⭕️◻️جلسه بحث و گفتگوی اقتصاد رفتاری
فردا جلسه بحث و گفتگوی اقتصاد رفتاری با موضوع "مالی رفتاری در عمل: مرور تجربه های شخصی" در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی برگزار میشود.
شرکت کنندگان تجربیات تلخ و شیرین مالی و اقتصادی خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند و در مورد آنها(زیرنظر اساتید) بحث و گفتگو میکنند.
🔺فردا چهارشنبه، 25ام اردیبهشت ماه، ساعت 5-7عصر، کلاس 110. دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی. خیابان شهیدبهشتی، نبش احمدقصیر.
شرکت برای عموم آزاد است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
فردا جلسه بحث و گفتگوی اقتصاد رفتاری با موضوع "مالی رفتاری در عمل: مرور تجربه های شخصی" در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی برگزار میشود.
شرکت کنندگان تجربیات تلخ و شیرین مالی و اقتصادی خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند و در مورد آنها(زیرنظر اساتید) بحث و گفتگو میکنند.
🔺فردا چهارشنبه، 25ام اردیبهشت ماه، ساعت 5-7عصر، کلاس 110. دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی. خیابان شهیدبهشتی، نبش احمدقصیر.
شرکت برای عموم آزاد است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️در تفاوتهای اقتصاد رفتاری با اقتصاد جریان اصلی(کلاسیک)
✍️مصطفی نصراصفهانی
▫️دهه هشتاد بود که در کلاس «نظامهای اقتصادی»که توسط دکتر رنانی تدریس میشد بحث آزادی اقتصادی مطرح بود. استاد مثال میزدند که مثلا حتی اگر کسی بخواهد هرچه پول و ثروت دارد بسوزاند کسی مانعش نشود.
▫️آنزمان من که دانشجوی کارشناسی بودم پرسیدم: «شما خودتان اگر ببینید کسی در حال خودکشی است مانع نمیشوید؟» و اگر درست بیاد بیاورم استاد سوالم را با سوال دیگری جواب داد و مثل فیلمهای اصغر فرهادی جمعبندی نهایی را به خودمان واگذار کرد!
▫️خاطره فوق را امروز وقتی گفتگوی آمارتیا سن (نوبلیست اقتصاد) با یکی از دانشجویانش را میخواندم به یاد آوردم.
▫️آمارتیا سن در محوطه دانشگاه هاروارد از یکی از دانشجویان میپرسد: «اگر کسی در حال قطع انگشتانش با یک قیچی باغبانی کهنه باشد چکار باید کرد؟»
دانشجو جواب میدهد که «باید قیچی را از دستش گرفت و با پلیس تماس گرفت»
ولی خود آمارتیا سن به طعنه پاسخ میدهد: "باید یک قیچی تیزتری در اختیارش گذاشت!"
▫️رهیافت اقتصاد جریان اصلی به آزادی مثل کسی است که به آن شخص قیچی تیزتری پیشنهاد میدهد!
▫️در اقتصاد کلاسیک سه پیش فرض وجود دارد:
۱➖افراد میدانند که چه چیزی میخواهند.
۲➖هرچه آزادی و امکان انتخاب برای افراد بیشتر باشد بهتر است.
۳➖افراد با عقلانیت کامل و با موفقیت بهینه یابی میکنند.
▫️هر سه پیشفرض فوق توسط مشاهدات تجربی در اقتصاد رفتاری به چالش کشیده میشود و با اینها جایگزین میشود:
۱➖ افراد نمی دانند که واقعا چه چیزی میخواهند!
۲➖گاهی گزینه های کمتر بهتر از گزینه های متعدد است.
۳➖افراد هم در تشخیص و هم در اجرای برنامه درست دچار مشکل هستند.
و این تفاوتها باعث میشود نوعی از قیم مآبی در اقتصاد رفتاری مورد تجویز قرار بگیرد.
#نئولیبرالیسم
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍️مصطفی نصراصفهانی
▫️دهه هشتاد بود که در کلاس «نظامهای اقتصادی»که توسط دکتر رنانی تدریس میشد بحث آزادی اقتصادی مطرح بود. استاد مثال میزدند که مثلا حتی اگر کسی بخواهد هرچه پول و ثروت دارد بسوزاند کسی مانعش نشود.
▫️آنزمان من که دانشجوی کارشناسی بودم پرسیدم: «شما خودتان اگر ببینید کسی در حال خودکشی است مانع نمیشوید؟» و اگر درست بیاد بیاورم استاد سوالم را با سوال دیگری جواب داد و مثل فیلمهای اصغر فرهادی جمعبندی نهایی را به خودمان واگذار کرد!
▫️خاطره فوق را امروز وقتی گفتگوی آمارتیا سن (نوبلیست اقتصاد) با یکی از دانشجویانش را میخواندم به یاد آوردم.
▫️آمارتیا سن در محوطه دانشگاه هاروارد از یکی از دانشجویان میپرسد: «اگر کسی در حال قطع انگشتانش با یک قیچی باغبانی کهنه باشد چکار باید کرد؟»
دانشجو جواب میدهد که «باید قیچی را از دستش گرفت و با پلیس تماس گرفت»
ولی خود آمارتیا سن به طعنه پاسخ میدهد: "باید یک قیچی تیزتری در اختیارش گذاشت!"
▫️رهیافت اقتصاد جریان اصلی به آزادی مثل کسی است که به آن شخص قیچی تیزتری پیشنهاد میدهد!
▫️در اقتصاد کلاسیک سه پیش فرض وجود دارد:
۱➖افراد میدانند که چه چیزی میخواهند.
۲➖هرچه آزادی و امکان انتخاب برای افراد بیشتر باشد بهتر است.
۳➖افراد با عقلانیت کامل و با موفقیت بهینه یابی میکنند.
▫️هر سه پیشفرض فوق توسط مشاهدات تجربی در اقتصاد رفتاری به چالش کشیده میشود و با اینها جایگزین میشود:
۱➖ افراد نمی دانند که واقعا چه چیزی میخواهند!
۲➖گاهی گزینه های کمتر بهتر از گزینه های متعدد است.
۳➖افراد هم در تشخیص و هم در اجرای برنامه درست دچار مشکل هستند.
و این تفاوتها باعث میشود نوعی از قیم مآبی در اقتصاد رفتاری مورد تجویز قرار بگیرد.
#نئولیبرالیسم
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️آیا اقتصاد رفتاری بزرگتر شدن دولت را تجویز میکند؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در واکنش به مطلبی که اخیرا در مورد لزوم «نوعی» از قیممآبی در کانال نوشتم مطالبی منتشر شده و سعی میکند اینگونه القا کند که اقتصاد رفتاری منجر به دخالت بیشتر دولت و گرفتن آزادی مردم خواهد شد.
▫️این بحث، بحثی قدیمی در حوزه رفتاری است و بهترین پاسخ برای آن را خود تیلر ارائه کرده است. تیلر میگوید که از قضا اقتصاد رفتاری به بحثهای بی سرو ته چپ و راست پایان میدهد!
▫️آنچه که از ادبیات دانش اقتصادبخش عمومی و نظریات مرتبط با اندازه دولت برمیآید کماهمیتتر بودن «اندازه دولت» نسبت به «کیفیت دولت» است. به عبارتی، ممکن است دولت در جایی کوچک باشد و همان دولت کوچک هم در عمل مانع رشد اقتصاد بشود و بالعکس.
▫️تمرکز اصلی اقتصاد رفتاری در رابطه با دولت بر «کیفیت» دولت است.
▫️پروفسور تیلر در ابتدای کتاب سقلمه و در پاسخ به این سوال که قیممآبی آزادیخواهانه چپ است یا راست مینویسد:
«ما فکر میکنیم که قیممآبی آزادیخواهانه بنیانی نویدبخش برای دودستگی حزبی است. در فصلهای بعد نشان خواهیم داد که اداره بهتر اوضاع در بسیاری از حوزهها، از جمله حفاظت از محیط زیست، قانون خانواده و انتخاب مدرسه، مستلزم اجبار و محدودیت دولتی کمتر و آزادی انتخاب بیشتر است. در نتیجه اگر مشوقها و سقلمهها جایگزین الزامات و ممنوعیتها شوند، دولتی کوچکتر و معتدلتر خواهیم داشت؛ بنابراین روشن بگوییم: ما به دنبال بزرگتر کردن دولت نیستیم، بلکه به دنبال حکومتی بهتر هستیم.»(متن ترجمه از مهری مدآبادی و انتشارات هورمزد)
▫️مشکل آن دوستان (که هویت نامعلومی هم دارند) این است که با خواندن «فقط چندسطر» مطلب تلگرامی بنده در مورد رهیافت اقتصاد رفتاری زود نتیجهگیری کردهاند!
▫️قیممآبی انواعی دارد و این «نوع» قیممآبی که در اقتصادرفتاری مطرح میشود خفیفترین نوع آن است که در آن اساسا آزادی انتخاب محدود نمیشود و برای همین تیلر و سانستین آن را قیممآبی «لیبرتارین» نامگذاری میکنند!
▫️اگر بخواهم مثال بزنم اینطور میگویم: «اقتصادرفتاری میگوید کسی که در حال خودکشی است را با تکنیکهای روانی منصرف کنید». در عین حال این فرآیند باید بصورت کاملا شفاف باشد و همچنین در زمان سلامت روانی و... از او اجازه گرفته شده باشد که اگر من در چنین موقعیتی قرار گرفتم میتوانید مانعم بشوید.
▫️البته نوع دیگری از قیممآبی هم میتواند باشد که بگوید باید شخص را با چک و لگد طوری توجیه کرد که دیگر به خودکشی فکر نکند!!
❓راستی اگر کسی بخواهد خودکشی کند شما به آزادی انتخابش احترام میگذارید یا به روشی مانعش میشوید؟
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در واکنش به مطلبی که اخیرا در مورد لزوم «نوعی» از قیممآبی در کانال نوشتم مطالبی منتشر شده و سعی میکند اینگونه القا کند که اقتصاد رفتاری منجر به دخالت بیشتر دولت و گرفتن آزادی مردم خواهد شد.
▫️این بحث، بحثی قدیمی در حوزه رفتاری است و بهترین پاسخ برای آن را خود تیلر ارائه کرده است. تیلر میگوید که از قضا اقتصاد رفتاری به بحثهای بی سرو ته چپ و راست پایان میدهد!
▫️آنچه که از ادبیات دانش اقتصادبخش عمومی و نظریات مرتبط با اندازه دولت برمیآید کماهمیتتر بودن «اندازه دولت» نسبت به «کیفیت دولت» است. به عبارتی، ممکن است دولت در جایی کوچک باشد و همان دولت کوچک هم در عمل مانع رشد اقتصاد بشود و بالعکس.
▫️تمرکز اصلی اقتصاد رفتاری در رابطه با دولت بر «کیفیت» دولت است.
▫️پروفسور تیلر در ابتدای کتاب سقلمه و در پاسخ به این سوال که قیممآبی آزادیخواهانه چپ است یا راست مینویسد:
«ما فکر میکنیم که قیممآبی آزادیخواهانه بنیانی نویدبخش برای دودستگی حزبی است. در فصلهای بعد نشان خواهیم داد که اداره بهتر اوضاع در بسیاری از حوزهها، از جمله حفاظت از محیط زیست، قانون خانواده و انتخاب مدرسه، مستلزم اجبار و محدودیت دولتی کمتر و آزادی انتخاب بیشتر است. در نتیجه اگر مشوقها و سقلمهها جایگزین الزامات و ممنوعیتها شوند، دولتی کوچکتر و معتدلتر خواهیم داشت؛ بنابراین روشن بگوییم: ما به دنبال بزرگتر کردن دولت نیستیم، بلکه به دنبال حکومتی بهتر هستیم.»(متن ترجمه از مهری مدآبادی و انتشارات هورمزد)
▫️مشکل آن دوستان (که هویت نامعلومی هم دارند) این است که با خواندن «فقط چندسطر» مطلب تلگرامی بنده در مورد رهیافت اقتصاد رفتاری زود نتیجهگیری کردهاند!
▫️قیممآبی انواعی دارد و این «نوع» قیممآبی که در اقتصادرفتاری مطرح میشود خفیفترین نوع آن است که در آن اساسا آزادی انتخاب محدود نمیشود و برای همین تیلر و سانستین آن را قیممآبی «لیبرتارین» نامگذاری میکنند!
▫️اگر بخواهم مثال بزنم اینطور میگویم: «اقتصادرفتاری میگوید کسی که در حال خودکشی است را با تکنیکهای روانی منصرف کنید». در عین حال این فرآیند باید بصورت کاملا شفاف باشد و همچنین در زمان سلامت روانی و... از او اجازه گرفته شده باشد که اگر من در چنین موقعیتی قرار گرفتم میتوانید مانعم بشوید.
▫️البته نوع دیگری از قیممآبی هم میتواند باشد که بگوید باید شخص را با چک و لگد طوری توجیه کرد که دیگر به خودکشی فکر نکند!!
❓راستی اگر کسی بخواهد خودکشی کند شما به آزادی انتخابش احترام میگذارید یا به روشی مانعش میشوید؟
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️شبهای قدر، دعا و نفاق
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
چنانچه در مباحث تفسیر متن و هرمونوتیک مطرح است انسانها این استعداد را دارند که از یک متن(پدیده) ثابت برداشتها و تفسیرهای مختلف و متفاوتی داشته باشند.
▫️دعاهایی که در شبهای قدر خوانده میشود هم از این داستان مستثنی نیستند. افراد در جستجوی نفع شخصی خودشان دعا میخوانند و شب زنده داری میکنند، که امری طبیعی، منطقی و پذیرفتهشده است. تصویر ذهنی بعضی افراد این است که مثلا بعد از خواندن دعای جوشن کبیر میتوانند خواسته خودشان را از خالق هستی(با آن ویژگیهایی که در دعا توصیف میشود) درخواست کنند.
بعضی افراد هم این مناسک را به خاطر هورمونهایی که به واسطه آنها ترشح میشود دوست دارند.
بعضی افراد هم این مناسک را بواسطه کارکردهای اجتماعیِ اخلاقی و غیراخلاقی آن پیگیر هستند(مثلا تقویت روابط اجتماعی و احساسی و..).
▫️با اینحال، جنبه دیگری از این دعاها جنبه آموزشی آنهاست که #مکانیزمهای_دفاعی مردم باعث میشود از توجه به آنها اجتناب کنند. به بیانِ دانش اقتصاد، این دعاها تلاش میکنند «کنش»های انسانی را جهت بدهند، اما بعضی افراد علیرغم خواندن این دعاها اثری نمیپذیرند!
▫️مثلا آدم بخیل و بد طینتی را تصور کنید که این دعا را میخواند:
اللهم اشبع کل جائع، اللهم اغن کل فقیر، اللهم فرج عن کل مکروب و...
(خدایا «همه» گرسنگان را سیر کن، خدایا «همه» فقرا را غنی کن، خدایا گره از کار «هر» گرفتاری باز کن و...)
▫️چنین آدمی خودش در کار مردم گرفتاری ایجاد میکند و وقتی بدیهایش با مردم را به یاد میآورد ممکن است یکی از دو روش زیر را به کار ببرد:
1- از توجه به معنای دعا اجتناب کند.
2- کارها (کنشهای) خودش را از مصادیق بدی کردن نداند و با تفسیرهای خاص و شاذ کارهایش را توجیه کند.
هر دو راهکار فوق از مصادیق #خودفریبی و به بیان قرآن، نفاق است. آنجا که میفرماید:
«یخادعون الله و الذین ءامنوا و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون»
(خدا و مومنان را فریب میدهند در حالی که به جز خودشان کسی را فریب نمیدهند ولی این مسئله برایشان محسوس نیست)
▫️متأسفانه در نظام جمهوری اسلامی از این دست منافقان بسیار فراواناند! نفاقی که در آقازادههایشان آشکار میشود و خودش را نشان میدهد. مگر میشود کسی از مستضعفان دم بزند و از این طریق به قدرت برسد و بعد خودش تبدیل به مستکبر بشود؟ مگر میشود کسی دم از امام زمان(عج) بزند، بعد با پول بیتالمال اشرافیت پیشه کند و لاکچری بازی دربیاورد و نمک بر زخم مردم بریزد؟!
مگر میشود کسی با رانت و انحصاری ظالمانه به ثروت برسد و هنوز احساس کند که مالی که تحصیل کرده حلال است؟!
آری میشود، کافی است منافقی دروغگو باشد...
پ.ن: آنچه خواندید تبیین نظری یک پدیده بود و در عمل برای سیاستگذاری باید از دانش و تجربه روز استفاده کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
چنانچه در مباحث تفسیر متن و هرمونوتیک مطرح است انسانها این استعداد را دارند که از یک متن(پدیده) ثابت برداشتها و تفسیرهای مختلف و متفاوتی داشته باشند.
▫️دعاهایی که در شبهای قدر خوانده میشود هم از این داستان مستثنی نیستند. افراد در جستجوی نفع شخصی خودشان دعا میخوانند و شب زنده داری میکنند، که امری طبیعی، منطقی و پذیرفتهشده است. تصویر ذهنی بعضی افراد این است که مثلا بعد از خواندن دعای جوشن کبیر میتوانند خواسته خودشان را از خالق هستی(با آن ویژگیهایی که در دعا توصیف میشود) درخواست کنند.
بعضی افراد هم این مناسک را به خاطر هورمونهایی که به واسطه آنها ترشح میشود دوست دارند.
بعضی افراد هم این مناسک را بواسطه کارکردهای اجتماعیِ اخلاقی و غیراخلاقی آن پیگیر هستند(مثلا تقویت روابط اجتماعی و احساسی و..).
▫️با اینحال، جنبه دیگری از این دعاها جنبه آموزشی آنهاست که #مکانیزمهای_دفاعی مردم باعث میشود از توجه به آنها اجتناب کنند. به بیانِ دانش اقتصاد، این دعاها تلاش میکنند «کنش»های انسانی را جهت بدهند، اما بعضی افراد علیرغم خواندن این دعاها اثری نمیپذیرند!
▫️مثلا آدم بخیل و بد طینتی را تصور کنید که این دعا را میخواند:
اللهم اشبع کل جائع، اللهم اغن کل فقیر، اللهم فرج عن کل مکروب و...
(خدایا «همه» گرسنگان را سیر کن، خدایا «همه» فقرا را غنی کن، خدایا گره از کار «هر» گرفتاری باز کن و...)
▫️چنین آدمی خودش در کار مردم گرفتاری ایجاد میکند و وقتی بدیهایش با مردم را به یاد میآورد ممکن است یکی از دو روش زیر را به کار ببرد:
1- از توجه به معنای دعا اجتناب کند.
2- کارها (کنشهای) خودش را از مصادیق بدی کردن نداند و با تفسیرهای خاص و شاذ کارهایش را توجیه کند.
هر دو راهکار فوق از مصادیق #خودفریبی و به بیان قرآن، نفاق است. آنجا که میفرماید:
«یخادعون الله و الذین ءامنوا و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون»
(خدا و مومنان را فریب میدهند در حالی که به جز خودشان کسی را فریب نمیدهند ولی این مسئله برایشان محسوس نیست)
▫️متأسفانه در نظام جمهوری اسلامی از این دست منافقان بسیار فراواناند! نفاقی که در آقازادههایشان آشکار میشود و خودش را نشان میدهد. مگر میشود کسی از مستضعفان دم بزند و از این طریق به قدرت برسد و بعد خودش تبدیل به مستکبر بشود؟ مگر میشود کسی دم از امام زمان(عج) بزند، بعد با پول بیتالمال اشرافیت پیشه کند و لاکچری بازی دربیاورد و نمک بر زخم مردم بریزد؟!
مگر میشود کسی با رانت و انحصاری ظالمانه به ثروت برسد و هنوز احساس کند که مالی که تحصیل کرده حلال است؟!
آری میشود، کافی است منافقی دروغگو باشد...
پ.ن: آنچه خواندید تبیین نظری یک پدیده بود و در عمل برای سیاستگذاری باید از دانش و تجربه روز استفاده کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️صحبتهای قابل تامل مهران مدیری در مورد قضاوت کردن
▫️بخش مهمی از ادبیات اقتصاد رفتاری متمرکز بر نحوه قضاوت کردن آدمهاست!
▫️وقتی در موضوعات بسیار ساده اشتباهات فاحش میکنیم، در مورد موضوعات پیچیده هم اشتباهات فاحش خواهیم کرد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️بخش مهمی از ادبیات اقتصاد رفتاری متمرکز بر نحوه قضاوت کردن آدمهاست!
▫️وقتی در موضوعات بسیار ساده اشتباهات فاحش میکنیم، در مورد موضوعات پیچیده هم اشتباهات فاحش خواهیم کرد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️فراگیر شدن استفاده از اقتصاد رفتاری در شرکتهای خصوصی و دولتها.
فهرست ارزشمندی از شرکتها و نهادهایی که در کشورهای مختلف تیم اقتصاد رفتاری و طراحی #سقلمه دارند در لینک زیر قابل دسترسی است:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1Vtq-3NAqGrIJA155ATXrnogr0q3Q-TFYd8IdqnpxJxQ/htmlview#gid=182512263
با تشکر از جناب امین کریمی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
فهرست ارزشمندی از شرکتها و نهادهایی که در کشورهای مختلف تیم اقتصاد رفتاری و طراحی #سقلمه دارند در لینک زیر قابل دسترسی است:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1Vtq-3NAqGrIJA155ATXrnogr0q3Q-TFYd8IdqnpxJxQ/htmlview#gid=182512263
با تشکر از جناب امین کریمی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
تجربه بخرید، نه کالا
ترجمان علوم انسانی
⭕️◻️اندر آداب خرید کردن!
▫️یکی از موضوعاتی که در اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار می گیرد مسئله "شادکامی"(Happiness) است.
▫️در فایل صوتی فوق توضیح داده می شود که چگونه میتوان با پولی مشخص به شادکامی بیشتری دست یافت.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️یکی از موضوعاتی که در اقتصاد رفتاری مورد بررسی قرار می گیرد مسئله "شادکامی"(Happiness) است.
▫️در فایل صوتی فوق توضیح داده می شود که چگونه میتوان با پولی مشخص به شادکامی بیشتری دست یافت.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️استفاده از حسابداری ذهنی در برنامه فقرزدائی قرآن
(به مناسب ماه مبارک رمضان)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️یکی از سوگیریهای رفتاری مهم که در کتب اقتصاد رفتاری بسیار به آن پرداخته شده است حسابداری ذهنی (Mental Accounting) نام دارد. حسابداری ذهنی به معنای طبقهبندی ذهنی دارائیها(اعم از پول) براساس منبع تحصیل آنها و یا محل مصرف آنها است. در مورد این سوگیری هم در این کانال، و هم در سایر منابع مطالبی نوشته شده است به عنوان مثال به مقالات زیر مراجعه شود:
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/340
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/364
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/368
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/369
▫️با اینحال، این سوگیری هم مشابه دیگر سوگیریها از یک طرف، استعداد این را دارد که انسان را دچار خطاهایی بکند و از طرف دیگر، میتواند برای افزایش سرعت تصمیمات و غلبه بر ضعفهای طبیعی بشر بسیار مفید باشد. بنابراین حسابداری ذهنی هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی.
▫️اقتصاددانانِ رفتاری معمولا از این سوگیری برای ترغیب افراد به «انضباط مالی» استفاده میکنند. مثلا اینکه شخص متعهد شود همواره درصدی مشخص از درآمد خود را پسانداز کند، بشدت بر رفتار پساندازی او تأثیر گذار است و بنابراین اقتصاددان رفتاری سعی خواهد کرد چنین تعهدی ایجاد شود.
▫️بسیارند افرادی که در بازارهای مالی و سرمایهگذاریها ریسکهای نامتعارف و نامعقولی متقبل میشوند. این افراد به سرمایهگذاری به مثابه یک قمار یا شرطبندی نگاه میکنند. برای چنین سرمایهگذارانی هم توصیه میشود که برای ایشان تعهدی ایجاد شود که تنها درصد مشخصی از سبددارائی را برای ارضای نیاز به شرطبندی یا دارائیهای بسیار پرریسک تخصیص بدهند.
▫️برگردیم به مسئله فقر و فقرزدائی. وقتی در جامعهای عدهای وضعیت مالی مناسبی دارند و عده دیگری فقیرند یکی از اولین راه حلهای درستی که به ذهن افراد میرسد بازتوزیع ثروت در جامعه است. این بازتوزیع که بهتر است به سمت بهبود قابلیتهای(Capabilities) فقرا هدایت شود اگر با اختیار افراد باشد جنبههای مثبت زیادی دارد که فعلا مجال بحث در مورد آن نیست.
▫️اما حتی افرادی که تمایل دارند به فقرا کمک کنند نیز در هیاهوی مشغلههای زندگی ممکن است در اجرای چنین نیتی موفق نباشند. به زبانِ اقتصاد رفتاری اگرچه خود(نفس)ِ بلندمدت تمایل به کمک کردن دارد، اما خودِکوتاهمدت ممکن است اقدام به چنین کاری را در اولویتهای پائین گذاشته، تعلل کرده و در عمل باعث شود هیچوقت کمکی انجام نشود، کمتر انجام شود و یا در صورت انجام ویژگیهایی نه چندان جالب داشته باشد(به عنوان مثال، عدم پیشبینیپذیری کمکها ممکن است اثرات نامطلوبی داشته باشد).
▫️یکی از راه حلهایی که در قرآن کریم برای حل این مشکل مورد استفاده قرار گرفته است همان حسابداری ذهنی است، آنجا که در سوره معارج میفرماید:
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
...و کسانی که در اموالشان حقی معلوم(و مشخص) برای سائل و محروم تعریف شده است.
▫️کلمه «معلوم» که در آیه استفاده شده تأکید بر تخصیصِ بخش «مشخصی» از اموال و دارائی برای انفاق است. و این روشی مناسب برای ایجاد انضباط مالی در راستایِ حمایت از نیازمندان است. این کار باعث میشود میزان موفقیت شخص در پایبندی به برنامه «سنجشپذیر» شده و نتیجتا تقویت شود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
(به مناسب ماه مبارک رمضان)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️یکی از سوگیریهای رفتاری مهم که در کتب اقتصاد رفتاری بسیار به آن پرداخته شده است حسابداری ذهنی (Mental Accounting) نام دارد. حسابداری ذهنی به معنای طبقهبندی ذهنی دارائیها(اعم از پول) براساس منبع تحصیل آنها و یا محل مصرف آنها است. در مورد این سوگیری هم در این کانال، و هم در سایر منابع مطالبی نوشته شده است به عنوان مثال به مقالات زیر مراجعه شود:
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/340
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/364
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/368
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/369
▫️با اینحال، این سوگیری هم مشابه دیگر سوگیریها از یک طرف، استعداد این را دارد که انسان را دچار خطاهایی بکند و از طرف دیگر، میتواند برای افزایش سرعت تصمیمات و غلبه بر ضعفهای طبیعی بشر بسیار مفید باشد. بنابراین حسابداری ذهنی هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی.
▫️اقتصاددانانِ رفتاری معمولا از این سوگیری برای ترغیب افراد به «انضباط مالی» استفاده میکنند. مثلا اینکه شخص متعهد شود همواره درصدی مشخص از درآمد خود را پسانداز کند، بشدت بر رفتار پساندازی او تأثیر گذار است و بنابراین اقتصاددان رفتاری سعی خواهد کرد چنین تعهدی ایجاد شود.
▫️بسیارند افرادی که در بازارهای مالی و سرمایهگذاریها ریسکهای نامتعارف و نامعقولی متقبل میشوند. این افراد به سرمایهگذاری به مثابه یک قمار یا شرطبندی نگاه میکنند. برای چنین سرمایهگذارانی هم توصیه میشود که برای ایشان تعهدی ایجاد شود که تنها درصد مشخصی از سبددارائی را برای ارضای نیاز به شرطبندی یا دارائیهای بسیار پرریسک تخصیص بدهند.
▫️برگردیم به مسئله فقر و فقرزدائی. وقتی در جامعهای عدهای وضعیت مالی مناسبی دارند و عده دیگری فقیرند یکی از اولین راه حلهای درستی که به ذهن افراد میرسد بازتوزیع ثروت در جامعه است. این بازتوزیع که بهتر است به سمت بهبود قابلیتهای(Capabilities) فقرا هدایت شود اگر با اختیار افراد باشد جنبههای مثبت زیادی دارد که فعلا مجال بحث در مورد آن نیست.
▫️اما حتی افرادی که تمایل دارند به فقرا کمک کنند نیز در هیاهوی مشغلههای زندگی ممکن است در اجرای چنین نیتی موفق نباشند. به زبانِ اقتصاد رفتاری اگرچه خود(نفس)ِ بلندمدت تمایل به کمک کردن دارد، اما خودِکوتاهمدت ممکن است اقدام به چنین کاری را در اولویتهای پائین گذاشته، تعلل کرده و در عمل باعث شود هیچوقت کمکی انجام نشود، کمتر انجام شود و یا در صورت انجام ویژگیهایی نه چندان جالب داشته باشد(به عنوان مثال، عدم پیشبینیپذیری کمکها ممکن است اثرات نامطلوبی داشته باشد).
▫️یکی از راه حلهایی که در قرآن کریم برای حل این مشکل مورد استفاده قرار گرفته است همان حسابداری ذهنی است، آنجا که در سوره معارج میفرماید:
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ
...و کسانی که در اموالشان حقی معلوم(و مشخص) برای سائل و محروم تعریف شده است.
▫️کلمه «معلوم» که در آیه استفاده شده تأکید بر تخصیصِ بخش «مشخصی» از اموال و دارائی برای انفاق است. و این روشی مناسب برای ایجاد انضباط مالی در راستایِ حمایت از نیازمندان است. این کار باعث میشود میزان موفقیت شخص در پایبندی به برنامه «سنجشپذیر» شده و نتیجتا تقویت شود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
✅حسابداری ذهنی:
مردم پول را طبقه بندی ذهنی میکنند و بسته به اینکه از کجا آمده و در کجا خرج میشود برخورد متفاوتی با آن میکنند!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
مردم پول را طبقه بندی ذهنی میکنند و بسته به اینکه از کجا آمده و در کجا خرج میشود برخورد متفاوتی با آن میکنند!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️وقتی که نحوه بیان مسئله برای مراجع معظم تقلید سوگیرانه است!!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️متأسفانه تاریخ اجتهاد شیعه پر است از مواردی که اطرافیان مراجع معظم تقلید مسائل را آنطور که به نفعشان بوده است صورتبندی(Frame) کردهاند.
▫️اخیرا از آیتاله شبیری زنجانی در مورد مکانیزم جدید قیمتگذاری در بازار پایه استفتاء شده است. پاسخ ایشان، به مخاطب چنین القاء میکند که این نوع قیمتگذاری حرام است.
▫️به نظر میرسد آیتاله زنجانی قیمتهای پیشنهادی «پیش از معامله» را با قیمت معامله یکسان در نظر گرفته باشند و کسی که این سوال را پرسیده توانسته است به خوبی ذهن ایشان را منحرف کند!
▫️روش مذکور هیچ تفاوتی با روشهای قبلی از نظر معلوم بودن قیمت معامله ندارد. و البته این حسن را دارد که مانع بازیهای روانی بعضی بازیگران در راستای دستکاری قیمت یک دارائی خواهد شد.
▫️مقایسه کارائی و شفافیت مکانیزمهای قیمتگذاری یک چیز است، و حرمت و حلیت آنها چیزی دیگر!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️متأسفانه تاریخ اجتهاد شیعه پر است از مواردی که اطرافیان مراجع معظم تقلید مسائل را آنطور که به نفعشان بوده است صورتبندی(Frame) کردهاند.
▫️اخیرا از آیتاله شبیری زنجانی در مورد مکانیزم جدید قیمتگذاری در بازار پایه استفتاء شده است. پاسخ ایشان، به مخاطب چنین القاء میکند که این نوع قیمتگذاری حرام است.
▫️به نظر میرسد آیتاله زنجانی قیمتهای پیشنهادی «پیش از معامله» را با قیمت معامله یکسان در نظر گرفته باشند و کسی که این سوال را پرسیده توانسته است به خوبی ذهن ایشان را منحرف کند!
▫️روش مذکور هیچ تفاوتی با روشهای قبلی از نظر معلوم بودن قیمت معامله ندارد. و البته این حسن را دارد که مانع بازیهای روانی بعضی بازیگران در راستای دستکاری قیمت یک دارائی خواهد شد.
▫️مقایسه کارائی و شفافیت مکانیزمهای قیمتگذاری یک چیز است، و حرمت و حلیت آنها چیزی دیگر!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️موسسه ایدهها و بینشهای رفتاری عید سعید فطر را خدمت شما عضو فرهیخته کانال اقتصاد رفتاری تبریک گفته و برایتان قبولی طاعات و پایداری در راه خودسازی را از خدواند والا مسئلت میکند.
@BehavioralEconomicsAndFinance
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️قدمت سیستم خودکار تصمیمگیری چقدر است؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
کانمن در کتاب تفکر کند و سریع دو نوع سیستم تصمیمسازی و تفکر را معرفی میکند.
▫️وقتی که شما واکنشی ناخودآگاه نشان میدهید یا وقتی پاسخ سوالی را بدون تفکر و بررسی کردن میدهید از سیستم خودکار(که کانمن آن را سیستم یک مینامد) استفاده کردهاید.
▫️از طرف دیگر، وقتی آگاهانه شروع به تفکر و یا حل مسئلهای میکنید از سیستم دو که آن را سیستم بازتابی (Reflective) هم میگویند استفاده میکنید.
▫️در مورد این دو سیستم در آینده بیشتر توضیح داده خواهد شد، اما در این متن قصد دارم به این سوال بپردازم که تکامل سیستم خودکار چه زمانی اتفاق افتاده است.
▫️سیستم شهودی(یا همان خودکار یا همان سیستم یک) در ذهن بسیاری از کسانی که با متون اقتصادرفتاری آشنایی دارند دوران غارنشینی انسانها را تداعی میکند. گویی که سیستم مذکور در آن زمان شکلگرفته و یادگیری آن متوقف شده باشد.
▫️اما واقعیت این است:
1- #یادگیری سیستم یک هرگز متوقف نشده است، اگرچه سرعت یادگیری آن پائین است.
2- بسیاری از روشهای شهودی سیستم یک چندان قدمت بالایی ندارند.
▫️برای توضیح یادگیری سیستم یک، مهارت رانندگی مثال خوبی است. یک نوجوان که رانندهای تازهکار است هنوز سیستم ناخودآگاه خودش را خوب آموزش نداده است ولی یک راننده خبره سیستم یک را به خوبی آموزش داده است و دیگر لازم نیست برای هر کار جزئی فکر کند! این همان چیزی است که در عرفان و اخلاق اسلامی به #ملکه_شدن یک چیز (یا تبدیل آن به عادت) تعبیر میشود.
▫️یکی از مثالهایی که در کتب اقتصادرفتاری برای توضیح خطاهای تصمیمگیری ناشی از تکامل زده میشود دو خط یکسان هستند که جهت فلش انتهای آنها در یکی به داخل و در دیگری به بیرون است. این دو خط به افراد نشان داده میشود و سوال میشود که کدام یک بزرگتر است؟ و اکثر مردم پاسخ مشابه و اشتباهی میدهند! (خط با فلش به داخل بزرگتر به نظر میرسد)
▫️اما در آزمایشی که برای بررسی پایداری این توهم در شرایط مختلف انجام گرفت همین سوال از مردمان برخی قبایل آفریقایی پرسیده شد و نکته جالب اینجاست که آنها هر دو خط را برابر میدانستند! این یعنی قسمتی از تکامل آنها با افراد شهرنشین متفاوت بوده است. نتیجهای که میتوان از این مشاهده گرفت این است که شهودی که منجر به بزرگتر دیده شدن یکی از خطوط میشود در زمانهای اخیر(چندهزار سال اخیر) تکامل پیدا کرده است.
▫️بنابراین اولا یادگیری در سیستم یک تصمیمگیری شدنی است(همان ملکه شدن) و ثانیا چیزهایی که آموخته شدهاند هر کدام تاریخچه مخصوص خودشان را دارند و بعضی قدیمیتر و بعضی جدیدتر هستند؛ بعضی ریشه ده هزار ساله دارند و بعضی دیگر ریشهای چند ساله!!
▫️حال به این جمله از یکی از اساتید علوم سیاسی خطاب به دانشجویان ایتالیائی فکر کنید:
«شما ممکن است به زبان بگوئید که دین ندارید، اما در عمل مسیحی هستید!»
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
کانمن در کتاب تفکر کند و سریع دو نوع سیستم تصمیمسازی و تفکر را معرفی میکند.
▫️وقتی که شما واکنشی ناخودآگاه نشان میدهید یا وقتی پاسخ سوالی را بدون تفکر و بررسی کردن میدهید از سیستم خودکار(که کانمن آن را سیستم یک مینامد) استفاده کردهاید.
▫️از طرف دیگر، وقتی آگاهانه شروع به تفکر و یا حل مسئلهای میکنید از سیستم دو که آن را سیستم بازتابی (Reflective) هم میگویند استفاده میکنید.
▫️در مورد این دو سیستم در آینده بیشتر توضیح داده خواهد شد، اما در این متن قصد دارم به این سوال بپردازم که تکامل سیستم خودکار چه زمانی اتفاق افتاده است.
▫️سیستم شهودی(یا همان خودکار یا همان سیستم یک) در ذهن بسیاری از کسانی که با متون اقتصادرفتاری آشنایی دارند دوران غارنشینی انسانها را تداعی میکند. گویی که سیستم مذکور در آن زمان شکلگرفته و یادگیری آن متوقف شده باشد.
▫️اما واقعیت این است:
1- #یادگیری سیستم یک هرگز متوقف نشده است، اگرچه سرعت یادگیری آن پائین است.
2- بسیاری از روشهای شهودی سیستم یک چندان قدمت بالایی ندارند.
▫️برای توضیح یادگیری سیستم یک، مهارت رانندگی مثال خوبی است. یک نوجوان که رانندهای تازهکار است هنوز سیستم ناخودآگاه خودش را خوب آموزش نداده است ولی یک راننده خبره سیستم یک را به خوبی آموزش داده است و دیگر لازم نیست برای هر کار جزئی فکر کند! این همان چیزی است که در عرفان و اخلاق اسلامی به #ملکه_شدن یک چیز (یا تبدیل آن به عادت) تعبیر میشود.
▫️یکی از مثالهایی که در کتب اقتصادرفتاری برای توضیح خطاهای تصمیمگیری ناشی از تکامل زده میشود دو خط یکسان هستند که جهت فلش انتهای آنها در یکی به داخل و در دیگری به بیرون است. این دو خط به افراد نشان داده میشود و سوال میشود که کدام یک بزرگتر است؟ و اکثر مردم پاسخ مشابه و اشتباهی میدهند! (خط با فلش به داخل بزرگتر به نظر میرسد)
▫️اما در آزمایشی که برای بررسی پایداری این توهم در شرایط مختلف انجام گرفت همین سوال از مردمان برخی قبایل آفریقایی پرسیده شد و نکته جالب اینجاست که آنها هر دو خط را برابر میدانستند! این یعنی قسمتی از تکامل آنها با افراد شهرنشین متفاوت بوده است. نتیجهای که میتوان از این مشاهده گرفت این است که شهودی که منجر به بزرگتر دیده شدن یکی از خطوط میشود در زمانهای اخیر(چندهزار سال اخیر) تکامل پیدا کرده است.
▫️بنابراین اولا یادگیری در سیستم یک تصمیمگیری شدنی است(همان ملکه شدن) و ثانیا چیزهایی که آموخته شدهاند هر کدام تاریخچه مخصوص خودشان را دارند و بعضی قدیمیتر و بعضی جدیدتر هستند؛ بعضی ریشه ده هزار ساله دارند و بعضی دیگر ریشهای چند ساله!!
▫️حال به این جمله از یکی از اساتید علوم سیاسی خطاب به دانشجویان ایتالیائی فکر کنید:
«شما ممکن است به زبان بگوئید که دین ندارید، اما در عمل مسیحی هستید!»
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️توهم مولر-لایر.
▫️از دو خط فوق، پائینی بزرگتر به نظر میرسد در حالیکه هر دو به یک اندازه هستند.
▫️و نکته جالب اینکه مطالعهای که بعدا انجام شد نشان داده است که این توهم در بعضی قبایل آفریقایی وجود ندارد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️از دو خط فوق، پائینی بزرگتر به نظر میرسد در حالیکه هر دو به یک اندازه هستند.
▫️و نکته جالب اینکه مطالعهای که بعدا انجام شد نشان داده است که این توهم در بعضی قبایل آفریقایی وجود ندارد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
BEGuide2019.pdf
9.2 MB
⭕️◻️سالنامه راهنمای اقتصاد رفتاری سال 2019 بصورت Pdf
The Behavioral Economics Guide 2019
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
The Behavioral Economics Guide 2019
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️اقتصاد رفتاری پرستوها
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
پس از قتل همسر دوم دکتر نجفی، شایعات و فرضیات و تحلیلهای مختلفی ارائه شد. از این میان، فرضیه پرستو بودن خانم میترا استاد که توسط علی مطهری مطرح شد هم در رسانهها بازتاب زیادی پیدا کرد. فارغ از درست یا غلط بودن فرضیات مطرح شده، به نظر میرسد که مردم (بخصوص بانوان) تصویر درستی از طبیعت انسانی ندارند.
▫️در اینجا آزمایش دن اریلی، اقتصاددان رفتاری، برای بررسی رفتار جنسی «آقایان» را مرور میکنیم. دن اریلی البته انتخاب آقایان (و نه خانمها) را به این دلیل عنوان میکند که آقایان «مداربندی ذهنی سادهتر»ی نسبت به بانوان دارند.
▫️در آزمایش مذکور از دانشجویان دانشگاه برکلی در دو حالت برانگیختگی جنسی و عدم برانگیختگی تعدادی سوال پرسیده شد.
▫️ابتدا از دانشجویان خواستند به تعدادی سوال مشابه سوالات زیر پاسخ بدهند:
-احتمال اینکه برای افزایش شانس نزدیکی با یک زن او را دواخور کنی چقدر است؟
- احتمال اینکه به دروغ به کسی بگوئی عاشقش هستی تا شانس نزدیکی با او را افزایش بدهی چقدر میدانی؟
-احتمال اینکه وقتی از پیشینه طرف مقابل اطلاعی نداری از کاندوم استفاده نکنی چقدر است؟
-برقراری رابطه با کسی که از او متنفر هستی را چقدر محتمل میدانی؟
▫️سپس آزمودنیها در شرایطی قرار داده شدند که برانگیختگی جنسی ایجاد شود و در اوج برانگیختگی جنسی همان سوالات دوباره پرسیده شدند.
▫️نتیجه بسیار جالب بود! پاسخها در حالت برانگیختگی به طور چشمگیری متفاوت بود! تصور کنید دانشجویانی را که در حالت سردی دواخور کردن را کاری بسیار بد میدانستند، اما در حالت گرمی و برانگیختگی احتمال اینکه چنین کاری بکنند را بالا ارزیابی کردند.
▫️نتیجهای که میتوان از آزمایش فوق گرفت این است که افراد رفتار خودشان در حالت برانگیختگی را نمیتوانند به درستی پیشبینی کنند. برای همین است که حضرت حافظ میفرماید:
«قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش، که در این خیل حصاری به سواری گیرند»
حتی در ماجرای حضرت یوسف(ع) در قرآن هم صراحتا اذعان میشود که اگر خدا رحم نمیکرد(خوششانس نبود)، قطعا رفتارهایی متفاوت میداشت!
▫️🔺اما برگردیم به مسئله پرستوها...
استفاده از پرستوها سابقهای به قدمت تاریخ بشر دارد و میتوان با قاطعیت ادعا کرد اگر انتخاب پرستو (و شرایط محیطی) با دقت و درستی انجام شود، هر مردی را میتوان در دام انداخت!
▫️🔺در طراحی سیستمهای انسانی بسیار اشتباه است که این وضعیت طبیعت انسانی انکار شود و بعد، افراد بواسطه غریزه طبیعیشان مورد مجازات قرار بگیرند. چنین سیستمهایی قبلا توسط نویسنده «سیستمهای مالنایی» نامگذاری شدهاند.
⭕️⭕️حال چه باید کرد؟
▫️اولین کار، #پذیرش این مسئله است که غرایز طبیعی از آنچه که به نظر میرسند بسیار قویتر هستند.
▫️دومین کار، ایجاد #پذیرش مسئله فوق در بین همه آحاد جامعه است. یکی از روشهای ایجاد پذیرش میتواند آموزش باشد.
▫️سومین کار، بالابردن هزینه سوء استفاده از این غرایز طبیعی (مثل استفاده از پرستوها) است. البته «ادراک هزینه» هم اهمیت دارد. مثلا همینکه پرستوهای موجود این شایعه را که «خانم میترا استاد پرستویی بود که کشته شد» میشنوند ادراک ایشان از ریسک کار بالا رفته و نتیجتا هزینه بیشتری مطالبه کرده و به همین واسطه تقاضا برای استفاده از این ابزار کاهش پیدا خواهد کرد. بالابردن احتمال مجازات شدن و شدت مجازات باجگیرها هم یکی از روشهای افزایش هزینه است.
▫️چهارمین کار، پائین آوردن عایدی حاصل از سوء استفاده از این غرایز است: اینکه کسی که پرستو را استخدام کرده است نتواند به نتیجه دلخواهش برسد. مثلا اینکه افکار عمومی سعی کنند قضاوتی نکنند، یا اگر در ذهنشان هم قضاوتی میکنند، تغییری در رفتارشان ایجاد نشود.
پ.ن: برای خواندن جزئیات طنزآلود آزمایش دن اریلی میتوانید به فصل دوم کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر مراجعه کنید. در ترجمه فارسی کتاب این قسمت در فصل پنجم قرار گرفته است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
پس از قتل همسر دوم دکتر نجفی، شایعات و فرضیات و تحلیلهای مختلفی ارائه شد. از این میان، فرضیه پرستو بودن خانم میترا استاد که توسط علی مطهری مطرح شد هم در رسانهها بازتاب زیادی پیدا کرد. فارغ از درست یا غلط بودن فرضیات مطرح شده، به نظر میرسد که مردم (بخصوص بانوان) تصویر درستی از طبیعت انسانی ندارند.
▫️در اینجا آزمایش دن اریلی، اقتصاددان رفتاری، برای بررسی رفتار جنسی «آقایان» را مرور میکنیم. دن اریلی البته انتخاب آقایان (و نه خانمها) را به این دلیل عنوان میکند که آقایان «مداربندی ذهنی سادهتر»ی نسبت به بانوان دارند.
▫️در آزمایش مذکور از دانشجویان دانشگاه برکلی در دو حالت برانگیختگی جنسی و عدم برانگیختگی تعدادی سوال پرسیده شد.
▫️ابتدا از دانشجویان خواستند به تعدادی سوال مشابه سوالات زیر پاسخ بدهند:
-احتمال اینکه برای افزایش شانس نزدیکی با یک زن او را دواخور کنی چقدر است؟
- احتمال اینکه به دروغ به کسی بگوئی عاشقش هستی تا شانس نزدیکی با او را افزایش بدهی چقدر میدانی؟
-احتمال اینکه وقتی از پیشینه طرف مقابل اطلاعی نداری از کاندوم استفاده نکنی چقدر است؟
-برقراری رابطه با کسی که از او متنفر هستی را چقدر محتمل میدانی؟
▫️سپس آزمودنیها در شرایطی قرار داده شدند که برانگیختگی جنسی ایجاد شود و در اوج برانگیختگی جنسی همان سوالات دوباره پرسیده شدند.
▫️نتیجه بسیار جالب بود! پاسخها در حالت برانگیختگی به طور چشمگیری متفاوت بود! تصور کنید دانشجویانی را که در حالت سردی دواخور کردن را کاری بسیار بد میدانستند، اما در حالت گرمی و برانگیختگی احتمال اینکه چنین کاری بکنند را بالا ارزیابی کردند.
▫️نتیجهای که میتوان از آزمایش فوق گرفت این است که افراد رفتار خودشان در حالت برانگیختگی را نمیتوانند به درستی پیشبینی کنند. برای همین است که حضرت حافظ میفرماید:
«قوت بازوی پرهیز به خوبان مفروش، که در این خیل حصاری به سواری گیرند»
حتی در ماجرای حضرت یوسف(ع) در قرآن هم صراحتا اذعان میشود که اگر خدا رحم نمیکرد(خوششانس نبود)، قطعا رفتارهایی متفاوت میداشت!
▫️🔺اما برگردیم به مسئله پرستوها...
استفاده از پرستوها سابقهای به قدمت تاریخ بشر دارد و میتوان با قاطعیت ادعا کرد اگر انتخاب پرستو (و شرایط محیطی) با دقت و درستی انجام شود، هر مردی را میتوان در دام انداخت!
▫️🔺در طراحی سیستمهای انسانی بسیار اشتباه است که این وضعیت طبیعت انسانی انکار شود و بعد، افراد بواسطه غریزه طبیعیشان مورد مجازات قرار بگیرند. چنین سیستمهایی قبلا توسط نویسنده «سیستمهای مالنایی» نامگذاری شدهاند.
⭕️⭕️حال چه باید کرد؟
▫️اولین کار، #پذیرش این مسئله است که غرایز طبیعی از آنچه که به نظر میرسند بسیار قویتر هستند.
▫️دومین کار، ایجاد #پذیرش مسئله فوق در بین همه آحاد جامعه است. یکی از روشهای ایجاد پذیرش میتواند آموزش باشد.
▫️سومین کار، بالابردن هزینه سوء استفاده از این غرایز طبیعی (مثل استفاده از پرستوها) است. البته «ادراک هزینه» هم اهمیت دارد. مثلا همینکه پرستوهای موجود این شایعه را که «خانم میترا استاد پرستویی بود که کشته شد» میشنوند ادراک ایشان از ریسک کار بالا رفته و نتیجتا هزینه بیشتری مطالبه کرده و به همین واسطه تقاضا برای استفاده از این ابزار کاهش پیدا خواهد کرد. بالابردن احتمال مجازات شدن و شدت مجازات باجگیرها هم یکی از روشهای افزایش هزینه است.
▫️چهارمین کار، پائین آوردن عایدی حاصل از سوء استفاده از این غرایز است: اینکه کسی که پرستو را استخدام کرده است نتواند به نتیجه دلخواهش برسد. مثلا اینکه افکار عمومی سعی کنند قضاوتی نکنند، یا اگر در ذهنشان هم قضاوتی میکنند، تغییری در رفتارشان ایجاد نشود.
پ.ن: برای خواندن جزئیات طنزآلود آزمایش دن اریلی میتوانید به فصل دوم کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر مراجعه کنید. در ترجمه فارسی کتاب این قسمت در فصل پنجم قرار گرفته است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️موسسه ثامن، سلبریتیها و "سیستمهای مالنایی"
✍مصطفی نصراصفهانی
▫️مالنا(Malèna) نام فیلمی ایتالیایی است که در سال 2000ساخته شد. داستان فیلم مربوط به یک زن زیبا به همین نام در دوران جنگ جهانی است. همسر مالنا، نینو اسکوردیا به جنگ رفته است و مالنا در شهر…
✍مصطفی نصراصفهانی
▫️مالنا(Malèna) نام فیلمی ایتالیایی است که در سال 2000ساخته شد. داستان فیلم مربوط به یک زن زیبا به همین نام در دوران جنگ جهانی است. همسر مالنا، نینو اسکوردیا به جنگ رفته است و مالنا در شهر…
⭕️◻️قصه پرغصه غفلت از اصول طراحی سیستمهای انسانی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
راننده اسنپ با دختری بدرفتاری میکند و وقتی با اعتراض او مواجه میشود با پشتیبانی تماس گرفته و ادعا میکند که ایشان کشف حجاب کرده بوده است. مصاحبه با آن دختر، این سوال را مطرح میکند که اگر گزارش راننده به پشتیبانی منجر به پاداش یا تنبیه مسافر بشود، تکلیف رانندگانی که از این مسئله سوء استفاده میکنند چه میشود؟
▫️قبلا در قسمت اول «اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری» توضیح داده شد که نه تنها روی خوب بودن، بلکه روی بینقص بودن انسانها هم نباید حساب باز کرد. رعایت این اصل در موارد متعددی مترادف با این است که کاری کنیم که قضاوتها به جای اینکه ذهنی(Subjective) باشند، عینی(Objective) باشند. به بیان دیگر، معیارها باید سنجشپذیر باشند! مثلا در مورد ماجرای اسنپ، چطور میتوان مطمئن شد که راننده دروغ نمیگوید؟ چطور میتوان مطمئن شد که راننده اشتباه نمیکند یا معیارهای ذهنی که به کار گرفته مطابق با معیارهایی است که طراح سیستم در نظر داشته است؟
▫️از این دست اشکالات به وفور به چشم میآیند، اما آنچه باعث شد این متن را بنویسم این بود که با متنی از دلنوشتههای دانشمند کمنظیر دکتر مصطفی چمران مواجه شدم؛ متنی که بسیار آموزنده و خواندنیست. گویی که همین امروز نوشته شده! متن مذکور نشان میدهد که جنس مشکلات از ابتدای انقلاب تغییر چندانی نکرده است.
▫️در یکی از پاراگرافهای متن مذکور آمده است:
«ما میگوییم برای تقوی معیار بگذارید که قابل قبول همگان باشد. ولی تقوی چیست؟ آیا ریش گذاشتن است؟ آیا ادعاهای گزاف بافتن است؟ کسانی ادعای تقوی میکنند که در نظر من بیتقواترین آدمها هستند.»(پاراگرافهای قبل و بعد از این پاراگراف را در کانال روزآروز مطالعه کنید)
▫️از اول انقلاب، تشخیص باتقوا و یا بیتقوا بودن به اشخاص واگذار شده بود(آنهم افرادی که اکثرا درک درستی از تقوا، تنوع آن و مهمتر از همه روش سنجش آن نداشتهاند). فارغ از اینکه اساسا تفکر شخص-محور هم خودش از ابتدا یک اشکال بزرگ بوده است. در مورد تفکر شخص-محور هم قبلا مطالبی نوشتهام.
⭕️⭕️جمعبندی
▫️از ابتدای انقلاب #تفکر_شخص_محور حاکم شد. گفته شد که قبلیها بد بودند و باید با افرادی که خوب هستند جایگزین شوند. و این یک غفلت بزرگ بود که آنچه اهمیت بیشتری داشت مکانیزمها و سیستم بود، نه افراد.
▫️همان تفکر شخص-محور هم درست اجرا نشد. یعنی شناسایی افراد خوب یا بد وابسته به ذهنیت قضاوتکنندگان داشت و نه معیارهایی قابل سنجش.
▫️اگر در سیستمهای ایران دقیق شویم متوجه میشویم که اکثر مشکلات ریشه در دو نقیصه کلی فوق دارند که مورد راننده اسنپ یک مثال ملموس برای نقیصه دوم است.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
راننده اسنپ با دختری بدرفتاری میکند و وقتی با اعتراض او مواجه میشود با پشتیبانی تماس گرفته و ادعا میکند که ایشان کشف حجاب کرده بوده است. مصاحبه با آن دختر، این سوال را مطرح میکند که اگر گزارش راننده به پشتیبانی منجر به پاداش یا تنبیه مسافر بشود، تکلیف رانندگانی که از این مسئله سوء استفاده میکنند چه میشود؟
▫️قبلا در قسمت اول «اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری» توضیح داده شد که نه تنها روی خوب بودن، بلکه روی بینقص بودن انسانها هم نباید حساب باز کرد. رعایت این اصل در موارد متعددی مترادف با این است که کاری کنیم که قضاوتها به جای اینکه ذهنی(Subjective) باشند، عینی(Objective) باشند. به بیان دیگر، معیارها باید سنجشپذیر باشند! مثلا در مورد ماجرای اسنپ، چطور میتوان مطمئن شد که راننده دروغ نمیگوید؟ چطور میتوان مطمئن شد که راننده اشتباه نمیکند یا معیارهای ذهنی که به کار گرفته مطابق با معیارهایی است که طراح سیستم در نظر داشته است؟
▫️از این دست اشکالات به وفور به چشم میآیند، اما آنچه باعث شد این متن را بنویسم این بود که با متنی از دلنوشتههای دانشمند کمنظیر دکتر مصطفی چمران مواجه شدم؛ متنی که بسیار آموزنده و خواندنیست. گویی که همین امروز نوشته شده! متن مذکور نشان میدهد که جنس مشکلات از ابتدای انقلاب تغییر چندانی نکرده است.
▫️در یکی از پاراگرافهای متن مذکور آمده است:
«ما میگوییم برای تقوی معیار بگذارید که قابل قبول همگان باشد. ولی تقوی چیست؟ آیا ریش گذاشتن است؟ آیا ادعاهای گزاف بافتن است؟ کسانی ادعای تقوی میکنند که در نظر من بیتقواترین آدمها هستند.»(پاراگرافهای قبل و بعد از این پاراگراف را در کانال روزآروز مطالعه کنید)
▫️از اول انقلاب، تشخیص باتقوا و یا بیتقوا بودن به اشخاص واگذار شده بود(آنهم افرادی که اکثرا درک درستی از تقوا، تنوع آن و مهمتر از همه روش سنجش آن نداشتهاند). فارغ از اینکه اساسا تفکر شخص-محور هم خودش از ابتدا یک اشکال بزرگ بوده است. در مورد تفکر شخص-محور هم قبلا مطالبی نوشتهام.
⭕️⭕️جمعبندی
▫️از ابتدای انقلاب #تفکر_شخص_محور حاکم شد. گفته شد که قبلیها بد بودند و باید با افرادی که خوب هستند جایگزین شوند. و این یک غفلت بزرگ بود که آنچه اهمیت بیشتری داشت مکانیزمها و سیستم بود، نه افراد.
▫️همان تفکر شخص-محور هم درست اجرا نشد. یعنی شناسایی افراد خوب یا بد وابسته به ذهنیت قضاوتکنندگان داشت و نه معیارهایی قابل سنجش.
▫️اگر در سیستمهای ایران دقیق شویم متوجه میشویم که اکثر مشکلات ریشه در دو نقیصه کلی فوق دارند که مورد راننده اسنپ یک مثال ملموس برای نقیصه دوم است.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
روزآروز
📣 سخنان مصطفی چمران در سال ۱۳۶۰ درباره مبارزه با آمریکا
👈«بهمناسبت سیوهفتمین سالگرد شهادت مصطفا چمران، فرمانده جنگهای نامنظم ایران»
▪️ «بعضی ادعای انقلابیگری دارند، فکر میکنند پیروزی انقلاب ایران وابسته به آنهاست، درحالیکه میتوان دید ایشان…
👈«بهمناسبت سیوهفتمین سالگرد شهادت مصطفا چمران، فرمانده جنگهای نامنظم ایران»
▪️ «بعضی ادعای انقلابیگری دارند، فکر میکنند پیروزی انقلاب ایران وابسته به آنهاست، درحالیکه میتوان دید ایشان…
⭕️◻️نشست تخصصی ابزارهای نوین حکمرانی
▫️زمان: یکشنبه آتی(16تیرماه)، ساعت 11تا13
▫️مکان: دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی، ضلع شرقی سالن همایشها، سالن شهید صیاد شیرازی
➖حضور برای عموم آزاد است.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️زمان: یکشنبه آتی(16تیرماه)، ساعت 11تا13
▫️مکان: دانشگاه و پژوهشگاه عالی دفاع ملی و تحقیقات راهبردی، ضلع شرقی سالن همایشها، سالن شهید صیاد شیرازی
➖حضور برای عموم آزاد است.
✔️کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️وقتی اصول طراحی سیستم جدی گرفته نمیشود...
(به برکت جریان سریع اطلاعات این جاده الان درست شده است، اما چه فایده؟! باز هم هر روز با چنین مواردی مواجه خواهیم شد.)
▫️اصل اول از اصول طراحی سیستمهای انسانی این است که روی خوب بودن و توجه کامل انسانها نباید حساب کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
(به برکت جریان سریع اطلاعات این جاده الان درست شده است، اما چه فایده؟! باز هم هر روز با چنین مواردی مواجه خواهیم شد.)
▫️اصل اول از اصول طراحی سیستمهای انسانی این است که روی خوب بودن و توجه کامل انسانها نباید حساب کرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری
اصل دوم: مکانیزم بازخورد-اصلاح
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از اصول طراحی سیستم تعبیه مکانیزم بازخورد-اصلاح است. کیفیت این مکانیزم است که مشخص میکند یک سیستم خوب طراحی شده است یا نه.
▫️سیستمهایی که پیشرفتهتر یا به بیانی زندهتر هستند این ویژگی را دارند که مکانیزم بازخورد-اصلاح قویتر و چابکتری دارند.
▫️میتوان ادعا کرد که یادگیری بدون بازخورد معنا ندارد اگرچه بازخورد برای یادگیری کافی نیست.
▫️مکانیزم بازخورد، سنجش خروجی با «معیارهای عملکرد» است.
▫️در سیستمهای انسانی دو سطح از بازخورد را میتوان تعریف کرد: سطح سیستم و سطح افراد.
▫️بازخورد سطح سیستم مرتبط با خروجی کلی سیستم است و ممکن است دریافتکننده آن الزاما افراد نباشند.
▫️بازخورد سطح افراد مربوط به جاهایی است که انسانها (به عنوان طراح سیستم یا مدیر سیستم یا کابر آن) تصمیمگیرنده هستند. نقطه عطف اقتصاد رفتاری در این حوزه است: جایی که انسانها بناست انتخاب کنند. به بیان دیگر، آنچه به طراحی سیستم کلاسیک در اقتصاد رفتاری اضافه میشود شامل اصلاحاتی در این نوع بازخورد میشود.
⭕️⭕️مثالهایی از بهبود سیستمها با اضافه کردن بازخوردهای جدید:
▫️ماشینی که دوربین دنده عقب دارد نسبت به ماشینهای قدیمی از طراحی مناسبتری برخوردار است؛ چون به راننده بازخوردهای سریع و مناسب میدهد و حتی زمانی که فاصله با مانع پشت سر از حدی کمتر میشود به او هشدار میدهد.
▫️دوربینهای عکاسی دیجیتال در مقایسه با دوربینهای آنالوگ سیستمهای پیشرفتهتری هستند. دوربینهای دیجیتال بازخوردی فوری به عکاس میدهند تا در صورت لزوم دوباره عکس را بیندازد.
▫️هشدارها: هشدارهایی مثل هشدار لپتاپ مبنی بر اینکه باطری در حال اتمام است، روش شدن چراغ بنزین در خودروها، هشدار باز بودن یکی از درها در خودروها و... همه از جنس بازخوردهایی هستند که مخاطب آنها انسانها هستند.
⭕️⭕️بهینگی بازخورد:
▫️سرعت، دقت و فراوانی بازخورد اهمیت زیادی دارد و باید «بهینه» باشد. کسی را تصور کنید که ناراحتیهایش از همسرش را پشت هم انبار میکند و مدتها بعد تلافی همه را یکجا سر همسر بیچاره در میآورد! این در حالی است که شاید اگر در همان ابتدا به او بازخورد میداد او رفتارش را اصلاح میکرد.
▫️در مورد دوربین عکاسی دیجیتال، اگر زمان بازخورد دادن فرض کنید چند روز بعد از گرفتن عکس باشد گویی که هیچ بازخوردی انجام نگرفته است؛ صحنه از دست رفته است!
▫️بنابراین، زمان و فراوانی بازخورد، متناسب با «امکان اصلاح» بهینه میشود.
▫️ممکن است هشداری چندان پرتکرار شود که مخاطب کلا آن را نادیده گرفته و صرفا در ذهن شخص به یک نویز بی معنی تبدیل شود و بیشتر آلودگی ذهنی ایجاد کند تا بخواهد به اصلاح کمک کند.
▫️با اینحال، ضبط و ذخیره کردن بازخوردهای دیرهنگام هم برای اصلاحات بنیادی و بلندمدتتر مفید خواهند بود. مثلا عکاس ممکن است با بررسی عکسهای قبلی به این نتیجه برسد که همگی آنها اشکالات مشابهی دارند و برای رفع بنیادی این اشکالات اقدام بکند.
▫️در حالت کلی میتوان گفت بازخوردها هرچه سرعت، دقت و فراوانی بیشتری داشته باشند بهتر است مگر اینکه فرآیند بازخورد-اصلاح با محدودیت پردازش و اجرا مواجه باشد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اصل دوم: مکانیزم بازخورد-اصلاح
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از اصول طراحی سیستم تعبیه مکانیزم بازخورد-اصلاح است. کیفیت این مکانیزم است که مشخص میکند یک سیستم خوب طراحی شده است یا نه.
▫️سیستمهایی که پیشرفتهتر یا به بیانی زندهتر هستند این ویژگی را دارند که مکانیزم بازخورد-اصلاح قویتر و چابکتری دارند.
▫️میتوان ادعا کرد که یادگیری بدون بازخورد معنا ندارد اگرچه بازخورد برای یادگیری کافی نیست.
▫️مکانیزم بازخورد، سنجش خروجی با «معیارهای عملکرد» است.
▫️در سیستمهای انسانی دو سطح از بازخورد را میتوان تعریف کرد: سطح سیستم و سطح افراد.
▫️بازخورد سطح سیستم مرتبط با خروجی کلی سیستم است و ممکن است دریافتکننده آن الزاما افراد نباشند.
▫️بازخورد سطح افراد مربوط به جاهایی است که انسانها (به عنوان طراح سیستم یا مدیر سیستم یا کابر آن) تصمیمگیرنده هستند. نقطه عطف اقتصاد رفتاری در این حوزه است: جایی که انسانها بناست انتخاب کنند. به بیان دیگر، آنچه به طراحی سیستم کلاسیک در اقتصاد رفتاری اضافه میشود شامل اصلاحاتی در این نوع بازخورد میشود.
⭕️⭕️مثالهایی از بهبود سیستمها با اضافه کردن بازخوردهای جدید:
▫️ماشینی که دوربین دنده عقب دارد نسبت به ماشینهای قدیمی از طراحی مناسبتری برخوردار است؛ چون به راننده بازخوردهای سریع و مناسب میدهد و حتی زمانی که فاصله با مانع پشت سر از حدی کمتر میشود به او هشدار میدهد.
▫️دوربینهای عکاسی دیجیتال در مقایسه با دوربینهای آنالوگ سیستمهای پیشرفتهتری هستند. دوربینهای دیجیتال بازخوردی فوری به عکاس میدهند تا در صورت لزوم دوباره عکس را بیندازد.
▫️هشدارها: هشدارهایی مثل هشدار لپتاپ مبنی بر اینکه باطری در حال اتمام است، روش شدن چراغ بنزین در خودروها، هشدار باز بودن یکی از درها در خودروها و... همه از جنس بازخوردهایی هستند که مخاطب آنها انسانها هستند.
⭕️⭕️بهینگی بازخورد:
▫️سرعت، دقت و فراوانی بازخورد اهمیت زیادی دارد و باید «بهینه» باشد. کسی را تصور کنید که ناراحتیهایش از همسرش را پشت هم انبار میکند و مدتها بعد تلافی همه را یکجا سر همسر بیچاره در میآورد! این در حالی است که شاید اگر در همان ابتدا به او بازخورد میداد او رفتارش را اصلاح میکرد.
▫️در مورد دوربین عکاسی دیجیتال، اگر زمان بازخورد دادن فرض کنید چند روز بعد از گرفتن عکس باشد گویی که هیچ بازخوردی انجام نگرفته است؛ صحنه از دست رفته است!
▫️بنابراین، زمان و فراوانی بازخورد، متناسب با «امکان اصلاح» بهینه میشود.
▫️ممکن است هشداری چندان پرتکرار شود که مخاطب کلا آن را نادیده گرفته و صرفا در ذهن شخص به یک نویز بی معنی تبدیل شود و بیشتر آلودگی ذهنی ایجاد کند تا بخواهد به اصلاح کمک کند.
▫️با اینحال، ضبط و ذخیره کردن بازخوردهای دیرهنگام هم برای اصلاحات بنیادی و بلندمدتتر مفید خواهند بود. مثلا عکاس ممکن است با بررسی عکسهای قبلی به این نتیجه برسد که همگی آنها اشکالات مشابهی دارند و برای رفع بنیادی این اشکالات اقدام بکند.
▫️در حالت کلی میتوان گفت بازخوردها هرچه سرعت، دقت و فراوانی بیشتری داشته باشند بهتر است مگر اینکه فرآیند بازخورد-اصلاح با محدودیت پردازش و اجرا مواجه باشد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری
▫️کامنت روی اصل اول: «روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!»
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/1128
✍🏼ایرج قشلاقی:
▫️▫️سلام
وقتتون به خیر و تشکر از مطالب خوبتون
یکی از مسائلی که بعد از چندین روز بهش پی بردم و کلی سرکار بودم، حداکثر سرعت مجاز در دو باند تونل توحیده.
جنوب به شمال 60 تا و شمال به جنوب 70 تاست.
چندین بار من رو دچار اشتباه کرد و باعث شک کردن به ذهن و حافظه ام شد.
این ناهمگونی نه تنها باعث سردرگمی مردم میشه و چیزی رو که اصولا باید در ذهن افراد "درونی" بشه رو از بین میبره، بلکه توی اون شلوغی و در نظر گرفتن کلی فاکتور رانندگی، باید حواس راننده به تابلو هم باشه که یه موقع تغییر نکرده باشه.
در عوض این رفتار در راننده درونی خواهد شد که در تمام معابر، تابلوها رو چک کنه و ذهنش از مسائل اصلی دور بشه.
از طرفی با توجه به حجم ترافیک همیشگی تونل، بعیده اون 10 کیلومتر اضافه گرهی از کار کسی باز کنه.▫️▫️
⭕️پیشنهاد دوستمان مبنی بر اینکه مسیر رفت و برگشت در یک تونل محدودیت سرعت یکسانی داشته باشند بسیار پیشنهاد به جا و دقیقی است. سیستم باید برای کاربرانش با شهودهای انسانی «پیشبینیپذیر» باشد. مثلا اگر در مسیر رفت یک اتوبان حداکثر سرعت مجاز 120 کیلومتر باشد، انتظار شهودی افراد این است که مسیر عکس هم همین حداکثر سرعت مجاز را خواهد داشت. اگر بنا به دلایلی مسیر رفت و برگشت باید سرعت متفاوتی داشته باشند، فهم این تفاوت نباید برای کاربران «هزینه شناختی» بالایی داشته باشد. به بیان دیگر، در حالتی که چارهای جز خلاف شهود غالب عمل کردن وجود ندارد، باید شهودهای دیگر با استفاده از سقلمهها برانگیخته شوند.
▫️به طور مشابه با مورد فوق، مورد تجویز دارو برای افراد حواسپرت است. اگر برنامه زمانی مصرف دارو سادهسازی شود احتمال اشتباه کردن بیمار (بخصوص افراد سالمند) کاهش پیدا خواهد کرد: مثلا مصرف دارو بجای یکروزدرمیان، هر روز باشد.
▫️بخصوص اگر زمان مصرف دارو با یک کار روتین روزمره گره زده شود فرآیند ملکه شدن مصرف دارو راحتتر هم خواهد بود؛ مثلا هر روز قبل از صبحانه، یا هر روز همراه شام و... . در اینصورت اگر بیمار آن کار روتین را انجام بدهد ولی دارو را مصرف نکند یک زنگ خطر در ذهنش به صدا در میآید و تا دارو را مصرف نکند آن زنگ خطر ساکت نشده و احساسی شبیه اینکه چیزی گم کرده باشد خواهد داشت.
▫️«پیشبینیپذیری شهودی» یکی از پارامترهایی است که سیستمهای خوب و بد را از هم جدا میکند! به بیان دیگر، آموزش و یادگیری در سیستمِ یک تصمیمگیری وقتی سریع و موفق خواهد بود که ارگانیک و سازگار با دانستههای قبلی باشد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️کامنت روی اصل اول: «روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!»
https://t.iss.one/BehavioralEconomicsAndFinance/1128
✍🏼ایرج قشلاقی:
▫️▫️سلام
وقتتون به خیر و تشکر از مطالب خوبتون
یکی از مسائلی که بعد از چندین روز بهش پی بردم و کلی سرکار بودم، حداکثر سرعت مجاز در دو باند تونل توحیده.
جنوب به شمال 60 تا و شمال به جنوب 70 تاست.
چندین بار من رو دچار اشتباه کرد و باعث شک کردن به ذهن و حافظه ام شد.
این ناهمگونی نه تنها باعث سردرگمی مردم میشه و چیزی رو که اصولا باید در ذهن افراد "درونی" بشه رو از بین میبره، بلکه توی اون شلوغی و در نظر گرفتن کلی فاکتور رانندگی، باید حواس راننده به تابلو هم باشه که یه موقع تغییر نکرده باشه.
در عوض این رفتار در راننده درونی خواهد شد که در تمام معابر، تابلوها رو چک کنه و ذهنش از مسائل اصلی دور بشه.
از طرفی با توجه به حجم ترافیک همیشگی تونل، بعیده اون 10 کیلومتر اضافه گرهی از کار کسی باز کنه.▫️▫️
⭕️پیشنهاد دوستمان مبنی بر اینکه مسیر رفت و برگشت در یک تونل محدودیت سرعت یکسانی داشته باشند بسیار پیشنهاد به جا و دقیقی است. سیستم باید برای کاربرانش با شهودهای انسانی «پیشبینیپذیر» باشد. مثلا اگر در مسیر رفت یک اتوبان حداکثر سرعت مجاز 120 کیلومتر باشد، انتظار شهودی افراد این است که مسیر عکس هم همین حداکثر سرعت مجاز را خواهد داشت. اگر بنا به دلایلی مسیر رفت و برگشت باید سرعت متفاوتی داشته باشند، فهم این تفاوت نباید برای کاربران «هزینه شناختی» بالایی داشته باشد. به بیان دیگر، در حالتی که چارهای جز خلاف شهود غالب عمل کردن وجود ندارد، باید شهودهای دیگر با استفاده از سقلمهها برانگیخته شوند.
▫️به طور مشابه با مورد فوق، مورد تجویز دارو برای افراد حواسپرت است. اگر برنامه زمانی مصرف دارو سادهسازی شود احتمال اشتباه کردن بیمار (بخصوص افراد سالمند) کاهش پیدا خواهد کرد: مثلا مصرف دارو بجای یکروزدرمیان، هر روز باشد.
▫️بخصوص اگر زمان مصرف دارو با یک کار روتین روزمره گره زده شود فرآیند ملکه شدن مصرف دارو راحتتر هم خواهد بود؛ مثلا هر روز قبل از صبحانه، یا هر روز همراه شام و... . در اینصورت اگر بیمار آن کار روتین را انجام بدهد ولی دارو را مصرف نکند یک زنگ خطر در ذهنش به صدا در میآید و تا دارو را مصرف نکند آن زنگ خطر ساکت نشده و احساسی شبیه اینکه چیزی گم کرده باشد خواهد داشت.
▫️«پیشبینیپذیری شهودی» یکی از پارامترهایی است که سیستمهای خوب و بد را از هم جدا میکند! به بیان دیگر، آموزش و یادگیری در سیستمِ یک تصمیمگیری وقتی سریع و موفق خواهد بود که ارگانیک و سازگار با دانستههای قبلی باشد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری
قسمت اول: روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️در سفری که به پاریس داشت کارت مترو(که در آنجا کاغذی به اندازه کارت پرواز هواپیما است) را با دقت داخل دستگاه کارتخوان گذاشت و به خاطر سپرد…
قسمت اول: روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️در سفری که به پاریس داشت کارت مترو(که در آنجا کاغذی به اندازه کارت پرواز هواپیما است) را با دقت داخل دستگاه کارتخوان گذاشت و به خاطر سپرد…