✅حسابداری ذهنی:
مردم پول را طبقه بندی ذهنی میکنند و بسته به اینکه از کجا آمده و در کجا خرج میشود برخورد متفاوتی با آن میکنند!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
مردم پول را طبقه بندی ذهنی میکنند و بسته به اینکه از کجا آمده و در کجا خرج میشود برخورد متفاوتی با آن میکنند!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅برندگان نوبل اقتصاد 2016 امروز اعلام شدند:
اولیور هارت از دانشگاه هاروارد، و هولمستروم از دانشگاه ام آی تی برای کار روی «نظریه قرارداد».
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اولیور هارت از دانشگاه هاروارد، و هولمستروم از دانشگاه ام آی تی برای کار روی «نظریه قرارداد».
✔️کانال تخصصی اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅بررسی نابخردیهای تاریخی سیاستمدران در کتابی جذاب
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
🔴🔴🔴 معرفی کتاب «تاریخ بی خردی»، نوشته باربارا تاکمن با ترجمه حسن کامشاد
نویسنده در این کتاب با دستمایه قرار دادن برخی رخدادهای معروف تاریخ جهان از عهد باستان تا امروز سعی کرده است،به نقد رفتار حاکمان در مواجهه با این رخدادها بپردازد.
وی در مقدمه خود نوشته است آدمی، اگر در همه زمینه ها پیشرفت کرده در سیاست به مانند سابق مانده است. سیاستمداران افرادی عقب مانده هستند که مدام اشتباه میکنند و سیاستهایی را که مخالف منافع ملی آن است در پیش میگیرند به رغم آن که در گذشته بارها و بارها آن موارد تجربه شده است.
تاکمن سوء تدبیر در حکومت را در نتیجه چهار عامل ، استبداد یا ظلم و فشار، جاهطلبی بیش از حد، بیکفایتی یا انحطاط، بیخردی یا اصرار در کژاندیشی میداند و در کتاب خود به برخی مواجهات اهل سیاست از منظر چهارم که همان بیخردی است پر داخته است.
تاکمن ابتدا مبانی بیخردی را برشمرده و اقدامی را که میتوان عنوان بیخردی به آن داد را تعریف کرده است و نشان میدهد که این نوع بیخردی زمان و مکان نمیشناسد و در هر زمان و مکانی و توسط هر حاکمی میتواند رخ دهد و اسباب رخدادهای فاجعه باری شود.
نکته قابل اعتنا در نگاه نویسنده ذاتی بودن بیخردی در اهل سیاست است که کمتر کسی به آن توجه کرده است. به این معنا که این گونه بیخردیها نتیجه نوعی اخلاق است که تنها در قدرت شکل میگیرد و وی بی خردی را بخشی از فطرت بشری میداند و بسیاری از کارهای بیخردانه سیاسی را ناشی از نوعی بیتوجهی ذاتی می داند. برخی حدسها زده نمیشود در حالی که اتفاق میافتد و همه چیز را خراب میکند.
برگرفته شده از سایت کتابناک
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
نویسنده در این کتاب با دستمایه قرار دادن برخی رخدادهای معروف تاریخ جهان از عهد باستان تا امروز سعی کرده است،به نقد رفتار حاکمان در مواجهه با این رخدادها بپردازد.
وی در مقدمه خود نوشته است آدمی، اگر در همه زمینه ها پیشرفت کرده در سیاست به مانند سابق مانده است. سیاستمداران افرادی عقب مانده هستند که مدام اشتباه میکنند و سیاستهایی را که مخالف منافع ملی آن است در پیش میگیرند به رغم آن که در گذشته بارها و بارها آن موارد تجربه شده است.
تاکمن سوء تدبیر در حکومت را در نتیجه چهار عامل ، استبداد یا ظلم و فشار، جاهطلبی بیش از حد، بیکفایتی یا انحطاط، بیخردی یا اصرار در کژاندیشی میداند و در کتاب خود به برخی مواجهات اهل سیاست از منظر چهارم که همان بیخردی است پر داخته است.
تاکمن ابتدا مبانی بیخردی را برشمرده و اقدامی را که میتوان عنوان بیخردی به آن داد را تعریف کرده است و نشان میدهد که این نوع بیخردی زمان و مکان نمیشناسد و در هر زمان و مکانی و توسط هر حاکمی میتواند رخ دهد و اسباب رخدادهای فاجعه باری شود.
نکته قابل اعتنا در نگاه نویسنده ذاتی بودن بیخردی در اهل سیاست است که کمتر کسی به آن توجه کرده است. به این معنا که این گونه بیخردیها نتیجه نوعی اخلاق است که تنها در قدرت شکل میگیرد و وی بی خردی را بخشی از فطرت بشری میداند و بسیاری از کارهای بیخردانه سیاسی را ناشی از نوعی بیتوجهی ذاتی می داند. برخی حدسها زده نمیشود در حالی که اتفاق میافتد و همه چیز را خراب میکند.
برگرفته شده از سایت کتابناک
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅ رفتار شناسی دینی
کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری ایام سوگواری تاسوعا و عاشورا را تسلیت میگوید.
@BehavioralEconomicsAndFinance
کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری ایام سوگواری تاسوعا و عاشورا را تسلیت میگوید.
@BehavioralEconomicsAndFinance
من بیش از 20 سال در زندان بودم. تصمیم گرفتم تسلیم شوم امّا امام حسین(ع) به من قوت مقاومت داد و من ایستادم. نسلون ماندلا
@BehavioralEconomicsAndFinance
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅پیام عاشورا و اقتصاد
✏️همانطور که می دانیم، یکی از مهمترین پیام عاشورا اصلاح امت جدش رسول الله بود.« انی آرید الاصلاح فی امه جدی ما استطاعت». پیام این قیام ارتباط مستقیم با توسعه اقتصادی دارد. بخصوص با تعریف گسترده توسعه که جنبه های کیفی را بهتر در نظر میگیرد.
✏️با توجه به اینکه فساد اقتصادی، رانت خواری و ثروت اندوزی بدون توجه به عدالت اقتصادی و اجتماعی یکی از موانع مهم توسعه اقتصادی است، لذا حرکت در مسیر اصلاح جامعه اعم از اصلاح امور، افکار و کردار مردم و دولت توسعه اقتصادی را به ارمغان خواهد آورد. توسعه اقتصادی به نوبه خود موجب اعتلای سطح فرهنگی جامعه خواهد شد. از این رو می توان استدلال کرد که اگر در مسیر اصلاح جامعه حرکت کنیم، قیام امام حسین را به خوبی درک کرده ایم و در اینصورت به تحقق اهداف امام کمک کرده ایم.
✏️اگر صرفا به صورت قضیه، عزاداری ، بسنده کنیم، نتوانستیم در تحقق اهداف قیام امام گام موثری برداریم. در این راستا، درک اصلاح امت رسول الله گام اساسی محسوب میشود. اصلاح امور در بیان امام امر به معروف و نهی از منکر معرفی شده است که امروزه به تعبیر اقتصادی میتوان آن را تحلیل کرد.
✏️امر به معروف یعنی حرکت در مسیر اصلاح و بهبود توزیع درامد، افزایش بهره وری، استفاده بهینه از امکانات و موهبتهای الهی مانند نفت، گاز، آب، معدن، افزایش سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی، شایسته سالاری دینی، کاهش فقر و افزایش توانمندی مردم، ایجاد فضای باثبات اقتصادی و اصلاح فضای کسب و کار، افزایش پاسخگویی دولت، شفاف سازی اقتصادی، افزایش اعتماد و غیره است.
✏️نهی از منکر می تواند به معنی نهی از رانت خواری، نهی از رابطه بهجای رابطه، نهی از فساد اداری، نهی از وابستگی نفتی، نهی از تاراج اموال ملی، نهی از مصرف گرایی، نهی از فرار سرمایه ها، نهی از تخریب انسجام اجتماعی، نهی از زراندوزی، نهی از دروغگویی، نهی از زورگویی و امثال آن اتلاق شود.
✏️بدیهی است اگر این امر به معروف ها و نهی از منکر ها مورد توجه قرار گیرد، نه تنها دل امام حسین را شاد می کنیم، بلکه کشور را مرتبه بالاتری از توسعه یافتگی می رسانیم که در ان فقر و فلاکت به شدت کاهش می یاب، جرایم مختلف اجتماعی اقتصادی و فرهنگی و مشکلات دیگر کاهش می یابد.
✏️در این فرایند توسعه یافتگی، رشد افکار و درک بهتر و عمیق تر اهداف عاشورا محقق میشود. بنابراین، می توان یکی از پیام اصلی عاشورا را اصلاح امت دانست که تفسیر اقتصادی آن همان توسعه یافتگی است.
( منبع: @eghtesaderooz )
مسلّما مبارزه با فساد(قاچاق سازمان یافته، رانتخوری و دیگر مواردی که در بالا ذکر شد) و پیگیری اصلاحات اداری در نظامی که به پایش خونها ریخته شده است ادامه راه حسین(ع) است. حسین(ع) بزرگترین اصلاح طلب اعصار است...
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری :
@BehavioralEconomicsAndFinance
✏️همانطور که می دانیم، یکی از مهمترین پیام عاشورا اصلاح امت جدش رسول الله بود.« انی آرید الاصلاح فی امه جدی ما استطاعت». پیام این قیام ارتباط مستقیم با توسعه اقتصادی دارد. بخصوص با تعریف گسترده توسعه که جنبه های کیفی را بهتر در نظر میگیرد.
✏️با توجه به اینکه فساد اقتصادی، رانت خواری و ثروت اندوزی بدون توجه به عدالت اقتصادی و اجتماعی یکی از موانع مهم توسعه اقتصادی است، لذا حرکت در مسیر اصلاح جامعه اعم از اصلاح امور، افکار و کردار مردم و دولت توسعه اقتصادی را به ارمغان خواهد آورد. توسعه اقتصادی به نوبه خود موجب اعتلای سطح فرهنگی جامعه خواهد شد. از این رو می توان استدلال کرد که اگر در مسیر اصلاح جامعه حرکت کنیم، قیام امام حسین را به خوبی درک کرده ایم و در اینصورت به تحقق اهداف امام کمک کرده ایم.
✏️اگر صرفا به صورت قضیه، عزاداری ، بسنده کنیم، نتوانستیم در تحقق اهداف قیام امام گام موثری برداریم. در این راستا، درک اصلاح امت رسول الله گام اساسی محسوب میشود. اصلاح امور در بیان امام امر به معروف و نهی از منکر معرفی شده است که امروزه به تعبیر اقتصادی میتوان آن را تحلیل کرد.
✏️امر به معروف یعنی حرکت در مسیر اصلاح و بهبود توزیع درامد، افزایش بهره وری، استفاده بهینه از امکانات و موهبتهای الهی مانند نفت، گاز، آب، معدن، افزایش سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی، شایسته سالاری دینی، کاهش فقر و افزایش توانمندی مردم، ایجاد فضای باثبات اقتصادی و اصلاح فضای کسب و کار، افزایش پاسخگویی دولت، شفاف سازی اقتصادی، افزایش اعتماد و غیره است.
✏️نهی از منکر می تواند به معنی نهی از رانت خواری، نهی از رابطه بهجای رابطه، نهی از فساد اداری، نهی از وابستگی نفتی، نهی از تاراج اموال ملی، نهی از مصرف گرایی، نهی از فرار سرمایه ها، نهی از تخریب انسجام اجتماعی، نهی از زراندوزی، نهی از دروغگویی، نهی از زورگویی و امثال آن اتلاق شود.
✏️بدیهی است اگر این امر به معروف ها و نهی از منکر ها مورد توجه قرار گیرد، نه تنها دل امام حسین را شاد می کنیم، بلکه کشور را مرتبه بالاتری از توسعه یافتگی می رسانیم که در ان فقر و فلاکت به شدت کاهش می یاب، جرایم مختلف اجتماعی اقتصادی و فرهنگی و مشکلات دیگر کاهش می یابد.
✏️در این فرایند توسعه یافتگی، رشد افکار و درک بهتر و عمیق تر اهداف عاشورا محقق میشود. بنابراین، می توان یکی از پیام اصلی عاشورا را اصلاح امت دانست که تفسیر اقتصادی آن همان توسعه یافتگی است.
( منبع: @eghtesaderooz )
مسلّما مبارزه با فساد(قاچاق سازمان یافته، رانتخوری و دیگر مواردی که در بالا ذکر شد) و پیگیری اصلاحات اداری در نظامی که به پایش خونها ریخته شده است ادامه راه حسین(ع) است. حسین(ع) بزرگترین اصلاح طلب اعصار است...
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری :
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
محمداکبرپور و پل میلگرام.هر دو در دانشگاه استنفورد تدریس می کنند.گفت وگوی این دو بسیار خواندنی است.به خصوص برای دانشجویان علم اقتصاد.لطفا هرکجا دانشجوی اقتصاد می شناسید،برایش ارسال کنید.👇
اقتصاد رفتاری
✅حسابداری ذهنی: مردم پول را طبقه بندی ذهنی میکنند و بسته به اینکه از کجا آمده و در کجا خرج میشود برخورد متفاوتی با آن میکنند! ✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری: @BehavioralEconomicsAndFinance
✅حسابداری ذهنی
نوع سوگیری: شناختی
این سوگیری برای اوّلین بار توسط پرفسور تالر استادِ اقتصادِ رفتاریِ دانشگاهِ شیکاگو(که در پستی جداگانه به معرفی مفصل ایشان خواهیم پرداخت) مطرح گردید.
🔴تعریف:
گرایش مردم به تفکیک پولها بر حسب ملاکهائی ذهنی مثل اینکه از کجا تحصیل شده و یا بناست در کجا خرج شود را «حسابداری ذهنی» می نامند. مثلا پول بی زحمت را راحت خرج میکنند!
مطابق آنچه که در علم اقتصاد عقلانیت دانسته میشود باید برخوردِ با پول(یادارائی)، مستقل از اینکه از کجا تحصیل شده و یا در کجا خرج میشود باشد. امّا آزمایشهای تالر نشان داد که اینطور نیست. مردم در بعضی جاها از سوراخ سوزن رد میشوند امّا در جاهائی دیگر از دروازه رد نمیشوند!
به عنوان مثال، ممکن است شما موقع خرید یک گوشی تلفن همراه جدید، چیزهای دیگری را هم مثل بعضی نرمافزارها و ... را هم بخرید در حالیکه ممکن است بعد از یکماه از خرید گوشی هرگز حاضر به دادن پول برای چنین نرمافزار یا وسایل جانبی نباشید. فروشندهها بصورت تجربی این مسأله را خوب درک میکنند و لذا در موقع یک «خریدِ بزرگ» سعی میکنند چیزهای کوچک زیادی را هم به فروش برسانند(یا بقول خودشان به شما بیاندازند😉)؛ چیزهائی که خرید آنها عقلائی نیست! در موقع خریدهای بزرگ شما میگوئید که مثلا «من 40 میلیون تومان برای ماشین داده ام، حالا دو میلیون هم رویش بدهم فرقی نمیکند»! و از اینکه اساسا این دو میلیون اضافی را دقیقا برای چه چیزی میدهید غفلت می کنید! این در حالی است که چند روز بعد، برای پرداخت چندهزار تومان پول کمتر خودتان را به سختی می اندازید!
این سوگیری، ارتباط نزدیکی با سوگیری چارچوب بندی(Framing) دارد. به عبارتی میشود گفت در این سوگیری، اشخاص خودشان را در دام چارچوبهای خود-تعریف می اندازند.
برای این سوگیری، مثالهای بسیار جذاب در زندگی شخصی خودتان میتوانید پیدا کنید. در آینده مثالهای دیگری از افتادن در این دام روانی را خواهیم آورد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
نوع سوگیری: شناختی
این سوگیری برای اوّلین بار توسط پرفسور تالر استادِ اقتصادِ رفتاریِ دانشگاهِ شیکاگو(که در پستی جداگانه به معرفی مفصل ایشان خواهیم پرداخت) مطرح گردید.
🔴تعریف:
گرایش مردم به تفکیک پولها بر حسب ملاکهائی ذهنی مثل اینکه از کجا تحصیل شده و یا بناست در کجا خرج شود را «حسابداری ذهنی» می نامند. مثلا پول بی زحمت را راحت خرج میکنند!
مطابق آنچه که در علم اقتصاد عقلانیت دانسته میشود باید برخوردِ با پول(یادارائی)، مستقل از اینکه از کجا تحصیل شده و یا در کجا خرج میشود باشد. امّا آزمایشهای تالر نشان داد که اینطور نیست. مردم در بعضی جاها از سوراخ سوزن رد میشوند امّا در جاهائی دیگر از دروازه رد نمیشوند!
به عنوان مثال، ممکن است شما موقع خرید یک گوشی تلفن همراه جدید، چیزهای دیگری را هم مثل بعضی نرمافزارها و ... را هم بخرید در حالیکه ممکن است بعد از یکماه از خرید گوشی هرگز حاضر به دادن پول برای چنین نرمافزار یا وسایل جانبی نباشید. فروشندهها بصورت تجربی این مسأله را خوب درک میکنند و لذا در موقع یک «خریدِ بزرگ» سعی میکنند چیزهای کوچک زیادی را هم به فروش برسانند(یا بقول خودشان به شما بیاندازند😉)؛ چیزهائی که خرید آنها عقلائی نیست! در موقع خریدهای بزرگ شما میگوئید که مثلا «من 40 میلیون تومان برای ماشین داده ام، حالا دو میلیون هم رویش بدهم فرقی نمیکند»! و از اینکه اساسا این دو میلیون اضافی را دقیقا برای چه چیزی میدهید غفلت می کنید! این در حالی است که چند روز بعد، برای پرداخت چندهزار تومان پول کمتر خودتان را به سختی می اندازید!
این سوگیری، ارتباط نزدیکی با سوگیری چارچوب بندی(Framing) دارد. به عبارتی میشود گفت در این سوگیری، اشخاص خودشان را در دام چارچوبهای خود-تعریف می اندازند.
برای این سوگیری، مثالهای بسیار جذاب در زندگی شخصی خودتان میتوانید پیدا کنید. در آینده مثالهای دیگری از افتادن در این دام روانی را خواهیم آورد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅معرفی شخصیتهای اقتصاد و مالی رفتاری: ریچارد تالر.
ریچارد اچ. تالر(Richard H. Thaler) استاد (اقتصاد) رفتاری مدرسه بازرگانی شیکاگو بوث(Chicago Booth) میباشد. او متولّد نیوجرسی آمریکاست و از دانشگاه روچستر فارغ التحصیل شده است. پروفسور کانمن و پروفسور هربرت سایمون از شخصیتهای تأثیرگذار روی ایشان شناخته میشوند. از طرف دیگر ایشان از شخصیتهای تأثیرگذار بر کسانی مثل پروفسور دن اریلی(نویسنده مشهور اقتصاد رفتاری) به حساب می آید.
تالر بیشتر بخاطر کارهایش در «مالی رفتاری» شهرت دارد.
🔴کتابهای مشهور:
پیشرفت در مالی رفتاری(Advances in behavioral finance)؛ 2005.
کتاب مشهور سقلمه(Nudge)؛ 2009.
بدرفتاری(Misbehaving)؛ 2015.
کتاب اخیر ایشان(Misbehaving) را میتوان یک کتاب لازم برای متخصصین رفتاری دانست.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
ریچارد اچ. تالر(Richard H. Thaler) استاد (اقتصاد) رفتاری مدرسه بازرگانی شیکاگو بوث(Chicago Booth) میباشد. او متولّد نیوجرسی آمریکاست و از دانشگاه روچستر فارغ التحصیل شده است. پروفسور کانمن و پروفسور هربرت سایمون از شخصیتهای تأثیرگذار روی ایشان شناخته میشوند. از طرف دیگر ایشان از شخصیتهای تأثیرگذار بر کسانی مثل پروفسور دن اریلی(نویسنده مشهور اقتصاد رفتاری) به حساب می آید.
تالر بیشتر بخاطر کارهایش در «مالی رفتاری» شهرت دارد.
🔴کتابهای مشهور:
پیشرفت در مالی رفتاری(Advances in behavioral finance)؛ 2005.
کتاب مشهور سقلمه(Nudge)؛ 2009.
بدرفتاری(Misbehaving)؛ 2015.
کتاب اخیر ایشان(Misbehaving) را میتوان یک کتاب لازم برای متخصصین رفتاری دانست.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اقتصاد رفتاری
✅حسابداری ذهنی نوع سوگیری: شناختی این سوگیری برای اوّلین بار توسط پرفسور تالر استادِ اقتصادِ رفتاریِ دانشگاهِ شیکاگو(که در پستی جداگانه به معرفی مفصل ایشان خواهیم پرداخت) مطرح گردید. 🔴تعریف: گرایش مردم به تفکیک پولها بر حسب ملاکهائی ذهنی مثل اینکه از کجا…
✅سه مثال از حسابداری ذهنی:
1- شخصي يک دست کت و شلوار را به قيمت 500 هزار تومان در يک فروشگاه ميپسندد، اما او به دليل اينکه احساس ميکند خريد نامعقول است از خريد آن منصرف ميشود. ماه بعد همین کت و شلوار را از همسرش به عنوان هديه تولد دريافت ميکند. او و همسرش حساب بانکي مشترک دارند با اين وجود شخص احساس رضايت کامل دارد!
۲-شخص دیگری ماهانه مبلغ 200000 تومان قسط دارد که باید به بانک بپردازد،از طرفی یک مقدار وام از اداره محل کارش گرفته که ماهانه به صورت قسطی 200000 تومان از حقوق وی کسر می کنند. در پایان ماه قسطی که توسط اداره از حقوق این شخص کسر میشود ،برایش بار روانی منفی ندارد و آن را ناچیز می داند، بیشتر درگیری ذهنی وی متوجه قسط بانک است!
۳-چند وقتی است همسرتان به شما گیرداده که ماشین ظرفشویی یا یخچال ساید بای ساید برای منزل بخرید، با اینکه پول کافی دارید به بهانه های مختلف از خرید آن طفره می روید. بعد از دوماه یک پول بادآورده گیرتان می آید! همسرتان را سورپرایز می کنید، علاوه بر خرید یخچال ، ماشین ظرفشویی ، مقداری طلا و جواهر هم برایش می خرید و برای شام به رستوران دعوت می کنید!
(سه مثال فوق از: @IEandManagement)
✅تجویز رفتاری:
خودآگاهی تان را نسبت به این سوگیریهای رفتاری افزایش دهید. اگرچه حسابداری ذهنی در بعضی جاها مفید است و ضامن محافظت ما از بعضی خطرات می شود امّا گویا بیشتر برای دوران غارنشینی ما طراحی شده است. به عبارتی امروزه کارکرد این حسابداری ذهنی بسیار کاهش پیدا کرده است. بنابراین سعی کنید که احساساتتان را(به هر روشی که میدانید) کنترل کنید و با پول بدون وابستگی به محل کسب یا بدون توجه به اینکه بناست در کجا و به چه صورت و یا چه زمانی خرج شود برخورد کنید!! هر یک ریال که از جیب خارج میشود باید بیشترین رفاه را برای شما ایجاد کند. بنابراین هنگام خرج کردن از خودتان بپرسید آیا جای دیگری یا زمان دیگری وجود ندارد که اگر همین مقدار پول را در آنجا خرج کنم رفاه بیشتری کسب کنم؟
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
1- شخصي يک دست کت و شلوار را به قيمت 500 هزار تومان در يک فروشگاه ميپسندد، اما او به دليل اينکه احساس ميکند خريد نامعقول است از خريد آن منصرف ميشود. ماه بعد همین کت و شلوار را از همسرش به عنوان هديه تولد دريافت ميکند. او و همسرش حساب بانکي مشترک دارند با اين وجود شخص احساس رضايت کامل دارد!
۲-شخص دیگری ماهانه مبلغ 200000 تومان قسط دارد که باید به بانک بپردازد،از طرفی یک مقدار وام از اداره محل کارش گرفته که ماهانه به صورت قسطی 200000 تومان از حقوق وی کسر می کنند. در پایان ماه قسطی که توسط اداره از حقوق این شخص کسر میشود ،برایش بار روانی منفی ندارد و آن را ناچیز می داند، بیشتر درگیری ذهنی وی متوجه قسط بانک است!
۳-چند وقتی است همسرتان به شما گیرداده که ماشین ظرفشویی یا یخچال ساید بای ساید برای منزل بخرید، با اینکه پول کافی دارید به بهانه های مختلف از خرید آن طفره می روید. بعد از دوماه یک پول بادآورده گیرتان می آید! همسرتان را سورپرایز می کنید، علاوه بر خرید یخچال ، ماشین ظرفشویی ، مقداری طلا و جواهر هم برایش می خرید و برای شام به رستوران دعوت می کنید!
(سه مثال فوق از: @IEandManagement)
✅تجویز رفتاری:
خودآگاهی تان را نسبت به این سوگیریهای رفتاری افزایش دهید. اگرچه حسابداری ذهنی در بعضی جاها مفید است و ضامن محافظت ما از بعضی خطرات می شود امّا گویا بیشتر برای دوران غارنشینی ما طراحی شده است. به عبارتی امروزه کارکرد این حسابداری ذهنی بسیار کاهش پیدا کرده است. بنابراین سعی کنید که احساساتتان را(به هر روشی که میدانید) کنترل کنید و با پول بدون وابستگی به محل کسب یا بدون توجه به اینکه بناست در کجا و به چه صورت و یا چه زمانی خرج شود برخورد کنید!! هر یک ریال که از جیب خارج میشود باید بیشترین رفاه را برای شما ایجاد کند. بنابراین هنگام خرج کردن از خودتان بپرسید آیا جای دیگری یا زمان دیگری وجود ندارد که اگر همین مقدار پول را در آنجا خرج کنم رفاه بیشتری کسب کنم؟
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اقتصاد رفتاری
✅سه مثال از حسابداری ذهنی: 1- شخصي يک دست کت و شلوار را به قيمت 500 هزار تومان در يک فروشگاه ميپسندد، اما او به دليل اينکه احساس ميکند خريد نامعقول است از خريد آن منصرف ميشود. ماه بعد همین کت و شلوار را از همسرش به عنوان هديه تولد دريافت ميکند. او و همسرش…
✅حسابداری ذهنی و نظریه مصرف و پس انداز
تصویر حسابداری ذهنی در نظریه مصرف و پس انداز همان «نظریه چرخه عمرِ رفتاری» تالر و شفرین خواهد بود. در این نظریه، مردم درآمدشان را و ثروت را به سه طبقه «ذهنی» و نه واقعی تقسیم می کنند. این طبقات ذهنی بطور غیر منطقی غیرقابل جایگزین و غیرقابل مبادله هستند:
1-درآمد فعلی(Current income)
2- دارائی فعلی(Current assets)
3-درآمد آینده(Future income)
مصرف مردم متناسب با اینکه یک درآمد مشخص را از کدام طبقه فوق بدانند تغییر می کند. میل نهائی به مصرف برای درآمدی که جاری(فعلی) تلقی شود بالاتر است(شبیه یک درآمد بادآورده) و میل به پس انداز کمتر است. امّا اگر درآمدی در طبقه دارائی فعلی طبقه بندی ذهنی شود میل به پس انداز نسبت به آن بالاست. و کمترین میل نهائی به مصرف مربوط به درآمد آتی می باشد.
✅علّت اصلی ایجاد این طبقه بندی ذهنی در واقع داشتن یک روش سرانگشتی و شهودی برای مدیریت «خویشتن داری محدود» و درد حاصل از خویشتن داری است. امّا به نظر می رسد اگر فرد بتواند یک برنامه پس انداز خوب و اجرا شدنی داشته باشد، بهتر باشد از این قواعد سرانگشتی استفاده نکند و صرفا دو طبقه ذهنی (مستقل از منبع پول) داشته باشد: 1-«مقداری» که پس انداز میکنم 2- مابقی!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
تصویر حسابداری ذهنی در نظریه مصرف و پس انداز همان «نظریه چرخه عمرِ رفتاری» تالر و شفرین خواهد بود. در این نظریه، مردم درآمدشان را و ثروت را به سه طبقه «ذهنی» و نه واقعی تقسیم می کنند. این طبقات ذهنی بطور غیر منطقی غیرقابل جایگزین و غیرقابل مبادله هستند:
1-درآمد فعلی(Current income)
2- دارائی فعلی(Current assets)
3-درآمد آینده(Future income)
مصرف مردم متناسب با اینکه یک درآمد مشخص را از کدام طبقه فوق بدانند تغییر می کند. میل نهائی به مصرف برای درآمدی که جاری(فعلی) تلقی شود بالاتر است(شبیه یک درآمد بادآورده) و میل به پس انداز کمتر است. امّا اگر درآمدی در طبقه دارائی فعلی طبقه بندی ذهنی شود میل به پس انداز نسبت به آن بالاست. و کمترین میل نهائی به مصرف مربوط به درآمد آتی می باشد.
✅علّت اصلی ایجاد این طبقه بندی ذهنی در واقع داشتن یک روش سرانگشتی و شهودی برای مدیریت «خویشتن داری محدود» و درد حاصل از خویشتن داری است. امّا به نظر می رسد اگر فرد بتواند یک برنامه پس انداز خوب و اجرا شدنی داشته باشد، بهتر باشد از این قواعد سرانگشتی استفاده نکند و صرفا دو طبقه ذهنی (مستقل از منبع پول) داشته باشد: 1-«مقداری» که پس انداز میکنم 2- مابقی!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅پیوسته روشتان را از همه جنبه ها مورد بازبینی (یا در صورت لزوم اصلاح) قرار دهید! گاهی برای رسیدن به یک هدفِ موضعی، هدفِ سراسری را از دست میدهیم...
@BehavioralEconomicsAndFinance
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅این شرکت با شعار وقت طلاست این ساعت زنگدار رو تولید کرده! یعنی اگر سر ساعتی که باید بیدار شید، بلند نشید اسکناسی که توی ساعت قرار دادید، جر واجر میشه! انتخاب کنید...
@BehavioralEconomicsAndFinance
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅بازیهای رفتاری مردم ایران: "طول دادن تا انقضای زمان" (دول دادن)
-وقتی در ایران میخواهند کاری را نکنند بجای آنکه تکلیف شما را معلوم کنند جواب را به تعویق می اندازند(یا اینکه جواب مثبت میدهند ولی در عمل کاری نمیکنند) به این امید که از پیگیری خسته شوید و یا کلا فراموش کنید.
مثلا از دوستتان میخواهید که چیزی را برایتان ایمیل کند. اما او بجای آنکه بگوید این کار را نمیکنم یا بطور محترمانه بگوید تمایلی به این کار ندارم هر بار که شما را میبیند به شما میگوید: "ایمیل خواهم کرد". دوستی دارم که سه سال است به همین روش هر بار اینطور من را میپیچاند😂
حالا مثال فوق در مورد وقتی بود که چیزی درخواست کرده اید، اما در بسیاری موارد در جاهایی از اول برای تجاوز به حقوقتان(یا فرار از دادن حقتان) روی این مساله حساب میکنند. مثلا من در یکی از ادارات تقاضا کردم که شماره پیگیری نامه ای که بدستم نرسیده را بدهند تا از آن طریق بتوانم در اداره پست پیگیری کنم. کارمند قسمت پست آن اداره من را دو روز با خودش به بایگانی میبرد و نمایش بازی میکرد تا من را خسته کند. دست آخر همکارش به او زنگ زد و به او پیشنهاد داد که بدروغ بمن بگوید "نامه ات اصلا بصورت عادی ارسال شده و شماره پیگیری ندارد". من پیش مافوقش رفتم و گفتم بالاخره رسیدی در کار بوده است! اما شروع کرد به فحش و بد و بیراه که چقدر تو سمج هستی و امکان ندارد که بشود دیگر آن نامه را پیگیری کنی! من هم بعد از دو روز که انرژی ام گرفته شده بود بیخیال آن مسئله شدم چون نمیخواستم با "کل اداره" مذکور درگیر شوم.
کسانی که از روش فوق استفاده میکنند روی دو جنبه حساب کرده اند:1- اینکه بعضی چیزها بمرور زمان منقضی میشوند و یا فراموش میشوند. 2- اینکه افراد بعد از مدتی بقول کانمن دچار "ته کشیدگی" انرژی میشوند و پیگیری را رها میکنند.
همچنین چنین افرادی در واقع محافظه کار هم هستند و شجاعت نه گفتن ندارند و با این معطل کردن در واقع هزینه و ریسک را از خود دور میکنند و آنها را به گردن مخاطبشان می اندازند!
✅توصیه در قبال این بازی رفتاری:
برای فرار از این دام بنیادی ترین کار محتمل دانستن وقوع چنین بازی ای است. اما چند روش دیگر را هم بکار بگیرید:
1- به زبان بدن مخاطبتان توجه کنید. آدمها ممکن است با زبان راحت دروغ بگویند اما زبان بدن بسیاری مواقع کمک میکند تا دروغشان را متوجه شوید.
2-حدس بزنید که منفعت مخاطبتان در چیست. اگر منفعتش در انجام ندادن کاری است احتمالا انجام نخواهد داد.(در اینحالت بهتراست به ایشان اطمینان بدهید که ضرر نخواهد کرد و حتی شده در دنیای دیگر جواب خوبی اش را میگیرد)
3-نوع مکالمه تان را صریح کنید. مثلا بگویید زمان دقیق مشخص کند و یا قول(ترجیحا کتبی) بگیرید. در مواردی که درخواستی میکنید به مخاطبتان اطمینان بدهید که شما حق ایشان در نه گفتن را محترم میدانید.
4- خودتان را برای یک جنگ طولانی آماده کنید تا دچار ته کشیدگی نشوید.
5- اساسا سعی کنید به کسی نیازی پیدا نکنید(خودتان را هم سبک نکنید).
☘زندگی در ایران پیچیده است اما در عوض آموزش میبینید😂
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
-وقتی در ایران میخواهند کاری را نکنند بجای آنکه تکلیف شما را معلوم کنند جواب را به تعویق می اندازند(یا اینکه جواب مثبت میدهند ولی در عمل کاری نمیکنند) به این امید که از پیگیری خسته شوید و یا کلا فراموش کنید.
مثلا از دوستتان میخواهید که چیزی را برایتان ایمیل کند. اما او بجای آنکه بگوید این کار را نمیکنم یا بطور محترمانه بگوید تمایلی به این کار ندارم هر بار که شما را میبیند به شما میگوید: "ایمیل خواهم کرد". دوستی دارم که سه سال است به همین روش هر بار اینطور من را میپیچاند😂
حالا مثال فوق در مورد وقتی بود که چیزی درخواست کرده اید، اما در بسیاری موارد در جاهایی از اول برای تجاوز به حقوقتان(یا فرار از دادن حقتان) روی این مساله حساب میکنند. مثلا من در یکی از ادارات تقاضا کردم که شماره پیگیری نامه ای که بدستم نرسیده را بدهند تا از آن طریق بتوانم در اداره پست پیگیری کنم. کارمند قسمت پست آن اداره من را دو روز با خودش به بایگانی میبرد و نمایش بازی میکرد تا من را خسته کند. دست آخر همکارش به او زنگ زد و به او پیشنهاد داد که بدروغ بمن بگوید "نامه ات اصلا بصورت عادی ارسال شده و شماره پیگیری ندارد". من پیش مافوقش رفتم و گفتم بالاخره رسیدی در کار بوده است! اما شروع کرد به فحش و بد و بیراه که چقدر تو سمج هستی و امکان ندارد که بشود دیگر آن نامه را پیگیری کنی! من هم بعد از دو روز که انرژی ام گرفته شده بود بیخیال آن مسئله شدم چون نمیخواستم با "کل اداره" مذکور درگیر شوم.
کسانی که از روش فوق استفاده میکنند روی دو جنبه حساب کرده اند:1- اینکه بعضی چیزها بمرور زمان منقضی میشوند و یا فراموش میشوند. 2- اینکه افراد بعد از مدتی بقول کانمن دچار "ته کشیدگی" انرژی میشوند و پیگیری را رها میکنند.
همچنین چنین افرادی در واقع محافظه کار هم هستند و شجاعت نه گفتن ندارند و با این معطل کردن در واقع هزینه و ریسک را از خود دور میکنند و آنها را به گردن مخاطبشان می اندازند!
✅توصیه در قبال این بازی رفتاری:
برای فرار از این دام بنیادی ترین کار محتمل دانستن وقوع چنین بازی ای است. اما چند روش دیگر را هم بکار بگیرید:
1- به زبان بدن مخاطبتان توجه کنید. آدمها ممکن است با زبان راحت دروغ بگویند اما زبان بدن بسیاری مواقع کمک میکند تا دروغشان را متوجه شوید.
2-حدس بزنید که منفعت مخاطبتان در چیست. اگر منفعتش در انجام ندادن کاری است احتمالا انجام نخواهد داد.(در اینحالت بهتراست به ایشان اطمینان بدهید که ضرر نخواهد کرد و حتی شده در دنیای دیگر جواب خوبی اش را میگیرد)
3-نوع مکالمه تان را صریح کنید. مثلا بگویید زمان دقیق مشخص کند و یا قول(ترجیحا کتبی) بگیرید. در مواردی که درخواستی میکنید به مخاطبتان اطمینان بدهید که شما حق ایشان در نه گفتن را محترم میدانید.
4- خودتان را برای یک جنگ طولانی آماده کنید تا دچار ته کشیدگی نشوید.
5- اساسا سعی کنید به کسی نیازی پیدا نکنید(خودتان را هم سبک نکنید).
☘زندگی در ایران پیچیده است اما در عوض آموزش میبینید😂
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✅آیا میدانستید بزرگترین آیه قرآن (آیه282 سوره بقره) تماما به جزییات و لزوم مکتوب کردن و محکم کردن معاملات اقتصادی تخصیص داده شده است؟
شک نکنید کسانی که از شفافیت فرار میکنند دقیقا دارند ضد دین عمل میکنند(برای منافعشان؛ خودآگاه یا ناخودآگاه).
این روزها بحث لزوم شفاف شدن دارایی های مسئولین مطرح است. هیچ دلیلی منطقی برای کتمان دارایی ها وجود ندارد مگر آنکه کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. با مراجعه به سنت امام علی(ع) و سخنرانیها و نامه هایشان در نهج البلاغه متوجه لزوم شفافیت اقتصادی مسئولین میشویم و لذا در نظامی اسلامی رای به عدم شفافیت در تضاد با مبانی نظری است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
شک نکنید کسانی که از شفافیت فرار میکنند دقیقا دارند ضد دین عمل میکنند(برای منافعشان؛ خودآگاه یا ناخودآگاه).
این روزها بحث لزوم شفاف شدن دارایی های مسئولین مطرح است. هیچ دلیلی منطقی برای کتمان دارایی ها وجود ندارد مگر آنکه کاسه ای زیر نیم کاسه باشد. با مراجعه به سنت امام علی(ع) و سخنرانیها و نامه هایشان در نهج البلاغه متوجه لزوم شفافیت اقتصادی مسئولین میشویم و لذا در نظامی اسلامی رای به عدم شفافیت در تضاد با مبانی نظری است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance