⭕️◻️منحنی استرس-عملکرد
اثر استرس بر عملکرد ابتدا مثبت است اما اثر استرس بیش از حد بهینه افت عملکرد خواهد بود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اثر استرس بر عملکرد ابتدا مثبت است اما اثر استرس بیش از حد بهینه افت عملکرد خواهد بود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from اتچ بات
⭕️◻️قوانین بنیادی طبیعت در اقتصاد و سایر علوم
یکی از قوانین طبیعت که به وفور برای تحلیل در اقتصاد سنتی استفاده شده است پدیدهای است که میتوان آن را به «اشباع تدریجی» نامگذاری کرد. اشباع تدریجی یعنی اگر به «هر سیستمی» ورودی مورد نیازش را برسانیم، اولین واحدها بیشترین اثر را دارند ولی به مرور اثر نهایی آن ورودی بر خروجی سیستم کاهش پیدا میکند تا جائیکه به صفر(اشباع) رسیده و بعد از آن حتی اثر منفی خواهد داشت.
▫️تصویر این پدیده در اقتصاد و در نظریه مصرفکننده و نظریه مطلوبیت همان تابع مطلوبیت و مطلوبیت نهایی نزولی است. (تابع مطلوبیت شبیه U_معکوس)
▫️تصویر این پدیده در اقتصاد و در نظریه تولیدکننده و بنگاه، همان قانون بازدهی نزولی و تولیدنهایی نزولی است. (تابع تولید شبیه U-معکوس)
▫️تصویر این پدیده در اقتصاد بخش عمومی در دو جا هست: 1- در رابطه بین مخارج دولت و رشد اقتصادی که به «منحنی آرمی» مشهور شده است. 2- در رابطه بین نرخ مالیات و درآمد دولت که به «منحنی لافر» مشهور شده است. (هر دو این موارد رابطه U-ِمعکوس بین دو متغیر)
▫️تصویر این پدیده در روانشناسی منحنی «استرس-عملکرد» است که اثر میزان استرس بر خروجی یک انسان را توصیف میکند.
👈🏼اگر به منحنی استرس-عملکرد توجه کنیم ابتدا اثر استرس بر عملکرد فرد مثبت است، اما به مرور که میزان استرس افزایش پیدا میکند اثرنهایی آن کاهش می یابد تا جایی که بی اثر شده و از آنجا به بعد نه تنها اثر مثبت ندارد، بلکه باعث افت عملکرد هم خواهد شد.
اما اگر با مباحث تابع تولید بنگاه آشنایی داشته باشید متوجه میشوید که ناحیه بهینه(اقتصادی) میزان استرس دقیقا منطبق بر ناحیه اقتصادی بکارگیری عوامل تولید در بنگاه است(به عکس پیوست دقت کنید). گویی که "قانون بازدهی نزولی" که در اقتصادخرد مطرح هست در سیستمهای مختلف و در جاهای متنوعی از طبیعت صادق است.
⭕️⭕️جمعبندی و تجویز رفتاری:
تقریبا در اکثر موارد مشابه موارد فوقالذکر، میزان ورودی بهینه در حوالی سمت چپ حداکثر نمودارU-ِمعکوس است(یا بطور مشابه در حوالی سمت چپ حداقل نمودارهای Uشکل). از این شهودی که در علم اقتصاد آموختهایم میتوانیم در سیستمهای مختلفی استفاده کنیم. بعضی قوانین طبیعت هستند که در اکثر سیستمها صادق هستند که بعضی از این قوانین در «نظریه سیستمها و تفکر سیستمی» بحث میشود و لذا به نظر میرسد یادگیری تفکر سیستمی برای هر انسانی لازم و مفید باشد. باید تفکر سیستمی در مدارس و دانشگاهها به همه آموزش داده شود. در رابطه با همین شهود اشباع تدریجی، جملهای از ابوعلی سینا به این مضمون داریم:
«هر چیزی کمش دارو، متوسطش غذا و بیش از اندازهاش سم است» چنانچه این مطلب در پزشکی مدرن هم تأیید شده که بدن حتی به میزان خیلی کمی از سموم نیاز دارد.
همچنین حدیثی از حضرت امام صادق(ع) داریم که میفرمایند:
«خیرالأمور اوسطها»(بهترین انتخابها در میانهاند)
در عمل مشکل اینجاست که بسیاری مواقع نقطه بهینه را نمیدانیم. یکی دیگر از روشهای شهودی اقتصادسنتی که میتواند در رابطه با پدیدههایی که رفتاری یکنواخت دارند(منحنی U-ِ معکوس یا غیرمعکوس دارند) به وفور به کار بیاید «نهاییگرایی» است. در این روش شما ورودی سیستم را قطره قطره اضافه میکنید و اثرنهایی(اثر آخرین واحد از ورودی) به سیستم را زیرنظر میگیرید، اگر بتوانید کم شدن اثر آخرین واحد را مشاهده کنید میتوانید با دقت مناسبی زمان به صفر رسیدن اثر آخرین واحد ورودی را متوجه شوید و اضافه کردن آن را متوقف کنید. بنابرین در بسیاری مواقع لازم نیست بدانیم میزان بهینه چقدر است، همینکه بدانیم رفتار سیستم یکنواخت است با حرکت و بررسی تدریجی میتوانیم به نقطه بهینه برسیم.
پ.ن: روشهای متعددی برای پیدا کردن بهینه یک تابع در علم ریاضیات و آنالیز عددی وجود دارند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
یکی از قوانین طبیعت که به وفور برای تحلیل در اقتصاد سنتی استفاده شده است پدیدهای است که میتوان آن را به «اشباع تدریجی» نامگذاری کرد. اشباع تدریجی یعنی اگر به «هر سیستمی» ورودی مورد نیازش را برسانیم، اولین واحدها بیشترین اثر را دارند ولی به مرور اثر نهایی آن ورودی بر خروجی سیستم کاهش پیدا میکند تا جائیکه به صفر(اشباع) رسیده و بعد از آن حتی اثر منفی خواهد داشت.
▫️تصویر این پدیده در اقتصاد و در نظریه مصرفکننده و نظریه مطلوبیت همان تابع مطلوبیت و مطلوبیت نهایی نزولی است. (تابع مطلوبیت شبیه U_معکوس)
▫️تصویر این پدیده در اقتصاد و در نظریه تولیدکننده و بنگاه، همان قانون بازدهی نزولی و تولیدنهایی نزولی است. (تابع تولید شبیه U-معکوس)
▫️تصویر این پدیده در اقتصاد بخش عمومی در دو جا هست: 1- در رابطه بین مخارج دولت و رشد اقتصادی که به «منحنی آرمی» مشهور شده است. 2- در رابطه بین نرخ مالیات و درآمد دولت که به «منحنی لافر» مشهور شده است. (هر دو این موارد رابطه U-ِمعکوس بین دو متغیر)
▫️تصویر این پدیده در روانشناسی منحنی «استرس-عملکرد» است که اثر میزان استرس بر خروجی یک انسان را توصیف میکند.
👈🏼اگر به منحنی استرس-عملکرد توجه کنیم ابتدا اثر استرس بر عملکرد فرد مثبت است، اما به مرور که میزان استرس افزایش پیدا میکند اثرنهایی آن کاهش می یابد تا جایی که بی اثر شده و از آنجا به بعد نه تنها اثر مثبت ندارد، بلکه باعث افت عملکرد هم خواهد شد.
اما اگر با مباحث تابع تولید بنگاه آشنایی داشته باشید متوجه میشوید که ناحیه بهینه(اقتصادی) میزان استرس دقیقا منطبق بر ناحیه اقتصادی بکارگیری عوامل تولید در بنگاه است(به عکس پیوست دقت کنید). گویی که "قانون بازدهی نزولی" که در اقتصادخرد مطرح هست در سیستمهای مختلف و در جاهای متنوعی از طبیعت صادق است.
⭕️⭕️جمعبندی و تجویز رفتاری:
تقریبا در اکثر موارد مشابه موارد فوقالذکر، میزان ورودی بهینه در حوالی سمت چپ حداکثر نمودارU-ِمعکوس است(یا بطور مشابه در حوالی سمت چپ حداقل نمودارهای Uشکل). از این شهودی که در علم اقتصاد آموختهایم میتوانیم در سیستمهای مختلفی استفاده کنیم. بعضی قوانین طبیعت هستند که در اکثر سیستمها صادق هستند که بعضی از این قوانین در «نظریه سیستمها و تفکر سیستمی» بحث میشود و لذا به نظر میرسد یادگیری تفکر سیستمی برای هر انسانی لازم و مفید باشد. باید تفکر سیستمی در مدارس و دانشگاهها به همه آموزش داده شود. در رابطه با همین شهود اشباع تدریجی، جملهای از ابوعلی سینا به این مضمون داریم:
«هر چیزی کمش دارو، متوسطش غذا و بیش از اندازهاش سم است» چنانچه این مطلب در پزشکی مدرن هم تأیید شده که بدن حتی به میزان خیلی کمی از سموم نیاز دارد.
همچنین حدیثی از حضرت امام صادق(ع) داریم که میفرمایند:
«خیرالأمور اوسطها»(بهترین انتخابها در میانهاند)
در عمل مشکل اینجاست که بسیاری مواقع نقطه بهینه را نمیدانیم. یکی دیگر از روشهای شهودی اقتصادسنتی که میتواند در رابطه با پدیدههایی که رفتاری یکنواخت دارند(منحنی U-ِ معکوس یا غیرمعکوس دارند) به وفور به کار بیاید «نهاییگرایی» است. در این روش شما ورودی سیستم را قطره قطره اضافه میکنید و اثرنهایی(اثر آخرین واحد از ورودی) به سیستم را زیرنظر میگیرید، اگر بتوانید کم شدن اثر آخرین واحد را مشاهده کنید میتوانید با دقت مناسبی زمان به صفر رسیدن اثر آخرین واحد ورودی را متوجه شوید و اضافه کردن آن را متوقف کنید. بنابرین در بسیاری مواقع لازم نیست بدانیم میزان بهینه چقدر است، همینکه بدانیم رفتار سیستم یکنواخت است با حرکت و بررسی تدریجی میتوانیم به نقطه بهینه برسیم.
پ.ن: روشهای متعددی برای پیدا کردن بهینه یک تابع در علم ریاضیات و آنالیز عددی وجود دارند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
attach 📎
⭕◻️ تحلیل سیاستهای تغییر رفتار (قسمت اول)
https://goo.gl/gwyMmV
▫ معمولاً در متون سیاستگذاری رفتاری، به ارائه بینشها و ابزارهایی مانند مشوقهای غیرمادی، تعهدات، نحوه انتقال پیام، معماری انتخاب، گزینههای پیشفرض و... اشاره میشود. ولی تعداد متونی که به چگونگی «تحلیل»، «پیادهسازی» و «ارزیابی» این سیاستها پرداخته باشند زیاد نیست.
▫ اکنون در چند یادداشت میخواهیم به فرایند تحلیل این سیاستها بپردازیم.
▫ «تحلیل سیاست» اصلاً یعنی چه؟
هنگامی که میخواهیم برای تغییر رفتار شهروندان سیاستگذاری کنیم، باید از کجا آغاز کنیم؟
چه نظریههایی میتواند به ما در مطالعه جامعه هدف کمک کند؟
▫ در این یادداشت به پاسخ این پرسشها خواهیم پرداخت
و سپس در قالب یک نمونه موردی میبینیم که چگونه سازمان ملی سلامت انگلستان به سیاستگذاری برای کاهش مصرف دخانیات در شهرستان اسکس (Essex) پرداخت.
خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
▫ لینک یادداشت کامل در وبگاه اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری شریف:
🌐 https://goo.gl/PKh8Gj
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
https://goo.gl/gwyMmV
▫ معمولاً در متون سیاستگذاری رفتاری، به ارائه بینشها و ابزارهایی مانند مشوقهای غیرمادی، تعهدات، نحوه انتقال پیام، معماری انتخاب، گزینههای پیشفرض و... اشاره میشود. ولی تعداد متونی که به چگونگی «تحلیل»، «پیادهسازی» و «ارزیابی» این سیاستها پرداخته باشند زیاد نیست.
▫ اکنون در چند یادداشت میخواهیم به فرایند تحلیل این سیاستها بپردازیم.
▫ «تحلیل سیاست» اصلاً یعنی چه؟
هنگامی که میخواهیم برای تغییر رفتار شهروندان سیاستگذاری کنیم، باید از کجا آغاز کنیم؟
چه نظریههایی میتواند به ما در مطالعه جامعه هدف کمک کند؟
▫ در این یادداشت به پاسخ این پرسشها خواهیم پرداخت
و سپس در قالب یک نمونه موردی میبینیم که چگونه سازمان ملی سلامت انگلستان به سیاستگذاری برای کاهش مصرف دخانیات در شهرستان اسکس (Essex) پرداخت.
خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
▫ لینک یادداشت کامل در وبگاه اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری شریف:
🌐 https://goo.gl/PKh8Gj
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegraph
مقدمهای بر تحلیل سیاستهای تغییر رفتار- شناخت جامعه
برای بررسی علل ناکارآمدی سیاستها، میتوان دو رویکرد در پیش گرفت: یکی از دیدگاه محتوای سیاست و دوم از منظر فرایند تهیه و تدوین آن. در یادداشتهای قبلی، به یک سیاست خوب، از حیث محتوا پرداختیم و اکنون در چند یادداشت، به فرایند تدوین سیاست خواهیم پرداخت. میتوانید…
👍1
⭕️◻️تنوعبخشی به عنوان یک راهکار برای اینکه زمان خوشی زود به پایان نرسد!
یکی از پدیدههایی که اکثر ماها وقوع آن را در ذهن خود تجربه کردهایم این است که احساس میکنیم لحظات خوش بودن سریعتر طی میشوند و بالعکس لحظات ناراحتی بسیار به طول میانجامد. در این متن روش متنوعسازی را برای اینکه لحظات خوش بودن طولانیتر به نظر برسند و دَن اریلی(اقتصاددان رفتاری) در کتاب «اقتصاد رفتاری و زندگی روزمره» (که در حال ترجمه در موسسه مطالعاتی بینشهای رفتاری میباشد) آن را پیشنهاد میکند بیان میکنیم.
یکی از دلایلی که اوقات تفریح و لذت هم در طول مدت تفریح و هم بعد از آن در خاطر شما کوتاه به نظر می رسد این است که لحظات شاد بودن آنقدر شبیه به هم هستند که در حافظه ما نه بصورت جداگانه بلکه بصورت یک تجربهی منفرد و کشدار ثبت می شوند.
برای اینکه ثبت لحظات شادی بصورت یک تجربه منفرد و کشدار نباشد باید تنوع ایجاد کرد. مثلا اگر برای یک هفته قصد سفر دارید، هر روز یک تفریح جدید و جداگانه را انجام بدهید، همچنین بد نیست وسط تفریحات انرژیبر، یک زمانی را به استراحت مطلق و افزایش انرژی اختصاص بدهید! اینگونه طیف متنوعتری از تجربیات و خاطرات نصیبتان خواهد شد که موجب میشود با به یاد آوردن آنها احساس بهتری به شما دست دهد.
این ایده دن اریلی را میتوان از طریق تابع ارزش(همان تابع مطلوبیت که در اقتصاد رفتاری تعدیل شده است)توضیح داد. در تابع ارزش که قسمتی از نظریه چشمانداز است، بحث میشود که اثرنهایی چیزهای مطلوب کاهنده هستند. به عنوان مثال، کسی که چندمیلیارد پول بدست آورده با کسب چندهزار تومان احساس خوشحالی زیادی پیدا نمیکند در حالی که همان فرد در اثر کسب چندهزار تومان اولیه احساس بسیار خوبی داشته است. مطابق تابع ارزش، اگر شما یک مقدار پول را بجای اینکه یکجا به کسی بدهید، در چند قسمت با فواصل زمانی مناسب بدهید در او احساس خوشحالی چندبرابری ایجاد میکنید. (به شرط اینکه شخص از ابتدا نداند که بناست در آخر چه مقدار پول بگیرد)
از این ایده میتوان در پرداخت حقوق و مزایا به کارمندان استفاده کرد. پاداشهای متعدد و پیشبینی نشده برای یک کارمند معرکه میکند!
پ.ن: اگر فکر میکنید مباحثی مثل روشهای افزایش لذت از چیزها در حیطه دانش اقتصاد نیست لطفا به تعریف دانش اقتصاد مراجعه کنید!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
یکی از پدیدههایی که اکثر ماها وقوع آن را در ذهن خود تجربه کردهایم این است که احساس میکنیم لحظات خوش بودن سریعتر طی میشوند و بالعکس لحظات ناراحتی بسیار به طول میانجامد. در این متن روش متنوعسازی را برای اینکه لحظات خوش بودن طولانیتر به نظر برسند و دَن اریلی(اقتصاددان رفتاری) در کتاب «اقتصاد رفتاری و زندگی روزمره» (که در حال ترجمه در موسسه مطالعاتی بینشهای رفتاری میباشد) آن را پیشنهاد میکند بیان میکنیم.
یکی از دلایلی که اوقات تفریح و لذت هم در طول مدت تفریح و هم بعد از آن در خاطر شما کوتاه به نظر می رسد این است که لحظات شاد بودن آنقدر شبیه به هم هستند که در حافظه ما نه بصورت جداگانه بلکه بصورت یک تجربهی منفرد و کشدار ثبت می شوند.
برای اینکه ثبت لحظات شادی بصورت یک تجربه منفرد و کشدار نباشد باید تنوع ایجاد کرد. مثلا اگر برای یک هفته قصد سفر دارید، هر روز یک تفریح جدید و جداگانه را انجام بدهید، همچنین بد نیست وسط تفریحات انرژیبر، یک زمانی را به استراحت مطلق و افزایش انرژی اختصاص بدهید! اینگونه طیف متنوعتری از تجربیات و خاطرات نصیبتان خواهد شد که موجب میشود با به یاد آوردن آنها احساس بهتری به شما دست دهد.
این ایده دن اریلی را میتوان از طریق تابع ارزش(همان تابع مطلوبیت که در اقتصاد رفتاری تعدیل شده است)توضیح داد. در تابع ارزش که قسمتی از نظریه چشمانداز است، بحث میشود که اثرنهایی چیزهای مطلوب کاهنده هستند. به عنوان مثال، کسی که چندمیلیارد پول بدست آورده با کسب چندهزار تومان احساس خوشحالی زیادی پیدا نمیکند در حالی که همان فرد در اثر کسب چندهزار تومان اولیه احساس بسیار خوبی داشته است. مطابق تابع ارزش، اگر شما یک مقدار پول را بجای اینکه یکجا به کسی بدهید، در چند قسمت با فواصل زمانی مناسب بدهید در او احساس خوشحالی چندبرابری ایجاد میکنید. (به شرط اینکه شخص از ابتدا نداند که بناست در آخر چه مقدار پول بگیرد)
از این ایده میتوان در پرداخت حقوق و مزایا به کارمندان استفاده کرد. پاداشهای متعدد و پیشبینی نشده برای یک کارمند معرکه میکند!
پ.ن: اگر فکر میکنید مباحثی مثل روشهای افزایش لذت از چیزها در حیطه دانش اقتصاد نیست لطفا به تعریف دانش اقتصاد مراجعه کنید!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
BEFuture -IEA.pdf
332.9 KB
⭕️◻️فایل سخنرانی مصطفی نصراصفهانی در انجمن اقتصاددانان ایران با موضوع «اقتصاد رفتاری و آینده آن»
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️رژیم غذایی و اقتصادرفتاری
یکی از حوزههایی که اقتصادرفتاری در آن ورود خوبی کرده است در مورد رژیم غذایی و چاقی است. اتفاقا یک کتاب قطور هم به قلم شهرام حشمت، اقتصاددان رفتاری ایرانی در دانشگاه ایلینویز امریکا با عنوان «رفتار تغذیهای و چاقی» منتشر شده است که به ارائه آموزههای اقتصادرفتاری در حوزه تغذیه میپردازد. (در این مورد مفصلا بعدا صحبت خواهیم کرد)
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️کتاب حشمت را در این قسمت رها میکنیم و در ادامه یک مکالمه بین دن اریلی و یکی از مخاطبینش در رابطه با رژیم غذایی را میخوانیم:
🔹پرسش: سلام دَن، سوال من این است: چرا ما اجازه میدهیم لذت کوتاهمدتِ غذاخوردن بر برنامههای بلندمدتمان غلبه یابد؟ چرا پشتسرهم به سلامتیمان بیاعتنایی میکنیم؟ و چگونه میتوانیم وسوسهی خوردن و پرخوری را در خود مهار کنیم؟
🔹پاسخ: اگر وقتی گرسنه نیستیم کسی از ما بپرسد تا ماه آینده چند وعده دسر صرف میکنیم احتمالا خواهیم گفت در خوشبینانهترین حالت دو یا سه وعده. با این حال اگر در رستوران باشیم و پیشخدمت منوی دسر (یا بدتر از همه سینی دسر) را جلوی ما بگذارد و ازقضا دسر مورد علاقه ما در این منو باشد ناگهان خوردن دسر برایمان به مهمترین چیز تبدیل می شود.کافی است دسر شکلاتی ببینیم تا اولویتهایمان بکلی تغییر کند. در اقتصاد رفتاری به این حالت «سوگیری به زمان حال » میگوئیم.
مهمتر از همه اینکه رژیم غذایی از مواردی بحساب میآید که ادامه آن برای مدت طولانی بسیار مشکل است حتی مشکلتر از ترک سیگار! میپرسید چرا؟ چون وقتی از سیگار صحبت میکنیم آدمها به دودسته تقسیم می شوند گروهی که سیگار میکشند و گروهی که سیگارنمی کشند. اما وقتی صحبت از رژیم غذایی میشود نمیتوان آدمها را خیلی راحت به دودستهی غذاخور و غذانخور تقسیم کرد! از آنجایی که ما مجبور به غذاخوردن هستیم پس باید سوال را اینگونه مطرح کرد: ما چه چیزی میخوریم و دقیقا چه هنگامی دست از خوردن میکشیم؟ از آنجایی که هیچ قاعدهی قطعیِ بازدارندهای وجود ندارد چسبیدن به یک رژیم غذایی خاص برای مدت طولانی بسیار دشوار است.
حال باید برای حل این مشکل چه فکری کرد؟سادهترین راه حل این است که شدت و حدت ماجرا را در نظر داشته باشیم و از همان ابتدا سخت تلاش کنیم تا از غذاهایی که برای سلامتیمان مضراند دور بمانیم. اگر درخانه کیکی نباشد قاعدتا مقدار کمتری کیک خواهیم خورد و اگر همین مقدار کیک را با مقداری هویج تازه عوض کنیم به جای کیک هویج خواهیم خورد آنهم به این دلیل ساده که در خانه هویج داریم! شاید بهتر باشد پیش خود اینگونه فرض کنیم که دسر قابل قبول نیست. یا اینکه تنها در روزهای یکشنبه دسر بخوریم. یکی دیگر از قواعد مفید و موثر این است که از ورود هرگونه نوشیدنی و یا خورده خوراک به خانه جلوگیری کنیم. وضع قوانین سخت اینچنینی شبیه به ده فرمان، برای رژیم غذایی میتواند مفید واقع شود. با پیروی از چنین قواعدی میتوان به سادگی به این امر پیبرد که آیا توانایی وضع قوانین بلندمدت و پیروی از آنان در ما هست یا خیر. این درک میتواند ما را در دست یابی به رفتار آرمانی خویش یاری کند.
(از کتاب «اقتصادرفتاری و زندگی روزمره»- در دست ترجمه در موسسه مطالعاتی بینشهای رفتاری)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
یکی از حوزههایی که اقتصادرفتاری در آن ورود خوبی کرده است در مورد رژیم غذایی و چاقی است. اتفاقا یک کتاب قطور هم به قلم شهرام حشمت، اقتصاددان رفتاری ایرانی در دانشگاه ایلینویز امریکا با عنوان «رفتار تغذیهای و چاقی» منتشر شده است که به ارائه آموزههای اقتصادرفتاری در حوزه تغذیه میپردازد. (در این مورد مفصلا بعدا صحبت خواهیم کرد)
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️کتاب حشمت را در این قسمت رها میکنیم و در ادامه یک مکالمه بین دن اریلی و یکی از مخاطبینش در رابطه با رژیم غذایی را میخوانیم:
🔹پرسش: سلام دَن، سوال من این است: چرا ما اجازه میدهیم لذت کوتاهمدتِ غذاخوردن بر برنامههای بلندمدتمان غلبه یابد؟ چرا پشتسرهم به سلامتیمان بیاعتنایی میکنیم؟ و چگونه میتوانیم وسوسهی خوردن و پرخوری را در خود مهار کنیم؟
🔹پاسخ: اگر وقتی گرسنه نیستیم کسی از ما بپرسد تا ماه آینده چند وعده دسر صرف میکنیم احتمالا خواهیم گفت در خوشبینانهترین حالت دو یا سه وعده. با این حال اگر در رستوران باشیم و پیشخدمت منوی دسر (یا بدتر از همه سینی دسر) را جلوی ما بگذارد و ازقضا دسر مورد علاقه ما در این منو باشد ناگهان خوردن دسر برایمان به مهمترین چیز تبدیل می شود.کافی است دسر شکلاتی ببینیم تا اولویتهایمان بکلی تغییر کند. در اقتصاد رفتاری به این حالت «سوگیری به زمان حال » میگوئیم.
مهمتر از همه اینکه رژیم غذایی از مواردی بحساب میآید که ادامه آن برای مدت طولانی بسیار مشکل است حتی مشکلتر از ترک سیگار! میپرسید چرا؟ چون وقتی از سیگار صحبت میکنیم آدمها به دودسته تقسیم می شوند گروهی که سیگار میکشند و گروهی که سیگارنمی کشند. اما وقتی صحبت از رژیم غذایی میشود نمیتوان آدمها را خیلی راحت به دودستهی غذاخور و غذانخور تقسیم کرد! از آنجایی که ما مجبور به غذاخوردن هستیم پس باید سوال را اینگونه مطرح کرد: ما چه چیزی میخوریم و دقیقا چه هنگامی دست از خوردن میکشیم؟ از آنجایی که هیچ قاعدهی قطعیِ بازدارندهای وجود ندارد چسبیدن به یک رژیم غذایی خاص برای مدت طولانی بسیار دشوار است.
حال باید برای حل این مشکل چه فکری کرد؟سادهترین راه حل این است که شدت و حدت ماجرا را در نظر داشته باشیم و از همان ابتدا سخت تلاش کنیم تا از غذاهایی که برای سلامتیمان مضراند دور بمانیم. اگر درخانه کیکی نباشد قاعدتا مقدار کمتری کیک خواهیم خورد و اگر همین مقدار کیک را با مقداری هویج تازه عوض کنیم به جای کیک هویج خواهیم خورد آنهم به این دلیل ساده که در خانه هویج داریم! شاید بهتر باشد پیش خود اینگونه فرض کنیم که دسر قابل قبول نیست. یا اینکه تنها در روزهای یکشنبه دسر بخوریم. یکی دیگر از قواعد مفید و موثر این است که از ورود هرگونه نوشیدنی و یا خورده خوراک به خانه جلوگیری کنیم. وضع قوانین سخت اینچنینی شبیه به ده فرمان، برای رژیم غذایی میتواند مفید واقع شود. با پیروی از چنین قواعدی میتوان به سادگی به این امر پیبرد که آیا توانایی وضع قوانین بلندمدت و پیروی از آنان در ما هست یا خیر. این درک میتواند ما را در دست یابی به رفتار آرمانی خویش یاری کند.
(از کتاب «اقتصادرفتاری و زندگی روزمره»- در دست ترجمه در موسسه مطالعاتی بینشهای رفتاری)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
Forwarded from کانال رسمی دانشگاه علم و صنعت ایران
🎓 جلسه اقتصاد رفتاری با سخنرانی دکتر نصر اصفهانی سه شنبه ساعت 15 الی 17:30 در محل دانشکده پیشرفت طبقه ی چهارم سالن جلسات برگزار می شود.
🆔 @IUST_Official
🆔 @IUST_Official
Forwarded from میلیونرها
⭕️◻️ با این توصیههای اقتصادی همیشه ثروتمند بمانید!
وام مصرفی را وارد زندگی نکنید: همه ما با وام آشنا هستیم. وامها میتوانند خوب و سازنده یا بد و مخرب باشد؛ وامی که خرج خرید مسکن شود، هر چند سنگین هم باشد، در درازمدت به ملکی به مراتب ارزندهتر از مبلغ وام تبدیل خواهد شد. خریدن طلا و جواهر به صورت قسطی هم گاهی ایرادی ندارد، زیرا ارزش این اموال محفوظ خواهد بود؛ اما وامی که برای خرید وسیلهای غیرضروری استفاده میشود، کاملا مغایر با اصول اقتصادی است. فرض کنید ماشین ظرفشویی برای آشپزخانه خریدهاید که بهطور معمول حدود پنج سال برایتان کار میکند و شما پرداخت آن را در اقساط دوساله پخش کردهاید. هنگامی که قسط ماشین ظرفشویی تمام شود، دو سال از عمر مفید این وسیله هم گذشته است و کمکم باید به فکر ماشین دیگری باشید. بعضی از افراد، پوشاک را هم به صورت قسطی میخرند؛ این در حالی است که عمر پوشاک به مراتب کوتاهتر است و با تمام شدن هر دوره قسط، باید به سراغ خریدن لباس قسطی دیگر باشند. تا سر حد امکان، سعی کنید از خریدن وسایل مصرفی به صورت قسطی بپرهیزید و به جای آن، طی چند ماه کمی پول برای خرید وسایل موردنیاز کنار بگذارید.
#دخل_و_خرج
✔️میلیونرها
@miliunerha
وام مصرفی را وارد زندگی نکنید: همه ما با وام آشنا هستیم. وامها میتوانند خوب و سازنده یا بد و مخرب باشد؛ وامی که خرج خرید مسکن شود، هر چند سنگین هم باشد، در درازمدت به ملکی به مراتب ارزندهتر از مبلغ وام تبدیل خواهد شد. خریدن طلا و جواهر به صورت قسطی هم گاهی ایرادی ندارد، زیرا ارزش این اموال محفوظ خواهد بود؛ اما وامی که برای خرید وسیلهای غیرضروری استفاده میشود، کاملا مغایر با اصول اقتصادی است. فرض کنید ماشین ظرفشویی برای آشپزخانه خریدهاید که بهطور معمول حدود پنج سال برایتان کار میکند و شما پرداخت آن را در اقساط دوساله پخش کردهاید. هنگامی که قسط ماشین ظرفشویی تمام شود، دو سال از عمر مفید این وسیله هم گذشته است و کمکم باید به فکر ماشین دیگری باشید. بعضی از افراد، پوشاک را هم به صورت قسطی میخرند؛ این در حالی است که عمر پوشاک به مراتب کوتاهتر است و با تمام شدن هر دوره قسط، باید به سراغ خریدن لباس قسطی دیگر باشند. تا سر حد امکان، سعی کنید از خریدن وسایل مصرفی به صورت قسطی بپرهیزید و به جای آن، طی چند ماه کمی پول برای خرید وسایل موردنیاز کنار بگذارید.
#دخل_و_خرج
✔️میلیونرها
@miliunerha
میلیونرها
⭕️◻️ با این توصیههای اقتصادی همیشه ثروتمند بمانید! وام مصرفی را وارد زندگی نکنید: همه ما با وام آشنا هستیم. وامها میتوانند خوب و سازنده یا بد و مخرب باشد؛ وامی که خرج خرید مسکن شود، هر چند سنگین هم باشد، در درازمدت به ملکی به مراتب ارزندهتر از مبلغ وام…
⭕️◻️کانال «میلیونرها» مطالبی در حوزه «مالی شخصی»(Personal Finance) که از نظر علم اقتصاد و مالی قابل تأیید و برای عامه مردم مفید باشند را به اشتراک میگذارد.
این کانال ذهن مخاطب را درگیر «افکار جادوئی» و یا «قانون جذب» و مطالب غیرعلمی دیگر نمیکند!
آن را به دوستانتان معرفی کنید🙏🏼
این کانال ذهن مخاطب را درگیر «افکار جادوئی» و یا «قانون جذب» و مطالب غیرعلمی دیگر نمیکند!
آن را به دوستانتان معرفی کنید🙏🏼
Forwarded from انجمن علمى اقتصاد دانشگاه اصفهان (Mahsa Yousefian)
انجمن علمی اقتصاد برگزار میکند :
نشست اقتصاد رفتاری با سخنرانی دکتر مصطفی نصر اصفهانی.
شنبه 2 دی ماه 1396 ساعت 12
اتاق کنفرانس دانشکده علوم اداری و اقتصاد.
📢 @ui_Economics
نشست اقتصاد رفتاری با سخنرانی دکتر مصطفی نصر اصفهانی.
شنبه 2 دی ماه 1396 ساعت 12
اتاق کنفرانس دانشکده علوم اداری و اقتصاد.
📢 @ui_Economics
⭕️◻️درباره حقوق نمایندگان مجلس
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
اخیرا بحث افزایش حقوق نمایندگان مجلس مطرح شده است و عدهای سینه چاک میکنند که این اتلاف بیتالمال است، آن هم وقتی بناست یارانه 45 هزار تومانی حذف شود و...
در مورد تعیین دستمزد (وقتی که بازار نمیتواند تعیین کننده باشد) پارامترهای مختلفی را باید در نظر گرفت. یکی از پارامترها سختی کار هست، مثلا مشاغلی که مجبورند شبها بیدار باشند پرداختی بیشتری دارند. یکی دیگر از پارامترها حساسیت کار هست، مثلا به قضات دستمزد بالا میدهند چون کار حساسی دارندو مستعد فساد هستند و استدلال میشود که نباید یک قاضی از نظر مالی در تنگنا قرار بگیرد تا به این خاطر در فساد گرفتار شود.
اگر به ماهیت شغل نمایندگی مجلس نگاه کنیم مبینیم هم از نظر سختی در سطح بالائی است(بررسی تکتک لایحهها و طرحهایی که باید مورد بررسی قرار بگیرند با روشی همه جانبه و سیستمی، آن هم در زمانی محدود)، و هم از نظر حساسیت بسیار حساس و مهم است. یک قانون ساده و مختصر ممکن است سرنوشت ملتی را متفاوت رقم بزند.
اما عددی که در رسانهها در مورد حقوق نمایندگان گفته میشود را باید دقیقتر نگاه کرد. اولا این عدد به احتمال زیاد «کل دریافتی» ایشان نیست و پاداشها و حواشی زیاد دیگری را هم مستقیما در فیش حقوقی خود دارند. ثانیا به طور غیرمستقیم ولی رسمی هم منابعی برای اداره دفتر و... در اختیار ایشان قرار میگیرد که ممکن است بیشتر از نیاز واقعی ایشان باشد و اضافه آن صرف کارها و چیزهایی که بنابوده نشوند. ثالثا، دریافتیهایی غیررسمی و بعضا غیرقانونی وجود دارند (مثل نامه یکی از نمایندگان به وزارت نفت مبنی بر استخدام یک نفر در آن وزارتخانه یا اعطای بعضی مجوزها که بدون سفارش نماینده امکانپذیر نبود). علاوه بر این عواید فایدهگرایانه، انگیزههای درونی (مثل لذت داشتن شأن اجتماعی و یا لذت قدرت و لذت کمک به همنوع و...) هم هستند.
با مشاهده هزینهها و تلاشهایی که افراد برای ورود به شورای شهر یا مجلس میکنند(از انواع تهدید رقیبان انتخاباتی تا خودزنی برای فریب افکار عمومی(!!) تا هزینههای چندده میلیاردی برای تبلیغات و انواع لابیگری و...) میتوان متوجه شد که انگیزه نمایندگان دریافت حقوق مجلس یا شورا نیست!! آنها برای رسیدن به دو مورد آخر از چهار مورد فوق ممکن است چنین ولعی داشته باشند یعنی برای رسیدن به «رانت» و «قدرت»! به عبارتی، حقوق دریافتی در مقایسه با دیگر فواید نمایندگی اصلا اهمیتی برای نمایندگان ندارد.
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️⭕️جمعبندی و تجویز:
تمرکزمان را بجای اینکه روی حقوق مستقیم، رسمی و اعلام شده نمایندگان بگذاریم بهتر است روی شفاف شدن و بهینه شدن پرداختهای غیر مستقیم و غیر رسمی به نمایندگان بگذاریم...و از اینها هم مهمتر روی بهبود عملکرد ایشان سرمایهگذاری کنیم.
فیش حقوقی زیر ده میلیون تومان برای یک نماینده(به شرط اینکه که دستش برای دزدی و رانتخوری و ... بسته باشد) بنظر میرسد زیاد نباشد.
همچنین شاید استفاده از مکانیزم بازار برای تعیین دریافتی نمایندگان شاید بد نباشد: مثلا هر نماینده در زمان انتخابات بگوید که دستمزد درخواستی او چقدر است و اگر مردم رأی دادند پرداخت صورت پذیرد.
باز هم باید توجه کرد که آنچه در پشت صحنه اتفاق میافتد(رانتها و لابیها و...) هزار برابر مهمتر از این پرداختهای شفاف، مستقیم و رسمی است. و همچنین باید توجه کرد که ارزش افزودهای که یک نماینده خوب میتواند ایجاد کند از هر هزینهای که مطالبه کند بالاتر است. یک تصمیم اشتباه در سطح کلان ممکن است منجر به ضررهای چندصد هزار میلیاردتومانی به بیتالمال بشود: این عدد را با چند میلیون تومان مقایسه کنید...
اگر میخواهیم در مورد عملکرد نمایندگان به بهینگی برسیم باید از مهمترین قسمتها شروع کنیم و دریافتی مستقیم و رسمی ایشان اتفاقا یکی از کماهمیتترین چیزهاست...
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
اخیرا بحث افزایش حقوق نمایندگان مجلس مطرح شده است و عدهای سینه چاک میکنند که این اتلاف بیتالمال است، آن هم وقتی بناست یارانه 45 هزار تومانی حذف شود و...
در مورد تعیین دستمزد (وقتی که بازار نمیتواند تعیین کننده باشد) پارامترهای مختلفی را باید در نظر گرفت. یکی از پارامترها سختی کار هست، مثلا مشاغلی که مجبورند شبها بیدار باشند پرداختی بیشتری دارند. یکی دیگر از پارامترها حساسیت کار هست، مثلا به قضات دستمزد بالا میدهند چون کار حساسی دارندو مستعد فساد هستند و استدلال میشود که نباید یک قاضی از نظر مالی در تنگنا قرار بگیرد تا به این خاطر در فساد گرفتار شود.
اگر به ماهیت شغل نمایندگی مجلس نگاه کنیم مبینیم هم از نظر سختی در سطح بالائی است(بررسی تکتک لایحهها و طرحهایی که باید مورد بررسی قرار بگیرند با روشی همه جانبه و سیستمی، آن هم در زمانی محدود)، و هم از نظر حساسیت بسیار حساس و مهم است. یک قانون ساده و مختصر ممکن است سرنوشت ملتی را متفاوت رقم بزند.
اما عددی که در رسانهها در مورد حقوق نمایندگان گفته میشود را باید دقیقتر نگاه کرد. اولا این عدد به احتمال زیاد «کل دریافتی» ایشان نیست و پاداشها و حواشی زیاد دیگری را هم مستقیما در فیش حقوقی خود دارند. ثانیا به طور غیرمستقیم ولی رسمی هم منابعی برای اداره دفتر و... در اختیار ایشان قرار میگیرد که ممکن است بیشتر از نیاز واقعی ایشان باشد و اضافه آن صرف کارها و چیزهایی که بنابوده نشوند. ثالثا، دریافتیهایی غیررسمی و بعضا غیرقانونی وجود دارند (مثل نامه یکی از نمایندگان به وزارت نفت مبنی بر استخدام یک نفر در آن وزارتخانه یا اعطای بعضی مجوزها که بدون سفارش نماینده امکانپذیر نبود). علاوه بر این عواید فایدهگرایانه، انگیزههای درونی (مثل لذت داشتن شأن اجتماعی و یا لذت قدرت و لذت کمک به همنوع و...) هم هستند.
با مشاهده هزینهها و تلاشهایی که افراد برای ورود به شورای شهر یا مجلس میکنند(از انواع تهدید رقیبان انتخاباتی تا خودزنی برای فریب افکار عمومی(!!) تا هزینههای چندده میلیاردی برای تبلیغات و انواع لابیگری و...) میتوان متوجه شد که انگیزه نمایندگان دریافت حقوق مجلس یا شورا نیست!! آنها برای رسیدن به دو مورد آخر از چهار مورد فوق ممکن است چنین ولعی داشته باشند یعنی برای رسیدن به «رانت» و «قدرت»! به عبارتی، حقوق دریافتی در مقایسه با دیگر فواید نمایندگی اصلا اهمیتی برای نمایندگان ندارد.
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️⭕️جمعبندی و تجویز:
تمرکزمان را بجای اینکه روی حقوق مستقیم، رسمی و اعلام شده نمایندگان بگذاریم بهتر است روی شفاف شدن و بهینه شدن پرداختهای غیر مستقیم و غیر رسمی به نمایندگان بگذاریم...و از اینها هم مهمتر روی بهبود عملکرد ایشان سرمایهگذاری کنیم.
فیش حقوقی زیر ده میلیون تومان برای یک نماینده(به شرط اینکه که دستش برای دزدی و رانتخوری و ... بسته باشد) بنظر میرسد زیاد نباشد.
همچنین شاید استفاده از مکانیزم بازار برای تعیین دریافتی نمایندگان شاید بد نباشد: مثلا هر نماینده در زمان انتخابات بگوید که دستمزد درخواستی او چقدر است و اگر مردم رأی دادند پرداخت صورت پذیرد.
باز هم باید توجه کرد که آنچه در پشت صحنه اتفاق میافتد(رانتها و لابیها و...) هزار برابر مهمتر از این پرداختهای شفاف، مستقیم و رسمی است. و همچنین باید توجه کرد که ارزش افزودهای که یک نماینده خوب میتواند ایجاد کند از هر هزینهای که مطالبه کند بالاتر است. یک تصمیم اشتباه در سطح کلان ممکن است منجر به ضررهای چندصد هزار میلیاردتومانی به بیتالمال بشود: این عدد را با چند میلیون تومان مقایسه کنید...
اگر میخواهیم در مورد عملکرد نمایندگان به بهینگی برسیم باید از مهمترین قسمتها شروع کنیم و دریافتی مستقیم و رسمی ایشان اتفاقا یکی از کماهمیتترین چیزهاست...
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
⭕️◻️اثر طعمه
نام انگلیسی: Decoy Effect
سوگیریهای رفتاری مرتبط:
-صورتبندی(Framing)
-اثر هالهای(Halo Effect)
-ترجیحات وابسته به مرجع(Reference-Dependent Preferences)
-نسبیت(Relativity)
▫️تعریف:
«اثر طعمه که به اثر سلطه نامتقارن هم مشهور است به تمایلی در افراد اشاره دارد که در آن بخاطر اضافه کردن یک گزینه سوّم که بطور «نامتقارن مسلط» است ترجیحاتشان بین دو گزینه قبلی جابجا میشود. تسلط نامتقارن وقتی اتفاق میافتد که گزینه سوم، در تمامی جنبهها از یکی از گزینهها ضعیفتر باشد در حالیکه نسبت به گزینه دیگر تنها در بعضی جنبهها ضعیفتر باشد و به عبارتی در بعضی جنبهها قویتر هم باشد. فرض کنید که در ابتدا دو گزینه وجود داشتهاند، اما گزینه سوم بعدا به این صورت اضافه میشود که در همه جنبه ها نسبت به گزینه 1 ضعیفتر است ولی در بعضی جنبهها از گزینه 2 بهتر است. در اینحالت مردم نسبت به حالتی که اصلا گزینه سومی وجود نداشته باشد به گزینه 1 استقبال بیشتری نشان میدهند، و در مواردی با قاطعیت آن را انتخاب کنند در حالی که اگر گزینه سوم نبود گزینه دوم را انتخاب میکردند. به عبارتی، گزینه 3 نقش یک طعمه(decoy) برای هدایت مخاطب به سمت گزینه 1 را بازی میکند. اگر گزینه 3 نباشد، تعداد افراد کمتری گزینه 1 را انتخاب میکنند. این دام روانی ناقض «اصل استقلال» گزینههای نامرتبط در اقتصاد خرد است که مبنای مدلسازیهای مالی و اقتصادی استاندارد است. » (از کتابِ «هنرسرمایهگذاری: کاهش خطاهای شناختی-ادراکی در تصمیمات سرمایهگذاری» نوشته مصطفی نصراصفهانی)
@BehavioralEconomicsAndFinance
علت وقوع چنین پدیدهای این است که ذهن ما در مواردی که تعداد متغیرها زیاد هستند توانایی تصمیمگیریاش را از دست میدهد و یا به بیانی رفتاری، دچار «فلج تصمیم» میشود؛ وجود گزینه سوم باعث میشود انتخاب کردن راحتتر شود.
این اثر صراحتا نقض فروض عقلانیت در اقتصاد کلاسیک است، اما تضاد آن با عقلانیت سراسری(نه بیانی که در اقتصاد سنتی از آن میشود) را جداگانه بررسی کرد.
⭕️⭕️تجویز رفتاری و کاربرد
نفس اطلاع از این گرایشهای رفتاری باعث میشود انتخابهای ما آگاهانهتر بشوند. همچنین طراحیهای ما نیز با استفاده از تکنیک اثر طعمه میتواند موثرتر بیفتد.
این اثر در بازاریابی و فروش به شدت کاربرد دارد و از قدیمالایام هم بازاریابان و فروشندگان از این تکنیک استفاده میکردهاند. به عنوان مثال، در چیدمان کالاها در فروشگاه، یک کالای ارزان، یک کالای معمولی و یک کالای گرانقیمت را میگذارند و برای اینکه شما به سمت خرید کالای گرانتر بروید قیمت کالای معمولی را فقط اندکی کمتر از کالای گرانقیمت تعیین میکنند.
باید مواظب باشیم خودمان با دست خودمان صورتبندی مسائل را طوری انجام ندهیم که بخاطر اثر طعمه دچار خطا بشویم. به عنوان مثال در بازار سهام ممکن است مسئله را بصورت انتخاب بین سه سهام که یکی از آنها طعمه شود تعریف کنیم و در مرحله بعد بدون توجه به اینکه ممکن است بهترین سهم اصلا خارج از این سه گزینه باشد یکی از آنها را انتخاب کنیم!
یک مثالی که دَن اریلی در کتاب نابخردیهای پیشبینیپذیر از کاربرد اثر طعمه در مهمانیها میزند این است که اگر میخواهید در بین همه پسرها، شما مورد انتخاب دخترها قرار بگیرید یک نفر که خیلی شبیه خودتان است اما ضعفی کوچک نسبت به شما دارد(مثلا بینیاش کمی کج است) را به همراه خود ببرید! مشابه همین تکنیک را در جاهایی که دوست دارید انتخاب بشوید میتوانید به کار ببرید و اثر آن را ببینید!
برای اثر طعمه میتوان کاربردها و مثالهای متعدد و جذابی بیان کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
نام انگلیسی: Decoy Effect
سوگیریهای رفتاری مرتبط:
-صورتبندی(Framing)
-اثر هالهای(Halo Effect)
-ترجیحات وابسته به مرجع(Reference-Dependent Preferences)
-نسبیت(Relativity)
▫️تعریف:
«اثر طعمه که به اثر سلطه نامتقارن هم مشهور است به تمایلی در افراد اشاره دارد که در آن بخاطر اضافه کردن یک گزینه سوّم که بطور «نامتقارن مسلط» است ترجیحاتشان بین دو گزینه قبلی جابجا میشود. تسلط نامتقارن وقتی اتفاق میافتد که گزینه سوم، در تمامی جنبهها از یکی از گزینهها ضعیفتر باشد در حالیکه نسبت به گزینه دیگر تنها در بعضی جنبهها ضعیفتر باشد و به عبارتی در بعضی جنبهها قویتر هم باشد. فرض کنید که در ابتدا دو گزینه وجود داشتهاند، اما گزینه سوم بعدا به این صورت اضافه میشود که در همه جنبه ها نسبت به گزینه 1 ضعیفتر است ولی در بعضی جنبهها از گزینه 2 بهتر است. در اینحالت مردم نسبت به حالتی که اصلا گزینه سومی وجود نداشته باشد به گزینه 1 استقبال بیشتری نشان میدهند، و در مواردی با قاطعیت آن را انتخاب کنند در حالی که اگر گزینه سوم نبود گزینه دوم را انتخاب میکردند. به عبارتی، گزینه 3 نقش یک طعمه(decoy) برای هدایت مخاطب به سمت گزینه 1 را بازی میکند. اگر گزینه 3 نباشد، تعداد افراد کمتری گزینه 1 را انتخاب میکنند. این دام روانی ناقض «اصل استقلال» گزینههای نامرتبط در اقتصاد خرد است که مبنای مدلسازیهای مالی و اقتصادی استاندارد است. » (از کتابِ «هنرسرمایهگذاری: کاهش خطاهای شناختی-ادراکی در تصمیمات سرمایهگذاری» نوشته مصطفی نصراصفهانی)
@BehavioralEconomicsAndFinance
علت وقوع چنین پدیدهای این است که ذهن ما در مواردی که تعداد متغیرها زیاد هستند توانایی تصمیمگیریاش را از دست میدهد و یا به بیانی رفتاری، دچار «فلج تصمیم» میشود؛ وجود گزینه سوم باعث میشود انتخاب کردن راحتتر شود.
این اثر صراحتا نقض فروض عقلانیت در اقتصاد کلاسیک است، اما تضاد آن با عقلانیت سراسری(نه بیانی که در اقتصاد سنتی از آن میشود) را جداگانه بررسی کرد.
⭕️⭕️تجویز رفتاری و کاربرد
نفس اطلاع از این گرایشهای رفتاری باعث میشود انتخابهای ما آگاهانهتر بشوند. همچنین طراحیهای ما نیز با استفاده از تکنیک اثر طعمه میتواند موثرتر بیفتد.
این اثر در بازاریابی و فروش به شدت کاربرد دارد و از قدیمالایام هم بازاریابان و فروشندگان از این تکنیک استفاده میکردهاند. به عنوان مثال، در چیدمان کالاها در فروشگاه، یک کالای ارزان، یک کالای معمولی و یک کالای گرانقیمت را میگذارند و برای اینکه شما به سمت خرید کالای گرانتر بروید قیمت کالای معمولی را فقط اندکی کمتر از کالای گرانقیمت تعیین میکنند.
باید مواظب باشیم خودمان با دست خودمان صورتبندی مسائل را طوری انجام ندهیم که بخاطر اثر طعمه دچار خطا بشویم. به عنوان مثال در بازار سهام ممکن است مسئله را بصورت انتخاب بین سه سهام که یکی از آنها طعمه شود تعریف کنیم و در مرحله بعد بدون توجه به اینکه ممکن است بهترین سهم اصلا خارج از این سه گزینه باشد یکی از آنها را انتخاب کنیم!
یک مثالی که دَن اریلی در کتاب نابخردیهای پیشبینیپذیر از کاربرد اثر طعمه در مهمانیها میزند این است که اگر میخواهید در بین همه پسرها، شما مورد انتخاب دخترها قرار بگیرید یک نفر که خیلی شبیه خودتان است اما ضعفی کوچک نسبت به شما دارد(مثلا بینیاش کمی کج است) را به همراه خود ببرید! مشابه همین تکنیک را در جاهایی که دوست دارید انتخاب بشوید میتوانید به کار ببرید و اثر آن را ببینید!
برای اثر طعمه میتوان کاربردها و مثالهای متعدد و جذابی بیان کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
Forwarded from علی سرزعیم (دوستدار سقراط)
شاید بتوان ادعا کرد که کتاب بیزرمن مشهورترین مدخل برای مباحث روانشناسی تصمیم گیری، اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری است. نویسنده استاد مدرسه کسب و کار هاروارد است که مباحث را با مثالهای متنوع عرضه کرده است
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️توجه محدود
یکی از مواردی که در اقتصاد رفتاری به عنوان یک اصل پذیرفته شده است توجه محدود است.
اشتباهاتی که در این گیف میبینید همگی از آن جنس هستند!
@BehavioralEconomicsAndFinance
یکی از مواردی که در اقتصاد رفتاری به عنوان یک اصل پذیرفته شده است توجه محدود است.
اشتباهاتی که در این گیف میبینید همگی از آن جنس هستند!
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from آکادمی بورس
⭐️در کهکشان آکادمی بورس بدرخشید و برنده جایزه 100 میلیون ریالی شوید ⭐️
#آکادمی_بورس
#گروه_شاخص_بازار_سرمایه
#تامین_سرمایه_تمدن
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت آکادمی Tradechallenge.ir مراجعه کنید.
#آکادمی_بورس
#گروه_شاخص_بازار_سرمایه
#تامین_سرمایه_تمدن
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت آکادمی Tradechallenge.ir مراجعه کنید.
⭕️◻️سخنرانی دکتر نرگس درویش با موضوع "استفاده از اقتصاد رفتاری در سیاستگذاری عمومی".
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️موسسه مطالعاتی بینشهای رفتاری در راستای رفع نابسامانی در معادل گزینی برای واژگان تخصصی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری بنا دارد واژه نامه ای تخصصی تهیه و منتشر کند.
به عنوان مثالی از این نابسامانی میبینیم مترجمان مختلف برای واژه ای مثل framing معادلهایی مثل صورتبندی، چارچوب بندی، چارچوب، قالب بندی و... را بکار برده اند در حالی که این آشفتگی مطلوب نیست و شناسایی مناسبترین معادل با توجه به جمیع جنبه ها امکانپذیر است. این ساماندهی برای اینکه متون اقتصاد رفتاری به زبان فارسی بهبود پیداکنند لازم است.
به همین منظور گروهی تلگرامی تشکیل شده است تا نظرات همه در آن شنیده شده و استدلالها آورده شود و بهترین معادلها از بین همه معادلها انتخاب شوند.
⭕️برای عضویت در گروه و انجام مصاحبه مختصر پیش از عضویت با آیدی زیر تماس حاصل فرمایید:
@alidms
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
به عنوان مثالی از این نابسامانی میبینیم مترجمان مختلف برای واژه ای مثل framing معادلهایی مثل صورتبندی، چارچوب بندی، چارچوب، قالب بندی و... را بکار برده اند در حالی که این آشفتگی مطلوب نیست و شناسایی مناسبترین معادل با توجه به جمیع جنبه ها امکانپذیر است. این ساماندهی برای اینکه متون اقتصاد رفتاری به زبان فارسی بهبود پیداکنند لازم است.
به همین منظور گروهی تلگرامی تشکیل شده است تا نظرات همه در آن شنیده شده و استدلالها آورده شود و بهترین معادلها از بین همه معادلها انتخاب شوند.
⭕️برای عضویت در گروه و انجام مصاحبه مختصر پیش از عضویت با آیدی زیر تماس حاصل فرمایید:
@alidms
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
⭕️◻️لزوم وجود و رهبری اعتراضات
✍مصطفی نصراصفهانی
این روزها شاهد اعتراضات خیابانی مردم در شهرهای مختلف ایران هستیم: پدیده ای که در همه جای دنیا شناخته شده و مرسوم است.
یکی از ویژگیهای رفتاری انسانها "تغییرگریزی"(Status Quo) است. این تغییرگریزی گاهی با "باورگرایی"(Confirmation) ترکیب شده و نوعی "خودفریبی"(Ostrich Effect) در مسئولان ایجاد میکند طوری که اگر از آنها پرسیده شود که آیا فکر میکنید مردم راضی هستند؟ با قاطعیت پاسخ خواهند داد: "بله".
کاری که تظاهرات و مبارزات انجام میدهد این است که به تصمیم سازان بازخورد میدهد تا تغییراتی در سیاستگذاریهایشان انجام بدهند. این بازخورد اگرچه بدون تظاهرات هم قابل انجام است اما بدلیل اینکه محسوس بودن(Saliance) تظاهرات و مبارزات بیشتر است احتمال اینکه منجر به تغییر رفتار مسئولان(چه در دولت و چه در دیگر ارکان حکومت مثل قوه قضائیه که دچار فساد "سیستماتیک" است)بشود بیشتر خواهد بود.
لذا اینگونه مبارزات لازم هستند و اگر از منظر دینی نگاه کنیم مسلما جهاد هستند(البته در ادبیات دینی نیت اهمیت زیادی دارد).
اما حرکتهای این روزها اگر هدایت و رهبری نشوند ممکن است منجر به نتایح خوبی نشوند.
نکته اینست که بسیاری از اعتراض کنندگان اصلا به فکر آلترناتیو گزینه های فعلی نیستند. رای هیچ ایرانی تجزیه شدن ایران مطلوب نیست. برای هیچ ایرانی تبدیل شدن ایران به کشوری شبیه سوریه مطلوب نیست. هیچ ایرانی دوست ندارد 23دیماه امریکاییها به بهانه همین اعتراضات شدت تحریمها را بیشتر کنند. و یکی از بدترین نتایج اینست که این اعتراضات بدون نتیجه باقی بماند: فقط سروصدایی بشود و نارضایتی زیرپوستی بالاتر برود و باز هیچ اصلاحی صورت نپذیرد.
بنظرم میرسد بهتر است مطالبات به سمت اهدافی دقیق و مشخص مثل "شفافیت"، "کاهش ناکارآمدی"، "کاهش فساد" و... هدایت شوند.
معترضین عزیز! در روانشناسی بین "واکنش" و "پاسخ" تمایز قائل میشوند. واکنش همان رفتار غریزی شماست، اما پاسخ هدفمند است و فکر پشتش هست. اجازه ندهید کار به خشونت بکشد حتی اگر در این مسیر شهید شوید! بجای مرگ بر این و آن گفتن مطالبات مشخصی را انتخاب کنید و روی آن تاکید کنید. با فحش و بد و بیراه مطمئن باشید انرژی ملت به هدر خواهد رفت. نه مفسدان و رانتخورانی که در سیستم نفوذ کرده اند دوست شما هستند و نه امریکا و عربستان و اتفاقا هر دوی اینها از بدتر شدن اوضاع سود میبرند.
برادران بسیجی ام! اینها که در خیابان آمده اند برادران و خواهران ما هستند. اجازه ندهید کار به خشونت بکشد حتی اگر شهید شوید! وظیفه شما این نیست که مانع اعتراضات بشوید، وظیفه شما جلوگیری از ناهنجاریها در این بین است. روی نقاط مشترک تمرکز کنید! هم معترضان و هم شما با نجومی بگیران مشکل دارید، هم شما و هم معترضان با فساد فراگیر مشکل دارید، هم شما و هم معترضان به ناکارآمدی اعتراض دارید.
⭕️جمعبندی:
این اعتراضات نه تنها بد نیست بلکه لازم هم هستند اما باید هدایت و رهبری بشوند. بهتر است مطالباتی شفاف تعریف شوند که پایان اعتراضات مشروط به تحقق آن مطالبات باشد. و بهتر است مطالبات رتبه بندی شده و مواردی که اجماع بیشتری روی آنهاست در اولویت قرار بگیرند(مثل شفافیت).
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍مصطفی نصراصفهانی
این روزها شاهد اعتراضات خیابانی مردم در شهرهای مختلف ایران هستیم: پدیده ای که در همه جای دنیا شناخته شده و مرسوم است.
یکی از ویژگیهای رفتاری انسانها "تغییرگریزی"(Status Quo) است. این تغییرگریزی گاهی با "باورگرایی"(Confirmation) ترکیب شده و نوعی "خودفریبی"(Ostrich Effect) در مسئولان ایجاد میکند طوری که اگر از آنها پرسیده شود که آیا فکر میکنید مردم راضی هستند؟ با قاطعیت پاسخ خواهند داد: "بله".
کاری که تظاهرات و مبارزات انجام میدهد این است که به تصمیم سازان بازخورد میدهد تا تغییراتی در سیاستگذاریهایشان انجام بدهند. این بازخورد اگرچه بدون تظاهرات هم قابل انجام است اما بدلیل اینکه محسوس بودن(Saliance) تظاهرات و مبارزات بیشتر است احتمال اینکه منجر به تغییر رفتار مسئولان(چه در دولت و چه در دیگر ارکان حکومت مثل قوه قضائیه که دچار فساد "سیستماتیک" است)بشود بیشتر خواهد بود.
لذا اینگونه مبارزات لازم هستند و اگر از منظر دینی نگاه کنیم مسلما جهاد هستند(البته در ادبیات دینی نیت اهمیت زیادی دارد).
اما حرکتهای این روزها اگر هدایت و رهبری نشوند ممکن است منجر به نتایح خوبی نشوند.
نکته اینست که بسیاری از اعتراض کنندگان اصلا به فکر آلترناتیو گزینه های فعلی نیستند. رای هیچ ایرانی تجزیه شدن ایران مطلوب نیست. برای هیچ ایرانی تبدیل شدن ایران به کشوری شبیه سوریه مطلوب نیست. هیچ ایرانی دوست ندارد 23دیماه امریکاییها به بهانه همین اعتراضات شدت تحریمها را بیشتر کنند. و یکی از بدترین نتایج اینست که این اعتراضات بدون نتیجه باقی بماند: فقط سروصدایی بشود و نارضایتی زیرپوستی بالاتر برود و باز هیچ اصلاحی صورت نپذیرد.
بنظرم میرسد بهتر است مطالبات به سمت اهدافی دقیق و مشخص مثل "شفافیت"، "کاهش ناکارآمدی"، "کاهش فساد" و... هدایت شوند.
معترضین عزیز! در روانشناسی بین "واکنش" و "پاسخ" تمایز قائل میشوند. واکنش همان رفتار غریزی شماست، اما پاسخ هدفمند است و فکر پشتش هست. اجازه ندهید کار به خشونت بکشد حتی اگر در این مسیر شهید شوید! بجای مرگ بر این و آن گفتن مطالبات مشخصی را انتخاب کنید و روی آن تاکید کنید. با فحش و بد و بیراه مطمئن باشید انرژی ملت به هدر خواهد رفت. نه مفسدان و رانتخورانی که در سیستم نفوذ کرده اند دوست شما هستند و نه امریکا و عربستان و اتفاقا هر دوی اینها از بدتر شدن اوضاع سود میبرند.
برادران بسیجی ام! اینها که در خیابان آمده اند برادران و خواهران ما هستند. اجازه ندهید کار به خشونت بکشد حتی اگر شهید شوید! وظیفه شما این نیست که مانع اعتراضات بشوید، وظیفه شما جلوگیری از ناهنجاریها در این بین است. روی نقاط مشترک تمرکز کنید! هم معترضان و هم شما با نجومی بگیران مشکل دارید، هم شما و هم معترضان با فساد فراگیر مشکل دارید، هم شما و هم معترضان به ناکارآمدی اعتراض دارید.
⭕️جمعبندی:
این اعتراضات نه تنها بد نیست بلکه لازم هم هستند اما باید هدایت و رهبری بشوند. بهتر است مطالباتی شفاف تعریف شوند که پایان اعتراضات مشروط به تحقق آن مطالبات باشد. و بهتر است مطالبات رتبه بندی شده و مواردی که اجماع بیشتری روی آنهاست در اولویت قرار بگیرند(مثل شفافیت).
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕◻️ تحلیل سیاستهای تغییر رفتار (قسمت دوم)
https://goo.gl/vvca9S
▫ چرا ما وقتی در یک محیط خاص هستیم، رفتارهای مشخصی را از خودمان بروز میدهیم و وقتی به محیط دیگری میرویم، رفتارهای ما نیز متفاوت میشود؟
کدام رفتارهای ما، وابسته به محیط است؟
آیا میتوان با ایجاد تغییراتی در محیط، بر رفتارهای شهروندان اثرگذاری کرد؟
تفکر سیستمی چگونه میتواند در سیاستگذاری برای رفتار، ما را یاری نماید؟
▫در نمونههای موردی این بخش ببینید که چگونه دفتر نخستوزیری در انگلستان به شناخت سیستمی مسئله چاقی پرداخت؟
و اینکه رویکرد بومشناختی به سیاستهای تغییر رفتار در حوزه سلامت عمومی چیست؟
خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
▫ لینک یادداشت کامل:
🌐 https://goo.gl/gduxep
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
https://goo.gl/vvca9S
▫ چرا ما وقتی در یک محیط خاص هستیم، رفتارهای مشخصی را از خودمان بروز میدهیم و وقتی به محیط دیگری میرویم، رفتارهای ما نیز متفاوت میشود؟
کدام رفتارهای ما، وابسته به محیط است؟
آیا میتوان با ایجاد تغییراتی در محیط، بر رفتارهای شهروندان اثرگذاری کرد؟
تفکر سیستمی چگونه میتواند در سیاستگذاری برای رفتار، ما را یاری نماید؟
▫در نمونههای موردی این بخش ببینید که چگونه دفتر نخستوزیری در انگلستان به شناخت سیستمی مسئله چاقی پرداخت؟
و اینکه رویکرد بومشناختی به سیاستهای تغییر رفتار در حوزه سلامت عمومی چیست؟
خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
▫ لینک یادداشت کامل:
🌐 https://goo.gl/gduxep
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegraph
تحلیل سیاستهای تغییر رفتار- شناخت سیستمی رفتار
در یادداشت قبلی در مورد شناخت جامعه از طریق مطالعات روانشناختی بحث کردیم. در اینجا میخواهیم به شناخت جامعه از منظر سطوح بالاتر بنگریم. در این نگاه، بهجای تغییر مستقیم باورها، هیجانات و عادات فرد، با تغییرات محیطی پایدار، بر متغیرهای روانشناختی تأثیر میگذاریم.…
⭕️◻️کدام جراحی اقتصادی؟ کدام پوپولیسم؟
این روزها دوباره بحث آزادسازی قیمتها اعم از ارز و بنزین و دیگر منابع انرژی مطرح شده است؛ چیزی که از آن به "جراحی اقتصادی" یاد می شود. استدلالی هم که آورده میشود در ابتدای امر جذاب به نظر میرسد: در بلندمدت اصلاح قیمتها و واقعی کردن آنها منجر به بهبود عملکرد اقتصاد خواهد شد چرا که سیگنالهای قیمتی اصلاح شده و نهایتا با فروضی(از جمله رقابت کامل و..) میشود اثبات کرد که به بهینه پرتو میرسیم. اما انگیزه دولتها در ایران از طرح کردن این جراحی متاسفانه نه بهبود عملکرد اقتصاد، بلکه امید به جبران کسری بودجه هست که این هم خود یک اشتباه است.
بد نیست این جملات از دکتر مسعود نیلی، منتشر شده در روزنامه شرق را دوباره بخوانیم:
▫️"اگر نقطه شروع داستان توسعه علم اقتصاد در تبیین چرایی فقیرماندن ملت هایی و ثروتمندشدن ملت هایی دیگر را سولو (1956) بدانیم، کتاب چرا ملت ها (کشورها) شکست می خورند(نوشته عجم اغلو) را می توان آخرین حلقه موجود (و البته حتما نه حلقه پایانی) از چرخه عمر این فرآیند ارزیابی کرد."
▫️"عجم اوغلو (2009) به توضیح عوامل بنیادی رشد پرداخته و چهار عامل اصلی را به عنوان تعیین کننده های رشد معرفی کرده است. چهار عامل معرفی شده عبارتند از شانس، فرهنگ، جغرافیا و نهادها."
▫️"عجم اوغلو (2009) از میان عوامل ذکرشده، توضیح تفاوت سطح رفاه میان جوامع را در چارچوب نظریه نوپای «اقتصاد سیاسی» و بر اساس نقش «نهادها» امکان پذیر می داند."
▫️"شاید بتوان ادامه کار دانش اقتصاد در این زمینه را تبیین فرآیند «درون زای» شکل گیری نهادها پیش بینی کرد."
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️⭕️اما سوالی که پیش می آید این است که وقتی یکی از اقتصاددانان تاثیرگذار در دولتهای مختلف صراحتا بیان میکند که نهادها مهمترین عامل برای رشد اقتصادی هستند چرا هیچگاه در دولتهای بعد از جنگ سکان سیاستگذاری اقتصادی در اختیار اقتصاددانان نهادگرا نبوده است؟!
شاید علت آن روانی باشد. مثل اینکه اکثراقتصاددانان نهادگرا در خارج از کشور تحصیل نکرده اند(که چرایی اش جای بررسی جداگانه دارد). ممکن است علت روانی دیگر این باشد که دولتمردان به تعداد خاصی از مشاوران اقتصادی اعتماد دارند و تصادفا غالب آنها چهارسال دوره دکتری را تحت تاثیرتفکرات کلاسیک بوده اند و بعدا هم بخاطر نقطه شروع کلاسیکی تا آخر مجبورند کلاسیک بمانند!!
بهرحال اگر میخواهیم جراحی اقتصادی با هدف بهبود عملکرد اقتصاد انجام بدهیم بهتر است از اقتصاددانان نهادگرا بخواهیم که اهمیت و فوریت اصلاحات مختلف اقتصادی را رتبه بندی کنند و پاسخ ایشان به احتمال زیاد اینست که آزادسازی قیمتها اگرچه خوب است اما در اولویت و فوریت پایینی قرار دارد. آنچه که بیشتر اهمیت دارد چنانچه خود عجم اغلو هم بیان میکند چیزهایی مثل محافظت از حقوق مالکیت است. آنچه اهمیت دارد شفافیت است. و اتفاقا چنین اصلاحاتی سختتر هم هستند! اینجا مردم عادی نیستند که ناراحت میشوند، بلکه گروههای رانتی بسیار قدرتمند هستند که اتفاقا زورشان زیاد است... شاید این نوع از "پوپولیسم" که در اینحالت ایجاد میشود خیلی بدتر از نوع مشهور آن باشد!
اگر نهادها مهمترین تبیین کننده تفاوت در رشد و رفاه اقتصادی کشورهاست پس باید کار را به متخصصین نهادگرا سپرد! نباید کسی که مشکل بیماری قلبی دارد را پیش چشم پزشک برد!
راه حل دیگر هم اینست که اقتصاددانان مورد اعتماد دولتها را برای بار دوم بورسیه کنیم که بروند و اینبار اقتصاد نهادی یاد بگیرند!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
این روزها دوباره بحث آزادسازی قیمتها اعم از ارز و بنزین و دیگر منابع انرژی مطرح شده است؛ چیزی که از آن به "جراحی اقتصادی" یاد می شود. استدلالی هم که آورده میشود در ابتدای امر جذاب به نظر میرسد: در بلندمدت اصلاح قیمتها و واقعی کردن آنها منجر به بهبود عملکرد اقتصاد خواهد شد چرا که سیگنالهای قیمتی اصلاح شده و نهایتا با فروضی(از جمله رقابت کامل و..) میشود اثبات کرد که به بهینه پرتو میرسیم. اما انگیزه دولتها در ایران از طرح کردن این جراحی متاسفانه نه بهبود عملکرد اقتصاد، بلکه امید به جبران کسری بودجه هست که این هم خود یک اشتباه است.
بد نیست این جملات از دکتر مسعود نیلی، منتشر شده در روزنامه شرق را دوباره بخوانیم:
▫️"اگر نقطه شروع داستان توسعه علم اقتصاد در تبیین چرایی فقیرماندن ملت هایی و ثروتمندشدن ملت هایی دیگر را سولو (1956) بدانیم، کتاب چرا ملت ها (کشورها) شکست می خورند(نوشته عجم اغلو) را می توان آخرین حلقه موجود (و البته حتما نه حلقه پایانی) از چرخه عمر این فرآیند ارزیابی کرد."
▫️"عجم اوغلو (2009) به توضیح عوامل بنیادی رشد پرداخته و چهار عامل اصلی را به عنوان تعیین کننده های رشد معرفی کرده است. چهار عامل معرفی شده عبارتند از شانس، فرهنگ، جغرافیا و نهادها."
▫️"عجم اوغلو (2009) از میان عوامل ذکرشده، توضیح تفاوت سطح رفاه میان جوامع را در چارچوب نظریه نوپای «اقتصاد سیاسی» و بر اساس نقش «نهادها» امکان پذیر می داند."
▫️"شاید بتوان ادامه کار دانش اقتصاد در این زمینه را تبیین فرآیند «درون زای» شکل گیری نهادها پیش بینی کرد."
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️⭕️اما سوالی که پیش می آید این است که وقتی یکی از اقتصاددانان تاثیرگذار در دولتهای مختلف صراحتا بیان میکند که نهادها مهمترین عامل برای رشد اقتصادی هستند چرا هیچگاه در دولتهای بعد از جنگ سکان سیاستگذاری اقتصادی در اختیار اقتصاددانان نهادگرا نبوده است؟!
شاید علت آن روانی باشد. مثل اینکه اکثراقتصاددانان نهادگرا در خارج از کشور تحصیل نکرده اند(که چرایی اش جای بررسی جداگانه دارد). ممکن است علت روانی دیگر این باشد که دولتمردان به تعداد خاصی از مشاوران اقتصادی اعتماد دارند و تصادفا غالب آنها چهارسال دوره دکتری را تحت تاثیرتفکرات کلاسیک بوده اند و بعدا هم بخاطر نقطه شروع کلاسیکی تا آخر مجبورند کلاسیک بمانند!!
بهرحال اگر میخواهیم جراحی اقتصادی با هدف بهبود عملکرد اقتصاد انجام بدهیم بهتر است از اقتصاددانان نهادگرا بخواهیم که اهمیت و فوریت اصلاحات مختلف اقتصادی را رتبه بندی کنند و پاسخ ایشان به احتمال زیاد اینست که آزادسازی قیمتها اگرچه خوب است اما در اولویت و فوریت پایینی قرار دارد. آنچه که بیشتر اهمیت دارد چنانچه خود عجم اغلو هم بیان میکند چیزهایی مثل محافظت از حقوق مالکیت است. آنچه اهمیت دارد شفافیت است. و اتفاقا چنین اصلاحاتی سختتر هم هستند! اینجا مردم عادی نیستند که ناراحت میشوند، بلکه گروههای رانتی بسیار قدرتمند هستند که اتفاقا زورشان زیاد است... شاید این نوع از "پوپولیسم" که در اینحالت ایجاد میشود خیلی بدتر از نوع مشهور آن باشد!
اگر نهادها مهمترین تبیین کننده تفاوت در رشد و رفاه اقتصادی کشورهاست پس باید کار را به متخصصین نهادگرا سپرد! نباید کسی که مشکل بیماری قلبی دارد را پیش چشم پزشک برد!
راه حل دیگر هم اینست که اقتصاددانان مورد اعتماد دولتها را برای بار دوم بورسیه کنیم که بروند و اینبار اقتصاد نهادی یاد بگیرند!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance