🚧 روحانی و لیگ برتر روابط عمومی ها
نکته جالب صحبت های روحانی در هم اندیشی مدیران اجرایی از حیث مطرح کردن #روابط_عمومی ها جالب بود.
روحانی از روابط عمومی ها خواست سوال هایی که از سوی مردم مطرح می شود را به سرعت پاسخ بدهند.
ولی مسئله ای که در حدود و اختیارات روابط عمومی ها نباید از خاطر ببریم این است:
- روابط عمومی ها در ساختار سازمانی، جایگاه محکمی ندارند و حتی با تغییراتی که در سطح وزارتخانه ها و سازمان ها در تغییر این جایگاه از اداره کل روابط عمومی به مرکز اطلاع رسانی اتفاق افتاد هم کمکی به تقویت جایگاه این واحد، نشد.
- فعالیت روابط عمومی ها در فضای مجازی، تعریف شده نیست و بسته به سلیقه مدیران دستگاه ها و دانش کارشناسان روابط عمومی، این نوع اقدامات به صورت جسته و گریخته و بسیار محدود انجام می شود.
- در اینکه خدمات و فعالیت های دستگاه های دولتی به خوبی معرفی نمی شوند، هیچ تردیدی نیست، اما بدنه دستگاه های دولتی در برابر هر نوع فضای تعاملی بسیار مقاوم است. پیشنهاد و استقرار هر نوع ساختاری از سوی روابط عمومی ها که سازمان ها را به پاسخگویی وادار کند، با مقاومت و رد پیشنهاد مواجه می شود.
- بهترین انگیزه برای هر روابط عمومی، در نظر گرفتن جایگاهی مساوی با سایر واحدهای سازمانی است. شنیدن پیشنهادها، هموار کردن ارتباط با همکاران و مشتریان و ایجاد فضای کار مناسب، از هر نوع عامل انگیزه بخش، مؤثرتر است و قائلم تا زمانی که وزارتخانه ها و سازمان ها، توانمندی های ارتباطی و رسانه ای روابط عمومی را باور نکنند، همیشه روابط عمومی مثل امروز در جایگاه بدهکار خواهد بود.
- ابتکار عمل در فضای رسانهای، دادن مجوز برای حضور در شبکه های اجتماعی و عدم هراس از ارتباط مستقیم با مردم، آن چیزی است که من از صحبت های روحانی استنباط کردم، ولی نگاهی به دامنه اختیارات روابط عمومی ها بیندازیم که تا چه اندازه به جای اختیارات، برای آن ها محدودیت ایجاد شده است.
- با بدنه موجود روابط عمومی دستگاه های حاکمیتی، هیچ امیدی به تغییر سبک یا ارتقای سطح اطلاع رسانی سازمان ها نمی بینم و مادامی که امکانات و اختیارات فعلی، داشته های روابط عمومی ها باشد، مثل این است از یک کودک 10 ساله بخواهیم در لیگ برتر برای تیممان، گلزنی کند.
محمود حق وردی
چهارشنبه 6 تیرماه 1397
حرفه؛ روابط عمومی |
پ.ن.تحلیل خوبی از آقای حق وردی دیدم و بهره بردم .چند نکته تکمیلی مطرح میکنم ...
اولا.روابط عمومی ها رویکرد اطلاع رسانی را در پیش گرفته اند حال آنکه رویکرد اطلاع رسانی صرفا یک طرفه است و باید به اطلاع یابی تمرکز بیشتری شود.در واقع تا ندانیم مسله چیست و دغدغه ارتباطی سازمان در مواجه با افکار عمومی چیست هرگز اطلاع رسانی و تعامل موثری با جامعه برقرار نمی شود.
دوما .روابط عمومی ها برنامه محور و استراتژی ارتباطی مدار نیستند و تلاشهای گاها برنامه ای هم اغلب در عمل عقیم است و به اجرا نمی رسد.زیرا هیچ چشم اندازی در روابط عمومی برای سازمانها طراحی و تدوین نشده است...
سوما.ارزیابی اثربخشی ارتباطی عملا در هیچ کدام از روابط عمومی ها به صورت علمی و تخصصی انجام نمی شود..و دلیل آن هم در نبود برنامه ریزی ارتباطی است..تا برنامه ای نباشد ارزیابی اثربخشی هم معنا دار نیست ...
و اینکه ...آموزش روابط عمومی ها بروزرسانی نشده و همواره با سیلابسهای آموزشی گذشته های دور اجرا می شود ..
و....
شکری خانقاه
@publicrelationspr
نکته جالب صحبت های روحانی در هم اندیشی مدیران اجرایی از حیث مطرح کردن #روابط_عمومی ها جالب بود.
روحانی از روابط عمومی ها خواست سوال هایی که از سوی مردم مطرح می شود را به سرعت پاسخ بدهند.
ولی مسئله ای که در حدود و اختیارات روابط عمومی ها نباید از خاطر ببریم این است:
- روابط عمومی ها در ساختار سازمانی، جایگاه محکمی ندارند و حتی با تغییراتی که در سطح وزارتخانه ها و سازمان ها در تغییر این جایگاه از اداره کل روابط عمومی به مرکز اطلاع رسانی اتفاق افتاد هم کمکی به تقویت جایگاه این واحد، نشد.
- فعالیت روابط عمومی ها در فضای مجازی، تعریف شده نیست و بسته به سلیقه مدیران دستگاه ها و دانش کارشناسان روابط عمومی، این نوع اقدامات به صورت جسته و گریخته و بسیار محدود انجام می شود.
- در اینکه خدمات و فعالیت های دستگاه های دولتی به خوبی معرفی نمی شوند، هیچ تردیدی نیست، اما بدنه دستگاه های دولتی در برابر هر نوع فضای تعاملی بسیار مقاوم است. پیشنهاد و استقرار هر نوع ساختاری از سوی روابط عمومی ها که سازمان ها را به پاسخگویی وادار کند، با مقاومت و رد پیشنهاد مواجه می شود.
- بهترین انگیزه برای هر روابط عمومی، در نظر گرفتن جایگاهی مساوی با سایر واحدهای سازمانی است. شنیدن پیشنهادها، هموار کردن ارتباط با همکاران و مشتریان و ایجاد فضای کار مناسب، از هر نوع عامل انگیزه بخش، مؤثرتر است و قائلم تا زمانی که وزارتخانه ها و سازمان ها، توانمندی های ارتباطی و رسانه ای روابط عمومی را باور نکنند، همیشه روابط عمومی مثل امروز در جایگاه بدهکار خواهد بود.
- ابتکار عمل در فضای رسانهای، دادن مجوز برای حضور در شبکه های اجتماعی و عدم هراس از ارتباط مستقیم با مردم، آن چیزی است که من از صحبت های روحانی استنباط کردم، ولی نگاهی به دامنه اختیارات روابط عمومی ها بیندازیم که تا چه اندازه به جای اختیارات، برای آن ها محدودیت ایجاد شده است.
- با بدنه موجود روابط عمومی دستگاه های حاکمیتی، هیچ امیدی به تغییر سبک یا ارتقای سطح اطلاع رسانی سازمان ها نمی بینم و مادامی که امکانات و اختیارات فعلی، داشته های روابط عمومی ها باشد، مثل این است از یک کودک 10 ساله بخواهیم در لیگ برتر برای تیممان، گلزنی کند.
محمود حق وردی
چهارشنبه 6 تیرماه 1397
حرفه؛ روابط عمومی |
پ.ن.تحلیل خوبی از آقای حق وردی دیدم و بهره بردم .چند نکته تکمیلی مطرح میکنم ...
اولا.روابط عمومی ها رویکرد اطلاع رسانی را در پیش گرفته اند حال آنکه رویکرد اطلاع رسانی صرفا یک طرفه است و باید به اطلاع یابی تمرکز بیشتری شود.در واقع تا ندانیم مسله چیست و دغدغه ارتباطی سازمان در مواجه با افکار عمومی چیست هرگز اطلاع رسانی و تعامل موثری با جامعه برقرار نمی شود.
دوما .روابط عمومی ها برنامه محور و استراتژی ارتباطی مدار نیستند و تلاشهای گاها برنامه ای هم اغلب در عمل عقیم است و به اجرا نمی رسد.زیرا هیچ چشم اندازی در روابط عمومی برای سازمانها طراحی و تدوین نشده است...
سوما.ارزیابی اثربخشی ارتباطی عملا در هیچ کدام از روابط عمومی ها به صورت علمی و تخصصی انجام نمی شود..و دلیل آن هم در نبود برنامه ریزی ارتباطی است..تا برنامه ای نباشد ارزیابی اثربخشی هم معنا دار نیست ...
و اینکه ...آموزش روابط عمومی ها بروزرسانی نشده و همواره با سیلابسهای آموزشی گذشته های دور اجرا می شود ..
و....
شکری خانقاه
@publicrelationspr
مهم ترین چیز در روابط انسان ها
گفتگو است،
اما مردم دیگر با هم حرف نمی زنند،
به هم گوش نمی کنند؛
آنها سینما می روند،
تلویزیون تماشا می کنند،
به رادیو گوش می دهند،
کتاب می خوانند،
پست های روی اینترنت را به روز
می کنند،
اما تقریبا هرگز با هم صحبت نمی کنند!!
اگر بنا داریم دنیا را تغییر بدهیم،
چاره ای جز این نیست که از نو برگردیم به دورانی که جنگجوها دور یک آتش جمع می شدند
و برای هم قصه تعریف می کردند ...
@publicrelationspr
گفتگو است،
اما مردم دیگر با هم حرف نمی زنند،
به هم گوش نمی کنند؛
آنها سینما می روند،
تلویزیون تماشا می کنند،
به رادیو گوش می دهند،
کتاب می خوانند،
پست های روی اینترنت را به روز
می کنند،
اما تقریبا هرگز با هم صحبت نمی کنند!!
اگر بنا داریم دنیا را تغییر بدهیم،
چاره ای جز این نیست که از نو برگردیم به دورانی که جنگجوها دور یک آتش جمع می شدند
و برای هم قصه تعریف می کردند ...
@publicrelationspr
#پیشنهاد من به آقای رییس جمهور ...
برای نخستین بار در شش سال گذشته آقای حسن روحانی رییس جمهور محترم عصر چهارشنبه در نشست هم اندیشی مدیران ارشد دولت گفت: "اگر کسی به دنبال فرافکنی و تشویش اذهان بود، باید پاسخ دهیم و روابط عمومی ها در این راستا امروز، مسئولیت سنگینتری بر دوش دارند و باید در همان لحظه که سخن ناروا علیه خدمات دولت ارایه میشود، حقایق را اعلام کنند."
در واقع این نخستین بار است که رییس جمهور محترم از روابط عمومی طلب همکاری کرده و به گونه ای می توان گفت روابط عمومی ها را به رسمیت شناخته اند.
پیشنهاد من به آقای رییس جمهور این است تا دیر نشده از خودشان شروع کنند. اول از همه ساختمان روابط عمومی دولت را به طور کامل فرو بریزند و ساختمان جدیدی را بنا کنند که در آن افرادی ساکن شوند که از هر حیث شایستگی دارند و ارزش افزوده فعالیتهای شان کاملا قابل لمس و ملموس باشد. آقای رییس جمهور مسئولان روابط عمومی دولت را از خواب اصحاب کهف بیدار کنید. این مسئولان آن قدر در خواب فرو رفته اند که حتی صدای شما را هم نمی شنوند و لااقل تکانی به خودشان بدهند تا دیگران متوجه حضورشان شوند.
دوم این که شرایطی فراهم کنید که شاغلان متخصص در جایگاه مدیریت کلان روابط عمومی سازمانهای دولتی قرار گیرند. منطورم صرفا مدرک تحصیلی نیست بلکه در کنار آن سایر ویژگیهای شخصیتی و مهارتی هم در نطر گرفته شود و این امر می تواند سبب تحول در این حوزه شود که امروز بسیار نیازمند آنیم.
سوم این که شاغلان روابط عمومی برای ایفای نقش حرفه ای خود نیازمند شرایط، امکانات و ابزارهایی است که متاسفانه بسیاری از این شرایط و ابزارها توسط همین دولت از آنها سلب شده است. از طرفی جایگاه آنها تنزل پیدا می کند و از طرفی دیگر سازمان مدیریت و برنامه ریزی بدون هیچ کار کارشناسی، روابط عمومی ها را در ردیف واحدهای عمومی دسته بندی می کند و از آن طرف تر همواره سعی کرده ابزارهای موثر را از دسترس روابط عمومی ها خارج کند که نمونه نزدیکتر آن "تلگرام" است.
چهارم اینکه خط برون سپاری را به روابط عمومی ها هم امتداد دهید تا مگر شاهد تحولی در این حوزه باشیم. تجارب موفق برون سپاری در کشورهای پیشرفته پیش روی ما قرار دارد. اگر می خواهیم روابط عمومی ها در جایگاه واقعی خود قرار گیرند فعالیتهای غیرستادی روابط عمومی های دولت را به بخش خصوصی و تشکلهای مردم نهاد واگذار کنیم. شروع خوبی است بسم الله.
جناب آقای رییس جمهور بگذارید بی رودربایستی خدمت تان عرض کنم در شرایط فعلی، روابط عمومی ها نه تنها قادر نیستند کاری برای شما و دولت شما انجام دهند بلکه متاسفانه باید خدمت تان عرض کنم اگر کسی هم بقول شما دنبال فرافکنی و تشویش اذهان بود روابط عمومی ها حتی قادر به پاسخگویی هم نخواهند بود ...
ارادتمند
مهدی باقریان
عضو هیات مدیره انجمن متخصصان روابط عمومی
@publicrelationspr
برای نخستین بار در شش سال گذشته آقای حسن روحانی رییس جمهور محترم عصر چهارشنبه در نشست هم اندیشی مدیران ارشد دولت گفت: "اگر کسی به دنبال فرافکنی و تشویش اذهان بود، باید پاسخ دهیم و روابط عمومی ها در این راستا امروز، مسئولیت سنگینتری بر دوش دارند و باید در همان لحظه که سخن ناروا علیه خدمات دولت ارایه میشود، حقایق را اعلام کنند."
در واقع این نخستین بار است که رییس جمهور محترم از روابط عمومی طلب همکاری کرده و به گونه ای می توان گفت روابط عمومی ها را به رسمیت شناخته اند.
پیشنهاد من به آقای رییس جمهور این است تا دیر نشده از خودشان شروع کنند. اول از همه ساختمان روابط عمومی دولت را به طور کامل فرو بریزند و ساختمان جدیدی را بنا کنند که در آن افرادی ساکن شوند که از هر حیث شایستگی دارند و ارزش افزوده فعالیتهای شان کاملا قابل لمس و ملموس باشد. آقای رییس جمهور مسئولان روابط عمومی دولت را از خواب اصحاب کهف بیدار کنید. این مسئولان آن قدر در خواب فرو رفته اند که حتی صدای شما را هم نمی شنوند و لااقل تکانی به خودشان بدهند تا دیگران متوجه حضورشان شوند.
دوم این که شرایطی فراهم کنید که شاغلان متخصص در جایگاه مدیریت کلان روابط عمومی سازمانهای دولتی قرار گیرند. منطورم صرفا مدرک تحصیلی نیست بلکه در کنار آن سایر ویژگیهای شخصیتی و مهارتی هم در نطر گرفته شود و این امر می تواند سبب تحول در این حوزه شود که امروز بسیار نیازمند آنیم.
سوم این که شاغلان روابط عمومی برای ایفای نقش حرفه ای خود نیازمند شرایط، امکانات و ابزارهایی است که متاسفانه بسیاری از این شرایط و ابزارها توسط همین دولت از آنها سلب شده است. از طرفی جایگاه آنها تنزل پیدا می کند و از طرفی دیگر سازمان مدیریت و برنامه ریزی بدون هیچ کار کارشناسی، روابط عمومی ها را در ردیف واحدهای عمومی دسته بندی می کند و از آن طرف تر همواره سعی کرده ابزارهای موثر را از دسترس روابط عمومی ها خارج کند که نمونه نزدیکتر آن "تلگرام" است.
چهارم اینکه خط برون سپاری را به روابط عمومی ها هم امتداد دهید تا مگر شاهد تحولی در این حوزه باشیم. تجارب موفق برون سپاری در کشورهای پیشرفته پیش روی ما قرار دارد. اگر می خواهیم روابط عمومی ها در جایگاه واقعی خود قرار گیرند فعالیتهای غیرستادی روابط عمومی های دولت را به بخش خصوصی و تشکلهای مردم نهاد واگذار کنیم. شروع خوبی است بسم الله.
جناب آقای رییس جمهور بگذارید بی رودربایستی خدمت تان عرض کنم در شرایط فعلی، روابط عمومی ها نه تنها قادر نیستند کاری برای شما و دولت شما انجام دهند بلکه متاسفانه باید خدمت تان عرض کنم اگر کسی هم بقول شما دنبال فرافکنی و تشویش اذهان بود روابط عمومی ها حتی قادر به پاسخگویی هم نخواهند بود ...
ارادتمند
مهدی باقریان
عضو هیات مدیره انجمن متخصصان روابط عمومی
@publicrelationspr
#دلنوشته_ارتباطی
رابطه بدون احترام
مث ساندویچ بدون نوشابه هست،
شاید سیرت کنه ولی نمیچسبه ...
@publicrelationspr
رابطه بدون احترام
مث ساندویچ بدون نوشابه هست،
شاید سیرت کنه ولی نمیچسبه ...
@publicrelationspr
نگاه رسانه:
مدیریت نشریه ی منطقه ای واکنش و شبکه خبری گیلان 24 با این نگاه اقای مهدی باقریان کاملا موافق است به گونه ای که در شش سال گذشته به گواه یادداشت های روز و سرمقاله ها دراین دو رسانه و دیگر رسانه های استانی و کشوری بارها و بارها بر این مساله مهم تاکید داشته و دارم.
آقای رئیس جمهوری محترم بدانند که وضعیت و شرایط روابط عمومی در استان ها و شهرستان ها بی تردید در شرایطی بحرانی است و در یک استان از 70 یا 80 روابط عمومی بخش دولتی و همین تعداد روابط عمومی بخشی های خصولتی به دشواری می توانید به تعداد انگشتان یک دست روابط عمومی هایی را یافت که تا حدی به وظایف، نقش و رسالت خویش آگاه باشند و یک نگاه گذرا به پرتالهای روابط عمومی و اقدام هایی که در روز انجام می دهد این ادعا را آشکار می سازد. در این باره آماده مناظره با هر مدیر و مسئول و صاحب نظری در کشور و استان ها هستم..
در سازمان ها و نهادها بخش عمده نیروهای روابط عمومی سفارشی از سوی وکلا و مدیران اجرایی و روحانیان و افراد صاحب نفوذ هستند و لذا خیلی اعتقاد به اطلاع رسانی درست، دقیق و به هنگام نیست و کار اطلاع رسانی به آنچه شما باور دارید، روی زمین مانده است. بنیان گذار نظام اسلامی توصیه می کردند، هر کاری می کنید به مردم بگویید که بدانند انقلاب چه خدماتی کرده است و روابط عمومی ها اغلب از این همین بخش هم عاجز مانده اند.!.
اعتقاد نگارنده این است که باید یک انقلاب سریع و وسیع در عرصه روابط عمومی های کشور روی بدهد، در غیر این صورت مدیران بخش های دولتی و نهادها و سازمان های حاکمیتی راهی که می روند به ... است.
روابط عمومی های سازمان ها و نهادها باید از بهترین ، هشیارترین، با انرژی ترین و آگاه ترین افراد در هر مجموعه و سازمان باشند و بدانند چه وظایفی دارند و چون نمی دانند، رئیس دولت هم به آن ها توصیه می کند که حداقل در مقابل سخنان ناروا ابستادگی کرده و خدمات دولت و نظام را تشریح و تبیین کنند.
رئیس جمهوری از درون مجموعه خود شروع و در وزارتخانه ها و استانداری های و سازمان ها و اداره های کل تغییرات را در کمتر از دو ماه به انجام برساند. بسم الله
مجید محمدپور
نویسنده و مدرس علوم ارتباطات
@publicrelationspr
مدیریت نشریه ی منطقه ای واکنش و شبکه خبری گیلان 24 با این نگاه اقای مهدی باقریان کاملا موافق است به گونه ای که در شش سال گذشته به گواه یادداشت های روز و سرمقاله ها دراین دو رسانه و دیگر رسانه های استانی و کشوری بارها و بارها بر این مساله مهم تاکید داشته و دارم.
آقای رئیس جمهوری محترم بدانند که وضعیت و شرایط روابط عمومی در استان ها و شهرستان ها بی تردید در شرایطی بحرانی است و در یک استان از 70 یا 80 روابط عمومی بخش دولتی و همین تعداد روابط عمومی بخشی های خصولتی به دشواری می توانید به تعداد انگشتان یک دست روابط عمومی هایی را یافت که تا حدی به وظایف، نقش و رسالت خویش آگاه باشند و یک نگاه گذرا به پرتالهای روابط عمومی و اقدام هایی که در روز انجام می دهد این ادعا را آشکار می سازد. در این باره آماده مناظره با هر مدیر و مسئول و صاحب نظری در کشور و استان ها هستم..
در سازمان ها و نهادها بخش عمده نیروهای روابط عمومی سفارشی از سوی وکلا و مدیران اجرایی و روحانیان و افراد صاحب نفوذ هستند و لذا خیلی اعتقاد به اطلاع رسانی درست، دقیق و به هنگام نیست و کار اطلاع رسانی به آنچه شما باور دارید، روی زمین مانده است. بنیان گذار نظام اسلامی توصیه می کردند، هر کاری می کنید به مردم بگویید که بدانند انقلاب چه خدماتی کرده است و روابط عمومی ها اغلب از این همین بخش هم عاجز مانده اند.!.
اعتقاد نگارنده این است که باید یک انقلاب سریع و وسیع در عرصه روابط عمومی های کشور روی بدهد، در غیر این صورت مدیران بخش های دولتی و نهادها و سازمان های حاکمیتی راهی که می روند به ... است.
روابط عمومی های سازمان ها و نهادها باید از بهترین ، هشیارترین، با انرژی ترین و آگاه ترین افراد در هر مجموعه و سازمان باشند و بدانند چه وظایفی دارند و چون نمی دانند، رئیس دولت هم به آن ها توصیه می کند که حداقل در مقابل سخنان ناروا ابستادگی کرده و خدمات دولت و نظام را تشریح و تبیین کنند.
رئیس جمهوری از درون مجموعه خود شروع و در وزارتخانه ها و استانداری های و سازمان ها و اداره های کل تغییرات را در کمتر از دو ماه به انجام برساند. بسم الله
مجید محمدپور
نویسنده و مدرس علوم ارتباطات
@publicrelationspr
👈 دکتر حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی و رسانه ای رئیس جمهور:
✅ مجوز استقرار سرورهای شبکه توزیع محتوای پیام رسان تلگرام(CDN) در ایران لغو شده است و ترافیک این پیام رسان تنها از طریق «ارتباطات بین المللی کشور» راهیابی خواهد شد.
این تسهیلات حاصل یک توافق مشروط بود حالا که موسس تلگرام به تعهداتش عمل نکرده است دلیلی برای ادامه آن باقی نمی ماند.
@publicrelationspr
✅ مجوز استقرار سرورهای شبکه توزیع محتوای پیام رسان تلگرام(CDN) در ایران لغو شده است و ترافیک این پیام رسان تنها از طریق «ارتباطات بین المللی کشور» راهیابی خواهد شد.
این تسهیلات حاصل یک توافق مشروط بود حالا که موسس تلگرام به تعهداتش عمل نکرده است دلیلی برای ادامه آن باقی نمی ماند.
@publicrelationspr
📡 دیدن برنامه های ماهواره در جامعه در حال گسترش است و اخیرا برخی از خانواده ها آگاهانه یا نا آگاهانه، اوقات فراغت فرزندان خود را با برنامه های آن پر می کنند؛ اما نباید از تاثیر تماشای برنامه های ماهواری بر روند تحصیلی و فرهنگ ایرانی اسلامی آن ها غافل باشیم زیرا بیشتر برنامه های ماهواره به خالی کردن ذهن نوجوانان و جوانان از ارزش های فرهنگی و دینی می پردازد.
چنانچه بخواهیم آسیب های ماهواره بر روی نوجوانان را بررسی کنیم، باید گفت:
1. جوانان و نوجوانان با دیدن فیلم های ماهواره و تأثیری که بر روی آن ها می گذارد دوست دارند به شکل دیگری باشند و از هویت واقعی خود دور می شوند، دخترها به شکل پسرها در می آیند و پسرها بر عکس، به تدریج دوستانشان کم می شود و دچار انزوا می گردند.
2. بیشتر برنامه های ماهواره به تخریب نظام خانواده پرداخته است و در این بین گسترش فساد و رواج بی بندوباری در روابط مختلف، از جمله روابط آزاد در میان زنان و مردان کاملا مشهود است، تماشای این گونه سریال ها و فیلم ها در زمان اوقات فراغت فرزندان، بر ذهن آن ها تاثیرات مخربی می گذارد و باعث می شود که نوجوانان و جوانان در خلوت خود افکار نامناسب و شیطانی را به خود راه دهند.
3. بیشترین تأثیر شبکه های ماهواره ای بر روی نوجوانان و جوانان این است که سبب بلوغ زودرس شده و افکار آن ها از تحصیل دور می کند.
4. برخی از شبکه های ماهواره ای که به ترویج آیین ها و مذاهب جدید مانند بهاییت و وهابیت و نیز فرقه های شیطان پرستی پرداخته است، باعث شده که نوجوانان و جوانان از معارف عظیم و سودمند دین اسلام غافل شوند و به این آیین ها روی آورند.
5. از دیگر اثرات مخرب شبکه های ماهواره ای بر روی مخاطبان خود رشد مصرف گرایی و مد گرایی، بی بند و باری و فروپاشی بنیان خانواده ها، برهم زدن آرامش و ... می باشد.
برخی دیگر از شبکه های ماهواره ای، سبک های جدید و نامناسبی از موسیقی ها را پخش می کنند که نوجوانان و جوانان در اوقات فراغت خود به این موسیقی هایی که روح و روان آن ها را مورد تخطئه قرار داده و تأثیرات بسیار نامناسبی بر اعصاب و روان آن ها می گذارد، گوش فرا می دهند.
6. بی هویت کردن نسل جوان و ایجاد دوگانگی شخصیتی از جمله اثرات ماهواره در خانواده و نسل جوان.
✅ نکته ی قابل توجه این است که ابزار دشمن در حال حاضر، رسانه است که از طریق برنامه هایی که می سازد سعی دارد افکار و باورهای نسل جوان را به سمتی که میخواهد، سوق دهد.
📡ماهواره مهمترین ابزار دشمن در جهت تأمین منافع آن است به طوری که علاوه بر آسیب هایی که ذکر شد، حس سرخوردگی و عقب ماندگی جهان سومی را به نسل جوان القا میکند تا از این طریق فرهنگ خود را برتر معرفی کند و نوجوانان و جوانان ما را غرب زده کند.
📝 حال باید چگونه نوجوانان و جوانان را از این آسیب ها حفظ کرد؟
📍مهمترین وظیفه بر عهده ی خانواده است که محیط خانه را از اینگونه ابزار پاک سازد و یا حداقل بتواند افکار و باورهای فرزندان خود را به گونه ای از اموزه های دینی و فرهنگ ملی غنی سازد که تاثیر فرهنگ غرب به مراتب کمرنگ تر شود.
از سوی دیگر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان رابا برنامه های سالم ورزشی، هنری و تفریحات سالم پر کنند تا گرایش آن ها به برنامه های ماهواره کمتر شود.
کلام آخر اینکه رابطه ی میان والدین و فرزندان باید به حدی از صمیمیت برسد که فرزندان به پیروی از کلام والدین، خیر و مصلحت خود را در ترک دیدن این برنامه ها بدانند.
@publicrelationspr
چنانچه بخواهیم آسیب های ماهواره بر روی نوجوانان را بررسی کنیم، باید گفت:
1. جوانان و نوجوانان با دیدن فیلم های ماهواره و تأثیری که بر روی آن ها می گذارد دوست دارند به شکل دیگری باشند و از هویت واقعی خود دور می شوند، دخترها به شکل پسرها در می آیند و پسرها بر عکس، به تدریج دوستانشان کم می شود و دچار انزوا می گردند.
2. بیشتر برنامه های ماهواره به تخریب نظام خانواده پرداخته است و در این بین گسترش فساد و رواج بی بندوباری در روابط مختلف، از جمله روابط آزاد در میان زنان و مردان کاملا مشهود است، تماشای این گونه سریال ها و فیلم ها در زمان اوقات فراغت فرزندان، بر ذهن آن ها تاثیرات مخربی می گذارد و باعث می شود که نوجوانان و جوانان در خلوت خود افکار نامناسب و شیطانی را به خود راه دهند.
3. بیشترین تأثیر شبکه های ماهواره ای بر روی نوجوانان و جوانان این است که سبب بلوغ زودرس شده و افکار آن ها از تحصیل دور می کند.
4. برخی از شبکه های ماهواره ای که به ترویج آیین ها و مذاهب جدید مانند بهاییت و وهابیت و نیز فرقه های شیطان پرستی پرداخته است، باعث شده که نوجوانان و جوانان از معارف عظیم و سودمند دین اسلام غافل شوند و به این آیین ها روی آورند.
5. از دیگر اثرات مخرب شبکه های ماهواره ای بر روی مخاطبان خود رشد مصرف گرایی و مد گرایی، بی بند و باری و فروپاشی بنیان خانواده ها، برهم زدن آرامش و ... می باشد.
برخی دیگر از شبکه های ماهواره ای، سبک های جدید و نامناسبی از موسیقی ها را پخش می کنند که نوجوانان و جوانان در اوقات فراغت خود به این موسیقی هایی که روح و روان آن ها را مورد تخطئه قرار داده و تأثیرات بسیار نامناسبی بر اعصاب و روان آن ها می گذارد، گوش فرا می دهند.
6. بی هویت کردن نسل جوان و ایجاد دوگانگی شخصیتی از جمله اثرات ماهواره در خانواده و نسل جوان.
✅ نکته ی قابل توجه این است که ابزار دشمن در حال حاضر، رسانه است که از طریق برنامه هایی که می سازد سعی دارد افکار و باورهای نسل جوان را به سمتی که میخواهد، سوق دهد.
📡ماهواره مهمترین ابزار دشمن در جهت تأمین منافع آن است به طوری که علاوه بر آسیب هایی که ذکر شد، حس سرخوردگی و عقب ماندگی جهان سومی را به نسل جوان القا میکند تا از این طریق فرهنگ خود را برتر معرفی کند و نوجوانان و جوانان ما را غرب زده کند.
📝 حال باید چگونه نوجوانان و جوانان را از این آسیب ها حفظ کرد؟
📍مهمترین وظیفه بر عهده ی خانواده است که محیط خانه را از اینگونه ابزار پاک سازد و یا حداقل بتواند افکار و باورهای فرزندان خود را به گونه ای از اموزه های دینی و فرهنگ ملی غنی سازد که تاثیر فرهنگ غرب به مراتب کمرنگ تر شود.
از سوی دیگر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان رابا برنامه های سالم ورزشی، هنری و تفریحات سالم پر کنند تا گرایش آن ها به برنامه های ماهواره کمتر شود.
کلام آخر اینکه رابطه ی میان والدین و فرزندان باید به حدی از صمیمیت برسد که فرزندان به پیروی از کلام والدین، خیر و مصلحت خود را در ترک دیدن این برنامه ها بدانند.
@publicrelationspr
#دلنوشته_ارتباطی
#رابطه
تو رابطه ها، یه تفکر غلط اینه که وقتی طرف ناراحته و تو خودشه، شما هم فرض می کنید خودشو گرفته و تحویل نمی گیره
و شما هم در ازاش قهر میکنید و سرد جوابشو میدین
در حالی که اون آدم دقیقا اون لحظه حالش خوب نیست و نیاز به توجه بیش از حد شما داره، اگه حالش خوب بود که اونطوری نبود.
اگه فقط وقتی خوبه شمام باهاش خوبید که هفت پشت غریبه هم همین کارو براش میکنه.
یه فرقی باید بین شما و غریبه ها باشه
@publicrelationspr
#رابطه
تو رابطه ها، یه تفکر غلط اینه که وقتی طرف ناراحته و تو خودشه، شما هم فرض می کنید خودشو گرفته و تحویل نمی گیره
و شما هم در ازاش قهر میکنید و سرد جوابشو میدین
در حالی که اون آدم دقیقا اون لحظه حالش خوب نیست و نیاز به توجه بیش از حد شما داره، اگه حالش خوب بود که اونطوری نبود.
اگه فقط وقتی خوبه شمام باهاش خوبید که هفت پشت غریبه هم همین کارو براش میکنه.
یه فرقی باید بین شما و غریبه ها باشه
@publicrelationspr
♨️ نكات نگهداري از رابطه عاطفي
محققان انجمن روانشناسی امریکا بر این باورند که "نحوه ارتباط" ، بیش از سازگاریهای فردی، سطح تعهد و حوادث زندگی، به پیشبینی طلاق کمک میکند.
در اینجا به ۷ مورد از نکاتی که زوجها در روابط سالم به یکدیگر میگویند، اشاره شده است.
1️⃣ من از تو حمایت میکنم
شاید ندانید، اما مهم است که به همسر خود بفهمانید که از او حمایت میکنید. حمایت کلامی و اشارات غیرکلامی در رابطه به همسرتان حس امنیت میبخشد که منجر به پایهریزی اعتماد و صمیمیت میشود.
حمایت دلسوزانه زوجین نسبت به شخصیت و ارزشهای یکدیگر موجب بهبود کیفیت رابطه آنها میگردد.
2️⃣ دوستت دارم
گفتن جمله دوستت دارم، سنگ بنای هر رابطهایی را میسازد. با این وجود، هنگامی که این رابطه پایهریزی شد به مرور زمان، جمله دوستت دارم تبدیل به عادت شده و بیشتر شبیه واژههایی از اعماق وجود است تا حرفهای تکراری. بیش از نیمی از زوجها، که رابطه آنها بیش از ۱ تا ۵ سال دوام آورده، جمله دوستت دارم را اساس حرفهای روزانه خود قرار دادهاند. البته تعداد تکرار این جمله با افزايش سالهای رابطه به طرز چشمگیری کاهش مییابد. اگرچه گفتن دوستت دارم امری طبیعی است، اما باید و میتواند موجب تغییر در کیفیت روابط طرفین شود.
3️⃣ متاسفم
همه ما اشتباه میکنیم، اما پذیرش اشتباه برای برخی دشوار است. پذیرش اشتباه و قبول مسئولیت کارها از نشانههای اصلی بلوغ است. با گفتن جمله متاسفم در مواقع لزوم، نه تنها همچون فردی بالغ رفتار نمودهاید، بلکه اعتماد را در رابطه پایهگذاری کردهاید. عذرخواهی، بیش از انکار، موجب تقویت اعتماد متقابل بین طرفین میگردد.
4️⃣ احساسات را با من در میان بگذار زوجهای پرمشغله اغلب گفتگوی مختصری درباره مسائل روزمره و تعهدات معمول با یکدیگر دارند. از گفتگوهای سطحی اجتناب کرده و یکدیگر را ترغیب کنید تا همسرتان احساسات درونی خود را با شما در میان بگذارد. چنانچه یکی از رفتارهای شما طرف مقابل را آزار داد، به حرفهای طرف مقابل داستان نیز گوش دهید. اما، واقعاً به حرفهای طرف مقابلتان گوش دهید. اکثر افراد از این مشخصه حیاتی، ارتباط موثر، بیبهرهاند. از منظر اکثر مردم کنارگذاشتن نقطه نظرهای خودشان و گوش دادن به نگرانیهای طرف مقابل بسیار دشوار است، و همین امر ارتباط موثر را تقریباً غیرممکن میسازد.
5️⃣ بعداً این مشکل را حل میکنیم
بحث و عدم توافق بخشهای جداناپذیر هر رابطهایی هستند. با این وجود، مدیریت این عدم توافقها سرانجام یکرابطه را به تصویر میکشد. کشمکشهای مکرر و حلنشده فشار بیش از حدی را بر توان جسمی و روحی وارد کرده و میتواند سلامت و حس رضایت از زندگی را تحلیل ببرد. به همین دلیل دست یابی به تعادل و آرامش پس از بحثها از اهمیت ویژهایی برخوردار است. مرکز مشاوره و سلامت متذکر میشود، چنانچه دقت کرده باشید، صداها بالا میرود، پای مسائل گذشته به میان باز میشود و پرخاشگریها آغاز میشود، اما دقیقاً در همین لحظه باید نفس عمیقی کشیده و بگوئید هنگامی که سطح هورمون آدرنالین ما به میزان طبیعی بازگشت بحث خواهیم کرد.
6️⃣ شب به خیر
هر شب پیش از خواب، شب به خیر بگوئید، حتی اگر روز بدی را پشت سر گذاشته بودید؛ زیرا نشان میدهد که شما به این رابطه اهمیت میدهید. او تشریح میکند که گفتن شب به خیر، بدان معناست که شما دو نفر و رابطه بین شما از هر چیز ناراحتکنندهایی که اتفاق افتاده مهمتر است.
7️⃣ روز خوبی داشته باشی!
بر اهمیت کمی دلگرمی در روز با گفتن روز خوبی داشته باشی و دعای خیر تاکید میشود. دنیای بیرون میتواند خشن باشد و آگاهی از اینکه همسرتان هر کجا که باشید حامی شماست، حس قدرت و انرژی مضاعفی را در برابر نبردهای زندگی به شما و او میبخشد. در نتیجه، رابطه سالم، سلامت روح را افزایش میدهد. اما از طرف دیگر یک رابطه ناسالم، زندگی را به مصیبت تبدیل میکند. نحوه ارتباط ما با موارد مهم، نمایی از رابطه ما را آشکار میسازد، اما تغییر شیوه ارتباط ما نیز میتواند به بهبود کیفیت رابطه کمک کند.
روزانه این ۷ نکته را به یکدیگر گوشزد کنید و قطعاً رابطهایی عمیقتر، دوستانه تر، بردبارانهتر و صمیمیتی پایدارتر را تجربه خواهید کرد.
@phblicrelationspr
محققان انجمن روانشناسی امریکا بر این باورند که "نحوه ارتباط" ، بیش از سازگاریهای فردی، سطح تعهد و حوادث زندگی، به پیشبینی طلاق کمک میکند.
در اینجا به ۷ مورد از نکاتی که زوجها در روابط سالم به یکدیگر میگویند، اشاره شده است.
1️⃣ من از تو حمایت میکنم
شاید ندانید، اما مهم است که به همسر خود بفهمانید که از او حمایت میکنید. حمایت کلامی و اشارات غیرکلامی در رابطه به همسرتان حس امنیت میبخشد که منجر به پایهریزی اعتماد و صمیمیت میشود.
حمایت دلسوزانه زوجین نسبت به شخصیت و ارزشهای یکدیگر موجب بهبود کیفیت رابطه آنها میگردد.
2️⃣ دوستت دارم
گفتن جمله دوستت دارم، سنگ بنای هر رابطهایی را میسازد. با این وجود، هنگامی که این رابطه پایهریزی شد به مرور زمان، جمله دوستت دارم تبدیل به عادت شده و بیشتر شبیه واژههایی از اعماق وجود است تا حرفهای تکراری. بیش از نیمی از زوجها، که رابطه آنها بیش از ۱ تا ۵ سال دوام آورده، جمله دوستت دارم را اساس حرفهای روزانه خود قرار دادهاند. البته تعداد تکرار این جمله با افزايش سالهای رابطه به طرز چشمگیری کاهش مییابد. اگرچه گفتن دوستت دارم امری طبیعی است، اما باید و میتواند موجب تغییر در کیفیت روابط طرفین شود.
3️⃣ متاسفم
همه ما اشتباه میکنیم، اما پذیرش اشتباه برای برخی دشوار است. پذیرش اشتباه و قبول مسئولیت کارها از نشانههای اصلی بلوغ است. با گفتن جمله متاسفم در مواقع لزوم، نه تنها همچون فردی بالغ رفتار نمودهاید، بلکه اعتماد را در رابطه پایهگذاری کردهاید. عذرخواهی، بیش از انکار، موجب تقویت اعتماد متقابل بین طرفین میگردد.
4️⃣ احساسات را با من در میان بگذار زوجهای پرمشغله اغلب گفتگوی مختصری درباره مسائل روزمره و تعهدات معمول با یکدیگر دارند. از گفتگوهای سطحی اجتناب کرده و یکدیگر را ترغیب کنید تا همسرتان احساسات درونی خود را با شما در میان بگذارد. چنانچه یکی از رفتارهای شما طرف مقابل را آزار داد، به حرفهای طرف مقابل داستان نیز گوش دهید. اما، واقعاً به حرفهای طرف مقابلتان گوش دهید. اکثر افراد از این مشخصه حیاتی، ارتباط موثر، بیبهرهاند. از منظر اکثر مردم کنارگذاشتن نقطه نظرهای خودشان و گوش دادن به نگرانیهای طرف مقابل بسیار دشوار است، و همین امر ارتباط موثر را تقریباً غیرممکن میسازد.
5️⃣ بعداً این مشکل را حل میکنیم
بحث و عدم توافق بخشهای جداناپذیر هر رابطهایی هستند. با این وجود، مدیریت این عدم توافقها سرانجام یکرابطه را به تصویر میکشد. کشمکشهای مکرر و حلنشده فشار بیش از حدی را بر توان جسمی و روحی وارد کرده و میتواند سلامت و حس رضایت از زندگی را تحلیل ببرد. به همین دلیل دست یابی به تعادل و آرامش پس از بحثها از اهمیت ویژهایی برخوردار است. مرکز مشاوره و سلامت متذکر میشود، چنانچه دقت کرده باشید، صداها بالا میرود، پای مسائل گذشته به میان باز میشود و پرخاشگریها آغاز میشود، اما دقیقاً در همین لحظه باید نفس عمیقی کشیده و بگوئید هنگامی که سطح هورمون آدرنالین ما به میزان طبیعی بازگشت بحث خواهیم کرد.
6️⃣ شب به خیر
هر شب پیش از خواب، شب به خیر بگوئید، حتی اگر روز بدی را پشت سر گذاشته بودید؛ زیرا نشان میدهد که شما به این رابطه اهمیت میدهید. او تشریح میکند که گفتن شب به خیر، بدان معناست که شما دو نفر و رابطه بین شما از هر چیز ناراحتکنندهایی که اتفاق افتاده مهمتر است.
7️⃣ روز خوبی داشته باشی!
بر اهمیت کمی دلگرمی در روز با گفتن روز خوبی داشته باشی و دعای خیر تاکید میشود. دنیای بیرون میتواند خشن باشد و آگاهی از اینکه همسرتان هر کجا که باشید حامی شماست، حس قدرت و انرژی مضاعفی را در برابر نبردهای زندگی به شما و او میبخشد. در نتیجه، رابطه سالم، سلامت روح را افزایش میدهد. اما از طرف دیگر یک رابطه ناسالم، زندگی را به مصیبت تبدیل میکند. نحوه ارتباط ما با موارد مهم، نمایی از رابطه ما را آشکار میسازد، اما تغییر شیوه ارتباط ما نیز میتواند به بهبود کیفیت رابطه کمک کند.
روزانه این ۷ نکته را به یکدیگر گوشزد کنید و قطعاً رابطهایی عمیقتر، دوستانه تر، بردبارانهتر و صمیمیتی پایدارتر را تجربه خواهید کرد.
@phblicrelationspr
🍃
رابطه یعنی کنارش آرامش داشته باشی
خوش باشین با هم..
نه اینکه هر روز بجنگی تا یه جوری
دوست داشتنت رو بهش ثابت کنی!
@publicrelationspr
رابطه یعنی کنارش آرامش داشته باشی
خوش باشین با هم..
نه اینکه هر روز بجنگی تا یه جوری
دوست داشتنت رو بهش ثابت کنی!
@publicrelationspr
khabarnegary-baray-daneshgo.pdf
4 MB
📚 اصول اولیه روزنامه نگاری (برای دانشجویان)
@publicrelationspr
@publicrelationspr
#رابطه
محبت و احترام
دو بال يك رابطه سالم و صميمی هستند، محبت بيش از اندازه به همراه
بی احترامی حتی اگر شوخی باشد
به ارتباط آسيب می رساند.
وقتی به همسر یا حتی يار صميمی ات بی احترامی می كنی،
هر قدر هم پس از آن او را با مهربانی نوازش كنی همچنان زخم بی حرمتی در وجودش خوب نخواهد شد.
ديگری را با رفتار و گفتارت نرنجان،
زيرا ديگر خوبی هايت را نخواهد ديد.
چه بسيار همسرانی كه كمتر از عشاق سوزان با همسرشان مهربانند،
اما با رعايت احترام متقابل ارتباط مستحكم تری دارند.
@publicrelationspr
محبت و احترام
دو بال يك رابطه سالم و صميمی هستند، محبت بيش از اندازه به همراه
بی احترامی حتی اگر شوخی باشد
به ارتباط آسيب می رساند.
وقتی به همسر یا حتی يار صميمی ات بی احترامی می كنی،
هر قدر هم پس از آن او را با مهربانی نوازش كنی همچنان زخم بی حرمتی در وجودش خوب نخواهد شد.
ديگری را با رفتار و گفتارت نرنجان،
زيرا ديگر خوبی هايت را نخواهد ديد.
چه بسيار همسرانی كه كمتر از عشاق سوزان با همسرشان مهربانند،
اما با رعايت احترام متقابل ارتباط مستحكم تری دارند.
@publicrelationspr
#رابطه
من دریافته ام که هر اندازه بتوانم در رابطه خود اصیل تر باشم آن رابطه مفیدتر واقع خواهد شد.
این به آن معنی است که من نیاز دارم تا آنجا که ممکن است از احساسات خودم آگاه باشم، نه اینکه نمای بیرونی یک نگرش را ظاهر سازم و حال آن که واقعاً نگرش متفاوت دیگری در سطحی ژرف تر و یا در سطح وجدان ناهشیار داشته باشم.
اصیل بودن، همچنین این معنا را دربرمی گیرد که مشتاق باشم خودم باشم و نگرش ها و احساسات گوناگونی را که در من وجود دارند با واژه ها و رفتار خودم آشکار سازم.
تنها از این راه است که ارتباط میتواند واقعیت داشته باشد و به نظر می رسد که واقعیت به عنوان نخستین شرط، از اهمیت پرژرفی برخوردار است.
فقط از راه فراهم ساختن واقعیت اصیل موجود در من است که شخص دیگر میتواند با کامیابی، واقعیت را در وجود خود جستجو کند.
واقعی بودن بینهایت مهم به نظر می رسد.
به عنوان شرط دوم، درمی یابم که هر اندازه پذیرش و دوست داشتن من نسبت به این فرد بیشتر باشد، بهتر میتوانم رابطه ای را که مورد استفاده او قرار می گیرد، به وجود آورم.
منظورم از پذیرش این است که شخص را بدون قید و شرط و تنها به خاطر ارزشی که به عنوان یک انسان دارد، بدون توجه به این موقعیت، رفتار یا احساساتش، به گرمی مورد توجه قرار دهم.
یعنی احترام برای نگرش های او در آن لحظه بدون توجه به منفی بودن یا مثبت بودن آنها و بدون توجه به اینکه این نگرش ها تا چه حد ممکن است با نگرش هایی که او در گذشته داشته است، متناقض باشد.
من همچنین دریافته ام که ارتباط به اندازه ای گرانقدر است که احساس می کنم درک کردن آن، آرزوی همیشگی من است.
تنها زمانی که من احساسات و اندیشه هایی را که از نظر شما بسیار وحشتناک، یا بسیار ضعیف یا بسیار احساساتی، یا بسیار شگفت آمیز است، درک کنم و آنها را آن گونه که شما میبینید ببینم و آنها و شما را پذیرا باشم، به طور واقعی احساس آزادی خواهید کرد تا به کاوش زوایای پنهان و شکاف های ترسناک تجربه های درونی خود که اغلب مدفون شده اند، همت گمارید.
این آزادی شرط مهم ارتباط است.
نمی توانم همیشه این نوع ارتباط را با دیگری برقرار سازم و گاه گاهی، حتی زمانی که احساس می کنم آن را در خود به دست آورده ام، ممکن است شخص دیگر آن قدر وحشت زده باشد که نتواند به درک چیزی که به او عرضه می شود نائل آید.
@publicrelationspr
من دریافته ام که هر اندازه بتوانم در رابطه خود اصیل تر باشم آن رابطه مفیدتر واقع خواهد شد.
این به آن معنی است که من نیاز دارم تا آنجا که ممکن است از احساسات خودم آگاه باشم، نه اینکه نمای بیرونی یک نگرش را ظاهر سازم و حال آن که واقعاً نگرش متفاوت دیگری در سطحی ژرف تر و یا در سطح وجدان ناهشیار داشته باشم.
اصیل بودن، همچنین این معنا را دربرمی گیرد که مشتاق باشم خودم باشم و نگرش ها و احساسات گوناگونی را که در من وجود دارند با واژه ها و رفتار خودم آشکار سازم.
تنها از این راه است که ارتباط میتواند واقعیت داشته باشد و به نظر می رسد که واقعیت به عنوان نخستین شرط، از اهمیت پرژرفی برخوردار است.
فقط از راه فراهم ساختن واقعیت اصیل موجود در من است که شخص دیگر میتواند با کامیابی، واقعیت را در وجود خود جستجو کند.
واقعی بودن بینهایت مهم به نظر می رسد.
به عنوان شرط دوم، درمی یابم که هر اندازه پذیرش و دوست داشتن من نسبت به این فرد بیشتر باشد، بهتر میتوانم رابطه ای را که مورد استفاده او قرار می گیرد، به وجود آورم.
منظورم از پذیرش این است که شخص را بدون قید و شرط و تنها به خاطر ارزشی که به عنوان یک انسان دارد، بدون توجه به این موقعیت، رفتار یا احساساتش، به گرمی مورد توجه قرار دهم.
یعنی احترام برای نگرش های او در آن لحظه بدون توجه به منفی بودن یا مثبت بودن آنها و بدون توجه به اینکه این نگرش ها تا چه حد ممکن است با نگرش هایی که او در گذشته داشته است، متناقض باشد.
من همچنین دریافته ام که ارتباط به اندازه ای گرانقدر است که احساس می کنم درک کردن آن، آرزوی همیشگی من است.
تنها زمانی که من احساسات و اندیشه هایی را که از نظر شما بسیار وحشتناک، یا بسیار ضعیف یا بسیار احساساتی، یا بسیار شگفت آمیز است، درک کنم و آنها را آن گونه که شما میبینید ببینم و آنها و شما را پذیرا باشم، به طور واقعی احساس آزادی خواهید کرد تا به کاوش زوایای پنهان و شکاف های ترسناک تجربه های درونی خود که اغلب مدفون شده اند، همت گمارید.
این آزادی شرط مهم ارتباط است.
نمی توانم همیشه این نوع ارتباط را با دیگری برقرار سازم و گاه گاهی، حتی زمانی که احساس می کنم آن را در خود به دست آورده ام، ممکن است شخص دیگر آن قدر وحشت زده باشد که نتواند به درک چیزی که به او عرضه می شود نائل آید.
@publicrelationspr
مدیران روابط عمومی بدانند ..
موضع_یاد_گیرنده....در ارتباطات اثربخش
دانش آموز باشید نه استاد!
«نه، صبر کن»، «نه اینجوری نیس، بذار من بگم». احتمالا شما هم در گفت و گوهایتان از این جمله ها زیاد شنیده اید یا برعکس، زیاد آنها را به کار برده اید. راستش خیلی تقصیری ندارید. ما جوری بار آمده ایم که دلمان می خواهد بیشتر در نقش یک عالم همه چیزدان در گفت و گوها ظاهر شویم تا یک مشتاق به دانستن. فکر می کنیم که ما بهتر بلدیم، بهتر می دانیم و ودر پاسخ به صحبت دیگری اولین حرفی که به نظرمان می رسد، این است که بگوییم «نه» و حرف خودمان را بزنیم.
اما گفت و گو وقتی ثمربخش است و باعث پیشرفت و ثبات ارتباط ما با هم می شود که بپذیریم همه چیز را نمی دانیم. ما باید بپذیریم که ممکن است در مورد موضوعی که ما فکر می کنیم به آن مسلطیم، دیگری حرف تازه ای بزند که برای خود ما هم جالب است. یادتان باشد که برداشت ما فقط بخشی از واقعیت است. اولین مهارت گفت و گو همین است؛ اینکه ما در گفت و گو به جای «استاد سخنران همه چیزدان» خودمان را به جای «دانش آموز مشتاق یادگیری» بگذاریم؛ چیزی که متخصصان گفت و گو به آن می گویند: «موضع یادگیرنده.»
@publicrelationspr
موضع_یاد_گیرنده....در ارتباطات اثربخش
دانش آموز باشید نه استاد!
«نه، صبر کن»، «نه اینجوری نیس، بذار من بگم». احتمالا شما هم در گفت و گوهایتان از این جمله ها زیاد شنیده اید یا برعکس، زیاد آنها را به کار برده اید. راستش خیلی تقصیری ندارید. ما جوری بار آمده ایم که دلمان می خواهد بیشتر در نقش یک عالم همه چیزدان در گفت و گوها ظاهر شویم تا یک مشتاق به دانستن. فکر می کنیم که ما بهتر بلدیم، بهتر می دانیم و ودر پاسخ به صحبت دیگری اولین حرفی که به نظرمان می رسد، این است که بگوییم «نه» و حرف خودمان را بزنیم.
اما گفت و گو وقتی ثمربخش است و باعث پیشرفت و ثبات ارتباط ما با هم می شود که بپذیریم همه چیز را نمی دانیم. ما باید بپذیریم که ممکن است در مورد موضوعی که ما فکر می کنیم به آن مسلطیم، دیگری حرف تازه ای بزند که برای خود ما هم جالب است. یادتان باشد که برداشت ما فقط بخشی از واقعیت است. اولین مهارت گفت و گو همین است؛ اینکه ما در گفت و گو به جای «استاد سخنران همه چیزدان» خودمان را به جای «دانش آموز مشتاق یادگیری» بگذاریم؛ چیزی که متخصصان گفت و گو به آن می گویند: «موضع یادگیرنده.»
@publicrelationspr
مهم ترین چیز در روابط انسان ها
گفتگو است،
اما مردم دیگر با هم حرف نمی زنند،
به هم گوش نمی کنند؛
آنها سینما می روند،
تلویزیون تماشا می کنند،
به رادیو گوش می دهند،
کتاب می خوانند،
پست های روی اینترنت را به روز
می کنند،
اما تقریبا هرگز با هم صحبت نمی کنند!!
اگر بنا داریم دنیا را تغییر بدهیم،
چاره ای جز این نیست که از نو برگردیم به دورانی که جنگجوها دور یک آتش جمع می شدند
و برای هم قصه تعریف می کردند ...
@publicrelationspr
گفتگو است،
اما مردم دیگر با هم حرف نمی زنند،
به هم گوش نمی کنند؛
آنها سینما می روند،
تلویزیون تماشا می کنند،
به رادیو گوش می دهند،
کتاب می خوانند،
پست های روی اینترنت را به روز
می کنند،
اما تقریبا هرگز با هم صحبت نمی کنند!!
اگر بنا داریم دنیا را تغییر بدهیم،
چاره ای جز این نیست که از نو برگردیم به دورانی که جنگجوها دور یک آتش جمع می شدند
و برای هم قصه تعریف می کردند ...
@publicrelationspr
اگر در ارتباطات و روابط عمومی هدف نداشته باشید، خوششانسی به کارتان نخواهد آمد.
برای یک کشتی که نمیداند به کدام بندر میرود، باد موافق معنا ندارد...!
@publicrelationspr
برای یک کشتی که نمیداند به کدام بندر میرود، باد موافق معنا ندارد...!
@publicrelationspr
✅ سرفصل ها و محتواي دوره DBA
🥇ویژه مدیران روابط عمومی، اصحاب رسانه و خبرنگاران
۰۳۱_۳۶۲۸۲۸۰۱
@publicrelationspr
🥇ویژه مدیران روابط عمومی، اصحاب رسانه و خبرنگاران
۰۳۱_۳۶۲۸۲۸۰۱
@publicrelationspr
#رابطه
♨️ قطع رابطه – راهکارهایی برای قطع رابطه عاطفی ....👇
👈صادق باشید
اینکه بگویید «دیگر عاشقت نیستم» خوب است اما نباید از صداقت چماق بسازید یا همه چیز را فاش کنید.اگر مثلا از نحوه حرف زدن طرف مقابل نفرت پیدا کردید و تا دهنش را باز می کند حالتان به هم می خورد بهتر است این را در دلتون نگه دارید. جان پورتمن، استاد دانشگاه ویرجینیا می گوید: «مهمترین وظیفه شما در مسیر قطع رابطه این است که مراقب اعتماد به نفس طرف مقابل باشید. طوری بلا سرش نیاورید که نتواند هیچ رابطه موفق دیگری داشته باشد. نمک روی زخمش نپاشید. این شکنجه است.»
روی بامیستر استاد روانشناسی دانشگاه دولتی فلوریدا هم معتقد است: شما قصد دارید یک پیام را به طرف مقابل برسانید «تو آن کسی که من می خواهم نیستی». همین. پس نباید او را به این نتیجه برسانید که مشکل بزرگی دارد و پر از کمبود است.
👈بی خیال کلیشه های بد مثل «مشکل تو نیستی، منم» شوید
این جمله های تکراری و بی ربط برای قطع رابطه فقط طرف مقابل را به این نتیجه می رساند که ذره ای احترام برایش قائل نیستید و با دم دستی ترین تکه های فیلم ها و سریال ها با آن برخورد کرده اید. شما به طرف مقابل یک توضیح درست (حتی مختصر) بدهکارید. باید به او توضیح دهید که چرا اوضاع آنطور که می خواستید پیش نرفته است، ضمنا نیاز نیست طرف مقابل را وادار کنید که دلایلتان را بپذیرد، به خصوص که چنین بحث هایی عموما به خشونت منجر می شود.
👈 شروع نکنید به تحلیل جزء به جزء ماجرا
به اعتقاد راسل فریدمن «این ایده خوبی نیست چون امکان ندارد به توافق برسید. شما می گویید ماجرا اینگونه رخ داده است و طرف مقابل می گوید نه! نه! ماجرا را اشتباه دیدی … جور دیگری بود.» این رفت و برگشت های مداوم اکثر اوقات به دعوا یا بدتر از آن منجر می شود. بدتر از دعوا این است که شما در بحث ببازید و طرف مقابل شما را وادار به بازگشت کند، آن هم بازگشت به رابطه ای ناکارآمد که خودتان به دنبال پایان دادنش بودید.
👈کامل قطع کنید
برای اینکه جلوی ضربه را بگیرید نگویید که بیا از این به بعد دیدارهای دوستانه داشته باشیم. روی بامیستر می گوید: «اینکه به طرف بگویید بیا از حالا به بعد فقط با هم دوست باشیم ممکن است احساس گناه شما را از قطع رابطه کم کند اما برای طرف مقابل چیز خوبی نیست.» این ممکن است باعث شود او به اشتباه به آینده و بازگشت شما امیدوار شود و این امیدواری جلوی حرکت دو طرف به سمت زندگی بهتر را می گیرد.
👈 موقع خداحافظی و قطع رابطه قدرشناس باشید
به اعتقاد فریدمن روزنامه نگار آمریکایی خیلی خوب است که هنگام خداحافظی یا رد و بدل کردن آخرین ایمیل ها دوران خوب مشترک را مورد قدردانی قرار دهید و این خوب است که حس ناراحتی تان را (از اینکه امیدهای مشترکتان به رابطه به ناامیدی تبدیل شد) بروز دهید. چنین کارهایی به طرف مقابل ثابت می کند که شخص ارزشمندی بوده است.
👈به تصمیم طرف مقابل اعتراض نکنید
التماس نکنید تا از تصمیمش صرفنظر کند. وقتی یکدفعه با شما قطع رابطه می کنند بهترین راه این است که بپذیرید این رابطه به پایان کامل خودش رسیده است. اینگونه روند بهبود عاطفی سریع تر می شود. دکتر هلن فیشر، انسانه شناس کانادایی – آمریکایی در تحقیقات خودش متوجه شده است که آدم بعد از قطع رابطه، از همه کناره می گیرد اما با گذشت زمان، این کناره گیری اجتماعی کمتر و کمتر می شود و این یعنی شخص در پروسه بهبود قرار گرفته است اما به گفته فیشر، این پروسه به شدت حساس هست و هر ارتباط یا تلاش برای بازگشت طرف مقابل به او ضربه می زند.
«اگر به طور ناگهانی یک ایمیل از طرف مقابل به شما برسد ناگهان به او تمایل پیدا می کنید و دلتان می خواهد رابطه دوباره آغاز شود.» فیشر یه توصیه ساده دارد: «هرگونه ارتباط با شخصی که با شما به هم زده را قطع کنید. نامه ها و کارت پستال هایش را دور بریزید. به او زنگ نزنید و بیخود تلاش نکنید که باهاش دوست بمانید.»
👈 از عشق سابق، شیطان نسازید
این فقط انرژی خودتان را تلف می کند و باعث می شود متوجه نشوید که به بن بست رسیدن یک رابطه دو نفره، تقصیر هر دو نفر بوده است و بی خیال نقشه انتقام شوید؛ چون این باعث می شود که طرف مقابل بیشتر از قبل در تفکرات شما حضور داشته باشد و این یعنی عقب افتادن روند بهبود.
♨️ قطع رابطه – راهکارهایی برای قطع رابطه عاطفی ....👇
👈صادق باشید
اینکه بگویید «دیگر عاشقت نیستم» خوب است اما نباید از صداقت چماق بسازید یا همه چیز را فاش کنید.اگر مثلا از نحوه حرف زدن طرف مقابل نفرت پیدا کردید و تا دهنش را باز می کند حالتان به هم می خورد بهتر است این را در دلتون نگه دارید. جان پورتمن، استاد دانشگاه ویرجینیا می گوید: «مهمترین وظیفه شما در مسیر قطع رابطه این است که مراقب اعتماد به نفس طرف مقابل باشید. طوری بلا سرش نیاورید که نتواند هیچ رابطه موفق دیگری داشته باشد. نمک روی زخمش نپاشید. این شکنجه است.»
روی بامیستر استاد روانشناسی دانشگاه دولتی فلوریدا هم معتقد است: شما قصد دارید یک پیام را به طرف مقابل برسانید «تو آن کسی که من می خواهم نیستی». همین. پس نباید او را به این نتیجه برسانید که مشکل بزرگی دارد و پر از کمبود است.
👈بی خیال کلیشه های بد مثل «مشکل تو نیستی، منم» شوید
این جمله های تکراری و بی ربط برای قطع رابطه فقط طرف مقابل را به این نتیجه می رساند که ذره ای احترام برایش قائل نیستید و با دم دستی ترین تکه های فیلم ها و سریال ها با آن برخورد کرده اید. شما به طرف مقابل یک توضیح درست (حتی مختصر) بدهکارید. باید به او توضیح دهید که چرا اوضاع آنطور که می خواستید پیش نرفته است، ضمنا نیاز نیست طرف مقابل را وادار کنید که دلایلتان را بپذیرد، به خصوص که چنین بحث هایی عموما به خشونت منجر می شود.
👈 شروع نکنید به تحلیل جزء به جزء ماجرا
به اعتقاد راسل فریدمن «این ایده خوبی نیست چون امکان ندارد به توافق برسید. شما می گویید ماجرا اینگونه رخ داده است و طرف مقابل می گوید نه! نه! ماجرا را اشتباه دیدی … جور دیگری بود.» این رفت و برگشت های مداوم اکثر اوقات به دعوا یا بدتر از آن منجر می شود. بدتر از دعوا این است که شما در بحث ببازید و طرف مقابل شما را وادار به بازگشت کند، آن هم بازگشت به رابطه ای ناکارآمد که خودتان به دنبال پایان دادنش بودید.
👈کامل قطع کنید
برای اینکه جلوی ضربه را بگیرید نگویید که بیا از این به بعد دیدارهای دوستانه داشته باشیم. روی بامیستر می گوید: «اینکه به طرف بگویید بیا از حالا به بعد فقط با هم دوست باشیم ممکن است احساس گناه شما را از قطع رابطه کم کند اما برای طرف مقابل چیز خوبی نیست.» این ممکن است باعث شود او به اشتباه به آینده و بازگشت شما امیدوار شود و این امیدواری جلوی حرکت دو طرف به سمت زندگی بهتر را می گیرد.
👈 موقع خداحافظی و قطع رابطه قدرشناس باشید
به اعتقاد فریدمن روزنامه نگار آمریکایی خیلی خوب است که هنگام خداحافظی یا رد و بدل کردن آخرین ایمیل ها دوران خوب مشترک را مورد قدردانی قرار دهید و این خوب است که حس ناراحتی تان را (از اینکه امیدهای مشترکتان به رابطه به ناامیدی تبدیل شد) بروز دهید. چنین کارهایی به طرف مقابل ثابت می کند که شخص ارزشمندی بوده است.
👈به تصمیم طرف مقابل اعتراض نکنید
التماس نکنید تا از تصمیمش صرفنظر کند. وقتی یکدفعه با شما قطع رابطه می کنند بهترین راه این است که بپذیرید این رابطه به پایان کامل خودش رسیده است. اینگونه روند بهبود عاطفی سریع تر می شود. دکتر هلن فیشر، انسانه شناس کانادایی – آمریکایی در تحقیقات خودش متوجه شده است که آدم بعد از قطع رابطه، از همه کناره می گیرد اما با گذشت زمان، این کناره گیری اجتماعی کمتر و کمتر می شود و این یعنی شخص در پروسه بهبود قرار گرفته است اما به گفته فیشر، این پروسه به شدت حساس هست و هر ارتباط یا تلاش برای بازگشت طرف مقابل به او ضربه می زند.
«اگر به طور ناگهانی یک ایمیل از طرف مقابل به شما برسد ناگهان به او تمایل پیدا می کنید و دلتان می خواهد رابطه دوباره آغاز شود.» فیشر یه توصیه ساده دارد: «هرگونه ارتباط با شخصی که با شما به هم زده را قطع کنید. نامه ها و کارت پستال هایش را دور بریزید. به او زنگ نزنید و بیخود تلاش نکنید که باهاش دوست بمانید.»
👈 از عشق سابق، شیطان نسازید
این فقط انرژی خودتان را تلف می کند و باعث می شود متوجه نشوید که به بن بست رسیدن یک رابطه دو نفره، تقصیر هر دو نفر بوده است و بی خیال نقشه انتقام شوید؛ چون این باعث می شود که طرف مقابل بیشتر از قبل در تفکرات شما حضور داشته باشد و این یعنی عقب افتادن روند بهبود.