⭕️◻️سخنرانی دکتر نرگس درویش با موضوع "استفاده از اقتصاد رفتاری در سیاستگذاری عمومی".
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️موسسه مطالعاتی بینشهای رفتاری در راستای رفع نابسامانی در معادل گزینی برای واژگان تخصصی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری بنا دارد واژه نامه ای تخصصی تهیه و منتشر کند.
به عنوان مثالی از این نابسامانی میبینیم مترجمان مختلف برای واژه ای مثل framing معادلهایی مثل صورتبندی، چارچوب بندی، چارچوب، قالب بندی و... را بکار برده اند در حالی که این آشفتگی مطلوب نیست و شناسایی مناسبترین معادل با توجه به جمیع جنبه ها امکانپذیر است. این ساماندهی برای اینکه متون اقتصاد رفتاری به زبان فارسی بهبود پیداکنند لازم است.
به همین منظور گروهی تلگرامی تشکیل شده است تا نظرات همه در آن شنیده شده و استدلالها آورده شود و بهترین معادلها از بین همه معادلها انتخاب شوند.
⭕️برای عضویت در گروه و انجام مصاحبه مختصر پیش از عضویت با آیدی زیر تماس حاصل فرمایید:
@alidms
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
به عنوان مثالی از این نابسامانی میبینیم مترجمان مختلف برای واژه ای مثل framing معادلهایی مثل صورتبندی، چارچوب بندی، چارچوب، قالب بندی و... را بکار برده اند در حالی که این آشفتگی مطلوب نیست و شناسایی مناسبترین معادل با توجه به جمیع جنبه ها امکانپذیر است. این ساماندهی برای اینکه متون اقتصاد رفتاری به زبان فارسی بهبود پیداکنند لازم است.
به همین منظور گروهی تلگرامی تشکیل شده است تا نظرات همه در آن شنیده شده و استدلالها آورده شود و بهترین معادلها از بین همه معادلها انتخاب شوند.
⭕️برای عضویت در گروه و انجام مصاحبه مختصر پیش از عضویت با آیدی زیر تماس حاصل فرمایید:
@alidms
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
⭕️◻️لزوم وجود و رهبری اعتراضات
✍مصطفی نصراصفهانی
این روزها شاهد اعتراضات خیابانی مردم در شهرهای مختلف ایران هستیم: پدیده ای که در همه جای دنیا شناخته شده و مرسوم است.
یکی از ویژگیهای رفتاری انسانها "تغییرگریزی"(Status Quo) است. این تغییرگریزی گاهی با "باورگرایی"(Confirmation) ترکیب شده و نوعی "خودفریبی"(Ostrich Effect) در مسئولان ایجاد میکند طوری که اگر از آنها پرسیده شود که آیا فکر میکنید مردم راضی هستند؟ با قاطعیت پاسخ خواهند داد: "بله".
کاری که تظاهرات و مبارزات انجام میدهد این است که به تصمیم سازان بازخورد میدهد تا تغییراتی در سیاستگذاریهایشان انجام بدهند. این بازخورد اگرچه بدون تظاهرات هم قابل انجام است اما بدلیل اینکه محسوس بودن(Saliance) تظاهرات و مبارزات بیشتر است احتمال اینکه منجر به تغییر رفتار مسئولان(چه در دولت و چه در دیگر ارکان حکومت مثل قوه قضائیه که دچار فساد "سیستماتیک" است)بشود بیشتر خواهد بود.
لذا اینگونه مبارزات لازم هستند و اگر از منظر دینی نگاه کنیم مسلما جهاد هستند(البته در ادبیات دینی نیت اهمیت زیادی دارد).
اما حرکتهای این روزها اگر هدایت و رهبری نشوند ممکن است منجر به نتایح خوبی نشوند.
نکته اینست که بسیاری از اعتراض کنندگان اصلا به فکر آلترناتیو گزینه های فعلی نیستند. رای هیچ ایرانی تجزیه شدن ایران مطلوب نیست. برای هیچ ایرانی تبدیل شدن ایران به کشوری شبیه سوریه مطلوب نیست. هیچ ایرانی دوست ندارد 23دیماه امریکاییها به بهانه همین اعتراضات شدت تحریمها را بیشتر کنند. و یکی از بدترین نتایج اینست که این اعتراضات بدون نتیجه باقی بماند: فقط سروصدایی بشود و نارضایتی زیرپوستی بالاتر برود و باز هیچ اصلاحی صورت نپذیرد.
بنظرم میرسد بهتر است مطالبات به سمت اهدافی دقیق و مشخص مثل "شفافیت"، "کاهش ناکارآمدی"، "کاهش فساد" و... هدایت شوند.
معترضین عزیز! در روانشناسی بین "واکنش" و "پاسخ" تمایز قائل میشوند. واکنش همان رفتار غریزی شماست، اما پاسخ هدفمند است و فکر پشتش هست. اجازه ندهید کار به خشونت بکشد حتی اگر در این مسیر شهید شوید! بجای مرگ بر این و آن گفتن مطالبات مشخصی را انتخاب کنید و روی آن تاکید کنید. با فحش و بد و بیراه مطمئن باشید انرژی ملت به هدر خواهد رفت. نه مفسدان و رانتخورانی که در سیستم نفوذ کرده اند دوست شما هستند و نه امریکا و عربستان و اتفاقا هر دوی اینها از بدتر شدن اوضاع سود میبرند.
برادران بسیجی ام! اینها که در خیابان آمده اند برادران و خواهران ما هستند. اجازه ندهید کار به خشونت بکشد حتی اگر شهید شوید! وظیفه شما این نیست که مانع اعتراضات بشوید، وظیفه شما جلوگیری از ناهنجاریها در این بین است. روی نقاط مشترک تمرکز کنید! هم معترضان و هم شما با نجومی بگیران مشکل دارید، هم شما و هم معترضان با فساد فراگیر مشکل دارید، هم شما و هم معترضان به ناکارآمدی اعتراض دارید.
⭕️جمعبندی:
این اعتراضات نه تنها بد نیست بلکه لازم هم هستند اما باید هدایت و رهبری بشوند. بهتر است مطالباتی شفاف تعریف شوند که پایان اعتراضات مشروط به تحقق آن مطالبات باشد. و بهتر است مطالبات رتبه بندی شده و مواردی که اجماع بیشتری روی آنهاست در اولویت قرار بگیرند(مثل شفافیت).
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍مصطفی نصراصفهانی
این روزها شاهد اعتراضات خیابانی مردم در شهرهای مختلف ایران هستیم: پدیده ای که در همه جای دنیا شناخته شده و مرسوم است.
یکی از ویژگیهای رفتاری انسانها "تغییرگریزی"(Status Quo) است. این تغییرگریزی گاهی با "باورگرایی"(Confirmation) ترکیب شده و نوعی "خودفریبی"(Ostrich Effect) در مسئولان ایجاد میکند طوری که اگر از آنها پرسیده شود که آیا فکر میکنید مردم راضی هستند؟ با قاطعیت پاسخ خواهند داد: "بله".
کاری که تظاهرات و مبارزات انجام میدهد این است که به تصمیم سازان بازخورد میدهد تا تغییراتی در سیاستگذاریهایشان انجام بدهند. این بازخورد اگرچه بدون تظاهرات هم قابل انجام است اما بدلیل اینکه محسوس بودن(Saliance) تظاهرات و مبارزات بیشتر است احتمال اینکه منجر به تغییر رفتار مسئولان(چه در دولت و چه در دیگر ارکان حکومت مثل قوه قضائیه که دچار فساد "سیستماتیک" است)بشود بیشتر خواهد بود.
لذا اینگونه مبارزات لازم هستند و اگر از منظر دینی نگاه کنیم مسلما جهاد هستند(البته در ادبیات دینی نیت اهمیت زیادی دارد).
اما حرکتهای این روزها اگر هدایت و رهبری نشوند ممکن است منجر به نتایح خوبی نشوند.
نکته اینست که بسیاری از اعتراض کنندگان اصلا به فکر آلترناتیو گزینه های فعلی نیستند. رای هیچ ایرانی تجزیه شدن ایران مطلوب نیست. برای هیچ ایرانی تبدیل شدن ایران به کشوری شبیه سوریه مطلوب نیست. هیچ ایرانی دوست ندارد 23دیماه امریکاییها به بهانه همین اعتراضات شدت تحریمها را بیشتر کنند. و یکی از بدترین نتایج اینست که این اعتراضات بدون نتیجه باقی بماند: فقط سروصدایی بشود و نارضایتی زیرپوستی بالاتر برود و باز هیچ اصلاحی صورت نپذیرد.
بنظرم میرسد بهتر است مطالبات به سمت اهدافی دقیق و مشخص مثل "شفافیت"، "کاهش ناکارآمدی"، "کاهش فساد" و... هدایت شوند.
معترضین عزیز! در روانشناسی بین "واکنش" و "پاسخ" تمایز قائل میشوند. واکنش همان رفتار غریزی شماست، اما پاسخ هدفمند است و فکر پشتش هست. اجازه ندهید کار به خشونت بکشد حتی اگر در این مسیر شهید شوید! بجای مرگ بر این و آن گفتن مطالبات مشخصی را انتخاب کنید و روی آن تاکید کنید. با فحش و بد و بیراه مطمئن باشید انرژی ملت به هدر خواهد رفت. نه مفسدان و رانتخورانی که در سیستم نفوذ کرده اند دوست شما هستند و نه امریکا و عربستان و اتفاقا هر دوی اینها از بدتر شدن اوضاع سود میبرند.
برادران بسیجی ام! اینها که در خیابان آمده اند برادران و خواهران ما هستند. اجازه ندهید کار به خشونت بکشد حتی اگر شهید شوید! وظیفه شما این نیست که مانع اعتراضات بشوید، وظیفه شما جلوگیری از ناهنجاریها در این بین است. روی نقاط مشترک تمرکز کنید! هم معترضان و هم شما با نجومی بگیران مشکل دارید، هم شما و هم معترضان با فساد فراگیر مشکل دارید، هم شما و هم معترضان به ناکارآمدی اعتراض دارید.
⭕️جمعبندی:
این اعتراضات نه تنها بد نیست بلکه لازم هم هستند اما باید هدایت و رهبری بشوند. بهتر است مطالباتی شفاف تعریف شوند که پایان اعتراضات مشروط به تحقق آن مطالبات باشد. و بهتر است مطالبات رتبه بندی شده و مواردی که اجماع بیشتری روی آنهاست در اولویت قرار بگیرند(مثل شفافیت).
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕◻️ تحلیل سیاستهای تغییر رفتار (قسمت دوم)
https://goo.gl/vvca9S
▫ چرا ما وقتی در یک محیط خاص هستیم، رفتارهای مشخصی را از خودمان بروز میدهیم و وقتی به محیط دیگری میرویم، رفتارهای ما نیز متفاوت میشود؟
کدام رفتارهای ما، وابسته به محیط است؟
آیا میتوان با ایجاد تغییراتی در محیط، بر رفتارهای شهروندان اثرگذاری کرد؟
تفکر سیستمی چگونه میتواند در سیاستگذاری برای رفتار، ما را یاری نماید؟
▫در نمونههای موردی این بخش ببینید که چگونه دفتر نخستوزیری در انگلستان به شناخت سیستمی مسئله چاقی پرداخت؟
و اینکه رویکرد بومشناختی به سیاستهای تغییر رفتار در حوزه سلامت عمومی چیست؟
خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
▫ لینک یادداشت کامل:
🌐 https://goo.gl/gduxep
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
https://goo.gl/vvca9S
▫ چرا ما وقتی در یک محیط خاص هستیم، رفتارهای مشخصی را از خودمان بروز میدهیم و وقتی به محیط دیگری میرویم، رفتارهای ما نیز متفاوت میشود؟
کدام رفتارهای ما، وابسته به محیط است؟
آیا میتوان با ایجاد تغییراتی در محیط، بر رفتارهای شهروندان اثرگذاری کرد؟
تفکر سیستمی چگونه میتواند در سیاستگذاری برای رفتار، ما را یاری نماید؟
▫در نمونههای موردی این بخش ببینید که چگونه دفتر نخستوزیری در انگلستان به شناخت سیستمی مسئله چاقی پرداخت؟
و اینکه رویکرد بومشناختی به سیاستهای تغییر رفتار در حوزه سلامت عمومی چیست؟
خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
▫ لینک یادداشت کامل:
🌐 https://goo.gl/gduxep
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegraph
تحلیل سیاستهای تغییر رفتار- شناخت سیستمی رفتار
در یادداشت قبلی در مورد شناخت جامعه از طریق مطالعات روانشناختی بحث کردیم. در اینجا میخواهیم به شناخت جامعه از منظر سطوح بالاتر بنگریم. در این نگاه، بهجای تغییر مستقیم باورها، هیجانات و عادات فرد، با تغییرات محیطی پایدار، بر متغیرهای روانشناختی تأثیر میگذاریم.…
⭕️◻️کدام جراحی اقتصادی؟ کدام پوپولیسم؟
این روزها دوباره بحث آزادسازی قیمتها اعم از ارز و بنزین و دیگر منابع انرژی مطرح شده است؛ چیزی که از آن به "جراحی اقتصادی" یاد می شود. استدلالی هم که آورده میشود در ابتدای امر جذاب به نظر میرسد: در بلندمدت اصلاح قیمتها و واقعی کردن آنها منجر به بهبود عملکرد اقتصاد خواهد شد چرا که سیگنالهای قیمتی اصلاح شده و نهایتا با فروضی(از جمله رقابت کامل و..) میشود اثبات کرد که به بهینه پرتو میرسیم. اما انگیزه دولتها در ایران از طرح کردن این جراحی متاسفانه نه بهبود عملکرد اقتصاد، بلکه امید به جبران کسری بودجه هست که این هم خود یک اشتباه است.
بد نیست این جملات از دکتر مسعود نیلی، منتشر شده در روزنامه شرق را دوباره بخوانیم:
▫️"اگر نقطه شروع داستان توسعه علم اقتصاد در تبیین چرایی فقیرماندن ملت هایی و ثروتمندشدن ملت هایی دیگر را سولو (1956) بدانیم، کتاب چرا ملت ها (کشورها) شکست می خورند(نوشته عجم اغلو) را می توان آخرین حلقه موجود (و البته حتما نه حلقه پایانی) از چرخه عمر این فرآیند ارزیابی کرد."
▫️"عجم اوغلو (2009) به توضیح عوامل بنیادی رشد پرداخته و چهار عامل اصلی را به عنوان تعیین کننده های رشد معرفی کرده است. چهار عامل معرفی شده عبارتند از شانس، فرهنگ، جغرافیا و نهادها."
▫️"عجم اوغلو (2009) از میان عوامل ذکرشده، توضیح تفاوت سطح رفاه میان جوامع را در چارچوب نظریه نوپای «اقتصاد سیاسی» و بر اساس نقش «نهادها» امکان پذیر می داند."
▫️"شاید بتوان ادامه کار دانش اقتصاد در این زمینه را تبیین فرآیند «درون زای» شکل گیری نهادها پیش بینی کرد."
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️⭕️اما سوالی که پیش می آید این است که وقتی یکی از اقتصاددانان تاثیرگذار در دولتهای مختلف صراحتا بیان میکند که نهادها مهمترین عامل برای رشد اقتصادی هستند چرا هیچگاه در دولتهای بعد از جنگ سکان سیاستگذاری اقتصادی در اختیار اقتصاددانان نهادگرا نبوده است؟!
شاید علت آن روانی باشد. مثل اینکه اکثراقتصاددانان نهادگرا در خارج از کشور تحصیل نکرده اند(که چرایی اش جای بررسی جداگانه دارد). ممکن است علت روانی دیگر این باشد که دولتمردان به تعداد خاصی از مشاوران اقتصادی اعتماد دارند و تصادفا غالب آنها چهارسال دوره دکتری را تحت تاثیرتفکرات کلاسیک بوده اند و بعدا هم بخاطر نقطه شروع کلاسیکی تا آخر مجبورند کلاسیک بمانند!!
بهرحال اگر میخواهیم جراحی اقتصادی با هدف بهبود عملکرد اقتصاد انجام بدهیم بهتر است از اقتصاددانان نهادگرا بخواهیم که اهمیت و فوریت اصلاحات مختلف اقتصادی را رتبه بندی کنند و پاسخ ایشان به احتمال زیاد اینست که آزادسازی قیمتها اگرچه خوب است اما در اولویت و فوریت پایینی قرار دارد. آنچه که بیشتر اهمیت دارد چنانچه خود عجم اغلو هم بیان میکند چیزهایی مثل محافظت از حقوق مالکیت است. آنچه اهمیت دارد شفافیت است. و اتفاقا چنین اصلاحاتی سختتر هم هستند! اینجا مردم عادی نیستند که ناراحت میشوند، بلکه گروههای رانتی بسیار قدرتمند هستند که اتفاقا زورشان زیاد است... شاید این نوع از "پوپولیسم" که در اینحالت ایجاد میشود خیلی بدتر از نوع مشهور آن باشد!
اگر نهادها مهمترین تبیین کننده تفاوت در رشد و رفاه اقتصادی کشورهاست پس باید کار را به متخصصین نهادگرا سپرد! نباید کسی که مشکل بیماری قلبی دارد را پیش چشم پزشک برد!
راه حل دیگر هم اینست که اقتصاددانان مورد اعتماد دولتها را برای بار دوم بورسیه کنیم که بروند و اینبار اقتصاد نهادی یاد بگیرند!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
این روزها دوباره بحث آزادسازی قیمتها اعم از ارز و بنزین و دیگر منابع انرژی مطرح شده است؛ چیزی که از آن به "جراحی اقتصادی" یاد می شود. استدلالی هم که آورده میشود در ابتدای امر جذاب به نظر میرسد: در بلندمدت اصلاح قیمتها و واقعی کردن آنها منجر به بهبود عملکرد اقتصاد خواهد شد چرا که سیگنالهای قیمتی اصلاح شده و نهایتا با فروضی(از جمله رقابت کامل و..) میشود اثبات کرد که به بهینه پرتو میرسیم. اما انگیزه دولتها در ایران از طرح کردن این جراحی متاسفانه نه بهبود عملکرد اقتصاد، بلکه امید به جبران کسری بودجه هست که این هم خود یک اشتباه است.
بد نیست این جملات از دکتر مسعود نیلی، منتشر شده در روزنامه شرق را دوباره بخوانیم:
▫️"اگر نقطه شروع داستان توسعه علم اقتصاد در تبیین چرایی فقیرماندن ملت هایی و ثروتمندشدن ملت هایی دیگر را سولو (1956) بدانیم، کتاب چرا ملت ها (کشورها) شکست می خورند(نوشته عجم اغلو) را می توان آخرین حلقه موجود (و البته حتما نه حلقه پایانی) از چرخه عمر این فرآیند ارزیابی کرد."
▫️"عجم اوغلو (2009) به توضیح عوامل بنیادی رشد پرداخته و چهار عامل اصلی را به عنوان تعیین کننده های رشد معرفی کرده است. چهار عامل معرفی شده عبارتند از شانس، فرهنگ، جغرافیا و نهادها."
▫️"عجم اوغلو (2009) از میان عوامل ذکرشده، توضیح تفاوت سطح رفاه میان جوامع را در چارچوب نظریه نوپای «اقتصاد سیاسی» و بر اساس نقش «نهادها» امکان پذیر می داند."
▫️"شاید بتوان ادامه کار دانش اقتصاد در این زمینه را تبیین فرآیند «درون زای» شکل گیری نهادها پیش بینی کرد."
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️⭕️اما سوالی که پیش می آید این است که وقتی یکی از اقتصاددانان تاثیرگذار در دولتهای مختلف صراحتا بیان میکند که نهادها مهمترین عامل برای رشد اقتصادی هستند چرا هیچگاه در دولتهای بعد از جنگ سکان سیاستگذاری اقتصادی در اختیار اقتصاددانان نهادگرا نبوده است؟!
شاید علت آن روانی باشد. مثل اینکه اکثراقتصاددانان نهادگرا در خارج از کشور تحصیل نکرده اند(که چرایی اش جای بررسی جداگانه دارد). ممکن است علت روانی دیگر این باشد که دولتمردان به تعداد خاصی از مشاوران اقتصادی اعتماد دارند و تصادفا غالب آنها چهارسال دوره دکتری را تحت تاثیرتفکرات کلاسیک بوده اند و بعدا هم بخاطر نقطه شروع کلاسیکی تا آخر مجبورند کلاسیک بمانند!!
بهرحال اگر میخواهیم جراحی اقتصادی با هدف بهبود عملکرد اقتصاد انجام بدهیم بهتر است از اقتصاددانان نهادگرا بخواهیم که اهمیت و فوریت اصلاحات مختلف اقتصادی را رتبه بندی کنند و پاسخ ایشان به احتمال زیاد اینست که آزادسازی قیمتها اگرچه خوب است اما در اولویت و فوریت پایینی قرار دارد. آنچه که بیشتر اهمیت دارد چنانچه خود عجم اغلو هم بیان میکند چیزهایی مثل محافظت از حقوق مالکیت است. آنچه اهمیت دارد شفافیت است. و اتفاقا چنین اصلاحاتی سختتر هم هستند! اینجا مردم عادی نیستند که ناراحت میشوند، بلکه گروههای رانتی بسیار قدرتمند هستند که اتفاقا زورشان زیاد است... شاید این نوع از "پوپولیسم" که در اینحالت ایجاد میشود خیلی بدتر از نوع مشهور آن باشد!
اگر نهادها مهمترین تبیین کننده تفاوت در رشد و رفاه اقتصادی کشورهاست پس باید کار را به متخصصین نهادگرا سپرد! نباید کسی که مشکل بیماری قلبی دارد را پیش چشم پزشک برد!
راه حل دیگر هم اینست که اقتصاددانان مورد اعتماد دولتها را برای بار دوم بورسیه کنیم که بروند و اینبار اقتصاد نهادی یاد بگیرند!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️جمله ای از کتاب "راز سرمایه":
Even if countries liberalise and open their economies to foreign investment, they will not succeed in bringing prosperity to ordinary people until they have established a formal system of property rights.
✍️حتی اگر کشورها اقتصادشان را لیبرال و آزاد کنند و در را به روی سرمایه گذاری خارجی باز کنند هم باز نمیتوانند در به رفاه رساندن مردم عادی موفق شوند مگر اینکه نظامی رسمی برای محافظت از حقوق مالکیت مستقر کرده باشند.
☑️ «راز سرمایه: چرا سرمایهداری در غرب موفق میشود و در جاهای دیگر شکست میخورد؟» از هرناندو دسوتو؛ مترجم: فریدون تفضلی
برگرفته از: @Inthecontextofthedevelopment
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Even if countries liberalise and open their economies to foreign investment, they will not succeed in bringing prosperity to ordinary people until they have established a formal system of property rights.
✍️حتی اگر کشورها اقتصادشان را لیبرال و آزاد کنند و در را به روی سرمایه گذاری خارجی باز کنند هم باز نمیتوانند در به رفاه رساندن مردم عادی موفق شوند مگر اینکه نظامی رسمی برای محافظت از حقوق مالکیت مستقر کرده باشند.
☑️ «راز سرمایه: چرا سرمایهداری در غرب موفق میشود و در جاهای دیگر شکست میخورد؟» از هرناندو دسوتو؛ مترجم: فریدون تفضلی
برگرفته از: @Inthecontextofthedevelopment
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️تنظیم درجه جزء نگری در مدلسازی و تفکر
✍مصطفی نصراصفهانی
یکی از مباحثی که در مدلسازی مبتنی بر عامل و اقتصاد مبتنی بر عامل وجود دارد انتخاب درجه مناسب جزءنگری (Granularity)است. به عبارتی باید نه از جزییات غافل شد و در سطح کلان(Aggregate) ماند و نه زیاد غرق جزئیات شد. برای فهم بهتر یک مثال میزنم:
فرض کنید میخواهید دیواری را بسازید، شما میتوانید آن را با کنارهم چیدن آجرهای کوچک بسازید و یا اینکه سنگهای درشت را بجای آجر استفاده کنید و با گذاشتن تعداد محدودی از آن دیوار را کامل کنید! به خودی خود نمیتوان گفت کدام نوع ساخت خوب است یا بد، اما میتوان با بررسی هدف و قیود مسئله گفت که کدام روش ساخت "مناسبتر" هست. مثلا اگر بناست سقف خانه شبیه خانه های سنتی طاق چشمه ای(گنبدی) باشد و مصالح دلخواه وجود نداشته باشد شاید آجرهای ریز مشابه آنچه در ایران قدیم استفاده میشده مناسبتر باشد.
در مدلسازی هم متناسب با مسئله پژوهش باید درجه ورود به جزئیات را درست تنظیم کرد. گاهی همان پویایی های کلان سیستمی(System Dynamics) میتواند سوال پژوهش را به خوبی جواب بدهد ولی گاهی مجبوریم وارد جزییات و سطح خرد(Individual Level) بشویم.
نکته ای که مرا به انتشار این بحث واداشت(باتوجه به اینکه احتمالا اکثر شما مخاطبانم با مدلسازی کاری ندارید) این است که همه ما بخواهیم و یا نخواهیم با مدلهای ذهنی سروکار داریم. در هر تصمیمی که میگیریم داریم از یک مدل انتزاعی ذهنی استفاده میکنیم! بنابرین همه ما دائما در حال ساخت، ویرایش و استفاده از مدلهای ذهنی مختلف هستیم و انتخاب درجه مناسب جزءنگری برای داشتن انتخابهای بهینه ضروری است. همچنین ممکن است چیزی در یک مسئله جزئی به حساب بیاید ولی در مسئله دیگر کلیت باشد. مثلا فشار خون یک شهروند برای یک سیاستمدار مسئله ای جزئی و بی ربط است در حالیکه ممکن است برای یک پزشک مسئله ای مرتبط و کلی باشد.
بسیاری از خطاهای شناختی ریشه در عدم تنظیم درجه جزءنگری دارد.
⭕️⭕️ تجویز رفتاری:
اولا بپذیرید که در حال استفاده از مدل هستید و در مورد مدلهای ذهنی خود خودآگاهی پیدا کنید تا بتوانید به مرور زمان نقصهای آنها را پیدا کنید. ثانیا سعی کنید مهارت ساختن مدلهای مختلف را در خود تقویت کنید. مثلا سعی کنید خودتان را در ذهن دیگران تصور کنید و مدلهای ذهنی ایشان را لمس کنید تا انعطاف شناختی را تجربه کنید.
اینکه چه درجه ای از جزءنگری مناسب است بشدت وابسته به مسئله است. انتخاب درجه جزءنگری بیشتر یک مهارت است تا دانش و مدیران خوب معمولا این مهارت را دارند.
با اينهمه یک اصل را میتوان توصیه کرد: سطح کلان(کلیت) را فدای سطح خرد نکنید! یعنی برای اینکه درست فکر کنید باید کلیت را درنظر داشته باشید و بعد درجه جزءنگری را انتخاب کنید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍مصطفی نصراصفهانی
یکی از مباحثی که در مدلسازی مبتنی بر عامل و اقتصاد مبتنی بر عامل وجود دارد انتخاب درجه مناسب جزءنگری (Granularity)است. به عبارتی باید نه از جزییات غافل شد و در سطح کلان(Aggregate) ماند و نه زیاد غرق جزئیات شد. برای فهم بهتر یک مثال میزنم:
فرض کنید میخواهید دیواری را بسازید، شما میتوانید آن را با کنارهم چیدن آجرهای کوچک بسازید و یا اینکه سنگهای درشت را بجای آجر استفاده کنید و با گذاشتن تعداد محدودی از آن دیوار را کامل کنید! به خودی خود نمیتوان گفت کدام نوع ساخت خوب است یا بد، اما میتوان با بررسی هدف و قیود مسئله گفت که کدام روش ساخت "مناسبتر" هست. مثلا اگر بناست سقف خانه شبیه خانه های سنتی طاق چشمه ای(گنبدی) باشد و مصالح دلخواه وجود نداشته باشد شاید آجرهای ریز مشابه آنچه در ایران قدیم استفاده میشده مناسبتر باشد.
در مدلسازی هم متناسب با مسئله پژوهش باید درجه ورود به جزئیات را درست تنظیم کرد. گاهی همان پویایی های کلان سیستمی(System Dynamics) میتواند سوال پژوهش را به خوبی جواب بدهد ولی گاهی مجبوریم وارد جزییات و سطح خرد(Individual Level) بشویم.
نکته ای که مرا به انتشار این بحث واداشت(باتوجه به اینکه احتمالا اکثر شما مخاطبانم با مدلسازی کاری ندارید) این است که همه ما بخواهیم و یا نخواهیم با مدلهای ذهنی سروکار داریم. در هر تصمیمی که میگیریم داریم از یک مدل انتزاعی ذهنی استفاده میکنیم! بنابرین همه ما دائما در حال ساخت، ویرایش و استفاده از مدلهای ذهنی مختلف هستیم و انتخاب درجه مناسب جزءنگری برای داشتن انتخابهای بهینه ضروری است. همچنین ممکن است چیزی در یک مسئله جزئی به حساب بیاید ولی در مسئله دیگر کلیت باشد. مثلا فشار خون یک شهروند برای یک سیاستمدار مسئله ای جزئی و بی ربط است در حالیکه ممکن است برای یک پزشک مسئله ای مرتبط و کلی باشد.
بسیاری از خطاهای شناختی ریشه در عدم تنظیم درجه جزءنگری دارد.
⭕️⭕️ تجویز رفتاری:
اولا بپذیرید که در حال استفاده از مدل هستید و در مورد مدلهای ذهنی خود خودآگاهی پیدا کنید تا بتوانید به مرور زمان نقصهای آنها را پیدا کنید. ثانیا سعی کنید مهارت ساختن مدلهای مختلف را در خود تقویت کنید. مثلا سعی کنید خودتان را در ذهن دیگران تصور کنید و مدلهای ذهنی ایشان را لمس کنید تا انعطاف شناختی را تجربه کنید.
اینکه چه درجه ای از جزءنگری مناسب است بشدت وابسته به مسئله است. انتخاب درجه جزءنگری بیشتر یک مهارت است تا دانش و مدیران خوب معمولا این مهارت را دارند.
با اينهمه یک اصل را میتوان توصیه کرد: سطح کلان(کلیت) را فدای سطح خرد نکنید! یعنی برای اینکه درست فکر کنید باید کلیت را درنظر داشته باشید و بعد درجه جزءنگری را انتخاب کنید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from موسسهمطالعاتی حامیان فردا
⭕️تأمین مالی جمعی (Crowdfunding) برای پروژههای اجتماعی؛ چگونه؟
✅پاسخ حمیده حبیبی، مدیر سابق توسعه #فاندوران به این پرسش در ششمین سمینار #سه_شنبه_های_رویش
۳شنبه ۲۶ دی، ساعت ۱۶
ثبتنام:
evnd.co/ceU83
✅پاسخ حمیده حبیبی، مدیر سابق توسعه #فاندوران به این پرسش در ششمین سمینار #سه_شنبه_های_رویش
۳شنبه ۲۶ دی، ساعت ۱۶
ثبتنام:
evnd.co/ceU83
⭕️◻️داستانی از سوگیری «زیانگریزی»(Loss Aversion)
یکی از سوگیریهای اصلی که در مالی رفتاری مورد بحث قرار میگیرد زیانگریزی نام دارد. بازی فروش اسکناس 20 دلاری که ممکن است در اینترنت یا فضای مجازی با آن مواجه شده باشید به خوبی متأثر شدن افراد از این سوگیری را به تصویر میکشد. بازی به این صورت است:
▫️من یک اسکناس بیست دلاری دارم. آن را به هر قیمتی که بخواهید به شما میفروشم. پیشنهادها از یک دلار شروع میشود و با گامهای یک دلاری بالا می رود، ولی نکتهای که وجود دارد این است که افراد دیگر هم میتوانند روی این اسکناس بیست دلاری پیشنهاد قیمت دهند و اگر کسی توانست قیمت بالاتری از شما پیشنهاد داده و شما را شکست دهد شما همچنان باید به اندازه پیشنهاد آخرتان به من پول بدهید و در ازای آن چیزی دریافت نخواهید کرد.
▫️افراد در ابتدا از اینکه میتوانند یک اسکناس بیست دلاری را ۲ یا ۵ یا ۱۰ دلار بخرند هیجان زده میشوند، پول مفت است، ولی در قیمتهای ۱۷ و ۱۸ دلار یک جنگ تمام عیار بین پیشنهادهای دو نفر که میفهمند ممکن است در انتها مجبور شوند پول خیلی زیادی را برای هیچ پرداخت کنند در میگیرد. آنها برای آنکه نبازند پشت سر هم پیشنهادهای بالاتری میدهند. ناگهان یکی برای یک اسکناس ۲۰ دلاری ۲۱ دلار پیشنهاد میدهد که در حقیقت منطقی است چون در این قیمت برنده ۱ دلار میبازد (با احتساب بیست دلاری که دریافت میکند) در حالی که بازنده ۲۰ دلار خواهد باخت. از اینجا همه چیز بالا میگیرد. جنگ برای برد تبدیل میشود به جنگ برای کمتر باختن، و باعث میشود تا پیشنهادها برای یک اسکناس ۲۰ دلاری به طور کاذب بالا برود.
▫️استاد مدیریت دانشگاه وارتون آدام گرنت (Adam Grant) که در جلسات مشاوره از این بازی استفاده میکند میگوید که یک افسر ارتش یک بار حدود ۵۰۰ دلار برای یک اسکناس ۲۰ دلاری پرداخت. استاد مدرسه کسب و کار هاروارد مکس بیزرمن (Max Bazerman) ادعا میکند که حدود ۱۷۰۰۰ دلار از به مزایده گذاشتن یک اسکناس ۲۰ دلاری بین دانشجویانش بدست آورده است و حداقل یک دانشجو بوده است که ۲۰۴ دلار برای یک اسکناس ۲۰ دلاری پرداخت کرده است.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
یافتههای روانشناسان و اقتصاددانان رفتاری نشان میدهد افراد بیشتر از آنکه از بردن لذت ببرند از باختن متنفرند. به این سوگیری رفتاری «زیانگریزی»(Loss Aversion) گفته میشود که یکی از عوامل اصلی ضرر در بورس و سایر بازارهای مالی است. شما هنگامی که در یک معامله سود میکنید به سرعت پوزیشن خود را میبندید و به آن اجازه رشد بیشتر نمیدهید و برعکس وقتی در ضرر هستید به آن اجازه رشد و بزرگ شدن میدهید چون ناخودآگاه، ذهن شما از ضرر متنفر است و البته همین بیزاری از ضرر یکی از عوامل حباب قیمتی نیز هست.
با یک برنامه ریزی و عوض کردن این سبک ساختار ذهنی شما به مرور میتوانید بر معاملات خود مسلط شوید و هنگامی که میتوان با یک ضرر کم از معامله خارج شد آن را تبدیل به یک کابوس نمیکنید و به دنبال فرصتهای بعدی خواهید بود.
▫️این سوگیری نه تنها در معاملات، بلکه در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... هم میتواند مصداق داشته باشد.
▫️تکنیک تعریف «حدضرر» یکی از تکنیکهایی است که دانش رفتاری آن را تأیید میکند.
مطالب مرتبط:
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/684
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/685
*پ.ن: این پست اصلاحشده مطلبی از یک دوست ناشناس است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
یکی از سوگیریهای اصلی که در مالی رفتاری مورد بحث قرار میگیرد زیانگریزی نام دارد. بازی فروش اسکناس 20 دلاری که ممکن است در اینترنت یا فضای مجازی با آن مواجه شده باشید به خوبی متأثر شدن افراد از این سوگیری را به تصویر میکشد. بازی به این صورت است:
▫️من یک اسکناس بیست دلاری دارم. آن را به هر قیمتی که بخواهید به شما میفروشم. پیشنهادها از یک دلار شروع میشود و با گامهای یک دلاری بالا می رود، ولی نکتهای که وجود دارد این است که افراد دیگر هم میتوانند روی این اسکناس بیست دلاری پیشنهاد قیمت دهند و اگر کسی توانست قیمت بالاتری از شما پیشنهاد داده و شما را شکست دهد شما همچنان باید به اندازه پیشنهاد آخرتان به من پول بدهید و در ازای آن چیزی دریافت نخواهید کرد.
▫️افراد در ابتدا از اینکه میتوانند یک اسکناس بیست دلاری را ۲ یا ۵ یا ۱۰ دلار بخرند هیجان زده میشوند، پول مفت است، ولی در قیمتهای ۱۷ و ۱۸ دلار یک جنگ تمام عیار بین پیشنهادهای دو نفر که میفهمند ممکن است در انتها مجبور شوند پول خیلی زیادی را برای هیچ پرداخت کنند در میگیرد. آنها برای آنکه نبازند پشت سر هم پیشنهادهای بالاتری میدهند. ناگهان یکی برای یک اسکناس ۲۰ دلاری ۲۱ دلار پیشنهاد میدهد که در حقیقت منطقی است چون در این قیمت برنده ۱ دلار میبازد (با احتساب بیست دلاری که دریافت میکند) در حالی که بازنده ۲۰ دلار خواهد باخت. از اینجا همه چیز بالا میگیرد. جنگ برای برد تبدیل میشود به جنگ برای کمتر باختن، و باعث میشود تا پیشنهادها برای یک اسکناس ۲۰ دلاری به طور کاذب بالا برود.
▫️استاد مدیریت دانشگاه وارتون آدام گرنت (Adam Grant) که در جلسات مشاوره از این بازی استفاده میکند میگوید که یک افسر ارتش یک بار حدود ۵۰۰ دلار برای یک اسکناس ۲۰ دلاری پرداخت. استاد مدرسه کسب و کار هاروارد مکس بیزرمن (Max Bazerman) ادعا میکند که حدود ۱۷۰۰۰ دلار از به مزایده گذاشتن یک اسکناس ۲۰ دلاری بین دانشجویانش بدست آورده است و حداقل یک دانشجو بوده است که ۲۰۴ دلار برای یک اسکناس ۲۰ دلاری پرداخت کرده است.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
یافتههای روانشناسان و اقتصاددانان رفتاری نشان میدهد افراد بیشتر از آنکه از بردن لذت ببرند از باختن متنفرند. به این سوگیری رفتاری «زیانگریزی»(Loss Aversion) گفته میشود که یکی از عوامل اصلی ضرر در بورس و سایر بازارهای مالی است. شما هنگامی که در یک معامله سود میکنید به سرعت پوزیشن خود را میبندید و به آن اجازه رشد بیشتر نمیدهید و برعکس وقتی در ضرر هستید به آن اجازه رشد و بزرگ شدن میدهید چون ناخودآگاه، ذهن شما از ضرر متنفر است و البته همین بیزاری از ضرر یکی از عوامل حباب قیمتی نیز هست.
با یک برنامه ریزی و عوض کردن این سبک ساختار ذهنی شما به مرور میتوانید بر معاملات خود مسلط شوید و هنگامی که میتوان با یک ضرر کم از معامله خارج شد آن را تبدیل به یک کابوس نمیکنید و به دنبال فرصتهای بعدی خواهید بود.
▫️این سوگیری نه تنها در معاملات، بلکه در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... هم میتواند مصداق داشته باشد.
▫️تکنیک تعریف «حدضرر» یکی از تکنیکهایی است که دانش رفتاری آن را تأیید میکند.
مطالب مرتبط:
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/684
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/685
*پ.ن: این پست اصلاحشده مطلبی از یک دوست ناشناس است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️سفسطه قمار باز (Gambler's Fallacy) در بازار سهام
کشش طبیعی انسانها این است که در منطقه سود (مثلا زمان افزایش قیمت سهام) ریسکگریز میشوند و در منطقه زیان ریسکپذیر عمل میکنند.
تصویر ریسکپذیری در منطقه زیان و ریسکگریزی در منطقه سود در معاملات…
کشش طبیعی انسانها این است که در منطقه سود (مثلا زمان افزایش قیمت سهام) ریسکگریز میشوند و در منطقه زیان ریسکپذیر عمل میکنند.
تصویر ریسکپذیری در منطقه زیان و ریسکگریزی در منطقه سود در معاملات…
⭕️◻️زیانگریزی:
مردم بیشتر از آنکه برای کسب سود تلاش کنند برای جلوگیری از زیان تلاش میکنند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
مردم بیشتر از آنکه برای کسب سود تلاش کنند برای جلوگیری از زیان تلاش میکنند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
⭕◻️ تحلیل سیاستهای تغییر رفتار (قسمت سوم)
https://goo.gl/8Sm98S
▫ در دو یادداشت قبلی، به شناخت جامعه با دو رویکرد پرداختیم: مطالعات روانشناختی و مطالعات سیستمی.
با شناخت جامعه، میفهمیم که علل و عوامل رفتارهای کنونی و موانع تغییر رفتارها چه هستند.
اما این شناخت، چگونه میتواند به ما در تدوین سیاست کمک کند؟
▫چارچوبهایی برای انواع ابزارهای مداخله حاکمیت در تغییر رفتارها ارائه شده است. شواهد قبلی به ما کمک میکند که بدانیم هر کدام از این ابزارها بر کدامیک از علل و عوامل شناختهشده تأثیرگذار است و میتواند آنها را تغییر دهد. برای جمعآوری این شواهد، از روشهایی مانند فراترکیب و فراتحلیل استفاده میشود.
▫ در این یادداشت برای مشاهده مثالی در این مورد، مروری بر فرایند تهیه «استراتژی کنترل مصرف دخانیات» توسط دولت انگلستان خواهیم داشت.
خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
▫ لینک یادداشت کامل:
🌐 https://goo.gl/36QwVq
✔️کانال اختصاصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
https://goo.gl/8Sm98S
▫ در دو یادداشت قبلی، به شناخت جامعه با دو رویکرد پرداختیم: مطالعات روانشناختی و مطالعات سیستمی.
با شناخت جامعه، میفهمیم که علل و عوامل رفتارهای کنونی و موانع تغییر رفتارها چه هستند.
اما این شناخت، چگونه میتواند به ما در تدوین سیاست کمک کند؟
▫چارچوبهایی برای انواع ابزارهای مداخله حاکمیت در تغییر رفتارها ارائه شده است. شواهد قبلی به ما کمک میکند که بدانیم هر کدام از این ابزارها بر کدامیک از علل و عوامل شناختهشده تأثیرگذار است و میتواند آنها را تغییر دهد. برای جمعآوری این شواهد، از روشهایی مانند فراترکیب و فراتحلیل استفاده میشود.
▫ در این یادداشت برای مشاهده مثالی در این مورد، مروری بر فرایند تهیه «استراتژی کنترل مصرف دخانیات» توسط دولت انگلستان خواهیم داشت.
خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
▫ لینک یادداشت کامل:
🌐 https://goo.gl/36QwVq
✔️کانال اختصاصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegraph
تدوین سیاستهای تغییر رفتار و تهیه مدل منطقی
پسازاینکه درک مناسبی از جامعه به دست آوردیم و علل رفتارها را شناختیم، باید متناسب با آن به تدوین سیاست اقدام کنیم. حاکمیت ابزارهای متنوعی برای تأثیرگذاری بر این علل در اختیار دارد. در اولین یادداشت (اینجا) اشاره کردیم که میتوان چهار نوع رویکرد به تغییر…
⭕️◻️وقتی از کلنگری غفلت میکنیم شبیه نابینایانی میشویم که فیل را نمیشناسند و هر کدام با توجه به تجربه محدود شخصی نظری راجع به آن میدهند.
✔️کانال تخصصی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️داستان فیل در تاریکخانه در مثنوی معنوی
پیل اندر خانهٔ تاریک بود/عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی/ اندر آن ظلمت همیشد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود/ اندر آن تاریکیش کف میبسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد/ گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید/ آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود/ گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست/ گفت خود این پیل چون تختی بدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید/ فهم آن میکرد هر جا میشنید
از نظرگه گفتشان شد مختلف/ آن یکی دالش لقب داد این الف
❗️در کف هر کس اگر شمعی بدی/ اختلاف از گفتشان بیرون شدی
چشم حس همچون کف دستست و بس/ نیست کف را بر همهٔ او دسترس
چشم دریا دیگرست و کف دگر/ کف بهل وز دیدهٔ دریا نگر
#علوم_انسانی
#کل_نگری
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
پیل اندر خانهٔ تاریک بود/عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی/ اندر آن ظلمت همیشد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود/ اندر آن تاریکیش کف میبسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد/ گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید/ آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود/ گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست/ گفت خود این پیل چون تختی بدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید/ فهم آن میکرد هر جا میشنید
از نظرگه گفتشان شد مختلف/ آن یکی دالش لقب داد این الف
❗️در کف هر کس اگر شمعی بدی/ اختلاف از گفتشان بیرون شدی
چشم حس همچون کف دستست و بس/ نیست کف را بر همهٔ او دسترس
چشم دریا دیگرست و کف دگر/ کف بهل وز دیدهٔ دریا نگر
#علوم_انسانی
#کل_نگری
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
⭕◻️ تحلیل سیاستهای تغییر رفتار (قسمت چهارم)
https://goo.gl/5LqmqS
◽ بسیاری از سیاستهای تغییر رفتار، از طرف جامعه با مقاومت روبرو میشوند. شهروندان بسیاری از مواقع دوست ندارند که کسی رفتار آنها را تغییر دهد، دیگر چه برسد به حکومت!
چگونه میتوانیم میزان پذیرش عمومی یک سیاست را تحلیل کنیم؟
در این یادداشت، یک چارچوب ساده برای تحلیل پذیرش اجتماعی و مثالی از یک مداخله در زمینه ممنوعیت مصرف سیگار در مکانهای عمومی را میبینید.
🌐 لینک یادداشت کامل: https://goo.gl/SSWf8G
میتوانید خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
✔️کانال اختصاصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
https://goo.gl/5LqmqS
◽ بسیاری از سیاستهای تغییر رفتار، از طرف جامعه با مقاومت روبرو میشوند. شهروندان بسیاری از مواقع دوست ندارند که کسی رفتار آنها را تغییر دهد، دیگر چه برسد به حکومت!
چگونه میتوانیم میزان پذیرش عمومی یک سیاست را تحلیل کنیم؟
در این یادداشت، یک چارچوب ساده برای تحلیل پذیرش اجتماعی و مثالی از یک مداخله در زمینه ممنوعیت مصرف سیگار در مکانهای عمومی را میبینید.
🌐 لینک یادداشت کامل: https://goo.gl/SSWf8G
میتوانید خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
✔️کانال اختصاصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegraph
تحلیل پذیرش عمومی در سیاستهای تغییر رفتار
تلاش حکومتها درزمینه تغییر رفتار و استفاده از ابزارهای ناخودآگاه و نامحسوس، همواره مناقشهبرانگیز است. لذا جلب پذیرش و حمایت عمومی در مداخلات دولتی تغییر رفتار اهمیت خاصی دارد. بهطور خاص، میتوان گفت سه پرسش مهم برای درک نوع و میزان مناقشهها در خصوص سیاستهای…
⭕️◻️آیا سقوط شدید قیمت بیت کوین غیرطبیعی بود؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
از چند ماه پیش در رسانههای فارسی زبان بحث بیت کوین و ارزهای رمزپایه بر سرزبانها افتاد. هر روز آمار رشد شتابان قیمت در شبکههای مجازی و رسانهها منتشر میشد. اما از ماه دسامبر تا الان، یعنی در حدود یکماه، قیمت بیت کوین 50 درصد کاهش پیدا کرد. آیا این طبیعی است؟
پاسخ این است که بله، طبیعی است. در بازارهای مالی پدیده «خوشهبندی تلاطم»(Volatility Clustering) برای اولین بار توسط مندلبرات(Mandelbrot) در سال 1963 مطرح شد و بیان میکرد که بعد از افزایشهای شدید در قیمت، کاهشهای شدید وجود دارند و بعد از افزایشهای کوچک هم کاهشهای کوچک در قیمت اتفاق میافتد. به عبارتی گویا نوسانات شدید در کنار همدیگر قرار میگیرند و نوسانات کم هم در کنار هم قرار میگیرند.
این پدیده منجر به ایجاد مدلهای GARCH در اقتصادسنجی سریهای زمانی شد.
همزمان با مباحث مرتبط با خوشهبندی تلاطم، فرضیه گام تصادفی(Random Walk Hypothesis) هم مطرح شد که ادعا میکرد تغییرات قیمت سهام از یک فرآیند گام تصادفی تبعیت کرده و لذا اصلا قابل پیشبینی نیست. البته این فرضیه که با بازارهای کارا سازگار است امروزه بشدت زیر سوال رفته است. بنابراین براساس این نظریه هم نباید از کاهش 50درصد قیمت بیت کوین شوک زده شویم!
بنابراین این غیرطبیعی نیست که افزایشی شتابان در قیمت یک دارائی مالی با کاهشی شتابان در آن دنبال شود، بلکه کاملا محتمل است.
⭕️جمعبندی:
بازارهای مالی به عنوان سیستمهایی پیچیده ممکن است براحتی شما را شوکزده کنند. لذا سعی کنید ریسک سرمایهگذاری خود را به طریقی پوشش بدهید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
از چند ماه پیش در رسانههای فارسی زبان بحث بیت کوین و ارزهای رمزپایه بر سرزبانها افتاد. هر روز آمار رشد شتابان قیمت در شبکههای مجازی و رسانهها منتشر میشد. اما از ماه دسامبر تا الان، یعنی در حدود یکماه، قیمت بیت کوین 50 درصد کاهش پیدا کرد. آیا این طبیعی است؟
پاسخ این است که بله، طبیعی است. در بازارهای مالی پدیده «خوشهبندی تلاطم»(Volatility Clustering) برای اولین بار توسط مندلبرات(Mandelbrot) در سال 1963 مطرح شد و بیان میکرد که بعد از افزایشهای شدید در قیمت، کاهشهای شدید وجود دارند و بعد از افزایشهای کوچک هم کاهشهای کوچک در قیمت اتفاق میافتد. به عبارتی گویا نوسانات شدید در کنار همدیگر قرار میگیرند و نوسانات کم هم در کنار هم قرار میگیرند.
این پدیده منجر به ایجاد مدلهای GARCH در اقتصادسنجی سریهای زمانی شد.
همزمان با مباحث مرتبط با خوشهبندی تلاطم، فرضیه گام تصادفی(Random Walk Hypothesis) هم مطرح شد که ادعا میکرد تغییرات قیمت سهام از یک فرآیند گام تصادفی تبعیت کرده و لذا اصلا قابل پیشبینی نیست. البته این فرضیه که با بازارهای کارا سازگار است امروزه بشدت زیر سوال رفته است. بنابراین براساس این نظریه هم نباید از کاهش 50درصد قیمت بیت کوین شوک زده شویم!
بنابراین این غیرطبیعی نیست که افزایشی شتابان در قیمت یک دارائی مالی با کاهشی شتابان در آن دنبال شود، بلکه کاملا محتمل است.
⭕️جمعبندی:
بازارهای مالی به عنوان سیستمهایی پیچیده ممکن است براحتی شما را شوکزده کنند. لذا سعی کنید ریسک سرمایهگذاری خود را به طریقی پوشش بدهید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
⭕️◻️ تحلیل سیاستهای تغییر رفتار (قسمت پنجم)
✍🏼علیرضا نفیسی
https://goo.gl/1ppEmC
#سیاستگذاری #تغییر_رفتار
◽️ به نظر شما، آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی دانشگاهها، یک سیاست تغییر رفتار موفق بوده است یا خیر؟
افراد به این پرسش، پاسخهای متنوعی میدهند! میتوان گفت هم بله، هم خیر. از طرفی واقعاً موجب تغییر رفتار شده است ولی از طرف دیگر...
◽️ در بسیاری از مواقع، سیاستهای ما اجرا میشود و به اهداف تعیینشده نیز دست مییابیم، ولی اثرات غیرمنتظرهای نیز در نتیجه آنها پدید میآید.
در این یادداشت، مختصری راجع به تحلیل اثرات جانبی و غیرمنتظره سیاستها و مثالهایی از «توسعه روستایی» و «پیوست فرهنگی» را در آن ببینید.
🌐 لینک یادداشت کامل: https://goo.gl/qqZtTm
میتوانید خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡️ ببینید.👇
✔️کانال اختصاصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼علیرضا نفیسی
https://goo.gl/1ppEmC
#سیاستگذاری #تغییر_رفتار
◽️ به نظر شما، آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی دانشگاهها، یک سیاست تغییر رفتار موفق بوده است یا خیر؟
افراد به این پرسش، پاسخهای متنوعی میدهند! میتوان گفت هم بله، هم خیر. از طرفی واقعاً موجب تغییر رفتار شده است ولی از طرف دیگر...
◽️ در بسیاری از مواقع، سیاستهای ما اجرا میشود و به اهداف تعیینشده نیز دست مییابیم، ولی اثرات غیرمنتظرهای نیز در نتیجه آنها پدید میآید.
در این یادداشت، مختصری راجع به تحلیل اثرات جانبی و غیرمنتظره سیاستها و مثالهایی از «توسعه روستایی» و «پیوست فرهنگی» را در آن ببینید.
🌐 لینک یادداشت کامل: https://goo.gl/qqZtTm
میتوانید خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡️ ببینید.👇
✔️کانال اختصاصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegraph
تحلیل اثرات جانبی در سیاستهای تغییر رفتار
تا اینجا یک هدف عمده را از انجام تحلیلهایمان دنبال میکردیم: اطمینان از اینکه سیاست واقعاً اثر مطلوب را در پر کردن «شکاف» و دستیابی به وضعیت مطلوب دارد. اما نکته مهم دیگری نیز باید مدنظر قرار بگیرد؛ قطعاً نتیجه اقداماتی که حکومت برای نیل به اهدافش انجام…
Forwarded from اکو رویال | مدرسه آموزش اقتصاد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسیاری از انسان ها در معاملات با احساس انتخاب می کنند و بعد از آن با عقل احساس خود را توجیه می کنند.
بیشتر افراد در تجربه های مالی خود فراموشکار و دچار پارادوکس افلاطون هستند.
@SecretForex
بیشتر افراد در تجربه های مالی خود فراموشکار و دچار پارادوکس افلاطون هستند.
@SecretForex
اقتصاد رفتاری
🔴🔴🔴ماجرای شرکت کنتورسازی ایران: یکی از پنجره های شکسته بازار سهام ایران! *مصطفی نصراصفهانی در بخش مربوط به لزوم تفکر سیستمی در کتاب «هنر سرمایه گذاری» جمله ای نوشته بودم که یکی از اساتید پیشنهاد حذف آن جمله را داد. و آن جمله (اگر درست یادم باشد) این بود:…
👌پیشبینی ای که درست از آب درآمد...
مسیولین متخلف سازمان آزادند.
حتی مدیران شرکت هم آزادند.
مالیاتی که بخاطر سوددروغین شرکت از اموال شرکت برداشته شده بود هم در حساب اداره مالیات است...
و....
مسیولین متخلف سازمان آزادند.
حتی مدیران شرکت هم آزادند.
مالیاتی که بخاطر سوددروغین شرکت از اموال شرکت برداشته شده بود هم در حساب اداره مالیات است...
و....
⭕️◻️آیا رهبر همه کاره مملکت است؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
«وقتی در سلسه مراتب ظاهری قدرت ایشان نفر اول هستند پس حتما همه کاره هم ایشان هستند.» این چیزی است که به ذهن همه ما خطور میکند.
اما واقعیت چیز دیگری است. رهبری فقط یک نماد برای اتحاد گروههای مختلف قدرت هستند. البته میزان نزدیکی گروههای مختلف به ایشان یکسان نیست.
بعد از انقلاب افرادی که در تحقق انقلاب سهیم بودند و غریزه رهبری داشتند هر کدام سهمی از قدرت بدست آوردند. و الان این افراد و گروهها لابیهای خودشان را دارند و با دیگر گروهها بده-بستان دارند. از طرف دیگر کسی که در شأن رهبری قرار میگیرد باید بسیاری قواعد را رعایت کند.
به عنوان شاهد مثال این دو قطعه از پازل را کنار هم بگذارید:
▫️رهبری در یک سخنرانی در سال 95 تأکید جدی به مبارزه با قاچاق سازمانیافته کردند. لینک ویدیوی این سخنرانی:
https://www.aparat.com/v/0dAqO
▫️احمدی نژاد در یکی از سخنرانیهای اخیرش گفت: «زورم نرسید معاون وزیر اطلاعات که قاچاق میکرد را عوض کنم». لینک ویدیوی این سخنرانی:
https://www.youtube.com/watch?v=O9Z9Zqobg9M
با کنار هم گذاشتن دو سخنرانی فوق متوجه یک کشمکش درونی میشویم: کشمکشی بین لابیهای مختلف قدرت در کشور! نزاعی که کاملا جدی است و البته متأسفانه از مردم کمک گرفته نمیشود.
⭕️⭕️نتیجهگیری:
اینکه ساختار قدرت در پشت صحنه به چه صورت است اهمیت زیادی دارد. اما مشکل اینجاست که برای عامه مردم و حتی کارشناسان این ساختار قدرت مبهم است. کارشناسان اقتصادی که برای مسائلی مثل فساد و ... نسخه میپیچیند اگر به پشت صحنه توجه نداشته باشند احتمالا در تجویزهایشان دچار خطا خواهند شد و لذا باید این پیچیدگیها را همواره لحاظ کنند.
اما مردم عادی هم باید بدانند که سیاستمداری که روی صحنه ظاهر میشود همه کاره نیست. آن تیم(یا تیمهای)امنیتی که پشت روی کار آمدن احمدی نژاد بودند و یا این تیم امنیتی که در این دو دور اخیر روحانی را روی کار آوردند به صورت گروهی تصمیمگیرندههای اصلی هستند. همانها هستند که لابی میکنند و مثلا لیستهای انتخاباتی را تشکیل میدهند. و البته همه این گروهها شعارهای قشنگ میدهند ولی حاضرند برای تصاحب قدرت خیلی کارها را بکنند که در تضاد با منافع ملی و ارزشهای دینی و انقلابی است.
ما مردم باید یاد بگیریم که بجای اعتراض کور، مطالبه کنیم. ما مردم نمیدانیم چه کسانی پشت صحنه هستند ولی میدانیم که چه مطالباتی داریم. باید خواستهها را بصورت دقیق و شفاف و پیگیرانه تا پای جان مطالبه کنیم. ممکن است تیمی که یک سیاستمدار را روی کار آورده کسی دیگر را بیاورد و ما خوشحال شویم که فلانی رفت و بهمانی آمد، اما آنچه که خواسته ما بوده است هرگز محقق نشود. بنابراین بجای افراد، روی کارها و خواستهها تمرکز کنیم.(اساسا این روش با دانش روانشناسی هم بیشترین سازگاری را دارد)
بدون درنظر گرفتن آنچه پشت صحنه اتفاق میافتد دانش اقتصادرفتاری و دیگر دانشها دستشان در تحلیل و تجویز بسیار بسته خواهد بود.
#مدلسازی_مبتنی_برعوامل
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
«وقتی در سلسه مراتب ظاهری قدرت ایشان نفر اول هستند پس حتما همه کاره هم ایشان هستند.» این چیزی است که به ذهن همه ما خطور میکند.
اما واقعیت چیز دیگری است. رهبری فقط یک نماد برای اتحاد گروههای مختلف قدرت هستند. البته میزان نزدیکی گروههای مختلف به ایشان یکسان نیست.
بعد از انقلاب افرادی که در تحقق انقلاب سهیم بودند و غریزه رهبری داشتند هر کدام سهمی از قدرت بدست آوردند. و الان این افراد و گروهها لابیهای خودشان را دارند و با دیگر گروهها بده-بستان دارند. از طرف دیگر کسی که در شأن رهبری قرار میگیرد باید بسیاری قواعد را رعایت کند.
به عنوان شاهد مثال این دو قطعه از پازل را کنار هم بگذارید:
▫️رهبری در یک سخنرانی در سال 95 تأکید جدی به مبارزه با قاچاق سازمانیافته کردند. لینک ویدیوی این سخنرانی:
https://www.aparat.com/v/0dAqO
▫️احمدی نژاد در یکی از سخنرانیهای اخیرش گفت: «زورم نرسید معاون وزیر اطلاعات که قاچاق میکرد را عوض کنم». لینک ویدیوی این سخنرانی:
https://www.youtube.com/watch?v=O9Z9Zqobg9M
با کنار هم گذاشتن دو سخنرانی فوق متوجه یک کشمکش درونی میشویم: کشمکشی بین لابیهای مختلف قدرت در کشور! نزاعی که کاملا جدی است و البته متأسفانه از مردم کمک گرفته نمیشود.
⭕️⭕️نتیجهگیری:
اینکه ساختار قدرت در پشت صحنه به چه صورت است اهمیت زیادی دارد. اما مشکل اینجاست که برای عامه مردم و حتی کارشناسان این ساختار قدرت مبهم است. کارشناسان اقتصادی که برای مسائلی مثل فساد و ... نسخه میپیچیند اگر به پشت صحنه توجه نداشته باشند احتمالا در تجویزهایشان دچار خطا خواهند شد و لذا باید این پیچیدگیها را همواره لحاظ کنند.
اما مردم عادی هم باید بدانند که سیاستمداری که روی صحنه ظاهر میشود همه کاره نیست. آن تیم(یا تیمهای)امنیتی که پشت روی کار آمدن احمدی نژاد بودند و یا این تیم امنیتی که در این دو دور اخیر روحانی را روی کار آوردند به صورت گروهی تصمیمگیرندههای اصلی هستند. همانها هستند که لابی میکنند و مثلا لیستهای انتخاباتی را تشکیل میدهند. و البته همه این گروهها شعارهای قشنگ میدهند ولی حاضرند برای تصاحب قدرت خیلی کارها را بکنند که در تضاد با منافع ملی و ارزشهای دینی و انقلابی است.
ما مردم باید یاد بگیریم که بجای اعتراض کور، مطالبه کنیم. ما مردم نمیدانیم چه کسانی پشت صحنه هستند ولی میدانیم که چه مطالباتی داریم. باید خواستهها را بصورت دقیق و شفاف و پیگیرانه تا پای جان مطالبه کنیم. ممکن است تیمی که یک سیاستمدار را روی کار آورده کسی دیگر را بیاورد و ما خوشحال شویم که فلانی رفت و بهمانی آمد، اما آنچه که خواسته ما بوده است هرگز محقق نشود. بنابراین بجای افراد، روی کارها و خواستهها تمرکز کنیم.(اساسا این روش با دانش روانشناسی هم بیشترین سازگاری را دارد)
بدون درنظر گرفتن آنچه پشت صحنه اتفاق میافتد دانش اقتصادرفتاری و دیگر دانشها دستشان در تحلیل و تجویز بسیار بسته خواهد بود.
#مدلسازی_مبتنی_برعوامل
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
آپارات - سرویس اشتراک ویدیو
بیانات رهبر انقلاب درباره برخورد جدی با قاچاق های سازمان یافته!
⭕️◻️رهیافت تحلیل مبتنی بر عوامل سیستم صدا و سیما توسط علی قنواتی
#مدلسازی_مبتنی_بر_عوامل
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
#مدلسازی_مبتنی_بر_عوامل
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance