Forwarded from اقتصاد رفتاری (Mostafa Nasr Esfahani)
✅اعتیاد مدرن
چگونه به گوشی های هوشمند دچار شده ایم؟
وقتی در تلفن هوشمند خود غرق میشویم و حواسمان از دنیای اطراف پرت میشود فکر میکنیم این فقط یک اتفاق یا مسوولیت ماست. اما اینگونه نیست. دلیل دیگر آن است که تلفنهای هوشمند و اَپها جهتگیریهای روانی و نقاط آسیبپذیر ما را سرقت میکنند. من هنگامی که شعبدهباز بودم درباره نقاط آسیبپذیر ذهن مطالب زیادی آموختم. شعبدهبازان کار خود را با جستوجو برای نقاط کور، آسیبپذیر و متعصب در ذهن مردم آغاز میکنند. بنابراین میتوانند بدون اینکه مردم بفهمند بر آنها تاثیر بگذارند. وقتی فهمیدید کدام دکمههای افراد را فشار دهید آنگاه میتوانید آنها را همانند یک پیانو بنوازید. و این دقیقاً همان کاری است که فناوری با ذهن شما انجام میدهد. طراحان اَپ کلیدهای آسیبپذیری روانی شما را مینوازند تا بتوانند توجه شما را جلب کنند.
هر فرد بهطور متوسط 150 بار در روز تلفن خود را بررسی میکند، اما چرا؟ آیا ما 150 انتخاب آگاهانه انجام میدهیم؟ دلیل اصلی وجود مولفه روانی شماره یک در دستگاههاست: پاداشهای متغیر و پراکنده.
طراحان فناوری برای افزایش درجه وابستگی فقط لازم است اقدامات کاربر (مانند کشیدن یک دسته) را به یک پاداش متغیر ربط دهند. شما یک اهرم را میکشید و بلافاصله یک پاداش هیجانآور (یک مسابقه و جایزه) دریافت میکنید یا هیچ چیز نمیگیرید. هرگاه درجه متغیر بودن پاداش بالاتر رود اعتیاد به حداکثر میرسد.
آیا این تاثیر واقعاً کار میکند؟ بله. دستگاههای سکهای در ایالات متحده بیش از مجموع درآمد بیسبال، فیلمها و شهربازیها درآمدزایی میکنند. طبق گفته پروفسور ناتاشا داوشول از دانشگاه نیویورک و مولف کتاب «اعتیاد با طراحی» در مقایسه با انواع مختلف قماربازی، مردم سه یا چهار برابر سریعتر درگیر دستگاههای سکهای میشوند.
اما واقعیت تلخ اینجاست: چندین میلیارد نفر یک دستگاه سکهای در جیب خود دارند. هرگاه ما تلفن را از جیب خود بیرون میآوریم با یک دستگاه سکهای بازی میکنیم تا ببینیم چه پیامهایی دریافت کردهایم. وقتی انگشت خود را روی صفحه اینستاگرام میکشیم با یک دستگاه سکهای بازی میکنیم تا ببینیم عکس بعدی چیست. وقتی صفحه را میکشیم تا ایمیل خود را تازه کنیم با یک دستگاه بازی میکنیم تا ببینیم ایمیل بعدی چیست و وقتی صفحه دوستیابی را لمس میکنیم با دستگاه بازی میکنیم تا ببینیم دوستی پیدا میکنیم یا خیر.
گاهی اوقات این کار عمدی است: اَپها و وبسایتها پاداشهای متغیر و پراکندهای را برای تمام محصولاتشان در نظر میگیرند چرا که این کار برای تجارت و کسبوکار مفید است.
گاهی اوقات نیز (همانند ایمیل) این کار فقط یک اتفاق است.
روش دیگری که فناوری برای دزدیدن اذهان به کار میبرد آن است که به ما القا میکند یک درصد احتمال وجود دارد که ما موضوعی مهم را از دست بدهیم. علاوه بر این، اَپها از نیاز فرد به تایید اجتماعی سوءاستفاده میکنند. وقتی ما این پیام را دریافت میکنیم «دوست شما شما را در یک عکس تگ کرده است»، بلافاصله حس تایید اجتماعی و تعلق به ما دست میدهد. اما همه این کارها در کنترل شرکتهای فناوری است.
فیسبوک و اینستاگرام بهطور خودکار پیشنهاد میکنند چه عکسهایی را باید تگ کنیم و به این ترتیب آنها باعث میشوند افراد در عکسها بیایند. بنابراین وقتی دوستم مرا تگ میکند او در واقع به پیشنهاد فیسبوک پاسخ میدهد و خود انتخاب مستقلی ندارد. اما فیسبوک با این روش تعداد دفعاتی را که میلیونها نفر احساس تایید اجتماعی دارند دستکاری میکند.
همین امر هنگامی اتفاق میافتد که ما عکس پروفایل خود را عوض میکنیم. فیسبوک میداند که آن همان زمانی است که ما در مقابل تایید اجتماعی آسیبپذیر هستیم: «دوستان من در مورد عکس جدیدم چه نظری دارند؟». فیسبوک رتبه این عکس را بالاتر میبرد و بنابراین عکس زمان طولانیتری در صفحه اخبار میماند و دوستان بیشتری آن را لایک میکنند یا در مورد آن نظر (کامنت) میدهند. هر لایک یا نظر یک بار دیگر ما را به فیسبوک میکشاند. همه افراد به طور ذاتی به تایید اجتماعی پاسخ میدهند اما برخی گروههای سنی به ویژه نوجوانان در مقابل آن آسیبپذیری بیشتری دارند. به همین دلیل میتوان میزان قدرت طراحان را هنگام سوءاستفاده از این آسیبپذیری درک کرد.
متن کامل این تحلیل را در شماره 187 هفته نامه تجارت فردا مطالعه کنید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
چگونه به گوشی های هوشمند دچار شده ایم؟
وقتی در تلفن هوشمند خود غرق میشویم و حواسمان از دنیای اطراف پرت میشود فکر میکنیم این فقط یک اتفاق یا مسوولیت ماست. اما اینگونه نیست. دلیل دیگر آن است که تلفنهای هوشمند و اَپها جهتگیریهای روانی و نقاط آسیبپذیر ما را سرقت میکنند. من هنگامی که شعبدهباز بودم درباره نقاط آسیبپذیر ذهن مطالب زیادی آموختم. شعبدهبازان کار خود را با جستوجو برای نقاط کور، آسیبپذیر و متعصب در ذهن مردم آغاز میکنند. بنابراین میتوانند بدون اینکه مردم بفهمند بر آنها تاثیر بگذارند. وقتی فهمیدید کدام دکمههای افراد را فشار دهید آنگاه میتوانید آنها را همانند یک پیانو بنوازید. و این دقیقاً همان کاری است که فناوری با ذهن شما انجام میدهد. طراحان اَپ کلیدهای آسیبپذیری روانی شما را مینوازند تا بتوانند توجه شما را جلب کنند.
هر فرد بهطور متوسط 150 بار در روز تلفن خود را بررسی میکند، اما چرا؟ آیا ما 150 انتخاب آگاهانه انجام میدهیم؟ دلیل اصلی وجود مولفه روانی شماره یک در دستگاههاست: پاداشهای متغیر و پراکنده.
طراحان فناوری برای افزایش درجه وابستگی فقط لازم است اقدامات کاربر (مانند کشیدن یک دسته) را به یک پاداش متغیر ربط دهند. شما یک اهرم را میکشید و بلافاصله یک پاداش هیجانآور (یک مسابقه و جایزه) دریافت میکنید یا هیچ چیز نمیگیرید. هرگاه درجه متغیر بودن پاداش بالاتر رود اعتیاد به حداکثر میرسد.
آیا این تاثیر واقعاً کار میکند؟ بله. دستگاههای سکهای در ایالات متحده بیش از مجموع درآمد بیسبال، فیلمها و شهربازیها درآمدزایی میکنند. طبق گفته پروفسور ناتاشا داوشول از دانشگاه نیویورک و مولف کتاب «اعتیاد با طراحی» در مقایسه با انواع مختلف قماربازی، مردم سه یا چهار برابر سریعتر درگیر دستگاههای سکهای میشوند.
اما واقعیت تلخ اینجاست: چندین میلیارد نفر یک دستگاه سکهای در جیب خود دارند. هرگاه ما تلفن را از جیب خود بیرون میآوریم با یک دستگاه سکهای بازی میکنیم تا ببینیم چه پیامهایی دریافت کردهایم. وقتی انگشت خود را روی صفحه اینستاگرام میکشیم با یک دستگاه سکهای بازی میکنیم تا ببینیم عکس بعدی چیست. وقتی صفحه را میکشیم تا ایمیل خود را تازه کنیم با یک دستگاه بازی میکنیم تا ببینیم ایمیل بعدی چیست و وقتی صفحه دوستیابی را لمس میکنیم با دستگاه بازی میکنیم تا ببینیم دوستی پیدا میکنیم یا خیر.
گاهی اوقات این کار عمدی است: اَپها و وبسایتها پاداشهای متغیر و پراکندهای را برای تمام محصولاتشان در نظر میگیرند چرا که این کار برای تجارت و کسبوکار مفید است.
گاهی اوقات نیز (همانند ایمیل) این کار فقط یک اتفاق است.
روش دیگری که فناوری برای دزدیدن اذهان به کار میبرد آن است که به ما القا میکند یک درصد احتمال وجود دارد که ما موضوعی مهم را از دست بدهیم. علاوه بر این، اَپها از نیاز فرد به تایید اجتماعی سوءاستفاده میکنند. وقتی ما این پیام را دریافت میکنیم «دوست شما شما را در یک عکس تگ کرده است»، بلافاصله حس تایید اجتماعی و تعلق به ما دست میدهد. اما همه این کارها در کنترل شرکتهای فناوری است.
فیسبوک و اینستاگرام بهطور خودکار پیشنهاد میکنند چه عکسهایی را باید تگ کنیم و به این ترتیب آنها باعث میشوند افراد در عکسها بیایند. بنابراین وقتی دوستم مرا تگ میکند او در واقع به پیشنهاد فیسبوک پاسخ میدهد و خود انتخاب مستقلی ندارد. اما فیسبوک با این روش تعداد دفعاتی را که میلیونها نفر احساس تایید اجتماعی دارند دستکاری میکند.
همین امر هنگامی اتفاق میافتد که ما عکس پروفایل خود را عوض میکنیم. فیسبوک میداند که آن همان زمانی است که ما در مقابل تایید اجتماعی آسیبپذیر هستیم: «دوستان من در مورد عکس جدیدم چه نظری دارند؟». فیسبوک رتبه این عکس را بالاتر میبرد و بنابراین عکس زمان طولانیتری در صفحه اخبار میماند و دوستان بیشتری آن را لایک میکنند یا در مورد آن نظر (کامنت) میدهند. هر لایک یا نظر یک بار دیگر ما را به فیسبوک میکشاند. همه افراد به طور ذاتی به تایید اجتماعی پاسخ میدهند اما برخی گروههای سنی به ویژه نوجوانان در مقابل آن آسیبپذیری بیشتری دارند. به همین دلیل میتوان میزان قدرت طراحان را هنگام سوءاستفاده از این آسیبپذیری درک کرد.
متن کامل این تحلیل را در شماره 187 هفته نامه تجارت فردا مطالعه کنید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from اقتصاد رفتاری (Mostafa Nasr Esfahani)
⭕️◻️قیمت همه چیز نیست!(قسمت اول)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از مفاهیم بنیادی در دانش اقتصاد، نظریه قیمت و عرضه و تقاضا هست. گفته میشود که رابطه بین قیمت و مقدار تقاضا نزولی است و این قانون بجز در مواردی استثنائی کالای گیفِن، برقرار است. از این قانون هم نتیجه گرفته میشود که برای کاهش(افزایش) تقاضا باید قیمت بالا (پائین) برود. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به کتب اقتصاد خرد کارشناسی مراجعه شود)
▫️قداست این «مدل» از دنیای واقعی در ذهن اقتصاددانان گاه به حدی بالا میرود که گاهی فراموش میکنند که قانون مذکور تحت شرایط خاصی برقرار است. فرض «ثبات سایر شرایط» لازمه برقرار بودن چنین رابطهای بین قیمت و مقدار تقاضا توسط نظریهپردازان اصلی آن دانسته شده است. به عبارتی، در دنیای واقعی به ندرت این پیششرط محقق میشود، اما مشاوران اقتصادی بیش از اندازه این قانون را برای تجویزهایشان بکار میبرنددر حالی که باید از بین ابزارها، موثرترینها استفاده شوند!
▫️همچنین علاوه بر کاربست نادرست این قانون در تجویزها، موارد متعددی هم هستند که اصلا این الگو حتی در نظر هم (بغیر از کالای گیفن) درست نیست.
در چند قسمت، مثالهایی جالب در این رابطه ارائه خواهد شد.
⭕️⭕️افزایش قیمت بنزین و عدم کاهش مصرف آن
بحث هدفمندی یارانهها در دولتهای مختلف بعد از جنگ مطرح بود، اما در دوران دکتر احمدینژاد بطور جدی و جسورانه مورد توجه قرار گرفت و اجرائی شد. همچنین از سال 1386 سهمیهبندی بنزین با صدور کارت هوشمند سوخت برای وسایل نقلیه پی گرفته شد.
هم سهمیهبندی و هم افزایش قیمت بنزین در دولت نهم و دهم اتفاق افتادند و مصرف بنزین تا حدی کاهش پیدا کرد. با اینحال نگاه به روند کاهش قیمت نشان میدهد که کاهش در مصرف بخاطر سهمیهبندی بوده و نه افزایش قیمت، چرا که قبل از افزایش قیمت این کاهش اتفاق افتاده.
▫️توضیحی که اقتصاد سنتی میدهد این است که تقاضای بنزین در این قیمتها بی کشش است. همچنین اقتصاد سنتی ممکن است کاهش مصرف بنزین بعد از شروع سهمیهبندی و قبل از هدفمندی را به اثردرآمدی ناشی از رکود نسبت بدهد.
▫️اما از منظر اقتصاد رفتاری کششهای تقاضا بسیار کمتر از چیزی هستند که معمولا در اقتصاد سنتی فرض میشود. تصور کنید که منحنی تابع تقاضا بجای اینکه مورب باشد عمودی یا نزدیک به عمودی باشد. به بیان عامیانهتر، آنچه که تعیینکننده میزان تقاضاست بیشتر از آنکه قیمت باشد، «عادت» است.
▫️دن اریلی در کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر اتفاقا بازار بنزین را مثال میزند و ادعا میکند اگر همین الان دولت مالیاتی روی بنزین ببندد که قیمت آن را دوبرابر کند، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت تقاضای آن بشدت کاهش پیدا کند، اما در بلندمدت دوباره میزان تقاضا افزایش پیدا خواهد کرد. به بیان ادبیات نظریه سیستمها، متغیر قبل از رسیدن به وضعیت پایدار یک اورشوت خواهد داشت که ناشی از مقایسه قیمت جدید با قبلی است و با فراموش کردن قیمت قبلی از بین میرود.
⭕️مکانیزمِ اثر سهمیهبندی چیست؟
با وجود امکان خرید بنزین آزاد، سهمیهبندی از یک محدودیت فیزیکی تبدیل به یک محدودیت روانی شد. مکانیزم اثر آن به دو طریق بود:
1- باعث ادارک بیشتر افزایش قیمت(هزینه فرصت) میشد. یکی از سوگیریهای رفتاری اصلی انسانها غفت از هزینه فرصت هست و این مقایسه قیمت آزاد با دولتی باعث میشد که هزینه فرصت آن(یعنی قیمت آزاد) بیشتر ادراک شود.
2- باعث اثر مقایسه اجتماعی روی مصرف میشد. مطالعات نشان میدهد که یادآوری صرفهجویی همسایهها در مصرف برق اثر بیشتری روی مصرف مشتریان پرمصرف دارد تا افزایش قیمت آن. به طور مشابه میتوان اینجا نیز این ادعا را کرد که وقتی افراد میبینند که دیگر مردمان با همین میزان سهمیه زندگی میکنند و مشکلی ندارند سعی خواهند کرد که «عادت» خود را عوض کنند. و این اثری روی مصرف دارد که کمتر افزایش قیمتی میتواند داشته باشد.
▫️پ.ن:
1- بخاطر سوءبرداشتهایی که از اقتصاد رفتاری وجود دارد مجبور هستم با زبان اقتصادکلاسیک مطالب را بیان کنم.
2- در دنیای واقعی و در ایران به دلیل فساد و ناکارآمدی نهادهای اجرایی باید در تجویزها ملاحظات دیگری را هم در نظر داشت.
3- تبیینی که از مکانیزمِ اثر سهمیهبندی فوق ارائه شد ممکن است در موارد مشابه درست نباشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از مفاهیم بنیادی در دانش اقتصاد، نظریه قیمت و عرضه و تقاضا هست. گفته میشود که رابطه بین قیمت و مقدار تقاضا نزولی است و این قانون بجز در مواردی استثنائی کالای گیفِن، برقرار است. از این قانون هم نتیجه گرفته میشود که برای کاهش(افزایش) تقاضا باید قیمت بالا (پائین) برود. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به کتب اقتصاد خرد کارشناسی مراجعه شود)
▫️قداست این «مدل» از دنیای واقعی در ذهن اقتصاددانان گاه به حدی بالا میرود که گاهی فراموش میکنند که قانون مذکور تحت شرایط خاصی برقرار است. فرض «ثبات سایر شرایط» لازمه برقرار بودن چنین رابطهای بین قیمت و مقدار تقاضا توسط نظریهپردازان اصلی آن دانسته شده است. به عبارتی، در دنیای واقعی به ندرت این پیششرط محقق میشود، اما مشاوران اقتصادی بیش از اندازه این قانون را برای تجویزهایشان بکار میبرنددر حالی که باید از بین ابزارها، موثرترینها استفاده شوند!
▫️همچنین علاوه بر کاربست نادرست این قانون در تجویزها، موارد متعددی هم هستند که اصلا این الگو حتی در نظر هم (بغیر از کالای گیفن) درست نیست.
در چند قسمت، مثالهایی جالب در این رابطه ارائه خواهد شد.
⭕️⭕️افزایش قیمت بنزین و عدم کاهش مصرف آن
بحث هدفمندی یارانهها در دولتهای مختلف بعد از جنگ مطرح بود، اما در دوران دکتر احمدینژاد بطور جدی و جسورانه مورد توجه قرار گرفت و اجرائی شد. همچنین از سال 1386 سهمیهبندی بنزین با صدور کارت هوشمند سوخت برای وسایل نقلیه پی گرفته شد.
هم سهمیهبندی و هم افزایش قیمت بنزین در دولت نهم و دهم اتفاق افتادند و مصرف بنزین تا حدی کاهش پیدا کرد. با اینحال نگاه به روند کاهش قیمت نشان میدهد که کاهش در مصرف بخاطر سهمیهبندی بوده و نه افزایش قیمت، چرا که قبل از افزایش قیمت این کاهش اتفاق افتاده.
▫️توضیحی که اقتصاد سنتی میدهد این است که تقاضای بنزین در این قیمتها بی کشش است. همچنین اقتصاد سنتی ممکن است کاهش مصرف بنزین بعد از شروع سهمیهبندی و قبل از هدفمندی را به اثردرآمدی ناشی از رکود نسبت بدهد.
▫️اما از منظر اقتصاد رفتاری کششهای تقاضا بسیار کمتر از چیزی هستند که معمولا در اقتصاد سنتی فرض میشود. تصور کنید که منحنی تابع تقاضا بجای اینکه مورب باشد عمودی یا نزدیک به عمودی باشد. به بیان عامیانهتر، آنچه که تعیینکننده میزان تقاضاست بیشتر از آنکه قیمت باشد، «عادت» است.
▫️دن اریلی در کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر اتفاقا بازار بنزین را مثال میزند و ادعا میکند اگر همین الان دولت مالیاتی روی بنزین ببندد که قیمت آن را دوبرابر کند، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت تقاضای آن بشدت کاهش پیدا کند، اما در بلندمدت دوباره میزان تقاضا افزایش پیدا خواهد کرد. به بیان ادبیات نظریه سیستمها، متغیر قبل از رسیدن به وضعیت پایدار یک اورشوت خواهد داشت که ناشی از مقایسه قیمت جدید با قبلی است و با فراموش کردن قیمت قبلی از بین میرود.
⭕️مکانیزمِ اثر سهمیهبندی چیست؟
با وجود امکان خرید بنزین آزاد، سهمیهبندی از یک محدودیت فیزیکی تبدیل به یک محدودیت روانی شد. مکانیزم اثر آن به دو طریق بود:
1- باعث ادارک بیشتر افزایش قیمت(هزینه فرصت) میشد. یکی از سوگیریهای رفتاری اصلی انسانها غفت از هزینه فرصت هست و این مقایسه قیمت آزاد با دولتی باعث میشد که هزینه فرصت آن(یعنی قیمت آزاد) بیشتر ادراک شود.
2- باعث اثر مقایسه اجتماعی روی مصرف میشد. مطالعات نشان میدهد که یادآوری صرفهجویی همسایهها در مصرف برق اثر بیشتری روی مصرف مشتریان پرمصرف دارد تا افزایش قیمت آن. به طور مشابه میتوان اینجا نیز این ادعا را کرد که وقتی افراد میبینند که دیگر مردمان با همین میزان سهمیه زندگی میکنند و مشکلی ندارند سعی خواهند کرد که «عادت» خود را عوض کنند. و این اثری روی مصرف دارد که کمتر افزایش قیمتی میتواند داشته باشد.
▫️پ.ن:
1- بخاطر سوءبرداشتهایی که از اقتصاد رفتاری وجود دارد مجبور هستم با زبان اقتصادکلاسیک مطالب را بیان کنم.
2- در دنیای واقعی و در ایران به دلیل فساد و ناکارآمدی نهادهای اجرایی باید در تجویزها ملاحظات دیگری را هم در نظر داشت.
3- تبیینی که از مکانیزمِ اثر سهمیهبندی فوق ارائه شد ممکن است در موارد مشابه درست نباشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️قیمت همه چیز نیست!(قسمت اول) ✍🏼مصطفی نصراصفهانی یکی از مفاهیم بنیادی در دانش اقتصاد، نظریه قیمت و عرضه و تقاضا هست. گفته میشود که رابطه بین قیمت و مقدار تقاضا نزولی است و این قانون بجز در مواردی استثنائی کالای گیفِن، برقرار است. از این قانون هم نتیجه…
مطلب فوق مربوط به دوسال پیش است و به مناسبت اجرای «مراسم افزایش قیمت بنزین!!» بد نیست دوباره خوانده شود.
⭕️◻️آیا سکه حباب منفی دارد؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از پدیدههایی که در ایران مشاهده میشود این است که بعضی تحلیلگران دم از بازارهای کارا و عقلایی میزنند در حالی که در بسیاری از تحلیلهایشان تلویحا یا تصریحا این دو فرض را زیرپا میگذارند!
▫️گویی همان نظریات مبتنی بر عقلانیت (حتی نوع کلاسیکی آن!) را هم در عمل قبول ندارند!
▫️یکی از این موارد، مرتبط با قیمت سکه میشود. تحلیلگران مذکور قیمت طلای به کار رفته در تولید سکه را به عنوان ارزش بنیادی این دارایی در نظر میگیرند و هرگاه قیمت سکه بیشتر از آن شد فریاد «حباب حباب» سر میدهند و هرگاه که قیمت آن کمتر از ارزش طلای به کار رفته شد فریاد «حباب منفی» سر میدهند!
▫️این در حالی است که قیمتی که خریدار و فروشنده برای خرید و فروش سکه پیشنهاد میدهند به «انتظارات» ایشان از آینده قیمت دلار و قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی بستگی دارد. وقتی قیمت جهانی طلا در یکی از قلههای تاریخی خود قرار دارد(که فقط یکبار قبلا حدود آن را تجربه کرده است) انتظار عدم افزایش و حتی کاهش قیمت طلای جهانی چندان غیرمعقول نیست! در عین حال، نرخ ارز نیز توسط بازیگر اصلی آن (یعنی دولت) تعیین میشود و معاملهگران به خوبی بر این مسئله واقفند و انتظاراتشان را مبنی بر همین واقعیت شکل میدهند.
▫️در مورد سوءتفاهمها در بین اقتصاددانان در رابطه با حباب داراییها در حالت کلی و حباب سکه به طور خاص قبلا نوشتهام و لذا فقط در اینجا تذکر میدهم که در مورد قیمتگذاری دارائیها باید کمی دقت بیشتری به خرج داد. بازار در موارد متعددی قیمتگذار خوبی است!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از پدیدههایی که در ایران مشاهده میشود این است که بعضی تحلیلگران دم از بازارهای کارا و عقلایی میزنند در حالی که در بسیاری از تحلیلهایشان تلویحا یا تصریحا این دو فرض را زیرپا میگذارند!
▫️گویی همان نظریات مبتنی بر عقلانیت (حتی نوع کلاسیکی آن!) را هم در عمل قبول ندارند!
▫️یکی از این موارد، مرتبط با قیمت سکه میشود. تحلیلگران مذکور قیمت طلای به کار رفته در تولید سکه را به عنوان ارزش بنیادی این دارایی در نظر میگیرند و هرگاه قیمت سکه بیشتر از آن شد فریاد «حباب حباب» سر میدهند و هرگاه که قیمت آن کمتر از ارزش طلای به کار رفته شد فریاد «حباب منفی» سر میدهند!
▫️این در حالی است که قیمتی که خریدار و فروشنده برای خرید و فروش سکه پیشنهاد میدهند به «انتظارات» ایشان از آینده قیمت دلار و قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی بستگی دارد. وقتی قیمت جهانی طلا در یکی از قلههای تاریخی خود قرار دارد(که فقط یکبار قبلا حدود آن را تجربه کرده است) انتظار عدم افزایش و حتی کاهش قیمت طلای جهانی چندان غیرمعقول نیست! در عین حال، نرخ ارز نیز توسط بازیگر اصلی آن (یعنی دولت) تعیین میشود و معاملهگران به خوبی بر این مسئله واقفند و انتظاراتشان را مبنی بر همین واقعیت شکل میدهند.
▫️در مورد سوءتفاهمها در بین اقتصاددانان در رابطه با حباب داراییها در حالت کلی و حباب سکه به طور خاص قبلا نوشتهام و لذا فقط در اینجا تذکر میدهم که در مورد قیمتگذاری دارائیها باید کمی دقت بیشتری به خرج داد. بازار در موارد متعددی قیمتگذار خوبی است!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️حباب داراییها: از اقتصاد کلاسیک تا اقتصاد رفتاری
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
مردم عادی واژه حباب را برای زمانی به کار میبرند که میخواهند بگویند قیمت یک دارایی بعد از افزایش مجددا کاهش خواهد یافت و این اصطلاح را برای وقتی که حباب مثبت باشد بکار میبرند. واژه…
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
مردم عادی واژه حباب را برای زمانی به کار میبرند که میخواهند بگویند قیمت یک دارایی بعد از افزایش مجددا کاهش خواهد یافت و این اصطلاح را برای وقتی که حباب مثبت باشد بکار میبرند. واژه…
⭕️◻️مثالهایی از تله اجتماعی
✍️مصطفی نصراصفهانی
یکی از مهمترین نشانههای سندرم تله اجتماعی که در مطلب قبلی مورد اشاره قرار گرفت {لینک} این است:
شخص میگوید: «وقتی همه میکنند، نکردن من هم فایده ندارد و فقط زیر پاهای بقیه له خواهم شد».
به موارد زیر دقت کنید:
▫️در مسئله ترافیک:
«اگر من به تنهایی ماشینم را استفاده نکنم هیچ اثری روی آلودگی هوا ندارد پس استفاده میکنم».
این در حالی است که اگر درصد قابل توجهی از مردم به عدم استفاده از ماشین شخصی پایبند بمانند مسئله آلودگی هوا تا حد قابل قبولی حل خواهد شد.
▫️در ایستگاه مترو:
«اگر من به تنهایی در ایستگاه مترو باشخصیت رفتار کنم هیچوقت امکان سوار شدن به آن را نخواهم داشت»!
در حالیکه اگر همه متمدنانه رفتار کنند همه برنده خواهند بود.
▫️موقع رانندگی:
«اگر من در خیابان لایی نکشم و سپرم را به سپر جلویی نچسبانم زمان رسیدنم به مقصد بسیار طولانی میشود»!
در حالیکه مطالعات و مدلسازیها نشان میدهند که اگر همه رانندگان به اصول رانندگی خوب پایبند باشند سرعت متوسط خیابان ممکن است تا چندبرابر افزایش پیدا کند! که در اینصورت اصلا احتیاجی به عجله کردن و سبقت گرفتن هم نخواهد بود!
▫️فساد اقتصادی:
«اگر من دزدی نکنم(یا رشوه نگیرم) بقیه میدزدند(رشوه را خواهند گرفت)!»
در حالیکه اگر همه دزدی را کنار بگذارند نیروهای عظیمی برای ریشه کن کردن فساد ظهور خواهد کرد(emergence).
▫️جنگ قیمتی بانکها و خلق نقدینگی:
«اگر یک بانک نرخ سودش را کم کند ورشکست میشود».
اما اگر همه با هم سودشان را کم کنند کل اقتصاد بطور مثبت متاثر خواهد شد!
▫️در مورد بحران ارزی:
«اگر من دلار نخرم بقیه میخرند و من متضرر خواهم شد»!
در حالیکه اگر همه همزمان از خرید کردن صرفنظر کنند افزایش نرخ متوقف شده و حتی ممکن است کاهش یابد!
▫️در حالت کلی:
در کل «اگر من خوب باشم بقیه بد خواهند بود و نتیجتا متضرر خواهم شد».
⭕️⭕️ حال چه باید کرد؟
پاسخ به این پرسش که در مواجهه با تله اجتماعی چه باید کرد مفصل و مستلزم پژوهشهای بین رشتهای است.
شاید در موضع «توصیه اخلاقی» بتوان به اشخاص توصیه کرد که مقاومت کنند، اما در موضع «توصیه سیاستی» قابل قبول نیست که به اشخاص توصیه شود که خودشان را فدا کنند. {لینک توضیحات قبلی}
طراحان کمپینها(پویشها) هم باید با نظریه سیستمهای پیچیده آشنا باشند و قبل از اعلام عمومی و تبلیغ یک کمپین، حتما شبیهسازی مجازی نتیجه دادن آن را تایید کرده باشند!{لینک توضیحات قبلی}
#طراحی_کمپین
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
✍️مصطفی نصراصفهانی
یکی از مهمترین نشانههای سندرم تله اجتماعی که در مطلب قبلی مورد اشاره قرار گرفت {لینک} این است:
شخص میگوید: «وقتی همه میکنند، نکردن من هم فایده ندارد و فقط زیر پاهای بقیه له خواهم شد».
به موارد زیر دقت کنید:
▫️در مسئله ترافیک:
«اگر من به تنهایی ماشینم را استفاده نکنم هیچ اثری روی آلودگی هوا ندارد پس استفاده میکنم».
این در حالی است که اگر درصد قابل توجهی از مردم به عدم استفاده از ماشین شخصی پایبند بمانند مسئله آلودگی هوا تا حد قابل قبولی حل خواهد شد.
▫️در ایستگاه مترو:
«اگر من به تنهایی در ایستگاه مترو باشخصیت رفتار کنم هیچوقت امکان سوار شدن به آن را نخواهم داشت»!
در حالیکه اگر همه متمدنانه رفتار کنند همه برنده خواهند بود.
▫️موقع رانندگی:
«اگر من در خیابان لایی نکشم و سپرم را به سپر جلویی نچسبانم زمان رسیدنم به مقصد بسیار طولانی میشود»!
در حالیکه مطالعات و مدلسازیها نشان میدهند که اگر همه رانندگان به اصول رانندگی خوب پایبند باشند سرعت متوسط خیابان ممکن است تا چندبرابر افزایش پیدا کند! که در اینصورت اصلا احتیاجی به عجله کردن و سبقت گرفتن هم نخواهد بود!
▫️فساد اقتصادی:
«اگر من دزدی نکنم(یا رشوه نگیرم) بقیه میدزدند(رشوه را خواهند گرفت)!»
در حالیکه اگر همه دزدی را کنار بگذارند نیروهای عظیمی برای ریشه کن کردن فساد ظهور خواهد کرد(emergence).
▫️جنگ قیمتی بانکها و خلق نقدینگی:
«اگر یک بانک نرخ سودش را کم کند ورشکست میشود».
اما اگر همه با هم سودشان را کم کنند کل اقتصاد بطور مثبت متاثر خواهد شد!
▫️در مورد بحران ارزی:
«اگر من دلار نخرم بقیه میخرند و من متضرر خواهم شد»!
در حالیکه اگر همه همزمان از خرید کردن صرفنظر کنند افزایش نرخ متوقف شده و حتی ممکن است کاهش یابد!
▫️در حالت کلی:
در کل «اگر من خوب باشم بقیه بد خواهند بود و نتیجتا متضرر خواهم شد».
⭕️⭕️ حال چه باید کرد؟
پاسخ به این پرسش که در مواجهه با تله اجتماعی چه باید کرد مفصل و مستلزم پژوهشهای بین رشتهای است.
شاید در موضع «توصیه اخلاقی» بتوان به اشخاص توصیه کرد که مقاومت کنند، اما در موضع «توصیه سیاستی» قابل قبول نیست که به اشخاص توصیه شود که خودشان را فدا کنند. {لینک توضیحات قبلی}
طراحان کمپینها(پویشها) هم باید با نظریه سیستمهای پیچیده آشنا باشند و قبل از اعلام عمومی و تبلیغ یک کمپین، حتما شبیهسازی مجازی نتیجه دادن آن را تایید کرده باشند!{لینک توضیحات قبلی}
#طراحی_کمپین
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
👍1
⭕️◻️دعوت از جوانان خوش فکر ایرانی برای سیاست گذاری اقتصادی کشور
🔹از نخبگان جوان سراسر كشور دعوت میکنیم که ایدههای نوآورانه خود را برای بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار کشور با ما به اشتراک بگذراند. برگزیدگان و طرحهای خلاقانه، از حمایت ویژه وزارت اقتصاد بهرهمند خواهند شد.
🔹براي كسب اطلاعات بيشتر میتوانید به سايت econet.iss.onefa.ir مراجعه فرماييد.
🔹از نخبگان جوان سراسر كشور دعوت میکنیم که ایدههای نوآورانه خود را برای بهبود وضعیت اقتصادی و فضای کسب و کار کشور با ما به اشتراک بگذراند. برگزیدگان و طرحهای خلاقانه، از حمایت ویژه وزارت اقتصاد بهرهمند خواهند شد.
🔹براي كسب اطلاعات بيشتر میتوانید به سايت econet.iss.onefa.ir مراجعه فرماييد.
آیا از ثبت نام بنده (مصطفی نصراصفهانی) به عنوان کاندیدا در انتخابات مجلس یازدهم حمایت میکنید؟
Anonymous Poll
39%
حمایت میکنم.
61%
حمایت نمیکنم.
Forwarded from كانال اقتصاد شهري
اثر قالب بندي و تصويب قانون توزيع منابع شهرداري ها
يه اصطلاحي در روانشناسي و اقتصاد رفتاري هست بنام framing effect يا اثر قالب بندي و حرفش اينه كه قالب بيان گزاره ها در نتيجه آن گزاره موثر است. يعني اينكه شما جمله را چطوري بيان كني يا سوال رو با فعل مثبت بپرسي يا بصورت معكوس سوال كني در پاسخ طرف مقابل اثر ميگذاري. يه مثال معروف هم كه بطور ازمايشگاهي روي مصاحبه شونده هاي زيادي تست شده مساله هجوم بيماري اسياييه. درواقع از دو گروه ٦٠٠ نفري يك سوال پرسيده ميشه منتها يك بار با فعل منفي و يك بار با فعل مثبت اما جواب دو گروه به يك سوال مشترك، كاملا متضاده.
امروز پرونده بودجه سال ٩٦ در مجلس بسته شد و تصميمات مهمي گرفته شد. تصميماتي كه در برخي از اونها شايد خود نمايندگان هم متوجه اثر و نتيجه مصوبات خودشون نباشن. در برخي ازين مصوبات، راي نمايندگان بيشتر بخاطر framing effect بود و اگر حكم مربوطه به شكل ديگري نوشته و پيشنهاد ميشد به هيچ وجه مورد نظر و راي نمايندگان قرار نميگرفت.
يك نمونه از اين نوع مصوبات جزء ٢ بند و تبصره ٦ است كه در رابطه با قاعده توزيع درامدهاي شهرداري ها از عوارض ماليات بر ارزش افزوده است.
تا قبل از تصويب برنامه ششم عوارض حاصل از ماليات بر ارزش افزوده به صورت شهري توزيع ميشد. يعني عوارض در محدوده هر شهر به حساب شهرداري همان محل واريز ميشد. اين باعث ميشد شهرهاي داراي فعاليت اقتصادي بيشتر با تراكم بنگاه هاي اقتصادي از درامد بيشتري برخوردار باشند درحالي كه شهري با فاصله چند كيلومتري آنطرف تر با همان مقياس جمعيت بخاطر اينكه كارخانه و بنگاه اقتصادي ندارد از درامد عوارض ارزش افزوده كمي برخوردار است. نمايندگان براي حل اين مشكل در برنامه ششم (ماده ٧) اين قاعده را تغيير دادند و توزيع اين منابع رو بصورت استاني كردند. يعني تمام عوارض بصورت استاني متمركز ميشود و بر حسب شاخص جمعيت بين شهرها توزيع ميشود. اين حكم بدون دردسر و براحتي در صحن تصويب شد. اما جالب اين است كه اين حكم در قانون بودجه سال ٩٦ با كمتر از يكي دو ماه فاصله زماني توسط همان نمايندگان با نيم خط حكم (٩ كلمه) تعليق شد.
در جزء ٢ بند و تبصره مذكور نوشته شده بود ماده ٣٩ قانون ماليات بر ارزش افزوده تنفيذ ميشود. معناي اين چند كلمه اين است كه تمام قواعد توزيع اين منابع كه چندين روز وقت كميسيون تلفيق و كلي انرژي از مجموع نمايندگان در صحن مجلس را گرفت براحتي معلق شد.
بنظر ميرسد اگر اين حكم را اينگونه مينوشتند كه "ماده ٧ قانون برنامه ششم در سال ٩٦ تعليق ميشود" به هيچ عنوان مورد تصويب قرار نميگرفت و اين يعني اثر قالب بندي در تصويب قانون.
كانال اقتصاد شهري
@urbaneconomics
يه اصطلاحي در روانشناسي و اقتصاد رفتاري هست بنام framing effect يا اثر قالب بندي و حرفش اينه كه قالب بيان گزاره ها در نتيجه آن گزاره موثر است. يعني اينكه شما جمله را چطوري بيان كني يا سوال رو با فعل مثبت بپرسي يا بصورت معكوس سوال كني در پاسخ طرف مقابل اثر ميگذاري. يه مثال معروف هم كه بطور ازمايشگاهي روي مصاحبه شونده هاي زيادي تست شده مساله هجوم بيماري اسياييه. درواقع از دو گروه ٦٠٠ نفري يك سوال پرسيده ميشه منتها يك بار با فعل منفي و يك بار با فعل مثبت اما جواب دو گروه به يك سوال مشترك، كاملا متضاده.
امروز پرونده بودجه سال ٩٦ در مجلس بسته شد و تصميمات مهمي گرفته شد. تصميماتي كه در برخي از اونها شايد خود نمايندگان هم متوجه اثر و نتيجه مصوبات خودشون نباشن. در برخي ازين مصوبات، راي نمايندگان بيشتر بخاطر framing effect بود و اگر حكم مربوطه به شكل ديگري نوشته و پيشنهاد ميشد به هيچ وجه مورد نظر و راي نمايندگان قرار نميگرفت.
يك نمونه از اين نوع مصوبات جزء ٢ بند و تبصره ٦ است كه در رابطه با قاعده توزيع درامدهاي شهرداري ها از عوارض ماليات بر ارزش افزوده است.
تا قبل از تصويب برنامه ششم عوارض حاصل از ماليات بر ارزش افزوده به صورت شهري توزيع ميشد. يعني عوارض در محدوده هر شهر به حساب شهرداري همان محل واريز ميشد. اين باعث ميشد شهرهاي داراي فعاليت اقتصادي بيشتر با تراكم بنگاه هاي اقتصادي از درامد بيشتري برخوردار باشند درحالي كه شهري با فاصله چند كيلومتري آنطرف تر با همان مقياس جمعيت بخاطر اينكه كارخانه و بنگاه اقتصادي ندارد از درامد عوارض ارزش افزوده كمي برخوردار است. نمايندگان براي حل اين مشكل در برنامه ششم (ماده ٧) اين قاعده را تغيير دادند و توزيع اين منابع رو بصورت استاني كردند. يعني تمام عوارض بصورت استاني متمركز ميشود و بر حسب شاخص جمعيت بين شهرها توزيع ميشود. اين حكم بدون دردسر و براحتي در صحن تصويب شد. اما جالب اين است كه اين حكم در قانون بودجه سال ٩٦ با كمتر از يكي دو ماه فاصله زماني توسط همان نمايندگان با نيم خط حكم (٩ كلمه) تعليق شد.
در جزء ٢ بند و تبصره مذكور نوشته شده بود ماده ٣٩ قانون ماليات بر ارزش افزوده تنفيذ ميشود. معناي اين چند كلمه اين است كه تمام قواعد توزيع اين منابع كه چندين روز وقت كميسيون تلفيق و كلي انرژي از مجموع نمايندگان در صحن مجلس را گرفت براحتي معلق شد.
بنظر ميرسد اگر اين حكم را اينگونه مينوشتند كه "ماده ٧ قانون برنامه ششم در سال ٩٦ تعليق ميشود" به هيچ عنوان مورد تصويب قرار نميگرفت و اين يعني اثر قالب بندي در تصويب قانون.
كانال اقتصاد شهري
@urbaneconomics
Z0000058
My Recording
⭕️◻️سخنرانی هنرمندانه دکتر محمدفاضلی در رابطه با فساد.
▫️در این سخنرانی که در آن با رهیافتی بین رشتهای و سیستمی به پدیده فساد پرداخته شده، کلیت نقشه راه مبارزه با فساد به خوبی ترسیم شده است.
▫️همه مسئولین باید این سخنرانی را با دقت گوش کنند.
#تله_اجتماعی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️در این سخنرانی که در آن با رهیافتی بین رشتهای و سیستمی به پدیده فساد پرداخته شده، کلیت نقشه راه مبارزه با فساد به خوبی ترسیم شده است.
▫️همه مسئولین باید این سخنرانی را با دقت گوش کنند.
#تله_اجتماعی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️تاخیر.....
مدتی این مثنوی تاخیر شد//مهلتی بایست تا خون شیر شد
تا نزاید بخت نو فرزند نو//خون، نگردد شیرِ شیرین خوش شنو
مولوی- ابتدای دفتر دوم مثنوی
▫️با پوزش از محضر همراهان فرهیخته در تاخیری که برای ارایه مطالب صورت گرفت.
با احترام
دکتر مصطفی نصراصفهانی
(یک کانال خوب میشناسم که گزیدههایی کوتاه و کاربردی از مثنوی را هر بار منتشر میکند: بشنو از نی)
مدتی این مثنوی تاخیر شد//مهلتی بایست تا خون شیر شد
تا نزاید بخت نو فرزند نو//خون، نگردد شیرِ شیرین خوش شنو
مولوی- ابتدای دفتر دوم مثنوی
▫️با پوزش از محضر همراهان فرهیخته در تاخیری که برای ارایه مطالب صورت گرفت.
با احترام
دکتر مصطفی نصراصفهانی
(یک کانال خوب میشناسم که گزیدههایی کوتاه و کاربردی از مثنوی را هر بار منتشر میکند: بشنو از نی)
Telegram
بِشنو اَز نِی ...
اینجا مجالیست برای همنشینی " با مولوی" و غَوّاصی در بَحر مَثنویِ مَعنوی و صید "گوهرهای ناب" از این دریا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️علوم شناختی، توسعه و کودکی
▫️برای فهم بهتر اهمیت توجه به علوم شناختی در ارتباط با "توسعه و کودکی" سخنرانی دکتر عشایری(عصب شناس) در اختتامیه کنگره "کودکی، توسعه و سیاست گذاری اجتماعی" را بارها باید گوش داد!
▫️تک تک جملات ایشان را باید با تامل بسیار شنید!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️برای فهم بهتر اهمیت توجه به علوم شناختی در ارتباط با "توسعه و کودکی" سخنرانی دکتر عشایری(عصب شناس) در اختتامیه کنگره "کودکی، توسعه و سیاست گذاری اجتماعی" را بارها باید گوش داد!
▫️تک تک جملات ایشان را باید با تامل بسیار شنید!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️اصلاح سیستم یا اصلاح افراد؟!!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
پیرو سلسله مقالات کوتاه در رابطه با تفکر شخص محور و مشاهده بعضی سوءتفاهمها میان تصمیم سازان کشور در این رابطه باید روی بعضی موارد تأکید مجدد کنم.
به عنوان مثال، آقای رحیمپور ازغدی در یکی از آخرین سخنرانیهایشان با اقتدار مواضع کسانی که روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنند را مورد نقد قرار داد. از مثالهایی که ایشان ارائه کرد میشد اینطور برداشت کرد که ایشان (و احتمالا طیفی از سیاستگذاران کشور) تصور دقیقی از سیستم و اصلاح سیستم ندارند! در بخشی از سخنرانی، ایشان اساسا ایجاد سیستم را نفی میکنند!
▫️این در حالی است که «نفی طراحی سیستم مترادف فقدان سیستم نیست»! به بیان دیگر، اگر شما از طراحی سیستم طفره بروید یعنی آنچه که فعلا در حال وقوع است را مناسب میدانید!! همانطور که گفته میشود بیدینی هم خودش یک دین است!
▫️وقتی امثال بنده روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنیم، عدهای فکر میکنند منظور ما اضافه کردن فرآیندهای بروکراتیک است، در حالی که اصلاح سازوکارها در سیستمهای اجتماعی ملاحظات زیادی را باید داشته باشد و باید توسط متخصصینی شایسته و در فضایی شفاف صورت بگیرد!
▫️اصلاح سیستم و اصلاح سازوکارها در موارد متعددی مترادف با «کاهش دیوانسالاری» (و نه تشدید آن) است!
▫️این تفکرِ شخص محور است که توصیه میکند برای عملکرد خوب در سازمانها عدهای را بگمارید تا کارمندان را بپایند و بعد عدهای هم باید آنها را بپایند و... . دستِ آخر هم یک فضای شدیدا امنیتی و ناکارآمد (و فاسد) خروجیِ کار خواهد بود! به عنوان مثالی ساده، داستان معروف نصف کردن کیک را به یاد بیاورید. دانش طراحی مکانیزم به ما میگوید که قاعده بازی را به این صورت تعریف کنید: «کیک را یک نفر دوپاره کند و دیگری از میان آن دو پاره یکی را برگزیند». نتیجتا شخصی که مسئول دوپاره کردن کیک است تمام تلاشش را خواهد کرد تا دوپاره کاملا برابر باشند! اما آدرسی که امثال آقای رحیمپور میدهند این است: «ما افراد را قبلا خوب تربیت کردهایم و خودشان انصاف را رعایت میکنند، برای محکمکاری هم یک نفر را گذاشتهایم که بر آنها نظارت کند»! کدام رهیافت دیوانسالاری بیشتری میطلبد؟!
▫️آیا رهیافت تاکسیهای اینترنتی برای مدیریت تعاملات بین مسافران و رانندگان بهتر است یا رهیافتی که قبلا سازمان تاکسیرانی داشت؟!
▫️اساسا یکی از اشکالات سیستمهای دولتی (حکومتی) در ایران این است که سازوکار بازخورد-اصلاح (یادگیری) در آنها تعبیه نشده است و تمامی آنچه برای حفظ کیفیت سیستم در نظر گرفته شده است همان ادارات حراست هستند که البته در موارد متعددی مشاهده میشود که خودشان گلوگاه فساد شدهاند!
🔺حالا برگردیم به سوالی که در عنوان آمد: اصلاح سیستم یا اصلاح افراد؟
پاسخ هر دو است، اما دقت کنید که شخصیت و نظام باورها و... همه کسانی که فعلا درگیر سیستم هستند قبلا شکل گرفته است!! حالا خودتان تصمیم بگیرید که روی کدام جنبه تمرکز کنید!
#تفکر_شخص_محور
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
پیرو سلسله مقالات کوتاه در رابطه با تفکر شخص محور و مشاهده بعضی سوءتفاهمها میان تصمیم سازان کشور در این رابطه باید روی بعضی موارد تأکید مجدد کنم.
به عنوان مثال، آقای رحیمپور ازغدی در یکی از آخرین سخنرانیهایشان با اقتدار مواضع کسانی که روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنند را مورد نقد قرار داد. از مثالهایی که ایشان ارائه کرد میشد اینطور برداشت کرد که ایشان (و احتمالا طیفی از سیاستگذاران کشور) تصور دقیقی از سیستم و اصلاح سیستم ندارند! در بخشی از سخنرانی، ایشان اساسا ایجاد سیستم را نفی میکنند!
▫️این در حالی است که «نفی طراحی سیستم مترادف فقدان سیستم نیست»! به بیان دیگر، اگر شما از طراحی سیستم طفره بروید یعنی آنچه که فعلا در حال وقوع است را مناسب میدانید!! همانطور که گفته میشود بیدینی هم خودش یک دین است!
▫️وقتی امثال بنده روی اصلاح سازوکارها تأکید میکنیم، عدهای فکر میکنند منظور ما اضافه کردن فرآیندهای بروکراتیک است، در حالی که اصلاح سازوکارها در سیستمهای اجتماعی ملاحظات زیادی را باید داشته باشد و باید توسط متخصصینی شایسته و در فضایی شفاف صورت بگیرد!
▫️اصلاح سیستم و اصلاح سازوکارها در موارد متعددی مترادف با «کاهش دیوانسالاری» (و نه تشدید آن) است!
▫️این تفکرِ شخص محور است که توصیه میکند برای عملکرد خوب در سازمانها عدهای را بگمارید تا کارمندان را بپایند و بعد عدهای هم باید آنها را بپایند و... . دستِ آخر هم یک فضای شدیدا امنیتی و ناکارآمد (و فاسد) خروجیِ کار خواهد بود! به عنوان مثالی ساده، داستان معروف نصف کردن کیک را به یاد بیاورید. دانش طراحی مکانیزم به ما میگوید که قاعده بازی را به این صورت تعریف کنید: «کیک را یک نفر دوپاره کند و دیگری از میان آن دو پاره یکی را برگزیند». نتیجتا شخصی که مسئول دوپاره کردن کیک است تمام تلاشش را خواهد کرد تا دوپاره کاملا برابر باشند! اما آدرسی که امثال آقای رحیمپور میدهند این است: «ما افراد را قبلا خوب تربیت کردهایم و خودشان انصاف را رعایت میکنند، برای محکمکاری هم یک نفر را گذاشتهایم که بر آنها نظارت کند»! کدام رهیافت دیوانسالاری بیشتری میطلبد؟!
▫️آیا رهیافت تاکسیهای اینترنتی برای مدیریت تعاملات بین مسافران و رانندگان بهتر است یا رهیافتی که قبلا سازمان تاکسیرانی داشت؟!
▫️اساسا یکی از اشکالات سیستمهای دولتی (حکومتی) در ایران این است که سازوکار بازخورد-اصلاح (یادگیری) در آنها تعبیه نشده است و تمامی آنچه برای حفظ کیفیت سیستم در نظر گرفته شده است همان ادارات حراست هستند که البته در موارد متعددی مشاهده میشود که خودشان گلوگاه فساد شدهاند!
🔺حالا برگردیم به سوالی که در عنوان آمد: اصلاح سیستم یا اصلاح افراد؟
پاسخ هر دو است، اما دقت کنید که شخصیت و نظام باورها و... همه کسانی که فعلا درگیر سیستم هستند قبلا شکل گرفته است!! حالا خودتان تصمیم بگیرید که روی کدام جنبه تمرکز کنید!
#تفکر_شخص_محور
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️از تفکر شخص-محور تا تفکر مکانیزم-محور(سیستم-محور)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در دوران دبیرستان یکی از بچهها موتور سیکلتی داشت که ترمز و کلاجش خراب بود. او مطمئن بود که کسی دست به موتور سیکلتش نمیزند چون فقط خودش توانایی کار کردن با آن را داشت!
▫️«در سیستمهای…
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در دوران دبیرستان یکی از بچهها موتور سیکلتی داشت که ترمز و کلاجش خراب بود. او مطمئن بود که کسی دست به موتور سیکلتش نمیزند چون فقط خودش توانایی کار کردن با آن را داشت!
▫️«در سیستمهای…
👍1
⭕️◻️ضرورت توجه به علوم شناختی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️علوم شناختی دانشی بین رشتهای است که به بررسی ذهن و فرایندهای ذهنی میپردازد.
▫️علوم شناختی شامل انسانشناسی، روانشناسی، فلسفه، عصبشناسی، زبان شناسی و هوش مصنوعی میشود. در علم اقتصاد هم رهیافتی که به پدیدههای اقتصادی از منظر علوم شناختی نگاه میکند «اقتصاد رفتاری» نام دارد. به همین علت اقتصاد رفتاری نیز زیرشاخهای از علوم شناختی تلقی شده است(میتوانید برای مطالعه بیشتر در این زمینه به مقاله (انگنر و لونشتاین، 2006) مراجعه کنید).
▫️هر کشوری که در کاربرد علوم شناختی پیشرفتهتر باشد، بر دیگر کشورها پیشی میگیرد، زمانی جنگها جنگ نظامی بود، زمانی جنگ اقتصادی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و امروزه جنگ شناختی(روانشناختی) پررنگ شده است و در آینده نیز بسیاری از مناسبات را تعیین خواهد کرد.
▫️برای همین است که میبینیم کشور امارات متحده عربی بیشترین سرمایهگذاری را در هوش مصنوعی انجام داده است و بعضی دیگر از کشورهای غرب آسیا نیز از مدتها پیش روی علوم شناختی تمرکز داشتهاند.
▫️کشور عراق در این ماهها صحنه کارزار یک جنگ جهانی شناختی بوده است!
آنچه در بالا مطالعه فرمودید گزیدههایی از مصاحبه بنده با خبرگزاری فارس است و میتوانید متن کامل آن مصاحبه را در لینک زیر بیابید:
{لینک}
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️علوم شناختی دانشی بین رشتهای است که به بررسی ذهن و فرایندهای ذهنی میپردازد.
▫️علوم شناختی شامل انسانشناسی، روانشناسی، فلسفه، عصبشناسی، زبان شناسی و هوش مصنوعی میشود. در علم اقتصاد هم رهیافتی که به پدیدههای اقتصادی از منظر علوم شناختی نگاه میکند «اقتصاد رفتاری» نام دارد. به همین علت اقتصاد رفتاری نیز زیرشاخهای از علوم شناختی تلقی شده است(میتوانید برای مطالعه بیشتر در این زمینه به مقاله (انگنر و لونشتاین، 2006) مراجعه کنید).
▫️هر کشوری که در کاربرد علوم شناختی پیشرفتهتر باشد، بر دیگر کشورها پیشی میگیرد، زمانی جنگها جنگ نظامی بود، زمانی جنگ اقتصادی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و امروزه جنگ شناختی(روانشناختی) پررنگ شده است و در آینده نیز بسیاری از مناسبات را تعیین خواهد کرد.
▫️برای همین است که میبینیم کشور امارات متحده عربی بیشترین سرمایهگذاری را در هوش مصنوعی انجام داده است و بعضی دیگر از کشورهای غرب آسیا نیز از مدتها پیش روی علوم شناختی تمرکز داشتهاند.
▫️کشور عراق در این ماهها صحنه کارزار یک جنگ جهانی شناختی بوده است!
آنچه در بالا مطالعه فرمودید گزیدههایی از مصاحبه بنده با خبرگزاری فارس است و میتوانید متن کامل آن مصاحبه را در لینک زیر بیابید:
{لینک}
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️لونشتاین و همکارش در این مقاله بحث میکنند که چرا اقتصاد رفتاری زیرشاخهای از علوم شناختی(و نه رفتارگرایی) است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️لزوم نمایش اتحاد ملی بعد از ترور سردار سلیمانی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️فارغ از نوع پاسخی که به ترور امروز داده خواهد شد، نمایش انسجام و اتحاد ملی امری ضروری است.
▫️طبیعتا نظام باید از تمام ظرفیت فکری و محاسباتیاش برای انتخاب هوشمندانهی نوع پاسخ استفاده کند که اگر در این زمینه کوتاهیای صورت بگیرد مدیون مردم خواهند بود، اما نمایش هرگونه عدم انسجام و عدم اتحاد در بین مردم به ضرر منافع ملی است.
▫️آنچه که مانع از اقدام نظامی وسیع علیه ایران میشود، هزینه آن است. هزینه نیز بصورت تخمینی محاسبه میشود. و یکی از فاکتورهایی که در نظر گرفته میشود حمایت مردمی است.
▫️ممکن است کسی بگوید من مخالف سیاستهای خارجی حاکمیت هستم، اما باید توجه کرد که عدم قاطعیت ملت در این ماجرا بدون شک و بدون شک به ضرر منافع و اقتصاد ملی است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️فارغ از نوع پاسخی که به ترور امروز داده خواهد شد، نمایش انسجام و اتحاد ملی امری ضروری است.
▫️طبیعتا نظام باید از تمام ظرفیت فکری و محاسباتیاش برای انتخاب هوشمندانهی نوع پاسخ استفاده کند که اگر در این زمینه کوتاهیای صورت بگیرد مدیون مردم خواهند بود، اما نمایش هرگونه عدم انسجام و عدم اتحاد در بین مردم به ضرر منافع ملی است.
▫️آنچه که مانع از اقدام نظامی وسیع علیه ایران میشود، هزینه آن است. هزینه نیز بصورت تخمینی محاسبه میشود. و یکی از فاکتورهایی که در نظر گرفته میشود حمایت مردمی است.
▫️ممکن است کسی بگوید من مخالف سیاستهای خارجی حاکمیت هستم، اما باید توجه کرد که عدم قاطعیت ملت در این ماجرا بدون شک و بدون شک به ضرر منافع و اقتصاد ملی است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️سهاممان را بفروشیم؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️دیروز یکی از آشنایان سوال کرد حالا که تنش بالا گرفته است دلار بخریم یا بفروشیم؟
از او پرسیدم: «آیا فکر میکنی جنگ خواهد شد؟»
پاسخ داد: «جنگ نمیشه»
گفتم: «مطمئنی؟»
گفت: «بله مطمئنم»
گفتم: «پس این التهاب روانی در بازارهای مالی هم به زودی فروکش خواهد کرد»
گفت: «نمیفهمم بالاخره بخرم یا بفروشم؟»
گفتم: «من نمیگم که بخر یا بفروش، من فقط میگم که دوباره و به زودی (احتمالا کمتر از یک هفته) اوضاع عادی خواهد شد. یعنی اگر قیمت دلار و طلا بالا رفت به سرعت دوباره پائین خواهد آمد.»
گفت: «پس باید صبر کنم تو اوج بفروشم و هفته بعد بخرم»
گفتم: «خودت میدونی! اما به این نکات توجه کن:
1- معمولا در افزایش نرخ ارز، سکه بیشتر از طلا رشد میکنه.(چیزی که بهش میگن حباب سکه)
2- وقتی منبع رشد نرخ ارز التهابات ژئوپولتیک در خاورمیانه است به طور همزمان قیمت طلا در بازارهای بینالمللی هم افزایش پیدا میکنه. این یعنی اینکه قیمت طلا بصورت مضاعف افزایش پیدا خواهد کرد. اگر قیمت طلا در بازارهای بینالمللی x برابر و نرخ ارز y برابر بشه، اونوقت قیمت طلا در بازار ایران x*y برابر خواهد شد.»
▫️در مورد سهام هم میتوان استدلال کرد که جو روانیِ ایجاد شده که باعث سقوطی بیسابقه در دقایق اول معاملات بازار سهام شد به زودی فروکش خواهد کرد. بعد از فروکش کردن هیجانات، آنها که در صفهای فروش، بجای فروش، خرید کردهاند بیشترین سود را خواهند برد!
▫️حتی اگر فرض کنیم که نرخ ارز در قیمتهای بالای 14هزار تومان تثبیت شود هم باز این افزایش نرخ ارز از کانالهای متعددی (از جمله افزایش ارزش فروش یا افزایش ارزش دارائیها) باعث گران شدن شرکتهای بورسی خواهد شد.
▫️در این میان، اشتباهترین کار را کسانی میکنند که سهامشان را میفروشند تا با پولش در بازارهای موازی مثل دلار و طلا سرمایهگذاری کنند! چون ایشان تا دو روز به پولشان دسترسی نخواهند داشت و احتمالا خریدشان را در اوج قیمت انجام میدهند و بعد مجبور خواهند شد با ضرر آن را بفروشند!
پ.ن.: میدانم در شرایط فعلی حرف از بازارهای مالی زدن شاید درست نباشد، اما واقعیت بیرونی و ملموس را نباید نادیده گرفت. هجوم بسیاری از مردم برای تغییر سبد دارائی واقعیتی غیرقابل انکار است!
(اگر این متن را میپسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️دیروز یکی از آشنایان سوال کرد حالا که تنش بالا گرفته است دلار بخریم یا بفروشیم؟
از او پرسیدم: «آیا فکر میکنی جنگ خواهد شد؟»
پاسخ داد: «جنگ نمیشه»
گفتم: «مطمئنی؟»
گفت: «بله مطمئنم»
گفتم: «پس این التهاب روانی در بازارهای مالی هم به زودی فروکش خواهد کرد»
گفت: «نمیفهمم بالاخره بخرم یا بفروشم؟»
گفتم: «من نمیگم که بخر یا بفروش، من فقط میگم که دوباره و به زودی (احتمالا کمتر از یک هفته) اوضاع عادی خواهد شد. یعنی اگر قیمت دلار و طلا بالا رفت به سرعت دوباره پائین خواهد آمد.»
گفت: «پس باید صبر کنم تو اوج بفروشم و هفته بعد بخرم»
گفتم: «خودت میدونی! اما به این نکات توجه کن:
1- معمولا در افزایش نرخ ارز، سکه بیشتر از طلا رشد میکنه.(چیزی که بهش میگن حباب سکه)
2- وقتی منبع رشد نرخ ارز التهابات ژئوپولتیک در خاورمیانه است به طور همزمان قیمت طلا در بازارهای بینالمللی هم افزایش پیدا میکنه. این یعنی اینکه قیمت طلا بصورت مضاعف افزایش پیدا خواهد کرد. اگر قیمت طلا در بازارهای بینالمللی x برابر و نرخ ارز y برابر بشه، اونوقت قیمت طلا در بازار ایران x*y برابر خواهد شد.»
▫️در مورد سهام هم میتوان استدلال کرد که جو روانیِ ایجاد شده که باعث سقوطی بیسابقه در دقایق اول معاملات بازار سهام شد به زودی فروکش خواهد کرد. بعد از فروکش کردن هیجانات، آنها که در صفهای فروش، بجای فروش، خرید کردهاند بیشترین سود را خواهند برد!
▫️حتی اگر فرض کنیم که نرخ ارز در قیمتهای بالای 14هزار تومان تثبیت شود هم باز این افزایش نرخ ارز از کانالهای متعددی (از جمله افزایش ارزش فروش یا افزایش ارزش دارائیها) باعث گران شدن شرکتهای بورسی خواهد شد.
▫️در این میان، اشتباهترین کار را کسانی میکنند که سهامشان را میفروشند تا با پولش در بازارهای موازی مثل دلار و طلا سرمایهگذاری کنند! چون ایشان تا دو روز به پولشان دسترسی نخواهند داشت و احتمالا خریدشان را در اوج قیمت انجام میدهند و بعد مجبور خواهند شد با ضرر آن را بفروشند!
پ.ن.: میدانم در شرایط فعلی حرف از بازارهای مالی زدن شاید درست نباشد، اما واقعیت بیرونی و ملموس را نباید نادیده گرفت. هجوم بسیاری از مردم برای تغییر سبد دارائی واقعیتی غیرقابل انکار است!
(اگر این متن را میپسندید برای دیگران نیز ارسال کنید)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️حاج قاسم آسوده بخواب، ولی راهت چندان هم که وانمود میکنند پر رهرو نیست...
▫️تفاوت تو با بسیاری از آنهایی که ادعای طرفداریات را میکنند این است:
➖تو برای انسانها و جانشان ارزش قائل بودی اما برای عدهای آمار کشتهشدگان فقط یک عدد است!
➖تو در رعایت حقالناس «دقیق» و «حساس» بودی اما بعضی ناکارآمدیشان و اصرارشان بر ماندن در مسئولیت در عین ناکارآمدی را حقالناس نمیدانند!
➖تو حتی برای رسیدن به اهدافی متعالی هم از «هر ابزاری» استفاده نمیکردی، اما بعضیها برای اهداف نفسانی و حتی احمقانه (یعنی برای خودشان هم فایدهای ندارد) از هر وسیلهای استفاده میکنند!
و موارد دیگری که انشالله در مجالی مناسب و مفصل با نگاهی رفتاری بحث خواهد شد.
#غربالگری_کلاسیک
#مدیریت_هیئتی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️تفاوت تو با بسیاری از آنهایی که ادعای طرفداریات را میکنند این است:
➖تو برای انسانها و جانشان ارزش قائل بودی اما برای عدهای آمار کشتهشدگان فقط یک عدد است!
➖تو در رعایت حقالناس «دقیق» و «حساس» بودی اما بعضی ناکارآمدیشان و اصرارشان بر ماندن در مسئولیت در عین ناکارآمدی را حقالناس نمیدانند!
➖تو حتی برای رسیدن به اهدافی متعالی هم از «هر ابزاری» استفاده نمیکردی، اما بعضیها برای اهداف نفسانی و حتی احمقانه (یعنی برای خودشان هم فایدهای ندارد) از هر وسیلهای استفاده میکنند!
و موارد دیگری که انشالله در مجالی مناسب و مفصل با نگاهی رفتاری بحث خواهد شد.
#غربالگری_کلاسیک
#مدیریت_هیئتی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
⭕️◻️توئیت به ترامپ در مورد سوگیری غفلت از هزینه فرصت {لینک}
اگر برجام در سه سال گذشته اجرا میشد شرکتهای آمریکایی میتوانستند پول خوبی در ایران به دست بیاورند. باید یاد بگیرید که از «هزینه فرصت» غفلت نکنید. (به در میگوییم شاید دیوار هم شنید!)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اگر برجام در سه سال گذشته اجرا میشد شرکتهای آمریکایی میتوانستند پول خوبی در ایران به دست بیاورند. باید یاد بگیرید که از «هزینه فرصت» غفلت نکنید. (به در میگوییم شاید دیوار هم شنید!)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance