کانون اندیشه جوان
1.15K subscribers
2.19K photos
1.1K videos
54 files
1.94K links
Download Telegram
تحلیل واقعه عاشورا ازنگاه استادشهیدمطهری
پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری
و پادکست‌های کوتاه بعثت خون
در پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا
ازامروز تا پایان هفته، در🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
تحلیل واقعه عاشورا ازنگاه استادشهیدمطهری پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری و پادکست‌های کوتاه بعثت خون در پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا ازامروز تا پایان هفته، در🔻 @canoon_org
⭕️ #تحلیل_واقعه_عاشورا (۱)


💠 حوادث شگفت‌انگيز صدر اسلام

روی كار آمدن معاويه و يزيد و تجهيز نيروی مسلمانان از سوی آنان عليه علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) و حسين‌بن‌علی(ع)، يكی از حوادث شگفت صدر اسلام است.
در اينجا دو مطلب را بايد مورد بحث قرار دهيم تا بتوانيم به ماهيت, هدف و علت حادثه قيام حسينی پی ببريم.

۱. مبارزه شديد امويان و در رأس آن‌ها ابوسفيان، با اسلام و قرآن.
اين مطلب، دو علت داشت:
الف. رقابت نژادی كه در سه نسل متوالی متراكم شده بود.
ب. تباين قوانين اسلامی با نظام زندگی اجتماعی رؤسای قريش به‌ويژه اموی‌ها كه اسلام برهم زننده آن زندگانی بود.

۲. موفقيت امويان در به‌دست گرفتن حكومت اسلامی.
يك جامعه نوساز و نوبنياد هر اندازه عامل وحدت آن‌ها قوی باشد، نمی‌تواند يك‌دست و يك‌نواخت باشد. جامعه‌ی نوبنياد و تازه‌ساز اسلامی هر چند در زير لوای توحيد و پرچمِ لااله‌الاالله وحدت نيرومندی پيدا كرده بود و اختلاف رنگ‌ها و شكل‌ها را به‌صورت معجزه‌آسايی از بين برده بود، در عين حال طبيعی است مردمی كه از نژادها و عناصر مختلف، با طبايع، عادت‌ها، اخلاق، آداب و عقايد گوناگونی پرورش پيدا كرده بودند، همه در استعداد قبول مسائل دينی و پذيرش تربيت دينی يكسان نباشند، يكی قوی‌الايمان است و يكی ضعيف‌الايمان، و ديگری در شك و كفر و الحاد باطنی به سر می‌برد. به همين دليل اداره‌ی اين‌چنين جمعيتی براساس اسلام تا سال‌ها بلكه قرن‌ها كارآسانی نيست.

اُموی‌ها بعد از حكومت عثمان بر بيت‌المال و مناصب دست يافتند و دو عامل ثروت و مناصب را در دست گرفتند، فقط يك عامل قوی و نيرومند «ديانت» را كسر داشتند. بعد از قتل عثمان، معاويه با طراری و زبردستی عجيب بر اين عامل هم دست يافت و آن را هم استخدام كرد و اينجا بود كه توانست سپاهی به نام دين و با نيروی دين عليه علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) تجهيز كند. معاويه بعدها در زمان خلافتش با اجير كردن روحانيونی همچون ابوهريره كاملا عامل روحانيت را علاوه بر عامل ديانت استخدام كرد و به اين ترتيب چهار عامل را به‌دست گرفت:
عامل سياست و پست‌های سياسی،
عامل ثروت،
عامل ديانت،
عامل روحانيت و طبقه روحانيين.

در تسلط معاويه بر دستگاه خلافت اسلامی، چند چيز دخالت داشت:
الف. ذكاوت و فطانت خود آن‌ها؛
ب. سوء سياست و تدبير خلفا كه به اين‌ها راه دادند؛
ج. جهالت و ناداني و بساطت مردم.
معاويه و اموی‌ها برای محو دو اصل از اصول اسلام كوشش بسيار كردند؛ يكي امتياز نژادی، كه عرب را بر عجم ترجيح دادند و ديگری، ايجاد فاصله طبقاتی.

🖊 منبع: مجموعه آثار ،ج۱۷م "حماسه حسینی"، ص۱۰۵. (دفتر سی‌وسوم #چلچراغ_حکمت)


پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا
در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
تحلیل واقعه عاشورا ازنگاه استادشهیدمطهری پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری و پادکست‌های کوتاه بعثت خون در پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا ازامروز تا پایان هفته، در🔻 @canoon_org
⭕️ پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری از آثار استاد شهید مطهری (۱)


🔅چرا امام حسين(ع) در زمان معاويه اقدام نكرد؟

🔹بعضی جواب می‌دهند چون در آن وقت موضوع صلح امام حسن (ع) در بين بود و امام نمی‌خواست بر خلاف عهد برادرش رفتار كند.
اين سخن درست نيست زيرا معاويه خودش آن پيمان را نقض كرده بود. قرآن كريم عهد و پيمان را محترم مي‌شمارد تا وقتي كه ديگري محترم بشمارد. قرآن نمي‌گويد اگر طرف نقض كرد تو باز هم وفادار بمان، بلكه مي‌گويد:
فَمَا اسْتَقامُوا لَكمْ فَاسْتَقيمُوا لَهُمْ.
البته عهد با كافر هم محترم است. پيغمبر اكرم (ص) با قريش در حديبيه قرارداد بست و چون نقض از ناحيه آن‌ها شروع شد پيغمبر اكرم هم آن را ورق‌پاره‌ای بيش نشمرد. بلكه سرّ عدم قيام سيدالشهدا اين بود كه انتظار فرصت بهتر و بيشتری را می‌كشيد. اسلام تاكتيك و انتظار فرصت بهتر را جايز بلكه واجب می‌داند. مسلماً فرصت بعد از مردن معاويه از زمان معاويه بهتر بود.
امام در زمان خود معاويه نيز ساكت نبود، دائماً اعتراض می‌كرد، به‌وسيله‌ی نامه‌هايی كه به معاويه نوشت و همچنين حضوراً با او محاجه كرد. بزرگان مسلمانان را جمع كرد و با آن‌ها صحبت كرد، برای قيام به شمشير بهترين وقت را اين دانست كه صبر كند معاويه بميرد. امام قطع داشت كه معاويه يزيد را نصب كرده و بعد از مردن معاويه، مردم را به اطاعت از يزيد دعوت خواهند كرد. بنابراين از نظر امام خلافت يزيد چيز تازه و غير مترقبی نبود.

🖊 منبع: مجموعه آثار، ج۱۷ "حماسه حسینی"، ص۴۹۰.
(دفتر سی‌وسوم #چلچراغ_حکمت)


#پرسمان_اندیشه
پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا
در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
تحلیل واقعه عاشورا ازنگاه استادشهیدمطهری پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری و پادکست‌های کوتاه بعثت خون در پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا ازامروز تا پایان هفته، در🔻 @canoon_org
#تحلیل_واقعه_عاشورا (۲)


💠 تقابل فكر اموی و فكر اسلامی


علی(ع) به خطر سلطه‌ی اموی زياد اهميت می‌داد و اعلام خطر می‌كرد، ولی كمتر كسی متوجه می‌شد! چند موضوع را علی(ع) پيش‌بينی كرد:
۱. ظلم، استبداد و استيثار بنی‌اميه؛ ديگر از اين عدل و مساوات امروز خبری نخواهد بود.
۲. كشته شدن نخبگان، نيكان، روشنفكران؛ هر سری كه در آن سر، مغزی و در آن مغز، برقی از روشنی موجود باشد از تن جدا خواهد شد.
۳. از بين رفتن حرمت‌احكام اسلام؛ حرامي باقی نمی‌ماند مگر آنكه حلال می‌شود.
۴. تحريف و وارونه كردن اسلام؛ عناصر غير اسلامی وارد افكار مردم می‌شود به گونه‌ای كه با حفظ ظواهر اسلام، محتوای آن را از بين می‌برند. (۱)
علی(ع) از دنيا رفت و معاويه خليفه شد. خلاف انتظار معاويه، علی(ع) به‌صورت نيرويی باقی ماند و معاويه آن‌طوری كه اعمال بيرون از تعادل و متانتش نشان مي‌دهد از اين موضوع خيلی ناراحت بود، بنابراين ستون تبليغاتی عليه علي(ع) را تجهيز كرد. ليكن يک نيروی غير متشكل به نام تشيع عليه حكومت اموی هميشه در فعاليت بود. فكر اموی در زير پرده و لفافه با فكر اسلامی مبارزه مي‌كرد. عنصر فكر اموی داخل عناصر فكر اسلامی شد. معاويه مُرد و علاوه بر حيف و ميل اموال و غصب مناصب كه از زمان عثمان شايع شده بود چند سنت سوء هم باقی گذاشت:
الف. لعن و سَبّ علی(ع) در منابر و خطبه‌ها.
ب. پول خرج كردن و وادار كردن به جعل حديث عليه علی(ع)، و به عبارت ديگر استخدام عامل روحانيت به‌وسيله‌ی علمای سوء علاوه بر استخدام عامل ديانت از راه قتل عثمان.
ج. كشتن بيگناهان بدون تقصير كه در اسلام سابقه نداشت و از بين بردن احترام نفوس، بريدن دست و پا و به نيزه كردن سر مثل سر، عمرو‌بن‌حمق خزاعی به جرم طرفداری از علی(ع).
د. مسموم كردن و معمول كردن آن، كه با مروت و انسانيت سازگار نبود و خلفاي بعدي هم از او پيروي كردند. معاويه در عملی ناجوانمردانه، امام حسن(ع)، مالك اشتر، سعد وقاص و عبدالرحمن‌بن‌خالد‌بن‌وليد را ـ كه بهترين يار او بود ـ مسموم كرد.
ه‍. موروثی كردن خلافت در خاندان خود؛ معاويه يزيدی را كه هيچ‌گونه لياقت نداشت ولی‌عهد كرد.
و. دامن زدن به آتش امتياز نژادی و فضيلت عرب بر عجم و قريش بر غير قريش. (۲)

🔸پی‌نوشت:
۱- علي(ع) فرمود: «ليس الفرو مقلوبا؛ جامه و پوستين اسلام را وارونه مي‌پوشند» (نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۰۶). پوستين خصلتش گرمي و زيبايي آن است ولی اين در صورتي است كه آن را درست بپوشند، اگر وارونه بپوشند و پشم‌ها بيرون باشد؛ اولاً سرد است و ثانيا، يك شیء موحش است كه هركس مي‌بيند خيال مي‌كند يك خرس است. (مجموعه آثار شهید مطهری ،ج۲۵ (ده گفتار: خطابه و منبر)، ص ۳۱۲).
۲- مجموعه آثار شهید مطهری ،ج۱۷م (حماسه حسینی)، م. آ. ج ۱۷، ص ۴۳۵.

🖊 منبع: دفتر سی‌وسوم #چلچراغ_حکمت. صص ۲۵،۲۶.


پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا
در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
تحلیل واقعه عاشورا ازنگاه استادشهیدمطهری پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری و پادکست‌های کوتاه بعثت خون در پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا ازامروز تا پایان هفته، در🔻 @canoon_org
⭕️ پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری از آثار استاد شهید مطهری (۲)


🔅 چرا حسين‌بن‌علی(ع) همزمان با خلافت يزيد قيام كرد؟

🔹با حاكميت فراگير اموی و خلافت يزيد، اين سؤال كه چرا امام حسين قيام كرد؟ مثل اين است كه بگوييم چرا پيغمبر اكرم(ص) در مكه قيام كرد و با قريش‌سازش نكرد؟ و يا چرا علی مرتضی(ع) رنج حمايت پيغمبر را در بدر، حنين، احد، احزاب و ليلة‌المبيت متحمل شد؟ و يا چرا ابراهيم يک تنه در مقابل قدرت عظيم نمرود قيام كرد؟ چرا موسي در حالي كه جز برادرش هارون كسی را نداشت به دربار فرعون رفت؟
معناي اين چرا اين است كه امام حسين(ع) وقتی قيامش موجه بود كه سپاهي برابر با يزيد داشته باشد و حال آنكه اگر امام، سپاهی برابر با يزيد مي‌داشت و در اجتماعی قيام می‌كرد كه مردم دو دسته بودند و دو صف عظيم را تشكيل مي‌دادند و امام حسين(ع) در جلوي يك صف بود، قيام حسينی يك قيام مقدس و جاويدان نبود. اين چراها در همة قيام‌های مقدس و تاريخی هست.
قيام‌های مقدس بشری دارای دو تشخص است:

۱. از نظر هدف قيام، برای مقامات عالی انسانيت است؛ برای توحيد، عدل، آزادی، رفع ظلم و استبداد است، نه به‌خاطر كسب جاه و مقام يا تحصيل ثروت و به قول حنظله بادغيسی كسب مهتری و يا حتي برای تعصب وطنی، قبيله‌ای و نژادی.

۲. اين قيام‌ها برقی است كه در ظلمت‌هاي سخت پديد می‌آيد، شعله‌ای است كه در ميان ظلم‌ها، استبدادها و زورگويی‌ها مي‌درخشد، ستاره‌ای است كه در تاريكی شب، در آسمان سعادت بشر طلوع مي‌كند، نهضتی است كه مورد تصويب «عقلاق قوم»! قرار نمی‌گيرد.
يكی از افتخارات نهضت حسينی همين است كه عقلای قوم آن را تصويب نمی‌كردند؛ از آن جهت كه فوق نظر عقلا بود نه دون نظر آن‌ها. عرفا جنبه‌ی فوق عقل آن را در نظر گرفته‌اند و به آن نام مكتب عشق داده‌اند؛ همچنين است منطق شعرای مرثيه‌سرای ما، كه به آن جنبة ايده‌آليستی داده‌اند. علی(ع) هم فرمود:
مناخ ركاب ومصارع عشاق.

💢[ادامه‌ی پاسخ در پُست بعدی کانال]


🖊 منبع: مجموعه آثار، ج۲۵ "ده گفتار: خطابه و منبر"، ص۳۳۵.
(دفتر سی‌وسوم #چلچراغ_حکمت)


#پرسمان_اندیشه
پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا
در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
تحلیل واقعه عاشورا ازنگاه استادشهیدمطهری پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری و پادکست‌های کوتاه بعثت خون در پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا ازامروز تا پایان هفته، در🔻 @canoon_org
⭕️ پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری از آثار استاد شهید مطهری (۳)


🔅 چرا حسين‌بن‌علی(ع) همزمان با خلافت يزيد قيام كرد؟

💢[بخش دوم پاسخ]

و درباره‌ی اين سؤال كه امام حسين(ع) چرا قيام كرد؟ سه جور می‌توان تفسير كرد:

تفسير نخست؛ قيام امام حسين(ع) يك قيام عادی و معمولی بود و العياذ بالله براي هدف شخصی و منفعت شخصی بود.
اين تفسيری است كه نه يك‌نفر مسلمان به آن راضی می‌شود و نه واقعيت‌های تاريخ و مسلمات تاريخ آن را تصديق می‌كند.

تفسير دوم؛ همان است كه در ذهن بسياري از عوام‌الناس وارد شده است كه امام حسين(ع) كشته و شهيد شد برای اينكه گناه امت بخشيده شود. شهادت آن حضرت به‌عنوان كفاره‌ی گناهان امت واقع شد، نظير همان عقيده‌ای كه مسيحيان درباره‌ی حضرت مسيح پيدا كردند كه عيسی به دار رفت برای اينكه فدای گناهان امت بشود. امام حسين(ع) شهيد شد كه اثر گناهان را در قيامت خنثی كند و به مردم از اين جهت آزادی بدهد.
در حقيقت مطابق اين عقيده بايد گفت امام حسين(ع) ديد كه يزيدها، ابن‌زيادها، شمر و سنان‌ها هستند، اما عده‌شان كم است، خواست كاری بكند كه بر عده اين‌ها افزوده شود! خواست مكتبی بسازد كه از اين‌ها بعداً زيادتر پيدا شوند، مكتب يزيدسازی و ابن‌زياد سازی برپا كرد! اين طرز فكر بسيار خطرناک است. برای بی‌اثر كردن قيام امام حسين(ع) و برای مبارزه با هدف امام و از بين بردن حكمت دستورهايی كه برای عزاداری امام حسين(ع) رسيده، هيچ چيزی به اندازه اين طرز تفسير مؤثر نيست.

تفسير سوم؛ اوضاع و احوالی در جهان اسلام پيش آمده بود و به جايی رسيده بود كه امام حسين(ع) وظيفه‌ی خودش را اين می‌دانست كه بايد قيام كند، حفظ اسلام را در قيام خود می‌دانست. قيام او قيام در راه حق و حقيقت بود. اختلاف و نزاع او با خليفه وقت بر سر اين نبود كه تو نباشی و من باشم، بلكه اختلافی اصولی و اساسی بود. اگر كس ديگری هم به‌جاي يزيد بود و همان روش و كارها را می‌داشت باز امام حسين قيام می‌كرد، خواه اينكه با شخص امام حسين (ع) خوش‌رفتاری می‌كرد يا بد رفتاری. يزيد و اعوان و انصارش هم اگر امام حسين(ع) متعرض كارهای آن‌ها نمی‌شد و روی كارهای آن‌ها صحه می‌گذاشت حاضر بودند همه جور مساعدت را با امام حسين(ع) بكنند، هر جا را می‌خواست به او می‌دادند، اگر می‌گفت حكومت حجاز و يمن را به من بدهيد، حكومت عراق را به من بدهيد، حكومت خراسان را به من بدهيد, می‌دادند، اگر اختيار مطلق هم در حكومت‌ها می‌خواست و می‌گفت به اختيار خودم هر چه پول وصول شد و دلم خواست بفرستم و می‌فرستم و هر چه دلم خواست خرج می‌كنم كسی متعرض من نشود، باز آن‌ها حاضر بودند. جنگ حسين (ع) جنگ مسلكی و عقيده‌ای بود، جنگ حق و باطل بود. در جنگ حق و باطل ديگر حسين از آن جهت كه شخص معين است تأثير ندارد. خود امام با دو كلمه مطلب را تمام كرد. در يكی از خطبه‌های بين راه به اصحاب خودش مي‌فرمايد: ظاهراً در وقتی‌است كه حر و اصحابش رسيده بودند و بنابراين همه را مخاطب قرار داد:
الا ترون ان الحق لا يعمل به، والباطل لا يتناهي عنه، ليرغب المؤمن في‌لقاء الله محقا؛ (۱)
آيا نمی‌بينيد كه به حق رفتار نمی‌شود و از باطل جلوگيری نمی‌شود، پس مؤمن در يك چنين اوضاعی بايد به شهادت در راه خدا تن‌بدهد.

۱. حرانی، تحف‌العقول، ص۲۴۵


🖊 منبع: مجموعه آثار، ج۲۵ "ده گفتار: خطابه و منبر"، ص۳۳۵.
(دفتر سی‌وسوم #چلچراغ_حکمت)


#پرسمان_اندیشه
پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا
در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
تحلیل واقعه عاشورا ازنگاه استادشهیدمطهری پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری و پادکست‌های کوتاه بعثت خون در پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا ازامروز تا پایان هفته، در🔻 @canoon_org
⭕️ پاسخ به پرسش‌هایی پیرامون قیام اباعبدالله(ع) و آداب عزاداری از آثار استاد شهید مطهری (۴)


🔅 چرا اباعبدالله در اين سفر پر خطر، اهل‌بيتش را همراه خود برد؟

🔹تقريباً به اتفاق آرا به ايشان می‌گفتند: آقا! رفتن خودتان خطرناک است و مصلحت نيست؛ يعنی جانتان در خطر است، تا چه رسد كه بخواهيد اهل‌بيتتان را هم با خودتان ببريد.
اباعبدالله(ع) جواب داد: نه، من بايد آن‌ها را ببرم. به آن‌ها جوابی می‌داد كه ديگر نتوانند در اين زمينه حرف بزنند. به اين ترتيب كه جنبه معنوی مطلب را بيان مي‌كرد، كه مكرر شنيده‌ايد كه ايشان به رؤيايی استناد كردند كه البته در حكم يک وحی قاطع است. فرمود: در عالم رؤيا جدم به من فرموده است:
ان الله شاء ان يراك قتيلا.
گفتند: پس اگر اين طور است، چرا اهل‌بيت و بچه‌ها را همراهتان می‌بريد؟ پاسخ دادند: اين را هم جدم فرمود:
ان الله شاء ان يرهن سبايا. (۱)

كلمة مشيت خدا، يا اراده خدا كه در خود قرآن به‌ كار برده شده است در دو مورد به‌كار می‌رود كه يكي را اصطلاحاً اراده‌ی تكوينی و ديگری را اراده‌ی تشريعی مي‌گويند. اراده تكوينی يعني قضا و قدر الهی است كه اگر چيزی قضا و قدر حتمی الهی به آن تعلق گرفت، معنايش اين است كه در مقابل قضا و قدر الهی ديگر كاری نمی‌شود كرد. معنای اراده‌ی تشريعی اين است كه خدا اين طور راضی است، خدا اين چنين می‌خواهد. مثلاً اگر در مورد روزه می‌فرمايد:
يُريدُ اللّهُ بِكمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكمُ الْعُسْرَ (۲)
يا در مورد ديگری می‌فرمايد:
يُريدُ لِيُطَهِّرَكمْ (۳)

مقصود اين است كه خدا كه اين‌چنين دستوری داده است، اين طور می‌خواهد؛ يعنی رضای حق در اين است خدا خواسته است اين‌ها اسير باشند، يعنی اسارت اين‌ها رضای حق است، مصلحت است و رضای حق هميشه در مصلحت است و مصلحت يعنی آن جهت كمال فرد و بشريت.
در مقابل اين سخن، ديگر كسی چيزی نگفت، يعنی نمی‌توانست حرفی بزند؛ پس اگر چنين است كه جد شما در عالم معنا به شما تفهيم كرده‌اند كه مصلحت در اين است كه شما كشته بشويد، ما ديگر در مقابل ايشان حرفی نداريم.
همة كسانی هم كه از اباعبدالله(ع) اين جمله‌ها را می‌شنيدند، اين جور نمی‌شنيدند كه آقا اين مقدر است و من نمی‌توانم سرپيچی بكنم. اباعبدالله(ع)، هيچ وقت به اين شكل تلقی نمی‌كرد. اين طور نبود كه وقتی از ايشان می‌پرسيدند: چرا زن‌ها را مي‌بريد؟ بفرمايد: اصلاً من در اين قضيه بی‌اختيارم، بلكه به اين صورت می‌شنيدند كه با الهامی كه از عالم معنا به من شده است، من چنين تشخيص داده‌ام كه مصلحت در اين است، و اين كاري است كه من از روی اختيار انجام میدهم ولی براساس آن چيزی كه آن را مصلحت تشخيص می‌دهم. همچنين همراهی اهل‌بيت امام حسين(ع) صحنه‌ی كربلا را ماندگار كرد. در واقع امام اگر مبلغانی را تا قلب حكومت دشمن به شام فرستاد، با اين كار فوق‌العاده تبليغی، صدای امام به جهان اسلام رسيد.


۱- محمدباقر مجلسي, بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۴.
۲- بقره، آيه ۱۸۵.
مائده، آيه ۶.

🖊 منبع: مجموعه آثار، ج۱۷ "حماسه حسینی"، ص۴۹۰.
(دفتر سی‌وسوم #چلچراغ_حکمت)


#پرسمان_اندیشه
پرونده تلگرامی #حماسه_عاشورا
در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان🔻🔻🔻
@canoon_org