Forwarded from عکس نگار
🔴 از گپ و گفت های یک اقتصاددان رفتاری (دن آریلی) با مخاطبینش:
💰درباره بازنشستگی
-بن:
دن عزیز،
بهترین راه برای اطمینان از اینکه مبلغ کافی برای دوران بازنشستگی مان پس انداز کرده ایم،چیست؟
-دن:
اساساً دو راه وجود دارد برای کمک به مردم که پس انداز کافی برای دوران بازنشستگی شان داشته باشند.
1⃣اوّلین راه این است که مردم را بر آن داریم که مقدار پول بیشتری را ذخیره کنند و اینکه پس انداز کردن را در سن پایین تری شروع کنند.
2⃣دوّمین راه این است که مردم را بر آن داریم که در سن پایین تری بمیرند!
راه آسانتر،تا کنون آن بوده که سن مرگ و میر مردم, کاهش یابد؛چگونه می توانیم به این هدف دست پیدا کنیم?با منع نکردن شهروندان از استعمال دخانیات،با یارانه دادن به تولیدکننده های غذاهای پر چرب و قندی و الخ.وقتی از این جنبه ها قضیه پس انداز برای دوران بازنشستگی را بررسی می کنیم ،بنظر می رسد که ما تابحال تمام تلاش خود را در راستای این هدف بکار برده ایم.
در مطالب بعدی با ما همراه باشید 😊:
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
💰درباره بازنشستگی
-بن:
دن عزیز،
بهترین راه برای اطمینان از اینکه مبلغ کافی برای دوران بازنشستگی مان پس انداز کرده ایم،چیست؟
-دن:
اساساً دو راه وجود دارد برای کمک به مردم که پس انداز کافی برای دوران بازنشستگی شان داشته باشند.
1⃣اوّلین راه این است که مردم را بر آن داریم که مقدار پول بیشتری را ذخیره کنند و اینکه پس انداز کردن را در سن پایین تری شروع کنند.
2⃣دوّمین راه این است که مردم را بر آن داریم که در سن پایین تری بمیرند!
راه آسانتر،تا کنون آن بوده که سن مرگ و میر مردم, کاهش یابد؛چگونه می توانیم به این هدف دست پیدا کنیم?با منع نکردن شهروندان از استعمال دخانیات،با یارانه دادن به تولیدکننده های غذاهای پر چرب و قندی و الخ.وقتی از این جنبه ها قضیه پس انداز برای دوران بازنشستگی را بررسی می کنیم ،بنظر می رسد که ما تابحال تمام تلاش خود را در راستای این هدف بکار برده ایم.
در مطالب بعدی با ما همراه باشید 😊:
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
عکس نگار
🔴 از گپ و گفت های یک اقتصاددان رفتاری (دن آریلی) با مخاطبینش: 💰درباره بازنشستگی -بن: دن عزیز، بهترین راه برای اطمینان از اینکه مبلغ کافی برای دوران بازنشستگی مان پس انداز کرده ایم،چیست؟ -دن: اساساً دو راه وجود دارد برای کمک به مردم که پس انداز…
◽️⭕️پینوشت:
▫️دن اَریلی هم در آثار مکتوب(کتابهایی مثل نابخردی های پیش بینی پذیر و...) و هم در سخنرانیها و مناظرات، همواره ادبیاتی طنزگونه را حفظ کرده است. او به نظر میرسد تمامی انتخابهای افراد را قابل تحلیل توسط دانش اقتصاد رفتاری میداند.
▫️در این مکالمه، دو گزینه را در جواب سوالی که یک مخاطب عام میپرسد پیشنهاد میدهد که هر دو القاکننده نگاه علمی(با استفاده از مدلی بسیار ساده) به مسأله است، امّا بازهم در گزینه دوم راه طنز را انتخاب می کند!
▫️در دانشهای سنتی آمار، مدیریت ریسک، بیمه و اقتصاد مالی پاسخ این دست سوالات (که سوالاتی «کمّی» و نه «کیفی» هستند) را می توان یافت. اختلاف پاسخهای اقتصادِ رفتاری زمانی ایجاد خواهد شد که پدیده جنبه کیفی پیدا میکند، مثلا در مورد سیاستگذاری صندوقهای بازنشستگی، آنجا که کیفیت انتخابهای مردم تعیینکنندگی دارد، اقتصادِ رفتاری میتواند به تجویزهای دقیقتر منجر شود.
کانال تخصصی اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️دن اَریلی هم در آثار مکتوب(کتابهایی مثل نابخردی های پیش بینی پذیر و...) و هم در سخنرانیها و مناظرات، همواره ادبیاتی طنزگونه را حفظ کرده است. او به نظر میرسد تمامی انتخابهای افراد را قابل تحلیل توسط دانش اقتصاد رفتاری میداند.
▫️در این مکالمه، دو گزینه را در جواب سوالی که یک مخاطب عام میپرسد پیشنهاد میدهد که هر دو القاکننده نگاه علمی(با استفاده از مدلی بسیار ساده) به مسأله است، امّا بازهم در گزینه دوم راه طنز را انتخاب می کند!
▫️در دانشهای سنتی آمار، مدیریت ریسک، بیمه و اقتصاد مالی پاسخ این دست سوالات (که سوالاتی «کمّی» و نه «کیفی» هستند) را می توان یافت. اختلاف پاسخهای اقتصادِ رفتاری زمانی ایجاد خواهد شد که پدیده جنبه کیفی پیدا میکند، مثلا در مورد سیاستگذاری صندوقهای بازنشستگی، آنجا که کیفیت انتخابهای مردم تعیینکنندگی دارد، اقتصادِ رفتاری میتواند به تجویزهای دقیقتر منجر شود.
کانال تخصصی اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️⚪️⭕️سوگیری تعلل(پشت گوش انداختن):
☑️مردم عموما زمانشان را درست مدیریت نکرده و انجام هر کار را به دقیقه 90 موکول می کنند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
☑️مردم عموما زمانشان را درست مدیریت نکرده و انجام هر کار را به دقیقه 90 موکول می کنند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
⭕️⚪️⭕️سوگیری تعلل(پشت گوش اندازی)
☑️نام انگلیسی:
Procrastination
☑️سوگیریهای رفتاری مرتبط:
- سفسطفه برنامه ریزی(Fallacy of Planning)
- تنزیل هذلولی(Hyperbolic Discounting)
- خویشتنداری محدود(Bounded Self-control)
- فرااعتمادی(Overconfidence)
⭕️⭕️تعریف و مفهوم:
تعریف این سوگیری عبارت است از اجتناب از انجام کاری که لازم است به سرانجام رسانده شود. در واقع، این سوگیری به این مفهوم است که شخص کارهایی که بیشتر لذتبخش هستند یا فوریت کمتری دارند را جایگزین کارهای کمترلذتبخش یا با فوریت بالاتر می کند. به بیان عامیانه، شخصی که دچار این سوگیری است کارهای مهمش را به دقیقه نود موکول میکند. تعلل ممکن است در هر جنبه ای از زندگی اتفاق بیافتد؛ از نظافت شخصی گرفته تا تهیه گزارشی کاری تا بازنگری برنامه زندگی تا هر چیز جزئی یا کلّی دیگر. تعلل میتواند در گام بعدی و با یک وقفه منجر به احساس گناه، احساس ناشایست بودن، افسردگی و کاهش اعتماد بنفس بشود.
در تعریف دقیق تعلل اختلاف نظرهایی وجود دارد. از آن میان مقاله Silver & Sabini در سال 1981 دو ویژگی لازم برای این سوگیری را «به تأخیر انداختن کار» و «عدم عقلانیت» توصیف می کند. آنها اعتقاد داشتند که اگر دلیلی منطقی برای به تأخیر انداختن کاری وجود داشته باشد دیگر نمیتوان آن را تعلل(به معنایی که در این سوگیری به کار برده میشود) نامید. بنابراین بار معنایی منفی(نابخردی) در این سوگیری به وضوح وجود دارد.
☑️در ادامه درباره این سوگیری مطالب بیشتری خواهیم داشت، امّا نقدا پیشنهاد میکنم مطالب مرتبطِ قبلی را هم نگاه کنید:
https://telegram.me/BehavioralEconomicsAndFinance/264
https://telegram.me/BehavioralEconomicsAndFinance/286
https://telegram.me/BehavioralEconomicsAndFinance/587
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
برای فرار از این دام روانی برای خودتان (یا افراد تحت مدیریتتان) «مهلت»(Deadline) مشخص کنید. افرادی که «دقیقه نودی» هستند کارهایشان را در دقیقه نود انجام میدهند!!! بنابراین اگر باید یک «تعلل کننده» یا «از زیرکاردرو» کاری را در زمان مشخصی انجام دهد زمان پایان مهلت را با شفافیت تمام به ادراک او برسانید. بهتر است کارها را به اجزای کوچکتری تقسیم کرده و مطالبه کنید.
تأکیدی که وجود دارد این است که ممکن است شما یا کسی که قصد مدیریت او را دارید این مهلت را به خوبی ادراک نکنید(نکند) و لذا از ابزارهای یادآور مثل چسباندن استیکر روی دیوار یا هشدارهایی (از طریق ایمیل یا پیامک یا آلارم تلفن همراه و...) مهلت تعیین شده را در ذهن فعال نگه دارید.
همچنین در تعیین زمان سررسید، حداقل برای یکبار پیامدهای مثبت و منفی انجام کار تا موعد مقرر را مرور کنید. لیست پیامدهای مثبت و منفی را بصورت مکتوب در بیاورید.
راه حل «فرار به جلو» هم بعضا خوب است که بدلیل ملاحظات فراوان جداگانه بحث خواهد شد.
در نهایت، اگر شخص به کاری که میکند علاقه و شور داشته باشد(از انجامش لذت ببرد) این پدیده خودبخود محو میشود. بنابراین قبل از به عهده گرفتن وظیفه(یا تعیین آن) به تناسب آن با علایق توجه کنید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد (و مالی) رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
☑️نام انگلیسی:
Procrastination
☑️سوگیریهای رفتاری مرتبط:
- سفسطفه برنامه ریزی(Fallacy of Planning)
- تنزیل هذلولی(Hyperbolic Discounting)
- خویشتنداری محدود(Bounded Self-control)
- فرااعتمادی(Overconfidence)
⭕️⭕️تعریف و مفهوم:
تعریف این سوگیری عبارت است از اجتناب از انجام کاری که لازم است به سرانجام رسانده شود. در واقع، این سوگیری به این مفهوم است که شخص کارهایی که بیشتر لذتبخش هستند یا فوریت کمتری دارند را جایگزین کارهای کمترلذتبخش یا با فوریت بالاتر می کند. به بیان عامیانه، شخصی که دچار این سوگیری است کارهای مهمش را به دقیقه نود موکول میکند. تعلل ممکن است در هر جنبه ای از زندگی اتفاق بیافتد؛ از نظافت شخصی گرفته تا تهیه گزارشی کاری تا بازنگری برنامه زندگی تا هر چیز جزئی یا کلّی دیگر. تعلل میتواند در گام بعدی و با یک وقفه منجر به احساس گناه، احساس ناشایست بودن، افسردگی و کاهش اعتماد بنفس بشود.
در تعریف دقیق تعلل اختلاف نظرهایی وجود دارد. از آن میان مقاله Silver & Sabini در سال 1981 دو ویژگی لازم برای این سوگیری را «به تأخیر انداختن کار» و «عدم عقلانیت» توصیف می کند. آنها اعتقاد داشتند که اگر دلیلی منطقی برای به تأخیر انداختن کاری وجود داشته باشد دیگر نمیتوان آن را تعلل(به معنایی که در این سوگیری به کار برده میشود) نامید. بنابراین بار معنایی منفی(نابخردی) در این سوگیری به وضوح وجود دارد.
☑️در ادامه درباره این سوگیری مطالب بیشتری خواهیم داشت، امّا نقدا پیشنهاد میکنم مطالب مرتبطِ قبلی را هم نگاه کنید:
https://telegram.me/BehavioralEconomicsAndFinance/264
https://telegram.me/BehavioralEconomicsAndFinance/286
https://telegram.me/BehavioralEconomicsAndFinance/587
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
برای فرار از این دام روانی برای خودتان (یا افراد تحت مدیریتتان) «مهلت»(Deadline) مشخص کنید. افرادی که «دقیقه نودی» هستند کارهایشان را در دقیقه نود انجام میدهند!!! بنابراین اگر باید یک «تعلل کننده» یا «از زیرکاردرو» کاری را در زمان مشخصی انجام دهد زمان پایان مهلت را با شفافیت تمام به ادراک او برسانید. بهتر است کارها را به اجزای کوچکتری تقسیم کرده و مطالبه کنید.
تأکیدی که وجود دارد این است که ممکن است شما یا کسی که قصد مدیریت او را دارید این مهلت را به خوبی ادراک نکنید(نکند) و لذا از ابزارهای یادآور مثل چسباندن استیکر روی دیوار یا هشدارهایی (از طریق ایمیل یا پیامک یا آلارم تلفن همراه و...) مهلت تعیین شده را در ذهن فعال نگه دارید.
همچنین در تعیین زمان سررسید، حداقل برای یکبار پیامدهای مثبت و منفی انجام کار تا موعد مقرر را مرور کنید. لیست پیامدهای مثبت و منفی را بصورت مکتوب در بیاورید.
راه حل «فرار به جلو» هم بعضا خوب است که بدلیل ملاحظات فراوان جداگانه بحث خواهد شد.
در نهایت، اگر شخص به کاری که میکند علاقه و شور داشته باشد(از انجامش لذت ببرد) این پدیده خودبخود محو میشود. بنابراین قبل از به عهده گرفتن وظیفه(یا تعیین آن) به تناسب آن با علایق توجه کنید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد (و مالی) رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
◻️⭕️فتوای تحریم واردات و مصرف کالاهای خارجی با وجود مشابه داخلی
*مصطفی نصراصفهانی
(بخش اوّل: مدلسازیِ کلاسیک)
▫️اخیرا استاد خوبم دکتر داوودی در نامهای خطاب به رییس جمهور و همچنین رییس مجلس درخواست کردهاند که «این حرمت شرعی را به منعِ قانونی و اجرایی تبدیل کنند». میخواهم در این بخش از نگاه اقتصاد خرد کلاسیک که از خود دکتر داوودی در دانشگاه شهید بهشتی یاد گرفتم به مسأله نگاه کنم.
▫️روش مدلسازی کلاسیک با درست فرض کردن بعضی فروض شروع میشود(روش قیاسی یا Deductive). فرض میکنیم افراد بیشینهساز هستند؛ مثلا در مواجهه با دو کالای با قیمت برابر ولی با کیفیت متفاوت موردی که کیفیت بهتری دارد را انتخاب میکنند و بطور مشابه در صورتی که کیفیت دو کالا مشابه باشند آنکه قیمت کمتری دارد را انتخاب میکنند. دیگر فروض کلاسیک را هم در نظر میگیریم و سپس این فرض را هم اضافه میکنیم که با حکم شرعی حرمت، همه شیعیان بخاطر انگیزههای درونی خودبخود در شأن مصرفکننده از مصرف امتناع و در شأن واردکننده از واردکردن امتناع خواهند کرد. در این مدلِ ساده همچنین فرض میکنیم که تبدیل این حرمت شرعی به منعِ قانونی و اجرایی توسط سیاستگذار بدون هیچ فساد و ناکارآمدی اتّفاق میافتد و لذا اگر کسانی مذهبی غیر از شیعه دارند هم بدلیل طراحی مکانیزمهای کارا، از مصرف یا واردات کالاهای مشابه خارجی اجتناب میکنند. برای سادگی میتوانیم صرفا یک کالا را در نظر بگیریم.
▫️با توجه به فروض فوق، مصرف کننده داخلی برای ارضای نیازش «مجبور» به مصرف کالای داخلی خواهد بود. این جبر یا درونی است و به ادبیات کلاسیک تبدیل به «سلیقه» فرد شده است و یا اینکه جبر بیرونی است و چون تنها محصول در دسترسِ فرد، ایرانی است آن را مصرف خواهد کرد. فروش تولیدکننده داخلی افزایش خواهد یافت، کارگران بیشتری استخدام خواهد کرد، منابع اوّلیه بیشتری توسط بنگاههای داخلی تقاضا خواهد شد و این به طور غیر مستقیم منجر به رونق صنایع بالادستی خواهد شد و در کل حجم تولیدات داخلی افزایش پیدا خواهد کرد و در سطح کلان با افزایش سطح تولید بنگاهها، رشد اقتصادی و خروج از رکود را تجربه خواهیم کرد.
▫️وارد کنندگان کالاهای مشابه هم که از کار بیکار شدهاند به مشاغل دیگر روی میآورند که از جمله، میتوان به «بازاریابی محصولات داخلی» اشاره کرد. این بازاریابان باعث میشوند به سرعت در داخل کشور غربالگری بنگاههای بابهرهوری بالاتر صورت بگیرد و نتیجتا بنگاههای بد حذف شده و بنگاههای خوب باقی بمانند. در این حالت با توجه به فرض همگنی کیفیت، و با توجه به رقابت، قیمتِ کالا در داخل به حداقل خواهد رسید.
▫️در مدل فوق تضمینی بر این نیست که رقابت داخلی منجر به کاهش قیمت تا قیمتهای کالاهای وارداتی بشود(بطور مشابه میتوان برای کیفیت هم استدلال کرد). میتوان در سیاق دیگر مدلهای کلاسیکی تعداد کالاها و بعضی جنبه های دیگر را وارد کرد امّا بازهم تضمینی به قابل رقابت شدن کالای داخلی با خارجی وجود ندارد.
▫️دنیای اقتصادِ کلاسیک دنیای قشنگی است. امّا در دنیای واقعی نه تنها تنوع جدیتر از آن است که بتوان از آن چشمپوشی کرد، بلکه پیچیدگیهایی به کار اضافه خواهد شد که ممکن است امکان پیش بینی را از تحلیلگر بگیرد. انواع محصولات، انواع سلیقهها، نقض فروض مدل فوق و جنبههای رفتاری و نهادی از جمله آنهاست. نقدا تصور کنید که نیروی سیاستگذار که مانعِ وارد شدن کالای با کیفیت و ارزان خارجی است کمی ضعیف شود، یا تصور کنید که قاچاق کالا بخاطر بعضی تحولات چنان سودآور باشد که انجام آن را حتی با وجود مکانیزمهای طراحی شده توسط سیاستگذار دارای توجیه اقتصادی بکند(البته این هم خودش به معنای ضعف سیاستگذار است). این موارد باید همگی بررسی شوند. مهمتر از همه اینکه تداوم این «حمایت» از تولیدکننده داخلی نباید منجر به اختلاف بیش از پیش کیفیت و قیمت کالای داخلی و خارجی بشود. در قسمتهای بعدی سعی میکنم به مسأله و نامه مذکور از جنبههای دیگری نگاه کنم. به نظر میرسد عزم ملّی برای حمایت از تولیدکننده داخلی «با رعایت ملاحظاتی» میتواند منجر به نفع همه، هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت بشود.
انتقادات و پیشنهادات:@MNEsfahani
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
*مصطفی نصراصفهانی
(بخش اوّل: مدلسازیِ کلاسیک)
▫️اخیرا استاد خوبم دکتر داوودی در نامهای خطاب به رییس جمهور و همچنین رییس مجلس درخواست کردهاند که «این حرمت شرعی را به منعِ قانونی و اجرایی تبدیل کنند». میخواهم در این بخش از نگاه اقتصاد خرد کلاسیک که از خود دکتر داوودی در دانشگاه شهید بهشتی یاد گرفتم به مسأله نگاه کنم.
▫️روش مدلسازی کلاسیک با درست فرض کردن بعضی فروض شروع میشود(روش قیاسی یا Deductive). فرض میکنیم افراد بیشینهساز هستند؛ مثلا در مواجهه با دو کالای با قیمت برابر ولی با کیفیت متفاوت موردی که کیفیت بهتری دارد را انتخاب میکنند و بطور مشابه در صورتی که کیفیت دو کالا مشابه باشند آنکه قیمت کمتری دارد را انتخاب میکنند. دیگر فروض کلاسیک را هم در نظر میگیریم و سپس این فرض را هم اضافه میکنیم که با حکم شرعی حرمت، همه شیعیان بخاطر انگیزههای درونی خودبخود در شأن مصرفکننده از مصرف امتناع و در شأن واردکننده از واردکردن امتناع خواهند کرد. در این مدلِ ساده همچنین فرض میکنیم که تبدیل این حرمت شرعی به منعِ قانونی و اجرایی توسط سیاستگذار بدون هیچ فساد و ناکارآمدی اتّفاق میافتد و لذا اگر کسانی مذهبی غیر از شیعه دارند هم بدلیل طراحی مکانیزمهای کارا، از مصرف یا واردات کالاهای مشابه خارجی اجتناب میکنند. برای سادگی میتوانیم صرفا یک کالا را در نظر بگیریم.
▫️با توجه به فروض فوق، مصرف کننده داخلی برای ارضای نیازش «مجبور» به مصرف کالای داخلی خواهد بود. این جبر یا درونی است و به ادبیات کلاسیک تبدیل به «سلیقه» فرد شده است و یا اینکه جبر بیرونی است و چون تنها محصول در دسترسِ فرد، ایرانی است آن را مصرف خواهد کرد. فروش تولیدکننده داخلی افزایش خواهد یافت، کارگران بیشتری استخدام خواهد کرد، منابع اوّلیه بیشتری توسط بنگاههای داخلی تقاضا خواهد شد و این به طور غیر مستقیم منجر به رونق صنایع بالادستی خواهد شد و در کل حجم تولیدات داخلی افزایش پیدا خواهد کرد و در سطح کلان با افزایش سطح تولید بنگاهها، رشد اقتصادی و خروج از رکود را تجربه خواهیم کرد.
▫️وارد کنندگان کالاهای مشابه هم که از کار بیکار شدهاند به مشاغل دیگر روی میآورند که از جمله، میتوان به «بازاریابی محصولات داخلی» اشاره کرد. این بازاریابان باعث میشوند به سرعت در داخل کشور غربالگری بنگاههای بابهرهوری بالاتر صورت بگیرد و نتیجتا بنگاههای بد حذف شده و بنگاههای خوب باقی بمانند. در این حالت با توجه به فرض همگنی کیفیت، و با توجه به رقابت، قیمتِ کالا در داخل به حداقل خواهد رسید.
▫️در مدل فوق تضمینی بر این نیست که رقابت داخلی منجر به کاهش قیمت تا قیمتهای کالاهای وارداتی بشود(بطور مشابه میتوان برای کیفیت هم استدلال کرد). میتوان در سیاق دیگر مدلهای کلاسیکی تعداد کالاها و بعضی جنبه های دیگر را وارد کرد امّا بازهم تضمینی به قابل رقابت شدن کالای داخلی با خارجی وجود ندارد.
▫️دنیای اقتصادِ کلاسیک دنیای قشنگی است. امّا در دنیای واقعی نه تنها تنوع جدیتر از آن است که بتوان از آن چشمپوشی کرد، بلکه پیچیدگیهایی به کار اضافه خواهد شد که ممکن است امکان پیش بینی را از تحلیلگر بگیرد. انواع محصولات، انواع سلیقهها، نقض فروض مدل فوق و جنبههای رفتاری و نهادی از جمله آنهاست. نقدا تصور کنید که نیروی سیاستگذار که مانعِ وارد شدن کالای با کیفیت و ارزان خارجی است کمی ضعیف شود، یا تصور کنید که قاچاق کالا بخاطر بعضی تحولات چنان سودآور باشد که انجام آن را حتی با وجود مکانیزمهای طراحی شده توسط سیاستگذار دارای توجیه اقتصادی بکند(البته این هم خودش به معنای ضعف سیاستگذار است). این موارد باید همگی بررسی شوند. مهمتر از همه اینکه تداوم این «حمایت» از تولیدکننده داخلی نباید منجر به اختلاف بیش از پیش کیفیت و قیمت کالای داخلی و خارجی بشود. در قسمتهای بعدی سعی میکنم به مسأله و نامه مذکور از جنبههای دیگری نگاه کنم. به نظر میرسد عزم ملّی برای حمایت از تولیدکننده داخلی «با رعایت ملاحظاتی» میتواند منجر به نفع همه، هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت بشود.
انتقادات و پیشنهادات:@MNEsfahani
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from اقتصاد رفتاری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅آیا شما هم به دردسر پشتگوشاندازی و عقبانداختن مهلت گرفتارید؟! همه مردم درجاتی(ضعیف یا قوی) از این مشکل را دارند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
◻️⭕️بیشینه سازی مطلوبیت و معنای آن در علم اقتصاد
* امیر محمد تهمتن
▫️وقتی با روانشناسان و جامعه شناسان در مورد چگونگی الگو سازی تصمیم گیری فردی در اقتصاد صحبت می کنم، این سوال را مطرح می کنند که بسیاری از تصمیم های انسان ها آگاهانه نبوده و بیشتر بر حسب عادت است. چگونه است که علم اقتصاد تمام تصمیم گیری های انسانی را آگاهانه فرض کرده و نتیجه بیشینه سازی مطلوبیت فردی می داند.
▫️برای پاسخ به این ابهام، نکته جرج آکرلاف، برنده جایزه نوبل اقتصادی و نویسنده کتب مختلف در حوزه اقتصاد رفتاری، شایان توجه است.
▫️"در تحلیل علم اقتصاد معاصر تصمیم های مردم به عنوان بیشینه سازی توابع مطلوبیت فردی شان توصیف می شوند. شاید این توصیف این گونه به نظر برسد که بر آگاهانه بودن انتخاب ها دلالت کند. انتخاب آگاهانه تنها یک امکان است و اقتصاددانان دید گسترده تری دارند. بیشینه سازی مطلوبیت می تواند همچنین تصمیم هایی را توصیف کند که مردم ناخودآگاه می گیرند. آمارتیا سن می نویسد وقتی فیزیکدانان می گویند نور "از اصل کمترین زمان پیروی می کند"، از فنی مشابه استفاده می کنند. البته نور تصمیمی خودآگاه نمی گیرد. اما از منظر انسان مشاهده گر، به گونه ای رفتار می کند که گویی خودآگاه تصمیم می گیرد. میلتون فریدمن، که میان اقتصاددانان در انتهای مقابل طیف ایدئولوژیک و سیاسی سن بود، به طور مشابه ای باور داشت که بیشینه سازی مطلوبیت هیچ پیش فرضی درباره سطح هوشیاری افراد نمی کند".
منبع: اقتصاد هویت، جرج اکرلاف و راشل کرانتون، ترجمه مهدی فیضی، صفحه 49، نشر نگاه معاصر.
انتقادات و پیشنهادات : @amirmohammadtahamtan
✔️ کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
* امیر محمد تهمتن
▫️وقتی با روانشناسان و جامعه شناسان در مورد چگونگی الگو سازی تصمیم گیری فردی در اقتصاد صحبت می کنم، این سوال را مطرح می کنند که بسیاری از تصمیم های انسان ها آگاهانه نبوده و بیشتر بر حسب عادت است. چگونه است که علم اقتصاد تمام تصمیم گیری های انسانی را آگاهانه فرض کرده و نتیجه بیشینه سازی مطلوبیت فردی می داند.
▫️برای پاسخ به این ابهام، نکته جرج آکرلاف، برنده جایزه نوبل اقتصادی و نویسنده کتب مختلف در حوزه اقتصاد رفتاری، شایان توجه است.
▫️"در تحلیل علم اقتصاد معاصر تصمیم های مردم به عنوان بیشینه سازی توابع مطلوبیت فردی شان توصیف می شوند. شاید این توصیف این گونه به نظر برسد که بر آگاهانه بودن انتخاب ها دلالت کند. انتخاب آگاهانه تنها یک امکان است و اقتصاددانان دید گسترده تری دارند. بیشینه سازی مطلوبیت می تواند همچنین تصمیم هایی را توصیف کند که مردم ناخودآگاه می گیرند. آمارتیا سن می نویسد وقتی فیزیکدانان می گویند نور "از اصل کمترین زمان پیروی می کند"، از فنی مشابه استفاده می کنند. البته نور تصمیمی خودآگاه نمی گیرد. اما از منظر انسان مشاهده گر، به گونه ای رفتار می کند که گویی خودآگاه تصمیم می گیرد. میلتون فریدمن، که میان اقتصاددانان در انتهای مقابل طیف ایدئولوژیک و سیاسی سن بود، به طور مشابه ای باور داشت که بیشینه سازی مطلوبیت هیچ پیش فرضی درباره سطح هوشیاری افراد نمی کند".
منبع: اقتصاد هویت، جرج اکرلاف و راشل کرانتون، ترجمه مهدی فیضی، صفحه 49، نشر نگاه معاصر.
انتقادات و پیشنهادات : @amirmohammadtahamtan
✔️ کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری
@BehavioralEconomicsAndFinance
◻️⭕️قانون جذب و نظریه شیب هدف
▫️روانشناسان کسانی که به قانون جذب اعتقاد دارند را دچار خطای شناختی «افکار جادوئی» میدانند. امّا چرا طرفداران قانون جذب همواره وجود دارند؟
جواب در دو تا از سوگیریهای رفتاری(که در روانشناسی سوگیری شناختی نامیده میشوند) نهفته است.
▫️از یک طرف ذهن برای آنکه باور قبلی اش را تأیید کند مشاهدات تأیید کننده را بزرگنمائی کرده و مشاهدات متضاد را نمیبیند. یعنی آنجا که موفق است را میبیند ولی آنجا که موفق نیست را کلا نمیبیند. این همان سوگیری تصدیق یا تأییدگرایی است که بعضی آن را باورگرایی هم ترجمه کرده اند.
▫️از طرف دیگر، همان سوگیری تصدیق باعث میشود ادراک ما از نزدیک بودن هدف تقویت شود و نتیجتا بخاطر گرایش غریزی مان که وقتی هدف را نزدیکتر میبینیم بیشتر تلاش میکنیم(نظریه شیبِ هدف)، واقعا هم بیشتر تلاش میکنیم و لذا باور ما به قانون جذب منجر به تغییراتی در دنیای واقعی هم میشود، هرچه باشد بیشتر تلاش کرده ایم!
▫️مستقل از بحث فوق؛ خدا هست، میشنود و دعاها را اجابت میکند🌺
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️روانشناسان کسانی که به قانون جذب اعتقاد دارند را دچار خطای شناختی «افکار جادوئی» میدانند. امّا چرا طرفداران قانون جذب همواره وجود دارند؟
جواب در دو تا از سوگیریهای رفتاری(که در روانشناسی سوگیری شناختی نامیده میشوند) نهفته است.
▫️از یک طرف ذهن برای آنکه باور قبلی اش را تأیید کند مشاهدات تأیید کننده را بزرگنمائی کرده و مشاهدات متضاد را نمیبیند. یعنی آنجا که موفق است را میبیند ولی آنجا که موفق نیست را کلا نمیبیند. این همان سوگیری تصدیق یا تأییدگرایی است که بعضی آن را باورگرایی هم ترجمه کرده اند.
▫️از طرف دیگر، همان سوگیری تصدیق باعث میشود ادراک ما از نزدیک بودن هدف تقویت شود و نتیجتا بخاطر گرایش غریزی مان که وقتی هدف را نزدیکتر میبینیم بیشتر تلاش میکنیم(نظریه شیبِ هدف)، واقعا هم بیشتر تلاش میکنیم و لذا باور ما به قانون جذب منجر به تغییراتی در دنیای واقعی هم میشود، هرچه باشد بیشتر تلاش کرده ایم!
▫️مستقل از بحث فوق؛ خدا هست، میشنود و دعاها را اجابت میکند🌺
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from اقتصاد رفتاری
نظریه شیب هدف: وقتی هدف نزدیکتر می شود مردم تلاش بیشتری برای دستیابی به آن می کنند. @BehavioralEconomicsAndFinance@
Forwarded from اقتصاد رفتاری
به راهی که همه می روند شک کن چون اغلب به جای فکر کردن، تقلید میکنند. بعضی وقتها در راه درست تنهائی! پدیده «حرکت رمه ایHerding» مسأله ای شناخته شده در دانش رفتاری است. @BehavioralEconomicsAndFinance@
سمینار تاثیر اجتماعی در تصمیم گیری های گروهی، توسط دکتر بهادر بهرامی در پژوهشگاه دانش های بنیادی، 9 و 10 اردیبهشت
@BehavioralEconomicsAndFinance
@BehavioralEconomicsAndFinance
◻️⭕️ترجيحات معطوف به حال حاضر، present-biased preferences يا «همین دم مغتنم است».
*نرگس درويش
▫️اكثر مردم يك سيب امروز را به دو سيب فردا ترجيح مى دهند. اما آنها دو سيب در ٥١ روز ديگر را به يك سيب در ٥٠ روز ديگر ترجيح مى دهند. اين واژگونى ترجيحات در طول زمان نشان دهنده بى صبرى و تمايل به مصرف در حال حاضر است.
▫️شواهدى از اين دست در آزمايش هاى بسيارى از جمله آزمايش معروف مارشملو با كودكان ديده مى شود و نشان دهنده عدم اعتبار نرخ تنزيل ثابت است.
▫️آزمايش هاى ثالر (١٩٨١) نشان مى دهند كه نرخ تنزيل يك ماهه، يك ساله و ده ساله به ترتيب ٣/٤٥، ١/٢، ٠/١٩ است كه با تابع تنزيل دو متغيره نيمه هذلولى ارائه شده توسط فلپس و پولاك (١٩٦٨) قابل توضيح است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
*نرگس درويش
▫️اكثر مردم يك سيب امروز را به دو سيب فردا ترجيح مى دهند. اما آنها دو سيب در ٥١ روز ديگر را به يك سيب در ٥٠ روز ديگر ترجيح مى دهند. اين واژگونى ترجيحات در طول زمان نشان دهنده بى صبرى و تمايل به مصرف در حال حاضر است.
▫️شواهدى از اين دست در آزمايش هاى بسيارى از جمله آزمايش معروف مارشملو با كودكان ديده مى شود و نشان دهنده عدم اعتبار نرخ تنزيل ثابت است.
▫️آزمايش هاى ثالر (١٩٨١) نشان مى دهند كه نرخ تنزيل يك ماهه، يك ساله و ده ساله به ترتيب ٣/٤٥، ١/٢، ٠/١٩ است كه با تابع تنزيل دو متغيره نيمه هذلولى ارائه شده توسط فلپس و پولاك (١٩٦٨) قابل توضيح است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
◻️⭕️پاداشجویی موضعی:
مردم رفتارهایی را که پاداش میگیرند تکرار میکنند، فارغ از اینکه آن رفتارها منجر به موفّقیّت بشوند یا خیر.
✔️کانال اقتصادرفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
مردم رفتارهایی را که پاداش میگیرند تکرار میکنند، فارغ از اینکه آن رفتارها منجر به موفّقیّت بشوند یا خیر.
✔️کانال اقتصادرفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
◻️⭕️سوگیری پاداشجویی موضعی:
▫️«پاداش جویی موضعی» را معادل عبارت (You Are What You Consume) در نظر گرفته ایم. مردم رفتارهایی را که بخاطرشان پاداش میگیرند تکرار میکنند، فارغ از اینکه آن رفتارها منجر به موفّقیّت بشوند یا خیر.
▫️حتما در ایام عید به تمایل افراد به مصرف تخمه و آجیل دقّت کرده اید. با هر بار پیدا کردن یک پسته در میان دیگر انواع آجیل یک احساس خوب و موفقیت، هرچند کوچک، ایجاد میشود که همراه با ترشح هرمونوهایی در مغز است. با شکستن هر عدد تخمه یا خوردن هر یک عدد آجیل هم این پاداش خیلی کوچک داده میشود و جذابیت تخمه و آجیل دقیقا در همین پاداشهای موضعی است.
▫️مثالِ دیگر، صرفِ وقت زیاد و ناروا در خواندن جوک و کلیپهای طنز است.
◽️حتی ممکن است تحت تاثیر این سوگیری کارهای خوبی هم بکنیم. اما آن کارهای خوب "مناسبترین" کارها برای آن لحظه نباشند. این سوگیری یکی از دشمنان بزرگ عملی شدن برنامه هاست!
▫️مرتبطترین سوگیری رفتاری با پاداشجویی موضعی همان تعلل(Procrastination) است. اساسا یکی از ارکانِ تعلل کردن همین پاداشجویی موضعی است.
✔️کانال اقتصادرفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️«پاداش جویی موضعی» را معادل عبارت (You Are What You Consume) در نظر گرفته ایم. مردم رفتارهایی را که بخاطرشان پاداش میگیرند تکرار میکنند، فارغ از اینکه آن رفتارها منجر به موفّقیّت بشوند یا خیر.
▫️حتما در ایام عید به تمایل افراد به مصرف تخمه و آجیل دقّت کرده اید. با هر بار پیدا کردن یک پسته در میان دیگر انواع آجیل یک احساس خوب و موفقیت، هرچند کوچک، ایجاد میشود که همراه با ترشح هرمونوهایی در مغز است. با شکستن هر عدد تخمه یا خوردن هر یک عدد آجیل هم این پاداش خیلی کوچک داده میشود و جذابیت تخمه و آجیل دقیقا در همین پاداشهای موضعی است.
▫️مثالِ دیگر، صرفِ وقت زیاد و ناروا در خواندن جوک و کلیپهای طنز است.
◽️حتی ممکن است تحت تاثیر این سوگیری کارهای خوبی هم بکنیم. اما آن کارهای خوب "مناسبترین" کارها برای آن لحظه نباشند. این سوگیری یکی از دشمنان بزرگ عملی شدن برنامه هاست!
▫️مرتبطترین سوگیری رفتاری با پاداشجویی موضعی همان تعلل(Procrastination) است. اساسا یکی از ارکانِ تعلل کردن همین پاداشجویی موضعی است.
✔️کانال اقتصادرفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
علم اقتصاد به ما چه میآموزد؟
***
امروز یکی از دانشجویان قدیمیام تصویر یادداشتی را که در آذر ۱۳۸۹ در مورد «ماموریت علم اقتصاد» برای انجمن علمی دانشجویان اقتصاد نوشتهام برایم فرستاد.
(محسن رنانی)
.
***
امروز یکی از دانشجویان قدیمیام تصویر یادداشتی را که در آذر ۱۳۸۹ در مورد «ماموریت علم اقتصاد» برای انجمن علمی دانشجویان اقتصاد نوشتهام برایم فرستاد.
(محسن رنانی)
.
◻️⭕️درصورتی که مطالب کانال اقتصادرفتاری را می پسندید آن را به دوستانتان معرفی کنید:
@BehavioralEconomicsAndFinance
@BehavioralEconomicsAndFinance
◻️⭕️تخصص گرایی افراطی یا تفکر اتمیستی!(1)
*مصطفی نصراصفهانی
▫️از بعد از زمان دکارت که تفکر مکانیستی (یا اتمیستی یا جزء نگر) رونق گرفت همزمان رشد اقتصادی و علمی و... را هم شاهد بودیم. توجه به نظمِ منطقی و عینیت و کنار گذاشتن خرافات در بررسی پدیدهها باعث شد بشر موفقیتهای خوبی بدست بیاورد.
▫️اما از دهه 1950 به بعد "تفکر سیستمی" بعد از مدیریت در همه رشته ها ورود پیدا کرد. در روانشناسی، تفکرسیستمی از طریق "خانواده درمانی" وارد آن دانش شد و در اقتصاد هم مکاتب مختلف این تفکر را کم یا زیاد وارد تحلیلها کردند. در اقتصادِ کلاسیک مدلهای کلان برپایه خرد و تعادل عمومی تلاشی (هرچندناموفق) در وارد کردن تفکر سیستمی به حساب می آیند. امروزه سیستمیترین نگاه در اقتصاد را افرادی دارند که از مدلسازی مبتنی بر عامل استفاده میکنند.
▫️مگر میشود یک پدیده اقتصادی را بدون نظر گرفتن جنبه های روانی درست تبیین کرد؟! و مگر میشود یک پدیده روانی را بدون در نظر گرفتن جنبه های اجتماعی درست تبیین کرد؟ و مگر میشود یک پدیدهی اجتماعی را بدون در نظر گرفتن جنبه های دینی تبیین کرد؟
▫️حالا تصور کنید که اگر ضرورت تفکر سیستمی در "تبیین" پدیده ها را 1 در نظر بگیریم، این ضرورت در "تجویز"ها 1000 است!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
*مصطفی نصراصفهانی
▫️از بعد از زمان دکارت که تفکر مکانیستی (یا اتمیستی یا جزء نگر) رونق گرفت همزمان رشد اقتصادی و علمی و... را هم شاهد بودیم. توجه به نظمِ منطقی و عینیت و کنار گذاشتن خرافات در بررسی پدیدهها باعث شد بشر موفقیتهای خوبی بدست بیاورد.
▫️اما از دهه 1950 به بعد "تفکر سیستمی" بعد از مدیریت در همه رشته ها ورود پیدا کرد. در روانشناسی، تفکرسیستمی از طریق "خانواده درمانی" وارد آن دانش شد و در اقتصاد هم مکاتب مختلف این تفکر را کم یا زیاد وارد تحلیلها کردند. در اقتصادِ کلاسیک مدلهای کلان برپایه خرد و تعادل عمومی تلاشی (هرچندناموفق) در وارد کردن تفکر سیستمی به حساب می آیند. امروزه سیستمیترین نگاه در اقتصاد را افرادی دارند که از مدلسازی مبتنی بر عامل استفاده میکنند.
▫️مگر میشود یک پدیده اقتصادی را بدون نظر گرفتن جنبه های روانی درست تبیین کرد؟! و مگر میشود یک پدیده روانی را بدون در نظر گرفتن جنبه های اجتماعی درست تبیین کرد؟ و مگر میشود یک پدیدهی اجتماعی را بدون در نظر گرفتن جنبه های دینی تبیین کرد؟
▫️حالا تصور کنید که اگر ضرورت تفکر سیستمی در "تبیین" پدیده ها را 1 در نظر بگیریم، این ضرورت در "تجویز"ها 1000 است!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️تخصصگرایی افراطی یا تفکر اتمیستی!(2)
*مصطفی نصراصفهانی
⭕️یک خاطره:
◽️برای یک ورکشاپ اقتصاد تجربی به شهر تورین ایتالیا رفته بودم. آنجا اساتید مختلفی از دانشگاههای مختلفی حضور داشتند. تصادفا با دو تن از اساتید دانشگاه اسکس آشنا شدم که بعدا هم این آشنایی تدوام پیدا کرد. با توجه به علاقه ای که به مدلسازی مبتنی بر عامل داشتم بحث را به سمت کارهای پروفسور شری مارکوس(یکی دیگر از اساتید دانشگاه اسکس که این نوع مدلسازی را کار میکند) کشاندم. یک جمله ای که گفتند این بود: «شری همه کار میکند بجز کار اقتصادی»! آنجا فرصت نشد که از ضرورتِ کارهای مارکوس دفاع بکنم امّا یادم افتاد که در مورد دن اریلی(استاد اقتصاد رفتاری دانشگاه دوک) و در ایران در مورد استاد خوبم دکتر رنانی هم همین اشکالات را وارد میکنند و برای هر این دو نفر اخیر میگویند که «راجع به همه چیز اظهار نظر میکنند».
⭕️یک سوء تفاهم:
◽️اگر علم اقتصاد را «علم تخصیص بهینه منابع کمیاب» بدانیم هر جا که حرف از بهینهسازی تصمیم میشود یک اقتصاددان میتواند اظهار نظر بکند. علم اقتصاد صرفا تعدادی فرمولهای ریاضی نیست! لزوما نباید در هر تحلیل اقتصادی بحث پول یا قیمت مطرح شود تا آن را اقتصادی بدانیم! به عبارتی موضوعِ علم اقتصاد بسیار گستردهتر از آن چیزی است که بعضی(در همه جای دنیا) فکر میکنند.
◽️علاوه بر گسترده بودن نفس موضوع، اگر بخواهیم همان موضوعاتی که در قلمرو اقتصاد قرار میگیرند را درستتر بفهمیم و تبیین کنیم چارهای جز دست به دامن تفکر سیستمی شدن نداریم! ممکن است پدیدهای روانی بطور مستقیم در قلمرو علم اقتصاد قرار نگیرد، امّا بواسطه اثری که روی متغیرهای اقتصادی میگذارد باید در تحلیل اقتصادی در نظر گرفته شود. چنانچه در بازارهای مالی که سرعت تراکنشها بالاتر و دادهها دقیقتر و بهروزتر است لزوم وارد کردن متغیرهای روانی برای همه واضح شده است و لذا سرعت رشد تعداد طرفداران مالی رفتاری بسیار بیشتر از سرعت رشد طرفداران اقتصادرفتاری است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
*مصطفی نصراصفهانی
⭕️یک خاطره:
◽️برای یک ورکشاپ اقتصاد تجربی به شهر تورین ایتالیا رفته بودم. آنجا اساتید مختلفی از دانشگاههای مختلفی حضور داشتند. تصادفا با دو تن از اساتید دانشگاه اسکس آشنا شدم که بعدا هم این آشنایی تدوام پیدا کرد. با توجه به علاقه ای که به مدلسازی مبتنی بر عامل داشتم بحث را به سمت کارهای پروفسور شری مارکوس(یکی دیگر از اساتید دانشگاه اسکس که این نوع مدلسازی را کار میکند) کشاندم. یک جمله ای که گفتند این بود: «شری همه کار میکند بجز کار اقتصادی»! آنجا فرصت نشد که از ضرورتِ کارهای مارکوس دفاع بکنم امّا یادم افتاد که در مورد دن اریلی(استاد اقتصاد رفتاری دانشگاه دوک) و در ایران در مورد استاد خوبم دکتر رنانی هم همین اشکالات را وارد میکنند و برای هر این دو نفر اخیر میگویند که «راجع به همه چیز اظهار نظر میکنند».
⭕️یک سوء تفاهم:
◽️اگر علم اقتصاد را «علم تخصیص بهینه منابع کمیاب» بدانیم هر جا که حرف از بهینهسازی تصمیم میشود یک اقتصاددان میتواند اظهار نظر بکند. علم اقتصاد صرفا تعدادی فرمولهای ریاضی نیست! لزوما نباید در هر تحلیل اقتصادی بحث پول یا قیمت مطرح شود تا آن را اقتصادی بدانیم! به عبارتی موضوعِ علم اقتصاد بسیار گستردهتر از آن چیزی است که بعضی(در همه جای دنیا) فکر میکنند.
◽️علاوه بر گسترده بودن نفس موضوع، اگر بخواهیم همان موضوعاتی که در قلمرو اقتصاد قرار میگیرند را درستتر بفهمیم و تبیین کنیم چارهای جز دست به دامن تفکر سیستمی شدن نداریم! ممکن است پدیدهای روانی بطور مستقیم در قلمرو علم اقتصاد قرار نگیرد، امّا بواسطه اثری که روی متغیرهای اقتصادی میگذارد باید در تحلیل اقتصادی در نظر گرفته شود. چنانچه در بازارهای مالی که سرعت تراکنشها بالاتر و دادهها دقیقتر و بهروزتر است لزوم وارد کردن متغیرهای روانی برای همه واضح شده است و لذا سرعت رشد تعداد طرفداران مالی رفتاری بسیار بیشتر از سرعت رشد طرفداران اقتصادرفتاری است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
◻️⭕️ خلاصه میزگرد با موضوع کتاب هنرسرمایه گذاری در گروه مدیران حرفه ای منابع انسانی.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
◻️⭕️تکنیک رفتاری در بسته های اینترنت ایرانسل!!
◽️بسته ها اتوماتیک تمدید میشوند و برای عدم تمدید باید کد وارد کنید!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
◽️بسته ها اتوماتیک تمدید میشوند و برای عدم تمدید باید کد وارد کنید!
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance