⭕️◻️آیا وظیفه مردم در قبال بحران کم آبی تنها صرفه جویی در مصرف آب شرب است؟
پاسخ: خیر!
بعضا تلاشهای اخلاقی ما اگر صرف کاهش مصرف در بخشهای کشاورزی و صنعت بشود به نتیجه بهتری میرسد.
در ایران، در حدود ۹۲ درصد کل مصارف آب مربوط به بخش کشاورزی بوده و مصارف صنعتی در حدود ۲ درصد و مصارف شرب در حدود ۶ درصد کل مصارف آب را تشکیل می دهند.(منبع: روزنامه دنیای اقتصاد)
طبق تنها قانون علم اقتصاد که قانون بازدهی نزولی نام دارد تولید نهایی حاصل از هر عامل تولید ابتدا زیاد است و سپس اثر اضافه کردن آخرین واحد از عامل تولید کاهش پیدا میکند تا جاییکه بعد از مدتی اضافه کردن عامل تولید(بدلایلی مثل ازدحام و...) منجر به کاهش تولید خواهد شد.
حال اگر در مدل فوق سه تابع تولید را در نظر بگیریم که متغیرشان(عامل تولید) شامل "میزان تلاش" برای کاهش مصرف آب در سه بخش خانگی، صنعت و کشاورزی باشد و خروجی توابع، کاهش در مصرف آب شیرین هر بخش باشد آنگاه قانون بازدهی نزولی حکم میکند که بهتر است تمرکز (تلاش)را روی کاهش مصرف در بخش کشاورزی بگذاریم. الگوی فوق شبیه مساله تولیدکننده با چندکارخانه در اقتصاد خرد است. هدف از رفتاراخلاقی ما کاهش مصرف از طریق سه کارخانه است.
فرض کنیم هسته سخت کاهش مصرف در هر سه بخش در نصف مصرف کنونی اتفاق بیافتد. در اینصورت با کاهش 3درصدی در مصرف خانگی به هسته سخت آن میرسیم در حالیکه برای بخش کشاورزی با کاهش 46درصدی به هسته سخت آن میرسیم. اگر اثرات زیان رفاهی هر بخش را هم بعنوان "هزینه تلاش برای صرفه جویی" وارد مدل بکنیم تجویز فوق تقویت خواهد شد.(کاهش مصرف آب خانگی سختی بیشتری نسبت به کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی دارد)
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
با خیال راحت الگوی مصرف خانگی خود را حفظ کنید، لازم نیست شما در خانه به خودتان فشار زیادی وارد کنید! اگر همان تلاش را صرف کاهش مصرف در بخش کشاورزی و صنعت کنید در راستای مواجهه با بحران کم آبی کاراتر عمل کرده اید!
مثلا سعی کنید کاشت چمن در فضای سبز کاهش پیدا کند.(اگر مانع کاشت چمن در یک زمین 2*3 بشوید معادل اینست که مصرف خانگی تان را به اندازه یک سوم کاهش داده اید). یا سعی کنید کشاورزان را وادار به بهینه سازی نوع کشت و نحوه آبیاری کنید.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصادرفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
پاسخ: خیر!
بعضا تلاشهای اخلاقی ما اگر صرف کاهش مصرف در بخشهای کشاورزی و صنعت بشود به نتیجه بهتری میرسد.
در ایران، در حدود ۹۲ درصد کل مصارف آب مربوط به بخش کشاورزی بوده و مصارف صنعتی در حدود ۲ درصد و مصارف شرب در حدود ۶ درصد کل مصارف آب را تشکیل می دهند.(منبع: روزنامه دنیای اقتصاد)
طبق تنها قانون علم اقتصاد که قانون بازدهی نزولی نام دارد تولید نهایی حاصل از هر عامل تولید ابتدا زیاد است و سپس اثر اضافه کردن آخرین واحد از عامل تولید کاهش پیدا میکند تا جاییکه بعد از مدتی اضافه کردن عامل تولید(بدلایلی مثل ازدحام و...) منجر به کاهش تولید خواهد شد.
حال اگر در مدل فوق سه تابع تولید را در نظر بگیریم که متغیرشان(عامل تولید) شامل "میزان تلاش" برای کاهش مصرف آب در سه بخش خانگی، صنعت و کشاورزی باشد و خروجی توابع، کاهش در مصرف آب شیرین هر بخش باشد آنگاه قانون بازدهی نزولی حکم میکند که بهتر است تمرکز (تلاش)را روی کاهش مصرف در بخش کشاورزی بگذاریم. الگوی فوق شبیه مساله تولیدکننده با چندکارخانه در اقتصاد خرد است. هدف از رفتاراخلاقی ما کاهش مصرف از طریق سه کارخانه است.
فرض کنیم هسته سخت کاهش مصرف در هر سه بخش در نصف مصرف کنونی اتفاق بیافتد. در اینصورت با کاهش 3درصدی در مصرف خانگی به هسته سخت آن میرسیم در حالیکه برای بخش کشاورزی با کاهش 46درصدی به هسته سخت آن میرسیم. اگر اثرات زیان رفاهی هر بخش را هم بعنوان "هزینه تلاش برای صرفه جویی" وارد مدل بکنیم تجویز فوق تقویت خواهد شد.(کاهش مصرف آب خانگی سختی بیشتری نسبت به کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی دارد)
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
با خیال راحت الگوی مصرف خانگی خود را حفظ کنید، لازم نیست شما در خانه به خودتان فشار زیادی وارد کنید! اگر همان تلاش را صرف کاهش مصرف در بخش کشاورزی و صنعت کنید در راستای مواجهه با بحران کم آبی کاراتر عمل کرده اید!
مثلا سعی کنید کاشت چمن در فضای سبز کاهش پیدا کند.(اگر مانع کاشت چمن در یک زمین 2*3 بشوید معادل اینست که مصرف خانگی تان را به اندازه یک سوم کاهش داده اید). یا سعی کنید کشاورزان را وادار به بهینه سازی نوع کشت و نحوه آبیاری کنید.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصادرفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️برچسب مصرف آب: راهکاری مناسب برای کاهش مصرف آب در صنعت و کشاورزی
یکی از دغدغه های اقتصاددانان هدایت کردن جامعه به سمت ایده آل، بدون دخالت مستقیم است. طرفداران بازار میگویند که بازار خودبخود همه مشکلات را با "دستی نامرئی" حل خواهد کرد اما موارد شکست بازار(market failure) غیر قابل انکار هستند: مواردی هستند که بازار در رساندن جامعه به سمت بهینه "شکست میخورد". در ادبیات اقتصاد بخش عمومی دخالت در اقتصاد در موارد شکست بازار تجویز میشود. اما اینکه نوع دخالت در بازار باید به چه صورت باشد هم مساله مهمی است.
استاد دوست داشتنی ام پروفسور مارکو والنته در یکی از پژوهشهایش الگویی را بسط داده که در آن نشان میدهد وقتی درصد مشخصی از مردم به ارگانیک بودن یک محصول یا سازگاری آن با محیط زیست اهمیت میدهند و کالای بابرچسب "سازگار با محیط زیست" را بر کالای معمولی ترجیح میدهند خودبخود محصول ناسازگار با محیط زیست از بازار حذف خواهد شد و برچسب گذاشتن روی محصول را برای جبران شکست بازار مذکور مناسب میداند.
به طور مشابه با مدل فوق میتوان گفت اگر درصد قابل قبولی از مردم در شرایط مساوی محصولی کشاورزی که با آبیاری بهینه تولید شده را بر محصول کشاورزی معمولی ترجیح بدهند آنگاه خودبخود کشاورزان به سمت روشهای آبیاری بهینه روی خواهند آورد. البته در رتبه بندی کالاها براساس مصرف آب باید بعضی ملاحظات را درنظر داشت. مثلا برنجی که در منطقه کم آب و گرم و خشک تولید شده است هرچند روش آبیاری مناسبی داشته باشد ولی در کل نباید امتیاز بالایی بگیرد.
مسلما روشهای طرف عرضه مثل یارانه برای ارتقای سیستم آبیاری و یا جریمه حفر چاه غیرقانونی، همچنین روشهای ترویجی و... هم لازم است در کنار(و یا بعضا قبل از) بقیه راهکارها استفاده شوند.
✔️اولین و قویترین کانال اقتصاد رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
یکی از دغدغه های اقتصاددانان هدایت کردن جامعه به سمت ایده آل، بدون دخالت مستقیم است. طرفداران بازار میگویند که بازار خودبخود همه مشکلات را با "دستی نامرئی" حل خواهد کرد اما موارد شکست بازار(market failure) غیر قابل انکار هستند: مواردی هستند که بازار در رساندن جامعه به سمت بهینه "شکست میخورد". در ادبیات اقتصاد بخش عمومی دخالت در اقتصاد در موارد شکست بازار تجویز میشود. اما اینکه نوع دخالت در بازار باید به چه صورت باشد هم مساله مهمی است.
استاد دوست داشتنی ام پروفسور مارکو والنته در یکی از پژوهشهایش الگویی را بسط داده که در آن نشان میدهد وقتی درصد مشخصی از مردم به ارگانیک بودن یک محصول یا سازگاری آن با محیط زیست اهمیت میدهند و کالای بابرچسب "سازگار با محیط زیست" را بر کالای معمولی ترجیح میدهند خودبخود محصول ناسازگار با محیط زیست از بازار حذف خواهد شد و برچسب گذاشتن روی محصول را برای جبران شکست بازار مذکور مناسب میداند.
به طور مشابه با مدل فوق میتوان گفت اگر درصد قابل قبولی از مردم در شرایط مساوی محصولی کشاورزی که با آبیاری بهینه تولید شده را بر محصول کشاورزی معمولی ترجیح بدهند آنگاه خودبخود کشاورزان به سمت روشهای آبیاری بهینه روی خواهند آورد. البته در رتبه بندی کالاها براساس مصرف آب باید بعضی ملاحظات را درنظر داشت. مثلا برنجی که در منطقه کم آب و گرم و خشک تولید شده است هرچند روش آبیاری مناسبی داشته باشد ولی در کل نباید امتیاز بالایی بگیرد.
مسلما روشهای طرف عرضه مثل یارانه برای ارتقای سیستم آبیاری و یا جریمه حفر چاه غیرقانونی، همچنین روشهای ترویجی و... هم لازم است در کنار(و یا بعضا قبل از) بقیه راهکارها استفاده شوند.
✔️اولین و قویترین کانال اقتصاد رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
Forwarded from گروه شاخص بازار سرمایه (Afaf)
گروه دانش شاخص بازار سرمایه دوره آموزشی مالی رفتاری و روانشناسی سرمایه گذاری را برگزار می کند. ثبت نام:
88784011-86080741-86080746
www.ircapitalmarket.com
88784011-86080741-86080746
www.ircapitalmarket.com
⭕️◻️برسی امواج الیوت از دیدگاه رفتاری(قسمت سوم)
✍️علی داوری
در ادامه این جریان به پایان موج پنج جنبشی رسیدیم. اینک با دو گروه از معامله گران مواجه ایم گروهی که به ادامه روند چشم دوخته اند و انتظار سود بیشتری را دارند، سوگیری های فراعتمادی دیر پذیری و باورگرایی سبب می شود افراد همچنان به ادامه روند چشم بدوزند و در مقابل گروهی که آن را پایان مسیر می دانند شروع به فروش می کنند. جبهه گیری های متفاوتی شروع به شگل گیری می کنند اینک جمع جبری رفتارها قیمت را کاهش می دهد و وارد یک سه موجی اصلاحی می کند. سه موجی اصلاحی نیز همچون پنج موجی با فراز و فرودهایی همراه است که دوباره همین رفتار معامله گران آن را شکل می دهند.
در درون هر موجی چه جنبشی و چه اصلاحی ریز موج های دیگری تشکیل میشوند این ریز موج ها از همان قواعد قبلی الیوت تبعیت می کنند، در واقع نمونه ای از فراکتال شکل میگیرد و دائما در حال تشکیل الگوهای تکراری است که این الگوها به دست خود معامله گران شکل می گیرد. معامله گران می توانند با شناخت صحیح این امواج، رفتار قیمت را پیش بینی کنند و موجب افزایش سوددهی شان شوند.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
✍️علی داوری
در ادامه این جریان به پایان موج پنج جنبشی رسیدیم. اینک با دو گروه از معامله گران مواجه ایم گروهی که به ادامه روند چشم دوخته اند و انتظار سود بیشتری را دارند، سوگیری های فراعتمادی دیر پذیری و باورگرایی سبب می شود افراد همچنان به ادامه روند چشم بدوزند و در مقابل گروهی که آن را پایان مسیر می دانند شروع به فروش می کنند. جبهه گیری های متفاوتی شروع به شگل گیری می کنند اینک جمع جبری رفتارها قیمت را کاهش می دهد و وارد یک سه موجی اصلاحی می کند. سه موجی اصلاحی نیز همچون پنج موجی با فراز و فرودهایی همراه است که دوباره همین رفتار معامله گران آن را شکل می دهند.
در درون هر موجی چه جنبشی و چه اصلاحی ریز موج های دیگری تشکیل میشوند این ریز موج ها از همان قواعد قبلی الیوت تبعیت می کنند، در واقع نمونه ای از فراکتال شکل میگیرد و دائما در حال تشکیل الگوهای تکراری است که این الگوها به دست خود معامله گران شکل می گیرد. معامله گران می توانند با شناخت صحیح این امواج، رفتار قیمت را پیش بینی کنند و موجب افزایش سوددهی شان شوند.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️درد پرداخت
فارغ از تحلیل هزینه-فایده پرداختها، بعضی از آنها دردناکتر هستند و این درد بر انتخابها اثرِ جدی دارد.
✔️اولین و قویترین کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
فارغ از تحلیل هزینه-فایده پرداختها، بعضی از آنها دردناکتر هستند و این درد بر انتخابها اثرِ جدی دارد.
✔️اولین و قویترین کانال اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️درد پرداخت
نام انگلیسی: Pain of Paying
سوگیریهای رفتاری مرتبط:
- در دسترس بودن(آشناگرایی)
-محسوس بودن
-حسابداری ذهنی
-قابلیت یادآوری
◽️تعریف:
دردناکی پرداخت در بعضی خریدها بیشتر از دیگر خریدهاست.
درد پرداخت شبیه یک آلارم برای پرداختها عمل میکند و باعث میشود نسبت به خریدِ مذکور(معمولا در دفعات بعدی) حساسیت بیشتری به خرج بدهیم. بنابراین این درد، مشابه بسیاری دردهای دیگر یک «مکانیزم بازخورد» است که کارکردهای زیادی دارد. امّا مشکل از اینجاست که این درد ممکن است تناسب نداشته باشد: یعنی بعضی جاها بدون دلیل زیاد باشد و بعضی جاها کلا از کار بیفتد!
پرداخت افزایشی، پرداختِ نقدی، پرداخت چندین فیش بجای یک فیش و پرداختهای مکرر از مواردی هستند که درد زیادتری دارند.
به عنوانِ مثال تحقیقات نشان دادهاند که دردِ پرداخت از طریق کارت اعتباری بسیار کمتر از دردِ پرداخت بصورت نقدی است که این مطلب در تضاد با عقلانیت است چرا که مطابق عقلانیتی که در دانش اقتصاد و مالی سنتی تعریف میشود نباید نحوه پرداخت پول باعث تغییری در سبد خرید بشود در حالی که در دنیای واقعی چنین است.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
در حوزه تصمیمسازی فردی، مثل همیشه مهمترین تجویز، آگاهی است! صرف آگاهی نسبت به این کششهای روانی می تواند باعث بهبود تصمیمات بشود. میزان و اثرگذاری دردِ پرداخت را از محاسباتتان خارج کنید.
این سوگیری برای فروشندگان، بازاریابان و دیگر کسانی که با گرفتن پول از مردم سروکار دارند هم دلالتهایی دارد. آشکارترین دلالت آن این است که وقتی میخواهید از مشتری پولی دریافت کنید سعی کنید آن را بصورتی دریافت کنید که کمترین درد را داشته باشد! فروش اعتباری و فروش نسیه میتواند میزان فروش شما را افزایش بدهد و...
در حوزه سیاستگذاری عمومی هم مثلا در طراحی نحوه گرفتن مالیات این سوگیری رفتاری را باید در نظر گرفت.
در حوزه نظریه پردازی درنظرگرفتن این جنبه ممکن است خروجی مدلها را تغییر بدهد.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
نام انگلیسی: Pain of Paying
سوگیریهای رفتاری مرتبط:
- در دسترس بودن(آشناگرایی)
-محسوس بودن
-حسابداری ذهنی
-قابلیت یادآوری
◽️تعریف:
دردناکی پرداخت در بعضی خریدها بیشتر از دیگر خریدهاست.
درد پرداخت شبیه یک آلارم برای پرداختها عمل میکند و باعث میشود نسبت به خریدِ مذکور(معمولا در دفعات بعدی) حساسیت بیشتری به خرج بدهیم. بنابراین این درد، مشابه بسیاری دردهای دیگر یک «مکانیزم بازخورد» است که کارکردهای زیادی دارد. امّا مشکل از اینجاست که این درد ممکن است تناسب نداشته باشد: یعنی بعضی جاها بدون دلیل زیاد باشد و بعضی جاها کلا از کار بیفتد!
پرداخت افزایشی، پرداختِ نقدی، پرداخت چندین فیش بجای یک فیش و پرداختهای مکرر از مواردی هستند که درد زیادتری دارند.
به عنوانِ مثال تحقیقات نشان دادهاند که دردِ پرداخت از طریق کارت اعتباری بسیار کمتر از دردِ پرداخت بصورت نقدی است که این مطلب در تضاد با عقلانیت است چرا که مطابق عقلانیتی که در دانش اقتصاد و مالی سنتی تعریف میشود نباید نحوه پرداخت پول باعث تغییری در سبد خرید بشود در حالی که در دنیای واقعی چنین است.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
در حوزه تصمیمسازی فردی، مثل همیشه مهمترین تجویز، آگاهی است! صرف آگاهی نسبت به این کششهای روانی می تواند باعث بهبود تصمیمات بشود. میزان و اثرگذاری دردِ پرداخت را از محاسباتتان خارج کنید.
این سوگیری برای فروشندگان، بازاریابان و دیگر کسانی که با گرفتن پول از مردم سروکار دارند هم دلالتهایی دارد. آشکارترین دلالت آن این است که وقتی میخواهید از مشتری پولی دریافت کنید سعی کنید آن را بصورتی دریافت کنید که کمترین درد را داشته باشد! فروش اعتباری و فروش نسیه میتواند میزان فروش شما را افزایش بدهد و...
در حوزه سیاستگذاری عمومی هم مثلا در طراحی نحوه گرفتن مالیات این سوگیری رفتاری را باید در نظر گرفت.
در حوزه نظریه پردازی درنظرگرفتن این جنبه ممکن است خروجی مدلها را تغییر بدهد.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
Forwarded from قراول-دیدهبان رفتار سازمانی
اندر احوالات #تغییر:
اگر تغییر راحت بود و همه آن را انجام میدادند، برای من و شما خیلی سختتر میشد که بهتر از دیگران باشیم و آدمهای فوقالعاده موفقی شویم.
معمولی بودن، راحت است.
غیرمعمولی بودن چیزیست که شما را از انبوه مردم جدا خواهد کرد.
تغییر در انسان به آرامی صورت می گیرد و نیاز به اعتماد به نفس دارد.
👤 #دارن_هاردی
کانال قراول
@mnarimani_ir
اگر تغییر راحت بود و همه آن را انجام میدادند، برای من و شما خیلی سختتر میشد که بهتر از دیگران باشیم و آدمهای فوقالعاده موفقی شویم.
معمولی بودن، راحت است.
غیرمعمولی بودن چیزیست که شما را از انبوه مردم جدا خواهد کرد.
تغییر در انسان به آرامی صورت می گیرد و نیاز به اعتماد به نفس دارد.
👤 #دارن_هاردی
کانال قراول
@mnarimani_ir
⭕️◻️وقتی «تقریب زدن»های متوالی منجر به بروز خطاهای فاحش در کل (یا در بلندمدت) می شود.
#Prudence_Trap
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
#Prudence_Trap
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️وقتی «تقریب زدن»های متوالی منجر به بروز خطاهای فاحش در کل (یا در بلندمدت) می شود. #Prudence_Trap ✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری: @BehavioralEconomicsAndFinance
آیا این مشکل بدون دخالت یک شخص هماهنگ کننده از بیرون(که نگاه کل نگر داشته باشد) حل خواهد شد؟
پاسخ: خیر!
در بازارهای اقتصادی هم مشابه مشکل فوق "عدم تعادلهای پایدار" و "شکست بازار" را داریم و لزوم به دخالت در بازار وجود دارد.
پاسخ: خیر!
در بازارهای اقتصادی هم مشابه مشکل فوق "عدم تعادلهای پایدار" و "شکست بازار" را داریم و لزوم به دخالت در بازار وجود دارد.
Forwarded from گروه شاخص بازار سرمایه (Afaf)
گروه دانش شاخص بازار سرمایه دوره آموزشی مالی رفتاری و روانشناسی سرمایه گذاری را برگزار می کند. ثبت نام:
88784011-86080741-86080746
www.ircapitalmarket.com
88784011-86080741-86080746
www.ircapitalmarket.com
تا پایان مهلت ثبت نام برای فراخوان جذب هیئت علمی شهریورماه 96 سه روز باقی است.
لینک کانال رسمی مرکز جذب:
https://t.iss.one/farakhanjazb
لینک کانال رسمی مرکز جذب:
https://t.iss.one/farakhanjazb
⭕️◻️چگونه بازماندگان شما را فریب میدهند؟
✍🏻فرزاد مینویی
#سوگیری_بازماندگی
#سوگیری_دردسترس_بودن
#سوگیری_غفلت_ازاندازه_نمونه
#اثرمحسوس_بودن
در خلال جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی انگلستان و آمریکا به دنبال کاهش تلفات بمب افکن های خود بودند. رهبران نظامی به این نتیجه رسیده بودند که باید زره تقویتی بیشتری به هواپیماهای خود اضافه کنند تا آنها را در برابر آتش ضدهوایی و جنگندهها حفاظت کند؛ اما افزودن زره به همه قسمتهای هواپیما امکانپذیر نبود و سرعت آن را کم میکرد؛ بنابراین آنان باید تصمیم میگرفتند که به کدام قسمتهای هواپیما زره بیفزایند.
برای این منظور آنان شروع به جمع آوری داده کردند. پس از هر مأموریت هواپیماهایی را که بازگشته بودند بهدقت بررسی می کردند و تعداد آسیبهای ناشی از ترکشها و گلولهها و جای آنها را روی هواپیما مشخص می کردند. بهتدریج معلوم شد الگوی خاصی در توزیع آسیبها روی هواپیما وجود دارد. بیشتر آسیبها روی ناحیه بال و بدنه هواپیما بود. بر این اساس کارشناسان نظامی نتیجهگیری کردند ازآنجاکه بیشترین گلولهها به نواحی بال و بدنه هواپیما اصابت کرده پس این قسمتها نیازمند زره حفاظتی بیشتر هستند. در نگاه اول این نتیجهگیری درست به نظر میرسد.
آبراهام والد با این نتیجهگیری کاملاً مخالف بود. او جزء ریاضیدانی بود که در جنگ جهانی دوم برای ارتش آمریکا کار میکرد. والد نشان داد که خطای مهمی در تحلیلها صورت گرفته چراکه نتیجهگیری تنها بر اساس دادههای هواپیماهایی است که از مأموریت بازگشتهاند؛ اما در مورد هواپیماهایی که در طول مأموریت سقوط کردند، چه میدانیم؟ او نشان داد که دقیقاً برعکس، آن قسمتهایی از هواپیما نیاز به حفاظت دارند که کمترین اصابت را داشتهاند. درواقع نقاط آسیب در هواپیماهای بازگشتی بیانگر آن است که اگر هواپیما در این نقاط هدف قرار داده شود، با احتمال بیشتری میتواند سالم بازگردد. پیشنهادهای والد در عمل به بهبود نرخ برگشت هواپیماها کمک کرد.
◽️سوگیری بازماندگی (Survival Bias) یک خطا در استدلال است و زمانی پیش میآید که تنها بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرآیند انتخاب گذشتهاند، تمرکز کنید و آنهایی را که نتوانستند عبور کنند، عمدتاً به این خاطر که دیگر قابلمشاهده نیستند، نادیده بگیرید.
بهعنوانمثال، ساختمانهای با ساخت مستحکم، معماری زیبا، کاربری خوب و نگهداری مناسب در چندین نسل دوام میآورند و باقی میمانند. افراد ممکن است تنها با مقایسه ساختمانهای قدیمی باقیمانده با ساختمانهای امروزی اینطور نتیجه بگیرند که درگذشته ساختمانهای بهتری ساخته میشده است؛ اما آنان هزاران بنای دیگر را که درگذشته خوب ساخته نشدهاند و در طول زمان از بین رفتهاند و دیگر قابلمشاهده نیستند، در نتیجهگیری خود لحاظ نمیکنند. این سوگیری میتواند برای آثار هنری برجسته گذشته که در طول زمان از رقابت سربلند بیرون آمدهاند و مقایسه آن با آثار هنری معاصر مصداق پیدا کند. یکی از دلایل وجود حس نوستالژی نسبت به گذشته این نوع مقایسههاست.
می خواهید استیو جابز بعدی باشید؟ از دانشگاه انصراف بدهید و با یکی از رفقای خود در گاراژ خانه پدری یک کسب و کار راه بیندازید! اما چند نفر مدل استیو جابز را جلو رفتند و شکست خوردند؟ کسی نمی داند، درباره آنها کتابی نوشته نمی شود کسی آنها را نمی بیند. اما براساس اتحادیه سرمایه گذاران خطرپذیر آمریکا تنها 13 درصد استارتاپ ها به مرحله عرضه سهام خود در بورس می رسند یا می توانند آن را بفروش برسانند.
⭕️این مثالها روشن میکند که برای نتیجهگیری نیاز دارید تا به همه نمونهها توجه کنید حتی نمونههایی که بلافاصله نمیتوانید آنها را مشاهده کنید. همینطور روشن میکند یادگیری از شکستها همواره فرآیند سادهای نیست. یادگیری نیازمند مشاهده و بررسی دقیق و فراتر رفتن از فرضیات سطحی است. وقتی تنها به نمونههای موفق نگاه میکنید ممکن است از رفتارها و اشتباهات مهلکی که نمونههای ناموفق به آن دچار شدند، غفلت کنید. شاید به همین دلیل است وقتی از آن حکیم پرسیدند “ادب از که آموختی؟” پاسخ داد: “از بیادبان”.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
✍🏻فرزاد مینویی
#سوگیری_بازماندگی
#سوگیری_دردسترس_بودن
#سوگیری_غفلت_ازاندازه_نمونه
#اثرمحسوس_بودن
در خلال جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی انگلستان و آمریکا به دنبال کاهش تلفات بمب افکن های خود بودند. رهبران نظامی به این نتیجه رسیده بودند که باید زره تقویتی بیشتری به هواپیماهای خود اضافه کنند تا آنها را در برابر آتش ضدهوایی و جنگندهها حفاظت کند؛ اما افزودن زره به همه قسمتهای هواپیما امکانپذیر نبود و سرعت آن را کم میکرد؛ بنابراین آنان باید تصمیم میگرفتند که به کدام قسمتهای هواپیما زره بیفزایند.
برای این منظور آنان شروع به جمع آوری داده کردند. پس از هر مأموریت هواپیماهایی را که بازگشته بودند بهدقت بررسی می کردند و تعداد آسیبهای ناشی از ترکشها و گلولهها و جای آنها را روی هواپیما مشخص می کردند. بهتدریج معلوم شد الگوی خاصی در توزیع آسیبها روی هواپیما وجود دارد. بیشتر آسیبها روی ناحیه بال و بدنه هواپیما بود. بر این اساس کارشناسان نظامی نتیجهگیری کردند ازآنجاکه بیشترین گلولهها به نواحی بال و بدنه هواپیما اصابت کرده پس این قسمتها نیازمند زره حفاظتی بیشتر هستند. در نگاه اول این نتیجهگیری درست به نظر میرسد.
آبراهام والد با این نتیجهگیری کاملاً مخالف بود. او جزء ریاضیدانی بود که در جنگ جهانی دوم برای ارتش آمریکا کار میکرد. والد نشان داد که خطای مهمی در تحلیلها صورت گرفته چراکه نتیجهگیری تنها بر اساس دادههای هواپیماهایی است که از مأموریت بازگشتهاند؛ اما در مورد هواپیماهایی که در طول مأموریت سقوط کردند، چه میدانیم؟ او نشان داد که دقیقاً برعکس، آن قسمتهایی از هواپیما نیاز به حفاظت دارند که کمترین اصابت را داشتهاند. درواقع نقاط آسیب در هواپیماهای بازگشتی بیانگر آن است که اگر هواپیما در این نقاط هدف قرار داده شود، با احتمال بیشتری میتواند سالم بازگردد. پیشنهادهای والد در عمل به بهبود نرخ برگشت هواپیماها کمک کرد.
◽️سوگیری بازماندگی (Survival Bias) یک خطا در استدلال است و زمانی پیش میآید که تنها بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرآیند انتخاب گذشتهاند، تمرکز کنید و آنهایی را که نتوانستند عبور کنند، عمدتاً به این خاطر که دیگر قابلمشاهده نیستند، نادیده بگیرید.
بهعنوانمثال، ساختمانهای با ساخت مستحکم، معماری زیبا، کاربری خوب و نگهداری مناسب در چندین نسل دوام میآورند و باقی میمانند. افراد ممکن است تنها با مقایسه ساختمانهای قدیمی باقیمانده با ساختمانهای امروزی اینطور نتیجه بگیرند که درگذشته ساختمانهای بهتری ساخته میشده است؛ اما آنان هزاران بنای دیگر را که درگذشته خوب ساخته نشدهاند و در طول زمان از بین رفتهاند و دیگر قابلمشاهده نیستند، در نتیجهگیری خود لحاظ نمیکنند. این سوگیری میتواند برای آثار هنری برجسته گذشته که در طول زمان از رقابت سربلند بیرون آمدهاند و مقایسه آن با آثار هنری معاصر مصداق پیدا کند. یکی از دلایل وجود حس نوستالژی نسبت به گذشته این نوع مقایسههاست.
می خواهید استیو جابز بعدی باشید؟ از دانشگاه انصراف بدهید و با یکی از رفقای خود در گاراژ خانه پدری یک کسب و کار راه بیندازید! اما چند نفر مدل استیو جابز را جلو رفتند و شکست خوردند؟ کسی نمی داند، درباره آنها کتابی نوشته نمی شود کسی آنها را نمی بیند. اما براساس اتحادیه سرمایه گذاران خطرپذیر آمریکا تنها 13 درصد استارتاپ ها به مرحله عرضه سهام خود در بورس می رسند یا می توانند آن را بفروش برسانند.
⭕️این مثالها روشن میکند که برای نتیجهگیری نیاز دارید تا به همه نمونهها توجه کنید حتی نمونههایی که بلافاصله نمیتوانید آنها را مشاهده کنید. همینطور روشن میکند یادگیری از شکستها همواره فرآیند سادهای نیست. یادگیری نیازمند مشاهده و بررسی دقیق و فراتر رفتن از فرضیات سطحی است. وقتی تنها به نمونههای موفق نگاه میکنید ممکن است از رفتارها و اشتباهات مهلکی که نمونههای ناموفق به آن دچار شدند، غفلت کنید. شاید به همین دلیل است وقتی از آن حکیم پرسیدند “ادب از که آموختی؟” پاسخ داد: “از بیادبان”.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️پروفسور تالر(نویسنده کتاب بسیار تأثیرگذارِ «سقلمه»(Nudge) و از نظریهپردازان اقتصاد و مالی رفتاری):
برای دهههای متوالی، توصیههایی که اقتصاددانان به دولتها میکردند با یک جعبه ابزار بیخاصیت بود چون توصیههای آنها بر مبنای تصویری کاملا عقلائی از رفتار انسانها بود.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
برای دهههای متوالی، توصیههایی که اقتصاددانان به دولتها میکردند با یک جعبه ابزار بیخاصیت بود چون توصیههای آنها بر مبنای تصویری کاملا عقلائی از رفتار انسانها بود.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️نقد شهید مطهری در مورد انحرافات در مراسمهای عزاداری
✍شهید مطهری:
((بر این تحریف ها و مسخ ها و دروغ ها باید گریست!
انسان وقتى که در تاریخ نگاه مى کند، مى بیند که به سر این حادثه چه ها آورده اند!
به خدا قسم حرف حاجى [نوری] حرف راستى است. مى گوید امروز اگر کسى بخواهد بر امام حسین علیه السلام بگرید، بر این مصیبت هایش باید بگرید، بر این تحریف ها و مسخ ها و دروغ ها باید بگرید.
کتابى است معروف به نام «روضة الشهداء» از ملا حسین کاشفى.
حاجى فرموده بود که این داستان زعفر جنّى و داستان عروسى قاسم، اول بار در کتاب این مرد آمده است.
حقیقت این است که من این کتاب را ندیده بودم. خیال مى کردم در آن یکى دو تا از این حرف هاست، بعد که این کتاب را (که به فارسى هم هست و تقریباً در پانصد سال پیش تألیف شده است) خواندم دیدم از این داستان ها زیاد است.
ملا حسین کاشفى مردى است که واعظ هم هست، اتفاقاً این بی انصاف مرد باسوادى هم بوده است، کتاب هایى هم دارد، صاحب انوار سهیلى [است] که خیلى عبارت پردازى کرده و می گویند کلیله و دمنه را خراب کرده است. به هر حال مرد باسوادى بوده است.
تاریخش را که انسان می خواند، معلوم نیست که او شیعه بوده یا سنى، و مثل اینکه اساساً یک مرد بوقلمون صفتى هم بوده است، در میان شیعه ها خودش را یک شیعهء صد در صد متعصبي نشان می داده و در میان سنی ها خودش را حنفى نشان می داده است. اصلًا اهل بیهق و سبزوار است. سبزوار مرکز تشیع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب اند در تشیع. اینجا که در میان سبزواری ها بود، یک شیعهء صد در صد شیعه بود. بعد می رفت هرات. آنجا که می رفت، به روش اهل تسنن بود.این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذکر مصیبت می کرد.
کتابى نوشته است به فارسى ، اولین کتابى که در مرثیه به فارسى نوشته شده همین کتاب روضة الشهداء است که در پانصد سال پیش نوشته شده است. براي مثال شیخ مفید (رضوان اللَّه علیه) کتاب ارشاد را نوشته است و چقدر متقن نوشته است.
ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم، احتیاج به منبع دیگر نداریم. من نمی دانم این بی انصاف چه کرده است!
من وقتى این کتاب را خواندم، دیدم حتى اسم ها جعلى است؛ یعنى در میان اصحاب امام حسین اسم هایى را می آورد که اصلًا چنین آدم هایى وجود نداشته اند؛ در میان دشمن ها اسم هایى مى برد که همه جعلى است؛ داستان ها را به شکل افسانه در آورده است.
چون این کتاب اولین کتابى بود که به زبان فارسى نوشته شد، [مرثیه خوان ها] که اغلب بى سواد بودند و به کتاب هاى عربى مراجعه نمی کردند، همین کتاب را می گرفتند و در مجالس از رو می خواندند. این است که امروز مجلس عزادارى امام حسین را ما «روضه خوانى» می گوییم.
در زمان امام حسین روضه خوانى نمى گفتند، در زمان حضرت صادق هم روضه خوانى نمى گفتند، در زمان امام حسن عسکرى هم روضه خوانى نمی گفتند، بعد در زمان سید مرتضى هم روضه خوانى نمی گفتند، در زمان خواجه نصیرالدین طوسى هم روضه خوانى نمى گفتند. از پانصد سال پیش به این طرف اسم این کار شده «روضه خوانى». روضه خوانى یعنى خواندن کتاب روضة الشّهداء، همان کتاب دروغ.
از وقتى که این کتاب در دست و بال ها افتاد، دیگر کسى تاریخ واقعى امام حسین را مطالعه نکرد و شد افسانه سازىِ روضة الشهداء خواندن. ما شدیم روضه خوان، یعنى روضة الشهداء خوان، یعنى افسانه ها را نقل کردن و به تاریخ امام حسین توجه نکردن.
گفت: «وَ زادَتِ التَّنْبورُ نَغْمَةً اخْرى»؛ بعد در شصت هفتاد سال پیش، مرحوم ملا آقاى دربندى پیدا شد. تمام حرف هاى روضة الشهداء را به اضافهء یک چیزهاى دیگر، همه را یکجا جمع کرد که دیگر واویلاست! واقعاً به اسلام باید گریست...))
کتاب حماسه حسینی، صفحه 87-88.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
✍شهید مطهری:
((بر این تحریف ها و مسخ ها و دروغ ها باید گریست!
انسان وقتى که در تاریخ نگاه مى کند، مى بیند که به سر این حادثه چه ها آورده اند!
به خدا قسم حرف حاجى [نوری] حرف راستى است. مى گوید امروز اگر کسى بخواهد بر امام حسین علیه السلام بگرید، بر این مصیبت هایش باید بگرید، بر این تحریف ها و مسخ ها و دروغ ها باید بگرید.
کتابى است معروف به نام «روضة الشهداء» از ملا حسین کاشفى.
حاجى فرموده بود که این داستان زعفر جنّى و داستان عروسى قاسم، اول بار در کتاب این مرد آمده است.
حقیقت این است که من این کتاب را ندیده بودم. خیال مى کردم در آن یکى دو تا از این حرف هاست، بعد که این کتاب را (که به فارسى هم هست و تقریباً در پانصد سال پیش تألیف شده است) خواندم دیدم از این داستان ها زیاد است.
ملا حسین کاشفى مردى است که واعظ هم هست، اتفاقاً این بی انصاف مرد باسوادى هم بوده است، کتاب هایى هم دارد، صاحب انوار سهیلى [است] که خیلى عبارت پردازى کرده و می گویند کلیله و دمنه را خراب کرده است. به هر حال مرد باسوادى بوده است.
تاریخش را که انسان می خواند، معلوم نیست که او شیعه بوده یا سنى، و مثل اینکه اساساً یک مرد بوقلمون صفتى هم بوده است، در میان شیعه ها خودش را یک شیعهء صد در صد متعصبي نشان می داده و در میان سنی ها خودش را حنفى نشان می داده است. اصلًا اهل بیهق و سبزوار است. سبزوار مرکز تشیع بوده است و مردم آن هم فوق العاده متعصب اند در تشیع. اینجا که در میان سبزواری ها بود، یک شیعهء صد در صد شیعه بود. بعد می رفت هرات. آنجا که می رفت، به روش اهل تسنن بود.این مرد، واعظ هم بوده است. چون در سبزوار بود، ذکر مصیبت می کرد.
کتابى نوشته است به فارسى ، اولین کتابى که در مرثیه به فارسى نوشته شده همین کتاب روضة الشهداء است که در پانصد سال پیش نوشته شده است. براي مثال شیخ مفید (رضوان اللَّه علیه) کتاب ارشاد را نوشته است و چقدر متقن نوشته است.
ما اگر به ارشاد شیخ مفید خودمان مراجعه کنیم، احتیاج به منبع دیگر نداریم. من نمی دانم این بی انصاف چه کرده است!
من وقتى این کتاب را خواندم، دیدم حتى اسم ها جعلى است؛ یعنى در میان اصحاب امام حسین اسم هایى را می آورد که اصلًا چنین آدم هایى وجود نداشته اند؛ در میان دشمن ها اسم هایى مى برد که همه جعلى است؛ داستان ها را به شکل افسانه در آورده است.
چون این کتاب اولین کتابى بود که به زبان فارسى نوشته شد، [مرثیه خوان ها] که اغلب بى سواد بودند و به کتاب هاى عربى مراجعه نمی کردند، همین کتاب را می گرفتند و در مجالس از رو می خواندند. این است که امروز مجلس عزادارى امام حسین را ما «روضه خوانى» می گوییم.
در زمان امام حسین روضه خوانى نمى گفتند، در زمان حضرت صادق هم روضه خوانى نمى گفتند، در زمان امام حسن عسکرى هم روضه خوانى نمی گفتند، بعد در زمان سید مرتضى هم روضه خوانى نمی گفتند، در زمان خواجه نصیرالدین طوسى هم روضه خوانى نمى گفتند. از پانصد سال پیش به این طرف اسم این کار شده «روضه خوانى». روضه خوانى یعنى خواندن کتاب روضة الشّهداء، همان کتاب دروغ.
از وقتى که این کتاب در دست و بال ها افتاد، دیگر کسى تاریخ واقعى امام حسین را مطالعه نکرد و شد افسانه سازىِ روضة الشهداء خواندن. ما شدیم روضه خوان، یعنى روضة الشهداء خوان، یعنى افسانه ها را نقل کردن و به تاریخ امام حسین توجه نکردن.
گفت: «وَ زادَتِ التَّنْبورُ نَغْمَةً اخْرى»؛ بعد در شصت هفتاد سال پیش، مرحوم ملا آقاى دربندى پیدا شد. تمام حرف هاى روضة الشهداء را به اضافهء یک چیزهاى دیگر، همه را یکجا جمع کرد که دیگر واویلاست! واقعاً به اسلام باید گریست...))
کتاب حماسه حسینی، صفحه 87-88.
✔️اولین و قویترین کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️پاکبانان ایرانی و اروپائی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
زمانی که در مدرسه مطالعات پیشرفته سنتاآنا در ایتالیا بودم یک چیز خیلی من را به وجد آورده بود و آن این بود که دانشکده 24ساعته باز بود. این برای من که در دانشگاههای ایران ساعت 8 عصر از دانشکده بیرونمان میکردند یا اگر یکساعت دیرتر دانشکده را ترک میکردیم باید فردایش به دوستان حراست پاسخگو میبودیم خیلی جذاب بود! سوئیت کوچکی در نزدیکی دانشکده، آنطرف رودخانه آرنو کرایه کرده بودم و دوچرخهای هم خریده بودم و روزی چند مرتبه از روی پل Ponte di Mezzo عبور میکردم، از کنار زادگاه گالیله عبور میکردم که دقیقا در خیابان روبروی پل مذکور بود و به دانشکده میرفتم... احساس خوبی دارد وقتی ساعت یک نصف شب میروی دانشکده و همکارانت(دیگر دانشجوهای دکتری و پست دکتری) را در حال کار میبینی!
این مقدمات را گفتم تا نکته ای را که در مسیر رفت و آمدم بین دانشکده و خانه در اروپا مشاهده میکردم را بگویم:
همان خیابان باریکی که زادگاه گالیله است و روزی چندبار از آن با دوچرخه عبور میکردم یکی از مکانهای «پربار» بود(این اصطلاح را من در مورد خیابانهایی که تعداد بارها و کافههایش زیاد بود بکار میبردم)! شام شنبه که میشد از شدت جمعیت افراد پیاده در آن خیابان باید از دوچرخه پیاده میشدی و عبور میکردی. و صبح یکشنبه ساعت 5 صبح هیچکس در آن خیابان نبود، خالی خالی... انگار دیشب جنگی اتفاق افتاده است و آنجا متروکه است. تمام کف خیابان پر بود از بطریهای شکسته یا سالم مشروب و دیگر زبالههایی که شب قبل مردم ریخته بودند. مایعاتی که بعضا ریخته شده بود ظاهر خیابان را بسیار مشمئزکننده میکرد. اما از این وضعیت تا ساعت 6 صبح هیچ اثری نمانده بود. پاکبانان ظرف کمتر از یکساعت خیابان را مثل دسته گل میکردند.
این روزها که در فضای مجازی با جملاتی شبیه «باعث خم شدن قامت پاکبانان نشوید» مواجه میشوم یاد خیابان گاریبالدی و آخر هفته آن میافتم. آنجا پاکبانان اصلا خم نمیشوند! انواع مختلفی از دستگاههای نظافت و جاروبرقیهای متنوع وجود داشتند که پاکبانان از آنها استفاده میکردند.
شاید بد نباشد برای اینکه پاکبانان اذیت نشوند و مجبور نباشند خم شوند تعدادی از آن دستگاهها را وارد کنیم!!(البته به نظر نمیرسد تکنولوژی پیشرفتهای هم داشته باشند، فقط کمی احساس «نیاز» لازم است تا سیستم نظافت شهری را ترجیحا با تولید داخل به آنها مجهز کنیم)
یک راه هم این است که خودمان را راحت کنیم و مطابق رهیافت اقتصادکلاسیک نگاه کنیم و بگوئیم: «پاکبانان اگر ناراحت هستند میتوانند شغلشان را عوض کنند، دارند پولشان را میگرند»😉
یک راه دیگر هم این است که مشابه سیاستمداران نگاه کنیم و بگوئیم: «همینکه پاکبانان مشغول هستند و آنتروپی جامعه بخاطر بیکاری بالا نمیرود خیلی عالی است»😉
انتخاب با شماست...
#تمدن
#توحش
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
زمانی که در مدرسه مطالعات پیشرفته سنتاآنا در ایتالیا بودم یک چیز خیلی من را به وجد آورده بود و آن این بود که دانشکده 24ساعته باز بود. این برای من که در دانشگاههای ایران ساعت 8 عصر از دانشکده بیرونمان میکردند یا اگر یکساعت دیرتر دانشکده را ترک میکردیم باید فردایش به دوستان حراست پاسخگو میبودیم خیلی جذاب بود! سوئیت کوچکی در نزدیکی دانشکده، آنطرف رودخانه آرنو کرایه کرده بودم و دوچرخهای هم خریده بودم و روزی چند مرتبه از روی پل Ponte di Mezzo عبور میکردم، از کنار زادگاه گالیله عبور میکردم که دقیقا در خیابان روبروی پل مذکور بود و به دانشکده میرفتم... احساس خوبی دارد وقتی ساعت یک نصف شب میروی دانشکده و همکارانت(دیگر دانشجوهای دکتری و پست دکتری) را در حال کار میبینی!
این مقدمات را گفتم تا نکته ای را که در مسیر رفت و آمدم بین دانشکده و خانه در اروپا مشاهده میکردم را بگویم:
همان خیابان باریکی که زادگاه گالیله است و روزی چندبار از آن با دوچرخه عبور میکردم یکی از مکانهای «پربار» بود(این اصطلاح را من در مورد خیابانهایی که تعداد بارها و کافههایش زیاد بود بکار میبردم)! شام شنبه که میشد از شدت جمعیت افراد پیاده در آن خیابان باید از دوچرخه پیاده میشدی و عبور میکردی. و صبح یکشنبه ساعت 5 صبح هیچکس در آن خیابان نبود، خالی خالی... انگار دیشب جنگی اتفاق افتاده است و آنجا متروکه است. تمام کف خیابان پر بود از بطریهای شکسته یا سالم مشروب و دیگر زبالههایی که شب قبل مردم ریخته بودند. مایعاتی که بعضا ریخته شده بود ظاهر خیابان را بسیار مشمئزکننده میکرد. اما از این وضعیت تا ساعت 6 صبح هیچ اثری نمانده بود. پاکبانان ظرف کمتر از یکساعت خیابان را مثل دسته گل میکردند.
این روزها که در فضای مجازی با جملاتی شبیه «باعث خم شدن قامت پاکبانان نشوید» مواجه میشوم یاد خیابان گاریبالدی و آخر هفته آن میافتم. آنجا پاکبانان اصلا خم نمیشوند! انواع مختلفی از دستگاههای نظافت و جاروبرقیهای متنوع وجود داشتند که پاکبانان از آنها استفاده میکردند.
شاید بد نباشد برای اینکه پاکبانان اذیت نشوند و مجبور نباشند خم شوند تعدادی از آن دستگاهها را وارد کنیم!!(البته به نظر نمیرسد تکنولوژی پیشرفتهای هم داشته باشند، فقط کمی احساس «نیاز» لازم است تا سیستم نظافت شهری را ترجیحا با تولید داخل به آنها مجهز کنیم)
یک راه هم این است که خودمان را راحت کنیم و مطابق رهیافت اقتصادکلاسیک نگاه کنیم و بگوئیم: «پاکبانان اگر ناراحت هستند میتوانند شغلشان را عوض کنند، دارند پولشان را میگرند»😉
یک راه دیگر هم این است که مشابه سیاستمداران نگاه کنیم و بگوئیم: «همینکه پاکبانان مشغول هستند و آنتروپی جامعه بخاطر بیکاری بالا نمیرود خیلی عالی است»😉
انتخاب با شماست...
#تمدن
#توحش
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️حرکت امام حسین(ع) به مثابه سرمایهای نمادین برای بشریت
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
کوفیان در نامههایی که به امام حسین (ع) نوشتند در خیلی از نامهها عباراتی هست مثل این جمله در نامه حبیب بن مظاهر که میگوید فرزند فاطمه (س) زودتر بیا که در ولایت کوفه «المال دوله بین الاغنیا» که معنای سادهاش اینست که ثروت جامعه دست یک عده خاص افتاده و آن را بین خودشان دست به دست میکنند. هدف امام حسین(ع) چنانچه ایشان صراحتا میفرمایند اصلاح میباشد. همچنین میفرمایند که هدف ایشان امر به معروف و نهی از منکر بوده است.
از منظر اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر یعنی تلاش برای بهبود شاخصهای خرد و کلان اقتصادی. اگر بخواهیم موردیتر صحبت کنیم یعنی کاهش ضریب جینی(که شاخص برابری اقتصادی به حساب میآید)، کاهش فساد اداری، افزایش درآمد سرانه، بهبود فضای کسب و کار، ممانعت از «رابطه مداری» بجای «ضابطهمداری»، افزایش سرمایه انسانی(مهارتها و دانش مردم)، افزایش سرمایه اجتماعی(اعتماد متقابل بین آحاد مردم و بین دولت و مردم) و... .
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) میخوانیم: «برترین جهاد سخن گفتن از عدالت نزد حاکم ستمگر است». با توجه به اینکه یکی از مهمترین زیرساختها برای رشد اقتصادی بحث حقوق مالکیت است، مسلّما مبارزه با فساد و ناکارآمدی گسترده در سیستم قضایی یکی از مصادیق مهم نهی از منکر و جهاد در نظام مقدس جمهوری اسلامی است که به پایش خونها ریخته شده است. این ادامه راه حسین(ع) است. باید توجه داشت که مسئولین یزید نیستند! آنان را به چشم کارمندانی نگاه کنیم که دچار روزمرگی شدهاند، اما در برابرشان کوتاه نیاییم.(تجویز اقتصاد رفتاری در مورد جرم و فساد را بعدا مفصلتر خواهیم گفت)
وقتی تکتک افراد جامعه خود را بدون هیچ چشمداشت مادی مکلف به تلاش برای بهبود شاخصهای اقتصادی بدانند چنین سیستمی خودبخود با کمک #خردجمعی رشد خواهد کرد. در چنین سیستمی نیازی به برنامه ریزی از #بالا_به_پائین نیست، بلکه بطور خودکار به حالت ایدهآل نزدیک میشود.
اما نکته ظریف حرکت امام حسین(ع) این بود که یک «زیرساخت» برای اصلاحات درست کرد. ایشان با آن حرکت به نمادی برای همه اصلاحطلبان واقعی تبدیل شدند. شوخی نیست که گاندی الگوی خود را امام حسین(ع) معرفی میکند یا نلسون ماندلا موفقیتش را مدیون الگوبرداری از ایشان بیان میکند! موفقیت ایران در جنگ با عراق هم مدیون الگوبرداری از قیام عاشورا بود. امام حسین(ع) با قیامشان خودشان را تبدیل به «سرمایه نمادینی» برای بشریت کردند. و الان برای ما یکی از مصادیق امربه معروف و نهی از منکر تقویت این سرمایه نمادین از طریق زنده نگه داشتن یاد آن است!(تودرتویی و پیچیدگی جالبی است...)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری :
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
کوفیان در نامههایی که به امام حسین (ع) نوشتند در خیلی از نامهها عباراتی هست مثل این جمله در نامه حبیب بن مظاهر که میگوید فرزند فاطمه (س) زودتر بیا که در ولایت کوفه «المال دوله بین الاغنیا» که معنای سادهاش اینست که ثروت جامعه دست یک عده خاص افتاده و آن را بین خودشان دست به دست میکنند. هدف امام حسین(ع) چنانچه ایشان صراحتا میفرمایند اصلاح میباشد. همچنین میفرمایند که هدف ایشان امر به معروف و نهی از منکر بوده است.
از منظر اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر یعنی تلاش برای بهبود شاخصهای خرد و کلان اقتصادی. اگر بخواهیم موردیتر صحبت کنیم یعنی کاهش ضریب جینی(که شاخص برابری اقتصادی به حساب میآید)، کاهش فساد اداری، افزایش درآمد سرانه، بهبود فضای کسب و کار، ممانعت از «رابطه مداری» بجای «ضابطهمداری»، افزایش سرمایه انسانی(مهارتها و دانش مردم)، افزایش سرمایه اجتماعی(اعتماد متقابل بین آحاد مردم و بین دولت و مردم) و... .
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) میخوانیم: «برترین جهاد سخن گفتن از عدالت نزد حاکم ستمگر است». با توجه به اینکه یکی از مهمترین زیرساختها برای رشد اقتصادی بحث حقوق مالکیت است، مسلّما مبارزه با فساد و ناکارآمدی گسترده در سیستم قضایی یکی از مصادیق مهم نهی از منکر و جهاد در نظام مقدس جمهوری اسلامی است که به پایش خونها ریخته شده است. این ادامه راه حسین(ع) است. باید توجه داشت که مسئولین یزید نیستند! آنان را به چشم کارمندانی نگاه کنیم که دچار روزمرگی شدهاند، اما در برابرشان کوتاه نیاییم.(تجویز اقتصاد رفتاری در مورد جرم و فساد را بعدا مفصلتر خواهیم گفت)
وقتی تکتک افراد جامعه خود را بدون هیچ چشمداشت مادی مکلف به تلاش برای بهبود شاخصهای اقتصادی بدانند چنین سیستمی خودبخود با کمک #خردجمعی رشد خواهد کرد. در چنین سیستمی نیازی به برنامه ریزی از #بالا_به_پائین نیست، بلکه بطور خودکار به حالت ایدهآل نزدیک میشود.
اما نکته ظریف حرکت امام حسین(ع) این بود که یک «زیرساخت» برای اصلاحات درست کرد. ایشان با آن حرکت به نمادی برای همه اصلاحطلبان واقعی تبدیل شدند. شوخی نیست که گاندی الگوی خود را امام حسین(ع) معرفی میکند یا نلسون ماندلا موفقیتش را مدیون الگوبرداری از ایشان بیان میکند! موفقیت ایران در جنگ با عراق هم مدیون الگوبرداری از قیام عاشورا بود. امام حسین(ع) با قیامشان خودشان را تبدیل به «سرمایه نمادینی» برای بشریت کردند. و الان برای ما یکی از مصادیق امربه معروف و نهی از منکر تقویت این سرمایه نمادین از طریق زنده نگه داشتن یاد آن است!(تودرتویی و پیچیدگی جالبی است...)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری :
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️امام حسین(ع):
مردم بندگان دنیا هستند و دین آویخته زبانشان، زمانی که در آسایشاند گرد دین میچرخند، و آنگاه که آزمایش شوند، دینداران کم خواهند بود.(بحارالانوار)
@BehavioralEconomicsAndFinance
مردم بندگان دنیا هستند و دین آویخته زبانشان، زمانی که در آسایشاند گرد دین میچرخند، و آنگاه که آزمایش شوند، دینداران کم خواهند بود.(بحارالانوار)
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️نظریه سیستمها، متخصصنماها و بازیهای روانی(قسمت اول)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
#اثر_محسوس_بودن
#بازیهای_روانی
◽️یکی از طبقهبندیها در نظریه سیستمها مربوط به بولدینگ(متخصص نظریه سیستمها و اقتصاد تکاملی) است. در این طبقهبندی، سیستمها متناسب میزان پیچیدگی به 9 طبقه تقسیم میشوند:
1-سیستمهای ساختاری(مثل یک میز، صندلی، نقشه جغرافیا و ...)
2-سیستمهای ساعتگونه(مثل دوچرخه، اسباببازی کوکی، منظومه شمسی و...)
3-سیستمهای خودکار که واکنشی ساده نسبت به محیط دارند(مثل ترموستات، موشک قاره پیما و...)
4-سیستمهای باز،خودکفاو قادر به تولید مثل(مثل سلول و باکتری و..)
5-سیستمهای تکاملی رستنی(مثل گیاهان)
6-سیستمهای حیوانی
7-انسان(با ویژگی متمایز کننده خودآگاهی)
8-سیستمهای اجتماعی و اقتصادی(مثل سازمانها، اقتصاد کشور و...)
9-سیستمهای ماورائی و نمادین(مثل دین و زبان)
◽️بررسی و تخصص در هر کدام از سیستمهای فوق عدهای را جذب میکند و لذا در همه زمینههای فوق، متخصصینی وجود دارند. این متخصصین برای ارائه تخصص خود به دیگران باید آنها را اقناع کنند که تخصص مذکور را دارند.
امّا مشکل از آنجا شروع میشود که با پیچیدهتر شدن سیستم، شناسایی متخصص آن حوزه هم سخت میشود. برای روشنتر شدن بحث تصور کنید که یک نجار (که متخصص سیستمهای ساختاری ساده است) کارش را خوب بلد نباشد و میزی که ساخته است کج است. شما براحتی میتوانید با یک نگاه متوجه شوید که نجار کارش را خوب انجام نداده است. همچنین اگر یک مکانیک(که متخصص سیستمهای طبقه2 است) کارش را خوب انجام ندهد دیر یا زود شما متوجه میشوید. اما وقتی سیستم پیچیدهتر میشود شما دیگر براحتی نمیتوانید متخصصنما را از متخصص واقعی تشخیص بدهید! برای همین است که میشنویم کسانی با مدرک دیپلم هنرستان مدتها در شهربزرگی مثل کرج کلینیک دندانپزشکی داشتهاند!! این مشکل(کلینیک کرج) مربوط به طبقه 6 سیستمهاست و این طبقه از نظر پیچیدگی نسبت به طبقات 7و8و9 خیلی ساده به حساب میآید. یعنی تشخیص یک پزشک تقلبی از یک پزشک کاربلد راحتتر از تشخیص یک روانشناس تقلبی از یک روانشناس کاربلد است و به طریق اولی، تشخیص یک اقتصاددان(یا جامعهشناس) تقلبی از یک اقتصاددان(یا جامعهشناس) کاربلد سختتر است. و در نهایت، تشخیص یک دینشناس(یا زبانشناس یا استاد عرفان) تقلبی از اصل از همه سختتر است.
◽️متخصصین سیستمهای پیچیدهتر برای اثبات تخصص خود به افرادی که تفکر علمی و منسجمی ندارند مجبورند دست به دامن «اقناع و بازیهای روانی» شوند. بنابراین اگر کسی بازی روانی را بهتر اجرا کند فارغ از اینکه واقعا تخصص بیشتری داشته باشد یا نه، در ذهنها خبرهتر شناخته میشود. برای همین است که شما نمیتوانید چند اقتصاددان را کنار هم بنشانید و بعد از مدتی دعوای لفظی یا حتی فیزیکی آنها را شاهد نباشید! آنها برای اثبات برتری خود دست به دامن بازیهای روانی میشوند. یا به طور مشابه، متخصصین شاخههای مختلف طب سنتی بجای اثبات آنچه دارند از تخریب دیگران برای اقناع مردم استفاده میکنند. در مورد انواع بازیهای روانی در همین کانال در آینده مطالبی خواهم نوشت.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
در دو حوزه فردی و سیاستگذاری میتوان از مطالب فوق استفاده کرد.
در حوزه فردی، اولا باید با بازیهای روانی و خطاهای شناختی-ادراکی و سوگیریهای رفتاری که زیربنای بازیهای روانی هستند آشنا باشیم و ثانیا برای تشخیص متخصصین واقعی و تقلبی از مراجع رسمی و دیگر متخصصان آن حوزه نظرخواهی کنیم.
در حوزه سیاستگذاری کلان به وضوح میبینیم که این مورد یکی از موارد شکست بازار است(وقتی کلینیکی تخصصی توسط شیادانی مدتها به کار است و همواره مشتری دارد یعنی مکانیزم بازار عاجز از کنار گذاشتن متقلبین است). بنابراین لازم است نهادهای بخش عمومی در این زمینه دخالت و نظارت جدی داشته باشند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
#اثر_محسوس_بودن
#بازیهای_روانی
◽️یکی از طبقهبندیها در نظریه سیستمها مربوط به بولدینگ(متخصص نظریه سیستمها و اقتصاد تکاملی) است. در این طبقهبندی، سیستمها متناسب میزان پیچیدگی به 9 طبقه تقسیم میشوند:
1-سیستمهای ساختاری(مثل یک میز، صندلی، نقشه جغرافیا و ...)
2-سیستمهای ساعتگونه(مثل دوچرخه، اسباببازی کوکی، منظومه شمسی و...)
3-سیستمهای خودکار که واکنشی ساده نسبت به محیط دارند(مثل ترموستات، موشک قاره پیما و...)
4-سیستمهای باز،خودکفاو قادر به تولید مثل(مثل سلول و باکتری و..)
5-سیستمهای تکاملی رستنی(مثل گیاهان)
6-سیستمهای حیوانی
7-انسان(با ویژگی متمایز کننده خودآگاهی)
8-سیستمهای اجتماعی و اقتصادی(مثل سازمانها، اقتصاد کشور و...)
9-سیستمهای ماورائی و نمادین(مثل دین و زبان)
◽️بررسی و تخصص در هر کدام از سیستمهای فوق عدهای را جذب میکند و لذا در همه زمینههای فوق، متخصصینی وجود دارند. این متخصصین برای ارائه تخصص خود به دیگران باید آنها را اقناع کنند که تخصص مذکور را دارند.
امّا مشکل از آنجا شروع میشود که با پیچیدهتر شدن سیستم، شناسایی متخصص آن حوزه هم سخت میشود. برای روشنتر شدن بحث تصور کنید که یک نجار (که متخصص سیستمهای ساختاری ساده است) کارش را خوب بلد نباشد و میزی که ساخته است کج است. شما براحتی میتوانید با یک نگاه متوجه شوید که نجار کارش را خوب انجام نداده است. همچنین اگر یک مکانیک(که متخصص سیستمهای طبقه2 است) کارش را خوب انجام ندهد دیر یا زود شما متوجه میشوید. اما وقتی سیستم پیچیدهتر میشود شما دیگر براحتی نمیتوانید متخصصنما را از متخصص واقعی تشخیص بدهید! برای همین است که میشنویم کسانی با مدرک دیپلم هنرستان مدتها در شهربزرگی مثل کرج کلینیک دندانپزشکی داشتهاند!! این مشکل(کلینیک کرج) مربوط به طبقه 6 سیستمهاست و این طبقه از نظر پیچیدگی نسبت به طبقات 7و8و9 خیلی ساده به حساب میآید. یعنی تشخیص یک پزشک تقلبی از یک پزشک کاربلد راحتتر از تشخیص یک روانشناس تقلبی از یک روانشناس کاربلد است و به طریق اولی، تشخیص یک اقتصاددان(یا جامعهشناس) تقلبی از یک اقتصاددان(یا جامعهشناس) کاربلد سختتر است. و در نهایت، تشخیص یک دینشناس(یا زبانشناس یا استاد عرفان) تقلبی از اصل از همه سختتر است.
◽️متخصصین سیستمهای پیچیدهتر برای اثبات تخصص خود به افرادی که تفکر علمی و منسجمی ندارند مجبورند دست به دامن «اقناع و بازیهای روانی» شوند. بنابراین اگر کسی بازی روانی را بهتر اجرا کند فارغ از اینکه واقعا تخصص بیشتری داشته باشد یا نه، در ذهنها خبرهتر شناخته میشود. برای همین است که شما نمیتوانید چند اقتصاددان را کنار هم بنشانید و بعد از مدتی دعوای لفظی یا حتی فیزیکی آنها را شاهد نباشید! آنها برای اثبات برتری خود دست به دامن بازیهای روانی میشوند. یا به طور مشابه، متخصصین شاخههای مختلف طب سنتی بجای اثبات آنچه دارند از تخریب دیگران برای اقناع مردم استفاده میکنند. در مورد انواع بازیهای روانی در همین کانال در آینده مطالبی خواهم نوشت.
⭕️⭕️تجویز رفتاری:
در دو حوزه فردی و سیاستگذاری میتوان از مطالب فوق استفاده کرد.
در حوزه فردی، اولا باید با بازیهای روانی و خطاهای شناختی-ادراکی و سوگیریهای رفتاری که زیربنای بازیهای روانی هستند آشنا باشیم و ثانیا برای تشخیص متخصصین واقعی و تقلبی از مراجع رسمی و دیگر متخصصان آن حوزه نظرخواهی کنیم.
در حوزه سیاستگذاری کلان به وضوح میبینیم که این مورد یکی از موارد شکست بازار است(وقتی کلینیکی تخصصی توسط شیادانی مدتها به کار است و همواره مشتری دارد یعنی مکانیزم بازار عاجز از کنار گذاشتن متقلبین است). بنابراین لازم است نهادهای بخش عمومی در این زمینه دخالت و نظارت جدی داشته باشند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
👍2👏1
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️پروفسور تالر(نویسنده کتاب بسیار تأثیرگذارِ «سقلمه»(Nudge) و از نظریهپردازان اقتصاد و مالی رفتاری): برای دهههای متوالی، توصیههایی که اقتصاددانان به دولتها میکردند با یک جعبه ابزار بیخاصیت بود چون توصیههای آنها بر مبنای تصویری کاملا عقلائی از رفتار…
⭕️◻️اخبار داغ:
پروفسور تالر (اقتصاددان رفتاری) جایزه نوبل اقتصاد2017 را گرفت.
✔️مرجع تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
پروفسور تالر (اقتصاددان رفتاری) جایزه نوبل اقتصاد2017 را گرفت.
✔️مرجع تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اقتصاد رفتاری
✅معرفی شخصیتهای اقتصاد و مالی رفتاری: ریچارد تالر. ریچارد اچ. تالر(Richard H. Thaler) استاد (اقتصاد) رفتاری مدرسه بازرگانی شیکاگو بوث(Chicago Booth) میباشد. او متولّد نیوجرسی آمریکاست و از دانشگاه روچستر فارغ التحصیل شده است. پروفسور کانمن و پروفسور هربرت…
معرفی پروفسور تالر برنده نوبل اقتصاد 2017 در سال گذشته در کانال👆👆
به زودی معرفی مفصل تری از ایشان خواهیم داشت.
به زودی معرفی مفصل تری از ایشان خواهیم داشت.