دارید، روزهایی در پیش دارید که سیستم شما کاملا بینظم و از همگسیخته خواهد شد.
✔️ اگر حسابهای مالی خود را به درستی ثبت نمیکنید، روزهایی خواهد رسید که هیچگونه مدیریتی مالی بر کسب کار خود نخواهید داشت.
براساس این نظریه، هر آشفتگیای که ایجاد میشود باید در سریعترین زمان ممکن برطرف شود تا هم انرژی کمتری صرف اصلاح آن شود و هم انگیزهها برای تکرار آن به حداقل برسد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
Telegram
attach 📎
👍68👏4🙏2❤1
ارزانترین کالای گرانبها
#مصطفی_ملکیان
مهربانی گرانبهاترین کالاییست که در بازار عالم به ارزانترین قیمت میتوان خرید.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#مصطفی_ملکیان
مهربانی گرانبهاترین کالاییست که در بازار عالم به ارزانترین قیمت میتوان خرید.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤58👍5💔5👏4🍓4🕊1
بهبود عزت نفس با نقاط ضعف!
معنای ساده عزت نفس، «عزیز بودن پیش خود» است. گاهی برای تقویت عزت نفس، توصیه میشود که روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم.
اما بهبود عزت نفس، فقط تلاش برای تمرکز کردن روی نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف نیست. عزت نفس، این نیست که وانمود کنیم هیچ ضعفی نداریم. کسی که عزت نفس دارد، به این درک رسیده است که او هم مثل هر انسان دیگری، مجموعهای از نقاط قوت و ضعف است. هر دو را هم در وجود خود و هم در وجود دیگران میپذیرد و انکار نمیکند.
وقتی من به دنبال آن باشم که هیچ نقص و ضعفی در هیچ نقطهای از زندگیام وجود نداشته باشد، هیچوقت خودم را دوست نخواهم داشت. چون رسیدن به کمال بینقص برای انسان، محال است. بینقص بودن، رویایی غیرممکن و غیرضروری بود که به انسان عصر جدید فروخته شد تا تمام سلولهای جسم و روان خود را برایش خرج کند.
وقتی من عزت نفس دارم، مجموعهای از خوبیها، نقاط قوت، ضعفها، نقصها و کمبودهایی که من با آنها تعریف شدهام را دوست دارم و تلاش میکنم آدمی بهتر و نه بینقص شوم. تلاش میکنم به اندازهی کافی خوب باشم نه اینکه کامل و بینقص شوم.
کسی که عزت نفس دارد، دیگران را هم به همین شکل دوست دارد. او میداند که هر انسانی مجموعهای از قوت و ضعف است. انسان بدون عزت نفس، زودرنج است. چون نمیتواند درک کند که دیگران ضعفهایی دارند و وقتی کمبودی از جانب آنها مشاهده میکند، ناامید میشود.
انسان دارای عزت نفس، میداند که اتفاقا لطف و هنر دوست داشتن دیگران در پذیرش ضعفهایشان است؛ وگرنه نقاط قوت را که همه دوست دارند.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
معنای ساده عزت نفس، «عزیز بودن پیش خود» است. گاهی برای تقویت عزت نفس، توصیه میشود که روی نقاط قوت خود تمرکز کنیم.
اما بهبود عزت نفس، فقط تلاش برای تمرکز کردن روی نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف نیست. عزت نفس، این نیست که وانمود کنیم هیچ ضعفی نداریم. کسی که عزت نفس دارد، به این درک رسیده است که او هم مثل هر انسان دیگری، مجموعهای از نقاط قوت و ضعف است. هر دو را هم در وجود خود و هم در وجود دیگران میپذیرد و انکار نمیکند.
وقتی من به دنبال آن باشم که هیچ نقص و ضعفی در هیچ نقطهای از زندگیام وجود نداشته باشد، هیچوقت خودم را دوست نخواهم داشت. چون رسیدن به کمال بینقص برای انسان، محال است. بینقص بودن، رویایی غیرممکن و غیرضروری بود که به انسان عصر جدید فروخته شد تا تمام سلولهای جسم و روان خود را برایش خرج کند.
وقتی من عزت نفس دارم، مجموعهای از خوبیها، نقاط قوت، ضعفها، نقصها و کمبودهایی که من با آنها تعریف شدهام را دوست دارم و تلاش میکنم آدمی بهتر و نه بینقص شوم. تلاش میکنم به اندازهی کافی خوب باشم نه اینکه کامل و بینقص شوم.
کسی که عزت نفس دارد، دیگران را هم به همین شکل دوست دارد. او میداند که هر انسانی مجموعهای از قوت و ضعف است. انسان بدون عزت نفس، زودرنج است. چون نمیتواند درک کند که دیگران ضعفهایی دارند و وقتی کمبودی از جانب آنها مشاهده میکند، ناامید میشود.
انسان دارای عزت نفس، میداند که اتفاقا لطف و هنر دوست داشتن دیگران در پذیرش ضعفهایشان است؛ وگرنه نقاط قوت را که همه دوست دارند.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍48❤7👏6
بیحوصله و بدون تمرکز
وقت گذراندن زیاد و تماشای مکرر ویدئوهای کوتاه در فضاهایی مثل اینستاگرام و یوتیوب، ما را به افرادی تبدیل میکند که:
۱) دیدن فیلمهای طولانی برایشان بسیار دشوار و خارج از حوصله است.
۲) تمرکز کافی برای مطالعهی متن ندارند و خواندن ده صفحه کتاب، برایشان امری تقریبا غیرممکن میشود.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
وقت گذراندن زیاد و تماشای مکرر ویدئوهای کوتاه در فضاهایی مثل اینستاگرام و یوتیوب، ما را به افرادی تبدیل میکند که:
۱) دیدن فیلمهای طولانی برایشان بسیار دشوار و خارج از حوصله است.
۲) تمرکز کافی برای مطالعهی متن ندارند و خواندن ده صفحه کتاب، برایشان امری تقریبا غیرممکن میشود.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍68😢6❤2👏1😐1
کسی که فقط چکُش در اختیار دارد، همهی دنیا را میخ میبیند!
تماشای مداومِ یک رسانه یا شبکهی خبری خاص، مطالعهی پیوستهی کتابها یا نشریات خاص، گوش کردن مداوم یک سخنرانی خاص، شرکت کردن مداوم در یک گروه سیاسی یا فکری یا مذهبی خاص، و به تعبیر بهتر، مسدود کردن ورودیهای مغز به روی تنوعات فکری عالَم، و فقط یک مَجرا را برای طرز فکر خاصی باز گذاشتن، بهتدریج و چهبسا ناخواسته و نادانسته، فرد را به یک رُبات برنامهریزی شده توسط دیگران تبدیل میکند.
زندگی انسانی، یعنی باز کردن مجراهای مختلف در ذهن، و مواجهی آگاهانه و فعالانه و نقادانه با طرز تفکرات مختلف.
@JameahiBehtarBesazim
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
تماشای مداومِ یک رسانه یا شبکهی خبری خاص، مطالعهی پیوستهی کتابها یا نشریات خاص، گوش کردن مداوم یک سخنرانی خاص، شرکت کردن مداوم در یک گروه سیاسی یا فکری یا مذهبی خاص، و به تعبیر بهتر، مسدود کردن ورودیهای مغز به روی تنوعات فکری عالَم، و فقط یک مَجرا را برای طرز فکر خاصی باز گذاشتن، بهتدریج و چهبسا ناخواسته و نادانسته، فرد را به یک رُبات برنامهریزی شده توسط دیگران تبدیل میکند.
زندگی انسانی، یعنی باز کردن مجراهای مختلف در ذهن، و مواجهی آگاهانه و فعالانه و نقادانه با طرز تفکرات مختلف.
@JameahiBehtarBesazim
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍68👏8🙏3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا دیدگاه ما متعلق به خودمان است؟
#آلن_دوباتن
بسیاری اوقات، ایدههایی که در مورد زندگی موفق داریم متعلق به خود ما نیست. ما به شدت تحت تأثیر دیدگاهها و پیامهای اطراف خود هستیم که در قالب استانداردهای جامعه یا تبلیغات به ما تحمیل میشوند.
نرسیدن به چیزی که میخواهیم ممکن است بد باشد، اما رسیدن به چیزی که خواستهی ما نبوده است به مراتب بدتر خواهد بود.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#آلن_دوباتن
بسیاری اوقات، ایدههایی که در مورد زندگی موفق داریم متعلق به خود ما نیست. ما به شدت تحت تأثیر دیدگاهها و پیامهای اطراف خود هستیم که در قالب استانداردهای جامعه یا تبلیغات به ما تحمیل میشوند.
نرسیدن به چیزی که میخواهیم ممکن است بد باشد، اما رسیدن به چیزی که خواستهی ما نبوده است به مراتب بدتر خواهد بود.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍49👏6❤2
بازنگری دروس عمومی دانشگاهها:
گامی به سوی توانمندسازی جامعه
#فرزاد_دهقانیان
دروس عمومی مصوب وزارت علوم:
به جز دروس فارسی، زبان عمومی و تربیت بدنی (در مجموع ۸ واحد)، شامل ۱۴ واحد دیگر در چهار دسته مبانی نظری اسلام، اخلاق اسلامی، انقلاب اسلامی، تاریخ و تمدن اسلامی، آشنایی با منابع اسلامی و یک درس دانش خانواده و تنظیم جمعیت است.
به عنوان نمونهای برای مقایسه با ایران، دروس عمومی (General Education) در دانشگاههای آمریکا تنوع بسیار زیادی دارد و هر دانشگاه بر اساس اهداف خود دروس مختلفی را ارائه میدهد که در طول زمان بهروزرسانی میشود. به طور مثال، دروس عمومی دانشگاه هاروارد که به صورت قبول/مردود (Pass/Fail) نمرهدهی میشوند، در چهار دسته زیر ارائه میشوند:
✔️ زیباییشناسی و فرهنگ - نمونه کلاسها: خودت باش (Act Natural)، فرهنگ غذا خوردن، خلاقیت
✔️ اخلاق و شهروندی - نمونه کلاسها: شادی/خوشبختی (Happiness)، آشنایی با جهل، دروغ، مزخرفات و فریب
✔️ تاریخ، جوامع و افراد - نمونه کلاسها: اسلحه در آمریکا، پروژه دموکراسی
✔️ علم و فناوری - نمونه کلاسها: هوش مصنوعی، محاسبات و تفکر
همچنین، دروس عمومی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا به صورت زیر دستهبندی شدهاند:
✔️ اهداف پایه - نمونه کلاسها: زبان، فرهنگ و تفکر انتقادی، اصول سخنرانی عمومی، علم و شبهعلم
✔️ جهان طبیعی و اشکال مختلف حیات - نمونه کلاسها: زمینشناسی، ریاضیات عمومی، شیمی عمومی
✔️ هنر و بشریت - نمونه کلاسها: تاریخچه هنرهای اسلامی، زنان خاورمیانه، سنتهای بصری اروپایی
✔️ فرد و جامعه - نمونه کلاسها: آزادی بیان، آسیا در جهان امروز، سیاست جهانی
✔️ فهم توسعه فردی - نمونه کلاسها: کودک در خانواده، تغذیه و سلامت، سبک زندگی سالم
✔️ مطالعات قومی - نمونه کلاسها: اقوام بومی کالیفرنیا، اقوام آسیایی-آمریکایی، مطالعه سرخپوستان
تحلیل و تجویز راهبردی:
توانمندسازی جامعه به معنای تقویت قابلیتها و مهارتهای افراد و گروهها برای مشارکت فعال و مؤثر در زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. در این زمینه، دروس عمومی دانشگاهی نقش مهمی در توانمندسازی جامعه ایفا میکنند. دروس عمومی با فراهم آوردن دانش، مهارتها، و ارزشهایی که برای مشارکت فعال و مؤثر در جامعه ضروری هستند، میتوانند نقش مهمی در توانمندسازی جامعه داشته باشند. این دروس به افراد کمک میکنند تا به عنوان شهروندانی آگاه و مسئول، در جهت توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه خود تلاش کنند.
بررسی دروس عمومی دانشگاههای ایران به وضوح نشان میدهد که دروس ارائه شده تناسبی با نیازهای امروز جامعه ایران ندارند. اصلاح و به روزرسانی این برنامهها نیازمند مطالعات جامع است، اما به عنوان پیشنهاد اولیه، دروسی همچون مبانی علم اقتصاد، آشنایی با هوش مصنوعی، اصول نگارش و ارائه، فلسفه علم، تفکر انتقادی، آشنایی با اقوام ایرانی، تاریخ معاصر ایران، تاریخچه هنر در ایران، تغذیه و سلامت، و شاد زیستن میتوانند به عنوان دروس عمومی انتخابی در برنامه درسی دانشگاهها اضافه شوند. ارائه این دروس متنوع در دانشگاههای جامع کشور بهسادگی قابل اجرا خواهد بود.
در نهایت، اگر وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش برنامه جامعی برای تأثیرگذاری در توسعه فرهنگ عمومی جامعه نداشته باشند، فرهنگ عمومی به افراد و رسانههای غیرمتخصص و سلبریتیها سپرده خواهد شد که میتواند موجب بروز آسیبهای جدی در بلندمدت شود.
@systemdiary
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
گامی به سوی توانمندسازی جامعه
#فرزاد_دهقانیان
دروس عمومی مصوب وزارت علوم:
به جز دروس فارسی، زبان عمومی و تربیت بدنی (در مجموع ۸ واحد)، شامل ۱۴ واحد دیگر در چهار دسته مبانی نظری اسلام، اخلاق اسلامی، انقلاب اسلامی، تاریخ و تمدن اسلامی، آشنایی با منابع اسلامی و یک درس دانش خانواده و تنظیم جمعیت است.
به عنوان نمونهای برای مقایسه با ایران، دروس عمومی (General Education) در دانشگاههای آمریکا تنوع بسیار زیادی دارد و هر دانشگاه بر اساس اهداف خود دروس مختلفی را ارائه میدهد که در طول زمان بهروزرسانی میشود. به طور مثال، دروس عمومی دانشگاه هاروارد که به صورت قبول/مردود (Pass/Fail) نمرهدهی میشوند، در چهار دسته زیر ارائه میشوند:
✔️ زیباییشناسی و فرهنگ - نمونه کلاسها: خودت باش (Act Natural)، فرهنگ غذا خوردن، خلاقیت
✔️ اخلاق و شهروندی - نمونه کلاسها: شادی/خوشبختی (Happiness)، آشنایی با جهل، دروغ، مزخرفات و فریب
✔️ تاریخ، جوامع و افراد - نمونه کلاسها: اسلحه در آمریکا، پروژه دموکراسی
✔️ علم و فناوری - نمونه کلاسها: هوش مصنوعی، محاسبات و تفکر
همچنین، دروس عمومی دانشگاه ایالتی کالیفرنیا به صورت زیر دستهبندی شدهاند:
✔️ اهداف پایه - نمونه کلاسها: زبان، فرهنگ و تفکر انتقادی، اصول سخنرانی عمومی، علم و شبهعلم
✔️ جهان طبیعی و اشکال مختلف حیات - نمونه کلاسها: زمینشناسی، ریاضیات عمومی، شیمی عمومی
✔️ هنر و بشریت - نمونه کلاسها: تاریخچه هنرهای اسلامی، زنان خاورمیانه، سنتهای بصری اروپایی
✔️ فرد و جامعه - نمونه کلاسها: آزادی بیان، آسیا در جهان امروز، سیاست جهانی
✔️ فهم توسعه فردی - نمونه کلاسها: کودک در خانواده، تغذیه و سلامت، سبک زندگی سالم
✔️ مطالعات قومی - نمونه کلاسها: اقوام بومی کالیفرنیا، اقوام آسیایی-آمریکایی، مطالعه سرخپوستان
تحلیل و تجویز راهبردی:
توانمندسازی جامعه به معنای تقویت قابلیتها و مهارتهای افراد و گروهها برای مشارکت فعال و مؤثر در زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. در این زمینه، دروس عمومی دانشگاهی نقش مهمی در توانمندسازی جامعه ایفا میکنند. دروس عمومی با فراهم آوردن دانش، مهارتها، و ارزشهایی که برای مشارکت فعال و مؤثر در جامعه ضروری هستند، میتوانند نقش مهمی در توانمندسازی جامعه داشته باشند. این دروس به افراد کمک میکنند تا به عنوان شهروندانی آگاه و مسئول، در جهت توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه خود تلاش کنند.
بررسی دروس عمومی دانشگاههای ایران به وضوح نشان میدهد که دروس ارائه شده تناسبی با نیازهای امروز جامعه ایران ندارند. اصلاح و به روزرسانی این برنامهها نیازمند مطالعات جامع است، اما به عنوان پیشنهاد اولیه، دروسی همچون مبانی علم اقتصاد، آشنایی با هوش مصنوعی، اصول نگارش و ارائه، فلسفه علم، تفکر انتقادی، آشنایی با اقوام ایرانی، تاریخ معاصر ایران، تاریخچه هنر در ایران، تغذیه و سلامت، و شاد زیستن میتوانند به عنوان دروس عمومی انتخابی در برنامه درسی دانشگاهها اضافه شوند. ارائه این دروس متنوع در دانشگاههای جامع کشور بهسادگی قابل اجرا خواهد بود.
در نهایت، اگر وزارتخانههای علوم و آموزش و پرورش برنامه جامعی برای تأثیرگذاری در توسعه فرهنگ عمومی جامعه نداشته باشند، فرهنگ عمومی به افراد و رسانههای غیرمتخصص و سلبریتیها سپرده خواهد شد که میتواند موجب بروز آسیبهای جدی در بلندمدت شود.
@systemdiary
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍57👏8👎2
من یک متعصبم!
#کارل_یونگ
من یک متعصب هستم، هنگامی که ظاهرا به چیزی حمله میکنم که در باطن مجبورم درستی آن را بپذیرم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#کارل_یونگ
من یک متعصب هستم، هنگامی که ظاهرا به چیزی حمله میکنم که در باطن مجبورم درستی آن را بپذیرم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍45👏9
سیاست و عشق رمانتیک
اگر سیاست و عشق، آغازی سرخوشانه داشته باشند، پایانشان معمولا خونین است.
ما با سیاستهای عشق-محور که به ظلم میگرایند آشناییم. در این نوع سیاست، حاکم باور دارد که او منافع واقعی ملتش را بهتر میداند و به همین دلیل، بدون تردید حکم قتل کسانی که با او مخالفت میکنند را صادر میکند (که این در واقع به خاطر منافع خودش است نه ملت).
عاشقهای رمانتیک نیز گرایش دارند که سرخوردگیهایشان را همینگونه در رابطه بروز دهند.
از کتاب «جستارهایی در باب عشق»
اثر «آلن دوباتن»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
اگر سیاست و عشق، آغازی سرخوشانه داشته باشند، پایانشان معمولا خونین است.
ما با سیاستهای عشق-محور که به ظلم میگرایند آشناییم. در این نوع سیاست، حاکم باور دارد که او منافع واقعی ملتش را بهتر میداند و به همین دلیل، بدون تردید حکم قتل کسانی که با او مخالفت میکنند را صادر میکند (که این در واقع به خاطر منافع خودش است نه ملت).
عاشقهای رمانتیک نیز گرایش دارند که سرخوردگیهایشان را همینگونه در رابطه بروز دهند.
از کتاب «جستارهایی در باب عشق»
اثر «آلن دوباتن»
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍30❤4👎1🙏1
تصمیم درست
تصمیم درست، تصمیمی نیست که لزوما نتیجهی درستی داشته باشد. اگر ما نتیجه را میدانستیم که دیگر نیازی به تصمیمگیری نبود. تصمیم درست، تصمیمی است که تمام هزینههای آن بر دوش شخص تصمیمگیرنده باشد.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد که به انسان فقیری کمک کند، اما برای آن کمک باید به زندگی دیگران صدمه بزند، این تصمیم اشتباه است. حتی اگر زندگی آن فقیر با آن کمک زیر و رو شود.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد که در کلاس آموزشی شرکت کند، به این قیمت که مسئولیت نگهداری از فرزندش را روی دوش مادر بیمار خود بگذارد، این تصمیم اشتباه است. حتی اگر در آن مهارت استاد شود.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد کسب و کاری را آغاز کند، اما برای آن لازم است زندگی همسر و فرزندان خود را مختل کند، آن تصمیم اشتباه است. حتی اگر آن کسب و کار، موفق باشد.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد به مسافرت برود و هزینههای آن را بر دوش دیگران میگذارد، آن تصمیم اشتباه است. حتی اگر آن مسافرت، تجربهای بسیار لذتبخش باشد.
✔️ اگر شخصی تصمیم بگیرد که زندگی خود را وقف امور خیر کند و در این مسیر، به بخشی از جامعه آسیب میزند تا به بخش دیگری خیر برساند، این تصمیم اشتباه است. حتی اگر واقعا کار خیری انجام شود.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد ازدواج کند، اما مسئولیتهای رابطه را روی دوش اعضای خانواده خود میگذارد، آن تصمیم اشتباه است. حتی اگر از آن ازدواج راضی باشد.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد فرزندش را به کلاس شنا بفرستد و رفت و آمد او را روی دوش خواهر خود میاندازد، این تصمیم اشتباه است. حتی اگر فرزندش استاد شنا شود.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرند یک مهمانی جذاب و با شکوه برگزار کند، اما آن مهمانی زندگی همسایهاش را مختل کند، آن تصمیم اشتباه است. حتی اگر در آن مهمانی همه خوشحال باشند.
تصمیمی درست است که تمام هزینههای آن بر دوش خود شخص تصمیمگیرنده باشد.
حالا پرسش اینجاست که پس همکاری و مشارکت بین انسانها چه میشود؟
پاسخ این است که این مفاهیم، زمانی معنا پیدا میکنند که دیگران از سر میل و رضایت شخصی (نه تعارفهای فرهنگی مرسوم) یا توافق بر سر منفعتی (مانند دریافت دستمزد یا شریک شدن در دستاوردها) در تصمیمگیری ما شریک شوند؛ آن هم منفعتی که خودشان تشخیص میدهند، نه منفعتی که ما برای آنها صلاح میدانیم.
اگر ما تصمیمی را بدون اطلاع دیگران بگیریم و در ذهن خود بگوییم این حتما به نفع آنها هم خواهد بود، این تصمیم اشتباه است؛ حتی اگر نتیجهی آن مطلوب باشد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
تصمیم درست، تصمیمی نیست که لزوما نتیجهی درستی داشته باشد. اگر ما نتیجه را میدانستیم که دیگر نیازی به تصمیمگیری نبود. تصمیم درست، تصمیمی است که تمام هزینههای آن بر دوش شخص تصمیمگیرنده باشد.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد که به انسان فقیری کمک کند، اما برای آن کمک باید به زندگی دیگران صدمه بزند، این تصمیم اشتباه است. حتی اگر زندگی آن فقیر با آن کمک زیر و رو شود.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد که در کلاس آموزشی شرکت کند، به این قیمت که مسئولیت نگهداری از فرزندش را روی دوش مادر بیمار خود بگذارد، این تصمیم اشتباه است. حتی اگر در آن مهارت استاد شود.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد کسب و کاری را آغاز کند، اما برای آن لازم است زندگی همسر و فرزندان خود را مختل کند، آن تصمیم اشتباه است. حتی اگر آن کسب و کار، موفق باشد.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد به مسافرت برود و هزینههای آن را بر دوش دیگران میگذارد، آن تصمیم اشتباه است. حتی اگر آن مسافرت، تجربهای بسیار لذتبخش باشد.
✔️ اگر شخصی تصمیم بگیرد که زندگی خود را وقف امور خیر کند و در این مسیر، به بخشی از جامعه آسیب میزند تا به بخش دیگری خیر برساند، این تصمیم اشتباه است. حتی اگر واقعا کار خیری انجام شود.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد ازدواج کند، اما مسئولیتهای رابطه را روی دوش اعضای خانواده خود میگذارد، آن تصمیم اشتباه است. حتی اگر از آن ازدواج راضی باشد.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرد فرزندش را به کلاس شنا بفرستد و رفت و آمد او را روی دوش خواهر خود میاندازد، این تصمیم اشتباه است. حتی اگر فرزندش استاد شنا شود.
✔️ اگر شخصی تصمیم میگیرند یک مهمانی جذاب و با شکوه برگزار کند، اما آن مهمانی زندگی همسایهاش را مختل کند، آن تصمیم اشتباه است. حتی اگر در آن مهمانی همه خوشحال باشند.
تصمیمی درست است که تمام هزینههای آن بر دوش خود شخص تصمیمگیرنده باشد.
حالا پرسش اینجاست که پس همکاری و مشارکت بین انسانها چه میشود؟
پاسخ این است که این مفاهیم، زمانی معنا پیدا میکنند که دیگران از سر میل و رضایت شخصی (نه تعارفهای فرهنگی مرسوم) یا توافق بر سر منفعتی (مانند دریافت دستمزد یا شریک شدن در دستاوردها) در تصمیمگیری ما شریک شوند؛ آن هم منفعتی که خودشان تشخیص میدهند، نه منفعتی که ما برای آنها صلاح میدانیم.
اگر ما تصمیمی را بدون اطلاع دیگران بگیریم و در ذهن خود بگوییم این حتما به نفع آنها هم خواهد بود، این تصمیم اشتباه است؛ حتی اگر نتیجهی آن مطلوب باشد.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏61👍18❤6😡2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انتظارات غیرواقعی و ناکامی
این جوجه انتظار دارد طبیعت همان رفتاری داشته باشد که پدر و مادرش با او داشتهاند. او انتظار دارد چون دهانش را باز کرده است خوراک (کرم) در دهانش قرار گیرد.
برای ما انسانها نیز بسیاری از ناکامیهایی که در دوستی، ازدواج، کار و تربیت فرزندان و ... تجربه میکنیم میتواند برخاسته از باورها و انتظاراتی غیرواقعی باشد که در کودکی آموختهایم.
@metaphortherapy
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
این جوجه انتظار دارد طبیعت همان رفتاری داشته باشد که پدر و مادرش با او داشتهاند. او انتظار دارد چون دهانش را باز کرده است خوراک (کرم) در دهانش قرار گیرد.
برای ما انسانها نیز بسیاری از ناکامیهایی که در دوستی، ازدواج، کار و تربیت فرزندان و ... تجربه میکنیم میتواند برخاسته از باورها و انتظاراتی غیرواقعی باشد که در کودکی آموختهایم.
@metaphortherapy
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍45❤4😁4👏3🍓3😍2🕊1
زندگی مقتضی زیستن است!
نامهی «منکن» نویسنده آمریکایی به «ویلدورانت» در پاسخ به پرسش «معنای زندگی شما چیست؟»
از من پرسیدهاید که مایه تسلی و خرسندی من در زندگی چیست و چرا به کار و زندگی ادامه میدهم. من به کار و زندگی ادامه میدهم به همان دلیلی که یک مرغ به نشستن بر روی تخممرغها ادامه میدهد. در هر موجود زندهای، انگیزهای مبهم ولی قدرتمند برای کار و فعالیت وجود دارد. زندگی، مقتضی زیستن است. عدم فعالیت برای موجود سالم، امری دردناک، خطرناک و غیرممکن است (مگر به عنوان استراحتی برای تجدید قوا در میان امواج کار و فعالیت).
البته شکل دقیق فعالیت یک فرد، با قوا و قابلیتهایی که با آنها به دنیا میآید، مشخص است. به عبارت دیگر، تواناییهایش را وراثت تعیین میکند. من مثل مرغها تخم نمیگذارم، چون بدون قوا و قابلیتهای آنها به دنیا آمدهام. به همین دلیل، دنبال انتخابات کنگره هم نمیروم. یا ویولن نمیزنم، یا در دانشگاه، متافیزیک درس نمیدهم و یا در کارخانه ذوبآهن کار نمیکنم. تنها کاری را انجام میدهم که برای دستانم سادهتر و راحتتر است. در نتیجه، من نویسندهام.
اراده آگاهانه خیلی کمی در همه اینها وجود دارد. آنچه من انجام میدهم به دست تقدیری غیرقابل درک جهت پیدا میکند، نه لزوماً با انتخاب خودم. من در بچگی میخواستم شیمیدان بشوم، ولی در عین حال پدر فقیرم سعی میکرد از من یک کاسب بسازد. با همه این احوال، نویسنده شدم و احتمالا تا پایان عمر هم نویسنده باقی خواهم ماند. درست مثل گاوی که همه عمرش شیر میدهد، گرچه نفع شخصیاش اقتضا میکند که مشروب جین بدهد. دلم میخواهد فکر کنم که نوشتههایم ایدههای صحیحی بودهاند و بر مردم اثر گذاشته است. دنیا ممکن است آنها را دوست داشته باشد یا به آنها حتی دست هم نزند. برایم چندان مهم نیست چون خودم با آنها خوش بودهام. هرچقدر هم که خوب باشند، روزی در گذر زمان و در تاریخ دنیا محو خواهند شد.
در کنار کارم، ابزاری هم برای کسب سعادت در نظر گرفتهام به اسم "معاشرت". وقتی کارهایم تمام میشود به خانواده و دوستانم روی میآورم. با آنها معمولاً حالم خوب است. هرچند، خانه من غم و جر و بحث هم زیاد دیده است. اما بودنشان در کل به من حس خوشبختی میدهد.
این که زندگی چه معنایی میتواند داشته باشد را نمیدانم؛ ولی تمایل دارم گمان کنم که هیچ معنایی ندارد. فقط میدانم زندگی برای من در حالی که طول کشید، سرگرمکننده بود. دردسرهای زندگی هم گاهی سرگرمکننده هستند و باعث پرورش برخی اوصاف انسانی جذاب مانند شجاعت و غیره میشوند که البته آنها هم سرگرمکننده هستند. هرچند سرگرمی هم پایدار نیست. هیچ تئاتری، هر چقدر هم که خوب باشد نمیتواند برای همیشه خوب بماند.
از کتاب «درباره معنی زندگی»
اثر «ویل دورانت»
#معنای_زندگی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
نامهی «منکن» نویسنده آمریکایی به «ویلدورانت» در پاسخ به پرسش «معنای زندگی شما چیست؟»
از من پرسیدهاید که مایه تسلی و خرسندی من در زندگی چیست و چرا به کار و زندگی ادامه میدهم. من به کار و زندگی ادامه میدهم به همان دلیلی که یک مرغ به نشستن بر روی تخممرغها ادامه میدهد. در هر موجود زندهای، انگیزهای مبهم ولی قدرتمند برای کار و فعالیت وجود دارد. زندگی، مقتضی زیستن است. عدم فعالیت برای موجود سالم، امری دردناک، خطرناک و غیرممکن است (مگر به عنوان استراحتی برای تجدید قوا در میان امواج کار و فعالیت).
البته شکل دقیق فعالیت یک فرد، با قوا و قابلیتهایی که با آنها به دنیا میآید، مشخص است. به عبارت دیگر، تواناییهایش را وراثت تعیین میکند. من مثل مرغها تخم نمیگذارم، چون بدون قوا و قابلیتهای آنها به دنیا آمدهام. به همین دلیل، دنبال انتخابات کنگره هم نمیروم. یا ویولن نمیزنم، یا در دانشگاه، متافیزیک درس نمیدهم و یا در کارخانه ذوبآهن کار نمیکنم. تنها کاری را انجام میدهم که برای دستانم سادهتر و راحتتر است. در نتیجه، من نویسندهام.
اراده آگاهانه خیلی کمی در همه اینها وجود دارد. آنچه من انجام میدهم به دست تقدیری غیرقابل درک جهت پیدا میکند، نه لزوماً با انتخاب خودم. من در بچگی میخواستم شیمیدان بشوم، ولی در عین حال پدر فقیرم سعی میکرد از من یک کاسب بسازد. با همه این احوال، نویسنده شدم و احتمالا تا پایان عمر هم نویسنده باقی خواهم ماند. درست مثل گاوی که همه عمرش شیر میدهد، گرچه نفع شخصیاش اقتضا میکند که مشروب جین بدهد. دلم میخواهد فکر کنم که نوشتههایم ایدههای صحیحی بودهاند و بر مردم اثر گذاشته است. دنیا ممکن است آنها را دوست داشته باشد یا به آنها حتی دست هم نزند. برایم چندان مهم نیست چون خودم با آنها خوش بودهام. هرچقدر هم که خوب باشند، روزی در گذر زمان و در تاریخ دنیا محو خواهند شد.
در کنار کارم، ابزاری هم برای کسب سعادت در نظر گرفتهام به اسم "معاشرت". وقتی کارهایم تمام میشود به خانواده و دوستانم روی میآورم. با آنها معمولاً حالم خوب است. هرچند، خانه من غم و جر و بحث هم زیاد دیده است. اما بودنشان در کل به من حس خوشبختی میدهد.
این که زندگی چه معنایی میتواند داشته باشد را نمیدانم؛ ولی تمایل دارم گمان کنم که هیچ معنایی ندارد. فقط میدانم زندگی برای من در حالی که طول کشید، سرگرمکننده بود. دردسرهای زندگی هم گاهی سرگرمکننده هستند و باعث پرورش برخی اوصاف انسانی جذاب مانند شجاعت و غیره میشوند که البته آنها هم سرگرمکننده هستند. هرچند سرگرمی هم پایدار نیست. هیچ تئاتری، هر چقدر هم که خوب باشد نمیتواند برای همیشه خوب بماند.
از کتاب «درباره معنی زندگی»
اثر «ویل دورانت»
#معنای_زندگی
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
❤29👍15👏10🕊1🍓1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خِرد در سادگیست!
هیجان همیشه در زندگی کمککننده نیست. این سادگی است که ناجی جاودانه ما خواهد بود.
مشهور بودن یا شماره یک بودن، خوشایند است، اما «عاقل و مهربان» ماندن، دستاورد بزرگتری خواهد بود. شاید تصمیم بگیریم دنیا را فتح نکنیم، اما به جای آن زندگی آرامتر و سالمتری داشته باشیم. شاید نیاز داشته باشیم خیلی بیشتر استراحت کنیم.
اضطراب، التماس منطقی و خشمآلود ذهن ماست برای اینکه به طور مداوم و تا حد خستگی مفرط، مغزمان را تحریک نکنیم.
#اضطراب
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
هیجان همیشه در زندگی کمککننده نیست. این سادگی است که ناجی جاودانه ما خواهد بود.
مشهور بودن یا شماره یک بودن، خوشایند است، اما «عاقل و مهربان» ماندن، دستاورد بزرگتری خواهد بود. شاید تصمیم بگیریم دنیا را فتح نکنیم، اما به جای آن زندگی آرامتر و سالمتری داشته باشیم. شاید نیاز داشته باشیم خیلی بیشتر استراحت کنیم.
اضطراب، التماس منطقی و خشمآلود ذهن ماست برای اینکه به طور مداوم و تا حد خستگی مفرط، مغزمان را تحریک نکنیم.
#اضطراب
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👏32❤13👍12🤷♂1🙏1😐1😡1
رژیم اطلاعاتی
#یوال_نوح_هراری
هزاران سال پیش، انسانها هرچه میتوانستند غذا میخوردند و اگر چیزی سرشار از چربی و قند پیدا میکردند مجبور بودند تا جای ممکن از آن بخورند. دلیلش آن بود که آنها نیاز به حفظ انرژی داشتند و غذا کم بود.
امروزه ما با مقدار زیاد و متنوع غذاها غرق شدهایم؛ غذاهایی که بیشتر آنها سرشار از چربی و قند هستند. بنابراین، به این فکر کردیم که دیگر نیازی نیست مقدار زیادی از غذاها بخوریم. ما همیشه به غذا دسترسی داریم. پس به فکر تنظیم رژیم غذایی و خوردن غذا بر اساس نیاز بدن افتادیم.
این دقیقا داستان «اطلاعات» است. در گذشته اطلاعات، کمیاب بودند. بنابراین، ما به هر نوع اطلاعاتی دست پیدا مییافتیم، آن را کامل مصرف (مطالعه) میکردیم. امروزه ما به وسیله مقدار زیاد و متنوع از اطلاعات غرق شدهایم؛ اطلاعاتی که بیشتر آن بیمصرف و غیرضروری است و به طور مصنوعی احساساتی مانند غم، خشم، حسادت، اضطراب و وحشت درون ما ایجاد میکند.
ما خیلی اضطراریتر از رژیم غذایی، به یک «رژیم اطلاعاتی» احتیاج داریم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
#یوال_نوح_هراری
هزاران سال پیش، انسانها هرچه میتوانستند غذا میخوردند و اگر چیزی سرشار از چربی و قند پیدا میکردند مجبور بودند تا جای ممکن از آن بخورند. دلیلش آن بود که آنها نیاز به حفظ انرژی داشتند و غذا کم بود.
امروزه ما با مقدار زیاد و متنوع غذاها غرق شدهایم؛ غذاهایی که بیشتر آنها سرشار از چربی و قند هستند. بنابراین، به این فکر کردیم که دیگر نیازی نیست مقدار زیادی از غذاها بخوریم. ما همیشه به غذا دسترسی داریم. پس به فکر تنظیم رژیم غذایی و خوردن غذا بر اساس نیاز بدن افتادیم.
این دقیقا داستان «اطلاعات» است. در گذشته اطلاعات، کمیاب بودند. بنابراین، ما به هر نوع اطلاعاتی دست پیدا مییافتیم، آن را کامل مصرف (مطالعه) میکردیم. امروزه ما به وسیله مقدار زیاد و متنوع از اطلاعات غرق شدهایم؛ اطلاعاتی که بیشتر آن بیمصرف و غیرضروری است و به طور مصنوعی احساساتی مانند غم، خشم، حسادت، اضطراب و وحشت درون ما ایجاد میکند.
ما خیلی اضطراریتر از رژیم غذایی، به یک «رژیم اطلاعاتی» احتیاج داریم.
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍61👏7❤5🙏1
خشم و افسردگی
حفظ نفرت در درونتان، احساس بیحاصلی است؛ مثل این است که برای تنبیه عقربی که شما را نیش زده، آن را بخورید. بخشی از ریشههای افسردگی در همین خشم و نفرت است.
از کتاب «دلایلی برای زنده ماندن»
اثر «مت هیگ»
#خشم
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
حفظ نفرت در درونتان، احساس بیحاصلی است؛ مثل این است که برای تنبیه عقربی که شما را نیش زده، آن را بخورید. بخشی از ریشههای افسردگی در همین خشم و نفرت است.
از کتاب «دلایلی برای زنده ماندن»
اثر «مت هیگ»
#خشم
@DevelopmentSc
✔️ کانال «مدرسه توسعه»
👍34👏7🕊5