ما ظاهرا تنهاییم
عملا با همه ایم
و زبانا به دنبال یک آدم خوبیم برای یک رابطه خوب ...
برای #رابطه های داغونمان یک دقیقه سکوت
برای یافتن راه چاره، به درونمان یک دقیقه رجوع!
@publicrelarionspr
عملا با همه ایم
و زبانا به دنبال یک آدم خوبیم برای یک رابطه خوب ...
برای #رابطه های داغونمان یک دقیقه سکوت
برای یافتن راه چاره، به درونمان یک دقیقه رجوع!
@publicrelarionspr
#مهارت_ارتباطی
دست دادن:
مردم با دست دادن به همدیگر سلام و ابراز خوشوقتی میکنند. این حرکت بسیار پر معنیتر از گرفتن دست همدیگر است.
در این حرکت ارتباط بین دو دست و نحوه فشردن آنها بسیار مهم است.
دراز کردن دست برای ایجاد ارتباط بین دو دست میتواند نشانهای برای برقراری رابطهای صادقانه و بدون رودربایستی باشد و حرکت متقابل شما نشانی از بی ریایی و ارتباطی بدور از هرگونه تهدید میباشد
شل دست دادن:
این حالت نشان دهنده عدم آرامش طرف مقابل است. او دوست ندارد کف دستش لمس شود زیرا که از برملا شدن رازش هراس دارد.
دست دادن استخوان شکن:
برعکس حالت قبل طرف مقابل شما میخواهد استخوانهای دست شما را له کند. این هم نشانه عدم امنیت است ولی با این کار قصد دارد قدرت خود را به رخ شما بکشد تا با این حس برتری قدری از ضعف خود را بپوشاند.
دست دادن در حالت کف دست رو به پایین:
طرف مقابل شما دستش را طوری به سمت شما دراز میکند که کف دستش به سمت پایین است. در این حالت او قصد دارد برتری خود را به شما اثبات کند. برعکس حالت قبل او در آرامش است و احساس ضعف نمیکند.
@publicrelationspr
دست دادن:
مردم با دست دادن به همدیگر سلام و ابراز خوشوقتی میکنند. این حرکت بسیار پر معنیتر از گرفتن دست همدیگر است.
در این حرکت ارتباط بین دو دست و نحوه فشردن آنها بسیار مهم است.
دراز کردن دست برای ایجاد ارتباط بین دو دست میتواند نشانهای برای برقراری رابطهای صادقانه و بدون رودربایستی باشد و حرکت متقابل شما نشانی از بی ریایی و ارتباطی بدور از هرگونه تهدید میباشد
شل دست دادن:
این حالت نشان دهنده عدم آرامش طرف مقابل است. او دوست ندارد کف دستش لمس شود زیرا که از برملا شدن رازش هراس دارد.
دست دادن استخوان شکن:
برعکس حالت قبل طرف مقابل شما میخواهد استخوانهای دست شما را له کند. این هم نشانه عدم امنیت است ولی با این کار قصد دارد قدرت خود را به رخ شما بکشد تا با این حس برتری قدری از ضعف خود را بپوشاند.
دست دادن در حالت کف دست رو به پایین:
طرف مقابل شما دستش را طوری به سمت شما دراز میکند که کف دستش به سمت پایین است. در این حالت او قصد دارد برتری خود را به شما اثبات کند. برعکس حالت قبل او در آرامش است و احساس ضعف نمیکند.
@publicrelationspr
#رابطه
رابطه مثلِ یه بافتنی میمونه
دوتا رو
دوتا زیر ،
دوتا بوسه
دوتا قهر ،
رابطه مثل یه بافتنی میمونه
هرچی بلند تر باشه
روحتُ ، زندگی و دلتُ گرمتر میکنه ..
باید کلی حواستُ جمعش کنی که یهو یه دونه دَر نره از دستت ؛
یه جا گند نزنی به کلِ روزایِ قشنگتون ؛
با یه حواس پرتی یه دروغ یه دل شکوندن ..
باید حواست حسابی جمعش باشه
نذاری دونه به دونه باز بشه گره های رابطه
گره دست ها
چشم ها
دل ها
دونه یِ اول اگه باز شد و نگرفتی
باز شد و بیخیالش شدی
فاتحه اشُ بخون ..
تا آخرش شکافته میشه ..
@publicrelationspr
رابطه مثلِ یه بافتنی میمونه
دوتا رو
دوتا زیر ،
دوتا بوسه
دوتا قهر ،
رابطه مثل یه بافتنی میمونه
هرچی بلند تر باشه
روحتُ ، زندگی و دلتُ گرمتر میکنه ..
باید کلی حواستُ جمعش کنی که یهو یه دونه دَر نره از دستت ؛
یه جا گند نزنی به کلِ روزایِ قشنگتون ؛
با یه حواس پرتی یه دروغ یه دل شکوندن ..
باید حواست حسابی جمعش باشه
نذاری دونه به دونه باز بشه گره های رابطه
گره دست ها
چشم ها
دل ها
دونه یِ اول اگه باز شد و نگرفتی
باز شد و بیخیالش شدی
فاتحه اشُ بخون ..
تا آخرش شکافته میشه ..
@publicrelationspr
تفاوت ارتباطات کلامی و غیر کلامی
ويژگي هاي ارتباطات کلامي
سمبليک ، معنا دار و داراي الگوهاي مشخص
استفاده از واژگان براي برقراري ارتباط
آگاهانه
تنها 7% از مجموع ارتباطات با آن انجام مي شود
تک حسي – تنها حس شنوائي تحريک مي شود
عدم استفاده از رفتارهاي غير کلامي
♨️ويژگي هاي ارتباطات غير کلامي
سمبليک ، معنا دار و داراي الگوهاي مشخص
در سطح ناخودآگاه و اغلب غريزي
در جريان اجتماعي شدن فراگرفته مي شوند
چند حسي – ديداري و شنيداري و غير مستقيم
باعث تقويت ؛ جانشيني و انکار رفتارهاي کلامي هستند
داراي محدوده فرهنگي هستند
اغلب مبهم و داراي ارزشهاي دو يا چندگانه مي باشند
93% از مجموع ارتباطات را شامل مي شود
38% لحن و تن صدا
55% رفتارهاي غير کلامي
جنبه هاي نگرشي قوي دارد
هميشه معتبر تر ، قابل اطمينان تر
@publicrelationspr
ويژگي هاي ارتباطات کلامي
سمبليک ، معنا دار و داراي الگوهاي مشخص
استفاده از واژگان براي برقراري ارتباط
آگاهانه
تنها 7% از مجموع ارتباطات با آن انجام مي شود
تک حسي – تنها حس شنوائي تحريک مي شود
عدم استفاده از رفتارهاي غير کلامي
♨️ويژگي هاي ارتباطات غير کلامي
سمبليک ، معنا دار و داراي الگوهاي مشخص
در سطح ناخودآگاه و اغلب غريزي
در جريان اجتماعي شدن فراگرفته مي شوند
چند حسي – ديداري و شنيداري و غير مستقيم
باعث تقويت ؛ جانشيني و انکار رفتارهاي کلامي هستند
داراي محدوده فرهنگي هستند
اغلب مبهم و داراي ارزشهاي دو يا چندگانه مي باشند
93% از مجموع ارتباطات را شامل مي شود
38% لحن و تن صدا
55% رفتارهاي غير کلامي
جنبه هاي نگرشي قوي دارد
هميشه معتبر تر ، قابل اطمينان تر
@publicrelationspr
#لید_گزارش
لید گزارش، اولین بخش گزارش است. معمولا کوتاه است: یک تا چهار پاراگراف؛ گرچه شاید استثناهایی هم یافت شود.
ورای جلب نظر خواننده برای مطالعه گزارش، کارکرد یک لید خوب این است که به خواننده بگوید قرار است از گزارش، چه چیزی را دریابد. از نگاه من، این لید ابراز صداقت گزارشگر به خواننده است.
برای مثال، اگر گزارش درباره نوعی سرطان مغزی غیرقابل درمان و جراحی ناشدنی باشد، می توان لید را با بیمار بستریشده در یک بیمارستان محلی آغاز و تمام گزارش را بر اساس ماجرای او روایت کرد. این نمونه (بیمار سرطانی) نباید فقط در لید، محور باشد بلکه بهتر است در سراسر گزارش این نمونه محور روایت بماند.
نمیتوان یک تصویر سوزناک از یک بیمار در حال مرگ در لید آورد و در پی آن سلسله کسالتآوری از جملههای خشک و بیروح، نقلقولهای طولانی از کارشناسان، عدد و رقم و انبوههای از واژهپردازیِ کماثر درباره سرطان؛ اما به دور از آن سوگواره غمگین از آن بیمار سرطانی که در لید آورده شده است.
@publicrelationspr
لید گزارش، اولین بخش گزارش است. معمولا کوتاه است: یک تا چهار پاراگراف؛ گرچه شاید استثناهایی هم یافت شود.
ورای جلب نظر خواننده برای مطالعه گزارش، کارکرد یک لید خوب این است که به خواننده بگوید قرار است از گزارش، چه چیزی را دریابد. از نگاه من، این لید ابراز صداقت گزارشگر به خواننده است.
برای مثال، اگر گزارش درباره نوعی سرطان مغزی غیرقابل درمان و جراحی ناشدنی باشد، می توان لید را با بیمار بستریشده در یک بیمارستان محلی آغاز و تمام گزارش را بر اساس ماجرای او روایت کرد. این نمونه (بیمار سرطانی) نباید فقط در لید، محور باشد بلکه بهتر است در سراسر گزارش این نمونه محور روایت بماند.
نمیتوان یک تصویر سوزناک از یک بیمار در حال مرگ در لید آورد و در پی آن سلسله کسالتآوری از جملههای خشک و بیروح، نقلقولهای طولانی از کارشناسان، عدد و رقم و انبوههای از واژهپردازیِ کماثر درباره سرطان؛ اما به دور از آن سوگواره غمگین از آن بیمار سرطانی که در لید آورده شده است.
@publicrelationspr
مهارتهای ارتباطی
هرگز در ارتباط با مشتری:
• چپ چپ به مشتری نگاه نکنیم.
• موقع انجام دادن کار مشتری آه نکشیم.
• موقع کار، با تلفن حتی تلفن همراه صحبت نکنیم.
• ازبکاربردن کلمات یا عبارات دو پهلو و نیشدار پرهیز کنیم.
• از کاروموسسه ای که درآن کار می کنید و به طور کلی ازهیچ موضوعی انتقاد نکنید.
• مشکل خود را به رخ مشتری نکشید.
• مشتری باید شما را نماینده یک موسسه موفق بداند.
• بدنامی موسسه یا بانک و بی اعتباری مدیران ارشد آن فقط باعث فرار مشتری می شود.
@publicrelationspr
هرگز در ارتباط با مشتری:
• چپ چپ به مشتری نگاه نکنیم.
• موقع انجام دادن کار مشتری آه نکشیم.
• موقع کار، با تلفن حتی تلفن همراه صحبت نکنیم.
• ازبکاربردن کلمات یا عبارات دو پهلو و نیشدار پرهیز کنیم.
• از کاروموسسه ای که درآن کار می کنید و به طور کلی ازهیچ موضوعی انتقاد نکنید.
• مشکل خود را به رخ مشتری نکشید.
• مشتری باید شما را نماینده یک موسسه موفق بداند.
• بدنامی موسسه یا بانک و بی اعتباری مدیران ارشد آن فقط باعث فرار مشتری می شود.
@publicrelationspr
بزرگترین اشتباهی که ما آدمها در رابطه هامون می کنیم این است که :
نصفه میشنویم،
یک چهارم می فهمیم
و هیچی فکر نمیکنیم
اما دو برابر واکنش نشان میدهیم . . .
@publicrelationspr
نصفه میشنویم،
یک چهارم می فهمیم
و هیچی فکر نمیکنیم
اما دو برابر واکنش نشان میدهیم . . .
@publicrelationspr
☄️ استفاده از تصویر کودکان در فضای مجازی
🔹 والدین، مالک کودک نیستند، بلکه موظف به حفاظت از حقوق کودکان اند. آنها موظفاند تا حریم خصوصی کودک را حفظ کنند و او را از هر آسیبی در امان بدارند و اگر آسیب ناخواستهای از محیط بیرون به او وارد شد، تلاش کنند تا از گستردهتر شدن آن جلوگیری کنند.
فعالان حقوق کودک با تاکید بر حفظ حریم خصوصی کودک و رعایت کرامت انسانی او و همچنین توجه به آثار روانی احتمالی ناشی از حضور رسانهای کودک، بر توجه مدام رسانهها و فعالان مدنی، اجتماعی و سیاسی در نحوه حضور کودکان در رسانهها و شکل به تصویر کشیدهشدنشان تاکید دایمی می کنند. آنها نگراناند که مسیر تامین منافع کودک، به دیده شدن صرف او تقلیل پیداکند و موضوع مهم دفاع از حقوق او به نمایشی صرف بدل شود.
@publicrelatinspr
🔹 والدین، مالک کودک نیستند، بلکه موظف به حفاظت از حقوق کودکان اند. آنها موظفاند تا حریم خصوصی کودک را حفظ کنند و او را از هر آسیبی در امان بدارند و اگر آسیب ناخواستهای از محیط بیرون به او وارد شد، تلاش کنند تا از گستردهتر شدن آن جلوگیری کنند.
فعالان حقوق کودک با تاکید بر حفظ حریم خصوصی کودک و رعایت کرامت انسانی او و همچنین توجه به آثار روانی احتمالی ناشی از حضور رسانهای کودک، بر توجه مدام رسانهها و فعالان مدنی، اجتماعی و سیاسی در نحوه حضور کودکان در رسانهها و شکل به تصویر کشیدهشدنشان تاکید دایمی می کنند. آنها نگراناند که مسیر تامین منافع کودک، به دیده شدن صرف او تقلیل پیداکند و موضوع مهم دفاع از حقوق او به نمایشی صرف بدل شود.
@publicrelatinspr
رسانه های نوین و نظریه های ارتباط جمعی
📽📻📺📼📱💾📀🖥💻
يك پرسش منطقي اين است كه از استادان و صاحب نظران در حوزه ارتباط جمعي سوال شود، آيا با ورود رسانه هاي نوين، تحولي در نظريه پردازي در حوزه ارتباط جمعي پديد آمده است؟
از جمله پرسش هایی که از سوی ناظران (استادان و دانشجویان) رشته رسانه های ارتباط جمعی همچنان بدون پاسخ (و حتا بدون طرح پرسش رسمی) رهاشده باقي مانده، این است که آیا با ورود رسانه های نوین نظریه های گذشته ترک خورده، کم فایده و حتا بیفایده شده اند؟ ... و اينكه آيا نظريه هاي ارتباطی تازه اي پیشنهاد شده اند؟
ايتدا و قبل از هر چيز اين پرسش بايد مطرح شود كه كاركرد نظريه هاي تازه در اين حوزه در چيست، و چه چيزي را قرار است در قلمرو ارتلاعات (نظام فناوري اطلاعات و ارتباطات) تبيين كنند؟!
یک اشکال در نظریه پردازی در حوزه رسانه های نوین شايد آین باشد که صاحب نظران رابطه میان رسانه های سنتی و مدرن را در خود رسانه ها، و تحول در کارکردهای ارتباطی آن جستجو می کنند؛ نه در تحول در مخاطب (کاربر) رسانه.
یک راه پیشنهادی مطالعه در حوزه ارتباط جمعی، این است که رابطه میان رسانه های سنتی و مدرن، نه در خود رسانه ها و کارکردهای معطوف به زیربنای فناوری، بلکه در تحول در قلمرو کاربر و حوزه استفاده و رضامندی جستجو شود؛ جایی که چهارچوب های دروازه گذر اخبار و اطلاعات درهم شکسته، و دروازه بانی و برجسته سازی از اربابان و اصحاب رسانه گرفته، دست (سانسور) آنان را قطع، و اختیار را به دست کاربران (مردم) سپرده است؛ و بدین گونه است که رسانه های نوین جامعه را متحول ساخته و می سازد. زیرا، در حقیقت، تحولات در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ارتلاعات) بیش از همه دست مخاطب را باز گذاشته و بر سلطه وی دامن زده است، هرچند در ظاهر دگرگونی در قامت رسانه آشکار شده است و نظریه پردازان به اشتباه، تدوین نظریه های تازه را تنها در دامن فناری ارتلاعات (اطلاعات و ارتباطات) جستجو مي كنند.
@publicrelationspr
📽📻📺📼📱💾📀🖥💻
يك پرسش منطقي اين است كه از استادان و صاحب نظران در حوزه ارتباط جمعي سوال شود، آيا با ورود رسانه هاي نوين، تحولي در نظريه پردازي در حوزه ارتباط جمعي پديد آمده است؟
از جمله پرسش هایی که از سوی ناظران (استادان و دانشجویان) رشته رسانه های ارتباط جمعی همچنان بدون پاسخ (و حتا بدون طرح پرسش رسمی) رهاشده باقي مانده، این است که آیا با ورود رسانه های نوین نظریه های گذشته ترک خورده، کم فایده و حتا بیفایده شده اند؟ ... و اينكه آيا نظريه هاي ارتباطی تازه اي پیشنهاد شده اند؟
ايتدا و قبل از هر چيز اين پرسش بايد مطرح شود كه كاركرد نظريه هاي تازه در اين حوزه در چيست، و چه چيزي را قرار است در قلمرو ارتلاعات (نظام فناوري اطلاعات و ارتباطات) تبيين كنند؟!
یک اشکال در نظریه پردازی در حوزه رسانه های نوین شايد آین باشد که صاحب نظران رابطه میان رسانه های سنتی و مدرن را در خود رسانه ها، و تحول در کارکردهای ارتباطی آن جستجو می کنند؛ نه در تحول در مخاطب (کاربر) رسانه.
یک راه پیشنهادی مطالعه در حوزه ارتباط جمعی، این است که رابطه میان رسانه های سنتی و مدرن، نه در خود رسانه ها و کارکردهای معطوف به زیربنای فناوری، بلکه در تحول در قلمرو کاربر و حوزه استفاده و رضامندی جستجو شود؛ جایی که چهارچوب های دروازه گذر اخبار و اطلاعات درهم شکسته، و دروازه بانی و برجسته سازی از اربابان و اصحاب رسانه گرفته، دست (سانسور) آنان را قطع، و اختیار را به دست کاربران (مردم) سپرده است؛ و بدین گونه است که رسانه های نوین جامعه را متحول ساخته و می سازد. زیرا، در حقیقت، تحولات در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات (ارتلاعات) بیش از همه دست مخاطب را باز گذاشته و بر سلطه وی دامن زده است، هرچند در ظاهر دگرگونی در قامت رسانه آشکار شده است و نظریه پردازان به اشتباه، تدوین نظریه های تازه را تنها در دامن فناری ارتلاعات (اطلاعات و ارتباطات) جستجو مي كنند.
@publicrelationspr
سواد رسانه ای برای همه باز هم در جمع خوب و صمیمی خانواده های ارتشی عزیز
این بار در کوی قمر بني هاشم(ع)
🔆کارگاهی دیگر از مجموعه کارگاه های رایگان سواد رسانه ای برای همه به درخواست نیروی زمینی ارتش در روز سه شنبه ٢٥ مهر ماه به همت موسسه مسیر رسانه برگزار گردید.
✅ در این کارگاه که با تدریس آقاى حق پناه که از مدرسان مسیر رسانه می باشند برگزار شد، به موضوعات زیر پرداخته شد:
💠خانواده و نهادهاى رقيب در تربيت فرزند
💠كودكان ما را چه كسي تربيت مي كند؟
💠سواد رسانه اى چيست و چه مي كند؟
💠مقدمات سواد رسانهای
💠اهمیت و کاربرد آن در موقعیت های مختلف
💠سطوح سواد رسانهای و اهمیت هر کدام
💠فنون اقناع و تبلیغ
شایان ذکر است این کارگاه ها کاملا به صورت رایگان برگزار شده و دارای ظرفیت محدود است.
@publicrelationspr
این بار در کوی قمر بني هاشم(ع)
🔆کارگاهی دیگر از مجموعه کارگاه های رایگان سواد رسانه ای برای همه به درخواست نیروی زمینی ارتش در روز سه شنبه ٢٥ مهر ماه به همت موسسه مسیر رسانه برگزار گردید.
✅ در این کارگاه که با تدریس آقاى حق پناه که از مدرسان مسیر رسانه می باشند برگزار شد، به موضوعات زیر پرداخته شد:
💠خانواده و نهادهاى رقيب در تربيت فرزند
💠كودكان ما را چه كسي تربيت مي كند؟
💠سواد رسانه اى چيست و چه مي كند؟
💠مقدمات سواد رسانهای
💠اهمیت و کاربرد آن در موقعیت های مختلف
💠سطوح سواد رسانهای و اهمیت هر کدام
💠فنون اقناع و تبلیغ
شایان ذکر است این کارگاه ها کاملا به صورت رایگان برگزار شده و دارای ظرفیت محدود است.
@publicrelationspr
Forwarded from Communication & Development
#پیام ادمین
دوستان و اعضای گرامی ، ضمن سپاس از توجه و همراهی شما عزیزان مستحضر باشید روزانه بین سه الی چهار پست در کانال بارگذاری خواهد شد.
همچنین شما عزیزان میتوانید مطالب مختلف در حوزه ارتباطات و روابط عمومی را در قالب سرچ کلمه مورد نظر و یا لمس هشتک ها جستوجو بفرمایید.
پیروز و موید باشید.
دوستان و اعضای گرامی ، ضمن سپاس از توجه و همراهی شما عزیزان مستحضر باشید روزانه بین سه الی چهار پست در کانال بارگذاری خواهد شد.
همچنین شما عزیزان میتوانید مطالب مختلف در حوزه ارتباطات و روابط عمومی را در قالب سرچ کلمه مورد نظر و یا لمس هشتک ها جستوجو بفرمایید.
پیروز و موید باشید.
نداشتن مهارت ارتباطی برای بیان باعث خیلی رنجشها است ، که اینها همه مهارت هستند و قابل آموختن هستند.
این آموختنی بودن باعث میشود که مسئولیت داشتن این توانایی بر دوش خودمان باشد.
@publicrelationspr
این آموختنی بودن باعث میشود که مسئولیت داشتن این توانایی بر دوش خودمان باشد.
@publicrelationspr
تفاوت قطع رابطه با پایان رابطه در روابط بین فردی
ما گاهی رابطهای را قطع می کنیم برای آنکه از پایان یافتن آن نگرانیم. قطع رابطه غالباً ترفندی است برای بازگرداندن دیگری- نوعی فشار ناشی از خلاء است. یعنی فرد احساس می کند که فاصله میان او و محبوبش دهان گشوده است و مهار رابطه از دستش می گریزد- از این رو یکباره فضای رابطه را از حضور خود خالی می کند، تا فشار خلاء ناشی از غیبت اش محبوب را به سوی او بمکد. قطع رابطه نوعی عشق ورزی خشونت بار است: نوعی زورآزمایی پنهان است برای آنکه محبوب را به تسلیم واداریم، یا از او امتیاز بگیریم.
اما پایان رابطه از جنس دیگری است. گاهی افراد رفته رفته درمی یابند که گره های میان شان گشودنی نیست. گویی بقای رابطه در گرو فنای آنها شده است- انگار که باید خود را ورای توان شان چندان بکشند یا مچاله کنند تا در قالب ناساز آن رابطه بگنجند. کشف این امتناع رابطه را به پایان می رساند.
رابطه را اما می توان با ملاطفت به پایان برد: می توانیم در فضای همدلانه گفتگو به هم مجال دهیم که امتناع رابطه را با هم ببینم، و با هم دریابیم که راه به پایان رسیده است. یعنی به جای آنکه توفان غیبت محبوب ریشه کن مان کند، بر شاخسار چندان برسیم که به نسیمی رها شویم.
خلاصه آنکه، به نظرم قطع رابطه همیشه به معنای پایان رابطه نیست؛ بلکه غالباً ترفندی ( خشونت آمیز ) است برای حفظ رابطه.
@publurelationspr
ما گاهی رابطهای را قطع می کنیم برای آنکه از پایان یافتن آن نگرانیم. قطع رابطه غالباً ترفندی است برای بازگرداندن دیگری- نوعی فشار ناشی از خلاء است. یعنی فرد احساس می کند که فاصله میان او و محبوبش دهان گشوده است و مهار رابطه از دستش می گریزد- از این رو یکباره فضای رابطه را از حضور خود خالی می کند، تا فشار خلاء ناشی از غیبت اش محبوب را به سوی او بمکد. قطع رابطه نوعی عشق ورزی خشونت بار است: نوعی زورآزمایی پنهان است برای آنکه محبوب را به تسلیم واداریم، یا از او امتیاز بگیریم.
اما پایان رابطه از جنس دیگری است. گاهی افراد رفته رفته درمی یابند که گره های میان شان گشودنی نیست. گویی بقای رابطه در گرو فنای آنها شده است- انگار که باید خود را ورای توان شان چندان بکشند یا مچاله کنند تا در قالب ناساز آن رابطه بگنجند. کشف این امتناع رابطه را به پایان می رساند.
رابطه را اما می توان با ملاطفت به پایان برد: می توانیم در فضای همدلانه گفتگو به هم مجال دهیم که امتناع رابطه را با هم ببینم، و با هم دریابیم که راه به پایان رسیده است. یعنی به جای آنکه توفان غیبت محبوب ریشه کن مان کند، بر شاخسار چندان برسیم که به نسیمی رها شویم.
خلاصه آنکه، به نظرم قطع رابطه همیشه به معنای پایان رابطه نیست؛ بلکه غالباً ترفندی ( خشونت آمیز ) است برای حفظ رابطه.
@publurelationspr
341.pdf
81.8 KB
شبکههای اجتماعی؛ جهش از میکروفون به ماکروفون
نویسنده: محسن سلگی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
@publicrelationspr
نویسنده: محسن سلگی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
@publicrelationspr
تحول مفهوم برجستهسازی در رسانههای اجتماعی:
چالش رسانههای سنتی و مدرن (توییتر) در چگونگی برخورد با رخدادهای اجتماعی
با گذشت زمان و ظهور دنیای دیجیتال، حوزه ارتباطات نیز همانند سایر حوزهها زندگي اجتماعي دچار تحولات اساسی گردیده است. وان دایک (١٩٩٩) تحولات جدید در حوزه ارتباطات را انقلاب رسانه ای خوانده و دو صفت مهم تعاملی و دیجیتالی شدن را براي آن برشمرده است. اين دو ويژگي فضاي (يا محيط ارتباط) مجازي ضمن تمايز ميان رسانه هاي سنتي و مدرن، تحولاتي در حوزه نظريه هاي ارتباط جمعي ايجاد كرده است، و از جمله آن، تحول در مفهوم برجسته سازي و دروازباني خبر است. هسته مفهومي نظريه برجسته سازي اين است كه، گرچه نمي توان به مردم گفت چگونه فكر كنند، اما مي توان به آنان گفت درباره چه (موضوع هايي) بينديشند. مفهوم برجسته سازي، با مفاهيم مهم و بااهميت پيوند دارد. از اين رو، نظارت و كنترل بر رسانه هاي سنتي، اين امكان را براي اربابان رسانه فراهم مي كرد كه با دروازه باني خبر به چينش و برجسته سازي رخدادهايي اصرار بورزند كه از نظر ايشان مهم، و طرح آن، متضمن حفظ منافع و مواضع خودشان است.
سورین و تانکارد (٢٠٠١) معتقدند فضای مجازی این امکان را به وجود آورده است تا هرکس بتواند یک ناشر باشد (برای نمونه شهروند خبرنگار). شواهد نيز نشان مي دهد، مردم مايلند آنچه را كه برايشان مهم است، مطرح و موضع خود را نسبت به آن، ابراز كنند. از این رو در پی هر رخداد مهم اجتماعی میان برجستهسازی اربابان رسانه هاي رسمی جامعه و آن چه كه در رسانه های اجتماعی برجسته (داغ) مي شود، تمایز آشکار وجود دارد.
براي نمونه، ماجراي #تتلوا، خواننده رپ در جريان انتخابات رياست جمهوري دوره دوازدهم، ماجراي #آزاده_نامداري، مجري تلويزيون در سفر به سوئيس، آتش سوزي #ساختمان_پلاسكو، داغ و ترند شدن اصطلاح #ژن_خوب، #کلیشه_برعکس، #ورود_زنان_به_استادیوم، و ... و اين اواخر ماجراي برخورد أقاي #قرائتي با فردي مشهور به #آقاي_دوربيني در جريان يك سخنراني، و بسياري ديگر، از جمله مواردي است كه اگر در دنياي ديجيتال بسر نمي برديم، بنا به خواسته اربابان و اصحاب رسانه هاي رسمي تا حد امكان سرپوشيده مي ماند! همه اين تحولات، استحاله مفهومي در نظريه برجسته سازي را پيش رو مي گذارد و در مقابل، ورود مفاهیم تازهای مانند ترند و داغ شدن از جمله اصطلاحاتی است که در پرتو رسانههای نوین و قدرت گرفتن شهروندان مرسوم شده است. تحقیقي كه در راه است به تحول مفهوم برجستهسازی در رسانههای اجتماعی و به چالش كشيدن رسانههای سنتی در چگونگی برخورد با رخدادهای اجتماعی میپردازد.
@publicrelationspr
چالش رسانههای سنتی و مدرن (توییتر) در چگونگی برخورد با رخدادهای اجتماعی
با گذشت زمان و ظهور دنیای دیجیتال، حوزه ارتباطات نیز همانند سایر حوزهها زندگي اجتماعي دچار تحولات اساسی گردیده است. وان دایک (١٩٩٩) تحولات جدید در حوزه ارتباطات را انقلاب رسانه ای خوانده و دو صفت مهم تعاملی و دیجیتالی شدن را براي آن برشمرده است. اين دو ويژگي فضاي (يا محيط ارتباط) مجازي ضمن تمايز ميان رسانه هاي سنتي و مدرن، تحولاتي در حوزه نظريه هاي ارتباط جمعي ايجاد كرده است، و از جمله آن، تحول در مفهوم برجسته سازي و دروازباني خبر است. هسته مفهومي نظريه برجسته سازي اين است كه، گرچه نمي توان به مردم گفت چگونه فكر كنند، اما مي توان به آنان گفت درباره چه (موضوع هايي) بينديشند. مفهوم برجسته سازي، با مفاهيم مهم و بااهميت پيوند دارد. از اين رو، نظارت و كنترل بر رسانه هاي سنتي، اين امكان را براي اربابان رسانه فراهم مي كرد كه با دروازه باني خبر به چينش و برجسته سازي رخدادهايي اصرار بورزند كه از نظر ايشان مهم، و طرح آن، متضمن حفظ منافع و مواضع خودشان است.
سورین و تانکارد (٢٠٠١) معتقدند فضای مجازی این امکان را به وجود آورده است تا هرکس بتواند یک ناشر باشد (برای نمونه شهروند خبرنگار). شواهد نيز نشان مي دهد، مردم مايلند آنچه را كه برايشان مهم است، مطرح و موضع خود را نسبت به آن، ابراز كنند. از این رو در پی هر رخداد مهم اجتماعی میان برجستهسازی اربابان رسانه هاي رسمی جامعه و آن چه كه در رسانه های اجتماعی برجسته (داغ) مي شود، تمایز آشکار وجود دارد.
براي نمونه، ماجراي #تتلوا، خواننده رپ در جريان انتخابات رياست جمهوري دوره دوازدهم، ماجراي #آزاده_نامداري، مجري تلويزيون در سفر به سوئيس، آتش سوزي #ساختمان_پلاسكو، داغ و ترند شدن اصطلاح #ژن_خوب، #کلیشه_برعکس، #ورود_زنان_به_استادیوم، و ... و اين اواخر ماجراي برخورد أقاي #قرائتي با فردي مشهور به #آقاي_دوربيني در جريان يك سخنراني، و بسياري ديگر، از جمله مواردي است كه اگر در دنياي ديجيتال بسر نمي برديم، بنا به خواسته اربابان و اصحاب رسانه هاي رسمي تا حد امكان سرپوشيده مي ماند! همه اين تحولات، استحاله مفهومي در نظريه برجسته سازي را پيش رو مي گذارد و در مقابل، ورود مفاهیم تازهای مانند ترند و داغ شدن از جمله اصطلاحاتی است که در پرتو رسانههای نوین و قدرت گرفتن شهروندان مرسوم شده است. تحقیقي كه در راه است به تحول مفهوم برجستهسازی در رسانههای اجتماعی و به چالش كشيدن رسانههای سنتی در چگونگی برخورد با رخدادهای اجتماعی میپردازد.
@publicrelationspr
🏴تدفین اطلاعاتی
📍ضرب المثل نان به نرخ روز خوردن در زبان فارسی کنایه از تغییر موضع و موقعیت با شرایط روز است.
حالا کشور و جامعه امروز ایرانی به سمت جدیدی رفته است که شاید بتوان نام آن را "سوژه به نرخ روز خور" گذاشت. نقش اصلی این وضع را شبکههای اجتماعی ایفا میکنند و در کمال تعجب بخش غالب رسانههای کشور نیز قدم در همین راه گذاشتهاند.
🔸از نخستین ثانیههای آغاز هر روز تیتر رسانهها و اخبار شبکههای اجتماعی را که مرور کنید، لحظه به لحظه سوژههایی شکل میگیرند که هنوز جزییات، ابعاد و ریشههای آن مورد واکاوی قرار نگرفته، مراسم تدفین آن سوژه فارغ از بزرگی یا کوچک بودن آن برگزار میشود و کار بارگذاری سوژه جدید روی افکار عمومی شروع میشود و چند ساعت بعد، تدفین و تولد سوژه بعد و این چرخه معیوب تا پایان شب بارها و بارها تکرار میشود.
📍کارشناسان و فعالان شبکههای اجتماعی این مساله را اقتضای این شبکهها میدانند که راه گریزی از آن نیست. به عبارت دیگر انگولگ سوژهها، فراموشی و سپس پرداختن به سوژه دیگر، ماهیت غیرقابل تغییر شبکههای اجتماعی است و میلیونها نفر بیآنکه بدانند چه بر سر سوژه قبلی آمده، برای جا نماندن از دیگران، حریصانه به دنبال سوژههای بعدی میروند.
🔸تکنیک غرق اطلاعاتی جامعه به قدری موفق عمل کرده است که اگر سوژه یک هفته قبل را با کسی در میان بگذارید، یا آن را به خاطر نخواهد آورد و یا در حالت خوشبینانه آن را با موضوعات دیگری اشتباه گرفته و اطلاعات چند سوژه را به شکل قاطی در اختیار شما خواهد گذاشت.
📍از شبکههای اجتماعی که بگذریم، حالا انبوهی از رسانههای کشور هم عمدا یا سهوا به تصور جا نماندن از رقابت غرق اطلاعاتی جامعه، پا در همین راه گذاشته و نه تنها فلسفه وجودی و قدرت خود را از دست دادهاند، بلکه با همسویی با موجهای زودگذر و تشدید تولید زبالههای اطلاعاتی، به مانعی جدی در راه اندک رسانههایی تبدیل شدهاند که به دنبال رفع مشکلات و نه صرفا لیسزدن به مشکلات هستند.
🔸نشخوار اطلاعات در عمده رسانههای کشور و شبکههای اجتماعی ما را نه هر روز که هر ساعت در معرض یک مراسم تدفین اطلاعاتی و کمک به فراموشی جامعه قرار داده است و متاسفانه راهکار خاصی هم برای آن وجود ندارد.
📍لذا به معدود مخاطبانی که نسبت به این رویه آگاه شده و خود را از این فضا بیرون کشیدهاند، باید توصیه کرد که حامی و پیگیر معدود رسانهها و منابعی باشید که هوشیارانه در مسیر صحیح قرار دارند. در غیراینصورت سیلابهای اطلاعاتی دیر یا زود هر دو طرف را با خود خواهند برد.
علی شمیرانی
@publicrelationspr
📍ضرب المثل نان به نرخ روز خوردن در زبان فارسی کنایه از تغییر موضع و موقعیت با شرایط روز است.
حالا کشور و جامعه امروز ایرانی به سمت جدیدی رفته است که شاید بتوان نام آن را "سوژه به نرخ روز خور" گذاشت. نقش اصلی این وضع را شبکههای اجتماعی ایفا میکنند و در کمال تعجب بخش غالب رسانههای کشور نیز قدم در همین راه گذاشتهاند.
🔸از نخستین ثانیههای آغاز هر روز تیتر رسانهها و اخبار شبکههای اجتماعی را که مرور کنید، لحظه به لحظه سوژههایی شکل میگیرند که هنوز جزییات، ابعاد و ریشههای آن مورد واکاوی قرار نگرفته، مراسم تدفین آن سوژه فارغ از بزرگی یا کوچک بودن آن برگزار میشود و کار بارگذاری سوژه جدید روی افکار عمومی شروع میشود و چند ساعت بعد، تدفین و تولد سوژه بعد و این چرخه معیوب تا پایان شب بارها و بارها تکرار میشود.
📍کارشناسان و فعالان شبکههای اجتماعی این مساله را اقتضای این شبکهها میدانند که راه گریزی از آن نیست. به عبارت دیگر انگولگ سوژهها، فراموشی و سپس پرداختن به سوژه دیگر، ماهیت غیرقابل تغییر شبکههای اجتماعی است و میلیونها نفر بیآنکه بدانند چه بر سر سوژه قبلی آمده، برای جا نماندن از دیگران، حریصانه به دنبال سوژههای بعدی میروند.
🔸تکنیک غرق اطلاعاتی جامعه به قدری موفق عمل کرده است که اگر سوژه یک هفته قبل را با کسی در میان بگذارید، یا آن را به خاطر نخواهد آورد و یا در حالت خوشبینانه آن را با موضوعات دیگری اشتباه گرفته و اطلاعات چند سوژه را به شکل قاطی در اختیار شما خواهد گذاشت.
📍از شبکههای اجتماعی که بگذریم، حالا انبوهی از رسانههای کشور هم عمدا یا سهوا به تصور جا نماندن از رقابت غرق اطلاعاتی جامعه، پا در همین راه گذاشته و نه تنها فلسفه وجودی و قدرت خود را از دست دادهاند، بلکه با همسویی با موجهای زودگذر و تشدید تولید زبالههای اطلاعاتی، به مانعی جدی در راه اندک رسانههایی تبدیل شدهاند که به دنبال رفع مشکلات و نه صرفا لیسزدن به مشکلات هستند.
🔸نشخوار اطلاعات در عمده رسانههای کشور و شبکههای اجتماعی ما را نه هر روز که هر ساعت در معرض یک مراسم تدفین اطلاعاتی و کمک به فراموشی جامعه قرار داده است و متاسفانه راهکار خاصی هم برای آن وجود ندارد.
📍لذا به معدود مخاطبانی که نسبت به این رویه آگاه شده و خود را از این فضا بیرون کشیدهاند، باید توصیه کرد که حامی و پیگیر معدود رسانهها و منابعی باشید که هوشیارانه در مسیر صحیح قرار دارند. در غیراینصورت سیلابهای اطلاعاتی دیر یا زود هر دو طرف را با خود خواهند برد.
علی شمیرانی
@publicrelationspr