حسن نمکدوست تهرانی در گفتوگو با شفقنا رسانه:
🔹الآن در جهان، روزنامهنگاری یکپارچه دیده میشود؛ یعنی روزنامهنگار بايد همه مهارتهاي كار در محيط چاپ، رادیو و تلویزیون و وب را بیاموزد و تفکیکی بین این نوع روزنامهنگاريها وجود ندارد. روزنامهنگار امروزی، روزنامهنگار چندرسانهای است یعنی هم باید مهارت روزنامهنگاری کاغذی را داشته باشد، هم رادیویی و تلویزیون و هم وب و هم شکلهای دیگر روزنامهنگاری، که در حال پدیدار شدن هستند.
🔸به تحولات محتوایی هم نپرداخته ایم. برای همین است که ما الگوهای ثابت را تدریس میکنیم. مثلا میگوییم خبر، مصاحبه، گزارش، یادداشت و مقاله. شکلهای مختلف دیگری هم پدیدار شده که ما اساسا در ادبیات روزنامهنگاری با آنها مواجه نمیشویم.
🔹روزنامهنگاری به یک امر تخصصی به معنای نزدیک شدن به حوزههای اختصاصی تبدیل شده است.
🔸آن تفکری که میگفت روزنامهنگاری اقیانوسی به عمق یک میلیمتر است، الآن یک اسطورهی ابطال شده است.
🔹روزنامهنگار کسی است که نسبت به قلمرو تحت پوشش خود اشراف عميق داشته باشد.
🔸در حال حاضر یکی از مهمترين شيوههاي كار استفاده از اینفوگرافیک است. درحالیکه شما در سرفصلهاي رشته روزنامهنگاري دانشگاه با موضوعهايي مانند اينفوگراف، و يا گرافيك خبررسان مواجه نميشويد.
🔹اگر بخواهیم خبرگزاریهای ایران را طبقهبندی کنیم، بعضی از آنها اصلا در ژانر روزنامهنگاری نمیگنجند و بیشتر در ژانر جنگ روانی قرار میگیرند. وقتی به تیترها نگاه کنیم متوجه این موضوع میشویم. با این که اسم آنها خبرگزاری است، ولی بهعنوان یک ارتش عمل میکنند. درحالیکه روزنامهنگاری قاعدهها و تعهدهای حرفهای خاص خود را دارد و ما باید سعی کنیم خبرنگارانی بیطرف، متوازن، عینیگرا و راستگو داشته باشیم.
🔸سیاست زدگی، فضای تحریریه اعم از خبرگزاری، مطبوعات و رادیو و تلویزیون را به طور خاص و حاد تبدیل به ابزار پروپاگاندا کرده است. خب ابزار پروپاگاندا احتیاجی به آموزش روزنامهنگاری ندارد و آموزش روزنامهنگاری برای آن مخل است.
🔹متأسفانه رسانههای ما یا رانتی هستند یا بهسختی امرار معاش میکنند، مگر در موارد انگشتشمار. مادامی که وضعیت این چنین باشد، پولی نیست که نیروی خوب تربیت شود یا پولی وجود ندارد که اگر نیروی خوب تربیت شد، بتوان آن نیرو را نگهداشت.
🔸متأسفانه البته حدس من این است که روحیه آموزش، در بین روزنامهنگارها خیلی قوی نیست. دليل اين امر هم ميتواند متفاوت باشد.
🔹ساختار تحريريههاي ما كمتر آموزشگر و روزآمد است و آموزشدهنده خوب و روزآمد و داراي فرصت در تحريريهها هم حكم كيميا دارد.
🔸یادمان باشد حرفهای یعنی آموزشگرا. تحریریه حرفهای یعنی تحریریهای که اولویتش آموختن است. من که کمتر تحریریهای از این جنس سراغ دارم. گافهای بزرگی که میدهیم نشان میدهد که خیلی اهل آموختن نیستیم.
🔹ما در مجلهها و تحریریهها، ماهنامهها و روزنامهها و سايتها و حتما در راديو و تلويزيون دانش حرفهای انباشتهشده و قابل قبولی داریم که اینها فقط باید قدری جمع شوند و مجال پیدا کنند تا دانش خود را منتقل کنند.
🔸ساحت كار روزنامهنگاري حرفهاي با ساحت رفتار آماتوري تفاوت دارد.
🔹نكته مهم اين است كه بدانيم اين دو ساحت در عين تفاوت جدي، جاي همديگر را تنگ نميكنند، جايگزين يكديگر نميشوند و قرار هم نيست بشوند.
🔸باید به مرور یک فضایی پیدا شود که اقتصاد رسانهای قدری پر و بال بگیرد، آنوقت میتوان انتظار داشت آموزش هم عمیقتر شود ولی در وضعیت کنونی چنین اتفاقی نمیافتد.
🔹روزنامهنگاری ایران به جایی رسیده که نیاز به تحول دارد اما چون چگالی اصلی فضای رسانهای کشور در ید حکومت است، این دولت است که باید تصمیم بگیرد و کاری انجام دهد. موتور اصلی تحول برای دانشگاههای روزنامهنگاری، در همه جای دنیا صنعت رسانه است؛ یعنی صنعت به دانشگاهها فشار میآورد و باعث تحول آن میشود.
🔸یک نکته این که اگر من دانشگاه را نقد میکنم، نباید تصور كرد استادان دانشگاههای ما ضعیف هستند. منظورم این است که نظام آموزشی دانشگاهها با تحولات صنعت هماهنگ نيست، كمااينكه متأسفانه صنعت در ایران با تحولات در صنعت جهاني هماهنگ نیست.
@publicrelationspr
🔹الآن در جهان، روزنامهنگاری یکپارچه دیده میشود؛ یعنی روزنامهنگار بايد همه مهارتهاي كار در محيط چاپ، رادیو و تلویزیون و وب را بیاموزد و تفکیکی بین این نوع روزنامهنگاريها وجود ندارد. روزنامهنگار امروزی، روزنامهنگار چندرسانهای است یعنی هم باید مهارت روزنامهنگاری کاغذی را داشته باشد، هم رادیویی و تلویزیون و هم وب و هم شکلهای دیگر روزنامهنگاری، که در حال پدیدار شدن هستند.
🔸به تحولات محتوایی هم نپرداخته ایم. برای همین است که ما الگوهای ثابت را تدریس میکنیم. مثلا میگوییم خبر، مصاحبه، گزارش، یادداشت و مقاله. شکلهای مختلف دیگری هم پدیدار شده که ما اساسا در ادبیات روزنامهنگاری با آنها مواجه نمیشویم.
🔹روزنامهنگاری به یک امر تخصصی به معنای نزدیک شدن به حوزههای اختصاصی تبدیل شده است.
🔸آن تفکری که میگفت روزنامهنگاری اقیانوسی به عمق یک میلیمتر است، الآن یک اسطورهی ابطال شده است.
🔹روزنامهنگار کسی است که نسبت به قلمرو تحت پوشش خود اشراف عميق داشته باشد.
🔸در حال حاضر یکی از مهمترين شيوههاي كار استفاده از اینفوگرافیک است. درحالیکه شما در سرفصلهاي رشته روزنامهنگاري دانشگاه با موضوعهايي مانند اينفوگراف، و يا گرافيك خبررسان مواجه نميشويد.
🔹اگر بخواهیم خبرگزاریهای ایران را طبقهبندی کنیم، بعضی از آنها اصلا در ژانر روزنامهنگاری نمیگنجند و بیشتر در ژانر جنگ روانی قرار میگیرند. وقتی به تیترها نگاه کنیم متوجه این موضوع میشویم. با این که اسم آنها خبرگزاری است، ولی بهعنوان یک ارتش عمل میکنند. درحالیکه روزنامهنگاری قاعدهها و تعهدهای حرفهای خاص خود را دارد و ما باید سعی کنیم خبرنگارانی بیطرف، متوازن، عینیگرا و راستگو داشته باشیم.
🔸سیاست زدگی، فضای تحریریه اعم از خبرگزاری، مطبوعات و رادیو و تلویزیون را به طور خاص و حاد تبدیل به ابزار پروپاگاندا کرده است. خب ابزار پروپاگاندا احتیاجی به آموزش روزنامهنگاری ندارد و آموزش روزنامهنگاری برای آن مخل است.
🔹متأسفانه رسانههای ما یا رانتی هستند یا بهسختی امرار معاش میکنند، مگر در موارد انگشتشمار. مادامی که وضعیت این چنین باشد، پولی نیست که نیروی خوب تربیت شود یا پولی وجود ندارد که اگر نیروی خوب تربیت شد، بتوان آن نیرو را نگهداشت.
🔸متأسفانه البته حدس من این است که روحیه آموزش، در بین روزنامهنگارها خیلی قوی نیست. دليل اين امر هم ميتواند متفاوت باشد.
🔹ساختار تحريريههاي ما كمتر آموزشگر و روزآمد است و آموزشدهنده خوب و روزآمد و داراي فرصت در تحريريهها هم حكم كيميا دارد.
🔸یادمان باشد حرفهای یعنی آموزشگرا. تحریریه حرفهای یعنی تحریریهای که اولویتش آموختن است. من که کمتر تحریریهای از این جنس سراغ دارم. گافهای بزرگی که میدهیم نشان میدهد که خیلی اهل آموختن نیستیم.
🔹ما در مجلهها و تحریریهها، ماهنامهها و روزنامهها و سايتها و حتما در راديو و تلويزيون دانش حرفهای انباشتهشده و قابل قبولی داریم که اینها فقط باید قدری جمع شوند و مجال پیدا کنند تا دانش خود را منتقل کنند.
🔸ساحت كار روزنامهنگاري حرفهاي با ساحت رفتار آماتوري تفاوت دارد.
🔹نكته مهم اين است كه بدانيم اين دو ساحت در عين تفاوت جدي، جاي همديگر را تنگ نميكنند، جايگزين يكديگر نميشوند و قرار هم نيست بشوند.
🔸باید به مرور یک فضایی پیدا شود که اقتصاد رسانهای قدری پر و بال بگیرد، آنوقت میتوان انتظار داشت آموزش هم عمیقتر شود ولی در وضعیت کنونی چنین اتفاقی نمیافتد.
🔹روزنامهنگاری ایران به جایی رسیده که نیاز به تحول دارد اما چون چگالی اصلی فضای رسانهای کشور در ید حکومت است، این دولت است که باید تصمیم بگیرد و کاری انجام دهد. موتور اصلی تحول برای دانشگاههای روزنامهنگاری، در همه جای دنیا صنعت رسانه است؛ یعنی صنعت به دانشگاهها فشار میآورد و باعث تحول آن میشود.
🔸یک نکته این که اگر من دانشگاه را نقد میکنم، نباید تصور كرد استادان دانشگاههای ما ضعیف هستند. منظورم این است که نظام آموزشی دانشگاهها با تحولات صنعت هماهنگ نيست، كمااينكه متأسفانه صنعت در ایران با تحولات در صنعت جهاني هماهنگ نیست.
@publicrelationspr
✅آغاز ثبت نام دهمین جشنواره رسانه های دیجیتال
@publicrelationspr
@publicrelationspr
فناوری/ در شش ماهه نخست سال جاری، میانگین عمر تبلیغات داعش در فضای سایبری از ۶ روز به ۳۶ ساعت کاهش یافته است و ۳۶ ساعت هنوز هم خیلی زیاد است.
@publicrelationspr
.
@publicrelationspr
.
دروغ آدم ها را درنیاورید
وقیح میشوند
دیگر هر کاری را جلوی رویتان انجام میدهند
فقط درصورتی این کار را کنید
که مطمئنید قرار است رابطه تان تمام شود
وگرنه بهتر است
خودتان را بزنید به آن راه
بگذار فکر کند نفهمیدی
بگذار احترام بماند
آدم ها را وقیح نکنید
آنوقت خودتان ضرر میکنید...
@publicrelationspr
وقیح میشوند
دیگر هر کاری را جلوی رویتان انجام میدهند
فقط درصورتی این کار را کنید
که مطمئنید قرار است رابطه تان تمام شود
وگرنه بهتر است
خودتان را بزنید به آن راه
بگذار فکر کند نفهمیدی
بگذار احترام بماند
آدم ها را وقیح نکنید
آنوقت خودتان ضرر میکنید...
@publicrelationspr
روابط_عاطفی
@tafakormosbatAMZ
💟انواع عشق
در نظریه سه وجهی عشق، میزان وجود سه عامل یاد شده، نوع عشقی را که افراد احساس کرده، درگیر آن می شوند؛ مشخص می سازد. بالطبع عدم هماهنگی بین عوامل پیش گفته، منتهی به مشکل می شود: استرنبرگ 8 نوع ترکیب محتمل را که به شقوق مختلفی از عشق می انجامند، به شرح زیر بیان می دارد:
1⃣فقدان عشق
همه اجزای عشق، یعنی صمیمیت، هوس و تعهد، در این حالت غایب هستند. حالت اخیر، وصف کننده اکثر ارتباطهایی هست که مردم در جریان روابط روزمره اجتماعیشان، با یکدیگر دارند.
2⃣دوست داشتن
در این حالت صمیمیت، تنها عامل موجود در رابطه عاشقانه است. این نوع از دوست داشتن، همان علاقه ایست که ما در دوستی های واقعی خودمان، و در بسیاری از روابط عاشقانه احساس می کنیم.
نزدیکی، درک، حمایت عاطفی، محبت و پیوند در این رابطه وجود دارد، اما هیچ نوع هوس یا تعهد دیگری در کار نیست.
3⃣شیفتگی
تنها عامل موجود در این رابطه عاشقانه، هوس است. در حالت اخیر، افراد با یک نگاه، شیفته طرف مقابلشان می شوند و به شدت تحت تاثیر زیبایی و جذابیت بدنی وی قرار می گیرند و تحریک جنسی را در خود احساس می کنند.
اما عوامل صمیمیت و تعهد، در این نوع از عشق وجود ندارد. عشق اخیر همان گونه که به سرعت و ناگهانی به وجود می آید، سریع نیز از بین می رود. اما در برخی از موارد، به اقتضای شرایط ممکن است، مدت طولانی تری باقی بماند.
4⃣عشق تنها
در این عشق، تنها عامل تعهد نقش دارد. این نوع از دوست داشتن، اغلب موارد در روابط بلندمدتی که هم صمیمیت و هم هوس از میان رفته است، و یا در ازدواج های توافقی، یافت می شود.
5⃣عشق شورانگیز
در این عشق صمیمیت و هوس وجود دارند. عاشقان رومانتیک از لحاظ عاطفی به یکدیگر پیوند خورده، به لحاظ بدنی نیز به شدت جذب یکدیگر می شوند، ولی نسبت به همدیگر متعهد نیستند.
6⃣عشق مصاحبتی، رفاقتی یا دوستانه
در این عشق، صمیمیت و تعهد وجود دارند. این نوع رابطه، یک دوستی بلندمدت مبتنی بر تعهد است که اغلب در ازدواج هایی روی می دهد که در آن جذابیت بدنی از بین رفته است، ولی زوج ها احساس نزدیکی بسیار زیادی نسبت به هم دارند و تصمیم گرفته اند که با یکدیگر زندگی کنند.
7⃣عشق ابلهانه
در این عشق، هوس و تعهد، بدون صمیمیت وجود دارد. این نوع از عشق، نوعی از دوست داشتن است که به ازدواج عجولانه، منتهی می شود. در رابطه اخیر یکی از زوج ها، از روی هوس نسبت به دیگری احساس تعهد می کند، ولی هیچ گاه به فکر به وجود آوردن صمیمیت نیستند.
8⃣عشق کامل یا تمام عیار
در این حالت، هر سه جز عشق وجود دارند. عواطف عشق احساسی یا شورانگیز، در این عشق ملاحظه می شود. رسیدن به این عشق راحت تر از حفظ آن است. زیرا در جریان این عشق، ممکن است یکی از طرفین، آنچه را که از ابتدا مد نظر داشته است، قدری تغییر دهد، در این صورت اگر طرف دیگر نیز تغییر عقیده بدهد، رابطه ممکن است به صورت حالت دیگری از حالتهای عشق تداوم یابد.
@publicrelationspr
@tafakormosbatAMZ
💟انواع عشق
در نظریه سه وجهی عشق، میزان وجود سه عامل یاد شده، نوع عشقی را که افراد احساس کرده، درگیر آن می شوند؛ مشخص می سازد. بالطبع عدم هماهنگی بین عوامل پیش گفته، منتهی به مشکل می شود: استرنبرگ 8 نوع ترکیب محتمل را که به شقوق مختلفی از عشق می انجامند، به شرح زیر بیان می دارد:
1⃣فقدان عشق
همه اجزای عشق، یعنی صمیمیت، هوس و تعهد، در این حالت غایب هستند. حالت اخیر، وصف کننده اکثر ارتباطهایی هست که مردم در جریان روابط روزمره اجتماعیشان، با یکدیگر دارند.
2⃣دوست داشتن
در این حالت صمیمیت، تنها عامل موجود در رابطه عاشقانه است. این نوع از دوست داشتن، همان علاقه ایست که ما در دوستی های واقعی خودمان، و در بسیاری از روابط عاشقانه احساس می کنیم.
نزدیکی، درک، حمایت عاطفی، محبت و پیوند در این رابطه وجود دارد، اما هیچ نوع هوس یا تعهد دیگری در کار نیست.
3⃣شیفتگی
تنها عامل موجود در این رابطه عاشقانه، هوس است. در حالت اخیر، افراد با یک نگاه، شیفته طرف مقابلشان می شوند و به شدت تحت تاثیر زیبایی و جذابیت بدنی وی قرار می گیرند و تحریک جنسی را در خود احساس می کنند.
اما عوامل صمیمیت و تعهد، در این نوع از عشق وجود ندارد. عشق اخیر همان گونه که به سرعت و ناگهانی به وجود می آید، سریع نیز از بین می رود. اما در برخی از موارد، به اقتضای شرایط ممکن است، مدت طولانی تری باقی بماند.
4⃣عشق تنها
در این عشق، تنها عامل تعهد نقش دارد. این نوع از دوست داشتن، اغلب موارد در روابط بلندمدتی که هم صمیمیت و هم هوس از میان رفته است، و یا در ازدواج های توافقی، یافت می شود.
5⃣عشق شورانگیز
در این عشق صمیمیت و هوس وجود دارند. عاشقان رومانتیک از لحاظ عاطفی به یکدیگر پیوند خورده، به لحاظ بدنی نیز به شدت جذب یکدیگر می شوند، ولی نسبت به همدیگر متعهد نیستند.
6⃣عشق مصاحبتی، رفاقتی یا دوستانه
در این عشق، صمیمیت و تعهد وجود دارند. این نوع رابطه، یک دوستی بلندمدت مبتنی بر تعهد است که اغلب در ازدواج هایی روی می دهد که در آن جذابیت بدنی از بین رفته است، ولی زوج ها احساس نزدیکی بسیار زیادی نسبت به هم دارند و تصمیم گرفته اند که با یکدیگر زندگی کنند.
7⃣عشق ابلهانه
در این عشق، هوس و تعهد، بدون صمیمیت وجود دارد. این نوع از عشق، نوعی از دوست داشتن است که به ازدواج عجولانه، منتهی می شود. در رابطه اخیر یکی از زوج ها، از روی هوس نسبت به دیگری احساس تعهد می کند، ولی هیچ گاه به فکر به وجود آوردن صمیمیت نیستند.
8⃣عشق کامل یا تمام عیار
در این حالت، هر سه جز عشق وجود دارند. عواطف عشق احساسی یا شورانگیز، در این عشق ملاحظه می شود. رسیدن به این عشق راحت تر از حفظ آن است. زیرا در جریان این عشق، ممکن است یکی از طرفین، آنچه را که از ابتدا مد نظر داشته است، قدری تغییر دهد، در این صورت اگر طرف دیگر نیز تغییر عقیده بدهد، رابطه ممکن است به صورت حالت دیگری از حالتهای عشق تداوم یابد.
@publicrelationspr
#اصول_خبری
منبع موثق
1- منبعی که تردیدی در صحت گفتههای آن نباشد.
2- اصطلاحی برای اطمینانبخشی به مخاطب که در اخبار غیررسمی درج میشود ⬅️ خبر موثق
مطلبنویس
1- کسی که حرفه اش روزنامهنگاری نیست ولی هر از گاهی مطلبی مینویسد و موضوعی را کارشناسانه تحلیل و بررسی میکند.
2- کسی که نوشتهای را در قالب گزارش، یادداشت، نقد و تحلیل، گفتوگو و ... برای یک نشریه تهیه و تولید میکند ⬅️ روزنامهنگار
@publicrelationspr
منبع موثق
1- منبعی که تردیدی در صحت گفتههای آن نباشد.
2- اصطلاحی برای اطمینانبخشی به مخاطب که در اخبار غیررسمی درج میشود ⬅️ خبر موثق
مطلبنویس
1- کسی که حرفه اش روزنامهنگاری نیست ولی هر از گاهی مطلبی مینویسد و موضوعی را کارشناسانه تحلیل و بررسی میکند.
2- کسی که نوشتهای را در قالب گزارش، یادداشت، نقد و تحلیل، گفتوگو و ... برای یک نشریه تهیه و تولید میکند ⬅️ روزنامهنگار
@publicrelationspr
عشق تلگرامي
نگاهي بر فريبكاري آنلاين
بخش اول
🌺اینترنت به عنوان ابزار سودمند تعاملات اجتماعی مثبت را تسهیل می کند اما راه را برای نفوذ در فرد قربانی فراهم می کند. نوع خاص قربانی شدن شیادی از طریق عشق آنلاین است که در آن فرد تبهکار تظاهر به یک رابطه عشقی آنلاین از طریق سایت ها می کند سپس از قربانی مبالغ زیادی کلاهبرداری می کند. ویتی و بوچانان (2012) شرح می دهند که که چگونه قربانیان این ظاهرسازی از این بدشانسی دو گانه ضربه می خورند: علاوه بر پولشان را از دست می دهند دچار شکست عشقی می شوند.
🌸آنگونه که در رسانه های مشهور دیده می شود، همچنین مواردی وجود دارد که در آن افراد اطلاعات نادرستی از خودشان در عشق رمانتیک آنلاین نشان می دهند بدون آنکه قصد جهت دهی به سمت منافع مالی داشته باشند. در این موارد، افراد در رایطه آنلاین اغلب هویت نادرستی از خود به دیگران نشان می دهند (مثل استفاده از تصویر شخص دیگر برای معرفی خودشان، استفاده از نام های دیگر در فضای مجازی). بر خلاف بدشانسی دو گانه که به وسیله ویتی و بوچانان (2012) مطرح شده، بسیاری از افرادی که در رابطه عشقی آنلاین فریب خورده اند مورد کلاهبرداری پولی قرار نگرفته اند، بلکه هنوز آسیب هیجانی بزرگی را تجربه می کنند.
🌼بیشتر تحقیقات تا به امروز بر بد شانسی دو گانه که در آن از دست دادن پول مطرح است تمرکز کرده اند؛ در مقابل، توجه اندکی بر ارائه اطلاعات نادرست آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی که هیچ نقشی در کلاهبرداری مالی ندارند شده است. به طور مشابه، تحقیقات زیادی در مورد قربانی آنلاین بر مطالعه ویژگی های روان شناختی افرادی که اطلاعات نادرستی از خود ارائه می دهند متمرکز شده اند و نسبت به جست و جوی تعاملات آنلاین کمتر توجه شده است. همان گونه که گفته شد، نباید فرض شود که ارائه نادرست اطلاعات فرد از خودش در فضای مجازی و جهت دهی به اینترنت جهت تعاملات اجتماعی معنی دار ابعاد مستقلی هستند بلکه همچنین احتمال دارد آنهایی که مصاحبت آنلاین را جست و جو می کنند نیز برای این که در نظر دیگران مطلوب جلوه کنند اطلاعات غلطی از خود ارائه دهند.
@publicrelationspr
نگاهي بر فريبكاري آنلاين
بخش اول
🌺اینترنت به عنوان ابزار سودمند تعاملات اجتماعی مثبت را تسهیل می کند اما راه را برای نفوذ در فرد قربانی فراهم می کند. نوع خاص قربانی شدن شیادی از طریق عشق آنلاین است که در آن فرد تبهکار تظاهر به یک رابطه عشقی آنلاین از طریق سایت ها می کند سپس از قربانی مبالغ زیادی کلاهبرداری می کند. ویتی و بوچانان (2012) شرح می دهند که که چگونه قربانیان این ظاهرسازی از این بدشانسی دو گانه ضربه می خورند: علاوه بر پولشان را از دست می دهند دچار شکست عشقی می شوند.
🌸آنگونه که در رسانه های مشهور دیده می شود، همچنین مواردی وجود دارد که در آن افراد اطلاعات نادرستی از خودشان در عشق رمانتیک آنلاین نشان می دهند بدون آنکه قصد جهت دهی به سمت منافع مالی داشته باشند. در این موارد، افراد در رایطه آنلاین اغلب هویت نادرستی از خود به دیگران نشان می دهند (مثل استفاده از تصویر شخص دیگر برای معرفی خودشان، استفاده از نام های دیگر در فضای مجازی). بر خلاف بدشانسی دو گانه که به وسیله ویتی و بوچانان (2012) مطرح شده، بسیاری از افرادی که در رابطه عشقی آنلاین فریب خورده اند مورد کلاهبرداری پولی قرار نگرفته اند، بلکه هنوز آسیب هیجانی بزرگی را تجربه می کنند.
🌼بیشتر تحقیقات تا به امروز بر بد شانسی دو گانه که در آن از دست دادن پول مطرح است تمرکز کرده اند؛ در مقابل، توجه اندکی بر ارائه اطلاعات نادرست آنلاین از طریق شبکه های اجتماعی که هیچ نقشی در کلاهبرداری مالی ندارند شده است. به طور مشابه، تحقیقات زیادی در مورد قربانی آنلاین بر مطالعه ویژگی های روان شناختی افرادی که اطلاعات نادرستی از خود ارائه می دهند متمرکز شده اند و نسبت به جست و جوی تعاملات آنلاین کمتر توجه شده است. همان گونه که گفته شد، نباید فرض شود که ارائه نادرست اطلاعات فرد از خودش در فضای مجازی و جهت دهی به اینترنت جهت تعاملات اجتماعی معنی دار ابعاد مستقلی هستند بلکه همچنین احتمال دارد آنهایی که مصاحبت آنلاین را جست و جو می کنند نیز برای این که در نظر دیگران مطلوب جلوه کنند اطلاعات غلطی از خود ارائه دهند.
@publicrelationspr
@publicrelationspr
انتقاد و سرزنش كردن در رابطه
در يك ارتباط احساسي عاطفي ساده ترين و كوتاه ترين راه ديدن خطا و اشتباه در شريك در رابطه است تا خودمان. همه ي ما نقاط ضعف و قوت، خصوصيات خوب و غير خوب، رفتارهاي مناسب و غير مناسب داريم.
هدف ما حفظ تماميت خود است، بنابراين ناخودآگاه به دنبال دفاع از تماميت خود هستيم، ولو اين كه قسمت هاي غير خوب ما باشد. اين سيستم دفاعي زماني كه به لحاظ احساسي-عاطفي به ديگري نزديك مي شويم، بيشتر تقويت مي گردد. همين موضوع باعث پس زدن شريك در رابطه مي گردد.
يكي از محاسن رابطه ي عاشقانه اين است كه نقاط ضعف و غير خوب ما را برون ريزي مي كند. مسئوليت ما شناخت و بهبودي آن هاست. عموما به جاي خودشناسي و بهبود خود، بر روي خطاها، نقاط ضعف و خصوصيات غير خوب شريك خود تمركز مي كنيم. انتقاد و سرزنش مي كنيم.
💞براي شناسايي بهتر خود، سوالات زير را از خود بپرسيد:
١- من نسبت به او چگونه واكنش مي دهم؟!
٢- آيا من او را به صورت واقعي ارزيابي مي كنم؟!
٣- آيا من نقاط ضعف و خصوصيات غير خوب خودم را روي او فرافكني مي كنم؟!
٤- چگونه و با چه روش هايي از او فاصله مي گيرم؟!
٥- چگونه هيجان، عشق، علاقه و احترام در رابطه را ناديده مي گيرم.
چگونه از سرزنش و انتقاد دور شويد؟!
💕١- صحنه جرم نسازيد!.
در هر رابطه اي مشكلاتي وجود دارد. آن ها را تبديل به موضوعات پيچيده و دراماتيك نكنيد. وقتي موضوعات را بزرگنمايي مي كنيد. ناخودآگاه مغز شما به اين نتيجه مي رسد كه توانايي حل آن مسئله را نخواهد داشت. بدانيد اين مشكلات به گونه هاي ديگري در زندگي شما رخ خواهند داد. بنابراين به فكر راه حل باشيد نه بزرگنمايي.
💕٢- متوقف كنيد.
زماني كه سيكل انتقاد و سرزنش در سر شما شروع مي شود، آن را كنترل كنيد. بهترين زمان، لحظه شروع آن است. هيچ يك از مشكلات ما با سرزنش و انتقاد حل نشده اند. بلكه احساس خوب نبودن در هر دوي ما ايجاد كرده اند.
مشكلات، با هم دلي و هم دردي و يافتن راه حل، حل مي شوند.
💕٣- خود را آرام كنيد.
روش هايي براي آرامش خود انتخاب كنيد. مديتيشن، ورزش، ... . رژيم غذايي خود را بازنگري كنيد. تلاش كنيد روش هاي بهتري براي آن پيدا كنيد.
💕٤- گذشته خود را بررسي كنيد.
سيستم دفاعي شما باعث شده كه شما به انتقاد و سرزنش روي بياوريد. اين سيستم دفاعي از آسيب هاي قبلي براي شما ايجاد شده است. بنابراين بهتر است با گذشته ي خود آشتي كنيد. زمان خشم خود را شناسايي كنيد و آن را بهبود دهيد.
💕٥- تمرين كنيد، مهربان باشيد.
دنياي پر شتاب و تنش امروزي باعث شده، مهرباني كردن را فراموش كنيم. از خود شروع كنيد. با خودتان مهربان باشيد. به خودتان احترام بيشتري بگذاريد. به سلامت رواني و جسماني خود اهميت دهيد. به جاي سخت كوشي، بهتر است كارها را به صورت موثر انجام دهيد. مهرباني با ديگران، از مهرباني با خود شروع مي شود. اگر با خود مهربان نباشيد نمي توانيد به ديگري مهرباني كنيد. اين مانند اين است كه شما سردتان است و مي خواهيد لباس خود را به ديگري بدهيد تا او گرم شود!!!.
@publicrelationspr
انتقاد و سرزنش كردن در رابطه
در يك ارتباط احساسي عاطفي ساده ترين و كوتاه ترين راه ديدن خطا و اشتباه در شريك در رابطه است تا خودمان. همه ي ما نقاط ضعف و قوت، خصوصيات خوب و غير خوب، رفتارهاي مناسب و غير مناسب داريم.
هدف ما حفظ تماميت خود است، بنابراين ناخودآگاه به دنبال دفاع از تماميت خود هستيم، ولو اين كه قسمت هاي غير خوب ما باشد. اين سيستم دفاعي زماني كه به لحاظ احساسي-عاطفي به ديگري نزديك مي شويم، بيشتر تقويت مي گردد. همين موضوع باعث پس زدن شريك در رابطه مي گردد.
يكي از محاسن رابطه ي عاشقانه اين است كه نقاط ضعف و غير خوب ما را برون ريزي مي كند. مسئوليت ما شناخت و بهبودي آن هاست. عموما به جاي خودشناسي و بهبود خود، بر روي خطاها، نقاط ضعف و خصوصيات غير خوب شريك خود تمركز مي كنيم. انتقاد و سرزنش مي كنيم.
💞براي شناسايي بهتر خود، سوالات زير را از خود بپرسيد:
١- من نسبت به او چگونه واكنش مي دهم؟!
٢- آيا من او را به صورت واقعي ارزيابي مي كنم؟!
٣- آيا من نقاط ضعف و خصوصيات غير خوب خودم را روي او فرافكني مي كنم؟!
٤- چگونه و با چه روش هايي از او فاصله مي گيرم؟!
٥- چگونه هيجان، عشق، علاقه و احترام در رابطه را ناديده مي گيرم.
چگونه از سرزنش و انتقاد دور شويد؟!
💕١- صحنه جرم نسازيد!.
در هر رابطه اي مشكلاتي وجود دارد. آن ها را تبديل به موضوعات پيچيده و دراماتيك نكنيد. وقتي موضوعات را بزرگنمايي مي كنيد. ناخودآگاه مغز شما به اين نتيجه مي رسد كه توانايي حل آن مسئله را نخواهد داشت. بدانيد اين مشكلات به گونه هاي ديگري در زندگي شما رخ خواهند داد. بنابراين به فكر راه حل باشيد نه بزرگنمايي.
💕٢- متوقف كنيد.
زماني كه سيكل انتقاد و سرزنش در سر شما شروع مي شود، آن را كنترل كنيد. بهترين زمان، لحظه شروع آن است. هيچ يك از مشكلات ما با سرزنش و انتقاد حل نشده اند. بلكه احساس خوب نبودن در هر دوي ما ايجاد كرده اند.
مشكلات، با هم دلي و هم دردي و يافتن راه حل، حل مي شوند.
💕٣- خود را آرام كنيد.
روش هايي براي آرامش خود انتخاب كنيد. مديتيشن، ورزش، ... . رژيم غذايي خود را بازنگري كنيد. تلاش كنيد روش هاي بهتري براي آن پيدا كنيد.
💕٤- گذشته خود را بررسي كنيد.
سيستم دفاعي شما باعث شده كه شما به انتقاد و سرزنش روي بياوريد. اين سيستم دفاعي از آسيب هاي قبلي براي شما ايجاد شده است. بنابراين بهتر است با گذشته ي خود آشتي كنيد. زمان خشم خود را شناسايي كنيد و آن را بهبود دهيد.
💕٥- تمرين كنيد، مهربان باشيد.
دنياي پر شتاب و تنش امروزي باعث شده، مهرباني كردن را فراموش كنيم. از خود شروع كنيد. با خودتان مهربان باشيد. به خودتان احترام بيشتري بگذاريد. به سلامت رواني و جسماني خود اهميت دهيد. به جاي سخت كوشي، بهتر است كارها را به صورت موثر انجام دهيد. مهرباني با ديگران، از مهرباني با خود شروع مي شود. اگر با خود مهربان نباشيد نمي توانيد به ديگري مهرباني كنيد. اين مانند اين است كه شما سردتان است و مي خواهيد لباس خود را به ديگري بدهيد تا او گرم شود!!!.
@publicrelationspr
✍ نقش چشم ها در ارتباط موثر
حدود ۶۰% مردم بصری هستند و برای داشتن ارتباطی موثر باید پیامتان را به چشم آنها برسانید.
بیش از ۷۰% یادگیریهای انسان از طریق چشمهایش اتفاق میافتد و حدود ۶۰% مردم، کیفیت روابطشان به آنچه میبینند وابسته است و به این دسته آدمها بصری گفته میشود.
این افراد تا چیزی را نبینند باور نمیکنند، معمولا تندتر حرف میزنند، پایان یک داستان یا حکایت برایشان مهم است و از تکه کلماتی مانند "مثلا"، "به نظرم میآید"، "ببین" استفاده میکنند.
@publicrelationspr
حدود ۶۰% مردم بصری هستند و برای داشتن ارتباطی موثر باید پیامتان را به چشم آنها برسانید.
بیش از ۷۰% یادگیریهای انسان از طریق چشمهایش اتفاق میافتد و حدود ۶۰% مردم، کیفیت روابطشان به آنچه میبینند وابسته است و به این دسته آدمها بصری گفته میشود.
این افراد تا چیزی را نبینند باور نمیکنند، معمولا تندتر حرف میزنند، پایان یک داستان یا حکایت برایشان مهم است و از تکه کلماتی مانند "مثلا"، "به نظرم میآید"، "ببین" استفاده میکنند.
@publicrelationspr
🔹 سیدغلامرضا کاظمیدینان، رئیس شورای سیاستگذاری هفته روابطعمومی؛
🖊 روابطعمومی محتوامحور و حرفهایگرایی
بر اثر توسعۀ فناوریهای نوین ارتباطاتی و اطلاعاتی در جوامع نوین، رویکردهای روابطعمومی حرفهای نیز دچار دگرگونی شده است. در دوران نوین، روابطعمومی چیزی فراتر از صرفاً تنظیم کردن و فرستادن اخبار و گزارشها، طراحی آگهی برای رسانههای عمومی یا پست کردن اعلانهای رسانهای است. روابطعمومی در دوران نوین، از رویکرد اطلاعرسانی و تبلیغاتی به منظور تقویت هویت بصری برند، انگارهسازی و تصویرسازی مثبت از سازمان فاصله گرفته و به رویکرد بازاریابی محتوا و محتوامحوری روی آورده است.
«محتوامحوری»، بهعنوان شاخصی مهم در سنجش حرفهایگرایی در روابطعمومی، محصول توسعۀ رسانههای اجتماعی است. درواقع، بر اثر توسعۀ فراگیر رسانههای اجتماعی، همچون وبلاگها، ویکیها، وبسایتهای شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و شبکههای اجتماعی موبایلی، روابطعمومیها کمکم از رویکرد اطلاعرسانی صرف و بمباران خبری و تبلیغاتی مخاطبان دست برداشتند و به تولید محتوای مخاطبپسند و مبتنی بر نیاز مخاطب روی آوردند. روابطعمومیهای حرفهای دریافتند که در دنیای جدید، منبرها و تریبونهای زیادی (رسانههای اجتماعی متنوع و متکثر) وجود دارد و دورۀ رسانههای جمعی (رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها) به سر آمده است و بنابراین اگر منبری محتوای مطلوب و مفید داشته باشد، مخاطب را جذب میکند.
«روابطعمومی محتوامحور»، با در پیش گرفتن رویکرد بازاریابی محتوا، به دنبال تولید محتوای تأثیرگذاری است که از یک طرف، اطلاعات و دانش مخاطبان را بالا ببرد و آنها را هوشمند سازد و از طرف دیگر، با تولید محتوای غیرتبلیغاتی و مفید و روایت داستان، علائق سازمان را با دیگران به اشتراک بگذارد، آگاهی عمومی درباره سازمان را افزایش دهد و با مخاطبان تعامل کند.
«قالبهای تولید محتوا در روابطعمومی محتوامحور» نیز دگرگون شده است. امروزه متن و عکس حرف اول را نمیزنند، بلکه تأثیر یک تصویر ویدئویی کوتاه، اینفوگرافیکی حرفهای، موشنگرافیکی چند ثانیهای و پادکست یا وادکستی چند دقیقهای، هزاران برابر کلمه، متن و عکس است. بنابراین، تسلط بر روزنامهنگاری برند مهارتی مهم برای تولید محتوا در روابطعمومی محتوامحور است.
روابطعمومی محتوامحور به منابع انسانی متخصص و ماهری نیاز دارد که به سازمان هویت انسانی ببخشند، نه هویت تجاری؛ یعنی از طریق تولید محتوای مخاطبمحور به پیوند علائق سازمان با علائق و نیازهای مخاطبان کمک کند تا سازمان در میان مخاطبان به برند و هویتی تبدیل شود که در راستای «توسعۀ پایدار انسان پایه» حرکت میکند. درواقع، منابع انسانی متخصص محتوامحور در روابطعمومی به مخاطب برای یافتن روشها و شیوههای بهتر زیستن کمک میکنند. این مؤلفه به سرمایۀ اجتماعی سازمان در میان مخاطبان تبدیل میشود.
روابطعمومی محتوامحور در سازمان، مخاطبان را دستهبندی میکند تا برای هر دسته پیامهایی دقیق تولید شود. این نوع روابطعمومی سعی میکند با ترکیب دانش و خلاقیت، محتوایی خیرهکننده تولید کند تا مخاطبان را ترغیب کند پیام را بپذیرند، نه اینکه آنها را وادار به پذیرش پیام کند.
روابطعمومی محتوامحور هنگام تولید پیامهای خود به همۀ پرسشهای مخاطبان پاسخ میدهد، از محتوای بصری جذاب (ویدئو، گرافیک، عکس و...) کمک میگیرد، به دغدغههای مخاطبان رسیدگی میکند، و از تکنیکهای داستانی و اینفوتینمنت (اطلاعرسانی سرگرمکننده) برای سرگرم کردن مخاطب و تقویت انگیزهاش جهت دنبال کردن محتوا و موضوع استفاده میکند.
روابطعمومی محتوامحور را میتوان روابطعمومیای حرفهای در دوران کنونی توسعۀ رسانههای اجتماعی دانست، دورانی که مخاطبان آنلاین همیشه در جستوجوی محتوا و مطالبیاند که برایشان مفید و جذاب باشد و آنها را هوشمند سازد. هوشمندسازی مخاطب از سوی روابطعمومی، موجب ایجاد وابستگی و دلبستگی مخاطبان به سازمان میشود و با ایجاد وفاداری و همدلی، سرمایۀ اجتماعی و شهرت سازمان را تقویت میکند.
منبع: ماهنامه فرهنگی و هنری چهارگوش- شماره ۴
@publicrelationspr
🖊 روابطعمومی محتوامحور و حرفهایگرایی
بر اثر توسعۀ فناوریهای نوین ارتباطاتی و اطلاعاتی در جوامع نوین، رویکردهای روابطعمومی حرفهای نیز دچار دگرگونی شده است. در دوران نوین، روابطعمومی چیزی فراتر از صرفاً تنظیم کردن و فرستادن اخبار و گزارشها، طراحی آگهی برای رسانههای عمومی یا پست کردن اعلانهای رسانهای است. روابطعمومی در دوران نوین، از رویکرد اطلاعرسانی و تبلیغاتی به منظور تقویت هویت بصری برند، انگارهسازی و تصویرسازی مثبت از سازمان فاصله گرفته و به رویکرد بازاریابی محتوا و محتوامحوری روی آورده است.
«محتوامحوری»، بهعنوان شاخصی مهم در سنجش حرفهایگرایی در روابطعمومی، محصول توسعۀ رسانههای اجتماعی است. درواقع، بر اثر توسعۀ فراگیر رسانههای اجتماعی، همچون وبلاگها، ویکیها، وبسایتهای شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و شبکههای اجتماعی موبایلی، روابطعمومیها کمکم از رویکرد اطلاعرسانی صرف و بمباران خبری و تبلیغاتی مخاطبان دست برداشتند و به تولید محتوای مخاطبپسند و مبتنی بر نیاز مخاطب روی آوردند. روابطعمومیهای حرفهای دریافتند که در دنیای جدید، منبرها و تریبونهای زیادی (رسانههای اجتماعی متنوع و متکثر) وجود دارد و دورۀ رسانههای جمعی (رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها) به سر آمده است و بنابراین اگر منبری محتوای مطلوب و مفید داشته باشد، مخاطب را جذب میکند.
«روابطعمومی محتوامحور»، با در پیش گرفتن رویکرد بازاریابی محتوا، به دنبال تولید محتوای تأثیرگذاری است که از یک طرف، اطلاعات و دانش مخاطبان را بالا ببرد و آنها را هوشمند سازد و از طرف دیگر، با تولید محتوای غیرتبلیغاتی و مفید و روایت داستان، علائق سازمان را با دیگران به اشتراک بگذارد، آگاهی عمومی درباره سازمان را افزایش دهد و با مخاطبان تعامل کند.
«قالبهای تولید محتوا در روابطعمومی محتوامحور» نیز دگرگون شده است. امروزه متن و عکس حرف اول را نمیزنند، بلکه تأثیر یک تصویر ویدئویی کوتاه، اینفوگرافیکی حرفهای، موشنگرافیکی چند ثانیهای و پادکست یا وادکستی چند دقیقهای، هزاران برابر کلمه، متن و عکس است. بنابراین، تسلط بر روزنامهنگاری برند مهارتی مهم برای تولید محتوا در روابطعمومی محتوامحور است.
روابطعمومی محتوامحور به منابع انسانی متخصص و ماهری نیاز دارد که به سازمان هویت انسانی ببخشند، نه هویت تجاری؛ یعنی از طریق تولید محتوای مخاطبمحور به پیوند علائق سازمان با علائق و نیازهای مخاطبان کمک کند تا سازمان در میان مخاطبان به برند و هویتی تبدیل شود که در راستای «توسعۀ پایدار انسان پایه» حرکت میکند. درواقع، منابع انسانی متخصص محتوامحور در روابطعمومی به مخاطب برای یافتن روشها و شیوههای بهتر زیستن کمک میکنند. این مؤلفه به سرمایۀ اجتماعی سازمان در میان مخاطبان تبدیل میشود.
روابطعمومی محتوامحور در سازمان، مخاطبان را دستهبندی میکند تا برای هر دسته پیامهایی دقیق تولید شود. این نوع روابطعمومی سعی میکند با ترکیب دانش و خلاقیت، محتوایی خیرهکننده تولید کند تا مخاطبان را ترغیب کند پیام را بپذیرند، نه اینکه آنها را وادار به پذیرش پیام کند.
روابطعمومی محتوامحور هنگام تولید پیامهای خود به همۀ پرسشهای مخاطبان پاسخ میدهد، از محتوای بصری جذاب (ویدئو، گرافیک، عکس و...) کمک میگیرد، به دغدغههای مخاطبان رسیدگی میکند، و از تکنیکهای داستانی و اینفوتینمنت (اطلاعرسانی سرگرمکننده) برای سرگرم کردن مخاطب و تقویت انگیزهاش جهت دنبال کردن محتوا و موضوع استفاده میکند.
روابطعمومی محتوامحور را میتوان روابطعمومیای حرفهای در دوران کنونی توسعۀ رسانههای اجتماعی دانست، دورانی که مخاطبان آنلاین همیشه در جستوجوی محتوا و مطالبیاند که برایشان مفید و جذاب باشد و آنها را هوشمند سازد. هوشمندسازی مخاطب از سوی روابطعمومی، موجب ایجاد وابستگی و دلبستگی مخاطبان به سازمان میشود و با ایجاد وفاداری و همدلی، سرمایۀ اجتماعی و شهرت سازمان را تقویت میکند.
منبع: ماهنامه فرهنگی و هنری چهارگوش- شماره ۴
@publicrelationspr
اگر با دیگران ارتباطات خوبی داشته باشید میتوانید در زندگی به پیشرفتهای خوبی دست پیدا کنید، اما اگر ارتباطاتی ماهرانه و دقیق داشته باشید، میتوانید معجزه کنید!
دارن هاردی
@publicrelationpr
دارن هاردی
@publicrelationpr
⭕️ رهاکردن یعنی پذیرش
هر آنچه که هست...
➖ اولین قدم و نخستین گام در درمان وابستگی بیمار گونه و اعتیاد به هر چیزی، رها کردن است!
یعنی آزاد شدن و دادن مسوولیت
به خود و انسان یا شی دیگری که در آن سوی ارتباط قرار دارد.
➖ توجه و بکارگیری دستورالعمل های زیر، جهت کمک به خود و دیگران در همین خصوص است!
۱- رها کردن این نیست که محبت و توجه خود را از دیگری دریغ کنیم بلکه رها کردن به این معنی است که ما نمی توانیم به جای دیگری زندگی کنیم.
۲- رها کردن بریدن از دیگران نیست.
این است که بپذیریم که قدرتی در کنترل کردن نداریم و آنچه بر دیگری خواهد گذشت در کنترل ما نیست و نخواهد بود.
بنابراین، رها کردن، پذیرش این واقعیت است که من توان کنترل دیگران را ندارم !
۳- رها کردن این نیست که ما به دیگری کمک کنیم که زندگی خود را نابود کند، بلکه آن است که بگذاریم پیامد رفتارها و اشتباهات خود را تجربه کند.
۴- رها کردن این نیست که سعی کنیم دیگری را سرزنش کنیم یا تغییر دهیم.
👈 ما تنها به تغییر خود توانائیم !
۵- رها کردن این است که دیگری را قضاوت نکنیم و بگذاریم
که آزاد باشد.
۶- رها کردن این است که دیگری را حمایت کنیم، تنها از طریق فراهم اوردن ابزارهای رهایی و پیروزی .
۷-رها کردن این است که دیگری را زیر زره بین نگذارید، جیب هایش را نگردید، تلفنهایش را کنترل نکنید و بگذارید نتایج رفتارهای خود را.
۸- رها کردن این نیست که به روی خود نیاوریم یا تسلیم شویم، رها کردن یعنی پذیرش!
۹- رها کردن این است که به زندگی خود بنگرید و آن را بسازید و از لحظه های آن لذت ببرید و رو به شکوفایی باشید، حتی به رغم آنکه دیگران برای زندگی خود طرح دیگری دارشته باشند.
۱۰- رها کردن این است که امروز را فدای دیروز نکنیم.
هدف داشتن به معنای امروز را فدای فردا کردن نیست.
تجربه دیروز را بیاد آوریم، برای فردا برنامه ریزی کنیم و امروز به بهترین وجه ممکن زندگی کنیم.
۱۱- رها کردن یعنی نگرانی و هراس کمتر، عشق و شادمانی و رضایمندی بیشتر!
این پیشنهادها، پیش نیاز است برای رسیدن به آزادی و آزاد زیستن!
در واقع این پیشنهادات، برای رهایی خود شماست و نه ضرورتا" برای کسی که رهایش می کنید!
@publicrelationspr
هر آنچه که هست...
➖ اولین قدم و نخستین گام در درمان وابستگی بیمار گونه و اعتیاد به هر چیزی، رها کردن است!
یعنی آزاد شدن و دادن مسوولیت
به خود و انسان یا شی دیگری که در آن سوی ارتباط قرار دارد.
➖ توجه و بکارگیری دستورالعمل های زیر، جهت کمک به خود و دیگران در همین خصوص است!
۱- رها کردن این نیست که محبت و توجه خود را از دیگری دریغ کنیم بلکه رها کردن به این معنی است که ما نمی توانیم به جای دیگری زندگی کنیم.
۲- رها کردن بریدن از دیگران نیست.
این است که بپذیریم که قدرتی در کنترل کردن نداریم و آنچه بر دیگری خواهد گذشت در کنترل ما نیست و نخواهد بود.
بنابراین، رها کردن، پذیرش این واقعیت است که من توان کنترل دیگران را ندارم !
۳- رها کردن این نیست که ما به دیگری کمک کنیم که زندگی خود را نابود کند، بلکه آن است که بگذاریم پیامد رفتارها و اشتباهات خود را تجربه کند.
۴- رها کردن این نیست که سعی کنیم دیگری را سرزنش کنیم یا تغییر دهیم.
👈 ما تنها به تغییر خود توانائیم !
۵- رها کردن این است که دیگری را قضاوت نکنیم و بگذاریم
که آزاد باشد.
۶- رها کردن این است که دیگری را حمایت کنیم، تنها از طریق فراهم اوردن ابزارهای رهایی و پیروزی .
۷-رها کردن این است که دیگری را زیر زره بین نگذارید، جیب هایش را نگردید، تلفنهایش را کنترل نکنید و بگذارید نتایج رفتارهای خود را.
۸- رها کردن این نیست که به روی خود نیاوریم یا تسلیم شویم، رها کردن یعنی پذیرش!
۹- رها کردن این است که به زندگی خود بنگرید و آن را بسازید و از لحظه های آن لذت ببرید و رو به شکوفایی باشید، حتی به رغم آنکه دیگران برای زندگی خود طرح دیگری دارشته باشند.
۱۰- رها کردن این است که امروز را فدای دیروز نکنیم.
هدف داشتن به معنای امروز را فدای فردا کردن نیست.
تجربه دیروز را بیاد آوریم، برای فردا برنامه ریزی کنیم و امروز به بهترین وجه ممکن زندگی کنیم.
۱۱- رها کردن یعنی نگرانی و هراس کمتر، عشق و شادمانی و رضایمندی بیشتر!
این پیشنهادها، پیش نیاز است برای رسیدن به آزادی و آزاد زیستن!
در واقع این پیشنهادات، برای رهایی خود شماست و نه ضرورتا" برای کسی که رهایش می کنید!
@publicrelationspr
#رابطه
نشانههای اصلی که زمان پایان یک رابطه را مشخص می کنند؛ کدامند؟
ادامه دادن یک رابطه چقدر به نفع توست؟
چگونه یک رابطه رنج آور سراسر تحقیر را پایان دهیم؟
آنچه در ادامه متن می خوانید فقط تلاشی است برای آگاه شدن
و باز شدن چشمان ما به وضعیتی که در یک رابطه رو به افول داریم.
تصمیم نهایی را شما باید بگیرید!
و نه صرفا با خواندن یک مطلب!
با ما باشید...
@publicrelationspr
نشانههای اصلی که زمان پایان یک رابطه را مشخص می کنند؛ کدامند؟
ادامه دادن یک رابطه چقدر به نفع توست؟
چگونه یک رابطه رنج آور سراسر تحقیر را پایان دهیم؟
آنچه در ادامه متن می خوانید فقط تلاشی است برای آگاه شدن
و باز شدن چشمان ما به وضعیتی که در یک رابطه رو به افول داریم.
تصمیم نهایی را شما باید بگیرید!
و نه صرفا با خواندن یک مطلب!
با ما باشید...
@publicrelationspr
#رابطه
۱)وقتی به جای زندگی در زمان حال در گذشته سیر میکنی!
آیا در حال تکرار لحظات قدیمی خوش رابطه ات هستی تا حس خوبی نسبت به آن پیدا کنی!
آیا به خاطر همین خاطرات است که این رابطه را تا این جا ادامه داده ای!؟
اگر پاسخ مثبت است یعنی این رابطه دیگر آن چیزی نیست که می خواهی!
هرچه بیشتر در گذشته یا در یک آیندهی دست سازت زندگی کنی؛
بیشتر در این واقعیت غیرواقعی و خیالی غرق میشوی
و این بسیار خطرناک است!
چون این موارد انعکاس وضعیت فعلی رابطهات نیستند.
باید با کسی که الان در زندگیات است باشی؛
نه کسی که در گذشتهات به صورت یک خاطره بسیار خوب حضور داشته است! خاطرات گذشته فقط خاطرهاند!!!
نباید دلیلی شود برای ادامهی رابطهات، که اگر احساس میکنی اشتباه است! تصمیمت برای ادامه یا قطع رابطه،
باید بر اساس احساسات امروزت نسبت به او باشد،
یعنی وضعیت فعلی ارتباط
و چشم انداز آیندهای که با او در پیش رو خواهی داشت.
با ما باشید...
@publicrelationspr
۱)وقتی به جای زندگی در زمان حال در گذشته سیر میکنی!
آیا در حال تکرار لحظات قدیمی خوش رابطه ات هستی تا حس خوبی نسبت به آن پیدا کنی!
آیا به خاطر همین خاطرات است که این رابطه را تا این جا ادامه داده ای!؟
اگر پاسخ مثبت است یعنی این رابطه دیگر آن چیزی نیست که می خواهی!
هرچه بیشتر در گذشته یا در یک آیندهی دست سازت زندگی کنی؛
بیشتر در این واقعیت غیرواقعی و خیالی غرق میشوی
و این بسیار خطرناک است!
چون این موارد انعکاس وضعیت فعلی رابطهات نیستند.
باید با کسی که الان در زندگیات است باشی؛
نه کسی که در گذشتهات به صورت یک خاطره بسیار خوب حضور داشته است! خاطرات گذشته فقط خاطرهاند!!!
نباید دلیلی شود برای ادامهی رابطهات، که اگر احساس میکنی اشتباه است! تصمیمت برای ادامه یا قطع رابطه،
باید بر اساس احساسات امروزت نسبت به او باشد،
یعنی وضعیت فعلی ارتباط
و چشم انداز آیندهای که با او در پیش رو خواهی داشت.
با ما باشید...
@publicrelationspr
#رابطه
۲)وقتی رابطه بیشتر برایت رنج آور است تا لذت بخش!
گاهی لحظات خوش گذشته چشمانمان را کور میکند؛
تا جایی که عذابهای امروزش را نمیبینیم.
اگر عصبانی و ناخشنود و افسردهای،
اگر اشکت همیشه جاری است،
مطمئن باش این شخص برای تو مناسب نیست!
رابطه باید موجب شادی و شوهر دو نفر شود.
اگر در رابطهای هستی که شادیهایش را درگذشته و یا در آینده میجویی،
بدان که وقت پایان دادن به آن است.
با ما باشید...
@publicrelationspr
۲)وقتی رابطه بیشتر برایت رنج آور است تا لذت بخش!
گاهی لحظات خوش گذشته چشمانمان را کور میکند؛
تا جایی که عذابهای امروزش را نمیبینیم.
اگر عصبانی و ناخشنود و افسردهای،
اگر اشکت همیشه جاری است،
مطمئن باش این شخص برای تو مناسب نیست!
رابطه باید موجب شادی و شوهر دو نفر شود.
اگر در رابطهای هستی که شادیهایش را درگذشته و یا در آینده میجویی،
بدان که وقت پایان دادن به آن است.
با ما باشید...
@publicrelationspr
" ارتباط تلفنی "
زمانی که در سینما ، تئاتر، بیمارستان، محل های عبادت، کلاس درس، حتی رستوران و یا سایر جاهایی که زنگ تلفن مخل آرامش است، تلفن همراهتان را خاموش کنید یا در وضعیت ارتعاش قرار دهید.گاهی خود را جای دیگران بگذاریم و ببینیم دوست داریم همان رفتار با ما شود.
در مواردی که به دلیل عدم تماس طرف مقابل نمی توانید با او گفتگو کنید، نخست از خودتان بپرسید آیا شخص دیگری می تواند آن اطلاعات را برایتان فراهم کند سپس نتیجه گیری کنید که تنها علت عدم تماس طرف مقابل با شما این است که به تماس گرفتن علاقمند نیست. بنابراین دیگر موضوع را پیگیری نکنید!
یک پیام مشخص و واضح با یک مهلت زمانی برای او بگذارید:"آیا می توانی قبل از ساعت چهار بعدازظهر چهارشنبه با من تماس بگیری؟ .. اگر تماس نگرفت،به راه حل اول مراجعه کنید.
بستگی به خودتان دارد که بخواهید خیلی سریع به مطلب اصلی بپردازید یا چند دقیقه با هم گپ بزنید. اول یک پاسخ تک واژه ای یا عبارت گونه می دهید.دفعه ی دوم، پاسخ خود را می دهید و سپس سوالی مطرح می کنید. این به هدف شما بستگی دارد. اگر می خواهید رابطه ای با کسی برقرار کنید،کمی گپ بزنید. اگر صرف کسب و کار است، از گپ زدن خودداری کنید.
هرگز تماس گیرنده کنونی تان را در حالت انتظار قرار ندهید. تنها استثنا براین قاعده زمانی است که منتظر یک تماس مهم هستید و از قبل به تلفن کننده هشدار داده اید که ممکن است در صورت تلفن تماس گیرنده مذکور مجبور شوید به طور موقت تماس با او را متوقف کنید . ولی به طور کلی هدف از انتظار مکالمه این است که تماس گیرنده شما با پیام مشغول بودن خط روبرو نشود.
از اینکه به کسی تلفن بزنید و از او بخواهید حدس بزند شما کیستید خودداری کنید حتی اگر تصور می کنید او با اولین حدس شما را شناخته و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجند. زیرا اکثر افراد از این کار خوششان نمی آید و شاید تاثیر منفی رو فرد بگذارد.
به کسی که به علت بیماری در خانه استراحت می کند تلفن نزنید،مگر مطمئن باشید قادر به گفتگوی تلفنی هست.
جالب این است افرادی که به دلیل بیماری مدت زیادی در خانه بستری بوده اند، پذیرای تلفن های بیشتری نسبت به آنچه سابق به ان ها می شد،هستند. به هرحال، بیماران حاد با خوشحالی محبت و ارزوی سلامتی تلفنی شما را با مقداری خواب اضافی و یک قرص ضد درد عوض می کنند.
ترتیبی دهید وقتی با شخص دیگری مشغول صحبت هستید یا درگیری دارید، دستگاه پیام گیرتان به تماس ها پاسخ دهد. پاسخ شخصی شما به تماس گیرنده در مورد اینکه مشغول کار هستید و بعد به او زنگ خواهید زد،تفاوتی با دستگاه پیام گیر نخواهد داشت، اما این کار سبب احترام به فرد تماس گیرنده و به کسی می شود که در حال صحبت با او هستید و از طرف دیگر تمرکز شما را هم بهم نمی زند!
باید توجه داشته باشید که برخی موضوعات برای گفتگوی تلفنی مناسب نیستند مانند : موضوعات محرمانه و خصوصی
، موضوعات جدال برانگیز ، انتقاد از دیگران ،اعتراضات و شکایت های داخلی ، رویدادهایی که طرف مقابل به آن ها دعوت نشده است. ،شکست ها ،شایعه پراکنی و سخن چینی ،هزینه و قیمت چیزهای مختلف مربوط به طرف مقابل
، اظهارنظرهای منفی در مورد محل کار ، مسائل شخصی
، امور سیاسی ، مسائل مذهبی ، اظهارنظر در مورد ظاهر و رفتارهای طرف مقابل ، حقوق و دستمزد دو طرف ،مسایل جنسی ، مسایل کاری که ربطی به شما ندارد
اما این پرسش ایجاد میشود که پس در مورد چه موضوعی صحبت کنیم ؟؟!!
اگر دقت کنید موضوعات فوق یا بحث های یک طرفه هستند و یا بسیار جنجال برانگیزند و نیاز دارند تا شما برای بحث طرف مقابل را ببینید و رودر رو و با در نظر گرفتن زبان بدن او به نتیجه مناسب برسید. در صورتیکه با تلفنی صحبت کردن در مورد آن ها فقط حس هایی را در وجودتان تحریک می کنید که نتیجه ای جز سرخوردگی و خشم به جا نمی گذارند! گویا ناگفته هایتان بیشتر شده و نتوانستید احساس رضایت کسب کنید و به آرامش برسید!
@publicrelationspr
زمانی که در سینما ، تئاتر، بیمارستان، محل های عبادت، کلاس درس، حتی رستوران و یا سایر جاهایی که زنگ تلفن مخل آرامش است، تلفن همراهتان را خاموش کنید یا در وضعیت ارتعاش قرار دهید.گاهی خود را جای دیگران بگذاریم و ببینیم دوست داریم همان رفتار با ما شود.
در مواردی که به دلیل عدم تماس طرف مقابل نمی توانید با او گفتگو کنید، نخست از خودتان بپرسید آیا شخص دیگری می تواند آن اطلاعات را برایتان فراهم کند سپس نتیجه گیری کنید که تنها علت عدم تماس طرف مقابل با شما این است که به تماس گرفتن علاقمند نیست. بنابراین دیگر موضوع را پیگیری نکنید!
یک پیام مشخص و واضح با یک مهلت زمانی برای او بگذارید:"آیا می توانی قبل از ساعت چهار بعدازظهر چهارشنبه با من تماس بگیری؟ .. اگر تماس نگرفت،به راه حل اول مراجعه کنید.
بستگی به خودتان دارد که بخواهید خیلی سریع به مطلب اصلی بپردازید یا چند دقیقه با هم گپ بزنید. اول یک پاسخ تک واژه ای یا عبارت گونه می دهید.دفعه ی دوم، پاسخ خود را می دهید و سپس سوالی مطرح می کنید. این به هدف شما بستگی دارد. اگر می خواهید رابطه ای با کسی برقرار کنید،کمی گپ بزنید. اگر صرف کسب و کار است، از گپ زدن خودداری کنید.
هرگز تماس گیرنده کنونی تان را در حالت انتظار قرار ندهید. تنها استثنا براین قاعده زمانی است که منتظر یک تماس مهم هستید و از قبل به تلفن کننده هشدار داده اید که ممکن است در صورت تلفن تماس گیرنده مذکور مجبور شوید به طور موقت تماس با او را متوقف کنید . ولی به طور کلی هدف از انتظار مکالمه این است که تماس گیرنده شما با پیام مشغول بودن خط روبرو نشود.
از اینکه به کسی تلفن بزنید و از او بخواهید حدس بزند شما کیستید خودداری کنید حتی اگر تصور می کنید او با اولین حدس شما را شناخته و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجند. زیرا اکثر افراد از این کار خوششان نمی آید و شاید تاثیر منفی رو فرد بگذارد.
به کسی که به علت بیماری در خانه استراحت می کند تلفن نزنید،مگر مطمئن باشید قادر به گفتگوی تلفنی هست.
جالب این است افرادی که به دلیل بیماری مدت زیادی در خانه بستری بوده اند، پذیرای تلفن های بیشتری نسبت به آنچه سابق به ان ها می شد،هستند. به هرحال، بیماران حاد با خوشحالی محبت و ارزوی سلامتی تلفنی شما را با مقداری خواب اضافی و یک قرص ضد درد عوض می کنند.
ترتیبی دهید وقتی با شخص دیگری مشغول صحبت هستید یا درگیری دارید، دستگاه پیام گیرتان به تماس ها پاسخ دهد. پاسخ شخصی شما به تماس گیرنده در مورد اینکه مشغول کار هستید و بعد به او زنگ خواهید زد،تفاوتی با دستگاه پیام گیر نخواهد داشت، اما این کار سبب احترام به فرد تماس گیرنده و به کسی می شود که در حال صحبت با او هستید و از طرف دیگر تمرکز شما را هم بهم نمی زند!
باید توجه داشته باشید که برخی موضوعات برای گفتگوی تلفنی مناسب نیستند مانند : موضوعات محرمانه و خصوصی
، موضوعات جدال برانگیز ، انتقاد از دیگران ،اعتراضات و شکایت های داخلی ، رویدادهایی که طرف مقابل به آن ها دعوت نشده است. ،شکست ها ،شایعه پراکنی و سخن چینی ،هزینه و قیمت چیزهای مختلف مربوط به طرف مقابل
، اظهارنظرهای منفی در مورد محل کار ، مسائل شخصی
، امور سیاسی ، مسائل مذهبی ، اظهارنظر در مورد ظاهر و رفتارهای طرف مقابل ، حقوق و دستمزد دو طرف ،مسایل جنسی ، مسایل کاری که ربطی به شما ندارد
اما این پرسش ایجاد میشود که پس در مورد چه موضوعی صحبت کنیم ؟؟!!
اگر دقت کنید موضوعات فوق یا بحث های یک طرفه هستند و یا بسیار جنجال برانگیزند و نیاز دارند تا شما برای بحث طرف مقابل را ببینید و رودر رو و با در نظر گرفتن زبان بدن او به نتیجه مناسب برسید. در صورتیکه با تلفنی صحبت کردن در مورد آن ها فقط حس هایی را در وجودتان تحریک می کنید که نتیجه ای جز سرخوردگی و خشم به جا نمی گذارند! گویا ناگفته هایتان بیشتر شده و نتوانستید احساس رضایت کسب کنید و به آرامش برسید!
@publicrelationspr
تو رابطههاتون گاهی بشینید روبروی هم، ازهم گله کنید ولی جواب همو ندید. فقط به گفتههای طرف مقابل فکر کنید و رابطه رو بهتر کنید...
@publicrelationspr
@publicrelationspr
اتمام يک رابطه لزوما به معنی بد بودن يكی از دو طرف نيست.
انسان ها موجودات پيچيده ای هستند با نيازهای منحصر به فرد
گاهی اين پيچيدگی ها و نيازها با هم نمی خواند
نقش قربانی گرفتن و متهم كردن ديگری فايده ای برايمان ندارد.
به اين بينديشيم كه ادامه ارتباط می توانست بسيار ناراحت كننده تر باشد
توجه كنيم كه در اقيانوسی بيكران از انسان ها قرار نبوده تنها يك نفر و آنهم فردی كه فاصله بينمان افتاده همدم ما باشد
ارزش وجوديمان بيش از اين است كه تفكر و احساس خود را خرج يك رابطه تمام شده كنيم
هر روز می تواند تولد دوباره ما باشد.
@publicrelationspr
انسان ها موجودات پيچيده ای هستند با نيازهای منحصر به فرد
گاهی اين پيچيدگی ها و نيازها با هم نمی خواند
نقش قربانی گرفتن و متهم كردن ديگری فايده ای برايمان ندارد.
به اين بينديشيم كه ادامه ارتباط می توانست بسيار ناراحت كننده تر باشد
توجه كنيم كه در اقيانوسی بيكران از انسان ها قرار نبوده تنها يك نفر و آنهم فردی كه فاصله بينمان افتاده همدم ما باشد
ارزش وجوديمان بيش از اين است كه تفكر و احساس خود را خرج يك رابطه تمام شده كنيم
هر روز می تواند تولد دوباره ما باشد.
@publicrelationspr
ﺗﻤﺮﻳﻦ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ در روابط
1 ـ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺭﺩﻳﻒ ﻫﺎﻱ ﺟﻠﻮ ﺑﻨﺸﻴﻨﻴﺪ .
2 ـ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﻛﻨﻴﺪ .
ﻋﺪﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ 2ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﺩ :
ﺍﻟﻒ : ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻭ
ﺏ: ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺿﻌﻒ ﻭﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻭ
3 ـ ﺳﺮﻋﺖ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻛﻨﻴﺪ .
ﺣﺮﻛﺎﺕ ﺑﺪﻥ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺫﻫﻦ ﺍﺳﺖ . ﺁﺩﻣﻬﺎﻱ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺸﺎﻥ ﻛﻤﻲ ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﻳﺪﻥ ﺍﺳﺖ , ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﻣﻬﻤﻲ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﻳﺎ ﻛﺎﺭ ﻣﻬﻤﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ .
4 ـ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺟﺪﻱ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻴﺪ .
5 ـ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺟﺪﻱ ﺑﺎﺷﻴﺪ .
6 ـ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻧﻈﺮ ﺑﺪﻫﻴﺪ .
7 ـ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ . لبخند ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﺍﺭﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺍﺳﺖ.
8-رها سازی ذهن(چیزی رو به خودتون نگیرید!!)
9- سعی کنید همیشه بهترین لباسها را بپوشید
10-در هر مکالمه تلفنی خود را معرفی کنید
11-در برابر هر کاری که برایتان انجام میدهندلفظ متشکرم را بکار ببرید
12-همیشه با زبان مثبت با دیگران هم صحبت شوید.
@publicrelationspr
1 ـ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭ ﺭﺩﻳﻒ ﻫﺎﻱ ﺟﻠﻮ ﺑﻨﺸﻴﻨﻴﺪ .
2 ـ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﻳﻦ ﻛﻨﻴﺪ .
ﻋﺪﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ 2ﻣﻌﻨﺎ ﺩﺍﺭﺩ :
ﺍﻟﻒ : ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻭ
ﺏ: ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺿﻌﻒ ﻭﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻭ
3 ـ ﺳﺮﻋﺖ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻛﻨﻴﺪ .
ﺣﺮﻛﺎﺕ ﺑﺪﻥ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻭﺍﻛﻨﺶ ﺫﻫﻦ ﺍﺳﺖ . ﺁﺩﻣﻬﺎﻱ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻨﺸﺎﻥ ﻛﻤﻲ ﺷﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﻳﺪﻥ ﺍﺳﺖ , ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﻣﻬﻤﻲ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ ﻭ ﻳﺎ ﻛﺎﺭ ﻣﻬﻤﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ .
4 ـ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﺟﺪﻱ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻴﺪ .
5 ـ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺟﺪﻱ ﺑﺎﺷﻴﺪ .
6 ـ ﺩﺭ ﺟﻤﻊ ﻧﻈﺮ ﺑﺪﻫﻴﺪ .
7 ـ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ . لبخند ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﺍﺭﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻤﺒﻮﺩ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﺍﺳﺖ.
8-رها سازی ذهن(چیزی رو به خودتون نگیرید!!)
9- سعی کنید همیشه بهترین لباسها را بپوشید
10-در هر مکالمه تلفنی خود را معرفی کنید
11-در برابر هر کاری که برایتان انجام میدهندلفظ متشکرم را بکار ببرید
12-همیشه با زبان مثبت با دیگران هم صحبت شوید.
@publicrelationspr
🌹سلام محسن جان...
به خاک مقدس وطنت خوش آمدی برادر!
چه ماهی به وطن بازگشتی!
ماه ارباب...محرم!
انگار خدا خواست که همه چیز را با هم جور کند!
پیکر بی سر مثل حسین(ع)
بی دست مثل عباس(ع)
اربا اربا مثل علی اکبر(ع)
🍃با همه ی شباهت هایت با ارباب اما چند فرق داری! دلت قرص است که خواهر و همسرت با کمال احترام به استقبالت آماده اند...نه با کنار زدن نیزه و شمشیر شکسته ها...
🥀دلت قرص است که برادرت در کنار خانواده هست...داغ برادر ندیده ای...
دلت قرص است که مادرت،کفن ات را در آغوش خواهد گرفت...
🍂اصلا محسن جان!
دلت قرص است که کفن داری!مادر داری!هزاران یار داری که تشییع ات کنند!
خود میدانی که چه میخواهم بگویم...
با یک جمله روضه ام را خاتمه میدهم
امان از دل زینب(س)...
همان جمله ای که من فقط گفتم ولی تو برایش خون دادی! تو رفتی تا از حرم او دفاع کنی و چه زیباست در خون غلطیدن برای زینب(س)!
امروز طواف میکنی حرم امام رضا(ع) را...
همان امضا کننده شهادت نامه ات...
و چه زیباست که دست در دست امام زمان(عج)در تشییع خودت شرکت کنی!
برای ما هم دعا کن محسن جان
@publicrelationspr
به خاک مقدس وطنت خوش آمدی برادر!
چه ماهی به وطن بازگشتی!
ماه ارباب...محرم!
انگار خدا خواست که همه چیز را با هم جور کند!
پیکر بی سر مثل حسین(ع)
بی دست مثل عباس(ع)
اربا اربا مثل علی اکبر(ع)
🍃با همه ی شباهت هایت با ارباب اما چند فرق داری! دلت قرص است که خواهر و همسرت با کمال احترام به استقبالت آماده اند...نه با کنار زدن نیزه و شمشیر شکسته ها...
🥀دلت قرص است که برادرت در کنار خانواده هست...داغ برادر ندیده ای...
دلت قرص است که مادرت،کفن ات را در آغوش خواهد گرفت...
🍂اصلا محسن جان!
دلت قرص است که کفن داری!مادر داری!هزاران یار داری که تشییع ات کنند!
خود میدانی که چه میخواهم بگویم...
با یک جمله روضه ام را خاتمه میدهم
امان از دل زینب(س)...
همان جمله ای که من فقط گفتم ولی تو برایش خون دادی! تو رفتی تا از حرم او دفاع کنی و چه زیباست در خون غلطیدن برای زینب(س)!
امروز طواف میکنی حرم امام رضا(ع) را...
همان امضا کننده شهادت نامه ات...
و چه زیباست که دست در دست امام زمان(عج)در تشییع خودت شرکت کنی!
برای ما هم دعا کن محسن جان
@publicrelationspr