کانون اندیشه جوان
1.15K subscribers
2.19K photos
1.1K videos
54 files
1.93K links
Download Telegram
🔰سعادت، منهای کلیسا!

🔸از آن‌جا که در قرون وسطا انسان به‌صورت موجودی منفعل و بی‌اختیار در مقابل ارباب کلیسا درآمده بود، نتیجه طبیعی این امر در دوره رنسانس تولد نهضتی بود که در راه اعاده آزادی از دست‌رفته انسان، ابتدا به اصلاح دینی همت گماشت و پس از چندی به نحوی افراطی به انکار آن‌چه با نام دین بر او تحمیل کرده بودند، دست زد.

🔹نتیجه ترسیم سیمایی زشت و کریه از دین که در عهد میانه از طرف صاحبان کليسا صورت گرفته بود، آن بود که نهضتی تحت عنوان اومانیسم در دوره رنسانس آغاز شود که سعادت آدمی را در بازگشت به روزگار باستان و به بیانی دیگر بازگشت به روزگار شرک بداند. آنان عقیده داشتند که آن روزها انسان بدون تقید به دین و کلیسا و حاکمان کلیسا به استعدادهای وجودی خویش تکیه می‌کرد و راه رسیدن به آن عصر از مجرای فرهنگ و ادبیات کلاسیک امکان‌پذیر است.

♦️اومانیست‌ها تأکید بر منطق و علوم نظری چون علوم مابعدالطبیعه را که به ابعاد آسمانی انسان می‌پرداختند، ناروا می‌شمردند و فقط از فنونی هواداری می‌کردند که در حیات جامعه کارکرد داشت (چون فن بیان و شاخه‌های فرعی آن چون سیاست، تاریخ و شعر) و نیز به دیالکتیک و فن جدل علاقه داشتند. کلی‌تر بگوییم اومانیست‌ها، وابسته به تفکر درباره جایگاه و امکانات فرد بشر در این دنیا بودند؛ بی‌آنکه چشم‌انداز سرنوشت ازلی را از دیده دور بدارند.

📖کتاب نقدی بر مبانی معرفت‌شناسی اومانیستی، نوشته مریم صانع پور



#دین
#کلیسا
#رنسانس
#اومانیسم
#قرون_وسطی


📌@canoon_org


https://b2n.ir/Church
🔰جنگ های صلیبی و دو قرن رويارويی و تماس‌های نزديك مسيحيان با مسلمانان شرق در جنگهای صلیبی، چه تاثیری در شناخت مسلمانان در نظر غربیان گذاشت؟

🔸در اين باره دیدگاه‌ها یک‌سو نيست. عده‌ای مانند فرانچسكو گابريلی و آلبرت حورانی سهم چندانی براي جنگ‌های صليبی در انتقال فرهنگ اسلامی به غرب قائل نيستند. به‌زعم آنان، آثار اسلامی اندکی در فضاي جنگ‌های صليبی به لاتين ترجمه شد مانند كتاب «كامل الصناعة الطبیه» علی بن عباس مجوسی (م.۳۸۴ق) كه استفان انطاكی آن را با عنوان «کتاب ملکی» ترجمه کرده است.

🔹اما در برابر، گروهی وجود دارند که از آثار متعدد ديگری یاد می‌کنند كه غربی‌ها طی جنگ‌های صليبي با آنها آشنا شده‌اند و از جمله ايشان می‌توان به نجيب العقيقی اشاره کرد. به زعم وی كليله و دمنه، هزار و يك شب، قصه كاس العشا السري و مخلوط عربی سر الاسرار از اين دسته آثارند. وی رد پای این متون در متون اروپايی را نشان داده و از تأثيرگذاری آنها شاهد آورده است.

▫️جدا از تقابل اين نظرها نمی‌توان براي بازخوردی فرهنگی، كه طی جنگ‌های صليبی به وجود آمد، سهمی قائل نشد. حتی برخی از نويسندگان از اينكه صليبی‌ها نتوانستند از مرزهای ساحلی فلسطين و سوريه فراتر بيايند اظهار تأسف ‌كرده و گفته‌اند: اگر آنها با قسمت‌های ديگری از آسيا تماس پيدا می‌كردند «می‌توانستند اشعار عمر خيام را خيلی زودتر از آنچه ‘فيتز جرالد’ به انگليسی برگرداند به اروپاييان معرفي كنند ... اما هيچ‌گاه نتوانستند با بهترين و بافرهنگ‌ترين مردم شرق ارتباط برقرار كنند و از ايرانی‌ها و چينی‌ها و هندی‌ها هيچ چيز نديدند».

▪️معرفی‌شدن هنرها و صنايع دستی شرق به جامعه بسته و غيرمتمدن اروپا، سرازير شدن ثروت‌های مادی سرزمين‌های اسلامی و تجديد حيات اقتصادی اروپا به وسيله آن، بازآورده شدن حس وحدت و اعتمادبه‌نفس در جهان مسیحیت، برانگيخته‌شدن حس رمانتيسم در غرب، اقتباس در زمينه‌های طب، نجوم، شيمی، علم‌الحساب، دانش جغرافيا و صدها ثمره ديگر كه در جريان دويست‌ساله جنگ‌های صليبی برای غرب شكل گرفت، از جمله برخی از دستاوردهای اروپاییان طی جنگ‌های صليبی هستند.

♦️در نتیجه اروپاييانی كه تا قبل از جنگ‌های صليبي فقط با روی خشن اسلام و فقط با شمشير مسلمانان آشنا بودند، پس از جنگ‌های صلیبی با دستاوردهای عظيم فرهنگی آنان روبه‌رو گشتند. اين رویارویی اروپاييان را به فكر پيشرفت انداخت و يكی از مقدمه‌های ظهور رنسانس ‌شد. مدعی اين سخن، نظر بسياری از انديشمندان است كه ثمره جنگ‌های صليبی را برای مسلمانان سراسر شوم و براي غرب مطلقاً خير و مثبت می‌دانند. مرحوم فاروقي در اين دسته قرار دارد و برنارد لوئيس هم جنگ‌های صليبی را «عظيم‌ترين و ماندگارترين خسارت بر جهان اسلام» ‌دانسته است.



#مشاوره
#رنسانس
#مسیحیت
#تمدن_اسلامی
#جنگ_های_صلیبی



📌@canoon_org
🔰اومانیسم


🔷اومانیسم جنبشی فلسفی و ادبی است که در نیمه دوم قرن چهاردهم از ایتالیا آغاز و به دیگر کشورهای اروپایی کشیده شد. این جنبش یکی از عوامل فرهنگ جدید را تشکیل می‌دهد. هم‌چنین اومانیسم فلسفه‌ای است که ارزش یا مقام انسان را ارج می‌نهد و او را میزان همه چیز قرار می‌دهد و به بیانی دیگر سرشت انسانی و حدود و علائق طبیعت آدمی را به عنوان موضوع اتخاذ می‌نماید.

🔶اومانیسم در معنای ابتدائی خود که مفهومی تاریخی است، جنبه اساسی و زیربنایی رنسانس می‌باشد؛ همان جنبه‌ای که متفکران از آن طریق کمال انسانی را در جهان طبیعت و تاریخ جست‌وجو کردند و تفسیر انسان را نیز در این جهت جویا شدند. اصطلاح اومانیسم در این معنا از «اومانیتاس» مشتق شده که یونانیان آن مطالب را «پایدیا» می نامیدند که به معنای فرهنگ می باشد. در یونان قدیم تعلیم و تربیت به وسیله هنرهای آزاد صورت می‌گرفت و چنین مقرراتی فقط شایسته انسان تلقی می‌شد؛ از آن جهت که آدمی خود را از سایر حیوانات متمایز نموده است.

🔺اومانیست‌ها مصمم بودند تا آن حیات روحی را که انسان در عصر کلاسیک دارا بود و در قرون وسطا از دست داده بود، دیگر بار از طریق ادبیات کلاسیک به او بازگردانند و آن همان روح «آزادی» بود که ادعای خودمختاری و خودرهبری آدمی را توجیه می‌نمود و به او اجازه می‌داد تا در حالی‌که خود را گرفتار طبیعت و تاریخ می‌دید، به دنبال قابلیتی باشد تا بتواند طبیعت و تاریخ را قلمرو حکومت خودساخته و بر آن مسلط شود.

🔻اومانیسم به عنوان «بازگشت به روزگار باستان» به معنی تجدید گذشته باستانی نبود بلکه درصدد بود تا به احیا و توسعه استعدادها و نیروهایی بپردازد که گذشتگان دارا بودند و آن نیروها را به کار می‌گرفتند و این در حالی بود که اومانیست‌ها برخی از باورها و معتقدات مردم قرون وسطا را از دست داده بودند.

📖کتاب نقدی بر مبانی معرفت‌شناسی اومانیستی، نوشته مریم صانع‌پور، ص 21 و 22





#ایتالیا
#رنسانس
#اومانیسم
#قرون_وسطی
#آموزش_مفاهیم



📌@canoon_org
🔰چگونه و از چه زمانی نقاشان ایرانی به سبک های نقاشی اروپایی و غربی تمایل نشان دادند؟

🔷در دورۀ مظفرالدین‌شاه نقاشانی از ایران به اروپا رفتند، با وجود اين هنوز خودآگاهی عمیقی نداشتند. نقاشان به تکنیک‌های اروپایی مسلط می‌شدند و آن را متحقق می‌ساختند بی‌آنکه روح آن را تجربه کنند؛ به همين دليل کارشان تقلیدی بود نه تحقیقی. در این دوره است که سرانجام كمال‌الملک اولین مدرسۀ هنر را تأسیس كرد. می‌توان تجربۀ اين نقاش ايرانی را نقطه شهودی آغازین در تاریخ آشنایی ایرانیان با هنر عالم غربی دانست. اهمیت کمال‌الملک بدان جهت است که مؤسس رسمی نقاشی جدید به شمار می‌رود و در حقیقت با او بود که نقاشی شبه‌ایرانی عصر قاجار به پایان ‌رسيد و صورت و معنای هنر جدید غرب بر هنر جدید ایران مستولی ‌شد.

🔶کمال‌الملک که هنوز مراحلی از تجربۀ هنری مدرن در عصر سلطۀ امپرسیونیست‌ها و اکسپرسیونیست‌ها بر هنر مدرن غرب را طی نکرده بود و افکار و عقاید قدیمی داشت و با روح شبه‌کلاسیک اشرافی دوره قاجاری تربیت یافته بود، در اروپا نیز شیفته نحله‌های کلاسیک و روش‌های استادان دورۀ رنسانس گردید و نظریات و پیشرفت‌هایی را که در خارج از آن شیوه در عالم نقاشی به‌وجود آمده بود، هرگز قبول نکرد. وی می‌گفت: «هنر و نقاشی تنها در دورۀ رنسانس وجود داشت و از آن پس از بین رفته است، کلیه سبک‌ها و روش‌های جدید را که پس از آن دوره به‌وجود آمده است، نمی‌توان به نام هنر خواند و بزرگ‌ترین استادان عالم نقاشی، نقاشان دورة رنسانس بوده‌اند».

💠نقاش‌های مورد علاقه او یکی رامبراند بود و دیگری تیسین. تأثیرپذيری از این هنرمندان سبب گردید کمال‌الملک هنر و صنعت یونانی را برترین هنرها بداند. هنر یونان از نظر او بر دو اصل مسلم «حقیقت» و «زیبایی» استوار بود. از این نظر او معتقد بود هنوز هنر یونانی الگو و سرمشق است و بشر با وجود ترقیات مختلف بر آن برتری نیافته و باید در پیشرفت خود از آن یاری جوید.

♦️کمال‌الملک، متأثر از کلاسیک‌ها، پایه هنر را براساس طرح استوار می‌دانست؛ اگر طرح محکم نباشد، به پایداری هنر هنرمند اعتمادی نیست. در طرح نیز قانون مسلمی است؛ اینکه هیولی و کلیات را اصلی مسلم است، پس از آن باید آن شالوده را بر یک نقطه استوار کرد و سایر نقاط را به اتکای آن پرداخت. اما تحولی را در هنر کمال‌الملک می‌توان دید و آن تمایل به مضامین معمولی و نوعی رئالیسم باروک‌وار است که می‌توان در آثار او نشانی از آن یافت، بدون آنکه روحیۀ اشرافی قدیم مندرج در تابلوهای او از بین رفته باشد.



#هنر
#نقاشی
#مشاوره
#رنسانس
#کمال_الملک



📌@canoon_org