اقتصاد رفتاری
9.15K subscribers
542 photos
140 videos
34 files
624 links
کانال تلگرامی دکتر مصطفی نصراصفهانی|موسسه بینش‌های رفتاری
Download Telegram
⭕️◻️اصلاح بازار سهام و پس‌گویی تحلیلگران!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی

بعد از هر رشدی در قیمت دارایی (بخصوص از نوع شارپ آن) افراد انتظار اصلاح را می‌کشند و بعضی «احساس می‌کنند» که دارایی مورد بحث دچار حباب شده است(احساسات ناشی از تحلیل تکنیکال را هم از همین جنس میدانم). بعضی از تحلیلگران این احساسات را زیاد جدی گرفته و اقدام به پیشگویی میکنند که درصد موفقیت این پیشگوییها بالا نیست. این دسته از تحلیلگران این مزیت را دارند که از مخاطبین بازخورد گرفته و به مرور یادگیری اتفاق می افتد و خبرگی پیدا میکنند.

▫️اما دسته ای از تحلیلگران هم هستند که بعد از وقوع حادثه، می‌گویند: «این کاملا قابل پیش‌بینی بود»! وقتی تحلیلگری این عبارت را بکار می‌برد می‌توان ابتلای ایشان به «سوگیری پس‌گویی»(Hindsight Bias) را بررسی کرد. و این سوال را مطرح کرد که «اگر قابل پیش‌بینی بود پس چرا کاری نکردی؟».

▫️پیشتر راجع به این سوگیری در همین کانال مطالبی منتشر شده است:

سه سطح از سوگیری پس‌گویی{لینک}
چیستی و درمان سوگیری پس‌گویی{لینک}


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️سوگیری نتیجه‌نگری(پیامدگرایی) در بازار سهام
✍🏼مصطفی نصراصفهانی


سوگیری نتیجه‌نگری به معنای انتخاب یک گزینه(سیستم) صرفا براساس خروجی‌های قابل مشاهده آن و عدم توجه به روش عملکرد آن می‌باشد. مثالِ کلاسیک در این رابطه، انتخاب یک صندوق سرمایه‌گذاری مشخص با توجهِ صرف به عملکرد گذشته آن و بدون توجه به روشی که صندوق مذکور عمل می‌کند است.

▫️به طور مشابه با انتخاب صندوق‌ سرمایه‌گذاری، وزنی که به تحلیلِ تحلیلگران مختلف بازار سهام (یا هر دارایی دیگری) داده می‌شود هم می‌تواند متأثر از این سوگیری نتیجه‌نگری باشد.

▫️از آنجا که یک سرمایه‌گذار حقیقی توانایی تحلیل همه نمادهای بورسی را ندارد مجبور است از تحلیل‌های دیگران استفاده کند و به وفور پیش می‌آید که دو تحلیل در مورد سهام یک شرکت کاملا در تضاد با یکدیگر قرار می‌گیرند و بنابراین شخص مجبور می‌شود براساس یکی از تحلیل‌ها(که احتمالا توسط دو تحلیلگر متفاوت ارائه شده‌اند) دست به انتخاب بزند.

▫️اولین شهودی که در چنین شرایطی به ذهن می‌آید این است که «ببین کدام تحلیلگر در گذشته سیگنال‌های موفق‌تری داده است». این شهود باعث می‌شود افراد بدون بررسی اینکه تحلیلگری که قبلا موفق بوده «از کدام روش» به نتیجه مورد ادعایش رسیده است، به نظرات او ایمان آورده و به توصیه‌های او عمل کنند. این همان استفاده از شهود نتیجه‌نگری است.

▫️توضیحات بیشتر در مورد چیستی و چگونگی مواجهه با غریزه نتیجه‌نگری را می‌توانید در همین کانال بخوانید{لینک}، اما در کل، عاقلانه‌تر این است که هرگاه سیگنالی از کسی دریافت می‌کنید در مورد تحلیل پشت سیگنال هم (حداقل با روشهای سرانگشتی) جستجو و تحقیق کنید. به عنوان مثال می‌توانید به دنبال پاسخ برای سوالات زیر باشید:

اگر تحلیل بنیادی صورت گرفته است پیش‌فرض‌های تحلیل چه بوده است؟(حتی می‌توانید بعضی محاسبات مهمتر را به سرعت انجام بدهید)
اگر از روش تکنیکال استفاده شده است جزئیات مربوطه چه دلالت‌هایی دارند؟
آیا در جایی اشتباهی رخ نداده است؟
نااطمینانی‌های سیاسی و سیاستی آینده در کجای تحلیل جای دارد؟
اگر تحلیل وابسته به اخبار محرمانه است، منبع خبرکجاست و تا چه حد قابل اطمینان است؟ (به این توجه شود که حتی یک شخص قابل اطمینان هم خودش ممکن است دچار اشتباه شود و یا دیگران او را بازی بدهند!)


#تفکر_شخص_محور

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
⭕️◻️امسال هم جایزه نوبل اقتصاد به اقتصاددانان رفتاری رسید!



▫️جایزه نوبل اقتصاد سال 2019 به سه اقتصاددان رفتاری(آزمایشی) تعلق گرفت:

مایکل کرمر، استاد اقتصاد دانشگاه هارواد(متخصص در زمینه اقتصادرفتاری و توسعه)
استر دوفلو، استاد اقتصاد دانشگاه ام‌آی‌تی(متخصص اقتصادفقر و اقتصاد توسعه با رهیافت اقتصاد رفتاری)
آبیجیت بنرجی، استاد اقتصاد دانشگاه ام‌آی‌تی(متخصص اقتصادفقر و اقتصاد توسعه با رهیافت اقتصاد رفتاری)


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️پایان تحلیل اقتصادی از پشت میز!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی


جایزه نوبل اقتصاد 2019 به سه نفر از اقتصاددانانی رسید که رهیافت آزمایشی(Experimental) را برای کاهش فقر به کار برده بودند.

▫️جوایز نوبل اقتصاد در این سال‌های اخیر نشان می‌دهد که آینده از آن نسلی از علم اقتصاد است که متفاوت از نسل اول است.

▫️در نسل اول، اقتصاددان از پشت میز دفترش اقدام به تحلیل اقتصادی کرده و بر اساس آن‌ تجویز سیاستی می‌کرد.

▫️نمونه بارز و حالت افراطی این نوع سیاستگذاری از پشت میز را می‌توان در رهیافت مکتب اتریشی اقتصاد مشاهده کرد.(البته آموزه‌های این مکتب بسیار ارزشمندند و نباید از کنار آن‌ها سهل‌انگارانه عبور کرد)

▫️اما در نسل آتی علم اقتصاد «تجربه» و «آزمایش»(میدانی و آزمایشگاهی) نقش اصلی را بازی می‌کنند.

▫️در نسل آتی علم اقتصاد هوش مصنوعی و کامپیوتر جایگزین هوش بشری و محاسبات ریاضیاتی(Calculus) خواهد شد.

▫️در نسل آتی دانش اقتصاد بحث‌های بی‌سروته و پایان‌ناپذیری مثل «دولت مفید است یا مضر؟» وجود نخواهد داشت که مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها بخواهند برای ترویج مواضعشان یقه پاره کنند و از انواع روش‌های «اقناع روانی» (بجای استدلال و مشاهده) برای به زانو درآوردن منتقدانشان استفاده کنند!


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️بازار سهام را شوخی نگیرید!
✍🏼مرتضی عباد


▫️پرده اول:

با ۵۰ میلیون وارد بازار می شود، متعجب و ذوق زده هر چی می خرد رشد می کند، خیلی زود ۵۰ میلیونش شده ۱۰۰ میلیون!!!
احساس قشنگی دارد.

▫️پرده دوم:

۱۰۰ میلیون پولی که این ور اونور داشت رو وارد بورس می کند. الان ۲۰۰ میلیون پول در بازار دارد.
همچنان باد بر پرچمش هست.
۲۰۰ میلیونش می شود ۳۰۰ میلیون.
احساس قشنگی دارد و حس تسلط بر بازار و بورس بهش دست می دهد.

▫️پرده سوم:

به زمین و زمان متوصل می شود، تا پولش در بورس رو زیاد کند، وام می گیرد، قرض می کند، دوست و آشنا و فامیل را با وعدهای عجیب به بورس می کشاند، اعتبار می گیرد، بعضا حتی خانه و ماشین می فروشند....
الان یک میلیارد پول در بورس دارد.
۱۵۰ میلیون پول خودش هست.
۱۵۰ میلیون سود کرده.
۷۰۰ میلیون پول دیگران هست.

▫️پرده چهارم:

باد دیگر موافق نیست با ۱۵ درصد افت سهام همه سودش می رود، از اینجا ببعد اگر سود نکند زیر تعهد پول های ملت هست، برای برگرداندن شرایط دست به معاملات هیجانی می زند، شاخه به شاخه می شود... کال مارجین می شود!!

▫️اشتباهات بورس برای همه هست، بزرگ و کوچک و جدید و قدیم ندارد. صبح که مانیتور رو روشن می کنید به خودتان بگویید: به سخت ترین بازار جهان خوش آمدی!

جمعبندی: آنچه که در بالا آمد به خوبی پویایی‌های روانی در بازار دارایی (بخصوص سهام) را نشان می‌دهد. این پویایی‌های روانی برای همه وجود دارد، مهم این است که به آن آگاهی داشته باشیم و تحت تأثیر هیجانات نامناسب قرار نگیریم. مهمترین نکته که نباید فراموش کرد این گزاره مالی رفتاری درباره کارایی است: «قیمت‌ها منعکس کننده ارزش‌های ذاتی نیستند، اما کسب سود از بازارهای دارایی بسیار سخت است»!


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍2
⭕️◻️ سخنرانی پرفسور سانستین در دانشگاه تهران (بصورت مجازی) با موضوع "اقتصاد رفتاری و سقلمه در حقوق و سیاستگذاری عمومی".


▫️دوشنبه. 29مهرماه 98. دانشکده حقوق دانشگاه تهران.


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️حکمرانی ناهمگن در حوزه سلامت
مصطفی نصراصفهانی

وقتی حرف از حکمرانی ناهمگن میزنیم منظورمان این است که برای رسیدن به هدف مشخصی در گوشه ای سیاستی را اعمال میکنیم و در گوشه دیگر پیگیری هدف به فراموشی سپرده میشود.

▫️حکمرانی در حوزه سلامت هم دچار این ناهمگنی هست. اگرچه مسئله ناهمگنی در همه جای دنیا وجود دارد اما بنظر میرسد در ایران شدت بالایی داشته باشد!

▫️یکی از مواردی که در حوزه سلامت در ایران جلب توجه میکند مربوط به طب مکمل است.

▫️طب سنتی، طب اسلامی، طب گیاهی، همیوپاتی، طب سوزنی و... طب مکمل به حساب می آیند.

▫️قانونگذار در رابطه با طب(پزشکی) مدرن و دیگر علوم مرتبط با پزشکی سختگیری زیادی میکند، اما در قبال دیگر مدعیان حوزه سلامت یا سکوت میکند و یا موضعی سهل گیرانه دارد.

▫️اگر انسانی که در انواع مختلف طب مورد درمان قرار میگیرد همان انسان است پس باید به هر اثر مثبت و منفی که بر سلامت او گذاشته میشود یکسان نگاه شود!

▫️روزی نیست که مدعیان طب مکمل(طب سنتی، گیاهی و...) فاجعه ای ایجاد نکنند؛ از تبدیل بیماریهای جزئی به بیماریهای مزمن و خطرناک گرفته تا به کشتن دادن پیر و جوان و سقط جنین و...از جمله شاهکارهای ایشان است. اما همچنان با سلامت مردم بازی میکنند و در عمل مکانیزمی برای سازماندهی و کنترل ایشان وجود ندارد!

▫️اگر یک پزشک در مسئله کوچکی کوتاهی بکند سازوکاری برای پیگیری این قصور طراحی شده است، اما در قبال دیگر مدعیان چنین سازوکار مشخصی وجود ندارد!

نباید در جایی از سوراخ سوزن رد شد و در جای دیگر از دروازه رد نشد!

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ چه کسی از «بانرجی» می‌ترسد؟
محمد مساعد

آبیجیت بانرجی، اقتصاددان هندی-فرانسوی و استاد دانشگاه MIT که هفته پیش جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۹ را (به همراه استر دوفلو و میشل کرمرو) به دست آورد روز دوشنبه به بهانه کتاب جدیدش «اقتصاد خوب برای روزهای سخت» مصاحبه‌ای انجام داده که در بلومبرگ هم منتشر شده است. آقای بانرجی در این مصاحبه حرف‌هایی زده که مطابق انتظار با استقبال و پوشش رسانه‌های فارسی‌زبان همراه نشده.

▫️آقای بانرجی در این مصاحبه گفته «می‌خواهید تقاضا را در اقتصاد تحریک کنید؟ راهش افزایش مالیات ثروتمندان است نه کاهش آن.» او حتی پا را فراتر گذاشته و اضافه کرده: «این ادعا که کاهش مالیات‌ها باعث تقویت و رشد سرمایه‌گذاری می‌شود افسانه‌ای است که بیزینس‌من‌ها ساخته‌اند.» او در ادامه گفته این افسانه در واقع فقط منافع افرادی را تامین می‌کند که همین حالا روی کوهی از اسکناس نشسته‌اند درحالیکه اگر مالیات بیشتری از این افراد بگیرید و میان مردم تقسیم کنید افزایش قدرت خرید و در نتیجه تقاضا در بازار باعث رشد سرمایه‌گذاری (و در بلندمدت توسعه) خواهد شد. برنده نوبل اقتصاد ۲۰۱۹ همچنین گفته: «شگفت‌انگیز است که به بهانه رشد اقتصادی چنان به نابرابری در جهان دامن زده شده که وضعیت در بعضی از کشورها به مرز انفجار رسیده‌.»

▫️اگر گذرتان به محافل یا نهادهای اقتصادی ایران افتاده باشد لازم نیست توضیح بدهم که تکرار همین جملات آقای بانرجی در جمع مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور ما از کفرگویی هم بدتر است. مثلاً فکر کنید یکی از وزرای مملکت مشغول صرف صبحانه با سرمایه‌داران در اتاق بازرگانی یا وزارتخانه باشد (راستی! چرا وزرا گاهی با سایر اقشار جامعه، مثلا با کارگران، دانشجویان، مهاجران یا معلمان و... صبحانه نمی‌خورند؟)، بعد ناگهان وسط قول و قرارها برای «حمایت از کارآفرینان» (بخوانید دادن وام‌های کلان بیشتر) و «رونق تولید» (بخوانید دادن وام‌های بیشترتر!) یکی بگوید «نوبلیست امسال اقتصاد گفته راه رونق اقتصاد افزایش مالیات ثروتمندان و حمایت از اقشار ضعیف‌تر است.» شک نکنید یا غذا در گلوی وزیر محترم گیر می‌کند یا همه حاضران دسته‌جمعی می‌زنند زیر خنده.

▫️امیدوار نیستم هیچکدام از سیاستمداران فعلی ایران میل و جسارتی برای شنیدن و جدی گرفتن راهکارهای اقتصاددانانی مانند بانرجی داشته باشند. اصلاً سری که درد نمی‌کند را چرا باید دستمال بست خصوصاً وقتی نتیجه‌اش ایجاد دشمنانی قدرتمند در شبکه‌های قدرت و ثروت و حامیانی ناتوان و فراموشکار در سطح جامعه است؟ در واقع طایفه قدرتمندی که مدت‌هاست حساس‌ترین صندلی‌های تصمیم‌سازی و برنامه‌ریزی در نهادهای اقتصادی کشور از سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و بانک مرکزی و... را قبضه کرده‌ و همه تریبون‌ها، از صفحات پولی روزنامه‌های داخلی تا کارشناس‌های صلواتی بی‌بی‌سی و ایران‌اینترنشنال پیوسته مشغول تکرار مستقیم یا تلقین غیرمستقیم مواضعش در ذهن جامعه هستند، چنان عرصه را بر هر صدای دیگری تنگ کرده که صدها پژوهش و مصاحبه از بانرجی و بانرجی‌ها هم نمی‌تواند در دیوار این دژ مستحکم که از منافع طبقه برخوردار رانتیر وطنی با دقت حفاظت می‌کند حتی یک تَرَک ایجاد کند.

▫️سال پیش طی درخواستی کتبی از سازمان امور مالیاتی پرسیدم در پنج سال گذشته چند نفر در کشور و به چه میزان «مالیات بر ثروت» پرداخت کرده‌اند؟ بعد از مدتی با کمال صراحت پاسخ دادند: «نمی‌گوییم. محرمانه است.» با خودم گفتم حقیقتاً نوبرش را آورده‌ایم: آزادی مال‌اندوزی برای «خودی‌ها» در حد آمریکاست؛ پنهان‌کاری و عدم شفافیت‌شان در حد چین! در واقع ما در مرحله‌ای «ماقبل‌مسئله» قرار داریم چون مسئولان گرامی حتی حاضر نیستند بگویند از ثروتمندان چقدر مالیات می‌گیرند و اصلا این ثروتمندان چند نفر هستند! کم کردن یا زیاد کردن مالیات‌شان پیشکش!

▫️و می‌دانید درد بزرگتر چیست؟ میلیون‌ها ایرانی هیچ‌وقت نامِ بانرجی را هم نخواهند شنید و هیچ‌وقت نخواهند فهمید کجا و چطور این بازی را باخته‌اند، اگرچه هر روز و هر ساعت و هر لحظه طعمِ تلخِ باختن را با همه وجودشان حس می‌کنند...


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from شهد اقتصاد
🔵اصلاحات اقتصادی در شرایط کنونی
◀️ دکتر مسعود نیلی

من سه مساله را دشواری‌های سه‌گانه اقتصاد ایران عنوان می‌کنم.

🔸 اولین مساله «عدم تعادل‌های بزرگ در نتیجه تصمیمات اشتباه نه بر اثر تحریم‌ها یا هر نیروی برون‌زای دیگری» است.

🔸 دومین مساله که همه ما آن را لمس می‌کنیم و در زندگی روزمره ما قابل مشاهده است «ظالمانه‌ترین نوع تحریم‌هاست که می‌توانند علیه مردم یک کشور اعمال شوند. تحریم‌هایی که امروزه بر اقتصاد ایران تحمیل می‌شوند در طول تاریخ نه بر خود اقتصاد ایران و نه هیچ کشور دیگری تحمیل نشده‌اند. این تحریم‌ها فشارهای مضاعفی بر اقتصاد وارد کرده و این خود اثر عدم تعادل‌های اقتصادی را بیشتر کرده است».

🔸 سومین مساله مهم «نداشتن یک لنگر تحلیلی منسجم و به هم پیوسته است».

🔹 عدم تعادل‌های سنگین و کمبود منابع در کنار تحریم‌های خارجی و تفرق تحلیل‌ها باعث شده ما به‌صورت جبری و غیر ارادی برخی اصلاحات که می‌توانند موقتی یا دائمی باشند را شروع کنیم. به عبارت دیگر اصلاحات در شرایط سخت، خود را تا حدودی تحمیل می‌کند.

❇️ در شرایط جاری ما با سه سناریو مواجه هستیم که یکی از آنها را باید انتخاب کنیم.

🔹 اولین سناریو، اصلاحات تحریم محور است؛ یعنی ما برای اصلاحات برنامه‌ریزی درست نداشته باشیم. منتظر بمانیم تا شرایط سخت بر ما تحمیل شود و اصلاحات به‌صورت تحمیلی و دست‌وپا شکسته صورت گیرد.

🔹 دومین سناریو این است که عدم تعادل‌ها را پولی کنیم.

🔹 سومین سناریو که به نظر من سناریوی مسلط برای شرایط فعلی است، ارائه یک تحلیل محوری و منسجم است که زمینه را برای اصلاحات اقتصادی فراهم کند.

🔹 اگر ۱۰ سال دیگر از من بپرسند که در شرایط سخت چه کار کردی؟ باید جواب بدهم به‌عنوان یک کارشناس اقتصادی و کسی که اقتصاد خوانده، تلاش کردم یک لنگر تحلیلی متناسب ارائه کنم. به نظر من نبود این لنگر تحلیلی اشکال بسیار بزرگی است. هر یک از ما رسالت داریم تا یک تحلیل متناسب با شرایط فعلی ارائه کنیم و نقش خود را در این مسیر سخت ایفا کنیم.

@shahdeeghtesad
شهد اقتصاد
🔵اصلاحات اقتصادی در شرایط کنونی ◀️ دکتر مسعود نیلی من سه مساله را دشواری‌های سه‌گانه اقتصاد ایران عنوان می‌کنم. 🔸 اولین مساله «عدم تعادل‌های بزرگ در نتیجه تصمیمات اشتباه نه بر اثر تحریم‌ها یا هر نیروی برون‌زای دیگری» است. 🔸 دومین مساله که همه ما آن را…
⭕️◻️«طراحی مسیر» اصلاحات اقتصادی(مقدمه)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی

در نشست سوم از سری نشست‌های هم‌اندیشی و گفت‌و‌گوی گروه رسانه‌ای دنیای اقتصاد درباره امکان اصلاحات اقتصاد ایران، تعدادی از صاحب‌نظران اقتصادی به گفتگو پرداخته‌اند که خلاصه این نشست در روزنامه دنیای اقتصاد به تاریخ نهم آبان منتشر شده است.{لینک}

▫️خواندن نظرات اساتید حاضر در نشست می‌تواند سرنخ‌هایی خوبی در مورد مدل‌های ذهنی ایشان به دست بدهد. اگر بتوانید ویدئوی این نشست که در سایت اکوایران موجود است را هم ببینید بسیار خوب است. بخصوص دانشجویان رشته اقتصاد می‌توانند نکات بسیار ارزشمندی از تک‌تک اساتید بیاموزند. یکی از ایده‌های خوبی که مطرح شده است، ایده «لنگر تحلیلی» از دکتر نیلی است.

▫️با اینحال، علی‌رغم ارزشمند بودن نظرات اساتید، می‌توان بر مواضع هر کدام از ایشان نقدهایی وارد کرد. بنده هم نقدهایی دارم که به منظور حفظ کیفیت از عجله کردن پرهیز می‌کنم تا مطمئن شوم سخنان ایشان را در حد وسعم فهم کرده‌ام و بعد به مرور، آن‌ها را منتشر خواهم کرد. عمده نقدهایم مبتنی بر غفلت از برخی واقعیت‌های مهم هستند.


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️نشست هم‌اندیشی با موضوع «سیاستگذاری مشاهده-محور(Evidence-Based) در مبارزه با فقر»

سخنران: دکتر مهدی فیضی

زمان: دوشنبه 20/08/1398
مکان: ساختمان دنیای اقتصاد، خیابان قائم مقام فراهانی

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️تحلیل رانتامنتال!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی

▫️افرادی که تازه با بازار سهام آشنا می‌شوند سوالشان این است: «چه سهمی بخریم؟»

▫️بعد از اینکه کمی بیشتر تجربه کسب می‌کنند سوالشان کمی دقیق‌تر می‌شود: «چه قیمتی بخریم و چه قیمتی خارج شویم؟»

▫️بعد که شخص با تحلیل کردن کمی آشنا می‌شود و سعی می‌کند خودش فرصت‌ها را کشف کند یکی از سوالات رایج این است: «در ایران تحلیل تکنیکال بهتر جواب می‌دهد یا تحلیل فاندامنتال(بنیادی)؟»

▫️پاسخی که من به ایشان می‌دهم این است که هیچکدام! می‌پرسند: «پس چه نوع تحلیلی خوب جواب می‌دهد؟» و پاسخم این است که اگر دنبال تحلیلی با دقت بالا هستید باید بازیگران سهم را بشناسید و بتوانی رفتار آن‌ها را پیش‌بینی کنید. چون کسانی هستند که به اصطلاح اقتصاد خرد «قدرت بازاری» دارند و می‌توانند قیمت را دستکاری کنند!

▫️و سوال بعدی احتمالا این است: «خوب چطور بازیگران را بشناسیم و رفتارشان را پیش‌بینی کنیم؟» و جواب این سوال هم این است: «باید به روشی از آن اطلاع پیدا کنید»!!

▫️امّا نکته جالب ماجرا اینجاست که اگر دیر اطلاع پیدا کنید و یا دیگران هم از آن اطلاع پیدا کنند دیگر امکان کسب سود از این اطلاع وجود نخواهد داشت! پس باید هم اطلاع پیدا کنی و هم «بیشتر از بقیه» اطلاع پیدا کنی! این یعنی داشتن «رانت»!

▫️برای همین فعالان بازار سرمایه به چنین تحلیل‌هایی اصطلاحا (و با الگوبرداری از واژگان «تکنیکال» و «فاندامنتال»)، «رانتامنتال» می‌گویند: تحلیلی بنیادی (مبتنی بر اطلاعات محرمانه) یا تکنیکال (مبتنی بر اطلاع از تصمیم بازیگران) که با رانت اطلاعاتی انجام می‌شود.

▫️برای موفقیت در بازارهای مالی بهترین نوع تحلیل رانتامنتال است که البته معمولا خیلی هم به دانش آکادمیک نیازمند نیست!

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️اقتصاد پیچیدگی از تبیین تا تجویز
مصطفی نصراصفهانی

ویدئوی فوق صحبتهای ارزشمند دکتر سید علی حسینی از گروه سیستمهای پیچیده دانشگاه شهید بهشتی، در رابطه با اقتصاد پیچیدگی است.

▫️در موضع تبیین، بحث "تله اجتماعی" چنانچه بیان میکنند در بسیاری از سیستمهای اجتماعی در ایران اتفاق می افتد.(ترافیک، مترو ، بازارهای مالی و...)


▫️اما در موضع تجویز ممکن است جملات ایشان سوءتفاهم ایجاد کند. توصیه به اینکه دولت مردم(عوامل) را "مجبور کند" یک رهیافت قیم مآبانه سنتی است در حالیکه مطالعاتی نشان داده اند که گاهی تنها با "شفافیت اطلاعاتی"(یا سقلمه هایی) میتوان از تله اجتماعی عبور کرد.


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
لیست_کالاها_در_توافقنامه_با_کشورهای.pdf
289.4 KB
⭕️◻️کشورهای حوزه اوراسیا شطرنج‌بازهایی قوی هستند.

آیا ایران می‌تواند در این توافق تجاری برنده باشد؟

کدام شرکت‌های بورسی از این معافیت‌ها سود می‌برند؟

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️اخبار خوب در بازار منفی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی

یکی از پدیده هایی که در بازار سهام با آن مواجه هستیم این است که شرکت‌ها از انتشار اخبار خوب وقتی که کلیت بازار منفی است اجتناب می‌کنند.

▫️باور امور سهام شرکت‌ها این است که انتشار اخبار خوب در بازار منفی اصطلاحا باعث سوخت شدن آن خواهد شد.

▫️اگرچه ادعای فوق در حالت کلی درست است، امّا نمی‌توان به آن به چشم یک «قانون» نگاه کرد.

▫️از قضا، زمانی که همه بازار منفی است وقتی نمادی مثبت باشد توجه‌ها را به خودش جلب خواهد کرد(Availability). بنابراین کافی است مدیریت بازیگران به خوبی انجام شود تا بازار منفی نه تنها اثر منفی نداشته باشد، بلکه به رشد بیشتر نماد هم کمک بکند.

▫️در شرایط فعلی وقتی کلیت بازار منفی است، مردم دچار ترس شده‌اند و مثل یک رمه به سمت و سوهای مشخصی حرکت می‌کنند(Herding). کافی است بتوانید ایشان را به سمت شرکت خودتان هدایت کنید تا رشد مضاعف قیمت سهامش را شاهد باشید!

پ.ن.: طبیعی است که گاهی ممکن است اصلا جهش قیمت به صلاح نباشد، اما حرف این است که اگر تنها مانع انتشار اخبار خوب جو منفی کلیت بازار است به نکات فوق هم توجه شود و استراتژی‌های مختلف بررسی شوند.

#چکاپا
#درهآورد

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️غیرت ناموسی آمریکا و برداشتن تحریم!


▫️چنانچه در نمودار بالا مشاهده می‌کنید در سال 1991، آمریکا «مجبور بود» برای حفظ هژمونی دلار (که می‌شود آن را «ناموس آمریکا» نامید) تحریم‌هایی که علیه چین وضع کرده بود را در عمل ملغی کند!

▫️مقاله‌ای که در همان سال در روزنامه لسنجلس تایمز در این باره چاپ شده است را بد نیست نگاهی بیندازید: لینک.

▫️شاید سال 2020 هم سال برداشتن تحریم‌های ایران باشد تا هژمونی دلار تا مدتی بعد دوباره تضمین شود!

والله اعلم

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️چرا نتانیاهو از عکس و نمودار استفاده می‌کند؟ ✍🏼مصطفی نصراصفهانی اکثر مردم ایران فکر می‌کنند که سبک سخنرانی نتانیاهو ریشه در احساسات او دارد و او را با کسی مثل احمدی‌نژاد مقایسه می‌کنند. این در حالی است که غربی‌ها و بخصوص اسرائیلی‌ها روی تک‌تک جزئیات کارهایشان…
⭕️◻️سال گذشته که جواد ظریف و عراقچی به تصاویری که نتانیاهو از تورقوزآباد نشان می‌داد می‌خندیدند راجع به خطرناک بودن وضعیت هشدار دادم! {لینک}

حالا و بعد از گزارش آژانس بین‌المللی اتمی کمی واضحتر شده است که داستان چه بوده!

▫️نمی‌دانم کی بناست خوشبینی مفرط و بدبینی مفرط در روابط بین‌الملل جایش را به استراتژی و عقلانیت بدهد!

{این توئیت بنده را هم ببینید: لینک}

پ.ن.: مشابه همین تکنیک‌های اسرائیل در فریب افکار عمومی دنیا را بعضی از کارمندان وزارت اطلاعات ایران علیه مردم عادی انجام می‌دهند و #سازوکارهای موجود هم توانایی مهار ایشان را ندارد!


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️نابخردی‌ها در اعتراضات مردمی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی


در میان همه مباحث مرتبط با افزایش شبانه قیمت بنزین یک مورد بیشتر از همه برای من جلب توجه می‌کند و آن این است که واکنش مردم به جهش نرخ ارز به اندازه جهش قیمت بنزین شدید نبود.

▫️این در حالی است که در جهش نرخ ارز اکثر افراد طبقات پائین بیش از پیش فقیر شدند. این شدت تغییرات تا جائی بود که عده‌ای از مردم را تبدیل به «برده» دیگران(برندگان بازی ارزی) کرد.

▫️اما چرا واکنش در برابر رشد قیمت بنزین اینقدر شدید شد؟ پاسخ در «محسوس بودن» (Salience) تغییر است. اولین محاسبه‌ای که در ذهن افراد می‌آید به این صورت است: «من فلان مقدار بنزین در ماه مصرف می‌کنم و اگر بخواهم آن را به قیمت جدید بخرم بهمان میزان به هزینه‌هایم اضافه می‌شود». شخص بلافاصله کاهش رفاهش را تصور می‌کند و این باعث عصبانیتش می‌شود. با اینهمه، اثرات افزایش قیمت بنزین بر رفاه طبقات ضعیف‌تر (که احتمالا معترضان هم از همین طبقات هستند) اصلا قابل مقایسه با نابرابری ایجاد شده در اثر افزایش قیمت ارز نیست!!

▫️حکایت مردم در مواجهه با افزایش نرخ ارز بی‌شباهت به قورباغه آرام‌پز نبود: اثر منفی برای مردم ملموس و محسوس نبود چون با وقفه و کم‌کم خودش را نشان می‌داد. علاوه بر آن، اکثر مردم احتمال کوچکی می‌دادند که شاید در این بازی ایشان هم برنده باشند و می‌دانیم احتمالات کوچک در ذهن بزرگنمایی هم می‌شود. بنابراین اثرات با وقفه و توزیع‌شده و با نااطمینانی سه علت نامحسوس شدن اثرات منفی جهش نرخ ارز بر رفاه بازندگان جهش سال گذشته نرخ ارز بود.

▫️منظور از توزیع‌شدن اثرات این است که «ادراک تورم» با تدریج اتفاق می‌افتد. مثلا شخص تا زمانی که برای خرید اقدام نکند (که از بسیاری چیزها خرید نمی‌کند) جهش قیمت آن‌ها را ادراک نمی‌کند.

▫️منظور ازنااطمینانی در نوع اثر هم این است که افراد در جهش ارزی توانایی محاسبه دقیق اینکه رفاهشان به نسبت دیگران بهبود پیدا می‌کند یا نه را نداشتند ولی کمی امید داشتند که با خرید مقداری سکه و ارز و... بتوانند از قافله عقب نمانند.

▫️هیچکدام از سه مکانیزم فوق که کاهنده Salience در جهش ارزی بودند در مورد بنزین وجود ندارند. و برای همین مشاهده می‌شود که واکنش معترضان در دو موقعیت با همدیگر همخوانی ندارند!


⭕️⭕️حال چه باید کرد؟
افزایش قیمت بنزین باید دیر یا زود اتفاق می‌افتاد. اما «کیفیت» اجرای آن است که همواره مورد بحث قرار می‌گرفت و می‌گیرد.
یکی از جنبه‌های کیفی، مدیریت جنبه‌های روانی است و متأسفانه مسئولین محترم توانایی جمعبندی نظرات کارشناسان را ندارند.
از جمله کارهایی که امکان داشت در این رابطه صورت بپذیرد و انجام نشد محسوس کردن اثرات مثبتی است که دولت و کارشناسانش ادعا می‌کنند افزایش قیمت بنزین بر رفاه طبقات پائینتر خواهد داشت.
اولین گام، واریز کردن پولی است که گفته می‌شود بناست به مردم داده شود.

⭕️اما مردم...
مردم باید توجه کنند که برای بدست آوردن هر چیزی باید مبارزه کرد. همچنین نه تنها باید مبارزه کرد، بلکه باید هوشمندانه (و بهینه) مبارزه کرد!
شمائی که برای گران شدن بنزین به خیابان ریخته‌اید باید به خاطر داشته باشید که این کاهش رفاه الان ایجاد نشده است، بلکه بخاطر تورم است. تورمی که دولت ولخرج و ناکارآمد و بانک‌ها ایجاد کرده‌اند!

آن چیزی که باید برایش به خیابان ریخت و لاستیک آتش زد گران شدن بنزین نیست، بلکه عدم شفافیت در رابطه با وام‌های معوق و کلان بانکی است.

همچنین باید مواظب بود که جان و مالمان را در پیشگاه برادران قاچاقچی (که هیچکس توانایی مهار ایشان را ندارد {لینک} و الان بیشترین ضرر را می‌کنند) قربانی نکنیم!!

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicAndFinance
⭕️◻️دیکتاتوری شفاف از دموکراسی غیرشفاف بهتر است!

به برکت قطع اینترنت در چند روز گذشته فقط در زمانهای مرده سه جلد کتاب مطالعه کردم!

▫️کتاب «خیره به خورشید» نوشته اروین یالوم روانشناس اگزیستانسیالیست،
▫️کتاب «جریان شناسی فمینیسم اسلامی» نوشته نفیسه عقدایی،
▫️و کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه ها تشخیص دهیم» نوشته ریچارد پل ولیندا الدر.

▫️جمله ای که در عکس فوق از جیمز مدیسون مشاهده میکنید یکی از بهترین جملات در سه کتاب فوق بود.


نگاه کنید: درمان #اعتیاد_مجازی


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
Forwarded from اقتصاد رفتاری (Mostafa Nasr Esfahani)
اعتیاد مدرن
چگونه به گوشی های هوشمند دچار شده ایم؟

وقتی در تلفن هوشمند خود غرق می‌شویم و حواسمان از دنیای اطراف پرت می‌شود فکر می‌کنیم این فقط یک اتفاق یا مسوولیت ماست. اما این‌گونه نیست. دلیل دیگر آن است که تلفن‌های هوشمند و اَپ‌ها جهت‌گیری‌های روانی و نقاط آسیب‌پذیر ما را سرقت می‌کنند. من هنگامی که شعبده‌باز بودم درباره نقاط آسیب‌پذیر ذهن مطالب زیادی آموختم. شعبده‌بازان کار خود را با جست‌وجو برای نقاط کور، آسیب‌پذیر و متعصب در ذهن مردم آغاز می‌کنند. بنابراین می‌توانند بدون اینکه مردم بفهمند بر آ‌نها تاثیر بگذارند. وقتی فهمیدید کدام دکمه‌های افراد را فشار دهید آنگاه می‌توانید آنها را همانند یک پیانو بنوازید. و این دقیقاً همان کاری است که فناوری با ذهن شما انجام می‌دهد. طراحان اَپ کلیدهای آسیب‌پذیری روانی شما را می‌نوازند تا بتوانند توجه شما را جلب کنند.


هر فرد به‌طور متوسط 150 بار در روز تلفن خود را بررسی می‌کند، اما چرا؟ آیا ما 150 انتخاب آگاهانه انجام می‌دهیم؟ دلیل اصلی وجود مولفه روانی شماره یک در دستگاه‌هاست: پاداش‌های متغیر و پراکنده.
طراحان فناوری برای افزایش درجه وابستگی فقط لازم است اقدامات کاربر (مانند کشیدن یک دسته) را به یک پاداش متغیر ربط دهند. شما یک اهرم را می‌کشید و بلافاصله یک پاداش هیجان‌آور (یک مسابقه و جایزه) دریافت می‌کنید یا هیچ چیز نمی‌گیرید. هرگاه درجه متغیر بودن پاداش بالاتر رود اعتیاد به حداکثر می‌رسد.
آیا این تاثیر واقعاً کار می‌کند؟ بله. دستگاه‌های سکه‌ای در ایالات متحده بیش از مجموع درآمد بیس‌بال، فیلم‌ها و شهربازی‌ها درآمدزایی می‌کنند. طبق گفته پروفسور ناتاشا داوشول از دانشگاه نیویورک و مولف کتاب «اعتیاد با طراحی» در مقایسه با انواع مختلف قماربازی، مردم سه یا چهار برابر سریع‌تر درگیر دستگاه‌های سکه‌‌ای می‌شوند.
اما واقعیت تلخ اینجاست: چندین میلیارد نفر یک دستگاه سکه‌ای در جیب خود دارند. هرگاه ما تلفن را از جیب خود بیرون می‌آوریم با یک دستگاه سکه‌ای بازی می‌کنیم تا ببینیم چه پیام‌هایی دریافت کرده‌‌ایم. وقتی انگشت خود را روی صفحه اینستاگرام می‌کشیم با یک دستگاه سکه‌ای بازی می‌کنیم تا ببینیم عکس بعدی چیست. وقتی صفحه را می‌کشیم تا ای‌میل خود را تازه کنیم با یک دستگاه بازی می‌کنیم تا ببینیم ای‌میل بعدی چیست و وقتی صفحه دوست‌یابی را لمس می‌کنیم با دستگاه بازی می‌کنیم تا ببینیم دوستی پیدا می‌کنیم یا خیر.
گاهی اوقات این کار عمدی است: اَپ‌ها و وب‌سایت‌ها پاداش‌های متغیر و پراکنده‌ای را برای تمام محصولاتشان در نظر می‌گیرند چرا که این کار برای تجارت و کسب‌وکار مفید است.
گاهی اوقات نیز (همانند ای‌میل) این کار فقط یک اتفاق است.
روش دیگری که فناوری برای دزدیدن اذهان به کار می‌برد آن است که به ما القا می‌کند یک درصد احتمال وجود دارد که ما موضوعی مهم را از دست بدهیم. علاوه بر این، اَپ‌ها از نیاز فرد به تایید اجتماعی سوءاستفاده می‌کنند. وقتی ما این پیام را دریافت می‌کنیم «دوست شما شما را در یک عکس تگ کرده است»، بلافاصله حس تایید اجتماعی و تعلق به ما دست می‌دهد. اما همه این کارها در کنترل شرکت‌های فناوری است.
فیس‌بوک و اینستاگرام به‌طور خودکار پیشنهاد می‌کنند چه عکس‌هایی را باید تگ کنیم و به این ترتیب آنها باعث می‌‌شوند افراد در عکس‌ها بیایند. بنابراین وقتی دوستم مرا تگ می‌کند او در واقع به پیشنهاد فیس‌بوک پاسخ می‌دهد و خود انتخاب مستقلی ندارد. اما فیس‌بوک با این روش تعداد دفعاتی را که میلیون‌ها نفر احساس تایید اجتماعی دارند دستکاری می‌کند.
همین امر هنگامی اتفاق می‌افتد که ما عکس پروفایل خود را عوض می‌کنیم. فیس‌بوک می‌داند که آن همان زمانی است که ما در مقابل تایید اجتماعی آسیب‌پذیر هستیم: «دوستان من در مورد عکس جدیدم چه نظری دارند؟». فیس‌بوک رتبه این عکس را بالاتر می‌برد و بنابراین عکس زمان طولانی‌تری در صفحه اخبار می‌ماند و دوستان بیشتری آن را لایک می‌کنند یا در مورد آن نظر (کامنت) می‌دهند. هر لایک یا نظر یک بار دیگر ما را به فیس‌بوک می‌کشاند. همه افراد به طور ذاتی به تایید اجتماعی پاسخ می‌دهند اما برخی گروه‌های سنی به ویژه نوجوانان در مقابل آن آسیب‌پذیری بیشتری دارند. به همین دلیل می‌توان میزان قدرت طراحان را هنگام سوءاستفاده از این آسیب‌پذیری درک کرد.

متن کامل این تحلیل را در شماره 187 هفته نامه تجارت فردا مطالعه کنید.

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance